« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
کد خبر: ۱۶۲۶۵
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۵ - ۱۵:۰۷
طرح یک دروغ کثیف
دروغ پراکنی و ایجاد شک، شبهه و شائبه یکی از شگردهای تبلیغاتی است تا از این طریق اهداف تعیین شده محقق شود.


 پایگاه خبری آوای رودکوف
- اتاق خبر24 نوشت:  هنگامی که شبکه های اجتماعی بسیار فعال هستند و عواملی هم در آن با برنامه ریزی و اهداف پشت صحنه وارد عمل می شوند، اخبار منتشر شده در این شبکه ها همچون سلول های سرطانی گسترش می یابد.

حتی اگر آن خبر دروغ و بی پایه و اساس پس از چند لحظه برداشته شود یا توضیحی درباره آن داده شود و یا حتی از سوی نویسنده و گوینده آن تکذیب هم شود، در عالم و علم رسانه و تبلیغات، کاری که خبر اول انجام داده است، خبر دوم که برای خنثی کردن آن منتشر شده، تأثیر خبر اول را ندارد، چرا که شوک خود را وارد ساخته و مخاطب را درگیر کرده و اجازه تفکر و تعقل را از او گرفته است، حتی اگر خبر تکذیب یا توضیح در باره خبر اول را هم بخواند و ببیند، هر گونه برداشت و تحلیل خواهد داشت، الا این که باور کند تکذیبیه یا توضیحات ارائه شده درست است.

چنین اقداماتی یک نوع جنگ روانی است که از سوی عوامل خارجی و داخلی در کشور به اجرا در می آید. اینگونه رفتارها بارها در کشور اتفاق افتاده است. شاید یکی از بزرگترین و غیر منصفانه ترین دروغ هایی که تاکنون در تاریخ انقلاب اسلامی از سوی برخی در کشور مطرح شده است، دروغ بزرگ تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 بود که باعث ایجاد اغتشاش، آشوب و فتنه در کشور شد و چند ماه ایران درگیر آن فتنه بود.

فتنه گران و مدعیان وجود تقلب گسترده در انتخابات ریاست جمهوری 88 ادعا می کردند که یک تقلب بزرگ در انتخابات شکل گرفته و باعث شده تا نامزد فتنه که اکنون به خاطر سیاست های فتنه گرانه در حصر خانگی است، انتخاب نشود.

جالب این است مدعیات تقلب در انتخابات ریاست جمهوری 88 هیچگاه سند و مدرکی ارائه ندادند تا ادعای خود را ثابت کنند و تنها بر اساس همان ادعای پوچ و بی اساس خود اصرار داشتند و سرانجام هم کشور را به آشوب کشاندند. در پی این اقدام دشمنان خارجی هم دست به کار شدند و بر آتش فتنه دمیدند.

ماجرای فتنه اینجا جالب تر می شود که پس از مدتی، سران و لیدرهای جریان فتنه و بلوا، خود در جلسات خصوصی اعتراف کردند که تقلبی در انتخابات ریاست جمهوری نشده بود. اما هیچگاه این اعتراف را در انظار و افکار عمومی نگفتند.

بارها در طول این سال ها به آنها فرصت داده شد تا بتوانند با اعلام ندامت از کرده خود به خاطر طرح دروغ بزرگ تقلب در انتخابات شرایط سیاسی را برای خود عادی سازند و هزینه های آن را برای انقلاب اسلامی و مردم بکاهند اما در این زمینه ورود نکردند.

در حالی که با جرمی که مرتکب شده اند و مستحق مجازات هم هستند، خواهان حصر می باشند.

این طیف سیاسی که سابقه درخشانی هم در سپهر سیاسی کشور ندارد، برای آن که بتواند یک فضای مسموم سیاسی را در کشور دوباره ایجاد کند، از درگذشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی هم سوء استفاده کرد.

برخی از روزنامه نگاران و رسانه ای های این طیف در شبکه های اجتماعی ادعاهایی را مطرح کردند که نشان دهنده همان بازی تبلیغاتی برای شکل دهی به یک فتنه دیگر است.
با ادعای آنها یعنی همان وابستگان طیف سیاسی مسئله دار، افکار عمومی درگیر شده است، حال در این زمینه هر اندازه هم از سوی رسانه های دیگر روشنگری و اطلاع رسانی شود، نمی تواند تأثیر خبر اول را داشته باشد.

