« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
کد خبر: ۳۱۳۲۶
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۴۰۰ - ۱۴:۲۱
به قلم طیبه‌السادات غفاری :
هر بار پس از شنیدن خبر خودکشی در این دیار موج ضعیف رسانه‌ای شکل می‌گیرد و نام دیشموک و زنانش برای مدتی‌ کوتاه نقل مجالس، گروه‌ها و رسانه‌ها می‌شود و باری دیگر زنان این دیار به دست فراموشی سپرده خواهند شد تا زیبا، یا فریده‌ای دیگر وجودشان را یادوار شود.
پایگاه خبری آوای رودکوف-طیبه‌السادات غفاری:مشکل خودکشی زنان در دیشموک خیلی هم بحث زنانه‌ای نیست؛ عوامل متعددی که بارها و بارها به صورت مکرر به عنوان دلایل این خودکشی‌های زنجیره‌ای خودنمایی کرده است و با ادبیات گوناگون از زبان پژوهشگران، فعالین اجتماعی، گروه‌های جهادی و مسئولان محلی شنیده‌ایم، همگی این امر را اثبات می‌کنند که نقش زنان در شکل‌گیری این ضد هنجار که رفته رفته به هنجار و فرهنگ رایج در این دیار تبدیل شده است سهم ناچیزی است.


بررسی نظرات پژوهشگران، فعالین اجتماعی و تیم‌های جهادی که تا کنون به برسی این مساله پرداخته‌اند نشان می‌دهد که پایان دادن به زندگی از سوی این زنان از نوعی بی‌پناهی شدید نشات گرفته است.

حس بی‌پناهی که محصول مسائل فرهنگ، اعتقادی، آموزشی، مالی، معیشتی، حمایتی و عاطفی است که هر کدام دلایل بیشمار مخصوص خود را دارد.

این حس چه در خانه‌ی پدری و چه در خانه همسر همراه این زنان است و فقط میزان و نوعش متفاوت می‌شود؛ در کاوش‌هایی که درباره این خودکشی‌ها انجام شده عدم حمایت‌های خانوادگی، فقر، محرومیت از حقوق اولیه، حس سرخوردگی و..... نقطه‌ی مشترکی است که بارها به آن اشاره شده است.

در این مناطق زنان شناخت درستی از شان و منزلت خودشان‌ ندارند و تلاش درخور توجهی برای شناساندن‌ این مهم نشده‌است. حمایت‌های اجتماعی بر علیه خشونت، کودک‌همسری، محرومیت از آموزش، کارهای طاقت‌فرسای بیش از حد‌تحمل و این حس‌ سرخوردگی همه‌ و همه شرایطی فراهم کرده تا دیشموک به کانون  خودکشی‌های زنجیروار زنان بدل شود.

هر بار پس از شنیدن خبر خودکشی در این دیار موج ضعیف رسانه‌ای شکل می‌گیرد و نام دیشموک و زنانش برای مدتی‌ کوتاه نقل مجالس، گروه‌ها و رسانه‌ها می‌شود و باری دیگر زنان این دیار به دست فراموشی سپرده خواهند شد تا زیبا،  یا فریده‌ای دیگر وجودشان را یادوار شود.

بررسی‌های پژوهشی که فقط مشکلات و علل را به رشته‌ی تحریر در می‌آورد و بعد در قالب مقاله، آمار و پژوهش در سایت یا مجله‌ای خاک خواهد خورد، نمی‌تواند گرد غم و اندوه رو از چهره‌ی روزگار زنان این دیار بزداید.

حضور گروه‌های جهادی چند روزه هم فقط مسکن مقطعی‌ای خواهد بود که اگر نیک بیندیشیم‌ شاید خود غمی بر دل این زنان بیفزاید از این منظر که چرا این بودن‌ها همیشگی نیستند و شاید غبطه به حال بانوان فعال در این گروه‌ها که احتمالا رویای دست نیافتنی این زنان باشد.آنچه روشن است حل این معظل نیاز به حرکتی منسجم از سوی نهادهای حمایتی، مسئولین مربوطه در زمینه‌های فرهنگی، بهداشتی، آموزشی و.....، پوشش وسیع رسانه‌ای از روند اقدامات تا حصول نتیجه، همکاری ویژه نیروهای جهادی و پژوهشگران برای پرداخت به موضوعات کلیدی این زنان است و مادامی که این انسجام را شاهد نباشیم باید منتظر روزی باشیم که این خودکشی‌های زنجیروار به امری روزمره‌ و فرهنگی پذیرفتنی بدل شود.

 اولین و حیاتی‌ترین راه مقابله و کنترل موقت در برابر این سیر زنجیره‌وار، ایجاد سازوکاری حمایتی برای دفاع از این زنان در برابر اعمال خشونت، محرومیت از آموزش و حقوق اولیه، کودک‌همسری و تامین معاش است، تا با این اقدام حمایتی زمان و زمینه‌ی لازم جهت حل ریشه‌ای این معظل فراهم شود.

طیبه‌السادات غفاری مسئول کارگروه بانوان جریان عدالتخواه استان کهگیلویه و بویراحمد
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: