پایگاه خبری آوای رودکوف : هفته دفاع مقدس، فرصتی دوباره برای مرور روزهایی است که عشق و ایثار، مرزهای خاک و خون را درنوردید. روزهایی که جوانان این سرزمین با ایمان، غیرت و امید، سرنوشت ایران را بر صفحه تاریخ جاودانه کردند.
این روایت، یادآور آن روزهاست؛ به قلم راضیه آرچین:
امروز در دلِ خاک، روایتِ نور میروید.
این باران نبود؛ این رگبارِ آفتاب بود بر پیشانیِ تاریخ.
هشت بهار خونین، هشت فتحالفتوح جاودانه؛ دفاع مقدس! چه زیبا نامت بر آستانۀ دلها نقشی ابدی زده است؛ حماسهای نه از جنس جنگ، که از جنس عشق.
عشقی بلند به آرمانهایی پاک؛ به پاکیِ آبِ کارون و به استواریِ قامت دماوند.
بشنو از زبان خاک، که چگونه در گرمای تیرماه، سینه گشود و جوانان این مرز و بوم را در آغوش کشید. آنان آمدند؛ با کفشهای کهنۀ بسیجی، با ایمانی به وسعت آسمان خرمشهر، با دلهایی سرشار از حقیقت؛ برخاستند نه برای جنگ، که برای دفاع از مکتب، ناموس، خاک و آبرو. دفاعی مقدس.
خاطره پاوه، فتح خرمشهر، بستان، طلاییه و مرصاد تنها نام عملیات نیست؛ اینها صفحات زرین کتابی آسمانیاند که رزمندگان با قلم خون بر برگهایش نوشتند؛ از دانشآموزی که مشق شبش را با آخرین نامه به خانواده پایان داد، تا پدری که به جای کفش عروسی، پوتین رزم بر پای فرزندش پوشاند. قصه مردان و زنانی که جان را کف دست گرفتند و به استقبال ابدیت رفتند تا آیندهای برای ما بسازند.
چه باشکوه ایستادند در برابر سلطه دژخیمان؛ از دل کویر، از پشت دیوارهای شهر و از اعماق جان، فریاد زدند: «هر که دارد هوس کرب و بلا، بیاید به خیبر». آمدند و ایستادند؛ از نخستین گلوله تا آخرین شلیک. ایستادگیای که مزه شیرین آزادگی را به همگان چشاند.
امروز نیز، پس از سالها، هنوز نجوای آنان در نسیم سحرگاه سرزمینمان شنیدنی است؛ هنوز ردپایشان بر خاکهای مرزی پیداست، همان خاکی که با خون گلگون شده است. دفاع مقدس فقط برههای از تاریخ نیست؛ یک فرهنگ است، یک مکتب، یک درس همیشه زنده از عشق و ایثار. درس چگونه زیستن و چگونه مردن.
ایران؛ سرزمینی که مردمانش هشت سال حماسهای مقدس آفریدند تا به جهان ثابت کنند میتوان در برابر ظلم ایستاد، میتوان با دلهای کوچک کوهها را جابهجا کرد، و میتوان از خون، زندگی ساخت. این میراث امروز چراغ راه ماست؛ یادگاری مقدس از آنان که رفتند تا بمانیم.
باشد که قدر رفتن رزمندگان و قدر ماندن خود در خاک وطن را بدانیم.