آوای رودکوف:در سوگ رفتن نابهنگام فخرالدین محمدی، معلمی جوان، عاشق ادب و فرهنگ، علی دهقان، شاعر لندهای، با چکامهای سرشار از اندوه و حسرت، یاد و نام او را جاودانه کرده است.
این شعر، مرثیهای است برای معلمی که کلامش گرمابخش دلها و حضورش مایه امید شاگردان و همکاران بود؛ اما پروازش، زودتر از آنکه زمان اجازه وداع دهد، رخ داد.
به نام خداوند مرگ و حیات
(نگاه آه)
بعد از تو آه مبهمم، مجنون داغستان
مثل حبابی دربهدر، در باد سرگردان
جمع میان دردم و دلتنگی و حسرت
ضربم زمانه کرده در اندوه بیپایان
مثل غروبی خسته در یک عصر پاییزی
برگ پریشانی به دوش حسرت آبان
مثل سطور درد، در انشای ناخوانده
ناگفتههای اشک در یک متن بیعنوان
مثل نگاه پنجره بر کوچههای درد
بیتابتر از اطلسیهای لب ایوان
برخیزی ای فخر ادب، ابری تلاوت کن
جانی بده بر واژههای خستهی بیجان
شعر از دهن افتادهای استاد خوبیها
سامان بده بر واژههای بیسر و سامان
برخیز و با لحن کلام دلنشین خود
از مهربانیها بگو، از مسلک انسان
علی دهقان (لنده)
بعد از تو یعنی روزهایم سرد،
یعنی قنوت لحظههایم درد،
یعنی جدا افتادهای از خویش،
یعنی تب و ویرانی و تشویش.
یعنی گرفتار غروب غم،
یعنی غریبِ کوچهای مبهم،
افتادهای در خلوت ماتم،
یعنی حس دلتنگی رفتن،
یعنی خزان تلخ آویشن،
یعنی شراب مرگ نوشیدن.
بعد از تو در کوچهپسکوچههای کلام
مثل پارهای از قایقی متلاشیام
در مردابی غریب و غمگین در سایهی نیلوفری
که بوی زندگی میدهد
در حلاوت مرگ.
فخرالدین عزیز
چه تلخ است وداع بیوداع
در تلاطم حادثه
و در سحرگاه عطشناک اَجَل
در میعادگاه خونین پرواز
تا ابدیت بدرود…
روحت شاد، یادت گرامی
علی دهقان