« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
به مناسبت شهادت پیر عاشق، سردار سپاه روشنایی حسین همدانی، مثنوی «سردار عشق» تقدیم به‌تمامی رهسپاران دیار عاشقان، کربلای معلی
کد خبر: ۷۴۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۹

از سمتِ روشنایی، می‌آید آشنایی -  پوشیده چون شقایق، بر پیکرش عَبایی / سردارِ کربلایی، مست میِ وِلایی - می‌آید از ره اینک، سید علی کجایی ؟
کد خبر: ۷۴۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۷

مثنوی«امام عاشقان» تقدیم به چشمان اشک‌بار  پیر خراسانیَ‌ام،  رهبر عرفانیَ‌ام،  قوم وِلا را وَلی،  حضرت سیِّد علی
کد خبر: ۷۴۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۵

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir منصور نظری:بسم ربَّ العشق، ربِّ مِهر و ماه   -  یوسفِ گُم گشته می‌آید زِ راه به مناسبت فرارسیدن عید غدیر خُم ، مثنویِ عاشقانۀِ  «شورِ شرابِ عاشقی»  تقدیم به تمامیِ عاشقان امام عارفان، علی علیه‌السلام گوشه نشینِ خلوتِ، چشمِ خُمارِ لَم‌یَزل    -   می کِشَد از لبِ علی، در خُمِ عاشقی عسل پُرشده خُم زِ بادۀِ، لعلِ لبِ علی نِشان  - قوم وِلا رود بَسی، بر سَرِ باده جانِشان می‌رسد از مِنا زِ غم، پیرِ دیارِ عاشقی    -  در سَحَرِ نگاهِ او، سر زده صبحِ صادقی آمده دورِ غم به سَر، تا شب او شود سَحَر  -  قصدِ سپیده کرده آن، فاطمه را به غم سِپَرچشم و چراغِ فاطمه،   نرگسِ باغ ِفاطمه  -    بسته به ناقه خون‌جگر، بارِ فراقِ فاطمه آیه به آیه عاشقی، دستِ نبی نوشته خَط   -  این سفرِ درازِ او، می‌رسد آخَر عاقبت  آمده تا وداعِ غم،  با دلِ لاله‌ها کند   -  از غم و دردِ فاطمه،  شِکوِه به ناله‌ها کند آمده تا که بَر علی، حُکم ولایتش دهد  -    فاطمه را ز عشق او،  رنجِ بغایتش دهدگرچه به عینه داند او، قوم سقیفه را به سَر  - حق ز علی بگیرد و، فاطمه را کُشَد به در آمده پیرِ عاشقی، زنده  غدیرِ خُم کند    - تا که نه بعد از او کسی، ره به شریعه گُم کندتا بنهد ز خود به‌جا، باده و ساغر و سبو  -  باده به عاشقان دهد، چشم  علی  ز بعد از او بُرده دل از خدا رُخَش، او به طریقِ دلبری  -  کُشته به تیغ ابرویش، حور و ملک زِ بربریبسته به سَر سپیده وُش، زُلفِ تر از  پیمبری    -   آمده تا که خُم کند، پر زِ شرابِ حیدری   تا که بنا کند به خُم، دولتِ عشقِ حیدری   -  می‌رسد از ره فلَق، خَتمِ  رهِ پِیمبَری مه به دوپاره می‌رسد، او به اشاره می‌رسد    -  بوسه زنان به مقدَمش، قومِ ستاره می‌رسد زلفِ دو تا به سَر مَهی، عِطرِ خوشِ سحر گه‌ی  -   حکم سپیده می‌زند،  بَهرِ علی شهنشهی شورِ شرابِ عاشقی،  در سَرِ لاله می‌رود   -  در طلبِ غدیرِ خُم، دل به حواله می‌رود عطرِ نسیمِ عاشقی، کرده جهان دوباره پُر -  پَر ز فرشته‌ها نِگر، بارِ جهازِ هر شُتردر طلبِ لقایِ او، حور و ملک ستیزه جو   -  بارِ شِکَر بریزد از، لعلِ علی به گفت‌وگوشَه بنشسته کَج کُلَه، او که کند دوپاره مَه   -  در پی او ز عاشقی، فوجِ مَلَک فِتاده رَهمی‌شِکند سَر از خُم او، باده دهد به مردم او         قوم سپیده را کند، مِهر علی تَحَکُّم او غنچه حجاب  تن  دَرَد، در تبِ اشتیاقِ او   -  لاله به کربلا زند، سَر ز شُکوهِ باغِ اوسرو و صنوبرِ سَهی، سجده کند به درگَهی   سِکّه سپیده میزند، نام علی شهنشهیسبزه به خون نشسته از، ژالۀِ چشمِ لاله‌ها    -  ناوک ِ چشم یاسَمَن، کرده نشان، غزاله‌هاتِشنه لبِ نگاهِ او، صورتِ قُدسیِّ مَلَک   - شانه به موی او زند،  ماه خمیدۀِ فدکصبحِ  غدیرِ عاشقی، سر زند از پگاهِ حق  -      میزند آسمان صَلا،  هرچه به‌جُز علی، زَهَقزلفِ بنفشه می‌دهد، بوی خوشِ تو را علی  -  بر دلِ خونِ لاله‌ها،  نقشِ غمِ تو یا علی  وز لب او خورَد ملک، بادۀِ حق سبو سبو   -  رازِ درونِ پرده را، جز به علی که گوید او ژاله چکد ز چشم او، وقت سَحَر سپیده را  - سرمۀِ عشقِ فاطمه،  کِشته حصارِ دیده رالاله به اقتدایِ او، نقشِ سقیفه بر دِلَش   -اشکِ خدا چکیده تا، خاک علی کند گِلَشساقیِ آب سَرمَدی، مستِ میِ محمدی – بانگ الستِ عاشقی، از لب او درآمدیدل به فریبِ چشم او، رفته به دامِ فتنه‌ها-   او که نداده جز خدا، فاطمه را به خون بها کرده به پا قیامتی،  قامت او صنوبری  -    او که به یک نظر کند،  فتحِ قُلاع خیبری سر زده شمس عاشقی، نورِ خدا از او جلی   -  مِی ز الستِ عاشقی، می‌چکد از لب ِعلی کعبه ز هم شکافد از، مُعجزِ  مرتضی علی   -     گشته زمین و هم زمان، مست سبویِ  یا علیسر به عَدَم نِهَد هرآن، ره زِ علی جُدا کند -  می‌سِزَد عاشقی اگر،  بهر علی خدا کندخِیلِ مَلَک به گِردِ او، مستِ طوافِ عاشقی  -    شَهپَر کرده خانه در،  قُلۀِ قافِ عاشقصافِ شرابِ او خورَد، هرکه به جامِ عاشقی   -  سر زند از نگاهِ او، لاله و یاس و رازقی یوسفِ رویِ او بَرَد، دل ز قبیلۀِ ملک -   بر سر دوش او روان، عرش و سماء و  نه فلکاو که دریده کعبه را، وقتِ سپیده پیرهَن  -  می‌چکد از نگاه او، اشکِ زُلالِ نسترن باده چکد ز چشم او، از خُمِ کُهنۀ غدیر -   دشتِ بنفشه می‌کند،  چشم پر آبِ  او کویرقامتِ او کمانِ از، بارِ فراقِ فاطمه   -مانده به شهر غم رها، چشم و چراغ فاطمه  کرده تمام هستی‌اش، مهر و صِداقِ فاطمه   -  جان به خدا نمی‌برد، او به فراقِ فاطمه  بر سر او چه رفته تا، مرگِ خود آرزو کند  -  با همه قومِ اشعری، مانده که تا، چه او کندلشکرِ رو کشیده او، غارتِ دیده تا کند   -   محشرِ عاشقی به پا، جلوۀِ مرتضی کنددل ز خدا نمی‌بَرَد، جز رخِ مرتضا علی    -  باده خدا نمی‌خورد، جز به سبوی یا علی تیغ دودِم به کف جز او، بَر دلِ ما نمی‌زند – غیر علیِ مرتضا، ره ز خدا نمی‌زند هرکه چشیده جرعه‌ای، از خُمِ بادۀِغدیر-   در خَمِ زلفِ حیدری، تا به همیشه او اسیر خاک مرا به یک نظر، چشم علی چو زَر کند  - دیده کِشَم به آتش او، جُز به علی نظر کند    لیلیِ چشم نازِ او، محرم رنج و رازِ او – می‌بَرَد از خدا یقین، دل به سَرِ نمازِ او مِی ز غدیرِ عاشقی، هرکه خورد سبو سبو     -   خنجر کینه‌اش برد، تشنه لب از قَفا گلو هرکه ندارد این توان، تا که به سر کشد سبو  - خون بنگر که می‌چکد، چون ز شقایق از گلو  او که سپیده مست او،   خلق جهان ز ِهست او   -  بیعتِ کربلا کند،  دستِ علی به دست اووالیِ وادیِ ولا،  مورثِ ارث ِکربلا   -   بر غم و دردِ عاشقی، تا به همیشه مبتلا تاج ولا به سر نهد، مِی زِ خُمی دگر دهد  -   او که شمیم زلف او، بویِ خوشِ سَحَر دهدهست علی نشانه تا، گم نشود رهِ ولا   -   مرد رهی تو هم اگر، خیز و بیا به کربلا تا زِخُمِ غدیر او، باده سبو سبو زنی  - بر سرنیزه بایَدَت،  غرقه به خون گلو زنی عیدِ غدیر او بُوَد، اوَّلِ را هِ عاشقی    -  نور ولا زند سَر از، خُم به پگاه عاشقی تا ‌که به کربلا کِشَد، او تو به ماهِ عاشقی   - سر زِ قَفا تو را بُرَد، هَم زِ گناه ِعاشقی   دعویِ حُبّ بر علی،  تا بدهد تو را اثر     - شیعۀِ حیدری اگر،   بر سَرِ نیزه کن تو سَر  وعدۀِ و ما و فاطمه، بر سَرِ نیزه کربلا -  هرکه ندارد این به سر، کی بُوَد عاشقِ ولا از یَمنم صدا زند، غرقه به خون مُنوَری   -  از چه به‌جا نشسته‌ای؟ شیعه تو گر به حیدری بوده همیشه شیعه را، رسم و رهِ شقایقی   -  داغ یمن به سینه‌ها، هست نشان عاشقی   -   تا به کجا به سینه‌ها رنجِ فراقِ او بَسی    -    ای شبِ سردِ بی‌کَسی، می‌شودَم به سَر رَسی     تا شِکُفد به دشتِ دل، یاس و بنفشه، اطلسی – تا که بیاید از فلق، همچو علی مُقدَّسی بار دگر بیامده، جمعۀِ دیگری وَلی  - زلفِ سحر نمی‌دهد، بوی خوشِ گُلِ علی منتظرم که آید او، در سحر ی ز آسمان  -   در قدمش فدا کنم، روح و تن و جهان و جان تا به کُجا به عاشقان، جور و جفایِ اَشقیا -   یوسف گُم زِ چشم ما، فاطمه را قسم بیا داغ مِنا به سینه‌ها،  شور دوباره کرده پا  - می‌رسد از رهِ سَحَر، موکبِ سرخِ– کربلا بوی بنفشه می‌دهد، زلفِ سحر به شوقِ او -   می‌رسد از ره آخر آن، گرمِ خدا به گفتُگوبه امید ظهور حضرت یا رجمعه دهم مهرماه 1394 – منصور نظری
کد خبر: ۷۳۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۰

لب ز لبت واکنی کرب و بلا می‌شود / جانِ همه عاشقان، بر تو فدا می‌شود لب ز لبت واکن ای، پیرِ خُراسانیَ ام / اِذنِ جهادم بده، سید نورانیَ ام
کد خبر: ۷۳۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۹

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir منصور نظری:بسم رَبّ العشق، رَبّ الفاطمه - بر دلِ ما، عشقِ او بی خاتمهبه مناسبت میلاد مسعود امام علی النقی الهادی علیه السلام، مثنوی عاشقانه «عطرِ ولا» تقدیم به ساحت مقدس و نورانیِ این امام هُمام بویِ وَلا می‌رسد؛ از درِ باغِ بُلور-  کُلبۀِ اَحزان شده؛  روضۀِ جشن و سُرورغُلغُله‌ای گشته پا؛  بر سَرِ میلادِ نور  - باده مَلک میزند؛ از قدحِ شعر و شور  خاکِ وَلا تَرکند؛  نم‌نمِ بارانِ عشق  - باغِ فدک را رسد؛ فصل بهارانِ عشقنور، تغزُّل کند؛  شاخِ وَلا، گُل کند      -    شور، به پا محشری؛  بر لبِ بلبل کند سجده ملک می‌کند، بر دَرِ درگاهِ عشق   -  حیدرِ ثانی مگر؛ می‌رسد از راهِ عشق  او که ز لعلِ لبش، گشته روان سَلسَبیل   - حلقه به گوش آمده، بر درِ او جبرئیل   کوکبۀِ او روان، بر سر دوشِ ملک   -   فاطمه را می‌رسد وارثِ باغِ فَدَکلاله رَدا پوش او، حور قدح نوش او  -  دلبر آیینه رو، تشنۀِ آغوش او  یوسف گم گشته را، خونِ جگر، خورده او - وَز مُژه خون، از غمِ، فاطمه افشُرده اوعارفِ پشمینه پوش، شاهدِ  حیدر خروش  -  فاطمه را حلقۀِ؛ عشق و ولا  کرده گوش  خرقۀِ احمد به دوش  جام بلا کرده نوش  -   فاطمه را می‌رسد بادۀِ کوثر فروش می‌رسد امشب زِ ره، لاله رخی چون علی -   آیِنۀ دیده‌ها، از رخِ او صِیقَلیجان جهان می‌رسد؛ فاطمه بو را جواد  -  باد صبا می‌دهد؛   زُلفِ علی را به بادعطرِ ولا  بُرده از؛ حور و مَلک، عقل و هوش -  می رسد از ره گُلی، خِرقۀِ احمد به دوش   فاطمه را می‌رسد، بادۀِ کوثر فروش  -  وز لبِ لعل علی، بادۀِ لا کرده نوش دشتِ دل آشفته از بندِ خزان می‌رهد  - باغِ گَلِ  لاله‌ها،  بویِ اذان می‌دهد      نسترن آید کنون؛ غرقه نگاهش به خون -  سِحرِ ولا می‌کُند،  چشمِ شقایق فسون باده طربناکِ او،  سینۀِ غم، چاکِ او -  بویِ علی می‌دهد، دیدۀِ نمناکِ او آن ز خُمارِ لبش، جانِ غزل، مستِ او   -  آید و میخانه وُ باده به پیوستِ او خطِّ ولا را از او، تا به علی امتداد    -     روشَنِ از رویِ او؛ خانۀِ چشمِ جوادعطرِ ولا کرده پُر، عالمِ شش طاق را       بَسته ملک زیبِ گل، طرۀِ آفاق را سرورِ سرخیلِ نور؛ هادیِ موسی به طور-  می رسد امشب ز رَه؛  ساقیِ آبِ ظُهوربُرجِ غمِ شیعه را، ماهِ سَخا می رسد   -   پادشَهِ وادیِ،  اَرض و سَما می رسدچهچه خوش میزند،  مرغِ خوش آوازِ حق    -   شمسِ ولا می‌زند،  سر زِ نگاهِ فلق فاطمه را می‌رسد، شوقِ سحر گاهِ عشق   -  تاجِ  ولا می‌نهد،  بر سرِ خود، شاهِ عشقدف زند آسیمه سر،  پردۀِ پُر شور و شَر  - رختِ وَلا کرده بَر  پیکرِ خورشیدِ زَربا مژه روبَد ملک، تابه سحر ، راه را    - پا مگر او  تا نهد، چشمِ  سحر گاه را  آن مُتبسِّم به نور،  ساقیِ آبِ حضور - از لبِ لعلش روان،  بادۀِ نابِ طُهورطوطیِ  شکر شکن،  فاطمه را در چمن   - ثالثِ نامِ حسن، رختِ ولا کرده تن     بوسه ملک میزند،  خاکِ کفِ پایِ او   -  بویِ علی می‌دهد،  زُلفِ چلیپای اوطَیِّبِ اثنا عشر، هادیِ جنُّ و بشَر   -   می رسد آن وارثِ، فاطمه بر چشمِ تر  آیِنه‌ای می‌رسد، جلوۀِ زهرا نَما    -   شب زدگان را رسد، هادیِ راهِ سَماء فاطمه را بشکفد، غنچۀِ شادیِ عشق   - در بِگُشاید سَحَر، خوش به اَیادیِّ عشق    شیرۀِ  شیرین چکد، از لبِ فرهادِ او   -   فاطمه را می رسد، طَیِّبِ اولادِ او   ماه، تمام آمده،  دیده به دام آمده    - بر لقبِ عسکری، اوَّل امام آمده ماهِ مسیحا نفس، طورِ ولا را قَبَس   -   فاطمه را می‌رسد،  عاشقِ حیدر هوسبسته به سر حِیدری،  زلفِ خود از دلبری  - وارثِ انگشترِ سَبزِ علی، عسکری پیرِ خراباتِ عشق،  قبلۀِ حاجاتِ عشق   -  هادیِ قوم بشر، بر همه حالاتِ عشق تا  که خموش آورد، فتنۀِ غُلّات را    -    کرده علم بِیرقِ، سبز اشارات را دل زِ غمِ فاطمه، رنگِ شَفَق می‌رسد     -زنده زِ انفاسِ او، مکتبِ حق می رسد  زائرِ بانویِ غم، در ملکوتِ دمشق   -   می‌رسد آیینه‌ای، کرب و بلا را به عشق پادشهِ خرقۀِ، سبزِ وَلا را به دوش    -    وز لب او عاشقان، باده و مِی، کرده نوش می رسد از ره کنون، خیمۀِ حق را  سُتون -   هم ‌سفرِ کربلا، سالِکِ عشق و جنونکرده مَلک را فُسون، سِحرِ لبش از جنون   -  تُخمِ غزل  بشکفد، بر لبِ او آبِرون   دلبر خورشید رو، حیدری آن بسته مو   -  وز لبِ لعلش روان، بادۀِ کوثر چو جو حلقه به در می‌زند، حور و ملک تا سحر -   بو که کند هادیِ، فاطمه را یک نظر  بسته مَلک زیبِ گُل، بر سر بُستانِ عشق   -  فاطمه را می‌رسد، طفلِ دبستانِ عشق غُلغُله‌ای در جهان، کرده به پا شورِ او    -   فاطمه را می‌رسد، هادیِ منصورِ اوفاطمه را یوسفِ غالیه مو می‌رسد    -  وارثِ آن تشنۀِ، پاره گلو می‌رسد عنبر و مشک آورد، حور و ملک، بیخته   - تا کند از عاشقی، در قدمش ریختهبوی خوشِ عاشقی، را به سحر می‌دهد   -   بر دل آلاله او، نقشِ نظر می‌نهد دل شده دل‌تنگِ آن، یوسفِ رو در نهان  - او که بود شیعه را، قبلۀِ جان و جهان دلبرِ ابرو کمان،  یوسفِ کنعانِ جان   - لاله از او می‌دهد، بر سرِ مشرق، اذان ماذنه ها، خون جگر،  دیدۀِ آلاله، تَر – منتظرِ هر سَحَر، آمدن او را خبر خون به جگر مثنوی، از غم و درد مِنا  -  ضَجّه غزل می‌زند، کو سحر ی آشِنا؟  در غمِ دوریِ آن، دلبرِ ساغَر کِشان   -  دل ز همه عاشقان،  گشته شقایق نشان   چشمِ شقایق به دَر، منتظران، خون جگر  -  می رسد اما  سَحَر، دورِ غم آید به سَر می‌دهد آهِ یمنِ، بویِ خوشِ آمدَن   -   رختِ سفر کرده آن،  یوسفِ زهرا به تن بسته به محمل سَحَر، عِطرِ خوشِ زُلفِ تَر – می رسد از ره شبیِ، موکبِ  خورشیدِ زَر  می‌دهد این مژده را، حالِ خرابِ دَمِشق  -  «صبحِ ظهور آمده، ای همه اصحابِ عشق»از یمن و از مِنا، بویِ وَلا می رسد   - غرقه به خون موکبِ، کرب و بلا می‌رسد منتظران را بگو، هرکه هوس دارد او –بهرِ ظهورش کند، هر سحر ی آرزودستِ دُعا را بگو، دامن او وا مَنِه -  خرمن دل را بزن، شعله به آتشزَنِه  مست بلا تا شوی، از میِ نابِ اَلَست  -  آتش او در فِکَن، بر همه ذراتِ هست به امید ظهور حضرت یار..... ششم مهرماه 1394 – منصور نظری
کد خبر: ۷۳۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۷

مثنوی « مِنا ؛ قربانگاه عشق» تقدیم به خانواده‌های داغدار و چشم انتظار قربانیانِ قربانگاهِ مِنا/از چشم منا چکد ستاره  -در ماتم محنتی دوباره
کد خبر: ۷۳۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۵

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir منصور نظری :بـِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ و الصِّـدیقیــنزندگی زیباست اما شهادت از آن زیباتر است، سلامت تن زیباست اما پرنده عشق تن را قفسی می‌بیند که در  باغ نهاده باشند (شهید آوینی)مثنوی «شهر عشق» تقدیم به ساحت نورانی شهدای والامقام کربلای ایران، خرمشهر  مثنوی «شهر عشق» می‌رسد از طَرفِ خرمشهر عشق    -    اهل عالم را خروشِ نَهرِ عشقنهرِ جاری اندر او خونِ شهید     -    عارفانی برتر از هر بایزیدغرقه در هر موجِ او صد نوحِ مَست – اندر این دریا هر آن کشتی، شکست می‌زند ما را جَرَس فریادِ عشق  -  تا زِ خاطرها مگردد یاد ِعشقپردۀ غم می‌نوازد اَرغَنون    -یادِ شهر تا همیشه رنگ خون  شهر سرسبزِ جهان آرای نور – خاکِ ایران را علمدارِ غرورشهر شبگردان عاشق، شهرِ یار – شهر منصوران مستِ سر به دار شهر اَشک و شهر آه و شهر خون -  شهرِ مردانی سراپا لاله گون وادیِ سرهای از تن‌ها جُدا -  مقتل مردانِ عاشق بر خدا  شهر مردانِ مسیحایی نفَس  - بر شهادت عاشقانی پُرهوسکوچه‌هایش بوی یاران می‌دهد   - بویِ خاکِ خورده باران می‌دهد غرقه در خون گرچه، برپا مانده عشق   -   بر در و دیوار او جامانده عشق  مقتلِ عُشّاق سر مست وَلا  -  تکه‌ای از دشتِ سرخِ کربلاوادیِ شیداییِ فهمیده‌ها   -    سِرُّ الاسرارِ وَلا را  دیده‌ها مَقتل مردانِ دیده رویِ یار     -    می‌دهد بویِ خدا را این دیارکوچه‌هایش بوی قران می‌دهد  -  بویِ همت، بویِ چمران می‌دهد از شلمچه، از دوعیجی، خاکِ عشق    -    از دو کوهه، مَعبر افلاکِ عشقغرقه در خون می‌رسند  آلاله‌ها     - در میانِ اشک و آه و ناله‌هاکاروانی می‌رسد از راهِ نور    - در لَوایِ پرچمِ سبزِ ظُهوربویِ مستی می‌رسد چَزّابه را    -       شاهدانِ غرقه در خونابه راشعله‌ور از آتشِ آه علی    -   مَقتلِ هِمَّت، قدمگاهِ علیدشتِ مجنون بویِ لیلا می‌دهد   - بویِ مست از بادۀِ لا می‌دهد فَکّه  بوی کربلا را می‌دهد     -   داغِ غم بر سینۀ ما می‌نهدقتلگاهِ عاشقانِ فاطمه    -  کربلایی تا ابد بی خاتمهفَکه یعنی کلُ ارضٍ کربلا    -  در اِلای او شدن مستانه لامی‌رسد از قتلگاه  فکه باز  -   با شقایق خوانده در خونی  نمازبسته قامت در میان خاک و خون    -    داده سر، شوریده تکبیر از جنونمی‌رسد الله و اکبر زاده‌ای     -    چون علی بر فاطمه دل داده‌ایکربلا را لاله رویی می‌رسد   -  خورده از کوثر سبویی می‌رسداز میِ حق تَر گلویی می‌رسد    -   غرقه در خون روی و مویی می‌رسدیادگارِ روزگار نور و نار    -    می‌رسد بویِ فریبایِ بهاربویِ زهرا می‌رسد خوش بر مشام    - غرقه در خون عاشقانی لاله فامسرو رعنا از چمنزار وَلا    - غرقه در خون می‌رسد از کربلاکرده عشق آسان در اوَّل کارشان   -  می‌رسد آن پیکر خون‌بارشانکرده خصم فاطمه کشتارشان  -  تِکه‌تِکه کرده آتشبارشان   دیده در مستی حقایق را به‌عِین    -    مست ذکر ایُّها السّاقی حسینقاف حق را رفته با پیر خمین    -  سالکان وادیِ بدر و حُنِینماهیانِ زنده‌زنده گشته خاک    -    گشته در سودای زهرایی هلاکمی‌رسند از وادیِّ کشف و شهود   -   عارفانی غرقه در دریای جودبسته بر سر، یا علی، سر بنده‌ها     -   سر به‌پای فاطمه افکنده‌هامست ذکر یا حسینِ بن علی  -   سینه‌ها از داغ زهرا مشعلیاین چه سودا و چه شور است و چه شین؟    -    قوم بر سر بسته را نام حسیناین چه اشک است و چه آه است و فغان؟   -  گشته درهم، عالم و کو ن و مکاناین چه سحر است و چه افسون و چه راز؟  -   بر سر نیزه سری ‌خواند نمازاین چه محشر این چه غوغا کرده باز؟  -        این سرِ بُبریدۀِ بر نی فرازدر غم زهرا چه سِرّی شد نهان؟    -    کین چنین درهم بر آشفته جهاناین فرا سر کرده او بر نیزه کیست؟   - کز غمش چشم خدا هم خون گریستکربلا را این چه سِرّ است و چه راز؟  -  بر سر نی تار غم را تک‌نوازاین چه سوز است و چه داغ است و گداز؟  -    با اذان خون، سحر خواند نمازبا که بتوان گفتن این سر عظیم؟    -    چون دو روحی گشته در یک تن مقیمکرده رخ پنهان حقیقت در مجاز   -  کس نداند پاسخ این کهنه رازکه ین سر بر نی اذان سر داده کیست؟  - مست بی جامِ شراب و باده کیست؟این شقایق زادۀِ آزاده کیست؟   -  ماهِ بر خاکِ بلا افتاده کیست؟این که باشد بر سَرِ نی جلوه گر؟   -  در ره دیدار دلبر داده سرتا همیشه بیرقِ در اهتزاز   -    این سر بُبریدۀِ بر نی فرازاین به خون آغشتۀ صدپاره تن -   این غریبِ کُشتۀِ دور از وطناو که لب تشنه  سرش از تن جُدا   - کس نداند سِرِّ او را جز خداکس نفهمد کُنه اسرار هدی  -    ازچه جاری بر زمین  خون  خدا؟او که آمد شهره ثارالله را   -  تا گشاید سوی دلبر راه راآن بریده از قفا او را گلو   -   کس نفهمید و نفهمد سِرِّ اوکس نداند پاسخ این اسرار را     -  ره نباشد اندر او پندار رابا سر بُبریده بر نی در نماز   -    آنچه را نادیده او بیند به رازاو حسین است  آن قلم پردازِ عشق  -   فاش مستی کرده بر نی رازِ عشقچشمۀ خونش بجوشد تا ابد     -   صاحبِ اسرارِ اللهُ الصَّمدکربلا در کربلا تکرار او  -    جاودانه قصّۀِ خون‌بار اوهر کجا ریزد زمین خون شهید  - کلُ ارضٍ کربلا آید پدید  سر زند آلاله از آن خاک پاک   - هر شهیدی خفته در خون سینه چاککربلا  دروازۀ شهر وَلاست    -   عرشیان را قبلۀ جان کربلاستکربلا دنبالۀ لا در اِلاست    -     کربلا آیینۀِ دل را جلاستکربلا افسانۀِ یک خاک نیست   -    عاشقان را قبله گاه عاشقیست کربلا رمز است و راز است عشق را     -    غرقه خون، خواندن نمازَست عشق را...به امید ظهور حضرت یار -این جا کربلا، در سرچشمۀ جاذبه ایی که عالم را به محور عشق نظام داده است اول مهرماه 1394-منصور نظری
کد خبر: ۷۲۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۱

از یمن آید شمیم بوی یار / اندک‌اندک می‌رسد ما را  بهار می‌رسد آخَر به پایان انتظار /بی‌قراران، می‌رسد ما را قرار
کد خبر: ۷۲۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۱

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir بـِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ و الصِّـدیقیــنمنصور نظری :به مناسبت  سالروز شهادت جان‌گداز پنجمین  اختر تابناک آسمان امامت و ولایت امام محمد باقر علیه‌السلام مثنوی «سوگِ عشق» به ساحت نورانی و مقدس این امام همام تقدیم می‌گردد : سوگِ عشق هَم گُداز آهِ زینب در دَمشق    - کربلا را می‌سُرایم سُوگِ عشق قد کمان و دل پریش و رو کبود   -   می‌دهد گیسویِ زهرا بویِ دود دست بر پهلویِ خون آلودِ خویش -  از غم و دردِ علی، دل را پریش در میانِ اشک و آه و سوز و ساز      -     تا سحر بنشسته می‌خواند نماز   چَشمِ باران گشته خیس از اشکِ عشق   -  می‌کِشد بر دوش ،زهرا مَشکِ عشق می‌کِشد بر دوشِ تنهاییِ خویش   -   مَشکِ درد و رنجِ زهراییِ خویش مانده جای زخمِ کُهنه بر تَنَش   -   تَر شده از خونِ دل، پیراهنش بَس که می‌گیرد ز خونِ دل وُضو  -  گَشته سجاده ز خون، رنگین از او    آن  خدا را بسته چشمانش قُنوت    - بی‌صدا می‌گرید او شب را سکوت می‌چکد خونش به خاکِ کوچه باز    -  با قَدِ خَم گَشته می‌خواند  نماز محشری بر پا به عرش حق شُدَست  -  می‌زند بر سر ملک شوریده دَست عرشیان بر سینه و بر سَر زنان   -    از غمِ زهرا به لب آورده جان آسمان از داغ او از پا نشست   -  غرقه در خون جسمِ زهرا گشته است   میزند بر سر ملک شوریده دَست  - که ین مه در خون نشسته فاطمه َست ؟!!  وین به خاک کوچه‌ها افتاده کیست؟ - کَز غمش باید خدا را خون گِریست ؟ ضَجه زهرا می‌زند در پُشتِ دَر     -   خاکِ ماتم می‌کند حیدر به سر بینِ دیوار و دری جا مانده عشق    -   در میانِ کوچه تنها مانده عشق  پهلویِ زهرا به میخ در شِکَست   -   کربلا در کوچه‌ها بر پا شُدَست  اسمان خواهد بیفتد بر زمین      -   لرزه افتاده به ارکانِ یقین دست و بازو بسته و تنها، وَلی    -  می‌چکد خون از تنِ یاسِ علی  می‌زند سَر از دِلِ حیدر شَرَر    -  می‌کند بر مرگِ زهرایش نظر زان شَرارِ در دلِ تفتیده‌اش   -   اشکِ آتش می‌چکد از دیده‌اش گَشته پرپر یاسِ تنهای علی  - غرقه در خون گشته زهرایِ علی شب چراغانیِ چشمِ خیسِ او  - بغضِ غم، ره بسته او را بر گلو بَستۀِ خون، چشمِ غَرقه شَبنَمَش  - در بغل بگرفته زانویِ غَمَش  بر غمِ عشقِ علی آن مبتلا   -  قامتش خم گشته از بارِ بلا  خانۀِ خاکیِ او درگاهِ عشق   -  مُلکِ دل را او که شاهنشاهِ عشق     در شبِ تارِ علی او ماهِ عشق -   شد علی را جان فدا در راهِ عشق  هم گُدازِ سوزِ آه و ناله‌اش –قومِ عاشق در  طوافِ هاله‌اش آتش و میخِ در و ضربِ لَگد   -    کربلا را نقش خون بر چهره زَد با لگد تا دربِ خانه باز شد    -  ماجرایِ کربلا آغاز شد  بر زمین، خونِ دلِ زهرا  چکید   -  کربلا زان ماجرا آمد  پدید  کربلا  آمد ‌چنین آغازِ عشق  -   فاشِ خون شد بر سرِ نی، رازِ  عشق رویِ زهرا شد ز سیلی تا کبود   -این چنین آمد بلا اَندر وجود قلب زینب این‌چنین شد پُر شَرار  -  بر دمشقِ عاشقی شد رهسپار زآسمان چشمِ  زینب در  دمشق   - تا همیشه می‌چکد بارانِ عشق حُبِّ دنیا سینه‌ها بیتاب کرد    - ظلم بر اولاد زهرا باب کرد در دلِ آن کوچۀ آتش فِشان   -          ابتدایِ کربلا آمد نشان از لهیب جور ضحاکان دون   -- زان سپس شد فرقِ حیدر غرقه خون   کُشته شد آن شاهِ بی‌همتای دین -     شد روان، مینای خونش بر زمین تیغِ کین آمد علی را تا  فُرو -     شد روان، خونِ خدا از فرقِ او باده نوش  فُزتُ ربَّ الکعبه مَست   -   رهسپارِ وادیِ دورِ  اَلَست سِرُّ الاَسرار وَلا او را عَیان    -   او شد او تا من نباشد در میان   چون علی را آمد آخر دُورِ دَرد   -    بارِ تنهایی چو قَدَّش تا بِکَرد دورِ غم را نوبت آمد بر حَسَن   - تا کند شولای غربت را به تن بی‌کس و بی‌یار و یاور چون علی  -    نورِ زهرایی ز رخسارش جَلی وانهادندش به میدان‌های دَرد   -    در شب دِیجور غم‌ها ،کوچه گرد آن غریبِ شهرِ تنهاییِ خویش   -   کربلایِ بی‌کسی را سر به‌پیش بی‌کس و تنهاترین سردارِ عشق    -    می‌کِشَد مستانه سر بر دارِ عشق در بقیع عاشقی بر خاکِ آه    -  خُفته ماهِ فاطمه بی‌سرپناه   از فریب و فتنۀِ بَد روبهان   -   لخته‌لخته  خون برونش از دهان   وز لبانش خورده احمد انگبین   - پاره‌پاره شد جگر او را ز کین چون هلاک آمد علی را نورِ عِین   -  عاشقی را نوبت آمد بر حُسین  عاشقی را مُنتَها آمد پدید   -  نوبتِ بر کربلایِ او رسید غرقه در خون شد پگاهِ عاشقی   -  بر سر نی شد اِلهِ عاشقی    شد روان خون خدا بر خاکِ عشق -  کربلا شد مرکزِ افلاک ِعشق زان سپس شد دورِ زینُ العابِدین   -  ساقیِ میخانۀ عینُ‌ُالیَقین آن جگرخونِ غم و دردِ حُسین  -   زنده او را کربلا از شور و شین داغ و دردِ کربلا را دیده او    -  خون دل از چشم تر باریده او شاهد بزم بلا در روزِ هست  -   خط نویس دفترِ سرخِ الَست بر سر نی سِرِّ حق را دیده فاش    -   چهرۀِ آیینه‌ها را غم خراش از تبار فاطمه، سجادِ عشق     -   پیرِ زینب در خراباتِ دمشق ساربانِ کاروانِ اشک و آه     -بر شبِ تارِ غریبان گَشته ماه تازیانه خورده تن او را بَسی   -  آن امیر کاروان بی‌کسی دست و پا در بند و زنجیر و اسیر   -    از غمِ شام ِغریبان گَشته پیر آن قَتیلِ گریه و سوز و گداز   - خوانده بر سجادۀِ آتش نماز   بر سر نی دیده حق را رمز و راز -  اَرغَنون کربلا را غم نواز  دل به درد عشق زهرا مبتلا   - سینه‌اش ماتم سرایِ کربلا  آن لبالب دیده‌اش از ژاله‌ها -   هم نشین اشک و آه و ناله‌ها روضه خوانِ مجلسِ داغِ حسین  -  سروِ قَد، خَم گشتۀِ باغِ حسین غم سُرایِ ساقی و دستان و مَشک   -  شب نشینِ مجلسِ غمبارِ اَشک ما رایتُ فی البَلا الِّا جَمیل    -   زهرِ کین آخر نمود او را قَتیل نینوا را راویِ عشق و وَلا -   مانده جا از کاروانِ کربلا آن به داغ و درد و محنت مبتلا   -  دورِ  او هم شد به پایان  در بَلا آن به آب، آتش گرفته سینه‌اش -غرقه باران دیدۀ آیینه‌اش خرقۀِ سبز ولا را لاله پوش   -   از مِیِستان ولا مِی کرده نوش   آخر افکندش زِ پا زهرآبِ کین   -   کُشته شد لب تِشنه زینُ العابدین دورۀِ سجاد و غم‌ها شد به سر   -   کربلا شد نوبتِ ماهی دگر      زان فریبا غنچه‌هایِ یاس عشق   -  سهم باقر شد فَدَک، میراثِ عشق وارث حیدر به علم و فَهم او   -  خرقۀ سبز ولا شد سَهم او   از حسین و از حسن او را تبار  -  از گناه عشق زهرا سر به دار یاد زهرا داده قلبش را جَلا    -  بر دلش داغ کبود کربلا    دیده اشک و آه زینب را عیان   -    قصۀِ سرخ ولا را غم بیان پنجمین شمس فروزان ولا  - وارث میراث سرخ کربلا بی ضریح و گنبد  و بی بارگاه   - وارث زهرا به اشک و سوز و آه حیدری دیگر به شهر کوفه باز  - غرقه سوز و گریه می‌خواند نماز راویِ غمنامۀِ ساقیُ و مشک   - کربلا را قصه گویِ آه و اشک  نورِ چشمان تر سجادِ عشق  -  داده زُلفِ غرقه خون، بر بادِ عشق آن قدح نوشِ شرابِ حیدری   -  آن علی را وارثِ انگشتری کرده زهر کین جگر خونش به درد -    می‌کشد از سینه پُر غم، آهِ سرد خِرمنِ زهرا به آتش کِشته باز –  پردۀِ دل میزند شوریده ساز در بقیع عاشقی،  ای گَشته خاک -  ای به زهرِ کینِ نامردان هلاک بر تو ای مولای تنها اَلسَّلام    - بر دلت ای داغِ زهرا اَلسَّلام بر بقیع و غُربت و دردَت سلام  -   بر غزلنوشانِ شبگردت سلام بر جگر، خون گَشته از زَهرَت سلام -  بر وجود نادِرِ دَهرَت سلام بر تن رنجورِ بیمارت سلام   - بر دو چشمِ خیسِ غمبارت سلام   بر حسن بر باقر و صادق سلام -  هرکه را بر فاطمه عاشق سلام ای اسیر بند و زندانِ دمشق    -  ای شهیدِ کربلای شور و عشق اَلسَّلام ای باقرِ اولادِ یاس   -  اَلسَّلام ای با محمد هَم جِناس از دَمَت ای زنده اسلام آمده    -   ای ز عِلمَت شیعه را نام آمده   تشنه لب ای کُشته، بر کامَت سلام  -  بر گُلِ یاسِ علی، مامَت سلام بر حسین آن جَدِّ مظلومت سلام   - بر دل تنهای مغمومت سلام می‌چکد خونِ جگر از چشمِ ماه   -  می‌کند زهرا پریشانش نگاه باقر علم نبیین کشته شد   -  زهر کین را قلب او آغشته شد نور چشمِ خیسِ زین العابدین    -سینه‌اش پر تاب و تب  از زهرِ کین   شیعه را هستی به یغما می‌رود  -  فاخِرِ اولادِ زهرا  می‌رود   می‌رود تا کربلایی‌تر شود   -  در شهادت وارث حیدر شود می‌رود تا زنده ماند نام عشق  -  تا به مرگ  خود کند اکرام عشق این‌چنین باشد سر انجام وَلا  - تشنه لب جان دادنِ در کربلا به امید ظهور حضرت یار.....29 شهریور ماه 1394 منصور نظری
کد خبر: ۷۲۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۹

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir منصور نظری: بـِسـم ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ و الصِّـدیقیــن به مناسبت شهادت جان‌سوز و غریبانۀِ امام جود و رحمت، امام جواد سلام الله علیه، مثنوی   سُلالۀ نور  به ساحت مقدس و نورانی این امام همام تقدیم می‌گردد:سلالۀ نوروَز لبش جاری چو کوثر آبِ عشق  -  بر شب تارِ رضا مهتاب عشقروشنای چشم زهرا، نورِ حق   -  چون علی شیر اوژنی منصورِ حقشُهرهْ شَهرِ عشقِ زهرا را جواد  -  خط سرخ کربلا را امتداددل پریشانِ غمِ یاسی کبود   -  سینه‌اش را غُصّه می‌سوزد چو عودقامتش خم از غم آن یاسِ عشق  -  جاریِ چشم ترش، الماسِ عشقاز تبارِ بی‌کسی، اولادِ یاس - بر گناهِ عاشقی او را قِصاصچون علی آزاده ای از نسل نور    -    وارثِ آن کُشتۀِ سر در تنورخفته در خاک بلا خورشیدِ حق -     کرده زَهر کینه او را بی‌رمقحُجَّت حق را هلاکش کرده‌اند    -    غرقه در خون قلب پاکش کرده‌اندضَجه زهرا می‌زند بارِ دِگَر -  پاره‌پاره یوسف او را جگرمی‌زند بر سینه و بر سَر، سُروش -   نه فلک را بینم از غم در خروشاشک و آه و ناله می‌آید به گوش-  نور چشمانِ رضا  هم، شد خموشآن رضا را  راحت روح و روان   -  بر لبش آورده زهر کینه، جانآن غریبِ کربلای کاظِمِین   -   تشنه لب جان می‌دهد همچون حسینیوسف زهرا  وجودش کرده تب   - زهر کین، آورده جانش را به لبدست و پا مولا به بَستر میزند   -  آسمان از غُصه بر سر میزندکربلا را وارث دست و علم  -  هم‌نشین فاطمه در کوی غَمزهر کینه کرده او را خون جگر  -   آسمان را خون چکد از چشم ترآن جگر گوش رضا از زهر کین   -  خون دل جاری زچشمش بر زمیناین چنین باشد سر انجام ولا   -    تشنه لب جان دادن در کربلا ای شه مدفون به خاک کاظِمِین  -  وارث تنهایی و رنج حسینزهر کینِ معتصم   نوشیده‌ای   -  لاله گون بر تن کفن پوشیده‌ایای غریبه در میان  شهر خویش  -  هم چو جَدَّت کربلا داری به‌پیششمع غم سوز شبستان  بقیع   -  عاشقی را جلوۀِ ناب و بدیعای تقی و ای جوادِ فاطمه   -   ای دلت خونین یادِ فاطمهیوسف زهرا به چاه بی‌کَسی  - می‌دهی جان در شب دلواپسیعشق زهرا ای تو را در تار و پود   -  نو حِ کشتیبانِ در دریای جُوداز رخت نور ولایت منجلی   -   مانده تنها شَهرِ غم را چون علیقبلۀِ دل‌هایِ عاشق، کوی تو   -  عالمی گُم در خَم گیسوی تووَه چه تنهایی به شهر اشک و آه -    چون علی گویی غم دل را به چاهای به شهر رنج و غم‌ها کوچه گرد  -   می‌شوی  امشب خلاص از دست دردکینۀِ زهرا به دل پَروَردِه‌ها      -    غرقه در خون قلب حیدر کَرده‌هادر کمین قتل صبح صادقی  -      می‌کِشَندَت سر به دار عاشقیبر دل و جان رضا آرامِ عشق  -   نرگس چشمِ تر تو جامِ عشقای شقایق‌هایِ عاشق را امام    - بر لب عطشانِ تو ما را سلامای به شمسِ مُلک دل‌ها نورِ عین   - ساقیِ میخانۀِ چَشمِ حُسینباده ریز از آن خم حیدر نشان – تا بگردد سینه‌ها آتش فِشانسَرشکن آن خُم که مَهدی دارد او  -  تا به پایان انتظارم آرد اوشیعه را کُن این شب ظلمت سحر -  جلوه کن بر چشم عاشق یک نظرغرقه در نور ولایت کن  حِراء   -   می فرست آن یوسف گم گشته راکُشته ما را درد و رنج انتظار  -  می‌کِشَد هر دم بَلا ما را به دارطاقت ما گشته از این غُصِّه طاق   -   خون چکد از دیده ما را وَز فراقطعنه ما را میزند دشمن دُرُشت -  مهدیا! هجران تو ما را بِکُشتدیده بر دَر، بس تو را در راه ماند   -   پا به‌پایِ اشکِ چشمم، آه ماندسینه می‌سوزد ز داغِ اشتیاق  -   بس کن آقا شیعه را دیگر فراقای سبب ساز غم آدینه‌ها   - ای نهاده داغ غم بر سینه‌هامهدی صاحب زمان، خورشید حق   -   وقت آن شد تا زنی سر از شفقجِلوِه کن بر ما، سحر گاه  ظهور   -    تا نمایی نه فلک را غرقه نورجان به لب آمد خدا را بی  تو، آه   -   کَم نگردد از تو ما را یک نگاهمهدیا دل‌تنگ بویت گشته‌ایم   -   قوم آواره به کُویَت گشته‌ایمرحمتی آور  به عُشاقت وَلی    -  لحظه‌ای روی مهت را منجلیاز شفق غوغای نورت می‌رسد   -  از یمن بوی ظُهورت می‌رسدغُلغُلِه اندر جهان افکنده عشق   -    گشته عالم شاه ما را بَنده عشقاندک‌اندک می‌رسد، سَر انتظار  - می‌رسد ما را شمیم نوبهاردریمن در شام و لبنان و عراق   -   گشته بر پا کربلایِ اشتیاقمی‌رسد ما را سحر گاه وِثاق   - رو به پایان می‌رسد شام فراق بوی مهدی می‌رسد از سمت نور   -  اندک‌اندک می‌رسد وقت ظهوراندک‌اندک دور مستان می‌رسد    -    یوسف زهرا پرستان می‌رسدشام عزلت رو به پایان می‌رسد  - بر تن ما شیعیان جان می‌رسددر قدومش جان فدا باید کنیم   -  یاری‌اش در کربلا باید کنیمآه اگر تنها نهیمش در میان    -  ای دریغا گر شویم از کوفیانپیر تنهای خراسانی من  -   ای تو نوحِ  قلب طوفانی مندل به تنگ آمد خدا را از ستم   -  پرچم سبز وَلا را کن علمظلم و بیدادِ سکندرهای پست  -   تا کجا باید دل ما را شکستبی‌کس و تنها میانِ شهر درد   - تا کجا تنها به ظلم شب نبردیاری ما کن ای علم بردار عشق   -   یا بِکش ما را تو خود بردار عشقای به زندانِ نگاهت دل اسیر   - دادِ ما را از سِکندرها بگیربی‌هراسم بند و زندان را ولی   - دل به تنگ آمد ز تنهایی، علیجان فدای روی همچون حیدرت  -  اشعری‌ها را بِتاران از بَرَتای دلت رنجور درد و داغِ یاس    -  زِاِبنِ مُلجِم ها تو را دارم هراسدل پریشانم تو را از فتنه‌ها   -    تا به دشت کربلا گردی رهامی‌هراسم اَشعری را خرقه پوش   -   آن رَدای فتنه را افکنده دوشزین تَسلسُل‌های بی‌پایان دور   -  می‌هراسم از فساد و ظلم و جورحیدری ای بسته گیسو را به سر  -   دل پریشانم تو را زین بوم و بَرآهِ مظلومان اگر گیرد شرر    -  آتشِ حق جُمله سوزد خشک و تَرریشه کَن کُن ظالمان را بیخ زور -  سینۀ شب را شکاف از تیغ نوراذنِ ماده بر جهادِ با فساد      -   تا مگیرد رونق دین را کِسادای خراسانی تو را جان بر کفیم  -بهر جانبازی به اول در صفیمآبروی دین نیاید تا به باد    -   ریشه کن باید شود ما را فسادوَر نه چون قوم ثمود و قوم عاد   -   ریشۀ ما را بسوزاند فسادپیش ظلم ظالمان کردن سکوت   -      افکند ما را به دام عنکبوتکربلا ما را چنین دارد پیام   - پیش ظلم ظالمان باید قیاماین بود فریاد سرخ کربلا  - نهی از منکر بود معروف مابا ولی تا پای جان می‌ایستیم  -   از تبار کوفیان ما نیستیمظلم ظالم را کجا گردن نَهیم   -    عاشقانه کربلا را در رَهیمصد هزاران کربلا مارا به پیش  -بگذریم از خان و مان و جان خویش تشنه کامِ انتقامِ خونِ یاس     -   از سِکَندرها کجا ما را هراس شور و شوق کربلا دارد سرم  -    سر به دار عشق زهرا آورم «از تبار سر به دارانیم ما -   کربلا را جا نمی مانیم ما »به امید ظهور یار ...22 شهریور ماه 1394 - تهران - منصور نظری
کد خبر: ۷۲۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۲

از رسومات ديگر در اين شهر قبلاً اين بود كه دوهمسايه كه دامدار بودن وقتي دامهاي آنان شروع زاييدن و زمان شيردهي شروع مي شد .مثلاً دو همسايه به نامهاي زهرا و آسيه  با هم شيروره ميكردند
کد خبر: ۶۸۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۴

امام جمعه موقت گچساران گفت: امروز سحر ی و افطاری مردم مسلمان یمن با بمب‌های عربستان سعودی باز می‌شود، عربستانی که دستاویز نقشه‌های شوم آمریکا شده است.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به گزارش خبرنگار فارس از گچساران، حجت‌الاسلام علی صفایی ظهر امروز در خطبه نخست نماز عبادی سیاسی جمعه این شهرستان ضمن دعوت خود و نمازگزاران به رعایت تقوا و پرهیزکاری و دوری از نافرمانی‌های خداوند اظهار کرد: دین مبین اسلام انسان را به تقوا و پرهیزکاری دعوت کرده و انسان هر چه در مقام تقوا و پرهیزکاری رشد کند تعالی دنیا و آخرت را کسب می‌کند. وی در ادامه با اشاره به اهمیت و جایگاه شب‌های قدر گفت: شب‌های قدر از منزلت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده به نحوی که خداوند یک سوره در قرآن را به این نام نازل کرده است. صفایی افزود: شب‌های موسوم به شب‌های قدر در راه است، شب‌های 19، 21 و 23 رمضان شب‌های قدر بوده که مومنان باید بهترین استفاده را از این شب‌های بزرگ ببرند. امام جمعه موقت گچساران در خطبه دوم نماز جمعه این شهرستان ضمن یادآوری حمله ناو آمریکایی به هواپیمایی مسافربری ایران اسلامی تصریح کرد: آمریکایی‌ها از بدو پیروزی انقلاب اسلامی از روز 22 بهمن دشمنی خود را با ایران اسلامی آغاز کردند و همواره در صدد ضربه زدن به این انقلاب هستند. صفایی بیان کرد: آمریکایی‌ها جنایات بزرگی را در سراسر جهان به ویژه کشورهای مسلمان انجام داده‌اند و متأسفانه برخی کشورهای مسلمان نیز با این استکبار همراه شده‌اند. وی با بیان اینکه امروز عربستان سعودی که خود را خادم الحرمین می‌داند، افزود: امروز عربستانی‌ها حتی حرمت ماه رمضان را نگه نداشته‌اند و سحر و افطار مردم یمن را با بمب و موشک رقم می‌زنند.
کد خبر: ۶۷۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۲

فشارهای روزافزون نیروهای رزمنده یمنی در مرزهای عربستان سعودی، آل سعود را به دوره‌گردی برای گدائی صلح با انصارالله وادار کرده است. تازه‌ترین خبرها حکایت از محاصره شدن شهر نجران عربستان توسط نیروهای مردمی یمن دارد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com)؛  روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله ای با عنوان «آل سعود زانو زد» نوشت: فشارهای روزافزون نیروهای رزمنده یمنی در مرزهای عربستان سعودی، آل سعود را به دوره‌گردی برای گدائی صلح با انصارالله وادار کرده است. تازه‌ترین خبرها حکایت از محاصره شدن شهر نجران عربستان توسط نیروهای مردمی یمن دارد. براساس همین خبرها، نظامیان عربستانی از پایگاه نظامی «المخروق» به صورت دستجمعی فرار کردند و این پایگاه نیز به تصرف نیروهای مردمی یمن درآمده است. از منطقه «تعز» نیز خبر می‌رسد نیروهای مردمی تحت امر انصارالله توانسته‌اند مواضع گروه تروریستی القاعده در این منطقه را به تصرف در آورند و تروریست‌های القاعده را خلع سلاح کنند. این پیروزی‌های نظامی درحالی نصیب نیروهای مردمی یمن می‌شود که هواپیماهای جنگنده آل سعود همچنان درحال بمباران شهرهای مختلف یمن هستند و جنایات عربستان همچنان علیه مردم یمن ادامه دارد. در همین حال، منابع مطلع از داخل عربستان خبر می‌دهند محمد بن سلمان، وزیر دفاع این کشور در سفر به مسکو از ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه خواسته است از ایران بخواهد انصارالله یمن را به پذیرش آتش بس بدون آنکه عربستان از یمن عذرخواهی کند راضی نماید. همین منابع گفته‌اند پوتین، چنین اقدامی را به امضاء قرارداد متوقف شده خرید تسلیحات از روسیه، افزایش قیمت نفت و نیز اجرای توافق نامه فروش سلاح به مصر با پول عربستان که متوقف شده بود مشروط ساخته است. این منبع می‌گوید: قرارداد فروش نفت عربستان به روسیه بیش از 10 میلیارد دلار است که در زمان ملک عبدالله به مراحل پایانی خود رسیده بود اما در زمان ملک سلمان براثر فشار آمریکا متوقف شد.براساس اطلاعات فاش شده توسط منابع داخلی عربستان قرارداد فروش سلاح روسی به مصر، بیش از 7 میلیارد دلار ارزش دارد. این منابع، دشوارترین بخش خواسته‌های روسیه را افزایش قیمت نفت همراه با کاهش تولید نفت توسط عربستان می‌دانند که با هدف زیر فشار قرار دادن ایران برای امضاء‌ تفاهم‌نامه هسته‌ای و وادار کردن روسیه به خروج از اوکراین انجام شد. همین منابع می‌افزایند: اقتصاد عربستان تحمل کاهش تولید نفت به دلیل افزایش هزینه‌ها را ندارد زیرا طی 4 ماه اول سال جاری کسری بودجه به یک چهارم تریلیون دلار رسیده است.واقعیت‌هائی که امروز یکی پس از دیگری بروز می‌کنند و همگی حکایت از شکست قطعی آل سعود در تهاجم نظامی به یمن دارند، از روز اول این تهاجم کاملاً مشخص بود. سران رژیم عربستان، تجربیات روشنی از رویاروئی نظامی با مردم یمن در دهه‌های گذشته داشتند که اگر همان تجربیات را مرور می‌کردند به این نتیجه می‌رسیدند که ورود به جنگ با یمن به زیان آنها خواهد بود. آل سعود با ورود به جنگ یمن دچار زیان‌های زیادی شدند که گرفتاری کسری بودجه یک چهارم تریلیون دلاری فقط بخش کوچکی از آنست. زیان بزرگ‌تر، سست شدن بنیان حاکمیت خاندان سعودی در عربستان است که اکنون با جنگ پنهان قدرت در داخل و نگاه منفی از خارج مواجه است. شاه جدید عربستان برخلاف اسلاف خود بدون آنکه به عواقب تصمیمات خود فکر کند وارد جنگی شد که اولاً خارج شدن از آن بسیار دشوار است و ثانیاً این احتمال وجود دارد که به سقوط آل سعود و پایان یافتن این خاندان در عربستان بیانجامد. هم اکنون مخالفت‌های شدیدی در داخل عربستان توسط اقشار مختلف به ویژه روشنفکران و دانشگاهیان در جریان است که کنترل آنها از عهده آل سعود خارج است و با استمداد از قدرت و بکارگیری سلاح نیز نمی‌تواند از پس آن برآید. بالاترین زیانی که آل سعود از ورود به جنگ یمن متحمل شده، کنار رفتن ماسک دروغین خادم حرمین شریفین بودن از چهره این خاندان است. چهره آل سعود تا قبل از جنگ یمن نیز برای بسیاری از مسلمانان، چه در داخل عربستان و چه در سایر کشورهای اسلامی، کاملاً شناخته شده بود،‌ ولی جنایاتی که این خاندان در یمن مرتکب شدند چهره آنان را حتی نزد آن دسته از مسلمانان که با دیدی مثبت به آل سعود نگاه می‌کردند نیز افشا کرد. اکنون تمام مسلمانان با این سئوال بزرگ مواجهند که عناصر جنایتکاری که به خاطر سلطه بر کشوری دیگر حاضر می‌شوند کودکان و زنان را به خاک و خون بکشند، مساجد را با خاک یکسان کنند، بیمارستان‌ها را نابود نمایند، زیرساخت‌ها را از بین ببرند و حتی به مردم محاصره شده در گرسنگی و تشنگی و مواجه با انواع و اقسام مشکلات بهداشتی رحم نکنند، چگونه شایستگی اداره مقدس‌ترین اماکن اسلامی را می‌توانند داشته باشند؟ مهم‌تر آنکه آل سعود این جنایات را در ماه رجب که یکی از ماه‌های حرام است مرتکب شده و در ماه رمضان نیز به جنایات ادامه داده و مردم روزه‌دار را با زبان روزه و هنگام سحر و افطار به شهادت رسانده است. مقاومت مردم یمن در برابر این جنایات و پیشروی نیروهای مردمی یمن در جبهه‌های زمینی به آل سعود فهمانده است که دچار محاسبات کاملاً غلطی بوده و اکنون چاره‌ای غیر از پذیرش شکست ندارد. توسل محمد بن سلمان وزیر دفاع و ولیعهد دوم شاه عربستان، که یکی از اصلی‌ترین عوامل تهاجم نظامی عربستان به یمن می‌باشد، به ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه نشان داد او و پدر تازه شاه شده و بی‌تجربه‌اش در باتلاق یمن دست و پا می‌زنند و برای نجات یافتن از این باتلاق هیچ چاره‌ای غیر از زانو زدن در برابر اراده مردم یمن ندارند. این، سرنوشت همه ظالمان است که دیر یا زود به کیفر اعمال خود می‌رسند و آل سعود اکنون در اولین مرحله از دیدن کیفر جنایاتی است که مرتکب شده و باید در انتظار کیفرهای شدیدتر باشد.
کد خبر: ۶۶۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۲

روزه گرفتن در روزهای گرم و بلند تابستان کمی با فصل‌های دیگر فرق دارد. زود تشنه می‌شوید و اگر شاغل باشید در طول روز با کاهش میزان انرژی و فعالیت‌های جسمی روبه رو می شوید. سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com)؛مجله سیب سبز: روزه گرفتن در روزهای گرم و بلند تابستان کمی با فصل‌های دیگر فرق دارد. زود تشنه می‌شوید و اگر شاغل باشید در طول روز با کاهش میزان انرژی و فعالیت‌های جسمی روبه رو می شوید. روزه عبادت و تمرینی برای تحمل سختی‌هاست و اگر نکات روزه‌داری را خوب به کار نبرید روزهای سختی را پشت‌سر خواهید گذاشت. پس اگر می‌خواهید ماه رمضان را با سلامت کامل پشت‌سر بگذارید، دکتر ناصر رضایی‌پور، راه‌های مفیدی را برای سلامت شما در این ماه پیشنهاد می‌کند. دکتر ناصر رضایی پور دستیار دکترای تخصصی طب سنتی ایران دراین باره توضیح می دهد . نخوردن سحر ی ممنوع خیلی‌ها بدون خوردن سحر ی روزه می‌گیرند و اصلا به ضررهای این کار فکر نمی‌کنند. نخوردن غذا در وعده سحر ، به بدن آسیب می‌رساند و باعث طولانی شدن گرسنگی و ضعف شدید طی روز می‌شود. اگر عادت دارید بدون خوردن سحر ی روزه بگیرید باید بدانید با دست خودتان باعث آسیب دستگاه گوارش‌تان مخصوصا معده و روده‌ها می‌شوید. پس تنبلی را کنار بگذارید و بدون سحر ی روزه نگیرید. زیاده‌روی نکنید زیاد خوردن در روزهای معمولی سال خوب نیست چه برسد به ماه رمضان که سیستم گوارشی بدن ساعت‌هایی را بدون مواد غذایی می‌گذراند. اگر فکر می‌کنید هر چه بیشتر بخورید دیر‌تر گرسنه‌تان می‌شود اشتباه می‌کنید. در خوردن وعده سحر ی و افطاری باید حد اعتدال رعایت شود. غذا و آب را به اندازه‌ای بخورید که بدن‌تان نیاز دارد. با رعایت نکاتی مانند رعایت قدرت هضم، رعایت عادت‌های غذایی و داشتن نشاط پس از غذا خوردن و خوردن وعده‌های سحر ی و افطاری باعث سلامت معده و بدن، رشد بيشتر عقل و سبكي بيشتر جسم‌تان می‌شوید. متناسب با مزاج‌  بخورید رعایت اصول بنیادین درست خوردن و درست آشامیدن که در همه حال توصیه می‌شود، در ماه مبارک رمضان و به‌ویژه در روزهای بلند و گرم سال، اهمیت بیشتری دارد. دقت کنید از غذاهایی استفاده کنید که با مزاج‌تان متناسب است. برای شروع نخست سراغ غذای لطیف و سبک‌تر بروید. هرگز قبل و بعد از غذا یا بین غذا آب ننوشید. غذای‌تان را خوب بجوید و پرخوری نکنید و همه چیز هم نخورید. افزايش رطوبت بدن برای کاهش عطش و مقابله با خشکی بدن در ساعات روزه‌داری، می‌توانید از ماءالشعیر طبیعی استفاده کنید. اگر بر اثر گرمی مفرط مزاج قلب، معده، کبد یا تولید حرارت مفرط در بدن و بر اثر تعب جسمی یا روانی طی ساعات روزه‌داری، دچار تشنگی شدید و کاهش رطوبت بدن می‌شوید، می‌توانید با مصرف ماءالشعیر طبیعی به جای آب و چای در سحر و ساعات پس از افطار، عوارض ناخواسته احتمالی را کاهش دهید. گياهي براي تقويت بنيه در روزهای گرم سال به‌ویژه روزهایی‌ که روزه‌ می‌گیرید، از خوردن میوه‌های گرمسیری مانند موز و انبه (و کمتر آناناس) پرهیز کنید چراکه زیاده‌روی در خوردن آنها موجب افزایش غلظت خون می‌شود. گلاب، هم برای تقویت معده و دهانه آن و همچنین تقویت روح و قوا هنگام افطار بسیار مناسب است. معده را تقویت کنید خوردن کمی شله‌زرد، فرنی یا شیربرنج برای شروع افطار خوب است. اگر معده مرطوبی دارید روی آنها کمی دارچین و سیاه‌دانه بریزید. بد نیست که برای تقویت دهانه معده، همراه با فرنی، شله‌زرد یا شیر‌برنج‌تان کمی مربا بخورید. البته شاید برای کسانی که گرمی و خشکی زیادی در معده دارند، سوپ‌جو همراه با آلوبخارا مناسب‌تر باشد البته به شرطی که در آن قارچ نریزند. برای گرم‌مزاجانی که دچار ریزش صفرا به معده هستند (مثلا احساس سوزش یا درد گزنده‌ای سر معده دارند، دهان‌شان خیلی بدبوست، تحریک‌پذیر و عصبی شده‌اند)، شربت سکنجبین ولرم در شروع کار بسیار مفید است تا معده را از صفرا بشوید. غذايي براي رفع عطش برای کاهش تشنگی و عطش در ماه رمضان می‌توانید از شربت‌های سرکه‌شیره، سکنجبین یا شربت آبلیمو در وعده‌های سحر ی یا افطاری استفاده کنید. نوشیدن کمی عرق کاسنی به تنهایی یا همراه با یک قاشق چای‌خوری تخم خرفه در وعده سحر ی هم برای کاهش تشنگی در طول روز به شما کمک می‌کند. توصیه می‌کنیم اگر خیلی تشنه می‌شوید، خوردن خورش‌های همراه با آلو و زرشک را در وعده سحر ی فراموش نکنید. در طول ساعات روزه‌داری هم می‌توانید عطش خود را با بوییدن سیب گلاب، خیار یا لیمو، اسپری کردن گلاب خنک در فضای اتاق، شست‌وشوی سر و گردن و سینه با آب خنک و تنفس هوا و نسیم خنک که حرارت زاید قلب را کم می‌کند، کاهش دهید. روزه را چطور باز کنیم ؟ از نیم ساعت پیش از افطار، کمی از چهار مغز بادام، گردو، فندق و پسته، به اندازه یک قاشق غذاخوری بکوبید (طوری که پودر نشود) و آن را در یک لیوان شیر داغ بخیسانید و مخلوط را با کمی شکر یا عسل شیرین کنید یا یکی، دو خرمای بدون هسته به آن اضافه کنید. در زمان افطار ابتدا خرما میل کنید و سپس مخلوط را هم بزنید و قاشق قاشق با کمی نان برشته‌ شده، بخورید. یادتان باشد اگر خواستید خوراک دیگری بخورید، دست‌کم با یک ساعت فاصله بخورید. نوشیدنی سنتی تهیه کنید نوشیدن این مایع بهتر از هر نوشیدنی دیگری می‌تواند در برابر استرس گرمایی و تشنگی و تحلیل رطوبت بدن، شما را محافظت کند. اگر معده سرد یا تری دارید بهتر است در هر لیوان آن یک قاشق مرباخوری عسل حل کنید و سپس بنوشید. ماءالشعیر طبیعی نباید غلیظ و ژله‌ای شود وگرنه تاثیر آن معکوس خواهد شد. اگر جو کاملا مرغوب و مناسب باشد، رنگ ماءالشعیر به سرخ ملایم و کمرنگ مایل می‌شود. هنگام مصرف عادی، ماءالشعیر را تکان دهید تا دُردی و بخش رقیق آن با هم مخلوط و بخش غذایی ماءالشعیر هم خورده شود. برای تهیه این ماء الشعیر سنتی 50 گرم جوی پوست‌کنده سالم (نه پرک و نه نیمکوب) را با چهار لیوان آب (یک لیتر)، با حرارت ملایم، آهسته بجوشانید تا وقتی که جوها به حالت شکفته و کاملا پخته برسند. این زمان به‌طور متوسط 40 تا 50 دقیقه طول می‌کشد. پس از آن، تا این ترکیب سرد نشده، آن را صاف کنید و در جای خنک قرار دهید تا سرد شود. از این چهار لیوان، بیش از سه لیوان آب‌جو به دست می‌آید که حداکثر دو روز در یخچال قابل نگهداری است. اگر از نوشیدن ماءالشعیر همراه با رسوب آن خوش‌تان نمی‌آید، فقط قسمت آبکی رقیق بالای آن را بنوشید و دُردی آن را دور بریزید، بدین ترتیب از کیفیت سردی‌ و تری‌بخشی ماءالشعیر طبیعی بهره‌مند می‌شوید ولی از ماده مغذی آن سودی نمی‌برید. مصرف این فرآورده خانگی، به کسانی‌که مزاج گرم و خشک دارند کمک می‌کند تا از خشکی و زردی رنگ پوست بدن، گود افتادگی چشم‌ها، یبوست، غلظت خون، تحریک‌پذیری عصبی و آزردگی‌های کلیوی احتمالی دور بمانند. تدابير سنتي را آويزه گوش كنيد غذا باید براساس فصل و ماه انتخاب شود. یادتان باشد که در فصل گرم سال دستگاه گوارش انسان ضعیف می‌شود و به همین‌دلیل است که ایرانیان از دیرباز در تابستان و روزهای گرم سال غذاهای سبک با مزاج معتدل مایل به خنک مانند آب‌دوغ‌خیار می‌خوردند. روزه‌های بلند تابستانه دستگاه گوارش را ضعیف‌تر می‌کند پس رعایت تدابیر خوردن و آشامیدن در روزه‌داری، بسیار مهم‌ و لازم است. ابتدا از شرایط بدنی و مزاجی خود مطلع شوید و پس از آن غذاهای مناسب فصل را انتخاب کنید؛ مثلا غذاهای خیلی سنگین مانند کله‌پاچه، حلیم، آبگوشت یا غذاهای خیلی گرم و خیلی شیرین یا تند را از برنامه غذایی این ماه‌تان حذف کنید. تشنگی در ماه رمضان اگر در ماه رمضان غذاهای ادویه‌دار گرم و خشک، غذاهای مولد صفرا، خوراک‌های چرب و سرخ‌کردنی بخورید، شک نکنید که طی روز تشنگی امان‌تان را می‌برد. کارهای بدنی زیاد و سنگین، گرمای روز و تابش آفتاب، بوها، فکر و خیال، استرس‌ و احساساتی که موجب افزایش گرما در مغز و قلب و معده و کبد می‌شود همگی دلایلی هستند که شما را در روز تشنه‌تر می‌کنند. پرخوری و شیرینی‌ ممنوع باتوجه به طولانی بودن روزهای تابستان و فاصله کم وعده‌های افطاری و شام با سحر ی، از پرخوری در زمان افطار و پس از آن پرهیز کنید، در صورت رعایت نکردن دچار ناراحتی‌های گوارشی می‌شوید. در روزهای ماه مبارک بهتر است کمتر از شیرینی‌ها، به‌ویژه شیرینی‌هایی مانند زولبیا و بامیه یا پشمک استفاده کنید. توصیه شده در مناطقی که درخت نخل رشد نمی‌کند، از مصرف زیاد خرما پرهیز شود ولی در مناطق خرماخیز زیاد خوردن آن منعی ندارد. دور اين غذاها خط بكشيد  تا می‌توانید از خوردن خوراکی‌های چرب، مخصوصا در وعده سحر ی، پرهیز کنید چون باعث عطش و تشنگی زیاد طی روز می‌شود. اما اگر گاهی غذای چرب می‌خورید کافی ا‌ست پس از ‌آن (به‌ویژه در وعده افطار) کمی پودر رازیانه را با نبات در آب مخلوط کنید و بنوشید تا عوارض آن را کم کند و به گوارش بهتر خوراک کمک کند. کی شام بخوریم ؟ باز کردن روزه و آغاز یکباره افطار با خوراک‌های سنگین معمول، به‌ویژه در افراد گرم‌مزاج و کسانی‌‌ که معده‌های گرمی دارند، به بدن آسیب می‌رساند. هر مزاجی که دارید برای باز کردن روزه، از یک استکان آب گرم و یک عدد خرما استفاده کنید و اگر خیلی احساس گرسنگی می‌کنید، دو تا سه لقمه غذا بخورید تا کمی گرسنگی‌تان رفع شود. شام را دست‌کم یک ساعت پس از افطار میل کنید.
کد خبر: ۶۶۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۳۱

امام جمعه دهدشت تصریح کرد: پیام شهدا این بود که آمدیم به شما بگوییم تسلیم نشوید دشمن بی‌رحم است، اول دست‌ها را می‌بندد بعد می‌کشد
کد خبر: ۶۶۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۹

بهتر است بدون سحر ی روزه نگیریم، به خصوص در نوجوانان روزه بدون سحر ی توصیه نمی شود زیرا این موضوع سبب افت شدید قند خون و تحلیل عضلانی می شود که بسیار زیان آور است
کد خبر: ۶۶۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۹

«گینس»، «عصر یخبندان»، «از رییس جمهور پاداش نگیرید»، «یاسین» و «اعترافات ذهن خطرناک من» آثاری هستند که اکران ماه رمضان را به خود اختصاص داده اند.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com) به نقل از مهر، هرچند در گذشته سینماگران بر این باور بودند که اکران ماه مبارک رمضان از جمله اکران های سوخته برای سینما به شمار می رود و مردم در این ماه کمتر به سینما می روند، اما طی سال های اخیر بعد از اجرای طرح اکران رمضان و اجازه ادامه نمایش فیلم ها در سینماها تا نیمه شب و گاهی تا نزدیک به سحر ، مخاطبان و علاقه مندان به سینما در این ماه بیشتر از گذشته به سینما می روند. همین مساله سبب شده تا سینماگران برای نمایش فیلم های خود در ماه مبارک رمضان مشتاق تر باشند و امسال هم چند فیلم قابل اعتنا به اکران رمضان پیوسته اند. از جمله فیلم هایی که در اکران رمضان ۹۴ در سینماهای تهران اکران شود می توان به «گینس» به کارگردانی محسن تنابنده، «عصر یخبندان» به کارگردانی محسن کیایی، «از رییس جمهور پاداش نگیرید» به کارگردانی کمال تبریزی و «یاسین» به کارگردانی حامد امرایی اشاره کرد. البته فیلم سینمایی «اعترافات ذهن خطرناک من» به کارگردانی هومن سیدی نیز از نیمه دوم ماه مبارک رمضان در گروه «هنر و تجربه» اکران می شود. البته اکران فیلم های یاد شده از سوم تیرماه آغاز می شوند. همچنین سینماداران در طول یک ماه مبارک رمضان تخفیف هایی را برای بلیت سینماها در نظر گرفته اند که شامل سینماهای ممتاز ۲ هزار تومان و درجه یک به مبلغ یک هزار تومان است. در این گزارش می توانید درباره فیلم هایی که در اکران رمضان روی پرده سینماها می روند، بخوانید: «گینس» فیلم سینمایی «گینس» اولین تجربه کارگردانی محسن تنابنده در سینما است. در این فیلم طنز بازیگرانی چون رضا عطاران، حسین اسکندری و محسن تنابنده بازی کرده اند. در خلاصه داستان «گینس» آمده است: فردین: گینس سیخی چنده!؟ پول کجاست اینو بگو؟ غنچه: خاک بر سرت که نافتو از پول بریدن. بدبخت همش اعتباره... میدونی کیا اسمشون تو گینسه... علی دایی... رضا زاده... جنیفر لوپز. فهرست عوامل اصلی این پروژه عبارتند از کارگردان: محسن تنابنده، نویسنده: محسن تنابنده، احمد رفیع زاده، مدیر فیلمبرداری: مرتضی غفوری، طراح چهره پردازی: سعید ملکان، صدابردار: حسن زاهدی، طراح صحنه: مجید شهبازی، طراح لباس: سحر شهامت، مدیر تولید: حسن مصطفوی، دستیار اول کارگردان: مصطفی تنابنده. «عصر یخبندان» فیلم سینمایی «عصر یخبندان» به کارگردانی مصطفی کیایی از جمله فیلم هایی است که در سی و سومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. سحر دولتشاهی برای بازی در این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد. همچنین نیما جعفری جوزانی نیز برای «عصر یخبندان» سیمرغ بلورین بهترین تدوین را دریافت کرد. در خلاصه داستان «عصر یخبندان» آمده است: در «عصر یخبندان» خارپشت ها تصمیم گرفتند رنج خارهای یکدیگر را تحمل کنند اما کنار هم باشند و به هم گرما بدهند، خارپشت ها تنها جاندارانی بودند که در «عصر یخبندان» زنده ماندند. بهرام رادان، مهتاب کرامتی، آنا نعمتی، سحر دولتشاهی، محسن کیایی، مینا ساداتی، بابک بهشاد، علی میلانی، پوریا رحیمی سام، صدف طاهریان، علی کوچکی، فرهاد اصلانی و ژاله صامتی بازیگرانی هستند که در این فیلم به ایفای نقش پرداختند. این فیلم نگاهی به معضلات اجتماعی و خانوادگی دارد. «از رییس جمهور پاداش نگیرید» «از رییس جمهور پاداش نگیرید» به کارگردانی کمال تبریزی در سال ۱۳۸۷ ساخته شد. در این فیلم سینمایی بازیگرانی چون حسن معجونی، آتیلا پسیانی، آشا محرابی، بهمن زرین پور، صابر ابر، اصقر نقی زاده، رضا بهبودی و احمد آقالو حضور دارند. در خلاصه داستان این فیلم طنز آمده است: يكی از مديران ارشد به صورت كاملا اتفاقی به سفر حج می‌ رود و در اين سفر اتفاقاتی برايش می ‌افتد كه ظاهرش خوشايند نيست، اما همه اين اتفاقات ناخوشايند باعث می‌شود به معنا و مفهومی از سفر دست پيدا كند. این فیلم سینمایی در سال ۸۸ توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توقیف شد و در طول این سال ها با تغییرات زیادی که روی فیلم انجام شد وعده داده می شد که فیلم اکران می شود. «یاسین» فیلم سینمایی «یاسین» به کارگردانی حامد امرایی نیز از جمله فیلم هایی است که در ماه مبارک رمضان اکران می شود. این فیلم سینمایی نیز اجتماعی است و داستان پدری را روایت می کند که در مقطعی از زندگی با سوء استفاده از موقعیت پسر کوچکش که حافظ قرآن است، سعی در رانت خواری و بهره برداری های مادی و معنوی به نفع خودش را دارد که در این میان اتفاقاتی می افتد و مسیر پدر عوض می شود... حمید فرخ‌نژاد، پریوش نظریه، یوسف مرادیان، آزاده شمس، رضا توکلی، حسین سلیمانی، طوفان مهردادیان، احمد مهیاری، رخساره شجاع‌الدین، جعفر کرمی و... و. در این فیلم بازی کرده اند. «اعترافات ذهن خطرناک من» اما سینمای ایران در گروه سینمایی «هنر و تجربه» در ماه مبارک رمضان، میزبان فیلم سینمایی «اعترافات ذهن خطرناک من» به کارگردانی هومن سیدی است. داستان این فیلم در ٢٤ ساعت مى گذرد و داستان مردى است كه یك روز كامل هیچ چیزى را به یاد نمى آورد. هومن سیدی نویسندگی و کارگردانی این فیلم را برعهده دارد. از جمله بازیگران این فیلم می توان به سیامک صفری، نگار جواهریان، عباس غزالی، چکامه چمن ماه، میثاق زارع، بیژن سراج، بابک بهشاد، رویا نونهالی، بابک حمیدیان، هومن سیدی و میترا حجار اشاره کرد. این فیلم نیز سال گذشته در جشنواره فیلم فجر حضور داشت و برخی منتقدان آن را مثبت ارزیابی کردند. همچنین فیلم های «نهنگ عنبر» به کارگردانی سامان مقدم، «دریا کنار» به کارگردانی آرش معیریان، «اسب سفید پادشاه» به کارگردانی محمد حسین لطیفی و «در دنیای تو ساعت چند است؟» به کارگردانی صفی یزدانیان که این روزها روی پرده هستند به اکران خود در سینماها ادامه می دهند.
کد خبر: ۶۶۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۸

العربیه در ادامه اشاره کرده که خانم "نوروززاده" یکی از چهره‌های اصلی شورای امنیت ملی امریکا در بخش ایران است. با این حال، این شبکه خبری عربی اشاره کرده که او در گذشته عضو شورای نایاک بوده است.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:همزمان با اعلام بیانیه لوزان شبکه خبری "العربیه" که پروژه کارشکنی در روند مذاکرات را دنبال می‌کند و از تفاهم سیاسی اخیر ناراضی است با انتشار گزارشی به ناک یک شخصیت ایرانی اشاره کرده که در حلقه مشاوران "باراک اوباما" رییس‌جمهوری امریکا قرار دارد. این شبکه خبری از این موضوع به عنوان حضور چهره‌ای از به زعم آن شبکه "لابی تهران" در حلقه مشاوران کاخ سفید یاد کرده است.  به گزارش خرداد، شبکه خبری "العربیه" با اشاره به سوابق کاری " سحر نوروز زاده" دختر جوان ایرانی که به رییس جمهوری امریکا مشاوره می دهد می نویسد:"اخیرا کاخ سفید نام های از چهره های بلندپایه‌ای را منتشر کرد که به پرزیدنت اوباما مشاوره می‌دهند. در میان این چهره‌های نام " سحر نوروززاده" به چشم می‌خورد. او پیشتر مشغول فعالیت برای لابی طرفدار بهبود روابط ایران و امریکا یعنی شورای امریکایی های ایرانی تبار بوده است." العربیه در ادامه اشاره کرده که در گزارش منتشر شده از سوی سایت "دیلی بیست" مشخص شده که خانم "نوروززاده" یکی از چهره‌های اصلی شورای امنیت ملی امریکا در بخش ایران است. با این حال، به گزارش "بریت بارت نیوز" نزدیک به محافظه کاران امریکایی او در گذشته عضو شورای نایاک بوده است که در راستای تعامل ایران و امریکا و کمک به این موضوع گام بر می‌دارد. العربیه در ادامه اشاره کرده که این موضوع سبب نارضایتی لابی رژیم اسرائیل و مخالفان بهبود روابط ایران و امریکا شده است. العربیه در ادامه اشاره می کند که روزنامه امریکایی "واشنگتن پست" نیز از این موضوع انتقاد کرده و اشاره داشته که چگونه فردی که سال ها در گروهی فعالیت کرده که در راستای منمافع ایران گام برمی‌داشته می تواند مشاور رییس جمهوری امریکا باشد.  العربیه اشاره کرده که روزنامه‌های رسمی دولتی در واشنگتن در واکنش به اخبار و انتقادات مطرح شده اعلام کرده که خانم نوروززاده تنها در دوران دانشجویی خود به عنوان کارآموز در مورد مسائل ایران در شورای امریکایی‌های ایرانی تبار فعالیت می کرده است. العربیه در پایان اشاره کرده که کاخ سفید حاضر به پاسخگویی در این باره به آن شبکه خبری نشده است.(افتاب)
کد خبر: ۶۱۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۵

«یالا یالا بارونی»؛
ما هفت برادران،اي خدا بسوي توآمديم ودست دعا به درگاهت دراز مي كنيم و از شما مي خواهيم باران رحمتت را بسوي ما بندگانت ببار
کد خبر: ۵۷۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۶