ماده 9 این طرح تاکید دارد: «در تمامی بخشهای دولتی و غیردولتی اولویت استخدام به ترتیب با مردان دارای فرزند و سپس مردان متاهل فاقد فرزند و سپس زنان دارای فرزند است
کد خبر: ۲۳۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۲
انتصاب یک مادر و پسر در دو عنوان متفاوت در یک وزارت خانه از جمله اتفاق های جالب این چند روز اخیر بود.
دو انتصاب برای یک خانواده در یک روز و یک وزارتخانه. شاید مادر و پسر خانواده «احمدی افزادی» را بتوان خبرسازترین خانواده روز 23 مهرماه دانست. مادر و پسری که دو حکم از یک وزارتخانه گرفتند. یکی به عنوان مشاور وزیر در سمت خود ابقا و دیگری به عنوان رئیس دانشکده متعلق به وزارت ارشاد منصوب شد.
«عفت شریعتی» که سابقه نمایندگی مردم مشهد در مجلس شوری اسلامی و سخنگویی و نائب رئیسی در کمیسونهای فرهنگی و اجتماعی مجلس را دارد، روز 23 مهرماه با حکم علی جنتی، به عنوان مشاور وزیر ارشاد در اموربانوان ابقا شد. شریعتی 61 ساله که مشاور اموربانوان وزیرارشاد دولت دهم هم بود، سه شنبه گذشته با حکم وزیر جدید ارشاد، در سمت خود ابقا شد. شریعتی، مدرک کارشناسی در رشته تاریخ و تمدن ملل، کارشناسی ارشد عرفان اسلامی و کارشناسی ارشد مدیریت دارد و تدریس دانشگاهی و تحصیلات حوزوی هم در کارنامه او به چشم می خورد. اما کمی آن سو تر از اتاق وزیر در ساختمان وزارت ارشاد، مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران(ایرنا) هم حکم ریاست دانشکده خبر را به نام پسر خانم شریعتی زد. «محمود احمدی افزادی» که در سال 86 هم سابقه مدیریت دانشکده خبر را داشت، 23 مهرماه با حکم «محمد خدادی» مدیر عامل ایرنا، به دانشکده خبر رفت تا کلید اتاق ریاست این دانشکده را تحویل بگیرد.
احمدی افزادی پیش از این مدیرکل اخبار شبکه جام جم، مدیرکل ارتباطات مرکز پژوهشهای صداوسیما، عضو هیئت علمی دانشکده صداوسیما بوده است. ضمن این که به عنوان «مشاور» در کنار اکبر ترکان هم حضور دارد. احمدی غیر از این ها سابقه اجرای برنامه تلویزیونی «نگاه یک» را هم دارد و برنامه زنده «شب آفتابی» در شبکه تهران هم از جمله فعالیت های فعلی او به عنوان تهیه کننده و مجری در تلویزیون است.عفت شریعنی در گفتگویی که سال 90 در ماهنامه «دنیای زنان» منتشر شده است درباره خانواده و رابطه مادر و پسری با فرزندانش گفته:«همسر من قاسم احمدي افزادي است كه در دانشگاه علوم تربيتي مشهد مشغول به كار بود و در حال حاضر بازنشسته است. يك دختر و سه پسر به نامهاي محمود، مسعود و اميرحسين دارم. محمود احمدي افزادي كه فرزند اول من است در حال حاضر مدير شبكه تهران است و در دانشگاه هم تدريس ميكند و رسالت رسانهاي خودش را انجام ميدهد. محمود داراي دكتراي ارتباطات با گرايش مديريت استراتژيك است و مسعود هم در رشته عرفان و اديان تحصيل ميكند و در اين عرصه تدريس ميكند. دخترم داراي مدرك كارشناسي ارشد رشته فقه و مباني اسلامي است و مشغول تدريس است. دو فرزند اول من يعني محمود و مسعود سالهاست كه در تهران ساكن هستند و ازدواج كردهاند اما دخترم در مشهد ازدواج كرده و آنجا ساكن است. اميرحسين كه پسر آخر و فرزند آخر خانواده است فعلا مجرد است و در رشته زبان انگليسي در دانشگاه آزاد مشهد در حال تحصيل ميباشد. من با پسرانم خيلي صميمي هستم. فاصله سني من با فرزندان به ويژه دو پسر اولم بسيار كم است. با فرزند اولم حدود 18 سال اختلاف سني دارم. ما هميشه با هم بودهايم و حتي با هم كار پژوهشي انجام ميدهيم. روابط من با فرزندان بسيار صميمي و محترمانه است. هيچ كدام از فرزندانم با من و پدرشان با لفظ تو و الفاظ مفرد صحبت نميكنند و هميشه آن حالت احترامآميز در خانواده ما وجود دارد. از يك طرف محيط خانواده صميمي است و از طرفي هر كدام از اعضاي خانواده احترام سايرين را رعايت ميكنند و اين موضوع بين كوچك و بزرگ تفاوتي ندارد.»پسر اول خانواده احمدی افزادی یعنی «مسعود» هم مدیر شبکه تلویزیونی «شما» در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است.
