کد خبر: ۳۶۴۸۳
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۴۰۳ - ۲۲:۰۱
یاداشت سیاسی؛
دو جناح اصول‌گرا و اصلاح‌طلب، به جای آنکه به فکر منافع عمومی و رفع مشکلات مردم باشند، بیشتر به حفظ قدرت و تقسیم منابع میان خود و اطرافیانشان می‌پردازند.

اصلاح طلب و اصول‌گرا؛ بازیگران یک صحنه تکراری در استان کهگیلویه و بویراحمد

پایگاه خبری آوای رودکوف -زینب خوش اندیش:در سال‌های اخیر، فضای سیاسی در استان کهگیلویه و بویراحمد همواره تحت تأثیر جریانات دوگانه‌ای از اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی قرار داشته است. این دو جریان، که به نظر می‌رسد در سرتاسر کشور نقش مؤثری در شکل‌دهی به فضای سیاسی ایفا می‌کنند، در این استان نیز حضوری پررنگ دارند؛ اما برخلاف آنچه که ممکن است از دیدگاه عمومی تلقی شود، مشارکت این دو جناح در حقیقت نه بر اساس اصول فکری یا برنامه‌های جامع سیاسی، بلکه بیشتر بر مبنای منافع محدود گروهی و فردی است. در حقیقت، شرایطی در استان حاکم شده که نتیجه آن تسلط یک اقلیت بر منابع و فرصت‌های موجود است، به گونه‌ای که سایر اقشار جامعه، که فاقد روابط و پیوندهای لازم با این گروه‌ها هستند، از دسترسی به این منابع محروم می‌مانند.

این وضعیت از جنبه‌های گوناگون قابل بررسی است. یکی از جنبه‌های مهم این مسئله، وابستگی‌های قومی و قبیله‌ای است که نقش تعیین‌کننده‌ای در روابط سیاسی و اجتماعی استان دارد. در بسیاری از موارد، رأی‌دهندگان به جای آنکه بر اساس برنامه‌های سیاسی کاندیداها یا جناح‌های مختلف تصمیم‌گیری کنند، به دلایل قبیله‌ای و خویشاوندی از نامزدهای خاصی حمایت می‌کنند. این پیوندهای قومی نه‌تنها بر فرایند انتخابات بلکه بر چگونگی توزیع پست‌ها و مناصب دولتی نیز تأثیرگذار است. به این ترتیب، پست‌ها و مقامات کلیدی در میان افراد و گروه‌های خاص دست‌به‌دست می‌شود و بخش اعظم مردم از دسترسی به این موقعیت‌ها محروم می‌مانند.

از سوی دیگر، اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان در استان کهگیلویه و بویراحمد به جای تلاش برای تحقق اهداف ملی و اجتماعی، در بسیاری از مواقع تنها در صدد حفظ قدرت و منافع خود بوده‌اند. این موضوع باعث شده است که فضای سیاسی استان به شکلی غیرشفاف و ناپایدار تبدیل شود. در دوره‌های مختلف، بسته به اینکه کدام جناح در سطح ملی و محلی قدرت را در دست داشته باشد، پست‌ها و مناصب میان اعضای همان جناح تقسیم می‌شود و در دوره‌های بعدی این مناصب به جناح مقابل واگذار می‌شود. اما در این میان، عامه مردم که در انتخابات شرکت می‌کنند و به این جناح‌ها اعتماد می‌ورزند، در نهایت از این چرخه حذف می‌شوند و بهره‌ای از منافع حاصله نمی‌برند.

نکته‌ای که در این میان باید به آن توجه داشت، این است که چنین رفتارهایی به مرور زمان منجر به کاهش مشارکت سیاسی مردم در استان خواهد شد. وقتی که مردم می‌بینند که علی‌رغم مشارکتشان در انتخابات و حمایت از جناح‌های مختلف، تغییرات مثبتی در زندگی‌شان رخ نمی‌دهد و تنها یک گروه خاص از این فرآیند بهره‌مند می‌شود، دلسردی و ناامیدی در میان آنان افزایش می‌یابد. این ناامیدی می‌تواند به کاهش اعتماد عمومی به نظام سیاسی و نیز تضعیف نهادهای دموکراتیک منجر شود. در واقع، به جای آنکه انتخابات و فرایندهای دموکراتیک ابزاری برای تحقق عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه منابع باشد، به یک وسیله برای تقویت و تحکیم جایگاه یک اقلیت خاص تبدیل می‌شود.

دو جناح اصول‌گرا و اصلاح‌طلب، به جای آنکه به فکر منافع عمومی و رفع مشکلات مردم باشند، بیشتر به حفظ قدرت و تقسیم منابع میان خود و اطرافیانشان می‌پردازند.

در نهایت، باید گفت که استان کهگیلویه و بویراحمد با چالش‌های بزرگی در حوزه ساختارهای اجتماعی و سیاسی خود روبه‌رو است. وجود شبکه‌های خانوادگی و قومی که به شکلی پیچیده با ساختارهای سیاسی گره خورده‌اند، مانع از تحقق مشارکت عادلانه و مؤثر مردم در فرآیندهای سیاسی و اجتماعی می‌شود. دو جناح اصول‌گرا و اصلاح‌طلب، به جای آنکه به فکر منافع عمومی و رفع مشکلات مردم باشند، بیشتر به حفظ قدرت و تقسیم منابع میان خود و اطرافیانشان می‌پردازند. این وضعیت، در درازمدت نه‌تنها به تضعیف نهادهای دموکراتیک منجر خواهد شد، بلکه ممکن است به بی‌ثباتی‌های اجتماعی و افزایش شکاف میان طبقات مختلف جامعه نیز دامن بزند.

از این رو، ضروری است که مردم استان به یک بازنگری اساسی در رابطه با نقش و وظایف خود در فرآیندهای سیاسی بپردازند. آن‌ها باید با افزایش آگاهی‌های سیاسی و اجتماعی خود و نقد سازنده جریانات موجود، به سمت ایجاد نهادهای دموکراتیک و مستقل حرکت کنند که در آن‌ها منافع عمومی بر منافع گروهی و شخصی اولویت داشته باشد. در غیر این صورت، این چرخه تکراری از قدرت و فساد همچنان ادامه خواهد یافت و استان کهگیلویه و بویراحمد همچنان از توسعه و پیشرفت عقب خواهد ماند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: