« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
کاری بیادماندنی از استاد جهانگیر ایزدپناه؛
ترجمه برخی لغات لری را به ترتیب نسبی الفبا خدمت تان ارائه می دهیم ،به امید کمک همگی در تکمیل آنها وپیشنهادهای شما .. اقدامیست ناچیز و مقدماتی که نبود آوا نویسی مناسب هم یکی از نوافص آن است.
کد خبر: ۱۶۶۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۱۴

یک محقق طب ایرانی ــ اسلامی
یک محقق طب ایرانی ــ اسلامی گفت: هر کسی که می‌خواهد قلب سالم و عمر طولانی داشته باشد، روغن حیوانی مصرف کند؛ در آینده با وجود روغنهای صنعتی موجود در بازار، افراد بالای ۶۰ سال را در بین خودمان نخواهیم داشت.
کد خبر: ۱۶۲۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۲۴

گفت‌وگوی حسین دهباشی با حمید رسایی
کد خبر: ۱۵۰۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۸/۱۰

عدل هاشمی از مصوبات سفر استانی می گوید؛
طرح آبرسانی به دهدشت، لنده، سوق و چرام و روستاهای اطراف مسیر که قبلا تعیین تکلیف نشده بود نیز در سفر به نتیجه رسید.
کد خبر: ۱۳۶۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۲۸

آوای رودکوف:ارتباط بروز سرطان با مصرف برخی مواد غذایی به عنوان عوامل پیشگیری کننده یا بازدارنده بیانگر نقش کلیدی تغذیه در ایجاد و یا پیشگیری از ایجاد سرطان هستند.
کد خبر: ۹۱۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۶

آقای فرماندار:حضرتعالی از خلاقیت های خودتان بفرمائید وپروژه های صددرصدی که خود شما پیشنهاد آن را دادید وبه بهره برداری رساندید.اینکه آبلش وپل تراب و ساختمان شهرداری و... پروژه های  دولت قبل بود این که منتی ندارد
کد خبر: ۹۱۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۸

اداره هواشناسی کشاورزی توصیه‌هایی را برای ۵ روز آینده به کشاورزان سراسر کشور ارائه کرد.   به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir  اداره هواشناسی کشاورزی توصیه‌های ۵ روزه خود برای روزهای بیست و پنجم، بیست و ششم، بیست و هفتم، بیست و هشتم و بیست و نهم آبان ماه را به شرح ذیل به کشاورزان سراسر کشور ارائه کرد. استان‌های آذربایجان‌های شرقی و غربی، اردبیل و زنجان: حوزه باغبانی: محدودیت در انجام عملیات محلول پاشی و سم پاشی از اواخر دوشنبه تا پنج شنبه به دلیل بارش باران و برف ترميم نايلون ها و شيشه هاي سالن هاي توليد گلخانه ها و تهویه و تنظیم دما و رطوبت سالن های پرورش قارچ و انبارها خودداری از هرس باغات میوه قبل از سپری شدن فصل سرما شخم مزارع گوجه فرنگی جهت از بین بردن بقایای محصول و لارو آفت زمستان گذران مینوز گوجه فرنگی بیل کاری پای درختان میوه جهت از بین بردن لارو های زمستان گذران آفات حذف شاخه های خشک و آلوده و سوزاندن آنها تا قبل از ریزش برگ ها مبارزه با جوندگان محصولات كشاورزي تا قبل از شروع بارش هاي پاييزه در زيستگاه هاي تابستاني حوزه زراعت: تسریع در برداشت و تحویل  محصول چغندر قند به کارخانه های قند مدیریت بقایای گیاهی محصول سال قبل از طریق برگرداندن آن در خاک تسریع در اجرای عملیات کاشت و آبیاری زراعت گندم و جو با مساعد شدن هوا تا پایان آبان پوشاندن چغندر های دپو شده با پوشش مناسب جهت جلوگیری از یخ زدگی  حوزه دام داری: تهویه و تنظیم دما و رطوبت در مرغداری ها و دامداری ها با توجه به کاهش دما حوزه زنبورداری: انتقال کندوهای زنبور عسل به مناطق زمستان گذران حذف قاب های خالی (پوکه ها) و تنگ کردن جمعیت به منظور کمک به گرم کردن کلونی های زنبور عسل محافظت از کندوهای زنبور عسل در برابر وزش باد و کاهش دما قرار دادن سمت دریچه پرواز کندوها به سمت مخالف باد منطقه و ایجاد پوشش مناسب بر کلونی ها به منظور جلوگیری از نفوذ آب در آنها تغذیه شربت به نسبت ۳ به ۲ (۳ قسمت شکر و ۲ قسمت آب) جهت تغذیه کندو های زنبور عسل حوزه ماشین آلات کشاورزی: بازدید از ماشین آلات و اضافه کردن ضد یخ به رادیاتور ماشین آلات کشاورزی و تخلیه محتویات داخل سم پاشها با توجه به پیش بینی کاهش دما استان های کرمانشاه، کردستان، همدان، لرستان، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد: حوزه باغبانی: خودداری از انجام عملیات محلول پاشی و سم پاشی در استان های کرمانشاه، لرستان، همدان و کردستان در روز های سه شنبه و چهار شنبه به دلیل بارش باران و وزش باد و در استان های چهار محال و بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد در روز های چهارشنبه و پنج شنبه به دلیل بارش پراکنده ترميم نايلون ها و شيشه هاي سالن هاي توليد گلخانه ها و تهویه و تنظیم دما و رطوبت سالن های پرورش قارچ و انبارها جمع آوری میوه های آلوده انار به منظور مبارزه با کرم گلوگاه حذف شاخه های خشک و آلوده و سوزاندن آنها تا قبل از ریزش برگ ها تسریع در برداشت سیب زمینی استمرار مبارزه با جوندگان كشاورزي درصورت مساعد بودن شرايط جوي حوزه زراعت: تسریع در کاشت مزارع گندم و جو با استفاده از بذور اصلاح شده و استفاده کمبینات و دستگاههای عمیق کار و خطی کار تسریع در برداشت چغندر و ذرت علوفه ای جهت آماده سازی زمین و انجام کشت پائیزه كشت نخود پاييزه مبارزه با جوندگان محصولات كشاورزي تا قبل از شروع بارش هاي پاييزه در زيستگاه هاي تابستاني خودداری از انجام عملیات خاک ورزی در هنگام بارندگی و خیس بودن اراضی حوزه دام داری: تهویه و تنظیم دما و رطوبت در مرغداری ها و دامداری ها با توجه به کاهش دما حوزه زنبورداری: انتقال کندوهای زنبور عسل به مناطق زمستان گذران حذف قاب های خالی (پوکه ها) و تنگ کردن جمعیت به منظور کمک به گرم کردن کلونی های زنبور عسل محافظت از کندوهای زنبور عسل در برابر وزش باد و کاهش دما قرار دادن سمت دریچه پرواز کندوها به سمت مخالف باد منطقه و ایجاد پوشش مناسب بر کلونی ها به منظور جلوگیری از نفوذ آب در آنها استان های گیلان و مازندران: حوزه باغبانی: محدودیت در انجام عملیات محلول پاشی و سم پاشی در روز دوشنبه به دلیل بارش پراکنده و در روزهای سه شنبه تا پنج شنبه به دلیل بارش باران ترميم نايلون ها و شيشه هاي سالن هاي توليد گلخانه ها و تهویه و تنظیم دما و رطوبت سالن های پرورش قارچ و انبارها بعد از برداشت میوه مرکبات محلول‌پاشی نیترات پتاسیم (سه در هزار) و ترکیب FNZ  (یک در هزار) به علاوه مویان (نیم در هزار) تا روز سه‌شنبه لایروبی زهکش ها جهت جلوگیری از آب گرفتگی تا قبل از روز سه شنبه مبارزه با آفت مینوز، پروانه برگخوار و کرم سفید ریشه در باغ های مرکبات تا روز سه شنبه خودداری از برداشت زیتون، کیوی و مرکبات طی روزهای میانی تا پایان هفته به دلیل بارش باران و کاهش دما حوزه زراعت: کشت کلزا، شبدر، سایر نباتات علوفه‌ای، انواع سبزیجات و همچنین محصولات زراعی پائیزه تا روز سه‌شنبه برداشت مزارع سویا، پنبه، لوبیا سبز و انواع سبزیجات تا روز سه‌شنبه حوزه دام داری: تنظیم دمای سالن‌ها و اعمال حداقل تهویه در مرغداری‌ها به هنگام شب و اوایل پرورش جوجه به منظور خروج گازهای مضر و همچنین پیشگیری از بیماری‌های تنفسی و بهینه‌سازی مصرف سوخت با استفاده از دریچه اینلت حوزه زنبورداری: استقرار کلنی‌های زنبور عسل در مکان‌های مناسب جهت زمستان‌گذرانی قرار دادن سمت دریچه پرواز کندوها به سمت مخالف باد منطقه و ایجاد پوشش مناسب بر کلونی ها به منظور جلوگیری از نفوذ آب در آنها حذف قاب های خالی (پوکه ها) و تنگ کردن جمعیت به منظور کمک به گرم کردن کلونی های زنبور عسل مبارزه با آفات و بیماری‌های زنبور عسل (کنه واروا) حوزه شیلات: خودداری از تغذیه و کوددهی استخر پرورش ماهی‌های گرم‌آبی در صورت پائیین آمدن دمای آب (زیر ۲۰ درجه سانتیگراد) رعایت نکات مدیریت بهداشتی در مزارع پرورش ماهی‌های سردآبی جهت جلوگیری از بروز بیماری‌ها با توجه به سردشدن هوا آماده سازی پمپ ها، برق اضطراری و همچنین کنترل سیستم های هوادهی و آبرسانی مزرعه و اصلاح دریچه ها ضدعفونی مزارع پرورش ماهیان گرم آبی با آهک پس از صید ماهی برای حذف ماهیان هرز و پیش گیری از انتقال بیماری ها بستن ورودی آب به استخر و همچنین قطع غذادهی و کوددهی جهت جلوگیری از استرس در صورت گل آلود شدن آب در زمان بارندگی حوزه منابع طبیعی: رعایت حریم رودخانه ها و پاکسازی مسیل های خروجی خودداری از سفرهای غیر ضروری در مناطق کوهستانی استان گلستان: حوزه باغبانی: محدودیت در انجام عملیات محلول پاشی و سم پاشی در روز دوشنبه به دلیل بارش پراکنده و در روزهای سه شنبه تا پنج شنبه به دلیل بارش باران ترميم نايلون ها و شيشه هاي سالن هاي توليد گلخانه ها و تهویه و تنظیم دما و رطوبت سالن های پرورش قارچ و انبارها ترمیم  تشتک پای درختان و لایروبی نهرها جهت جمع آوری و حفظ رطوبت خاک افزایش مقاومت گیاه به تنش خشکی و سرما با استفاده از کود کلرور پتاسیم به میزان ۱۰۰ کیلوگرم در اراضی دارای EC کمتر از ۶ در هنگام مصرف کودهای پایه حوزه زراعت: آماده سازی بستر بذر و کشت جو، تریتیکاله و گندم در مناطق شمالی تا روز سه شنبه عدم  کاشت مجدد کلزا در مناطقی که سال گذشته آلودگی به بیماری فوما و اسکلروتینیا در مزارع کلزا مشاهده شده استفاده از کودهای پایه (فسفر و ازت) همراه با کودهای پتاسه درهنگام کاشت کلزا  انجام شخم زراعی زمستانه  جهت کاهش جمعیت زمستان گذران آفات خودداری از برداشت وش مرطوب، کال قوزه، قوزه های نارس یا پوسیده حوزه دام داری: تهویه و تنظیم دما و رطوبت در مرغداری ها و دامداری ها با توجه به کاهش دما حوزه زنبورداری: قرار دادن سمت دریچه پرواز کندوها به سمت مخالف باد منطقه و ایجاد پوشش مناسب بر کلونی ها به منظور جلوگیری از نفوذ آب در آنها حذف قاب های خالی (پوکه ها) و تنگ کردن جمعیت به منظور کمک به گرم کردن کلونی های زنبور عسل انتقال کندوهای زنبور عسل به مناطق زمستان گذران درزگیری و ایزولاسیون کندوها به منظور حفظ دمای داخلی حوزه شیلات: آماده سازی پمپ ها، برق اضطراری و همچنین کنترل سیستم های هوادهی و آبرسانی مزرعه و اصلاح دریچه ها پرورش دهندگان ماهیان سرد آبی انجام مدیریت غذادهی و قطع غذا جهت جلوگیری از استرس هنگام بارش حوزه ماشین آلات کشاورزی: بازدید از ماشین آلات و اضافه کردن ضد یخ به رادیاتور ماشین آلات کشاورزی و تخلیه محتویات داخل سم پاشها با توجه به پیش بینی کاهش دما حوزه منابع طبیعی: رعایت حریم رودخانه ها و پاکسازی مسیل های خروجی خودداری از تردد و اسکان در مناطق حاشیه ی رودخانه ها در مناطق جنگلی و تفرجگاه ها استان های تهران، البرز، قم، قزوین، مرکزی و سمنان: حوزه باغبانی: محدودیت در انجام عملیات محلول پاشی و سم پاشی از بعد از ظهر سه شنبه تا پنج شنبه به دلیل بار ش پراکنده تهویه و تنظیم دما و رطوبت سالن های پرورش قارچ و انبارهاو ترمیم نایلون ها و شیشه سالن های گلخانه ها برداشت هرچه سریع تر سیب و خرمالو جمع آوری و خارج نمودن شاخه های آلوده و شکسته از کف باغات و سپس سوزاندن آنها جمع آوری و انتقال محصولات کشاورزی به اماکن مسقف و یا استفاده از پوشش های نایلونی مرسوم سورتینگ غده های سیب زمینی سالم جهت جلوگیری از پوسیدگی غده ها جمع آوری برگ ها جهت تولید کود برگ به همراه کود ازته حوزه زراعت: کشت غلات تا قبل از آغاز بارش ها برداشت  چغندرقند و سیب زمینی حوزه دام داری: تهویه و تنظیم دما و رطوبت در مرغداری ها و دامداری ها با توجه به کاهش دما حوزه زنبورداری: حذف قاب های خالی (پوکه ها) و تنگ کردن جمعیت به منظور کمک به گرم کردن کلونی های زنبور عسل قرار دادن سمت دریچه پرواز کندوها به سمت مخالف باد منطقه و ایجاد پوشش مناسب بر کلونی ها به منظور جلوگیری از نفوذ آب در آنها محافظت از کندوهای زنبور عسل در برابر وزش باد و کاهش دما انتقال کندوهای زنبور عسل به مناطق زمستان گذران استان های اصفهان و یزد : حوزه باغبانی: محدودیت در انجام عملیات محلول پاشی و سم پاشی در روزهای چهار شنبه و پنج شنبه به دلیل بارش پراکنده و وزش باد ترميم نايلون ها و شيشه هاي سالن هاي توليد گلخانه ها و تهویه و تنظیم دما و رطوبت سالن های پرورش قارچ و انبارها هرس شاخه های خشک، نیمه خشک و ضعیف درختان پسته جهت مبارزه و دفع آفت خطرناک سوسک سرشاخه خوار اتمام برداشت سیب، انگور و انار در مناطق مختلف با توجه به کاهش دما جمع آوری میوه های آلوده انار به منظور مبارزه با کرم گلوگاه جمع‌آوری و معدوم نمودن بادام‌های آلوده به زنبور مغزخوار بادام تنظیم درجه حرارت انبارهای سیب‌زمینی در مناطق سردسیر حوزه زراعت: کاشت گندم در مناطق معتدل (مرکزی) و گرمسیر استان اصفهان کاشت گندم و کلزا در استان یزد حداکثر تا پایان آبان  حوزه دام داری: تهویه و تنظیم دما و رطوبت در مرغداری ها و دامداری ها با توجه به کاهش دما حوزه زنبورداری: حذف قاب های خالی (پوکه ها) و تنگ کردن جمعیت به منظور کمک به گرم کردن کلونی های زنبور عسل قرار دادن سمت دریچه پرواز کندوها به سمت مخالف باد منطقه و ایجاد پوشش مناسب بر کلونی ها به منظور جلوگیری از نفوذ آب در آنها محافظت از کندوهای زنبور عسل در برابر وزش باد انتقال کندوهای زنبور عسل به مناطق زمستان گذران استان های خراسان شمالی و خراسان رضوی:   حوزه باغبانی: احتیاط در انجام عملیات محلول پاشی و سم پاشی در روز های چهارشنبه تا جمعه به دلیل بارش پراکنده ترميم نايلون ها و شيشه هاي سالن هاي توليد گلخانه ها و تهویه و تنظیم دما و رطوبت سالن های پرورش قارچ و انبارها حوزه زراعت: استفاده از ارقام مناسب گندم و جو و كلزا با توجه به تاريخ كشت آنها برداشت پنبه استفاده از ارقام مناسب گندم و جو با رعايت تاريخ كشت آنها ضد عفونی بذور گندم به منظور پیشگیری از آلودگی به بیماریهای سیاهک پنهان و آشکار حوزه دام داری: تهویه و تنظیم دما و رطوبت در مرغداری ها و دامداری ها با توجه به کاهش دما خودداری از نگهداری گوسفند در ارتفاعات و فضای باز هنگام شب كوچ دام ها توسط كاميون و در اواسط روز با پوشش مناسب حوزه زنبورداری: محافظت از کندوهای زنبور عسل در برابر وزش باد و کاهش دمای شبانه پوشش یا انتقال کندوهای زنبورعسل به مناطق مسقف یا انتقال زنبور های عسل به مناطق زمستان گذران حذف قاب های خالی (پوکه ها) و تنگ کردن جمعیت به منظور کمک به گرم کردن کلونی های زنبور عسل درزگیری و ایزولاسیون کندوها به منظور حفظ دمای داخلی استان های کرمان، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی: حوزه باغبانی: احتیاط در انجام عملیات محلول پاشی و سم پاشی از روز دوشنبه تا جمعه به دلیل وزش باد تهویه و تنظیم دما و رطوبت گلخانه ها و سالن های پرورش قارچ و انبارها تسریع در برداشت زیتون و فرآوری مناسب آن خودداری از کشت سیب زمینی در مناطق جنوبی استان کرمان جهت جلوگیری از سرمازگی های احتمالی در اواخر پاییز و زمستان پایش فعالیت مگس سفید درکشت های گلخانه ای مانند نشا گوجه فرنگی، مزارع کنجد و لوبیا و کشت های جالیزی و همچنین بیماری بوته میری در گلخانه ها با توجه به شرایط جوی برداشت زعفران در ساعات اولیه صبح و قبل از طلوع آفتاب جهت بهبود کیفیت محصول سم پاشی علیه آفت سپر دار زرد شرقی و پسیل مرکبات با توجه به بالا بودن رطوبت مبارزه با علف هرز در مزارع سیب زمینی و پیاز  هرس شاخه های خشک، نیمه خشک و ضعیف درختان پسته جهت مبارزه و دفع آفت خطرناک سوسک سرشاخه خوار انتقال نهال های گلدانی پسته به باغ ها حوزه زراعت: ضد عفونی و بوجاری بذور گندم و جو و کشت غلات گندم و جو مقابله با علف های هرز پیش رویشی قبل از کشت کلزا برداشت مزارع کورپه ذرت به صورت سیلویی جهت جلوگیری از سرمای زودرس پائیزه حوزه دام داری: تهویه و تنظیم دما و رطوبت در مرغداری ها و دامداری ها استان های فارس، بوشهر و هرمزگان: حوزه باغبانی: احتیاط در انجام عملیات محلول پاشی و سم پاشی در روز های چهار شنبه و پنج شنبه به دلیل بارش پراکنده ترميم نايلون ها و شيشه هاي سالن هاي توليد گلخانه ها و تهویه و تنظیم دما و رطوبت سالن های پرورش قارچ و انبارها تسریع در برداشت مرکبات با توجه به شیوع بیماری گرینینگ در مرکبات نسبت به امحا درختان بیمار با راهنمایی کارشناسان کشاورزی حذف شاخه هاي خشك و آلوده جهت جلوگيري از شيوع آفات و بيماري هاي باغي ازبين بردن بوته هاي برداشت شده درجاليزها  جهت جلوگيري از شيوع آفاتي نظير مينوز مصرف كودهاي فسفاته و پتاسه در باغات قبل از شروع فصل سرما جهت افزایش مقاومت به سرما و ترک خوردگی میوه درختان مرکبات مبارزه تلفیقی با آفت پسیل، مگس سفید و کنه قرمز مرکبات در مناطق گرمسیر برداشت هرچه سریعتر ذرت و محصولات جالیزی مانند گوجه فرنگی، خیار، هندوانه مبارزه با جوندگان محصولات كشاورزي تا قبل از شروع بارش هاي پاييزه در زيستگاه هاي تابستاني برداشت محصول سیب زمینی جهت جلوگیری از سرمازدگی و حمل محصولات به انبار حوزه زراعت: برداشت ذرت علوفه ای، لوبیا و کنجد آماده سازی بستر کاشت جهت زراعت های شتوی حوزه دام داری و مرغداری: تهویه و تنظیم دما و رطوبت در مرغداری ها و دامداری ها  حوزه زنبورداری: حذف قاب های خالی (پوکه ها) و تنگ کردن جمعیت به منظور کمک به گرم کردن کلونی های زنبور عسل قرار دادن سمت دریچه پرواز کندوها به سمت مخالف باد منطقه و ایجاد پوشش مناسب بر کلونی ها به منظور جلوگیری از نفوذ آب در آنها محافظت از کندوهای زنبور عسل در برابر وزش باد  قرار دادن سمت دریچه پرواز کندوها به سمت مخالف باد منطقه استان های ایلام و خوزستان: حوزه باغبانی: محدودیت در انجام عملیات محلول پاشی و سم پاشی از بعد از ظهر سه شنبه تا پنج شنبه  به دلیل بارش پراکنده تهویه و تنظیم دما و رطوبت گلخانه ها و سالن های پرورش قارچ مبارزه با علف هاي هرز بین درختان و مسیرهاي آبیاري جهت كاهش هدر رفت آب جمع آوری میوه های آلوده انار به منظور مبارزه با کرم گلوگاه حوزه زراعت: آمادگی جهت ورود ادوات کشاورزی پس از اتمام بارندگی در مناطق شمالی استان خوزستان جهت کشت گندم های پیش کاشت دوروم و کلزا انجام عملیات تنک کردن مزارع چغندر قند تسریع در برداشت ذرت علوفه ای تسریع در کشت کلزا تا قبل از آغاز بارش مبارزه با علف های هرز مزارع کلزا کاشت غلات پاییزه(گندم و جو دیم و آبی) در شهرهای شمالی استان ایلام و انجام عملیات شخم و آماده سازی زمین در شهرهای جنوبی استان ایلام حوزه دام داری و مرغداری: تهویه و تنظیم دما و رطوبت در مرغداری ها و دامداری ها با توجه به کاهش دما عدم اتراق و چرای دام ها در کناره مسیل ها، رودخانه ها و ارتفاعات حوزه زنبورداری: محافظت از کندوهای زنبور عسل در مقابل وزش باد و کاهش دما حذف قاب های خالی (پوکه ها) و تنگ کردن جمعیت به منظور کمک به گرم کردن کلونی های زنبور عسل
کد خبر: ۷۷۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۵

در اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامه‌ای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آن‌جا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاست‌جمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشته‌شده‌بود که شهروندی هیتلر به‌عنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر می‌خواست به نتیجه‌ی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را به‌عنوان صدراعظم خود برگزید. یک پزشک - در دوران پیش از ظهور خدماتی مانند پیام کوتاه، ایمیل و شبکه‌های اجتماعی، بهترین راه برای مکاتبه‌ی افرادی که دور از هم زندگی می‌کردند، نوشتن بود. بیشتر این نامه‌ها، محتوای کاملاً خصوصی داشت و بنابراین تعجب‌آور نخواهد بود اگر با سرک کشیدن در محتوای آن، به رازهای نویسندگان و یا میان گیرنده و نویسنده پی ببریم. برخی از نامه‌ها هم از جنبه‌های تاریخی، بسیار مهم و تعیین‌کننده بودند و به نوعی بعضاً نامه‌های سرگشاده‌ای بودند که میان رهبران سیاسی و اجتماعی جنبش‌ها رد و بدل می‌شد و نقشی حساس در ادامه‌ی روند مناسبات سیاسی و مبارزات ملت‌ها داشت. این نامه‌ها از لحاظ سیاسی و تاریخی، اهمیتی به‌سزا دارند، اما نوشته‌ی امروز درباره‌ی نامه‌های بسیار مهمی است که امروزه کمتر از آن‌ها سخنی به میان می اید. چه، اگر برخی از این نامه‌ها مورد توجه گیرنده‌اش قرار می‌گرفت، بسیاری از فجایع و تلخ‌کامی‌ها به بار نمی‌آمد. در این نوشته، به مرور این نامه‌های مهم ولی فراموش‌شده می‌پردازیم. 1- نامه‌ی فیدل کاسترو به فرانکلین روزولتفیدل کاسترو، دوران زمام‌داری ۱۰ رئیس‌جمهور امریکا را درک کرده. آن هم رئیس‌جمهورهایی که اغلب‌شان، آرزوی خلع او از قدرت را داشتند و برخی تلاش عملی هم برای رسیدن به این مقصود، انجام دادند. به هر حال، اولین تماس کاسترو با آمریکا، حاوی پیامی دوستانه بود.در سال ۱۹۴۰، دانش‌آموزی ۱۲ ساله از مدرسه‌ی Colegio de Dolores واقع در سانتیاگوی کوبا، به رویس‌جمهور وقت، فرانکلین روزولت، نامه‌ای نوشت. او نامه‌ی خود را چنین آغاز کرده‌بود: «دوست خوبم، روزولت!» او احوال‌پرسی گرمی با روزولت کرده بود و برای‌ش نوشته‌بود که وقتی در رادیو شنیده که روزولت مجدداً در انتخابات ریاست‌جمهوری برنده شده، چقدر خوشحال شده‌است. کودک از روزولت خواسته بود که برای‌ش یک اسکناس ده دلاری بفرستد، زیرا تا آن زمان، یکی از این اسکناس‌ها را از نزدیک ندیده‌بود! این پسرک، کسی نیست جز فیدل کاسترو!کاسترو در نامه‌اش نوشته‌بود که با آن‌که زبان انگلیسی‌اش ضعیف است، اما خیلی باهوش است و خیلی صادقانه نوشته‌بود: «با این‌که یک پسربچه هستم، خیلی فکر می‌کنم.» این نامه در ۲۷ نوامبر سال ۱۹۴۰ به مقصد رسید، اما هرگز به دست روزولت نرسید. بعدها وقتی روزولت فوت کرد، حتی فرصت نکرد که بداند فیدل کاسترو کیست! 2- نامه‌ی ملکه الیزابت دوم به رئیس‌جمهور آیزنهاوردر سال ۱۹۵۷، دوایت آیزنهاور نخستین رئیس‌جمهور امریکا بود که از ملکه‌ی انگلستان دعوت به عمل آورد. ملکه که از مدت اقامت خود و مهمان‌نوازی رئیس‌جمهور و همسرش بسیار لذت برده‌بود،  دو سال بعد برای جبران آن‌ها را به بالمورال در اسکاتلند دعوت کرد. بعد از سفر آن‌ها به اسکاتلند، به نظر می‌رسید هنوز خاطره‌ی خوب طعم فوق‌العاده‌ی شیرینی‌هایی که ملکه از آن‌ها برای پذیرایی استفاده کرده، از خاطر آیزنهاور نرفته‌باشد. پنج ماه بعد از این ملاقات دوباره، ملکه نامه‌ای به آیزنهاور نوشت و به آن دستور پخت شخصی خود برای تهیه‌ی این شیرینی‌ها را اضافه نمود.این نامه که در ۲۴ ژانویه‌ی ۱۹۶۰ به مقصد امریکا فرستاده‌شد، از ماجرای عکسی از رئیس‌جمهور در روزنامه در حال درست کردن کباب بلدرچین، الهام گرفته بود. این نامه، سرشار از راه‌های مفیدی برای درست کردن صبحانه به اندازه‌ی ۱۶ نفر بود. ملکه حتی به فکرش رسید که توصیه کند اگر تعداد افراد حاضر برای صبحانه کمتر از ۱۶ نفر باشد، مقدار آرد و شیر باید کاسته شود! این نامه، چنین پایان یافته‌بود که چقدر ملکه و خانواده‌اش از دیدار با رئیس‌جمهور لذت برده‌اند. 3- نامه‌ی استعفای هیتلردر اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامه‌ای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آن‌جا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاست‌جمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشته‌شده‌بود که شهروندی هیتلر به‌عنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر می‌خواست به نتیجه‌ی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را به‌عنوان صدراعظم خود برگزید.در این نامه، خطاها و اشتباهات زیادی دیده می‌شود که عمده‌ی آن درباره‌ی درخواست هیتلر خروج از شغلش تا زمان «پایان انتخابات برای برگزیده شدن رئیس‌ رایش بعدی» است. این نامه تازه چند سال است که پیدا شده و انتظار می‌رفت که در یک حراج، با قیمتی بیش از ۵۰۰۰ یورو به فروش برسد. 4- نامه‌ی آلبرت انیشتین به فرانکلین روزولتنامه‌ای که در سال ۱۹۳۹ توسط انیشتین برای روزولت نوشته‌شد، یکی از مهم‌ترین نامه‌های تاریخ معاصر تلقی می‌گردد. در این نامه، انیشتین به رئیس‌جمهور اخطار می‌دهد که ممکن است آلمانی‌ها به سلاحی بسیار ویران‌گر دست یابند. بعدها خودِ انیشتین می‌گفت که نوشتن این نامه، یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات زندگی‌اش بود. برخی از مورخان باور دارند که این نامه را «لئو زیلارد» نوشته و انیشتین تنها امضا کرده‌است،درباره‌ی سه نامه‌ی دیگری که انیشتین برای روزولت نوشته، اطلاعات اندکی در دست است. با این حال تصور می‌شود که دو نامه‌ی اول حاوی پیام‌های مشاوره و نصیحت‌هایی برای رئیس‌جمهور است و در آن پیشنهادهایی به او می‌دهد، در آخرین نامه اما (که پیش از مرگ روزولت به دست‌ش نرسید)، انیشتین از روزولت می‌خواست که لطفی در حق او کند. این نامه هم احتمالاً توسط زیلارد نوشته شده و برای نخستین بار، این زیلارد است که از مفهوم سلاح اتمی در این نامه‌ی آخر سخن رانده‌است. در این نامه از رئیس‌جمهور و کابینه‌اش درخواست شده‌بود که اجازه‌ی ملاقاتی خصوصی به زیلارد و دوستان دانشمندش داده شود تا درباره‌ی این موضوع با هم گفت‌وگو نمایند.5 - نامه‌ی ماهاتما گاندی به آدولف هیتلردر بین سال‌های ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰، گاندی دو نامه به هیتلر نوشت. آن‌که بیشتر درباره‌اش شنیده شده، نامه‌ای است که با عنوان «دوست عزیز»، شروع شده‌است و در جولای سال ۱۹۳۹ نوشته شده. گاندی به هیتلر نوشته بود که تنها خودِ هیتلر است که می تواند جلوی جنگ جهانی دوم را بگیرد. از هیتلر خواسته‌بود که مسیر خودش را در یافتن راه‌حلی بدون خشونت دنبال نماید و به او گفته بود که چقدر در این مسیر، دستاوردهای ارزشمندی داشته‌است. این سیاستمدار و فیلسوف برجسته‌ی هندی، در انتهای نامه‌اش از اینکه نوشته‌ی او باعث هر گونه رنجش در هیتلر شده‌باشد، فروتنانه عذر خواسته بود.نامه‌ی دوم اما، در تاریخ کمتر مورد بحث قرار گرفته. در این نامه لحن گاندی تغییر کرده و مستقیماً شروع نامه‌ی پیشین را یادآوری می‌کند و می‌گوید این‌که پیش‌تر او هیتلر را یک «دوست» خطاب کرده، صرفاً رعایت تشریفات بوده‌است!این نامه پس از آن نوشته‌شد که در دسامبر سال ۱۹۴۰، جنگ جهانی دوم آغاز گردید. در این نامه، گاندی نازیسم هیتلر را با امپریالیسم بریتانیا مقایسه نموده که هند در تلاش بود با آن به مقابله بپردازد. او به هیتلر هشدار داد که قدرت دیگری هم در جهان هست که با شیوه‌های پیشرفته‌تر از او و با سلاح‌های خودش، آلمان را شکست خواهد داد. او این نامه را با تکرار اخطاری مشابه به موسولینی پایان داده‌است. 6- درخواست کارِ لئوناردو داوینچیمدت‌ها پیش از آن‌که لئوناردو داوینچی برای نقاشی‌های‌ش معروف شود، او یک ایتالیایی‌ از خانواده‌ی متوسط بود که مهارت‌هایی هم داشت، و خب، دقیق‌ش این که خیلی از مهارت‌ها را داشت! در سال ۱۴۸۲ و در سن سی سالگی، داوینچی که در آن زمان تقریباً ناشناخته بود، به دنبال شغلی می‌گشت. او مستقیماً نامه‌ای برای دوک میلان نوشت تا یک موقعیت شغلی در اختیارش گذاشته شود. داوینچی مهارت‌های‌ش را در نامه‌ای مفصل ذکر کرد و چنین اغاز کرد که او می‌تواند برای کشتی‌ها اسلحه بسازد و همچنین توانایی ساخت واگن‌های زره‌پوش و منجنیق را هم دارد. او همچنین نوشت که می‌تواند برای دوک چندین روش حمله و دفاع، طرح‌ریزی نماید. برای این‌که دوک با خودش فکر نکند که این مرد جوان فقط در فکر جنگ است، او گفت که توانایی طراحی پل، ساخت ساختمان و ساخت مجسمه از خاک رس، برنز و سنگ مرمر را نیز دارد. او که بسیار به نبوغ و توانایی‌های‌ش مطمئن بود، خاطرنشان کرد که اگر جناب دوک پی ببرد که او تنها یکی از این مهارت‌ها را نداشته باشد، مختار است که وی را پای میز محاکمه بکشاند. 7- نامه‌ی مالکوم ایکس به مارتین لوترکینگبا آن‌که مارتین لوترکینگ و مالکوم ایکس بخاطر هدفی مشترک می جنگیدند، در روش‌های آن‌ها شباهت‌های اندکی وجود داشت. در حالی که لوترکینگ به‌شدت به مبارزه‌ی بدون خشونت معتقد بود، مالکوم ایکس به مسیر شبه‌نظامی روی آورد. تضاد و رقابت آن‌ها آن‌جا بیش‌تر نمود یافت که ایکس نامه‌ای به کینگ نوشت و او را «دکتر کشیش‌مسلک ترسو مثل یک جوجه » خطاب کرد! ایکس دو نامه برای لوترکینگ فرستاد، یکی در سال ۱۹۶۳ و دیگری در سال ۱۹۶۴٫در اولین نامه، او از کینگ خواست که در یکی از تجمعات فضای باز شرکت کند و از آن‌ها حمایت نماید. او در نامه‌اش نوشته بود که اگر رئیس‌جمهور جان اف. کندی، که یک کاپیتالیست است، و رهبر شوروی خرشچوف، که یک کمونیست است، هدفی مشترک با هم بیابند، او و کینگ هم می‌توانند هدفی مشترک داشته‌باشند! او در نهایت به کینگ پیشنهاد داد که اگر شخصاً برای‌ش حضور در این تجمع مقدر نیست، یک نماینده بفرستد.نامه‌ی بعدی، در ۳۰ جون ۱۹۶۴ نوشته شد که حاوی یک پیشنهاد خشن از سوی مالکوم ایکس بود. در نامه او از وضعیت اسفبار مردم در سنت آگوستین گفت. او همچنین تهدید کرد که اگر دولت به‌رودی دخالت نکند، او مجبور است برخی از برادران را به سراغ کوکلوس‌کلان‌ها بفرستد تا «طعم داروی خود را به آن ها بچشانند.» 8- "De Profundis” از اسکار وایلدتیرگی روابط مابین مارکیزِ کویینزبری و پسرش، لرد آلفرد داگلاس، بیشتر به این دلیل ریشه‌یابی شده که داگلاس با اسکار وایلد رابطه‌ای دوستانه داشت. کمی بعد، وایلد دو سال را به دلیل بی‌نزاکتی فراوان در زندان گذراند. او در زمان زندان، نامه ای به داگلاس با عنوان De Profundis (به معنای «از اعماق») نوشت که بعدها به‌عنوان یک مقاله به چاپ رسید. این نامه، بازتابی است از خیانت داگلاس و پشیمانی عمیق وایلد.وایلد نامه را چنین می‌اغازد که او احساس می‌کند توسط داگلاس رها شده، همان داگلاس که شعرها و نامه‌های خصوصی‌ای را که برای‌ش فرستاده، منتشر نموده‌است. او داگلاس را متهم نمود که با سوء استفاده از ضعف شاعر، او را در دام خود کشانده است. او خود را شماتت کرده که چرا نتوانست هرگز به داگلاس «نه» بگوید. او در نهایت داگلاس را نصیحت می‌کند که: «بیشتر مردم بخاطر عشق و تحسین زندگی می‌کنند. اما در حقیقت با مورد عشق واقع شدن و تحت تحسین قرار گرفتن است که بایستی زندگی کنیم.»9- نامه‌ی بنجامین فرانکلین به ویلیام استراهانپیش از آن که جنگ های امریکا برای استقلال آغاز گردد، یکی از پدران مؤسس این کشور، بنجامین فرانکلین، دوستیِ نزدیکی با ویلیام استراهان داشت. استراهان یکی از ناشران برجسته و از اعضای پارلمان بریتانیا شناخته می‌شد. حتی پس از آن‌که جنگ انقلاب آمریکا آغاز شود، آن دو دوست باقی ماندند. این دوستی تنها تا زمانی دوام یافت که فرانکلین پی برد که استراهان رأی بر این داده که آمریکایی‌ها به‌عنوان شورشی شناخته شوند. در پاسخ، فرانکلین نامه‌ای برای استراهان نوشت.شروع این نامه از آن‌ رو جالب است که فرانکلین دوست قدیمی‌اش را به سردی «آقای استراهان» مورد خطاب قرار داده‌است. او استراهان و هم‌مسلکان پارلمانی‌اش را مورد عتاب قرار داده‌بود که هرج و مرج وقت در آمریکا، به دلیل آرا و اعمال آن‌ها شکل گرفته‌است. او بریتانیایی‌ها را قاتل خطاب کرد و حتی به دوست قدیمی گفت تا دست‌های خود را بنگرد و ردْ خون اقوام را روی آن ببیند! نامه‌ی کوتاه فرانکلین، با تصریح او که دوستی آن‌ها دیگر پایان یافته و این‌که آن دو از این لحظه به بعد، هم‌چون دو دشمن رو در روی هم ایستاده‌اند، تمام می‌شود. 10- نامه‌ی گریس بِدِل به آبراهام لینکلنتا به‌حال چیزی از ماجرای ریش خاص آقای لینکلن شنیده‌بودید؟ او ریش‌ش را به خاطر نامه‌ی دختری جوان به‌نام گریس بدل به این سبک نگاه داشته‌بود. گریس در آن زمان، دخترکی یازده ساله بود. نامه‌ی دوشیزه بدل که در ۱۵ آگوست سال ۱۸۶۰ نوشته شده‌بود، به لینکلن می‌گفت از آن‌جایی که او صورت لاغری دارد، بهتر است ریش بگذارد تا خوش‌قیافه‌تر به نظر بیاید. او گفت که زن‌ها عاشق ریش هستند و اگر او ریش بگذارد، شوهران‌شان را مجبور خواهند کرد تا به او رأی دهند! بدل پیشنهاد کرده‌بود که از آن‌جایی که ممکن است آقای لینکلن گرفتار باشد، یکی از دختران‌ش از طرف او جواب‌ش را بدهد.چهار روز بعد، لینکلن شخصاً جواب نامه‌ی او را نوشت. او از نامه‌ی گریس تشکر کرد و نوشت که دختری ندارد و سه پسر دارد. او نوشت که شاید ریش گذاشتن، یک تظاهر بی‌معنا به نظر بیاید. بدل بعدها با لینکلن در مقام رئیس‌جمهور و در حالی که ریش گذاشته‌بود، در سفرش به وستفیلد در سال ۱۸۶۱ ملاقات نمود.
کد خبر: ۷۰۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۷

از رسومات ديگر در اين شهر قبلاً اين بود كه دوهمسايه كه دامدار بودن وقتي دامهاي آنان شروع زاييدن و زمان شيردهي شروع مي شد .مثلاً دو همسايه به نامهاي زهرا و آسيه  با هم شيروره ميكردند
کد خبر: ۶۸۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۴

زباله‌ های تر را در چاه داخل حیاط می‌ریزیم و کود می‌شود و برای درختان حیاط استفاده می‌کنیم
کد خبر: ۵۹۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۵

قیمت مرغ طی روزهای اخیر و با نزدیکی به شب عید در کهگیلویه و بویراحمد بالا رفته است تا دست کوتاه خریداران به پای آن هم نرسد و این در حالی است که تولید و ذخیره مرغ کافی در این استان وجود دارد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش خبرنگار مهر، شب عید نزدیک است و حالا گوشت مرغ دارد خود را به تن گوشت قرمز می زند و قیمتش بالا می رود تا در آستانه ایام نوروز خود را عزیز و دردانه بازار کند. در حالی قیمت مرغ بالا رفته است که هیچ کمبودی در این زمینه در استان وجود ندارد و ویترین مغازه ها پر از مرغ تازه و گرم است. قیمت گوشت مرغ در یک ماه اخیر از کیلویی شش هزار و ۴۰۰ به بیش از هفت هزار رسید و در هفته گذشته از کیلویی هفت هزار و ۴۰۰ تومان به هشت هزار و ۴۰۰ تومان افزایش یافت و البته این قیمت طی روزهای اخیر بارها بالا و پایین شده است. طی سالهای گذشته همیشه مرغ یک پای ثابت موضوعهای مورد بررسی در ستاد تنظیم بازار بوده و به عنوان عضو دائم همیشه در این ستاد حضور داشته با این حال از زمان افزایش قیمت مرغ هنوز این ستاد تشکیل نشده است. افزایش قیمت مرغ در استان تحت تاثیر کلانشهرها رئيس سازمان جهاد كشاورزي كهگيلويه و بويراحمد در این خصوص به خبرنگار مهر گفت: هم اکنون این استان به لحاظ توليد گوشت مرغ، جوجه ‌ريزي و تأمين نهاده‌هاي مورد نياز مرغداري‌ها هيچ مشكلي ندارد ولي نوسانات قيمتي در قيمت گوشت گرم مرغ به علت تبعيت از بازار كلان‌شهرها بوده است. جعفر گوهرگانی افزود: رشد قيمت‌ها گوشت مرغ تابع بازار شهرهاي بزرگ بوده و در اين استان با وجود توليد معمول مرغ در مرغداري‌ها، كشتار روز و توزيع مرغ منجمد قيمت مرغ رشد كرده كه به هيچ عنوان بر اساس مصوبه جهاد كشاورزي يا صنعت و معدن نبوده است. بازار استان با کمبود مرغ مواجه نیست وی از ذخيره كافي مرغ منجمد  براي تأمين نياز اين استان تا پايان فروردين ماه خبر داد و گفت: ۲۷۰ تن مرغ منجمد برای شب عید در استان ذخیره سازی شده است. گوهرگانی بیان داشت: میزان جوجه ریزی مرغداریهای استان در ماه اخیر نیز ۴۸۰ هزار قطعه است که تا پایان اسفند ماه به بازار می آید. وی از تزريق مرغ منجمد ذخیره سازی به بازار براي جبران التهاب وارد شده در قيمت مرغ خبر داد و اظهار داشت: هیچ کمبود مرغی در بازار استان وجود ندارد. توزیع ۲۰۰ تن مرغ منجمد با قیمت ۵۵۰۰ رئيس سازمان جهاد كشاورزي كهگيلويه و بويراحمد بیان کرد: توزيع مرغ منجمد با قيمت پنج هزار و ۵۰۰ تومان و تحويل آن به عاملين توزيع مرغ در بازار برنامه اين سازمان در وضعيت كنوني برای تنظیم بازار مرغ است. وي يادآور شد: ‌مرغ منجمد با كيفيت هر روز از سوي شركت پشتيباني امور دام اين سازمان، به بازار عرضه مي‌شود ولي براي اين شرايط خاص، ۲۰۰ تن ديگر به منظور كنترل بازار و جلوگيري از رشد قيمت‌ها روانه بازار مي‌شود. رئيس سازمان جهاد كشاورزي كهگيلويه و بويراحمد بيان كرد: نگراني مردم كاملا به جا و به حق است ولي نوسانات قيمت مرغ گرم به عهده جهاد كشاورزي نيست و دستگاه‌هاي نظارتي بايد اجازه افزايش غيرقانوني مرغ را به عاملين و فروشندگان ندهند چرا كه هم توليد مرغ به اندازه كافي در اين استان وجود دارد و هم مرغ منجمد با ذخيره مناسب و قيمت پنج‌هزار و ۸۰۰ تومان وارد بازار مي‌شود. وي با بيان اينكه، ذائقه مردم بيشتر به سمت مصرف كشتار روز و مرغ گرم بوده، از مردم و شهروندان خواست تا براي عبور از شرايط موجود و كنترل نوسانات قيمتي، مرغ منجمد را با قيمت مناسب خريداری كنند. گوهرگاني عنوان كرد: در اين استان هيچ محدوديتي براي توليد مرغ وجود ندارد و از طرفي ذخيره مرغ منجمد و گوشت قرمز به اندازه نياز اين استان حتي تا پايان فروردين وجود دارد.  شب عید نزدیک است و تا آمدن این ایام تقاضا برای خرید کالا بیشتر می شود و به تبع آن سودجویی ها نیز افزایش می یابد و لازم است تدابیر ویژه ای برای کنترل و تنظیم بازار این استان اتخاذ شود.
کد خبر: ۵۸۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۹

شرایط محیطی، کوهستانی و اقلیمی کهگیلویه و بویراحمد، این استان را به یکی از زیستگاه های کبک مبدل کرده است .به گزارش آوای دنا به نقل از واحد مرکزی خبر،این گونه که به علت دارا بودن صدایی دلنشین گردشگران و مسافران زیادی را به سمت خود جلب می کند و حتی بسیاری از خوانندگان در سرود های محلی از نام این پرنده استفاده می کنند، اکنون به دلیل از بین رفتن زیستگاه های طبیعی و شکار بیش از حد در حال انقراض است.کبک ظاهر زیبا و آوازی خوش دارد و بیشتر افراد کبک را به علت گوشت لذیذ و مطبوعش شکار می کنند، این پرنده دارای بدنی گرد ، فربه ، دم کوتاه و جثه بسیار بزرگ است و بیشتر در کوهستان های مرتفع زندگی می کند و در زمستان بندرت تا حد رویش درختان پایین می آید.جمعیت کبک دری، روزگاری نه چندان دور در رشته کوه های زاگرس در استان چشمگیر بود به گونه ای که به گفته برخی از روستائیان در زمان های بارش برف این پرندگان به سمت روستاها سرازیر می شدند که بسیاری از آنها را با دست شکار می کردیم اما این روزها حتی پس از 2 تا 3 روز جستجو شاید بتوانیم آنها را در ارتفاعات ببینیم.این پرنده زیبا طی سالهای اخیر براثر شکار بی رویه، خشکسالی و از بین رفتن پوشش گیاهی به تعداد کم دیده شده است به طوریکه بر اساس اظهارات کارشناسان محیط زیست این گونه در معرض خطر انقرض نسل قرار دارد.محمد یار توسلی ساکن روستای راک از توابع شهرستان کهگیلویه می گوید: شکارچیان در سالهای اخیر کنار چشمه های آب کمین می کنند و از آنجا که کبک ها قبل از طلوع آفتاب به محل چشمه برای نوشیدن آب می آیند ، قبل از خوردن آب و سیراب شدن با تفنگ های ساچمه ای نقش بر آب می شوند.وی می افزاید: شکارچیان حتی به زمان تخم‌گذاری و مرحله رشد جوجه ‌های کبک نیز توجه نمی‌کنند و خارج از زمان فصل تخم گذاری، این گونه را شکار می کنند .علی ابوطالبی از دیگر دوستداران محیط زیست با بیان اینکه زمان تخم‌گذاری و رشد جوجه ‌های کبک از ابتدای فرودین شروع می‌شود و تا پایان شهریور ادامه دارد، می گوید: زمان شکار کبک از مهرماه تا پایان اسفند است اما بسیاری از شکاچیان بدون داشتن پروانه اقدام به شکار می‌کنند.وی می افزاید: اکنون شکارچیان علاوه بر شکار کبک در روز ، محل استقرار آن‌ها را شناسایی می کنند و در شب با استفاده از نور چراغ که حرکت این گونه حیوانی کمتر است مباردت به شکار آن‌ها می‌ کنند.وی با تاکید بر اینکه بیشتر شکارچیان کبک در استان افراد بومی و روستاییان هستند، اضافه می کند: اگر محافظت‌های لازم از این گونه انجام نشود طی چند سال آینده دیگر کبکی باقی نخواهد ماند.کارشناس محیط زیست استان می گوید: افزایش جمعیت، بی توجهی مردم به حفظ گونه های ارزشمند حیات وحش، شکار غیرمجاز و بی رویه و مراقبت نکردن به موقع از عواملی است که باعث کاهش چشمگیر جمعیت کبک دری به عنوان یکی از گونه های ارزشمند حیات وحش استان شده است.آقای خدارحمی با بیان اینکه این کاهش جمعیت، لزوم حفاظت از نسل این پرنده ارزشمند را بیش از پیش ضروری کرده است، می افزاید: لزوم برنامه ریزی برای حفظ گونه های موجود و نیز تکثیر نسل این پرنده باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.رئیس محیط زیست شهرستان گچساران عمده دلیل کاهش جمعیت این گوینه را شکار بی رویه می داند و می گوید: با توجه به شرایط زیستگاه کوهستانی کبک دری، آماربرداری از این گونه کمیاب مشکل است به گونه ای که پس از چند روز تلاش توانستیم فقط 40 قطعه را در منطقه حفاظت شده خامی شناسایی کنیم.آقای دیانت نسب می افزاید: اطلاع رسانی به مردم برای شناخت بیشتر کبک ها و حفاظت از آنها از جمله برنامه های این سازمان برای حفاظت از این گونه است.مدیر مزرعه پرورش شهر باشت تنها مزرعه پرورش کبک کهگیلویه و بویراحمد می گوید: ازدیاد شکارچیان و ایجاد راههای دسترسی به مناطق بکر و کوهستانی باعث شکار بی رویه کبک در مناطق حیات وحش شده است .آقای سبز علی می افزاید: بسیاری از گونه های کبک در خطر انقراض قرار گرفته اند بنابراین حمایت ویژه مسئولان از مراکز پرورش و نگهداری کبک و راه اندازی شکارگاه های خصوصی می تواند خطر انقراض را به حداقل برساند.مدیر کل حفاظت محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد هم به برخورد با متخلفان و شکارچیان محیط زیست اشاره می کند و می افزاید: متخلفان زیست محیطی دستگیر و برای برخورد قانونی به مراجع ذی صلاح معرفی می شوند.آقای پورشیرزاد اضافه می کند : یکی از راهکارهای افزایش جمعیت گونه کمیاب کبک دری، برقراری امنیت در مناطق حفاظت شده و جلوگیری از شکار این پرنده است و اکنون طرح مطالعاتی تکثیر ژنتیکی برای افزایش جمعیت و جلوگیری از انقراض نسل این گونه در دست اجراست.وی با اشاره به اینکه حفاظت از محیط زیست نیازمند فرهنگ سازی است، ادامه می دهد : رسانه‌ها به خوبی می توانند درکنار افراد بومی و روستاییان بهترین همیار محیط زیست برای حفاظت از گونه‌های حیوانی باشند اما باید آموزش و آگاهی‌های لازم در خصوص حفاظت آنها و ارزش وجود این حیوانات در طبیعت ارائه شود .بهرحال، با توجه به خطر انقراض نسل این پرنده زیبا و کمیاب، وجود مناطق حفاظت شده و شکار ممنوع، لزوم برنامه ریزی و تلاش جدی تر مسئولان محیط زیست برای افزایش نسل این پرنده کمیاب و نماد حیات وحش استان کهگیلویه و بویراحمد بیش از پیش احساس می شود. جهت مشاهده سایر اخبار یاسوج روی کلمه«اینجا»کلیک کنید.
کد خبر: ۳۳۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۹

آوای دنا-الف احمدی:از خوبی های این دوران ، اگردرخواستی از مردم جنبه عمومی پیدا کند . به آن خواسته هم توجه می شود. استان مازندران به علت وسعت وگستردگی به سمت شرق و غرب ، از استان های مهم شمال کشور بوده است . این واقعیت استان مازندران غیرقابل انکار است. عزیزانی بامواجه بودن با ،واقعیت این گستردگی اعتقاد پیدا کردند . که استانی جدید به نام گلستان تاسیس شود . این خواست مورد توجه قرار گرفت . جنبه عملی پیدا کرد. هرچند جدا شدن، تکه تکه شدن، کوچک شدن، منفعتی برای ساکنین آن نخواهد داشت. آرزو دارم روزی برسد : تمام کسانی که مسیر جدا شدن را پیموده اند . درخواست کنند . مجددا همه مجموعه ها کنار هم جمع شوند . استان متحد ومنسجم، بزرگ را احیا کنند. شاید ما در آن دوران نباشیم. جدا شدن قسمتی از روح، جان استان مازندران نام خود را، گلستان انتخاب کرد. این استان جدید گلستان ، با راهنمایی های بزرگان معنوی، اجرائی و قانون در این مسیر راهی را پیموده است .که می تواند توجه به آن ، راهگشا خوبی برای عرصه زندگی باشد: ایجاد استان جدید به نام گلستان ،هرچند برای مجموعه به هم پیوسته استان مازندران، از نظر عاطفی، انسانی، روحی و روانی سخت و رنج آوربوده است. اما این خواست با بالاترین احترام ، کم ترین تنش مورد اجابت قرار گرفت . تصور ایجاد شد که عزیزانی تصمیم گرفته اند . این مسیر را برای خدمت به ، ولی نعمتان خود تجربه کنند . استان مازندران تا زمانی که زندگی برقرار است متحد و یکپارچه است چرا؟ الف- توجه همه عزیزان را جلب می کنم . به فصل هایی از سال ،که هر سال تکرار می شود .وقتی مسیر جاده تهران به سمت شمال ( مازندران ) از مازندران به سمت مشهد حرکت می کنیم . خط مرزی ایجاد می شود : که یک سمت آن سرسبز ،سمت دیگر آن درخت و گیاهانی وجود ندارد . همین خط مرزی در سمت شرق مازندران، مرز اتصال گلستان جدید ،استان خراسان تکرار می شود. به حکم قانون طبیعت استان مازندران، استان متحد و واحد است. با شروع فصل بهار ، فصل پاییز ،این اتحاد و واحد بودن در مقابل دید، همگان قرار می گیرد .هرچند این مساحت ، در قسمت های مختلف ، دارای نام های متفاوت ،مورد احترام ، به خواست مردم باشد. ب- اجداد، نیاکان، گذشتگان ما، این استان متحد را به دست ما سپرده اند، اتحاد و کنار هم بودن رمز بقا است . کاری کنیم که استان مازندران مال همه کسانی باشد که در محدوده ای زندگی می کنند، که هر سال بهار و پاییز این خطوط مرزی مازندران را تماشایی می کنند .فکر کنیم چرا ؟ استان ها ، تاکنون این مساحت ها را دارا بوده اند. پ- هموطنان و عزیزان ما در استان گلستان توجه دارند . که روزی استان گلستان امروز ، محل تولید طلای سفید (پنبه) بوده است . خریدار این طلای سفید کارخانجات نساجی بهشهر، قائم شهر و... بوده است. یک نیازمندی پیوسته و خوب ، یک رابطه همراه با تکریم و احترام متقابل ، که شرط ادامه آن ، توانمندی دوطرفه بوده است. اکنون که کارخانجات چیت سازی بهشهر، نساجی قائم شهر و... فعال نیست .دیگر کاشت، داشت ، برداشت ، طلای سفید (پنبه) محصول اول استان گلستان نیست. ت- لازم است یادی کنیم . از کسانی که پیگیری نام گذاری این قسمت از استان مازندران به نام استان گلستان بوده اند . عزیزان و بزرگوارانی ، که با اهدای جان خویش ، به همه ی ما اعلام کرده اند . ایجاد استان ( گلستانی ) مد نظر ماست . که به این خطه ظرفیت های جدید اضافه کنیم . به طور مثال فرودگاه هواپیمایی که در استان مازندران وجود داشت .را جا به جا نکرده اند .که به استان گلستان بیاورند .بلکه فرودگاهی جدید به ظرفیت گلستان اضافه کردند . با اهدای جان خویش ،برای ابد الگوی ارائه داده اند . با ایجاد امکانات جدید ، اضافه کردن توانمندی های جدید ، استان گلستان را گلستان ایران و جهان کنیم (منظور نمایندگان کشته شده در حادثه افتتاح فرودگاه گلستان) ث- در عرف مردم مازندران ،سایر نقاط ایران بزرگ باشکوه ،تعیین خطوط مرزی اهمیت خاص و ویژه ای دارد . که از همان کودکی به همه آموزش می دهند . که رعایت این حق ، بسیار ، بسیار ، مهم است. خاطره ای را در ذهن دارم . که بیان آن ممکن است مفید باشد . برای ما تعریف می کردند.: زمانی کره ی زمین ، بین دو برادر ، به نام هابیل و قابیل دو تقسیم می شد. نصف جهان مال قابیل ، نصف دیگر جهان مال ، هابیل بود . در تعیین مرز باهم اختلاف پیدا کردند هر بار که ، این دو برادر باهم ،بر سر این موضوع زورآزمایی می کردند . هابیل حریف قابیل بود. نقل می کنند که قابیل همیشه در این زورآزمایی شکست می خورد حتی زمانی که اسیر قدرت بدنی ، هابیل بود . با پاها به این مرزها می زد . تا مقداری مرز دو قسمت جهان کمی ،به نفع او جابجا شود . در مسیر زندگی این حس وجود دارد .که انسان مالکیت خود را در سطح خاک گسترش دهد . تلاش می کند این محدوده ها بزرگ و بزرگتر شود. در عرف جامعه ما ، روابط بسیار ، بسیار خوبی وجود دارد . برای تعیین حدود ، زمین وملک، اداره ثبت اسناد ، قانون ، بسیار محکم و منسجم وجود دارد . که تفسیر پذیر نیست . در بدنه ی جامعه هم زمانی مشکل تعیین مرز زمین ها و املاک وجود دارد . تمام طرف ها در مکان مورد نظر جمع می شوند . با گفتگو ،همراه با بخشش وسخاوت مشکل طرفین مرز ، را حل می کنند . کاری که قرن ها ، در بدنه ی جامعه وجود دارد و تکرار می شود جالب است. برای تعیین مرز مثلا درختی کاشته می شود . یا سنگی گذاشته می شود . که بعضی از این موارد بیش از نیم قرن سابقه دارد . درخت وسنگ مورد نظر جابجا نشده است. ج- اما عزیزانی که در فکر تعیین خط مرزی ، برای میانکاله بین استان مازندران و استان گلستان هستند . عنایت داشته باشند . میراث هایی از اجداد ، نیاکان و گذشتگان به ما به صورت واحد و یکپارچه با ارث رسیده است. هر وقت بدون دلیل آن میراث را حفظ نکرده ایم .هزینه های سنگینی بر جامعه ، متن مردم وارد شده است . به طور مثال انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور میراث 63 ساله برنامه ریزی کشور شورای پول و اعتبار ، (هر چند در حال احیاء مجدد هستند) و... چه بر سر اقتصاد کشور آورده است. همشهریان گرامی بهشهری ،سال ها با بهترین نحو ممکن ، با کمترین آسیب به محیط زیست میانکاله، از این میراث نگهداری کرده اند . با تعهد وعمل به عرف ، سنت ، قانون خدشه ای به این میراث وارد نکرده اند. با تمام مشکلات اقتصادی ، که دست بر گریبان بوده اند . بدون اجازه قانون کاری را انجام نداده اند . که موجب تهدید میانکاله شود. آیا پاداش نگهداری خوب از میانکاله، گرفتن بخشی از میانکاله از شهرستان بهشهر است . حتی قسمت کوچکی برای تعیین مرز ، گسترش کمی بیشتر ، استان گلستان باشد. کسانی که واحد بودن میانکاله، مسئولیت حفظ و نگهداری میانکاله را ، از مردم بهشهر که دانای این کار هستند بگیرند . مجازات سختی را باید انتظار داشته باشند . که توسط همین خاک ، اب ، باد و نور خورشید ، میانکاله ، نصیب آنان خواهد شد. ورود بدون دانش و تجربه برای نگهداری میانکاله توسط افراد جدید، مجازات کسانی است که حق مردم شهرستان بهشهر را نادیده بگیرند. ح - همسایه های عزیز ، بزرگواران استان گلستان ، در همسایگی دیوار ،به دیوار شما مردم عزیز و شریف شهرستان گلوگاه زندگی میکنند . گردان امام حسین (ع) نماد پیش کسوتی در دوران جهاد و شهادت فرزندان آنان است . دارای قلب های مهربان، طبع بلند ،متعهد برای به دست آوردن روزی برای زندگی از راه درست ، با به جان خریدن خطرات به همه ثابت کرده اند، برای حل مشکلات اقتصادی خود به حق دیگران دست اندازی نمی کنند . مشکل بیکاری فرزندان خویش را با بخشش و سخاوت جان خویش حل می کنند . گواه محکم، سند با اعتبار، بخشش و سخاوت مردم شریف شهرستان گلوگاه برای به دست آوردن روزی از راه درست، مجموعه توانمند دکل بندان است شجاعت گردان امام حسین (ع) در چهره های معصوم پاک مجموعه توانمند دکل بند، مجموعه های اقتصادی فعال مختلف اعم از کارخانه های موجود ، مجموعه های فعال فرهنگی ، بنگاههای اقتصادی ، و..... جریان دارد که در این راه جان های زیادی از فرزندان شهرستان گلوگاه تقدیم بارگاه خداوند بزرگ شده است. مجموعه توانمند دکل بند گلوگاه ده ها، بلکه صدها سختی ها را با گذشتن از جان خویش تحمل می کنند . تا روزی بدست آید که به حق دیگران دست اندازی نشود. مجموعه توانمند دکل بند گلوگاه مجموعه فعال اقتصادی که شجاعت گردان امام حسین (ع) دوران جهاد و شهادت در سیمای آنان تماشایی است. با تلاش همراه با بخشش و سخاوت ،به همه می گویند برای پیشرفت و تعالی کشور باید کار کرد، تلاش کرد، حتی اگر این کوشش و تلاش با سخت ترین موانع همراه باشد. به همه می گویند تمام تلاش های ما را این چنین نظاره گر هستید . آیا وجدانتان رضایت می دهد که حقی از ما فراموش شود. ج- استان گلستان در گذشته و در حال حاضر دارای بزرگان معنوی، قانون گذاری و مسئولین اجرایی و... خوبی بوده است. عزیزانی که رقابت برای خدمت گذاری مردم، ولی نعمتان خویش را به زمان انتخابات محدود کرده اند . بعد از برگزاری انتخابات، این مجموعه فعالیت تعطیل می شود . تا انتخاباتی دیگر پیش رو باشد . همه از مسئولین اجرایی، قانون گذاری، با تکریم و احترام، حمایت می کنند . خدمت بهتری به مردم منطقه صورت می گیرد .عملکردی که می تواند الگوی برای دیگران باشد. خ- ضرب المثلی در جامعه وجود دارد درخت زمانی تنومند وثمرده ، می شود که به طور ثابت و دائم در یک مکان بمدت طو لانی رشد ونمو کند. ثمره و پاداشی که از استمرار و تداوم ادامه حیاط از آن حاصل می شود . بطور مثال: چرا رستوران اکبر جوجه شهرستان گلوگاه مجموعه ای کارآفرین، فعال، سود ده است . شهرت ملی، جهانی پیدا کرده است. چرا تخمه حاج علی تولید کننده (تنقلات، تخمه و...) فعال، کارآفرین دارای شهرت، شهرستانی، استانی و کشوری شده است. مگر نه این که وارثان خوب، با وجدان، این مجموعه ، دیگر مجموعه، اعتبار این نام را حفظ کرده اند . از آن خوب نگهداری کرده اند. سوال می کنم چرا ؟شرکت های تولید کننده انواع لوازمات مورد نیاز زندگی ، یک نام را سال ها وحتی قرن ها عوض نمی کنند . برای چه؟ توسعه و پیشرفت حاصل نخواهد شد .تا زمانی که کسانی اعتماد پیدا کنند که می توانند برای توسعه و پیشرفت مفید باشند . یکی از مواردی که کمک می کند تلاش ها مفید بوده است . داشتن سابقه وآن هم سابقه طولانی مثبت است . پس بیاییم تلاش کنیم که این توانمندی را از خود دور نکنیم . مجموعه ها و فعالیت های صاحب نام را تغییر ندهیم . آن را متحد و منسجم و با نام های مشهور جهانی حذف کنیم . حل مشکلات و معضلات و برآورده کردن امید ها و آرزوها با کارهای متناقض حاصل نخواهد شد. کسانی که مسیر جدایی را با نیت خیرو خوب برای پی گیری و حل مشکلات دنبال می کنند . عنایت داشته باشند در مسیر کمک به این جریان قرار ندارند. یکی از راه های ساده و فراگیر ، حل بسیار از مشکلات، حفظ و نگهداری بسیاری از امور صاحب نام است . که از گذشتگان به ما رسیده است. تجربه ها و نکاتی که گاهی ما حصل سال های عمر نسل های زیادی بوده است. د- چرا مجموعه ها یی به دنبال آن هستند که روستا را شهر و شهر را شهرستان و استان های جدید ایجاد کنند؟ زندگی نعمت های دارد که موجب تداوم دل انگیز آن می شود . یکی از نعمت های بزرگ زندگی وجود نوجوانان و جوانان سال 93 است. اصلی در زندگی وجود دارد . که استادی تدریس این اصل زندگی فعلا در انحصار نوجوانان و جوانان 93 است .این عزیزان برای بدست آوردن خواسته ها و مطالبات خویش از نوجوانان و جوانان سال 57 ، از این اصل زندگی کمک می گیرند . حتما شاهد بوده اید که موضوع ساده و روان را با چه آب و تاب و با چه حرارتی، توضیح می دهند . تا آن موضوع را بزرگ و بزرگتر جلوه دهند (شوخی: این کار نوجوانان و جوانان سال93 همان قانون یک کلاغ وچهل کلاغ است) تا برای نوجوانان و جوانان سال 57 موضوع مورد نظر بزرگ جلوه داده شود . تا با آن موضوع توجه شود . خواسته آنان با همین جلب توجه برآورده می شود. ظاهرا عده ای از هموطنان عزیزمان با کسانی مواجه شده اند . که گاهی اوقات به خواسته ها و مطالبات آنان توجه ای نمی کنند .برای حل مشکل خود ، نوجوانان و جوانان سال 93 را ؛الگوی خود قرار داده اند . مشکلات برطرف، آرزوها و آرمان ها تحقق عملی پیدا کند . آن هم بواسط بزرگ جلوه دادن منطقه و محل سکونت خود. به مبارکی 22 بهمن 57 ، با بخشش و سخاوت ملت بزرگ ایران ، رهبری پیامبر گونه حضرت امام خمینی (ره) ، میراث گرانقدری نزد تک تک همشهریان، هم استانی ها و هموطنان ، به امانت ، قرار داده شده است . میزان رای ملت است. عاملی که هر عده، مجموعه، جمع بی توجه، بی تفاوت را هوشیار می کند . همه توجه ها را خیره می کند. هر عده ای که در میدان خدمتگذاری دچار فراموشی شود . آنگاه نمی تواند نظر همه مردم را متوجه خویش کند . آن وقت دیگر در جایگاه بزرگ معنوی ، اجرائی ،و قانون گذاری ، مسیر زندگی قرار نمی گیرد . نعمتی از نعمات خداوند از او سلب و به فرد دیگر عطاء می شود. هموطنان عزیز : شاید بهتر باشد . به جای اینکه هر روز روستائی را تبدیل به شهر یا شهری را تبدیل به شهرستان یا استانی را تبدیل به چند استان کنیم . که به خواسته های ما توجه شود. کسانی را با رای خود بزرگ کنیم .که بتواند در پی جلب نظر مردم باشند، به همه توجه داشته باشند . دید وسیع و گسترده داشته باشد . ایران بزرگ مملو از چنین انسان های شایسته، مهربان اما گمنام است. شرط درخشش چنین انسان های بزرگ، توجه فرد، فرد ما نسبت به آنان است. کاری آسان، روان،و دست یافتنی. ذ- الگوی جمهوری اسلامی ایران : در متن خود برنامه ها، هدف ها،نهاد ها ، و ... را طراحی کرده است .برای همیشه در مسیر زندگی درک واقعی از خواسته های آرمان، آرزوها و ... ملت بزرگ ایران حاصل شود . یکی از این پیش بینی ها ، هم زمانی گسترش مدیریت اجرایی، شانه به شانه ان شورای اسلامی در کشور است .مکان و جمعی را نخواهید یافت . که از نظر و دید مدیریت میانی کشور+ شوراهای اسلامی کشور(روستا- شهر- شهرستان- استان- کشور) پنهان مانده باشد. تلاش کنیم .در مسیر زندگی ،از این مجموعه های توانمندی بزرگ ،بهره مند باشیم .آن وقت دیگر صدای نیست .که شنیده نشود . کار و خدمتی نیست که پیگیری آن بر زمین بماند. با امید به لطف خداوند بزرگ الف- احمدی
کد خبر: ۳۱۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۲

کوه سفید دارای درختان گلابی و انگور وحشی، زالزالک، انجیر، گیلاس وحشی و گیاهان دارویی و معطری چون چویل، بیلهر، موسیر و کاسنی و ده‌ها نوع دیگر می‌باشد
کد خبر: ۲۸۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۸

در پدیده ای نادر ،در یکی از روستاهای شهرستان آبدانان استان ایلام ، کبوتری با راندن مادر بچه خرگوش ها از نزد کودکانش، برای آنها مادری می کند. در روستای ˈهفت چشمهˈ از توابع آبدانان یک کبوتر ماده لانه بچه خرگوش ها را تصاحب کرده و به جای مادرشان از آنها نگهداری می کند. ˈرضا رضاییˈ صاحبخانه ای که میزبان اجباری این پرنده و بچه خرگوش ها شده است، می گوید: پاییز امسال یک راس خرگوش سفید را برای نگهداری به منزل آورده و در اتاقی پرورش می دادم که پس از گذشت چند ماه، این جاندار شش راس بچه خرگوش سفید زایید. وی افزود: همزمان با این داستان، یک کبوتر وحشی نیز بدون دعوت وارد اتاق خرگوش ها شده و پس از لانه سازی و تخم گذاری تعداد دو جوجه کبوتر سفید رنگ متولد شد که شوربختانه به علت های نامشخصی هر دو بچه این پرنده تلف شدند. این جوان روستایی ادامه داد: پس از تلف شدن بچه کبوترها، در یک اتفاق نادر متوجه شدم که مادر بچه کبوترهای مرده به صورت عدوانی وارد لانه خرگوش های نوزاد شده و پس از اخراج خشونت بار مادر آنها، خود بر فراز این بچه ها پر گشوده و شبانه روز به طور دلسوزانه از این موجودات نگهداری می کند. رضایی اضافه کرد: مادر بخت برگشته بچه خرگوش ها، شب و روز با نگرانی تمام در گوشه اتاق کز کرده و در حسرت نزدیکی به بچه های خود روزگار می گذراند. به گفته میزبان، این کبوتر خشمگین در صورت نزدیکی مادر خرگوش ها برای تغذیه فرزندانش، با خشونت شدید به خرگوش نگون بخت حمله ور می شود و با چنگ و منقار، این مادر محزون را از نوزادان خویش دور می کند. وی یاد آور شد: اکنون، هر روز یک بار کبوتر متجاوز را از لانه خرگوش ها می راند و عملیات شیر دهی و تغذیه نوزادان ششگانه توسط مادر اخراجی آنان اجرا و بلافاصله کبوتر جوجه از دست داده وارد آشیانه آنان شده و با بی رحمی تمام، مادر واقعی را از کنار جگر گوشه های چشم بادامی خود بیرون می راند. رضایی ادامه داد: در حال حاضر رابطه بچه خرگوش ها با دایه مهربان تر از مادر بسیار صمیمی و دیدنی است و در طول روز در زیر پر و بال دایه زورگوی خود، زندگی شیرینی را سپری می کنند! دکتر ˈعسگر درویشیˈ مسوول اداره دامپزشکی شهرستان آبدانان این رخداد را بسیار نادر دانست و گفت: اقدام این پرنده وحشی و سرپرستی تحمیلی بچه خرگوش ها، هیچ گونه علت علمی و ژنتیکی ندارد و شاید از روی عاطفی و احساسی ناشی از فعل و انفعال های روانی این پرنده مغموم باشد. دکتر ˈحمدالله جایروندیˈ روان شناس آبدانانی نیز اظهار کرد: حسن همجواری، تشابه رنگی، حسرت ناشی از مرگ جوجه کبوتران، احساس های درونی و اثرپذیری از محرک های محیطی باعث حرکت منحصر به فرد این پرنده باوفا شده است. ˈفریدون حسینیˈ زیست شناس نیز می گوید: همزیستی حیوانات با هم نوع خود و همچنین پیوند عاطفی بین پرندگان از نظر علمی امکان دارد، اما همزیستی جدی و محبت آمیز بین پرندگان و حیوانات دیگر به این شکل، پیشینه علمی مستند و متقن ندارد. به هر روی، این رخداد بی سابقه که مصداق ضرب المثل ˈدایه مهربانتر از مادرˈ شده است، اکنون در طول روز سبب مراجعه شمار زیادی از مردم آبدانان به ویژه افراد کنجکاو، برای دیدن این روند نادر و دشمنی تجاوزگونه کبوتر سفید با خرگوش بی گناه در روستای هفت چشمه در پنج کیلومتری شمال خاوری شهر آبدانان شده است. آبدانان 60 هزار نفری در 185 کیلومتری شرق شهر ایلام قرار دارد.
کد خبر: ۲۸۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۳

اوای دنا:سایت بولتن نیوز با مطلبی تحت عنوان باز هم بي دقتي يك نماينده مجلس از حجت الاسلام بزرگواری بدلیل مصاحبه با مسیح علی نژاد و همچنین بعضی از مطا لب عنوان شده در این مصاحبه انتقاد نموده است که مشروح این گفتگو و نقد این سایت خبری را عینا منتشر می نماییم. بولتن نیوز: مصاحبه‌  محمد علی بزرگواري با مسيح علي‌نژاد با چه هدفي صورت گرفت؟معلوم نيست چطور و بر چه مبنا و تفكري برخي از سياسيون و مسئولين كشور به خود اجازه مي دهند تا با سايت هاي ضد انقلاب و افراد معاندي كه ضديت آنها با جمهوري اسلامي بسيار آشكار است مصاحبه و گفتگو كنند... متأسفانه گويا سريال مصاحبه‌هاي سياسيون و به‌خصوص نمايندگان مجلس با رسانه‌ها و افراد ضدانقلاب تمامي ندارد و هر روز بايد شاهد مصاحبه يكي از آنها باشيم.معلوم نيست چطور و بر چه مبنا و تفكري برخي از سياسيون و مسئولين كشور به خود اجازه مي دهند تا با سايت هاي ضد انقلاب و افراد معاندي كه ضديت آنها با جمهوري اسلامي بسيار آشكار است مصاحبه و گفتگو كنند.به نظر مي رسد اين امر يا به دليل عدم شناخت مسئولين از رسانه و افراد ضد انقلاب است كه بايد بابت عدم اطلاع و غفلت آنان تأسف خورد و يا به دليل علاقه زياد آنان به مصاحبه و در تيتر اخبار بودن است كه باز هم جاي تأسف به مراتب بيشتري دارد. چرا كه در اين ميان آن موضوعي كه به محاق مي رود "منافع ملي" است. واضح است كه اساسا هدف رسانه‌هاي ضد انقلاب از انجام مصاحبه با مسئولين كشور، در تقابل قرار دادن آنان با مباني انقلاب اسلامي و يا پر رنگ‌كردن اختلافات ميان سياسيون و در رأس آن، اختلاف ميان مجلس و دولت است.در اين ميان كساني چون مسيح علي‌نژاد (ملقب به جوجه اردك زشت)، و نوشابه اميري تا به حال توانسته‌اند بارها با نمايندگان مجلس و برخي از افراد سرشناس ديگر مصاحبه كرده و از آن گفتگو در جهت مطلوب خود كه همانا ضربه زدن به جمهوري اسلامي است استفاده كنند.بولتن نيوز پيش از اين به پيامدهاي منفي مصاحبه با رسانه‌هاي ضدانقلاب اشاره كرده و به سياسيون هشدار داده بود كه از اين پس حتما نسبت به اطلاع‌رساني اين امر مبادرت خواهد ورزيد و به سمع و نظر مردم عزيز ايران خواهد رساند كه كدام مسئولين دست به چنين مصاحبه هايي مي زنند.بر همين اساس، چند روز پيش جناب «حجت الاسلام محمد علي بزرگواري» عضو فراکسيون روحانيون مجلس نيز به گفتگو با مسيح علي نژاد پرداخت كه بلافاصله با بازتاب گسترده در رسانه هاي ضد انقلاب هم مواجه شد.در اين مصاحبه، علي نژاد از آقاي بزرگواري سؤال مي پرسد: "آقاي بزرگواري شما به تازگي به يکي از خبرنگاران پارلماني گفتيد که اگر احمدي نژاد رييس جمهور نمي شد، قطعا دلار قيمتش سه هزار تومان مي شد، مي خواستم ببينم آيا به عنوان يک نماينده مجلس الان در جريان هستيد که دلار خيلي بالاتر از سه هزار تومان است؟" كه وي پاسخ مي دهد: "ديگه وضعيت همين است. ما اين پيش بيني ها را در هر دولتي مي کرديم."علي نژاد مي پرسد: "آقاي بزرگواري فکر مي کنم نمي شود به همين راحتي گفت ما اين پيش بيني ها را در هر دولتي مي کرديم، به هر حال همين پيش بيني هاي غلط باعث شد که آقاي احمدي نژاد رييس جمهور شد، حالا چه کسي بايد پاسخگوي اين وضعيت بحراني باشد؟" كه وي جواب مي دهد: "به هر صورت هر روز دولتي ها بايد به مجلس بيايند شما در رسانه ها مي بينيد که مجلس هر روز درگير است تا دولت در مورد لجام گسيختگي قيمت ها پاسخگو باشد."علي ن‍ژاد كه دقيقا معلوم است با هدف خاصي دست به مصاحبه با بزرگواري زده، سؤالات زير را به ترتيب مي پرسد:علي نژاد: "آقاي احمدي نژاد هم مسوليت لجام گسيختگي قيمت ارز و دلار و اقلام مورد نياز مردم را در نشست مطبوعاتي خود نپذيرفتند، ايشان مجلس را مقصر دانستند به صدا و سيما، سازمان تبليغات، شهرداري، خبرگزاري فارس، قوه قضاييه و تقريبا تمام نهادها را نقد کردند، ارزيابي شما از اين نوع موضع گيري ها چه هست؟"بزرگواري: "به هر حال اين شيوه ي موضع گيري افرادي است که کم مي آورند. افرادي که کم مي آورند توپ را مي اندازند در زمين رقبا."علي نژاد: "آقاي بزرگواري من متوجه منظور شما نمي شوم که توپ را در زمين رقبا انداختن يعني چه. چون آقاي احمدي نژاد نهادهاي زير نظر رهبري را نقد کردند و آقاي خامنه اي هم که قبلا گفته بودند نظر من به نظر احمدي نژاد نزديک است. الان منظورتان از «رقبا» يعني اينکه ديگر نظر آقاي خامنه اي به نظر احمدي نژاد نزديک نيست؟"بزرگواري: "نظر ما بايد به نظر رهبري نزديک باشد، نه نظر رهبري به ما. ما بايد نظرمان را با رهبري هماهنگ کنيم. شايد احمدي نژاد نظرش را از نظر رهبري فاصله داد. بايد از احمدي نژاد سوال کنيد که چرا نظرش را با نظر رهبري هماهنگ نمي کند. نظر رهبري اين نيست که مردم اينطوري در فشار باشند و بازار اينطور لجام گسيخته شود و بانک مرکزي نتواند با مديريتي ضعيف که عرضه ندارد که در برابر خط مشي هايي که بانک مرکزي برايش تعين مي کند از خودش شخصيت نشان دهد تا مردم اذيت نشوند."علي نژاد: "ولي آقاي بزرگواري آيا اين پاسخ شما خودش هم نوعي فرافکني نيست که شما هم توپ را در زمين ديگري مي اندازيد چون شما هم مي گفتيد به خاطر بصيرت رهبري از آقاي احمدي نژاد به عنوان اعضاي جبهه پايداري و نماينده مجلس حمايت مي کرديد ولي الان مي گوييد کابينه احمدي نژاد عرضه ندارد و مقصر است."بزرگواري: "دفاع ما از اشخاص به خاطر عنايت رهبري است و چون رهبري عنايت داشتند ما بر اساس حمايت هاي رهبري از احمدي نژاد حمايت مي کرديم اما الان هم اگر بفهميم ايشان از محور رهبري خارج شده و دارد ايده ديگري را پياده مي کند ما هم با هيچ کس عهد اخوت نبستيم. اگر ايشان بخواهد همان سياست هاي جريان انحرافي که در نهاد رياست جمهوري لانه کرده اند را پياده کند همانطور که جلوي فتنه گران ايستاديم جلوي اين جريان انحراف هم مي ايستيم." علي نژاد: "يعني چه برنامه اي داريد؟"بزرگواري: "راهکارهاي قانوني داريم، اطلاع رساني به مردم مي کنيم. منتها الان صلاح نظام نيست در اين وضعيت اقتصادي و تحريم ها که در حال نبرد اقتصادي با دنياي سلطه هسيتم که رهبري هم صلاح نمي داند که درگيري هاي اينچنيني به وجود آيد اما اگر پاي خودشان را از گليم خودشان درازتر کنند همان ميدان نبردي که با بني صدر و منافقين و ليبرال ها به وجود آوريدم را دوباره براي اين جريان انحرافي هم به وجود مي آوريم."اين مصاحبه همين طور ادامه پيدا مي كند. البته اين امر هم ناگفته نماند كه جداي از برخي اشتباهات آقاي بزرگواري در اين مصاحبه، در كليت آن نكته منفي به چشم نمي خورد. حتي سخن گفتن آقاي بزرگواري از تبعيت محض از رهبر انقلاب تا بدانجا پيش رفت كه عصبانيت جوجه اردك زشت را هم به دنبال داشت. تا جايي كه نتوانست اين عصبانيت خود را بپوشاند و گفت: "آقاي بزرگواري چرا هر سوالي که من مي پرسم شما مي گوييد هر چه «آقا» تصميم بگيرد، مگر در مجلس ما تفکيک قوا نداريم؟" كه وي با اقتدار جواب داد: "ما در اين مملکت تابع رهبري هستيم، قوه مقننه، مجريه، قضاييه و همه دستگاه ها زير نظر رهبري هستند و افراد و کساني که در راس قوا هستند هم بايد همين فکر را بکنند."بنابراين مبرهن است كه از نظر بولتن نيوز، اشتباه اين آقايان در مرتبه اول، پاسخ هايي نيست كه به مصاحبه كننده مي دهند، بلكه نقد بولتن نيوز آن است كه اصلا چرا بايد يك مسئول سياسي در جمهوري اسلامي با رسانه هاي ضد انقلاب و با فرد ضد انقلابي كه امروزه همگان بر ضديت او با جمهوري اسلامي صحه مي گذارند، گفتگو كند؟ آيا بهتر نيست قبل از انجام مصاحبه، بزرگواراني چون آقاي بزرگواري، ابتدا سؤالاتي در مورد اينكه اين گفتگو براي كدام رسانه يا خبرگزاري انجام مي شود، نام كامل شخص مصاحبه كننده چيست، و يا محور اين گفتگو قرار است در مورد چه موضوعاتي باشد و نظير اين، از طرف مقابل پرسيده شود تا خداي نكرده سخنان آنان مورد سوءاستفاده دشمنان انقلاب اسلامي قرار نگيرد؟!
کد خبر: ۱۰۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۱۴

اوای دنا:معاون برنامه‌ریزی استاندار کهگیلویه و بویراحمد، گفت: یکی از مشکلات اساسی برای تامین اقلام مصرفی و از جمله مرغ، مسایل و مشکلات اقتصادی است که موجب شده در یک ماه اخیر با چالشهايي همچون افزایش قیمت مرغ مواجه باشیم.به گزارش اوای دنا به نقل از ایسنا باقرپور" عصر روز گذشته 30 تیرماه در جلسه فوق العاده تنظیم بازار استان، افزود: آماده نبودن زیر ساخت‌ها موجب شده تا عاملان و واسطه‌ها، خوراک تولیدکنندگان دام و طیور را به موقع به مرغداری‌ها نرسانند و موجب بروز چنین مشکلاتی چون گرانی مرغ شده‌اند.همچنین مدیرکل صنعت، معدن و تجارت کهگیلویه و بویراحمد نیز به اقدامات انجام شده به مناسبت ماه مبارک رمضان اشاره كرد و گفت: نمایشگاه طرح ضیافت در سه شهر دهدشت، گچساران و یاسوج در روز اول مردادماه سال‌جاری افتتاح می‌شود."محمد حسین حیدر پور" اظهار کرد: این نمایشگاه 12 اقلام مهم مصرفی مردم را با 20 درصد تخفیف به دست مردم برسانند به طور مثال برنج سهمیه‌ای و از نوع تایلندی کیلویی 650 تومان خریداری و750 تومان به دست مصرف کننده می‌رسد.وی تصریح کرد: قیمت مرغ در یک ماه اخیر روزانه بالا می رود به طوري كه قیمت مرغ به 7500 و حتی 8000 تومان نيز رسیده است.مدیر کل صنعت، معدن و تجارت کهگیلویه و بویراحمد، ادامه داد: وزارت‌خانه 50 هزار تن کنجاله سویا وارد کرده که سهم استان 1300 تن است و تاکنون 750 تن آن توزیع شده و 550 تن آن هنوز توزیع نشده است.حیدرپوراضافه کرد: مرغ در مرغداری‌ها به قیمت 3000 تومان، در کشتارگاه 3400 تومان و در بازار باید کیلویی 4800 تومان به مردم ارائه شود.همچنین "اکبر نیکزاد"، استاندار کهگیلویه و بویراحمد، گفت: برای اولین بار در کشور و استان سه میلیارد و700 میلیون تومان به حمایت از کشاورزی کمک شده که انقلاب بسیار بزرگی در این صنعت محسوب مي‌شود.وی افزود: خروج مرغ زنده و آماده طبخ از استان تا اطلاع ثانوی ممنوع است و ماموران انتظامی آنها را توقیف مي‌كنند.جهان رستمی، مدیر کل تعاون روستایی کهگیلویه و بویراحمد نیز در پاسخ به سوال استاندار که این سه میلیارد و 700 میلیون تومان کمک به صندوق توسعه کشاورزی استان در چه جاهایی هزینه شده است؟ گفت: این میزان براي حمایت از کشاورزی و از اعتبارات دولتی به صورت بلا عوض داده شده و نمونه آن در هیچ استانی نبوده است.وی با بيان اينكه این پول به حساب صندوق حمایت از توسعه ریخته شده است، ادامه داد: از این سه میلیارد و 700 تومان، 550 میلیون تومان به امور عشایر برای خرید جو و علف و 850 میلیون تومان به شبکه روستایی و اتحادیه آن برای خرید گندم و جو و در مجموع 1.3 میلیارد تومان اختصاص داده شده است و 1.2 میلیارد تومان نيز به عنوان بخشی از ضرر باغداران تخصیص داده شده که هنوز در هیچ بخشی اقدام نشده است.همچنین "محمد نعمتی"، معاون جهاد کشاورزی کهگیلویه و بویراحمد نیز گفت: هم اکنون 118 واحد مرغداری در استان وجود دارد که به دلیل عدم زیر ساخت‌ها باید 750 هزار تن مرغ آماه طبخ وارد کنیم تا بتواند پاسخگوي استان باشد.وی با بیان اینکه به 50 واحد مرغداری در استان پول پرداخت کرده‌اند، اضافه كرد: اما هنوز به آنها کنجاله داده نشده در حالی که رییس اداره صنعت و معدن و تجارت در همین جلسه گفت كه به همه مرغ‌داري‌ها کنجاله داده شده است.همچنین "عباس علی موسوی"، رییس اتحادیه مرغداران کهگیلویه و بویراحمد نیز گفت: این اتحادیه در سال‌های گذشته تجربه خوبی داشته وعملكرد موفقیت‌آمیزي داشته است و اگر توزیع خوراک ازطريق این اتحادیه ارائه شود، موفق خواهیم بود.وي با بیان اینکه عواملی چون گرانی سویا‌، قیمت جوجه و عوامل دیگر در گرانی مرغ تاثیر داشته است، گفت: علت اصلی آن است که نظارت از طریق دولت صورت نمی‌گیرد و با توجه به سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی در این صنعت کاری انجام نگرفته است و سال گذشته حدود 70 درصد مرغداری‌ها فعال بوده و اکنون به 20 درصد رسیده که این خود یک ضعف است.موسوي اضافه کرد: اگر یارانه سویا بخواهد به تولید کننده داده شود چرا به کشتارگاه داده شده است درحاليكه اگر این كار به اداره جهاد داده شود با توجه به تعامل خوبی که با اتحادیه مرغداران دارند به آنها همکاری خوبی خواهد داشت.
کد خبر: ۸۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۳۱

اوای دنا-امیدوار تابش :فرهنگ عامیانه بخشی از فرهنگ توده مردم است که تخیل ، احساس ، آرزو و اندیشه ها ی گوناگون را از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده و دگرگونی معیارهای زیبا شناسی و اخلاقی هر دوره از زندگی یک قوم را آشکار می کند . علاقه روستائیان به حفظ سنت ها و اقتضای شیوه ی زندگی آنها با طبیعت باعث افزایش تخیل آنهاست . فرهنگ عامیانه و فولکلور مجموعه ای از دانش ها و باورها و رفتارها گروهی است که با موازین علمی و منطقی جامعه انطباق ندارد و اجرای آنها برحسب عادت ، تقلید و همچشمی و سرگرمی است . این دانشی ها عبارتند از آداب و رسوم ، تولد ، مرگ ، ازدواج ، و نحوه زندگی ، کشاورزی ، جشن ها ، پیشگوئی ها ، خرافات ، طبایت ها ، بازی ها ، آوازها ، قصه ها ، و سایر آداب و اعتقادات که بیانگر چگونگی تفکر و نحوه ی زندگی مردم در طول اعصار مختلف است . مردم شهر لنده هم دارای اداب و سنن خاصی بوده که تصمیم گرفته ام گوشه ای از آنها را جمع آوری و در قالب کتابچه ای تهیه که اولین بخش آن را با توجه به زیباییهای آنها و نیم نگاهی به خاطرات بزرگترها تقدیم به همه هموطنان و لر زبانان میکنم :كم باراني :درشهرلنده قبلاًرسم براين بود كه وقتي سالي كم باران بود عده اي ازمردم جمع مي شدندواين شعرها را مي خواندند :يالا يالاباروني(1) سيِمُسّوون ،سيِمُسّوون اورّ بيا وآسمون (2)،سرِگاه هونِ رئيس ياخدابارون ِبريسِ(3) ،ّيه مُس ِجهي داشتُم ّسرِِ تِلي كاشتُم يا خدابزن بارون سي  ِدلِ عيال دارون(4) ،ّمشكِ وملارّ اُوبُ كاي فتح لانّ خُوبُو(5)،ايمانيم هفت  ِبرارون اوّميِم ّودينِ بارون (6)وجلو خانه ها جمع مي شدند واين اشعار رامي خواندند تا صاحب خانه هابه آنها مقداري آرد مي دادندواين افراد سروروي خود را مي پوشيدند تا شناخته نشوند زيرا رسم براين بود كه به حالت ناشناس بيايند .بعداًدرخانه اي جمع مي شدند واين آردها براي خميركردندآاماده ميكردند وقتي كه آنها را خمير ميكردند وسنگ ريزه درآن خمير قرارمي دادند وخميررا پهن ميكردند كه به آن گرده(1) مي گفتند وآن رازيرخاكستر آتش قرارمي دادند هروقت گرده پخته مي شد آن رااززيرخاكستر بيرون مي آوردند وبين افراد تقسيم مي كردند درسهميه هركس سنگ ريزه بود همه گروه اورا مي گرفتند وبه طرف قنات يا استخر وياجويبارورودخانه مي بردند تا كسي ضمانت اورا ازيك روز تا يك هفته برعهده مي گرفت اگردراين مدت باران مي باريد ديگر ارافتادن در آب معاف مي شد ولي اگر باران نمي باريد اورا به آب مي انداختند ولي از جاييكه اعتقاد مردم خوب بود قبل اتمام موعد معين باران شروع به باريدن ميكرد .1-اي خداوند ،اي خداوند تورحمي به حال بندگانت كن وباران رحمتت راببار .2-اي امامزاده سيد محمد حسين ،سيد محمد حسين ما ازتو مي خوهيم كه توازخدابخواهي تا ابرها رابراي بارندگي در آسمان بياورد .              3-سرگاوخانه رئيس  وبزرگ اين محل مي باشد بصورت گروگان است خدايا توبخاطر رهاي اين سرگاو باران رحمت راازآسمان ببار. -خدايا يك مشت جوداشتم وآنها راسرتپه بلندي كاشتم براي فرزندانم وجايي كاشتم كه امكان آبياري دستي آنها را نيست خدايا تو براي مردم كه عيا ل وروزي خورا ن تو هستند شروع به باريدن بار ان كن .5-مشك وملار را چون قايد فتح اله ديشب تا به سحر دعا براي بارندگي ميكرد وآنچنان ايشان گرم خواب شدن وباران باريده تا مشك وملار راآب برده وقايد فتح اله ازخواب بيدار نشده است.6-ماهفت برادران اي خدا بسوي توآمديم ودست دعا به درگاهت درازمي كنيم وازشما مي خواهيم باران رحمتت را بسوي ما بندگانت ببار .1-گرده :خمير را بصورت نا ن كيكي پهن مي كنند ودرزيرخاكستري كه بالاي آن آتش باشد قرارمي دهند ملار:وسيله بود كه ازسه تا چوب يك متر ونيم به هم بسته مي شدند ومشك حاوي ماست را به آن مي بستند وماست را به دوغ وكره تيديل ميكردند.اگرزماني باران مي زد ودرهنگام كسي فوت مي كرد وبعد از فوت آن شخص دچار بي باراني مي شدند مي رفتند مقداري ازگل قبرفرد مرده را مي آوردند ودرآب مي ريختند تا باران ببارد چون معتقد بودند ميت اين مرده باران رابرده وخاك قبرش همراه آب وارددريا مي شود ودريا بخار مي شود وابردرست مي شود دوباره باران مي بارد كه وقتي اينكار را مي كردندباران هم شروع به باراندگي مي كرد واگرباران زياد مي زد عروسك درست مي كردند وبه آب روان مي انداختند تابارندگي تمام شود .تمام شدن ماه صفر  ورسیدن ماه ربیع الاول : قبلاًدرشهر لنده وقتي ماه صفر تمام مي شد دسته چوب برميداشتند وآنهارا آتش مي زدند وقتي وارد خانه مي شدندمي گفتند مولي به تو وبيرون مي رفتند مي گفتند صّفّرّك به در .چون اعتقاد داشتند كه پيامبرقرموده:هروقت ماه صفرتمام شده ياييد ازمن مژدگاني بگيريد .معتقد بودند كه هزار بلا درسال وجوددارد كه يكي ازاين بلاها دريازده ماه سال است ونصدونودونه بلاي ديگر درماه صفر مي باشد به همين خاطر وقتي وارد خانه مي شدند يعني مي گفتند ماه مولي يعني ربيع الاول  وارد شو ووقتي بيرون مي رفتند مي گفتند ماه صفر كه پرازبلا هستي بيرون برو .       شيروره : ازرسومات ديگر دراين شهر قبلاًاين بود كه دوهمسايه كه دامدار بودن وقتي دامهاي آنان شروع زاييد ن وزمان شيردهي شروع مي شد .مثلاًدوهمسايه به نامهاي زهراوآسيه  باهم شيروره ميكردند يعني زهرا به مدت يك ماه شروع به دادن شير به آسيه  ميكرد وهروقت شير رامي دادزهرا با نكار(1) آن شيرهارا اندازه مي كرد ودرپايان ماه كه  نوبت آسيه  مي شد كه زهرا كه شير بدهكار آسيه بودبايد  شيرهاي بدهكاري خودرا تحويل آسيه  دهد زهرا هرقت شير مي بردوبه آسيه مي داد با نكارهاي كه قبلا آسيه ًطلبكار بوده اندازه ميگرفت وبه آسيه مي دادوآسيه هرنكار كه درعوض آن شير ميگرفت آن را مي شكست تاتمام نكارهاي طلبكاري خود را ميگرفت زهرا دوباره شير مي دادوبراي خودش كه طلبكار مي شد با نكار اندازه ميگرفت تاده الي پانزده روز دوباره شير را تحويل زهرا مي داد وبه تعداد نكارها شير ميگرفت وتا پايان زمان شيردهي گوسفندان اين رسم معامله  بين زهراو آسيه ادامه داشت .مي گفتند نكاردون پسين ازنكاردون صبح كوتاهتراست 1-نكار:چوبي بود به اين شكل y كه واحد وپيمانه اندازگيري در شير وره بود شيروره :يعني معامله شير بين دودامدار براي استفاده بيشتر از محصولات لبني  پسين :بعدازظهريا عصري               دون :قسمت يانصف روز الف:يعني نكار قسمت عصرچون گوسفندهارا صبح دوشيدن ازنكار قسمت صبح كوهتاتراست .ازدواج : قبلاًهركس دختر هركس رابراي ازدواج باپسرش مي خواست اصلاًپسر ودختر حق اظهارنظر نداشتند وانتخاب با پدران، دختر وپسر بوده كه يابصورت ناف برون بوده كه دراين روش وقتي دختري به دنيا مي آمد پدر پسر ويا مادر پسر هنگاميكه ناف آن طفل دختر را مي بريدند مي گفتند كه اين دختر مال پسر ماست وقتي اين دختر بزرگ مي شد بعنوان نامزد اين پسر بوده فقط اينكه اگر اختلافي بين خانواده ها بوجود می آمد  تا اين ازدواج به هم بخوردي .طريق ديگر اين  بوده كه پدرپسرازپدردختر،دخترش رابراي پسرش  خواستگاري مي كردومي گفت مثلاًنام پدردخترهوشنگ بودمي گفت آقاي  هوشنگ مي خواهم اگر قسمت خداباشد پسرم رابه فرزندي قبولي كني تابعنوان پسري ازپسرانت باشد ودركارها به ياريت بشتابد  وپدردختر بصورت آني جواب نمي دادومي آمد با اهل خانه زن وپسرانش مشورت ميكرد بعداًازدائي تاعموعمه خاله وپسرخاله با همه صحبت مي كرد ونظر خواهي مي شد وقتي همه جواب مثبت مي دادند جواب را خانواده  پسر مي دادواززماني كه جواب به آنها داد تازمان وروز وحتي فقط شب عروسي ،عروس وداماد ازنزديك باهمديگر ارتباط داشتندوالي رسم نبود تاقبل از عروسي با همديگر ارتباط داشته باشند واگرداماد به خانه نامزدش مي رفت نامزد يادرخانه پنهان مي شد ويااز خانه به خانه يكي ازبستگانش مي رفت .وهنگام برگزاري مراسم عروسي  داماد نزد اقوامان مي رفت ويوزي مي گرفت.يوزي: مقدار كمك مالي ياجنسي بوده كه به داماد مي دادند .قواي هالو :يعني درآن زمان رسم بوده كه گاو،اسب ،بزوگوسفند،قاطر،ويا فرش ويا تفنگ بعنوان قوا يه دائي دختر مي دادند ومي گفتند قوا،بهاء دارد بايد دائي دختر دربرابراين قوا وسيله يا وسايلي يه خواهرزاده خود اهداءمي كردي .وبايد داماد دراختيار خانه پدرزن بودي براي كارهاي خانگي مثل ساختن خانه شخم زدن كشاوزي وغير ه كمكشان مي كرد بطوري كه چون داماد زياد كارمي كرد مي گفتند اگر خرنداري داماد بگير. ولي خانه پدر زن آنقدر داماد رادوست مي داشتند كه هرچه مي خوردند يا داشتند بخورند سهميه داما دويژه بوده .وبه داماد مي گفتند برو «خّسي تّپّنّك بخور» :خّسي يعني :مادرزن  ،يعني برو آنچه را مادرزنت برايت برداشته وپنهان كرده برو وآن رابخور .وقتي پدر دختر بله را مي گفت پدر داماد زُون گِشون مي داد :يعني گاوي ياگوسفندي ياپول بعنوان زبان گشاده به دختر مي دادند ومادر دختر بعد ازكدخدايي :يعني اقوامان داماد مي آمدند مهريه وحق شيركه به آن شير بها مي گويند، مشخص مي كردند شروع به خريدن وسايل مرسوم آن زمان براي دخترش ميكرد ومقداري جوراب دستمال وروسري وپيراهن مي خريدند وهروقت دختر به خانه داماد مي بردند تحت عنوان رسه يعني هديه به اقوامان دختروداماد مي دادند .وروزي كه عروس را مي خواستن ببرند آرايشگر محلي مي آوردند وعروس را به رسم رايج كه آن زمان مرسوم مي كرد وبه رسم آن زمان آراسته مي شد وشبي كه دختر ازخانه پدر مي خواستند به خانه شوهر ببرند پسرعموي دختركه  نابالغ بود وچون مي گفتند محرم بوددرخانه پدردختر آرايش مي كردند ودامادرا هم آرايشگر مرد به حمام مي برد واورا حمام است  با پارچه اي كه درآن چند سكه پول وچند حبه قند مي گذاشتندوبه  كمردختر مي بست ومي گفتند اين كار به سبب مباركي مي باشد يعني دختر براي انجام وظايف درخانه جديد وبراي مقابله با مشكلات كمربسته وآماده مي باشد وقند يعني مزه زندگي مشتركي  چون قند شيرين باشد وعلت بستن به كمر توسط پسرعمو يعني پسرعمو مي گويد درزندگي ومشكلات آن چون كوه پشت سرت هستم وتا مراداري جاي هيچ نگراني برايت نيست  .وقتي عروس راازخانه پدر بسوي خانه شوهر ومي  آوردند تا به درخانه شوهر مي رسيد مي گفتند دم هونه گِرونيش چِنِ :يعني هديه مي خواهيم تاعروس وارد خانه شود كه پدرشوهرقول هديه ياپولي نقدي مي دادوعروس راوارد خانه مي كردند وهنگام ورود گوسفندي را مي كشتند بعنوا ن خونروش يعني باريختن  اين خون  قضا وبلاي براي زن شوهر اتفاق نيفتد.وازروزاول زندگي تا يك هفته غذاي عروس وداماد برعهده خانه عروس بوده بعد يك هفته دختر را به خانه پدرش مي بردند كه به واطلبيدن مشهور بوده بعدازاتمام حداقل يك روز ياحداكثر يك هفته مادرياخواهر ياخاله وياعمه داماد مي رفتند عروس رابه خانه شوهر مي آوردند بعداًآنچه ا زبرنج وگوشت وخوراكيهاي كه به خانه عروس داده بودند اضافه  بودند به خانه داماد همراه با مقداري وسيله هنگام واطلبون هم همان پس پرده دختر بود بعدازيك هفته   به دختر مي دادند .ودرهنگام زندگي مشتركي باپدر شوهر ومادر شوهر زن ومرد استقلالي دراستفاده وتصرف اموال نداشتند ومادر شوهر بصورت ارباب رعيتي با زن پسررفتار ميكرده كه قدما نقل مي كنند كه مي گويند حتي اگر فرزندكوچكي داشتند كه درگهواره هنگام گريه فرزند وشيردادن به آن كاملاًعروسها مختار نبودند ومي گفتند كه اتفاق مي افتاد كه شايد طفلي ازصبح تاعصر شايد يك بار ازگهواره درآورده مي شد وحتي درخوردن موادغذايي هم بصورت جيره بندي به شوهرتحت هيچ عنواني نمي توانست آشكارادردعواها في مابين مادر وهمسرازهمسرش دفاع كند زيرا اگرآشكارادفاع ميكرد مادرمي گفت مادروهمسررفتن به ديوان همسرسرافراز آمد مادر پشيمان ،ويا مي گفت شبگو روزگورا آنه غذامي دادند ومي گفتند هرچه گفتيم بايد پسر وعروس بدون چون چرا عمل كنند كه اين رسم مختص به لنده تنها نبود بلكه درتمام نقاط كهگيلويه رايج بوده است دليل اين بوده كه خودمادر شوهرها فبلاًبه همين سيستم حاكميت گرفتار بودند وعقده اي بودند ومي خواستند به اين روش عقده خودراخالي كنند.ودراين شرايط برد يعني زن وشوهرشب كه مي شود زن برعليه من مادر باشوهر صحبت مي كند وپسرم رابرعليه من تحريك كي كند .وزن بيچاره مي گفت ّخسي ايز ّنُم كه پُرخورم ميره ايزّ نُم كه لاغّرُم ،يعني :مادرشوهرمراكتك كاري مي كند ومي گويد كه شما زيادغذا مي خوري وپرخوري مي كني وشوهرمراكتك مي زند ومي گويد شما چون كم غذا مي خورد مرتب لاغر مي شويد.  يعني زن بدبخت رانه شوهر ونه مادر شوهر درك نمي كنند .عروس درمدت 40روز ازرفتن به مراسمات عزاداري منع ميكردند چون مي گفتند اگر به قبرستان بروي ممكن است چله مرده تورا بگيرد وموجب نازايي  توشود .افتادن دندانهاي شيري : وقتي بچه ها به سن هفت سالگي مي رسيدند ودندانهاي آنها شروع به افتادن مي كرد به بچه ها مي گفتند كه دندانهاي خود را درگيگاه بگذاريد وبگوييد.گيگاه دِندون حلواخّروّت دام دندون ريگ كوز وّم بِرِ چون اعتقاد داشتند دندانهاي شيري مقاومت ندارند وبايد دندانهاي كه بجاي آنها روييده مي شوند بايد دندانهاي محكمي باشند .گيگاه :يعني كودگاو *يعني اي كودگاو من دندان شيري كه فقط قدرت جويدن خرما وحلواراداشت به تودادم وازتومي خواهم دنداني به من بدهيد كه توانايي جويدن سنگريزه راداشته باشد .خوابيدن مرغ روي تخم ها : براي خوابيدن مرغ روي تخمها به اين شكل بوده كه اگر مرغي بعد مدتي تخم گذاري براي مدت از تخم گذاشتن خودداري مي كرد مي گفتند كه: مُرگِ كِرُك است وبراي اينكه ازكِرُكي سرد بشه يا مرغ چندين مرتبه درآب سرد حمام مي كردند ويا ازپرمرغ مي كندند وازسوراخهاي بيني مرغ رد مي كردند تا ازكِرُكي سرد بشه .راه مشخص کردن تعداد تخم مرغ وروش تبدیل تخم به جوجه :براي مشخص  كردن تعدادتخم هاي كه آينده مي گذارد پرهاي دم آن مرغك را مي چيدند وآنها را مي شمردند هرچند دانه بودند تعدادتخمهاي آينده اش مشخص مي شد كه اين برايشان به تجربه رسيده بود .وقتي مرغ شروع به تخم گذاري مي كرد اولين مرحله ازتخمگذاري رابراي تبديل جوجه مناسب           نمي دانستند چون مي گفتند اين تخمها تخم مرغ نوجواني مرغ مي باشد وتخمهاي مرحله دوم به بعدرا جمع آوري مي كردند تابقول خودشان مرغ كرك شود چند روزي ازكركي آن بگذرد تاكركي آن گرم شود بعداًدرقوطي ياجعبه ياكارتن مقداري كاه مي ريختند وپارچه ياگوني مي گذاشتند تخمها داخل جايگاه قرارمي دادند ومرغ راروي تخمه مي خوابندند تا بيست روزودراين مدت 24ساعتي يكبار مرغ رابراي مدت نيم الي يك ساعت براي تفريح وغذاخوردن وآب آشياميدن ومدفوع كردن آزاد مي كردند وجالب اين بود كه اگر مرغي ازگرسنگي تخم خود را مي خورد نوك منقارش مي سوختند ومي گفتند كرم غله خّر دي رُم مُرِگِ تيلّ خّر نّيرُم،  يعني كرمي كه غلات گندم وجو رابخورد ديدم ولي مرغي كه جوجه خود را بخورد نديدم وقتي شبهاي باراني كه رعدوبرق بود وآسمان غرش مي كرد باوسيله به آن كارتن يا قوطي ويا جعبه مي زدند ومي گفتند كربوي گنگ بوي لال بوي نّشنِفي :يعني اي جوجه هاي كه درون تخم مرغ هستي شما كروگنگ ولال باشيد اين صداي رعدوبرق وغرش آسمان رانشنويد . چو ن اعتقاد داشتند صداي غرش آسمان موجب هلاك جوجه ها دردرون تخم مرغ مي شود .  وقتي جوجه ازتخم بيرن مي آمدند تا يك هفته غذاي آنها پركونه پود وتا 40روز هيچ زن ودختري حق نداشت فوراٌبعد ازسرشستن به ديدار جوجه هاي كوچك مرغ بياييد چون معتقد بودند اگر كسي سرش شسته باشد وبه تماشاي جوجه بيايد تمام جوجه ها مي ميرند چون اين مسئله برايشان به تجربه رسيده بود ودراين مدت هم زياد احتياط كردند   .كِرُك :به مدت زماني كه مرغ تخم نمي گذارد مي گويند .ديرُم :ديدن     نّيرُم :نديدن       خّر:خوردن     نرفتن  مرغ يا جوجه   به آغل گوسفندان : چون معتقد بودند رفتن طيور خانگي به آغل گوسفندان موجب  بيماري انگلي پوستي به نان شِشِكّ مي شود .ششِِكّ:شپش دامي كه مختص بزوگوسفندوبزغاله وبره مي باشد .پيش بيني بارندگي : درخصوص پيش بيني بارندگي قدما معتقد بودن اگر تابستان بادهاي هفت روزه كه معروف به باد چپ بودن اگر اين بادها درمدت اين هفت روز درسال    مي وزيدند مي گفتند امسا ل وضعيت بارش وبارندگي خوب است ولي اگر باد ها نمي وزيدند مي گفتند كه اوضاع بارش درسالي كه درپيش داريم خوب نيست . واگر شبهاماه حلقه اي دور خود مي زد ودردرون حلقه ستاره زياد بوده مي گفتند سال امسالي خشكسالي است چون اطراف ماه خوشه وّرچين زياد است خوشه ورچين به كساني مي گفتند كه هنگام دروجووگندم پشت سركشاورزان خوشه هاي ازگندم وجوي كه مي افتاد آنها رمي داشتند .ولي اگر درحلقه اي كه دراطراف ماه بود   ستاره ديده نمي شد مي گفند امسال سالي پربارش است مردم سيرهستند كسي دنبال برچيدن خوشه نيست  .صداي روباه درشب و خاموش صداي شغالهادرشب : قدما درلنده مردم معتقد بودند كه اگر شب روباه ازقسمت شمال به طرف مغرب زوزه مي كشيدو مي آمد كه بقول خودشان شمال نقطعه اي بنام بّنگّرودون ودر قسمت مغرب قناتي بود كه محل آب شرب وغسل دادن ميتها بود مي گفتند كه اگر ازقسمت بّنگّرودون صداكند بطرف پايين بيانگر فوتي كسي اراهالي اين شهر مي باشد وهنگام زوزه كشيده برهمه ايجاب مي كرد كه بگويند وّخيراوميِ وخيربِرّ يعني اي روبا ه انشاءالله آمدن ورفتن همراه با خير وخوشي براي اهل اين محل باشد .وازديگر اعتقادات اين بود هنگام تقسيم جو يا گندم درون خرمن مي گفتند بايد اين تقسيم شب باشد تا روبا ه بياييد وزوزه بكشد چون همراه بايان زوزه كشيدن خير وبركت براي اين خرمن مي باشد . ازديگر اعتقادات اين منطقه اين بوده كه وقتي شب صداي شغالها آزاردهنده بود مي گفتند وقتي شغالي شروع به زوزه كشيدن كرده كفشهاي خودراوارونه كنيد صداي شغالها قطع مي شود كه اين براي مردم حال حاضر هم به تجربه رسيده است .مسافرت وخواب بدبودن ستاره براي انجام كارها  : ازاعتقاات ديگر اين محل اين بوده كه براي شروع هركاري يا مسافرتي ويا رفتن به خانه جديد ويا تابستان شروع مي شد مي خواستند بيرون بخوابند ويا دراتمام تابستان كه مي خواستند داخل بخوابند به ملا يا تقويم دان آن منطقه رجوع مي كردند ومي گفتند براي بگو كه ستاره دركدام طرف مي باشد چون اين اعتقاد راداشتند كه مي گفتند :*روز روزِ خدايّه پُرس کن  ببين ستاره كجايّه *قّرّ بّس قِطارّ ّبس زيرّ بي زِنارّ وّش گِرُم سفرمزن ري وري ستاره * درست روز مخصوص خدامي باشد اماپرس ببين ستاره دركدام طرف مي باشد *شخصي درجنگ كشته شده دليلش را مسافرت روبروي ستاره مي دانستند كه اين شعرفوق راگفته بودند ومعني شعر اين است قطاروزناره رابه قدرابست به ايشان گفتم كه روبروي ستاره مسافرت نكن .آداب  ورسوم مردم لنده درخصوص دهه محرم وعاشورا : ازديگر اعتقادات اين مردم اين بوده كه شبهاي محرم دردستجات زياد به سينه زني وزنجير زني مشغول بودن تا شبهاي تاسوعا وعاشورا دراين دوشب بعد اتمام سينه زني به دوسته تقسيم مي شدند وتا نزديك صبح اين اشعار را مي دادند امشب تاسوعاست  يامحمدامحشركبراست يامحمدا ،ولي درشب عاشورا مي گفتند امشبي را شه دين درحّرّمّت ميمانست مكن اي  صبح طلوع مكن اي  صبح طلوع ،                                   فرداحسين سّرمي دهد عباس واكبرمي دهد ،زينب اسيرمي ورد واي زبي برادري ،فردا حسين بي یاورست فرزند زهرا بي سراست ،اي فاطمه مينا د ُرنگ حسن كشتن مِنِ جنگ ،گِلي را كه حسين بو مي كرد شمر باچكمه لگد كوب        مي كرد .اين مراسم ادامه داشت تاپاسي ازشب صيح عاشورا بعد مراسم سينه زني وزنجيرزني بعد ظهر عاشورا مراسم تعزيه را انجام مي دادند صحنه كربلا را نزديك به واقعيت به تئاترنشان می دادند وبعد از مراسم تعزيه به خيمه ها حمله ورمي شدند وخيمه ها را آتش مي زدند ومي گفتند آتش زديم به خيمه گاه کشته شدن آل عبا بعداٌاسيران را مي گرفتند ومي بردند شب آنها به خرابهاي شام مي آوردند ومرسم شام غريبان رابرپامي كردند وحتي هنگام اربعين مراسم برگرداندسرامام حسين ار شام به كربلا را به نمايش درمي آوردند .اعتقادبعضي طايفه ها به ناميمون بودن روز چهارشنبه : ازديگر اعتقادات اين شهر طايفه بنام تيله كوئي هستند كه اينا ن معتقد هستند روز چهارشنبه روز ناميموني براي اين گروه مي باشد پس اين طايفه درروزچهارشنبه هيچ اموري كه بر مبناي ساخت وساز عروسي مسافرت خريد فروش شروع بكار جديد انجام نمي دهند چون براي خود وپيشينيان آنها تجربه شده كه انجام اين كارها برايشن ناميمون بوده است .طايفه درروستاي مونه هم شبيه به اين طايفه روز دوشنبه برايشان نحس وناميمون است كه اينها دراين روز دست به هيچيك از كارهاي كه درمتن فوق براي تيله كوئيهاست  هم انجام نمي دهند .درخصوص اعتقادات مردم در تحويل سال نو: مردم اين منطقه اعتقاد داشتند وقتي سال نو تحويل شود درهمان ساعت تحويل سال و دو ستاره به نامهاي زهرا ومشتري يكديگر راملاقات مي كنند وهركسي موفق به   ديدن اين صحنه ملاقات اين دوستاره شود هرآرزوي دردل داشته باشد وازخدا بخواهد برآورده مي شود .بطوري كه مي گفتند پيرزني بدون دندان دلش مي خواست پرآغلش ميش باشد وقت ديدن اين دوستاره ،  مي خواست بگويد  خدايا فردا آغلم پراز ميش باشد اشتباهي گفت فرداپرآغلش  ميخ باشد صبح متوجه شده كه آغل گوسفندانش پراز ميخ مي باشد .واين شعر رادرمورد اين ملاقات درساعت تحويل سال نومي گفتند رفيقي مون چِ خّشِ وُ ديري مون گِرونِ چي زهرا وُ مشتري سالي بينِ مون :يعني دوستي ورفقاقت ما آنقدر شيرين ودلچسب است كه مثل زهرا ومشتري وعده ملاقات وديدار ما هرسالي يكبار مي باشد سقوط شهاب سنگ درشب درزمان قدین درشهر لنده معتقد بودند که اگر  شب شهاب سنگي ازآسمان سقوط مي كرد ودرآسمان به هرجهتي  كشيده  مي شد مي گفتند اين به معني  است كه بزرگي يا شاهي از آن كشور يا آ ن منطقه  ای که ستاره کشیده می شد فوت مي كن د .درخصوص فصل زمستان:مردم معتقد هستند كه فصل زمستان شامل چله بزرگ وكوچك وبهار هستند .به اين شكل كه ازاول ديماه تادهم بهمن ماه را جيه بزرگ مي دانند يعني چون چهل روز است به آن چله گپو يا چله بزرگو مي گويند وازيازده هم بهمن تاآخر بهمن راجزچله كوچك مي دانند چون ازشروع چله كوچك هواسردمي شود اعتقاد دارند كه چله كوچكه به چله بزرگه مي گويد اي پيرهُر،هِروتونّتّرِسي دالو وپيرمرد را سركِچِك چاله بنشوني وجّوونّ كاري كني كه جِلِ گاوخُش بدوزه.                                                                يعني اي پيرازكارافتاد شما اين هنر رانداشتي كه كاري كني تاپيرزن وپيرمرد ازشدت سرما روي سنگهاي دور بخاري هيزم سوز بنشينند وجوانان ازسردي لباس محكمي كه درزمستان باآن   بد ن گاوهارا مي پوشانند بدور خود بدوزند دالو:پيرزن    جل :لباس مخصوص گاو      كچك :سنگهاي كه بعنوان سه پايه ازآنهابراي پختن غذااستفاده مي كردند       وخش :به خودش       چاله :بخاري هيزم سوز قبلي كه دروسط خانه بودند     ومعتقد بودند وهستند  كه از11بهمن تا20بهمن را اززمستان وبقيه راازبهار        مي دانند وچون نزديك عيد هواسرد است مي گويند دّمّ دّمِ نوروزجُلِ گا وّخُت بدوز .يعني نزديكهاي عيد نوروز ازسرمايي لباس مخصوص گاورابه دوربدنت بدوز .وازاعتقادات ديگر اين است كه معتقد بودند دراتمام چله بزرگ وشروع چله كوچك آتش به زيرزمين مي رود وزمين را گرم مي كند درنتيجه علفها وردختان ازخواب بيدار مي شود وشروع به حركت مي كنند واين شعر را مي گويند ّارمّليلُم رو،مُرّمليلُم رو دِل وّكي كِنُم خّش   تّچِرايِ  بّن وُ بّلي  عالّمّ ايزّنُم تّش يعني مي گفتند زني دوپس به نام ارمليل ومرمليل داشته كه اول زمستان گم شدند اين مادر ازاول زمستان تاروز دهم بهمن دنبال پسرانش مي گشته اما آنها را پيدا نكرده واين شعرراگفته ،اي ارمليل ومرمليل چون شما گم شديد وپيدا نشديد بعدازشما من دل به چه چيز يا كسي خوش كنم من ازغصه شما من  چوبهاي بن وبلوط  را آتش مي زنم وبا آن آتش تمام عالم ا مي سوزانم معتقد بودند كه آن مادر هرسال مي آيد وآن آتش راروشن مي كند تازيرزمين برود ودرختان وگياهان زنده شوند .بن :بنك      بلي :بلوط خش :خوشحال       تچراي :چوب آتش گرفته   درخصو ص شیون کردن بر مردگان : ازرسمهاي ديگر مردم اين بوده كه معتقد بودند زنان شيون كردن راازگاوهايادگرفتند چون وقتي گاوي ازبين مي رفت وجسد اودرصحرا             مي انداختند بقيه گاوهابرسر اين گاو دادفرياد مي كردند ودمهاي خود را تكان مي دادند وبادست زمين را مي كندند پس زنان هم این روش شیون کردن را ازاین حیوان آموختند .:دوقلو زاییدن گاو ازرسمهاي ديگر اين بوده وقتي گاو مي زاييد ودوقلو مي آورد اين زادولد را بسيار ناميمون مي دانستن فوراٌيكي از گوساله رابراي رفع قضا وبلاي اهل خانه برشاخ مادر گوساله سرمي بريدند تاقضا وبلا رد شود .دست برزمین زدن اسب :درقدیم مردم لنده وروستاهای اطراف معتقدبودند که اگر اسبي مرتباًدستهاي رابرزمين مي زد مي گفتند بيانگر مرگ يكي ازاهل خانه كه بيشتر مربوط به صاحب اسب مي شد چون معتقد بودند اسبها اخباری از  غيب مي داند .گریه زیاد  کودک :اگركودكي زياد گريه مي كرد مي گفتند گِرّیي شد مي گفتند گريه اين بچه بايد بوسيله درختي بنام دِرّ برطرف شود مي آمدند مقداري از لباس كودك را به كسي كه ناشناس باشد مي دادند ومي گفتند تو درفلان باغ درخت دِرّ وجود دارد برو اين لباس راببند وبگو دِرّ بِوّ گِرّ تاسه بار بعداًاين بچه بهانه گرفتن وگريه كردن رافراموش مي كرد .درِّ بِوّگِرّ :يعني ايدرخت دره گره وبهانه اين كودك ازشیر  بگير .ازرسومات ديگر مردم لنده قبلاٌاگر گوسفدي يابزي وياگاوي  را مي گشتند فقط صاحب دام به اندازه خوردن خودش برمي داشت بعداًفرياد مي كرد اي همسايه هركس بياييد وگوشت براي خوردنش ببرد هركس مي آمد به اندازه مصرف خانواده مي برد .ويادرزمستان مخصوصاٌروزهاي باراني به ترتيب هرخانه براي صبحانه آش كارده يا محلي هره مي گفتندازبرنج وكارده وسير وآبليمودرست مي كردند .صبح زود زن خانه بلند مي شد وآنراگرم مي كرد وبراي تمام همسايگان واقوامان وخويشان مي بردند واز آن مي خوردند .مي گفتند خاصيت كارده اين است كه به كليه كمك مي كند وموجب تقويت كليه ها مي شود .عزاداري: قبلاًاگر كسي ازدنيا مي رفت تاهفت روز درمسجد مردان ودرخانه زنان عزداري مي كردندوبعد هفت روز آرايشگر مردمحل را مي بردند وسروريش صاحبان عزا رااصلاح مي كردند وزني هم مي رفت زنان صاحب عزا واداربه حمام كردن مي كردند وتمام بستگان تا چهلم يا سالگرد به احترام شخص  شده لباس سياه مي پوشيدند  وبعد سالگرد وياقبل سال نو يك نفر داوطلب مي شد يك يادوپيراهن مردانه وزني پيراهن زنانه مي گرفتندوبه خانه صاحبان عزا مي رفتند ولباسهاي آنها راعوض مي كردند بعداًصاحبان عزا خودشان نزد بستگان وآشنايان مي رفتند ولباسهاي آنان راعوض مي كردند . اگرزني شهر فوت مي كرد بعد از سالگرد بزرگان طايفه مي نشستند آن زن رايابه برادرشوهر ياپسربرادر وياپسرخواهروبالاخره به يكي ازافرادطايفه مي دادند مخصوصاًاگرفرزندي يافرزنداني داشته مي دادند چون مي گفتند به زني بيوه مي گويند كه برادرشوهرنداشته باشد .وقتي كسي فوت مي كرد بعدازخاك سپاري دوياچند سنگ ريزه ازقبرمي آوردند ودرخانه صاحب عزا مي انداختند مي گفتند تاديگر براي اين خانه مصيبتي بوجود نياييد .علائم  آمدن میمان : وقتي نان مي پختنداگرخمير مي پريد مي گفتند ميمان براي ما مي آيد  ويااگرموي سر،زن صاحب ازخانه اززيرمقنعه به طرف بيرون مي پريد هم دال براين بوده كه مهمان براي خانه مي آيد .واگركف پاي كسي حالت لرزش بوجود مي آمد هم دال برآمدن میمان براي صاحب خانه مي دانستن واعتقا دداشتن ميهمان عزيز خداست وهرخانه ميمان داشته باشد نشانه اين است،كه خدادوستش دارد چون مي گفتند هركس راخدادوست داشته باشد ميمان برايش مي فرستد .اگرمیمان احترام شود یانشود چون شیپورچی است :اين داستان را مي گويند كه براي شخصي ميمان آمده وقتي ميمانها وارد خانه شدند گفت بفرمائيد اي شيران من وقتي غذا خوردن وقت خواب بود گفت برويد بخوابيد اي شتران من وصبح بعد از صبحانه ميمانها خداحافظي كردند گفت به سلامت اي شيپور چيهاي من ميمانها گفتند راز اين امر چيست ماازديشب تا حال ،شيروشتروشيپورچي شديم ،صاحب خانه گفت ميمان وقتي وارد خانه مي شود آنقدر عزيزوبا ابهت است كه همانند شير مي باشد اماوقتي غذاخورد مثل شترهرجاباشد مي خوابد ولي وقتي خداحافظي كرده اگر صاحب خانه احترامش كند همه جا تعريف اين احترام رامي گويد واگر بي احترامي هم بيندهم همه جا اين راتعريف مي كند به اين خاطربه ايشان شيپورچي مي گويند .تشخیص میزبان خوب ،یابدمیزبانی: ازديگراعتقادات اين بوده براي تشخيص خوش ميماني بابعد ميماني اگركف پاراخارش كنند اگركسي خوشش بياييد وحساسيت نداشته باشد اور فردي ميمان دوست مي گويند واگر حساسيت نشان دهد وي رافردي بد ميما ن قلم داد          مي كنند . اگرپشت ابروي كسي لرزش داشته باشد تكه اي علف خشك راپشت پلك وزيرابرو مي چسبانند تاازلرزش جلوگيري شود .                    وازديگر اعتقادات اين است كه وقتي غذايي يا چيز خوردني دردست كودكي بگذارند  می گفتند بسم الله ، او پدرت  وآن هم  مادرت  هستند درصورتيكه پدر يامادر واقعي درآنجا نبودند ، وچون  معتقد بودند که بچه که پدرومادرش زنده باشد نیازی به مساعدت غذایی دیگران ندار د وغذارا به  بچه يتيم مي دهند .تولد نوزاد :وقتي دختري ازدواج مي كند بعدازازدواج حامله مي شود اولاًخبر حامله شدن وبچه اول براي پدرمادر دختر بسيار مسرت بخش مي باشد وقتي ازحامله شدن باخبر مي شوند ديگر سخت ازدختر مواظبت ومراقبت ويژه مي كنند.ورسم اين است كه بچه اول راخانواده دختر گهواره وسايرمايحتاج پوشاكي بچه را باهماهنگي وهمكاري دخترآماده مي كنند ،تاروز وضع حمل وقتي بچه بدنيا بياييداگر دختر باشد قبلاًسه شب براي كشيك مي دادند واگر پسربوده برايش هفت شب كشيك مي دادند وقتي پسربوده برايش حيواني ذبح مي كردند وقسمتي ازگوشتش رابراي كساني كه كشيك مي زدند كباب ميكردند وقسمت ديگر رابين فقرا تقسيم مي كردند قبل تا حال پيش دعانويسان محلي مي رفتند وبا نخهاي سفيد وسياه (چله بر)درست مي كردند كه دعايي مي خواندند كه تا چهل روز تمام شود ازآزار واذيت اجنه وپري درامان مي باشند چون معتقدبودند مخصوصاًدراين چهل روز بيشتر مودآزارو اذيت را اجنه وپري واقع  می شوند  . قبلاًگهواره ومادر بچه رادوربندي بنام ِوريس قرارمي دادند ومي گفتند كه اجنه هم نمی  توانند ازاين طناب  عبورکنند  وارد دايره كه گهواره ومادر پچه است شوند وبعداًتا چهل روز زنگوله بزرگي به اسم كوس قرارمي دادند وشب تا صبح هروقت اين بچه بيدار مي شد اين كوس رابه صدادر مي آرودند چون معتقد بودند با به صدادرآوردن اين كوس باعث مي شود كه اجنه وپريان فراركنند .وازديگر رسومات اين بوده وهست كه زنان طايفه وبقيه دوستان زن به ديدار خودش وفرزند ش مي روند وهدايايي كه شامل پول ولباس براي بچه مي باشد  مي آورند بعد از چهل روز زن وفرزند را به خانه شوهر ش مي آورند .ِوریس: طناب که زنان ازموی بزمی بافتند غذای اضافه شب برای مصرف روزبعد :قبلاًدرشهرلنده رسم بود غذای که شب اضافه می شد وبرای مصرف وعده بعد استفاده کنند شب برآن غذاسوره توحید رامی خواندندوسوزن قفلی یا سوزن خیاطی درآن فرو می بردند چون معتقد بودند اگر این کاررا نکنند شبانه اجنه می آیند وازغذا می برند سوزن ویاسوزن قفلی برای این بودکه معتقد بودند اجنه از آهن آلات می ترسد واین کار باعث می شد که به اعتقاد خودشان غذا سالم بماند واجنه قدرت تصرف به آن رانداشته باشند چون معتقد بودن که اجنه شب ازغذای مانده می خورند وبرای اینکه ما متوجه نشویم دوباره آن رادرهمان ظرف استفراغ می کنند .شنا کردن گنجشک درفصل پاييز: درشهر لنده قدما معتقد بودن که هروقت گنجشک در ماه مهرماه شروع به شنا کردن نمايد نشانه باران زود هنگام است وبراين باور هنوز هم اعتقاد راسخ دارند چون می بینند بعداز شنا کردن گنجشکان یک هفته الی دوهفته بعد باران شروع به باريدن می کند .زاييدن گاو (گوساله دوقلو) :درقدیم درلنده اگر گاوی دوقلو می زایید معتقد بودن که موجب بلایی برای صاحب خانه می شود ویکی ازگوساله ها راذبح می کردند وخونش رابرشاخ می ریختندتاقضا وبلااز خانه و گاوصاحب خانه  رفع شود . دودکردن کله پاچه بز یا گوسفند :درقدیم درلنده مرسوم بوده برای باعبان ها که بخاطر تبدیل شدن گل مرکبات به میوه ،هنگام بهار که درختان مرکبات گل درست می کردند باغبان از قصابی کله پاچه ای می گرفت وآن رادرباغ می برد با روشن کردن آتش موهای کله پاچه را می سوزاند تابوی حاصل ازسوزندان موهای کله پاچه ویا باجابجاکردن آتش  دراطراف باغ بوی کله پاچه به همه درختان باغ برسد چون معتقد بودن که بوی کله پاچه موجب به بارنشستن درختان می شود . دود کردن دینشت (اسفند )در شب چهارشنبه :درقدیم وحالا درلنده مرسوم بوده که شب چهارشنبه (سه شنبه شب )عصرموقع اذان مغرب مقداری ذغال آتش می زدند ووقتی روشن می شدند مقداری اسفند روی آنها می ریختند تادودشوند سپس آن دود رادرخانه می چرخاندندتا بوی ودود همه فضای خانه راپرکند زیرامعتقد بودند بوی اسفند موجب فراری دادن اجنه از خانه می شوند وبرای اهل خانه مبارک است . سیزده بدر رفتن :ازاعتقادات قدیم درلنده این بوده که هرقت سیزده نوروز به صحرا می رفتن زنان تازه ازدواج کرده یا زنی که دیرحامله می شد وقتی به صحرا می رفت علف رادست می گرفت می گفت ای سیزده بدر من امسال آمدو به امید اینکه سال آینده بچه ای دربغل داشته باشم ودوبار برای تفریح سیزده نوروز به صحرا بیایم براین باور بودند که خداوند دعایش رامستجاب می کند چون امروز با آرامش خاطر به درگاه خداوند دعامی کند . چراغ روشن کردن روری قبر:درقدیم درلنده مرسوم بود هرکس فوت می کرد تا یک هفته چراغ فانوسی برقبرش روشن می کردند برای این کارشان دودلیل داشتند یکی چون فبلاسیمان نبوده می گفتندممکن است شب حیوانات درنده وگوشتخوار بیایند وقبرراسوراخ کنند وبه بدن میت آسیب برسانند ودیگری می گفتند چون تازه فوت کرده است باید چراغش خاموش نباشد وبقیه اموات متوجه شوند که شخص دیگری به آنها پیوسته است . نمک دادن به گوسفندان وسرصداکردن گاو:درقدیم درلنده مرسوم بود بین دامداران که برای اینکه گوسفندان یا بزهای آنها زود آماده جفت گیری برای حامله شدن شوند درطول یک هفته صح یا عصرها که ازچراگاه برمی گشتند مقداری نمک به آنها می دادند چون معتقد بودند که نمک هورمونهای جنسی آنهارا تحریک می کند وارگانسیم بدن راوادرمی کند تازودتر حیوان آماده برای جفت گیری وحامله شدن شود . وازدیگر اعتقادات این بود که وقتی گاوی یک مرتبه شروع به سروصداکردن کند وصدای بع بع آن تکرای ودریک نصف روز یایک روز کامل ادامه پیداکند معتقد بودن که آماده برای جفت گیری وحامله شدن است وفوراگاو را پیش گاو نر می بردند وبعداز جفت گیری گاو حامله وبرای زاییدن می شد . راه تشخیص حامله بودن بز یاگوسفند :دامداران درقدیم درلنده برای تشخیص اینکه آیا گوسفند ویابز حامله است یانیست صبح مقداری کمی نمک به گوسفند می دادند ودست زیر شکمش می گذاشتند اگر گوسفند حامله بودبچه گوسفند زیردست دامدارتکان می خورد واگر حامله نبود هم مشخص بود زیرامعتقد بودند که نمک موجب تحرک نوزاد گوسفند درشکم مادرش می شود .  بچه اول هر انسان: درقدیم معتقد بودن که بچه اول انسان مانند نان اول که زنان نان محلی می پختند که بوسیله تاوه یا تنور محلی که قبلابا هیزم یا کود گاو وگوسفند نان می پختند چون اولین نان که درتنور می گذاشتند میزان گرمی تنور برایشان مشخص نبود یا نان اولی تنور بسیارگرم بود می سوخت ویا هم تنور سرد بود آنطور که می خواستند نان پخته نمی شد ویا هم گرمای تنورمناسب بود ونان آنطوریکه می خواستند پخته می شد پس معتقد بودن بچه اولی هرانسانی مثل نان اول است یا بچه ای عاقل ودانا واهل فهم کمال است مثل نانی که خوب می پخت یا آدم شرطلب وناسازگار برای جامعه ومشکل ساز برا ی پدرومادر مثل نانی که می سوخت یا هم فرزندی ساده لوح وزود باور که حرف هرکس را می پذيرد وبه خوب يابد بودن آن کاری ندارد مثل نان پخته نشده پس می گفتند هرکس نان اولیش خوب پخته شود آدم خوش شانسی است مثل آدمی که بچه اولش شخصی عاقل ودانا باشد .
کد خبر: ۳۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۴