داعش بر اساس حکم دادگاه شرعی این گروه تروریستی تکفیری، گوش ۷۰ نفر از عناصر خود را به دلیل اهمال در جنگ با نیروهای عراقی بُرید.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از فارس،
دادگاه شرعی داعش امروز(پنجشنبه) حکم قطع گوش 70 نفر از عناصر خود را صادر کرد.
یک منبع امنیتی عراق به «السومریه نیوز» گفته که «قاضی دادگاه شرعی وابسته به داعش امروز حکم بریدن گوش 70 نفر از عناصر این گروه تروریستی را به دلیل ترک پست و کمکاری در درگیری با نیروهای عراقی صادر کرد.»
این منبع امنیتی که نخواست نامش فاش شود، تاکید کرد که بیشتر این عناصر از ساکنان محلی استان نینوا که طی سال جاری به داعش پیوستند، هستند.
وی افزود: داعش این حکم را در دادگاه نینوا واقع در منطقه بابا الطوب اجرا کرد سپس آنها به مخفیگاه خود در همین منطقه منتقل کرد.
شهر موصل مرکز استان نینوا از 10 ژوئن سال 2014 تحت اشغال داعش قرار گرفت و از آن به بعد ساکنان این شهر و دیگر مناطق استان در فاجعه امنیتی و انسانی به سر می برند.
کد خبر: ۷۸۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۵
هنوز چهره آنها از شنیدن این خبر در بهت فرو مانده بود که ضربه آخر نیز زده شد؛ «پلیس نتوانست کاری انجام دهد. هر ٢٧ گروگان کشته شدند.» خبر دهان به دهان میچرخید و بر گسترهاش افزوده میشد اما خارج از دنیای مجازی، کارکنان بازار موبایل ایران گوشیهای خود را میفروختند و از خواندن خبر و دیدن تصاویر آن تعجب میکردند؛ «شایعه» با سرعت شگفتآوری منتشر شده بود. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از اعتماد ، صبح دیروز خبری با عنوان «کشته شدن ٢٧ نفر در گروگانگیری بازار موبایل ایران» در شبکههای اجتماعی منتشر شد. شایعهای که تنها چند دقیقه پس از انتشار، پلیس آگاهی تهران بزرگ را به واکنش واداشت. روابط عمومی پلیس پایتخت در همان ابتدا، خبر را شایعهای بیاساس دانست و گفت: «این خبر کاملا کذب است. همه نقاط پایتخت در امنیت کامل است و مشکلی وجود ندارد. ضمن اینکه پلیس با تمام افرادی که با نشر اینگونه مطالب، قصد تشویش اذهان عمومی و شایعهپراکنی داشته باشند برخورد میکند.» چند ساعت پس از تکذیب خبر، اصالت تصاویر آن نیز زیر سوال رفت. هنوز مشخص نیست چه کسانی تصاویر مربوط به مانور پلیس در اهواز و یاسوج و گروگانگیری بانک انصار شوش در سال ٩٢ را به خبر کذب «گروگانگیری در بازار موبایل ایران» دوخته و از آن شایعهای ترسناک ساختهاند. این خبر تنها شایعهای نیست که در ماه گذشته بین میلیونها کاربر شبکههای اجتماعی ایران دست به دست شده است. با جستوجویی کوتاه در شبکههای مجازی میتوان شایعههای ریز و درشتی را یافت که هرکدام در ابتدا نقش یک گلوله کوچک برف را بازی میکنند اما وقتی ذهن مخاطب را در محاصره خود میگیرند، گویی از بالای سراشیبی یک کوه به پایین میغلتند. در ابتدا سرعتشان کند است اما وقتی میلیونها نفر آنها را باور کنند، بر سرعتشان افزوده میشود و به بهمنی عظیم تبدیل میشوند که میتوانند ذهن مخاطبان را دفن کنند. این شایعهها، آب نمیشوند تا زمانیکه از موج تکذیبهای مسوولان نیز بهمنی ساخته و به آنها کوفته شود.شایعه اول؛ قتل قهرمان پرورش اندام ایرانخبر «کشته شدن بابک محمدی، قهرمان پرورش اندام ایران» نیز شایعهای دیگر است که هفته گذشته همراه با تصویری دلخراش در شبکههای اجتماعی منتشر شد. روابط عمومی فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام ایران این خبر را تکذیب کرده است. رضا سلطانی، مدیر تیمهای ملی فدراسیون بدنسازی ایران گفت: «فردی به نام «بابک محمدی» جزو قهرمانان پرورش اندام ایران نیست و عکس دلخراشی هم که در این زمینه منتشر شده و در آن فردی با صورتی خونآلود و چاقویی در سر دیده میشود نیز مربوط به علیاکبری نیست و تنها یک تشابه ظاهری سبب انتشار این مطالب و عکسها شده است. واقعا جای تاسف دارد. خود آقای علیاکبری هم از شنیدن این خبرها شوکه و ناراحت شده است». اکنون علی اکبری، قهرمان پرورش اندام، در باشگاه در حال وزنه زدن است تا بر حجم عضلات خود بیفزاید.شایعه دوم؛ ریزش پل صدرچندی پیش تصاویری در فضای مجازی منتشر شد که خبر از ریزش پل صدر تهران میداد. خبر به سرعت دست به دست میشد اما کسی گوشش به حرف آنهایی که میگفتند «ما همین چند دقیقه پیش از روی پل رد شدیم» بدهکار نبود. جلال ملکی، سخنگوی آتش نشانی تهران، در گفتوگویی تکذیب این خبر را اینگونه شروع کرد: «در این چند ساعت ما را کلافه کردهاند، مدام زنگ میزنند که آیا پل صدر ریزش کرده؟ واقعا انتشار این اخبار کذب چه سودی دارد؟» پس از فروکش کردن موج انتشار خبر ریزش پل صدر و تایید شایعه بودن آن، مشخص شد خبر و تصاویر آن مربوط به ریزش یک پل در کیلومترها آنسوتر از مرزهای ایران است؛ پلی در یکی از خیابانهای چین.شایعه سوم؛ مرگ علی دایی و علی ضیا در حادثه مناعلی دایی، فوتبالیست مشهور ایران تاکنون چند بار به دروغ مرده است. هر از گاهی، عدهای او را میکشند و برگههای ترحیمش را در فضای مجازی پخش میکنند. آخرین بار به دو ماه پیش برمیگردد. وقتی حادثه منا رخ داد و مردم ایران در التهاب فرو رفته بودند، خبر رسید که «علی دایی، یکی از کشتهشدگان حادثه است». اما اینگونه نبود. پس از چند روز مشخص شد این «دایی علی دایی» است که در حادثه منا جان خود را از دست داده. عدهای با دست بردن در خبر، شایعهای ساختند و نوشتند: «علی دایی در منا کشته شد.» پیش از آن نیز اخباری مبنی بر کشته شدن علی ضیا، مجری تلویزیون ایران در حادثه منا در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود که محلی از حقیقت نداشت.شایعه چهارم؛ مرگ علی انصاریانتصاویر صورت خونآلودش را در فضای مجازی پخش کردند تا شاید همه، شایعه مرگش را باور کنند. اما او زنده است. شایعه مرگ علی انصاریان، فوتبالیست سابق باشگاه پرسپولیس از یک «پست خالی در اینستاگرام» آغاز شد. او چندی پیش پستی خالی در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد تا عدهای همان را دستمایه قرار دهند و به شایعه مرگ بازیکن محبوبشان تبدیل کنند. انصاریان در واکنش به این شایعه در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «ممنون که نگران بودید ولی هنوز نفسی هست.»شایعه پنجم؛ نقشه داعش برای ابتلای مردم به ایدزسردار حسین ساجدینیا، فرمانده نیروی انتظامی تهران تاکید کرده است که هیچ عضو گروه تروریستی داعش در ایران وجود ندارد. با این وجود عملیات انتحاری هفته گذشته این گروه در پاریس، که دستکم ١٧٠ کشته بر جای گذاشت، پای آنها را به بازار شایعات شبکههای اجتماعی ایرانی باز کرده است. خبر ترسناک است: «داعشیها میخواهند در پوشش نیروهای امدادی، برای تست دیابت به در خانهها بیایند و با سرنگهای آلوده، مردم را به ایدز مبتلا کنند.» شایعهای است که این روزها دست به دست در شبکههای اجتماعی میچرخد اما وزارت بهداشت آن را تکذیب کرده و نسبت به آن هشدار داده است. بازار شایعه همیشه داغ است. بعید نیست پس از خواندن این گزارش بار دیگر خبر کشته شدن یک قهرمان یا گروگانگیری در یک پاساژ روی گوشی همراهتان سبز شود. شاید این خبرها نیز شایعه باشد، بهتر است قبل از اعتماد و انتشار آنها کمی درباره اصالت آن فکر کنید...
کد خبر: ۷۷۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
رای مردم امانت نسل های گذشته و آینده است و باید به بهترین نمایندگان ملت و افراد مستقل از کانون های قدرت و ثروت داده شود
کد خبر: ۷۷۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۳۰
طی مراسمی علی آذری به عنوان رئیس جدید دانشگاه پیامنور چرام معرفی شد.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
با حضور فرماندار چرام، امام جمعه، رئیس دانشگاه پیامنور کهگیلویه و بویراحمد و جمعی از مسئولان محلی ، مراسم تکریم و معارفه رئیس جدید دانشگاه پیامنور این شهرستان برگزار شد.
در این آیین از زحمات و تلاشهای روحالله نیکفکر رئیس سابق دانشگاه پیامنور چرام تقدیر و علی آذری به عنوان رئیس جدید این دانشگاه معرفی شد.
علی آذری دارای دکترای حقوق و همچنین وکیل پایه یک دادگستری و عضو هیئت علمی دانشگاه پیامنور بهبهان است.
کد خبر: ۷۷۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۸
رئیس کتابخانه های عمومی شهرستان لنده گفت: برای هر نفر در سطح شهرستان یک کتاب داریم و بیش از یک و نیم درصد جمعیت شهرستان عضو کتابخانه هستند
کد خبر: ۷۷۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۳
اعتقاد ما بر این است که اصول گرایی و اصلاح طلبی در عمل ، دو روی یک سکه اند و دو کارکرد همزمان برای فعالیت سیاسی در عرصه های اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی دارند و مرز جداکننده ای بین آن ها نیست
کد خبر: ۷۷۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۳
معاونت امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از غرفه مطبوعات استان کهگیلویه و بویراحمد بازدید کرد
کد خبر: ۷۶۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۷
.هوشمندی مردم و نظام انتخابات در این است که نخبگان مستقل را برای ورود به عرصه انتخابات فراخوانده و از آنها حمایت کنند
کد خبر: ۷۶۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۷
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir ،
مدیر کل پیشبینی و هشدارسریع سازمان هواشناسی کشور ضمن اشاره به اینکه امروز سامانه بارشی از کشور خارج خواهد شد، از ورود سامانه جدید بارشی از بعدازظهر روز پنجشنبه خبر داد.
احد وظیفه گفت: بر اساس آخرین نقشههای پیشبینی هواشناسی، امروز سامانه بارشی بتدریج از مرزهای شرقی کشور خارج شده و تنها در بخشهایی از شرق و شمال شرق کشور موجب ابرناکی، بارش پراکنده و وزش باد خواهد شد.
وی با بیان اینکه در این روز به سبب جریانات مرطوب جنوبی، افزایش ابر، وزش باد، رگبار باران، گاهی رعد و برق در استان بوشهر، مناطق جنوبی فارس و خوزستان و برخی نقاط استان هرمزگان پیشبینی میشود، اظهار کرد: روزهای چهارشنبه و پنجشنبه با جایگزینی زبانه پر ارتفاع بر روی کشور، به سبب سکون نسبی هوا، افزایش غلظت آلایندههای جوی در شهرهای صنعتی و پر جمعیت دور از انتظار نخواهد بود.
مدیر کل پیشبینی و هشدارسریع سازمان هواشناسی کشور با اشاره به اینکه از بعدازظهر پنجشنبه و طی روز جمعه سامانه بارشی جدیدی از سمت غرب و جنوب غرب وارد کشور خواهد شد، گفت: این سامانه بتدریج سبب افزایش ابرناکی، وزش باد و بارندگی در این نواحی خواهد شد. همچنین طی سه روز آینده افزایش نسبی دما در کشور رخ خواهد داد.
به گفته وظیفه، آسمان تهران امروز صاف تا نیمهابری، در پارهای نقاط غبار صبحگاهی با بیشینه و کمینه دمای 10 و 2 درجه سانتیگراد است، همچنین آسمان استان در روز چهارشنبه، صاف، در پارهای نقاط غبار محلی ، گاهی وزش باد و دروز پنجشنبه، صاف، در پارهای نقاط غبارآلود و اوایل شب نیمه ابری با بیشینه و کمینه دمای 14 و 5 و 16 و 8 درجه سانتیگراد پیش بینی میشود.
کد خبر: ۷۶۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۲
معاون فنی اداره کل اداره منابع طبیعی و آبخیزداری استان کهگیلویه و بویراحمد از کشت گیاهان دارویی در منطقه تنگ سرخ خبر داد
کد خبر: ۷۵۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۵
در کنار دو جنگنده رژیم صهیونیستی، 16 هواپیماهای سعودی و اماراتی مشاهده می شدند و در مقر فرماندهی نیروی هوایی عربستان نیز تعدادی افسر صهیونیست حضور داشتند که نقشه حمله نظامی به یمن با بمبهای شکافنده را بررسی میکردند.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از مشرق، عملیات حمله موشکی نیروهای یمنی به پایگاه نظامی سعودی «خالد بن عبد العزیز» نگاه و توجه بسیار محافل منطقه ای و بین المللی را به دنبال داشت، شاید یکی از مهمترین دلایل این توجه میزان خسارات و زیان های وارد شده به آن و مطرح شدن آن به عنوان یکی از پایگاه های فعال و مطرح در تجاوز عربستان سعودی علیه یمن بود.
در عین حال خسارات سنگین وارد شده به این پایگاه، موجب شد، این سوال از سوی بسیاری از تحلیلگران مطرح شود که چرا سیستم موشکی «پاتریوت» در برابر موشک های «اسکاد» تا این اندازه ناکارآمد نشان داد؟
چه اطلاعات و اخبار مهم و جدیدی درباره این حمله به دست آمده است و بازتاب های این ناکامی و شکست سعودی را چگونه می توان تحلیل و ارزیابی کرد؟
حقایقی درباره آنچه در این پایگاه نظامی پیش از حمله موشکی نیروهای یمنی به آن جریان داشت:
منابع آگاه یمنی 24 مهر گذشته اعلام کردند که ارتش و کمیته های مردمی یمن و رزمندگان جنبش «انصار الله» پایگاه هوایی خالد بن عبد العزیز در منطقه «خمیس مشیط» در استان «عسیر» در جنوب غربی عربستان سعودی را با موشک های «اسکاد» هدف قرار دادند.
به گفته این منابع این حمله موشکی اهداف خود را با دقت هرچه تمام تر محقق کرد و در این راستا سرهنگ «غالب لقمان»، سخنگوی رسمی ارتش یمن نیز اعلام کرد که رژیم صهیونیستی مقادیری موشک و بمب به پایگاه نظامی خمیس مشیط منتقل کرده است.
به موازات آن، فرماندهی نیروهای مشترک شرکت کننده در تجاوز به یمن که مقر آن در ریاض قرار دارد، به این حمله موشکی اذعان کرد، تا بعد از آن خبر کشته شدن فرمانده نیروی هوایی سلطنتی عربستان سعودی نیز توسط این منبع منتشر شود.
در همین راستا مطبوعات کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تاکید کردند که نظامیان آمریکایی و صهیونیستی در زمان حمله موشکی نیروهای یمنی در این پایگاه هوایی حضور داشتند که تماما کشته شدند و همین موضوع موجب شد تا ریاض زیان ها و قربانیان واقعی این حمله را کتمان کند.
اما مهم تر از این اخبار، اطلاعاتی است که منابع محلی یمنی درباره زمان شلیک موشک های اسکاد و آنچه در این پایگاه رخ می داد و میزان واقعی خسارات و تلفات است.
به گفته این منابع محلی زمان انجام این حمله موشکی از پیش برنامه ریزی و به دقت محاسبه شده بود.
اما در خصوص آنچه در این پایگاه هوایی جریان داشت، اطلاعات موثق به دست آمده تاکید می کند که صبح روز حمله موشکی نیروهای یمنی به خمیس مشیط یک فروند جنگنده صهیونیستی حامل بمب های شکافنده در این پایگاه بر زمین می نشیند.
به دنبال این جنگنده صهیونیستی یک فروند هواپیمای غیر نظامی نیز در این پایگاه بر زمین می نشیند که حامل 15 کارشناس نظامی صهیونیستی بود که ماموریت داشتند، بر عملیات تحویل و راه اندازی بمب های شکافنده نظارت و اشراف داشته باشند.
در همین برهه زمانی در کنار این دو فروند هواپیمای وابسته به رژیم صهیونیستی، 16 فروند هواپیماهای سعودی و اماراتی حامل تسلیحات و تجهیزات نظامی نیز مشاهده می شدند، درحالی که در مقر فرمانده نیروی هوایی عربستان تعدادی از افسران صهیونیستی حضور داشتند که به همراه افسران ائتلاف سعودی ضد یمن نقشه حمله نظامی با بمب های شکافنده به یمن را مرور و بررسی می کردند و این مهمترین دلیل حمله موشکی نیروهای یمنی به این پایگاه نظامی بود و موجب شد، رسانه ها تاکید کنند که در کنار افسران سعودی و اماراتی کشته شده در این حمله افسران آمریکایی و صهیونیستی نیز وجود داشتند.
اما عربستان سعودی برای جلوگیری از بازتاب های منفی این رسوایی واقعیت خبر را پنهان می کرد و مانع ورود خبرنگاران به پایگاه می شد. موشک های اسکادی که نزدیک بمب های شکافنده و هواپیماهای حامل تجهیزات و تسلیحات نظامی اصابت کردند، موجب انفجارهای شدید و وارد آمدن خسارات بسیار گسترده ای شدند که به گفته منابع محلی جغرافیای منطقه را تغییر داد.
تحلیل حمله و بازتاب های آنپس از این حمله موشکی کارشناسان تحلیل های بسیاری در خصوص آن ارائه دادند، اما کتمان و عدم افشای این اطلاعات که در سطور بالا به آنها اشاره شد، موجب می شود، درستی این تحلیل ها زیر سوال رود، بنابراین براساس این اطلاعات جدید باید گفت:
یک: با توجه به آنچه در پایگاه هوایی خمیس مشیط گذشت، بار دیگر عربستان سعودی ثابت کرد که همکاری گسترده و عمیقی با دشمن صهیونیستی دارد و این همسویی سیاسی تل آویو و ریاض را نشان می دهد. اگرچه این موضوع جدیدی نیست، اما اثبات می کند که عربستان سعودی شایستگی و لیاقت به دست گرفتن رهبری هیچ محوری را در جهان ندارد، به خصوص پس از کشتارهایی که در یمن به راه انداخت. دو:حمله موشکی به خمیس مشیط این سوال مهم و اساسی را مطرح می کند که سعودی ها و صهیونیست ها چه نقشه تروریستی و خطرناکی را می کشیدند که در آن حتی استفاده از سلاحی مجاز شده بود که جزو سلاح های نامتعارف و تحریم شده بین المللی به شمار می آید.
سه: از سوی دیگر این عملیات بحث و جدل بسیاری درباره کارآیی نظام موشکی پاتریوت و عدم موفقیت آن در برابر موشک های اسکاد به راه انداخت. موضوعی که در این خصوص برای کارشناسان امور نظامی سوال برانگیز و تعجب آور بود، از کار افتادن این نظام موشکی بود، به گونه ای که بسیاری از رسانه ها و مطبوعات جهان عملیات نظامی عربستان سعودی در یمن و امکان تحقق اهداف ریاض در یمن را زیر سوال برده و تاکید کردند که یمنی ها در این عملیات نشان دادند که توان پیروزی نظامی علیه سعودی ها را دارند و این بدین معناست که عربستان تاکنون به اهداف نظامی خود در یمن از جمله نابودی توانمندی و قدرت نظامی یمن دست نیافته است.
درحالی که هر روز بیش از پیش ابعاد جدیدی از شکست های مفتضحانه ائتلاف سعودی علیه یمن برملا می شود، عملیات پایگاه هوایی خمیس مشیط انجام شد تا اثبات کننده میزان و حجم توطئه های بین المللی علیه مردم یمن باشد.
«منصور عواض»، فرمانده نظامی نیروهای یمن در منطقه «جیزان» در مصاحبه با پایگاه خبری یمنی «لحج نیوز» ابعاد دیگری از آنچه در پایگاه هوایی خمیس مشیط جریان داشت، را افشا کرد و در این خصوص تاکید کرد: براساس هماهنگی های صورت گرفته بین ریاض و تل آویو مقرر بود، ارتش رژیم صهیونیستی بمب های شکافنده خود را در حمله جنگنده های سعودی و اماراتی به منطقه «جبل نقم» یمن آزمایش کند که اساسا سلاحی نامتعارف و تحریم شده در سطح بین المللی بود، چون خسارات مادی و تلفات انسانی و آسیب های زیست محیطی بسیاری از خود برجا می گذاشت و با وجود اینکه در نزدیکی جبل نقم مناطق مسکونی و غیر نظامی بسیاری وجود دارد، عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی همچنان بر آزمایش این بمب ها علیه مردم یمن اصرار داشتند.
فرمانده نظامی نیروهای یمن در جیزان در ادامه افشاگری های خود توضیح می دهد که پیش از اتمام عملیات تجهیز و ارسال جنگنده های صهیونیستی دو اسکادران از جنگنده های اف 16 سعودی و اماراتی نیز تدارک دیده شدند تا جنگنده های صهیونیستی «شبح» را در این عملیات همراهی کنند.
از سوی دیگر، ضربه وارد شده به عربستان سعودی در پایگاه خمیس مشیط چنان سنگین و کمرشکن بود که مسئولان امر را در ریاض سرگردان و متحیر کرده و موجب شده تا تصمیمات و اقدامات مضحکی برای توجیه این شکست بزرگ اتخاذ کنند، از جمله اینکه منابع خبری اعلام کردند که وزارت دفاع سعودی افسران و نظامیان مسئول محافظت و مراقبت از این پایگاه نظامی را به خیانت متهم کرده است.
در این راستا وزارت دفاع عربستان سعودی فرماندهان نظامی این پایگاه را احضار و آنها را به دلیل ناتوانی در شناسایی مسیر موشک های اسکاد به خیانت ملی و خیانت به کشور متهم و شماری از این فرماندهان را بازداشت کرده و نشست ها و جلسات محرمانه ای درحال برگزاری است تا درباره این نظامیان تصمیم گیری نهایی شود.
ضربه وارد شده به عربستان سعودی در پایگاه هوایی خمیس مشیط چنان سنگین بود که ریاض را وادار کرد، کشته شدن فرمانده نیروی هوایی خود در این پایگاه را با انتشار این دروغ کتمان کند که مرگ وی در اثر سکته قلبی و طی ماموریتی که خارج از عربستان درحال انجام آن بوده، رخ داده تا بعدها به واقعیت امر اشاره کند.
پایگاه خبری صهیونیستی «والا» که گفته می شود، به محافل نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی نزدیک است، نیز به نقل از منابع نظامیش افشا کرد که نیروهای یمنی 15 موشک اسکاد به پایگاه هوایی خمیس مشیط شلیک کرده بودند، در حالی که رسانه های سعودی از شلیک 5 موشک خبر داده بودند.
به نوشته این پایگاه خبری صهیونیستی نظامیان آمریکایی که در این پایگاه حضور داشتند و مسئول استفاده از نظام موشکی پاتریوت بودند، تنها موفق شدند، 2 یا 3 موشک را رهگیری و منهدم کنند و نظامیان سعودی از این حمله به شدت غافلگیر شده بودند.
این پایگاه خبری در ادامه گزارش خود مدعی شد که ایران اطلاعات این پایگاه و حضور فرمانده نیروی هوایی عربستان سعودی در آن را در اختیار نیروهای یمنی از جمله انصار الله قرار داده است.والا تاکید کرد که عربستان سعودی برای جلوگیری از بازتاب های منفی کشته شدن فرمانده نیروی هوایی این کشور به خصوص بر روحیه و معنویات نظامیان سعودی شرکت کننده در تجاوز به یمن تلاش بسیاری کرد که واقعیت را کتمان کند.
این اولین باری نیست که پرده از مشارکت رژیم صهیونیستی در کنار عربستان سعودی در تجاوز به یمن پرده برداشته می شود، چون پیش از این نیز «علی عبد الله صالح»، رئیس جمهوری برکنار شده یمن از شناسایی یک هسته تروریستی مرتبط با رژیم صهیونیستی در یمن و بازداشت اعضای آن سخن گفته بود که بیانگر چشم داشت ها و مطامع این رژیم در یمن است که حضوری ریشه دار و قدیمی در این کشور دارد.
کد خبر: ۷۵۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۴
نقش شمر خبیث در واقعه کربلا، سال 61 هجری قمری که حسین بن علی به سمت عراق در حرکت بود، شمر اخبار این حرکت را دقیقاً پی گیری میکرد. در تاریخ این واقعه، شمربن ذی الجوشن در چند جا نقش اساسی داشت.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
به گزارش گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛شمر از جمله افرادی بود که «عبیدالله بن زیاد» حاکم کوفه، او را برای پراکنده کردن مردم کوفه از اطراف مسلم بن عقیل، یار حسین بن علی، به دارالاماره فرستاد. زمانی که عمر بن سعد، فرمانده لشکر کوفه در نامهای برای حاکم کوفه نوشت که حسین بن علی حاضر شده که یا برگردد و یا با او بیعت کنند «عبیدالله حاکم کوفه» نظر داد که باید پذیرفت ولی وقتی شمر از این نامه مطلع شد، او را منع کرد و گفت که اگر حسین بن علی خود را تسلیم نکند و برود، بعداً قدرتمند میشود. پس بهتر است نگذارید برود. عبیدالله هم نظر شمر را قبول کرد او را فرمانده سپاه با 4000 جنگجو کرد و همراه با نامهای به طرف عمربن سعد فرمانده کوفه در کربلا فرستاد، تا از حسین بخواهد که یا تسلیم شود و یا به جنگ تن در دهد و به دنبال این نامه، گفت ای عمر سعد، اگر اینکار را انجام نمیدهی از لشکر ما کناره بگیر و لشکر را به شمربن ذی الجوشن واگذار.
آخرین ساعتهای روز دهم محرم، زمانی که حسین بن علی جراحتهای زیادی در سر و بدن داشت، شمر، با چکمه و خنجر برهنه بر سینه او نشست و سر او را از تن جدا کرد. بعد از واقعه جانگدار کربلا و به درک واصل شدن شمر
شمر بعد از واقعه کربلا، توانست از چنگ مختار بگریزد اما مختار دسـتـور داد کـه او را هـر کجا رفته اسـت، پـیـدا کـنـنـد و بـه سـزاى اعمال ننگینش برسانند. شمر در ماجراى شورش کوفه بر ضدّ مختار از عاملان اصلى بود. در تنیجه یکی از غلامان مختار، به دنبال او رفت ولی غلام شمر او را کشت و بعد به قریه دیگری فرار کرد و از آنجا هم باز به قریه «کلتانیه» تا اینکه سپاهیان مختار در آن جا، او را محاصره کردند. «مـسـلم ضـبـائى که هم قبیله شمر بود، مىگوید: «ما فرار کردیم و خود را به محلى در مسیر کـوفـه و بصره به نام ساتیدما رساندیم و در نزدیکى آن محل، دهکده کوچکى به نام کلتانیّه در حوالى سواحل فرات قرار داشت. ما در کنار تپّهاى مخفى شدیم که توسط یک روستایی جای ما لو رفت. شب هنگام بود که ماموران مختار ما را محاصره کردند. شمر را دیدم که جامهاى خوشبافت به تن داشت و بدنش پیس(بیماری برص) بود. ما حتى فرصت سوارشدن بر اسب را نیافتیم. درگیرى شدیدى رخ داد. ساعتى بعد صداى الله اکبر شنیدم و کسى فریاد زد خداوند، خبیثى را کشت».
«شمر را دستگیر کردند و نزد مختار آوردند. مختار دستور داد گـردن او را زدند و جسدش را در دیگ روغن جوشیده افکندند و یکى از یاران مختار با پاى خود سر شمر را لگد مىکرد.»
«عبدالرحمن بن عبد مىگوید: من شمر را به هلاکت رساندم. مختار تا نگاهش به سر بریده شمر افتاد، سجده شکر به جاى آورد و دستـور داد آن سـر را بـالاى نـیـزه کـنـنـد و مقابل مسجد جامع شهر در معرض دید مردم قرار دهند تا موجب عبرت همگان باشد».
یاران شمر همگی پا به فرار گذاشتند. خود او هم فرصت نکرد تا لباس رزم بپوشد، پارچهای به خود پیچید و با نیزه در مقابل سپاه مختار ایستاد تا اینکه از پای در آمد. اقوال دیگری نظیر اینها هم هست. ابوعمره، شمر را دستگیر کرد و نزد مختار آورد. مختار ثقفی، سر او را از بدن جدا کرد و بدنش را درون دیگى پر از روغن جوشان انداخت. یاران مختار سرش را لگدکوب کردند و نزد محمد بن حنفیه فرستادند تا تسکینى بر وى باشد.
شیخ طوسی نیز در کتاب «امالی» خود درباره اعدام شمر توسط مختار چنین نوشته است: «... ابوعمره با گروهی به تعقیب شمر رفتند و طی یک درگیری مسلحانه او را زخمی کردند و سپس به اسارت درآمد، او را به نزد مختار آوردند، مختار دستور داد او را گردن زدند و جسد او را در دیگ روغن جوشیده افکندند و یکی از اطرافیان مختار، سر شمر را با پای خود لگدکوب کرد. برگرفته از کتاب تاریخ طبری
کد خبر: ۷۵۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۳
عاشورا نه تنها یک انقلاب است بلکه به دلیل جنبه های سیاسی ، فرهنگی ، عقیدتی و وجه نرم آن به عنوان عالی ترین انقلاب در دل ملت ها ثبت شده و اثرات آن مرزهای عقیدتی ، ملی ، نژادی و قومی را درنوردیده است
کد خبر: ۷۴۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۵
برگزاری جلسه شورای فرهنگ عمومی شهرستان کهگیلویه با حضور نماینده ولی فقیه در استان و مدیر کل فرهنگ وارشاد اسلامی
کد خبر: ۷۴۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۵
مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری کهگیلویه و بویراحمد، روز جهانی زنان روستایی را فرصتی برای شناسایی و تقویت حضور زنان روستایی در عرصه های مختلف به خصوص حفاظت و حمایت از طبیعت و محیط زیست دانست
کد خبر: ۷۴۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد گفت: برخی شهرهای کهگیلویه و بویراحمد از نظر اماکن فرهنگی فقیر و از داشتن زیرساختهای مناسب محروم هستند.پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
به گزارش خبرگزاری فارس از گچساران، صبح امروز با حضور نماینده مردم گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی، جهانبخش جهانگیرزاده بازیگر سینما و تلویزیون، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و جمعی از مسئولان محلی ، پروژه بزرگ پردیس هنری در گچساران کلنگزنی شد.
دکتر رضا دهبانیپور در این آیین با اشاره به اهمیت هنر و مجتمعهای هنری، اظهار کرد: برخی شهرهای کهگیلویه و بویراحمد از نظر اماکن فرهنگی فقیر و از داشتن زیرساختهای مناسب محروم هستند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد اضافه کرد: شهرستان گچساران با همه ظرفیتهای فرهنگی و به رغم نقش مهمی که در اقتصاد کشور دارد، فاقد مجتمعهای فرهنگی و هنری است.
وی در ادامه با بیان اینکه گچساران نسبت به شهرهای کلان استان از نظر داشتن مجتمعهای فرهنگی و هنری محروم است، عنوان داشت: مجتمع هنری پردیس گچساران نیز در شرایطی کلنگزنی میشود که در وضعیت مالی نامناسبی قرار داریم.
این مسئول با اشاره به این مطلب که شهرستان گچساران نسبت به دیگر شهرستانهایی که مجتمع دارند از حداقل امکانات برخوردار است، ابراز کرد: این شهرستان تنها یک مجتمع فرهنگی دارد که آن هم مشکلات خاصی داشته و دچار فرایند زمانی شده است.
