« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
آوای رودکوف:معاون اول رئیس جمهور گفت مدیرانی که در اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی ضعیف عمل کنند برکنار خواهند شد
کد خبر: ۹۱۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۳

آوای رودکوف: ستار هدایتخواه ،غلام رضا تاجگردون ،غلام محمد زارعی ، عدل هاشمی ، محمد بهرامی ، سید محمد موحد و دکتر دهبانی پور در پیامهای جداگانه ای فرا رسیدن عید نوروز را به هموطنان عزیز و مردم شهرستانهای بویراحمد و دنا،گچساران و باشت و کهگیلویه بزرگ تبریک و تهنیت عرض نمودند
کد خبر: ۹۱۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۱

همزمان با فرا رسیدن سال نو پایگاه خبری آوای رودکوف با انتشار پیامی در فضای مجازی سال جدید را به مردم تبریک گفت
کد خبر: ۹۱۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۱

آوای رودکوف:حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیام نوروزی خطاب به ملت ایران، سال ۱۳۹۵ را سال «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» نامگذاری کردند
کد خبر: ۹۱۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۱

آقای هاشمی! آتش فتنه‌ای که از اظهارات و اقدامات و مواضعتان بوجود آوردید، اول دامان خود شما را خواهد گرفت و طبیعتاً هر گونه توقعی بی‌معناست . ان شا الله بتوانید با توبه انقلابی و فاصله گیری از اطرافیان نااهل و مأیوس کردن دشمنان ظلم بزرگ را جبران کنید.به گزارش "پایگاه خبری آوای رودکوف" متن رنجنامه حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خطاب به هاشمی رفسنجانی منتشر شد: مواضع شما را در روزهای اخیر و در ثبت نام مجلس خبرگان رهبری مشاهده کردم. فرموده بودید که: «امیدواریم این انقلاب به حضرت حجت (عج) واگذار شود و ما نیز زیر نظر این امام زنده و غایب، راهمان را بدرستی بپیماییم.» مواضع جنابعالی را از ابتدای انقلاب مرور و بازخوانی کردم تا ببینم آیا مسیری که جنابعالی از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز پیموده¬اید در راستای آرزویی می باشد که بیان کردید و یا آنکه خدای ناخواسته برعکس است. لذا این رنجنامه را تقدیم می کنم شاید مؤثر افتد. حمایت از منافقین و جنبشی ها در اثنای مبارزات قبل از انقلاب، هرچند مطالبی در مورد جنابعالی شنیده بودم ولی اولین‌بار که توفیق دیدار شما را پیدا کردم در زندان اوین بود. در آن زمان از کمیته‌ی مشترک به اوین منتقل‌شده بودم و در آنجا در سلول انفرادی بودم. هنگام اولین ملاقات با خانواده وقتی در اتاق انتظار ملاقات، زندانیان سیاسی را جمع و مأمورین زندان چشم‌بند را از روی چشمانم باز کردند، عده‌ای زندانی در کناری بودند و یک فرد روحانی تنها در کناری دیگر ایستاده بود؛ متوجه شدم که از طرف چپی‌ها (مارکسیست‌ها) و منافقین (سازمان مجاهدین خلق) در بایکوت قرارگرفته¬اید. با اعتقادی که به روحانیت داشتم به‌طرف شما آمدم و حال و احوالی کردیم و علی‌رغم توجهی که معمولاً به یک زندانی جدید می‌شد، شما را ترجیح دادم. بعدها که از سلول انفرادی به بند عمومی منتقل شدیم به بند علما و روحانیون (مذهبیون) آمدم و آشنایی بیشتری با شما حاصل شد، هرچند مجال آن کوتاه بود و شما آزاد شدید. اما آنچه در این مدت برایم جلب‌توجه می‌نمود سؤال‌های شما از محیط بیرون و فضای دانشگاهی بود و نگرانی‌تان از افکار افرادی همچون دکتر پیمان و امثالهم؛ چراکه این افکار را خطرناک می‌دانستید. این دقت نظر برای من که یک جوان ۲۰، ۲۱ ساله بودم بسیار قابل‌توجه بود. البته داستان حمایت‌های شما از منافقین (سازمان مجاهدین خلق) و فاصله‌گیری شما پس از تغییر ایدئولوژی آن‌ها و برخوردهایشان با روحانیت در زندان را نیز کمابیش می‌دانستم. با این خاطره که از شما در ذهن داشتم، پس از پیروزی انقلاب‌اسلامی دعوت از افرادی چون دکتر پیمان برای عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، برایم بسیار سؤال‌برانگیز بود. بعدها نیز در رابطه با حمایت شش‌دانگ شما از آقای بهزاد نبوی در ماجرای انفجار دفتر نخست‌وزیری که منجر به شهادت آقایان رجائی و باهنر شد -آن‌ هم در خطبه‌های نماز جمعه- و همچنین هنگام رأی اعتماد وزارت صنایع سنگین، همچنین زمانی که در رابطه با سازمان مجاهدین انقلاب‌اسلامی خدمت رسیدیم و ماجراهای سازمان را مطرح کردیم و نیز آن هنگام که نگرانی خود را از خط ۳ و باند مهدی هاشمی (سال ۶۱-۶۲) برای شما تشریح کردیم ولی حضرت‌عالی به‌عنوان رهنمود فرمودید که مراقب باشید آتش‌بیار معرکه نشوید (!)، بر تعجب ما افزوده شد. اما به‌هرحال چون تصور ما این بود که حضرت‌عالی سرباز و یار حضرت امام (ره) هستید، بر این نکات تمرکز نکردیم. اصرار بیش‌ازحد بر پذیرش قطعنامه خلاف نظر امام خمینی(ره) آنچه برای ما غم‌انگیزتر بود اصرار بیش‌ازحد شما -علیرغم نظر حضرت امام خمینی (ره)- بر پذیرش قطعنامه بود. آن زمان که فشارهای بین‌المللی و لیبرال‌ها و ضدانقلاب و منافقین و آقای منتظری و بیت ایشان بر حضرت امام (ره) و ملت ایران برای القا و تحمیل قطعنامه به جمهوری اسلامی بود و راهبرد حضرت امام (ره) و ملت ایران و رزمندگان «جنگ جنگ تا پیروزی» بود، شما به دنبال پذیرش قطعنامه بودید. این‌که چنین تحلیل و نظری داشتید، شاید چندان مهم به نظر نرسد، ولی مسئله پراهمیت این است که برای تحقق نظرتان در فرماندهان ایجاد تردید کردید. «خط تردید» بزرگ‌ترین اشتباه استراتژیک شما بود که برای به راه انداختن آن تلاش کردید و هم‌عرض دیدگاه امام (ره) این خط را بر ملت ایران تحمیل کردید. نام آن را نیز عقلانیت گذاشتید و به فرماندهان و رزمندگان سپاه گفتید همه موافق قبول قطعنامه هستند؛ الا شما و اگر شما کوتاه بیایید حضرت امام (ره) هم قبول می‌کنند. تئوریزه کردن «خط تردید» و تندرو خواندن مخالفینِ آن آقای هاشمیتئوریزه کردن «خط تردید» و عقلانی جلوه دادنش و تندرو خواندن مخالفینِ آن، بزرگ‌ترین خطای شما بود و متأسفانه نه تنها هیچ‌گاه در خود تردید نکرده بلکه همواره مخالفین را مذمت نمودید. ولی ای کاش این « خط تردید » را لحظه ای در افکار خود تقویت می کردید تا شاید ... .البته خوب می‌دانید که امام و ملت ایران و بچه‌های حزب الهی هیچ‌گاه جنگ‌طلب نبوده و نیستند؛ بلکه بر عزت ملی و غیرت ملی تأکید داشته و دارند؛ هیچ‌گاه به وعده‌های نظام سلطه اعتماد نداشته و ندارند و بزرگ‌ترین مصداق و دلیل آن‌هم همین قطعنامه ۵۹۸ بود. دشمنان چقدر به وعده‌های خود عمل کردند؟ آیا متجاوز (صدام) محاکمه شد؟ بر مردم عادی کوچه و بازار هم معلوم بود که ماشین جنگی صدام با کارگردانی و حمایت و پشتیبانی قدرت‌های جهانی کوک شده و محاکمه‌ی صدام یعنی محاکمه‌ی خودشان و آن‌ها هرگز زیر بار چنین موضوعی نخواهند رفت. بگذریم ... حمایت از مرام اقتصادی موسوی و چرخش ۱۸۰ درجه ای به سمت تعدیل اقتصادی وتشدید فشار به مردم جناب هاشمیحضرت‌عالی در دوران ریاست‌جمهوری خویش با در پیش گرفتن سیاستِ تعدیل اقتصادی از مرام اقتصادی دولت آقای میرحسین موسوی –که میدانیم موردحمایت شدید جنابعالی بود- یعنی اقتصاد بسته و دولتی به سمت اقتصاد باز و آزاد، طی یک چرخش ۱۸۰ درجه‌ای در خط‌مشی، تغییر رویکردی آشکار دادید؛ به‌گونه‌ای که در خطبه‌های نماز جمعه که تا دیروز بر عدالت اجتماعی تأکید داشتید ازآن‌پس مردم را به مانور رفاه و مصرف‌گرائی دعوت کردید و چه بسیار خیرخواهان و دوستان که شما را نصیحت کردند و گوش فرا ندادید.سوگوارانه باید عرض کنم که در دوران دولت جنابعالی فرصت‌های زیادی از دست رفت. عده‌ای از بستگان و اعضای حزب دولت ساخته که شما را پدر معنوی خود می‌دانند و شما نیز خود را برادر معنوی آن‌ها معرفی کردید آن‌چنان شما را احاطه کردند که صدای دیگری را یا نمی‌شنیدید و یا حسابی برای آن باز نمی‌کردید. فشار اقتصادی آن‌قدر بر مردم زیاد شد که حوادث و رخدادهای ۱۳ آبان، مشهد، اسلامشهر و ... رخ داد ولی علت وقوع آن‌ها را ریشه‌یابی نکردید. کسبه‌ی جزء، حتی فروشندگان تره بار هم قیمت‌ها را افزایش می‌داد و علت را که جویا می‌شدید می‌گفتند چون دلار گران شده پس ما هم گران می‌کنیم. این در شرایطی بود که عده‌ای از نزدیکان شما خیلی معمولی و با صراحت می‌گفتند که بستگان رئیس‌جمهور بایستی با بستگان روسای جمهور دنیا ارتباط و حشرونشر داشته باشند؛ و قطعاً برای اینکه کم نیاورند، روی آوردن به زندگی و مشرب اشرافی و گذراندن اوقات فراغت و تفریحات در اروپا و جزایر تفریحی و... امری طبیعی است. و یا اظهار می‌داشتند که در دنیا برای اجرای سیاست تعدیل اقتصادی دولت‌ها با معترضین برخورد می‌کنند و کشتن آن‌ها هزینه‌ای است که برای تعدیل اقتصادی و اصلاحات اقتصادی غربی باید پرداخت تا کشور شکوفا شود!! تهاجم فرهنگی، شکل‌گیری طبقه ممتاز و اشرافیت دولتی در دولت هاشمی وای بر ما. این تذهبون؟به‌راستی، زندگی ملت رهاشده از جنگ و مستضعفین کجا و زندگی مرفه بی‌دردان و دنیاطلبان کجا؟!آن هنگام که هشدارها و فریادهای رسا و بلند رهبر معظم انقلاب (مدظله‌العالی) نسبت به مسائلی همچون تهاجم فرهنگی، مذمت شکل‌گیری طبقه ممتاز، اشرافیت دولتی و امثالهم به گوش میرسید نیز واکنش مناسب از شما ندیدیم و فی‌المثل اگر به وزیری از مشکلات اقتصادی و گرانی انتقاد می شد می‌گفت تو هم سوسیالیست شده‌ای؟! ( کما اینکه اخیراً هم این جمله از وزیری دیگر شنیده شده است. )در دوران شما فکر و فعالیت اقتصادی غلط آن‌چنان حاکم شد که در شهرداری هر کاری امکان‌پذیر شد؛ البته به قول معروف «قیمت آن متفاوت بود.» دستگاه اطلاعاتی نیز که باید چشم نظام و دیده‌بان آن برای رصد کجی‌ها باشد وارد عرصه‌های اقتصادی فاسد شد و علیرغم نظر رهبر معظم انقلاب به کارش ادامه داد و شما حمایت می کردید. آقای هاشمی ما دیدیم که خط نفوذ دشمنان قسم‌خورده ملت ایران وارد حریم خصوصی و خانوادگی مدیران کشور شده و در حال آلوده‌سازی فرزندان آن‌ها است؛ اما دریغا که هشدارها فایده‌ای نکرد. سپردن مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک به کسی که ولایت فقیه را قبول نداشت جناب آقای هاشمی!برای ما این نکته نیز بسیار تعجب‌برانگیز بود که مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری را به کسی واگذار کردید که ولایت‌فقیه را قبول نداشت و جالب آنکه آنجا کانون فعالیت گروه‌ها و احزابی شد که نه تنها به دنبال ترویج لیبرالیسم در فضای جامعه بودند، بلکه حتی علیه شما و دولت شما رسماً فعالیت می‌کردند و علیه ارزش‌های انقلاب مطلب می‌نوشتند و شما می‌دانستید و به این مسئله تن دادید؛ چرا؟ توهم ریاست جمهوری مادام العمر برای شما!!! توجه داشتید که قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ اطرافیان شما تلاش زیادی کردند که محدودیت زمانی قانون اساسی را برای ریاست جمهوری نادیده بگیرند تا جایی که اگر امکانش باشد ریاست جمهوری شما را مادام العمر کنند، براستی واکنش شما در خصوص این گونه عملکردها چه بود؟ وقتی در رابطه با فساد و ریخت و پاشهای مدیریتی هشدار داده می¬شد می¬گفتید وقتی قطار توسعه اقتصادی و سازندگی حرکت می¬کند ۵ تا ۱۰درصد ریخت و پاش امری طبیعی است و این نگاهی وارداتی است نه مبنی بر اسلام ناب محمدی (ص) و توجه به محرومین و مستضعفین. ناطق نوری را شما ناکام کردید!پاسخ مشارکتی ها به خیرخواهی شما! جالب است در انتخابات دوم خرداد، در حالی که همه و از جمله شخص آقای ناطق انتظار داشتند از وی حمایت کنید، با کمال تعجب شما همسو با جریان موسوم به چپ- همانها که در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری بهشان بال و پر دادید- در نماز جمعه سناریوی تردید و احتمال تقلب را تقویت کردید. به این ترتیب جمله «بنویسید خاتمی می‌خوانند ناطق» آقای ناطقی را که کاملاً به شما نزدیک بود با ناکامی مواجه کرد. در انتخابات ۷۶ بود که خیلی ها میزان وفاداری شما به نزدیکترین دوستانتان –از جمله آقای ناطق- را فهمیدند و ای کاش آقای ناطق نیز همین حقیقت را درک می کرد! آیا یادتان هست که چند صباح بعد، مشارکتی ها در انتخابات مجلس ششم از خجالت شما در آمدند و هدیه ای که در دوم خرداد از شما دریافت کرده بودند را در زمستان ۷۸ به شما عودت دادند!!! و دیدید که کودتای نرم و سخت ۱۸ تیرماه سال ۱۳۷۸ را رغم زدند و اگر نگوییم کارگردانی کردند ولی همراه و مؤید خوبی بودند تا اسباب به آتش کشاندن میراث امام و شهدا و ملت ایران را فراهم آورند که خدا نخواست. - شما دیدید که آن‌ها تمامی شخصیت شما را به استهزاء گرفتند.- شما دیدید که آن‌ها میراث امام را به آتش کشیدند.- شما دیدید که بیشترین دشمنی آن‌ها با شما بود.- شما دیدید که آن‌ها دنبال حکومت سکولار هستند.- شما دیدید که آن‌ها خط امام را تحریف می‌کنند- شما دیدید که آن‌ها تحت تأثیر خط نفوذ، هضم در نظام ظالمانه جهان را پذیرا هستند- شما دیدید خط افراط و رادیکال را آن‌ها دنبال می‌کنند.- شما دید که آن‌ها جهاد، گذشت و ایثار بسیجیان را به خشنوت‌طلبی معنا کردند.اما در مقابل چه کردید؟ آنچه شرط بلاغ بود به شما گفتیم؛ اما دریغ از گوش شنوا و ما علی‌رغم بی‌مهری‌ها و کم‌لطفی‌ها به خاطر امام و شهدا و انقلاب حاضر شدیم با شما کار کنیم، به‌عنوان محور وحدت از شما دعوت کنیم و شما به بهانه فراجناحی بودن امتناع ورزیدید. حتی قبل از انتخابات خبرگان رهبری خدمت شما رسیدیم و عرض شد که در شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به تبعیت از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اسامی نامزدهای سراسر کشور را در یک جلسه به جمع‌بندی رسیدند ولی در مورد حضرت‌عالی در دو جلسه بحث و بررسی با اختلاف یک رأی حضرت‌عالی رأی آوردید (که موجب شد خانم وحید دستجردی به اعتراض بر قرار گرفتن نام شما در فهرست از جمعیت بروند). آنچه دوستان و اعضای شورای مرکزی از سوز دل و خیرخواهی و حضوری در جلسه در اعتراض و انتقاد به شما مطرح کردند عبارت بود از: ۱) اجرای مشی اقتصادی و سیاست تعدیل که منجر به حمایت از سرمایه‌داران بی درد و نادیده انگاشتن توده مردم و مستضعفین می‌شود.۲) برخی اطرافیان شما (حزب دولت ساخته کارگزاران) در مسائل اقتصادی علاوه بر بند ۱، حساسیتی نسبت به فساد اقتصادی و مالی ندارند.۳) بستگان شما علاوه بر بند ۱ و ۲ سلوکشان شکل دادن به یک طبقه ممتازه و ویژه‌خواری را تداعی می‌کند.۴) در بخش فرهنگی در دوران دولت شما مشکلات جدی ظهور و بروز کرد.۵) در مسائل خارجی سیاست تنش‌زدایی یعنی وادادگی را اتخاذ کردید؛ گویا ایران کاری کرده که حالا بیاید رفع تنش کند!و مهمتر اینکه دیدگاه شما با دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری زاویه دارد و این موجب گسست فکری در نظام می شود.پس از بیان محورهای انتقاد به مشی مدیریتی دولت کارگزاران، جنابعالی در مقام پاسخ‌گویی همه‌ی موارد را نفی کردید و بیان داشتید که تعداد دانشجویان، مدارس و... زیاد شده و ثانیاً ابزارهای فرهنگی در اختیار رهبری است نه دولت که شگفتی زیادی برای دوستان ایجاد کرد که فی‌المجلس واکنش نشان دادند. جناب آقای هاشمیملاحظه می‌فرمایید که بچه‌های حزب‌الله از روی تعهد و وظیفه آنچه شرط بلاغ بود انجام دادند و صادقانه بارها و بارها مشکلات و انتقادات را برای شما بیان کردند اما دریغ از گوش شنوا. حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه می‌دانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟! پس از کودتای نرم و قائله ۱۸ تیر ۷۸ که همه‌ی نیروهای حزب‌الله را نگران کرد، گروه‌های سیاسی اصول‌گرا گرد هم جمع شدند تا چاره‌اندیشی کنند. آن‌ها وفاق در بین همه‌ی وفاداران به‌نظام را ضروری دانستند و جهت شکل‌گیری این وفاق محوریت شما را جمع‌بندی کردند و همگی خدمت رسیدند و تحلیل خود را ارائه دادند و از شما برای محوریت وفاق همه نیروهای معتقد به‌نظام دعوت کردند. اما شما علیرغم قبول تهدیدها و چالش‌ها و ضرورت وفاق و وحدت فرمودید که دوم خردادی‌ها در قدرت هستند و شما در ضعف هستید و من هم فراجناحی هستم و تحقیر آمیز گفتید دلم برای شما می سوزد و حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه می‌دانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟! هرچند اگر در انتخابات دوم خرداد دقت می‌شد معلوم بود که طراحان کارگزار و آقایان مرعشی و کرباسچی از فعالان صحنه هستند. آنان اولین کسانی هستند که اتهام ناجوانمردانه تقلب را به جمهوری اسلامی زدند و صریحاً تبلیغ کردند که در پای صندوق‌های رأی مردم می‌نویسند خاتمی ولی خوانده می‌شود ناطق؛ شما می‌دانستید و توی دهان آن‌ها نزدید و بلکه آن‌را فرصتی تلقی کردید تا نامزد موردنظر حزب‌الله رأی نیاورد. ماجرای قدرت‌طلبی تمام نشد القصه؛ ماجرای قدرت‌طلبی تمام نشد و روزبه‌روز به شکلی دیگر ادامه یافت. مردم فهمیدند هاشمی دهه ۷۰ با هاشمی دهه ۶۰ و هاشمی دهه ۸۰ با هاشمی دهه ۷۰ تفاوت دارد. مردم دیدند همان تیم اقتصادی که در دولت میرحسین موسوی دنبال اقتصاد بسته و دولتی بود، در دولت هاشمی با شعار اقتصاد آزاد و اقتصاد باز به میدان آمده و در دولت آقای خاتمی هم فعال مایشاء است، چنانچه در دولت احمدی‌نژاد و الآن هم در دولت روحانی همان فکر میدان‌داری می‌کند؛ البته ممکن است بعضی عوض‌شده باشند ولی فکر همان فکر است. این فکر و اندیشه اقتصاد لیبرال -آن‌هم ناقص و با اشکال مختلف عاریه‌ای و وارداتی با الگوهای صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی- است که بیش از ۳۰ سال تلاش می‌کند تا خودش را بر کشور تحمیل کند و فرصت نداده تا اقتصاد ملی و اسلامی وارد صحنه شود. دائماً می‌گفتید می‌آیم، نمی‌آیم! جناب آقای هاشمیچه کسی باید پیشتاز تحقق اسلام ناب محمدی (ص) و اندیشه ناب امام خمینی (ره) در حوزه اقتصاد می‌شد؟ شما کدام جبهه را تقویت کردید؟! به‌هرحال یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ اعضای شورای مرکزی جمعیت ایثارگران خدمت شما آمدیم -بااینکه به وفاق کمک نکردید و علی رغم آنکه با مخالفین و منتقدین خود ائتلاف کرده بودید و با همه ناملایماتی که از سوی شما مشاهده شد- و عرض کردیم شما نیروهای نسل اول انقلاب هستید، اوضاع کشور خوب نیست و یاران امام بایستی برای نسل آینده کمک کنند تا کادر سازی شود، لازم است جوانان و تازه نفس ترها به میدان بیایند، گردش نخبگان صورت گیرد، چرخش قدرت شود، به جوانان بها داده شود و دیگر حضور نسل اولی‌های مانند شما در عرصه انتخابات به مصلحت نیست. هر آن¬چه تحلیل کردیم را قبول کردید و تشویق نمودید و گفتید که بنا دارید در انتخابات وارد نشوید ولی تا آستانه انتخابات هرروز مطلبی مطرح کردید و دائماً می‌گفتید می‌آیم، نمی‌آیم! و در آخر با اینکه متوجه شدید مقام معظم رهبری مصلحت شما را در آمدن به عرصه انتخابات ندیدند ولی تصمیم گرفتید که وارد رقابت شوید. بار دیگر و در آستانه انتخابات سال۸۴ ریاست جمهوری خدمت رسیدیم و شما را یادآور ملاقات یک سال قبل کردیم و فرمودید همه آن حرف‌ها را که گفتید یادم هست و قبول دارم ولی اگر اصول‌گرایان وحدت کنند، نمی‌آیم. گفتیم کمک کنید تا وحدت شود؛ ما طی توافقات که داشته‌ایم قرار است هرکس در سنجش افکار عمومی بالاتر باشد از وی حمایت کنیم و شما گفتید اگر روی آقای ولایتی تفاهم کنید من حمایت می‌کنم و نمی‌آیم. عرض کردیم بنای ما این است که هرکس در سنجش بالاتر باشد و الآن آقای قالیباف بالاتر است و گفتید ایشان سرهنگ است و اهل پادگان و حاضر نشدید کمک کنید. ما عرض کردیم در بهترین حالت اگر شما بیایید انتخابات دومرحله‌ای می‌شود و نفس دومرحله‌ای شدن یک افت برای شما است و مصلحت شما نیست، قبول کردید؛ ولی فرمودید دوستان ما سنجش کرده‌اند همین الآن که من تصمیم نگرفته‌ام برای آمدن، ۵۷ درصد رأی دارم. عرض کردیم ما از این سنجش خبر داریم، نظرسازی است که اطرافیان شما انجام داده اند و علمی نیست و ساختگی است و با این مذاکره جدا شدیم و شما تحت تأثیر جریانات مشکوک و لیبرال‌ها وارد صحنه شدید و با دست خودتان زمینه رأی آوری آقای احمدی‌نژاد را فراهم کردید. حمایت ضدانقلاب و مارکسیست‌ها و لیبرال‌ها و امثالهم در مرحله دوم انتخابات ۸۴ جناب آقای هاشمیچه بگوییم از ستاد تبلیغات انتخابات شما و کارناوال‌هایی که راه انداختند و برچسب‌های ۲۰۰۵ که تولید کردند! براستی چه کسانی برای شما تبلیغ می‌کردند و چه می‌توان گفت از آن فیلم تبلیغاتی و به‌اصطلاح دیدار صمیمی با جوانان و ... . و چه بگوییم از مرحله دوم انتخابات که همه‌ی ضدانقلاب و مارکسیست‌ها و لیبرال‌ها و امثالهم از شما حمایت کردند و دوقطبی احمدی‌نژاد و هاشمی رقم خورد که طبعاً نتیجه کار برای هر انسان منصفی معلوم بود. کار شما برای رأی‌آوری به کجا رسیده بود؟!!! در همان زمان مطلع شدیم که اتاق‌های فکر و کمیته‌ی پشت‌صحنه به ستادهای شما خط داده‌اند که ساعت ۱۲ امشب اگر اسم آقای هاشمی از صندوق درنیامد بریزید جلوی وزارت کشور و در خیابان‌ها و اعلان کنید تقلب شده. خوشبختانه این خبر زودهنگام لو رفت و به حضرت‌عالی منعکس شد و شما هم به برادرتان منعکس کردید و این فتنه تااندازه‌ای کور شد. چون معترضین سازماندهی شده کمتر از هزار نفر آمدند و شعار تقلب سردادند و فتنه خنثی شد؛ ولی متأسفانه همان جریان نفوذ موفق شد، این سناریو را بعدها به نتیجه رساند.جالب‌تر آنکه فرزند عزیزتان و البته به قول شما مظلوم (!) آقای مهدی هاشمی، قبل از انتخابات ۸۴، در تاریخ دوم ژوئن ۲۰۰۵ در مصاحبه با روزنامه امریکایی «یو.اس.ای تودی» جملاتی بر زبان راند که شرم بر چهره انسان از بازگو کردن آن می‌نشیند، اما برای بازخوانی تاریخ باید بگویم که او در این مصاحبه گفت: «پدرم در صورت انتخاب مجدد به‌عنوان رئیس جمهوری، قانون اساسی را به منظور کاهش قدرت رهبری و تبدیل آن به مقامی تشریفاتی نظیر «ملکه انگلیس» تغییر خواهد داد.» البته همین آقازاده عزیزتان همان زمان بارها برای ما پیغام فرستاد که اگر پدرم رئیس‌جمهور شود حاضریم ۴ یا ۵ وزارت خانه را به شما بدهیم و بعد هم تهدید کرد که اگر برای ژنرال ما مشکل پیش آید ژنرال شما را می‌زنیم. وای بر ما، کار شما برای رأی‌آوری به کجا رسیده بود؛ از گریه با جوانان تا حمایت ضدانقلاب؛ از تطمیع توسط فرزندتان تا تهدید توسط ایشان.پس باید پرسید «فاین تذهبون»؟! کینه‌ی حزب‌الله به دل گرفتید آقای هاشمیچه شده که چنین شتابان مسیر افول را انتخاب کرده‌اید؟! ما را کاملاً از خود مأیوس کرده اید. حزب‌الله نهایت حسن نیت خود را نسبت به شما نشان داد ولی شما حاضر نشدید کمی توجه و تأمل‌کنید. کینه‌ی حزب‌الله به دل گرفتید و همه را با احمدی‌نژاد یکی فرض کردید که حتماً اشتباه کردید! شما هیچ می‌دانید بسیاری از بزرگان که از حضرت‌عالی حمایت می‌کنند نه به این دلیل است که در شما اشکال نمی‌بینند بلکه برای بازدارندگی از شکل‌گیری منتظری دیگری هستند، متاسفانه شما هیچ متوجه این معنا نیستید. خط ۳ که در دهه ۶۰ مخالف شما بود با تمام قامت به همراه کارگزاران و فرزندان شما به صحنه آمدند تا به بهانه حمایت از شما از دولت وقت انتقام بگیرند و خودشان را برای انتخابات سال ۸۸ آماده کردند و خدا می‌داند که چه تلاش‌ها و برنامه‌ریزی‌هایی شد، چه پول‌ها که خرج شد، چه ارتباطاتی که برقرار شد و چه کارشناسان داخلی و خارجی‌ای که به کار گرفته شدند تا در ۸۸ احمدی‌نژاد رأی نیاورد. کلید فتنه با اسم رمز تقلب مدت‌ها قبل از انتخابات سال ۸۸ زده شد که دلیل آشکارش راه انداختن کمیته صیانت از آراء بود. دردمندانه عرض میکنیم که در همه‌ی صحنه‌های آشکار و پنهان فتنه -از اتاق‌های فکر پشت‌صحنه گرفته تا تظاهرات آشکار جریان فتنه- همه و همه جای پای بستگان و نزدیکان آقای هاشمی به چشم می‌خورد. بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیش‌بینی کردید؟ قبل از شروع فتنه ۸۸ که به قول خودتان در آخرین نماز جمعه، اسم بحران روی آن قرار دادید، در نامه بدون سلامی که با رضایت و موافقت جنابعالی رسانه‌ای شد، خطاب به ولی‌فقیه اعلام کردید که اگر به پیشنهاد‌های شما توجه نشود، آتش و دود آن بعد از انتخابات، جامعه را فرا خواهد گرفت و چطور همان شد که شما گفتید، حال‌آن‌که هیچ‌گاه حاضر نشده‌اید به سؤال افکار عمومی جواب دهید بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیش‌بینی کرده است. و همچنین گفتید: «با این¬همه بر فرض این¬که اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریان¬ها این وضع را بیش از این بر نمی‌تابند و آتش‌فشان¬هایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌های آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدان¬ها، خیابان¬ها و دانشگاه¬ها مشاهده می‌کنیم.» و البته راست هم می¬گفتید چرا که فرزندانتان میدان¬دار این صحنه¬ بودند! و در آخر نامه با بیت شعری کنایه آلود گفتید: سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گرفتن به پیل و حال آنکه شما از همه این¬ها مطلع بودید و به جای برخورد با این عناصر فتنه¬گر که داشتند کشور را به آتش فتنه خود می¬سوزاندند و به سمتی می¬بردند تا سوریه¬ای دیگر در ایران عزیز ما رقم بزنند و به جای تلاش برای فرونشاندن آتش فتنه¬ی قدرت¬طلبان که معلوم بود ایادی استکبارند، عکس العمل شما آن نامه¬ی بدون سلام شد که حاوی تهدیدات متعدد به رهبری و مجموعه¬ی نظام بود. فیلم فائزه هاشمی را دیدید،اتفاقی نیفتاد فی‌المثل وقتی به شما گفته شد دخترتان فائزه خانم در تظاهرات بوده و چنین و چنان شعارهایی داده، گفتید فیلمش را بدهید و وقتی فیلم را هم دیدید، نه‌تنها اتفاقی نیفتاد بلکه برعکس حضور آن‌ها در فتنه بیشتر شد و ما هیچ‌گاه از جنابعالی درباره برائت از حضور و مدیریت تظاهرات توسط فرزندانتان، ندیده و نشنیدیم. نسبت نادرست دادن به فرماندهان سپاه و آیت الله ری شهری و شراکت در فتنه ۸۸با موسوی کار به‌جایی رسید که شما برای اثبات ادعای تقلب، استشهاد غلط به فرماندهان سپاه دادید و نقل غلط از آیت‌الله ری‌شهری کردید. آقای هاشمی! روح امام و شهدا را عذاب دادید وقتی در جلسه ۴ نفره با حضور میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی گفتید کف نظر آقای میرحسین ابطال انتخابات است. با این اقدامات و موضع‌گیری‌هایتان فرصت رجزخوانی و تجرّی برای نظام سلطه و سفیران آن، منافقین و ضدانقلاب را فراهم آوردید و حاضر نشدید به دهن میرحسین بزنید. البته نه شما و نه خاتمی و نه آقای سیدحسن به دهن میرحسین نزدید و در این ماجرا شریکید. اعواج و شک و تردید را در نماز جمعه جبران نکردید در روز ۲۶ تیرماه سال ۸۸ (که به قول خودتان نماز جمعه تاریخی بود) و به شهادت تاریخ و اسناد که مورد حمایت جریان ضدانقلاب، معاندین خارجی، سکولارها، ملی مذهبی‌ها و منافقین بود، به‌عنوان یگانه رهبر جریان فتنه، همان خواسته‌های خود در نامه بدون سلام را از تریبون مقدس نماز جمعه تکرار کردید و قطعاً می‌دانید اکثریت کسانی در آن نماز جمعه حامی شما بودند، هیچ قرابتی با مقدسات شرعی و نماز نداشتند تا جایی که به آن شکل در صف نماز جماعت حاضر شدند و به امامت شما اقتدا کردند. به‌راستی آقای هاشمیِ یار و یاور امام و رهبری، حالا یارو یاور چه جریانی شده بود؟ چرا دشمنان قسم‌خورده ملت ایران به او دل‌خوش کرده بودند؟ چرا ضدانقلاب به او استشهاد و استناد می‌کردند؟! آه از این همه اعواج و شک و تردید! آه از این همه شاد کردن دل دشمن! آه از این همه تغییر در کسی که خود را یار امام و دوست، همراه، همسنگر دیروز، امروز و فردای رهبری می¬داند! قربان دل رهبر عزیز و خانواده شهدا و ملت مظلوم ایران که حالا شاهد یک‌دندگی‌ها و غرور اصحاب و یاران بنیان‌گذار انقلاب بودند. از میرحسین و کروبی و خاتمی بگذریم، جناب هاشمی شما چرا چنین کردید؟! چرا به جای جبران، در آخرین نماز جمعه¬ی خود که حاوی مطالب سرشار از انحرافات فکری و بدعت¬های دینی و تهدید نظام ولایی بود خود را ابزاری برای نفوذ نظام سلطه و دشمنان انقلاب برای مقابله با رهبری قرار دادید؟! قوه قضاییه را تحت فشار قرار دادید که مهدی هاشمی را تبرئه کند اگر روزی فشارها برملا شود چه برای شما می‌ماند؟! همکاری شما در بازگرداندن مهدی فراری، برای محاکمه وی، بسیار اقدام مناسبی بود، اما مع الاسف پس‌ازآن خطای دیگری که از شما سر زد آن بود که قوه قضاییه را با لطایف‌الحیل تحت‌فشار قراردادید تا مجرم را تبرئه کند؛ داستان فشارها به قوه قضاییه و تلاش برای تبرئه مهدی و...اگر روزی برملا شود چه برای شما می‌ماند؟! ماجرای نامزدی مجدد و انتخابات ۹۲ نیز یک داستان مفصل و درس‌آموز است. هم انتخابات گذشت وهم مهدی محکوم شد که درس‌ها و عبرت‌هایش برای تاریخ و آیندگان به‌جای می‌ماند، ولی آنچه باعث شد این رنج‌نامه را بنویسم داستان تحریف تاریخ و مواضع حضرت امام خمینی (ره) و واقعیت‌های انقلاب بود. بسیار برایم رنج‌آور است که اصحاب امام، یاران انقلاب و مجاهدان دیروز را در حال ریزش ببینم. خدا می‌داند خوشحال نیستم که هیچ، غم و اندوه دارم که برای چه؟ چرا هاشمی حاضر است با دست خود عزت و افتخارات را پایمال کند؟ من نمی‌گویم شما قصد خیانت دارید ولی دردمندانه عرض می‌کنم نتیجه و آثار مواضع و اقدامات شما منجر به خیانت به انقلاب و ملت ایران می‌شود. چرا باید شما مطلبی را بیان کنید که خوراک و استناد رسانه‌ی بیگانه و دشمنان اسلام شود؟ سرنوشت مشترک هاشمی و منتظریوقتی به یاد آقای منتظری می‌افتم سرنوشت مشترکی در ذهنم تداعی می‌کند. هنگامی که این جمله‌ی حضرت امام خطاب به آقای منتظری را در نامه‌ی ۰۶/۰۱/۶۸ مرور می‌کنم که فرمودند «تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام» را مرور می‌کنم، به این یقین می‌رسم که خداوند حکیم پاسخ رفتار غیرصادقانه و ناخالصانه را در دنیا و آخرت می‌دهد. جناب هاشمیمتاسفانه واقعیت امر این است که شما از جایگاه یک انسان زیرک و سیاسی که در مقابل دشمنان می‌ایستاد، تا جایگاه فردی که رهبری یک گروه سیاسی قدرت‌طلب را به‌دست گرفته، افول کرده‌اید. این کار مشاوره‌های غلط و اتاق‌های فکر ادراک ساز نفوذی است تا چنین شخصیت بزرگی را جلوی انقلاب و نظام قرار دهند؛ البته زمینه‌ها مهم است و آن زمینه‌ها این فرصت‌ها را به وجود می‌آورد. مواضع افراطی سال های اخیر جناب هاشمیچگونه بگوییم در مسیر عدل و قسط قرار دارید؟ چگونه بگوییم دم زدن شما از عدالت و قسط واقعی است؟ چگونه بگوییم در تلاش برای بسترسازی ظهور حضرت ولی¬عصر(عج) هستید در صورتی¬که جرم برخی از فرزندانتان با این همه پرونده اثبات شده و حکم صادر شده، ولی باز از ایشان تمام قد دفاع می کنید و در مقابل فرزندانتان نظام مظلوم جمهوری اسلامی را محکوم می کنید! آیا این دست اندازی¬ها و جرم¬های فرزندان شما شایسته¬ی ملت مظلوم ایران است که این¬گونه حامیشان هستید. برای روشن شدن بیشتر شما و افکار عمومی مروری بر مواضع این سال¬های اخیرتان دارم: ۱- شما در فروردین ماه سال ۹۱ و در گفت‌وگویی با فصلنامه مطالعات بین‌المللی می‌گویید: «من در سالهای آخر حیات امام (ره) نامه‌ای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمی‌خواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، این‌ها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است این‌ها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنه‌هایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آن‌ها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آن‌ها شویم. مذاکره می‌کنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آن‌ها را پذیرفتیم، تمام است.» و جالب اینکه پس‌ازآنکه این اظهارات شما با واکنش نخبگان سیاسی و رسانه‌ها مواجه می‌شود، در توجیه ادعای خود گفتید: «اگر بحث‌هایم در مورد رابطه با آمریکا در آن نامه مورد ایراد بود، حتماً حضرت امام در همان زمان پاسخ من را می‌دادند.» (!) با توجه به‌قاعده «الاقرار العقلا علی أنفسهم جائز» می‌توان صحت ادعای شما در نگارش نامه را پذیرفت، اما اینکه شما سکوت امام را حمل بر رضایت ایشان کرده‌اید، سخت مبالغه‌آمیز و تحریف مکتب امام (ره) است. حتی اگر صحت ادعای شما مبنی بر عدم پاسخ امام را بپذیریم هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد که سکوت امام به‌معنای موافقت با دیدگاه شما باشد. چه آنکه امام در پیش و پس از انقلاب در بسیاری از مسائل چالشی مطرح بین انقلابیون، همچون کتاب شهید جاوید و دکتر شریعتی، سکوت پیشه کردند و این را نمی‌توان به‌حساب موافقت ایشان با دیدگاه‌های انحرافی گذارد و مهمتر اینکه سرتاسر مواضع حضرت امام(ره) در سال پایانی عمر و حتی در وصیت نامه سیاسی الهی ایشان و در نامه عزل آقای منتظری (۰۶/۰۱/۶۸) و پیام نوروزی ایشان در ( ۰۱/۰۱/۶۸) همه و همه نفی دیدگاه و نظر شماست. ۲- شهریورماه ۱۳۹۲ و در اوج تبلیغات مستکبران علیه مقاومت و سوریه که باهدف حمله به این کشور و اشغال آن انجام می‌گرفت، جنابعالی نیز به سهم خود پازل طراحی‌شده نظام سلطه را تکمیل کرده و در مراسم سالگرد آیت‌الله صالحی مازندرانی ادعا کردید: «مردم سوریه بیش از ۱۰۰ هزار کشته و ۸ میلیون آواره دادند در داخل و خارج، زندان‌ها پر از مردم، زندان‌ها جا ندارد بعضی از ورزشگاه‌ها را گرفتند، آن‌ها را پر کردند شرایط بدی بر مردم حاکم است مردم ازیک‌طرف از طرف خود حکومتشان بمباران شیمیایی می‌شوند و از طرف دیگری امروز منتظر بمب‌های آمریکا باید بمانند.» تنها پس از واکنش رسانه‌ها و سیاسیون انقلابی بود که شما عقب‌نشینی کرده و اظهارات خود را تصحیح کردید، اما چگونه می‌توان تبعات آن سخنان دشمن‌شادکن و مستندساز برای دشمنان را از یاد برد؟ ۳- دیگر موضع شما که بسیار هم جنجال‌برانگیز شد، ادعای شما مبنی بر موافقت امام (ره) برای حذف شعار مرگ بر آمریکا بود؛ چنانچه در گفتگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات ادعا کردید: «موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم، نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الا ن با شوروی مشکل آن‌چنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. وی گفت یک اصل قرآنی وی را به این روحیه رسانده است، چراکه قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بت‌ها فحش می‌دادند، می‌گوید: حق ندارید به بت‌های آن‌ها فحش بدهید. «و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» می‌فرماید بت‌ها را سب نکنید، چون آن‌ها هم متقابلاً به خدا بد می‌گویند و باعث گمراهی بیشتر آن‌ها می‌شوید.» پس‌ازآن نیز پایگاه اطلاع‌رسانی حضرت‌عالی با بازنشر بخشی از خاطرات شما نوشت: «هاشمی با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنش‌های تند بعدی و جوسازی‌های به‌عمل‌آمده در این خصوص تأکید می‌کند: تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الآن هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. به‌هرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم.»این در حالی بود که تا آخرین روز عمر پر برکت امام عظیم‌الشان در همه مجامع عمومی و مخصوصاً در حضور ایشان در حسینیه جماران و نیز در نمازهای جمعه‌ای که به امامت خود حضرت‌عالی برگزار شد، شعار «مرگ بر آمریکا» سر داده میشد. مگر از یاد برده‌ایم که حضرت امام در پیام قبول قطعنامه که در کمتر از یک سال تا پایان عمر پر برکتشان صادر شد، با اشاره به ادعاهای آل سعود برای توجیه کشتار حج گذاران، فرمودند: «دست‌نشاندگان امریکا آتش زدن پرچم امریکا را به‌حساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و امریکا و اسرائیل را به‌حساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشته‌اند؛ و نیز مسئولین و نظامیان ما را با لباس اِحرام به عنوان رهبران توطئه معرفی کرده‌اند!» و مگر می‌توان فراموش کرد که ایشان قاطعانه تأکید کرد: «از خدا می‌خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر امریکا و شوروی را به صدا درآوریم.» امام بزرگواری که تا آخرین لحظات حیات، دست از مجاهدت و مبارزه نکشید، چگونه ممکن است در میانه‌ی سال‌های دفاع مقدس موافق حذف شعار «مرگ بر آمریکا» شده باشد؟! گویا برخی خواص که به «آلزایمر سیاسی» مبتلا شده‌اند، آرزوهای دوره استحاله خود را به نام امام (ره) سند می‌زنند! خدا را شکر می‌کنم که آن عزیز سفرکرده، هوشمندانه چنین روزهایی را پیش‌بینی کرد و راه سوءاستفاده را چنین بست: «اکنون‌که من حاضرم، بعضی نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود و ممکن است پس از من، در حجم آن افزوده شود. لهذا عرض می‌کنم آنچه به من نسبت داده‌شده یا می‌شود، مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد با تصدیق کارشناسان یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.»حال که امام (ره) به این صراحت مسیر «تحریف» را مسدود کرده و شاهد چنین ادعاهایی هستیم، باید از خود بپرسیم اگر آن امام بصیر چنین پیش‌بینی نکرده بود، تحریف‌گران با میراث فکری او چه می‌کردند؟! و ملت ایران بسیار متأسف و متأثر است که چطور و چگونه ممکن است، کسی که هر چه دارد از امام و انقلاب است، اینگونه مکتب امام را تحریف کند. ۴- روایت عجیب شما در خصوص چرایی آغاز جنگ نیز بسیار تأمل‌برانگیز است. شما اخیراً در مصاحبه‌ای ادعا کرده‌اید: «در همان موقع [ابتدای انقلاب] انسان‌های افراطی بین ما بودند که حرف از صدور انقلاب [نه آن گونه که امام می‌گفتند] می‌زدند. بعضی‌ها [نه باز با رویکرد و منظوری که امام داشتند] می‌گفتند: با دولت‌ها کار نداریم و با ملت‌ها کار داریم. این حرف‌های عجیب‌وغریب، باعث شد که کم‌کم اختلاف پیش بیاید. عراق بیش از همه ترسید و عامل اجانب شد و علیه ما جنگ به راه انداخت.» ظاهراً صدام هم بی‌تقصیر بوده و این به قول شما افراطی‌های داخلی بوده‌اند که صدام را ترسانده‌اند تا آن جنگ ظالمانه را بر ملت ایران تحمیل کند. اما آقای هاشمی! آن افراطی‌هایی که از آن‌ها سخن گفته‌اید و آن‌ها را آغازگر جنگ نامیده اید؟، چه کسانی هستند؟ اگر مقصودتان مسئولان نظام هستند که خود شما هم جزو آنان بوده‌اید و احتمالاً باید گفت حضرت‌عالی در رأس افراطیون بوده‌اید. مگر یادتان رفته است که حضرت امام در پیام منشور روحانیت فرمودند: «من قبلاً نیز گفته‌ام همه توطئه‌های جهان خواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است و حتماً در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم.» و باز در همین پیام در پاسخ به کسانی که ادعاهایی مانند شما را مطرح می‌کنند، می‌فرمایند «آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل می‌کنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدیدنظر نماییم و ما خامی کرده‌ایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقع‌گرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی می‌کنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین می‌گذارند. این یک نمونه است که خدا می‌خواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینه‌اش با اسلام برملا سازد تا ما از ساده‌اندیشی به درآییم و همه‌چیز را به‌حساب اشتباه و سوءمدیریت و بی‌تجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست، بلکه تعمد جهان خواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الا مسئله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیست‌ها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند» اگر هم مقصودتان از افراطی‌هایی که دم از صدور انقلاب می‌زدند، همان خط ۳ ای‌ها و باند مهدی هاشمی معدوم‌اند، خوب است از خود بپرسید، الان باقیمانده‌های آن‌ها کجا هستند و آیا در پناه شما مأوی نگرفته‌اند؟ ۵- مواضع و دیدگاه‌های روزها و سالیان اخیر شما درباره ولایت فقیه نیز به مراتب تأمل‌برانگیز است. بنا بر نقل رسانه‌ها شما در جلسه تاریخ ۷ اسفند ۸۷ هیئت امنای وقت دانشگاه آزاد، پیشنهاد یکی از اعضا را که گفته بود «در صورت فوت کلیه یا اکثریت اعضای مؤسس در یک زمان، ولی‌فقیه تصمیم‌گیری کند و این مسئله در اساسنامه گنجانده شود» را رد کرده و گفته‌اید «ولی‌فقیه خوب است اما اشکالش این است که بعداً اگر نظام ما ولی‌فقیه نداشته باشد، اگر ما بخواهیم وقف ابدی باشد که نمی‌شود بگوییم ولی‌فقیه؛ ممکن است نظام ما ولی‌فقیه نداشته باشد... تعدادی علی‌البدل داشته باشد که در صورت حادثه جایگزین شود.» این‌گونه اظهار نظر درست زمانی از سوی شما مطرح می‌شد که شما رئیس مجلس خبرگان رهبری بودید و این انتظار به حق از حضرت‌عالی وجود داشت که بیش از هر کس دیگری پاسدار نظام و الگوی حکومتی ولایت فقیه باشید. حال چطور ممکن است رئیس مجلس خبرگان برای «آلترناتیو ولایت فقیه» برنامه‌ریزی کند؟! ۶- نگاه شما به مقوله «آلترناتیو نظام ولایی» تنها به همین سخن ختم نمی‌شود. در دهه فجر سال ۱۳۸۹ در گفت‌وگو با روزنامه جمهوری اسلامی و در توصیه به کسانی که ناراضی خطابشان کردید، گفتید: «من به این قشر ناراضی توصیه‌ام این است که بیایید در صحنه. انقلاب مال آن‌ها هم هست. همه بیایند. حتی آن‌هایی هم که در انقلاب نبودند، سهمی هم نداشتند بیایند. این کشور مال آن‌ها هم هست. ما می‌خواهیم همه بیایند. ما الان آلترناتیوی برای وضع موجود نداریم. همین را باید حفظ بکنیم. با اصلاحات. با ترمیم‌هایی که لازم است انجام بدهیم. این طرف هم بعدها این را به رخ آن‌ها نکشند که برای ما آمدند. همه به عنوان وظیفه ملی و انقلابی و اسلامی بیایند.» چنین به نظر می‌رسد که شما خود را در قامت رهبر اپوزیسیون تلقی کرده و به هواداران این جریان توصیه می‌کنید فعلاً که گزینه دیگری به‌جای نظام نداریم، باید کوتاه آمد! سبحان الله! چطور ممکن است رئیس مجمع تشخیص مصلحت یک نظام خود را گاه در قامت رئیس اپوزیسیون همان نظام تصور کند؟! ۷- موضوع دیگر مورد ادعای شما امکان تشکیل شورای رهبری است که در ۲۶ بهمن ۹۳ گفته‌اید: «اگر خبرگان به وظیفه خودشان درست عمل کنند، در صورت نبودن یک فرد مناسب حتماً می‌توانند شورایی کنند. چون قانون شورا شدن هم باز است. شاید در آینده بدون شورا نتوانند کار درستی انجام بدهند.» این درحالی است که هم ما و هم شما می‌دانیم که قانون اساسی مخالف رهبری شورایی است و بنا بر نقل حضرت آیت الله امینی، امام نیز پس‌ازآنکه نظر شورای بازنگری قانون اساسی مبنی بر حذف رهبری شورایی را شنیدند، بر آن صحه گذاردند؛ با این حال مواضع این روزهای اخیر شما و بازگوکردن مجدد تئوری شکست خورده و شورای رهبری و اصرار بر جا انداختن این تئوری خلاف قانون اساسی برای چیست؟!حال جای این پرسش از حضرت‌عالی است که در حالی که هیچ محمل قانونی بر ای رهبری شورایی نیست، طرح یکباره آن از سوی شما با چه هدفی انجام می‌پذیرد؟ ایا می‌توان در این‌گونه اظهارات نیت خیر پیدا کرد؟شما می دانید که افراد عادی هم چنین تلقی می کنند شما طرح مسئله شورائی را برای این مطرح می کنید که در آن شریک شوید و چرا حاضرید چنین اتهاماتی را برای خود بخرید.و باز می دانید همه نخبگان و حضرت امام(ره) رهبری شورائی را راهگشا نمی دانستند و با تجربه به دست آمده آن را از قانون اساسی حذف کردند. ۸- موضوع دیگری که نشان می‌دهد به‌زعم جنابعالی مسیر انقلاب بعد از امام خمینی (ره) دچار تحریف شده و بر اساس اندیشه‌های بنیان‌گذار انقلاب حرکت نکرده است، اظهارنظر شما در ۱۰ آبان ۹۴ و در همایش بین‌المللی "قرآن در سیره و اندیشه امام خمینی" است، آنجایی که مدعی می‌شوید «البته اگر این انقلاب را با اندیشه و دیدگاه امام خمینی (س) پیش می‌بردیم، قطعاً در حال حاضر وضعیت بهتری داشتیم، اما من مأیوس نیستم که با توجه به آگاهی که مردم پیدا کردند و توانایی‌هایی که به‌طور روزافزون در کشور افزایش پیدا می‌کند، ما موج جدیدی از پیشرفت را که تا الآن نگذاشتند به آن دست بیابیم در آینده به نام اسلام و قرآن ایجاد کنیم». حال‌آنکه باید از شما بپرسیم چه کسانی به دنبال فرستادن امام خمینی و اندیشه‌های امام خمینی به موزه تاریخ بودند و در حال حاضر آن‌ها چه قرابت و ارتباطی با شما دارند تا جایی که این قرابت به حدی نزدیک می‌شود که "عبدالحسین هراتی¬فرد" فرد هتاک به امام خمینی (ره) و انقلاب، در چند قدمی هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام حاضر می‌شود و در جلسات خصوصی و عمومی شما شرکت می‌کند. آیا با این وضعیت نمی‌توانیم به تغییر ۱۸۰ درجه‌ای هاشمی رفسنجانی اقرار کنیم و بگوییم دشمنان دیروز انقلاب، امام و فعلی مقام معظم رهبری، دوستان و حامیان امروز هاشمی رفسنجان
کد خبر: ۸۱۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۶

در حقیقت امام خامنه ای با تدبیر نامگذاری امسال جلوی این آفت که دولتمردان از ترس ریزش بدنه اجتماعی خود تن به هر توافقی بدهند را گرفتند و شرایط را برای رسیدن به توافق خوب که منافع ملت بزرگ ایران را تأمین کند، فراهم کردند
کد خبر: ۶۰۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۲

تحلیل گفتمان پیام‌های نوروزی رهبر انقلاب چارچوب گفتمان جمهوری اسلامی را ترسیم می‌کند و هشدارهای ایشان در سال‌های مختلف به ضعف‌های موجود تاکید می‌نهد و در صدد هشدار در مورد عواقب آن است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:شبکه اطلاع رسانی راه دانا نوشت: رهبر معظم انقلاب پس از تحویل سال و برای تبریک سال نو بیاناتی ایراد می‌کنند که با عنوان پیام نوروزی شناخته می‌شود. بیانات ایشان در این فقره پس از تبریک سال نو ارزیابی سال گذشته و ترسیم چشم‌اندازی برای آینده کشور است که با تعیین یک نام و شعار برای هر سال به پایان می‌رسد. از این جهت پیام‌های نوروزی ایشان سخنان مهمی هستند که وضع مطلوب را ترسیم می‌نماید لذا مورد توجه مسؤولان در بخش‌های مختلف قرار دارد. تحلیل پیوسته‌ی پیام‌های نوروزی ایشان می‌تواند چشم‌انداز تاریخی حرکت انقلاب و همچنین شکل‌گیری گفتمان جمهوری اسلامی را ترسیم کند. این نوشته به تحلیل گفتمان پیام‌های نوروزی رهبر معظم انقلاب از سال 69 تا 94 می‌پردازد و گزاره‌های مرکزی هر سال از سخنان ایشان را به دست می‌دهد. همچنین با توجه به نسبت این گزاره‌ها می‌توان پیام اصلی چند سال را در امتداد یکدیگر مشاهده کرد که بیانگر وضعیت کشور ایران و جمهوری اسلامی و تأکیدات آن در هر برهه زمانی باشد. پیام رهبر معظم انقلاب در اولین سال رهبری(1369) معطوف به نسبت نو شدن سال و تحول اخلاقی در انسان تأکید داشته و تصریح می‌کنند سال نو به مثابه شروعی برای تهذیب جان از آلایش‌های مادی و روحی است. سال 70  ایشان اتحاد و همگرایی ملت و مسؤولان برای پیشرفت را از ضروریات سال جدید ارزیابی نموده و بر نزدیکی بیشتر دولت و ملت توجه و تأکید نهادند. در سال 71 رهبر معظم انقلاب به نقش مردم در توسعه اشاره کرده و خودداری از اسراف را از مهمترین مقولات در فرایند پیشرفت کشور معرفی می‌نماید. در سال 72 ایشان عدالت اجتماعی را هدف غایی نظام اسلامی از سازندگی مادی و توسعه ارزیابی نموده و تصریح می‌کند توسعه مادی باید به عدالت بیشتر منجر شود و در غیر این‌صورت از روح تهی شده و رفتن به راه سرمایه‌داری است. سال 73 وجدان کاری و انضباط اجتماعی را از عناصر تمدن‌سازی معرفی کرده و به نظم بیشتر در امور شخصی و مخصوصاً در امور عمومی از جهات مالی تأکید فرمودند. سال 74 ایشان پیشرفت و سازندگی تؤام با انضباط اجتماعی را از عناصر فرهنگی تمدن برشمرده و بر رعایت ملزومات عدالت‌خواهانه‌ی توسعه تأکید کردند. سال 75 انظباط مالی و ساماندهی مصرف منابع کشور را از اولویت‌های سال جدید بر شمرده و مجدد بر اثرات اسراف بر موقعیت اقتصادی و فرهنگی تمدن ایرانی اسلامی اشاره کردند. سال 76 و 77 نیز در همین راستا صرفه‌جویی را سرلوحه اقتصادی و فرهنگی توسعه‌ی کشور دانستند. به این ترتیب در 9 سال آغازین رهبری ایشان رعایت انضباط مالی، قناعت و صرفه‌جویی از سوی مردم و مخصوصاً مسؤولان را به عنوان اولویت‌های مهم ایران مطرح نمودند. تلاقی زمانی این دهه با دوره سازندگی به دغدغه‌های ایشان در این برهه زمانی و وضعیت کشور در آن دوره اشاره دارد. تحلیل این بیانات و گزاره‌های مرکزی آن در نسبت با وضعیت آن روز کشور نمایان‌گر اهمیت پیام‌های نوروزی در توصیه به مردم و مسؤولان درباره وضعیت فعلی و روند اتی کشور است. چنانکه پیش از این مورد اشاره قرار گرفت در دهه اول رهبری، مقام معظم رهبری بر مقوله صرفه‌جویی اقتصادی و انظباط مالی و اجتماعی از سوی مردم و مسؤولان اشاره فرمودند. این مسأله نشان‌گر اهمیت اقتصاد در شکل‌گیری تمدن ایرانی اسلامی و همچنین بیانگر وضعیت آن روز کشور است که ایشان در سال‌های متمادی به انظباط اقتصادی و صرفه‌جویی به عنوان اولویت کشور اشاره می‌کردند. در این فقره به تأکیدات رهبر معظم انقلاب در دهه دوم رهبری اشاره خواهیم نمود. در سال 78 که مقارن با صدمین سالروز تولد امام خمینی(ره) وی همه را به پیروی از منش و روش امام خمینی که برپایی عدالت بود دعوت نمودند. در سال 79 رفع مشکلات اقتصادی داخلی و همچنین تدمین وحدت و امنیت ملی را به عنوان اولویت سال جدید برشمردند. سال 80 مجدداً تدمین اشتغال و وحدت و امنیت ملی را همچون سال قبل در اولویت پیشرفت کشور ارزیابی نمودند. در سال 81 مجدداً تقویت اقتصاد با ایجاد اشتغال و مبارزه با فساد را اولویت اول کشور معرفی کردند. بدیهی است در این فقرات اخیر روی سخن ایشان با مسؤولان است که اقتصاد و وحدت ملی را تقویت نمایند. سال 82 نیز به همین ترتیب مبارزه با فساد و خدمت‌رسانی به مردم را مهمترین اثبات کارآمدی نظام در عرصه داخلی و خارجی معرفی نمودند. سال 83 اصلاحات واقعی را تولید علم، استقرار عدالت و رفع فقر و فساد دانسته و بر توجه ویژه به این مقولات از سوی مسرولان تأکید کردند. شش سال مورد بررسی مهمترین تأکید رهبری بر سلامت اقتصادی و تقویت وحدت ملی متمرکز گردیده است. از این منظر می‌توان گفت از نظر رهبری در این سال‌ها بجز مشکل اقتصادی مسأله‌ی وحدت ملی و امنیت و اقتدار ملی نیز نیاز به توجه ویژه داشته است. این سال‌ها که مقارن با دولت اصلاحات است، بحث‌های مربوط به اصلاحات توجهات زیادی به خود جلب کرده و رهبری نیز با تأکید بر لزوم اصلاحات، رفع فقر و فساد و تولید علمی را از جمله اصلاحات واقعی ارزیابی می‌کند. سال 84 به دلیل برگزرای انتخابات در ان سال از سوی رهبری سال مشارکت عمومی و همبستگی ملی نام‌گذاری می‌شود که در راستای تدکید ایشان بر وحدت ملی در سال‌های قبل قرار دارد. در سال 85 ایشان از وضعیت موجود ابراز رضایت کرده و آن را نویدبخش آینده‌ای روشن برای ایران اسلامی قلمداد می‌کند. در سال 86 مجدداً اتحاد ملی و انسجام اجتماعی گزاره مرکزی پیام نوروزی رهبر انقلاب را تشکیل می‌داد. در سال 87 رهبر معظم انقلاب حرکت به سوی اهداف با شتاب بیشتر و تلاش افزون‌تر را به عنوان هدف اصلی کشور مطرح نمودند. سال 88 اصلاح الگوی مصرف شعاری بود که رهبری برای آن سال پیش‌نهاد کردند و البته گزاره مرکزی بیانات ایشان نیز صرفه‌جویی بود و سایر گزاره‌ها حول این گزاره تجمع یافته بودند. سال 89 دلبستگی مردم به انقلاب گزاره مرکزی بیانات ایشان بود و قراین آن را در سال گذشته و حماسه 9 دی معرفی نمودند. در نیمه دوم دهه دوم رهبری آیت‌الله خامنه‌ای، سه مفهوم مورد توجه بیشتر بوده است؛ اتحاد ملی، دلبستگی مردم به انقلاب و اصلاح الگوی مصرف از گزاره‌های اصلی ایشان در ترسیم چشم‌انداز آینده‌ی کشور یا ارزیابی از وضعیت گذشته بر این مفاهیم مترکز بوده است. ایشان سال‌های آغازین دهه 90 را بر مقوله اقتصاد تأکید بسیار دارند و دهه 90 را دهه پیشرفت و عدالت نامگذاری کرده و تصریح می‌کنند که اقتصاد زیربنای دهه پیشرفت و عدالت است. بر این اساس سال 90 اقتصاد زیربنای دهه پیشرفت و عدالت نامیده شده است. سال 91 گزاره مرکزی بیانات نوروزی رهبری حل مشکلات اقتصادی با تکیه بر توان داخلی است. سال 92 بازیابی توان اقتصادی از گزاره‌های اصلی پیام نوروزی است. توان اقتصادی از سویی قدرت و اقتدار داخلی و خارجی کشور را متأثر می‌کند. سال 93 حل مشکلات اقتصادی با مراقبت از فرهنگ به عنوان زیربناست. هر یک از این مقولات نیازمند برنامه‌های وسیع و تلاش بسیار است لذا باید با عزمی ملی و مدیریت جهادی به آنها نزدیک شد. در سال 94 نیز رهبر انقلاب مقولاتی مانند پیشرفت اقتصادی، اقتدار ملی و منطقه‌ای و پیشرفت علمی را از رهگذر همدلی و وحدت دولت و ملت ممکن می‌داند. تحلیل گفتمان پیام‌های نوروزی رهبر انقلاب چارچوب گفتمان جمهوری اسلامی را ترسیم می‌کند و هشدارهای ایشان در سال‌های مختلف به ضعف‌های موجود تاکید می‌نهد و در صدد هشدار در مورد عواقب آن است. چنانکه از گراره‌های مرکزی این بیانات در هر سال بر می‌آید می‌توان هر گزاره را در دل شرایط بیان آن نهاده و دلالت‌های تاریخی آن را در هر دولت به دست داد. از این جهت پیام‌های نوروزی نوعی جهت‌گیری تاریخی انقلاب اسلامی در 25 سال اخیر نیز هست.
کد خبر: ۶۰۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۳

از این رو دولت باید سعی کند که خواست و مبانی فکری اش را با ملت همراه کند و در مسیری حرکت کند که مطابق با مبانی فکری عموم مردم و توده های رنجدیده می باشد و نه با سبز و بنفش کردن مردم با نگاهی جناحی و کوته بینانه زمینه شدت گرفتن شکاف دولت و ملت را بیشتر کند،چرا که این موضع حتی می تواند در مواقعی به بحران های جدی اجتماعی بی انجامد و زمینه ساز نا آرامی را فراهم کند. میدان ۷۲/محمد امین خلیل زاده :مقام رهبری در سخنانی که در جریان پیام نوروزی خود ایراد فرمودند،شعار امسال را “همدلی و همزبانی ملت و دولت” نامیدند،در رابطه با این نام گذاری چند نکته  به لحاظ مسائل جامعه شناسی و امور اجتماعی شایان ذکر است: ۱- دولت روحانی با مشکل جدی در عرصه اجتماعی مواجه است، چه آنکه وی با یک رای ناپئونی و دم مرزی به عنوان رئیس جمهور منصوب شده است و همان رای هم بخش اعظمش بنا بر تحلیل های صاحب نظران رای معیشتی بوده است؛امروز  با رکود بی سابقه اقتصادی و در حالی که عقب نشینی ها هم در رابطه با پرونده هسته ای در زمینه گشایش تحریم های اقتصادی ثمری نداشته است، این رای دچار ریزش فراوانی شده است. از آنجایی که یک دولت ان هم در نظام جمهوری نیاز زیادی به پشتوانه مردمی دارد و از طرفی با توضیحات فوق دولت یازدهم در بحرانی جدی برای پایگاه اجتماعی خود مواجه است، از همین رو رهبری  شاید این موضوع را برای انتخاب عنوان سال در نظر گرفته باشند و سعی در ترمیم این زخم اجتماعی داشته باشند. ۲-برای هم زبانی با دولت نیاز به هم دلی و در نتیجه هم فکری با دولت وجود دارد، اگر گروهی یا جمعی در مبانی فکری خود با دولت مشکل داشته باشند طبیعتا  نمی تواند همزبانی با دولت را نیز داشته باشد، اگر فردی یا جمعی از ملت مبانی فکری دولت را قبول نداشته باشد اما در زبان و در موضع همراه دولت باشد مسئله ای مهم به نام نفاق بوجود می آید، موضوعی که در آیات قران به صراحت در مذمت ان سخن گفته شده است. از همین رو رهبری هم همزبانی و هم دلی را باهم بکار بردند. ایشان در دیدار با دانشجویان حتی در رابطه با نحوه برخورد با نظرات خودشان می فرمایند: اگر در زمینه ای نظری از جانب رهبری بیان شود،ممکن است، در نظر کسانی که به رهبری حسن ظن داررند موثر واقع شود،اما به معنای ساقط شدن نظر دیگران نیست” پس هم دلی و هم زبانی را به معنای تعطیل کردن انتقاد های که با مسائل مردم مربوط است نمی توان دانست. ۳-سئوالی که بوجود می آید این است برای شکل گرفتن این همدلی و همزبانی آیا دولت و مواضع ان باید با مواضع ملت هم سوِ شود یا مواضع ملت با دولت؟….اگر چه این رابطه دو طرفه است، اما توجه به عنوان نظام حاکم که جمهوری می باشد و تاکید زیادی که بر نقش مردم در آن می شود و همچنین از انجایی که مقبولیت مردمی دولت ها ملاک ضرورت اجرایی شدن اولامرشان می باشد، قطعا مردم در نظام جمهوری اسلامی از نقش محوری تری نسبت به دولت برخوردار هستند چرا که نظام جمهوری اسلامی از بالا به پائین نمی باشد. از این رو دولت باید سعی کند که خواست و مبانی فکری اش را با ملت همراه کند و در مسیری حرکت کند که مطابق با مبانی فکری عموم مردم و توده های رنجدیده می باشد  و نه با سبز و بنفش کردن مردم با نگاهی جناحی و کوته بینانه زمینه شدت گرفتن شکاف دولت و ملت را بیشتر کند،چرا که این موضع حتی می تواند در مواقعی به بحران های جدی اجتماعی بی انجامد و زمینه ساز نا آرامی های  را فراهم کند. ۴-قطعا قشر عظیمی از مردم نسبت به دولت فعلی هیچ گونه موضع مثبتی ندارند، مسئله ای که کتمان آن با توجه به نظر سنجی ها و استقبال های مردمی فاجعه آمیز در سفرهای استانی روحانی سخت می باشد، همدلی و همزبانی نیز همانطور که ذکر شد باید با محوریت مردم باشد چرا که در صورت عدم پیگیری مطالبات مردمی حتی اگر به ضرب بوق های تبلیغاتی فراوان دولتی هم زبانی دولت و ملت منعکس شود، اما همدلی صورت نپذیرفته است.
کد خبر: ۶۰۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۱

رییس جمهوری در پیامی به مناسبت آغاز سال ۱۳۹۴ هجری شمسی، رونق پایدار، افزایش صادرات غیرنفتی و ایجاد فرصت‌های جدید اشتغال بویژه برای جوانان را هدف دولت در سال جدید اعلام کرد و گفت که در این زمینه با کمک شما مردم در سال جدید، قدم‌های نویی را برخواهیم داشت، صادرات غیرنفتی را افزایش خواهیم داد و زمینه اشتغال را فراهم خواهیم کرد. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: متن پیام نوروزی حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی به شرح زیر است: بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله و الصلاه علی رسول الله و آله و صَحبه السلام علیک یا فاطمه یا بنت رسول الله (ص) آغاز سال جدید را خدمت همه هم‌میهنان عزیز تبریک و تهنیت عرض می‌کنم. همه ایرانیان خارج از کشور و همه آنهایی که در کشورهای منطقه سنت نوروز را پاس می‌دارند، بویژه به محضر خانواده‌های شهدا، ایثارگران، جانبازان، آزادگان و همه آنهایی که در این ساعت شب، خدمت مردم را به کنار سفره نوروزی خانواده ترجیح داده‌اند؛ پزشکان، پرستاران، نیروهای مسلح نظامی و انتظامی، پاسداران از مرزهای این سرزمین و آنها که از استقلال و عزت کشور امروز در هر کجا پاسداری می‌کنند. کارگران عزیز، همه نیروهای امدادی و همه آنهایی که امروز و این ساعت به خدمت هم‌میهنان عزیز خود مشغول هستند. باید از تشکر از ملت فرهیخته و بزرگ ایران شروع کنم که هر آنچه ما داریم از لطف حق است و تلاش شما مردم، حمایت شما مردم، حضور شما مردم، اگر توانستیم تورم را مهار کنیم، اگر توانستیم ار رکود خارج شویم و امروز در مسیر رونق حرکت کنیم، اگر توانستیم اتکایمان را به نفت کم کنیم، اگر صادرات غیرنفتی را افزایش دادیم، یعنی اقتصاد مقاوم، یعنی اقتصاد مقاومتی همه و همه در سایه تلاش شما تولیدگران، کارآفرینان و همه ملت بزرگ ایران است به همین دلیل چون به لطف خداوند امیدوارم و به حمایت شما مردم و به رهنمودهای مقام معظم رهبری، تردیدی ندارم سالی که امروز آغازش هست، سالی است که می‌توانیم امیدهای بیشتری در زمینه شکوفایی داشته باشیم. هدف ما در سال جدید، رونق پایدار، افزایش صادرات غیرنفتی و ایجاد فرصت‌های جدید برای اشتغال بویژه برای جوانان عزیز، تحصیلکردگان و فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌هاست و در این زمینه با کمک شما مردم در سال جدید، قدم‌های نویی را برخواهیم داشت، صادرات غیرنفتی را افزایش خواهیم داد و زمینه اشتغال را فراهم خواهیم کرد. این کاری که شما مردم در زمینه اقتصاد مقاومتی کردید مسیری شد برای پیروزی مذاکره‌کنندگان در برابر قدرت‌های جهانی، ملت ما در شرایط تحریم و فشار به این موفقیت‌های بزرگ دست یافت و این بدان معناست که حرکت مردم، تحریم‌ناپذیر است. اتصال دولت و ملت و اعتماد به یکدیگر تحریم‌ناپذیر است و این مسیر را تا پیروزی ملت ما ادامه خواهد داد. امروز دیگر مسابقه برای تحریم ایران وجود ندارد، امروز مسابقه برای تفاهم با ایران وجود دارد. امروز می‌بینید که کشورهای جهان، قدرت‌های بزرگ این را حس کردند که تحریم و تهدید بی‌اثر است و راه مفاهمه، تفاهم و تکریم نسبت به ملت بزرگ ایران است. ما حقوق هسته‌ای این ملت را تثبیت کرده‌ایم.سازمان تحریم را در هم شکسته‌ایم و این ملت در مسیر اهداف بلند خود موفق خواهد بود. رابطه‌مان را با همسایگان در همه زمینه‌ها گسترش دادیم. سیاست ما با همسایگان، سیاست مودت و دوستی است. ما نسبت به سایر کشورها سیاست ما تنش‌زدایی و گسترش همکاری‌هاست، هم با شرق هم با غرب بویژه کشورهای منطقه. کار بزرگ دیگری که ملت ما در سیاست خارجی انجام داد، قهرمانی این ملت در برابر تروریزم، افراطی‌گری و خشونت بود، ما دوستانمان را در مبارزه با تروریزم تنها نگذاشتیم و در همه جای منطقه، هر کجا که دوستان ما و کشورهای منطقه در فشار تروریزم قرار گرفتند آنها را یاری کردیم و این کمک را تا ریشه‌کن کردن افراطی‌گری و تروریزم در منطقه و جهان ادامه خواهیم داد. مردم عزیز ایران با کمک و حمایت شما در زمینه مسایل اجتماعی، قدم‌های خوبی برداشته شد. امروز رنج بیماران از دیروز کمتر است. امروز خانواده‌هایی که به هر دلیل بیماری را در بیمارستانی دارند با فکر راحت‌تر می‌توانند به فکر سلامت بیمارانشان باشند. بار سنگین درمان بیمار از دوش مردم به مقدار زیاد کاهش پیدا کرده و این راه را ادامه خواهیم داد. همه مردم ایران تحت پوشش خدمات بیمه درمانی قرار گرفته‌اند. در زمینه حمایت غذایی از اقشار آسیب‌پذیر امروز ۱۴ میلیون نفر از اعضای خانواده‌های آسیب‌پذیر تحت پوشش این حمایت هستند. در زمینه مسایل زیست محیطی که مشکلات فراوانی پیش روی ملت ماست بویژه در کلانشهرها، قدم‌های خوبی برداشته شده، اما همچنان به کمک همدیگر این قدم‌ها را باید با سرعت بیشتر ادامه دهیم. مردم عزیز ایران! سال جدید، سال انتخابات است باید فضای بهتری را برای فعالیت احزاب بوجود آوریم، آستانه تحمل را بالاتر ببریم، سربلندی این ملت را به رخ بدخواهان بکشیم. به همه نشان دهیم که افکار مختلف را ما تحمل می‌کنیم. دست به دست هم دهیم، مجلسی را بسازیم که شایسته این ملت بزرگ ایران است و مجلس خبرگانی را بوجود آوریم که ثبات بیشتر برای کشور و آرامش بیشتر برای افکار عمومی جامعه ما بوجود آورد و این کار با همکاری یکدیگر امکان‌پذیر است. در زمینه مسایل فرهنگی تلاش ما این است، آرامش بیشتری بوجود آوریم، فضای بهتری را بوجود آوریم، بگذاریم همه خلاقیت‌ها ظهور و بروز پیدا کند و در این زمینه امیدوارم ما بتوانیم به همه هنرمندان ما فضای بهتری را برای خلاقیت‌هایشان در اختیار آنها بگذاریم. آغاز سال جدید و لحظات دعا و نیاز به سوی آن بی‌نیاز است. خدایا همه ما را در راه آبادانی کشور، صلح منطقه و جهان موفق بدار. به همه ما توفیق بده تا پرچم عزت و سربلندی را در این کشور همواره در اهتزاز داشته باشیم و کشتی ایران را در شرایط تلاطم منطقه‌ای به ساحل پیشرفت و توسعه برسانیم از حمایت همه مردم، از فداکاری مردم در سالی که گذشت، همه آنهایی که حامیان دولت بودند و یا منتقدان دولت بودند که همه برای سربلندی ایران تلاش کردند سپاسگزارم. با درود سلام بر همه انبیا و اولیا و ولی عصر امام زمان -أرواحنا فداه- به ارواح طیبه همه شهیدان و امام شهیدان و آرزوی توفیق بیشتر برای مقام معظم رهبری و دولت خدمتگزار و همه آنهایی که در این نظام مشغول خدمت به مردم هستند. خواهشمندم در این ایام مواظب خودتان، اعضای خانواده عزیزتان باشید تا تعطیلاتی توأم با سلامتی و آرامش بیشتر داشته باشید و ان شاء الله در این ایامی که به نام فاطمه اطهر علیها السلام است، ارتباط‌تان با خاندان رسالت بیشتر گردد. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
کد خبر: ۵۹۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۱

160 نماینده مجلس شورای اسلامی در تذکری به وزیر ارشاد از نحوه برخورد با رسانه های منتقد دولت انتقاد کردند. آوای دنا: به گزارش منابع خبری، تذکرات کتبی نمایندگان مجلس به مسئولان اجرایی کشور از سوی هیات رئیسه در صحن علنی مجلس قرائت شد. برخی از مهمترین این تذکرات به شرح زیر است: تذکر 160 نماینده مجلس به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر اینکه علی رغم تاکید رهبری بر حمایت از جریان های مومن و انقلابی چرا رسانه های منتقد دولت به دلیل انتقاد از دولت متوقف می شوند در حالی که رئیس جمهور مدعی است منتقدان دولت آزاد هستند. قاضی پور و محجوب نمایندگان ارومیه و تهران در تذکری به رئیس جمهور و وزیر جهاد و کشاورزی خواستار رسیدگی به وضعیت باغات میوه استان آذربایجان غربی و خسارات ناشی از سرمازدگی آنها شدند. موسوی لارگانی نماینده فلاورجان در تذکری به وزیر امور خارجه بر برخورد قاطع جمهوری اسلامی ایران علیه اتحادیه اروپا تاکید کرد. همچنین کارخانه ای نماینده مردم همدان در تذکری به وزیر امور خارجه از برخورد بی ادبانه پارلمان اروپا انتقاد کرد و خواستار اقدام انقلابی از سوی مسئولان شد. طبیب زاده نماینده مردم تهران در تذکری به رئیس جمهور از ارسال پیامک تبریک سال نو با توجه به پخش پیام نوروزی از تلویزیون انتقاد کرد. تامینی نماینده مردم رشت در تذکری به وزیر کشور و رئیس جمهور خواستار توجه بیشتر به رفع خسارات ناشی از برف سنگین استان های شمالی شد. همچنین 3 نماینده مجلس در تذکرات شفاهی به وزیر امور خارجه، خواستار برخورد قاطع علیه اتحادیه اروپا و صدور قطعنامه این اتحادیه شدند.
کد خبر: ۳۰۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۷

به گزارش آوای دنا ،پایـگاه جـوان انقـلابی نوشت: دکـتر حسـن روحـانی در قامـت یازدهمیـن رئیـس جمهـور انقلاب اسلامی ایـران ، اولین پیام نوروزی خود را برای سال ۱۳۹۳ با مردم ایران اسلامی از طریق رسانه ملی بیان نمود ؛ اما صرف نظر از بررسی سخنان گفته شدی رئیس جمهور در این گفتگـوی تلـویزیونی ، می تـوان به دکــور و صحـنه ای که آقای روحانی به ایراد سخن پرداخت اشاره نمود ؛ در این دکور و برخلاف همه پیام های نوروزی روسای سابق جمهور در طول حیات انقلاب اسلامی ، هیچ تمثیلی از حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری وجود ندارد! همچنین با توجه به مقارنـت ایام نـوروز با ایام فاطمیه (س) ، هیچ تصویر و یادبودی نمادین از این بانوی بزرگ اسلام در این قاب تصویری به چـشم نمی آید! همچنین سفره نوروز که از آداب و رسوم و فرهنگ ایرانی است نیز برای گفتگوی رسانه ای رئیس جمهور توسط دفتر ایشان تدارک دیده نشده است! البته می توان به چهره نسبتـا جدی رئیس جمهور در این گفتگو و البته صــدای کلاغ ها که در اثنای سخنان ایشان توجه هر مخاطبی را جلب می نمود را نیز اشاره کرد. سخنان بالا را می توان با صحنه آخرین پـیام نوروزی دکـتر احمدی نژاد با ملت ایران در سال ۹۲ مقایسه نمود. از وجود تمثال رهبـران گرانقـدر انقلاب اسلامی تا قاب کوچک منقش به ذکر یا فاطمه الزهرا (س) و سفره هفت سین و البته چهره متبسم ایشان بر روی صندلی ساده و نه اشرافی… ـ
کد خبر: ۲۹۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۲

وزیر امور خارجه آمریکا گفت: ایرانیان مردمی بسیار پیچیده، قابل و پرغرور با تاریخی شگفت انگیز هستند. منتها مسائلی وجود دارد که راه مراوده را بسته است، چالش رهبران، یافتن راهی به پیش است.به گزارش آوای دنا، او در پاسخ به این سوالی در مورد فتوای رهبر جمهوری اسلامی در حرام بودن تولید جنگ افزار هسته ای گفت که احترام زیادی برای یک فتوا قائل است. زیرا فتوا پیام مذهبی بسیار مهمی است و وقتی فتوایی صادر می شود، مردم آن را جدی می گیرند. کری گفت: «من فکر می کنم، این یک نقطه آغاز خوب است و من و پرزیدنت اوباما هر دو از اینکه رهبر ایران چنین فتوایی صادر کرد، قویا استقبال می کنیم». کری گفت که حالا نیاز داریم این فتوا را در قالب یک ساختار قابل درک حقوقی که همه بتوانند معنای آن را بهتر درک کنند، مشاهده کنیم. وزیر امور خارجه آمریکا در باره دشواری های مذاکرات و آینده آن گفت که آقای ظریف آدمی صریح و بسیار رک است. ما باید راهی به سوی اشتراک مواضع مان بیابیم. ما با موفقیت و به شکلی موثر در مرحله نخست مذاکرات مربوط به برنامه هسته ای مذاکره کردیم». کری گفت: در پایان ما به توافقنامه ای معقول و متعادل و قابل تامل دست یافتیم که ما را به سوی تصمیم های نهایی سوق می دهد، ما دوره ای شش ماهه تعیین کردیم که دو ماه و نیم آن گذشته است، ما انجام تصمیم های بزرگی را پیش رو داریم. او در پاسخ به این سوال که «آیا در لحن شما پس از آخرین دیدار دوجانبه با وزیر امور خارجه ایران تغییری پیدا شده است؟ وزیر امور خارجه ایران اخیرا گفته بود که آمریکا بهتر است خیال پردازی نکند»، گفت که نمی داند منظور ظریف چیست؟ او در باره پیام نوروزی به ایران، گفت: من ایرانی ها را پیش از این می شناختم . داماد من انسان فوق العاده ای است، او را بسیار دوست دارم. اما، هیچ کشوری را با این گونه نسبت ها پیوند نمی زنم. این برای نخستین بار است که وزیر امور خارجه آمریکا در گفت و گویی رسانه ای به داماد ایرانی تبارش «بهروز والاناهید» اشاره می کند و از خواهرش که قبل از انقلاب معلم مدرسه ای در ایران بود، سخن می گوید."من سال ها است که با ایران آشنا هستم. خواهرم در ایران کار می کرد. در مدرسه بین المللی درس می داد و در تهران زندگی می کرد. " «متاسفانه خیلی سریع در زمان انقلاب ناچار شد، ایران را ترک کند. او مسافر آخرین پروازهای پیش از انقلاب بود. خواهرم فارسی یاد گرفته بود. همیشه به من می گفت که دوستان ایرانی اش را دوست دارد و از زندگی در ایران لذت می برد». وزیر امور خارجه آمریکا گفت: ایرانیان مردمی بسیار پیچیده، قابل و پرغرور با تاریخی شگفت انگیز هستند. منتها مسائلی وجود دارد که راه مراوده را بسته است، چالش رهبران، یافتن راهی به پیش است. کری با طرح چند پرسش در باره فعالیت های هسته ای صلح آمیز تهران و توافق موقت که به گفته وی بر چگونگی کاربرد برنامه هسته ای ایران تاکید دارد، گفت: «به نظر ما داشتن یک برنامه اتمی صلح آمیز حق ایران است. ما نمی گوییم که این حق را ندارد، اما چنین برنامه ای باید بر طبق معیارهای بین المللی باشد و محدودیت ها و شفافیتی هایی را داشته باشد که در دیگر برنامه های هسته ای جهان رایج است». او در مورد میزان تاثیر تنش فزاینده میان آمریکا و روسیه بر سر اوکراین بر مذاکرات هسته ای با ایران، گفت: فکر می کنم گفت وگوها برای دنیا و آینده ایرانی ها و مناسبات ما بیش از اینها اهمیت دارد. وزیر امور خارجه آمریکا در باره سخنان «سرگئی ریابکوف» دیپلمات روس مبنی بر احتمال اثرگذاری موضوع اوکراین بر مذاکرات هسته ای، گفت که فکر می کند باید منتظر ماند و دید در چند روز آینده چه پیش می آید. فکر نمی کنم چنین کاری به نفع کسی باشد. *ایرنا   
کد خبر: ۲۹۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۲

رییس جمهوری اسلامی ایران در پیام های جداگانه‌ای، فرارسیدن نوروز ۱۳۹۳ را به سران کشورهای افغانستان، تاجیکستان، پاکستان، آذربایجان، ترکمنستان، ارمنستان، قزاقستان،ازبکستان و ترکیه تبریک گفت. به گزارش آوای دنا ، متن پیام حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی به شرح زیر است: بسم‌الله الرحمن الرحیم با کمال مسرت، فرا رسیدن نوروز 1393 هجری شمسی روز صلح و دوستی را به جنابعالی، دولت و ملت شما تبریک می‌گویم. تجلی صلح و دوستی و آغاز بهار انسانیت که برترین نمود آن، در آیین بین‌المللی نوروز تحقق یافته و پیام‌آور امید و محبت است، با تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد، صورتی جهانی به خود گرفته و در زمره ناب‌ترین میراث تمدنی بشر محسوب گردیده است. امیدوارم در آستانه این روز گرانقدر و فصل بهار، بیش از پیش شاهد برقراری اخلاق و عدالت حقیقی، معنویت و برادری مبتنی بر اصول بنیادین ادیان الهی و فرهنگ ملل گوناگون و همچنین برقراری صلح و ثبات پایدار جهانی در سایه مساعی مشترک باشیم. ضمن تأکید بر تحکیم روابط صمیمانه میان دو کشور، از خداوند متعال، استمرار سلامتی و موفقیت آن جناب و بهروزی و سربلندی دولت و ملت شما را مسألت دارم. حسن روحانی رییس‌جمهوری اسلامی ایران
کد خبر: ۲۹۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۱

برای تحقق شعار سال ۹۳ یعنی «اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» تلاش مشترک مسئولان  و آحاد مردم ضروری است.
کد خبر: ۲۹۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۹

خداوند تبارک و تعالی بهار را افرید تا انسانها بالعینه در این سرای مادی زنده شدن بعد از مرگ را مشاهده نمایند و با درک نظام هستی تدبیری عالمانه برای خود ترسیم نمایند.
کد خبر: ۱۴۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۲/۳۰

مديركل آموزش وپرورش كهگيلويه وبويراحمد در پیامی سال نو و عید نوروز را تبریک و سند تحول بنیادین را حرکتی عظیم و بنیانی در عرصه ی تعلیم و تربیت دانست بسم الله الرحمن الرحيمرستاخيزطبيعت، مدرسه ديگري است تادرآن درس توحيد بياموزيم وباتفكر وتدبر، سير درآفاق نموده وغنچه عقل وفطرت راشكوفا نمائيم ودرزلال هستي دركنار جويباران عشق وعرفان،بوستان جان را گلستان معرفت وعبوديت نمائيم.سند تحول بنيادين برگ زريني درتاريخ آموزش وپرورش اين مرز بوم است كه به لطف الهي وعنايت خاص مقام عظماي ولايت حضرت امام خامنه اي وتلاش بي وقفه دست اندركاران نظام تعليم وتربيت درمهرماه سال 91 با استقرار پايه ششم ابتدايي ونيز افتتاح دانشگاه فرهنگيان و...مراحل اجرائي آن آغاز گشت. اميد است با استمرار اين حركت عظيم وبنياني شاهد شكوفائي هرچه بيشتر استعدادهاي فرزندان ايران اسلامي باشيم.سالي سرشار از سلامت،عزت وبهروزي براي همگان از درگاه قدس ربوبي خواهانم.پرويز طاهري- مديركل آموزش وپرورش استان كهگيلويه وبويراحمد
کد خبر: ۱۴۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۲/۲۸

اوای دنا: دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور کشورمان در پیام نوروزی خود با تبریک فرا رسیدن عید سعید نوروز به ملت بزرگ ایران و جامعه بشری، سال گذشته را سالی پرفراز و نشیب و سرشار از شادکامی‌ها، شیرینی‌ها و پیروزی‌ها برای ملت ایران و جامعه بشری دانست و گفت: به فضل الهی در سال 91 تعهد این دولت بر عدالت، خدمت، پاکی، مهرورزی و تعالی کشور عمیق‌تر و وثیق‌تر از سال های گذشته در تمام لحظات و فعالیت‌ها جاری بوده و امسال نیز همچون گذشته حمایت از تولید، صادرات ملی، سرمایه و کار ایرانی در دستور کار دولت خواهد بود.احمدی نژاد با اشاره به اینکه در سال 90 ده‌ها هزار طرح عمرانی و پروژه‌های گوناگون در گوشه و کنار کشور به بهره‌برداری رسید و دستاوردهای علمی و فناوری‌ بزرگ در اختیار ملت قرار گرفت، اظهار داشت: در همین دوره اقدامات تحولی بسیاری برنامه‌ریزی شد که از این بابت خداوند منان را سپاسگزارم و از همراهی و همدلی ملت بزرگ صمیمانه تشکر می‌کنم.وی با بیان اینکه برنامه عظیم "مهر ماندگار" برای تکمیل و بهره‌برداری از تمام طرحهای بزرگ عمرانی، علمی، بهداشتی، صنعتی، فنآوری و کشاورزی و فرهنگی تهیه شده و آماده اجرا است، گفت: بنای دولت بر این است تا به گونه ای کار کند تا باری را بر دوش دولت بعدی نگذارد و در حقیقت ما می‌خواهیم این فرصت برای دولت بعدی باقی باشد که برنامه‌ و بودجه خود را خودش تنظیم کند و براساس برنامه‌هایی که به تایید ملت ایران می‌رسد کارهایش را جلو ببرد و طرح‌های نیمه تمام مانع اجرای برنامه‌های دولت بعدی نشود.احمدی نژاد خاطرنشان کرد: به فضل الهی تعهد دولت بر عدالت، خدمت، پاکی، مهرورزی و تعالی کشور عمیق‌تر و وثیق‌تر در سال 91 و در تمام لحظات و فعالیت‌ها جاری خواهد بود؛ ما همواره در کنار مردم، برای مردم و شریک شادی و غم مردم خواهیم بود.رئیس جمهور در بخشی از پیام خود با بیان اینکه با نگاهی به تاریخ مشخص می‌شود که انسان برای رسیدن به قله های کمال و تعالی هنوز در ابتدای راه است و در حقیقت بشریت هنوز فرصت شکوفایی کامل پیدا نکرده است، گفت: بهار انسانیت در راه است و باید بیاید و روشن است که سعادت و کمال حقیقی رسیدن به مقام خلیفه‌اللهی و به نقطه‌ای است که انسان از همه ظرفیت و استعدادهای الهی خود بهره‌برداری کند.وی با اشاره به دعای تحویل سال و اینکه همه به دنبال بهترین حال و نقطه اوج کمال هستند، گفت: این سوال مطرح است که به راستی احسن الحال چیست و چه کسی از همة عقل، علم، حکمت، عشق، درایت، عدالت، هوشمندی، قدرت، خلاقیت و سلامت برخوردار است و در اوج پرستش قرار دارد؟ پاسخ روشن است؛ معلوم است که همه اینها فقط و فقط در انسان کامل مجتمع است.رئیس جمهور کشورمان ادامه داد: انسان کامل نقطه اوج تجلی همه صفات و اسماء الهی و ظهور و بروز همه استعدادهای الهی انسان در عالم هستی است وهر کسی که می‌خواهد به قله کمال و سعادت برسد، راه، راهنما، قله، یاور و الگو اوست.وی با گرامیداشت یاد و نام امام راحل عظیم‌الشأن و شهداء، به ویژه شهدای هسته‌ای اظهار داشت: بیایید و بیاییم همه با هم با یاد خدا و عشق به امام عصر(علیه‌السلام) و خدمت و محبت به دیگران سالی پر از خوبی و زیبایی را آغاز کنیم.رئیس جمهور  کشورمان در خاتمه پیام خویش این اشعار را نیز به مناسبت بهار و خطاب به یگانه هستی قرائت کرد:السلام علیک یا ربیع الانام و نضره الایام تو بهترین حالی / چه خوش خوانده‌اند ترا که بهاری تو بهترین حالی / رمز عبور لیله و راز طلوع نهاری تو بهترین حالی / رویای منی، تو آرزوی جهانی تو بهترین حالی / تو مبدأای، تو مقصدی، راهی تو بهترین حالی / تو سرودی، زمزمه‌ای، فریادیتو بهترین حالی / تو دانه‌ای، جوانه‌ای، درخت پاک حیاتی تو بهترین حالی / هماره خرّم و سبز، گل همیشه بهاری شوق دیدار روی تو / تفسیر عمر من است سلام بر تو ای بهار مردمان / سلام بر تو ای خرّمی دوران
کد خبر: ۶۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۰۱

اوای دنا: مقام مظم رهبری در پیام نوروزی خود فرمودند :اگر ما توانستیم تولید داخلى را رونق ببخشیم، مسئله‌ى تورم حل خواهد شد؛ مسئله‌ى اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلى به معناى حقیقى کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهده‌ى این وضعیت، مأیوس و ناامید خواهد شد. وقتى دشمن مأیوس شد، تلاش دشمن، توطئه‌ى دشمن، کید دشمن هم تمام خواهد شد.بسم‌اللّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌ یا مقلّب القلوب و الأبصار یا مدبّر اللّیل و النّهار یا محوّل الحول و الأحوال حوّل حالنا الى احسن الحال.اللّهمّ کن لولیّک الحجّة بن الحسن صلواتک علیه و على ءابائه فى هذه السّاعة و فى کلّ ساعة ولیّا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتّى تسکنه ارضک طوعا و تمتّعه فیها طویلا.اللّهمّ اعطه فى نفسه و ذریّته و شیعته و رعیّته و خاصّته و عامّته و عدوّه و جمیع اهل الدّنیا ما تقرّ به عینه و تسرّ به نفسه.تبریک عرض میکنم عید نوروز و فرا رسیدن سال نو را به همه‌ى هم‌میهنان عزیز در سراسر کشور، و به همه‌ى ایرانیانى که در هر نقطه‌اى از دنیا سکونت دارند، و به همه‌ى ملتهائى که عید نوروز را گرامى میدارند؛ بالخصوص تبریک عرض میکنم به خانواده‌هاى عزیز شهیدان، به جانبازان، به خانواده‌هاشان، به همه‌ى ایثارگران، به همه‌ى فعالان عرصه‌هاى مختلف. آرزو میکنم  و دعا میکنم که خداوند متعال براى ملت ایران بهروزى، شادى، نشاط و دلِ خوش در این سال جدید مقدر بفرماید و بدخواهان این ملت را در اهدافشان، در تلاشهاشان ان‌شاءاللّه ناکام کند.سالى که گذشت - سال 90 - یکى از سالهاى پرحادثه در سطح جهان و در منطقه و در کشور ما بود. آنچه که در مجموع انسان مشاهده میکند، این است که این حوادث بر روى هم به سود ملت ایران و در راه کمک به هدفهاى آن، تمام شده است. آن کسانى که اهداف بدخواهانه‌اى درباره‌ى ملت ایران و ایران و ایرانى در سر میپرورانند، در کشورهاى غربى دچار مشکلات گوناگون هستند. در سطح منطقه، ملتهائى که جمهورى اسلامى از آنها همواره حمایت کرده است، به هدفهاى بزرگى دست پیدا کرده‌اند؛ دیکتاتورهائى به زیر کشیده شدند؛ قانونهاى اساسىِ مبتنى بر اسلام در کشورهائى تصویب شد؛ دشمن درجه‌ى یک امت اسلامى و ملت ایران - یعنى رژیم صهیونیستى - در محاصره قرار گرفت. در داخل کشور، به معناى حقیقى کلمه، سال 90، سال بروز اقتدار ملت ایران بود. در جنبه‌ى سیاسى، ملت ایران در این سال، چه در راهپیمائى بیست و دوى بهمن، چه در انتخابات دوازدهم اسفند، آنچنان حضورى از خود نشان داد و آنچنان شاخصى را براى اقتدار ملى در تاریخ منطقه ثبت کرد که نظیر آن را در گذشته کمتر داشتیم.با وجود این‌همه دشمنى، این‌همه تبلیغات، این‌همه تهاجمهاى خصمانه و بدخواهانه، ملت ایران در طول این سال، با همه‌ى وجود توانست حضور خود را در صحنه، نشاط خود را، آمادگى خود را در عرصه‌هاى گوناگون علمى و اجتماعى و سیاسى و اقتصادى نشان بدهد و اثبات کند. بحمداللَّه سالى بود که با همه‌ى سختى‌ها، داراى دستاوردهاى بزرگى بود. همچنان که قبلاً عرض شده است، شرائط، شرائط بدر و خیبر بود؛ یعنى شرائط قبول چالشها و دشوارى‌ها و غلبه‌ى بر آنها.همان طورى که اولِ سال گذشته اعلام شد، سال 90، سال جهاد اقتصادى بود. اگرچه هوشمندان و آگاهان میدانستند که این نام و این جهتگیرى و شعار براى سال 90 یک امر لازم است، اما بعد تلاشهاى دشمنان در این سال هم همین را اثبات کرد و نشان داد. دشمنان ما از اوائل سال، حرکت خصمانه‌ى خودشان را در عرصه‌ى اقتصادى نسبت به ملت ایران آغاز کردند؛ اما ملت ایران، مسئولین، آحاد مردم، دستگاه‌هاى مختلف، با تدبیرهاى هوشمندانه‌اى توانستند با این تحریمها مقابله کنند و مواجهه‌ى آنها تا حدود زیادى توانست اثر این تحریمها را خنثى کند و حربه‌ى دشمن را کُند کند. سال 90، سال فعالیتهاى بزرگ علمى بود؛ که من ان‌شاءاللَّه در فرصت سخنرانى، برخى از پیشرفتهاى علمى و اقتصادى و تلاشهاى گوناگون را براى ملت عزیزمان شرح خواهم داد. سال 90 سالى بود پر چالش، و سالى بود پر نشاط، و سالى بود که ملت ایران به فضل الهى توانست بر چالشهاى موجود غلبه کند.ما امسال سال دیگرى را در پیش داریم که به امید خدا و با توکل بر پروردگار، باز ملت ایران با فعالیت خود، با تلاش خود، با هوشمندى خود در این سال خواهد توانست پیشرفتهاى زیادى را براى خود به ارمغان بیاورد. به تشخیص من، بر طبق گزارشها و مشاوره‌ى با افراد مطلع و آگاه، به این نتیجه میرسیم که عرصه‌ى چالش مهم در همین سال جارى - که این سال، امروز و از این ساعت شروع میشود - عرصه‌ى اقتصادى است. جهاد اقتصادى چیزى نیست که تمام‌شدنى باشد. مجاهدت اقتصادى، حضور جهادگونه در عرصه‌هاى اقتصادى، براى ملت ایران یک ضرورت است.من امسال تقسیم میکنم مسائل مربوط به جهاد اقتصادى را. یک بخش مهم از مسائل اقتصادى برمیگردد به مسئله‌ى تولید داخلى. اگر به توفیق الهى و با اراده و عزم راسخِ ملت و با تلاش مسئولان، ما بتوانیم مسئله‌ى تولید داخلى را، آنچنان که شایسته‌ى آن است، رونق ببخشیم و پیش ببریم، بدون تردید بخش عمده‌اى از تلاشهاى دشمن ناکام خواهد ماند. پس بخش مهمى از جهاد اقتصادى، مسئله‌ى تولید ملى است. اگر ملت ایران با همت خود، با عزم خود، با آگاهى و هوشمندى خود، با همراهى و کمک مسئولان، با برنامه‌ریزىِ درست بتواند مشکل تولید داخلى را حل کند و در این میدان پیش برود، بدون تردید بر چالشهائى که دشمن آن را فراهم کرده است، غلبه‌ى کامل و جدى پیدا خواهد کرد. بنابراین مسئله‌ى تولید ملى، مسئله‌ى مهمى است.اگر ما توانستیم تولید داخلى را رونق ببخشیم، مسئله‌ى تورم حل خواهد شد؛ مسئله‌ى اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلى به معناى حقیقى کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهده‌ى این وضعیت، مأیوس و ناامید خواهد شد. وقتى دشمن مأیوس شد، تلاش دشمن، توطئه‌ى دشمن، کید دشمن هم تمام خواهد شد.بنابراین همه‌ى مسئولین کشور، همه‌ى دست‌اندرکاران عرصه‌ى اقتصادى و همه‌ى مردم عزیزمان را دعوت میکنم به این که امسال را سال رونق تولید داخلى قرار بدهند. بنابراین شعار امسال، «تولید ملى، حمایت از کار و سرمایه‌ى ایرانى» است. ما باید بتوانیم از کارِ کارگر ایرانى حمایت کنیم؛ از سرمایه‌ى سرمایه‌دار ایرانى حمایت کنیم؛ و این فقط با تقویت تولید ملى امکان‌پذیر خواهد شد. سهم دولت در این کار، پشتیبانى از تولیدات داخلىِ صنعتى و کشاورزى است. سهم سرمایه‌داران و کارگران، تقویت چرخه‌ى تولید و اتقان در کار تولید است. و سهم مردم - که به نظر من از همه‌ى اینها مهمتر است - مصرف تولیدات داخلى است. ما باید عادت کنیم، براى خودمان فرهنگ کنیم، براى خودمان یک فریضه بدانیم که هر کالائى که مشابه داخلى آن وجود دارد و تولید داخلى متوجه به آن است، آن کالا را از تولید داخلى مصرف کنیم و از مصرف تولیدات خارجى بجد پرهیز کنیم؛ در همه‌ى زمینه‌ها: زمینه‌هاى مصارف روزمرّه و زمینه‌هاى عمده‌تر و مهمتر. بنابراین ما امیدوار هستیم که با این گرایش، با این جهتگیرى و رویکرد، ملت ایران در سال 91 هم بتواند بر توطئه‌ى دشمنان، بر کید و مکر بدخواهان در زمینه‌ى اقتصادى فائق بیاید.از خداوند متعال درخواست میکنیم که ملت ایران را در این صحنه و در همه‌ى صحنه‌ها موفق و مؤید بدارد. روح امام بزرگوار را شاد و از ما راضى کند. ارواح طیبه‌ى شهیدان عزیز ما را با اولیائشان محشور فرماید.والسّلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته‌
کد خبر: ۶۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۰۱

اوای دنا-محمد رازی پور:«یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الا احسن الحال» عید نوروز سرآغاز طراوت طبیعت و جوان شدن جهان است و چه نیکوست که همراه با طراوت جهان، جان و دل انسان هم با ذکر خدا طراوت یافته و همه انسانها با کمک پروردگار یکتا ، نهال خیرخواهی و نیک خواهی را در دلهای خود کاشته و به یاری همنوعان بشتابند . عید نوروز و فرارسیدن سال ۱۳۹۱ شمسی را به محضر مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظله العالی) ،عموم مردم و مردم شریف و ولایتمداربخش سرفاریاب بویژه خانواده های معزز شهداء ، جانبازان گرانقدر ، آزادگان سرافراز ، رزمندگان جان بر کف ، بسیجیان غیور و خانواده های محترم آنان تبریک عرض می کنم. امیدوارم همانگونه که در سال گذشته در بخش سرفاریاب توفیقات خوبی در جهت توسعه عمرانی و آبادانی و خدمات رسانی با عنایات حضرت حق و یاری مردم حاصل شد و مردم با حضور حماسی خود در راهپیمایی باشکوه یوم الله ۲۲ بهمن و همچنین شرکت گسترده و حداکثری در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی مراتب قدردانی خود را از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ابراز داشته و مشت محکمی بر دهان یاوه گویان و آنان که با سیاه نمایی سعی در کمرنگ جلوه دادن خدمات ۳۳ ساله نظام داشتند کوبیدند ، در سال جدید نیز با تعامل و همدلی مسئولین ، ایجاد فرصت های شغلی جدید ، تسهیل در تشکیل نهاد خانواده ، توسعه و پیشرفت صنایع ، معادن و کشاورزی ، خدمات همه جانبه درسرفاریاب ادامه یابد تا به حول قوه الهی و با همت جوانان شجاع و دلیر و سایر اقشار گرانقدر و توانای منطقه بتوانیم به قله های پیشرفت ، رفاه و عزت بیشتر نائل آییم . ازخداوند متعال ، ارواح طیبه شهداء و روح ملکوتی حضرت امام خمینی (ره) استمداد می طلبیم که در سایه عنایات حضرت ولی عصر (عج) و با تأسی به منویات داهیانه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) در سال ۱۳۹۱ ما را موفق به ارائه خدمات و جبران کاستی هایی نماید که در شان و منزلت مردم بزرگوار و عزیز بخش سرفاریاب باشد.انشاءالله محمدرازی پور بخشدارسرفاریاب فرستنده خبر:عبدالله پوش
کد خبر: ۵۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۲۷