پايگاه خبري آواي رودکوف avayerodkof.ir،
بسم رب القاسم الجبارین
«به سوگ ستایش» سروده منصور نظری تقدیم به دختر معصوم افغان ستایش قریشی
تبار از قوم افغان دختری پاک
به خون غلتیده از بیداد ضحاک
جرس در وادی غم کرده چاووش
و ایرانی و افغانی سیهپوش
بگو باران ببارد بر زمین باز
به سوگِ دختر افغانیِ ناز
پریرو خفته در آغوشِ خاک او
به جرم عصمت و پاکی، هلاک او
به محمل نوبهاران داغ بسته
ز ایرانی و افغان دلشکسته
وطن را غم از این ماتم گرفته
عزای قتل آن مریم گرفته
ستایش دختر مظلوم افغان
تو ای بر مامِ ایران، پارۀِ جان
وطن از داغ تو خم گشته قامت
بگیرد از پلیدان انتقامت
شده ایران ز داغ تو سیهپوش
ز غیرت خون ایرانی به رگ جوش
به داغت مبتلا افغان نه تنهاست
شقایق گونه داغت بر دل ماست
به جان آشفته از غم دل پریشت
همه ایرانیان اقوام و خویشت
ز داغ مرگ تو دردانۀِ ناز
به خون آغشته چشمان وطن باز
نهتنها مادرت را غم زد آتش
جگرخون از غمت قوم سیاوش
نگردد خاطرت از یاد ما پاک
ز خونت لاله خواهد زد سر از خاک
نه از ایرانیان بود آن سیهکار
که آتش بر ستایش زد شرربار
تو ای کشته ز جرم بیگناهی
مپندارد کَس اینجا بیپناهی
تمامِ قوم ایران کاوه آییم
قصاصِ خصمِ ضحاکت نماییم
بداند دشمن ایران و افغان
که هردو شیعه مردیم و مسلمان
برادر باهم و همسنگر و یار
حلب را گشته بر زینب علمدار
و دوشادوش هم در جنگ دشمن
مدافع بر حریم و مرز میهن
که ایرانی و افغانی است همخون
علمدار سپاه فاطمیون
در این هنگامه که عصر ظهور است
نفاق و تفرقه از شیعه دور است
به امید ظهور حضرت یار
29 فروردین 1394 منصور نظری
عضویت در خبر نامه