« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
کد خبر: ۶۲۰۴
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۸
وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران که به اسپانيا سفر کرده است در جمع نخبگان سياسي و اقتصادي در خانه ملل مادريد با اشاره به مذاکرات اخير هسته اي لوزان گفت: ايران همواره در مسير برخورداري از فناوري صلح آميز هسته اي حرکت کرده و هيچ گاه انحرافي نداشته است و اساسا دليلي براي آن هم نمي بيند. به گزارش خبرنگار بين الملل خبرگزاري موج، محمد جواد ظريف در صبحانه کاري که به دعوت وزير صنعت اسپانيا و خاوير سولانا، مسوول اسبق سياست خارجي اتحاديه اروپا، در خانه ملل مادريد برگزار شد، در ابتدا از اينکه براي اولين بار در مقام وزير خارجه ايران به اسپانيا آمده است، ابراز خشنودي کرد. وي اين سفر را اولين سفر اروپايي آن پس از رخدادهاي سوئيس توصيف کرد و گفت: از آنجايي که هر کسي با تعبيري مختلف از آن ياد مي کند، ما آن را بيانيه سوئيس مي خوانيم. ظريف تاکيد کرد: اينکه من در اسپانيا هستم، سفري مناسب است؛ زيرا اسپانيا دوست خوب ايران است و همواره چنين بوده است. ما از نظر تاريخي به هم نزديک هستيم و روابط فرهنگي بسياري داريم. ما سابقا همکاري اقتصادي بزرگي با هم داشتيم و اميدواريم که آن همکاري ها از سر گرفته شود. اين به نفع دو کشور و نيز ثبات منطقه اي و جهاني است.وي تاکيد کرد: همواره هدف تحريم ها ظالمانه بوده است در حالي که برخي در اروپا و آمريکا به تحريم ها به عنوان يک سرمايه نگاه کرده اند اما اين نگاه کاملا ناکارآمد و غير واقع بينانه بود؛ زيرا ما معتقديم که همواره فشار مخرب و غيرسازنده است و نمي تواند در مسير رسيدن به توافق جامع کمک کند. ظريف گفت: اعتماد سازي بايد از دو طرف باشد و انجام تعهدات ايران و لغو کامل تحريم ها، بايد همزمان صورت بگيرد.وي در مورد مواضع اسراييل در بحث مذاکرات هسته اي گفت: براي نتانياهو دستيابي به راه حل درباره پرونده صلح آميز هسته اي ايران، آرامش و ثبات در منطقه، ناراحت کننده است. او مي خواهد با سر و صدا درباره برنامه صلح آميز هسته اي بر ظلم به فلسطينيان، اشغالگري و شهرک سازي ادامه دهد و ديگران را به مسائل ديگر مشغول کند.وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران همچنين در پاسخ به سوالي در خصوص تحولات يمن، سوريه و عراق گفت: ايران همواره با همسايگان خود روابط خوبي داشته است، ما از داعش و القاعده حمايت نکرديم. ما همواره در مسير ثبات و امنيت منطقه گام برداشته ايم، ديگران گروه هايي را توليد کردند و مورد حمايت قرار دادند و موجبات ناامني و بي ثباتي در منطقه را فراهم کردند. ظريف همچني درباره يمن گفت: تاريخ ثابت کرده که هيچ کشور خارجي نتوانسته است بر يمن مسلط شود و بمباران يمن، فقط مردم و زير ساخت ها را نابود مي کند و مطمئنا اين راه حل نيست و معتقديم تعيين پيش شرط ها نمي تواند دستيابي به راه حل را تسريع کند. وزير خارجه کشورمان در ادامه اظهارات خود در جمع مسوولان اسپانيايي از جمله خاوير سولانا، دبيرکل اتحاديه شوراي اروپا، افزود از نظر من دليلي وجود ندارد که کسي در دنيا ديدگاهي نامعقول در اينباره داشته باشد؛ زيرا برنامه ما صلح آميز بوده است و هميشه چنين خواهد بود و ما به دنبال ساخت سلاح هسته اي نبوديم. ما سلاح هاي هسته اي را براي امنيت خود زيان آور مي دانيم و اين موضوع را رئيس جمهور ما بارها زماني که خود او نيز در گروه مذاکره کننده مطرح کرده است. من فکر مي کنم اين امر (توافق) از مدت ها پيش ممکن بوده است، ما بارها تلاش کرديم، من سابقا مذاکره کننده ايران بودم در زماني که دکتر روحاني -رئيس جمهور فعلي ما- مشاور امنيت ملي بودند. ما کاملا نزديک بوديم. بارها نزديک بوديم. پس از آن زمان که دکتر لاريجاني، رئيس مجلس فعلي ما، فعاليت داشتند و خاوير سولانا همتاي او فعاليت داشتند. ما بسيار به يک توافق نزديک بوديم. زيرا ما از نظر من، ما در رسيدن به توافق منطقي هستيم. ما باور داريم که برنامه مان صلح آميز است، ما باور داريم که حق داريم که يک برنامه صلح آميز هسته اي داشته باشيم. آنچه ما فکر مي کنيم وجود ندارد و وجود نداشت و امروز بهتر به آن توجه مي شود، اين است که تحريم ها کمک نمي کنند. تحريم ها فشار بر مردم هستند و شرايط سياسي را ايجاد نمي کنند که اعمال کنندگان تحريم ها مي خواهند به آن برسند. اين قضيه اي است که از نظر تاريخي براي تحريم ها مصداق داشته است و بررسي هاي زيادي درباره آن صورت گرفته است. اما براي يکسري افراد در آمريکا و حتي برخي در اروپا سخت است پذيرفتن اين واقعيت که تحريم ها يک دارايي به شمار نمي روند. آنچه تحريم ها به وجود آوردند، اساسا 20 هزار سانتريفوژ بود، زماني که تحريم ها شروع شدند، ما کمتر از دويست سانتريفوژ داشتيم، اکنون ما بيست هزار سانتريفوژ داريم. و تحريم ها موجب شکل گيري ناخشنودي بسيار مي شود. وقتي ايراني ها نمي توانند از پول خودشان، از بانک هاي خودشان استفاده کنند تا از اروپا دارو خريداري کنند -که البته ما به داروي زيادي نياز نداريم، براي برخي بيماري هاي خاص ما نياز به دارو داريم- زماني که ما به بانک مراجعه مي کنيم تا وجه آن را منتقل کنيم، بانک مي گويد ما نمي توانيم اينکار را بکنيم زيرا آمريکا تحريم کرده است و اين امر براي ما تبعاتي خواهد داشت. تحريم فقط مي تواند نارضايي ايجاد کند. بنابراين اين وضعيتي است که ما در آن قرار داريم. ما قادر بوده ايم در گذشته نيز به يک چارچوب برسيم که حق ما در داشتن انرژي هسته اي براي مقاصد صلح آميز از جمله غني سازي، از جمله راکتور آب سنگين، از جمله تحقيق و توسعه محفوظ بداند، که ما باور داريم تنها گزينه معتبر است؛ زيرا شما نمي توانيد صرفا خواهان آن باشيد که برنامه هسته اي ايران حذف شود، برنامه ايران يک واقعيت موجود است، چيزي نيست که وارد شده باشد. البته همه در دنيا اين دانش را از يکديگر نسخه برداري کرده اند، اما؛ ما اين دانش را بومي ساخته ايم. بنابراين اين دانش ما، برنامه ما، دانشمندان ما، تکنسين هاي ما و تاسيسات ماست. آنها نمي توانند خيلي ساده آرزو کنند که اين برنامه نباشد. بنابراين بهترين راه براي آنها و ائي يو-3 و سه کشور ديگر يا گروه پنج بعلاوه يک يا هر آنچه آن را بخوانيد، اين است که سازوکاري را بيابند که همزمان با اينکه ايران برنامه خود را نگه مي دارد، آنها بتوانند به اطمينان برسند که اين برنامه کاملا صلح آميز مي ماند. ما مشکلي با اين نداريم؛ زيرا ما نيتي به جز برنامه صلح آميز نداريم. اين بخش کار حل شده است و من باور دارم ما اکنون چارچوبي براي انجام اينکار داريم. طرف ديگر نيز اين مسأله را از نظر ذهني براي خود حل کرده است اما من فکر مي کنم داشتن نگرشي با نگاه به گذشته، هنوز از بين نرفته است. به اين علت است که شما شاهد بحث در آمريکا يا تفسيرهاي مختلف در اين باره هستيد. ما توافق کرديم که همه تحريم هاي مالي و اقتصادي بايد برداشته شوند. حالا تعبيرهاي متفاوتي درباره اينکه چطور بايد بروند، وجود دارد که اين به علت بحث هاي داخلي آمريکاست. نقش کنگره، اينکه کنگره چطور بايد کنش داشته باشد، يا قدرت و اختيارات رئيس جمهور. من سي سال در آمريکا تحصيل و زندگي کرده ام. اما اين يک نکته فرعي است. وقتي من با آمريکا معامله مي کنم، براي من اهميت ندارد در داخل آمريکا چه مي گذرد و چه تعاملاتي بين کنگره و دولت آمريکا وجود دارد. اين يک باتلاق خطرناک است اگر ما در آن گرفتار شويم.بنابرين آنچه بدان نياز داريم، اين است که کل دولت آمريکا را درباره تعهدات بين المللي اش مسوول و پاسخگو بدانيم و دولت ها درباره تعهدات بين المللي شان مسوول هستند. بنابراين مادامي که توافق پيش مي رود، صرف نظر از آنچه در داخل آمريکا مي گذرد و اينکه آنرا براي خود چطور تعبير مي کنند، همه تحريم هاي اقتصادي و مالي که عليه ايران به دست سازمان ملل، اتحاديه اروپا و آمريکا وضع شده است، بايد در مرحله اول برداشته شود.تنها مشکلي که من مي بينم، اکنون وجود دارد -اساسا دو مشکل- يکي نگارش (متن توافق) است زيرا ما يک توافق ذهني داريم. موضوعاتي نوشته شده است، شما بيانيه هايي را مشاهده مي کنيد که از لوزان مطرح مي شود و مطالبي که در اينباره مطرح مي شود. همکاران من، معاون خانم موگريني و مسوولان ديگر از ائي 3 بعلاوه 3، سه شنبه آينده گرد هم مي آييم تا تنظيم متن را شروع کنيم. اينکاري سخت است، به ويژه با توجه به حضور حقوق دان هاي متعدد که حضور خواهند داشت تا دقت کلمات را مد نظر قرار دهند. مشکل دوم که يک مشکل اساسي است. مشکل آمريکا و برخي دوستان ما در اروپا براي تغيير دادن اساسي اين الگو است که تحريم ها را يک دارايي مي داند. مادامي که آنها اين الگو را در ذهن داشته باشند، اينکه ما نياز داريم اين تحريم ها را داشته باشيم، تا زماني که اين تفکر وجود داشته باشد که ما براي رسيدن به يک توافق خوب به اين تحريم ها نياز داريم، اين الگو تغيير نکرده است.من فکر مي کنم ممکن است زمان ببرد. ما سرگرم بحث در اين باره بوده ايم و من اطمينان دارم که طرف هاي مذاکره کننده ما، اين موضوع را درک مي کنند. اما اينکه آنها بتوانند همين پيام را به افکار عمومي و محفل هاي سياسي خود ببرند که تصميمات سياسي را مي گيرند، کاري دشوار است.آنها يک سال و نيم تبعيت کامل ايران را از توافق ژنو را به عنوان يک نمونه در اختيار داشتند تا نشان دهند که احترام درباره ايراني ها بهتر از فشار جواب مي دهد. فشار همواره تاثير عکس دارد. از نظر من همه فرهنگ ها و همه تمدن ها -به ويژه تمدن کهن هفت هزار ساله کشوري که من به عنوان نماينده اش صحبت مي کنم- فشار را نمي پذيرد. بنابراين صحبت کردن با مردمي با چنين تاريخ کهني، نمي تواند با اين درخواست همراه باشد که آنها شان خود را به علت فشار ناديده بگيرند. مهم است که افراد اين موضوع را درک کنند. زماني که چنين شود، ما بسيار به توافق نزديک خواهيم بود. من فلسفي حرف نمي زنم. من فکر مي کنم ما در واقع به توافق نزديک هستيم. ما فقط نياز داريم آن را بنگاريم و نيز ذهنيات و الگوهاي خود را عوض کنيم تا بهتر جواب دهد. وزير خارجه کشورمان در ادامه اظهارات خود در اسپانيا درباره مذاکرات لوزان و ادامه راه تا رسيدن به توافق نهايي درباره برنامه هسته اي، گفت اجازه دهيد من يک نکته را مطرح کنم، برنامه هسته اي ما صلح آميز است، همواره چنين بوده است و چنين نيز خواهد ماند. اکنون شما يک سازوکار داريد که شکل گرفته است که ما اطمينان داريم هر ذهن مشکوکي را متقاعد مي سازد ما صلح آميز خواهيم ماند. من نمي خواهم وارد محاسبات شوم؛ زيرا فکر مي کنم آن محاسبات گسترده تر از آن است که ما وارد آن شويم، بحث گريز هسته اي و همه اينها را ما قبول نداريم. منظور من اين است که اين بحث ها هيچ پايه اي در واقعيات ندارند. اما حتي با آن محاسبات، اين سازوکار اطمينان ايجاد مي کند به آنچه ما هميشه گفته ايم، و سابقه اي براي اثبات آن داريم. بنابراين چرا نتانياهو اينقدر درباره آن نگران است. اگر او باور دارد که برنامه هسته اي ما يک تهديد حياتي تلقي مي شود، بايد حالا نفس راحتي بکشد؛ زيرا همه برنامه ما را زير نظر خواهند داشت، اطمينان ايجاد مي کنند که ما تهديد نيستيم. براي او حل شدن اين بحران يک تهديد حياتي است، صلح يک تهديد حياتي است، آرامش يک تهديد حياتي است. به اين علت است که او اين طور وحشت زده است. من اعتقاد دارم افراد نبايد به او اعتبار بدهند، اين تنها رژيمي است، منظور من اين است اين رژيمي است که در دهه هزار و نهصد و پنجاه، نزديکترين متحد خود را فريب داد تا بمب اتمي بسازد. آنها همه را با خود مقايسه مي کنند. ما مثل آنها نيستيم. ما تاريخي ستيزه جويي نداريم، ما تاريخ نقض مرزهاي همسايگانمان را نداريم، براي دويست و پنجاه سال ما سابقه حتي يک تهاجم را عليه هيچ يک از همسايگانمان نداشته ايم. اين تاريخ و سابقه ماست.بنابراين براي جدي ترين نقض کننده ان پي تي، براي يک غير عضو ان پي تي، اينکه به يکباره تبديل به مرشد منع توليد و تکثير تسليحات هسته اي شود، مضحک ترين جوک قرن است. او هيچ اعتباري ندارد که حتي در اين بحث وارد شود، اين گرد و خاکي است که او به راه مي اندازد تا شهرک هاي خود را پنهان کند،اين واقعيت را بپوشاند که او علنا منکر پذيرش کشور فلسطيني شده است و اين هوچي گري را به راه مي اندازد تا فشار را از خود به ديگران منتقل کند. من فکر نمي کنم به نفع جامعه بين المللي باشد که به او فرصت بدهد به اين عمليات شرورانه اطلاعاتي و دروغگويي ادامه بدهد، به او فرصت بدهد شرورانه آب را گل آلود کند، اقداماتي که انجام مي دهد سياست هايي را که دنبال مي کند، از نظرها پنهان کند.ما هيچ برنامه تسليحات هسته اي نداريم. ما قصد نداريم اين تسليحات را بسازيم. و اکنون شما سازوکاري داريد که اگر بخواهيد از آن اطمينان حاصل کنيد از آن استفاده کنيد. چرا بايد افراد نگران باشند. من فکر مي کنم آنها اگر آن را خطري حياتي تلقي کنند، حالا بايد جشن بگيرند. اما از آنجايي که آنها چنين نمي کنند، شما بايد به اين درک برسيد که مشکل اين نيست. مشکل هرگز برنامه هسته ايران نبوده است، مشکل اين است که آنها مي خواهند، ذهن ها را متوجه تهديد کنند تا سياست هاي مجرمانه خود را عليه مردم مظلوم فلسطين پنهان کنند؛ مردمي که در غزه و کرانه باختري و هر نقطه ديگري تحت فشار هستند. مسائل ديگري در منطقه ما وجود دارد. اينکه اسرائيل و جبهة النصره در بلندي هاي جولان، مناسباتي با هم دارند که تحليل جداگانه اي را مي طلبد. چرا تروريست هاي جبهة النصره بايد در بيمارستان هاي اسرائيل امکانات درماني دريافت کنند؟ آيا آنها يک دفعه بشردوست شده اند؟ اينکه تروريست ها را درمان مي کنند نه شهروندان عادي را و او در تلويزيون اسرائيل ديده مي شود که به ملاقات آنها مي رود. اينها سوالاتي است که بايد به آنها پاسخ داده شود. اينها مسائلي است که بايد در منطقه ما به آنها پاسخ داده شود نه برنامه هسته اي ايران که صلح آميز بوده و همواره چنين خواهد بود و اکنون سازوکاري براي اطمينان از اين قضيه وجود دارد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: