پایگاه خبری آوای رودکوف:در دل شبهای تاریک تجاوز و ظلم، گاهی شعلههایی از عشق به وطن و پاسداری از ارزشها زبانه میکشد که فروغش، راهگشای فردایی روشنتر میشود.
شعری که در ادامه میآید، فریادی از عمق جان و دل هر ایرانی است؛ ستایشی از مقام شامخ سرداران شهید و دانشمندان هستهای که با خون پاکشان، بذر عزت و سربلندی را آبیاری کردند، و پاسخی کوبنده به تروریسم کور که مردمان بیگناه را نشانه میرود.
این سروده، تجلی همبستگی ملی در برابر خصم، و پیمانی دوباره با آرمانهای پاک شهیدانمان است.
به نام خداوند شمشیر و جان،
خدای دلیران میدانمان!
زمین خفته بود و شب تیرهپوش،
که دشمن فرستاد جاسوس و موش.
به راه شهادت، دلیران شدند،
به خاک تن دهند ولی سربلند!
حسن باقری، شیر رزم و قیام،
نگهبان شبهای تار در حرام.
سلامی چو آذر، چو سیمرغ پاک،
که بهروطن سینه اش چاک چاک.
برادر به برادر، دلاور به گوش،
ز خون شهیدان، وطن لاله پوش.
شهیدی کنار شهیدی نشست،
طلوع شهادت، در این شب نشست
و دانشورانی، به دل شعلهور
ز اتم تا ستاره، جهان را ثمر
خموشاند کنون، لیک بعد از سکوت
بسوزد حهان را به گرما چو لوت
به ترویج علم، به لبها پیام
خروش حقیقت، نه خواب است نه خام
و آتش گرفت از ستم هر طرف
که صبر وطن هیچ نیست بی هدف
بیامد موشکی، چو آذر به شب
و آمد پهپادهای مرگ طلب
زنی بود در قاب آیینهگون
نشانگیر دشمن، نه برف و نه خون
بسیجی، سپاهی، چو شیران کوه
دلیر و سرافراز، چو کوه پرشکوه
زبانه کشیدند تا انتقام
که شیران نمانند چو یک بره رام
به فریاد قدس و به عهد شهید
زمین را بشوید خونِ سپید
- - -
حجت بقایی