دهبانیپور با بیان اینکه امیدوارم پروژه احداث پردیس هنری دچار فرایند زمانی نشود، خاطرنشان کرد: ما در بحث سینمای گچساران نیز مشکل داریم که امیدواریم با حمایت نماینده مردم این شهرستان در مجلس شورای اسلامی و مسئولان، این مشکل رفع شده تا ما شرمنده شهروندان نشویم.
وی با تاکید بر این مطلب که مردم گچساران، مردمی سختکوش، علاقمند و با سلیقه نسبت به هنر هستند، تصریح کرد: مردم این شهرستان با همه محدودیتها در زمینه هنری میدرخشند که امیدواریم بتوانیم در زمان مقرر پیشبینی شده توسط کارشناسان، این پروژه را به بهرهبرداری برسانیم.
کد خبر: ۷۴۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
دوره هشت ساله ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای، دوره مدیریت جنگ و محاصره اقتصادی، در کنار پروسه مهم ساختار سازی و هماهنگی نهاد ها برای انتظام جمهوری اسلامی بود.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
دوره هشت ساله ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای، دوره مدیریت جنگ و محاصره اقتصادی، در کنار پروسه مهم ساختار سازی و هماهنگی نهاد ها برای انتظام جمهوری اسلامی بود. امر ساختار سازی و هماهنگی نهادها در کنار ابر مشکل جنگ و مقابله با ضد انقلاب، منافقین و لیبرالها در حالی در دستور کار ایشان قرار داشت که در بعد خارجی نیز، لزوم معرفی انقلاب و مواضع نظام، به دلیل تحرکات جبهه استکبار و صهیونیسم، بسیار حیاتی بود. بر همین اساس مرکز اسناد انقلاب اسلامی به مناسبت سالروز مراسم تنفیذ و تحلیف آیتالله خامنهای در دوران ریاست جمهوری به بازخوانی دوران مسئولیت آیتالله العظمی خامنهای در کسوت ریاست جمهوری میپردازد.
پس از شهادت محمدعلی رجایی (دومین رئیس جمهوری اسلامی ایران) شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی و نیز جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به اتفاق آرا و علیرغم مخالفت حضرت آیت الله خامنه ای، ایشان را به عنوان نامزد ریاست جمهوری انتخاب کردند و امام خمینی که سابقاً با تصدی روحانیون برای ریاست جمهوری موافق نبودند با نامزدی ایشان موافقت کردند. [1]
انتخابات در 10 مهر 1360 برگزار شد و آیتالله خامنهای در دوره اول ریاست جمهوری با کسب اکثریت مطلق آراء (95درصد) به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد. در 17 مهر 1360 امام خمینی حکم ریاست جمهوری ایشان را تنفیذ کرد و آیتالله العظمی خامنهای نیز در 21 مهر به عنوان سومین رئیسجمهور اسلامی ایران در مجلس شورای اسلامی سوگند یاد کردند.
آیتالله خامنهای ریاست جمهوری خود را در حالی آغاز کرد که نهاد ریاست جمهوری از ساختار مناسبی برخوردار نبود و ساختار نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران شکل نگرفته بود. گروههای مشاور و کارگروهها برای کمک به رئیسجمهور در انجام وظایف قانونی نیز هنوز تشکیل نشده بود و این امر مشکلات فراوانی را برای عملکرد رئیسجمهور پدید میآورد. آیتالله خامنهای در ابتدا بخشی از تلاشهای خود را معطوف ساختارسازی برای دفتر رئیس جمهور و نهاد ریاست جمهوری کرد و به تدریج، دفتر ریاست جمهوری با چندین مشاور و کارگروه شکل گرفت. [2]
با تمام مشکلاتی که در دوره اول ریاست جمهوری آیتالله خامنهای وجود داشت، سرفصل برنامههای معظم له به شرح زیر بود:
اهتمام به امور مربوط به جنگ تحمیلی
نیل به سیاستهای اقتصادی به سوی حمایت از مستضعفان و دور افتادگان از مرکز کشور
طاغوتزدایی از همهی شئون زندگی اداری، اجتماعی و سیاسی مردم ایران
کشف و به کارگیری استعدادهای انسانی در همهی عرصهها از تکنیک تا هنر
تأمین امنیت اجتماعی، اداری و قضایی برای ارائهی خدمت مؤثر به مردم
تأمین امنیت و آزادی همهی افراد وفادار به نظام جمهوری اسلامی با هر اندیشه و تفکر
با وجود اینکه جنگ تحمیلی مشکلات فراوانی برای کشور ایجاد کرده بود و جمهوری اسلامی در اولین سالهای حیات خود قرار داشت، اما در کنار همه ساختار سازی های صورت گرفته که در راس برنامه های حضرت آیت الله خامنه ای قرار داشتند توجه به اقتصاد و فرهنگ مردم در راس استراتژی ایشان قرار داشت.
همچنین انتخابات چهارمین دوره ریاست جمهوری که در مرداد ماه سال 1364 برگزار شد، حضرت آیتالله العظمی خامنهای بنا به توصیه دوستان و تکلیف حضرت امام (ره) بار دیگر کاندیدا و با کسب بیشترین آرا به عنوان رئیس جمهور منتخب مردم انتخاب شدند. این رای توسط حضرت امام خمینی (ره) تنفیذ شد و حضرت آیت الله خامنه ای چهار سال دیگر عهده دار این سمت شدند.
حضرت آیتالله العظمی خامنهای با توجه به تجربه مشکلات و اختلافنظرها با برخی اعضای هیئت دولت در چهار ساله اول ریاست جمهوری، مایل نبود برای دومین بار در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند ولی پس از آنکه امام خمینی (ره) آن را تکلیف شرعی ایشان دانستند، تصمیم گرفتند که در انتخابات چهارمین دوره ریاست جمهوری کاندیدا شوند. در دورهی چهارساله دوم نیز ضمن ادامهی برنامههای دوره اول که در رأس آنها جنگ تحمیلی قرار داشت، سیاست ها و برنامه هایی در دستور کار قرار گرفت که اهم آنها را اینگونه می توان خلاصه کرد:
تدوین لایحهی اختیارات ریاست جمهوری،
کاهش تصدیگری دولت و واگذاری امور به مردم،
به کار گماردن مسئولین لایق، انقلابی و کارآمد در دولت
رفع فقر مزمن و طولانیمدت حاکم بر جامعه و زندگی مردم
واگذاری زمینهای کشاورزی به مردم، واگذاری صنایع دولتی به بخش تعاونی
سهیمشدن کارگران در کارخانهها، گسترش و توسعهی صادرات غیرنفتی و کاهش اتکای کشور به درآمد نفت
مشارکت مردم در امور اقتصادی و فرهنگی کشور با نظارت دولت
سوق دادن سیاست فرهنگی کشور به سوی استقلال فرهنگی [3]
شاخصه های مهم ریاست جمهوری حضرت آیتالله خامنه ای
با همه مشکلاتی که در دوره ریاست جمهوری هشت ساله حضرت آیت الله خامنه ای در بعد داخلی و بین المللی وجود داشت، دوره ریاست جمهوری ایشان از جمله دوران های بسیاری طلایی انقلاب بوده و بسیاری از اقدامات ایشان به عنوان شاخصی ماندگار ثبت شده اند. این ویژگی ها به شرح زیر است:
توجه ویژه آیتالله العظمی خامنهای به مردم
توجه آیت الله خامنهای به نقش مردم از ارکان سیاست های ایشان بوده و این موضوع سیاستی بود که آیت الله خامنه ای در ارائه چهره واقعی از انقلاب ایران در مجامع بین المللی در دستور کار خود داشت و حمایت مردم از انقلاب اسلامی را هم بر همین مبنا می دانست.
