از این رو دولت باید سعی کند که خواست و مبانی فکری اش را با ملت همراه کند و در مسیری حرکت کند که مطابق با مبانی فکری عموم مردم و توده های رنجدیده می باشد و نه با سبز و بنفش کردن مردم با نگاهی جناحی و کوته بینانه زمینه شدت گرفتن شکاف دولت و ملت را بیشتر کند،چرا که این موضع حتی می تواند در مواقعی به بحران های جدی اجتماعی بی انجامد و زمینه ساز نا آرامی را فراهم کند.
میدان ۷۲/محمد امین خلیل زاده :مقام رهبری در سخنانی که در جریان پیام نوروزی خود ایراد فرمودند،شعار امسال را “همدلی و همزبانی ملت و دولت” نامیدند،در رابطه با این نام گذاری چند نکته به لحاظ مسائل جامعه شناسی و امور اجتماعی شایان ذکر است:
۱- دولت روحانی با مشکل جدی در عرصه اجتماعی مواجه است، چه آنکه وی با یک رای ناپئونی و دم مرزی به عنوان رئیس جمهور منصوب شده است و همان رای هم بخش اعظمش بنا بر تحلیل های صاحب نظران رای معیشتی بوده است؛امروز با رکود بی سابقه اقتصادی و در حالی که عقب نشینی ها هم در رابطه با پرونده هسته ای در زمینه گشایش تحریم های اقتصادی ثمری نداشته است، این رای دچار ریزش فراوانی شده است.
از آنجایی که یک دولت ان هم در نظام جمهوری نیاز زیادی به پشتوانه مردمی دارد و از طرفی با توضیحات فوق دولت یازدهم در بحرانی جدی برای پایگاه اجتماعی خود مواجه است، از همین رو رهبری شاید این موضوع را برای انتخاب عنوان سال در نظر گرفته باشند و سعی در ترمیم این زخم اجتماعی داشته باشند.
۲-برای هم زبانی با دولت نیاز به هم دلی و در نتیجه هم فکری با دولت وجود دارد، اگر گروهی یا جمعی در مبانی فکری خود با دولت مشکل داشته باشند طبیعتا نمی تواند همزبانی با دولت را نیز داشته باشد، اگر فردی یا جمعی از ملت مبانی فکری دولت را قبول نداشته باشد اما در زبان و در موضع همراه دولت باشد مسئله ای مهم به نام نفاق بوجود می آید، موضوعی که در آیات قران به صراحت در مذمت ان سخن گفته شده است. از همین رو رهبری هم همزبانی و هم دلی را باهم بکار بردند.
ایشان در دیدار با دانشجویان حتی در رابطه با نحوه برخورد با نظرات خودشان می فرمایند: اگر در زمینه ای نظری از جانب رهبری بیان شود،ممکن است، در نظر کسانی که به رهبری حسن ظن داررند موثر واقع شود،اما به معنای ساقط شدن نظر دیگران نیست”
پس هم دلی و هم زبانی را به معنای تعطیل کردن انتقاد های که با مسائل مردم مربوط است نمی توان دانست.
۳-سئوالی که بوجود می آید این است برای شکل گرفتن این همدلی و همزبانی آیا دولت و مواضع ان باید با مواضع ملت هم سوِ شود یا مواضع ملت با دولت؟….اگر چه این رابطه دو طرفه است، اما توجه به عنوان نظام حاکم که جمهوری می باشد و تاکید زیادی که بر نقش مردم در آن می شود و همچنین از انجایی که مقبولیت مردمی دولت ها ملاک ضرورت اجرایی شدن اولامرشان می باشد، قطعا مردم در نظام جمهوری اسلامی از نقش محوری تری نسبت به دولت برخوردار هستند چرا که نظام جمهوری اسلامی از بالا به پائین نمی باشد.
از این رو دولت باید سعی کند که خواست و مبانی فکری اش را با ملت همراه کند و در مسیری حرکت کند که مطابق با مبانی فکری عموم مردم و توده های رنجدیده می باشد و نه با سبز و بنفش کردن مردم با نگاهی جناحی و کوته بینانه زمینه شدت گرفتن شکاف دولت و ملت را بیشتر کند،چرا که این موضع حتی می تواند در مواقعی به بحران های جدی اجتماعی بی انجامد و زمینه ساز نا آرامی های را فراهم کند.
۴-قطعا قشر عظیمی از مردم نسبت به دولت فعلی هیچ گونه موضع مثبتی ندارند، مسئله ای که کتمان آن با توجه به نظر سنجی ها و استقبال های مردمی فاجعه آمیز در سفرهای استانی روحانی سخت می باشد، همدلی و همزبانی نیز همانطور که ذکر شد باید با محوریت مردم باشد چرا که در صورت عدم پیگیری مطالبات مردمی حتی اگر به ضرب بوق های تبلیغاتی فراوان دولتی هم زبانی دولت و ملت منعکس شود، اما همدلی صورت نپذیرفته است.