« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
در پدیده ای نادر در زمستان درختان بادام 6شهرستان کهگیلویه و بویراحمد به شکوفه نشست . سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:مدیر باغبانی جهاد کشاورزی استان در گفتگو با واحد خبر، با بیان اینکه شهرستان کهگیلویه در این استان به عنوان پایلوت بادام کاری کشور معرفی شده است گفت: تغییر شرایط جوی ، گرم شدن نسبی هوا و بارندگی کم را از دلایل به بارنشستن درخت بادام استآقای آذادپور با بیان اینکه درختان بادام همیشه اواخر اسفند به شکوفه می نشستند و اواخر تابستان به محصولمی روند گفت: امسال بیش از 10 هزار هکتار از مراتع این شهرستان ها به کشت بادام اختصاص داده شد .گفتنی است برخی از کشاورزان از زود به شکوفه رفتن درختان نگرانند زیرا ممکن است سرما در روزهای آینده به آنها خسارت وارد کند .
کد خبر: ۵۷۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۱

ناهید شاکری پ‍ژوهشگر کهگیلویه و بویراحمدی توانست داروی گیاهی درمان اگزما (خشکیدگی پوست ) تولید کند
کد خبر: ۵۶۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۲

تره فرنگی شباهت زیادی با پیازچه دارد و مانند سیر و پیاز از خانواده گیاهی به نام Allium است، غنی از فیبر و ویتامین است و ترکیبات گوگرد و آنتی اکسیدان‌های آن می‌تواند در برابر برخی سرطان‌ها از بدن محافظت کند. این سبزی دارای خواص بیشماری است، از جمله کاهش کلسترول بد و افزایش کلسترول خوب خون، کاهش فشار خون و تثبیت آن، منگنز، ویتامین C، آهن، فولات، ویتامین B6، ویتامین A، منگنز، آهن، فولات و گوگرد است. 100 گرم تره فنرگی دارای 29 کالری است و غنی از آب است. (90درصد)تره فرنگی نقش مهمی در محافظت از بدن در مقابل سرطان دارد به ویژه معده و روده، کاهش کلسترول بد، و افزایش کلسترول خوب خون، کاهش فشار خون و تثبیت آن، پیشگیری از سرما خوردگی، تمیز و قلیایی کردن خون، اثر سودمند در برابر بیماری‌های قلبی و عروقی و مربوط به پیری دارد و ضدعفونی کننده، تقویت کننده حافظه، کاهش دهنده فشار خون، پخته آن ضد یبوست و بواسیر است، باعث التیام عفونت مجاری تنفس و ورم گلو می‌شود؛ ادرار آور است، خوردن این سبزی بعد از غذا از ترش کردن جلوگیری می‌کند.افرادی که سوء هاضمه، کم خونی و رماتیسم دارند سوپ تره فرنگی بخورند، برگ این سبزی به دلیل داشتن مواد گوگردی ریه را ضد عفونی می‌کند.افرادی که به سیرها آلرژی دارند به احتمال زیاد به تره فرنگی نیز ممکن است حساسیت داشته باشند؛ افرادی که از سنگ کلیه رنج می‌برند نیز توصیه نمی‌شود و عصاره این سبزی سمی است و مصرف آن ممکن است موجب سردرد، تهوع و در موارد حاد مرگ شود.این سبزی طعم دهنده خوبی برای سوپ، ماهی، خوراک، پخت گوشت، انواع سس‌ها و کنار هر وعده غذایی است، سوپ و پلو تره فرنگی بسیار خوشمزه است و به رشد و سلامت کودکان کمک می‌کند.
کد خبر: ۵۵۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۲

با فرا رسیدن فصل سرما ، ورزش در هوای سرد هم مشکلات خاص خود را دارد، با این وصف کسانی که در فضای بیرون ورزش می کنند، نمی توانند برنامه ورزشی خود را به خاطر هوای سرد تعطیل کنند. اما هوای بیرون هم واقعاً سرد است! آیا شما می توانید در بیرون و هوای سرد ورزش کنید؟ جواب این سوال بستگی به شرایط موجود دارد.معمولاً، تمرین در فضای بیرون ایمن و مطمئن است. به هر حال، کارشناسان توصیه می کنند در روز های سرد تمرین در فضای بیرون باید کمتر از ۴۰ دقیقه طول بکشد. اگر قصد تمرین دارید با ۹ نکته پیشنهادی ما همراه شوید. بعضی از بیماری ها مانند آسم، گردش خون ضعیف، مشکلات قلبی و غیره می توانند به علت ورزش در سرما بدتر شوند. اگر مشکوک به هر کدام از این موارد هستید بهتر است قبل از ورزش در هوای سرد با پزشک مشورت کنید. لباس مناسب بپوشید به طور کامل و مناسب لباس بپوشید. بهتر است لباس ها را به صورت لایه ای بپوشید تا با شروع عرق ریزی و افزایش دمای بدن بتوانید چند لایه از آن را بر دارید و در صورت نیاز دوباره آن ها را بپوشید. لایه داخلی باید از پارچه ای باشد که توانایی دور کردن و جذب عرق را داشته باشد، مانند پولیپروپیلین. از لباس های کتانی استفاده نکنید. اگر هوا به اندازه کافی سرد باشد، در دومین لایه لباس باید پارچه ای استفاده شود که خاصیت عایقی داشته باشد مانند لباس پشمی. بالاخره، آخرین لایه باید ضد آب، ضد باد باشد و خاصیت عبور هوا از خود را داشته باشد. اگر دمای انگشتان دست و پا از دمای مرکزی بدن کمتر شد، حتماً از کلاه و دستکش استفاده کنید و در صورت نیاز از شال گردن یا ماسک صورت هم استقاده کنید تا هوایی که وارد ریه ها می شود را گرم کند. ترجیحاً کفشی با یک سایز بزرگتر بپوشید تا بتوانید جوراب های ضخیم برای گرم نگه داشتن و محافظت انگشتان پا از سرما بپوشید. نکات ایمنی را رعایت کنید نکات ایمنی را همیشه رعایت کنید. اگر زمین لغزنده است یا به کوهنوردی می روید کفش هایی استفاده کنید که با آن ها نلغزید. اگر ورزش های زمستانی مانند اسکی را انجام می دهید از کلاه مخصوص استفاده کنید. برای محافظت از چشم ها در مقابل درخشش برف و یخ از عینک های آفتابی استفاده کنید. اگر هوا تاریک است از لباس های منعکس کننده نور استفاده کنید. از بسته های شیمیایی حرارتی برای گرم نگه داشتن دست و پا استفاده کنید. حتماً برنامه تمرینی و تفریحی زمان رفت و بازگشت در هوای سرد را با کسی در میان بگذارید تا در صورت نیاز اقدامات کمکی صورت گیرد. کرم ضد آفتاب را در هوای سرد فراموش نکنید! از کرم های ضد آفتاب حتی در هوای سرد نیز استفاده کنید. زیرا در هوای سرد امکان آفتاب سوختگی پوست وجود دارد. از ضد آفتابی با SPF حداقل ۳۰ استفاده کنید که اشعه های UVB و UVA را متوقف کند. برای جلوگیری از ترک خوردن لب از ژل های استفاده کنید که خاصیت ضد آفتاب دارند. آب بدن را تأمین کنید حتی اگر تشنه نیستید، قبل، حین و بعد از ورزش در هوای سرد مایعات بنوشید. مسیر باد را در نظر بگیرید به مسیر باد نیز توجه کنید. اگر می توانید حداقل برای نصف مدت زمان تمرین خود، پشت به مسیر باد تمرین کنید. امکانات ورزشی تان را نسبت به هوا بررسی کنید نسبت به ورزش و دمای هوا تعدیل های مورد نیاز را در لباس و وسایل ورزشی انجام دهید. به طور مثال، دوندگان نسبت به افرادی که پیاده روی می کنند لباس کمتری نیاز دارند و دوچرخه سواران باید از تایرهای مخصوص هوای سرد که آج برجسته دارند یا حتی از تایر های میخ دار مخصوص یخ استفاده کنند. مراقب سرما زدگی باشید از یخ زدگی و کاهش دمای بدن جلوگیری کنید. علامات اولیه سرما زدگی شامل بی حسی یا داشتن حس سوزنی شدن است. اگر بی حسی ادامه یافت حتماً اقدامات اولیه را انجام بدید. علائم کاهش دمای بدن شامل خستگی، عدم هماهنگی، با لکنت زبان حرف زدن و لرزش شدید است. اگر به سرما زدگی و کاهش دمای بدن مشکوک شدید، فوراً به اورژانش مراجعه کنید. لباس های خیس را استفاده نکنید لباس های خیس و عرق زده را خیلی سریع از بدن بیرون آورید تا باعث سرما و یا کاهش دمای بدن نشوند. وضعیت هوا را بررسی کنید به شرایط آب و هوایی توجه کنید. اگر هوای خیلی سرد است، ورزش در فضای بیرون می تواند خطرناک باشد. اگر هوا سرد و بارانی است گرم نگه داشتن بدن خیلی سخت خواهد بود. در پایان مگر شرایط سلامتی و جسمانی شما یا هوای خیلی سرد، ورزش در فضای بیرون را برای شما سخت و یا ممنوع کند. در غیر اینصورت با رعایت نکات ایمنی، ورزش در هوای سرد را تجربه کنید و تنوعی لذت بخش در برنامه تمرینی تان بوجود آورید.
کد خبر: ۵۴۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۹

بازیکنان استقلال عصر جمعه یک جلسه تمرین پس از شکست در جام حذفی برگزار کردند.به گزارش گروه ورزش باشگاه خبرنگاران، شاگردان امیر قلعه نویی که شب گذشته به تهران بازگشته بودند، با تصمیم کادر فنی ساعت 15:30 امروز در زمین چمن کمپ مرحوم حجازی یک جلسه تمرین برگزار خواهند کرد. محمد قاضی به دلیل مصدومیت در تمرین امروز حضور نداشت. یعقوب کریمی هم در تمرین امروز حضور نداشت.  پژمان نوری هم از استقلال جدا شده و فردا رضایتنامه خود را دریافت خواهد کرد. سرمربی تیم استقلال امروز زودتر از همه در محل تمرین تیمش حاضر شد . وقتی سرمربی استقلال وارد زمین چمن شد بارش باران شدت گرفت تا جایی که بازیکنان از رختکن بیرون نیامدند تا سرما نخوردند. بعد از گذشت چند دقیقه که بارش باران کمتر شد بازیکنان به زمین آمدند و زیر نظر کادر فنی تمرین کردند.  بازیکنان اصلی که در ترکیب بازی روز گذشته حضور داشتند تنها دور زمین دویدند و به علت بارش باران زود محل تمرین را ترک کردند. بازیکنان ذخیره هم به علت بارش باران تمرین نکردند و سپس ورزشگاه را ترک کردند. حنیف عمران زاده در تمرین امروز تنها نظاره گر تمرین بود.وی از ناحیه زانو دچار آسیب دیدگی است. تمرینات تیم استقلال فردا مجددا پیگیری می شود و آبی پوشان فردا ساعت 15:30 برنامه های تاکتیکی را پیگیری می کنند. تیم فوتبال استقلال روز دوشنبه در چارچوب لیگ برتر به مصاف راه آهن می رود.
کد خبر: ۵۰۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷

شب ها در این خانه سخت تر از همیشه می گذرد «من هر شب سرباز عراقی اسیر می شوم برای همسرم و عین یک نمایشنامه تا صبح برنامه داریم. صبح که دارویش را می خورد و آرام می شود، دست و پای من را می بوسد و می گوید ببخشید خانم». به گزارش آوای دنا به نقل از فارس، این تنها شرح یک شب از سی و چند سال زندگی پرغصه همسران جانبازان اعصاب و روان است؛ زنان رنج کشیده و صبوری که سال ها بعد از به پایان رسیدن جنگ، درگیر جنگی بی سر و صدا و فرساینده در خانه های خود هستند. نگهداری از جانباز اعصاب و روان آسان نیست. عملا دیگر نمی توان به چشم «همسر» به او نگاه کرد. بیمار است و بیشتر از همسر، پرستار می خواهد. اما کدام پرستار است که شب تا صبح نقش اسیر عراقی را بازی کند، با حمله های عصبی و عوارض ناشی از آن، مثل کتک و ناسزا و شکستن اثاث خانه و ... کنار بیاید، به دنبال داروهایش تا مرز اسرائیل برود و دم هم نزند و در ازای این همه؟ هیچ. شاید گاهی تقدیری از سوی بنیاد شهید، شهرداری یا نهادهای دیگر که آن هم باعث دلخوشی این رزمنده های واقعی است. آنقدر به بیمارستان رفتم تا خودم هم مریض شدم52 ساله است. اما بیشتر از سنش به نظر می رسد. سختی های زندگی با جمشید، جانباز اعصاب و روان و شیمیایی در 27 سال گذشته پیرش کرده. 27 سال پیش، عملیات فاو، سلامتی همسرش را از او گرفت و حالا همسرش است که جنگ را به جای او ادامه می دهد «مشکلات خیلی زیاد است، به خصوص بیمارستان رفتن ها آنقدر زیاد شد که دیگر خودم هم روانه بیمارستان شدم». می گوید به خاطر اجر ثوابش این سال ها را تحمل کرده. اما یک بار نزدیک بوده طاقتش تمام شود و آن وقتی بوده که جمشید از خانه خارج شده و به قم رفته و به خاطر حواس پرتی سه روز در قبرستان ها خوابیده «وقتی پیدایش کردیم، فرقی با یک مرده نداشت. از طریق جهاد ساوه پیدایش کرده و تحویل کلانتری داده بودند. روزی که پیدا شد، من در حال خودم نبودم. یک بچه کوچک هم داشتم و بدترین لحظه ام بود وقتی او را در آن حالت دیدم. همه برایم سر تکان می دادند. گمشده داشتن خیلی سخت است» سه فرزند دارد. دو تا قبل از مجروح شدن پدرشان به دنیا آمده اند و یکی بعد از آن. اما از جمشید کاری برای تربیت آنها ساخته نیست «شوهر من مثل یک تکه گوشت است و کاری برای کمک به بزرگ کردن بچه ها از دستش برنمی آید. ریه هایش هم ناراحت است و نمی تواند کار کند». خسته ام، اما به خاطر خدا و بچه ها تحمل می کنممحمود 49 ساله است، سال 62 در عملیات مجروح شده و شیمیایی است، اما به نظر همسرش، جانباز اعصاب و روان هم هست. زن 42 ساله ای که هنوز جوان است، اما دلش از سختی های زندگی و مبارزه یک تنه با این همه مشکل بدجوری پر است «در بیمارستان بستری نیست، اما فرقی با یک بیمار بستری ندارد. تنگی نفس دارد. عروسی نمی آید، در مراسم عزا زود می گوید بلند شو برویم، اینجا هوا آلوده است و اعصابش به هم می ریزد». محمود پدر سه فرزند است «یکی از بچه ها بعد از جانباز شدن پدرش به دنیا آمده است. بچه ها می گویند باید با وی کنار آمد، چون مریض است. اما همه مان از این وضعیت به تنگ آمده ایم. وقتی دختر من می خواست ازدواج کند، بارها تقاضا و التماس کردم تا برای تهیه جهیزیه او کمکمان کنند، اما هیچ فایده ای نداشت». این تنها مشکل همسر محمود نیست. دارو و درمان بزرگترین مشکل اوست «هزینه های درمان را بیمه می دهد، اما داروهایش گیر نمی آید. علاوه بر این باید در بیمارستان در بخش مغز و اعصاب و مشاوره بستری باشد». وضعیت محمود از بقیه قدری بهتر است، چون می تواند به سر کار برود، اما... «در هوای گرم و آلوده نمی تواند کار کند. در جهاد کشاورزی کار می کند». با این حال هیچ چیز بیشتر از بی اعتنایی های جامعه دلگیرش نمی کند؛ جامعه ای که محمود به خاطر امنیت و آسایش آنها به این روز افتاد «یک شب که حالش بد شد و خواستم او را به دکتر ببرم، نزدیک ولیعصر پلیس جلویم را گرفت تا جریمه ام کند. گفتم همسرم جانباز است، حالش بد شده و می خواهم او را به بیمارستان ببرم. پلیس خندید و گفت ما از این کلک ها زیاد دیده ایم! گفتم کارت شناسایی دارد و پلاک ماشین هم مشخص است، همسرم خودش هم بلند شد و با حال نزارش قدری تند با افسر پلیس صحبت کرد، پلیس هم گفت تو برو و فکر کن ما را گول زده ای! وقتی به بیمارستان رسیدم، دکتر گفت حالش خیلی بد است، چرا او را اینقدر دیر آورده ای؟ گفتم فقط یک ربع پلیس من را نگه داشت». کیست که بتواند یک روز از این زندگی را تاب بیاورد؟ «خسته ام، دیگر بریده ام،‌ اگر دارم تحمل می کنم، به خاطر بچه هایم و به خاطر رضای خدا است. فکر می کنم در کنار او دارم ایثار می کنم». جنگ در خانه جانبازان ادامه داردشب ها در این خانه سخت تر از همیشه می گذرد «من هر شب سرباز عراقی اسیر می شوم برای همسرم و عین یک نمایشنامه تا صبح برنامه داریم. صبح که دارویش را می خورد و آرام می شود، دست و پای من را می بوسد و می گوید ببخشید خانم». همسرش روزی 48 نوع دارو می خورد. با این حال، درصد جانبازی او را کاهش هم داده اند «دکترها می گویند وضعیت او از یک جانباز شصت درصد هم بدتر است، اما درصد جانبازی او را از 24 درصد به 10 درصد رسانده اند. کمیسیون پزشکی بنیاد شهید می خواهد مرتب جانبازان را زیر دستگاه ببرد، در حالی که این کار برای سلامت آنها مضر است». فرزندش او را درک نمی کند. می گوید «جنگ تمام شده، اما در خانه جانبازان جنگ ادامه دارد. ما فراموش شده ایم، اما ما نفس می کشیم و خدا شاهد است که ما هم زنده ایم». از نهادهای مسئول دل پری دارد «من تعجب می کنم اگر مسئولان سراغی از ما بگیرند. اما بد نیست گاهی برای ما یک تجلیل بگذارند. ما افسرده ایم و جمعی را هم افسرده می کنیم». هر جا می روم، اول درصد می پرسند!انگار درد و رنج جانبازی و مشکلات جسمانی کم است که مشکلات مالی هم به آن اضافه شود! «دختر بزرگ من دانشجوی ترم 5 عکاسی است و من نمی توانم برایش حتی یک دوربین بخرم. افسرده شده و روزی 38 تا قرص می خورد و بارها خواسته انصراف بدهد که من مانع شده ام. دو دختر سادات دارم، اما سقفی بالای سر نداریم. یک حاج آقای نیکوکار که رئیس یک درمانگاه است،‌ با دیدن وضعیت ما دلش به رحم آمد و برایمان خانه ای گرفت، اما اگر فردا بگوید بلند شو، جایی را ندارم که بروم». گلایه های فراوانی از مقررات خدمات رسانی به جانبازان بر اساس درصد جانبازی دارد «روزی که جنگ شد، نگفتند که قرار است درصد تعیین کنند، اما امروز به هر جا که برای طلب کمک می روم،‌ اول درصد جانبازی همسرم را می پرسند!» مسائل مالی این روزها جزو مصائب زندگی خیلی هاست، چه برسد به کسانی که هزینه های بستری و دارو و درمان هم دارند و نان آورشان هم قادر به کار کردن نیست. همسر رنج کشیده دیگری می گوید «در هشت سال دولت قبلی قرار بود حقوق جانبازان را زیاد کنند، اما این اتفاق نیفتاد. اکنون ماهی 2 میلیون و 300 هزار تومان حقوق می گیرم و زندگی 5 نفر و هزینه تحصیل دو فرزند دانشجویم را با این پول تامین می کنم». زنگ در و تلفن مساوی است با حمله چاقویی!یک تلفن یا صدای زنگ در هم کافی است تا فرامرز را به هم بریزد و وقتی این اتفاق می افتد، زن و بچه اش از هیچ چیز، از کتک گرفته تا حمله با چاقو مصون نیستند «همسرم 48 ساله است. سرباز بوده و چهار سال در منطقه حضور داشته. هم شیمیایی است و هم جانباز اعصاب و روان. درخواست کردم او را برای وضعیت ریه اش به خارج اعزام کنند، اما گفتند ما جانبازان اعصاب و روان را اعزام نمی کنیم. برای همین درخواست کردیم پروفسور مهاجر و سمیعی در بیمارستان خاتم وی را درمان کنند. یک میلیون و 400 هزار تومان از بنیاد شهید حقوق می گیرد که 400 هزار تومان آن برای حق پرستاری است، با این حال معتقد است جانبازان دستگاه های دیگر وضعیت بهتری دارند و قوانین درصد جانبازی دست و پای مسئولان را برای کمک به آنها بسته است. برای داروهای همسرم تا مرز اسرائیل رفتممی توانی تصورش را کنی که برای تهیه داروهای همسرت مجبور شوی به هشت کشور و از جمله به داروخانه ای دورافتاده در مرز اسرائیل بروی؟ اگر نمی توانی، باید بگویم همسر محمدرضا این کار را کرده است «همسر من در سال62 در عملیات خیبر در جزیره مجنون شیمیایی شد؛ عملیاتی که شهردار تهران فرمانده آن بود. جانباز شیمیایی 70 درصد است. 15 سالش بوده که از بسیج رفته به جبهه و وقتی مجروح شد، بعد از مداوا در بیمارستان صحرایی به اهواز و بعد مشهد فرستاده شد و بعد به ارتش پیوست. اکنون ناخدا 2 نیروی دریایی است و همین مهرماه بازنشسته شد». از رسیدگی ارتش راضی است «همه امور مربوط به همسرم را ارتش انجام می دهد و هزینه دارو و بیمه جانبازان را هم می پردازد. اما داروهای خاص را بنیاد شهید به ما می دهد یا در تهیه آنها کمکمان می کند». با این حال خودش هم از پا نمی نشیند و دنبال دارو تا کجاها که نمی رود «داروهای شوهرم را از آمریکا آورده ام و خودم هشت کشور را به دنبال دارو رفته ام و حتی دو بار به لبنان تا مرز اسرائیل رفته ام! چون در آن زمان، یعنی سال های 78- 79 در ایران دارو گیر نمی آمد و می گفتند فلان دارو تنها در داروخانه ای در مرز اسرائیل پیدا می شود. بسیاری از داروهایی که وارد ایران شد، به نام شوهر من وارد شد». می گوید در طول این سال ها، بیشترین سختی را برای تهیه دارو کشیده است «گاهی ساعت 3 نصفه شب از تهران به بوشهر می رسیدم تا یک دارو را بگیرم. از فرودگاه که بیرون می آمدم، جایی را نداشتم بروم و در وسط خیابان سرگردان می ماندم تا صبح فردا دارو را بگیرم و باز با پرواز برمی گشتم و ساعت یک نصفه شب به تهران می رسیدم و آن موقع شب هیچ کسی نبود که در فرودگاه به دنبالم بیاید». از سیستم جدید رسیدگی پزشکی به جانبازان راضی نیست «قبلا هر نوع جانبازی یک پزشک خاص داشت، اما اکنون بر اساس مناطق تعیین شده، همه جانبازان باید به یک پزشک عمومی مراجعه کنند. این در حالی است که کمتر جانبازی شرایط همسر من را دارد که با 70 درصد شیمیایی، جانباز اعصاب و روان هم هست». موقع حمله های عصبی محمدرضا، وضعیت همسر و فرزندش مثل خانواده بقیه جانبازان اعصاب و روان اسفبار است «همسرم من و بچه ها را بسیار کتک زده، اما من اصلا از این مسائل ناراحت نشده ام. اذیت های همسرم را به پای بیماری می گذارم. اما وقتی دکتر همسرم را جواب کرد و گفت او زیر چادر اکسیژن است و درمان ها رویش جواب نمی دهد و او را به خانه ببرید، یکی از سخت ترین لحظه هایم بود. در تمام این لحظه ها تنها بودم و هیچ کسی نبود که مرا حمایت کند. شب هایی را که من تا صبح بیدارم، کسی نمی بیند. همین چند شب پیش از خواب بلند شد و نفسش بند آمد. اما من از این رسیدگی ها ناراحت نیستم، این کارها را برای خودم کرده ام و فردای قیامت دلم خوش است که من همه تلاشم را کرده ام». او یک پرستار دلسوز واقعی است، تا جایی که حتی در بیمارستان هم دلش نمی آید رسیدگی به همسرش را به پرستاران بسپارد «شوهرم از سال 70 تا 78 مرتب در بیمارستان ساسان بستری بود و تنها برای مرخصی به خانه می آمد. من هم همیشه یا در ناصرخسرو بودم یا از 6 صبح تا 10 شب به بیمارستان می رفتم تا شوهرم معتاد مورفینی نشود، زیرا پرستاران با اینکه دلسوز هستند، اما بالاخره انسان هستند و از نگهداری این گونه مریض ها خسته می شوند و راحت یک مورفین تزریق می کنند تا ساکتش کنند. به پرستار می گفتم اگر می خواهی غر بزنی، به من بزن، به شوهرم هیچ نگو و من همه کارهایت را انجام می دهم». سخت تر از رسیدگی تمام وقت به کسی که کتک می زند و حمله می کند، تربیت فرزندی شایسته با وجود این مشکلات است و این کاری است که او به خوبی از پسش برآمده «پسرم بسیار صبور است. پدرش بارها شیشه آب را به سمت او پرتاب کرد و یک بار چنان موبایلش را به سمت بچه پرت کرد که به گونه اش خورد و اگر قدری بالاتر می خورد، بچه ام کور می شد. اما او هیچ نگفت». «از بچگی وقتی به بچه ام می گفتیم می خواهی در چه رشته ای درس بخوانی؟ می گفت پزشکی تا بتوانم مراقب پدرم باشم. اکنون نیز در تهران پزشکی می خواند و یکی از بهترین دانشجویان و مراقب حال پدرش است. از کلاس 12 نفره آنها در پیش دانشگاهی که 11 نفرشان فرزند شاهد و ایثارگر بودند، فقط دو نفر در رشته پزشکی قبول شدند: پسر من و آن یک نفری که سهمیه ای نبود. اما هنوز دوستان فرزندم نمی دانند پدر او جانباز است، چون از بس مسائل در رسانه ها بد منعکس شده، همه فکر می کنند جانبازان عده ای سودجو هستند که کیسه دوخته اند. این در حالی است که اگر تنها به کمک سهمیه وارد دانشگاه شده، چطور الان هم بهترین نمرات را دارد؟!» خانه ای را تصور کن که در آن نمی توانی بوی غذا یا عطر راه بیندازی، سروصدا کنی، شامپو یا صابون عطری بزنی و ... «ما الان یک نیمرو هم می خواهیم درست کنیم، نباید بویش دربیاید، چون برای همسرم بد است. وقتی به حمام می رود، نباید شامپو و صابون عطری استفاده کند، چون برایش بد است. بچه من وقتی می خواهد از خانه بیرون برود، باید دم در ادوکلن بزند تا بوی آن به پدرش نخورد، چون برایش بد است. لباس های شیمیایی ها باید نخی باشد، رژیم غذایی خاص دارند و سرخ کردنی و فست فود و خیلی چیزهای دیگر را نمی توانند بخورند». به جز دارو، شیمیایی ها تنها به یک چیز دیگر بسیار نیاز دارند: آرامش. «جانبازان شیمیایی نمی توانند زیاد از خانه بیرون بروند، چون گرما، سرما ، گردوغبار و آلودگی اذیتشان می کند. شوهرم گاهی هفته ای یک بار هم از خانه بیرون نمی رود. البته حق پرستاری به ما می دهند، اما من الان بیش از ده سال است که با بچه ام نتوانسته ام به پارک بروم.اما یک سری امکانات درمانی هست که به بهبود سلامتی آنها کمک می کند، مثلا آب درمانی، استخر و امکانات ورزشی که به وضعیت ریه آنها بهبود می بخشد. ما در خانه برای شوهرم جکوزی زده ایم و از وقتی این کار را کرده ایم، فیزیوتراپی و ماساژ ریه او بسیار راحت شده است». همسر محمدرضا دبیر است، 21 سال سابقه کار دارد و با وجود مشکل قلبی، دلش نمی خواهد بازنشسته شود «خیلی ها به من می گویند خودت را بازنشسته کن، اما همین قدر که برای کار هم از خانه بیرون می روم، باعث می شود حال و هوایم عوض شود. زیرا می بینم بقیه هم مشکلات خاص خود را دارند و باعث می شود خدا را شکر کنم. ما همه مشکلاتی را که مردم دارند، داریم و این مشکل هم روی آن، البته من این را مشکل نمی دانم، بلکه نعمتی در خانه است که تنها قدری دست و پای ما را بسته است». و در آخر؟ لبخندی معنی دار می زند و می گوید «هشت سال جنگ تمام شد، اما ما در خانه مان هر روز خاطره جنگ را داریم».
کد خبر: ۴۸۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۷

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: تخت فولاد اصفهان، همچون گنجينه اي است كه گوهرهاي نايابي را در دل خود نگه داشته است و اسرار مگو در باب اين گوهرهاي ناياب بسيار دارد! به گزارش رويش نيوز، تخت فولاد دركنار قبرستان بقیع مدینه، ابوطالب مكه و وادی السلام نجف اشرف از مهمترین و متبرك ترین مرقدهای جهان اسلام به شمار می رود. تا آنجایی كه برخی معتقدند تخت فولاد به واسطه قبور متبرك آن، دومین قبرستان جهان اسلام است. در جاي جاي اين تكه از بهشت معنوي كه قدم مي گذاري عظمت هاي عرفاني و علمي زيادي مدفون است. يكي از اين ذخاير عظيم، عارف وارسته و عالم برجسته حضرت شيخ محمد صادق تخت فولادي است. قدوه السالکین مرحوم حاج محمد صادق مشهور به تخت فولادی از عرفای بزرگ قرن سیزدهم و استاد سیر و سلوک مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی معروف به نخودکی رحمة الله علیه است كه در اواخر سلطنت فتحعلیشاه قاجار زندگی می کرده اند. در اوایل جوانی به کار رنگرزی اشتغال داشته و به کمک چند شاگرد کارگاه رنگرزی را اداره می کرده اند. عادت آن مرحوم در جوانی این بود که با وجود ناامنی حاکم به شهر هر روز عصر با شاگردان برای تفریح از شهر اصفهان خارج می شدند. آشنایی با بابا رستم روزی به هنگام غروب که از دروازه شهر به طرف شهر باز می گشتند، در بین راه در قبرستان تخت فولاد از دور چشمشان به پیرمردی می افتد که سر بر زانوی تفکر نهاده و در خود فرو رفته بود مرحوم  حاجي (تخت فولادي) به شاگردان خود می گویند: هنوز تا غروب وقت زیادی است برویم و قدری با این پیر شوخی و مزاح کنیم پس از فرا رسیدن غروب به شهر باز می گردیم . به پیرمرد نزدیک می شوند و سلام می کنند پیرمرد سر برداشته جواب سلام می دهد و دوباره سر به زانو می گذارد. می پرسند اسم شما چیست؟ از کجا آمده اید؟ چکاره هستید؟ پیر جوابی نمی دهد، مرحوم حاجی با ته عصایی که در دست داشته به شانه پیرمرد می زنند و می گویند: انسانی یا دیوار که هر چه با تو صحبت می کنیم جوابی نمی دهی؟ باز هم جوابی نمی شنوند. لاجرم ایشان به همراهان می گویند برگردیم برویم ایستادن بیش از این نتیجه ای ندارد. چند گامی که از پیرمرد دور می شوند آن مرد بزرگ سر بر میدارد و به مرحوم حاج محمد صادق می فرماید: عجب جوانی هستی، حیف از جوانی تو! و دیگر حرفی نمی زند. مرحوم حاج شیخ محمد صادق با شنیدن این کلمات دیگر خود را قادر به حرکت نمی بیند، می ایستد و کلید دکان را به شاگردان می دهد. سپس خود برمی گردد و در خدمت پیر می نشیند. تا سه شبانه روز پیر سخنی نمی گوید جز اینکه هر چند ساعت یکبار بر سبیل استفهام می فرماید: اینجا چه کار داری؟ برخیز و به دنبال کار خود برو. بعد از سه شبانه روز پیر روشن ضمیر به مرحوم حاجی می فرماید: شغل شما چیست؟ می گوید رنگرزی، پیر می فرماید: پس روزها برو به کسب خود مشغول باشد و شبها اینجا نزد من بیا. مرحوم حاجی به دستور پیر عمل می کند روزها به شغل رنگرزی مشغول بوده و شبها با درآمد روزانه خود به خدمت پیر که نامش (بابا رستم بختیاری) بود می آمده است. آن پیر بزرگوار نیز وجوه مزبور را کاملا به فقرا ایثار می کرد. حتی اعاشه مرحوم حاج محمد صادق نیز از قبل مرحوم بابا رستم تأمین می گردید. پس از یکسال مرحوم بابا رستم می فرماید دیگر رفتن شما به دکان رنگرزی ضروری نیست، همین جا بمانید. مرحوم حاجی در آن محل که امروز به نام تکیه مادر شازده در قبرستان تخت فولاد اصفهان معروف می باشد، می ماند. مدت یکسال تمام شبها را به تهجد و عبادت و روزها را به ریاضت می گذراند. پس از یکسال در روز عید قربان مرحوم بابا به مرحوم حاجی می فرمایند: امروز به شهر بروید. به منزل فلان شخص مراجعه کنید و جگر گوسفندی را که قربانی کرده اند بگیرید. بعد در ملا عام هیزم جمع کنید، و با جگر گوسفند اینجا بیاورید. شخصی را که مرحوم بابا رستم نام برده بودند کسی بود که مرحوم حاجی محمد صادق با ایشان از قبل میانه خوبی نداشتند. به این علت مرحوم حاجی جگر گوسفندی را از بازار خریداری می کنند. قدری هیزم هم از نقاطی خلوت جمع آوری می کنند و با خود می برند. چون به خدمت بابا می رسند، ایشان با تشدد می فرمایند: هنوز اسیر هوی و هوس خود هستی و خلق را می بینی جگر را خریدی و هیزم را از محل خلوت جمع نمودی. سالی دیگر می گذرد یک روز که مرحوم حاجی برای انجام حاجتی به شهر می روند در راه مقداری کشمش خریده و می خورند. پس از مراجعت مرحوم بابا با تغیر و تشدد می فرمایند: هنوز هم گرفتاری هوای نفسی. مرحوم حاجی می فرمایند آنگاه تصمیم گرفتم چند ساعتی از نزد ایشان دور شوم بلکه غضب مرحوم بابا فرو نشیند. ولی به محض آنکه راه افتادم از اطراف بر من سنگ باریدن گرفت ناگاه مرحوم بابا با صدای بلند فرمودند: دو سال است زحمت تورا کشیده ام کجا می روی؟ برگشتم و فهمیدم که غضب ایشان بر حسب ظاهر خشم و غضب است ولی در باطن جز رحمت و محبت چیزی نیست. یک روز مرحوم بابا رستم به مرحوم حاجی می فرمایند: بروید شهر مقداری ماست بخرید و بیاورید، مرحوم حاجی طبق دستور عمل می کنند. در مراجعت با یکی از سوارهای حکومتی برخورد می کنند. سوار از ایشان می خواهد که لباسها و اسبش نگهداری کنند تا او در رودخانه شنا کند، مرحوم حاجی می فرمایند وقت ندارم و باید بروم آن مرد جاهل با دسته تازیانه به سر حاجی می زند طوری که سر ایشان می شکند و ماستها می ریزد مرحوم حاجی با سکوت در کنار رودخانه خود را تمیز می کنند. مجددا ماست می خرند و مراجعت می نمایند. مرحوم بابا علت تأخیر را جویا می شوند مرحوم حاجی قضیه را شرح می دهند. مرحوم بابا سؤال می کنند شما چه عکس العملی نشان دادی؟ مرحوم حاجی می گویند: هیچ نگفتم و جزای عمل او را به خدا واگذار نمودم. می فرمایند: کار خوبی نکردی، برای اینکه او سر شما را شکسته به خدا واگذارش نمودی. فورا با عجله برگرد و با او تغیر و تشدد نمامرحوم حاجی فورا برمی گردند. ولی هنگامی که کار از کار گذشته و اسب او را بر زمین زده و هلاکش کرده بود. حضرت «محمد صادق تخت فولادي» چند سالى در خدمت حضرت «بابا رستم»، به رياضتِ خود ادامه داده شبها را تا صبح بيدار و به عبادت مشغول بوده است. خودِ ايشان فرموده است : «هر زمان كه خواب بر من غلبه مى‌كرد، حضرت «بابا» مى فرمود : صادق اينجا محل خواب نيست ، اگر مى خواهى بخوابى به خانه خود برگرد.» حضرتِ «تخت فولادي» فرموده بود: پاى حضرت «بابا» بر اثر زياد ايستادن، جهتِ عبادت و نماز از قدرت افتاده بود، به طورى كه در موقع حركت مى شَليد و به سببِ بيدارى مداوم نيز يك چشمشان ديد خود را از دست داده بود. لذا ايشان به لهجه‌ي بختيارى با خداوند مناجات و عرض مي‌كرده است: «خدايا شلم كردى، كورم كردى ديگر از من چه مى خواهى؟» مرگ بابا رستم اين وضع ادامه داشته تا بعد از چند سال كه روزى حضرت بابا به حضرتِ «حاج محمد صادق» مى فرمايد: آرزو دارم به سفر حج مشرَّف شوم ولى استطاعت بدنى و قدرت راه رفتن ندارم. «حاج محمد صادق»، مى فرمايد: من شما را به پشت مى گيرم و به مكه مى‌برم. حضرتِ «بابا» مى‌پذيرد. از «اصفهان» لباسِ احرام تهيه مى‌كند و حضرتِ «محمد صادق» ايشان را بر پشت مى گيرد و به عزمِ سفرِ خانه‌ي خدا راه مى‌افتند. وقتى كه به «شاه رضا» كه 14 فرسنگ با «اصفهان» فاصله دارد مى‌رسند، حضرت «بابا» مى فرمايد: عمر من به پايان رسيده است. امشب من خرقه تُهى خواهم كرد. مرا غسل دهيد و با اين لباس احرام مرا كفن و دفن كنيد سه شبانه روز بر قبر من بيتوته و قرآن تلاوت كنيد و بعد برگرديد. حضرت حاج محمد صادق مطابق دستور عمل مى‌كند و بعد از انجام مراسم به اصفهان باز مي‌گردد و سال ديگر به نيابت حضرتِ «بابا» به قصدِ زيارت خانه‌ي خدا از «اصفهان» حركت مى‌كند. طی کردن شبی سرد در زمستان با ذکر خدا شخصى كه با ايشان همسفر بود نقل كرده است كه: نزديكِ «شيراز» در كاروانسرايى فرود آمديم. هوا سرد و برفى بود. حضرتِ «محمد صادق تخت فولادي» روىِ سكوىِ دربِ ورودىِ كاروانسرا، پوست را افكندند، و نشستند. ساير كاروانيان عرض كردند هوا سرد است و اينجا گذرگاهِ حيوانات درنده است. بهتر است كه به داخل كاروانسرا تشريف بياوريد. ولى ايشان در جواب فرموده بودند: «در داخلِ كاروانسرا آب نيست» و به جوى آبى كه در خارج از كاروانسرا جريان داشت اشاره فرموده و گفته بودند «اينجا براى من بهتر است». هنگامِ غروب، صاحبِ كاروانسرا به مسافرين مى‌گويد كه ما معمولاً سرِ شب دربِ كاروانسرا را مى‌بنديم و تا صبح باز نمى‌كنيم. اگر ايشان بيرون بمانند احتمال دارد سرما و حيوانات درنده به ايشان آسيب برسانند. مسافرين از راه محبّت تصميم مى‌گيرند كه علي‌رَغْمِ مخالفتِ حضرتِ «حاج محمد صادق» دسته‌جمعى گوشه‌هاى پوستِ تخت را بگيرند و ايشان را به داخل كاروانسرا منتقل كنند. ولى همسفرِ مزبور كه به احوالِ ايشان آشنا بوده است مى‌گويد ايشان از اشخاص معمولى نيستند و اگر بر خلافِ ميلِ ايشان حركتى كنيم كه عصبانى و ناراحت شوند حتماً صدمه خواهيم خورد و خود مجدداً به خدمتِ  «حاج محمد صادق» مي‌رسد و عرض مى‌كند كه: «اين مردم شما را نمى‌شناسند و به احوالِ شما وارد نيستند و از راه محبّت و نوع‌دوستى قصد دارند كه علي‌رغمِ ميلِ شما، شما را به داخل ببرند. من مى‌دانم كه بر اثر اين عمل صدمه مى‌خورند، پس شما خودتان لطف كنيد و به داخل كاروانسرا تشريف بياوريد و راضى نشويد افرادى كه باطناً نيّتى جز خيرخواهى ندارند صدمه ببينند». حضرتِ «محمد صادق» مى پرسند: «نگرانيشان از چيست؟» عرض مى‌كند: «يكى سردى هوا است كه ممكن است شما را از بين ببرد و ديگر وجودِ حيوانات درنده است كه در اين نواحى مختلف وجود دارد». حضرت «محمد صادق» به آن همسفر مى‌گويد: «دستت را به سينه من نزديك كن». آن همسفر گفته است: «به محضِ اينكه دستم را به سينه ايشان نزديك كردم گوئى به ديگ جوشانى دست كرده‌ام و از شدت حرارت احساس تألُّم كردم». حضرتِ «محمد صادق» فرمود : «به اينها بگو آيا ذكرِ خداوند به اندازه ده سير زغال گرمى ندارد! اما در مورد حيوانات درنده هم تا خواست خداوند نباشد زيانى نمى رسانند. هرچه بشود به اذنِ حق و به اراده‌ي او است. من در زمين و آسمانها از حيوانات نمى ترسم.» صبحِ روز بعد كه دربِ كاروانسرا را باز مى‌كنند مى‌بينند برفِ فراوانى باريده است، ولى در جلوي سجاده‌ي حضرتِ «محمد صادقِ تخت فولادي» برف نيست. ظاهراً حيواناتى كه در طولِ شب جلوي سجاده نشسته بوده‌اند مانع شده‌اند كه برف در آن قسمت به زمين بنشيند. آثارِ پاهاى حيوانات نيز بر روى برف‌ها مشاهده مى‌گرديد. حضرتِ «محمد صادق تخت فولادي» فرموده بودند: «شب گذشته شيرى با بچه‌هاى خود اينجا آمد، تا صبح همين جا بود. به او گفتم اگر مأموريتى دارى، من تسليم هستم. ولى معلوم شد مأموريت ندارد. تا صبح اينجا بودند. قبل از رفتن مقدارى از آش ‍ را خوردند و بعد همگى رفتند.» پس از زيارتِ خانه‌ي خدا و انجام اعمالِ شرعي، حضرتِ «محمد صادق تخت فولادي» به اصفهان بازمي‌گردد و در همان محلِ «تكيه‌ي مادرِ شازده» اقامت مى كند. يك سالِ تمام، هر روز صبح، به كوهى به نام «چشمه نقطه» مى‌رفت كه در آن كوه غارى و چشمه‌ي آبى بود و غروب به تكيه بازمى‌گشت. مكتب‌دارى كه در آن حوالى زندگى مى‌كرد، هر روز يك سير «سنگينك» (دانه‌اى مانند نخود) را براى ايشان مى پخت تا شب را با آن افطار كنند. همان چند دانه سنگينك تنها غذاى ايشان تا شبِ ديگر بود. روباهی که همخواب مرغ ها شد در يك زمستانِ سخت كه برفِ زيادى باريده بود؛ يك شب به حضرت «محمد صادق تخت فولادي» عرض مى‌كنند : «روباهى، پاى ديوارِ تكيه، ايستاده و از سرما مى‌لرزد». مى‌فرمايد : «گوش ‍ او را بگيريد و بياوريد اينجا»، مى‌روند و روباه را مى‌آورند. حضرت خطاب به روباه مى‌فرمايد : «در اينجا اطاقى هست كه چند مرغ و خروس از ما در آنجا است، تو هم مى‌توانى شبها بيايى و در آن اطاق با آن حيوانات بمانى و صبح كه شد دنبال كارت بروى»، سپس به خدمتكارشان مى‌فرمايد: «روباه را ببريد در اطاق مرغها جاى دهيد». از آن پس، روباه هر شب مى‌آمد و مستقيم به اطاق مرغها مى‌رفت و تا صبح پهلوى آن‌ها بود. صبح كه مي‌شد، از تكيه بيرون مى‌رفت. بعد از مدتى يك شب يكى از مرغها را مى‌خورد و صبح زود هم طبق معمول از تكيه خارج مى‌گردد. اما شب كه برمى‌گردد، ديگر داخل تكيه نمى‌شود و بيرونِ تكيه، پاى ديوار مى‌خوابد. جريان را به حضرت «محمد صادق» عرض مى‌كنند مى‌فرمايد : «برويد روباه را بياوريد». روباه را مى‌آورند. حضرت رو به او كرده مى‌فرمايد : «تو تقصير ندارى، طبعِ روباهىِ تو غلبه كرد و برخلافِ تعهّدت عمل نمودى، حالا برو جاى هر شب بخواب ولى شرط كن ديگر خطا نكنى». مى فرمودند دو ماهِ ديگر روباه هر شب مى‌آمد و صبح مى‌رفت، بدونِ اينكه آن روباه، صدمه‌اي به مرغ‌ها برساند، تا اينكه زمستان تمام شد. آثار و شاگردان از آثار حاج محمدصادق تخت فولادی بیشتر باید به آثار عملی ایشان در جهت تربیت شاگردان اشاره نمود که از معروف‌ترین شاگردان او شیخ حسنعلی اصفهانی معروف به نخودکی است که به حق وارث عرفان عملی استاد خود بوده است و اثر دیگر ایشان، تاثیر عملی است که بر جامعه گذاشته و عمر خود را صرف خدمت به خلق کرده‌اند. آتفاقات زمان مرگ مرحوم حاجی قریب ۶۳سال عمر کردند و تا آخر عمر ازدواج ننمودند. در شب دوشنبه نیمه ذی‌القعده سنه ۱۲۹۰قمری داعی حق را لبیک گفته و به سرای باقی می‌شتابند. نقل کرده‌اند که آن بزرگوار در شب فوتشان دستور می‌دهند قبری در محل سکونتشان در تکیه –مادر شاهزاده –حفر نمایند سپس در آن قبر می‌خوابند پس از چند لحظه بلند شده می‌فرمایند این محل قبر من نیست دستور می‌دهند نقطه دیگری را در همان جا که در حال حاضر مدفن ایشان است حفر نمایند و می‌فرمایند قبر من اینجا است. وصیت نموده بودند که مرحوم حاج شیخ محمد باقر نجفی که از علمای معروف اصفهان و مرید ایشان بود مرا غسل و کفن و دفن ایشان را انجام دهد و روز فوت ایشان برف زیادی باریده بود. مرحوم آقا نجفی را خبر کردند و ایشان را همراه جمعیت کثیری از شیفتگان مرحوم حاجی و مریدان خودش به سرعت به تخت فولاد آمده مشغول تغسیل و تکفین گردیدند. پس از دفن مرحوم آقا نجفی رو به جمعیت کرده می‌گوید سال‌ها باید بگذرد تا درویش واصلی و مرد کاملی مثل مرحوم حاج محمد صادق پیدا شود که تمام افعال و حرکات و سکنات او مطابق شرع مطهر و سنن مقدس حضرت سید المرسلین خاتم‌النبیین (ص) باشد. گفتني است كه مدفن پدر و مادر مرحوم آيت الله شيخ حسنعلي نخودكي اصفهاني، در كنار قبر پرفيض آيت الله محمد صادق تخت فولادي است.
کد خبر: ۴۷۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۷

محققان دانشگاه پزشکی برلین نوعی مکمل غذایی ویژه، از عصاره آب میوه ها و سبزیجات مختلف تهیه کردند که تعداد روزهای سرما خوردگی را به میزان قابل ملاحظه ای کاهش می دهد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: محققان با تهیه نوعی داروی طبیعی از میوه و سبزیجات توانستند سرما خوردگی و انواع آلرژی های فصلی را در کوتاه ترین زمان ممکن درمان کنند. بررسی ها نشان می دهند، استفاده از مخلوط آب میوه ها و سبزیجات متنوع یک روش موثر در کاهش شیوع سرما خوردگی و تسکین علایم این بیماری به شمار می رود. گفتنی است، میوه و سبزیجات بهترین دارو برای درمان سرما خوردگی است و می تواند سیستم ایمنی بدن را تقویت کند. دانشمندان با انجام آزمایشات و مطالعاتی بر روی داوطلبان زیادی دریافتند آب و عصاره میوه و سبزیجات می تواند ویروس های بدن را از بین ببرد.   باشگاه خبرنگاران
کد خبر: ۴۶۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۵

وی با تاکید بر اینکه آنژین چرکی نیز مانند سایر بیماری‌های تنفسی از طریق ذرات تنفسی سرفه و عطسه به دیگران منتقل می‌شود، تصریح کرد: ازآنجاکه در محیط مدرسه تعداد زیادی دانش‌آموز با هم یک جا تجمع دارند، این بیماری به راحتی می‌تواند بین دانش آموزان حساس منتقل شود. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : یک متخصص بیماری‌های عفونی آنژین گلو را مهم‌ترین بیماری شایع در مدارس همزمان با آغاز فصل پاییز دانست. دکتر بابک صیاد در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: در فصل بازگشایی مدارس و با آغاز فصل سرما از آنجاکه تعداد زیادی دانش‌آموز با هم یک جا جمع می‌شوند، امکان شیوع بیماری‌های ویروسی و باکتریال بیشتر می‌شود. وی انواع گلودرد و آنژین گلو را مهم‌ترین بیماری شایع در مدرسه خواند و ادامه داد: آنژین‌های گلو به دو نوع اصلی ویروسی و باکتریال تقسیم می‌شوند که نوع باکتریایی آن از اهمیت بیشتری برخوردار است. این پزشک متخصص افزود: آنژین گلوی باکتریایی که عمدتا با آنژین چرکی شناخته می‌شود، با گلودرد شدید یا تب همراه است و در صورتی که درمان آنتی بیوتیکی مناسبی برای آن نباشد، می‌تواند منجر به تب روماتیسمی (روماتسیم قلبی) شود و در آینده مشکلات دریچه قلب را ایجاد کند. این بیماری در سن 5 تا 15 سال شیوع بیشتری دارد. وی با تاکید بر اینکه آنژین چرکی نیز مانند سایر بیماری‌های تنفسی از طریق ذرات تنفسی سرفه و عطسه به دیگران منتقل می‌شود، تصریح کرد: ازآنجاکه در محیط مدرسه تعداد زیادی دانش‌آموز با هم یک جا تجمع دارند، این بیماری به راحتی می‌تواند بین دانش آموزان حساس منتقل شود. صیاد گلودردهای ویروسی و انواع سرما خوردگی‌ها را از دیگر بیماری‌های فصل بازگشایی مدارس عنوان و خاطرنشان کرد: بعد از مهر ماه نیز شاهد شیوع آنفلونزاهای فصلی در مدارس هستیم که اولین نشانه اپیدمی آن غیبت تعداد زیادی از دانش آموزان است. این متخصص بیماری‌های عفونی در خصوص چگونگی پیشگیری از بیماری‌ها در مدارس، رعایت بهداشت فردی و شست‌وشوی مکرر دست‌ها را مهم‌ترین راهکار برشمرد و از خانواده‌ها خواست فرزند بیمار خود را برای درمان مناسب نزد پزشک برند تا در صورت نیاز برای استراحت در خانه بماند و دیگران را نیز مبتلا نکند. لازم است در مدارس تهویه مناسب وجود داشته باشد. صیاد به انواع مسمویت‌های غذایی شایع در مدارس هم اشاره کرد و گفت: در برخی موارد دانش آموزان از بوفه مدارس خوراکی یا غذای آماده تهیه می‌کنند که به دلیل ماندن زیاد می‌تواند منجر به مسمومیت شود. وی گفت: توصیه می‌شود دانش آموزان تا حد امکان از خانه خوراکی و لقمه همراه داشته باشند.
کد خبر: ۴۵۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۴

روش برکناری علی دایی از پرسپولیس باعث شد تا منتقدانش هم از نوع برخوردی که با او شد انتقاد کنند.آوای دنا : به گزارش جام نیوز، با کنار رفتن علی دایی و این‌که به هنگام جدایی از پرسپولیس اعلام کرد دیگر در مورد تیم محبوبش صحبت نخواهد کرد، به‌سراغ شخصي رفتيم كه لااقل به لحاظ شناسنامه‌اي نزديك‌ترين فرد به سرمربي سابق سرخپوشان محسوب مي‌شود. برادر سرمربی سابق پرسپولیس هم حاشیه‌هایش کمتر از علی دایی نبود. به طوری که یکی از دلایل انتقاد پیشکسوتان به شخص دایی حضور برادرش روی نیمکت پرسپولیس بود.محمد دایی در گفتگویی به تمامی این انتقادات و حواشی که پیرامونش مطرح بوده پاسخ داد. شما در جلسه کادر فنی سابق پرسپولیس با سیاسی حضور داشتید؟ من مسافرت بودم و تنها می‌دانم چنین جلسه‌ای بوده و صحبت‌هایی صورت گرفته است. خیلی‌ها از شیوه برکناری علی دایی انتقاد کرده‌اند. مردم باید در این باره نظر بدهند که شیوه برخورد با علی دایی صحیح بوده یا نه. گویا شما با بهمن دهقان که نماینده برادرتان است مشکل داشته‌اید. مشکل خاصی با بهمن دهقان ندارم. علی هزار تا رفیق دارد که بهمن دهقان یکی از آن‌ها است. من مساله کاری با دهقان نداشته‌ام که بخواهم با او مشکلی داشته باشم. یکی از انتقاداتی که به علی دایی می‌شد به خاطر حضور شما روی نیمکت پرسپولیس بود، این انتقاد را قبول دارید؟ انتقاداتی که در این مدت شد را باید دید چه کسانی انجام داده‌اند. آن‌هایی که به علی انتقاد می‌کردند یک عده کفترباز بودند که عمرشان روی پشت بام سپری شده بود. این آدم‌ها انتقاد می‌کردند و من اگر جوابشان را نداده‌ام به خاطر بزرگی نام پرسپولیس بود چرا که در آن مقطع پرسپولیس نیاز به آرامش داشت. این منتقدین به قول شما کفتر باز معتقد بوده‌اند بهتر از شما هم برای نشستن روی نیمکت پرسپولیس وجود داشت. در این مدت بعضی از آقایان که نمی‌دانم دنبال چه چیزی بوده‌اند، فقط به دنبال ضربه زدن به پرسپولیس بودند. این آدم‌ها به دنبال بالا بردن دانش فنی و رفتن به کلاس‌های مربیگری نبودند و فقط بلد بودند انتقاد کنند. زمانی که من در گرما و سرما کلاس مربیگری می‌رفتم آن‌آقا روی پشت‌بام کفتر هوا می‌کرد. صرف این‌که 3 -4 سال در پرسپولیس بودند باشگاه را مال خودشان می‌دانند به خاطر بعضی از مسائل تا الان سکوت کردم و حرفی نزدم و حالا هم قصد ندارم آرامش پرسپولیس را برهم بزنم. یکی از مسائلی که در مورد شما گفته می‌شود اختلاف‌تان با کریم باقری بود. اولین بار است که از زبان شما چنین چیزی را می‌شنوم. کریم یکی از بهترین رفیق‌های من است و هر جا هست برای او آرزوی موفقیت می‌کنم. زمانی که با هم کار می‌کردیم چیزهای زیادی از او یاد گرفتم. شاید اگر برادر علی دایی نبودید این هجم انتقاد هم به شما وارد نبود. آن‌هایی که انتقاد می‌کردند بدانند که دانش فنی من خیلی بیشتر از آن‌ها است. جایی که احساس کنم کارایی ندارم جلو نمی‌آیم. همچنین آن‌هایی که علی را می‌شناسند می‌دانند علی با کسی تعارف ندارد. متاسفانه در این سال‌ها عده‌ای کارشان ستیز با دایی است. قبول دارید قبل از سیاسی، پیشکسوتان پرسپولیس با مصاحبه‌هایشان باعث برکناری دایی شدند؟ پیشکسوتان پرسپولیس را باید به دو گروه تقسیم کرد؛ عده‌ای تحصیل کرده و با کلاس که به درد پرسپولیس می‌خورند و متاسفانه این عده کنار کشیده‌اند و وارد متن نمی‌شوند و چند نفری هم هستند که می‌خواهند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند و مثل گرگ در کمین نشسته‌اند تا پرسپولیس را نابود کنند. آن‌ها با هر کسی که به پرسپولیس آمده چه نتیجه گرفته باشد چه نگرفته باشد مشکل دارند. به نظر من پرسپولیسی‌های اصیل باید این چند دندان پوسیده را کنده و به دور بیندازند. شاید اگر دایی و مایلی کهن کینه یکدیگر را به دل نداشتند پرسپولیس هم آرامش بیش‌تری پیدا می‌کرد. نمی‌دانم این چه کینه‌ای است که او از برادر من به دل دارد. 15 سال است که همین رفتار را با علی دارد. مشکل مایلی کهن این است که نمی‌تواند بالاتر از خودش را ببیند و تحمل کند. نمی‌تواند ببیند که دایی بیش‌تر تلاش کرده و بازده هوشی بالاتری نسبت به او دارد. در خانه‌اش نشسته و همین‌طور علیه برادر من مصاحبه می‌کند. حسادت چشمانش را کور کرده است. بدون تعارف بگویم و نه این‌که بخواهم چون برادرم است از او تعریف کنم با همه کارهایی که علیه او کرده‌اند تا زمین بخورد اما باید بدانند که در فوتبال این مملکت دیگر مثل دایی زاییده نخواهد شد. نکته‌ای که در مورد برادر شما جالب است اینکه هر زمان انتقادات نسبت به علی دایی زیاد می‌شود او قوی‌تر بازمی‌گردد. همان‌طور که گفتید حتما یک چیزی هست که علی دایی این‌قدر در زندگی‌اش موفق است. چند دوره خواستند او را زمین بزنند اما آن بالایی خواست که دایی سربلند تر از قبل ظاهر شود. یک عده همیشه می‌خواهند او را نابود کنند اما خوشبختانه خدا دشمنان دایی را از آدم‌های ضعیف و نادان قرار داده است. مهر علی دایی هر بار که آن‌ها خواستند او را زمین بزنند در دل مردم بیش‌تر شده است. خیلی‌ها خودشان را به زمین و زمان زدند تا برادرم را نابود کنند اما نتوانستند. علی دایی از قدرت نیفتاده و نخواهد افتاد. فکر می‌کنید علی دایی به زودی به پرسپولیس برگردد یا نه؟ گذشت زمان همه چیز را مشخص می‌کند. پرسپولیس تیم علی آقا است، چه در آن باشد چه نباشد. شما پیش‌بینی چنین روزی را می‌کردید؟ بله، می‌دانستیم که چنین روزی اتفاق خواهد افتاد. یک عده به دنبال این بودند که این شرایط به وجود بیاید و ما قبل از شروع بازی‌ها این مسائل را پیش‌بینی کرده بودیم. سناریو چهارشنبه گذشته از چهار ماه پیش نوشته شده بود. آن زمان که کاری کردند تا بازیکنان بزرگ پرسپولیس را از دست بدهیم 50 درصد توانایی ما را کم کردند، آن هم به خاطر این‌که بازیکنان مورد نظر ما را نگرفتند. باشگاه طوری با بازیکنان مد نظر برادرم صحبت کرد که آن‌ها بروند. در کنار این مسائل محرومیت‌ها و مصدومیت‌ها هم داشتیم. گویا قرار بود بعد از بازی با راه‌آهن دایی برکنار شود. این موضوع به گوش شما هم رسیده بود؟ چون می‌دانستند در سه بازی آینده نتیجه می‌گیریم به صورت ضرب‌العجل در ظرف دو ساعت آن سناریو را اجرا کردند. چون می‌دانستند در صورت نتیجه گرفتن علی دایی دیگر نمی‌توانند او را برکنار کنند. علی دایی پس از برکناری گفت: افتخار می‌کند که احمدی‌نژاد و گودرزی او را برکنار کرده‌اند در صورتی که خود او هم توسط سیاسی‌ها سرمربی تیم ملی شد؟ چنین چیزی نیست و تا جایی که من می‌دانم علی‌آبادی با هماهنگی کفاشیان دایی را به عنوان سرمربی انتخاب کرد. این بار هم که رفت مطمئن باشید که سیاسی و هیات مدیره توان برکناری او را نداشتند. آینده پرسپولیس را بدون دایی چطور می‌بینید؟ پرسپولیس همیشه پرسپولیس است و امیدوارم همیشه موفق باشد اما مطمئن باشید اگر علی برکنار نمی‌شد این تیم یکی از سال‌های خوبش را سپری می‌کرد. بازی‌های سخت را پشت سر گذاشته بودیم و می‌توانستیم در سه بازی آینده با پیروزی به کورس قهرمانی برگردیم. مصدوم‌های ما آماده بازی شده بودند و قرار بود سه گزینه خارجی خوب هم سر تمرین بیایند. همه مردم دیدند که بعد از دیدار با پدیده شرایطمان داشت بهتر می‌شد. این که می‌گویند شما با برادرتان سه ماه است قهرید درست است؟ سرما ن را هم برای علی آقا می‌دهیم، فوتبال که ارزشی ندارد. من همیشه علی دایی را به عنوان رفیق و برادرم ستایش می‌کنم و زندگی خانوادگی‌مان مهمتر از فوتبال است.
کد خبر: ۴۳۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۲

حجت‌الاسلام مهدی کیانی‌اصل در بخشی از خطبه‌های نماز جمعه این هفته ، در خصوص مسائل شهرستان لنده گفت: دو مسأله اساسی و مورد تأکید مردم بوده که مهمترین آن اشتغال جوانان در ادارات شهرستان است. خطیب نماز جمعه لنده تاکید کرد: فهم و درایت و پیگیری‌های مستمر و زحمات بی‌دریغ این مردم ولایتمدار برای شهرستان شدن لنده، می‌طلبد با رفع معضل بیکاری و استخدام جوانان این شهرستان در ادارات که حق طبیعی آنهاست پاسخ لازم داده شود. حجت‌الاسلام کیانی‌اصل افزود: بسیاری از مردم احساس می‌کنند که مسئولان نسبت به حقوق طبیعی آنان بی‌تفاوت هستند. ایشان افزود: اولویت بومی در استخدام‌ها باید رعایت شود و امروزه مردم می‌دانند که تا حالا هر تعهدی برای حضور در مناطق محرومین از مستخدمین گرفته شده به اجرا نرسیده و عده‌ای نیامده رفتند و بعضی هم با رایزنی برگشتند که این هر دو درست نیست. حجت الاسلام کیانی در ادامه به مشکل قبوض گاز اشاره کرد و گفت: مسئولان باید پیگیر مشکلات مردم باشند و در فصل سرما باید فرهنگ‌سازی لازم در خصوص مصرف گاز انجام شود و این جز با استفاده از الگوهای مصرف انجام نخواهد شد.
کد خبر: ۲۸۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۳

اینجانب بعنوان یک فرهنگی نسل اول انقلاب اسلامی اشاره ای به 6 اهانت در ظرف 6 ماه نموده تا هشداری باشد با اعتدالیون که در دام افراطیون قرار نگیرند که سرانجام مطلوبی را نداشته و شکاف دولت –ملت را ایجاد می نماید.
کد خبر: ۲۶۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۲۵

در شب بیستم فوریه ارتش رژیم صهیونیستی به فرماندهی شارون ماموریت یافت اعراب بدوی ساکن صحرای سینا را وادار به ترک این منطقه کند. از این رو تانک های اسرائیلی با حمله به محل زندگی بدوی ها، سرپناه آنها را ویران کرده و بیش از سه هزار نفر را وادار به حرکت به سمت صحرای نقب کردند  
کد خبر: ۲۶۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۲۵

آوای دنا:یک سرباز جوان چرامی که در برف گرفتار شده بود، بر اثر سرما ی شدید جان باخت.مدیرکل هلال احمر کهگیلویه و بویراحمد در خصوص این حادثه به خبرنگار مهر گفت: این سرباز جوان که از اهالی بخش "سرفاریاب" از توابع شهرستان چرام بود روز شنبه به قصد رفتن به روستایشان از پاسگاه انتظامی خارج شد.مسعود مثنوی افزود: خروج وی همزمان با بارش شدید برف در استان بود و براین اساس در راه برف گیر می شود و برای در امان ماندن از برف و سرما ، زیر پلی در جاده سادات امام زاده علی(ع) پناه می گیرد.وی اضافه کرد: متاسفانه این جوان 22 ساله بر اثر شدت سرما به خواب می رود، سپس یخ زده و جان می سپارد.مثنوی بیان داشت: خانواده و پاسگاه انتظامی بعداز ظهر روز گذشته متوجه ناپدید شدن او می شوند و بر این اساس موضوع را به هلال احمر استان گزارش می دهند.وی اظهار داشت: یک تیم امداد و نجات کوهستان از شهرستان چرام برای جستجوی این جوان به منطقه اعزام شده و پس از پیدا کردن رد پای او، جسدش را نیمه شب گذشته در زیر پل پیدا می کنند.مثنوی بیان داشت: جسد این سرباز جوان برای بررسی بیشتر به پزشکی قانونی استان منتقل شده است.در اولین برف زمستانی در کهگیلویه و وبویراحمد نیز یک جوان در کوههای بخش "سپیدار" بویراحمد دچار برف گرفتگی شد و جان سپرد.
کد خبر: ۲۵۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۳۰

سازمان هواشناسی کشور اعلام کرد که از روز شنبه شدت سرما افزایش پیدا می کند و از عصر یکشنبه یک سامانه بارش از جنوب‌غرب، غرب دامنه‌های جنوبی و مرکزی زاگرس وارد کشور می‌شود.این سامانه بارش سبب می شود که بتدریج از روز دوشنبه در نیمه غربی و جنوب کشور و از روز سه‌شنبه در نیمه جنوبی کشور بارش برف و باران را شاهد باشیم.در روز شنبه استان‌های چهارمحال بختیاری و اردبیل با حداقل دمای 16 و 13 درجه زیر صفر سردترین استان‌های کشور هستند و هرمزگان و بوشهر با حداکثر دمای 23 و 20 درجه سانتیگراد بالای صفر گرم‌ترین استان‌های کشور خواهند بود. همچنین بیشترین میزان بارش برف و باران در روز دوشنبه برای استان‌های خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال بختیاری، بوشهر، فارس و هرمزگان و در روز سه‌شنبه در استان‌های هرمزگان، کرمان و سیستان و بلوچستان پیش‌بینی شده است
کد خبر: ۲۴۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۱۳

بارش باران و جاری شدن سیلاب در رودخانه فصلی در یکی از روستاهای گچساران، جان سومین عضو خانواده روستایی را گرفت. پیش از این نیز 2عضو دیگر این خانواده در همین رودخانه غرق شده بودند.ظهر جمعه، 15آذرماه بود که خبر مرگ پسربچه‌ای 12ساله به نام داریوش در رودخانه فصلی روستای چشمه بلوط در استان کهگیلویه و بویراحمد، اهالی این روستا را شوکه کرد؛ چرا که این پسربچه سومین عضو خانواده بود که در این رودخانه جانش را از دست داده بود. پدر داریوش درباره حادثه می‌گوید: آن روز گوسفندان را برای چرا به صحرا برده بودم که ناگهان باران سیل‌آسایی شروع به باریدن کرد. من که با این باران و وضعیت هوا خوب آشنا بودم و می‌دانستم بارش زیاد دوام ندارد، زیر یک درخت پناه گرفتم تا باران تمام شود غافل از اینکه حادثه تلخی در حال رقم خوردن بود. اعضای خانواده این مرد نگران او شده بودند و به همین دلیل داریوش، پسر 12ساله خانواده تصمیم گرفت با پسردایی‌اش جمشید، در جست‌وجوی پدر راهی صحرا شود. آنها برای رسیدن به صحرا باید از رودخانه فصلی که در نزدیکی خانه‌شان بود می‌گذشتند اما در هنگام رفتن، شدت آبی که در رودخانه جاری شده بود، زیاد نبود و به همین دلیل آنها توانستند از رودخانه بگذرند و خود را به صحرا برسانند. پدر داریوش ادامه می‌دهد: همانطور که به تنه درخت تکیه داده بودم، داریوش و پسرخاله‌اش را دیدم که برای کمک به من آمده بودند. لباس‌هایشان خیس شده بود و ترسیدم که سرما بخورند. برای همین به آنها گفتم که برگردند و قول دادم که به محض بند‌آمدن باران، گوسفندها را به خانه برگرداندم. اینگونه بود که هر دو پسر نوجوان راه آمده را برگشتند اما این‌بار خیالشان راحت بود که برای پدر خانواده، اتفاقی نیفتاده است. داریوش و پسرخاله‌اش بار دیگر به رودخانه رسیدند؛ همان رودی که دقایقی قبل‌تر از آن عبور کرده بودند اما این بار جریان آب شدیدتر شده و آنها که احساس خطر می‌کردند تصمیم گرفتند دست همدیگر را بگیرند و از رودخانه رد شود. 2پسر نوجوان دست در دست همدیگر، با احتیاط از عرض رودخانه عبور می‌کردند که ناگهان حادثه هولناکی رخ داد. دست داریوش از دست پسرخاله‌اش جدا شد و او با ضربه یک موج تعادلش را از دست داد و به داخل آب افتاد. شدت جریان آب به حدی بود که پسر 12ساله را با خود برد و گل‌آلود‌بودن آن هم باعث شدکه اثری از وی دیده نشود. پسرخاله داریوش که وحشت کرده بود، خودش را به آن‌سوی رودخانه رساند و دوان‌دوان به روستا رفت و فریاد زنان درخواست کمک کرد. طولی نکشید که مردم روستا سراسیمه خود را به کنار رودخانه که حالا جریان آب در آن کاملا شدید شده بود، رساندند. جست‌وجوی آنها برای پیدا کردن پسر گمشده فایده‌ای نداشت و به همین دلیل از هلال احمر درخواست کمک کردند. دقایقی بعد تیمی از امدادگران راهی محل حادثه شدند و جست‌وجو برای نجات پسربچه 12ساله را آغاز کردند. علی فتحی، رئیس جمعیت هلال احمر گچساران می‌گوید: حدود ساعت 12ظهر بود که با 15امدادگر، عملیات جست‌وجو را شروع کردیم و پس از گذشت 4ساعت توانستیم جسد بی‌جان پسربچه را در فاصله یک کیلومتری از محل حادثه پیدا کنیم.داریوش، تنها فرزند خانواده افرایی نبود که جانش را در رودخانه فصلی روستا از دست داد. پدرش می‌گوید: این رودخانه برای خانواده من طلسم شده است. سال87 بود که بارش باران دوباره این رودخانه فصلی را جاری کرده بود. آن روز دختر 8ساله‌ام آریانا به همراه پسر 2ساله‌ام آریا در پشت خانه‌مان که پرتگاهی مشرف به رودخانه بود، مشغول بازی بودند که ناگهان از بالای پرتگاه به داخل رودخانه سقوط کردند و پس از چند ساعت با کمک دوستان عشایرم که در پایین رودخانه زندگی می‌کردند، جسد بچه‌هایم را از رودخانه بیرون کشیدیم.     منبع/همشهری
کد خبر: ۲۳۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۲۹

بارش‌هاي سيل‌آسا تنها به استان‌هاي مرطوب شمال كشور محدود نمي‌شود. سازمان هواشناسي پيش‌بيني كرده است در استان‌هاي جنوبي نيز بارش‌ها به صورت باران، برف و در مناطق مستعد به شكل تگرگ ادامه خواهد داشت. به گزارش آوای دنا،ايران در آستانه انقلاب زمستاني است. هواي كشور از امروز رو به سردي مي‌گذارد و قرار است حتي در كوير مركزي ايران نيز برف ببارد. سازمان هواشناسي اعلام كرده از امروز، بارش برف در برخي استان‌هاي كشور، آغاز مي‌شود و اين وضعيت ممكن است تا پايان هفته آينده ادامه داشته باشد. ستاد مديريت بحران مستقر در وزارت كشور نيز به استانداري‌هاي سراسر كشور اعلام آماده‌باش كرده است. حسن قدمي، رييس ستاد مديريت بحران كشور به «اعتماد» گفته است مراكز استاني اين ستاد با هماهنگي سازمان هلال احمر، آماده مقابله با هر گونه بحراني در كشور هستند.با اين حال، بحران پيش روي كشور، بحران سرما و بارندگي و آلودگي هوا ست. ميزان بارندگي‌هاي سيل‌آسا در كشور، به حدي رسيده كه معابر برخي از شهرها، به ويژه استان‌هاي شمال كشور مانند خيابان‌هاي شهر ونيز شده؛ غرق آب. از رشت خبر مي‌رسد به دليل آبگرفتگي فراوان معابر، شهر به صورت نيمه تعطيل درآمده و موج سرما ، باعث بارش برف در ارتفاعات شده است. همچنين درياي مازندران نيز مواج و غيرقابل استفاده است. افشين عزيزي، مديركل مديريت بحران استانداري گيلان درباره تداوم بارش‌ها و آبگرفتگي معابر رشت و ديگر شهرهاي اين استان خبر داده و گفته است تمام دستگاه‌هاي امدادي در آماده‌باش كامل هستند.بارش‌هاي سيل‌آسا تنها به استان‌هاي مرطوب شمال كشور محدود نمي‌شود. سازمان هواشناسي پيش‌بيني كرده است در استان‌هاي جنوبي نيز بارش‌ها به صورت باران، برف و در مناطق مستعد به شكل تگرگ ادامه خواهد داشت.به گفته كارشناسان اين سازمان استان‌هاي بوشهر و هرمزگان در دو روز پايان هفته، از بيشترين بارش‌ها برخوردار خواهد بود ولي سامانه باران‌زايي كه استان‌هاي شمالي و مركزي را در روزهاي اخير تحت تاثير قرارداده، در روزهاي ابتدايي هفته آينده به مناطق جنوب‌غرب، جنوب و جنوب شرق كشور خواهد رسيد. از اين رو، كارشناسان هواشناسي مي‌گويند صحنه درياي عمان و خليج فارس نيز در روزهاي آينده، مواج و غيرقابل استفاده است و كساني كه قصد عبور از درياي پارس را دارند بايد مراقب خطرات احتمالي امواج باشند.اين سازمان همچنين پيش‌بيني كرده است در روز پاياني هفته جاري و شنبه آينده استان خشكي مانند سيستان و بلوچستان، دچار آب‌گرفتگي معابر شود. اين استان به همراه استان شمالي‌اش، خراسان جنوبي اسير بادهاي شديد خواهد شد. به گفته كارشناسان سازمان هواشناسي، شدت وزش باد طي روزهاي آينده در نوار مرزي شرق كشور قابل توجه خواهد بود.يخبندان در يزديزد، از استان‌هاي كويري و مركزي ايران نيز اسير چله زودرس شده است. سازمان هواشناسي اين استان پيش بيني كرده است در روزهاي پاياني هفته جاري، سرما ي ناگهاني در اين استان حاكم مي‌شود و دست كم اين وضعيت تا ابتداي هفته آينده، ادامه خواهد داشت. هواشناسان اين استان مي‌گويند بخشي از اين استان مانند مناطق نير و طزرجان در سردترين ساعات روزهاي آينده، به دماي صفر درجه نزديك مي‌شوند.همچنين ارتفاعات اين استان از جمله قله معروف شيركوه، در روزهاي آينده، شاهد بارش برف خواهد بود. براي شهرهاي اين استان نيز بارش باران و مه‌گرفتگي پيش‌بيني شده است.خوزستان و قصه آلودگي هواخوزستاني‌ها البته از بحران ديگري رنج مي‌برند. بحراني كه از يكي، دو هفته پيش شروع شده و همچنان ادامه دارد. بارش باران در شهر اهواز، تبديل به كابوس بزرگي براي شهروندان شده است. پس از هر باران، تعداد زيادي از اهوازي‌ها مجبور مي‌شوند به دليل مشكلات تنفسي به بيمارستان مراجعه كنند. پس از آخرين باران اسيدي كه در اين شهر باريد، دو هزار و 500 نفر به بيمارستان مراجعه كردند. اين تعداد، به جز اشخاصي است كه در شهرهاي جنوبي اين استان، مانند اميديه و سوسنگرد، به دليل مشكلات ناشي از تماس با باران مسموم، كارشان به بيمارستان كشيده شده است.هر چند تاكنون اطلاعات دقيق و دست اولي درباره علت اين‌بارش‌هاي مسموم در اهواز گزارش نشده، ولي برخي گمانه‌زني‌ها، حكايت از آلودگي بارش‌ها به دليل آلاينده‌هاي جوي ناشي از كارخانجات اطراف اين كلانشهر، سوختن لاستيك و حتي كيفيت آلاينده گاز خروجي از اگزوز خودروها بوده است.رييس دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور اهواز درباره آلودگي شيميايي مردمي كه به بيمارستان‌ها مراجعه كرده‌اند، توضيح داده است. محمد حسين سرمست در اين باره گفته: مراجعه بيماران عمدتا از شهرهاي جنوب و جنوب‌شرق استان بوده و اين آلودگي در شهرهاي شمالي ديده نشده است. آلودگي هوا در اين روزها بلافاصله پس از باران مردم را درگير مي‌كند و آلودگي شيميايي آن واضح است كه پس از باران بروز مي‌كند.گزارش‌ها نشان مي‌دهد بسياري از بيماران اهوازي كه به درمانگاه‌هاي سطح اين شهر مراجعه كرده‌اند در منزل دچار اين مسموميت شده‌اند و به همين دليل عدم خروج افرادي كه دچار بيماري تنفسي هستند مورد تاييد كارشناسان نيست. به همين دليل پزشكان توصيه كرده‌اند افرادي كه سابقه بيماري تنفسي ندارند اما با بارش باران در اهواز دچار مشكل تنگي نفس مي‌شوند، بايد قبل از اينكه مشكلات تنفسي‌شان كار دست آنها بدهد، سريعا به مراكز درماني مراجعه كنند.البته مسئولين خوزستان كه قاعدتا وظيفه رسيدگي به بحران‌زدگان آلودگي هوا را بر عهده دارد، در راه‌حل قابل توجهي، مسير رسيدن اخبار تعداد مصدومان آلودگي هوا و باران اسيدي در خوزستان را به رسانه‌ها و افكار عمومي مسدود و تصويب كرده كه ديگر هيچ‌گونه آماري از مراجعه‌كنندگان به مراكز فوريت‌هاي پزشكي خوزستان ارائه نشود. به گفته اسدالله موسوي، رييس فوريت‌هاي پزشكي خوزستان، دليل عدم انتشار اطلاعات مردم بحران‌زده در اين استان به دستور مسئولين استان است.ظاهرا اين ترفند مسئولين توانسته راه ورود رسانه‌ها در دسترسي به آمار جديد آسيب‌ديدگان از باران اسيدي را ببندد، ولي قطعا اين مصوبه نمي‌تواند جلوي كارشناسان و اعضاي كميسيون بهداشت و درمان را بگيرد كه براي يافتن دليل و راه‌حل بحران آلودگي در هواي خوزستان، عزم اين خطه كرده‌اند.يك نماينده از استان خوزستان اعلام كرده كميته‌يي متشكل از مسوولان وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشكي و تعدادي از اعضاي كميسيون بهداشت و درمان مجلس امروز به استان خوزستان سفر مي‌كنند و قرار است در اين سفر علت آلودگي هوا مورد بررسي قرار گيرد زيرا در طول اين دو هفته 20 هزار نفر دچار تنگي نفس شدند.به گفته ناصر سوداني، باراني كه براي نخستين بار باعث مشكلات تنفسي براي اهوازي‌ها شد، داراي قطره‌هاي اسيد سولفوريك و نيتريك بوده است، ولي با آنكه مطالعات بهداشتي و آزمايشگاهي صورت گرفته اما هنوز نتيجه‌يي اعلام نشده و با قطعيت نمي‌توان گفت كه اين موضوع منشاخارجي دارد يا داخلي و مربوط به صنايع و كارخانه نيشكر است يا به ميادين نفتي و گازي.او تاكيد كرده كميته گسيل شده به اهواز، وظيفه دارد مطالعات علمي به وسيله دستگاه‌هاي خاص درباره ابرهاي باران‌زا در استان خوزستان صورت دهد تا مشخص شود كه آيا مشكل از جو است يا گازهايي كه در اثر فعاليت‌هاي صنعتي به وجود آمده‌اند، همچنين لازم است اين كميته از مسموميت‌هاي اين گازها مانند منواكسيد كربن و گازهاي نيتريكي آزمايش‌هايي صورت دهد.به تعطيلات آخر هفته نرويددر روزهاي پاياني هفته، جاده‌هاي كشور نيز اسير بحران زمستاني شده است. در برخي محورهاي بين استاني كشور از جمله در استان‌هاي آذربايجان شرقي، آذربايجان غربي محور تكاب به شاهين‌دژ، اردبيل، محور آسالم به خلخال - گردنه سر‌عين - گردنه حيران، كردستان، زنجان محور زنجان به بيجا‌ر، ايلام محور پو‌نل به ز‌ندانه، بارش پراكنده برف گزارش شده است. اين در حالي است كه وضعيت ساير محورهاي مواصلاتي كشور در استان‌هاي بوشهر كرمانشاه، چهار محال و بختياري، آذربايجان غربي، اصفهان، ايلام، خوزستان، يزد، قم، لرستان، مركزي، فارس، كهگيلو‌يه و بو‌ير احمد به دليل بارش باران و لغزندگي معابر خطرناك گزارش شده است. اين‌طور كه پيداست هموطنان بايد براي در خانه گذراندن تعطيلات آخر هفته، آماده شوند.   منبع: اعتماد
کد خبر: ۲۲۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۱

