يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۷:۳۲  |  Sunday, 17 August 2025
کد خبر: ۳۷۵۵۲
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۳:۳۶
یاداشت ؛

مرداد، ماه بازگشت کبوتران خونین‌بال؛ قصه پرواز از قفس تا آشیان

آزادگان، نه فقط بخش جدایی‌ناپذیری از تاریخ دفاع مقدس ما هستند، بلکه نمادی از پایداری، از کرامت انسان، و از عشق بی‌قید و شرط به وطن
author
نویسنده: فتاح بدری

پایگاه خبری آوای رودکوف :بیست و ششمین روز از مرداد ماه، هر سال که از راه می‌رسد، نه فقط یک تاریخ در تقویم، که هزاران خاطره و قصه ناگفته را با خود می‌آورد. قصه‌هایی از جنس صبر، ایثار، و عشقی بی‌بدیل به میهن. این روز، یادآور بازگشت سرافرازانه کبوتران آزادی است؛ آزادگانی که سال‌ها در قفس‌های تنگ و تاریک رژیم بعث، شمیم خاک وطن را در سینه حبس کرده بودند و سرانجام، در سال ۱۳۶۹، بال گشودند و به آغوش پرمهر ایران بازگشتند.

این مردان بزرگ، نه تنها رزمندگانی بودند که مجاهدانه از دین و شرف و خاک کشور دفاع کردند، بلکه قهرمانانی بودند که در ورای سیم‌های خاردار اردوگاه‌های اسارت، درس عشق و مقاومت آموختند. سال‌ها و ماه‌ها و گاه سالیان دراز، در سلول‌های نمور و تاریک زندان‌های بعث، روزگار گذراندند. دیوارهایی که شاهد تک تک نفس‌های به شماره افتاده‌شان بود، شاهد اشک‌های پنهانی‌شان در دل شب برای مادر، برای همسر، برای فرزند… و شاهد زمزمه‌های آرامشان برای خاک پاک این مرز و بوم.

تصور رنج‌هایی که بر این عزیزان رفت، دل هر انسانی را به درد می‌آورد. شکنجه‌هایی که نه فقط بر جسم، که بر روانشان زخم می‌زد. هر ضربه، هر فریاد، هر ثانیه درد، قابی بود از عزم راسخشان برای حفظ ایمان و آرمان. اما این قهرمانان، قامت خم نکردند. در اوج سختی‌ها، نور امید به آزادی در چشمانشان سوسو می‌زد. هر بار که شکنجه‌گری به تمسخر از ایران می‌گفت، لبخند تلخی بر لبانشان می‌نشست و در دل، فریاد “مرگ بر دشمن” سر می‌دادند. این‌ها همان‌هایی بودند که با تازیانه و تهدید، هرگز از ارزش‌هایشان دست نکشیدند و هرگز تسلیم نشدند.

در آن سوی مرزها، در این سوی خاک وطن، دلواپسی خانواده‌ها، قصه دیگری بود. مادرانی که هر شب چشم به در می‌دوختند، همسرانی که با هر صدای زنگ تلفن، قلبشان فرو می‌ریخت، و فرزندانی که در حسرت آغوش پدر، شب‌ها را به صبح می‌رساندند. هر خبری، هر شایعه‌ای، لرزه بر اندامشان می‌انداخت. اما آنها نیز، پا به پای اسیرانشان، ایستادگی کردند. با دعا و توسل، با صبر و امید، روزهای تلخ فراق را تاب آوردند و سرانجام، با چشمان اشکبار و لبی خندان، به استقبال بازگشت شیرمردانشان رفتند.

بازگشت آزادگان، در آن روزهای گرم مرداد سال ۱۳۶۹، نه فقط بازگشت چند هزار نفر، که بازگشت روح عزت و سربلندی به رگ‌های جامعه بود. تصاویری که هرگز از ذهن ملت پاک نمی‌شود: اتوبوس‌هایی که آرام آرام از مرز می‌گذشتند، دستانی که به نشانه خداحافظی با اسارت، بالا می‌رفتند، و اشک‌هایی که از شوق دیدار، جاری می‌شدند. آن روز، ایران دوباره خندید، ایران دوباره نفس کشید.

اکنون، در این سالروز پر معنا، ما به یاد آزادگانی هستیم که بخشی از وجودشان در زندان‌های بعث جا ماند، اما روحشان همیشه با ماست. به یاد شهدای آزاده‌ای هستیم که حسرت دیدار وطن تا ابد بر دلشان ماند و در همان غربت به شهادت رسیدند. و به یاد خانواده‌های صبورشان، که این گنجینه‌های گرانبها را تقدیم انقلاب کردند.

آزادگان، نه فقط بخش جدایی‌ناپذیری از تاریخ دفاع مقدس ما هستند، بلکه نمادی از پایداری، از کرامت انسان، و از عشق بی‌قید و شرط به وطن. یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد. بگذارید نامشان تا ابد در قلب این سرزمین طنین‌انداز شود.

نظرات بینندگان