پایگاه خبری آوای رودکوف-وحید حاج سعیدی:از جناب آقای دژ پسند وزیر محترم اقتصاد پنهان نیست، از شما چه پنهان ما با وجود تلمذ نزد یکی از بزرگترین مکتبخانه داران شمال شرق کشور و تسلط به علوم فراوان ارضیف سماوی و بحری گاهی اوقات با شنیدن برخی آمار های اقتصادی دولت دچار بن بست ذهنی می شویم و حقیقتاً در می مانیم که این آمارها واقعی هستند یا فیک، ارگانیک هستند یا تراریخته، کارشناسان بد محاسبه کرده اند یا زبانم لال وزیر بد ارائه کرده است و ...
چند روز قبل فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد در جمع جامعه مهندسین میزان درآمد سرانه کشور را 17 هزار و 700 دلار ذکر کرد، که نه تنها بازتابها و واکنشهای زیادی برانگیخت بلکه برگ های ما هم قبل از خزان فرو ریخت!
بسیاری از مردم با ماشین حساب موبایل شان دو دو تا چهار تا کردند و به این نتیجه رسیده بودند که هر ایرانی، بر اساس گفته وزیر اقتصاد باید سالانه حدود 200 میلیون تومان درآمد داشته باشد که ماهانه میشود 5/16 میلیون تومان بنابراین یک خانواده 4 نفره به طور متوسط ماهانه 66 میلیون تومان درآمد دارد! فقط کم مانده خلق الله دسته جمعی از دریافت یارانه انصراف بدهند!
البته ما که حواس مان جمع است و می دانیم وزیر آمار ها را بر اساس شاخص PPP 2 ارائه کرده است. این شاخص نشان میدهد که میزان درآمد ایرانیان، بر اساس قدرت خرید ریال در برابر دلار چه نسبتی از جامعه مبداء دلار (ایالات متحده) است. به عبارت بهتر، چنانچه درآمد سرانه هر آمریکایی 50 هزار دلار باشد، قدرت خرید هر ایرانی به اندازه یک سوم آن است. برای همین این شاخص، با شاخص نشان دهنده درآمد هر ایرانی بر اساس قیمت واقعی ارز تفاوت چشمگیر دارد. کما اینکه بر اساس شاخص درآمد سرانه واقعی، ایران با درآمد سرانه 5900 دلار در سال در جایگاه نود و چهارمین کشور دنیا قرار دارد اما بر اساس برابری خرید (PPP) با درآمد سرانه 17 هزار و 700 دلار در رتبه هجدهم جهان جای میگیرد. ( شاید با شاخص های دیگر حساب کنیم در رده های بالاتری هم قرار بگیریم!)
اما ظاهراً وزیر محترم فراموش کردند که درآمد مردم با درآمد از ما بهترون تفاوت های ساختاری فراوانی دارد و اگر عمو سیفی( سرایدار مفخم مدرسه ما) می گوید من و شهردار 10 میلیون حقوق می گیریم. بدان معنی نیست که هر دو 10 میلیون می گیرند. عمو سیفی 2 میلیون و شهردار محترم 8 میلیون می گیرند! حالا حقوق های نجومی مدیران و چند میلیون بیکاری که اصلاً درآمد ندارند به کنار...
در ضمن وزیر خوب می داند که در علم آمار شاخصهایی که میانگین را نشان میدهند، هیچ نشانهای از نوع توزیع مقادیر ارائه نمیکنند و در این شاخصها هیچ علامتی از میزان عدالت توزیعی مقادیر نمیتوان یافت.
در مقابل شاخصهایی هستند که میزان توزیع مقادیر را گواهی میکنند که به آنها شاخصهای پراکندگی یا پیرامونی میگویند. مهمترین شاخص پراکندگی در آمار «انحراف معیار» است که در اقتصاد به «ضریب جینی» تبدیل شده است. پایینآوردن شاخص ضریب جینی به معنای کاهش فاصله طبقاتی و ایجاد نظام عدالت مالیاتی برگی از آن هزاران هستند که دولت قرار بود در حوزه اقتصاد آنها را آچار کشی کنند که آخرین مصداق آن را در ناتوانی وزارت اقتصاد در اخذ مالیات از خانه های خالی، طلا فروشان، و یا حتی به ملزمکردن پزشکان برای استفاده از دستگاه پوز به منظور جلوگیری از فرار مالیاتی میتوان دید. خدا به خیر بگذراند!
عضویت در خبر نامه