اوای دنا -مهدی گلالی تراب :سالهاست که دیگر زندگی رنگ و بوی خاصی ندارد. دیگر از آن صمیمیت خانه های گلی ، آن شب نشینی های زمستانه ، ان قصه های قشنگ مادربزرگ خبری نیست. از فرهنگ گمشده لر می نویسم. از تابوت خشکیده این فرهنگ در پشت قاب فرهنگ وارداتی/ تاملی کم در فرهنگ امروزی ما نشان می دهد که ما نتوانستیم فرهنگ اصیل لری خود را با پیشرفت زمان هماهنگ کنیم. اری. فرهنگ ما گم شده است. روزگاری نوای اهنگ های لری هر شتری را به طرب می آورد. روزگاری در مجالس ما خبری از اهنگ های بی اصالت نبود. اما امروز انچنان نشانه های بی فرهنگی وارد این فزهنگ اصیل شده است که دیگر تشخیص فرهنگ اصیل لر و فرهنگ وارداتی مشکل است. در اینجا نشانه هایی از این فرهنگ های وارداتی را با هم مرور می کنیم.
ابتدا بگذارید تعریفی از فرهنگ داشته باشیم:از فرهنگ تعاريف متعددي ارايه شده است كه متجاوز از 160 تعريف مي باشد كه بعضي ازاين تعاريف مفهوم عام و برخي ديگر مفهوم خاصي از اين واژه را به دست ميدهند.
يكي از اولين تعاريف نسبتاً جامع از فرهنگ در سال 1871 توسط تايلورارايه شده است. اين مردم شناسي انگليسي اعتقاد داشتكه فرهنگ عبارت است از مجموعه پيچيده اي از علوم، دانش ها، هنرها، افكار، اعتقادات،قوانين و مقررات، آداب و رسوم، سنت ها و به طور خلاصه كليه آموخته ها و عاداتي كهيك انسان به عنوان عضو جامعه اخذ مي كند.
اولین نماد بی فرهنگی که امروز وارد فرهنگ ما شده است فرهنگ مجالس عروسی ماست. ایا تا حالا با خود فکر کرده اید که مجالس عروسی ما تا چه حد با اصالت ما تناسب دارد ؟ روزگاری در مراسمات ما بزرگترها حرف می زدند و کوچکترها گوش می دادند. همینجا هم بیان می کنیم که این رسم منافی اختیار نبود. یعنی اینجوری نبود که هر تصمیمی که گرفته شود انها هم قبول کنند ولی تصمیمات بزرگترها هم معقول و مناسب بود. مهریه مجالس ما از جلد کلام الله مجید تا چندین سکه بود. الگوی مراسمات ما الگویی علی وار بود. به سبک زندگی مولای ما. اما امروز نه نشانی از ان رسومات است و نه بویی. امروز عدد های نجومی سکه فکر هر جوانی را انچنان مشغول می کند که به همه چیز فکر کنند به جز ازدواج. به راستی چه چیزی باعث شد تاما از ان مجالس ساده به این مجالس پرهزینه برسیم؟
روزگاری نوای لری گوش هر رهگذری را نوازش می داد. اهنگ های لری سرشار از معنویت بود. اشعارشان بوی خدایی می دادند. اما امروز اشعاری دیگر ، کلماتی دیگر وارد ادبیات اهنگ ما شدند . چرا ؟
در فرهنگ ما صله رحم جایگاهی ویژه داشت. همه ازحال هم خبر داشتند. شب نشینی ها ، صمیمیت مردم همه از اصالت لر خبر می داد. ما به خونگرمی و مردم نوازی معروف بودیم. اما امروز چه شد که پیامک و موبایل جای عیادت ها را گرفت . دیگر از ان محبت ها خبری نیست.
لباس های لر نماد سادگی و بیانگر روح پاک مردمانش بود.امروز این لباس منقش به عکس کسانی است که بویی از فرهنگ نبردند. از چه بنویسم. بی شک این فرهنگ نشانی اسلامی داشت. ما نتوانستیم فرهنگ مان را از اسیب های فرهنگ وارداتی حفظ کنیم. چرا با هم صادق نیستیم؟ فرهنگ لر اسیب دیده است ؟ نیاز به توجه بیشتر دارد. ما روزگاری صادر کننده فرهنگ بودیم اما امروز....
چرا فرهنگ ما بیشترین تاثیر را از فرهنگ بیگانگان گرفت ؟ ایا این نشان از کم کاری فرهنگ دوستان و مسئولین ندارد ؟ ایا این فرهنگ نیاز به جراحی ندارد ؟ ایا ادبیات کوچه بازاری مردمان تغییر نکرده است ؟ ایا باید منتظر ظهور فرهنگ جدیدی باشیم و اینکه ایا فرهنگ ما توان تحمل فرهنگ جدید را خواهد داشت یا زیر پای ان لگد مال خواهد شد ؟
امروز الگوی فرهنگ لری ما گم شده است. بی شک سکوت و کم کاری فرهنگ شناسان بیشترین ضربه را به این مردم وارد خواهد کرد.
ای که دستت می رسد کاری بکن....
عضویت در خبر نامه