ما ایرانی ها همیشه خودمان را یکی از احساسی ترین و شادترین ملت های جهان می دانیم و خیلی هم روی این مسئله اصرار داریم امان عجیب است که بررسی های موسسه گالوپ این نظر را کاملا تایید نمی کند و می گوید ما ایرانی ها آنقدر هم که فکر می کنیم احساساتی یا خوشحال نیستیم  
کد خبر: ۲۲۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۲۸

مردم خرم آباد و استان لرستان ماندن در خانه را در روز عاشورا ناثواب می دانند. آنها از ابتدای روز در اولین خیمه گاه گل بر سر و شانه می گذارند و پس از مراسم عزاداری در تکیه های محلات شهر در قالب دستجات سینه زنی و زنجیر زنی به سمت مرکز شهر حرکت می کنند. به گزارش آوای دنا،آئین خاص گل مالی در لرستان دارای چند مرحله است که از روز هفتم محرم که به روز " تراش عباس" موسوم است، شروع می شود. در روز هفتم محرم همه عزاداران حسینی به حمام رفته و پس از اصلاح سرو صورت و نظافت کامل، لباسهای تمیز می پوشند که این روز را "تراش عباس" می نامند.از این روز به بعد، عده ای برای افروختن آتش در صبح عاشورا به جمع کردن و گردآوری هیزم در سطح شهر می پردازند تا اگر در روز عاشورا برف و باران ببارد و احیانا هوا سرد باشد عزادارانی که درگِل می افتند (مراسم گِل افتادن) از سرما حفظ شوند.پس از گردآوری هیزم ها حوضچه های مخصوص خاک آماده می شود. این در حالیست که تلاش برای گردآوری خاک پاکیزه و مقدس بسیار حائز اهمیت است. در برخی مواقع در خاک تهیه شده برای روز عاشورا هیئات مذهبی از تربت کربلا نیز استفاده می کنند. نزدیک های غروب روز تاسوعا برخی جوانان هیئتی مامور درست کردن حوضچه‌های مخصوص درست کردن گل روز عزای امام حسین(ع) می شوند. امروز این حوضچه ها در قالب یک مستطیل فلزی و یا آجری در کنار خیابان محل خیمه عزای هر محله درست می شود.در مجموع همزمان با روز تاسوعا عزاداران خاک نرم و مخصوصی بنام گل باغچاله (گل رس) را مهیا کرده و در میدانهای بزرگ و کوچک که معمولا با آجر چینی در جلوی خیمه ها و تکیه های شهر درست می شود می ریزند و در روز عاشورا این خاک را با گلاب مخلوط کرده و گل روز عاشورا را فراهم می کنند. منبع/مهر
کد خبر: ۲۲۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۲۱

شیپور استاش در کودکان کوتاه‌تر و گشادتر است، به همین دلیل در سرما خوردگی کودکان بیشتر شاهد عفونت‌های گوش هستیم.‌ یکی از علامت‌های شاخص آمدن پاییز، برگریزان و کاهش محسوس دمای هواست. این تغییر اقلیمی زیبا با خود بیماری‌هایی به همراه دارد. مهم‌ترین بیماری‌ای که تاکنون درمانی کامل برای آن یافت نشده سرما خوردگی است. سرما خوردگی هر ساله هزینه زیادی را به اقتصاد کشور وارد می‌کند؛ هزینه‌هایی مثل غیبت از محل کار یا رفتن به پزشک و خرید دارو. ویروس سرما خوردگی در مرحله اول به حلق و بینی و گاهی نیز به گوش حمله می‌کند و مشکلاتی را برای فرد مبتلا به وجود می‌آورد. دکتر ابراهیم رزم‌پا، فوق‌تخصص جراحی سر و گردن و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در این باره بیشتر توضیح می‌دهد.چرا در فصل سرما ، سرما خوردگی و آنفلوآنزا نسبت به دیگر فصول شدت می‌یابد؟یکی از ویژگی‌های فصل پاییز تغییرات آب و هوایی ناگهانی است. افت شدید دما در بدن هر فرد تغییراتی ایجاد می‌کند، زیرا کاهش دما روی سیستم ایمنی بدن تاثیر می‌گذارد و آن را ضعیف می‌کند و در نتیجه بدن مستعد بیماری می‌شود و ویروس وارد شده بسرعت عملکرد خود را آغاز می‌کند. عامل مهم دیگری که به ویروس‌ها اجازه فعالیت بیشتری می‌دهد محیط بسته‌ای است که افراد در آن زندگی می‌کنند. در محیط بسته، ویروس‌ها قابلیت جابه‌جایی ندارند و در یک مکان جمع می‌شوند. در این فصل از وسایل گرمایشی نیز استفاده می‌شود. این وسایل، خشکی هوا را زیاد و خشکی نیز مخاط تنفسی و مخاط بینی را در مقابل عفونت‌ها ضعیف می‌کند و خودبه‌خود شیوع بیماری‌های ویروسی دستگاه تنفسی فوقانی بالا می‌رود.با توضیحاتی که دادید می‌توان گفت افرادی که دچار بیماری‌های زمینه‌ای یا نقص سیستم ایمنی هستند بیشتر در معرض خطرند؟کاملا درست است. بیمارانی که سیستم ایمنی ضعیف‌تری دارند مانند بیمارانی که شیمی‌درمانی می‌شوند یا مبتلا به یکی از بیماری‌های خاص هستند، افراد مسن یا کودکان بیشتر در معرض خطرند. البته ویروس، همه افراد سالم یا بیمار را درگیر می‌کند، ولی طبیعی است شدت علائم بیماری به مقاومت بدن فرد بستگی دارد.برخی افراد مدام سرما می‌خورند. آیا به دلیل ضعف در سیستم ایمنی است؟البته می‌تواند به همین دلیل باشد. ولی همان طور که اشاره کردید برخی بخصوص کودکان دبستانی، چند بار در سال سرما می‌خورند. قطعا کودک سیستم ایمنی ضعیف‌تری نسبت به یک بزرگسال دارد، اما عامل مهم در سرما خوردگی کودکان محیطی است که کودک مدت طولانی در آن قرار می‌گیرد. این محیط‌ها بسته هستند و چند نفر در کنار هم قرار می‌گیرند .وجود ویروس در بدن یک کودک بسرعت به دیگران انتقال می‌یابد. این چرخه باید قطع شود، ولی در محیطی مانند مدرسه یا محل کار قطع این چرخه کمی دشوار است.عفونت ویروسی چگونه بدن را درگیر می‌کند؟عفونت ویروسی از راه هوایی وارد بدن می‌شود و علاوه بر بینی، سینوس‌ها، حلق و گوش را نیز درگیر می‌کند. سرما خوردگی یک بیماری سیستمیک محسوب می‌شود و فرد مبتلا ممکن است درد عضلانی نیز داشته باشد. خستگی و بی‌حالی مفرط نیز از دیگر علائم فعالیت ویروس در بدن است، زیرا بدن در این حالت انرژی زیادی صرف مبارزه با ویروس می‌کند. عفونت‌های ویروسی سرما خوردگی کمتر با تب همراهند، ولی آبریزش، سوزش گلو و گلودرد نشانه‌های واضحی است که تقریبا در همه بیماران مبتلا به سرما خوردگی می‌بینیم. البته در برخی مواقع ممکن است عفونت در گوش ظاهر شود.درباره عفونت‌های گوش بیشتر توضیح دهید.گوش از طریق شیپور استاش (لوله‌ای که از طرف عقب بینی به گوش راه پیدا می‌کند و تهویه گوش میانی از طریق این لوله انجام می‌شود) درگیر می‌شود. وقتی عفونت به این مجرا راه می‌یابد، فشار منفی در گوش ایجاد می‌شود و شیپور استاش عملکرد طبیعی خود را از دست می‌دهد.شیپور استاش در کودکان کوتاه‌تر و گشادتر است، به همین دلیل در سرما خوردگی کودکان بیشتر شاهد عفونت‌های گوش هستیم.آیا سرما خوردگی به درمان نیاز دارد؟عفونت‌های ویروسی دستگاه تنفسی فوقانی اغلب مواقع خود به خود و بعد از یک دوره بیماری بهبود می‌یابد و نیازی هم به درمان ندارد ولی گاهی دیده می‌شود با پایین آمدن سیستم ایمنی، عفونت میکروبی نیز بر عفونت ویروسی سوار می‌شود که در این شرایط حال جسمانی بیمار وخیم تر خواهد شد. اینجاست که یک سرما خوردگی ساده به یک گلو درد چرکی تبدیل شده و تب و لرز و سایر نشانه‌ها بروز می‌کند. در این مواقع باید از آنتی‌بیوتیک برای درمان عفونت باکتریایی استفاده شود. برای سرما خوردگی به دادن آنتی بیوتیک نیاز نیست و متاسفانه به غلط برای این بیماران آنتی‌بیوتیک تجویز می‌شود. تجویز آنتی‌بیوتیک بدون دلیل مشخص باعث می‌شود مقاومت بدن در برابر آنتی‌بیوتیک‌ها افزایش یابد و اگر بیماری عفونی جدی پیش آید براحتی نتوان آن را کنترل کرد. در بدن ما میکروب‌های طبیعی زندگی می‌کنند که هیچ ضرری هم برای بدن ندارند. تجویز آنتی‌بیوتیک بی‌مورد این میکروب‌ها را از بین می‌برد.توصیه شما برای مبتلایان به سرما خوردگی چیست؟ سرما خوردگی حدود هفت تا ده روز طول می‌کشد. در این مدت بهتر است استراحت کافی داشته باشید و از خوددرمانی پرهیز کنید. در صورتی که زمان بیشتر از این باشد، بهتر است به پزشک مراجعه کنید.هنگام بروز علائم، مصرف مایعات گرم و غذاهایی مانند سوپ و آش را بالا ببرید. استفاده از آبمیوه‌های حاوی ویتامین ث، سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند. سعی کنید رطوبت محل زندگی‌تان را بیشتر کنید. این کار را می‌توانید با استفاده از بخور انجام دهید.اگر دچار گلودرد یا سوزش گلو هستید، می‌توانید یک قاشق غذاخوری نمک را در یک لیوان آب بریزید، آن را هم بزنید و سپس آب نمک را غرغره کنید. این کار برای تسکین گلو درد بسیار مفید است.گرچه ویروس در فضا پخش می‌شود، ولی مهم‌ترین راه انتقال، دست‌های آلوده به ویروس است. سعی کنید در این ایام از دست دادن یا روبوسی با دوستان پرهیز کنید یا به اشیای فردی که سرما خورده است، دست نزنید.مدام دست‌های خود را با آب و صابون بشویید این کار زنجیره انتقال ویروس را می‌شکند.دارویی گیاهی به نام سرخارگل وجود دارد که سیستم ایمنی را قوی‌تر می‌کند. این دارو برای پیشگیری از بیماری است و افرادی که سیستم ایمنی ضعیف‌تری دارند در فصول سرد سال می‌توانند از آن استفاده کنند.در ضمن افرادی که سیستم ایمنی ضعیف‌تری دارند می‌توانند به پزشک مراجعه و با نظر او واکسن آنفلوآنزا دریافت کنند. بهترین زمان برای تزریق واکسن مهر و آبان است، البته در ماه آذر نیز می‌توان این واکسن را دریافت کرد، ولی اقدام سریع‌تر برای تزریق واکسن می‌تواند در پیشگیری موثرتر باشد.ورزش منظم را از یاد نبرید. ورزش سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند. داروغدا
کد خبر: ۲۱۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۲۶