اوای دنا-مهدی گلالی تراب:گاه با خودم فکر می کنم که نکند مهر بی وفایی را بر پیشانی ما زده اند که به عهد خود وفا نکرده ایم. ما راهمان را گم کرده ایم. در سراشیبی غفلت به کدامین راه می رویم ؟ همراهان ما چه کسانی هستند ؟
و امروز همه ما گمراهیم. مدیونیم به انانکه راه را نشان دادند و ما گوش نکردیم و ندیدیم. مدیونیم به انانکه برای نشان دادن راه از خون خود گذشتند. به تو ای شهید ، مدیونیم.
به راستی چرا از راه شهدا جدا شده ایم / چرا وصیت نامه شهدا را فقط برای موزه شهدا می خواهیم ؟ مگر انان از جان خود نگذشتند تا ما بهتر زندگی کنیم اما ایا با رفتن انها مسیر ما همان مسیری است که انها از ما می خواستند ؟ چرا نسل جوان امروز با شهدا و خانواده شهدا بیگانه اند ؟
ایراد کار کجاست ؟ مگر ما از همان نسل طلایی انقلاب نیستیم ؟
مگر ما از نسل شهیدان طیب ، انجام ، دهقان ،پیرا و.... نیستیم ؟
با خودم فکر می کنم نکند خاک زمانه بر چشمانم نشسته است که دیگر چشمانم توانای دیدن این همه عظمت شهیدان را ندارد ؟
ای شهید : به تو مدیونیم.
می دانم که خیلی از شماها امروز از ما جوانان دلگیرید . می دانم که نتوانستیم وارثان خوبی باشیم. اما این را نیز می دانم که هنوز هم صدای لبیک گونه شما در گوش ما می پیچد؟
ما برای شما چه کرده ایم ؟
شرمساریم ، توانایی جواب دادن به این سوال را نداریم ؟
برخاک پای مادرانتان بوسه میزنیم چرا که این خاک ، خاکی بهشتی است.
در جستجوی حقیقت گم شده ای میگردم. به راستی چندین سوال ذهنم را مشغول کرده است
چرا ما از شهدا دور شده ایم ؟
چرا انگونه که شایسته بود وصیت نامه شهدا را عملی نکردیم ؟
ایا تجلیل از خانواده های معظم شهدا به درستی انجام می شود ؟
چه خبر از بزرگواری؟