به گزارش آوای رودکوف به نقل از مجله مهر: این روزها در دنیایی زندگی می کنیم که شعارها انگار در هیچ کجای دنیا گفتنشان به مذاق آدمها خوش نمی آید. جملات خوش رنگ و لعابی که به عملی نشدن آنها و در حد حرف باقی ماندن آنها عادت کرده ایم به طوری که اگر هرکدامشان جامه عمل بپوشند دیگر در نظر هیچ کس حکم شعار پیدا نمی کنند.
«ایران را مدرسه کنیم.»این عبارت هم مثل همه عباراتی که تا به حال شنیده ایم یک جمله شعاری است. برای کسانی که به طور معمول آن را می شنوند و به راحتی از کنار آن می گذرند؛ اما در بین این اکثریت همیشه می توان اقلیتی را پیدا کرد که این جمله برایشان نه فقط یک شعار که یک عمل است.«زهرا گیتی نژاد» یکی از همین آدم هاست. معلمی که با بیش از ۳۰ سال سابقه معلمی در مدارس کشور هنوز هم آموزش بچه های ایران زمین در سراسر کشور برایش یک دغدغه جدی محسوب می شود. او در حال حاضر موسس خیریه «مهر گیتی» است. جایی که با کمک نیکوکاران و سازمان نوسازی محلی است برای ساخت و تجهیز مدارس در مناطق صفر مرزی و محروم کشور. تا جایی که خانم گیتی نژاد امسال به خاطر فعالیت هایش در حوزه مدیریت و امور عمرانی منتخب جایزه جهانی گوهرشاد شد. این اتفاق بهانه ای بود برای اینکه در این گزارش پای حرف های این معلم با سابقه و نیکوکار بنشینیم.
با بانوی مدرسه ها آشنا شوید
روی دیوار اتاق خانم گیتی نژاد پر است از عکس مدرسه های شهرهای دور افتاده. قاب هایی که هر کدامشان یک لبخند بزرگ دارند از بچه هایی که حالابا شوق بیشتری دنبال آرزوهایشان در مدرسه می گردند.«بانوی مدرسه ها» این اولین عبارت چشمگیری است که مابین همه تصویرهای رو به رو نگاهمان را به خودش جلب می کند. بانویی که انگار از همان اوایل جوانی آموزش و مدرسه، محور پر رنگ زندگی اش بوده است و حالا بیش از ۳۰ و اندی سال سابقه تدریس دارد.«من از سال ۵۴ به استخدام آموزش و پرورش درآمدم. آن زمان دانشگاه قبول شدم؛ ولی به خاطر شرایطی که داشتم ورود دانشگاه برایم مشکل بود. چون بنا به رشته ای که در آن پذیرفته شده بودم باید ساعتهای ورزشی را می گذراندم که برایم محدودیت ایجاد می کرد؛ بنابراین از رفتن به دانشگاه خودداری کردم. من آموزش را انتخاب کرده بودم و با همان مدرک دیپلم سال ۵۴ در آزمون استخدامی شرکت کردم. بعد از انقلاب در حین تدریس وارد دانشگاه شدم. از همان ابتدا هم آموزگار دبستان بودم و بعدها رشته تحصیلی ام هم علوم تربیتی و شاخه آموزش ابتدایی بود. ابتدایی را انتخاب کردم؛ چون پایه است. بچه ها در این دوران دنیای پاک و صادقی دارند و شخصیتشان به خوبی شکل می گیرد تا جایی که شما می توانید تاثیر تربیت معلم را در آنها ببینید.»
باید موقعیت متفاوت بچه ها را درک کرد
خانم گیتی نژاد وقتی برایمان از درس دادن به بچه ها و حال و هوای مدرسه حرف می زند به خاطره روز اول تدریسش می رسد. روزی که علاوه بر ایجاد شوق و انگیزه بیشتر در ابتدای مسیر برای او یادآور یک نکته کلیدی در فرآیند آموزش نیز بوده است.چیزی به نام تعامل.
«من این کار را با عشق شروع کردم و همچنان هم این عشق را درون خودم دارم اولین روز تدریس من در ناحیه ۱۳تهران در منطقه امامزاده حسن و دبستان وحدت شروع شد. با اینکه من قبل از آن در مدرسه باغچه بان به صورت کارآموز مشغول بودم؛ اما باز وقتی که وارد کلاس شدم هیجان زده بودم و نکته جالب برایم استقبال همکاران و شاگردانم بود. من معلم جدید آن کلاس بودم. آن روز به بچه ها دیکته گفتم و بعد از آن دیدم که همه بچه ها دور من جمع شدند و از من تشکر کردند. می گفتند که دیکته را خیلی آرام و ملایم برایشان گفتم. همان روز بود که فهمیدم برای نتیجه بهتر در آموزش بچه ها حتما باید با آنها ارتباط برقرارکرد و از طرفی باید موقعیت آنها را نیز درک کرد؛ چون هر کدام از این بچه ها در خانواده های متفاوت و با تربیت های متفاوت بزرگ شده اند و شما موظف هستید که موقیعت این بچه ها را دریابید و به آن اهمیت بدهید.»
بچه هایی در کلاسهایی تاریک و بی نیمکت
خانم معلم گزارش ما ۳۰ سال استخدام آموزش و پرورش بوده است و حالا ۱۲ سالی است که در مدارس غیر انتفاعی مشغول به تدریس است. اما نکته قابل توجه اینجاست که او در بین عالم معلمی در کلاس های دبستان چه طور از مدرسه سازی برای مناطق مختلف کشور سردر آورده است. موضوعی که وقتی آن را مطرح می کنیم با چنین پاسخی از جانب او مواجه می شویم.«من در طرحی به نام آموزش جهانی شرکت کردم و در آن طرح به عنوان هسته مرکزی انتخاب شدم. طرح هفت استان را برای آموزش معلمان و دانش آموزان در نظر می گرفت و پوشش می داد. من یکی از استانهایی را که انتخاب کردم استان سیستان و بلوچستان بود. بعد از تمام شدن آموزش معلمان در این استان از من خواستند که مدارس روستایی را هم بازدید کنم. وقتی به آنجا رفتم دیدم که مدارس این مناطق اصلا مدارس استانداردی نیست ومتاسفانه همه بچه ها در یک شرایط کاملا نامطلوب درس می خوانند. به خاطر می آورم که بچه ها روی زمین، روی گونی و در کلاسهای تاریک درس می خواندند و این در حالی بود که خودم هم آن زمان در یکی از بهترین مدارس تهران درس می دادم و این تفاوت اصلا برایم قابل قبول نبود. نمی توانستم بپذیرم که بچه های سرزمینم بخواهند در این شرایط درس بخوانند.»
کمک کردن را از کلاس خودمان شروع کردیم
طرح آموزش جهانی و بازدید از مدارس و شرایط مناطق محروم اولین جرقه فعالیت های خانم گیتی نژاد در حوزه خدمات آموزش و مدرسه سازی بود تا جایی که او وقتی از سفر بازمی گردد برای بهبود اوضاع بچه های این مناطق دست به کار می شود.« وقتی به تهران آمدم با بچه های کلاس خودم صحبت کردم و به آنها گفتم که قدرشناس خدا باشند که چنین شرایطی را برایشان فراهم کرده است بعد هم شروع کردم به تعریف از مدرسه ای که روزهای گذشته از آن بازدید کرده بودم. بچه ها اصلا باورشان نمی شد.برای همین عکسهایی که از آنجا گرفته بودم به آنها نشان دادم. بعد از آن روز بچه ها وقتی به خانه رفته بودند همین ماجرا را برای پدر و مادرشان تعریف کردند. آنها هم پس از شنیدن برای کمک کردن داوطلب شده بودند و از من می خواستند که راهی جلوی رویشان بگذارم. آن زمان بود که جرقه فعالیت ما زده شد و ما کار را شروع کردیم. مدیر مدرسه با دیگر والدین بچه ها برای کمک کردن جلسه تشکیل دادند و من با صحبت هایی که کردم توانستم نظرشان را جلب کنم چون احساس می کردم که این وظیفه ماست و هر کدام ما به عنوان یک شهروند در قبال این بچه ها یک مسئولیت اجتماعی هم داریم؛ چون اگر به این بچه ها در حال حاضر توجه نشود هرکدام از این بچه ها در آینده برای جامعه ما می توانند آسیب زا و خطرناک باشند.»
۱۸ مدرسه در منطقه صفر مرزی ساختیم
خودشان می گویند ذوق و شوق را زمانی احساس کردند که برای این بچه ها مدارس استاندارد ساخته شد. بچه هایی که تا پیش از این با آنها ارتباط برقرار نمی کردند ولی بعد از فراهم کردن شرایط مناسب در استقبال از آنها، همان بچه ها برایشان مقاله و شعر می خواندند.« سه ماه بعد از جمع آوری کمکها من به همراه چندتن از والدین دانش آموزان و با مقدار زیادی از هدایا برای بازدید به همان مدرسه و چندین مدرسه دیگر رفتیم. در آن روز از معلم آن مدرسه پرسیدیم شما اینجا چه چیزی نیاز دارید؟ معلم آن مدرسه هم گفت که آنها فقط یک مدرسه می خواهند. همین شد که بعد از یکی از دوسال با همت والدین،خیرها و مشارکت سازمان نوسازی برای بچه های آنجا یک مدرسه ساخته شد.پس از این مدرسه ما ۱۸ مدرسه در منطقه صفر مرزی مثل منطقه میرجاوه ساختیم.»
تا سال ۹۱ پنجاه مدرسه ساختیم
خانم گیتی نژاد می گوید بعد از ساختن و تجهیزات مدارس در سیستان و بلوچستان اتفاقات خوبی دیگری هم در آن منطقه افتاده است تا جایی که طبق گفته یکی از مسئولان این استان کار آنها منجر به این شده است تا اهالی بومی خود استان سیستان و بلوچستان هم به این موضوع توجه کنند و خودشان بخشی از ساخت و ساز مدارس را به دست بگیرند. بعد از سیستان و بلوچستان مقصد بعدی خراسان جنوبی بود جایی که در آن ایده تاسیس موسسه مهرگیتی مطرح شد.موسسه ای که شعار آن«تلاش برای ساختن ایرانی عاری از تبعیض و فقر فرهنگی» بود. «بعد از سیستان وارد خراسان جنوبی شدیم آنجا هم استقبال بسیار خوبی از ما شد؛چون منطقه خراسان جنوبی یک استان فرهنگی است ومردم آن به علم و آموزش نیز توجه زیادی نشان می دهند. این پیشنهاد مسئولان آنجا بود که ما به صورت یک موسسه در بیاییم؛ چون ما حدود ۵۰ مدرسه ساخته بودیم. او به ما گفت اگر به صورت موسسه دربیایید پول بیشتری می توانید از خیرها دریافت کنید چون رسمیت دارید. خوشبختانه بعد از مدتی با کمک دوستان توانستیم در سال ۹۱ مجوز موسسه مهرگیتی را بگیریم.»
دریافت کمک از دانشجویان استرالیا تا استادان کالیفرنیا
جالب اینجاست که کمک هایی که در موسسه مهر گیتی جمع آوری می شود نه فقط مختص داخل کشور که از سمت ایرانیان خارج از کشور نیز هست.« ما با ایرانیان خارج از کشور هم در ارتباط هستیم. حتی زمانی که زلزله آمد دانشجویانی که در استرالیا بودند برای ساخت یک مدرسه در آذربایجانی شرقی کمک کردند و آن را ساختند. استادان دانشگاه کالیفرنیا هم چندین مدرسه در ایران ساختند و حتی خدمات زیادی را برای یک دانش آموز که معلول بود ترتیب دادند و همه هزینه های درمان او را تقبل کردند.»
ثروتمند هستم اما پولدار نه!
تصور غالب همه ما این است که برای کمک به ساخت یک مدرسه و مدرسه ساز حتما باید یک انسان متمول بود. چیزی که خانم گیتی نژاد درباره آن نظر متفاوتی دارد.«من آدم ثروتمندی هستم؛ اما پولدار نیستم. ثروت فقط به دارایی نیست. من ثروتمندم به جهت اینکه دوستان خیلی خوبی دارم. من یک معلم هستم. کارم را از همان معلمی شروع کردم. کمک دوستان را گرفتم و سعی کردم اعتماد آنها را جلب کنم. وقتی اعتماد آنها جلب شد خودشان می آیند و کمک می کنند. ما در موسسه مهر گیتی دوستانی داریم که به ما کمک می کنند و ما اینجا تنها واسطه ای هستیم برای کمک و کار خیر.»
با سهم های کوچک برای عشایر پل ساختیم
یکی از کارهای خیرخواهانه ای که با کمک موسسه مهرگیتی انجام شد ساخت پلی برای بچه های عشایر بود که به خاطر عبور از رودخانه با سیم و کابل انگشتهایشان را از دست داده بودند.پلی که حالا اسم آن را گذاشته اند پل دانش«کار خیر پول نمی خواهد. نیت خیر و دل بزرگ می خواهد. مدتها قبل ما به کمک خیرها یک پل زدیم برای منطقه عشایر بختیاری برای بچه هایی که با سیم کابل از رودخانه رد می شدند تا به مدرسه برسند. ما برای ساختن پل کمپینی گذاشتیم و گفتیم هر کس می تواند با ۲۰ هزار تومان در ساخت این پل برای خودش سهم بگیرد. دوستان خیلی زیادی در این کار مشارکت کردند. من این موضوع را با شاگردان کلاسم مطرح کردم. یادم می آید که یکی از دانش آموزانم آمد و به من گفت من ۱۰ هزار تومان دارم می توانم نیم سهم بخرم؟خود این یعنی کار خیر چون شما اگر نیت خیر داشته باشید خدا کمکتان می کند. خیلی از دوستان وقتی کمک می کنند می گویند ببخشید ناچیز است ولی من می گویم کمیت برای شما مهم است اما برای خدا نیت شما مهم است. شاید این از نظر ما اندک باشد ولی برای خداوند خیلی پربهاست.»
مدرسه ای که سرپناه اهالی روستا شد
طبق آمار مدیرکل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان با وجود همه این کارها در این استان هنوز هم ۷۰ هزار دانش آموز بازمانده از تحصیل هستند و ۴۰ درصد از دانش آموزان همچنان در کلاس های چند پایه درس می خوانند.اولین مدرسه ای که به همت خانم گیتی نژاد و سایر خیرها ساخته شد متعلق به سال ۸۳ است مدرسه ای که در حال حاضر هفت تن از دانش آموزان آن دانشجو شده اند. آن هم در منطقه صفر مرزی که ممکن بود شرایط حساس آن هر کدام از این بچه ها را به ورطه کارهای خلاف قانون بکشاند.«ما مدارسی که می سازیم از قبل آسیب شناسی می شوند؛ یعنی بررسی می کنیم که این منطقه تا ده سال آینده خالی از جمعیت نیست؟یا به مقدار کافی دانش آموز دارد؟ تمام این بررسی های صورت می گیرد و بعد از آن قرار داد ساخت انجام می شود. ما مدرسه ای داشتیم که در آن منطقه سیل آمد و همه خانه ها به جز مدرسه را خراب کرد. اهالی مدتها در آن مدرسه اسکان داشتند و به خاطر حضور در آن مدرسه توانستند وام بگیرند و خانه هایشان را از نو بسازند.»
ما فقط مدرسه نمی سازیم
اما فعالیت های خانم گیتی نژاد در موسسه اش تنها به مدرسه سازی ختم نمی شود چون انها علاوه بر این کار به فکر تجهیز مدارس و وسایل آموزشی آنها نیز هستند.«ما علاوه بر مدرسه سازی طرح های زیادی داریم. مثل "کتاب برای همه" ما هر ماه برای استان ها به طور میانگین ۱۵هزار جلد می فرستیم. این کتاب ها از منازل و انتشاراتی که به ما هدیه می شود و ما در موسسه آن را پالایش می کنیم و می فرستیم. یا طرح مدرسه یاری را داریم که در مناسبتهای مختلف به بچه ها در تهیه وسایلی مثل کیف،لوازم التحریر یا وسایل ورزشی کمک می کنیم.»
عضویت در خبر نامه