آیتالله العظمی خامنهای معتقدند جمهوری اسلامی، انقلاب و نظام، کارش مردمی است و مردم از ریزترین کارها مطلع می شوند، مگر آن چیزهایی که گفتنش مفسدهای بار بیاورد. معیارها، فهم و درک مردم از انقلاب است. نظام ما، نظام مردمی است، نه نظام حزبی که ریسمانهایش به نقطهای وصل است و در آن نقطه، یک حزب نشسته و هر کاری که می خواهد، انجام می دهد.
در راستای همین سیاست نیز بود که رسیدگی به معیشت مردم در مورد توجه ویژه حضرت آیتالله خامنهای قرار داشت. لذا حضور بدون غیبت معظم له در جلسات شورای اقتصاد که برای مبارزه با وضع بد توزیع و گرانی اشیاء و موادی که مورد احتیاج مصرفی مردم و نابسامانی وضع کالا و همکاری گسترده ای با دولت از این واقعیت حکایت دارد.
بر همین اساس میتوان دریافت مردم در تفکرات آیتالله العظمی خامنهای جایگاه والایی داشت و این مسئله در تمام دوران مدیریتی معظم له به خصوص در سیاست های کلان جنگ نمود بارزی داشت. حضور آیتالله العظمی خامنهای در جبهه های جنگ نه تنها به عنوان عامل روحیه بخش رزمندگان اسلام بود بلکه جلوه ای دیگر از مردمی بودن این انقلاب و نظام بود.
2- تبعیت کامل حضرت آیتالله العظمی خامنهای از امام (ره)
یکی از جلوههای ویژه مدیریت ایشان در دوره ریاست جمهوری تبعیت از حضرت امام خمینی(ره) و گذشت از مواضع خود در مقابل خواست رهبری و منافع ملی بود. این مسئله در انتخاب نخست وزیر دوره دوم ریاست جمهوری ایشان و قبول نظر حضرت امام خمینی به عینه دیده می شود. در این مقطع حضرت آیت الله خامنه ای موافق نخست وزیری دوباره موسوی نبودند اما به دلیل برخی حوادث و خواست حضرت امام خمینی (ره) حضرت آیتالله خامنهای دستور امام خمینی (ره) را اطاعت کردند.
برای نمونه برخی نظامیها نزد امام (ره) رفتند و ابراز کردند که پیشرفت در جبهههای جنگ منوط به نخستوزیری دوباره مهندس موسوی است. امام خمینی نیز به جهت مصلحت جنگ این نظر را پذیرفتند و به آیتالله خامنهای حکم کردند که مهندس موسوی را به عنوان نخستوزیر معرفی کند. آیتالله خامنهای در اطاعت از حکم امام و علیرغم نظر مخالف خود، وی را به مجلس معرفی کرد. این مسئله از جمله مواردی بود که آیت الله خامنه ای در دوره حساس جنگ با تبعیت از امام خمینی(ره) اطاعت عملی از ولی فقیه را نشان داد.
3. سفرهای داخلی آیتالله العظمی خامنهای
دیدار با اقشار مختلف مردم، بازدید از مؤسسات و سازمانهای گوناگون، شرکت در مراسم افتتاح طرحها، شرکت در همایشها و سفرهای استانی از دیگر برنامهها و اقدامات آیتالله خامنهای در دوره ریاست جمهوری بود. حفظ ارتباط با مردم به ویژه خانوادههای شهدا از راهبردهای اساسی آیتالله خامنهای در دوره ریاست جمهوری بود.
همچنین، سفرهای آیتالله خامنهای به استانها و مناطق مختلف کشور، با هدف ملاقات با اقشار مختلف مردم، بهویژه قشر محروم و آشنایی با مسائل و مشکلات آنها از نزدیک، رفع اختلافات مقامات محلی ، پیگیری مسائل مربوط به جنگ و همکاری سپاه و ارتش، دیدار با علما و بزرگان شهرها و روستاها، بررسی مسائل و مشکلات اقتصادی و مانند آن از جمله ابتکارات، فعالیتهای مستمر و مؤثر معظم له بود.
4. فعالیتهای سیاسی و فرهنگی حضرت آیت الله خامنه ای
مسئله فرهنگ و مقابله با فرهنگ غیر اسلامی از جمله مسائل و دغدغه های حضرت آیت الله خامنه ای بوده است. اهمیت این مسئله در تفکرات ایشان را میتوان در دوران مسئولیت معظمله در ریاست جمهوری هم به وضوح مشاهده کرد و تصدی ایشان بر ریاست ستاد انقلاب فرهنگی و شورای عالی انقلاب فرهنگی از اهمیت این موضوع حکایت دارد.
در 8 شهریور 1362 آیتالله خامنهای، اولین ترمیم عمده در ستاد انقلاب فرهنگی را براساس حکم امام خمینی عهدهدار شد. امام این حکم را در پاسخ به استعلام ایشان به مناسبت بازگشایی دانشگاهها صادر کرد. آیتالله العظمی خامنهای، دومین ترمیم در ستاد انقلاب فرهنگی را بر اساس پیام امام خمینی در 19 آذر 1363، اجرا کرد.
در این ترمیم، ستاد انقلاب فرهنگی به شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر نام داد و رئیسجمهور رئیس این شورا شد. آیتالله خامنهای این سمت را تا پایان دومین دورهی ریاست جمهوری خود در تیر 1368 عهدهدار بود و در این سالها در تدوین سیاستهای مهم فرهنگی کشور نقش مؤثری ایفا کرد.
