« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی‌ها و مناسبت‌های مختلف به آسیب‌شناسی مشکلات فراروی جوانان برای ازدواج پرداخته‌اند. ایشان معتقدند موانع «فرهنگی»، بخش قابل توجهی از این مشکل اجتماعی را به خود اختصاص داده است و جوانان، خانواده‌ها و مسئولان مربوطه باید در جهت رفع این موانع تلاش کنند
کد خبر: ۷۹۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۴

 مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد در جمع دانشجویان پیام نور بهمئی با تبیین حادثه ١٦ آذر، به مهم ترین مطالبات دانشجویان پرداخت
کد خبر: ۷۹۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۷

وزیر دفاع اسبق آمریکا در واکنش به ادعای سه کارشناس سعودی درباره اینکه ظرف چند ساعت می‌توانند آسمان و حریم هوایی ایران را تصرف کنند و در اختیار بگیرند، گفت: ایران را با یمن و هیچ کشور دیگر مقایسه نکنید. به گزارشپایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، "کالین پاول" وزیر دفاع اسبق آمریکا که زمانی رئیس ارتش این کشور نیز بود طی اظهاراتی رسانه‎ای سعودی ها از توهم حمله و اشغال آنی ایران بازداشت. در برنامه کارشناسی شبکه سی ان ان ( cnn )سه کارشناس سعودی ادعا کردند که در ۴ تا ۶ ساعت می توانند آسمان و حریم هوایی ایران را تصرف کنند و در اختیار بگیرند. کالین پاول وزیر دفاع سابق آمریکا که به عنوان مهمان و کارشناس تلفنی برنامه بود، نسبت به این اظهارات واکنش نشان داد. او پس از خنده ای تمسخر آمیز گفت : نه نه ، من چنین فکر نمی کنم . صحبتهای شما بیشتر جنبه جوک و خنده دارد اگر ایران مستقیم با شما وارد جنگ شود شما حتی فرصت پیدا نمی کنید که تلفن را بردارید تا از ما تقاضای کمک کنید. بهتر است کمی واقع بین باشید و ایران را با یمن و هیچ کشور دیگر مقایسه نکنید. حتی ما هم تا کنون چنین ادعایی نکرده ایم. منبع:شفقنا
کد خبر: ۷۹۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۴

یکی از عموهای «فیتیله‌ای» در پی حاشیه‌های اخیر بوجود آمده که باعث توقف این برنامه شده است، گفت: علی‌رغم 11 هزار کامنت فحش و ناسزا که در طول این مدت به من و دوستانم داده شد، من دست بچه‌های پاک سرشت تمام کشورم به ویژه خطه آذربایجان را می‌بوسم. به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از ایسنا  حمید گلی، محمد مسلمی، علی فروتن، کریم خودسانی (سرپرست نویسندگان) و علیرضا آقایی (تهیه‌کننده) در برنامه‌ی تلویزیونی «شما و سیما» که شامگاه گذشته 28 آبان ماه از تلویزیون پخش شد از مردم بابت اشتباهشان که ناخواسته باعث توهین به مردم آذری زبان کشورمان شده بود بود، عذرخواهی کردند. بابت اشتباهمان عذرخواهی می‌کنیم حمید گلی(بازیگر) با بیان اینکه ما می‌پذیریم که اشتباه کرده‌ایم، توضیح داد: اتفاقی افتاده و اشتباهی صورت گرفته است و اصلا بحث سر این نیست که بگوییم ما این اشتباه را انجام نداده‌ایم بلکه بابت اشتباهمان عذرخواهی می‌کنیم تا این ناراحتی و کدورت برطرف شود. اما سوال اینجاست که مگر می‌شود بین اقوام کشورمان که سازنده یک بدنه هستند جنگ باشد؟ً! اگر این اتفاق بیفتد ما به کسانی که در خارج از کشور استقلال، اتحاد و یکرنگی‌مان را دوست ندارند، اجازه دخالت داده‌ایم. او در ادامه کشور ایران را همچون رنگین‌کمانی از زبان، قومیت، ادبیات، فرهنگ و هنر دانست و گفت:‌ ما نمی‌توانیم بخشی از این رنگین‌کمان را جدا کنیم و نسبت به آن بی‌اعتنا باشیم و به بخشی دیگر اهمیت بدهیم. همان‌طور که می‌دانید ما روحیه طنزپردازی در تمام اقوام کشورمان داریم. هر کسی که به گویش و لهجه یک منطقه واقف باشد، متوجه می‌شود که هنرمند چه منظوری داشته است. این هنرمند با بیان اینکه زبان طنز کمک می‌کند تا زودتر به سرشاخه مشکلات برسیم، افزود: اینکه خدایی ناکرده بخواهیم با زبان طنز به کسی توهین کنیم، عُرفا، شرعا و اخلاقا پسندیده نیست. کاملا مشخص است که به واسطه خُرد کردن لهجه، قوم و زبانی چیزی نصیب هنرمند نخواهد شد. گلی خاطرنشان کرد: مجموعه آذربایجان و آن چیزی که اکنون به عنوان گویش زبان آذری و ترک در استان‌های گوناگون کشور می‌بینیم، نشر فرهنگ کشورمان است. اگر از نظر سیاسی و دلاوری این مرز و بوم را مورد بررسی قرار دهیم از باقرخان و ستارخان گرفته تا شهید باکری از دلاوران این خطه حساب می‌شوند. همان‌طور که می‌دانید در زمینه‌های ورزشی، هنری، شعر و ادبیات نیز چهره‌های سرشناسی در این خطه وجود دارند. این هنرمند خطاب به آذری زبان‌های کشورمان گفت:‌ من همین جا به تمام آذری زبانان چه مرا دوست داشته باشند و چه نداشته باشند، می‌گویم هم خودتان، هم خطه‌تان و هم فرهنگ و زبان‌تان دوست‌داشتنی است. بیشترین آمار فرهنگی و هنری ما در طول این سال‌های برنامه‌سازی در خطه آذربایجان بوده است. با توجه به این سابقه آیا می‌توان گفت که ما نسبت به پرچم و کشورمان بی‌اهمیت هستیم و اینکه آیا می‌توان به ما گفت که متخاصم؟ اشتباه در هر زمانی و برای هر کسی امکان‌پذیر است گلی با بیان اینکه پس از اشتباهی که انجام داده‌ایم راجع به آن تحلیل‌هایی صورت گرفت که با کم لطفی و بی‌مهری همراه بوده است، ادامه داد: آن کسی که هیچ وقت اشتباه نمی‌کند تنها خداوند و معصومین هستند. اشتباه در هر زمانی و برای هر کسی امکان‌پذیر است. ما نباید اجازه دهیم تا دیگران وارد این جریان شوند، آن را سیاسی و آن را به نفع خودشان تمام کنند. کارنامه ما گواه ماست، ما برای بچه‌های این مرز و بوم تلاش می‌کنیم و فرقی نمی‌کند که چه زبانی، چه رنگی و چه قومی باشند. این هنرمند در پایان سخنانش با تأکید دوباره بر اینکه گروه «فیتیله» قصد توهین، سرزنش و تحقیر خطه آذربایجان را نداشته است، اظهار کرد:‌تلاش می‌کنیم تا این اشتباهمان را جبران کنیم. علی‌رغم 11 هزار کامنت فحش و ناسزا که در طول این مدت به من و دوستانم شد، من دست بچه‌های پاک سرشت، تمام کشورم را به ویژه خطه آذربایجان را می‌بوسم. هیچ عمدی در کار نبوده است در ادامه محمد مسلمی کارگردان و بازیگر برنامه «فیتیله» با اشاره به برنامه‌ای که در آن ناخواسته به آذری زبانان کشورمان توهین شده بود، گفت: در آن برنامه متنی نوشته شد، برای اینکه بچه‌ها فرق بین مسواک کوچک و بزرگ را متوجه شوند. همانند سایر کارهایمان قالب و طرحی را برای آن در نظر گرفتیم. این اشتباه در نمایش اتفاق افتاد اما هیچ عمدی برای انجام آن در کار نبود. من خودم آذری زبان هستم و به همین خاطر هیچ وقت نمی‌آیم همچین موردی را به همشهریان خودم نسبت بدهم. او با بیان اینکه مردم ایران را همانند خانواده خودم می‌دانم، خاطر نشان کرد: ما تمام عمرمان را برای مردم گذاشته‌ایم. از خانواده و سلامتی‌مان گذشتیم تا بتوانیم در کنار شما مردم عزیز باشیم. از کودکان بخواهید ما را قضاوت کنند او با بیان اینکه نمایش‌های ما برای کودک است، افزود: از آنجایی که مخاطبان ما کودکان هستند، از آن‌ها بخواهید تا ما را قضاوت کنند. گاهی ممکن است نگاه بزرگ‌ترها با کودکان متفاوت باشد. حواس‌مان باشد که اگر یک اشتباه را آنقدر بزرگ کنیم برای بچه‌ها این سوال بوجود می‌آید که مگر چه اتفاق مهمی افتاده و اینکه آیا در دین ما بخشش وجود ندارد؟! مسلمی با بیان اینکه وجود اقوام مختلف در برنامه‌های ما نشان‌دهنده اتحاد ملی است، ادامه داد: از طرفی عده‌ای که می‌خواهند به این نظام و مردم آسیب برسانند، به این جریان پیش آمده دامن می‌زنند تا سوءاستفاده خودشان را بکنند. او در پایان اظهار کرد: امیدوارم که مردم محترم خطه بزرگ آذربایجان ما را به خاطر اشتباهمان ببخشند و نگذارند حق عمومی بچه‌های این سرزمین به خاطر اشتباه یک نفر نادیده گرفته شود. همچنین علی فروتن(بازیگر) با بیان اینکه ما هم اکنون در دهه سوم کارمان هستیم، اظهار کرد: ما تلاش کرده‌ایم تا تمام آموزش‌هایی را که از اقوام گوناگون کشورمان داشته‌ایم، در برنامه‌های فیتیله اعمال کنیم و تا الان چند سال است بدون هیچ مشکلی جمعه‌ها مهمان خانه‌های مردم بوده‌ایم. در طول این برنامه‌ها موقعیت‌های متفاوتی را با استفاده از اقلیم‌ها و اقوام ایران برای کودکان ایجاد کرده‌ایم. او با بیان اینکه ما سال‌هاست که در برنامه‌هایمان به انواع حیوانات تبدیل شده‌ایم، افزود: ولی هیچ وقت فرزندانم از این موضوع ناراحت نبودند و برعکس افتخار می‌کردند که پدرشان باعث شده تا همکلاسی‌هایشان یکی از ضرب‌المثل‌های این مرز و بوم را یاد بگیرد. ما سال‌هاست زحمت کشیده‌ایم و برخی از مهمترین لحظات زندگی‌مان را از دست داده‌ایم و این‌ها فقط به خاطر عشق‌مان به مردم بوده است. این هنرمند با تأکید بر اینکه من نمی‌خواهم به کودکان دروغ بگویم، گفت: بعد از سال‌ها برنامه‌سازی باید به این نکته توجه کرد که اشتباه اجتناب‌ناپذیر است. هیچ وقت نویسنده ما آنقدر بی‌ادب نیست که بخواهد به یک قومی توهین کند. بزودی به آذربایجان می‌آیم و در آنجا برنامه اجرا می‌کنیم فروتن خطاب به پدر و مادران کودکان اظهار کرد: من خواهش می‌کنم به کودکان‌مان تفکر و نگاه عمیق به مسائل را یاد بدهیم. ایران برای ماست. آذری، لر، بلوچ، گیلک و... هر جای ایران که قدم بگذاریم باید احساس کنیم که در خانه‌مان قدم گذاشته‌ایم و مطمئن باشید که به زودی به آذربایجان می‌آیم و در آنجا برنامه اجرا می‌کنم. مسولیت حرفه‌ای این اشتباه برعهده‌ی من است به گزارش ایسنا،در ادامه علیرضا آقایی تهیه کننده برنامه «فیتیله» اظهار کرد: مسئولیت حرفه‌ای این اشتباه بر عهده من است. این اشتباه اتفاق افتاد به این دلیل که یک واژه‌ای در کنار یک لهجه‌ای قرار گرفت که ترکیب این دو با هم باعث پدید آمدن یک سوءتعبیر شد. او با بیان اینکه این یک اشتباه بزرگی بود که رخ داد، خاطر نشان کرد: اما این اشتباه به بازیگران و کارگردان برنامه «فیتیله» برنمی‌گردد، چرا که در برنامه ضبط شده این تهیه‌کننده است که موظف است از نگاه دیگری به برنامه نگاه کند. متأسفانه این موضوع از نگاه من به دور ماند و من تا همیشه بابت این موضوع از مردم کشورم عذرخواهی می‌کنم. آقایی با بیان اینکه دوست دارم مردم کشورم بداند که من متوجه اشتباه پیش آمده هستم، افزود: این اشتباه تنها به آذری زبانان کشورمان برنمی‌گردد و شامل همه مردم می‌شود که باید از همگی آن‌ها عذرخواهی کرد. تهیه‌کننده برنامه «فیتیله» یادآور شد: مسئله قومیت‌ها همیشه از محورهای اصلی این برنامه محسوب می‌شده است. طبیعتا برای اینکه بتوانیم راجع به دغدغه‌های کشورمان صحبت کنیم، باید به اقوام گوناگون آن بپردازیم. همان‌طور که می‌دانید مخاطبان ما کودکانی هستند که آینده کشور در دست آن‌هاست پس باید بدانند که اصل و ریشه کشورشان در کجاست و چه اقوامی در تاریخ کشور تلاش کردند و شهید دادند تا امروز ایران اسلامی سرافزار باشد. همچنین در این برنامه کریم خودسانی سرپرست نویسندگان برنامه «فیتیله» با بیان اینکه "ایران رنگین‌کمان اقوام گوناگون است" اظهار کرد: کنار هم بودن این اقوام باعث ایجاد این رنگین‌کمان شده است. باید به این نکته توجه کرد که گروهی همانند «فیتیله» که همیشه تأکیدشان بر این بوده که ایران فقط تهران نیست و هدفشان آشنایی بیشتر کودکان این مرز و بوم با فرهنگ و رسوم کشورشان بوده، چطور می‌توانند به یکی از رنگ‌های این رنگین‌کمان توهین کنند؟!
کد خبر: ۷۷۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۹

بلوط آن نگهبان نگهد‌‌‌‌‌‌‌ارند‌‌‌‌‌‌‌ه خاك سرزمين ماست كه همتش، رانش را مي‌راند‌‌‌‌‌‌‌ و ايستاد‌‌‌‌‌‌‌گي‌اش زلزله و تكانش زمين را مي‌ايستاند‌‌‌‌‌‌
کد خبر: ۷۷۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۶

دانشجوی دختر دانشکده فنی و حرفه ای یاسوج از پنجشنبه مفقود و تلاشها برای یافتن وی ادامه دارد. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.irبه گزارش خبرنگار گروه استان‌های باشگاه خبرنگاران جوان از یاسوج، رئیس آموزشکده فنی و حرفه‌ای دخترانه یاسوج با بیان اینکه  این دختر دانشجو تا روز چهارشنبه سر کلاس درس حضور داشته است خاطرنشان کرد: این دانشجو  از روز پنجشنبه مفقود شده است. خانم آرامش ضمن تأیید مفقود شدن این دختر دانشجو افزود: این دختر، دانشجوی شهرکرد است و بصورت مهمان در این آموزشکده فنی یاسوج  تحصیل می کند و در خوابگاه خودگردان اسکان داشته است. سید محمد کاظم نظری، فرماندار شهرستان بویراحمد گفت: گروههای امدادی شهرستان برای یافتن دختر دانشجو بسیج شده اند و جاهایی را که خانواده وی احتمال می دهند در آن مناطق مفقود شده باشد،  جستجو می کند. رئیس آموزشکده فنی و حرفه ای نیز گفت: ما در قبال خوابگاه خودگردان جوابگو نیستیم چرا که از همه دانشگاه ها در این خوابگاه ها اسکان دارند و شاید کسانی در این خوابگاه ها اسکان داشته باشند که دانشجو نباشند.
کد خبر: ۷۶۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۹

محرمی دیگر را گرامی می داریم چراکه دیگر بار که چندین قرن از غروب غریبانه عاشورا و كربلای ۶۱ هجری می‌گذرد، یاد رشادت، پایداری، عدالتخواهی، شهامت و شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، ابوالفضل العباس(ع) و هفتادو دو پایمرد صحرای کربلا دوباره در دل‌ها جان گرفته است. چون حماسه كربلا و واقعه ی عاشورا مهم‌ترین رخدادی بوده كه مظلومیت امام حسین(ع) و ددمنشی دشمنان اهل بیت را روایت می کند که شاید نظیر چنین حادثه ای در هیچ جای تاریخ اتفاق نیفتاده است. نام حسین(ع) با محرم پیوند خورده و جانفشانی او و یاران باوفایش به محرم، روح و حیات دمیده است. ماه محرم برای شیعیان و عاشقان حسین(ع) از آن سالهای دور تا به حال، ماه حزن و اندوه بوده است. آنان همه ساله به عشق امام حسین(ع) گرد هم می آیند، بر مظلومیتش اشک ماتم می ریزند و از چشمه زلال عنایتش سیراب می شوند ... الا... ای محرم! تو آن مظهر اثبات مظلومیت در زمانی هستی كه بر زاده زهرای اطهر، آن نوه ی پاك پیامبر، جگر پاره نبوت، حضرت امام حسین (ع) سالار شهیدان رحم نكردند و آن جنایت را بوجود آوردند كه تاریخ هرگز آنرا فراموش نخواهد كرد و تا آزادگی در جهان باقی است نام امام حسین (ع) بر سر زبانهاست كه برای آزادگی سر مباركش از بدن جدا شد تا تاریخ شهادت دهد كه او برای آزادگی و مقاومت در مقابل ظلم تا پای جان هستی خود را فدای دین جدش حضرت محمد (ص) نمود. الا... ای محرم! تو آن خشم خونین خلق خدایی که از حنجر سرخ و پاک شهیدان برون زد. تو بغض گلوی تمام ستمدیدگانی که در کربلا، نیمروزی به یکباره ترکید. تو خون دل و دیده روزگاری که با خنجر کینه توز ستم، بر زمین ریخت. تو خون خدایی که با خاک آمیخت. تو شبرنگ سرخی، که در سال های سیاهی درخشید. الا... ای محرم! تو خشم گره خورده سالیانی، تو آتشفشانی، تو بر ظلم دشمن گواهی. تو بر شور ایمان پاکان نشانی. تو هفتاد آیه، تو هفتاد سوره، تو هفتاد رمز حیاتی، تو پیغام فریاد سرخ زمانی. تو موجی ز دریای عصیان و خشمی که افتان و خیزان رسیده است بر ساحل روزگاران. الا... ای محرم! تو فجری، تو نصری، تویی "لیلة القدر مردم، تو رعدی، تو برقی، تو طوفان طفی، تویی غرش تندر کوهساران!الا... ای محرم! تو یادآور عشق و خون و حماسه. تو دانشگه بی نظیر جهاد و شهادت. تویی مظهر "ثار" و "ایثار" یاران.الا... ای محرم! به هنگام و هنگامه ی هجرت کاروان شهیدان. تو آن راهبان روانبخش و مهمان نوازی که در پای ره پوی آزادگان لاله ارغوان می فشانی. الا... ای محرم! به چشم و دل قهرمانان و آزاد مردان که همواره بر ضد بیداد، قامت کشیدند و در صفحه سرخ تاریخ، زیباترین نقش جاوید را آفریدند. تو آن آشنای کهن یاد و دشمن ستیزی که همواره در یادشانی. \الا... ای محرم! تو آن کیمیای دگرگونه سازی که مرگ حیات آفرین را، به نام "شهادت" به اکسیر عشقی که در التهاب سرانگشت سحر آفرینت نهفته است، چو شهدی مصفا و شیرین به کام پذیرندگان می چشانی! عالم همه قطره اند و دریــاست حسینمردم همه بنده اند و مــولاست حسینترسم که شفـاعت کند از قــاتل خویشاز بس که محبت دارد و آقاست حسین نهضت کربلا آیینه‌ای است زلال که دست روزگاران هرگز نتوانسته غبار فراموشی و تحریف بر سیمای آن بنشاند و از شهادت سبط رسول اکرم (ص) در دل‌های مومنان شعله‌ای فروزان است که هرگز خاموش نخواهد شد. سینه‌های عاشقان این فرهنگ مشعلی است که این آتش را در مسیر خود روشن نگاه داشته و در این راه گوی سبقت را از آفتاب سوزان ربوده‌اند. بانگ عزای حسینی برای همیشه از حنجره‌هایی که با منبع جوشان عاشورا الفتی داشته بیرون تراویده و طنین آن هم‌اکنون در همه آفاق و انفس پیچیده است. اینک محرم است و هر سال برای ما جلوه ای تازه دارد اشکها جاری است، ضجه ها پرده گوشها را می نوازد و همه سیاه پوش و محزون گشته اند. پرچم سیاه بر درخانه ها و حسینیه ها و مساجد بر افراشته شده اند! چرا؟ پاسی از شب را در تکایا بسر میبریم، وعاظ و خطبا و سخنوران از مردی (که مروت و آزادگی او نه زبانزد مسلمانان بلکه عامه مردم است) سخن میگویند. همه ی آزاد مردان جهان او را می ستایند و همه شیفتگان عالم در عظمت او متحیرند. راستی خدایش چقدر عزیزش میدارد؟ دوست داشتن او را، محبت به او را، گریه کردن به او را، الگو قرار دادن او را در زندگی؟! او کیست؟ چگونه زیست؟ چگونه سخن گفت؟ چگونه جانش را در راه معشوق نثار کرد؟ او فقط رضای خدا را جست و جان خویش و اهل بیت خویش و اصحاب خویش را با خداوند معامله نمود. تحمل تشنگی و رنجهای عاشورا و اسارت اهل بیت او برای رضای رب العالمین بود تا مکتب و دینش زنده بماند تا جامعه گرفتار در ظلم آزاد گردد. او خواست مسلمانانی که پیامبر و علی و فاطمه را فراموش کرده بودند دوباره برگرداند، او میخواست مردم اسیر و برده دنیا و خواهشهای نفسانی خویش نشوند، او یاد و خاطره معاد را زنده گردانید، او میخواست مکتب توحیدی لا الله الا الله باقی بماند، او میخواست بیت المال مسلمانان که در دست جنایتکاران افتاده بود و همه حیف و میل میشد به مسلمین بازگرداند، او میخواست دوباره قرآن همراه با فهم حقایق تلاوت گردد، او میخواست به انسانهای جهان بفهماند که دیندار واقعی باشند و هیچگاه در مقابل ظلم ستمگران سکوت نکنند و تنها در سایه ی آگاهی از دنیا و همنوعان خود بندگی خداوند را شایسته خویش بدانند.   و اینک محبت حسین(ع) ما را برآن داشت که در عزایش جامه سیاه بپوشیم و با قلبی محزون بر سر و سینه بزنیم. برای همین محرم را آرزو می کردیم و خدا را شاکریم که زنده ایم و تاسوعا و عاشورای دیگری را درک میکنیم اینقدر اشک میریزیم که اگر مقدور باشد، بجای اشک خون بگرییم! تا دوستیمان و شیعه بودنمان را ابراز کنیم تا شاید قابلیت پیدا کنیم که با سیره و خلق وخوی او زندگیمان را رنگ الهی ببخشیم. باشد که چگونه زیستن، چگونه مردن، و آزادگی را از او بیاموزیم. چرا که شناخت هدف و سرلوحه قرار دادن آرمان های امام حسین(ع) سرآغاز درک آزادی و آزاد اندیشی است ... درس آزادی بدنیا داد رفتار حسینبذر همت در جهان افشاند افکار حسینجان خود را در ره صدق و صفا از دست دادزین سبب تا حشر باشد گرم بازار حسینبا قیام خویش بر اهل جهان معلوم کردتابع اهل ستم گشتن بود عار حسینزندگی ناچیز باشد در ره اندیشه هاباشد این گفتار شیرین و گهر بار حسینمرگ با عزت زعیش در مذلت بهتر استنغمه ای می باشد از لعل گهر بار حسین فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی بر آزادگان عالم و عاشقان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) تسلیت باد.
کد خبر: ۷۵۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۱

مدیرعامل سابق پرسپولیس‌ گفت: ارزش‌های فراوانی با فوت هادی ظهور کرد. تمام باشگاه‌ها و مردم سراسر کشور از خوزستان تا اصفهان و مازندران، پیشکسوتان، هنرمندان و ورزشکاران دیگر رشته‌ها همه کنار هم قرار گرفتند. این زیبایی‌های ورزش است که همه فراموش کرده‌ایم. همه نباید بدی‌های فوتبال و ورزش را ببینیم.  به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از روزنامه گل، محمد رویانیان یکی از کسانی بود که برخلاف خیلی‌ها بعد از فوت نوروزی نه مصاحبه کرد و نه جلوی دوربین رفت. او که از این اتفاق ناراحت بود، حرف‌های متفاوتی نسبت به دیگران در خصوص خانواده نوروزی و آینده‌شان مطرح کرد. رویانیان در خصوص حضور احمدی‌نژاد در مراسم ختم نوروزی اظهارنظر کرد که در ادامه می خوانید: * پرسپولیس‌ طی دو سال گذشته روزگار خوشی نداشته. چرا شرایط این باشگاه این‌گونه شده؟ از سوءمدیریت گرفته تا همین اتفاق آخر، فوت نوروزی؟- به خاطر این است که آقایان مسیر درست را نرفته‌اند. پرسپولیس‌ طوری طراحی شده بود که پس از دو سال به موفقیت برسد. مسیر پرسپولیس‌ مثل ریل راه‌آهنی بود که آقایان قطار آن را از ریل خارج کردند. قطار پرسپولیس‌ در حال حرکت بود اما نگذاشتند حالا هم نمی‌خواهم دیگر درباره گذشته صحبت کنم. * شما در مراسم نوروزی بی‌سروصدا شرکت کردید...- واقعا ناراحت شدم. او یک جوان فوتبالیست بود که می‌دوید و سالم زندگی می‌کرد. فوت هر جوانی آدم را متاثر می‌کند. حالا اگر این جوان فوتبالیست هم باشد، به خاطر دامنه وسیع فوتبال، ناراحتی و اندوه بیشتر می‌شود. از فوت هادی حتی کسانی که او را نمی‌شناختند یا پرسپولیس‌ را قبول نداشتند، ناراحت شدند. اما فوت هادی یک جنبه مثبت هم داشت. * فوت هادی چه جنبه مثبتی می‌تواند داشته باشد؟- این اتفاق چهره زیبای نهفته در فوتبال را نشان داد. ارزش‌های فراوانی با فوت هادی ظهور کرد. تمام باشگاه‌ها و مردم سراسر کشور از خوزستان تا اصفهان و مازندران، پیشکسوتان، هنرمندان و ورزشکاران دیگر رشته‌ها همه کنار هم قرار گرفتند. این زیبایی‌های ورزش است که همه فراموش کرده‌ایم. همه نباید بدی‌های فوتبال و ورزش را ببینیم. * اگر سیاست نبود شاید چهره ظاهری فوتبال هم زیبا می‌ماند.- قبول دارم. سیاسی‌کاری‌ها، سیاست‌بازی‌ها و رفتارهای غیرشفاف در کنار دخالت‌های دولت باعث شد تا فوتبال آسیب ببیند. یکی از کسانی هم که از این سیستم و روش آسیب دید ما بودیم. اگر بخش خصوصی وارد فوتبال شود، انسجام اجتماعی هم بیشتر می‌شود. * یکی از مهمان ‌های ناخوانده و سیاسی مراسم ختم نوروزی کسی نبود جز احمدی‌نژاد دوست شما. می‌گویند برای تبلیغات به این مراسم آمده بود؟- با شناختی که من از احمدی‌نژاد دارم، فکر نکنم برای تبلیغات آمده باشد. او فوتبالی است و همیشه در سالن سرپوشیده فوتبال بازی می‌کند و ورزش موردعلاقه‌اش فوتبال است. با این حال فکر نکنم کار احمدی‌نژاد تبلیغی بود. * اما می‌گویند او استقلالی‌ است برای همین بعید بود برای ختم یک پرسپولیسی‌ حاضر شود.- او به عنوان یک استقلالی به مراسم ختم نوروزی آمد. احمدی‌نژاد یک استقلالی دوآتیشه است و از بردهای استقلال برابر پرسپولیس‌ کیف می‌کرد. یادم هست در آن دربی که 3 بر 2 شد، وقتی تا دقیقه 80 پرسپولیس‌ با 2 گل عقب بود، به زریبافان گفت این هم از پرسپولیس‌، دیدید قدرت ندارد، برویم خانه... از دفتر کارش تا خانه، 10 دقیقه بیشتر راه نبود. وقتی رسید خانه و شنید که 3 گل خوردند، بنده‌خدا احمدی‌نژاد هنگ کرد که چطور می‌شود پرسپولیس‌ ظرف 10 دقیقه 3 گل زده باشد. من هم بعدا برایش کری خواندم. * پس حسابی از استقلال حمایت می‌کرد؟- بله، همیشه از فتح الله زاده حمایت می‌کرد. * شنیدید که افشارزاده قرار است از استقلال برود. دوباره همان ماجراهای پرسپولیس‌ برای استقلال تکرار می‌شود.- من درباره استقلال نظری ندارم اما در این سال‌ها این پرسپولیس‌ بود که زیاد تغییر داشت نه استقلال. جا دارد از خاکسپاری سردار بزرگ اسلام شهید همدانی، این مدافع حریم اهل بیت (ع) یادی بکنیم. او با شهادتش به کاروان کربلا متصل شد. از خدا بخواهیم که ما هم در صف بزرگ پشت او برای شهادت قرار بگیریم و توفیق شهادت برای اسلام و وطن‌مان را داشته باشیم. * اگر مدیرعاملی استقلال را به شما پیشنهاد بدهند قبول می‌کنید؟- نه بابا... خیلی غلیظ می‌گویم نه. من فقط در پرسپولیس‌ مدیریت می‌کنم و یک پرسپولیسی‌ هستم. * برای دیدار پرسپولیس‌ و صبا به ورزشگاه آزادی می‌روید؟- چرا بروم؟ این یک بازی عادی است و نباید زیاد آن را سخت بگیریم و حساس کنیم. این دیدار یک بازی ساده بعد از فوت هادی نوروزی است. پرسپولیس‌ باید برای این دیدار از فضای فوت هادی بیرون بیاید. زمانی که در جبهه بودیم اطرافیان‌مان در کنارمان یا بغل‌مان شهید می‌شدند اما این باعث نمی‌شد که ما کنار بکشیم بلکه با قدرت بیشتری می‌جنگیدیم. حالا هم باید پرسپولیس‌ با قدرت بیشتر به کارش ادامه دهد. خداوند هادی نوروزی را هم بیامرزد. * اینکه باشگاه پرسپولیس‌ گفته با هادی نوروزی و پسرش قرارداد می‌بندد، کار درستی است؟- این کارها، کارهای احساسی است. برای زنده نگه داشتن یادش کارهای دیگری هم می‌توان کرد. متاسفانه در چنین مواقعی رفتارها احساسی می‌شود. بعد از فوت هادی، احساسی برخورد کردند. ما در این مملکت کم جوان‌های‌مان شهید نشدند. نباید این‌قدر احساسی رفتار کنیم. من از بزرگ‌ترها تعجب می‌کنم که چنین حرکت‌های بی‌سرانجامی را مطرح می‌کنند. باید واقعیت‌ها را بفهمیم و بصیرت داشته باشیم. ما همین چند روز پیش یکی از سردارهای بزرگ کشورمان که 45 سال مبارزه کرد را در سوریه از دست دادیم و پرپر شد. او در وصیتنامه‌اش گفته که فرزندانش دنبال مال دنیا نباشند و خودش را فدای اسلام کرد. هادی هم نگفته بعد از فوتش با او قرارداد ببندند. آقایان نمی‌خواهند صدقه بدهند. همین که طلب هادی را بدهند کافی است. باشگاه باید منطقی فکر کند و یک برنامه برای تامین بخشی از زندگی خانواده نوروزی داشته باشد. مثل اینکه یکی از اعضای باشگاه را به عنوان کارمند باشگاه استخدام کنند یا موضوعی که الان به ذهنم رسید هم بد نیست. * چه راهکاری به ذهن‌تان رسید؟- رییس جمهور روحانی به مازندران رفته بود. اگر واقعا به فکر خانواده نوروزی بودند، می‌توانند از طریق استاندار و نمایندگان استان، درخواستی را به رییس‌جمهور بدهند تا یک مرکزی را به‌نام هادی نوروزی افتتاح یا به بهره‌برداری برسانند. مثل یک سالن ورزشی یا امثال این مراکز که بخشی از درآمد آن را به خانواده نوروزی اختصاص بدهند. این کارها بهتر است از اعلام بستن چنین قراردادهایی که شدنی نیست. * گویا شما نامه‌ای به سران دولت داده‌اید؟- بله، نامه‌ای برای رییس جمهور درباره وضعیت ورزش و فوتبال فرستاده‌ایم و از طریق مسوولان دولتی و نمایندگان مجلس سعی کردیم نظرات‌مان را به گوش رییس‌دولت برسانیم اما هنوز جوابی نگرفته‌ایم.
کد خبر: ۷۴۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۳

من عاشق «جناب خان» هستم و به شدت دوستش دارم، در زمان‌هایی که رامبد «جناب خان» را می‌بوسد، واقعاً از ته دل می‌بوسیدش، «جناب خان» با آن لهجه جنوبی و بداهه‌گویی‌های به جایش، فوق‌العاده است
کد خبر: ۷۴۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۰

سردار شهید حاج حسین همدانی : این اواخر دلم هوای رفتن کرده بود خدا کند که موقع جان دادن خدای مهربان از من راضی باشد چرا که به رحمت او امیدوار هستم نه به عملکرد خودم
کد خبر: ۷۴۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۰

وقت آن است که جامه‌‌ی سبز و رنگ پریده‌ی درختان، رفته رفته رنگ‌های شادتری به خود بگیرد. ماه مدرسه از راه رسیده و همه چیز در حال و هوایی دیگر غوطه ور است
کد خبر: ۷۲۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۲

گردشگر اسپانیایی که دیروز (دوشنبه) در شهر یاسوج دچار آپاندیس شده بود؛ با اقدام به موقع نیروی انتظامی و اداره کل میراث فرهنگی به بیمارستان منتقل و توسط تیم پزشکی درمان شد. به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از ایرنا یک گردشگر اسپانیایی که روز دوشنبه با دوچرخه وارد شهر یاسوج مرکز استان کهگیلویه وبویراحمد شد در پارک ساحلی این شهر قصد استراحت داشت که بعد از مدت کوتاهی دچار ناراحتی از ناحیه شکم شد.شاهدان عینی گفتند آقای مارک دلگادوگواردیا از درد به خود می پیچید که با اطلاع دادن نیروی انتظامی مستقر در پارک و توسط ماموران به بیمارستان شهید بهشتی یاسوج انتقال یافت.مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کهگیلویه و بویراحمد گفت: پزشکان بیمارستان پس از معاینه و آزمایش های لازم، متوجه بیماری آپاندیس این گردشگر شدند و عمل جراحی بر روی او انجام دادند. محمود باقری افزود: مارک دلگادوگواردیا پس از به هوش آمدن به بخش مراقبت های ویژه انتقال داده شد.وی اظهار کرد: به گفته پزشکان، وضعیت عمومی این بیمار مناسب است و تا یک یا دو روز دیگر ترخیص می شود.باقری بیان کرد: یک اتاق ویژه، یک وای فای برای تماس تصویری با خانواده و پرستار مخصوص مسلط به زبان انگلیسی از سوی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برای این گردشگر در نظر گرفته شده است.وی عنوان کرد: بیمار با تماس با خانواده و دوستانش وضعیت خود را تشریح کرد.باقری گفت: با سفارت اسپانیا در تهران تماس گرفتیم و وضعیت رو به بهبودی این گردشگر خارجی را به اطلاع دولت متبوعش رساندیم. مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان با همراهی برخی از مسوولان این اداره با دسته گل و شرینی به عیادت این بیمار رفتند و با وی صحبت کردند.آقای مارک دلگادوگوارد گردشگر شهر بارسلونا اسپانیا با دیدن این صحنه خوشحال شد و از مهمان نوازی مسوولان استان کهگیلویه و بویراحمد تشکر کرد.مارک دلگادوگوارد در این دیدار با اشاره به اینکه در کشورهای خارجی علیه جمهوری اسلامی ایران تبلیغات منفی می شود، تصریح کرد: وقتی برگشتم به دوستانم از مهمان نوازی ایرانیان خواهم گفت. شما مردم ایران مردم خوب و مهمان نوازی هستید و دوباره به ایران سفر خواهم کرد.مسوول روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کهگیلویه و بویراحمد نیز گفت: وسایل شخصی این گردشگر از جمله دوچرخه و کوله پشتی در محل این اداره کل است و پس از ترخیص به وی تحویل داده خواهد شد.علی اکبر پاک افزود: به این دلیل که این گردشگر نمی تواند رکاب بزند پیش بینی اقامت دو روزه وی در یکی از هتل های یاسوج شده است. وی اظهار کرد: صحبت های لازم با این گردشگر صورت گرفته و در صورت تمایل وی مقدمات ادامه سفر زمینی اش با دوچرخه و یا هوایی فراهم است.کهگیلویه و بویراحمد یکی از استان های با مناطق خوش آب و هوای ایران است که هر ساله میزبان گردشگران داخلی و خارجی زیادی است.در سال های اخیر شمار گردشگران داخلی و خارجی در این استان افزایش چشمگیری یافته است.شهر یاسوج مرکز کهگیلویه و بویراحمد به پایتخت طبیعت ایران مشهور شده است.
کد خبر: ۷۱۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۷

معمای قتل دختر 17 ساله یاسوجی در حالی هنوز سر به مهر دارد که شایعاتی پیرامون دست داشتن برخی نزدیکان او در این جنایت،دهان به دهان میان اهالی شهر یاسوج می گردد . به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، راز جنایتی که قریب به 7 ماه پیش در روستای موردراز از توابع شهرستان یاسوج پیش‌روی کارآگاهان پلیس قرار گرفت در حالی هنوز رمزگشایی نشده و قرار است از نظرات کارشناسان زبده انتظامی برای حل این پرونده استفاده شود.در این باره سردار غلامعباس غلامزاده فرمانده انتظامی کهگیلویه و بویر احمد گفت: مظنونان زیادی در این باره مورد بازجویی قرار گرفتند اما نتیجه بعدا مشخص می شود. او تاکید کرد که این پرونده هنوز هم مفتوح است و روند بازجویی از مظنونان کماکان ادامه دارد. عاطفه صالحی دختر 17ساله اهل یاسوج است که بهمن ماه پارسال در حال بازگشت از کلاس زبان به خانه در مسیر جاده چنارستان دچار سرنوشت نامعلومی شد و فردای آن روز صبح جنازه‌اش در حالیکه مورد ضرب و شتم قرار گرفته، چاقو خورده و سه گلوله نیز به او شلیک شده پیدا شد. شوهر خواهر عاطفه پیش از این درباره مطلع شدنشان از قتل عاطفه گفته بود آن روز خانواده عاطفه مهمان داشتند و قرار بود که او از کلاس زبان زودتر بازگردد. عاطفه به محض خروج از آموزشگاه زبان با مادر خودتماس گرفت و گفت سوار یک تاکسی است که قرار است از گاراژ چنارستان به سمت اکبرآباد حرکت کند و منتظر است تا مسافرش تکمیل شود. به گفته اسفندیار نادری داماد این خانواده تلفن همراه عاطفه ساعتی پس از این تماس از دسترس خارج شد و حوالی ساعت 3:30 شب به طور کل خاموش شد. بعد از آنکه خانواده عاطفه موفق به تماس با او نمی‌شوند حوالی ساعت 19 همان شب ماجرا را به پلیس اطلاع می‌دهند، از آنجا که تا ساعت 23 شب باز هم خبری از عاطفه نشد برادر او به کلانتری 11 یاسوج رفت و گم شدن خواهرش را اطلاع داد. براساس این گزارش روز جمعه فردای همان روز از کلانتری با خانواده عاطفه تماس گرفتند و اعلام کردند که جسد دختری که ظاهرش مشابه دختر گمشده انها است در روستای موردراز پیدا شده است. پس از آنکه مشخص شد جسد پیدا شده متعلق به عاطفه است تحقیقات پلیس برای کشف این معمای جنایی آغاز شد. بررسی های اولیه از جسد حکایت از این داشت که قاتل یا قاتلان به طرز فجیعی این دختر را به قتل رسانده بطوری که علاوه بر سه گلوله ای که از یک سلاح کمری به او شلیک شده آثار ضرب و شتم و شکستگی بینی و همچنین ضربات چاقو بر بدن او مشخص بود. نظریه پزشکی قانونی فرضیه تجاوز به دختر جوان را رد کرده است و هنوز مشخص نیست که انگیزه قاتل یا قاتلان از ارتکاب به این جنایت چه بوده است.
کد خبر: ۷۱۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۷

این رزوها هموطنان عزیزما ، با چشم های اشک بار عزیزی را بدرقه کرده اند ، که در طول حیاتش جلوه های دلنشین از بزرگ بودن در دسترس همه قرار داده است .کنکاش و تعمل در این خصلت الهی ،عرض ادب واحترامی است . نسبت به همه کسانی که علامت ها بزرگی را دارند و بزرگی می کنند سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com-الف احمدیبنام خدا بزرگان برکت زندگی هستند حضرت ایت ا...سید صا بر جباری ، امام جمعه محترم شهرستان بهشهر ، نماینده  محترم  مردم استان مازندران در مجلس خبرگان رهبری                                                                                                                                        این رزوها هموطنان عزیزما ، با چشم های اشک بار عزیزی را بدرقه کرده اند ، که در طول حیاتش جلوه های دلنشین از بزرگ بودن در دسترس                                                                                                                                                                                                 ،                                                                                                                            همه قرار داده است .کنکاش و تعمل در این  خصلت الهی ،عرض ادب واحترامی است . نسبت  به  همه کسانی که علامت ها  بزرگی  را دارند و بزرگی می کنند .                                                                                                                             1- بزرگ بودن علامت ، و علامت های دارد . که دیگران قادر به درک ان هستند . حضرت ایت ا...سید صابر جباری ، از  سادات بود .اما سادات  چگونه بزرگی می کنند . درشهرعزیز ما بهشهرودر متن و بدنه جامعه ما ، هر سال جشنی برگزار می شود . که عید غدیر نام دارد . در این روز ، سادات از اول صبح درب خانه را باز می کنند .منتظر و چشم براه عزیزانی هستند .قدم در خانه می گذارنند . که صاحب خانه با روی گشاده ، اغوش باز منتظر انان است . از انان به وسع خویش پذرایی می کند . هدیه ای از باب تبرک تقدیم مهمان می گردد.  اجبار وزوری هم در انجا م این کار نیست . اگر گسی از سادات  تمایل به این کار نداشته با شد فقط کافی است درب خانه نیمه باز نباشد و یا میز بان در خانه نماند .   خانه حضرت ایت ا.. .سید صابر جباری در این سالهای،مملو از عزیزانی بوده است . که میزبان ، برای مهمان ان در همه سال ها سنگ تمام گذاشت و از بزرگی کردن به  این   نحو شانه خالی نکرد                                                                                                                                                                     2      –-علامت دیگر بزرگی حضرت ایت ا... سید صابر جباری ، در کسوت روحانی بودن ایشان  است .  ا نسانی که در جایگاه رو حانیت قرار می گیرد .تما م تلاش اش این است .  راه درست ، جریان ، جاری و داءمی زندگی باشد. حضرت ایت ا...سید صابر جباری در شرح وبسط  نظری ، عملی اسلا م عزیز اهنمام تام داشت .  ویزگی روحا نیت با اعمال ورفتارهایی عجین شده است  . که  ، در هنگا م شادی ،وغم  ، انان کنار ما باشند. رو حانیت با راهنما یی های درست   کمک می کند .معنویت از خانه ها دور نشود . اموزش مسایل دینی ، قران کریم ،سیره عملی اءمه معصومین وراهنمای عملی خانواده ها ازقبیل ( گفتن اذان کنار گوش نوزادان ، راهنمایی  در خصو ص انتخاب اسم خوب برای فرزندان ،گرفتن استخاره یا مشورت با قران ،ترغیب مومنین به انجام اعمال حج ، نماز جماعت ، دادن ارامش به خانواده ها در هنگام از دست دادن عزیزان ،خواندن نماز میت بر پیکر مومنین در گذشته .  رسمی کردن سنت ازدواج و تقویت فکری ونظری سیستم خانواده ، اموزش نحوه برخورد خانواده ها با ارث ومیراث خانوادگی       ،تامین هزینه های شخصی زندگی از بخشش  و سخاوت همه مردم ،این شیوه تامین هزینه زندگی از زیباترین و قشنگ ترین روابط انسانی است . که فقط  بزرگانی در کسوت روحانیت هستند قادر به انجام ان هستند.با دعوت یکی از سادات دوست داشتنی ،در جلسه بزرگداشت رحلت پیامبر  با دوستان توفیق حضور داشتم . سنت ان است که سخنرانی تو سط  یکی از عالمان دینی که لباس روحانیت دارد .برای جمع موعظه کند .این کار انجام شد . از همه مهمان ان به نحو شایسته پذیرایی بعمل امد . میزبا ن با تکریم و احترام   سخنران را در پایان جلسه بدرقه کرد . وهمزمان پاکتی را سر بسته تقدیم ان عزیز بزرگوار که حاوی مبلغی پول بوده است تقدیم نمود .  به نحو کار دقت کردم  . برداشتم این شد که ان بزرگوار با قبو ل کردن پاکت به میز بان بیشتر از همه تکریم واحترام ،  روا داشته است .  شاید خیلی در زندگی شخصی شان افتخار کنند .هدیه ای تقدیم بزرگان روحانی نموده  اند و انان به بزرگواری ان را قبو ل کردند . رو حانیت عزیز طوری این روابط را تنظیم کرده است . هر کسی که این کار را انجام می دهد . از بزرگان است . خیلی از هزینه در زندگی انجام می شود  ولی فراموش می شود .ولی این رفتار ها فراموش نمی شود چون در زندگی تاثیر شگفت دارد .  و.........)بعد بسیار وسیع و فراگیر ،که نسل به نسل تداوم دارد . مردم عزیز شهرستان بهشهر ، استان مازندران و دیگر هموطنان مان سعادت انر ا داشته اند که در اموری که ذکر شد از راهنمایی و هدایت جهره بچهره این عزیز برخوردار باشند .                                                                                                       3- حضرت ایت ا... سید صابر جبار ی در طو ل سال های امام جمعه بودن به همه نشان داد ، امام جمعه بودن علامت بزرگ بودن است .برگزاری نما ز جماعت ، نماز جمعه، کنا ر هم قرار دادن انسان  ها  ،برای ان است .که یکی از اثرات دینداری ان است که تنها و بی کس نیستند. به جمعی بزرگ تعلق دارند . امام جمعه محتر م شهرستان بهشهر ، نماز جمعه را دوست داشت .خطبه های او طو لانی بود . اما مملو از پای منبر نشین های مشتاق و علاقه مند ،که در طو ل 35 سال هر روز به شکوه و عظمت ان افزوده شده است.راز این شکو ه وعظمت ا ن  بود  ..که از همه دعو ت ، در خواست ، داشت . که حتما در نماز جمعه شرکت کنند ..بسیاری از اوقات اگر کسانی را که توقع داشت انان در صف نماز جمعه ببیند ، دل تنگشان می شد. شخصا در خواست می کرد که دوست دارد انان را در صوف با شکوه نماز جمعه شهرستان بهشهر          ببیند .                                                                                    4-به برکت نظا م جمهوری اسلامی ایران ، بخشش  و سخاوت همه ملت بزرگ ایران شرایطی فراهم شد . که همه بتوانند ، با هر امکاناتی دارند .کسانی که سالهای سال بر کت زندگی انان بوده اند . دیگران همه بتوانند ، از این نعمت های الهی برخوردار باشند .حضرت ایت ... سید صابر جباری ، با رای مردم استان مازنددران، نما ینده مردم استان مازنداران در مجلس خبر گان رهبری شد .این عزیز  ارتباط  بسیار خوب با منبر داشت . جایگاهی که حضرت محمد (ص) بعنوان  امانت در اختیار عالمان دینی قرارداد .که کلام  خداوند را برای مردم بیان نمایند ..نمایندگی ملت در خبر گان رهبری ، پاداش ادب و احترامی بو د که حضرت ایت ا...  سید صابر جباری برای منبر قایل بوده  است . تو سط مومنین پای منبر ها ی ایشان ،  به ایشان  ، عطا شد .                                    5-   اصلی در زند گی وجود دارد ،کسانی خلق وخویی را ترویج می کنند ، تا کسانی که دچار کمبود امکانات وتنگ دستی هستند . ارامش از انان دور نشود . این اصل زندگی ساده زیستی است .حضرت ایت ا... سید صابر جباری ، محل زند گی اش، کنار خانه همشهرها یش بوده وهست .برای خواندن نماز جماعت از منزل تا مسجد با پای پیاده بد ون همرا هان زیاد بوده است .   برای زیارات خانه خدا ، ورفتن به حج اقدام نکرد . زمانی که بیماری بر او عارض می شد .در بیمارستان امام خمینی ره بستری و درمانش را پی گیری می کرد . در یک سال اخیر  بارها و بارها در بخش دیالیز بیمارستان امام خمینی ره شهرستان بهشهر ، کنا ر سایر همشهری ها یش دیالیز شد.با محرومین و اقشار زحمتکش جامعه هم سفره  بود.و....کار هاییکه 35 سال دارای سابقه است .                         اگر به رفتار و اعما ل پدر و ما در هایمان دقیق باشیم  . بسیاری از اوقات از استفاده کردن از امکانت امتناع می کنند . تا شرایطی فراهم شود . همه بتوانند از ان استفاده کنند . فرزندان احساس کمبود نکنند .وارامش انان بهم نخورد  . .کاری که حضرت ایت ا... سید صابر جباری نبست به رعایت  ان خیلی حساس بود .  این خصلت نیکو ، علامتی، از نشانه های انسان بزرگ است .   .  6-  انسان   در  حیاتش با موضو عا ت  ، بسیار فراوان ، مواجهه است . توجه انسان به همه علامت بزرگی او ست . که قادر است موضو عات فروان را درک کند . اهمیت این نگاه در ان است.   انسانی که رو ح بزرگی داردو از ارامش درونی بر خوردار است .همه موضوعات را با دیده احترا م ولایق تکریم می بیند .بطور مثال اگر با دیدن یک رفتار فرد یا افراد  بخواهیم . قضاوتی را بیان کنیم دستمان بسته است . اگر همه رفتار و کردار فرد یا افراد را کنار هم لیست  کنیم. انو فت خیل عظیمی از انسان های خوب را دارا هستیم . این معجزه  تو جه به  ، همه ، است . .بطور مثال :در شهر عزیزمان بهشهر بواسطه خیرات همشهریان بزرگوارمان  هر محله ای دارای مساجد تکایا  حسینیه و....با نام های 14 معصوم وجود دارد .و مرهون راهنمایی های است که  ایشان تاکید داشته اند . که ما از عنایات همه  معصومین  بهرهمند باشیم .                                                                                     یا نگاه هم جانبه که موجب می شود . که خوبی ها برجسته شود .کاری که حضرت ایت ا...سید صابر جباری برای همه هموطنان ما انجام داده است .در این سر زمین بزرگ ایران این شکو ه پا برجا ،مکان به مکان ایشان با لای منبر سخنرانی داشته است .قسمت برجسته و پر رنگ سخنرانی  هایش تعریف تمجید و تکریم کسانی بوده است    . که در ان مکان زندگی می کرده  اند .  ومروج نیکی هاوخوبی ها ،بوده اند . عمل  و رفتا ری که  بزرگان  قادر به انجام ان هستند. ، همه مردم  را دوست بدانیم .      7–حضرت ایت ا... سید صابر جباری ،پدر  بود .پدر ی خو ب و مهربان ، که هرگز از این مسءولیت بزرگ شانه خالی نکرد .نسل جدید از بزرگترین پشتوانه ،مادی و معنوی زندگی (داشتن پدر و مادر های مسءولیت پذیر) برخوردار هستند .اما   نکته ظریف انکه هرچه انسانها از توانمندی های زند گی بیشتر برخوردار شود .از خانواده خود دورتر می شو د . اگر بگو ییم فرزندان بزرگان یتیمی را تجربه می کنند شاید حرف گزافی نگفته باشیم. مثل کسی که جراح زبر دستی است.ومردم به او نیاز دارند،و ساعتها باید در اتاق عمل باشد .ورود و خروج اواز خانه فرزندان در خواب هستند .وشغل های  دیگر ........  .در حقیقت بزرگان معنوی ،علمی، سیاسی ،اجرایی هرچه  بیشترعلامت های بزرگی  را دارا باشند . بیشتر متعلق به همه مردم خواهند بود تا خانواده و فرزندان  . والدین ( پدر و مادر ها ) دوست دارند .روزی راشا هد باشند ،که توانمندهای فرزندان را تما شا کنند در حالی که قوی تر از انان باشد .همشهریان گرامی بهشهری  شااهد بودند پسر ی با هو ش زیرک   متواضع وفروتن ، که سابقه طولانی حضور شرکت در نماز جمعه دارد .   در محضر پدر بزرگوارش  توانمند ی   هایش را   ( فهم عمیق و درست      مسایل اسلامی ، سیاسی ، اجتماعی ، بیان شیوا و قابل فهم همه ،تواضع و فروتنی ،عشق محبت و دوستی وافر به منبر ، و......)  تقدیم      :     به همه مردم و به الگوی   عملی و نظری   زندگی  خویش( پدرش ، حضرت ایت ا.. سید صابر جباری ) نمود .ارزوی که هر پدر ومادری تو قع تحقق پیدا کردن انرا دارند  . سید ضیاء جباری ، در کسوت روحانیت،با بودن  در کنا ر  همه مردم ، پدر ومادر   نشان داد . که  فرزندی برومند ، توانا ،مهر بان ؛ و...برای همه  مردم ، والدین خویش ، بوده و خواهد بود .   8-در سال 58 مردم   شریف و بزرگوار  شهر ستان بهشهر با شرکت در نماز جمعه ،باحضور پر تعداد استقبال با شکوهی از ایت ا...سید سابر جباری بعمل اوردند . 35 سال از ان روز گذشته است . گذشت زمان بسیاری از امور را دچار تغییر و تحول نموده است .اما بدرقه این سید اولاد پیامبر با شکوه غیر قابل تصور توسط  همشهریان شریف شهرستان بهشهر و هموطنان عزیز سایر نقا ط ایران  ثابت کرد . مردم ، همه مردم ، قدر دان ، بزرگان خود بوده وخواهند بود . این راز بزرگی  ، بزرگان،   همه مردم   ، است .              9-حضرت ایت...سید صابر جباری در زمان حیاتش ،با حضور طولانی در جبهه ،حضو ر مداوم  در بدرقه و پیشواز رزمند گان ، ازادگان،؛ تکریم واحترا م  همه خانواده ها رزمندگان ، ایثار گران ،شهیدان و.....شخصیت دوست داشتنی این قشر بوده است . اگر وصیت نامه شهیدان که زادگاه شان بهشهر است مطالعه کنید  حتما به قسمت هایی را خواهید خواند .که در مورد ایت ا... سید صابر جباری سفارش شده است .که او را تنها نگذارید .شاید این رابطه توام با مهرباتی موجب شد که ایشان اخرین وداع شان با شهیدان باشد .(شروع تشییع جنازه از گلزار شهدا به سمت مصلای نماز جمعه  و ارام گرفتن کنار شهیدان گمنام )                                                10-واکنش بزرگان ، عالمان دینی ، شخصیت های سیاسی ، علمی ، اجرایی؛تو جه قوق العاده افکار عمومی ، نظم و انظبا ط، ، وحدت و همدلی  برگزاری مراسم  های بزرگداشت ( ، بقول حضرت ایت ا...سید صابر جباری  همه بنده نوازی کردند .همیشه کار دیگران در ارتباط با خودش را بنده نوازی تعبیر می کردند.) نشان از ان دارد .که انسانی بزرگ، برکت زندگی همه مردم ،به ملکوت اعلی برگشته است. شهر عزیزمان بهشهر ؛شهری عالم پرور ، شهید پرور ، و بزرگ پرور است .چون مردمانی سخاوتمند و جوانمرد در ان زندگی می گنند .                                                                                                                           همشهریان گرامی شهرستان بهشهر ، هموطنان عزیز این شکوه پا بر جا ، ایران عزیز ،توجه به همه ، دوست داشتن همه ؛ شنیدن سخنان همه، خد متگزاری به همه، تکریم و احترام به همه ،و... موجب شکو فا شدن ،وحدت و همدلی  می شود کاری که حیاتی ترین نیاز ، امروز ، فردا ، و فرداهای  مردم عزیز ما ست .انرا با تمام توان حفظ کنیم .                                             با امید به لطف خداوند بزرگ -  الف احمدی
کد خبر: ۷۱۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۹

«قندون جهيزيه». نخستين اثر بلند علي ملاقلي‌پور داستان دردسرهاي شخصيت‌‎هايي است که از پس مخارج معمول زندگي خود بر نمي‌آيند. زن و شوهري که از دوگنبدان – گچساران – به تهران آمده‌اند، ناگهان با افزايش اجاره‌بها مواجه مي‌شوند
کد خبر: ۷۱۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۹

در کنار گرمای طاقت فرسای ۴۰ درجه بوشهر، وجود ذرات معلق خاک در هوا و گرد و خاک شدید، زندگی را برای مردم این استان جنوبی بسیار سخت کرده‌ است. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com ، در کنار گرمای طاقت فرسای 40درجه بوشهر ، وجود ذرات معلق خاک در هوا و گرد و خاک شدید زندگی را برای مردم این استان جنوبی بسیار سخت کرده است. به رغم اینکه مردم بوشهر در زندگی با چنین آب و هوایی عادت کرده اند، اما گرد و خاک امروز علاوه بر ایجاد تنگی نفس برای شهروندان بوشهری، اشک آنان را نیز در آورد. امروز گرد و خاک در بوشهر مهمان چشمان اشک آلودی شد که مرثیه تبعات خشکسالی و عدم بی توجهی مسئولین را فریاد می زنند. به دلیل وزش باد نسبتاً شدید میزان گرد و خاک در بوشهر به اندازه ای است که میدان دید کاهش یافته و مردم به سختی در حال عبور و مرور در خیایانها هستند. گرد و خاک امرو بوشهر اعلام خطری است از روزهای سرخ رنگ تابستان که سرخی گرد و خاک و کم آبی احتمالی و قطع مکرر برق در اوج گرمای سوزان این منطقه، زندگی را بر ساکنان آن سخت تر خواهد کرد. پدیده گرد وخاک که به گفته کارشناسان از سمت کشورهای عراق و عربستان سعودی به آسمان استانهای جنوبی و جنوب غرب کشور نظیر خوزستان و بوشهر وارد می شود به علت خشکسالی و نبود بارندگی کافی در این مناطق در دو سال اخیر شدت گرفته است. باایجاد یک فضاهای سبز و جنگل های مصنوعی در اطراف بوشهر موجب کاهش گرد و خاک و جذب آن توسط درختان خواهد شد. ابتکار: مردم با ریزگردها کنار بیایند اما مسئول سازمان محیط زیست در این خصوص نه تنها کاری انجام نداده است بلکه از انجام اقدامات لازم شانه خالی کرده است. ابتکار در این خصوص گفته بود: در موضوع گرد و غبار هیچ مسئولی نمی‌تواند به مردم وعده دهد که این مشکل تا چند سال آینده حل می‌شود و مردم باید با مشکل گرد و غبار کنار بیایند.      منبع: راه دانا
کد خبر: ۷۱۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۸

در اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامه‌ای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آن‌جا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاست‌جمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشته‌شده‌بود که شهروندی هیتلر به‌عنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر می‌خواست به نتیجه‌ی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را به‌عنوان صدراعظم خود برگزید. یک پزشک - در دوران پیش از ظهور خدماتی مانند پیام کوتاه، ایمیل و شبکه‌های اجتماعی، بهترین راه برای مکاتبه‌ی افرادی که دور از هم زندگی می‌کردند، نوشتن بود. بیشتر این نامه‌ها، محتوای کاملاً خصوصی داشت و بنابراین تعجب‌آور نخواهد بود اگر با سرک کشیدن در محتوای آن، به رازهای نویسندگان و یا میان گیرنده و نویسنده پی ببریم. برخی از نامه‌ها هم از جنبه‌های تاریخی، بسیار مهم و تعیین‌کننده بودند و به نوعی بعضاً نامه‌های سرگشاده‌ای بودند که میان رهبران سیاسی و اجتماعی جنبش‌ها رد و بدل می‌شد و نقشی حساس در ادامه‌ی روند مناسبات سیاسی و مبارزات ملت‌ها داشت. این نامه‌ها از لحاظ سیاسی و تاریخی، اهمیتی به‌سزا دارند، اما نوشته‌ی امروز درباره‌ی نامه‌های بسیار مهمی است که امروزه کمتر از آن‌ها سخنی به میان می اید. چه، اگر برخی از این نامه‌ها مورد توجه گیرنده‌اش قرار می‌گرفت، بسیاری از فجایع و تلخ‌کامی‌ها به بار نمی‌آمد. در این نوشته، به مرور این نامه‌های مهم ولی فراموش‌شده می‌پردازیم. 1- نامه‌ی فیدل کاسترو به فرانکلین روزولتفیدل کاسترو، دوران زمام‌داری ۱۰ رئیس‌جمهور امریکا را درک کرده. آن هم رئیس‌جمهورهایی که اغلب‌شان، آرزوی خلع او از قدرت را داشتند و برخی تلاش عملی هم برای رسیدن به این مقصود، انجام دادند. به هر حال، اولین تماس کاسترو با آمریکا، حاوی پیامی دوستانه بود.در سال ۱۹۴۰، دانش‌آموزی ۱۲ ساله از مدرسه‌ی Colegio de Dolores واقع در سانتیاگوی کوبا، به رویس‌جمهور وقت، فرانکلین روزولت، نامه‌ای نوشت. او نامه‌ی خود را چنین آغاز کرده‌بود: «دوست خوبم، روزولت!» او احوال‌پرسی گرمی با روزولت کرده بود و برای‌ش نوشته‌بود که وقتی در رادیو شنیده که روزولت مجدداً در انتخابات ریاست‌جمهوری برنده شده، چقدر خوشحال شده‌است. کودک از روزولت خواسته بود که برای‌ش یک اسکناس ده دلاری بفرستد، زیرا تا آن زمان، یکی از این اسکناس‌ها را از نزدیک ندیده‌بود! این پسرک، کسی نیست جز فیدل کاسترو!کاسترو در نامه‌اش نوشته‌بود که با آن‌که زبان انگلیسی‌اش ضعیف است، اما خیلی باهوش است و خیلی صادقانه نوشته‌بود: «با این‌که یک پسربچه هستم، خیلی فکر می‌کنم.» این نامه در ۲۷ نوامبر سال ۱۹۴۰ به مقصد رسید، اما هرگز به دست روزولت نرسید. بعدها وقتی روزولت فوت کرد، حتی فرصت نکرد که بداند فیدل کاسترو کیست! 2- نامه‌ی ملکه الیزابت دوم به رئیس‌جمهور آیزنهاوردر سال ۱۹۵۷، دوایت آیزنهاور نخستین رئیس‌جمهور امریکا بود که از ملکه‌ی انگلستان دعوت به عمل آورد. ملکه که از مدت اقامت خود و مهمان ‌نوازی رئیس‌جمهور و همسرش بسیار لذت برده‌بود،  دو سال بعد برای جبران آن‌ها را به بالمورال در اسکاتلند دعوت کرد. بعد از سفر آن‌ها به اسکاتلند، به نظر می‌رسید هنوز خاطره‌ی خوب طعم فوق‌العاده‌ی شیرینی‌هایی که ملکه از آن‌ها برای پذیرایی استفاده کرده، از خاطر آیزنهاور نرفته‌باشد. پنج ماه بعد از این ملاقات دوباره، ملکه نامه‌ای به آیزنهاور نوشت و به آن دستور پخت شخصی خود برای تهیه‌ی این شیرینی‌ها را اضافه نمود.این نامه که در ۲۴ ژانویه‌ی ۱۹۶۰ به مقصد امریکا فرستاده‌شد، از ماجرای عکسی از رئیس‌جمهور در روزنامه در حال درست کردن کباب بلدرچین، الهام گرفته بود. این نامه، سرشار از راه‌های مفیدی برای درست کردن صبحانه به اندازه‌ی ۱۶ نفر بود. ملکه حتی به فکرش رسید که توصیه کند اگر تعداد افراد حاضر برای صبحانه کمتر از ۱۶ نفر باشد، مقدار آرد و شیر باید کاسته شود! این نامه، چنین پایان یافته‌بود که چقدر ملکه و خانواده‌اش از دیدار با رئیس‌جمهور لذت برده‌اند. 3- نامه‌ی استعفای هیتلردر اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامه‌ای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آن‌جا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاست‌جمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشته‌شده‌بود که شهروندی هیتلر به‌عنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر می‌خواست به نتیجه‌ی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را به‌عنوان صدراعظم خود برگزید.در این نامه، خطاها و اشتباهات زیادی دیده می‌شود که عمده‌ی آن درباره‌ی درخواست هیتلر خروج از شغلش تا زمان «پایان انتخابات برای برگزیده شدن رئیس‌ رایش بعدی» است. این نامه تازه چند سال است که پیدا شده و انتظار می‌رفت که در یک حراج، با قیمتی بیش از ۵۰۰۰ یورو به فروش برسد. 4- نامه‌ی آلبرت انیشتین به فرانکلین روزولتنامه‌ای که در سال ۱۹۳۹ توسط انیشتین برای روزولت نوشته‌شد، یکی از مهم‌ترین نامه‌های تاریخ معاصر تلقی می‌گردد. در این نامه، انیشتین به رئیس‌جمهور اخطار می‌دهد که ممکن است آلمانی‌ها به سلاحی بسیار ویران‌گر دست یابند. بعدها خودِ انیشتین می‌گفت که نوشتن این نامه، یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات زندگی‌اش بود. برخی از مورخان باور دارند که این نامه را «لئو زیلارد» نوشته و انیشتین تنها امضا کرده‌است،درباره‌ی سه نامه‌ی دیگری که انیشتین برای روزولت نوشته، اطلاعات اندکی در دست است. با این حال تصور می‌شود که دو نامه‌ی اول حاوی پیام‌های مشاوره و نصیحت‌هایی برای رئیس‌جمهور است و در آن پیشنهادهایی به او می‌دهد، در آخرین نامه اما (که پیش از مرگ روزولت به دست‌ش نرسید)، انیشتین از روزولت می‌خواست که لطفی در حق او کند. این نامه هم احتمالاً توسط زیلارد نوشته شده و برای نخستین بار، این زیلارد است که از مفهوم سلاح اتمی در این نامه‌ی آخر سخن رانده‌است. در این نامه از رئیس‌جمهور و کابینه‌اش درخواست شده‌بود که اجازه‌ی ملاقاتی خصوصی به زیلارد و دوستان دانشمندش داده شود تا درباره‌ی این موضوع با هم گفت‌وگو نمایند.5 - نامه‌ی ماهاتما گاندی به آدولف هیتلردر بین سال‌های ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰، گاندی دو نامه به هیتلر نوشت. آن‌که بیشتر درباره‌اش شنیده شده، نامه‌ای است که با عنوان «دوست عزیز»، شروع شده‌است و در جولای سال ۱۹۳۹ نوشته شده. گاندی به هیتلر نوشته بود که تنها خودِ هیتلر است که می تواند جلوی جنگ جهانی دوم را بگیرد. از هیتلر خواسته‌بود که مسیر خودش را در یافتن راه‌حلی بدون خشونت دنبال نماید و به او گفته بود که چقدر در این مسیر، دستاوردهای ارزشمندی داشته‌است. این سیاستمدار و فیلسوف برجسته‌ی هندی، در انتهای نامه‌اش از اینکه نوشته‌ی او باعث هر گونه رنجش در هیتلر شده‌باشد، فروتنانه عذر خواسته بود.نامه‌ی دوم اما، در تاریخ کمتر مورد بحث قرار گرفته. در این نامه لحن گاندی تغییر کرده و مستقیماً شروع نامه‌ی پیشین را یادآوری می‌کند و می‌گوید این‌که پیش‌تر او هیتلر را یک «دوست» خطاب کرده، صرفاً رعایت تشریفات بوده‌است!این نامه پس از آن نوشته‌شد که در دسامبر سال ۱۹۴۰، جنگ جهانی دوم آغاز گردید. در این نامه، گاندی نازیسم هیتلر را با امپریالیسم بریتانیا مقایسه نموده که هند در تلاش بود با آن به مقابله بپردازد. او به هیتلر هشدار داد که قدرت دیگری هم در جهان هست که با شیوه‌های پیشرفته‌تر از او و با سلاح‌های خودش، آلمان را شکست خواهد داد. او این نامه را با تکرار اخطاری مشابه به موسولینی پایان داده‌است. 6- درخواست کارِ لئوناردو داوینچیمدت‌ها پیش از آن‌که لئوناردو داوینچی برای نقاشی‌های‌ش معروف شود، او یک ایتالیایی‌ از خانواده‌ی متوسط بود که مهارت‌هایی هم داشت، و خب، دقیق‌ش این که خیلی از مهارت‌ها را داشت! در سال ۱۴۸۲ و در سن سی سالگی، داوینچی که در آن زمان تقریباً ناشناخته بود، به دنبال شغلی می‌گشت. او مستقیماً نامه‌ای برای دوک میلان نوشت تا یک موقعیت شغلی در اختیارش گذاشته شود. داوینچی مهارت‌های‌ش را در نامه‌ای مفصل ذکر کرد و چنین اغاز کرد که او می‌تواند برای کشتی‌ها اسلحه بسازد و همچنین توانایی ساخت واگن‌های زره‌پوش و منجنیق را هم دارد. او همچنین نوشت که می‌تواند برای دوک چندین روش حمله و دفاع، طرح‌ریزی نماید. برای این‌که دوک با خودش فکر نکند که این مرد جوان فقط در فکر جنگ است، او گفت که توانایی طراحی پل، ساخت ساختمان و ساخت مجسمه از خاک رس، برنز و سنگ مرمر را نیز دارد. او که بسیار به نبوغ و توانایی‌های‌ش مطمئن بود، خاطرنشان کرد که اگر جناب دوک پی ببرد که او تنها یکی از این مهارت‌ها را نداشته باشد، مختار است که وی را پای میز محاکمه بکشاند. 7- نامه‌ی مالکوم ایکس به مارتین لوترکینگبا آن‌که مارتین لوترکینگ و مالکوم ایکس بخاطر هدفی مشترک می جنگیدند، در روش‌های آن‌ها شباهت‌های اندکی وجود داشت. در حالی که لوترکینگ به‌شدت به مبارزه‌ی بدون خشونت معتقد بود، مالکوم ایکس به مسیر شبه‌نظامی روی آورد. تضاد و رقابت آن‌ها آن‌جا بیش‌تر نمود یافت که ایکس نامه‌ای به کینگ نوشت و او را «دکتر کشیش‌مسلک ترسو مثل یک جوجه» خطاب کرد! ایکس دو نامه برای لوترکینگ فرستاد، یکی در سال ۱۹۶۳ و دیگری در سال ۱۹۶۴٫در اولین نامه، او از کینگ خواست که در یکی از تجمعات فضای باز شرکت کند و از آن‌ها حمایت نماید. او در نامه‌اش نوشته بود که اگر رئیس‌جمهور جان اف. کندی، که یک کاپیتالیست است، و رهبر شوروی خرشچوف، که یک کمونیست است، هدفی مشترک با هم بیابند، او و کینگ هم می‌توانند هدفی مشترک داشته‌باشند! او در نهایت به کینگ پیشنهاد داد که اگر شخصاً برای‌ش حضور در این تجمع مقدر نیست، یک نماینده بفرستد.نامه‌ی بعدی، در ۳۰ جون ۱۹۶۴ نوشته شد که حاوی یک پیشنهاد خشن از سوی مالکوم ایکس بود. در نامه او از وضعیت اسفبار مردم در سنت آگوستین گفت. او همچنین تهدید کرد که اگر دولت به‌رودی دخالت نکند، او مجبور است برخی از برادران را به سراغ کوکلوس‌کلان‌ها بفرستد تا «طعم داروی خود را به آن ها بچشانند.» 8- "De Profundis” از اسکار وایلدتیرگی روابط مابین مارکیزِ کویینزبری و پسرش، لرد آلفرد داگلاس، بیشتر به این دلیل ریشه‌یابی شده که داگلاس با اسکار وایلد رابطه‌ای دوستانه داشت. کمی بعد، وایلد دو سال را به دلیل بی‌نزاکتی فراوان در زندان گذراند. او در زمان زندان، نامه ای به داگلاس با عنوان De Profundis (به معنای «از اعماق») نوشت که بعدها به‌عنوان یک مقاله به چاپ رسید. این نامه، بازتابی است از خیانت داگلاس و پشیمانی عمیق وایلد.وایلد نامه را چنین می‌اغازد که او احساس می‌کند توسط داگلاس رها شده، همان داگلاس که شعرها و نامه‌های خصوصی‌ای را که برای‌ش فرستاده، منتشر نموده‌است. او داگلاس را متهم نمود که با سوء استفاده از ضعف شاعر، او را در دام خود کشانده است. او خود را شماتت کرده که چرا نتوانست هرگز به داگلاس «نه» بگوید. او در نهایت داگلاس را نصیحت می‌کند که: «بیشتر مردم بخاطر عشق و تحسین زندگی می‌کنند. اما در حقیقت با مورد عشق واقع شدن و تحت تحسین قرار گرفتن است که بایستی زندگی کنیم.»9- نامه‌ی بنجامین فرانکلین به ویلیام استراهانپیش از آن که جنگ های امریکا برای استقلال آغاز گردد، یکی از پدران مؤسس این کشور، بنجامین فرانکلین، دوستیِ نزدیکی با ویلیام استراهان داشت. استراهان یکی از ناشران برجسته و از اعضای پارلمان بریتانیا شناخته می‌شد. حتی پس از آن‌که جنگ انقلاب آمریکا آغاز شود، آن دو دوست باقی ماندند. این دوستی تنها تا زمانی دوام یافت که فرانکلین پی برد که استراهان رأی بر این داده که آمریکایی‌ها به‌عنوان شورشی شناخته شوند. در پاسخ، فرانکلین نامه‌ای برای استراهان نوشت.شروع این نامه از آن‌ رو جالب است که فرانکلین دوست قدیمی‌اش را به سردی «آقای استراهان» مورد خطاب قرار داده‌است. او استراهان و هم‌مسلکان پارلمانی‌اش را مورد عتاب قرار داده‌بود که هرج و مرج وقت در آمریکا، به دلیل آرا و اعمال آن‌ها شکل گرفته‌است. او بریتانیایی‌ها را قاتل خطاب کرد و حتی به دوست قدیمی گفت تا دست‌های خود را بنگرد و ردْ خون اقوام را روی آن ببیند! نامه‌ی کوتاه فرانکلین، با تصریح او که دوستی آن‌ها دیگر پایان یافته و این‌که آن دو از این لحظه به بعد، هم‌چون دو دشمن رو در روی هم ایستاده‌اند، تمام می‌شود. 10- نامه‌ی گریس بِدِل به آبراهام لینکلنتا به‌حال چیزی از ماجرای ریش خاص آقای لینکلن شنیده‌بودید؟ او ریش‌ش را به خاطر نامه‌ی دختری جوان به‌نام گریس بدل به این سبک نگاه داشته‌بود. گریس در آن زمان، دخترکی یازده ساله بود. نامه‌ی دوشیزه بدل که در ۱۵ آگوست سال ۱۸۶۰ نوشته شده‌بود، به لینکلن می‌گفت از آن‌جایی که او صورت لاغری دارد، بهتر است ریش بگذارد تا خوش‌قیافه‌تر به نظر بیاید. او گفت که زن‌ها عاشق ریش هستند و اگر او ریش بگذارد، شوهران‌شان را مجبور خواهند کرد تا به او رأی دهند! بدل پیشنهاد کرده‌بود که از آن‌جایی که ممکن است آقای لینکلن گرفتار باشد، یکی از دختران‌ش از طرف او جواب‌ش را بدهد.چهار روز بعد، لینکلن شخصاً جواب نامه‌ی او را نوشت. او از نامه‌ی گریس تشکر کرد و نوشت که دختری ندارد و سه پسر دارد. او نوشت که شاید ریش گذاشتن، یک تظاهر بی‌معنا به نظر بیاید. بدل بعدها با لینکلن در مقام رئیس‌جمهور و در حالی که ریش گذاشته‌بود، در سفرش به وستفیلد در سال ۱۸۶۱ ملاقات نمود.
کد خبر: ۷۰۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۷

از رسومات ديگر در اين شهر قبلاً اين بود كه دوهمسايه كه دامدار بودن وقتي دامهاي آنان شروع زاييدن و زمان شيردهي شروع مي شد .مثلاً دو همسايه به نامهاي زهرا و آسيه  با هم شيروره ميكردند
کد خبر: ۶۸۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۴

مهمان امشب ویژه برنامه ماه عسل فرحناز خرامین پرستار بیمارستان امام خمینی (ره) دهدشت میباشد که به جهت پرستاری از شوهرش از سوی احسان علیخانی به این برنامه دعوت شده است
کد خبر: ۶۷۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۸

مطلبي که مي خوانيد  يادداشت یکی از  مخاطبين گرامی «آوای دنا» است و انتشار آن الزاما به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست. مي توانيد با ارسال يادداشت خود، اين مطلب را تأييد يا نقد کنيد. در حاشیه: 2 نکته راجع به پنجمین همایش فرهیختگان و دانشجویان کهگیلویه و بویر احمد در تهران۱- در این دو سه جلسه اخیر حضور داشتم نمیدانم چرا احساس میکنم در این جلسات بوی سیاست به مشام می رسید و چرا حالا که نزدیک انتخابات پارلمانی هستیم این دوستان به فکر فرهیختگان و دانشجویان مقیم تهران افتادند که از توانایی ها آنها استفاده کنند در ابتدا که اسمش بود همایش دانشجویان و نخبگان مقیم تهران و بعد شد فرهیختگان و دانشجویان و کسی نمی دونه منظور از فرهیختگان چه کسانی هستند. بدون شک همه انسان ها ویژگی های دارند که این ویژگی های انها را می توان به پای فرهیختگی آنان حساب کرد، پس به نوبه خود همه انسان ها فرهیخته هستند، حالا آیا اون کارگر ساختمانی مقیم تهران که اون هم به نوبه خود انسان فرهیخته ای است می تواند در این جلسات شرکت بکند، یا اون پزشک چی؟ اینجاست که باید دنبال معیارهای فرهیخته گشت ؟ کاری به این این اسم فرهیخه ندارم ترسم از آن است که این انسان های فرهیخته و دانشجو بازیچه سیاست بازی این افراد شوند، آنان خوب می دانند که این فرهیختگان و دانشجویان مقیم تهران چه سرمایه عظیمی هستند، سرمایه عظیم نه از این لحاظ که بتوانند در استان از توانایی ها و تخصص های انها استفاده کنند بلکه از این جهت که از این دانشجویان و فرهیختگان بتوانند در جهت هدف های سیاسی خود از انها استفاده بکنند حداقل آن اینکه اندیشه و عقاید هر دانشجو و یا همان انسان فرهیخته(البته فرهیخته تا فرهیخته داریم) مقیم تهران با توجه به کمبود و یا عدم آگاهی در برخی مناطق استان می تواند بر خانواده و فامیل های دور و نزدیک خود تاثیر بگذارد و چه کسی بهتر از دانشجویان و فرهیختگان مقیم تهران.۲- پس اتمام مراسم و رفتن به مسجد دانشگاه برای نماز و پس از آن نوبت به شام رسید که حرفی برایم باقی نگذاشت از فرهیخته ای که ده تا غذا را زیر پایش قایم کرده بود تا اون دانشجویی که ده تا غذا را برداشت و رفت، نوش جونشون (غذاها را در بسته های ده تایی از رستوران آورده بودند، خیری پیدا شد پول شام را داد). خوب یا بد بعد از چند سال در تهران دور هم جمع شدیم و از فرهنگمون در مقابل بیگانگان دفاع کردیم(چندتا مهمان غیراستانی هم داشتیم).می خواهم بگویم با کلمات بازی کنیم ، سیاست بازی کنیم، روزی پنج تا کارگروه تشکیل بدیم، مفتی دروغ بگیم. می خواهم بگویم انسان فرهیخته در استان پیدا نمیشه!!! می خواهم بگویم همین جلسات و تشکیل دادیم که استانمون این قدر پیشرفت داره!! می خواهم بگویم برای رضای خدا دارید این کارا را می کنید!!!!!!!! می خواهم بگویم شما یه وقت فکر نکنید که بعضیا در تهران دارند یه کارهای انجام می دهند…
کد خبر: ۶۵۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۵