علیرغم میل باطنی و ارادتی که به شخصیت آیت الله هاشمی رفسنجانی داریم، موضوعی که از سوی برخی در طیف سیاسی خاص درباره روز تشییع پیکر ایشان مطرح شده ، باید بیان کنیم.

در شبکه های اجتماعی چند تن از روزنامه نگاران طیف سیاسی مورد بحث، ادعا کرده اند که برخی در آن ازدحام اقدام به آزار جنسی کرده اند!

یکی از آنها نوشته است؛«امروز یه حال غریبی بود، قبلاً توی این مدل حضور خیابانی این همه آزار جنسی نبود، این بار خیلی محسوس بود، گویی که اخلاق بار خودش رو بسته...»

یکی دیگر از آنها هم نوشته است؛«یک نکته رو نمی خواستم بگم ولی حالا که همکاران خانم هم تجربه کردند میگم؛مأمورانی در جمعیت بودند که وظیفه شان تعرض جنسی به خانم ها بود.»

خبرنگاری که در توئیت خود مدعی شده بود مأموران دست به آزار و تعرض جنسی می زدند و برای ادعای خود سند و مدرکی هم نداشت، توئیت خود را حذف کرد و به خاطر ایجاد حاشیه از مراسم تشییع آیت الله هاشمی رفسنجانی عذرخواهی کرد.

اما آیا حذف آن توئیت و عذرخواهی جبران کننده انتشار آن ادعای دروغ می شود؟

جمعیت گسترده ای در مراسم تشییع پیکر آیت الله هاشمی حضور پیدا کردند که حتی تا دو میلیون هم تخمین زده شد، آیا می توان ادعای دست داشتن مأموران را در این ماجرا باور کرد؟

بر اساس ادعای آن روزنامه نگار طیف سیاسی خاص، این اقدام یعنی آزار و تعرض جنسی از سوی مأمورین هماهنگ شده و برنامه ریزی شده بود و بر اساس توئیت اولیه آن خبرنگار وظیفه این مأموران چنین کاری بوده است.

اگر ادعای او این بود که برخی از شرکت کنندگان که از مردم عادی بودند، در آن ازدحام جمعیت دست به چنین کاری می زدند، باور پذیرتر می نمود چرا که در میان اقشار هستند آدمهای بیماری که چنین کارهای ناشایستی انجام می دهند و این مختص ایران هم نیست بلکه با شدت بیشتر در کشورهای دیگر از جمله کشورهای غربی به فراوانی دیده می شود.

هیچگاه حاکمیتی مانند جمهوری اسلامی ایران نه تنها چنین اتفاقاتی را تأیید نمی کند، بلکه اصولاً برای این که اتهامات اینچنینی بر او وارد نشود، سعی می کند از بروز چنین اتفاقاتی هم جلوگیری کند.

می توان باور کرد که در مراسم تشییع آیت الله هاشمی رفسنجانی که به خاطر وجود برخی افراد با تفکرات سیاسی خاص از حساسیت زیادی هم برخوردار بود، مأمورین رسمی کشور دست به چنین اقدامات ناشایستی بزنند؟

اصلاً آنهایی که مدعی چنین رفتاری از سوی مأمورین و برخی شرکت کنندگان در مراسم هستند، چرا فیلم و عکسی از آن منتشر نکردند؟ قطعاً چهره آن افراد را دیده اند و به راحتی می توانند شناسایی کنند.

البته نکته مهمتر این است که چنین افرادی اگر دل در گرو انقلاب و مردم دارند و از دوستداران آیت الله هاشمی رفسنجانی هم بوده و هستند، اگر هم چنین صحنه هایی را دیده اند باید تقیه می کردند و در بوق نمی کردند، اما نکردند چرا که وظیفه داشتند آن را به دروغ بیان کنند و به مأمورین و بسیجیان بچسبانند.

هدف این است تا در این میان، نظام تخریب شود. اتهام زدن به نیروهای رسمی کشور و بسیج، برای تخریب نظام اسلامی است. خیلی ها هم باورشان می شود چرا که این ادعای بی اساس و دروغ در شبکه های تلویزیونی فارسی زبان که سابقه آنها علیه ایران روشن است، باز نشر می شود و با آب و تاب فراوان بازتاب می یابد.

طیف سیاسی خاص باید فکری به حال خود کند چرا که نه تنها هزینه برای خود می تراشد بلکه برای کشور، مردم و انقلاب هم هزینه می تراشد. جمهوری اسلامی ایران هنوز هم هزینه های رفتارهای این طیف سیاسی را می پردازد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: