آوای رودکوف:در متون قدیمی طب سنتی ایران برگرفته از کتب معتبر و دانشمندان نام آوری چون ابن سینا، زکریای رازی، اهوازی ارجانی و … می باشد
کد خبر: ۹۱۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۳
در آستانه عید باستانی ایرانیان بازار فروش اقلام مصرفی حسابی داغ است.آوای رودکوف /باشگاه خبرنگاران جوان نوشت:در آستانه عید باستانی ایرانیان بازار فروش اقلام مصرفی حسابی داغ است.
گزارش میدانی حاکی از آن است که قیمت آجیل مخلوط در نقاط مختلف شهر متفاوت است به طوریکه از 40 هزار تومان شروع و به 65 هزار تومان می رسد.
همچنین قیمت تخمه ژاپنی 30 الی 35 هزار تومان، پسته اکبری 80 هزار تومان، بادام هندی 70 هزار تومان، تخمه کدو گوشتی 35 هزار تومان، بادام زمینی 35 هزارتومان، فندوق 35 هزار تومان و آجیل چهار مغز 70 هزار تومان در بازار به فروش می رسد.
در کنار آجیل بازار شیرینی و قنادی ها حسابی داغ است به طوریکه می توان گفت شیرینی و شکلات هم یکی دیگر از آداب دیرینه ایرانیان در سفره های نوروز است که به طوری اگر بخواهیم از شیرینی های نخودچی و مخصوص این ایام را تهیه کنیم حداقل باید جعبه ای 25 هزارتومان و برای مصرف یک کیلو شیرینی گل محمدی 12 هزا رو 500 تومان ناقابل پرداخت کنیم.
سبزی و پلو با ماهی یکی دیگر از اقلام اصلی سنت دیرینه ایرانیان است که در شب عید پخته می شود و ناگفته نماند قیمت انواع ماهی پرطرفدار این شب از 12 هزار و 500 تومان شروع و به 26 هزار تومان در بازار می رسد.
بازار میوه نیز که در برخی مواقع در دست دلالان است و قیمت آن ساعت به ساعت تغییر میکند اما اکنون هر کیلو نارنگی بندرعباس با قیمت 22 هزارتومان، سیب 4 هزار و 800 تومان، موز4 هزار تومان و پرتقال از 2500 ال 4800 در بازار به فروش می رسد و حال باید منتظر باشیم و ببنیم جیب دلال ها کی پر میشود تا در این ایام شاهد سیر صعودی چرخ و فلک قیمت ها در بازارنباشیم.
یکی از بازارهایی که نزدیک عید جیب مشتریان را خالی می کند بازار آجیل و خشکبار است که تغییر قیمت محصولات این بازار هم امسال غافلگیر کننده است.
در این راستا علیرضا ارزانی ممقانی رئیس اتحادیه آجیل و خشکبار اظهار داشت: با توجه به رکود حاکم بر این صنف باید گفت که بازار شرایط خوبی ندارد و امیدواریم درروزهای پایانی وضعیت بهبود یابد.
وی به نرخ انواع خشکبار اشاره کرد و گفت: هر کیلو تخمه ژاپنی 22 الی 35 هزارتومان، مغز بادام زمینی 9 الی 16 هزار تومان، تخمه کدو گوشتی 24 الی 30 هزار تومان،پسته اکبری 43 الی 75 هزار تومان، پسته فندقی37 الی 45 هزار تومان، پسته احمدآقایی 38 الی 50 هزار تومان، نخودچی 10 الی 14 هزار تومان، بادام هندی 60 الی 65 هزار تومان و فندق 25 الی 35 هزار تومان در بازار به فروش می رسد.
همچنین علی بهره مند رئیس اتحادیه شیرینی و شکلات گفت: در آستانه سال نو شاهد افزایش قیمت در بازار نخواهیم بود به طوریکه قیمت ها با نرخ مصوب سال 93 در بازار اعمال می شود.
وی نرخ با اشاره به نرخ شیرینی های پرمصرف این ایام گفت: هر کیلوزبان و پاپیون 12 هزار و 500 تومان، گل محمدی 12 هزار تومان، تر 15 هزار تومان، نان برنجی 12 هزار و 500 تومان و یزدی 9 هزار تومان به فروش می رسد.
در هیاهوی بازار میوه برای آگاهی از وضعیت بازار شب عید، شرایط قیمت ها را از حسین مهاجران رئیس اتحادیه میوه و سبزی جویا شدیم ،وی اظهار داشت: در حال حاضر قیمت میوه در بازار با ثبات بوده و در برخی اقلام همچون پرتقال بی حساب و کتاب کاهش قیمت داشته ایم.
وی افزود: قیمت هر کیلو پرتقال هزار و 800 الی دو هزار و 500 تومان، سیب زرد و قرمز 3 هزار و 500 الی 4 هزار تومان، کیوی 2 هزار و 500 الی 3 هزار و 500 تومان، خیار گلخانه 2 الی 2 هزار و 500 تومان است اما گفتنی است که نمی توانیم بازار شب عید را پیش بینی کنیم.
اگر از خریدهای میلیونی پوشاک ، سفر خارجی و مهمانی های اعیانی و اشرافی این ایام فاکتور بگیریم یک خانواده چهار نفره در شب عید بدون درنظر گرفتن دیدوبازدیدهای این روزها با احتساب یک کیلو شیرینی به قیمت 12هزار و 500 تومان، یک کیلو سیب به قیمت 4 هزار و 800 تومان، متوسط یک کیلو پرتغال به قیمت سه هزار تومان و یک کیلو موز به قیمت چهار هزارتومان ، یک کیلو نارنگی با قیمت 22 هزار تومان و یک کیلو آجیل به قیمت 40 هزار تومان و یک بسته کاکائو به قیمت 15 هزار تومان و یک کیلو ماهی با قیمت حداقل 12 هزار و 500 تومان در جمع باید حداقل 103 هزارتومان برای یک شب هزینه کنند.
کد خبر: ۹۱۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۹
بسیاری از اصولگرایان به همان میزان که رأی احمدینژاد را میخواهند، خود وی را نمیخواهند!
به گزارش آوای رودکوف،صادق زیباکلام در یادداشتی در روزنامه شرق، در باره ورود یک احمدی نژادی به انتخابات ریاست جمهوری آینده نوشت:
سؤال اساسی این است که چقدر احتمال چنین رویدادی در انتخابات سال آینده وجود دارد که یک جریان پوپولیستی علیه آقای روحانی به راه بیفتد و چهره رأس آن جریان، چه خود محمود احمدینژاد و چه «احمدینژاد» دیگری بتواند وارد صحنه شود؟
بسیاری از اصولگرایان به همان میزان که رأی احمدینژاد را میخواهند، خود وی را نمیخواهند! برای بسیاری از اصولگرایان اگر یک معجزهای میتوانست اتفاق بیفتد که آنان میتوانستند به آن حدود ١٠ میلیون رأی احمدینژاد - بدون شخص احمدینژاد- دست یابند، عالی میشد؛ البته فعلا اصولگرایان با مسئله گزینش احمدینژاد خیلی فاصله دارند؛ اما با توجه به فقدان محبوبیت چهرههای دیگرشان، هیچ بعید نیست یک روز مجبور شوند با وجود تمایل و حتی اعتقاداتشان، بروند سمت احمدینژاد؛ حتی اگر امروز او را نفی کنند.اگر عرصه کار و رقابت با روحانی بسیار حساس شود، شاید راهی برای آنان باقی نماند؛ البته در میان اصولگرایان شخصیتهایی هستند که تحت هیچ شرایطی (حتی خطر واگذاری مجدد پاستور به روحانی یا یک غیراصولگرای دیگر) حاضر نیستند با احمدینژاد همکاری کنند.
برای مثال افرادی مثل دکتر علی لاریجانی؛ اما برخی دیگر، بهویژه جبهه پایداریها، همچنان به احمدینژاد به عنوان یک اسوه و یک قهرمان مینگرند و بالاخره تعداد دیگری مانند رهپویان و ایثارگران (علیرضا زاکانی و ...) حاضرند خبط و خطاهای گذشته او را فراموش کنند و یک بار دیگر با او دستِ دوستی و ائتلاف بدهند؛ بنابراین نفس وسوسه بازگشت به قدرت باعث میشود بسیاری از اصولگرایان بلاهای هشت سال احمدینژاد، هم برای کشور هم برای خودشان را فراموش کنند و در برابر روحانی، حول احمدینژاد بسیج شوند.
اما مسئله مهم، شرایطی است که بازگشت احمدینژاد را محتمل میکند. این شرایط عبارتاند از القای حساس عدم موفقیت در عملکرد چهارساله آقای روحانی. ارزیابی عملکرد روحانی در تجزیهوتحلیل نهایی در دو وجه خلاصه میشود: سیاسی و اقتصادی. وجوه سیاسی روحانی برای اقشار و لایههای تحصیلکردهتر جامعه مطرح است و وجوه اقتصادی نیز برای لایههای دیگر.
آیا پیشرفت روحانی در عرصه سیاسی آنطورکه انتظار میرفت بوده است. شاید بتوان گفت عمدهترینِ مکان دانشگاههای کشور بوده است. روحانی آن فضای امنیتی را که بعد از حوادث ٢٢ خرداد ٨٨ در دانشگاههای کشور به وجود آمده بود کاملا تغییر داده است. بسیاری از تشکلهای مستقل دانشجویی ازجمله انجمنهای اسلامی بعد از آن رویدادها تعطیل شدند و فقط برخی تشکلهای خاص اجازه فعالیت در دانشگاهها داشتند. به موازات این تحولات، صدها دانشجو به کمیتههای انضباطی و سایر نهادهای مشابه احضار شدند یا از ادامه تحصیل برخی از آنها جلوگیری شد یا در بهترین حالت از آنان تعهد گرفته شد که وارد هیچگونه فعالیت سیاسی و حتی صنفی نشوند.
کمیتههای انضباطی فضای سنگینی در دانشگاهها برقرار کرده بودند و دانشجویان نگران بودند اگر در فعالیتهای سیاسی و صنفی دانشجویی مشارکت کنند، ممکن است برای ادامه تحصیل در مقطع بعدی با مشکل «گزینش» روبهرو شوند. روحانی و وزارت علوم آن، آن فضا را بهطورکلی از دانشگاههای کشور کنار زد. انجمنهای مستقل دانشجویی البته به صورت محدود جان گرفته و به راه افتادهاند. کمیتههای انضباطی به مقدار زیادی کمرنگ شدهاند و دانشجویان، نگران ورودشان به مقاطع بعدی تحصیلی، به واسطه گزینش نیستند. وضع مطبوعات هم بالنسبه بهتر از دوران احمدینژاد شده و در کل، فضای سیاسی کشور بازتر شده است؛ بنابراین اگرچه برخی خواستهها برآورده نشده؛ اما به نظر میرسد که بتوان نمره قبولی به روحانی در «درس سیاسی» داد.
پاشنه آشیل روحانی و چیزی که احتمال بازگشت «احمدینژاد» را جدی میکند، اقتصاد است. وضع اقتصادی کشور آنگونهکه باید مناسب نیست. اینکه چه میزان از این وضعیت ناشی از مدیریت دولت روحانی بوده بحثکردنی است؛ اما بههرحال وضع نامطلوب اقتصادی و تداوم آن باعث میشود احتمال برخاستن یک جریان پوپولیستی در طیف راست علیه روحانی جدی باشد. بدون ورود به جزء سیاست، کشور با چندین معضل اقتصادی اساسی روبهروست. بیکاری به بالای هفت میلیون رسیده. درِ کمتر خانوادهای را میتوان گشود که در آن دستکم یک فارغالتحصیل بیکار نباشد. مشکل فقط بیکاری نیست. آنچه وضعیت را وخیمتر میکند آن است که و هیچ روزنهای در انتهای تونل بیکاری به چشم نمیخورد. دولت یازدهم سال ٩٤ را با شش میلیون بیکار آغاز کرد و در پایان این سال رقم بیکاری بعضا بالای شش میلیون رفته بود و چشمانداز چندانی هم برای سال ٩٥ به چشم نمیخورد. بگذارید اینگونه بگویم: هیچ دلیل موجه یا واقعبینانهای وجود ندارد که امیدوار باشیم یک درصد قابلتوجهی از این هفت میلیون در سال ٩٥ برایشان کار پیدا خواهد شد.
رکود، معضل بعدی یا در حقیقت مادر همه مشکلات اقتصادیمان است. مانندِ بیکاری، نمره دولت روحانی در بهچالشکشیدن رکود خیلی درخشان نبوده و واقعبینانه گفته باشم، او در درس «خروج کشور از رکود» نمره بالایی نگرفته است. برای نشاندادن رکود نیازی به این نیست که انسان کارشناس اقتصادی باشد. بسیاری از صنایع کشور انبارهایشان پر از محصولات و تولیداتشان است و هیچ روزنهای هم برای فروششان وجود ندارد؛ زیرا خیلی از صنایع کشور به جای سه شیفت، دو شیفت یا حتی یک شیفته دارند کار میکنند؛ چون خریداری برای تولیداتشان وجود ندارد. درواقع آمار بالای بیکاری دلیل دیگری مبنی بر وجود رکود است. بزرگترین صنعت کشور، ساختمان است و کیست که نداند ساختمان یا مسکن در یک رکود بیسابقه به سر میبرد. اگر همچنان مقامات دولتی درصدد انکار رکود یا کماهمیت جلوهدادن آن باشند، میتوان همچنان دلیل دیگری ارائه داد. بودجه عمرانی مصوب کشور برای سالی که گذشت (٩٤) بالغ بر ٤٧ هزار میلیارد تومان بود. در ششماهه اول سال ٩٤ فقط هشتهزارو ٦٠٠ میلیارد تومان از این بودجه تخصیص پیدا کرد؛ یعنی کل اعتبارات عمرانی که در ششماهه اول سال ٩٤ هزینه شد، هشتهزارو ٦٠٠ میلیارد تومان بود؛ حتی اگر فرض بگیریم در ششماهه دوم در خوشبینانهترین حالت، همین مقدار هزینه شود، در آن صورت کل بودجه عمرانی تخصیصیافته در سال ٩٤ اندکی بیشتر از ١٧ هزار میلیارد تومان نمیشود.
چرا به جای ٤٧ هزار میلیارد تومان برای بودجههای عمرانی کشور در سال ٩٤، دولت کمتر از نصف آن را تأمین کرده است؟
پاسخ به این سؤال ما را میرساند به معضل اقتصادی دیگر دولت روحانی: نداشتن نقدینگی!
با وجود دریافت بخشی از پولهای بلوکهشده ایران در یکی، دو ماه پایانی سال ٩٤، دولت روحانی با میراث مانده از دولت احمدینژاد، بهشدت به پیمانکاران بدهکار است و پول هم ندارد. همانطورکه همه ما وقتی بدهکار هستیم و مقروض، از خیلی از برنامههای دیگرمان صرفنظر میکنیم، دولت یازدهم نیز مجبور شده تا برای انجام خیلی از برنامههایش دست نگه دارد. اینکه به جای ٤٧ هزار میلیارد تومان بودجه عمرانی، کمتر از ٢٠ هزار میلیارد تومان هزینه میکند، به دلیل آن است که دولت پول ندارد. کمتر سازمان، نهاد، بنیاد، اداره، پیمانکار، تولیدکننده، توزیعکننده و ... را میتوان سراغ گرفت که از دولت طلبکار نباشد؛ حتی برخی سازمانها و وزارتخانههای دولتی در پرداخت حقوق و مزایا و اضافهکاری به
کارکنانشان با مشکل روبهرو هستند. دکتر طیبنیا، وزیر اقتصاد و دارایی، اواخر سال گذشته اعلام کرد دولت بیش از ٥٠٠ هزار میلیارد تومان بدهی دارد.
نیاز به گفتن نیست که با این بدهی سنگین، انتظار سرمایهگذاری و ریختوپاش برای کارهای عمرانی و توسعه و در نتیجه خروج از رکود و ایجاد اشتغال، یک حسرت و آرزو بیشتر نخواهد بود؛ حتی با نرخ تورم رسمی اعلامشده در حدود ١٥ درصد، دولت رسما اعلام کرده ایجاد یک شغل جدید بین ٣٠ تا ٥٠ میلیون تومان هزینه دارد. میتوانیم ضرب و تقسیم کنیم که برای شاغلشدن هفت میلیون نفر، چطور دولت باید هزینه کند. از سوی دیگر هیچ چشماندازی هم برای افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی مجسم نمیشود. اگر آهستهترشدن رشد اقتصادی چین که از اواخر سال ٩٣ اتفاق افتاد، ادامه پیدا کند، همچنین صادرات نفت شیل آمریکا و بالاخره رکود نسبی فعلی اقتصاد جهانی، در آن صورت نهتنها چشماندازی برای بالارفتن بهای نفت در سال ٩٥ وجود ندارد؛ بلکه ممکن است از ٣٠ دلار فعلی هم پایینتر بیاید و به ٢٥ دلار در هر بشکه هم برسد؛ یعنی کمتر از یکسوم متوسط صنعت نفت در دوران «احمدینژاد»؛ البته دولت تأکید میکند ما برای نفت بشکهای ٢٠ دلار هم خودمان را آماده کردهایم یا برخی دیگر از مسئولان شعار «اقتصادی بدون نفت» میدهند؛ اما در عمل وقتی درآمدهای ارزی دولت کاهش پیدا میکند، از یک سو هزینههایی مانند بهداشت و درمان، آموزشوپرورش، سرمایهگذاریهای سنگین توسعه، بودجههای عمرانی و ... خود را نشان میدهد و بودجه این بخشها هم ناگزیر کاهش پیدا میکند و از سوی دیگر، بدهیهای دولت زیادتر میشود و بالاخره آمار بیکاران هم نهتنها پایین نمیآید، بلکه بالاتر هم میرود.
همه اینها یک طرف، پرداخت یارانه فلهای به نزدیک به ٧٥ میلیون نفر هم یک طرف. از میان همه مصیبتهای دو دوره ریاستجمهوری احمدینژاد، پرداخت یارانه فلهای از همه بدتر بود. در طول تاریخ اقتصادهای مدرن، از انقلاب صنعتی در قرن هجدهم به این سو، چنین پدیدهای سابقه نداشته است که یک دولت، به این صورت به همه مردمش، یک مقدار ثابت در ماه بپردازد.
خانوادهای که درآمدشان در ماه ٥٠٠ یا یک میلیون تومان است، به اعضای آن ٤٥هزارو ٥٠٠ تومان پرداخت میشود و خانوادهای هم که درآمد آنها سه یا پنج میلیون تومان در ماه است، همان مبلغ را دریافت میکنند. چنین پدیدهای از زمان «آدام اسمیت» تاکنون بیسابقه بوده است. در اینکه درصد قابلتوجهی، ازجمله در روستاها و اقشار و لایههای شهری که درآمدی ندارند، یارانه برایشان اهمیت دارد، تردیدی نیست؛ اما سؤال اساسی این است که در مقابل آن درصدی که دریافت یارانه برایشان بسیار مهم است، چه درصدی این مبلغ برایشان عددی و رقمی نیست؟ و بدبختی آن است که در وضعیت فعلی، آنان که واقعا مستحق دریافت یارانه هستند، ناراضی هستند -چون مبلغ یارانههای نقدی خیلی کم است- هم میلیونها نفر که نباید یارانه بگیرند و آن را دریافت میکنند هم مانند آنها از این مبلغ راضی نیستند!
در جوامع توسعهیافته به کسانی که نیاز ندارند، یارانه نمیدهند و در مقابل، بخشی از آن را میدهند به افرادی که واقعا کمدرآمد هستند، بخشی دیگر را صرف بهداشت و درمان، آموزشوپرورش، محیط زیست، توسعه حملونقل عمومی، ایجاد رفاه بیشتر و ... سایر امور عامالمنفعه میکنند. ما به همه یارانه میدهیم. به کسی که خیلی بیشتر از ٤٥هزارو ٥٠٠ تومان نیاز دارد، همین مقدار را میدهیم و به کسی هم که اصلا نیاز ندارد باز همین مقدار را میدهیم. در اواخر سال ٩٤، پرداخت یارانه به مرز ماهی چهار هزار میلیارد تومان در ماه رسید؛ یعنی پنج ماه بودجه یارانه، برابر است با کل بودجه عمرانی در سال ٩٤. یا برای آنکه متوجه شویم یک ماه پرداخت یارانه چه میزان است، آن را میتوانیم با بودجه سالانه محیط زیست هم مقایسه کنیم که سال گذشته ٢٧٤ میلیارد تومان بود.
کد خبر: ۹۰۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۵
شهید زرین ،در اطراف گچساران در سال 1320 به دنیا آمدند / به قول یکی از فرماندهان دفاع مقدس :ما یک شهید خرازی داشتیم و یک شهید زرین
کد خبر: ۹۰۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۵
آوای رودکوف:منصور نظری شاعر معاصر کشورمان به سبک شاعرانه از سردار عاشقان، علمدار صحرای دمشق، گلایه کرده است که در ادامه شاهد این گلایه عاشقانه از سردار قاسم سلیمانی هستیم
کد خبر: ۹۰۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۵
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف، حسین پناهی دژکوه در ۶ شهریور ۱۳۳۵ (یا به روایتی ۱۳۳۹) در روستای دژکوه از توابع شهر سوق (شهرستان کهگیلویه) در استان کهکیلویه و بویراحمد متولد شد. پس از اتمام تحصیل در بهبهان به توصیه و خواست پدر برای تحصیل به مدرسه ی آیت الله گلپایگانی رفته بود...
و بعد از پایان تحصیلات برای ارشاد و راهنمایی مردم به محل زندگی اش بازگشت. چند ماهی در کسوت روحانیت به مردم خدمت می کرد. تا اینکه زنی برای پرسش مساله ای که برایش پیش آمده بود پیش حسین می رود.از حسین می پرسد که فضله ی موشی داخل روغن محلی که حاصل چند ماه زحمت و تلاش ام بود افتاده است، آیا روغن نجس است؟ حسین با وجود اینکه می دانست روغن نجس است، ولی اینرا هم می دانست که حاصل چند ماه تلاش این زن روستایی، خرج سه چهار ماه خانواده اش را باید تامین کند، به زن گفت نه همان فضله و مقداری از اطراف آنرا در بیاورد و بریزد دور،روغن دیگر مشکلی ندارد.
بعد از این اتفاق بود که حسین علی رغم فشارهای اطرافیان، نتوانست تحمل کند که در کسوت روحانیت باقی بماند. این اقدام حسین به طرد وی از خانواده نیز منجر شد. حسین به تهران آمد و در مدرسه ی هنری آناهیتا چهار سال درس خواند و دوره بازیگری و نمایشنامه نویسی را گذراند.
پناهی بازیگری را نخست از مجموعه تلویزیونی محله بهداشت آغاز کرد. سپس چند نمایش تلویزیونی با استفاده از نمایشنامه های خودش ساخت که مدت ها در محاق ماند.با پخش نمایش دو مرغابی درمه از تلویزیون که علاوه بر نوشتن و کارگردانی خودش نیز در آن بازی می کرد، خوش درخشید و با پخش نمایش های تلویزیونی دیگرش، طرف توجه مخاطبان خاص قرار گرفت.
به دلیل فیزیک کودکانه و شکننده، نحوه خاص سخن گفتن، سادگی و خلوصی که از رفتارش می بارید و طنز تلخش بازیگر نقش های خاصی بود. اما حسین پناهی بیشتر شاعربود. و این شاعرانگی در ذره ذره جانش نفوذ داشت.
نخستین مجموعه شعر او با نام من و نازی در ۱۳۷۶ منتشرشد،این مجموعه ی شعر تا کنون بیش از شانزده بار تجدید چاپ شد و به شش زبان زنده ی دنیا ترجمه شده است.وی در ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ و در سن ۴۹ سالگی بر اثر ایست قلبی درگذشت.
برای آشنایی بیشتر با شخصیت بزرگ و ناشناخته حسین پناهی چند کلامی با آنا پناهی دختراین هنرمند هم استانی که در نمایشگاه کتاب یاسوج حضور یافته بود هم صحبت شدیم که در زیر می خوانید:
1- لطفا خودتان را معرفی کنید وبگویید چه رشته ایی درس خواندید ؟ودرحال حاضرکجا شاغل هستید؟
آنا پناهی هستم و متولد 1359 و فلسفه ی غرب خواندم.و در صدا و سیمای تهران مشغول به کار هستم. 2ـ حسین پناهی را در یک جمله خلاصه کنید؟ " مردی که هیچ کس نبودو تو گویی اگر نمی بود جهان قادر به حفظ تعادل خود نبود چون آن درختکه زیر باران ایستاده استنگاهش کن " 3ـ بسیاری عقیده دارند حسین پناهی بعداز مرگش شناخته شد و معلوم شد چه گوهر گرانبهایی را در عرصه ی فرهنگ و هنر از بین ما رفته ، نظر شما چیست؟ به نظر من حسین پناهی همیشه حسین پناهی بوده ولی این ماییم که بر طبق عادتی غلط انسان ها را بعد از مرگشان مورد توجه قرار می دهیم . حسین پناهی قبل از مرگش بیشتر به عنوان یک بازیگر شناخته شده بود تا یک شاعر. بازیگری با بازی های خاص و شخصیتی گنگ و پیچیده . من فکر میکنم دلیل همین پیچیدگی و گنگ بودن داشتن پشتوانه ایی شاعرانه و نگاهی عمیق و فلسفی است. وجهه ی شاعرانه او بعد از مرگش بیشتر مورد توجه قرار گرفت به خاطر چاپ آثاری بیشتری از او. آنا پناهی 4-ـنظر شما در مورد نمایشگاه کتاب یاسوج که شما هم در آن حضور داشتید چیست؟و چه شد که با نام آنا پناهی و آثار حسین پناهی در این نمایشگاه حضور یافتید با توجه به عدم حضور شما در نمایشگاه های قبلی ؟ قبل از هر چیزدرمورد نمایشگاه استانی باید بگویم که قبل از اینکه در نمایشگاه حضور پیدا کنیم در مورد اینجا از چند ناشری که سالهای قبل حضور داشتند سوال کردیم و آنها از استقبال و حضور خوب هم استانی هایم گفتند و این برای من خیلی مهم و خوشحال کننده بود . اسم انتشارات ما "آناپنا" است و در حیطه ی شعر و ادبیات کار می کند. من ناشر آثار حسین پناهی نیستم و فقط دوست دارم در حفظ و نشر و اشاعه ی اندیشه ی حسین پناهی کاری بکنم. ولی طبیعتا توقع دیگران هم این خواهد بود که وقتی به غرفه ای مراجعه می کنند که مربوط به دختر حسین پناهی بتوانند همه ی آثار ایشان را از آنجا تهیه کنند. و من هم همه ی آثار پدرم را از دیگر ناشران و در غرفه ی آناپنا داشتم. 5ـ استقبال مردم در کشور و استان کهگیلویه و بویر احمد از آثار حسین پناهی چگونه است ؟ استقبال مردم از آثار حسین پناهی چه دراستان و چه در کل کشور همیشه خوب بوده و پدرم همیشه و همیشه ازاین استقبال و شور و شوق مردم در مورد آثارش به عنوان پشتوانه ایی با عشق یاد می کرد. 6ـآنا پناهی یکی از اشعار پدرش را برای ما بخواند و برداشتش از مفهوم این شعر را بیان کند؟سلام خداحافظچیز تازه اگر یافتیدبر این دو اضافه کنیدتا بل باز شود این در گمشده بر دیوارشما را یاد چه چیزی می اندازد؟اینکه امروزه خیلی از ارتباطات ما در حد سلام و خداحافظی کوتاه خلاصه می شود و بدتر اینکه ازهیچ های سوء تفاهم برای خود و بین خود و دیگران دیواری ساختیم که گشودنش کار آسانی نیست چون نمی خواهیم . 7ـ به نظر شما چی باعث شد تا مردم اینگونه با حسین پناهی ارتباط برقرار کنند؟ اینکه حسین پناهی همیشه خودش بود و اینکه حسین پناهی همیشه روح سادگی و صداقت روستای اش را حفظ کرده بود و خودش را تافته ی جدا بافته نمی دانست. خودش را از مردم می دانست و همیشه به نظر آنها نهایت احترام را می گذاشت و برایش بسیار بسیارمهم بودند. 8ـ کدام اثر حسین پناهی را بیشتر دوست دارید؟ همه آثار پدرم را دوست دارم . چون می دانم و دیدم که به خاطر اعتقاد داشتن به نوشته هایش چقدر رنج کشید و هیچ چیز و هیچ کس نتوانست روی او تاثیر بگذارد و او همیشه حسین پناهی بود و ماند. ولی تئاتر دو مرغابی در مه را خیلی دوست دارم چون در شخصیت الیوت این نمایشنامه سردرگمی و سرگشتگی و تنهایی و خاص بودن حسین پناهی را به وضوح می توان دید و اینکه چطور حسین پناهی در شخصیت الیوت با تمام سادگی و صداقتش و انباشتی از دانسته گی، جهان پیرامونش را تحلیل می کرد. آنا پناهی وهمسرش به همراه آقای طاهری از پیشکسوتان فرهنگی استان در نمایشگاه کتاب یاسوج 9ـ اگر حسین پناهی زنده بود الان به او چی می گفتید که دوستش دارید ؟ حرفهای زیادی برای گفتن و درد دل های فراوانی دارم.که به شما هم نمی توانم بگویم ترجیح می دهم فقط با پدرم دردل کنم . 10-چند تا فرزند دارید؟و همسر شما اهل کجاست؟ یک فرزند پسر دارم به نام مانی که 9 سال دارد.همسرم اهل کهگیلویه هستند. 11ـ حرف پایانی ؟ " دنیا زشتی کم نداردزشتی های دنیا بیشتربوداگر آدمی بر آنها دیده بسته بوداما آدمی چاره ساز است"
ایل بانو
کد خبر: ۹۰۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۳
سرمربی اسبق تیم ملی گفت: این ظلم بزرگی است که تا هر رئیسجمهوری کنار میرود به او حمله می کنند و میخواهند تخطئهاش کنند در حالی که وقتی آن فرد هنوز نرفته کسی اظهار وجود نمیکند.به گزارش آوای رودکوف ، سرمربی اسبق تیم ملی فوتبال ایران پاسخ هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال در دوره محمد دادگان را داد.
محمد مایلی کهن در گفتگویی اظهار داشت: متاسفانه و شاید هم خوشبختانه آقایان عضو هیات رییسه فدراسیون فوتبال در دوره آقای دادگان بیانیه ای را علیه من صادر کردند که جا دارد امروز به صحبت های آنها پاسخ بدهم. این افراد چند ماه قبل نیز بیانیه ای علیه من منتشر کردند که بنده پاسخی ندادم اما امروز اگر به صحبت های آنها جوابی ندهم تصور می کنند که من ترسیده ام. این افراد به نوعی عنوان کرده اند که بنده بابت رای به آقای احمدی نژاد کاسبی کرده ام، گفته اند که آقای مایلی کهن بابت رای خود چقدر دریافتی داشته ای؟! پس مستحضر هستیم که بنده شروع کننده نبوده ام، بعضا عده ای از من ایراد می گیرند که تو چرا دائم انتقاد می کنی. ولی بنده سعی می کنم که در این مسایل شروع کننده نباشم.
وی در ادامه افزود: من صحبتی را کردم و گفتم هیات رییسه فدراسیون دادگان سیاسی ترین هیات رییسه تاریخ چه قبل و چه بعد از انقلاب بوده است. این حرف کجایش بد بود، مگر اینگونه نبوده است. دلایل خودم را هم عنوان کردم این افراد نهایتا می توانستند با ذکر دلایلی پاسخ صحبت های مرا بدهند و بگویند ما سیاسی نبودیم. البته سوال این است که اگر شما سیاسی نبودید پس پست قائم مقامی فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران ورزشی است؟ آیا پست سخنگویی وزارت امورخارجه و پست سفیری در کشورهای مختلف مثل امارات و فرانسه سیاسی نیست؟ آقایان بهتر بود پاسخ این صحبت ها را می دادند. دیگر بچه دو ساله هم می داند که این پست ها سیاسی است حالا چرا به آقایان برخورده من نمی دانم.
سرمربی اسبق تیم ملی اضافه کرد: ببخشید، مجبورم بگویم آقایان محترم پس شما فوتبالی بودید و ما سیاسی هستیم. بنده که از سال 54 عضو تیم پرسپولیس شدم و در آن مقطع 10هزار تومان با ماهی 1500 تومان پول گرفتم که البته بعد از دو بازی شد ماهی 2هزار تومان و قرارداد بعدی ام دو ساله و مبلغش 80هزار تومان بود، فوتبالی نیستم و این افراد ورزشی و فوتبالی هستند. انگار این آقایان به دلیل پست های سیاسی که داشته اند خیال می کنند در همه امور متخصص هستند. در واقع منی که پوست و خونم از ورزش بوده باید مرئوس اینها شوم و آنها رییس من. حالا بماند که آقای شجاعی برهان معاون وزیر بازرگانی بوده و آقای سازگارنژاد نماینده مجلس اسلامی از فارس. اینها هیچکدام سیاسی نیستند. بعد هم عنوان می شود که این افراد در هیات رییسه حضور داشتند تا برای فوتبال درآمدزایی کنند انگار پول ها را از جیب خودشان آورده اند. متاسفانه بنای کار غلط است و اگر درست بود هیچکسی نمی توانست بر سر فوتبال منت بگذارد. فوتبال در تمام دنیا کاری سوپراقتصادی است. در بدترین شرایط اقتصادی کشورها فوتبال درآمدزایی می کند.
مایلی کهن اظهار داشت: بارها گفته ام که بنده در هیچ مقطعی عضو باند و گروه و دسته ای نبوده ام. شما می توانید تحقیق کنید و ببینید بنده حتی عضو دو انجمن به نام های فارغ التحصیلان مدرسه عالی ورزش و دانشجویان تربیت بدنی نیستم. آقایان گفته اند که در زمان احمدی نژاد مایلی کهن امتیاز گرفته است. حالا خوب است که خودشان هم گفته اند که من در آن مقطع چند روز بیشتر سرمربی تیم ملی نبودم. علتش هم این بود که من به دنبال کارهای اقتصادی نبودم. سرمربی تیم ملی اگر اهل معامله و بده بستان باشد می تواند سوپربیزینس داشته باشد. این آقایان چون خودشان از جاهای مختلف و براساس پست هایی که داشته اند منتفع شده اند تصور می کنند من هم اینگونه عمل می کنم. بنده در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی سرمربی تیم ملی بودم در همان زمان سرمربی تیم ملی داخل سالن شدم. آیا آن زمان هم احمدی نژاد بود؟ این ظلم بزرگی است که تا هر رییس جمهوری کنار می رود به او حمله می کنند و می خواهند تخطئه اش کنند در حالی که وقتی آن فرد هنوز نرفته کسی اظهار وجود نمی کند. ببخشید، آقایان محترم ظاهرا شما کاپیتان پرسپولیس بودید و 14 سال پیراهن این تیم را بر تن داشتید و بنده اصلا ورزشی نبودم. سوال این است که چرا هیچوقت امثال ما نمی توانیم سفیر، رایزن و کاردار در کشوری شویم. شماها اجازه این کار را به ما نمی دهید اما خودتان بدون تخصص وارد حوزه تخصصی ما شده اید و نامحترمانه عنوانی می کنید مایلی کهن چقدر بابت رای به احمدی نژاد گرفته است.
مدیر فنی سابق تیم فوتبال امید بیان داشت: از آقای آصفی می پرسم. شما سفیر ایران در امارات بودید، کشوری تجاری چقدر از تجار آنجا پول گرفتید، چه تعداد از اقوام و آشنایان خود را به آنجا بردید و معاملات تجاری انجام دادید؟ خیال نکنید ما ورزشی ها فقط زیر توپ می زنیم. دو، دوتا چهارتا حالیمان می شود. نمی خواستم حرمت ها تا این حد از بین برود، ولی اقای آصفی شما دارید از ورزش سوءاستفاده می کنید نه من که قبل از انقلاب بازیکن پرسپولیس بودم و به تیم ملی دعوت شدم. مایلی کهن اگر امتیازگیر بود راه های امتیازگیری را هم دنبال می کرد، راهی که بلد است و شما در خواب هم نمی بینید. خداراشکر که دنبال این کارها نرفتم و سعی کردم کمتر از رانت استفاده کنم به همین دلیل است که زبانم دراز است.
وی تاکید کرد: جناب آقای سردار یعقوبی عضو هیات رییسه همان فدراسیون بوده اند. جناب سردار خداراشکر ما در مملکت مان قانون های خوبی داریم که البته خیلی از آنها اجرا نمی شود. بنده استدعا دارم در رابطه با من و شماها قانون معروف از کجا آورده اید را اجرا کنند. بنده ترسی ندارم و از این موضوع استقبال می کنم. همه دارایی من با سند و مدرک مشخص است. قبل از انقلاب یک خانه داشتم و سال 61، 62 در خیابان گرگان یک مغازه ورزشی. جنس های مغازه ام را هم براساس قیمت تعاونی می فروختم که همه به من می خندیدند. اینکه شما بخواهید فرافکنی کنید و مرا متهم به این نمایید که چون به احمدی نژاد رای داده ام، امتیاز گرفته ام صورت مساله را پاک نمی کند. خواهش می کنم بنده را مثل خودتان نپندارید.
مایلی کهن افزود: خنده دار است که این افراد مدعی می شوند بهترین فدراسیون قبل و بعد از انقلاب را داشته اند، آنقدر این آقایان، مدیر، کاربلد، مدبر و دیپلمات بودند و به امور انتظامی آشنایی داشتند که در بازی ایران – ژاپن مقدماتی جام جهانی آن فاجعه رخ داد. آقایان وقتی دیدند از بازی تیم ملی استقبال چشمگیری نمی شود ناگهان با تصمیمی خلق الساعه طبقه دوم آزادی را رایگان اعلام کردند و ازدحام جمعیت متاسفانه موجب شد 7 نفر از تماشاگران عزیزمان جانشان را از دست بدهند. آیا این دروغ است؟ اگر به تمام ادوار فوتبال ایران نگاه کنید حادثه ای به این ناگواری نبوده است که 7 نفر به خاطر یک تصمیم غلط جانشان را از دست بدهند. مگر سردار یعقوبی قائم مقام فرماندهی نیروی انتظامی نبود؟
پیشکسوت فوتبال ایران خاطرنشان کرد: شما بروید و بپرسید من دنبال امتیاز بوده ام یا آنهایی که هنگام اعزام تیم ملی به جام جهانی 2006 آلمان خودشان و خانواده هایشان را با هزینه های کشور به آنجا رساندند؟ شما می توانید از سردار محمدی بپرسید که آیا ایشان با من تماس نگرفت و برای اعزام به جام جهانی پاسپورتم را نخواست؟ بنده به سردار محمدی گفتم من همین جا در کشورم راحت تر هستم و اگر می خواهید 3، 4 میلیون تومان برای اعزام من هزینه کنید آن را به یک زوج جوان که می خواهند ازدواج کنند بدهید. حالا من از احمدی نژاد امتیاز گرفته ام یا این آقایان از افراد دیگر؟ با صدای بلند می گویم بنده آقای احمدی نژاد را دوست داشتم و حالا هم دوست دارم اما هیچ زمان در گروه و حزب ایشان نبودم و هر وقت هم کار اشتباهی از ایشان دیدم نفر اولی بودم که صدایم درآمد ولی اینگونه هم نیستم که سفید سفید یا سیاه سیاه به مسایل نگاه کنم. حالا هم چون آقای احمدی نژاد نمی تواند از خودش دفاع کند همه برای او شمشیر از رو بسته اند. ما باید حقایق را بگوییم. به نظر من کاری که احمدی نژاد پیرامون بحث مسکن مهر انجام داد کاری بزرگ بود و موجب شد طیف ضعیفی از جامعه صاحب خانه شوند. بنده اغلب به روستاهای مختلف گیلان سر می زنم. خودم هم روستایی هستم. می بینم که چه خانه هایی با طرح مقام سازی خانه ها که از سوی دولت اجرا شد شرایط خوبی پیدا کردند. یک میلیون و 500هزار خانه روستایی با آن طرح مقام شد تا شکر خدا دیگر شاهد این نباشیم که با زلزله ای سه، چهار ریشتری تعداد زیادی از هموطنان مان جانشان را از دست بدهند.
مایلی کهن در پایان اذعان داشت: آقایان بنده هم می توانستم از راه های مختلف به امتیازات ویژه ای برسم، بروم مجوز ورود پورشه و مازراتی بگیرم و هزار کار دیگر. ضمنا این آقایان نتایج تیم ملی دوره بنده را هم در نظر بگیرند و هر وقت کسی آن نتایج را کسب کرد بیاید و جایزه بگیرد. آقایان سیاسی فکر نکنند چون دیپلمات بوده اند ما چیزی حالی مان نمی شود و پشت کوه درس خوانده ایم. ما هم یک مقدار درس خوانده ایم ضمن اینکه کار ما در فوتبال بسیار تخصصی تر از کار آقایان در دیگر حوزه هاست.
منبع: خبرگزاری نسیم
کد خبر: ۹۰۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۳
اسفندماه در حالی روزهای پایانی خود را سپری میکند که پرسنل بیمارستانهای کهگیلویهوبویراحمد نه ماهی میشود که مطالبات خود را دریافت نکردهاند، مطالباتی که این روزها رقمش از ۶۰ میلیارد تومان هم میگذرد.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوفبه نقل از تسنیم، اردیبهشتماه سال 93 بود که کلید تحول در قفل سلامت ایران چرخید و بهداشت و درمان مردم در مسیر تحولی اساسی قرار گرفت تا طرح تحول نظام سلامت به عنوان بزرگترین پروژه اجتماعی دولت یازدهم لقب بگیرد.
اجرای این طرح که با افزایش حجم مراجعهکنندگان به بیمارستانها و مراکز درمان همراه بود، هرچند بر اساس آماری افزایش 80 درصدی رضایت مردم را به دنبال داشت، اما در جلب رضایت پرسنل بهداشت و درمان به عنوان پیشگامان عرصه سلامت چندان کارآمد نبود.
حال پس از گذشت حدود دو سال از اجرای این طرح، پرسنل بیمارستانهای کشور به عنوان کسانی که بیشترین بار اجرای طرح تحول را به دوش میکشند هر روز در گوشهای به عدم پرداخت مطالباتشان اعتراض میکنند. و در روزهایی که طرح تحول نظام سلامت تنها جولانگاه دولت یازدهم برای سرپوش گذاشتن بر وعدههای بیشمار تحققنیافته این دولت است، این طرح در اجراییکردن تعهدات خود به سپیدجامگان جامعه میلنگد و شاید اینگونه بتوان گفت که بزرگترین پروژه اجتماعی و رفاهی دولت یازدهم این روزها سخت بیمار است.
استان کهگیلویه و بویراحمد نیز از این امر مستثنی نبوده و همین هفته پیش بود که پرسنل بیمارستان شهید بهشتی یاسوج در اعتراض به عدم دریافت مطالباتشان تجمع کردند، تا چند روز پس از آن نیز پرسنل بیمارستان امام سجاد(ع) این شهر دست به اعتراض زده و خواهان دریافت حق و حقوقشان شوند.
یکی از کاکنان بیمارستان امام سجاد(ع) در گفتوگو با خبرنگار تسنیم اظهار داشت: با اجرای طرح تحول نظام سلامت، حجم مراجعهکنندگان این بیمارستان 10 تا 11 درصد افزایش و به تبع آن حجم کار کارکنان بیمارستان افزایش یافت، اما حجم نیروی کار به این تناسب افزوده نشد.
این عضو کادر درمان بیمارستان امام سجاد(ع) که نخواست نامی از وی برده شود، افزود: حجم بالای کار و نبود نیروی کار کافی سبب کاهش انگیزه پرسنل برای ادامه کار شد.
وی پرستاران را مهمترین اعضای کادر درمان دانست که بعد از اجرای طرح تحول نظام سلامت بیشترین بار کاری را بر دوش میکشند و گفت: تنها منبع درآمد این قشر شیفتهای فشرده کاری در بیمارستان است.
این عضو کادر درمان بیمارستان امام سجاد(ع) یاسوج با بیان اینکه معوقات و کارانه پرسنل بیمارستان امام سجاد(ع) حدود نه ماه است که پرداخت نشده، تصریح کرد: مسئولان علت اصلی عدم پرداخت مطالبات ما را عدم پرداخت مطالبات دانشگاه علومپزشکی توسط بیمههای تأمیناجتماعی و خدماتدرمانی میدانند.
وی با اشاره به نزدیکی به ایام عید نوروز و نیاز پرسنل بیمارستان به معوقات پرداختنشده خود، گفت: در جلساتی که با رئیس و مدیر داخلی بیمارستان برگزار شد از آنها خواستیم مطالباتمان را پرداخت کنند زیرا با دست خالی نمیتوان کار کرد.
وی بیان کرد: دانشگاه علوم پزشکی بهتر است به جای انجام ساختوسازها حقوق پرسنل بیمارستانها را پرداخت کند.
اما همین هفته پیش بود که وزیر بهداشت خواهان توقف ساختوسازها در دانشگاههای علومپزشکی کشور و پرداخت مطالبات کارکنان بیمارستانها شده بود.
وزیر بهداشت گفته بود در دانشگاهی که ساخت و ساز انجام میشود من میگویم این ساخت و ساز را تعطیل کنید و پرداختها را بدهید؛ چرا که ممکن است عدهای از میان خود ما مشکل ایجاد کنند. حال ما به اندازه کافی مشکلاتی را از خارج دولت داریم و عدهای نمیخواهند که اجازه دهند طرح تحول سلامت به نتیجه برسد. بنابراین پرداختیها را بدهید؛ چرا که پرسنل هم زندگی و گرفتاری دارند.
سید حسن قاضیزاده هاشمی اظهار کرد: وقتی به کارکنانمان پول ندهیم میروند و مطب میزنند و پول را از جیب مردم میگیرند. این کاری بود که دولت قبل و دولتهای گذشته هم انجام میدادند و در این صورت دیگر چیزی از طرح تحول سلامت باقی نمیماند.
وی ادامه داد: حتما تا قبل از پایان امسال، دانشگاهها حداقل باید سه ماه مطالبات پرسنل را پرداخت کنند ما هم برایتان پول میفرستیم و در یک هفته آینده از بخشهای مختلف حدود هزار میلیارد برایتان میآید و امیدواریم از بیمه هم پولی برسد.
بدهش 60 میلیاردتومانی بیمهها به علوم پزشکی یاسوج
اما رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج کسری اعتبارات دانشگاه علوم پزشکی و عدم پرداخت مطالبات بیمارستانها توسط سازمانهای بیمهگر را سبب نارضایتی کارکنان و پرسنل بیمارستانهای استان کهگیلویه و بویراحمد دانست و اظهار داشت: بخش عمده مطالبات این دانشگاه مربوط به صندوقهای بیمه در سطح کشور است.
رضا چمن میزان مطالبات بیمارستانهای استان از سازمانهای بیمهگر را حدود 60 میلیارد تومان عنوان کرد و افزود: سازمانهای بیمهگر بین 7 تا 9 ماه در پرداخت مطالبات بیمارستانها و دانشگاه تأخیر داشتند.
وی بیان کرد: علاوه بر این، بودجه جاری وزارت بهداشت امسال با کسری روبهرو بود و فصل اعتبارات جاری دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در سال 94 با کسری بسته شد.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج با بیان اینکه امسال بدترین سال مالی در چند سال اخیر بود، از تلاش برای پرداخت هر چه سریعتر مطالبات پرسنل و کارکنان بیمارستانهای استان خبر داد.
مطالبات تیر و مردادماه پرداخت میشود
معان درمان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج نیز در گفتوگو با خبرنگار تسنیم اظهار داشت: مطالبات پرسنل بیمارستانهای استان تا خردادماه پرداخت شده است.
پرویز یزدانپناه افزود: تلاش میکنیم مطالبات تیر و مردادماه را نیز تا روز دوشنبه پرداخت کنیم.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، جامعه پرستاری استان کهگیلویه و بویراحمد این روزها سخت ناراضیاند و مطالبات این قشر پرتلاش که همواره در مسیر خدمت به مردم و بیماران گام برمی دارند به عنوان خلأ بزرگ نظام سلامت کشور خودنمایی میکند.
گزارش از مرضیه جوشن
کد خبر: ۹۰۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
آوای رودکوف:به مناسبت 29 جمادیالاول - سالروز درگذشت محمد بن عثمان، دومين نايب امام زمان (عج) ظهورانۀِ «شمیم وصل یار» سروده شاعر انقلابی کشورمان «منصور نظری»تقدیم به منتظران ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالى فرجه الشريف
کد خبر: ۹۰۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۱
راه کاروان عشق از میان تاریخ میگذرد و هر کس در هر زمره که میخواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند، اگرچه خواندن داستان را سودی نیست اگر دل کربلایی نباشد…(شهید آوینی) قطعه مثنوی «عاشق ترین سردار » تقدیم به سردار فاتح خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت
کد خبر: ۸۹۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
بسم رب الشهداء و الصدیقینمنصور نظری:قطعه مثنوی «پروانههای سوخته» تقدیم به شهید مدافع حرم مرتضی کریمی،شهیدی که پیکر ندارد. پیکر وی هنوز به کشور بازنگشته و گفته میشود براثر آتش سنگین دشمن، اثری از جسم پاکش برجا نمانده است
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
منصور نظری:بار دیگر پیکِ غم آمد ز راه تا خبر گوید ز مرگ سرخ ماه
شد قمر رویی دگر لبتشنه باز بر سر نیها سرش گلگون فراز
عشق زینب کرده آن مه را هلاک تشنهلب پوشیده تن در خون و خاک
تکهتکه، پارهپاره، بیرمق بادۀِ لا کرده نوش از جام حق
باز باران آسمان را خون گرفت قوم لیلا ماتم مجنون گرفت
بر زمین افتاده نعشی گشته چاکدر میان دشت تنهایی به خاک تکهتکه پیکر مردان عشق مانده جا بر خاک گلگون دمشقخونِ مردانِ شهادت را طلب
لاله زاری کرده صحرای حلب مانده جا در دشت تنهایی تنیتا دهد بر قلب زینب ایمنی
بر زمین افتاده ماهی لالهگون جلوۀِ انا الیه راجعون
عشق زینب بیقرارش کرده بود بادهنوش لعل یارش کرده بود
بر تن او تیر و ترکش دوختند آتش سنگین تنش را سوختند
آنچنان شد غرقه در آتش تنشکو نماند از او بهجا پیراهنش
او که باجانش حرم را داده پاس پا به سر آتش گرفت از عشق یاس
سوخت و خاکسترش را باد بُرد هرچه جز عشق علی از یاد برد
هرکه او را عشق زهرا آرزوست بنگرد این عاقبت بر عشق اوست
عشق زهرا عاقبت اینست این تکهتکه پاره پیکر بر زمین
هرکه دارد در سرش شور ولابنگرد این است راه کربلا
کربلا یعنی طریق مرتضی غرقه گشتن در بلایی جانفزا
کربلا یعنی بلا را خواستن پیش دلبر تن به خون آراستن
کربلا یعنی که مفقودیِ تن کُشتۀِ دلبر شدن دور از وطن
آن شهیدِ کُشتۀِ از عشق، زار تا همیشه همچو زهرا بی مزار
آن به خون بگرفته سر تا پا وضو کو تنی تا در کفن پوشند از او
کو تنی تا در مزاری جا دهندکو مزاری تا تنش در آن نهند
در کفن پوشیده کو پاره تنیاز برای چشم مادر روشنی
کشتهاش کو تا برایش جان دهد تا بر او آیینه و قران نهد
کو مزاری تا بیاید مادرش نوحه و زاری کند او بر سرش
کو تنی برجا که پوشد در کفن آن غریب کشتۀِ دور از وطن
پیکری کو بر سر دست آورند تا ز عطرش عاشقان مست آورند
اَم حَسبتُم خواندهای بر نیزه باز سرمۀِ خون میکشد در چشم راز
آن شهید گشته گُم تن ،عشق را ما رایت الّا جَمیلاً عشق را
شور عشق آورده برپا دارهاتا به رقص آرد سر تمارها
در میان کوچههای اضطرابمیچکد خون از تن بانوی آب
کوچۀِ غم، بوی آتش، آه و اشک نعش سقا غرقه در خون، پاره مشک
کیست آیا با ولی یاری کند؟ بهر زینب او علمداری کند؟
عاشقانِ ماهِ نیلیِ فدک قوم مست از لَیتنا کُنا مَعَکاز سر زین بر زمین افتاده ماه
رود خون از پیکرش افتاده راهماه میگیرد به خون خود وضو
بسته قامت بر نماز آرزودر هجوم نیزهها و تیر او
میزند بر نهفلک تکبیر او در نماز عاشقی لبریز یار
مست صهبای اناالحق سر به دارهرکه با زهرا زند او لاف عشق
تکهپاره تن کنندش در دمشق عشق یعنی فاطمه یعنی علی
بر سر نِی آیههای منجلیعشق یعنی کوچه، آتش، میخ در
سینه بر حیدر کند زهرا سپرعشق یعنی با ولی در وقت تنگ
یکتنه با لشکری زهرابه جنگ عشق یعنی رفتنِ بیبازگشت
تکهپاره پیکری تنها به دشتعشق یعنی از حرم کردن دفاع
خان و مان و هستی و جان را وداع گشته گُم پاره تنش در ناکجا
میرود او تا حرم ماند بهجاسوخت و خاکسترش را برد باد
رفت او تا عاشقی ماند به یاد عاشقی در یادها مانَد از او تا رسد بر شیعه صبح آرزو
در سحرگاهی به نام مهر و نورسکه مهدی میزند عهد ظهور
به امید ظهور حضرت یار...دوشنبه 17 اسفندماه 1394 منصور نظری
کد خبر: ۸۹۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۷
آوای رودکوف:سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان گفت: کشف گورستان هفت هزار ساله در بهبهان اطلاعات تاریخی مهمی از جمله نحوه زندگی و آیین های تدفین در آن دوران در استان را نشان می دهد
کد خبر: ۸۹۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۶
آوای رودکوف : قطعه مثنوی «عطر ظهور»که توسط شاعر انقلاب کشورمان «استاد منصور نظری» تقدیم به شهدای مظلوم کربلای یمن شد
کد خبر: ۸۹۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۵
منصور نظری: قطعه مثنوی «آخرین منجی» تقدیم به "کلزار العویوی" دختر 13 ساله فلسطینی که در نزدیکی حرم حضرت ابراهیم(ع) در الخلیل هدف تیراندازی نظامیان صهیونیست قرار گرفت و بر اثر شدت خونریزی به شهادت رسید
کد خبر: ۸۷۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۰۱
آوای رودکوف -سردار هاشمی در جمع هوادارن خود در سوق گفت: تنها هدف من فراهم کردن زمینه اشتغال زایی در این شهرستان است و تمام تلاشم بر این است معضل بیکاری برای همیشه از این شهرستان رخت بر ببندد
کد خبر: ۸۷۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۳۰
پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
اولین بیانیه “موحد” پس از رد صلاحیت :
به نام خدا
به اطلاع مردم خونگرم، صادق ، قدرشناس و صبور شهرستان های کهگیلویه، لنده چرام و بهمئی میرساند که در جریان انتقال حوزه انتخابیه اینجانب از تهران به حوزه مذکور از سوی شورای محترم نگهبان اشکالات مختصری پیش آمده که در این مورد نکات زیر را خدمت مخاطبان عزیز عرض مینمایم.
۱- در هر صورت بنده به عنوان شهروند نظام مقدس جمهوری اسلامی تابع نظرات شرعی و قانونی شورای محترم نگهبان خواهم بود.
۲- به سمع و نظر همه عزیزان میرساند که با تمام قدرت و پتانسیل لازم جهت احقاق حق خود و شما سروران از هیچ اقدامی فروگذار نخواهم کرد و با استعانت از باریتعالی و با پیگیریهای انجام شده به احتمال بسیار زیاد موفقیت نصیب ما خواهد شد.
۳- از اقشار و صنوف مختلف مردمی که نسبت به بنده دارای الطاف و محبت های بی شائبه هستند ملتمسانه استدعا می کنم که متانت و آرامش خود را حفظ کرده و از هرگونه اقدام و حرکتی که خدای ناخواسته باعث بی نظمی و بر هم خوردن اوضاع عمومی شود به شدت پرهیز نمایید تا مبادا باعث سواستفاده گروهها و کسانی شود که میخواهند از آب گل آلود ماهی گرفته و شرایط را به سمت فضای ناامنی و بحرانی ببرند.
۴- ضمنا هر پیام دیگری که به نام بنده منتشر شود فاقد اعتبار و بدون هماهنگی با بنده بوده است.
محمد موحدکاندیدای دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی
کد خبر: ۸۷۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۲۹
بگذار تا سعودی لشکر کِشد حلب را - سلمان کند امیری، ظلم سپاه شب را / بگذار تا بکوبد بر طبلِ جنگ ما را - بگذار در خیالش آرد به تنگ ما را
کد خبر: ۸۷۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۲۵
منصور نظری :قطعه مثنوی «یا لثارات الحسین» تقدیم به مدافعان حرم آل الله آن منتظران راستین ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف
کد خبر: ۸۶۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
«گام دوم» نام ارگان رسانه ای رسمی شورای عالی سیاست گذاری انتخاباتی اصلاح طلبان است؛ گام دومی که در پی گام نخست در انتخابات ریاست جمهوری پیشین برداشته می شود و شاید گام های دیگری را در پی خواهد داشت. اما به هر حال، همین گام دوم و انتخابات اسفند 94 به خودی خود، پیکره ای گفتمانی دارد که گویی بر 3 استوانه بنا شده است: آرامش انتخاباتی، مشارکت حداکثری و
عارف، شکوری راد، کواکبیان و کمالی که برای رونمایی از سامانه اطلاع رسانی و رسانه انتخاباتی ائتلاف اصلاحات گرد هم آمده بودند، سخنانی را منعقد کردند که می توان 3 محور اصلی از آنها استخراج کرد، به گونه ای که شاید بتوان ترکیب این سه را به مثابه منظومه فکری آنها در انتخابات آتی دانست.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف به نقل از تابناک، رئیس شورایعالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان در نشست خبری فوق الذکر گفت: «انتظارمان از مردم این است که در راهپیمایی ۲۲ بهمن حضوری جدی داشته باشند و باید در این راستا جوانان را تشویق کنیم». محمدرضا عارف با تبریک فرارسیدن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی افزود: «مهمترین نمود و حضور مردم در تصمیمگیری انتخابات است، مسئلهای که همواره مورد تأیید بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی بود. همین نگاه بود که مردم را پشت سر انقلاب قرار داد. با همین نگاه نیز تدوین قانون اساسی و رفراندوم نوع حکومت انجام شد». این در حالی است که برخی از شخصیت های سیاسی این روزها به جای دعوت جامعه به آرامش، سعی در گل آلود کردن آب انتخابات برای ماهی گیری جناح خود هستند.
دومین مسئله ای که به شدت مورد توجه فعالان اصلاح طلب قرار داشته و طی ماه های اخیر بر آن تاکید فراوان شده است، همانا مشارکت حداکثری است. عارف نیز همچون دیگران، در همین راستا معتقد است: «افتخار ما این است که خدمتگزاران نظام، مستقیم یا غیرمستقیم توسط مردم انتخاب میشوند. مهم است که این نگاه همیشه دنبال شود. گفتمان اصلاحات و جبهه اصلاحطلبان با این نگاه حضور حداکثری خود را در صحنه سیاسی کشوری پیگیری میکنند.»
البته نباید فراموش کرد که سران اصلاحات معتقدند یک مجلس پویا می تواند توازن را به جامعه باز گرداند، از یک سو عاملی برای کنترل و نظارت بر عملکرد دولت به ویژه در حوزه تحقق شعارهای اقتصادی خواهد بود. در طرف دیگر یک مجلس مردمی می تواند شریک قوای دیگر در مسیر پیشبرد برنامه ها و سیاست های کلان نظام باشد. رئیس شورایعالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان در همین راستا اذعان می دارد: «معتقدیم با توجه به شرایط کشور اگر مجلس شریک دولت باشد دولت هم میتواند برنامههای خود را پیش ببرد. البته از نقش نظارتی مجلس غافل نیستیم».
سه گانه انتخاباتی اصلاح طلبان در سال 94 با «مطالبات عقلایی» تکمیل می شود. اصلاح طلبان به خوبی می دانند که 7 اسفند روزی است که دومین مرحله از فرایند احیای اصلاح طلبان پس از انتخابات ریاست جمهوری 92 برداشته خواهد شد. بازیگردانان اصلاحات که این روزها واقع بینانه تر از گذشته به امر سیاسی می نگرند، دریافته اند که نباید در این مسیر عجله کنند. لذا با مطالبات منطقی خود می کوشند نخست نهاد انتخابات و قانون را تقویت و تثبیت کنند، سپس در صورت امکان به سمت بهره گیری از فرصتهای قانونی حرکت کنند. موید این ادعا شاید سخنانی باشد که منتجب نیا در گفتگو با روزنامه اعتماد مطرح کرده بود. قائم مقام حزب اعتماد ملی اذعان کرده بود که «از صحنه رقابت و فعالیت کناره گیری نمی کنیم و ناچاریم با دست خالی وارد صحنه شده و به حداقل ها اکتفا کنیم.»
در پایان و بر اساس این گزارش شاید اوج ماجرا در جایی باشد که اصلاح طلبان در حرکتی معنادار، در نخستین روز دهه فجر بیانیه ای صادر کرده و مردم و به ویژه حامیان خود را به حضور پرشور در راهپیمایی روز 22 بهمن و پاسداشت آرمانهای انقلاب فرا می خوانند. با این تفاسیر، خوانش مسلط بر گفتمان اصلاح طلبان در عصر حاضر حاکی از رویکرد مثبت اندیشانه به انتخابات و حضور حداکثری پای صندوق های رای دارد.
کد خبر: ۸۶۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۱۵
آوای رودکوف:زندگی همان زندگی است مردم همان مردم هستند پس چه چیزی باعث شده بیماری سرطان رشد پیدا کند و وارد زندگی مردم شود سرطان قوی تر شده یا اینکه مردم ضعیف تر شدند
کد خبر: ۸۵۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۹