پایگاه خبری آوای رودکوف-یاداشت مخاطب:این روزها، عزل و نصبهای پیاپی و بیبرنامه نه تنها در استانداری کهگیلویه و بویراحمد، بلکه در دیگر دستگاههای اجرایی استان نیز به نمایش خستگیناپذیری از آزمون و خطا بدل شده است. این تغییرات که بیشتر به رفتارهای طنزآمیز شخصیتهای کارتونی پت و مت شباهت دارند، به جای اینکه به حل مشکلات و توسعه استان کمک کنند، چرخهای بیپایان از تغییرات بدون نتیجه را به وجود آوردهاند. در شرایطی که کهگیلویه و بویراحمد نیازمند تصمیمگیریهای خردمندانه و اصولی است، این عزل و نصبها نه تنها اعتماد عمومی به کارآمدی مدیریت اجرایی را خدشهدار کرده، بلکه ساختار اجرایی استان را به یک بحران سازمانیافته نزدیک کرده است.
یکی از مشکلات عمده در دستگاههای اجرایی استان، عدم توجه به شایستهسالاری در فرآیند عزل و نصبها است. به جای آنکه مدیرانی با تجربه و دانش کافی منصوب شوند که بتوانند مشکلات را با استراتژیهای مدبرانه حل کنند، شاهد جابجاییهای متعدد و بیضابطهای هستیم که بیشتر بر اساس فشارهای بیرونی و منافع کوتاهمدت شکل گرفتهاند. این انتصابات مکرر که بدون ارزیابی توانمندیها و صلاحیتهای افراد صورت میگیرد، به پایداری و انسجام مدیریتی دستگاهها ضربه میزند و در نتیجه، روند اجرای پروژهها و برنامهها مختل میشود. مدیرانی که در این وضعیت بیثبات قرار میگیرند، پیش از آنکه بتوانند به ثمر بخشی برنامههای خود بپردازند، از مسئولیت کنار گذاشته میشوند و جای خود را به فرد دیگری میدهند که شاید اصلاً از مشکلات و اولویتهای همان حوزه بیاطلاع باشد.
این روند آزمون و خطا نه تنها به بیثباتی مدیریتی دامن زده، بلکه منابع مالی و انسانی استان را نیز هدر داده است. پروژههای نیمهتمام و طرحهای ناپایدار که نیازمند مدیریت مستمر و هدفمند هستند، به دلیل تغییرات پیاپی در مدیریتها، در دستانداز میافتند و از مسیر خود خارج میشوند. این موضوع بهویژه در پروژههای عمرانی و زیرساختی که نیازمند زمان و پیگیری مداوم هستند، اثرات منفی بیشتری بر جای گذاشته است. دستگاههای اجرایی که باید در جهت تحقق نیازهای مردم و حل مشکلات اساسی استان عمل کنند، به دلیل این بیثباتی در مدیریت، نه تنها از رسالت اصلی خود دور شدهاند، بلکه با هر تغییر مدیر جدید، اولویتها و اهداف پروژهها نیز تغییر میکند و این یعنی بازگشت به نقطه صفر.
یکی دیگر از چالشهای مهم، تأثیر این تغییرات بر اعتماد عمومی و اطمینان مردم به کارآمدی دستگاههای اجرایی است. در جامعهای که مردم نیازمند مدیرانی متخصص و متعهد هستند تا مسیر توسعه را هموار کنند، این انتصابات ناپایدار و سلیقهای، اعتماد عمومی به عملکرد دستگاههای اجرایی را بهشدت تضعیف کرده است. مردم که سالهاست با مشکلاتی همچون بیکاری، کمبود امکانات بهداشتی و آموزشی، و ناکارآمدی زیرساختهای شهری و روستایی دست و پنجه نرم میکنند، اکنون شاهد روندی هستند که به جای تمرکز بر حل مشکلات، بیشتر به یک بازی مدیریتی بدل شده که در آن، هر فرد تنها مدتی کوتاه فرصت دارد تا نقشی نمایشی ایفا کند و سپس جای خود را به فرد دیگری بدهد.
بدیهی است که این روش مدیریتی نه تنها کمکی به حل مسائل اساسی استان نمیکند، بلکه خود به یک معضل جدید تبدیل شده است. استان کهگیلویه و بویراحمد به جای تغییرات پیاپی و ناپایدار نیازمند برنامهریزی بلندمدت و مدیریتی مبتنی بر دانش و تخصص است. این استان برای رفع مشکلات خود، از جمله در حوزههایی مانند زیرساختهای عمرانی، اقتصاد محلی، آموزش، و بهداشت، به مدیرانی نیاز دارد که علاوه بر تعهد، از تخصص و تجربه لازم برخوردار باشند و بتوانند برنامههایی با افق بلندمدت طراحی و اجرا کنند. با رویکرد فعلی، به نظر میرسد این استان در یک دور باطل گرفتار شده که نه تنها به پیشرفتی منجر نمیشود، بلکه هر روز بیشتر از توسعه واقعی و پایداری فاصله میگیرد.
دستگاههای اجرایی استان کهگیلویه و بویراحمد نیازمند تغییر رویکرد از آزمون و خطا به سوی مدیریت علمی و برنامهریزیشده هستند. اگر قرار باشد این استان به سوی توسعه و پیشرفت حرکت کند، باید از الگوی تغییرات بیبرنامه و بیثبات فاصله بگیرد و به سمت سیاستگذاریهایی که بر مبنای شایستهسالاری و تخصصگرایی استوار هستند، حرکت کند. در غیر این صورت، چرخه عزل و نصبهای بیپایان تنها مانعی خواهد بود که استان را از دستیابی به ظرفیتهای واقعی خود باز خواهد داشت و مردم استان همچنان باید در انتظار معجزهای بمانند که شاید هرگز از این روند حاصل نشود.