پایگاه خبری آوای رودکوف-زینب خوش اندیش در گزارشی نوشت :پتروشیمی گچساران، یکی از بزرگترین پروژههای صنعتی جنوب کشور، کمتر از یک سال پس از بهرهبرداری، در معرض توجه افکار عمومی و کارشناسان اقتصادی قرار گرفته است. افتتاح این مجموعه در تیرماه ۱۴۰۲، با حضور مقامات ارشد کشور، امیدهای زیادی را در میان مردم و فعالان اقتصادی زنده کرد. این پروژه که از آن به عنوان یکی از گامهای اساسی در توسعه صنایع پتروشیمی ایران یاد میشد، حالا با چالشهایی جدی مواجه شده است. صورتهای مالی منتشرشده نشان میدهند که این مجموعه در نیمه نخست سال جاری، زیان سنگینی را تجربه کرده است، موضوعی که پرسشهای بسیاری را درباره دلایل این وضعیت و چشمانداز آینده آن مطرح میکند.
پروژههای پتروشیمی، به دلیل ماهیت سرمایهبر و پیچیده خود، معمولاً در سالهای نخست بهرهبرداری با هزینههای سنگین و بعضاً زیانهای قابل توجهی روبهرو میشوند. بسیاری از این پروژهها به دلیل دورههای طولانی بازگشت سرمایه و هزینههای استهلاک، در سالهای اولیه پس از راهاندازی نمیتوانند به سوددهی برسند. با این حال، رقم بالای زیان گچساران و رشد سریع آن، پرسشهایی را درباره ساختار مالی و مدیریتی این مجموعه ایجاد کرده است.
با این حال، آنچه موجب طرح پرسشهای جدی شده، مساله مدیریت منابع انسانی در این شرکت است. اطلاعات منتشرشده نشان میدهند که تعداد کارکنان پتروشیمی گچساران به ۸۹۱ نفر رسیده که ۱۴۰ نفر از آنها تحت عنوان مشاور فعالیت میکنند. این موضوع باعث شده که برخی از ناظران، نسبت به کارآمدی و ضرورت چنین حجمی از نیروی انسانی، بهویژه در بخش مشاوره، تردیدهایی مطرح کنند. آیا این تعداد مشاور، به بهبود عملکرد مالی و عملیاتی شرکت کمک کردهاند؟ یا اینکه صرفاً یک هزینه اضافی بر دوش شرکت گذاشتهاند؟ این پرسشی است که پاسخ آن، میتواند تأثیر زیادی بر ارزیابی عملکرد مدیریتی این مجموعه داشته باشد.
برخی از منتقدان معتقدند که این میزان استقراض، در شرایط فعلی میتواند فشار مالی مضاعفی بر شرکت وارد کند و در بلندمدت، توان مالی آن را تضعیف کند. اما از سوی دیگر، حامیان مدیریت این مجموعه بر این باورند که این وامها، برای تأمین نقدینگی مورد نیاز شرکت در سالهای نخست فعالیت آن ضروری بوده و در صورت بهبود عملکرد عملیاتی شرکت، بازپرداخت آنها در بلندمدت امکانپذیر خواهد بود.
نخستین عامل، توان مدیریتی این مجموعه در اصلاح روندهای فعلی و کاهش هزینههای غیرضروری است. شفافسازی در زمینه تخصیص منابع مالی، بهینهسازی نیروی انسانی و کنترل هزینههای جاری، از جمله اقداماتی است که میتواند به بهبود وضعیت مالی شرکت کمک کند.
دومین عامل، شرایط اقتصادی کشور و بازار جهانی پتروشیمی است. در صورتی که قیمت محصولات پتروشیمی در بازارهای جهانی افزایش یابد و شرایط اقتصادی داخلی نیز ثبات بیشتری پیدا کند، شرکتهایی مانند پتروشیمی گچساران میتوانند در مسیر بهبود قرار گیرند. اما در غیر این صورت، ادامه روند فعلی میتواند فشارهای مالی بیشتری را بر این مجموعه تحمیل کند.
و در نهایت، نقش نهادهای نظارتی و سیاستگذاری کلان کشور نیز در سرنوشت این شرکت تعیینکننده خواهد بود. اگر حمایتهای لازم از این مجموعه در مسیر اصلاح ساختارهای مدیریتی و مالی انجام شود، میتوان به آینده آن امیدوار بود. اما در غیر این صورت، پتروشیمی گچساران ممکن است به یکی از نمونههای دیگر پروژههایی تبدیل شود که با امیدهای بزرگ آغاز شدند، اما در ادامه، به دلیل مشکلات مالی و مدیریتی، از مسیر توسعه منحرف شدند.
آیا این تغییرات انجام خواهد شد؟ آیا مدیریت این مجموعه قادر خواهد بود با اتخاذ تصمیمات صحیح، از این بحران عبور کند؟ یا اینکه این شرکت در آیندهای نهچندان دور، به یکی دیگر از نمونههای بحرانزده در صنعت پتروشیمی ایران تبدیل خواهد شد؟ پاسخ به این پرسشها، در ماههای آینده روشن خواهد شد.