کد خبر: ۵۲۴۸
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۹۳ - ۱۸:۰۲
مقام عظمای ولایت می فرمایند:برای مطبوعات سه وظیفه عمده قایلم: وظیفه نقد و نظارت، وظیفه اطلاع رسانی صادقانه و شفاف، وظیفه طرح و تبادل آرا و افکار در جامعه

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:
بدری :بومارشه روزنامه نگار معروف فرانسوی  در خصوص آزادی بیان و نقد و انتقاد جمله ی بسیار زیبایی دارند وی می فرماید: «تا آزادی انتقاد در کار نباشد، ستایش ارزنده ای نیز نمی‌تواند وجود داشته باشد.» همین جمله بیش از یکصد سال است که به صورت شعار در سرلوحه‌ی روزنامه‌ی معروف فیگاروی فرانسه به چاپ می‌رسد.
امروزه در کشورهای پیشرفته‌ی جهان که مبتنی بر نظام دموکراسی و مردم سالاری‌اند، آزادی بیان و اندیشه و آزادی انتقاد، جوهر مطبوعات و رسانه‌های جمعی و رکن اساسی دموکراسی و رمز موفقیت آن کشورها به حساب می‌رود. بدون آزادی بیان و بدون آزادی قلم و اندیشه و انتقاد، دموکراسی معنا و مفهومی ندارد. فقط با آزادی بیان و مطبوعات و رسانه‌هاست که دموکراسی تفسیر و تمثیل می‌شود.
ذکر این نکته به معنای آن نیست که در کشور ما مردم و ملت ما از این نعمت الهی بی بهره اند اما گاها مشاهده می شود بعضی از مسولان ما در مقابل انتقاد موضع تند و تیز می گیرند و حتی گاها در پی انتقام بر می آیند .مثلا در نطق خود نیش زهراگینی می زنند و یا با قلم خود و یا اگر مثلا اداره ای خدمات رسان باشد در کار خود نسبت به ناقد سهل انگاری و یا مسامحه می نماید و یا اگر مثلا خبرنگاری باشد در جلسات راهش نمی دهند و یا دعوتش نمی کنند ! و تقریبا رسم بر آن شد که فقط باید تعریف کرد و ثنا گفت!
در حالی که بر اساس وافعیت ها و بر اساس تجربیات با انتقاد از کمی‌ها و کاستی‌های دولتمردان و گردانندگان برنامه‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در یک جامعه است که می‌توان جلو کجروی‌ها راگرفت و مسئولین امور را متوجه نقص کارشان نمود.
آزادی بیان و رسانه‌ها در اصلاح کارها و رفع اشتباهات و پیشبرد برنامه‌های اجتماعی و اقتصادی، در یک جامعه اهمیت به سزائی دارد و مردم را، از روند کارهای دولت آگاه و مطمئن می‌سازد.
پس لازم است تا از آزادی بیان و آزادی مطبوعات و آزادی قلم و اندیشه حمایت کرد و با افرادی و مسولانی که در صدد خفه کردن آزادی بیان و مطبوعاتند و نویسندگان و ژورنالیسان آزاد و غیر وابسته را از گفتن و نوشتن حقایق منع می‌کنند با تمام توان به مبارزه برخاست و آنرا محکوم و تقبیح نمود.
لذا اینجانب در ادامه این نوشتار و برای  تایید و مصداق گفتارم از کلام مقام معظم رهبری و دیگر بزرگان استفاده خواهم کرد و تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل...
مقام معظم رهبری می فرمایند:
*برای مطبوعات سه وظیفه عمده قایلم: وظیفه نقد و نظارت، وظیفه اطلاع رسانی صادقانه و شفاف، وظیفه طرح و تبادل آرا و افکار در جامعه.
*به شما مسوولان دولت كه بخش هاي گوناگون در اختيارتان است، مي گويم از انتقاد نه بترسيد، نه خشمگين و نااميد شويد. اين‏طور هم نباشد كه اگر روزنامه يا شخصي به بخشي از بخش هاي دولت يا به كاري كه دولت پديد مي‏آورد، انتقاد مي‏كند، مسوولان آن بخش يا مسوولان دولتي سراسيمه شوند.
* مطلب مربوط به منتقدان اين است كه انتقاد در جامعه چيز خوبي است. زيرا انتقاد موجب مي‏شود انتقاد شونده بتواند نقاط قوت و ضعف خود را بفهمد و همچنين ناظران صحنه بتوانند بفهمند. اين به پيشرفت كار كمك مي‏كند ولي انتقاد، غير از عيبجويي، آن هم عيبجويي خصمانه است.
* براي شنيدن نقد، سينه گشاده و روي باز و گوش شنوا داشته باشيد. هيچ ضرر نمي كنيد از اينكه از شما انتقاد كنند.
* گاهي به انسان يك نقدي مي شود، يك عيبجويي يا انتقادي از انسان مي شود كه آن طرف نيز دوست آدم نيست كه آدم به اعتماد دوستي او بخواهد بگويد كه خوب، ما گوش مي كنيم. نه، دوست هم نيست، اما دشمن هم نيست و دشمني‏اش هم ثابت نشده ولي نقد و انتقاد است. آن را هم حتي بايد گوش كرد. شايد در خلال اين نقدها حرفي وجود داشته باشد كه به درد ما بخورد و بايد به هر حال با سعه صدر برخورد بشود.
و  بزرگان ادب پارسي با الهام از آموزه‌هاي ديني؛ از آگاهي يافتن از عيوب خود از طریق زبان انتقاد استقبال كرده‌اند.
*سعدي مي‌گويد:
از صحبت دوستي به رنجم                   كاخلاق بدم حسن نمايد
عيبم، هنر و كمال ببيند                       خارم، گل و ياسمن نمايد
گلستان سعدي، ص 131
در واقع به قول رومن رولان، متفكر فرانسوي، آدمي از دريچه‌ي چشم ديگران مي‌بيند و آنان او را مي‌بينند به جز از راه انعكاس نمي‌توان خود را شناخت (جان شيفته/ ج 4، ص 1679)
چرا كه به قول سعدي، «همه كس را عقل خود بكمال نمايد و فرزند خود به جمال» (گلستان سعدي، ص 175) پس لازم است كه خود را از زاويه‌ي ديد ديگران مورد ارزيابي قرار داد.
باز به قول شيخ سعدي:
ز دشمن شنو سيرت خود كه دوست        هر آن چه كه تو آيد به چشمش نكوست
بوستان سعدي، ص 69
و کلام آخر:
الهی نصیرمان باش، تا بصیرگردیم ،بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم وآزادمان کن تا اسیر نگردیم.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: