ایران
محمدمهدی تندگویان: به تعداد انگشتان دست در دولت از مدیران جوان استفاده شده است
کد خبر: ۲۴۸۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۲۸
وزیر ارتباطات در حساب توئیتری
وزیر ارتباطات در حساب توئیتری خود از ایجاد فضای نشاط و همدلی در پی جوانگرایی در این وزارتخانه خبر داد.
کد خبر: ۲۳۷۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۱
سیاسی
سخنگوی وزارت کشور گفت: ۱۴ استاندار بازنشسته تغییر میکنند.
کد خبر: ۲۳۳۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۱۶
سیاسی
ادامه نگاه اصلاح طلبان به کابینه دوم روحانی شامل این موضوع است که روحانی در دور دوم ریاست جمهوری قرار دارد و بعد از این آنها باید در انتخابات های سال 1398 مجلس و 1400 ریاست جمهوری به دنبال اقداماتی باشند که می تواند قیمت آن عبور از روحانی و کابینه دوازدهم باشد.
کد خبر: ۲۲۷۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۳۱
ابطحی تشریح کرد:
عضو فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس گفت: بنده فکر میکنم مردم در انتخابات ریاست جمهوری آینده به برنامه رای خواهند داد و نه به یک جناح خاص.
کد خبر: ۲۲۳۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۳۰
ورزشی
پیشکسوت تیم فوتبال استقلال گفت: این تیم استقلال نیست، این تیم با این روش مطمئن باشید اگر حمایت تماشاچی و رسانه نباشد دهم هم نمیشود.
کد خبر: ۱۹۲۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۲۷
ایران
ایران شاید از جمله معدود کشورهایی در جهان باشد که چهار فصل آن با سیاستورزی همراه است و مردمی دارد که شیفته ایفای نقش در عرصه سیاست هستند.
کد خبر: ۱۸۷۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۹
امیرمحبیان تئورسین جریان اصولگرا تاکید کرد، آقای روحانی برای افزایش بیش از پیش محبوبیت در دور بعدی ریاست جمهوری به دو حرکت جوانسازی و فعال سازی کابینه نیاز دارد.
کد خبر: ۱۸۱۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۰۱
رئیس فدراسیون فوتبال از مخالفت اعضای هیات رئیسه این فدراسیون با استعفای سرمربی تیم ملی ایران خبر داد.
کد خبر: ۱۶۱۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۹
دکتر مهرداد بذرپاش
جوانان انقلابی یاسوج امشب میزبان نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و مدیر مسول روزنامه وطن امروز بودند.
کد خبر: ۱۵۷۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۲۹
آوای رودکوف: کاندیدای ریاست فدراسیون فوتبال گفت: انتخابات در موعد مقرر برگزار می شود.
کد خبر: ۹۲۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۶
عدم ایثار و از خود گذشتگی افراد اصلاح طلب، خود بینی وخود رایی ،اقدامات سود جویانه ،ضعف بینش سیاسی ،بینش سنتی به جای بینش به روز و در نهایت خوی انحصار طلبی سیاسی در برخی از اصلاح طلبان حوصله وصبر سیاسی جوانان اصلاح طلب را به سر آورده و مجبورشان کرده تا ندای نو گرایی یا جوانگرایی را سر بدهند
کد خبر: ۶۳۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۹
مزمه بازگشت علی کریمی به پرسپولیس از شایعه به واقعیت نزدیکتر شده است و شماره هشت سابق تیم ملی باز هم به دنبال جادو اینبار روی نیمکت مربیگری است.
به گزارش آوای دنا به نقل از بنکر ، بعد از کنار گذاشتن علی دایی از نیمکت پرسپولیس و حضور حمید درخشان همه منتظر بودند تا کریمی دوباره به پرسپولیس برگردد اما او در گفت و گو با ورزش سه تاکید میکند خداحافظیاش همیشگی است. این گفت و گوی اختصاصی و خواندنی که در آن علی کریمی از داداشهای دایی تا مایلی کهن حرف زده را بخوانید.تصمیمم عوض نمیشد تصمیم گرفته ام که دیگر بازی نکنم حتی دارم فوتبال را فراموش میکنم. از آقای درخشان که نسبت به من لطف دارد تشکر میکنم ولی من تصمیمم را گرفته ام و برگشتی در آن نیست. البته اگر کمکی از دستم بربیاید در خدمتم ولی بعنوان بازیکن و مربی فعلا قصدی ندارم. اینکه میپرسید اگر میدانستم در پرسپولیس تغییراتی میشود خداحافظی میکردم یا نه خیلی ذهنی است. من تصمیمم را در پایان فصل گرفته بودم و فقط اعلامش کمی زمان برد. اصلا هم به این فکر نمیکردم در پرسپولیس چه اتفاقی بیفتد و چه کسی برود و بیاید. روزگارم بد نیست خداحافظی چیز بدی نیست و من کاملا از شرایطم راضی هستم. زمان زیادی دارم که به کارهای شخصی و خانوادهام برسم. الان هم میدانید که یک دختر به جمع ما اضافه شده و من تمام وقتم را صرف خانواده میکنم. به هرحال قبلا همیشه درگیر تمرین و اردو بودم اما حالا میتوانم جبران کنم. تاثیر مثبت نمیدانم در چه نقشی به فوتبال برمیگردم. زیاد هم برایم مهم نیست. مهم این است که بتوانم کاری کنم که تاثیر مثبت داشته باشد. البته اینکه در آینده چه اتفاقی برای من بیفتد الله اعلم. تغییر مربی در پرسپولیس از این اتفاقات در همه دنیا میافتد و البته در ایران بیشتر. در این چند روزه هم خیلی از این مساله انتقاد شده در حالی که مدیریت باشگاه صلاح دیده و یک تصمیمی گرفته. مگر زمانی که مدیر قبلی قرارداد سه ساله میبست کسی انتقاد کرد؟ او تشخیص داده بود این کار را بکند و مدیریت جدید هم به این نتیجه رسیده که تغییرات بدهد. پرسپولیس به حمایت نیاز دارد باید به مربی جدید پرسپولیس وقت بدهیم. هواداران کاری به موضوع سرمربی نداشته باشند و از تیمشان حمایت کنند. این تیم هنوز میتواند به لیگ برگردد و باید بیش از همیشه حمایت شود. فقط در این صورت است که روزهای خوب از راه میرسد. به استادیوم میروم دوست دارم به استادیوم آزادی بروم و بازیهای پرسپولیس را تماشا کنم اما میترسم که مسائلی پیش بیاید و حاشیه درست شود. به هرحال حتما چند بازی را میروم و امیدوارم پاقدمم هم برای تیم خوب باشد. کار با سیاسی ها چرا موقعی که آقایان با آقایان سیاسی قرارداد میبندند همه چیز خوب است اما تا اخراج میشوند همه چیز بد میشود و آدمها نابلد و بساز بفروش و ...؟ مگر مدیر قبلی پرسپولیس سیاسی نبود؟ یا همین آقایان هیات مدیره فعلی از ابتدای فصل حضور نداشتند؟ من اگر نخواهم با آدم سیاسی کار نکنم کلا کار نمیکنم نه اینکه بگذارم کار به اینجا برسد. باید همان اول فصل در این باره تصمیم گرفته میشد. دهان اطرافیانش را ببندند داداش آقایان شروع کردهاند به مصاحبه علیه پیشکسوتان و به بازیکنانی که همه عمرشان را در پرسپولیس بودند میگویند کفتر باز. در حالی که بعضی حیوانات از آدمها هم بامعرفتترند. خود من هم حیوان نگهداری میکنم و وفا و معرفت این مخلوقات خدا از خیلی آدمها کمتر نیست. آقایان باید دهان اطرافیانشان را ببندند تا بیش از این بیحرمتی نشود. من پرسپولیسی نیستم پرسپولیسی به کسی میگویند که زندگیاش را پای تیم گذاشته باشد. خیلیها مثل ضیا عربشاهی، همایون بهزادی، کاظم سیدعلیخانی، بهروز رهبری فرد و خیلیهای دیگر در همه عمرشان پرسپولیسی بودهاند اما ما نباید اجازه بدهیم آدمهایی که تازه به