فتاح بدری :بهشتآباد، روستایی همنفس با لنده است؛ از کنار رود مارون تا قلب دشتهای حاصلخیز آن، ردّ کارِ دستِ کشاورزانِ لندهای دیده میشود. دبستان کوچک این روستا سالهاست زیر نظر آموزشوپرورش شهرستان لنده نفس میکشد، کارخانه آسفالت شهرداری لنده در همین خاک کار میکند و سه کارخانه سنگشکن مردم لنده نیز در دل همین روستا میتپند.
همه چیز، از باغهای مرکبات تا کارگاههای سنگ و آسفالت، نشان میدهد که بهشتآباد جزئی از پیکر لنده است؛ اما امروز، تصمیمی در اتاقهای سرد اداری گرفته شده که میگوید این روستا باید به نام «کهگیلویه» ثبت شود! تصمیمی که نه با منطق سازگار است، نه با عدالت و نه با رگ غیرت مردم لنده.
در این سالها، حتی یک ریال از بودجه شهرستان کهگیلویه برای این روستا خرج نشده است. این خاک، زندگی خود را با عرق جبین مردان و زنان لنده ساخته است. و اکنون، در حالی که مردم لنده از هر سو محاصره پروژههایی چون «سد آبریز» در بالادست و طرحهای انتقال از پاییندست مارون هستند، بهشتآباد هم در سکوت از پیکر لنده بریده میشود؛ سکوتی که بوی ظلم میدهد.
ای خدا، این همه بیعدالتی را کجا فریاد کنیم؟ آیا فریاد رسی هست؟ چرا لنده باید همواره در سایه بیمهری و تقسیمات ناعادلانه بسوزد؟ این درد، درد مردم مظلوم و نجیب لنده است؛ مردمی که نه برای قدرت، بلکه برای حقِ خود سخن میگویند.
ما از استاندار محترم و دلسوز استان کهگیلویه و بویراحمد، با تمام احترام و امید، میخواهیم قبل از آنکه مردم ناچار به واکنش مدنی شوند، با درایت و انصاف به این ظلمها پایان دهد. لنده حق دارد صدای خود را بشنود؛ حق دارد در نقشه عدالت باقی بماند.