نقدی کوتاه از علیداد خنجری بر یک ضرب المثل در جامعه کنونی:
انتصاب یک مدیر ناشایست و کارنابلد و غیر متخصص مصداق "حیف " کردن بیتالمال است اگرچه آدم سالمی هم باشد.
پایگاه خبری آوای رودکوف-علیداد خنجری: اگرچه دو واژه حیف و میل،معمولا کنار هم قرار میگیرند اما هرکدام معانی خاص خودرا دارند:
-حیف به معنای تباه کردن بیتالمال و عدم استفاده صحیحاز منابع وامکانات است
- میل به معنای سواستفاده از موقعیت وامکانات بیتالمال در قالب هایی مانند اختلاس،رشوه،دزدی و... است.
* معمولا به دلایل مختلف بیشتر در افکار عمومی،رسانه ها و افشاگران از " میل" گفته می شودو حساسیت نسبت به میل بیشتر است تا حیف
*در حالیکه که حیف،بسیار مخرب تر از میل بوده و آثار آن زیان بارتر و وسیع تر از میل است ولی خاموش صورت می گیرد(البته که این گفته به منظور توجیه حتی هزار تومان سو استفاده وفساد مالی نیست)
*در جامعه ما خبرهای زیادی از مصادیق " میل" گفته و شنیده میشود اما متاسفانه کمتر به حیف و مصادیق آن پرداخته می شود، به همین دلیل به ذکر چند مثال ساده و مصداق " حیف" اشاره می شود:
* انتصاب یک مدیر ناشایسته و کارنابلد و غیر متخصص مصداق "حیف " کردن بیتالمال است اگرچه آدم سالمی هم باشد.
* انجام یک پروژه اجرایی وسیع بدون پشتوانه علمی و مطالعاتی دقیق ، مصداق تباه کردن بیتالمال است و خسارت آن بیش از سواستفاده مالی احتمالی در آن پروژه است
- بی توجهی به نظرات خبرگان و متخصصین توسط مدیران اجرایی مثلا یک وزارتخانه یا یک اداره،نشانه روشن حیف کردن منابع و امکانات است.
- بدون بررسی و ارزیابی عملکرد برنامه ای و بودجه ای سال گذشته یک سازمان یا شرکت واداره ،تخصيص بودجه برای سال بعد آن سازمان دور ریختن بیتالمال است.
- بدون بررسی و ارزیابی عملکرد برنامه ای و بودجه ای سال گذشته یک سازمان یا شرکت واداره ،تخصيص بودجه برای سال بعد آن سازمان دور ریختن بیتالمال است.
- بدون بررسی و ارزیابی عملکرد برنامه ای و بودجه ای سال گذشته یک سازمان یا شرکت واداره ،تخصيص بودجه برای سال بعد آن سازمان دور ریختن بیتالمال است.
انتصاب یک مدیر ناشایسته و کارنابلد و غیر متخصص مصداق "حیف " کردن بیتالمال است اگرچه آدم سالمی هم باشد.
- آن همه خرج کردن پول و اعتبارات برای مثلا پروژه مونوریل شهر قم یکی از مظاهر هدر دادن بیتالمال است.
- تمام نکردن به موقع یک پروژه عمرانی، خدماتی و...یک مصداق حیف کردن بودجه یک شهر یا یک کشور است.
- مستبد وسلیقه ای عمل کردن یک مدیر اجرایی، سرمایه ومنابع را حیف می کند.
- گماردن آدم های بله قربان گو ومتملق بجای افراد کاربلد ولی منتقد ودلسوز ، اگر حیف کردن بیتالمال نیست پس چیست؟
- اینکه در توجیه انتصاب یا انتخاب یک مدیر صرفا میگوئیم آدم خوبیه و سالمه ولی به کارآمدی وتخصص و تجربه اش کاری نداریم مصداق بارز حیف کردن بیتالمال است.
- اینکه مدیری چون اشراف تخصصی و تجربی بر کارش ندارد و بنابراین معمولا توسط دوروبری هایش، مدیریت می شود یکی دیگر از مصادیق حیف است.
- محروم کردن یک سازمان از تجارب وتخصص وکاربلدی یک مدیر توانا صرفا به دلیل گرایش های جناحی، مصداقی دیگر از حیف است.
- و.......
- اگر مدیری یکبار یا نهایتا چندبار فساد مالی و میل می کند، ممکن است بخاطر ندانم کاری های یک مدیر نالایق و گماشتگان بی تدبیرش، هر ساعت وهر روز و چند سال، سرمایه و دارایی یک مجموعه حیف شود.
- یادمان باشد که از کنار و در کنار مدیران حتی متعهد ولی غیر متخصص وبی تجربه در کارشان، خیلی راحت تر وبیشتر می توان هم دزدید و چاپید و هم حیف کرد.
- معمولا میل کردن در بوق و کرنا می شود و دادگاهه و محاکمه و... ولی حیف خفته و خاموش است وکمتر می بینیم مدیرانی به جرم حیف کردن بیتالمال، محاکمه شوند.
- حالا شما با این چند مثال که فقط در حد تلنگر به موضوع حیف بود کمی فکر کنید ببینید در کشور ما از یک اداره کوچک گرفته تا یک سازمان و وزارتخانه بزرگ، چقدر مصداق پیدا می کنید برای حیف کردن بیتالمال و اگر به عدد ورقم تبدیل کنیم،چند هزار برابر کل اعداد اختلاس ها و دزدی هاست!!!
*نهایت اینکه از این منظر، ۴ دسته مدیر داریم:
* مدیرانی که نه حیف می کنند و نه میل میکنند بیتالمال را( هم کاربلد ومتخصص هستند، هم سالم و پاکدست)
* مدیرانی که حیف نمی کنند ولی میل می کنند بیتالمال را( کاربلد ومتخصص هستند ولی دزد و فاسد)
* مدیرانی که حیف می کنند ولی میل نمی کنند( کارنابلد و غیر متخصص هستند ولی پاکدست)
* مدیرانی که هم حیف می کنند، هم میل می کنندبیتالمال را ( هم کارنابلد و غیر متخصص هستند هم دزد و فاسد)
- نظر شما چیست، ما در کشورمان با کدام دسته از مدیران بیشتر مواجهیم؟
کمی التماس تفکر
عضویت در خبر نامه