« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
آوای رودکوف: ستار هدایتخواه ،غلام رضا تاجگردون ،غلام محمد زارعی ، عدل هاشمی ، محمد بهرامی ، سید محمد موحد و دکتر دهبانی پور در پیامهای جداگانه ای فرا رسیدن عید نوروز را به هموطنان عزیز و مردم شهرستانهای بویراحمد و دنا،گچساران و باشت و کهگیلویه بزرگ تبریک و تهنیت عرض نمودند
کد خبر: ۹۱۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۱

پايگاه  خبري آواي رودکوف avayerodkof.ir، رویش نیوزنوشت: چند سالي از ايجاد وزارت ورزش و جوانان مي‌گذرد؛ وزارتي كه استدلال ايجاد آن عدم پاسخگويي معاونت وقت رئيس جمهور و رئيس سازمان تربيت بدني به مجلس شوراي اسلامي بود. اولین وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان در حالی که سابقه ورزشی هم داشت ولی از سوی نمایندگان مجلس رای اعتماد نگرفت. پس از اعتماد نكردن مجلس به دكتر حميد سجادي، رئيس جمهور وقت چهره اي غيرورزشي را به مجلس معرفي كرد تا وزیر جدید ورزش و جوانان تفاوتی با رؤساي قبلي سازمان تربيت بدني نكرده باشد. در نهايت با تغيير دولت و شعارهاي عدم برخورد سياسي با حوزه هاي مختلف تخصصي از جمله ورزش، محيط زيست، اقتصاد و ... كه از سوي دكتر حسن روحاني در انتخابات داده شد، اين اميدواري در ميان علاقه‌مندان و سينه سوزان ورزش شكل گرفت كه بالاخره وزارتخانه ورزش و جوانان –كه البته به صورت عملي به وزرات ورزش تبديل شده بود- صاحب مديري متخصص خواهد شد كه با معرفي دكتر مسعود سلطاني‌فر كه از اتفاق تقريباً بدون سابقه مديريت ورزشي بود به نا امیدی تبدیل شد. پس از مسعود سلطانی فر، يك چهره‌ي سياسي امنيتي یعنی دكتر صالحي اميري به مجلس معرفی شد تا امیدواری مجلس کاملا رنگ بباز ولي مجلس به صالحی امیری هم رأی اعتماد نداد؛ پس از صالحی امیری،دکتر نصراله سجادي هم كه سابقه ورزشي بيشتري داشت به دلايلي سياسي نتوانست رأي اعتماد مجلس را كسب كند تا در نهايت مجلس شوراي اسلامي به دكتر محمود گودرزي كه سوابقي همچون رياست دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي دانشگاه تهران را در كارنامه خود داشت، رای اعتماد داد در ابتدا به نظر می رسید حضور دكتر گودرزي به عنوان كسي كه از خانواده ورزش اول كشور –كشتي- بوده و سال ها درد و رنج ورزشكاران را درك كرده است بتواند التيام بخش زخم هاي مجموعه ورزش كشور باشد اما وزارت ورزش و جوانان در دوران مسئوليت دكتر گودرزي شاهد فراز و نشيب هاي فراواني بوده است؛ علي الخصوص در تصميماتي كه مرتبط با فدراسيون هاي ورزشي اتخاذ شده است به مانند اسلاف خود رفتارهاي سياسي را سرلوحه كار خود قرار داده اند و به تبعات اين تصميمات فكر هم نكرده اند؛ اين رفتارها گاهي اين آرزو را از ذهن عبور مي دهد كه اي كاش مديري سياسي بر مسند قدرت وزارت بود تا انتظارات از وي كم تر بود. البته نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که حضور دکتر نصرالله سجادی در معاونت وزارت ورزش این شائبه را مطرح می کند که بسیاری از تصمیم گیری ها در وزارت ورزش توسط سجادی اعمال می گردد و دکتر گودرزی فقط در نقش عامل این تصمیمات حاضر شده است. ذكر اين نكته ضروري است كه در ادامه قصد داريم عملكرد ورزشي دكتر گودرزي را به طور مختصر بررسي كنيم و قصد بررسي عملكرد حوزه جوانان را نداريم اما بايد گفت كه كلاً از زمان ادغام اين دو سازمان در يكديگر، حوزه جوانان به فراموشي سپرده شده است و بعضاً با انتصاب افرادي كه حداقل سه دهه از دوران جواني آن ها مي گذرد تصميماتي اتخاذ شده است كه نه تنها مشكلات جوانان رفع نشده است بلكه اين مشكلات گسترش يافته است. در ادامه به چند مورد از اين تصميمات غیر ورزشی اشاره مي كنيم: 1-      فدراسيون اتومبيل راني از جمله سياسي ترين تصميمات دكتر گودرزي در خصوص اين فدراسيون گرفته شد و حميدرضا مهرعلي را به اين دليل كه محمد رويانيان را به عنوان مشاور خود منصوب كرده بود، از مسئوليت عزل كرد. سیاسی بودن این عزل به خاطر تفاوت جبهه گیری سیاسی رویانیان با دولت تدبیر و امید است. 2-      فدراسيون جودو در خصوص اين فدارسيون هم يك شاهكار رخ داد؛ و دوستان وزارت ورزش به اين بهانه كه هزينه بركناري را نپردازند، محمدعلي رستگار را با استناد به استعفاي چهار ماه قبل خود كه در آن زمان مورد پذيرش واقع نشده بود،  را بركنار كردند و به نوعی استعفای چهارماه گذشته وی را پذیرفته و شخص ديگري را جايگزين او كردند. عزلي كه مهم‌ترين علت آن مخالفت با بازگرداندن نائب رئيس وقت فدارسيون عنوان شده بود، شخصي كه به اذعان برخي از كارشناسان بخشي از مشكلات امروز و ديروز اين رشته ورزشي ناشي از رفتارها و عملكرد وي است ولي با اين وجود وزارتخانه بر تصميم خود اصرار دارد. جالب آن است كه تصميم رئيس فدراسيون براي عزل نايب رئيس نه يك تصميم شخصي بلكه نظر هيئت رئيسه فدراسيون بوده است كه قاعدتاً بايد به تصميم جمع احترام گذاشت، اما ... 3-      فدارسيون اسكي در فدراسيون اسكي اتفاقاتي افتاد كه در تاريخ بعد از انقلاب بي سابقه بود، و اين يعني پايان دادن به رياست سي ساله خاندان ساوه شمشكي بر اسكي ولي اين اتفاق با تدابير غير كارشناسي منجر به استعفا از رياست اين فدارسيون گرفت؛ ناصر طالبي كه براي سروسامان دادن اوضاع اسكي از سوي وزير به سرپرستي اين فدارسيون منصوب شده بود و بارها اعلام رده بود كه قصد نامزدي در انتخابات را ندارد به يكباره تصميمي متفاوت گرفت و با ايجاد دوقطبي در انتخابات فدراسيون توانست از مجمع رأي اعتماد بگيرد ولي اين اتفاق آغازي بود بر نا به ساماني هاي بيش از پيش اين فدراسيون كه در يك مورد مي توان به استعفاي دسته جمعي مربيان و ورزشكاران اين رشته اشاره كرد؛ استعفاهايي كه هر روز وضعيت اين رشته را بحراني تر كرد تا كار به استعفاي جناب رئيس مورد وزارتخانه كشيد. 4-      فدراسيون دووميداني در اين فدارسيون هم مشكلات مالي به حدي رسيد كه منجر به استعفاي داوري شد؛ استعفايي كه منجر به عدم برگزاري مجمع اين فدراسيون در اسفند 93 شد و بعد از چند از حضور سرپرست در اين فدارسيون آن هم مهم ترين زماني كه بايد تمام همّ و غمّ فدارسيون براي كسب سهميه هاي المپيك و آماده سازي افرادي كه سهيمه كسب كرده اند شود منجر به برگزاري انتخابات شد و مجيد كيهاني كه از قهرمانان سابق اين رشته بوده است توانست نظر اهالي مجمع را با خود همراه كند و به عنوان رئيس انتخاب شود ولي اين پايان ماجراي دووميداني نبود و حدود دو ماه صدور حكم كيهاني زمان برد، آن هم به بهانه عدم دريافت برنامه هاي تيم جديد! 5-      فدراسيون فوتبال در فدراسيون فوتبال، بخش طنز داستان پررنگ ترست؛ تا جايي كه از هر تلاشي براي دخالت در اين فدارسيون و برداشتن كفاشيان و تمديد نشدن حكم كارلوس كي روش مضايقه نشد، ولي در اين جا با سياست مدار قهاري به نام علي كفاشيان طرف بودند؛ كسي كه از دولت اصلاحات تاكنون در بالايي ترين رده هاي مديريتي ورزش اين كشور حضور داشته است و همه نيز تلاش كرده اند به نحوي وي را از ميدان به در كنند ولي موفق نشده اند. در فدراسيون جناب خندان تغييرات در رده هاي بالايي مديريتي فدارسيون صورت گرفت و يار ديرين كفاشيان جاي خود را به عليرضا اسدي داد كه همگان مي دانند گزينه وزارت بوده است ولي خود كفاشيان را نتوانستند بركنار كنند؛ هرچند يكي از دلايل ناكامي وزارتخانه در خصوص تغييرات اين فدارسيون به علت اساسنامه آن و تأكيد فيفا بر برخورد قاطع با دخالت دولت ها در امور آن -كه يكبار نيز در اوايل دولت نهم تجربه شد- وزارتخانه را دست بسته كرده است. تلاشهاي وزارتخانه در خصوص تغييرات در فوتبال همچنان ادامه دارد كه آخرين آن ثبت نام نكردن كفاشيان براي ادامه فعاليت در رأس ورزش محبوب كشور است ولي بايد در روزهاي آتی منتظر ماند و ديد كه آيا واقعاً كفاشيان عرصه را خالي كرده است يا طرحي در سر دارد تا به وقت مقتضي آن را عملياتي كند و همه را به شوك فرو ببرد، كاري كه چهار سال پيش يك نمونه از آن را اجرايي كرد و اولين رئيس هشت ساله فدراسيون فوتبال ايران شد. دخالت هاي وزارت در فوتبال منجر به حذف تيم اميد، عدم واگذاري تيم هاي استقلال و پرسپوليس و نا به ساماني وضعيت زمين هاي فوتبال كشور كه قطعاً يكي از اهداف در نظرگرفته شده در بدو تأسيس اين وزارت بوده است؛ وظايفي كه وزارت از آن ها غافل شده است و دائم تلاش مي كند تا در ريزترين مسائل فدراسيون دخالت كند تا پدرخواندگي خود را به اثبات رساند. 6-      فدارسيون كشتي در كشتي، مناسبات ميان وزير و مسئولين ان از جنس ديگر است. پس از اين كه رسول خادم پيش از المپيك لندن به عنوان سرمربي تيم ملي انتخاب شد و در آن رقابت ها شاهد كشتي هاي واقعاً ايران –بعد از مدتهاي طولاني- بوديم، در انتخابات اين فدارسيون شركت كرد و توانست از مجمع اين فدراسيون رأي اعتماد بگيرد، همگان به اتفاقات اين فدراسيون اميدوار شدند ولي نخستين سنگ اندازي با عدم صدور حكم نايب رئيس فدراسيون –عليرضا حيدري دارنده شش مدال جهان و المپيك- آن هم به مدت دو سال صورت گرفت؛ اتفاقي كه حيدري را مجاب كرد عطاي فعاليت در اين فدارسيون را به لقايش ببخشد. داستان هاي فدراسيون كشتي و وزارت ادامه دارد تا جايي كه اخيراً رسول خادم را مجبور به نامه نگاري با رئيس جمهور بكند و در حالي كه كم تر از 160 روز تا مهم ترين رقابت هاي ورزشي سال 2016 باقيمانده لب به شكايت بگشايد كه با اين وضعيت حمايت مالي و معنوي از كشتي نبايد در المپيك ريو انتظار مدال از اين رشته داشت. رفتارهاي متضاد و متناقض وزارت در فدارسيون هاي ديگر نيز بوده است (مانند فدراسيون كاراته، تنيس روي ميز، تنيس و ...) كه در اينجا به همين مقدار كفايت مي كنيم؛ ولي اين سؤال را نمي توانيم نپرسيم كه واقعاً در مجلس شوراي اسلامي كسي نگران نتايج ورزشكاران در مسابقات المپيك نيست؟ الان كه انتخابات به پايان رسيده است و ديگر نمايندگان دغدغه عدم راي آوري ندارند نمي توانند جناب وزير به مجلس احضار كنند و علت اين رفتار ها را از ايشان بپرسند؟!!!
کد خبر: ۹۰۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۷

دکتر عزیزی:براساس محاسبات به این جمع بندی رسیدم که شرایط حضور و رقابت برای کاندیدا توری حوزه مذکور ،نامتعادل  و نامتقارن و نامتساعد و از طرفی پول و ثروت  و قدرت و تزویز که در دست عده ای  خاص ، که از مجراهای نامشروع  وگاهی اوقات غیرمتعارف کسب شده پررنگ می باشد
کد خبر: ۸۷۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۲۴

محمد آل حبیب:
کد خبر: ۸۶۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۲۱

فرمانداربايد به دنبال فضاي آرام سياسي وبرگزاري انتخاباتي سالم باشد و با مديريت تمام با برهم زنندگان آرامش عمومي وفضاي سياسي منطقه برخورد محكم نمايد
کد خبر: ۸۳۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۲

در آستانه انتخابات سال 88  اوج تخریب ها بر علیه شخصی که رئیس جمهور قانونی مردم بود آغاز شد ، به علت خدماتی که این دولت به اقشار محروم کرده بود و مردم نگاه مثبتی به او داشتند به فکر افتادند چگونه میشود او را از صحنه خارج کنند لذا موج تخریب ها و تهمت زنی ها شروع شد و تمام اقدامات مثبت زیر سوال برده شد. به گزارش "پایگاه خبری آوای رودکوف" به نقل از عصر بهبهان ، حجت الاسلام عبدالرضا ابوعلی امام جمعه بهبهان در اجتماع با شکوه راهپیمایان نهم دی ماه این شهرستان با تاکید بر اهمیت بزرگداشت این روز تاریخی اظهار داشت : نهم دی ماه برای این ملت بزرگ است و باید هم بزرگ داشته شود البته عده ای هم در تلاش هستند که این روز از اذهان مردم پاک شود و صورت مسئله را عوض نمایند تا ننگی از دامن عده ای برداشته شود اما این حوادث مهم و تاریخی هیچ گاه از ذهن این ملت با بصیرت محو نخواهد شد. وی اضافه کرد : حضور باشکوه و با بصیرت ملت ایران در تمام نقاط کشور پاسخی دندان شکن و کوبنده به همه دشمنان ملت ایران بود و نقشه دشمنان را نقش بر آب کرد ، چرا که دشمن سالها برنامه ریزی کرد این مردم و نظام را به زمین بزند اما حضور با بصیرت ملت فهیم ایران مانع اجرای نقشه شوم آنها شد. امام جمعه بهبهان به نقش برخی داخلی ها در پیاده کردن نقشه دشمن در براندازی نظام اشاره کرد و افزود : در حالی که کشور ایران در آن سالها در اوج اقتدار قرار داشت و بارها دشمن هم به اقتدار اقرار کرده بود اما عده ای در داخل با پیاده کردن نقشه دشمن در صدد تخریب و مخدوش کردن نظام بر آمدند ، نقشه ای که سالها توسط دشمن با کلید واژه تردید افکنی در انتخابات جمهوری اسلامی طراحی شده بود. حجت الاسلام ابوعلی تصریح کرد :  در آستانه انتخابات سال 88  اوج تخریب ها بر علیه شخصی که رئیس جمهور قانونی مردم بود آغاز شد ، به علت خدماتی که این دولت به اقشار محروم کرده بود و مردم نگاه مثبتی به او داشتند به فکر افتادند چگونه میشود او را از صحنه خارج کنند لذا موج تخریب ها و تهمت زنی ها شروع شد و تمام اقدامات مثبت زیر سوال برده شد و این شد که مقام معظم رهبری در حرم مطهر امام رضا (ع) تاکید کردند ، چرا از سه ماه مانده به انتخابات تردید افکنی میکنید اما در اینجا هم کسی گوشش بدهکار نبود. وی اتفاقات بعد از انتخابات را هم اینگونه تشریح کرد : در حالی که هنوز فرآیند انتخابات سال 88 به پایان نرسیده بود آمدند و اعلام کردند که قطعا پیروز انتخابات ما هستیم و اگر این نشد مردم باید بیرون بریزند ، این سخنان از زبان کسانی است که با شعار اخلاق مداری و قانون گرایی به صحنه انتخابات وارد شدند اما آیا همه تهمت و تخریب ها با اخلاق سازگاری دارد . امام جمعه بهبهان با ذکر این مسئله که چرا ما هر سال این روز را بزرگ میشماریم و حوادث تلخ سال 88 را برای این ملت بازخوانی میکنیم تاکید کرد : از آنجایی که فتنه گران نظام را در آستانه نابودی بردند و کاری کردند تا دشمنان این انقلاب همه بسیج شوند ، چرا نباید این حادثه بزرگ و تاریخی را دوباره بازگو نکنیم تا مردم بزرگ ایران اسلامی دوباره اسیر این فتنه ها و دسیسه های دشمنان داخلی و خارجی نشوند. حجت الاسلام ابوعلی اذعان کرد : حال بعد از گذشت چندین سال از فتنه سال 88 عده ای میگویند ، یک اتفاقی افتاد و همه هم در این ماجرا مقصر بودند ، امروز باید بگذریم و گذشته را تداعی نکنیم ، در پاسخ به آنها باید گفت درست است که این مردم و نظام اهل گذشت هستتند اما تاریخ را فراموش نمیکند چرا که گذشته چراغ راه آینده است .   وی ادامه داد : این ملت چگونه می توانند کسانی را که در آشوب ها و فتنه بزرگ علیه نظام ، کشور را به مرز سقوط نزدیک کرده بودند بگذرد و چه تضمینی بر آنها وجود دارد که کسانی را با این سبقه به مجلس بفرستد و دوباره همان حوادث تلخ را تکرار نکنند. امام جمعه بهبهان با تاکید بر اینکه خداوند مسئول تعیین بهشت و جهنم افراد است ابراز کرد : درست است بهشت و جهنم افراد دست خداوند است اما آیا این مردم حق ندارند برای آینده خود تصمیم بگیرند ، مگر میشود کسانی که بر علیه این نظام و انقلاب زاویه داشته اند و هنوز هم این زاویه بیشتر شده است براحتی مورد تایید مردم و دستگاههای نظارتی از جمله شورای محترم نگهبان قرار گیرند. حجت الاسلام ابوعلی در پایان در پاسخ به اظهارات عده ای که میگویند شعار مرگ بر آمریکا را فراموش کنید متذکر شد : برخی ها در تلاش هستند تا شعار مرگ بر استکبار و مرگ بر آمریکا  به فراموشی سپرده شود ، میگویند ما با آمریکا توافق کرده ایم  ، اما باید به آنها گفت ، مگر نمیبینید که دشمن های آمریکا همچنان ادامه دارد و تحریم های آمریکا در پسا برجام بیشتر شده است ، بنابراین ملت این دشمنی ها را هیچ گاه فراموش نخواهد کرد و تا همیشه در مقابل استکبار ایستادگی خواهد کرد.
کد خبر: ۸۲۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۰

رخی به طرح موضوع نفوذ واکنش نشان دادند و گفتند که از این موضوع، استفاده جناحی می شود البته اگر کسانی از آن استفاده جناحی می کنند، کار اشتباهی است، اما این حرفها نباید موجب غفلت از اصل موضوع «نفوذ» و فراموشی آن شود
کد خبر: ۷۸۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۴

 پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir رویش نیوز نوشت : درست یک هفته قبل بود که داعش با انجام چندین عملیات تروریستی همزمان در شهر پاریس بیش از 100 نفر را به قتل رساند و شبی بسیار تلخ را برای فرانسه رقم زد. برد تیم ملی فرانسه در برابر آلمان در آن شب خونین، شاید برای سال‌های سال تلخ‌ترین بردی باشد که فرانسوی‌ها تجربه کرده‌اند. عملیات‌های تروریستی نهایتاً با یک گروگان گیری، دخالت نیروهای امنیتی، کشته شدن عوامل تروریستی و آزد شدن گروگان‌هایی که هنوز زنده بودند، تمام شد تا شب کابوس بار فرانسه تمام شود. در همان ساعات ابتدایی پس از این اتفاق موج همدردی با فرانسوی‌ها تمام جهان را فرا گرفت و از شخصیت‌ها گرفته تا دولتمردان کشورهای مختلف در پیام‌های تلفنی، تصویری، مکتوب، توئیتری و... این جنایت را محکوم کردند. نورپردازی بناهای مختلف در سطح دنیا به رنگ پرچم فرانسه درآمد تا همه جهان عزادار مردمان فرانسوی باشند و تروریست‌ها را محکوم کنند و بگذریم از این حقیقت تلخ که در این میان فراموش می‌شود جان تمام کودکان سوری و لبنانی و عراقی و هیچ‌کس برای آن‌ها همدردی نمی‌کند. این اتفاق در ظاهر یک عملیات تروریستی بوده که داعش مسئولیت آن را بر عهده گرفته است، اما درباره پشت پرده آن گمانه‌زنی‌های بسیاری صورت گرفته است. از جمله اینکه این پشت پرده این اتفاق خود غربی‌ها بوده‌اند تا با ساختن 11 سپتامبر دیگری بهانه برای انجام اقداماتی فراتر از حمله‌های هوایی در سوریه پیدا کرده تا بتوانند بشار را از سوریه حذف کنند. تصویب قطعنامه‌ای بر ضد حکومت بشار بدون اشاره به داعش، آن هم در جو به وجود آمده به خاطر عملیات تروریستی داعش که در حال مبارزه با بشار است خود لطیفه‌ای تلخ است که می‌تواند شاهدی بر این مدعا باشد. در این باره و پیامدهای دقیق این اتفاق و اینکه چه کسانی پشت پرده چنین عملیاتی بودند، زمان قضاوت خواهد کرد، گرچه سناریو بسیار تکراری است. آنچه در این نوشته به آن خواهیم پرداخت، واکنش قشرهای مختلف در ایران به این حادثه است، از سیاستمدار گرفته تا مردم عادی و روزنامه‌نگار و مطبوعاتی. اگر در این زمان به آن می‌پردازیم بدین خاطر است که تب مرده باش و زنده باش های اولیه و شاید تا حدود بسیاری احساسی فروکش کرده باشد و بتوان چند سؤال منطقی و بدون حاشیه مطرح کرد و دغدغه‌هایی را به اشتراک گذاشت. ناراحت شدن از فاجعه پاریس و احساس همدردی کردن با قربانیان حادثه مسئله کاملاً اسلامی است و دل هر انسانی از اتفاق رخ داده در آن شب خونین به درد می‌آید، پس آنچه در ادامه می‌آید به‌طور حتم در نفی همدردی با قربانیان نیست. در ابتدا به عملکرد دولت‌مردان در این خصوص نگاهی بیندازیم؛ رئیس جمهور محترم در همان ساعات ابتدایی این اتفاق طی نامه‌ای از طرف ملت ایران با دولت و ملت فرانسه همدردی کرد و بعد از آن نامه‌ای برای محکومیت حادثه لبنان نوشت که البته 48 ساعت از آن می‌گذشت. از این مسئله که چرا نزد دولتمردان ما نیز به سبک و سیاق غربی‌ها فرانسه و مردمش مهم‌تر از لبنان و شیعیانش باشند که بگذریم، به متن پیام رئیس جمهور می‌رسیم. رئیس جمهور از طرف ملت ایران با دولت و ملت فرانسه همدردی نموده‌اند. سؤالی که پس از خواندن این پیام ذهن را مشغول می‌کند این است که مگر یکی از اصول دیپلماسی حرکت متوازن و هم سطح در قبال یکدیگر نیست؟ هم دردی با مردم پیامی بسیار خوب و به موقع بود، اما چرا ما باید با دولتی همدردی کنیم که سال‌های سال است اصلی‌ترین گروه تروریستی ضد نظام، دولت و مردم ما که سابقه هزاران ترور در ایران دارد را حمایت و به وی اجازه فعالیت آزادانه در فرانسه را  می‌دهد و مطمئن باشید که پس از این هم خواهد داد؟ فی‌الواقع آیا دیپلماسی صحیح و نه حتی مطابق با معیارهای اسلامی و جمهوری اسلامی بلکه مطابق با معیارهای عمومی دنیا، همدردی با چنین دولتی چنین را مجاز می‌داند؟ دولت فرانسه در کدام یک از مواردی که ایران قربانی تروریسم بوده است، از دهه 60 و انفجار دفتر حزب جمهوری گرفته تا همین اواخر ترور دانشمندان هسته‌ای کشور و شهدای مدافع حرم در کنار ما بوده که اکنون ما بخواهیم در کنار آن دولت باشیم؟ همدردی با مردم صحیح است و باید ذکر شود، اما همدردی با دولت فرانسه آن هم از طرف ملتی که بسیاری از جوانان خود را در عملیات‌های تروریستی گروهک منافقین ازدست‌داده است در کدام دیپلماسی قابل‌قبول است؟ رئیس جمهور می‌توانستند خطاب به اولاند به ملت فرانسه تسلیت بگویند و اینکه ملت ایران در کنار ملت فرانسه خواهد بود. به نظر می‌رسد تعیین و مشخص کردن ساز و کار برخورد مناسب و مهم‌تر از آن متناسب با دول غربی از جمله مواردی است که نیاز به بررسی و دقت عمل بیشتری دارد تا در آن گرفتار افراط و تفریط نشویم. در حوزه رسانه اطلاع‌رسانی فوری و پوشش اصل و حاشیه‌های این اتفاق به خوبی در رسانه‌های ایران انجام گرفت. از سایت‌های خبری تا روزنامه‌ها و اخبار صدا و سیما. در این میان برخی رسانه‌ها برای پوشش این اتفاق از تیترهایی استفاده کردند که نقش دولت فرانسه را در حمایت از داعش و تجهیز و قدرتمندتر کردن آن یادآور می‌شد. مسئله‌ای که به مذاق عده‌ای خوش نیامده و آن را توهین به ملت فرانسه دانستند. اینکه اروپا و دولت فرانسه بخواهند با فرار به جلو نقششان را در به وجود آمدن و یا حداقل قدرتمند شدن داعش فراموش کنند، طبیعی است، اما آیا ما نیز باید خود را به فراموشی بزنیم؟ یادآوری این نکته که دولت فرانسه اکنون دارد دست‌پخت خود را در چند سال جنگ افروزی در سوریه می‌چشد تیتری غیر انسانی به شمار می‌آید؟ هیچ‌کسی از اتفاقات فرانسه خوشحال نیست، اما چه زمانی برای تذکر این نکته که آنچه در فرانسه رخ داده است، تنها گوشه کوچکی از وضعیتی است که عراق و سوریه 5 سال است به خاطر قدرت‌طلبی غرب و عرب‌های هم‌پیمان آن با آن درگیرند، مناسب‌تر است؟ و نکته جالب‌تر اینجاست که کسانی که می‌گویند مگر همدردی هم دستورالعملی است که حتماً باید قبل از فرانسه با لبنان همدردی کرده باشیم، دیگران را به خاطر عدم همدردی با فرانسه شماتت می‌کنند؟ چنین تفسیری از تیترهای روزنامه‌ها درباره آن واقعه که کاملاً کژاندیشی است و خلاف واقع، اما حتی با فرض درست بودن چنین تفسیری چطور عده‌ای را به خاطر آنچه خود انجام می‌دهند، ملامت می‌کنند؟ اما در حوزه واکنش‌های مردمی حرف بسیار است و ظرفیت این نوشتار کم. لذا به طرح یک سؤال بسنده می‌کنیم: اولین قدم، جامعه‌شناسی مردمی است که حاضرند برای کشته‌شدگان فرانسوی جلو سفارت فرانسه شمع روشن کنند، اما سراغ مادران، همسران و کودک‌های چند روزه و چند ماهه مدافعان حرم را نمی‌گیرند و بر سردر منزل آن‌ها شمعی روشن نمی‌کنند. بحث بر سر انتقاد از این گروه نیست، فی‌الواقع چنین اتفاقی احتیاج به بررسی دقیق دارد که چه ریشه‌ها و دلایلی می‌تواند یک جماعتی را آن‌چنان از خود بیگانه و نسبت به دیگران مهربان کند؟ البته بررسی دقیق و جامعه شناسانه و نه دلایل دم‌دستی از این قبیل که سوگواری برای مردم لبنان و سوریه چون مسلمانند، داخلی به حساب می‌آید و برای اینکه نشان دهیم ما چقدر ضد تروریسم هستیم باید برای فرانسوی‌ها که مسلمان نیستند سوگواری کنیم. این دلایل بیش از کمک، مسئله را مضحک می‌کنند. دقت شود که سوگواری برای مردمان فرانسه هیچ اشکالی ندارد و کسی هم نمی‌تواند و حق ندارد اعتراض کند که چرا عده‌ای پشت درهای بسته سفارت فرانسه شمع روشن کرده‌اند، اما این سؤال که چرا این شمع‌ها نه قبل و نه بعد از این حادثه بر در خانه‌های شهدای مدافع حرم روشن نمی‌شود، جواب می‌طلبد. شاید نتوانیم اعتراض کنیم اما حق داریم که این رفتار و این تبعیض را بهت زده بنگریم.
کد خبر: ۷۷۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۳۰

رودکوف در منتهی الیه کوه حاتم یکی از دهها کوه با عظمت و استوار استان چهار فصل کهگیلویه و بویراحمد و استان دلاور خیز خوزستان می باشد..
کد خبر: ۷۷۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۷

متاسفانه ساختمان دانشگاه پیام نورشهرستان لنده که در دولت قبل کلنگ زنی و چند فاز آن به پایان رسیده بود همچنان به ورطه فراموشی سپرده شده است و فریادرسی نیست!!
کد خبر: ۷۶۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۴

پست گزت نوشت: اگر خود را جای ایران بگذاریم، به دلایل زیادی به آمریکا اعتماد نخواهیم کرد. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ وب سایت پیتسبورگ پست گزت در گزارشی نوشت: همیشه از منظر آمریکا به مسئله بی‌اعتمادی میان این کشور و ایران نگاه شده است. در صورتی که اگر به وقایع دهه‌های اخیر نگاهی بیندازیم، دلایل موجه بسیاری خواهیم یافت که به ایران نیز برای بی‌اعتمادی به آمریکا حق بدهیم. یافتن پاسخی برای پرسش‌های زیر، این مسئله را به درستی روشن می‌کند: •    کدام کشور مسئول سرنگونی نخستین دولت منتخب مردم ایران بود؟ •    کدام کشور از شکنجه و کشتار هزاران ایرانی به دست ساواک حمایت می‌کرد؟ •    کدام کشور مشوق صدام حسین برای حمله به ایران و کشتار نسلی از جوانان این کشور بود؟ •    کدام کشور حامی مالی صدام در جنگ با ایران بود و ارتش عراق را تجهیز می‌کرد؟ •    کدام کشور در مقابل استفاده صدام از سلاح شیمیایی برای نابودی نیروهای نظامی و مردم ایران سکوت کرد؟ •    کدام کشور هواپیمای مسافربری ایران را هنگام عبور از آب‌های این کشور هدف حمله قرار داد؟ پاسخ تمامی پرسش‌های بالا بی‌شک آمریکا است. برای لحظه‌ای مجسم کنید واکنش آمریکا در قبال هر یک از اقدامات بالا، در صورت انجام گرفتن آن از سوی ایران چه می‌بود. در سال 1953 (1332) نخست‌وزیر منتخب مردم ایران تهدید کرد نفت این کشور را ملی خواهد کرد؛ زیرا شرکت نفت ایران و انگلیس (نخستین شرکتی که نفت ایران را استخراج کرد) بهای کمی برای آن می‌پرداخت. زمانی که این شرکت انگلیسی برای مقابله با اقدام مذکور دولت ایران از آمریکا کمک خواست، آیزنهاور، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، از آژانس امنیت ملی این کشور (سیا) خواست دولت مصدق را در قالب یک کودتا برکنار کند. آمریکا آن زمان میان منافع انگلیس و دموکراسی، اولی را انتخاب کرد. درباره مسئله ساواک نیز آمریکا حمایت از هم‌پیمانش (شاه سابق) را به قیمت جان مردم ایران انتخاب کرد. پس از پیروزی انقلاب ایران، سیاستمداران آمریکایی مانند دیک چنی و دونالد رامسفلد که چشم طمع به منابع نفتی ایران و عراق داشتند، از تمرکز شیعیان در شهر نفت‌خیز بصره نگران بودند. بنابراین صدام را تشویق کردند به ایران حمله کند و در راه نابودی آن، از هیچ حمایت تجهیزاتی و مالی نیز دریغ نکردند. در زمان حمله عراق به ایران تجهیزات شیمیایی، سلاح کشتار جمعی محسوب نمی‌شد؛ اما به محض این که حادثه یازده سپتامبر به وقوع پیوست و صدام برای عربستان، متحد آمریکا در خاورمیانه و خانه 15 مهاجم از 19 تروریست حادثه یازده سپتامبر، مشکل‌ساز شد، استفاده از سلاح شیمیایی جنایت جنگی به حساب آمد. در خصوص حمله به هواپیمای مسافربری ایران نیز گفته می‌شود آمریکا 62 میلیون دلار غرامت به خانواده‌های 290 قربانی پرداخت کرد. اما اگر این حمله از سوی ایران انجام شده بود، واکنش آمریکا چه می‌بود؟ آیا آمریکا از کنار آن به سادگی می‌گذشت؟ متأسفانه آمریکایی‌ها به مسائل گذشته توجه کمی دارند و آن‌ها را متعلق به گذشته می‌دانند. اما آیا آن‌ها توقع دارند ایران نیز به همین سادگی تمام این مسائل را فراموش کند؟ یا این که تصور می‌کنند مردم ایران دچار فراموشی ملی هستند؟ در پایان این گزارش آمده است: تاکنون هیچ توافقی میان دو دشمن، دستاوردی 100 درصدی نداشته است ( نمونه آن، سرپیچی آمریکا از ده‌ها قراردادی است که تاکنون با مردم بومی این کشور بسته است). اما در صورتی که توافق میان دو دشمن دیرینه به درستی نظارت شود، دست‌کم می‌تواند عملی شود. پیمان منع آزمایش هسته‌ای، نمونه‌ای موفق از این دست توافق‌هاست.
کد خبر: ۷۶۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۰

در حالی که چند صباحی است از نامه نگاری چهار وزیر در کابینه روحانی به رئیس جمهور می گذرد، و از زمان رسانه ای شدن آن تا کنون بحث های فراوانی در خصوص آن شکل گرفته، امروز اکبر ترکان مشاور رئیس جمهور در یک اظهار نظر جالب و البته جنجالی اقدام به بازگو کردن انگیزه های چهار وزیر از این نامه نگاری کرده است.   به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از «تابناک»، نامه چهار وزیر به روحانی را بسیاری عامل مهم و اثرگذار در اتخاذ سیاست های جدید از سوی دولت روحانی برای خروج از رکود می دانند. تأثیر این نامه در تدوین بسته جدید اقتصادی دولت موضوعی است که از همان ابتدا مورد توجه کارشناسان قرار گرفت و با توجه به ساز و کارهای تدوین شده در این بسته، رنگ و بوی نامه چهار وزیر به روحانی به خوبی از لابلای سطور بسته جدید اقتصادی نمایان است. این نامه از سویی منجر به انتقاد شدید از سیاست های اقتصادی فعلی دولت شد و از دیگر سو، عمق شکاف در نظریه و عمل را در کابینه روحانی و حداقل در بخش اقتصادی آن به نمایش گذاشت؛ موضوعی که اکنون با گذشت زمان و محور قرار گرفتن بسته جدید سیاست های اقتصادی دولت، می رفت تا به فراموشی سپرده شود تا آن که اکبر ترکان، امروز بار دیگر خاطره نامه چهار وزیر را جنجالی زنده کرد. مشاور رئیس جمهور در مصاحبه ای با اقتصاد نیوز در اظهارنظری جالب، با اشاره به نامه اخیر چهار وزیر کار، صنعت، دفاع و اقتصاد به رئیس جمهور گفت: این وزرا هم‌اکنون از نوشتن و امضای چنین نامه‌ای پشیمان شده‌اند، چرا که در خواست نابجایی از رئیس جمهور داشتند. ترکان صراحتا بیان داشته که آن‌ها به دنبال رانت خوراک ارزان برای پتروشیمی بودند و هر یک به دلیلی این نامه را امضا کردند. انگیزه آقای طبیب‌نیا این بود که شاخص بورس بالا برود و تصور می‌کرد که اگر به پتروشیمی‌ها خوراک ارزان بدهند، سودشان بالا می‌رود و شاخص بهتری برای بورس به ارمغان می آورد؛ اما در این میان سؤال پیش می آید که انگیزه آقای دهقان، وزیر دفاع و آقای ربیعی، وزیر کار چه بود؟ 90 درصد پتروشیمی‌ها برای این دو وزارتخانه و تحت مدیریت این دو وزیر است. پس دوست دارند خوراک ارزان بگیرند. مگر چه کسی از پول مفت بدش می‌آید؟ همه خوش‌شان می آید. بنابراین آن‌ها با این انگیزه ها نامه را امضا کردند.ترکان در بخش دیگری در مورد انگیزه های وزیر صنعت نیز گفته است: وزیر صنعت قبلاً در پتروشیمی بوده است و مثل من که قبلاً جاهایی بوده ام و همیشه به آنجاهایی که بوده ام، علاقه دارم، ایشان هم تعلق خاطر به پتروشیمی‌ها داشته‌اند و دلشان می‌خواست که خوراک ارزانی گیر آنها بیاید. بنابراین همه این وزرا در این نامه به دنبال خوراک ارزان برای واحدهای پتروشیمی بودند و با این انگیزه نامه را امضا کردند. بعد هم همه‌شان پشیمان شدند چون به نظرم درخواست نابجایی داشتند. اظهارات اکبر ترکان در حالی است که پیش از این بسیاری از کارشناسان و اقتصاددانان در مورد دلایل و انگیزه های نامه نگاری 4 وزیر با روحانی و همچنین رسانه ای شدن آن اظهارات دیگری را به میان آورده بودند؛ نامه ای که بیش از همه وضعیت رکود در اقتصاد ایران را مد نظر قرار داده بود، ولی اکنون از سوی اکبر ترکان به گونه ای دیگر تفسیر شده و اتهامات عجیبی را در مورد 4 وزیر امضاکننده این نامه مطرح ساخته است. از سوی دیگر، این اظهارات ترکان در حالی است که به گفته علی طیب نیا، چندی بعد از این نامه نگاری روحانی دستور اکید داده است که بازار سرمایه و بخش واقعی اقتصاد به صورت جدی در هیأت دولت بررسی و سپس در صورت لزوم سیاست های لازم تهیه شود. وی سپس گفت که بعد از این دستور روحانی، در جلساتی با حضور سیف، نوبخت و مسعود نیلی بسته ای را تهیه کرده که در عین مهار تورم، مشکل رکود را هم در اقتصاد کشور حل می کند. گفته هایی که البته بیراه نبود و بعد از مدتی بسته سیاستی جدید محرک دولت برای اقتصاد ایران نشان داد که تمامی آنچه طیب نیا در مورد علل و عوامل نامه نگاری با رئیس جمهور و پیامدهای آن گفته است، رنگ واقعیت به خود گرفته. حال اکبر ترکان به شکلی عجیب و با طعنه های فراوان سعی کرده است، وجهه دیگری به این نامه ببخشد؛ موضوعی که خود به نظر نشان از اختلافات فاحش و چند دستگی عمیق در میان دولتیان دارد و به احتمالی بسیار قوی تر واکنش های فراوان از جمله از سوی چهار وزیر امضا کننده نامه را به دنبال خواهد داشت.
کد خبر: ۷۵۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۴

محرمی دیگر را گرامی می داریم چراکه دیگر بار که چندین قرن از غروب غریبانه عاشورا و كربلای ۶۱ هجری می‌گذرد، یاد رشادت، پایداری، عدالتخواهی، شهامت و شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، ابوالفضل العباس(ع) و هفتادو دو پایمرد صحرای کربلا دوباره در دل‌ها جان گرفته است. چون حماسه كربلا و واقعه ی عاشورا مهم‌ترین رخدادی بوده كه مظلومیت امام حسین(ع) و ددمنشی دشمنان اهل بیت را روایت می کند که شاید نظیر چنین حادثه ای در هیچ جای تاریخ اتفاق نیفتاده است. نام حسین(ع) با محرم پیوند خورده و جانفشانی او و یاران باوفایش به محرم، روح و حیات دمیده است. ماه محرم برای شیعیان و عاشقان حسین(ع) از آن سالهای دور تا به حال، ماه حزن و اندوه بوده است. آنان همه ساله به عشق امام حسین(ع) گرد هم می آیند، بر مظلومیتش اشک ماتم می ریزند و از چشمه زلال عنایتش سیراب می شوند ... الا... ای محرم! تو آن مظهر اثبات مظلومیت در زمانی هستی كه بر زاده زهرای اطهر، آن نوه ی پاك پیامبر، جگر پاره نبوت، حضرت امام حسین (ع) سالار شهیدان رحم نكردند و آن جنایت را بوجود آوردند كه تاریخ هرگز آنرا فراموش نخواهد كرد و تا آزادگی در جهان باقی است نام امام حسین (ع) بر سر زبانهاست كه برای آزادگی سر مباركش از بدن جدا شد تا تاریخ شهادت دهد كه او برای آزادگی و مقاومت در مقابل ظلم تا پای جان هستی خود را فدای دین جدش حضرت محمد (ص) نمود. الا... ای محرم! تو آن خشم خونین خلق خدایی که از حنجر سرخ و پاک شهیدان برون زد. تو بغض گلوی تمام ستمدیدگانی که در کربلا، نیمروزی به یکباره ترکید. تو خون دل و دیده روزگاری که با خنجر کینه توز ستم، بر زمین ریخت. تو خون خدایی که با خاک آمیخت. تو شبرنگ سرخی، که در سال های سیاهی درخشید. الا... ای محرم! تو خشم گره خورده سالیانی، تو آتشفشانی، تو بر ظلم دشمن گواهی. تو بر شور ایمان پاکان نشانی. تو هفتاد آیه، تو هفتاد سوره، تو هفتاد رمز حیاتی، تو پیغام فریاد سرخ زمانی. تو موجی ز دریای عصیان و خشمی که افتان و خیزان رسیده است بر ساحل روزگاران. الا... ای محرم! تو فجری، تو نصری، تویی "لیلة القدر مردم، تو رعدی، تو برقی، تو طوفان طفی، تویی غرش تندر کوهساران!الا... ای محرم! تو یادآور عشق و خون و حماسه. تو دانشگه بی نظیر جهاد و شهادت. تویی مظهر "ثار" و "ایثار" یاران.الا... ای محرم! به هنگام و هنگامه ی هجرت کاروان شهیدان. تو آن راهبان روانبخش و مهمان نوازی که در پای ره پوی آزادگان لاله ارغوان می فشانی. الا... ای محرم! به چشم و دل قهرمانان و آزاد مردان که همواره بر ضد بیداد، قامت کشیدند و در صفحه سرخ تاریخ، زیباترین نقش جاوید را آفریدند. تو آن آشنای کهن یاد و دشمن ستیزی که همواره در یادشانی. \الا... ای محرم! تو آن کیمیای دگرگونه سازی که مرگ حیات آفرین را، به نام "شهادت" به اکسیر عشقی که در التهاب سرانگشت سحر آفرینت نهفته است، چو شهدی مصفا و شیرین به کام پذیرندگان می چشانی! عالم همه قطره اند و دریــاست حسینمردم همه بنده اند و مــولاست حسینترسم که شفـاعت کند از قــاتل خویشاز بس که محبت دارد و آقاست حسین نهضت کربلا آیینه‌ای است زلال که دست روزگاران هرگز نتوانسته غبار فراموشی و تحریف بر سیمای آن بنشاند و از شهادت سبط رسول اکرم (ص) در دل‌های مومنان شعله‌ای فروزان است که هرگز خاموش نخواهد شد. سینه‌های عاشقان این فرهنگ مشعلی است که این آتش را در مسیر خود روشن نگاه داشته و در این راه گوی سبقت را از آفتاب سوزان ربوده‌اند. بانگ عزای حسینی برای همیشه از حنجره‌هایی که با منبع جوشان عاشورا الفتی داشته بیرون تراویده و طنین آن هم‌اکنون در همه آفاق و انفس پیچیده است. اینک محرم است و هر سال برای ما جلوه ای تازه دارد اشکها جاری است، ضجه ها پرده گوشها را می نوازد و همه سیاه پوش و محزون گشته اند. پرچم سیاه بر درخانه ها و حسینیه ها و مساجد بر افراشته شده اند! چرا؟ پاسی از شب را در تکایا بسر میبریم، وعاظ و خطبا و سخنوران از مردی (که مروت و آزادگی او نه زبانزد مسلمانان بلکه عامه مردم است) سخن میگویند. همه ی آزاد مردان جهان او را می ستایند و همه شیفتگان عالم در عظمت او متحیرند. راستی خدایش چقدر عزیزش میدارد؟ دوست داشتن او را، محبت به او را، گریه کردن به او را، الگو قرار دادن او را در زندگی؟! او کیست؟ چگونه زیست؟ چگونه سخن گفت؟ چگونه جانش را در راه معشوق نثار کرد؟ او فقط رضای خدا را جست و جان خویش و اهل بیت خویش و اصحاب خویش را با خداوند معامله نمود. تحمل تشنگی و رنجهای عاشورا و اسارت اهل بیت او برای رضای رب العالمین بود تا مکتب و دینش زنده بماند تا جامعه گرفتار در ظلم آزاد گردد. او خواست مسلمانانی که پیامبر و علی و فاطمه را فراموش کرده بودند دوباره برگرداند، او میخواست مردم اسیر و برده دنیا و خواهشهای نفسانی خویش نشوند، او یاد و خاطره معاد را زنده گردانید، او میخواست مکتب توحیدی لا الله الا الله باقی بماند، او میخواست بیت المال مسلمانان که در دست جنایتکاران افتاده بود و همه حیف و میل میشد به مسلمین بازگرداند، او میخواست دوباره قرآن همراه با فهم حقایق تلاوت گردد، او میخواست به انسانهای جهان بفهماند که دیندار واقعی باشند و هیچگاه در مقابل ظلم ستمگران سکوت نکنند و تنها در سایه ی آگاهی از دنیا و همنوعان خود بندگی خداوند را شایسته خویش بدانند.   و اینک محبت حسین(ع) ما را برآن داشت که در عزایش جامه سیاه بپوشیم و با قلبی محزون بر سر و سینه بزنیم. برای همین محرم را آرزو می کردیم و خدا را شاکریم که زنده ایم و تاسوعا و عاشورای دیگری را درک میکنیم اینقدر اشک میریزیم که اگر مقدور باشد، بجای اشک خون بگرییم! تا دوستیمان و شیعه بودنمان را ابراز کنیم تا شاید قابلیت پیدا کنیم که با سیره و خلق وخوی او زندگیمان را رنگ الهی ببخشیم. باشد که چگونه زیستن، چگونه مردن، و آزادگی را از او بیاموزیم. چرا که شناخت هدف و سرلوحه قرار دادن آرمان های امام حسین(ع) سرآغاز درک آزادی و آزاد اندیشی است ... درس آزادی بدنیا داد رفتار حسینبذر همت در جهان افشاند افکار حسینجان خود را در ره صدق و صفا از دست دادزین سبب تا حشر باشد گرم بازار حسینبا قیام خویش بر اهل جهان معلوم کردتابع اهل ستم گشتن بود عار حسینزندگی ناچیز باشد در ره اندیشه هاباشد این گفتار شیرین و گهر بار حسینمرگ با عزت زعیش در مذلت بهتر استنغمه ای می باشد از لعل گهر بار حسین فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی بر آزادگان عالم و عاشقان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) تسلیت باد.
کد خبر: ۷۵۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۱

رسانه‌‌ای کردن خدمات یکی از فرمایشات بنیانگذار جمهوری اسلامی بود که فرمودند؛‌ خدمات و کارهایی که انجام می‌دهید را برای مردم بازگو کنید تا عده‌ای نااهل نگویند انقلاب کاری برای مردم انجام نداده است
کد خبر: ۷۳۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۶

رئیس شورای اداری چاروسا گفت: چاروسا نیازمند یک ورزشگاه با امکانات اولیه است.پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به گزارش خبرنگار فارس از چاروسا، حیات پرواز عصر امروز در جمع خبرنگاران اظهار داشت: توسعه فضاهای ورزشی به منظور جذب جوانان و توجه به مشکلات جوانان باید از اولویت‌های اصلی دستگاه‌های اجرایی مربوطه باشد. رئیس شورای اداری چاروسا تاکید کرد: منطقه چاروسا و شهر قلعه‌رئیسی با داشتن جمعیتی بیش از 24 هزار نفر هنوز فاقد یک ورزشگاه با امکانات اولیه است. وی افزود: سال‌های سال است که از کلنگ‌زنی ورزشگاه قلعه‌رئیسی می‌گذرد این در حالی است که جوانان این شهر مجبور هستند برای مسابقات فوتبال و برنامه‌های ورزشی به شهر دهدشت و زمین‌های خاکی اطراف این شهر مراجعه کنند. پرواز با بیان اینکه یک تیم از قلعه رئیسی به لیگ استان راه یافت این شهر متاسفانه ورزشگاه ندارند بیان کرد: در این شهر جوانان زیادی هستند که علاقه فراوانی به ورزش پرطرفدار فوتبال دارند و این استعدادها بدون وجود زیرساخت‌ها به فراموشی سپرده می‌شوند. رئیس شورای اداری چاروسا یادآور شد: مشکلاتی که ورزشگاه قلعه رئیسی دارد دغدغه بسیاری از جوانان این شهر است وی با بیان اینکه زمین این ورزشگاه از طرف خود مردم قلعه‌رئیسی به صورت رایگان به ورزش و جوانان اهدا شده، افزود: متاسفانه از سال 82 که کلنگ این ورزشگاه به زمین زده شد با کارهای بسیار کمی که انجام دادند آن را رها کردند. پرواز خواستار برطرف شدن مشکلات ورزشگاه در این منطقه شد و خاطر نشان کرد: یک شهر 24هزارنفری نیازمند یک ورزشگاه است و باید مسئولان ورزش استان جوابگوی این حق آنها باشند.
کد خبر: ۷۱۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۷

اصحاب رسانه شهرستان لنده به مناسبت سالروز ورود آزادگان سربلند به کشور با فرماندار آزاده شهرستان دیدار کردند
کد خبر: ۷۰۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۷

مذاکرات هسته ای فراتر از ظاهر دیپلماتیک آن ، یک کارزار سخت سیاسی و راهبردی است.دوستان و دشمنان در اطراف این مذاکرات دارای نقش های خاص خود هستند
کد خبر: ۶۷۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۷

فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح گفت: ‫پیکرهای پاک ۱۷۵ شهید غواص عملیات کربلای ۴ که در روزهای اخیر به کشور منتقل شده اند ، همزمان با سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) تشییع خواهد شد. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com) ، فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح گفت : باید مظلومیت شهدای غواص که با دستان بسته به شهادت رسیده اند، همه جا منتشر شود . سردار سید محمد باقرزاده افزود : نحوه کشف پیکر ۱۷۵ شهید غواص عملیات کربلای ۴ که در منطقه ابوفلوس کشف شده اند، افزود: مظلومیت شهدا و سند جنایت بعثی ها به فراموشی سپرده شده و به جای آن مباحثی مطرح می شود که اهمیتی ندارد . ‫ باقرزاده گفت : باید تلاش رژیم بعثی در جنگ تحمیلی و همچنین شرکای آنها در حمله به کشورمان همواره بحث و بررسی شود.
کد خبر: ۶۶۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۵

در واپسین روزهای سال ۹۳ پس از انتشار اخبار بازگشت محسن رضایی به سپاه پاسداران توجهات زیادی از طریق رسانه‌ها، اظهار نظر‌ها و شبکه‌های اجتماعی به این مسأله جلب شد که این درخواست محسن رضایی از رهبری و پذیرش سریع آن و فعال شدن پرونده محسن رضایی در زمره پاسداران انقلاب اسلامی چه مفهوم و پیامی دارد تقریبا حدود ۱۸ سال از خروج رضایی از سپاه می‌گذرد پس چرا حالا پس از این همه مدت چنین اتفاقی می‌افتد؟ سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: امیرعلی امیری در یادداشتی در «تابناک» در پاسخ به این پرسش‌ها نوشت: چنین اتفاقی زمانی می‌افتد که پاسداران انقلاب، شاگردان سابق محسن رضایی که کشف و رشد آن‌ها توسط وی در سپاه و جنگ از خصوصیات بارز وی توسط رهبر انقلاب برشمرده می‌شود (در یکی دو سال گذشته و همین اواخر سال ۹۳ مقام معظم رهبری در دو دیدار جداگانه یکی با فرماندهان ارشد ستاد کل نیروهای مسلح و یکی در ملاقات سر لشکر رحیم صفوی اشاره می‌کنند به اینکه این هنر آقای رضایی در شناسایی انسان‌ها و میدان دادن به آن‌ها و...) به عنوان مستشاران طراز اول دفاعی و امنیتی در منطقه خاورمیانه نقش اول را ایفا می‌کنند و پس از بحران لبنان، فلسطین، سوریه، عراق و افغانستان منطقه آبستن حوادث یمن و تجاوز آل سعود به این کشور تا حدودی علوی است محسن رضایی مجددا به جمع پاسداران که البته هرگز هم در طول این ۱۸ سال با وجود همهٔ بی‌مهری‌ها از جمع آن‌ها جدا نبود بر می‌گردد. در همهٔ این ۱۸ سال به یاد دارم که هر ماه رمضان همهٔ فرماندهان دفاع مقدس مراسم افطار با صفا و صمیمیتی را در منزل محسن رضایی داشته و دارند و او میزبان همرزمان خود است و همه حتی آن‌ها که گا‌ها زبان به تخریب محسن رضایی در فضای سیاسی می‌گشایند حضور می‌یابند و همچون استادی او را در حلقه خود می‌گیرند آری او هرگز با پاسداری فاصله نداشته است با این همه این سؤال و عاقبت این کار و انجام آن در این ایام مرتب مطرح می‌شود. لذا بنده هم که افتخار دارم چند صباحی یک بار در جلسه‌ای و یا مشورتی با آقا محسن ملاقاتی داشته باشم، از طرف دوستان مختلفی مورد سؤال واقع شده‌ام که آیا معلوم است آقا محسن می‌خواهد چکار کند؟ حالا برای چی برگشتند به سپاه؟ با فعالیت‌های سیاسی و انتخاباتی و غیره چه می‌خواهد بکند؟ شایعه اینکه او قرار است رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بشود درست است یا نه؟ و... . فکر کردم با انتشار این سطور پاسخی به همهٔ این سؤال‌ها شاید بشود داد لذا به این سبب دست به قلم شدم دیدم برای بررسی این موضوع باید کمی به عقب برگشت نه کمی بلکه حدود ۳۵ سال باید به عقب برگشت تازه سال ۵۷ است و امام چند روزی است به کشور مراجعت کرده‌اند محسن رضایی در مدرسه رفاه با محمد بروجردی ملاقاتی دارند محسن رضایی لیدر گروه منصورون و بروجردی از لیدرهای گروه صف می‌باشد مبارزینی که در سال‌های آخر رژیم شاهنشاهی مبارزه فرهنگی و مسلحانه در کشور دارند و مدت‌ها است راه‌شان را از گروه مجاهدین خلق بدلیل بدلیل انحرافات اعتقادی آن‌ها جدا کرده‌اند و تحت هدایت روحانیت اصیل و مبارز شیعه و پیروی از خط امام (ره) به مبارزه مشغول هستند مهم‌ترین مسأله آن روز حفاظت از جان امام به عنوان قلب تپنده انقلاب است حکومت در دست بختیار و ازتش شاهنشاهی است حکومت نظامی برقرار است مردم مسلح نیستند مبارزه مسالمت آمیز و با دست خالی در برابر تفنگ و تانک‌های آرایش گرفته در خیابان‌ها جریان دارد و در این چنین وضعیتی رهبر انقلاب در وسط کانون بحران یعنی تهران در مدرسه‌ای مستقر شده و در حال هدایت انقلابش و امتش می‌باشد. تصور حفاظت از چنین شخصیتی و این چنین محل استقراری در آن شرایط زمانی چه حسی دارد نمی‌دانم بالاخره محسن رضایی و بروجردی تقسیم کار می‌کنند که حلقه اول حفاظت مسلحانه از مدرسه رفاه بعهده بروجردی و حلقه دوم را محسن رضایی ساماندهی کند همانطور که می‌دانید زیاد طول نمی‌کشد بساط حکومت پهلوی و دولت بختیار برچیده می‌شود و انقلاب پیروز می‌شود محسن رضایی می‌گوید مجاهدین خلق (منافقین) از چند سالی قبل از پیروزی که از سیر مبارزه امام و روحانیت فاصله گرفته و با مبارزینی در زندانهای رژیم اختلاف داشتند عنوان مجاهدین را برای خود مصادره کرده و در اثنای مبارزات سال ۵۷ هم هوادران آن‌ها با همین آرم و عنوان در راهپیمایی‌ها و تظاهرات شرکت می‌کردند و قصد داشتند که خود را نیروهای پیشگام انقلاب معرفی می‌کنند و سعی داشتند نقش سایر مبارزین و گروه‌ها را که به دلائل امنیتی کمتر تابلو آن‌ها معرفی شده بود راتحت الشعاع قرار دهند. برای خنثی کردن این توطئه وبا توجه به مسلح بودن منافقین، محسن رضایی مبتکر تشکیل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با ادغام هفت گروه مبارز مسلح شامل منصورون، صف، موحدین و... می‌شود و با تشکیل این سازمان راه فریبکاری منافقین (مجاهدین خلق) را تاحدود زیادی سد می‌کند وبه همین دلیل هم درگیری‌هایی بین این دو سازمان در آن ایام رخ می‌دهد. در هر صورت محسن رضایی دومین مأموریت و مسئولیت خود را دریکی دو ماهه ابتدای پیروزی انقلاب با موفقیت پشت سر می‌گذارد در اردیبهشت ۵۸ شهید مطهری و کمی قبل از آن و در پی بروز مسائل کردستان سپهبد قرنی توسط گروه فرقان ترور می‌شود. برادر محسن می‌گوید: من حس کردم که با این خلأ اطلاعاتی و نبود یک سازمان اطلاعاتی در کشور که با پیروزی انقلاب به وجود آمده و سلاح زیادی که سازمان یافته و نیافته در دست پس مانده‌های رژیم سابق و گروه‌های چریکی کمونیست و منحرف و منافق که با انقلاب میانه خوبی ندارند امنیت کشور دچار خطر جدی خواهد شد لذا احساس وظیفه کردم مهم‌ترین وظیفه‌ای که برای حفاظت از انقلاب اسلامی بر دوشم است تشکیل و سازماندهی اطلاعات کشور است و لذا با یک اتاق کوچک در ستاد مرکزی سپاه شروع کردم نه اینکه فکر کنید مرکزیتی در کشور به محسن رضایی حکم مسئولیت داده که شما برو اطلاعات درست کن، نه او خودش به این نتیجه می‌رسد و شروع می‌کند و البته همه مسئولین را توجیه می‌کند و با سرعت این سازمان را در سراسر کشور و در بستر سپاه پاسداران سازماندهی می‌کند. یادم است وقتی سال۵۸فرمانده سپاه یکی از شهرستانهای استان فارس بودم از فرماندهان خواسته شده بود فردی در حد نفر دوم سپاه برای مسئولیت واحد اطلاعات تعیین شود وبا هدایت مستقیم از مرکز این واحد‌ها شروع به انجام فعالیت‌های اطلاعاتی کردند وبخصوص در شناسایی گروه‌های مسلحی که محسن رضایی پیش بینی می‌کرد عن قریب مسلحانه مقابل انقلاب خواهند ایستاد کار بزرگی انجام دادند به نحوی که وقتی در خرداد سال۶۰ منافقین اعلام جنگ مسلحانه کردند اکثر مراکز و مخفیگاه‌ها وانبارهای سلاح و مهمات آن‌ها ورفت وآمد ومقر رهبران آن‌ها برای اطلاعات سپاه شناسایی شده بود ودره‌مان روزهای اول ضربات سهمگینی از اطلاعات سپاه به فرماندهی محسن رضایی دریافت کردند و موج خشونت و ناامنی که در نقشه آن‌ها برای روزهای اول شروع جنگ مسلحانه طراحی شده بود به کلی با شکست مواجه و آن‌ها را مجبور به عقب نشینی و ادامه کار مخفی نمود. محسن رضایی از زمان شروع به کار در سپاه و پی ریزی تشکیلات اطلاعاتی سپاه از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که خود از بنیان‌گذاران آن بود کناره‌گیری کرد، حتی قبل از اعلام ممنوعیت فعالیت پاسداران در سازمان‌ها و احزاب سیاسی توسط امام در این مدت محسن رضایی ۲۶ ساله مسئول ستاد خنثی سازی کودتاهای نظامی پس مانده‌های رژیم شاه برای سرنگونی انقلاب هم بود وشخصا درهدایت عملیات خنثی سازی کودتای نوژه شرکت داشت. اقدامات گروه‌های مسلح البته فقط به منافقین محدود نمی‌شد قبل از آن در اکثر نقاط مرزی کشور گروهک‌هایی که اکثرا مارکسیست بودند با سوء استفاده از پتانسیل‌های قومیتی تحت عناوین خلق کرد درکردستان، خلق عرب در خوزستان، خلق بلوچ در بلوچستان، خلق ترکمن در گلستان، خلق مسلمان در آذربایجان ندای تجزیه وجدایی طلبی سر می‌دادند و سازمان اطلاعاتی سپاه تنها سازمان آماده و محوری برای مبارزه وکنترل آن‌ها بود. این یکی از کارهایی بود که محسن رضایی در آن مقطع انتخاب کرد شروع کرد و به انجام رساند و یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های ابتدای انقلاب اسلامی را با هشیاری پیگیری و در خنثی‌سازی آن موفق بود. حالا جنگ هم یک سالی بود که شروع شده بود، محسن رضایی عضو شورایعالی سپاه و مسئول واحد اطلاعات سپاه است واحد اطلاعات عملیات را در قرارگاه عملیات سپاه در خوزستان را هم راه‌اندازی کرده وحسن باقری را برای مسئولیت آنجا تعیین نموده است. درگیری‌های امنیتی که بسیار هم اهمیت داشت و انسجام و امنیت داخلی را تهدید می‌کرد بیشتر ذهن محسن رضایی را مشغول کرده و از طرفی نگرانی اوضاع جنگ هم هست البته میانه خوبی که با بنی صدر به عنوان جانشین فرماندهی کل قوا ندارد باعث می‌شود خیلی هم در صحنه نبرد نتواند ایفای نقش بیشتری کند ۹ ماهی از جنگ گذشته که سقوط بنی صدر و فرار او از کشور صورت می‌گیرد و درست در همین روز‌ها منافقین اعلام جنگ مسلحانه می‌کنند و رسالت مقابله سازمان اطلاعاتی تشکیل شده توسط محسن رضایی به اوج خود می‌رسد؛ لذا پس از رفتن بنی صدر دو سه ماهی این درگیری‌ها تمام وقت او را می‌گیرد در شهریور سال۶۰ باز محسن رضایی فکر دیگری به سرش می‌زند راه اصلی مبارزه برای برقراری امنیت در کشور و دفع تجاوز چیست او برای به عهده گرفتی فرماندهی کل سپاه اعلام آمادگی می‌کند و در پاسخ امام (ره) که در این صورت مسئولیت مهم اطلاعات کشور چه می‌شود می‌گوید تأمین امنیت با پیروزی در جنگ بهتر تأمین می‌شود و او به عنوان فرمانده سپاه اطلاعات را هم هدایت خواهد کرد اینک او در ۲۷ سالگی با حکم امام فرمانده کل سپاه و راهی مناطق جنگی می‌شود جنگ پس از سال‌ها ی اول انقلاب که بحران امنیتی کشور را تهدید می‌کرد دومین بحران بزرگ کشور بود که از طریق دشمن خارجی به کشور تحمیل شده بود که محسن رضایی رسالت خود را عبور کشور از هر بحرانی که پیش رو داشت می‌دانست شکست‌های استراتژی و تاکتیک‌های جنگی بنی صدر هم باعث زمین گیر شدن جنگ شده و آینده کشور و وضعیت مناطق اشغال شده در هاله‌ای از ابهام است سر‌لشکر رشید، جانشین ستاد کل نیروهای مسلح می‌گوید فرماندهان قبلی سپاه می‌آمدند در قرارگاه چند روزی بودند و می‌رفتند و قرار می‌شد پشتیبانی‌هایی از مراکز سپاه که در جنگ در‌گیر بودند، داشته باشند که بیشتر هم پس از بازگشت به فراموشی سپرده می‌شد حالا محسن رضایی آمده بود من و رحیم صفوی، حسن باقری و... باز هم منتظر چنین رفتاری بودیم ولی او طور دیگری آمده بود او آمده بود که بماند و بجنگد بعد‌ها یاد این داستان افتادم که زمانی نادرشاه در جنگ با افغان‌ها متوجه هنر‌نمایی جنگجویی می‌شود که بسیار خوب می‌جنگد در جایی با او مواجه می‌شود و می‌گوید، پس تو زمان حمله افغان‌ها کجا بودی که جلوی آن‌ها را بگیری آن جنگجو می‌گوید، من بودم ولی نادر نبود قبل از آمدن محسن رضایی من بودم آقا رحیم بود، حسن باقری، عزیز جعفری بود، همت بود، متوسلیان بود، باکری بود، بقایی بود و بقیه ولی محسن رضایی نبود. در عملیات حصر آبادان برای سازماندهی و فراهم کردن دو گردان نیرو مستأصل بودیم محسن رضایی آمده بود می‌گفت عملیات طریق القدس بزودی باید با چند تیپ نیروی سپاه انجام شود می‌گفتیم یا او نمی‌داند تیپ چیست و یا نمی‌داند عملیات چگونه است از کجا چند تیپ باید بیاید فراموش نکنیم حتی قبل از فرمانده شدن محسن رضایی فرمان بسیج و ارتش بیست میلیونی هم صادر شده بود و بنی صدر برای آن فرمانده تعیین کرده بود یعنی بسیج هم بود محسن رضایی می‌گفت هر عملیاتی که انجام می‌شود با زمان کوتاهی بعد از آن و با استعدادی سه برابر باید عملیات بعدی انجام شود و برای این طرح ریزی عملیات می‌کرد سلسله عملیاتهای کربلا را طرح ریزی کرد او پیگیری کرد تا شهید صیاد شیرازی هم فرمانده نیروی زمینی ارتش شود و در کنار سپاه و کنار محسن رضایی سپاه و ارتش را یک لشکر واحد کردند و در کمتر از یکسال از پاییز ۶۰تا خرداد ۶۱ تدابیر جنگی و عملیاتی محسن رضایی و فرماندهی منحصر به فرد وی ماشین جنگی عراق را چنان دچار انهدام نمود که فریاد مذاکره از کاخ صدام بلند شد یادم است محسن رضایی می‌گفت این مذاکره پیشنهادی صدام مثل جنگ تحمیلی است و نباید زیر بار آن رفت در ۳ خرداد ۶۱ خرمشهر آزاد شد. محسن رضایی حالا در جنگ ژنرال‌هایی تربیت کرده بود که هر کدام به تنهایی قادر بودند و هستند که هدایت نیروهای نظامی و دفاعی چندکشور را بعهده بگیرند در همین مقطع از جنگ است که او متوسلیان و لشکر۲۷ را راهی لبنان می‌کند که مرزهای دفاعی جمهوری اسلامی را خارج از سرزمین اصلی دنبال کند اینک آثار آن حضور در لبنان فریاد بلند افتخار و عزت اسلام است. محسن رضایی بحران جنگ را به کنترل در‌می‌آورد و تا سال‌ها ارتش عراق و دنیای غرب و شرق پشت سر او را زمین‌گیر می‌کند و در ‌‌‌نهایت ایران پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را به صدام تحمیل می‌کند. تاریخ شاهد است ‌با پذیرش قطعنامه توسط جمهوری اسلامی عراق قطعنامه را نپذیرفت بلکه در غرب از طریق منافقین و جنوب ارتش عراق مجددا حملات خود را برای اشغال کشور شروع کرد ولی با شکست مفتضحانه مجبور به پذیرش قطعنامه گردید وصدام روی از مرزهای شرقی برگرداند و به سمت کویت وعربستان نشانه رفت این کار سوم محسن رضایی بود. حالا جنگ تمام شده رهبری انقلاب تغییر یافته در اولین قدم به عنوان فرمانده کل سپاه نیرومند‌ترین ارتش خاورمیانه با رهبری آیت الله خامنه‌ای بیعت می‌کند وبا حکم ایشان که تکمیل حکم امام در تشکیل نیروهای سه گانه سپاه است سپاه را به پنج نیروی زمینی، هوایی و دریایی مقاومت بسیج وقدس مجهز می‌کند وبا تشکیل قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء برای کمک به بازسازی کشور از جنگ خارج شده کمر همت را محکم می‌کند برادر محسن رضایی آماده‌ترین ولایق‌ترین فرد بود که در آن برهه رسالت عبور از بحران سازندگی و رونق اقتصادی کشور را به عهده بگیرد، ولی این مسئولیت به وی داده نشد و در ‌۸سال دولت سازندگی با موانع بسیاری که بر سر راهش بود تمام تلاشش را برای به کار گرفتن انرژی ذخیره شده دفاع وجنگ در کشور را کرد و موفقیتهای بزرگی نیز رقم خورد حالا سال ۷۶است ۸ سال از پایان جنگ می‌گذرد محسن رضایی در این سال‌ها پیش بینی می‌کند که بحران پیش روی انقلاب چیست او در‌می‌یابد که اقتصاد و مدیریت بحران پیش روی ماست تحصیلاتش در مقطع دکترای اقتصاد را تکمیل می‌کند او خود را آماده ایفای نقش در این صحنه به رهبری انقلاب عرضه می‌کند. پس از کش وقوس‌هایی در سمت دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از رهبری حکم می‌گیرد و شروع به کار می‌کند حکم مسئولیت وی یکی از احکام تاریخی است که رهبری به این مشروحی صادر کرده‌اند. خود رئیس کمیسیون اقتصادی مجمع می‌شود چشم انداز سیاستهای کلان اقتصادی، اصل۴۴ اقتصاد مقاومتی و.... تلاش‌های او در سالهایی است که سال‌های بد اقتصادی است در سال۸۴ کاندیدای ریاست جمهوری می‌شود در روزهای پایانی کناره گیری می‌کند تلاش می‌کند به دولت نهم نزدیک شود وهمکاری کند اما رئیس دولت نهم درکی از کشورداری و اقتصاد ندارد ودرسال ۸۸ محسن رضایی باز کاندیدا می‌شود وهشدار می‌دهد که ادامه ریاست جمهوری احمدی‌نژاد رفتن به پرتگاه است ولی شرایط غبارآلود رقابت‌های سیاسی سال۸۸ منجر به عدم موفقیت وی می‌شود ومحسن رضایی در طول دولت دهم با زهم برای کمک به دولت از هیچ اقدامی دریغ نمی‌کند اما رئیس دولت راه دیگری را درپیش گرفته اگر محسن رضایی دنبال کنترل بحران است او دنبال بحران آفرینی است و این دو راه به هم نمی‌رسند تا سال ۹۲، حرف‌های محسن رضایی در انتخابات سال ۹۲بهتر شنیده می‌شود، مردم او را صاحب سبک وبرنامه می‌دانند اقبال خوبی به سمت او می‌شود. محسن رضایی در دومین دور کاندیداتوری خود وبا عبور افتخار آمیز از غائله فتنه سال ۸۸ با ۴میلیون رأی و نفر اول شدن در چند استان کشور با محدودیت شدید امکانات توانسته بود پیام خود را به گوش مردم برساند. اکنون سال۹۳ است محسن رضایی طی نامه‌هایی به سید حسن نصرالله، رهبر انصارالله یمن برخی حرف‌ها و تجربیاتش را با آن‌ها بازگو می‌کند اینک انقلاب اسلامی درگیر یک فرایند دفاعی امنیتی منطقه‌ای در خاورمیانه است اینک هدایت مدافعین اسلام و نیروهای مقاومت ضد صهیونیستی درجبهه‌های مختلف غرب آسیا بر دوش پاسدارانی از نسل شاگردان محسن رضایی است، امروز برگ برنده ایران در منطقه در این جبهه رقم می‌خورد باز هم می‌پرسید چرا محسن رضایی برگشته است به پاسداری و سپاه او باز انجام تکلیفش را در این راه یافته است تایید و موافقت رهبری با پیشنهاد او برای برگشت به سپاه مهر تأییدی است بر صحت این تصمیم و او در راهی قدم می‌گذارد که با آن غریبه نیست. او سازماندهی نیروهای مدافع انقلاب در خارج از سرزمین اصلی جمهوری اسلامی را از سال ۶۱ در بیروت پایه گذاری کرده است و هم اینک می‌گوید سرباز رهبری و ملت هستم. درود بر غیرتت آقا محسن که با همهٔ این اوصاف، باز هم هنوز درست و حسابی تو را نمی‌شناسیم. همیشه چند گامی جلو‌تر حرکت می‌کردی و می‌کنی و کسی نمی‌تواند باور کند نیروهای اسلام در عراق و لبنان و فلسطین و سوریه و یمن جهاد می‌کنند و محسن رضایی خارج از گود است؛ خدا یار و نگهدارت باشد برادر محسن.
کد خبر: ۶۲۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۳۱

روزنامه "فایننشال تایمز" با انتشار گزارشی به امید دوستداران خودرو در ایران و فعالان صنعت خودروسازی در کشور به توافق نهایی هسته‌ای، لغو تحریم‌ها و پیامدهای مثبت آن برای این صنعت و رهایی از تبعات تحریمی سال‌های گذشته اشاره کرده است. به گزارش تابناک، فایننشال تایمز با اشاره به پایین‌بودن کیفیت خودروهای ساخت داخل ایران و تبعات تحریم‌ها بر آن، می نویسد:"عراقی ها جوکی دارند که در آن می گویند پراید ایرانی از داعش برای ما خطرناک‌تر است. اشاره آنان به ناامنی این محصول ساخته شده توسط شرکت سایپا است که بیش از 40 درصد از فضای جاده‌های ایران را اشغال کرده است. سال گذشته آقای مومنی معاون پلیس ملی ایران اعلام کرد که پراید باعث ایجاد خسارات‌های جاده ای فراوانی شده است. با این حال، بسیاری از ایرانیان امیدوارند که لغو تحریم‌های وضع شده علیه ایران سبب شود تا این جوک به فراموشی سپرده شود." منبع: تابناک
کد خبر: ۶۲۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۹