فوتبال آمدهاند درباره اینها حرف بزنند و متلک بارشان کنند. این خندهدار است آدمهایی که پای شان تازه به فوتبال باز شده غوره نشده مویز شدهاند. جوانگرایی در پرسپولیس به نظرم جوانگرایی در پرسپولیس بازی با کلمات بود. جوانگرایی یعنی شما بازیکنی رو کنی که ستاره بشود. بازیکنی که تیمش را تکان بدهد. این از وظایف هر مربیای است اما بعضیها فقط ادعایش را دارند. خدا حفظت کند مایلیکهن خدا این حاجی مایلیکهن را برای ما نگه دارد که اگر نبود خیلی از ما به خاطر یک سری از آدم ها باید دممان را روی کولمان می گذاشتیم و از این مملکت میرفتیم. خیلی از ما فقط امیدمان به اوست. رسانهها دقت کنند این درست است که درباره آدمها حرف زدن خواننده میآورد ولی رسانهها دقت کنند که با چه آدمی صحبت می کنند. به رزومه طرف نگاه کنید، ببینید چه کار کرده و بعد با او حرف بزنید تا حداقل اگر کسی خواست درباره اسطوره های پرسپولیس صحبت کند خودش هم چیزی در گذشتهاش داشته باشد. دو دستگی ممنوع باز هم از هواداران میخواهم که پرسپولیس را تشویق کنند. حتی اگر به بازیکنان علاقه ندارند فقط تیم را تشویق کنند. مربیان میایند و میروند و فقط نام پرسپولیس باقی میماند. با این دو دسته شدنها فقط پرسپولیس ضربه میخورد. اگر هواداران حمایت کنند پرسپولیس به شرایطی میرسد که در شان آنها باشد. من امیدوارم که اینطور بشود.
کد خبر: ۴۳۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۵
من زن بلوچی هستم که طلسم مدیریت در این شهر را شکستم و تنها امیدم داشتن شهری سبز و آسمانی آبی است
کد خبر: ۲۳۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۲۱
کمک مالی به دانشگاه ایرانیان بر اساس قانون اختصاص یافت و این مبلغ هم به حساب دانشگاه واریز شده بود. وقتی دکتر احمدینژاد با جوسازی غیرمنصفانه از سوی برخی افراد در دولت فعلی مواجه شدند، دستور دادند تا کمک دریافتی از دولت به خزانه بازگردانده شود.
به گزارش آوای دنا،علی اکبر جوانفکر، مشاور رسانه ای رئیس جمهور سابق با روزنامه شرق گفت و گویی انجام داده است که متن این مصاحبه به شرح زیر است:
علت سکوت آقای احمدینژاد چیست؟ گفته است فعلا ششماه سکوت میکنیم.
کجا چنین صحبتی را گفتهاند.
همه جا منتشر شده است.
در واقع این مطلب را به ایشان نسبت دادهاند.
بههرحال نزدیکان ایشان هم این گفته را مبنی بر اینکه استراتژی ایشان و نزدیکانشان فعلا سکوت است تایید کردهاند.
ایشان عملا ترجیح دادهاند که در برابر هوچیگریها و ادعاهایی که از سوی برخی افراد در دولت فعلی مطرح شده است سکوت کنند. اما رسما چنین چیزی را نگفتهاند و برای سکوتشان هم محدوده زمانی مشخص نکردهاند.
رسمی و غیررسمیاش خیلی مهم نیست. مهم این است که ما در عمل هم میبینیم که چنین روندی را در پیش گرفتهاند.
بههرحال باید به دولت آقای روحانی هم فرصت داد تا آنچه در چنته فکری و برنامهریزیهایشان دارند عرضه کنند. پس از آن میتوان درباره نتیجه کارها و اقدامات صحبت کرد.
این مگر منافاتی دارد با اینکه ایشان صحبت کنند؟ آقای احمدینژاد چرا در برابر عملکرد گذشته و برخی سوالهایی که وجود دارد سکوت کردهاند؟
عملکرد گذشته قابل رصد کردن است و شما میتوانید این کار را انجام دهید و البته همه کارهای دولت آقای احمدینژاد قابل دفاع است و عملکرد هشتساله دولت ایشان نیز افتخارآمیز بوده است.
ولی یکسری بحث و ابهاماتی وجود دارد یا به وجود آمده است. مثلا ایشان قرار بود و قول داده بود که یکسری مسایل را بگوید که هیچوقت نگفت. بعدا بحث دانشگاه ایرانیان و حواشی آن، برداشت و برگرداندن 16میلیارد تومان پیش آمد که همه اینها پرسش ایجاد میکند.