مرجع/مجله مهر
کد خبر: ۲۱۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
اوای دنا: كلاه نمدي نرم با لبههاي متوسط و چيني در جلوي تاج آن كه اغلب مردان به سر ميگذارند. فدورا نامهاي ويژهاي دارد.
فدورا در موسيقي و سينماي نيمه دوم قرن بيستم كاربرد بسيار يافت كه از آن ميان ميتوان به كلاه معروف اينديانا جونز اشاره كرد.
كلاه نمدي
كلاه بختياري پوششي است گرد از جنس نمد(پشم در هم تنيده با رطوبت و فشار)، بيشتر به رنگ سياه و گاهي به رنگ قهوهاي روشن يا قهوهاي تيره بدون لبه، از پايين به بالا گشادتر، پايين آن سفتتر و فرم و شكل آن نيمكره بوده و معمولا شكل سر را به خود ميگيرد.
ارتفاع آن متنوع، اما در رايجترين نوع آن نزديك به 12سانتيمتر است. ضخامت نمد كلاه بايد حدود پنج ميليمتر و جنس آن مرغوب و خيلي نرم باشد.
كلاه نمدي ميان همه لرزبانان رايج و مورد استفاده است. تنها تفاوت در نوع رنگ كلاه مورد استفاده است. كلاه نمدي سياه تنها در ميان بختياريها استفاده ميشود، اما لرهاي كهگيلويه و بويراحمد و لرستان از كلاههاي نمدي با رنگ قهوهاي تيره و روشن استفاده ميكنند.
كلاه نمدي سياه در روستاهاي چهارمحال و روستاهاي اطراف اصفهان هنوز مورد استفاده قرار ميگيرد. كلاه نمدي ميان اهالي ديلمان در استان گيلان نيز هنوز مورد استفاده قرار ميگيرد كه رنگ اين كلاه معمولا قهوهاي است.
قشقاييها نيز نوعي كلاه نمدي سفيد رنگ (گاهي قهوهاي) كه به كلاه دوگوشي معروف و شبيه تاج است، استفاده ميكنند.
در گذشته استفاده از كلاه نمدي در بين ساكنان ساحل شمالي خليج فارس بويژه در استان بوشهر رواج داشته است.
رنگ سفيد اين كلاه كه به آن كلاه خسروي هم گفته ميشود در آغاز ويژه خانها بود، اما بعدها عشاير از پوشيدن لباس بختياري نيز منع شدند ، به مرور زمان كلاه سفيد جاي خود را به كلاه سياه مردم عادي داد و امروزه ديگر كودكان نيز كلاه سفيد خسروي به سر ميگذارند.
كلاه خسروي همانطور كه از نامش پيداست، طرحش از كلاه خسروان، پادشاهان ساساني است.
نوع ديگر آن نيز شب كلاه است كه بيشتر توسط جوانان مجرد ، چوپانها، افراد كم درآمد و گاهي هنگام كار مورد استفاده قرار ميگيرد.
اين كلاه از يك نمد ضخيمتر و پستتر ساخته ميشود، معمولا رنگ آن قهوهاي روشن يا قهوهاي تيره است و علت نامگذاري آن به شب كلاه اين است كه چوپانها با همين كلاه ميخوابيدند و سر را روي قطعه سنگي ميگذاشتند و كلاه حايل ميان سر و سنگ بوده است.
كارگاههاي نمد مالي از ديرباز در شهرهاي شوشتر، دزفول، ايذه، شهركرد، بروجن، نجفآباد و... فعال بودهاند. امروزه كارگاههاي توليد كلاه نجفآباد و اصفهان مشهورتر، اما در عمل رو به زوال هستند. با اين حال كارگاههاي ساخت كلاه نمدي در شهر بروجن در استان چهارمحال و بختياري به دليل اقبال دوباره مردم به اين كلاه، روندي رو به رشد را طي ميكنند.
كلاه بيسبال
كلاهي از كتان سبك با تاج گرد نرم و آفتابگير سختي در جلو. پشت اين كلاه با اندازه سر كسي كه كلاه را بر سر ميگذارد قابل تنظيم است.
اين كلاه نه فقط در بازي بيسبال براي جلوگيري از نور آفتاب، كه در لباس راحت و روزمره امروزي نيز كاربرد زيادي دارد.
كلاه ماهيگيري
كلاه ماهيگيري از كتان نرم با لبههاي پهن پايين افتاده ساخته ميشود كه هم مردان و هم زنان به سر ميگذارند.
لبههاي پهن اين كلاه براي محافظت چشمها، صورت و حتي پشت گردن از آفتاب ساخته شده است.
اين كلاهها در آغاز توسط ماهيگيران و كشاورزان ايرلندي براي محافظت از باران استفاده ميشد، اما امروزه اغلب طبيعتگردان آن را سر ميگذارند.
كلاه قايقسواري
تاج اين كلاه حصيري بسيار كوتاه و لبههاي آن پهن است. پيش از اين توسط قايقرانان استفاده ميشد، اما امروزه در سفرهاي تابستاني و باغها نيز كاربرد دارد و با نواري به رنگ رسمي اعضاي باشگاهها، دانشكدهها يا انجمنها آراسته ميشود.
در استراليا، نيوزيلند و آفريقاي جنوبي اين كلاه هنوز بخشي از يونيفرم رسمي بسياري از مدارس پسرانه است.
كلاه پوست خرس
كلاه پوست خرس، كلاهي بلند از جنس خز است كه در مراسم يونيفرم نظامي استفاده ميشود.
شكل و جنس اين كلاه در اصل براي محافظت صاحب آن از ضربات برنده شمشير طراحي شده بوده، اما امروزه تنها توسط نظاميان بريتانيا استفاده ميشود و بويژه به دليل كاربردش توسط نگهبانان كاخ باكينگهام شناخته شده است.
كلاه شعبده
كلاه شعبدهبازان يا تاپ هت، كلاه استوانهاي بلند و لبه پهني است كه از پوست نمدمالي شده سگ آبي تهيه ميشود.
اين كلاه از نيمه دوم قرن هجدهم تا اواسط قرن بيستم استفاده عمومي داشت، اما اكنون تنها به خرگوشي كه شعبدهبازان از آن بيرون ميآورند، معروف است و كاربردش به برخي اعضاي انجمنهاي خاص محدود شده است.
كلاه پهن
كلاهي گرد، نرم و اغلب از پشم و نخ است كه لبه سخت و كوتاهي در جلو دارد. اين كلاه كه زماني كلاه پسرك روزنامهفروش نيز ناميده ميشد امروزه بيشتر توسط نويسندگان و روزنامهنگاران استفاده ميشود.
قدمت اين كلاه را تا قرن چهاردهم در شمال انگلستان تخمين ميزنند و اغلب با مهاجران ايرلندي و انگليسي در آمريكا پيوند خورده است.
در قرن نوزدهم بويژه كارگران انگليسي و ايرلندي اين كلاه را سر ميگذاشتند، اما از نيمه دوم قرن بيستم به اين سو، چهره بسياري از روشنفكران و هنرمندان نيز با اين كلاه همراه شد.
كلاه شرلوك هولمز
كلاه گرم و پشمي كه از فاستوني محكم ساخته ميشود، جلو و عقب آن لبه دارد و در كنارههايش روگوشيهايي هست كه ميتوان بالاي سر آنها را به هم گره زد.
اين كلاه مناسب شكار در آب و هواي باراني اسكاتلند ساخته شده و به دليل پيوندي كه با نام شرلوك هولمز دارد كلاهي براي كارآگاهان نيز پنداشته ميشود.
كلاه مخروطي شرقي
كلاههاي پهن مخروطي شكلي كه از جنس حصير ساخته شده اغلب در شرق و جنوب شرقي آسيا و مشخصا در چين، اندونزي، ژاپن، كره، فيليپين و ويتنام به كار ميرود.
اين كلاه با يك نوار پارچهاي كه از زير چانه ميگذرد روي سر نگاه داشته ميشود و فاصلهاش از روي سر با نواري ازجنس مشابه حفظ ميشود. اين كلاه فرد را مقابل آفتاب و باران محافظت ميكند.
گات
گات، كلاه سنتي مردان كرهاي است و براي ايرانيان به واسطه سريالهاي كرهاي پخش شده از تلويزيون آشناست.
اين كلاه از موي اسب ساخته ميشود كه چارچوبي از ني بامبو به آن شكل ميدهد و رنگ سياه آن تا حدي شفاف است.
شكل گات استوانهاي بلند است كه لبه پهني دورتادور آن را گرفته است.
غُتره
غتره، پوششي سه قسمتي است كه مردان عرب به سر ميگذارند و از يك عرقچين در وسط سر، روسري سفيد يا راهداري كه دور صورت آويزان ميشود و نوار سياهي كه بالاي سر و دور اين روسري ميپيچد تشكيل شده است.
مدل، رنگها و انواع غترهها ميتواند نشانگر قبيله و قوميت فردي كه آن را بر سر دارد، باشد.
قراقلي
كلاهي استوانهاي است كه از پشم نوعي گوسفند به نام قراقل ساخته ميشود و در آسياي مركزي كاربرد دارد.
برخي رهبران شوروي سابق مثل برژنف علاقه خاصي به استفاده از اين كلاه داشتند.
اينكلاه بر سر محمدعلي جناح نيز ديده ميشد و امروزه نيز حامد كرزاي اغلب همين كلاه را بر سر دارد.
كلاه فرانسوي
كلاه كپي كه در ايران اغلب به عنوان كلاه فرانسوي شناخته ميشود شكل استوانهاي كوتاه دارد كه تاج آن گرد و تخت است و لبهاي در جلو دارد.
اين كلاه را پليس و نظاميان فرانسوي بر سر ميگذارند كه از سال 1830 در اين كشور به كار رفته و براي هر رده و درجهاي نوعي از آن استفاده ميشود.
اين كلاه غير از فرانسه ميان برخي نيروهاي بلژيك، يونان، نروژ، اسپانيا، سوئد، هند، ايرلند شمالي و سوئيس نيز كاربرد دارد.
كلاه يهودي
كيپا يا كلاه يهودي، كلاهي بود به رنگ سفيد يا زرد كه يهوديان در دوران كهن در اروپا ميپوشيدند.
اوايل پوشيدن آن اختياري بود، اما بعد از سال ۱۲۱۵ مردان بالغ يهودي مجبور بودند خارج از محلههاي يهودينشين براي شناخته شدن، اين كلاه را بپوشند. بعيد نيست ريشه اين كلاه هم مثل كلاه فريژي كه يهوديان بابلي ايران بايد ميپوشيدند از ايران باشد.
طبق قوانين يهودي، يهودياني كه عمل به احتياط ميكنند بايد هميشه موهايشان را بپوشانند. اين كلاه هميشه در دستنوشتههاي يهوديان ميآمد و يهوديان آلمان بعدها آن را در مهرهايشان و نشان رستههاي نظاميشان استفاده ميكردند كه نشان ميدهد اقلا ابتدا اين كلاه بخشي از لباس يهوديان بوده است.
در متون يهوديان آمده كه مرد سرناپوشيده نبايد تورات را بلند بخواند يا به چيز مقدسي فكر كند يا چهار ذراع راه برود و وارد شدن مرد سرناپوشيده به كنيسه نيز جايز نيست.
طربوش
طربوش يا آنگونه كه درتركيه ميگويند، فز، كلاه نمدي سرخ رنگ به شكل استوانهاي كوتاه است كه اغلب آويز ريش ريشي به بالاي آن متصل است و يادآور حاكميت عثماني است.
طربوش در مصر كه مردم اين كشور پيش از انقلاب مصر به وسيله آن شناخته ميشدند سالها بود فقط بر سر دانشجويان الازهر و قاريان قرآن كريم ديده ميشد، اما امروزه دوباره جاي خود را بر سر مردم مصر پيدا كرده است.
طربوش نماد تاريخي و فرهنگي عصر پاشاها و افنديها در مصر قبل از انقلاب ژوييه 1952 به عنوان نشان مردانگي و وجاهت استفاده ميشد، اما پس از مدتها استفاده نشدن عملا به منبع درآمد خوبي براي آتليههاي عكاسي تبديل شد و عكاسخانههاي مصر با ارائه طربوش، مردم و گردشگران را تشويق ميكردند با آن عكس يادگاري بگيرند.
از وقتي به سر گذاشتن طربوش از حالت يك رسم قديمي از ميان رفت صنعت طربوشسازي نيز از رونق افتاد، اما با اين حال ميتوان در شهرك الحسين، گنجينهاي از اين كلاه معروف مصري را پيدا كرد.
در حال حاضر خيلي از دختران و پسران مصري در مراسم عروسي و جمعهاي خصوصي طربوش به سر ميگذارند.
طربوش اوايل قرن 19 ميلادي بهوسيله محمدعلي پاشا، موسس مصر تازه وارد اين كشور شد. در زمان عباس اول نيز اين كلاه پوشش رسمي دربار شد. محمدالطربوش 150 سال قبل شركت طربوش دوزي را به راه انداخت.
پاناما
كلاهي حصيري است كه در اكوادور ساخته شده است، اما چون از كانال پاناما براي فروش و صادر شدن به بقيه دنيا ميرفت به اين نام شناخته شده است. كلاه پاناما معمولا با لباسهاي تابستاني پوشيده ميشود.
منبع/جام جم
کد خبر: ۱۱۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۲۹
اوای دنا-اسدا... رباني مهر:اين روزها در آستانه سالروز ازدواج مولاعلي(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) قرار داريم كه به نام روز ملي ازدواج نامگذاري شده است، روزي كه مولا علي(ع) در كمال سادگي و پاكي بهترين پيوند آسماني را با بانويي امين و پاكدامن داشت و ميتوانست همين موضوع و ابعاد زندگي زيباي آن دو بزرگوار براي همه ما يك الگوي عملي در زندگي باشد، اما از آن فاصله گرفتهايم و روز به روز بيشتر به دامان مشكلات پناه ميبريم و امروزه بالا رفتن سن ازدواج به يك دغدغه بزرگ فرهنگي در جامعه تبديل شده كه ميتواند در آينده به يك بحران اجتماعي تبديل شود و در سايه بي توجهي مسؤولان اين مشكل روز به روز سخت تر و حادتر ميشود و متأسفانه چندان اميدي به جلسات بدون بازده مسؤولان هم نيست.
مهمترين مشكلات امروز جوانان جامعه براي ازدواج به اين شرح است:
1-فرهنگهاي غلط: كم كاري دستگاههاي فرهنگي و حتي اجرايي باعث شده است كه جوانان امروز جامعه از آداب و رسوم اسلامي كمي فاصله بگيرند. فرهنگ چشم و هم چشمي و رفاه طلبي بعضي خانوادهها در كنار بعضي زياده خواهيها باعث شده كه جوانان از ازدواج اسلامي فاصله بگيرند و نتوانند به يك ازدواج ساده و آسان روي آورند.
2-بيكاري: حجم عظيمي از نيروهاي تحصيلكرده و فارغ التحصيلان دانشگاهي هم اكنون در جامعه بيكار هستند، بيشتر آمار ورودي دانشگاهها دختران هستند و مدرك گرايي در بين دختران به يك معضل تبديل شده و آنها حاضر به ازدواج با پسراني با مدرك پايينتر نيستند، به همين علت امروزه برخي دختران تحصيل كرده اما مجرد ما بالاي 30 سال سن دارند، از طرفي پسران داراي مدرك تحصيلي بالا به علت بيكاري چندان تمايلي به ازدواج ندارند و در شرايط كنوني ازدواج براي يك فرد بيكار به نوعي يك هيولاي وحشتناك است كه به آن نزديك نميشود.
3-مسكن: يكي از مشكلات امروز جوانان جامعه، تهيه يك سرپناه يا مسكن معمولي براي گذران زندگي است اما گراني بازار مسكن و قيمتهاي سرسام آور آپارتمانهاي چند متري كه آدمها در آنها به بيماريهاي عصبي گرفتار ميشوند هوش را از سر جوانان برده است، قيمت بالاي اجاره نيز به اين مشكلات افزوده شده است. در كنار مشكل مسكن و اجارههاي بالا، تورم فعلي موجود در بازار همچون افزايش 30 تا 50 درصدي لوازم خانگي به اين معضل اجتماعي هم دامن زده است.
4-مشكلات اخلاقي: طبق يك تحقيق علمي دانشگاه تهران 60 درصد پسران موفق به انتخاب دختران مورد علاقه خود نميشوند و حتي برعكس و اينكه بيتوجهي به بعضي مسائل اخلاقي از سوي دختران و پسران باعث ميشود كه حس اعتماد و انتخاب نهايي براي طرفين مشكل باشد و هر دو به همديگر اعتماد كامل نداشته باشند و همين استرس و شك باعث به عقب افتادن ازدواج ميشود و در نهايت بعضيها زندگي مجرد ي را به تشكيل خانواده با بعضي افراد ترجيح دهند.
5-هفت خوان رستم وام ازدواج: عملكرد ضعيف دستگاههاي متولي ازدواج آسان باعث شده كه حتي جوانان براي گرفتن يك وام ازدواج دغدغه داشته باشند، از ثبت نام اينترنتي تا واريز مبلغي از وام تا ضامنهاي كارمند باعث شده كه بعضي جوانان قيد وام ازدواج را بزنند و از همين حداقل مساعدت دولت چشم پوشي كنند.
6-نتيجهگيري: اكثر مسؤولان و خانوادهها بايد بپذيرند كه در ترويج فرهنگ ازدواج آسان در جامعه كوتاهيهاي زيادي كردند، عفاف و حجاب در جامعه ناديده گرفته ميشود، گراني و بيكاري زياد ميشود، خانوادهها نسبت به تربيت اسلامي بيتوجه ميشوند، دستگاهها و نهادهاي مذهبي و فرهنگي در ترويج ارزشهاي اسلامي غافل هستند و در نهايت نتيجه اين همه سهلانگاري باعث ميشود كه شاهد سن بالاي ازدواج، زنداني شدن به خاطر عدم پرداخت مهريه، رواج مشكلات اخلاقي در جامعه و بيش از دهها آسيب اخلاقي و اجتماعي در جامعه باشيم. بيشك هر كس باد بكارد گندم درو نخواهد كرد.
کد خبر: ۱۰۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۲۶
اوای دنا:شادكامي بخش مهمي از كيفيت زندگي و بالاتر از هر ثروتي بهشمار ميرود و با بسياري از مؤلفههاي سلامت رابطه نزديكي دارد.در ادبيات، افلاطون شادكامي را حالت تعادل و هماهنگي ميان سه عنصر استدلال، هيجان، و اميال و ارسطو آن را زندگي معنوي ميداند.به گزارش ايسنا، پژوهشگراني كه در اين باره دست به تحقيق زدهاند، از شخصيت، عزت نفس، اعتقادات مذهبي، سرمايه اجتماعي – فعاليتهاي اوقات فراغت، ورزش هفتگي، نداشتن سابقه بيماري عصبي، خوشبيني به زندگي و بسياري از موارد ديگر، به عنوان عوامل مؤثر در پديده شادكامي افراد ياد كردهاند.نتايج يك پژوهش بر روي 27 هزار و 883 ايراني 18 تا 65 سال در كشور نشان داده است كه بيشتر مردم كشور (39.3 درصد) از شادكامي سطح متوسطي برخوردارند. 35.4 درصد نيز شادكامي خود را كم توصيف كرده و در اين ميان، تنها 3 درصد خود را در سطح «بسيار زياد» شادكام ميدانند.در اين پژوهش كه از هر استان كشور دست كم 800 نفر بررسي شدهاند، سطح شادكامي با پرسش: «آيا فردي با نشاط و شاداب هستيد؟» در پنج سطح «بسيار زياد»، «زياد»، «نه زياد، نه كم»، «كم» و «بسيار كم» مورد سنجش قرار گرفت.شادترين استانهاي ايرانيافتههاي پژوهش « شادكامي مردم ايران و عوامل موثر بر آن» از ميان 30 استان مورد بررسي، استان زنجان را با 3/69 ميانگين امتياز شادكامي، شادترين استان كشور معرفي كرده است و از يزد با 3/12 ميانگين امتياز شادكامي، به عنوان پايينترين سطح شادكامي نام برده است.همچنين استانهاي گلستان، بوشهر، هرمزگان و كردستان از ميزان شادكامي بالاتري از خط ميانگين برخوردار بودهاند.كاهش شادكامي با هر سال افزايش سناز ديگر نتايج قابل توجه اين پژوهش، كاسته شدن يك درصد از شادكامي افراد بهازاي افزايش هر يك سال به سن آنهاست. مجرد ها، شادتر از متاهلهايافتههاي به دست آمده از اين تحقيق نشان داده است كه افراد مطلقه/بيوه و متاهل از سطح شادكامي كمتري نسبت به افراد مجرد برخوردارند؛ بهگونهاي كه افراد مطلقه / بيوه 1.70 و افراد متاهل 1.11 برابر نسبت به افراد مجرد ، سطح شادكامي كمتري دارند.دانشآموزان و دانشجويان شادتر از خانهدارها و شاغلانبه گزارش ايسنا، يافتههاي پژوهش فوق همچنين از اين حكايت ميكند كه افراد داراي سطح تحصيلات بيشتر نسبت به افراد كم سوادتر، شادترند و در سطوح تحصيلي پايينتر، كاهش شادكامي نمايانتر است.همچنين افراد خانهدار، شاغل و بيكار نسبت به دانشآموزان/ دانشجويان به ترتيب 1.39، 1.32 و 1.40 برابر سطح شادكامي كمتري دارند.درآمد بالاتر، شادكامي بيشترنتايج اين تحقيق در ادامه اين موضوع را مورد تاكيد قرار داده است كه افراد در سطوح اقتصادي پايينتر در مقايسه با افراد در سطح اقتصادي «خوب/ بسيار خوب» به صورت معناداري، سطح شادكامي كمتري دارند. بهگونهاي كه افراد در سطوح اقتصادي ارزيابي شده در دستهبندي «نه خوب/ نه بد»، «بد» و «بسيار بد» به ترتيب احتمال 1.75، 2.14 و 2.33 برابر نسبت به افراد داراي وضعيت اقتصادي بسيار خوب، وضع شادكامي خود را نامناسبتر گزارش كردهاند.تاثير معنادار سلامت بر سطح شادكاميبر اساس نتايج حاصله از اين پژوهش كه توسط دكتر علي منتظري، عضو هيات علمي جهاد دانشگاهي و همكاران انجام شده است، افرادي كه از سطوح «پايينتر» سلامت برخوردار بودهاند، در مقايسه با افراد داراي سطح سلامت «بسيار خوب» به صورت معناداري شادكامي خود را كمتر ارزيابي كردهاند. به گونهاي كه افراد در سطوح «خوب»، «نه خوب/ نه بد»، «بد» و «بسيار بد» به ترتيب به احتمال 2.28، 5.18، 7.84 و 7.82 برابر نسبت به افراد داراي سطح «بسيار خوب»، وضعيت شادكامي خود را نامناسبتر گزارش كردهاند.طبق اين پژوهش ابتلا به بيماريهاي مزمن تاثير چنداني بر ميزان شادكامي ندارد.
کد خبر: ۱۰۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۱۰
اوای دنا:عضو هیئت رئیسه مجلس از اختصاص 2 هزار میلیارد تومان از مجل اجرای هدفمندی یارانهها به بیمه بیکاران فارغالتحصیلان دانشگاهی خبر داد.
عضو هیئت رئیسه مجلس از اختصاص 2 هزار میلیارد تومان از مجل اجرای هدفمندی یارانهها به بیمه بیکاران فارغالتحصیلان دانشگاهی خبر داد.به گزارش اوای دنا به نقل از فارس ، علیرضا منادی عصر امروز در آیین افتتاح ساختمان دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی سراب اظهار کرد: مجلس شورای اسلامی 2هزار میلیارد تومان از محل اجرای قانون هدفمندی یارانهها را به بیمه بیکاران فارغالتحصیلان دانشگاهی اختصاص داد.وی افزود: بر این اساس با رعایت و لحاظ پارهای شرایط افراد بیکار متاهل 230 هزار تومان و افراد مجرد 170-180تومان مقرری ماهیانه دریافت خواهند کرد.
کد خبر: ۷۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۱۸
اوای دنا:به گفته مدير كل دفتر كودكان و نوجوانان سازمان بهزيستي در لايحه حمايت از كودكان و نوجوانان تمهيداتي انديشيده شده است تا از اين پس به خانوادههاي تكفرزند و زنان مجرد هم فرزند اعطا شود. اين در حالي است كه از سال 87 تاكنون اين لايحه در مجلس مسكوت مانده است.
حميدرضا الوند ضمن تاكيد براينكه درلايحه حمايت از كودكان و نوجوانان، دايره شمول سرپرستي براي خانوادههاي متقاضي گستردهتر شده است، اضافه كرد: بر اساس قوانين فعلي به شرطي زوجين ميتوانند متقاضي سرپرستي دائم يا موقت شوند كه 5 سال اززندگي زناشويي آنها گذشته و طي اين 5 سال بچهدار نشده باشند.
وي افزود: در حال حاضر به دليل ارتقاي بسياري از شاخصهاي اجتماعي از جمله سطح تحصيلات و آگاهي زنان و بالا رفتن سن ازدواج كه وابسته به بسياري از متغيرهاي اجتماعي است، در حال حاضر افراد در سنين بالا ازدواج و سپس براي بچهدار شدن برنامهريزي ميكنند كه تا زمان محكم شدن بنيانهاي زندگي مشترك، بچهدار نميشوند و اين موضوع تعداد باروريهاي مطلوب را پايين آورده و سبب شده بسياري از خانوادهها يا يك فرزند بياورند يا بچهدار نشوند.
الوند با اعلام پيشبيني اعطاي فرزند به خانوادههاي داراي يك فرزند واجد شرايط در قانون حمايت از كودكان و نوجوانان عنوان كرد: به اين ترتيب تمام خانوادههايي كه يك بچه دارند هم ميتوانند متقاضي سرپرستي فرزند شوند.
واگذاري فرزند دختر به زنان مجرد
مدير كل دفتر كودكان بهزيستي با بيان اينكه طبق اين لايحه در واگذاري فرزندان به خانوادهها بر اساس اولويت و راي صادره از مراجع قضايي ذيصلاح رفتار ميشود، عنوان كرد: در ميان متقاضيان، اولويت با خانوادههايي است كه فرزند ندارند و خانوادههاي كه حاصل ازدواجشان تنها يك فرزند است در مرحله بعد قرار دارند، در مرحله سوم زنان مجرد ي هستند كه از پايگاه اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و ارزشي مناسبي برخوردارند.
الوند افزود: اين زنان به هر دليلي يا نخواستند يا نتوانستند ازدواج كنند يا به دلايل خاص همسر خود را از دست دادهاند، نميتوان آنها را از حق مادر شدن محروم كرد كه در اين صورت ميتوانند براي سرپرستي فرزند دختر اقدام كنند.
واگذاري فرزند به ايرانيان خارج از كشور
اين مسوول با اعلام واگذاري فرزند به اتباع ايراني خارج از كشور بر اساس لايحه حمايت از كودكان و نوجوانان تشريح كرد: يكي ديگر از موارد اعطاي سرپرستي به افراد واجد شرايط مندرج در اين قانون، اعطاي سرپرستي به اتباع ايراني مقيم كشورهاي خارجي است.
الوند افزود: بر اساس قانون فعلي، فردي كه مقيم ايران است مشمول واگذاري فرزند ميشود وبه اين ترتيب افرادي كه تابعيت ايران ندارند و مقيم ايران هستند هم مشمول دريافت فرزند ميشوند، اما فرد ايراني كه تابع ارزشها و مباني فرهنگ اصيل ايراني است و به دليل ضرورتهاي شغلياش خارج از كشور به سر ميبرد، مشمول اين قانون نميشود و به اين دليل كه حقوق اجتماعي هموطنان ايراني تضعيف ميشود، زيرا قانون حمايت از كودكان و نوجوانان در جهت احقاق حق اين افراد است.
مدير كل كودكان و نوجوانان سازمان بهزيستي تصريح كرد: بر اساس قانون فعلي اگر كودكي سرپرست موثر و قانوني نداشته باشد و سرپرستياش بر اساس مفاد قانون حمايت از زنان، كودكان بيسرپرست و آييننامه اجرايي آن وظيفه بهزيستي باشد و پدر، مادر يا جد پدري او در قيد حيات باشد، لازم است 3 سال در مراكز نگهداري بماند و سپس سازمان بهزيستي بر اساس سياست محوري خود زمينه ورود او به خانواده جايگزين را فراهم كند.
به گفته الوند، در قانون جديد، اين مدت از 3 سال به 2 سال كاهش پيدا كرد، چرا كه خانوادهها اغلب متقاضي كودكان كمسن و سالتر هستند و فرصت ورود كودك به درون خانواده در سنين پايينتر بيشتر است و هنگامي كه خانواده كودك مراجعه نكرده و پيدا نميشود، دليلي براي نگهداشتن كودك در موسسات وجود ندارد.(ايسنا)
کد خبر: ۴۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۰۵