پایگاه خبری آوای رودکوف-فتاح بدری:با نزدیک شدن به اردیبهشت سال 1396 شاهد نمایان شدن افراد، لیست
ها، فعالیت طوایف و گروه ها خواهیم بود که هرکدام سعی دارند تا خود را به
ساختمان شورای اسلامی و شهرداری شهر برسانند تا در مدیریت شهری آینده سهم
داشته باشند.
بر همین اساس نامزدهای انتخاباتی شوراهای شهر و روستا
مدتهاست که حضور خود را در جلسات مختلف و رسانه ها و شبکه های مجازی پررنگ
نموده و اینک با مراجعه به فرمانداری شهرستان ثبت نام و شعار خدمت و آبادانی شهر و روستا را سر می دهند.
اما گذر
زمان درسهایی را به ما یاد داده که در ادامه به ان اشاره خواهیم کرد. باشد
تا درس عبرتی باشد برای عموم مردم تا این امانت الهی را به نحو احسن
انجام داده و در پیشگاه خداوند متعال روسفید و آبرومند باشند.
-
در بسیاری از شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد و خصوصا شهرستان لنده
رفتار انتخاباتی متاثر از بافت جمعیتی ونگرش قومیتی آن است که در
انتخاباتهای قبلی و حتی مجلس شورای اسلامی شاهد بروز وظهور آن بود ایم
لذا در چنین شرایطی قدرت تصمیم گیری از فرد منتخب گرفته می شود و در واقع
افراد تصمیم ساز فارغ از شناخت و آگاهی و بینش و حتی تحصیلات در امورات
مداخله نموده و بصورت یک اتاق فکر برای فرد منتخب عمل می کنند.که نمونه های
ان را در سنوات قبل شاهد بودیم.
-طی چهار دورگذشته شاهد بودیم که اکثریت
مطلق مردم بر اساس جغرافیای شهری و سکونتگاهی رای می دهند که دراین نگرش به
باور بسیاری از اندیشمندان جامعه شناسی افرادی که دارای موقعیت اجتماعی
خاص هستند و حتی در یک منطقه جغرافیایی خاص زندگی میکنند، سالیان دراز
دارای گرایش ثابت در مسائل سیاسی میباشند.
بسیاری از بزرگان جامعه
شناسی بر این باورند که «فرد از نظر سیاسی آنگونه میاندیشد که از نظر
اجتماعی در آن به سر میبرد و عوامل اجتماعی تعیینکننده گرایشهای سیاسی
افرادند))لذا با نیم نگاهی به این موضوع متوجه می شویم که اراء بسیاری از
شهروندان حتی روستائیان بیشتر سمت وسوی غیر سیاسی وگرایش به افراد ی
رادارند که بیشترین قرابت را از لحاظ اجتماعی وگفتمانی با آنها داراهستند
امروز نامزدها شعار همگرایی و
عقلانیت و وحدت سر می دهند و فردای انتخابات برنده انتخابات نه شخص کاندید
بلکه طایفه اوست ؛ و در این طایفه فرد عوام و بی سوادممکن است با نگاه قوم
گرایی و تعصبات محلی تصمیم گیر شود!
بسیاری از آنها امروزه فارغ از
جناحهای سیاسی و نگاههای قومی و قبیله ای دست هر شهروندی را برای حضور در
انتخابات و انتخاب او می فشارند اما فردای انتخابات شهردار باید از بین
اقوام و بستگان او باشد !!
و اینجاست که باید از تجربیات گذشته و روحیات افراد در سنوات گذشته درس بگیریم و آینده شهرمان را با احساس و تعصب و رودربایستی ورق نزنیم.
و اما تکلیف
انسانهای معقول ؛دلسوز و صالح چیست؟ آیا باید ساز همراهی زد و بر این باور
بود که "خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو" و یا نه میراث دار ارزشها و
باورهایی باشیم که ملاک را نه قوم و قبیله و رنگ و پوست و نژاد می داند
بلکه ملاک را تقوای الهی و مدیریت عدالت محور می داند.
به عقیده نگارنده مردم باید از
گذشته درس عبرت بگیرند و بدانند فرد پیروز اگر بر مبنای قوم گرایی انتخاب
شود فردای انتخابات ؛ او متعلق به قوم و قبیله خود خواهد بود وشهردار شهر که
قطعا باید فردی مدیر و متخصص در امورت فنی ؛ عمرانی و شهرسازی باشد باید از
بستگان او انتخاب گردد حتی اگر بویی از مدیریت نبرده باشد حتی اگر یک
کارمند و یا یک کارگر عادی باشد!
باور ما بر اینست که انتخابات
آزمونی است برای سنجش افکار و باورهای ما و اگر کاهلی کردیم روزی در پیشگاه
حق تعالی مواخذه خواهیم شد که چرا و چرا ...؟ پس بیاییم با پشت کردن به
تعصبات بی جا و فارغ از جناح بندیهای سیاسی و قومی اولا آخرتمان را برای
دنیای دیگران نفروشیم و ثانیا افق نگاهمان را به سمت آبادانی شهرمان با
انتخاب برترین ها با انتخاب مدیران قوی ، جوان با تجربه و دلسوز ببریم .
امیدوارم
در انتخابات سال 96، در وحله اول مشارکتی حداکثری در انتخابات داشته باشیم
و همچنین با انتخاب اشخاص صالح و مدیر و مدبر هم برای شورای شهر و هم
ریاست جمهوری شرایط حرکت رو به پیشرفت انقلاب اسلامی و ایجاد لنده ای آباد
و سرافراز را فراهم کنیم./بدری