اگر سوال مشخصی باشد و بتوانم پاسخ بدهم در خدمتتان هستم. ولی آقای احمدینژاد فعلا بنا بر صحبت ندارند. بحث ششماه و اینها هم نیست.
ولی ایشان چند روز قبل با خبرگزاری «تسنیم» صحبت کردند.
بله درخصوص صحبتهای آقای (علی) لاریجانی بود.
ولی این سکوت بهنوعی باعث میشود که آنچه شما شبههآفرینی و جوسازی مینامید تایید شود. یعنی در عمل به ضرر ایشان است.
البته از نظر شما تایید است.
میگویند سکوت علامت رضاست.
نه این سکوت بلندترین فریاد اعتراض است و خیلیها این را درک میکنند. البته در ذات این کار یک رفتار جوانمردانه نیز وجود دارد زیرا به طرف فرصت دادهاند تا کار کند و مردم نتیجهاش را ببینند.
به نظر شما بعد از ششماه نقد دولت آقای روحانی از سوی ایشان و همراهان سابقشان آغاز میشود؟ البته بهجز شما که الان هم صحبت میکنید.
فرجه زمانی ششماههای که میگویید اصالت ندارد. من هم ماموریتی برای صحبتکردن ندارم و اگر صحبتی میکنم یک تصمیم شخصی است. دولت آقای روحانی را هم همیشه میتوان نقد کرد. اما فکر میکنم باید به دولت جدید فرصت داد و البته این برخلاف انتظاری بود که ما در دولت نهم داشتیم زیرا در آن زمان حتی قبل از تشکیل دولت نهم یک آتش سنگین تهیه شد بهویژه از سوی مدعیان اصلاحطلبی روی دولت ریخته شد که در طول هشتسال بعد هم ادامه پیدا کرد.
شاید همانطور که شما میگویید واقعا حق با آقای احمدینژاد باشد، ولی با سکوت معلوم نمیشود که حق با ایشان بوده است.
ما باید ضعف موجود در حوزه رسانهای کشور را که مشکلآفرین شده است، بپذیریم. آقای لاریجانی اظهاراتی علیه آقای احمدینژاد درخصوص ممنوعالخروجشدن آقای خاتمی کرده است. رسانهها میتوانند این اظهارات را ریشهیابی کرده و از ایشان سوال کنند که استناد و دلایل چنین اتهامی از سوی ایشان چیست؟ زیرا ممنوعالخروجکردن افراد طبق قانون برعهده دستگاه قضایی است. بههرحال آقای احمدینژاد گفتهاند که آقای خاتمی رییسجمهور کشور بودهاند و جایگاه ریاستجمهوری ایجاب میکند که اصلا چنین اتفاقی درمورد ایشان نیفتد و اصولا ممنوعالخروجکردن افراد در حیطه اختیارات قانونی ایشان نبوده است. ضمنا در باور ایشان نیز چنین رفتاری درخصوص آقای خاتمی قابل پذیرش نیست.
درباره «حصر» چطور؟ دولت آقای احمدینژاد هیچگاه وارد قضیه نشدند؟
اینها هم برای رسانه قابل رصد کردن است.
اتفاقا مشکل آنجاست که اصلا قابل رصد کردن نیست.
اگر قابل رصد کردن نیست چرا میخواهید پای آقای احمدینژاد را به میان بکشید. اگر ادعایی درخصوص شورایعالی امنیت ملی وجود دارد، بروید از آقای جلیلی که دبیر شورایعالی امنیت ملی بوده است بپرسید.
ایشان دبیر شورا و عضو دولت بودهاند؟ رییسجمهور وقت هم رییس شورا بوده است. اگر آقای جلیلی بداند، پس آقای احمدینژاد هم حتما میداند.
اما آقای احمدینژاد این مساله را رد کرده است. باید سوالتان را از دبیر شورا بپرسید. ضمنا آقای جلیلی عضو دولت نبوده است.
یعنی دبیر شورا تصمیمی گرفته که رییس شورا از آن خبر ندارد؟
بههرحال اگر ادعایی در این خصوص وجود دارد، باید بروید از ایشان بپرسید که آیا شورا در این زمینه تصمیمی گرفته است یا خیر. اینکه الان شما میگویید یک فرضیه است. فرضیهای است که رییسجمهور وقت نیز از آن تبری جسته است. درخصوص ممنوعالخروجکردن افراد از جمله آقای خاتمی، ماده 133 آیین دادرسی مسوولیت این کار را متوجه دستگاه قضایی دانسته است که البته تصمیم به ممنوعالخروجکردن افراد هم طبق همین ماده قانونی در یک محدوده زمانی ششماهه اعتبار دارد.
از این بحث که بگذریم من میخواستم شما یک مقایسهای هم بین روند مذاکرات هستهای در دولت آقای احمدینژاد و روحانی انجام دهید و دیگر اینکه آقای احمدینژاد بارها اعلام کرده بود که آماده مذاکره با آمریکاست. نامه هم نوشت اما پاسخی نگرفت درحالی که ما میبینیم که الان این اوباماست که به روحانی تلفن میکند و ملاقاتی در آمریکا بین وزرای خارجه دو کشور صورت میگیرد. به اعتقاد شما این بهمعنای ناکامی سیاست تهاجمی آقای احمدینژاد بهویژه در زمینه هستهای نیست؟
نامه روشنگرانه آقای احمدینژاد هم هیچ نسبتی با مذاکره نداشت و ایشان با هدف مذاکره این نامه را برای اوباما نفرستاده بود. مذاکره با آمریکا را نظام جمهوری اسلامی هیچوقت رد نکرده اما شروطی برای انجام آن قایل بوده است. تاکید آقای احمدینژاد همواره به انجام مذاکره بر مبنای احترام متقابل بوده است. جمهوری اسلامی فرصتهای بهتری برای مذاکره داشت که از دست رفت.
چه زمانی؟
فرصتهایی که ما در موضع قویتری بودیم. مثل زمانی که آقای احمدینژاد به نیویورک سفر میکرد و از ظرفیت رسانههای آمریکایی به خوبی استفاده میجست و از این رهگذر دولت آمریکا را در افکار عمومی این کشور به چالش کشیده بود. بنده معتقدم اتفاقاتی که بعدا در آمریکا رخ داد و اعتراضات مردمی در «والاستریت» را برانگیخت نتیجه روشنگریهای آقای احمدینژاد بود. بهطوریکه این مساله به یک معضل اساسی برای دولت آمریکا تبدیل شده بود.
خب اگر معتقدید که آن زمان فرصتهای بهتری داشتیم چرا رخ نداد؟ این بهمعنای عدم اعتماد به دولت ایشان نبود؟
تصمیم به گفتوگو باید در سطح بالاتری اتخاذ میشد. اما صرفا موضع برتر ملاک نیست، بلکه طرف مقابل ما باید به این نتیجه برسد که از موضع برابر و احترام متقابل مذاکره انجام شود نه اینکه آقای روحانی برود مذاکره کند و بعد اوباما بگوید که ایران بر اثر استیصال ناشی از تحریمها به مذاکره روی آورده است که البته بهانه آن را هم خود دولتمردان فعلی به دست آمریکا دادهاند. وقتی برخلاف واقع مدعی خالیبودن خزانه دولت میشوند، دقیقا در جهت اثبات سخنان آقای اوباما یعنی مذاکره بر اثر استیصال موضع گرفتهاند. بیان چنین سخنان نسنجیده و خلاف واقعای، طرف مقابل را کاملا جری میکند و من از کسی مانند آقای روحانی که یک دیپلمات باسابقه است، تکرار چنین اشتباه فاحشی را تعجببرانگیز میدانم.
یعنی میگویید خزانه پر است؟
بله 13 مرداد 91 وقتی از خزانه گزارشگیری میشود صدهامیلیاردتومان در خزانه پول بوده است. 13 مرداد 92 هم باز گزارشگیری شده بیش از دوبرابر سال 91 موجودی داشته است. درآمدهای نفتی کشور هم طی سالجاری نسبت به سال قبل بسیار خوب بوده است و ذخایر ارزی نیز بسیار قابلتوجه است. بنابراین گزارشهای خلافواقع هیچ دستاوردی جز اثبات ادعای آمریکا بهدنبال ندارد.
شما گفتید که اراده برای مذاکره باید در سطوح بالاتر حاکمیت بهوجود آید. پس چرا اگر به گفته شما در دوره آقای احمدینژاد ما فرصت بهتر یا موقعیت بهتری برای مذاکره داشتیم، این تصمیم گرفته نشد؟
پیشتر توضیح دادم که این یک مساله دوطرفه است. طرف مقابل هم باید بپذیرد که از موضع احترام و برابر با ایران مذاکره کند. بدیهی است تا چنین شرایطی پذیرفته نشود یا نشانههایی از آن بروز داده نشود، اتخاذ چنین تصمیمی در سطوح بالای نظام دور از ذهن خواهد بود.
من برگردم به سوالی که ابتدای همین بحث مطرح کردم. چطور است که بیپاسخماندن نامه رییسجمهور ما را شما ناشی از قدرت ما ارزیابی میکنید اما تماس تلفنیای که آنها برقرار میکنند را ناشی از ضعف ما میدانید؟ بالاخره اگر قرار به برقراری ارتباط باشد باید یکی شروع کند و دیگری پاسخ بدهد. در غیر این صورت که ارتباطی برقرار نمیشود و قضیه بیشتر شکل یک ژست سیاسی یا تبلیغاتی میگیرد.
بنده هیچوقت نگفتم که بیپاسخماندن نامه رییسجمهور وقت به آقای اوباما ناشی از قدرت ما بوده است. گفتم نامه آقای احمدینژاد به اوباما روشنگرانه بوده و هدف از آن مذاکره نبوده است. تماس تلفنی آقای اوباما با آقای روحانی هم بدون بستر و زمینههای لازم برقرار نشده است. گراهایی داده شد که او تماس گرفت. اوباما اگر مطمئن نبود که در آن طرف خط هم کسی منتظر تماس اوست حتما به آقای روحانی تلفن نمیکرد. او میدانست که اگر تماس بگیرد، آقای روحانی پاسخگو خواهد بود.
فکر میکنم آقای احمدینژاد هم وقتی نامه مینوشته حتما گوشه چشمی به دریافت پاسخ نامه داشته است!
آقای احمدینژاد هم اگر نامهای به آقای اوباما نوشته است، در چارچوب سیاستهای نظام بوده و هدف از آن هم، مذاکره بر مبنای دیدگاه طرف مقابل نبوده است. نامه آقای احمدینژاد به اوباما یک محتوای روشنگرانه و هدایتگرانه داشته است.
یعنی الان نیست؟ اگر قایل به این باشیم که سیاستها و تصمیمات در این خصوص از سطوح بالاتر هماهنگ شده است.
اگر اینطور بود که مورد نقد رهبری قرار نمیگرفتند.
البته ایشان در کلیات نقد نکردند برخی رفتارها را نقد کردند و قبل از سفر هم بحث نرمش قهرمانانه مطرح شده بود.
یعنی به نظر شما ما در عمل نرمشمان قهرمانانه بود؟ باید صبر کرد و دید. امیدوارم وقتی کف دستمان چیزی میگذارند رویمان بشود بگوییم که در ازای از دست دادن چه چیزی بوده است!
اما برگردیم به همان بحث سکوت آقای احمدینژاد درباره دانشگاه ایرانیان و برداشت 16میلیارد تومان که کلی شبهه ایجاد شد که اصلا چرا این پول برداشته شد. اگر هم قانونی بود چرا بازگردانده شد؟ از سویی ایشان آذرماه باید بروند دادگاه. در ارتباط با آقای رحیمی هم سخنگوی قوه قضاییه تایید کردهاند که پرونده ایشان در ارتباط با بیمه ایران تشکیل و بازجویی هم شدهاند. همه اینها سوالهایی است که انتظار میرفت ایشان به آنها پاسخ دهند.
بخشی از اینهایی که گفتید خیلی روشن است و باید از دستگاه قضایی سوال کنید. آنها باید نسبت به اتهاماتی که مطرح کردهاند پاسخگو باشند. من سخنگوی آقای رحیمی هم نیستم. درباره آقای احمدینژاد هم ایشان طبق قانون عمل میکنند. برای خود من هم پیوسته احضاریه میآمد و بنده هم طبق قانون عمل میکردم و در دادگاه حضور مییافتم.
