کد خبر: ۹۵۲۱
تاریخ انتشار: ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۳:۲۷
آوای رودکوف:انتخابات دور دوم مجلس شورای اسلامی روز گذشته در حالی برگزار شد که جریانات اصلی سیاسی رویکردهای بسیار متفاوتی به آن داشتند.

 مسعود شعربافچی‌زاده در رویش نیوز نوشت: در حالی که عارف به عنوان رهبر انتخاباتی جریان اصلاحات و لیست امید شهر به شهر در سفر بود تا بتواند یک رای بیشتر برای جریان متبوعش جمع کند، سران اصولگرایی در حال رونمایی از کتاب جدید سید حسن خمینی بودند. اصلاح طلبان با پیام مکتوب رئیس جمهور مسبوق، حرکت و سفرهای انتخاباتی عارف و همچنین جذب مستقلین دور اول به لیست امید وارد دور دوم انتخابات شدند در حالی که ائتلاف اصولگرایان حتی زحمت انتشار یک لیست مجدد برای دور دوم را به خود نداد و صرفاً اعلام کرد از همان کسانی که دور اول حمایت کردیم، حمایت خواهیم کرد. در چنین شرایطی مشخص است که نتیجه چه خواهد شد.

اما دلیل این بی میلی اصولگرایان به دور دوم انتخابات چیست؟

در اینجا به بیان چند دلیل به طور اجمالی می پردازیم:

1- حساب باز کردن روی آمار پایین مشارکت در دور دوم:

احتمالاً یکی از دلایل این حرکت ضعیف حساب باز کردن بر روی عدم مشارکت بالای حامیان اصلاحات و حضور رأی‌های سنتی در دور دوم انتخابات است. با چنین تحلیلی مسلماً لازم نیست شما زحمت بسیاری به خود بدهید، چون به زعم شما کسانی در انتخابات شرکت می‌کنند که به طور سنتی رأیشان با شماست. البته اگر سران اصولگرایی به نتایج دور اول انتخابات با دقت بیش‌تری نگاه می‌کردند متوجه می‌شدند که در دور اول هم آمار مشارکت تفاوت چشمگیری نداشت و حساب بر روی چنین رأیی نمی‌تواند حساب آنچنان دقیقی باشد.

2- شکست لیست در تهران:

چه کسی قرار بود در این مدت برای لیست ائتلاف تبلیغ کند؟ سران تهرانی لیست ائتلاف که تکلیف همه‌شان در دور اول مشخص شده بود. آن‌ها بازنده انتخابات بودند پس طبیعی است که انگیزه‌ای برای ادامه کار نداشته باشند. تهران‌نشینان باید برای مجلسی کار میکردند که در آن حضور نداشتند، با همه احترامی که برای خلوص این افراد قائلیم، اما این امر خواسته گزافی از آن هاست. ائتلاف تهران که با هزاران حرف و حدیث و مشقت های فراوان تشکیل شده بود، بعد از شکست در دور اول انتخابات عملاً از هم پاشید و اصلاً مرکزیتی وجود نداشت که بخواهد برای دور دوم فعالیت کند.

3- تلاش برای چه کسی؟

در ادامه مورد دوم این سوال هم مطرح می‌شود که چند کرسی بیشتر در مجلس عملاً چه دردی از اصولگرایی دوا می‌کرد؟ جواب این است، جز قطعی شدن ریاست لاریجانی هیچ چیز. خب در چنین شرایطی حداد عادل و آقاتهرانی و دیگر سران ائتلاف چرا باید برای ریاست کسی تلاش کنند که حتی حاضر نشد در انتخابات خود را اصولگرا بنامد و یارانش را به عنوان گزینه دولت وارد لیست امید کرده بود؟ ریاست لاریجانی در کل چه نفعی برای جریان اصولگرایی داشت که باید برای آن خود را به آب و آتش می‌زدند؟ جواب مشخص است، هیچ چیز. لاریجانی آن زمان که داشت حساب خود را از اصولگرایی جدا می‌کرد، شاید فکرش را هم نمی‌کرد که تداوم ریاستش به دور دوم انتخابات بستگی داشته باشد، آن هم دور دوم انتخاباتی که در دور اول آن هیچ اصولگرایی در تهران رأی نیاورده است که اگر چنین شرایطی را پیش‌بینی کرده بود، احتمالاً با شیب کم‌تری خود را از اصولگرایی جدا می‌کرد‌.

لاریجانی در دور دوم انتخابات تنهای تنها بود و این اعتدالیون بودند که با سوا کردن حساب خود از لیست امید در چند حوزه انتخابیه برای کمک به لاریجانی قدم برداشتند.

گرچه هنوز بخاطر تعداد بالای مستقلین در مجلس و همچنین تمایل احتمالی دولت به ریاست لاریجانی نمی‌توان گفت که عارف به طور حتم رئیس مجلس آینده است، اما بازی آنچنان هم که لاریجانی فکر میکرد، ساده نخواهد بود.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: