« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
بارش باران و جاری شدن سیلاب در رودخانه فصلی در یکی از روستاهای گچساران، جان سومین عضو خانواده روستایی را گرفت. پیش از این نیز 2عضو دیگر این خانواده در همین رودخانه غرق شده بودند.ظهر جمعه، 15آذرماه بود که خبر مرگ پسربچه‌ای 12ساله به نام داریوش در رودخانه فصلی روستای چشمه بلوط در استان کهگیلویه و بویراحمد، اهالی این روستا را شوکه کرد؛ چرا که این پسربچه سومین عضو خانواده بود که در این رودخانه جانش را از دست داده بود. پدر داریوش درباره حادثه می‌گوید: آن روز گوسفندان را برای چرا به صحرا برده بودم که ناگهان باران سیل‌آسایی شروع به باریدن کرد. من که با این باران و وضعیت هوا خوب آشنا بودم و می‌دانستم بارش زیاد دوام ندارد، زیر یک درخت پناه گرفتم تا باران تمام شود غافل از اینکه حادثه تلخی در حال رقم خوردن بود. اعضای خانواده این مرد نگران او شده بودند و به همین دلیل داریوش، پسر 12ساله خانواده تصمیم گرفت با پسردایی‌اش جمشید، در جست‌وجوی پدر راهی صحرا شود. آنها برای رسیدن به صحرا باید از رودخانه فصلی که در نزدیکی خانه‌شان بود می‌گذشتند اما در هنگام رفتن، شدت آبی که در رودخانه جاری شده بود، زیاد نبود و به همین دلیل آنها توانستند از رودخانه بگذرند و خود را به صحرا برسانند. پدر داریوش ادامه می‌دهد: همانطور که به تنه درخت تکیه داده بودم، داریوش و پسرخاله‌اش را دیدم که برای کمک به من آمده بودند. لباس‌هایشان خیس شده بود و ترسیدم که سرما بخورند. برای همین به آنها گفتم که برگردند و قول دادم که به محض بند‌آمدن باران، گوسفندها را به خانه برگرداندم. اینگونه بود که هر دو پسر نوجوان راه آمده را برگشتند اما این‌بار خیالشان راحت بود که برای پدر خانواده، اتفاقی نیفتاده است. داریوش و پسرخاله‌اش بار دیگر به رودخانه رسیدند؛ همان رودی که دقایقی قبل‌تر از آن عبور کرده بودند اما این بار جریان آب شدیدتر شده و آنها که احساس خطر می‌کردند تصمیم گرفتند دست همدیگر را بگیرند و از رودخانه رد شود. 2پسر نوجوان دست در دست همدیگر، با احتیاط از عرض رودخانه عبور می‌کردند که ناگهان حادثه هولناکی رخ داد. دست داریوش از دست پسرخاله‌اش جدا شد و او با ضربه یک موج تعادلش را از دست داد و به داخل آب افتاد. شدت جریان آب به حدی بود که پسر 12ساله را با خود برد و گل‌آلود‌بودن آن هم باعث شدکه اثری از وی دیده نشود. پسرخاله داریوش که وحشت کرده بود، خودش را به آن‌سوی رودخانه رساند و دوان‌دوان به روستا رفت و فریاد زنان درخواست کمک کرد. طولی نکشید که مردم روستا سراسیمه خود را به کنار رودخانه که حالا جریان آب در آن کاملا شدید شده بود، رساندند. جست‌وجوی آنها برای پیدا کردن پسر گمشده فایده‌ای نداشت و به همین دلیل از هلال احمر درخواست کمک کردند. دقایقی بعد تیمی از امدادگران راهی محل حادثه شدند و جست‌وجو برای نجات پسربچه 12ساله را آغاز کردند. علی فتحی، رئیس جمعیت هلال احمر گچساران می‌گوید: حدود ساعت 12ظهر بود که با 15امدادگر، عملیات جست‌وجو را شروع کردیم و پس از گذشت 4ساعت توانستیم جسد بی‌جان پسربچه را در فاصله یک کیلومتری از محل حادثه پیدا کنیم.داریوش، تنها فرزند خانواده افرایی نبود که جانش را در رودخانه فصلی روستا از دست داد. پدرش می‌گوید: این رودخانه برای خانواده من طلسم شده است. سال87 بود که بارش باران دوباره این رودخانه فصلی را جاری کرده بود. آن روز دختر 8ساله‌ام آریانا به همراه پسر 2ساله‌ام آریا در پشت خانه‌مان که پرتگاهی مشرف به رودخانه بود، مشغول بازی بودند که ناگهان از بالای پرتگاه به داخل رودخانه سقوط کردند و پس از چند ساعت با کمک دوستان عشایرم که در پایین رودخانه زندگی می‌کردند، جسد بچه‌هایم را از رودخانه بیرون کشیدیم.     منبع/همشهری
کد خبر: ۲۳۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۲۹

نام نیک گر بماند ز آدمی           به کزو ماند سرای  زرنگارآوای دنا-حاج یدالله مرادی:آموزش و پرورش دستگاه سازنده ، انسان ساز، گسترده و محور فرهنگ جامعه است که استمرار نظام جمهوری اسلامی مرهون آن است.  بدان علت که مبانی اعتقادی و آموزه های قرآن و گسترش و ترویج روح معنویت و انسان گرایی و هدایت از اهداف  تعریف شده آن بوده، لذا این مأموریت خاصه برای تحول و دگرگونی و تبدیل انسان زمینی به انسان آسمانی را متوجه این دستگاه نمود و در قانون اساسی و اسناد بالا دستی و در دوره اخیر  هم با سند تحول بنیادین آموزش و پرورش این ماموریت را به صورت ویژه و انحصاری در این رابطه یافته است که لازمه موفقیت و صحت و مطلوبیت در انجام این هدف متعالی برخورداری از نیروهای انسانی توانمند ، فرهیخته  ، مدیر و متصل به منابع غنی دینی و قرآنی از یک طرف و معلمی بالنده و امانت دار و آموزش دیده و کارآمد در طرف دیگر است. در این راستا سالهاست  که به تبع تغییر دولتها و فعل و انفعال سیاسی این مرکز رشد و توسعه جامعه دچار جزر و مدهای بسیار شده است.واز این طریق اسیب ها و زخمهای بسیار برداشته است بطوریکه آثاراین میدانداریهای سیاسی درهر دوره ای دردیگر ابعاد جامعه هم نمود وبروز داشته است. آنجا که اموزش وپرورش با صلابت ورعایت شان ومنزلت معلم وحرکت برمسیراصول تعلیم وتربیت اسلامی حرکت نموده رشدیافتگی همه ارکان اجتماعی و درخشش فرزندان دیارمان در عرصه های علمی ، هنری ، ورزشی و... در محیط های داخلی و بین المللی جلوه روشنی داشته و دارد.اما آموزش و پرورش استان مان و طاهری:اینجانب این افتخار را همیشه برای خود دارم که از سال اول انقلاب شکوهمند اسلامی ایران با ایجاد چندین فرصت با علم و آگاهی در کسوت معلمی درآمدم و با وجودی که چندین مرتبه شرایطی ایجاد شد تا به دستگاههای پررنگ تر و «چربتر» درآیم به خود نهیب زدم که ردای فخرآور و گرانمایه معلمی را با عناوین رنگارنگ سایر مشاغل از دست ندهم.در طول 34 سال گذشته موفق شده ام تا بسیاری از طرحها و برنامه های آموزش و پرورش را درک و لمس کنم ، زیبائیهای اندیشه فرهنگی وشیرینی عشق به معلمی را بارها چشیدم وبسیاری از دگرگونیها و تغییرات مدیریتی را از سطوح عالی تا پایین با همه تلخیها و ناهنجاریها مشاهده و بعضاً چوب تر کینه و عداوت سیاست بازان این حوزه فکری و انسانسازی را هم بر تن خود پذیرا بوده ام اما  به شغلم و معلمیم و رسالت فرهنگی ام مفتخر بوده وکارکرد وزرای دوره های گذشته جمهوری اسلامی و مدیران کل استانی و مدیران شهرستانی را در عالم واقع دیده ام اما: چهره ، فکر ، روش و دقت و ظرافت حاج آقای پرویز طاهری را نه صرفاً در ردای مدیر کلی،بلکه در قامت معلم بودن شأن وشخصیت معلمی  ودینی  و علمی ایشان رامشاهده  و بدان شهادت می دهم.مفهوم تفسیر قرآن و کاربردی کردن آیات در مدار آموزش را بعد از سی سال از ایشان آموختم -رعایت حق واحترام و شأن و مدیریت فرهنگی را از چشمه زلال قرآنی با عمل ایشان یافتم .-روح استقلال و صلابت فرهنگی و اصلی بودن آموزش و پرورش در مدیریت جامعه  در توانایی و اقتدار ایشان ظهور و بروز کرد.-ساده زیستی و غنای طبع و رعایت مبانی عقیدتی و پایبندی به اصول فکری و ارزشی از زیبائیهای رفتار عملی ایشان بوده و در حقیقت باید اعتراف کرد که:طاهری آموزش و پرورش را تطهیر داد تا خود را و رسالتش را بیابد . ایشان عزت و عظمت آموزش وپرورش  را با هیچ کس و هیچ چیز قابل مقایسه نمی دانست و معتقد بود که باید هر مقامی در هر جایگاهی برای تطهیر خود و انجام مطلوب وظایف به آموزش وپرورش تمسک جوید و اجازه نمی داد که این دستگاه انسان ساز برای رفع کمبودها و مشکلاتش دست به دامان افراد و عناوین و نهادهای دیگر شود.  دون شأن معلم می دانست که برای رفع نیازهای دنیوی (شخصی یا کاری ) از دنیاطلبان درخواست نماید. خانواده آموزش وپرورش را بزرگ و غنی و توانمند دانسته و رفع نیازها را درون این خانواده حل شدنی می دانست .در نگرش وی کرامت معلم و حریت آن ایجاب می کرد که مستقل از جریانات و گروهها و دسته جات سیاسی ،قومی و فکری بوده و فقط تابع آرمانها وآموزه های قرآنی و اهداف بلند نظام اسلامی و راهبردهای تعیین شده مقام ولایت باشند.شاعر و ادیب ولایی با طبع ظریف و سخنوری شیوا و در عین حال با قاطعیت و صلابت و شفافیت در تصمیم گیریهای اداری و پاکدستی و پاک سیرتی از او مدیر کلی ساخته بود که به دور از تشریفات و عناوین ، نوعی پالایش در سیستم آموزش و پرورش ایجاد کرد که در عین کمبود مالی هم به حذف پرداخت های زاید و ناصواب پرداخت و هم با مدیریت عملکردی خود سلامت و صحت در مسیر همه جانبه  گرایانه را در سراسر استان اعمال نمود.در کلام آخر باید از نیکان یاد کرد که اینان سرمایه روزگارند و آموزش و پرورش برای تداوم و سلامت عملکرد به طاهری و طاهری ها که اندیشه هایشان الهام گرفته از آموزه های مدیریتی و تربیتی قرآنی است نیازمند می باشد. والعاقبة للمتقین
کد خبر: ۲۳۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۲۴

