یاداشت طنز به قلم وحید حاج سعیدی؛
از دوستم که خودرویش آتش گرفته بود پرسیدم ،بیمه خسارت هم گرفتی یا نه؟ گفت: نه آقا خسارت چیه... من ماشین رو برای خسارت گرفتن بیمه نمی کنم؛ برای ثوابش بیمه می کنم!
پایگاه خبری آوای رودکوف-وحید حاج سعیدی:ریا نباشد چند شب قبل که برای خرید پیتزا به رستوران
رفتم یکی از همکاران فرهنگی را دیدم که خیلی سرحال و شادمان بود. سلام علیک کردیم
و به او گفتم: خدا رو شکر تو این اوضاع گرانی، تورم، رکود، بیکاری و... خیلی
سرحالی؛ نور بالا می زنی!؟ نکنه رتبه بندی فرهنگیان تصویب شده و ما خبر نداریم؟! خندید
و گفت: مگه خبر نداری؟ ماشینم آتیش گرفت و کامل سوخت! با تعجب پرسیدم: مرد حسابی
از کی تابحال سوختن ماشین خوشحالی داره؟ گفت: از این خوشحالم که موقع سوختن ماشین،
خودم و زن بچه توش نبودم! از این همه مثبت اندیشی و نگرش ایده آل لذت بردم و
پرسیدم: از بیمه خسارت هم گرفتی یا نه؟ گفت: نه آقا خسارت چیه... من ماشین رو برای
خسارت گرفتن بیمه نمی کنم؛ برای ثوابش بیمه می کنم! بالاخره مدیران خلاق و نجومی
بگیری که در تهران تشریف دارند به آب باریکه نجومی بسنده نمی کنند و برای تحصیل
فرزندان شان در خارج از کشور، مسافرت های برون مرزی، هزینه اوقات فراغت فرزندان،
اعطای وام های کم بهره به خودشان، خرید کارخانه و تاسیس شرکت و عضویت عروس و داماد
و نور چشمی های شان در هیات مدیره این شرکت ها و کارخانجات، باید دستشان باز باشد!
از نوع نگاه آنتولوژیک و خوشبینانه این دوستمان به قضیه خیلی خوشم آمد و با خودم
گفتم: اگر همه مردم مثل این دوست ما به نیمه پر آفتابه نگاه کنند، بسیاری از
مشکلات دولت و بیمه ها حل می شود!
در راه همین طور که به دوستم و نگاه ارزشمندش فکر می
کردم یاد یکی از دانش آموزان قدیمی افتادم که پدرش علاوه بر ساخت و ساز،
پیمانکاری، مقاطعه کاری، خیاطی، نجاری، نجات غریق، دندان سازی تجربی، مسافرکشی،
سیم کشی، صافکاری، باطری سازی و ... دستی هم در خرید و فروش خودروهای دسته دوم و
تصادفی داشت. یک روز به شوخی از او خواستم اگر یک ماشین شاسی بلند تصادفی با قیمت
مناسب پیدا شد، مرا مطلع سازد. هفته بعد صبح اول وقت به دفتر مدرسه آمد و گفت:
آقای سعیدی شاسی بلند تصادفی پیدا کردیم. گفتم: خیلی که درب و داغون نیست؟ گفت:
والله چی بگم. هم تصادف کرده هم پشتک زده! گفت: فقط همین ؟! گفت : نه... بعد هم
آتیش گرفته و چون آتش نشانی دیر رسید موتور، صندلی ها و لاستیکا هم سوختن! گفتم
سند و کارت سوخت چطور؟ گفت: سند که نداره ولی کارت سوخت داره که اونم مال موتور
برادر صاحب ماشینه! با تیپا از دفتر بیرونش کردم و گفتم: پسر جان؛ من ماشینی که
تصادف کرده، معلق زده، همه جاش آتیش گرفته، سند و کارت سوخت هم نداره می خوام چکار
کنم؟ گفت: آقا شما گفتین واسه ما شاسی بلند تصادفی پیدا کن ما هم پیدا کردیم!
بگذریم. فقط در خاتمه این نکته را یاد آوری کنم که در
حال حاضر برخی شرکت های معتبر خودروسازی مثل بی او دبلیو به منظور نشان دادن کیفیت
خودروهای تولیدی، آنها را به مدت یک ماه در آکواریم پر از آب قرار می دهند و
اتفاقی برای خودرو نمی افتد. شرکت بنز کیفیت خودروهایش را در دمای زیر چهل درجه
آزمایش می کند و اتفاقی برای خودرو رخ نمی دهد. در ایران هم ماشین های تولیدی ما
خود به خود آتش می گیرند و هیچ اتفاقی نمی افتد. فقط تا ته می سوزند و دست شما هم
به هیچ جا بند نیست و از این که موقع سوختن خودرو داخل آن نبودید، باید خوشحال
باشید و خدا را شکر کنید!
عضویت در خبر نامه