کد خبر: ۲۴۱۹۷
تاریخ انتشار: ۰۴ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۴:۴۹
طنز / وحید حاج سعیدی
راستش را بخواهید آدم وقتی جزئیات بودجه آموزش و پرورش در سال 98 و به نوعی عنایت دولت فخیمه را نسبت به فرهنگیان و دانش آموزان می بیند و می شنود دلش می خواهد به قول نقی معمولی زوزه بکشد و از شغف زمین را گاز بگیرد و به قول شاعر اردیبشهت و این همه برف!
پایگاه خبری آوای رودکوف  avayerodkof.ir

وحید حاج سعیدی:راستش را بخواهید آدم وقتی جزئیات بودجه  آموزش و پرورش در سال 98 و به نوعی عنایت دولت فخیمه را نسبت به فرهنگیان و دانش آموزان می بیند و می شنود دلش می خواهد به قول نقی معمولی زوزه بکشد و از شغف زمین را گاز بگیرد و به قول شاعر اردیبشهت و این همه برف!

به هر حال تصویب دو هزار میلیارد تومان برای طرح رتبه بندی فرهنگیان که سال هاست فرهنگیان را به آن مشغول کرده اند و تا صحبت از ارتقاء معیشت فرهنگیان می شود زونکنش را از کشوی وزیر بیرون می آورند و گرد و خاکش را می گیرند، خودش گام مثبتی محسوب می شود. فقط قبلاً موقع اجرا که فرا می رسید ، یک نفر از کله اش را پنجره حسابداری وزارتخانه بیرون می آورد که بودجه ای برای طرح در نظر گرفته نشده است!  البته امسال داستان تومنی هشت صنار با گذشته توفیر دارد و دوستان عجالتاً 2000 میلیارد تومان برای رتبه بندی در نظر گرفته اند و حتی قول داده اند با این پول حوادثی مثل غرب تهران تکرار نشوند!

علی ای حال از آنجایی چاه ویل مشکلات آموزش و پرورش با این پول خرد ها که چهار تا صفر کمرنگ هم هم دارند قابل پر شدن نیست و وجود 45 هزار مدرسه با کمتر از 40 دانش آموز، به صرفه نبودن آموزش با حقوق میانگین دو میلیون و ششصد هزار تومان برای دولت، مدارس غیر استاندارد و فرسوده، نبود سیستم گرمایشی و سرمایشی مناسب ، تعداد زیاد پرسنل این وزارتخانه و ... کار را برای اداره این سیستم دشوار کرده است، به رسم معهود چند پیشنهاد سوفسطایی و راهبردی برای این وزارتخانه عریض و طویل افاضه می کنیم علی برکه الله... مگر ما از گاج و قلم چی چه چیزی کم داریم که نتوانیم دلسوز نظام آموزشی باشیم!

الف) زوج و فرد کردن مدارس: در جریان هستید که در حدود 70 درصد مدارس مملکت استیجاری، فرسوده، فاقد شناژ بندی و استحکام و در مواردی حتی بدون درب و پیکر هستند. فلذا پیشنهاد می شود به منظور استفاده بهینه از مدارس استاندارد موجود در کشور، تحصیل در مدارس را زوج و فرد کنیم تا همه دانش آموزان در مدارس استاندارد درس بخوانند. یعنی روزهای زوج پسران و روزهای فرد دختران به مدرسه بروند. اگر ساعت مدرسه را نیز به 8 ساعت افزایش بدهیم می شود هفته ای 24 ساعت که فقط 6 ساعت از ساعت فعلی کم دارد که به مزایای بی شمار آن می ارزد! تحصیل در مدارس استاندارد، امکان توزیع شیر در مدارس، حل مشکل کمبود دبیر با کاهش 6 ساعت تدریس در هفته، کاهش ترافیک، صرفه جویی در حامل های انرژی و سوخت، عدم تکرار حوادث آتش سوزی یا چپ شدن دیوار و ... مابقی آموزش را هم در این سه روز می توان گردن رسانه ملی انداخت که دلش غنج می ورد برای این مدل آموزش های پایه ای و همواره پایه است!

ب) واگذاری آموزش و پرورش به گاج و قلم چی: دغدغه برخی موسسات آموزشی و حساسیت آنها حتی روی مشق بچه ها قابل ستایش ( نرگس ، کیمیا، محیا و حتی اوکنیو) است . بنابراین توصیه می شود کل آموزش وپرورش را به صورت یکجا و کنترات در اختیار این دو موسسه دلسوز قرار بدهیم. چطور خودروسازی را در اختیار سایپا و ایران خودرو قرار دادیم و همه چیز به خیر و خوشی روی غلتک افتاده است. این بار هم بهتر است از صفر تا صد آموزش را به این دو موسسه واگذار کنیم و دانش آموزان را فرش انداز با دیلم تحویل بگیریم! فقط دانش آموزان باید برای گذراندن هر پایه تحصیلی پی یک کنکور مجزا را به تن شان بمالند!

تغییر ساختار حقوق: خدا همه رفتگان شما بیامرزد، خدا بیامرز پدر عمو سیفی (سرایدار مفخم مدرسه ما) ، مرده شور بود. اما انصاف را رعایت می کرد. مثلاً اگر مرده ها نوزاد یا جمع و جور بودند، آنها را عددی می شست. اگر مرده چاق بود، کیلویی حساب می کرد و اگر مرده دراز بود، متری دستمزد می گرفت! اما متاسفانه در آموزش و پرورش این طور نیست و حقوق معلمی که در روستا به دو دانش دانش آموز درس می دهد با حقوق معلمی که در شهر به 38 دانش آموز درس می دهد برابر است! فلذا توصیه می شود حقوق معلمان نیز با توجه به تعداد دانش آموزان متغیر باشد و به قولی هر که شاگردش بیش ، حقوق و مزایایش بیشتر!

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: