سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
نعمت الله درتاج :چند وقتی است که مو ضوعی تحت عنوان “جوانگرایی در اصلاحات استان کهگیلویه وبویر احمد” در فضای رسا نه ای چه مجازی و چه مطبو عاتی از سوی برخی ازاصلاح طلبان جوان مطرح شده که با توجه به اهمیت مو ضوع نیاز به تحلیل و تفسیر و تا مل زیادی دارد.
پددیده جوانگرایی در هر زمینه ای امری نیکو و پسندیده می باشد. اما این مهم هما نند سایر موضوعات سیاسی ، ورزشی، اجتماعی و علمی نیازمند بستر و شرایط مناسب حال خود است.معمولاجوانگرایی برای پیشرفت هرچه بهتر امور ورفع نقایص و معضلات امور ناشی از ناتوانی افراد مسن موضوعیت پیدا می کند.به عبارت دیگر استفاده از انرژی جوانان برای انجام اموری که نیاز به توانایی بیشتری داشته باشد.اما اگر موضوع جوانگرایی در جای مناسب ودر بستر صحیح خود صورت نگیردمنجر به تجربه زدایی و محرومیت ازخدمات مشاوره وکارگزاران با تجربه خواهد شد که نه تنها معضلات حل نخواهد شد،بلکه خود باعث معضلات جدید ناشی از موج جوانگرایی خواهد شد.
اما اگر جوانگرایی باتمانینه وبطئی و بصورت طبیعی صورت بگیرد،نتیجه مطلوب خواهد داشت.بنا بر این شتابزدگی در این مو ضوع نتیجه مطلوبی به دنبال نخوهد داشت.
فکر جوانگرایی که اخیرا از سوی برخی ازهواداران جوانتراصلاحات دربرخی از سایتها و شبکه های اجتماعی مطرح شد برای خود طرفداران و منتقدانی را پیدا کرد . این تغییرنگرش درون تشکیلاتی ،نشان از دغد دغه هایی است که در این چند سال اخیردرشرایط سیاسی واجتماعی جامعه ایران بوجود امده بود .گرچه این دغدغه ها ی لایه جوانتر اصلاحات را باید احترام گذاشت ، هرچند تصورمیشودکه، نارسایی های موجود در جریان اصلاحات ناشی از بی تدبیری ،بی تفاوتی.و سهل انگاری..فردی اصلاحات در کهگیلویه بوده ،همین شرایط بوجود آمده و به علاوه موضوعاتی مثل سردرگمی در فضای سیاسی جامعه که این خود محصول نگاه کلی به جریان های سیاسی درکشوردر سا لهای اخیر بود، از یک سوو ثا بت ماندن شرایط نا مناسب اصلاح طلبان در شهرستان از سوی دیگر، زمینه دغدغه های مختلفی را در جوانان این منطقه بوجود آورد که به دنبال راهکار مناسب برای برون رفت از شرایط موجود بودند. که البته ،مشکلات اصلاحات در شهرستان کهگیلویه ریشه درسالهای قبلتردارد .
دوم: به تعبیربرخی از دوستان وبه تعبیر عامیانه تر،غارت رفتن اصلاحات بدست افراد فرصت طلب و معامله گر سیاسی که از ساده اندیشی برخی ازافراد سیاسی اصلاح طلب استفاده کرده و به قول معروف حق به حقدار نرسید.و این موضوع تقریبا زمینه نوعی سر خوردگی سیاسی در جوانان اصلاح طلب شهرستان بوجود آورد.بداین منظور باید شرایط سیاسی و اجتماعی جا معه به دقت مورد کارشناسی قرار گیرد سپس دراین زمینه تصمیم لازم گرفته شود.اما اگر جوانگرایی بصورت تحمیلی و از روی جو زدگی سیاسی صورت بگیرد قطع به یقین در انشقاق های سیاسی موجود عمق بیشتری خواهد بخشیدوباز هم مثل همیشه قافیه انتخابات های مجلس شورای اسلامی و خبرگان را خواهند باخت.
اگر هدف از پوست اندازی در جریان اصلاحات کسب مقبولیت عامه و تر میم اصلاحات باشد، جوانان اصلاح طلب باید صبوری پیشه کنند که فعلا راه درازو پر پیچ وخمی درپیش خواهند داشت.جایگزین کردن نیروهای جوان به جای افراد مسن دریک تشکیلات سیاسی نیازمند سه فاکتور اساسی است.۱- ویژگی هاوصفات فردی۲-داشتن وجهه اجتماعی (مقبولیت عا مه)۳-داشتن ارتباط با مرکز(تهران).حالابا توجه به این سه فاکتورکدامیک از دوستان جوان اصلاح طلب دارای این سه ویژگی جا یگزینی می باشند.؟ اما دراین بین جای یک سوال خالی است .
وآن هم این است که ،چه شده که برخی به فکر جوانگرایی دراصلاحات استان و شهرستان شدند.؟چنین به نظر می رسد صرف نظر از برخی ایده های بد بینانه که گفته شده این یک حرکت خزنده و کودتا مآبانه برای کنار گذاشتن وتسویه حساب عده ای علیه عده دیگرمی باشد،روی دیگر قضیه یعنی خوشبینانه بودن آن را نیز باید مد نظر داشت که شاید برای دوموضوع مهم یعنی:ترمیم اصلاحات- کسب پیروزی در انتخا بات مجلسین شورای اسلامی و خبرگان در نظر گرفته شد.
اما آیا این زمان برای این امر مهم با هر نیت و انگیزه ای که باشد مناسب است.؟اگر ارزش و اثرات جوانگرایی را با ارزش و تاثیر زمان شکل گیری اصلاحات برابر بدانیم،لازم است بر گر دیم به زمان شکل گیری اصلاحات.اگر به ما ههای نیمه دوم سال ۷۶ نگاهی بیاندازیم ،میتوان مشکلات فعلی اصلاحات رابراحتی حس کرد.این مشکلات در دو سطح ملی و منطقه قابل بررسی وتحلیل می باشد.
الف- درسطح ملی:گرو ههای تشکیل دهنده اصلاحات که متشکل از هفده (۱۷)حزب و انجمن وگروه فعال سیاسی و مدنی بودند که به دلیل رهبری درونگروهی که به وجود آمد عملکرد خوبی درانتخابات ۷۶از خود به نمایش گذاشتند.
اما اگر وضعیت فعلی گروههای ۱۷گانه اصلاحات را یک به یک بررسی کنیم به این نتیجه خواهیم رسید ،که اصلاحات وضعیت مطلوب وانسجام سیاسی واجتماعی سال ۷۶ را اصلا ندارد.مهمترین دلیل آن هم ایجاد محدودیتهایی است که برای فعالین این گروههای سیاسی به دلایل گوناکونی بوجود آمد.از مجمع روحا نیون که گروه عمده وراس جریان اصلاحات بوده گرفته تا حزب کار گزاران سازندگی،نهضت آزادی ،سازمان مجا هدین انقلاب اسلامی ، انمجمن اسلامی دانشجویان.و بقیه احزاب سیاسی همراه وتا کمیته های مردمی همه به انواع مسایل و مشکلات خاص خود گرفتارند و آن فراغ بالی که در انتخابات ۷۶ داشتند اکنون ندارند. برخی از این احزاب خود منحل شدند یا رهبران حزبیشان با محدودیت فعالیت حزبی روبرو شدند ویا خود دچار پوست اندازی و انشقاق سیاسی گردیدند.بنا براین تا حال ،احزاب سیاسی در سرمای یخ زده سیاسی به سر می بردند تا این یخهای سیاسی آب شوند ،ویک خانه تکانی انجام دهند ،نیاز به زمان طولانی دارد.