مردم استان‌ خوزستان همانند ساير استان‌هاي ايران اسلامي در حالي به عزاداري و بزرگداشت دهه اول ماه محرم‌ مي‌پردازند که عشق و ارادت آنها از روي اخلاص بوده وبا علم براينکه همين مراسمات اسلام را پايدار کرده است ادامه پيدا مي‌کند. به گزارش آوای دنا، خوزستان از دیرباز از مهمترین مراکز شیعه و فرهنگ و تمدن اسلامی بوده و نمودهای خاصی از این باور اصیل را به نمایش گذاشته است, یکی از این جلوه‌ها، عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) است.مردم مسلمان و متعهد اين استان به پيروى از سيره خاندان رسالت مبنى بر زنده نگه‏داشتن شعائر اسلامى از اول محرم با پوشيدن لباس‌هاى سياه و برپايى مراسم عزادارى در مساجد، حسينيه‏‌ها و تكايا، ياد احياء كننده دين اسلام، اباعبدالله الحسين عليه ‏السلام را گرامى مي‌دارند. سخنرانان و وعاظ و خطبا، رشادتها و فداكاري‌هاى ايشان را براى مردم مسلمان بيان مي‌‏كنند. به غير از مجالس روضه خوانى و وعظ و ارشاد، هيئتهاى عزادارى در همه مناطق چه در شهر و چه در روستاها به سينه زنى و عزادارى مي‌‏پردازند و در روزهاى تاسوعا و عاشورا با تعطيل كردن محل كار و كسب خود و خاطره رشادت‌هاى امام حسين عليه‏‌السلام و يارانش را ارج نهاده و در روز عاشورا صحنه شبيه‏‌سازى مبارزات اباعبدالله الحسين عليه‏‌السلام و يارانش در مقابل سپاه خونخوار و ظالم بني‌‏اميه را به نمايش مي‌‏گذارند. در روز سوم پس از شهادت امام حسين عليه‏السلام و يارانش، مراسم دفن آنها را به وسيله شبيه سازى براى مردم مسلمان منطقه اجرا مي‌نمايند. همچنين در روز اربعين باز هم طى مراسمى خاص سرهاى از تن جدا شده ياران امام حسين عليه‏‌السلام را دفن مي‌‏كنند. معمولاً در عزاداري‌هاى غير عرب‏ها از عَلَم، نخل، شيدونه و مشعل استفاده مي‌‏شود. عَلَم علم يا جريده عبارت است از چوبى به ارتفاع 10 متر و قطر 10 سانتي‌‏متر كه پارچه‌‏هاى دو مترى سياه، با فاصله‏‌هاى معين، از بالا تا پايين با بند به آن بسته و يك شبكه (پنجه) برنجى يا نقره‏اى بر نوك آن وصل است. اين عَلَم به نام عَلَم حضرت عباس عليه‏‌السلام معروف است. از هنگامى كه چوب آن را براى بستن پارچه به ميدان مى‏آورند، مردم جمع مي‌‏شوند و با ساز و دهل و صلوات وارد ميدانش مي‌‏كنند. نخل نخل را براى تشبيه به ايوان‌هاى طلايى اماكن متبركه مي‌سازند و عبارت است از سطحى از تخته كه اطراف آن را دندانه‏هاى تخته‏اى احاطه كرده و شكل آن مانند ايوانهاى قديم است كه روى آن با رنگ اكليل زينت يافته و ارتفاعش حداكثر 6 متر و عرض آن 3 متر است. يك ايوان ديگر در مقابل آن به فاصله 3 متر مي‌نهند و با چوب هر دو را به يكديگر وصل مي‌‌‏كنند. وسط آن را خالى نگه مي‌‏دارند. روى اين چوبها را با پارچه‏‌هاى رنگارنگ زينت مى‏دهند و در انتهاى نوك اين نما، يك شبكه رنگين نصب مي‌‏شود. اين نخل، حاشيه‏اى در زير و چهار پايه دارد كه آنها را بر روى 4 كرسى در وسط ميدان قرار ميدهند. نخل معروف دزفول، نخل كلبى خان است. شيدونه شيدونه تشبيهى است به ضريح و گنبد بالاى آن و چهار گلدسته در چهار گوشه گنبد و آن عبارتست از يك اتاق مكعب چوبى با شبكه‏‌هاى خوب و چهار گلدسته ظريف كوچك در چهار گوشه و عقب پايه‌‏ها. هر شيدونه به نام يكى از امامان يا شهداى بنى هاشم ناميده شده است. مشعل مشعل حداكثر يازده شبكه آهنى دارد كه بر روى يك چوب افقى نصب شده‏اند و در وسط اين چوب پاي‌ه‏اى است كه مانند علم آن را بر روى ناف جاى ميدهند. ارتفاع مشعل حدود 5/1 متر و ارتفاع هر چشمه آن حدود نيم متر است. در شبكه‏ها تفاله كنجد مى‏ريزند و آتش ميزنند. مشعل‏چى به دنبال سينه‏‌زنان حركت مي‌‏كند و هنگامى كه به مجلسى مي‌رسند، در وسط سينه‌‏زنها قرار مي‌‏گيرد و با آهنگ دهل و سرنا مشعل را حول محور خود به چرخش درمي‌‏آورد. در اثر اين چرخاندن، آتش بر روى سينه زنان و فرشها مي‌‏ريزد كه لنگ داران آنها را خاموش مي‌‏كنند. مراسم عزادارى در ماه‏هاى محرم، صفر و رمضان متداول است. در اين ماهها، به ويژه در دهه اول محرم، دسته‏‌هاى سينه‌‏زنى و زنجيرزنى در كوچه‏‌ها و خيابان‏ها به راه مي‌‏افتند. در ماه‏هاى ديگر مجالس در مساجد، حسينيه‏‌ها و منازل شخصى برگزار و روضه خواني‌هاى زنانه و مردانه برپا مي‌شوند. مجالس غير عرب‏ها هنگام فوت زن يا مرد، همه اقوام و همسايگان جمع مي‌شوند. صاحب عزا پس از انجام مراسم تغسيل و تدفين به منزل باز مي‌‏گردد. به مدت سه شبانه روز مردم به منزل متوفى مى‏آيند، تسليت مى‏گويند، فاتحه مى‏خوانند و شام و ناهار صرف مى‏كنند. در سومين شب فوت متوفى، كه «سه شنبه» گفته مي‌‏شود، عده‏اى از نزديكان و همسايگان به گورستان مي‌‏روند و مراسمى را در كنار قبر متوفى انجام مي‌دهند و سپس براى صرف شام به منزل متوفى مي‌‏روند. شب هفت «هفته» ناميده مي‌شود و در برخى نقاط به سرتراشان (سرتراشون) نيز معروف است. مهمانان به گورستان مي‌روند و پس از خواندن فاتحه به منزل متوفى باز مي‌‏گردند. پس از صرف شام، هر يك از مهمانان به رسم اتحاد و تعاون، مبلغى پرداخت مي‌‏كند كه در فهرستى ثبت و به صاحب عزا تسليم مي‌شود. مراسم روز چهلم هم، مانند شب هفت، دعوتى است. مهمانان پس از خواندن فاتحه و صرف شام، به خانه‏هاى خود باز مي‌‏گردند. مراسم سال متوفى هم به طريق بالا صورت مي‌گيرد. در مجلس زنانه، زنى را كه در مجالس فاتحه خوانى روى منبر مي‌‏رود، «نقيبه» گويند. او ابتدا در وصف ميت سخنانى مي‌‏گويد. سپس اشعارى را با آهنگ مخصوصى مي‌خواند. بعد تمام زنان تكرار مي‌‏كنند و به سينه مي‌‏زنند. زنانى كه نمى‏توانند سينه بزنند، با دو دست بر بازوهاى خود مي‌زنند و در هر بار ناله‏اى از ته دل برمي‌‏كشند. مجالس عرب‏ها وقتى كه كسى فوت مي‌‏كند، بستگان، نزديكان، آشنايان و دوستان جمع مي‌‏شوند. پس از تغسيل و تدفين، يزله و فاتحه خوانى مي‌كنند و پرچم طايفه را بر سر در ورودى منزل متوفى نصب مي‌كنند. قبايل، عشاير و نزديكان براى تسليت به بازماندگان به منزل متوفى مي‌‏آيند و مقدارى پول يا گوسفند يا گاو به عنوان «دَر جِرَه» به خانواده متوفى مي‌‏دهند. تا سه روز پذيرايى و ناهار و شام ميهمانان به طور وعده‏اى و نوبتى به عهده اهالى طايفه متوفى است، يعنى خانواده متوفى تا سه روز غذا نمي‌‏دهد. عصر روز سوم كه رسميت مراسم و فاتحه خوانى پايان يافت، شيخ يا بزرگ طايفه، سلمانى را احضار مي‌‏كند و صورت تراشى انجام مى‏شود. اين مراسم را خاتمة الفاتحه گويند. شيخ طايفه در اين مراسم، لباس يا پارچه‏اى را در دستمال مى‏پيچد و تقديم پدر يا عموى متوفى يا بزرگ خانواده او مي‌‏كند و بدين ترتيب با بازماندگان اعلام همدردى مي‌‏نمايد. اين عمل در محل به أزيان معروف است. صاحب عزا از شيخ طايفه تشكر مي‌‏كند. شيخ در پاسخ مي‌‏گويد: «ان شاء الله آخرين غمتان باشد». همچنين كليه خويشاوندان و دوستان و آشنايان خانواده متوفى از هر قشر و طبقه كه باشند، نسبت به تعهدات قبيل‌ه‏اى و فراخور حال خود كمك‏‌هايى به صورت نقدى و يا جنسى به بازماندگان متوفى مي‌نمايند تا همراهى و همكارى خود را در شرايط سخت و بحرانى به خانواده متوفى به اثبات برسانند. فاتحه خوانى اهالى منزل متوفى تا يك ماه و شايد بيشتر ادامه دارد. شب‏هاى جمعه به مزار متوفى مي‌‏روند فاتحه مي‌‏خوانند. مدت هفت هفته، شب‏هاى جمعه با شام از ميهمانان پذيرايى مي‌كنند. شام شب هفته هفتم، هفت رنگ غذاست و تعداد زيادى را براى صرف شام دعوت مي‌‏كنند. در حال حاضر سوم، هفتم، چهلم و سال را مي‌‏گيرند، ولى در سابق سال را مختصر مي‌گرفتند و سوم و هفتم و چهلم را مفصل‏‌تر برگزار مي‌‏كردند./ز منبع/باشگاه خبرنگاران
کد خبر: ۲۲۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۸

دایه دایه هیچ ساز و برگی نداشت؛ یک صدای گرم و گیرا و یکی دو ساز محلی. سادگی در کارش موج می زد. نمونه ای عالی از تلفیق مولفه های گوناگون فرهنگ و هنر، صرف حداقل امکانات و بهره برداری حداکثر. همه اینها مرهون شناخت صحیح رضا سقایی و مردم جنگ دیده و رزمندگان دلیر و فرهنگ های محلی بود
کد خبر: ۲۰۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۰۱

مولکول‌های آب زمزم با بقیه آب‌های جهان متفاوت است. بقیه آب‌ها را تغییر می‌دهد اما خودش تغییری نمی‌کند. اگر یک قطره از آب زمزم را به 1000قطره از آب دیگری اضافه کنیم آن آب‌ها خواص زمزم را پیدا می‌کنند
کد خبر: ۱۸۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۰۱

روستای زیبای مارین در شمال شهر گچساران از توابع استان چهارفصل کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد. آب و هوای این روستا با وجودی که در یک منطقه گرمسیر واقع شده است، معتدل و بسیار فرح بخش است.
کد خبر: ۱۵۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۲/۰۳

اوای دنا:سید احمد مرتضوی ظهر امروز در نشست شورای اداری شهرستان چرام با اشاره به وضعیت گردشگری این شهرستان اظهار کرد: شهرستان چرام با سایر شهرستان‌های استان کهگیلویه و بویراحمد تفاوت‌های چشمگیری دارد. بخشدار مرکزی چرام با اشاره به بارندگی‌های امسال عنوان داشت: اگر ورود گردشگران به شهرستان چرام را در عید گذشته برآورد کنیم قطعاً اگر رتبه اول را نداشتیم در رتبه‌های نخست گردشگری در سطح کهگیلویه و بویراحمد بودیم. وی افزود: با ورود گردشگران در نوروز ۹۱، تمام مدارس را خالی کرده و با در اختیار گذاشتن مکان‌های ورزشی باز هم نتوانستیم آن‌گونه که باید پاسخگو باشیم. این مسئول با بیان اینکه در خصوص تخصیص امکانات به شهرستان چرام کم لطفی صورت گرفته است، گفت: ظرفیت‌های گردشگری چشمه بلقیسی که در سطح استان به عنوان یک اثر ملی و تاریخی قبل از انقلاب هم وجود داشته از هر نظر نادیده گرفته می‌شود. مرتضوی اضافه کرد: در ۲۰ روز تعطیلات نوروزی شاهد سیل عظیمی از جمعیت در ورود به این باغ طبیعی در شهرستان چرام هستیم که با این وجود بی‌توجهی‌ها مشهود است. وی با اشاره به قطعی برق این باغ در سال گذشته خاطرنشان کرد: مسئولان در ادارات برق، شهرداری و میراث فرهنگی از هم‌اکنون تدابیر لازم را در این خصوص بیاندیشند که در سال آینده این مشکل را نداشته باشیم. بخشدار مرکزی چرام با تشریح مشکلات کمپینگ چشمه بلقیس متذکر شد: در سال گذشته مشکلات عدیده‌ای در بحث کمپینگ برای گردشگران پیش آمد که امیدواریم با تمهیدات و راهکارهای مناسب این مشکل در سال آتی به چشم نخورد. وی با اشاره به امامزادگان این شهرستان و با بیان اینکه بیش از ۴۰ امام‌زاده در شهرستان وجود دارد خواستار پیگیری مشکلات آنها شد. باغ طبیعی و خودجوش چشمه بلقیس به وسیله مسعود باشتی ساخته شده و مکان مناسبی برای ایجاد تأسیسات پذیرایی توریستی است. درباره چشمه بلقیس چرام گفته شده که مسعود باشتی از هر درختی که در هر منطقه‌ا‌ی از جهان وجود داشت، نمونه‌ای را در این باغ کاشته است. زمین حاصل‌خیز و بکر چرام نشان داده که استعداد پرورش هر نوع گل و گیاهی را در بطن خود دارد به طوری که بیننده شیفته گوناگونی و تنوع گیاهی این باغ می‌شود. گفتنی است با وجود این همه ظرفیت و استعدادی که در این باغ وجود دارد تاکنون مورد بی‌توجهی قرار گرفته و نیازمند توجه ویژه مسئولین در این خصوص است. منبع/فارس
کد خبر: ۱۳۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۰۸

اوای دنا: حجت‌الاسلام عباس عبدالملکی ظهر امروز در نشستی که با حضور استاندار کهگیلویه و بویراحمد برگزار شد با اشاره حضور پر شور مردم در مناسبت‌های ملی و مذهبی اظهار کرد: مردم لنده به لحاظ دیانت و تقوا و وفاداری به ولایت همیشه در صحنه بوده به طوریکه حضور آنان در اجتماع‌های ملی و مذهبی و لبیک بر سخنان مقام معظم رهبری گویای این مدعا است.امام جمعه لنده گفت: مسئولان از خواسته‌های به حق مردم لنده چشم‌پوشی نکنند.وی تصریح کرد: از جمله‌های خواسته‌های مردم لنده شهرستان شدن این بخش با وجود قدمت تاریخی، تسریع در عملیات جاده‌سازی (لنده، تراب، دهدشت، لنده، بهمئی، لنده و چاروسا)، انتقال آب شرب از چشمه موگرمون و ... است.عبدالملکی با اشاره به حوادث ناشی از حادثه‌خیز بودن جاده‌های ارتباطی لنده گفت: جاده‌های حادثه‌خیز هر چه سریع‌تر باید اصلاح شوند تا از حوادث ناگوار جلوگیری شود.وی به مرکز بهداشتی درمانی لنده اشاره کرد و افزود: مرکز بهداشتی درمانی لنده از لحاظ نیرو و امکانات در مضیقه بوده و نیازمند متخصص و امکانات و توجه جدی مسئولان است.رئیس شورای فرهنگ عمومی لنده گفت: کانون‌های فرهنگی هنری مساجد و پایگاه‌های مقاومت بسیج باید در جهت اتحاد و همدلی در مساجد تقویت شده و امکانات مورد نیاز در اختیار آن‌ها قرار گیرد.وی افزود: کانون‌های فرهنگی هنری و پایگاه‌های مقاومت مرکز مبارزه با شبیخون فرهنگی هستند.حجت‌الاسلام عبدالملکی در ادامه به نزاع‌های دسته‌جمعی در شهر لنده اشاره کرد و یادآور شد: کمترین نزاع‌های دسته‌جمعی در سطح استان کهگیلویه و بویراحمد متعلق به لنده است.امام جمعه لنده گفت: شرایط کنونی کشور به گونه‌ای است که همه مسئولان باید با عملکرد خود مدیریتی راهبردی را اتخاذ کنند تا از این توطئه‌های شوم دشمنان به سلامت عبور کنیم.عبدالملکی با اشاره به راه‌اندازی شبکه‌های دیجیتال در سطح استان کهگیلویه و بویراحمد گفت: با توجه به گفته مدیرکل صدا و سیما کهگیلویه و بویراحمد مبنی بر راه‌‌اندازی شبکه‌های دیجیتال در لنده امیدواریم در ظرف این هفته عملیات اجرایی آن به پایان برسد. خبر/فخرالدین علیزاده
کد خبر: ۱۱۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۳

اوای دنا-دکتر علی شریعتی می فرمودند:اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن  ،در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است. وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم. اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه‌ای را بالا ببری به سه چیز تکیه نکن ، غرور، دروغ و عشق.آدم با غرور می تازد،با دروغ می بازد و با عشق می میرد رقص اشکهایم را بر گونه هایم در اینه می نگرم و صدای عشق بازی باد را بر روی برگهای درخت حس می کنم و خدا را می خوانم عمری گداختن از غم نبودن کسی که، تا بود، از غم نبودن تو می گداخت کسی که خواب باشد را اگر صدا کنیم بیدار میشود اما هستند کسانی که خود را به خواب زده اند و با هیچ صدایی بیدار نمیشوند من به اندازه ی یک ابر دلم می گیرد،وقتی از پنجره بر پوچی افکار جهان می نگرم- باتو،همه ی رنگهای این سرزمین مرا نوازش می کند باتو،آهوان این صحرا دوستان همبازی من اند باتو،کوه ها حامیان وفادارخاندان من اند باتو،زمین گاهواره ای است که مرا در آغوش خود می خواباند ابر،حریری است که برگاهواره ی من کشیده اند وطناب گاهواره ام را مادرم،که در پس این کوه هاهمسایه ی ماست در دست خویش دارد باتو،دریا با من مهربا نی می کند باتو، سپیده ی هرصبح بر گونه ام بوسه می زند باتو،نسیم هر لحظه گیسوانم را شانه می زند باتو،من با بهار می رویم باتو،من در عطر یاس ها پخش می شوم باتو،من درشیره ی هر نبات میجوشم باتو،من در هر شکوفه می شکفم باتو،من درمن طلوع لبخند میزنم،درهر تندر فریاد شوق میکشم،درحلقوم مرغان عاشق می خوانم در غلغل چشمه ها می خندم،درنای جویباران زمزمه می کنم باتو،من در روح طبیعت پنهانم باتو،من بودن را،زندگی را،شوق را،عشق را،زیبایی را،مهربانی پاک خداوندی را می نوشم باتو،من در خلوت این صحرا،درغربت این سرزمین،درسکوت این آسمان،درتنهایی این بی کسی، غرقه ی فریاد و خروش وجمعیتم،درختان برادران من اند و پرندگان خواهران من اند وگلها کودکان من اند و اندام هر صخره مردی از خویشان من است و نسیم قاصدان بشارت گوی من اند وبوی باران،بوی پونه،بوی خاک،شاخه ها ی شسته، باران خورده،پاک،همه خوش ترین یادهای من،شیرین ترین یادگارهای من اند. بی تو،من رنگهای این سرزمین را بیگانه میبینم بی تو،رنگهای این سرزمین مرا می آزارند بی تو،آهوان این صحرا گرگان هار من اند بی تو،کوه ها دیوان سیاه و زشت خفته اند بی تو،زمین قبرستان پلید و غبار آلودی است که مرا در خو به کینه می فشرد ابر،کفن سپیدی است که بر گور خاکی من گسترده اند وطناب گهواره ام را از دست مادرم ربوده اند و بر گردنم افکنده اند بی تو،دریا گرگی است که آهوی معصوم مرا می بلعد بی تو،پرندگان این سرزمین،سایه های وحشت اند و ابابیل بلایند بی تو،سپیده ی هر صبح لبخند نفرت بار دهان جنازه ای است بی تو،نسیم هر لحظه رنج های خفته را در سرم بیدار میکند بی تو،من با بهار می میرم بی تو،من در عطر یاس ها می گریم بی تو،من در شیره ی هر نبات رنج هنوز بودن را و جراحت روزهایی را که همچنان زنده خواهم ماند لمس می کنم. بی تو،من با هر برگ پائیزی می افتم.بی تو،من در چنگ طبیعت تنها می خشکم بی تو،من زندگی را،شوق را،بودن را،عشق را،زیبایی را،مهربانی پاک خداوندی رااز یاد می برم بی تو،من در خلوت این صحرا،درغربت این سرزمین،درسکوت این آسمان،درتنهایی این بی کسی،نگهبان سکوتم درختان هر کدام خاطره ی رنجی،شبح هر صخره،ابلیسی،دیوی،غولی،گنگ وپرکینه فروخفته،کمین کرده مرا بر سر راه،باران زمزمه ی گریه در دل من، بوی پونه،پیک و پیغامی نه برای دل من،بوی خاک،تکرار دعوتی برای خفتن من، شاخه های غبار گرفته،باد خزانی خورده،پوک،همه تلخ ترین یادهای من،تلخ ترین یادگارهای من اند. ….این عزاداری نیست که ما برای امام حسین انجام میدهیم بلکه این عمل شکمی از عزا در آوردن است. خداوندا! به هر آنکس که دوست میداری،بیاموز که عشق از زندگی کردن برتر است و به هر آنکس که بیشتر دوست میداری، بچشان که دوست داشتن ازعشق والاتراست. نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش و او یک ریز،ولی پی در پی و آرام،دم گرم خودش را در گلویم سخت نقشبارد و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد. در بیکرانه ی زندگی دو چیز است که افسونم میکند: آبی آسمان که میبینم و میدانم که نیست و خدایی که نمیبینم ومیدانم که هست. مادرم می گفت که عاشقی یک شب است و پشیمانی هزار شب اما حالا هزار شب است که پشیمانم که چرا یک شب عاشقی نکردم. اگر تنها ترین تنهایان شوم باز هم خدا هست او جانشین تمام نداشتنهای من است. زنده بودن را به بیداری بگذرانیم که سالها به اجبار خواهیم خفت. اوای رودکوف/
کد خبر: ۱۰۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۲۶

اوای دنا :موافقت هيئت وزيران با پيشنهاد وزارت كشور مبني بر ايجاد شهرستان آغاجري به مركزيت شهر آغاجري از تركيب بخشهاي مركزي به مركزيت شهر آغاجري و جولكي به مركزيت روستاي جولكي و همچنين از تركيب دهستانهاي سر جولكي و آب باران در تابعيت استان خوزستان . به گزارش پايگاه اطلاع رساني وزارت كشور؛ جعفر حجازي استاندار خوزستان با اشاره به تلاش هاي صورت گرفته طي 4 سال اخير به تشريح هدف دولت از اين تغییرات پرداخت و گفت: دولت با توجه به بافت جغرافيايي منطقه و با هدف توزيع بهينه و عادلانه خدمات با ايجاد شهرستان آغاجري در استان خوزستان موافقت كرد.وي افزود: هيئت وزيران بنا به پيشنهاد وزارت كشور و به استناد ماده (13) قانون تعاريف و ضوابط كشوري مصوب 1362 با ايجاد شهرستان آغاجري به مركزيت شهر آغاجري از تركيب بخشهاي مركزي به مركزيت شهر آغاجري و جولكي به مركزيت روستاي جولكي و همچنين از تركيب دهستانهاي سر جولكي و آب باران در تابعيت استان خوزستان موافقت نمود.حجازي اذعان داشت: بر اساس اين مصوبه روستاها، مزارع و مكانهاي اسلام آباد، شهرك بلال، سربند پايين، سربند بالا، يونيت يك، نمره (15)؛ يونيت چهار، ايستگاه برق (400) كيلو وات، پادگان قدس، فاي عليا ، فاي سفلي ، پردكش سه، كمپ عباس، مارون سه و ايستگاه گاز يوسفي از دهستان جولكي بخش جايزان شهرستان اميديه منتزع و به دهستان جايزان همين بخش ملحق مي شود.استاندار از انتزاع دهستان جولكي از بخش جايزان شهرستان اميديه خبر داد و گفت: همچنين دهستان جولكي از بخش جايزان شهرستان اميديه منتزع و به بخش آغاجري شهرستان بهبهان در استان خوزستان الحاق و نام اين دهستان نيز كه در تابعيت بخش آغاجري شهرستان بهبهان قرار مي گيرد تبديل به دهستان« سرجولكي» مي شود. استاندار اظهار داشت: بر اين اساس مركز دهستان جولكي روستاي جولكي به روستاي جولكي تغيير مي يابد و دهستان آب باران به مركزيت روستاي آب باران از تركيب روستاها؛ مزارع و مكانهاي هادي خاني؛ آب باران يك؛ آب باران دو؛ چم نظامي شيخ عاشورا ؛ امامزاده شاه عبدالله؛ قهوه خانه پل مارون؛ ايستگاه آب آغاجاري؛ تصفيه خانه آغاجاري؛ تلمبه خانه شهيد اسكندري؛ ايستگاه شهيد پرخيده؛ چشمه نظامي؛ فاز دو آب باران دو؛ چم نظامي؛ بيشه شيرين و امامزاده شاه خراسان در تابعيت بخش آغاجري شهرستان بهبهان ايجاد مي شود. همچنين بخش جولكي به مركزيت روستاي جولكي از تركيب دهستانهاي سرجولكي و آب باران در تابعيت شهرستان بهبهان از توابع استان خوزستان ايجاد مي شود. حجازي در پايان اظهار اميدواري نمود به زودي بندر امام و حميديه نيز به شهرستان تبديل شوند.
کد خبر: ۸۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۰۶

اوای دنا-تراب زکی زاده:امام زاده شاهزاده عبدالله واقع در 20کیلومتری غرب شهر لنده در روستای قیام واقع شده که از قدیم الایام تا کنون مورد احترام همگان می باشد و مردم این دیار نسبت به آن اعتقاد و باور قلبی محکمی دارند. این امام زاده صاحب کرامات بسیاری می باشدکه مورد توجه مردم قرار گرفته و بیشتر مردم اورا با نام شاه قربان می شناسند و از نوادگان امام موسی کاظم (ع) است . هر سال تعداد زیادی از زائرین از استانهای خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد به زیارت این امام زاده می روند.از کرامات این امام زاده چشمه آب شیرینی است که از لای گچ رودخانه شوردر می آید و همچنین درخت بلوطی است که مانند چتری بروی آن سایه افکنده است. هم اکنون اداره اوقاف و امورخیریه شهرستان کهگیلویه مبلغ 300میلیون ریال هزینه جهت ساخت و زیر سازی و مقبره ی آن واریزو عملیات احداث آن شروع شده است.
کد خبر: ۸۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۱۱