درباره 16میلیارد تومان چطور؟ اگر قانونی برداشته شده بود چرا پس داده یا پس گرفته شد؟
در هفتههای آخر دولت دهم بود که تصمیم به تاسیس دانشگاه ایرانیان در شورایعالی انقلاب فرهنگی گرفته شد.
چرا اینقدر سریع؟ این شبهه تقویت شد که اعضای دولت برای آینده خود دنبال یک شغل و منبع درآمد و پایگاهی میگردند.
عجله نکنید. بنده دارم به سوال شما جواب میدهم وقتی دارم به زمان تصمیمگیری درباره تاسیس دانشگاه اشاره میکنم در واقع دارم به سوال شما جواب میدهم. ضمنا توجه داشته باشید که دانشگاه یک کانون درآمدی نیست و کسی که قصد فعالیت درآمدزا داشته باشد به سمت تاسیس دانشگاه نمیرود و من این ادعا را بیاساس میدانم. کمک مالی دولت به موسسات غیرانتفاعی هم یک وظیفه قانونی است که برای دهها موسسه و نهاد غیرانتفاعی انجام میشود. کمک مالی به دانشگاه ایرانیان بر اساس قانون اختصاص یافت و این مبلغ هم به حساب دانشگاه واریز شده بود. وقتی دکتر احمدینژاد با جوسازی غیرمنصفانه از سوی برخی افراد در دولت فعلی مواجه شدند، دستور دادند تا کمک دریافتی از دولت به خزانه بازگردانده شود.
اما اینجا دولت داشت به آینده اعضای خودش با توسل به یک حربه قانونی کمک میکرد. اگر کاری که کردند قانونی بوده است جوسازی که نمیتوانسته آن را بلااثر کند.
این حرف بیاساسی است که گفته شود دانشگاه ایرانیان برای تامین آینده اعضای دولت دهم ایجاد شده است. کمکهای مالی به این دانشگاه نیز در چارچوب اختیارات قانونی دولت انجام شده است. آیا بازگرداندن این کمک به خزانه دولت محل اشکال است؟ در این زمینه اتهامات غیرمنطقی و نادرستی مطرح شده است.
خب اگر اتهام بود چرا پول را برگرداندند؟ میتوانستند از طریق مراجع قضایی ثابت کنند که همه اینها جوسازی است و کارشان قانونی بوده است.
کسانی که اتهامی را مطرح میکنند باید آن را ثابت کنند و برای اثبات ادعای خودشان میتوانند به مراجع ذیربط مراجعه کنند. آقای احمدینژاد بنا نداشت بر سر این موضوع با دولت آقای روحانی دعوا کند بنابراین دستور داد که این مبلغ به خزانه عودت داده شود و به این ترتیب بهانه از برخی عناصر دولت فعلی که با جوسازی میخواستند مقاصد سیاسی خود را دنبال کنند، گرفته شد.
ولی سازمان بازرسی هم وارد شد و غیرقانونیبودن این برداشت را تایید کرد. یعنی همه باهم دارند جوسازی میکنند؟
استناد شما برای این ادعا چیست؟ کجا این بررسی را انجام داده است؟ برای انجام بررسی به چه کسی مراجعه کرده است؟ استناداتش کجاست؟
الان دانشگاه با چه بودجهای قرار است اداره شود؟
در این زمینه نامهای از طرف آقای بقایی به دولت فعلی نوشته شده و ضرورت اختصاص کمکهای مالی به دانشگاه ایرانیان مورد تاکید قرار گرفته است.
مورد دیگری که میخواستم از شما سوال کنم بحث دانشجویان ستارهدار و اخراج استادان دانشگاه بود. آقای احمدینژاد به کل منکر این مساله میشد. در حالی که ما الان میبینیم از این دانشجویان و استادان اعاده حیثیت شده و طبق برخی آمار 400دانشجوی محروم از تحصیل به دانشگاه بازگشتهاند.
در دولت آقای روحانی کسانی به کار گرفته شدهاند که از متحصنان دولت آقای خاتمی یا جریان فتنه حمایت کردهاند اما الان برگشتهاند سرکار.
