« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
کد خبر: ۲۷۹۴۳
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۵:۴۱
به قلم محمد صادق علیپور؛
خود شما نیز زاگرس زاده ای و استان ما و شما(ایلام) به نوعی خواهر خوانده می باشند و از لحاظ مشکلات در یک ردیف ملی قرار دارند پس اینجا موطن دوم شماست و انتظارات قطعا بیشتر و بیشتر خواهد بود.
پایگاه خبری آوای رودکوف-محمدصادق علیپور(کریمی)در نامه ای به استاندار کهگیلویه و بویراحمد ضمن ابراز درد و دلهای خود  اشاراتی به مشکلات و محرومیتهای شهرها و بخش های محروم استان نیز داشته که در ادامه متن این نامه را با هم مرور می کنیم.


جناب اقای مهندس حسین کلانتری استاندار محترم استان کهگیلویه و بویراحمد
سلام علیکم.
ضمن عرض ادب و ارادت خدمت شما و مجموعه همکاران عزیزتان؛

یادم هست اوایل ورود شما به حوزه نگین زاگرس (استان گ.ب)برخی رفتارها و شیوه مدیریتی شما،در اذهان عمومی،و فضای جامعه نوعی امیدواری و اینده زیبا را ترسیم کرد و عموم بر این عقیده بودند که چنین فردی می تواند دل سوخته،و اکنده از غم و محرومیت را با این منش و رفتار مدیریتی در استانی که محرومترین بلاد ایران است را التیام داده و زخم های کهنه مان را مداوا کنید.

تقریبا در چند ماه ابتدایی این حرکت ادامه داشت و شما نیز خط قرمزهای خود که مبین یک مدیر دلسوز و دردمند بود را نهادینه کردی اما در واقع این روال کاری را ، که همان سرکشی و بازدید از مناطق مختلف استان باشد را کمتر ادامه دادید.

خود شما نیز زاگرس زاده ای و استان ما و شما(ایلام) به نوعی خواهر خوانده می باشند و از لحاظ مشکلات در یک ردیف ملی قرار دارند پس اینجا موطن دوم شماست و انتظارات قطعا بیشتر و بیشتر خواهد بود.

اگر به ارشیو مدیریتی استانداران گذشته نیم نگاهی داشته باشیم ۹۸درصد انان غیر بومی بودند و شاید مدیر بودن انان در این استان یک تنوع بوده و حتی برخی ها حاضر نشدند خانواده خود را در کنار مردمی قرار دهند که پول و هزینه معیشت انها از جیبشان داده می شود و رفاه خانواده را بر مردم استان ترجیح می دادند الا یک مورد که بنده حضور ذهن دارم و ان هم دکترصابری استاندار ما قبل از اقای خادمی بوده است و امیدوارم حضرت عالی از این امر مستثنا باشید.

اما خودشما هم می دانید شهرستانهای نه گانه ما(مارگون جدیدا اضافه گردید) دارای محرومیتها و مشکلات عدیده ای هستند من جمله مارگون تازه تاسیس،دیشموک و قلعه ریئسی( که با توجه به عمق محرومیت این دو بخش و دور افتادگی و صعب العبور بودن راه های ارتباطی ،نیاز مبرم به ارتقاء شهرستانی دارند) و شهرستان لنده که پس از نه سال ارتقاء هنوز مشکلات ساده در ان وجود دارد و دیگر مناطق مشابه را باید در اولویت کاری قرار داد.

سخن کوتاه چند نکته ضروری لازم و بایسته است امید که فقط خواننده این مطالب نباشید و حداقل تاملی برخواسته های دل سرشار از  درد و گرفتاری ما بکنید.

۱.به نظر احاد مردم اگر مدیری قصد مدیریت در استان،شهرستان،شهر و بخشی را داشته باشد باید ملزم به رعایت حقوق ان مردم باشد اولین شرط مدیریتی در ان حوزه ، بردن خانه و خانواده خود در همان جا و درک مشکلات و کمبودها که متاسفانه کمتر مدیر غیر بومی دیده می شود که این کار را تا حالا انجام داده باشند در شهرستان لنده ما که این امر هنوز نهادینه نشده و بعضا مدیران بومی نیز چنین ظلمی را به مردم روا می دارند.

۲.استفاده از اموال بیت المال توسط مدیران امری عادی و رایج شده اگر بنا باشد هر مدیر یک ماشین پلاک قرمز در اختیار داشته باشد و پول بنزین ،استهلاک،حق مدیر بودن را از جیب مردم برداشت کنند کجای ان عدالت است ما عاجزانه از شما استدعا داریم در تایم غیر کاری مدیران را موظف کنید به رعایت انصاف، و عدم استفاده از ماشین های دولتی و برخی ها متاسفانه این ماشینها را خانوادگی و کارهای شخصی را انجام می دهند.

۳.دیر امدن و زود رفتن یکی دیگر از بداخلاقی هاست و گاها شاهد هستیم در تایم کاری به جای خدمت به مردم ، درب اداره ای بسته و یا در محل کار حضور ندارند و به خرید ملزومات خانه یا رفتن به مراسمات غیر ضرور ازجمله فاتحه خوانی و عیادت ها.

۴.توجه ویژه به راههای روستایی که بعد از گذشت چهل سال از انقلاب مردم هنوز رنگ اسفالت را در برخی مناطقی ندیده اند.و این یک ظلم بزرگ و غیر قابل بخشش است.

۵.نظارت بر کار شهرداران و شوراهای شهر.

۶.چند سالی است که بنیاد علوی در شهرستان محروم لنده خود را برای رفع مشکلات و پایلوت اقتصادی مستقر کرده اما تا الان نتوانسته انتظاراتی که تحلیل گران و کارشناسان اقتصادی داشته اند را براورده کند امید است با ورود به عملکرد این نهاد و موظف کردن ان به رعایت دقیق و ضابطه مند خود حق واقعی مردم که همان عمران ابادانی در همه جوانب است را ادا کنند.

۷.دربالا اشاره کردم به بحث شهرستان شدن قلعه ریئسی و دیشموک که حق طبیعی و قانونی انهاست و با این ارتقاء، بودجه و هزینه های عمرانی مستقیم وارد شبکه مدیریت شان می گردد و بتوانند اوج محرومیت را به فرصت تبدیل کنند.

۸.درست است صادرات نفت در کشور به نوعی صفرشده ولی استان ما و گچساران در بحث نفت و گاز بزرگترین تولید داخلی و خارجی است.و اگر امکان باشد هزینه فروش را عادلانه در بین ۹شهرستان تقسیم کنید کاری با ارزش و تمام مناطق از درد محرومیت رنجیده نخواهندشد.

۹.بحث اتش سوزی های سنوات گذشته و امسال که انصافا داغی که بر دل طبیعت بکرمان گذاشته شده دو چندان ان دل مردم را سوزاند می شود استنباط کرد که چرا چنین حوادثی هر ساله اتفاق می افتد اما علت عدم پاسخگویی مسوولین مربوطه خود نوعی روشن کردن این اتش است! چرا نباید با مقصران ان برخورد گردد.

در شهرستان لنده علت چند اتش سوزی مشخص شده ولی هیچ کس با مقصران برخورد نکرده اند و حتی حاضر نشدند انها به مراجع قضایی معرفی کنند و من ان مدیر را شریک جرم بانیان اتش سوزی می دانم .

بنده شخصا از حضور شما و همه کسانی که با وجود شدت گرما و صعب العبور بودن منطقه در کوه خائیز و خاموش اتش تلاش کرده اند تشکر وافر دارم و امیداست با ورود شما متخلفان اتش سوزی های اخیر استان را شناسایی و بدست عدالت تحویل دهید.

۱۰.جناب اقای  استاندار مطالب و مشکلات زیاد می باشد اما خود شما ناظر وشاهد مدیران زیر دست باشید و اگر کم کاری یا تخلفی صورت گرفت باید قاطعانه و بدون ملاحظه برخورد گردد

این دومین مکتوبه ای است که خدمت شما ارزانی می دارم و امیدوارم درد و دغدغه ما را نسبت موضوعات ارائه شده عنایت کرده و از این مشکلات که همانند زالو برپیکر شهرها چسبیده اند را دور بندازید.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر:
پر طرفدار ترین