اوای دنا-محمد رازی پور: تمایل روستایی به ماندن است،امازرق وبرق شهرنشینی وی را به رفتن وامیدارد خشکسالی زخمی است کاری برپیکرنحیف روستاها،مقوله مهاجرت روستاییان به شهرهادرسالهای اخیر پس ازتداوم خشکسالی وخشک شدن اب چشمه ها که رمزحیات روستایی بوده باعث کاهش وازبین رفتن درامدروستاییان،بیکاری وبدترازاین مهاجرت به شهرهای اطراف گردیده مهاجران عمومادرحومه شهرها بافتی جدیدراشکل داده که علاوه برناهمگون بودن بافضای شهری باعث بسیاری ازمشکلات اجتماعی وعملاازقشری فعال ومولدبه جمعیتی مصرف کننده وطفیلی تبدیل می شوند. روستائیانی که روزی باقناعت وسادگی زمینهای کوچک خودراکشت وزرع می کردندوضمن کشاورزی ازطریق دامداری سنتی بخش اعظمی ازاقتصاد کشورراتامین می کردنداکنون باحادشدن مشکلات زندگی ضمن فروختن دام وزمین وتمام خانه وکاشانه خوددرروستابه خرید قطعه زمینی خشک وبی خاصیت درحومه شهرهابسنده می کنند. روستائیان رفته ازوطن ومولوف خویش که روزگاری ملجااهالی خسته ازدود ودم شهربوده اکنون درحومه شهرهاخودشکل دهنده خرده فرهنگی هستندکه درتارپودآن شغلهای کاذبی همچون دست فروشی، سبزی فروشی ومشاغلی ازاین دست بارزمی نمایدوناخوشایندترازاین وقتی دیگر روستائیان ارتقای سطح زندگی ورفاه این مهاجران به ظاهرخوش بخت راازدور می نگرند که باهمین شغلهای غیررسمی به الاف وعلوفی رسیده اند بازفیل انها یادهندوستان می کندکه عقل معاش حکم می کندزندگی مرفه شهری رابرروستاهای مخروبه وبی اب علف ترجیح دهند وهمین است که امروزماشاهد چندین روستا وآبادی خالی ازسکنه دراستان هستیم. وهمچنین روستاهای باجمعیت کهنسال که باپایین آمدن آماردانش آموزان باوجود احداث مدارسی باکیفیت وصرف هزینه های بالاعملا بلااستفاده مانده است روستاهایی همچون شیخ هابیل ، تنگ انار، پهلکی بیدکها، جورک دلی ،جی سواری و.....روستاهای منطقه بیدانجیرازتوابع سرفاریاب نمونه هایی است که بروزخشکسالی درآنهازنگ خطر رابه صدادراورده است. اما چاره چیست؟! 1-بانگاهی هرچندگذرابه وضعیت اقلیمی استان درمی یابیم پهنه ستبرزاگرس بارودخانه های جاری ازمیان کوهها وجنگلها چقدربی رحمانه ازکنارنگاه پرازحسرت اهالی روستاهابدون اینکه گام رهگذری راسیراب یاپهن دشتی خشک راجانی دوباره بخشدعرض کوههارامی شکافد وشتابان ازاستان خارج می شود بجاست که مسئولین امرجهت هدایت وانتقال این آبهای همیشه جاری جهت حفظ حیات روستاها همت گمارند . 2-اهتمام وتوجه جدی به مبحث آموزش بخصوص آموزشهای کاربردی تابی جهت درآمداندک روستائیان صرف هزینه دانشگاه فرزندان خود وتحصیل دررشته های بی خاصیت وکم کاربرد نگرددکه توسعه آموزش درحوزه های کشاورزی ازجمله دام طیور ابزیان و.... می تواندنیروی مولد روستاهارادرآینده تامین نماید 3-اعطای وام بابهره پایین که صدالبته وامهایی که ازطریق بانکها به مردم اعطاشده باسودکلان ان فشاری مضاعف برپیکر روستائی تحمیل می نماید 4-ایجاد واحداث مراکز شبانه روزی درمرکزبخش هاجهت پوشش دادن دانش آموزان وافزایش کیفیت آموزش درروستاها. امیداست که مسئولین ذیربط فارغ ازبروکراسی اداری وجلسات پی درپی ومکاتبات دست پاگیرآستین همت بالازده وقدم دراین راه مبارک گذاشته چشمان منتظرفرزندان روستایی این اب خاک راکه درتلاطم جدال سنت ومدرنیسم خیره به دنبال روزنه امیدی است مایوس نگذارند. تحلیل/محمد رازی پور-بخشدار سرفاریاب گزارش از/عبدالله پوش سرفاریاب  
کد خبر: ۷۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۲۵

اوای دنا:به گزارش واحد مرکزی خبر منطقه حفاظت شده خائیز کهگیلویه در معرض تهدیدقرار گرفت . منطقه حفاظت شده خاییز منطقه ای است تپه ماهوری ، کوهستانی ، صخره ای با بارندگی سالانه حداقل 250 و حداکثر 670 میلی متر و حداقل و حداکثر460 و 1500 متر از سطح دریا است .این منطقه در حوزه استحفاظی شهرستانهای گچساران،کهگیلویه و بهبهان با مساحتی معادل 33 هزار هکتار در دی ماه سال 77 در ردیف مناطق حفاظت شده کشور قرار گرفت.چرای بیش از حد دام ، نبود مدیریت جامع در بهره برداری از منابع طبیعی منطقه ، سوء استفاده سودجویان ، وجود شکارچیان مختلف ، آتش سوزی ، احداث جاده ، آبرسانی و برق رسانی به روستاهای این منطقه و به تبع آن تخریب درختان و تپه ها و اخیرا هم انجام حفاری های اکتشاف نفت از جمله تهدیدات این منطقه است .پوشش گیاهی منطقه بلوط ( گونه غالب ) بنه ، کلخنگ ، بادام وحشی ، ارژن ، خوشک ، گون ، گیاهان دارویی و گونه هایی از خانواده گندمیان است و گونه های جانوری شامل : کل و بز ، گرگ ، کفتار ، شغال ، روباه ، تشی و خوک وحشی و پرندگانی از جمله کبک ، تیهو ، بحری و دلیجه است. این منطقه از ارزشهای تفریحی ، ورزشی ، توریستی ، پژوهشی و آموزشی برخوردار است. عبور رودخانه مارون از این منطقه ، وجود غارها ، چشمه سارهای فراوان ،پوشش گیاهی ، جانوری متنوع وچشم اندازهای طبیعی جلوه زیبایی به این منطقه بکر بخشیده است.از جاذبه های دیدنی این منطقه علاوه بر طبیعت سرسبز بهاری و با طراوت آن به منطقه تنگ تکاب،سد مارون و غارهای طولانی آب کِنار و غار نیدِه می توان اشاره کرد،به طوری که غار نیده با 700متر طول تاکنون ناشناخته مانده است.گونه های گیاهان داروئی این منطقه از خارهای گندمیان بوده که دارای ارزش صنعتی اند که هرساله وجود افراد غیرمجاز تهدیدی جدی برای این نوع گیاهان محسوب می شوند.گونه های جانوری شامل پستانداران کل و بز،گراز،پلنگ،گرگ،روباه،کفتار،شغال و انواع خفاش ها است.محمد براتی 85 ساله ساکن یکی از روستاهای این منطقه می گوید: در سالهای قبل این منطقه دارای جمعیت وحوش بیش از یک صد برابر کنونی از جمله کل ، بز و قوچ بود و تنوع وحوش در این منطقه کاملا مشهود بوده است اما در یک دوره زمانی براثر ازدیاد جمعیت انسانی ، سلاحهای غیرمجاز ، شکار و صید بی رویه ، جمعیت وحوش دراین مناطق درمعرض نابودی قرارگرفت .دیگر روستایی هم به آتش سوزی ها اشاره کرد و گفت : تا کنون بارها این منطقه دچار اتش سوزی شده به گونه ای که آتش سوزی کاملا توسط مردم بومی و ساکنان روستاهای این منطقه کنترل شد و منابع طبیعی و محیط زیست به دلیل صعب العبور بودن و نداشتن بالگرد و نیروی انسانی عملا نتوانستند تأثیری در کنترل آتش داشته باشند و کنترل آتش به صورت سنتی موجب افزایش محدوده آتش سوزی شد. دیگر روستائیان هم قطع جنگلها و تبدیل این مناطق به اراضی کشاورزی و استفاده روستائیان از چوب این درختان به عنوان هیزم برای گرمی خانه ها در زمستان را از جمله مشکلات این منطقه حفاظت شده عنوان کردند .عبور رودخانه مارون این منطقه موجب شده تا شکارچیان چشم طمع به شکار غیر مجاز ماهیان این رودخانه داشته باشند . به گفته علی مدد سلیمی از ساکنان این منطقه گاهی شکارچیان به انتقال موتور برق به حاشیه این رودخانه وانتقال برق به داخل آب رودخانه اقدام می کنند و همین هم موجب می شود تا همه موجودات آبزی داخل آب تا شعاع حدود 150 متری از محل انتقال برق از بین بروند و این نوعی نسل کشی و قساوت قلب است .برخی دیگر از ساکنان و دوستداران طبیعیت از روند حفاری ها برای اکتشاف نفت در این منطقه گله مند بودند که مسئولان شرکت نفت عنوان کردند که مجوز حفاری ها برای شناسایی معادن نفت و گاز با اخذ مجوز قبلی از سازمان محیط زیست و منابع طبیعی بوده و همه تلاشمان را برای عدم آسیب رسانی به محیط زیست به ویژه جانوران و پرندگان را به کار می گیریم .رئیس محیط زیست شهرستان کهگیلویه می گوید : عوامل زیست محیطی زیادی این منطقه را تهدید می کنند که نیاز به همکاری همه مسئولین برای جلوگیری از تخریب این منطقه بکر و حفاظت شده دارد.سیدقدرت الله علی پور مهم ترین این عوامل را افزایش جمعیت،چرای بیش از حد دامهای اهلی ،تخریب مراتع و قطع جنگل برای زغال گیری و بخصوص اکتشافات نفت برشمرد و افزود: اگر از این عوامل تخریب زا جلوگیری نشود در آینده نزدیک شاهد تخریب واز بین رفتن گونه های جانوری این منطقه خواهیم بود.این مقام مسئول می افزاید: بر اساس سرشماری های به عمل آمده رشد حیات وحش این منطقه در سال گذشته 50درصد بود که این نشان از تلاش شبانه روزی کارکنان اداره محیط زیست در این منطقه است.وی نبود بالگرد برای سرکشی و بازرسی از منطقه همچنین کنترل آتش سوزی ، کمبود نیرو انسانی به ویژه محیط بان و عدم اختصاص اعتبار مناسب را از عمده مشکلات کنونی اداره محیط زیست دانست کارشناسان محیط زیست استان جلوگیری از شکار بی رویه ،احداث دیوار حفاظتی ، افزایش یگانهای حفاظتی برای نظارت کامل بر این مناطق ( شبانه روزی ) ، سرمایه گذاری برای تقویت ظرفیت ها و توانمندیهای این مناطق از جمله گیاهان دارویی ، جلوگیری از حوادثی همانند آتش سوزی ، تجهیز یگانهای حفاظت از این مناطق و سایر مناطق به بالگرد برای کنترل مناسب تر ، اشاعه فرهنگ و درونی شدن رفتار مناسب با محیط را از جمله راهکارهای تقویت این منطقه عنوان کردند .
کد خبر: ۶۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۲۳