سوال من چیز دیگریاست. میگویم آقای احمدینژاد به کل منکر چیزی شده بودند که الان معلوم شده است واقعیت دارد
موضع رسمی دولت آقای احمدینژاد همان است که قبلا هم اعلام شده بود. در دانشگاه کسی را به دلایل سیاسی ستارهدار نمیکنند. اگر دانشجویی در بیرون از محیط دانشگاه مرتکب بزه یا جرمی شده باشد که بر اثر آن بازداشت و زندانی شده و در نتیجه از تحصیل محروم مانده باشد این مساله نباید به حساب دانشجو بودن وی نوشته شود زیرا این جرم هیچ ارتباطی با دوران تحصیل او ندارد. بنابراینچنین فرضیهای ممکن است وجود داشته باشد که برخی افراد به دلایل امنیتی بازداشت و از تحصیل محروم شده باشند که اکنون با پایان یافتن دوران محکومیت به دانشگاه بازگشتهاند.
البته خیلیها هم بازداشت نشده بودند.
بسیار خب، در حد یک فرضیه که اشکالی ندارد اما موضع دولت آقای احمدینژاد همانی بود که اعلام شد و ستارهدار کردن دانشجویان به دلایل سیاسی را قبول نداشتند.
پس چرا شدند؟
شما میتوانید از وزارت اطلاعات دولت آقای روحانی بخواهید تا دلایل محرومیت افرادی را که شما مدعی آن هستید، اعلام کند.
زیادند. میتوانید فهرستشان را از وزارت علوم یا دانشگاه آزاد بگیرید.
شما ادعایی را مطرح کردهاید و این شما هستید که باید فهرست ادعایی خودتان را منتشر کنید. سیاست دولت این نبوده که به دلیل مسایل سیاسی کسی را ستارهدار کنند. الان مدعی هستید که یک عدهای را برگرداندهاند به دانشگاه که اینها ستارهدار بودهاند. بسیار خب، بروید در این زمینه تحقیق کنید و از مسوولان دولت فعلی نیز بپرسید چرا این افراد مورد ادعای شما از تحصیل محروم شده بودند. شما به زور میخواهید بگویید که اینها به دلایل سیاسی ستارهدار شده بودند و بنده آن را نمیپذیرم.
برای اینکه واقعا بوده است. علت محرومیت از تحصیل یک چیز است اما مساله اساسی تقبیح خود عمل محرومکردن از تحصیل است که برخلاف مفاد صریح قانون اساسی است.
محرومیت از تحصیل موضوعی نیست که در قانون اساسی به آن اشاره شده باشد. همه آحاد جامعه در برابر قانون یکسان هستند و دانشجو بودن برای هیچکس مصونیت ایجاد نمیکند. ممکن است فردی دانشجو باشد اما در خارج از محیط دانشگاه مرتکب عمل مجرمانهای شود و مجازات ناشی از این عمل مجرمانه میتواند به مانعی در ادامه تحصیل او منجر شود که این مسایل هرکدام باید در فایل مخصوص به خودش بررسی شود اما به نظر میرسد که شما قایل به تفکیک موارد نیستید.
در شرایطی که دولتمردان سابق زمانی برای نقد دولت فعلی نگه داشتهاند و فعلا صلاح را در سکوت میبینند من میخواهم از شما سوال کنم که نقدتان به این دولت چیست؟
نقد باید متوجه موضوعات مشخصی باشد. اما در یک نگاه کلی به دولت فعلی میتوان گفت که میانگین سنی اعضای دولت آقای روحانی بیش از حد متعارف است و بعضا به طنز از آن بهعنوان خانه سالمندان یاد میکنند. البته برخی اعضای دولت از ابتدای مسوولیت خود، بنای بهانهجویی را گذاشتهاند و این امر میتواند اقتضای سن بالا باشد.
علت این نیست که ما تجربه ناخوشایندی از جوانگرایی داشتیم؟
پس شما در موضع پاسخگویی هستید نه سوال. یعنی از حالت بیطرفی خارج شدهاید و روزنامهنگار مستقل نیستید.
کد خبر: ۲۱۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۰۹
بنده برای آقای زنگنه نه بهعنوان موافق و نه بهعنوان مخالف ثبتنام نکردهام، اما با روی کار آمدن وی آقازاده دلهدزد مانند مهدی هاشمی سر کار میآید و میداندار میشود
کد خبر: ۱۹۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۱