بنا بر این بازسازی وانسجام مجدد گروههای ۱۷گانه اصلاحات جهت کسب موفقیت در مبارزات انتخاباتی کار ساده ای نیست.(البته با توجه به اقبال عمومی که برای اصلاح طلبان وجود دارد)هرچند در سطح ملی انسجام این گرو ها کار چندان مشکلی نیست،اما در هر صورت نیاز به فرصت کافی هست تا انسجام وشفا فیت مواضع صورت گیرد واین انسجام تا به شهر ستانها برسد کمی به تامل نیاز است.انسجامی که نیاز به ترمیم ،تعویض نیرو و تقویت می باشد کا ملا زمانبر است.چون وضعیت فعلی اصلاحات همچون نخ تسبیحی است که پاره شده ودانه های تسبیح از هم پاشیده شدن و نیاز به جمع آوری داردواین مهم نیازمند رهبری است با تجربه که توانایی این کارسترگ سیاسی راداشته باشد.آیااین مهم بدون استفاده از تجربیات افرا اصلاح طلب امکان پذیر هست.؟
آیا دوستان جوان به این مشکلات اصلاحات درسطح ملی توجه کرده اند که اگرجوانگرایی اصولی در اصلاحات صورت پذیرد نیازمند زمانی طولانی است.؟
ب- درسطح منطقه ای:ازانجاییکه جریا نهای سیاسی درمناطق تابعی از مرکز می باشند امواج سیاسی در مرکز درمناطق نیز اثر گزار خواهد بود چه در زمان پیروزی وچه در زمان شکست.ا ما مشکلات اصلاح طلبان در سطح منطقه به مراتب پیچیده تر ودر هم آمیخته تر از سطح ملی است.زیرا اصلح طلبان در این شهرستان علاوه برمشکلات مشترک اصلاحات درسط ملی ، در سطح منطقه بار اضافی مشکلات را نیز به دوش می کشند.انشقاق سیاسی دربین اصلاح طلبان منطقه کهنه دردی است که پس از جدایی حوزه انتخابات کهگیلیویه از گچساران بوجود آمد.اگر به اختلاف نظردر نگرشهای سیاسی اصلاح طلبان شهرستان کهگیلویه ،اختلافات قوم گرایی وفا میل گرایی را اضافه کنیم،عمق مشکلات ناپیدا است.عدم ایثار و از خود گذشتگی افراد اصلاح طلب، خود بینی وخود رایی ،اقدامات سود جویانه ،ضعف بینش سیاسی ،بینش سنتی به جای بینش به روز(به قول امروزی هاآپدیت شده)ود رنهایت خوی انحصار طلبی سیاسی در برخی از اصلاح طلبان حوصله وصبر سیاسی جوانان اصلاح طلب را به سر آورده و مجبورشان کرده تا ندای نو گرایی یا جوانگرایی را سر بدهند ،تا بلکه ازگرداب مشکلات نجات پیدا کنند.البته اینجا باید به طیف جوانگرایان حق داد.چرا که ،این انشقاق چند ساله ضربه به جریان اصلاحات زده وکسی به فکرگذر از این بحران خود خواسته نبوده ونیست.
ایا در چنین شراط حساس که نزدیک به انتخا بات مجلسین هستیم وبا بودن مشکلات فوق الذکر طرح جوانگرایی به صلاح هست؟ هرچند که اگر مشکات فوق حل نشود در نتیجه (مبارزات انتخا باتی)هیچ تغییری بوجود نخواهد آمد ،اما باید به فکر یک طرح ضربتی وفوری بود تا طرح جوانگرایی که نیاز به زمان و بر نامه ریزی طویل المدت دارد.
نتیجه مبحث:جوانگرای که جدیدا مطرح شده ناشی از دغدغه هایی است که طیف جوان اصلاحات برای فعال سازی جریان اصلاحات مطرح کردند.اگر این طرح مسیر طبیعی خود را طی کند مناسب است اما اگر از مسیر ی دیگر تحمیل شود سم مهلکی در زمان حال می باشد.کنار کذاشتن افراد با تجربه بصورت دفعتا باعث محرومیت از تجربه سیاسی کار آمد در جریان اصلاحات خواهد شد.بنا بر این جوانگرایی نیاز به زمان دارد ونباید شتابزده عمل شود.
راهکار:بهترین گزینه برای انسجام جریان اصلاحات وایجادتمرکز درتشکیلات اصلاحات جمع شدن حول محورآقای حاج بهرام تاجگردون می باشد. چون ایشان معمار این جریان در استان هستند وسه فاکتور، خصوصیات فردی، تجربه تشکیلاتی ومقبولیت عامه ودر نهایت دارای پایگاه در مرکز(۰تهران) می باشد.وسپس به مرور زمان کار جوانگرایی با مشورت ایشان انجام بگیرد.
تذکر:راقم سطور وابستگی رسمی به هیچ حزب وگروه وانجمن سیاسی نداردوصاحب هیچ مقام و مسئولیتی نیست ومطالب فوق صرفا دیدگاه شخصی خود بوده و نیازمند نقد وتحلیل می باشد واز دوستان انتظارمی رودکه نقد خود را مبذول فرمایند.
این هم از صداقت کرایی بودن است .مطمئن باش تا لابی قدرتمند نباشد کسی به این سادگی رشد نمی کند .
لعنت بر منافق
لعنت بر منافق
افرین بر شما