اوای دنا: رئیس جمهوری اسلامی ایران در ادامه دور چهارم سفرهای استانی هیات دولت صبح امروز (چهارشنبه) وارد یاسوج مركز استان كهگیلویه و بویراحمد شد. محمود احمدی نژاد' در بدو ورود به فرودگاه یاسوج از سوی آیت الله 'سید كرامت الله ملك حسینی' نماینده ولی فقیه در استان، 'اكبر نیكزاد' استاندار كهگیلویه و بویر احمد و جمعی از مسوولان محلی مورد استقبال قرار گرفت. رئیس جمهوردر جمع خبرنگاران گفت:  اینکه در جمع مردم این استان که جمعی از بهترین ملت ایران از مردان و زنان مومن با صلابت پرتلاش مقاوم و خارچشم استعمار و دشمنان ملت بودندحضور یافتم خوشحالم. مردم این استان وجودشان سرشار از سرافرازی و برکت و رحمت است. وی ادامه داد: همت بلند این مردمان به بلندای کوهساران و قلب پاکشان به پاکی چشمه ساران و اخلاق سبزشان به سرسبزی دیار مجاهدان کهگیلویه و بویراحمد است. آنها در برابر همه فاسدها و قدرتهای بزرگ ایستاده‌اند. احمدی نژاد افزود: در این سفر چندین برنامه پیگیری خواهد شد و افزودوزرا و معاونین از روز گذشته در شهرهای مختلف حضور پیدا کرده و ضمن دیدار با مردم در جریان انجام پروژه‌ها از نزدیک قرار می‌گیرند. پلاکارهای و بنرهای خوش آمدگویی زیادی در مسیر استقبال از دکتر احمدی نژاد در یاسوج به همت مردم شریف این شهر نصب شده اما یک بنر که به زبان لری نوشته شده خودنمایی می‌کند که به شرح زیر است: "ما لر مهمان نوازیم و نسل آریا پاشه اینیم سر تیه هر کس ریا ایما بیا"(ما لر مهمان نوازیم و از نسل آریا پایش را روی چشمان ما می‌گذارد هر کس به سمت ما بیاید. )در خروجی فرودگاه یاسوج  تجمع جمع کثیری از مردم این شهر حرکت کاروان رئیس جمهوررا که قراراست از میدان جهاد به سمت میدان شهدا و سپس به سمت ورزشگاه تختی حرکت کند مختل نموده و دقایقی است خودرو وی متوقف شده است. مردم با شعارهای خوش آمدگویی به بیان برخی از مشکلات خود و ارائه نامه هایی در این خصوص مبادرت می کنند و مسیر استقبال به شدت با ازدحام جمعیت مواجه است.
کد خبر: ۲۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۲۳

حجت الاسلام نظری:غديرنقطه تلاقي کاروان رسالت با طلايه‌داران امامت است ...
کد خبر: ۱۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۷

جناب ‌آقای استاندار شهر من لنده و مردمان سختکوش آن در گمنامی دفن می شوند و اینجاست که باید شاهد مرگ تدریجی اصالت ها باشیم ...    
کد خبر: ۱۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

اندر زیبایی های روزگار ,دیده برگل می اندازم. این بار در قاب طبیعت. طبیعتی به پهنای ارزوهای شهری گم شده در ...
کد خبر: ۱۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

مردی كه پول ندارد، خانه ندارد، نمی‌تواند دو تا زن را اداره كند حرام است. اما اگر یك مردی توان جسمی دارد، توان مالی دارد، دو تا ماشین، دو تا خانه، دو تا موبایل، دو تا دو تا دو تا، ولی زن می‌گوید: نخیر! خدا یكی زن هم یكی. یعنی چه؟ یعنی آن یك میلیون زن جوان به درك! گناه می‌كنند به درك! می‌سوزند به درك! بخل زن‌ها است. بخل زن‌ها باعث می‌شود كه یك میلیون زن جوان بیوه هست، بخل تاجرها به این است كه میلیون‌ها جوان بیكار هستند، پول ندارند آنها پولشان در بانك هست. بخل خیلی مهم است...
کد خبر: ۱۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