در زمینه مسائل فرهنگی و فعالیت شورای عالی انقلاب فرهنگی، تلاش آیت الله العظمی خامنه ای در مدت کمی بیش از شش ماه که از تشکیل آن به دستور امام (ره) می گذشت، تشکیل 31 جلسه فشرده بوده است که طی آنها مباحث کلان فرهنگی کشور و اتخاذ سیاست مشخص و هماهنگ در سطح کشور و اتخاذ تصمیمات مناسب انجام شده است.
5. احیای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
از جمله اقدامات بسیار مهمی که حضرت آیت الله العظمی خامنهای توجه ویژه ای به آن داشتند شکلدهی به سیاست خارجی متناسب با آرمان های جمهوری اسلامی ایران و فعال کردن دستگاه سیاست خارجی بود. مجموعه اقداماتی که ایشان در رابطه با سیاست خارجی در دستور کار داشتند به شرح زیر است:
اتخاذ سیاست مستقل و متوازن در قبال هر یک از کشورهای جهان و تصمیمگیری برمبنای مصالح نظام و کشور، همراه با قاطعیت و صراحت.
عدم وابستگی به شرق و غرب
اهمیت دادن به وحدت میان مسلمانان جهان
اهتمام جدی در بازپس گرفتن حقوق مسلمانان جهان از قدرتهای جهانی و مبارزهی مستمر با هرگونه اقدام و حرکتی در جهت سلطهی ابرقدرتها در منطقه
اهتمام جدی به مسئلهی قدس و دیگر سرزمینهای غصبشدهی فلسطین و آمادگی برای مبارزهی همهجانبه با دشمن صهیونیست
بازگشت به فرهنگ غنی و اصیل اسلامی در عرصهی بینالمللی به عنوان سد راه دشمنان و غارتگران
افزایش فعالیت و حضور مؤثر در صحنههای بینالمللی بود
آیت الله خامنه ای در گزارش خود از عملکرد دوره اول ریاست جمهوری در زمینه مسائل سیاست خارجی می فرمایند:
"...در مسائل سیاست خارجی که فعالیت بسیار گسترده ای در این قسمت بود و من در این مدت 185 جلسه با شخصیتهای سیاسی و نمایندگان سیاسی خارجی داشتم، و حدود هزار و سیصد نامه و پیام به سران کشورها و رؤسای جمهور در این مدت فرستادم ..."[4]
در دوران هشت سالهی ریاست جمهوری آیتالله خامنهای دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی ایران فعال تر شد و چهره واقعیتری از انقلاب اسلامی ایران به جهان معرفی شد. از اقدامات مهم آیتالله خامنهای در زمینهی سیاست خارجی میتوان به برقراری ارتباط منسجم با گروههای سیاسی شیعی در افغانستان، عراق و لبنان و ایجاد تفاهم بین آنها و تشکیل مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق اشاره کرد. به طوری که اختلاف بین آنها را به وحدت و اتحاد بر ضد دشمن مشترکشان تبدیل کرد.
تشکیل حزب وحدت اسلامی از احزاب هشتگانه افغانستان که به رقابت زیانبار آنها پایان داد و نیز تشکیل مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق از مصداقهای مهم این رویکرد است. در این دوره، به دامنه حمایت ایران از مبارزان اسلامی در لبنان، فلسطین، عراق و افغانستان افزوده شد و پشتیبانی ایران به احزاب و گروههای اسلامی در آن کشورها جایگاه منطقهای و بینالمللی قابل ملاحظهای بخشید.
یکی از شاخصهای توسعه سیاست و روابط خارجی، سفرهای رئیسجمهور به کشورهای مختلف برای توسعه روابط بود که در دورهی اول ریاست جمهوری شروع شد و در دورهی دوم توسعه یافت. ایشان در دورهی اول ریاست جمهوری از 15 تا 20 شهریور 1363 به کشورهای سوریه، لیبی و الجزایر و در دورهی دوم از 23 دی تا 3 بهمن 1364 به کشورهای آسیایی و آفریقایی پاکستان، تانزانیا، زیمبابوه، آنگولا و موزامبیک سفر کردند. از 11 تا 15 شهریور 1365 برای شرکت در هشتمین اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد در هراره مجدداً به زیمبابوه سفر کرد.
در این سفر در اجلاس سران سخنرانی کرد و با برخی از سران کشورهای غیرمتعهد دیدار و گفتو گو کردند. از 2 تا 6 اسفند 1367 به کشورهای یوگسلاوی و رومانی و از 19 تا 26 اردیبهشت 1368 به کشورهای چین و کره شمالی سفر کرد.
آیتالله خامنهای در 31 شهریور 1366 در چهل و دومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد شرکت کرد و در سخنرانی خود دیدگاهها و مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران را برای سران دولتهای جهان تشریح کردند. این اولین حضور رئیس جمهور اسلامی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد بود.
نکته حائز اهمیت در سفر به سازمان ملل، استقبال عظیم ایرانیان و مسلمانان مقیم نیویورک و اصحاب مطبوعات بینالمللی از ایشان و فعالیتهای ایشان برای تبیین شرایط انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و سیاستهای استکبار جهانی در قبال ایران بود. همچنین امامت نماز جمعه مسلمانان نیویورک و سخنرانی در خطبههای آن نیز از نکات جالب و با اهمیت این سفر بود.
*** اهمیت سفر های خارجی آیت الله العظمی خامنهای
فرهای آیت الله خامنه ای در داخل و خارج و بخصوص دیدارهای بین المللی ایشان، دست آوردهای بزرگی برای انقلاب اسلامی داشت. شناساندن انقلاب اسلامی و اصول اساسی و ارزشهای والای آن، حقانیت جمهوری اسلامی در دفاع مقدس علیه استکبار جهانی، تبیین مواضع جمهوری اسلامی نسبت به مسائل مختلف جهانی، توضیح مسائل داخلی و زدودن شبهه ها و تردیدها از اذهان، تشریح انقلاب و دمیدن روح خودباوری و امید در مسلمانان و مستضعفان جهان و بالاخره انعکاس توجه و محبت حضرت امام قدس سره به مردم محروم، مسلمان و مستضعف جهان از یک طرف و انعکاس علاقه ها و محبتها و تاسی مسلمانان و مستضعفان به راه امام و پیام روشن انقلاب از طرف دیگر، بخشی از این رهآوردهاست. معظم له در طول مسؤولیتهای خویش به کشورهای سوریه، لیبی، پاکستان، هند، چین، الجزایر، موزامبیک، انگولا، تانزانیا، زیمبابوه، یوگسلاوی (سابق)، رومانی و کره شمالی سفر کردهاند.
اما یکی از فصلهای پرشور دوره دوم ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای، عزیمت به نیویورک (مقر سازمان ملل متحد) برای شرکت در چهل و دومین جلسه اجلاس عمومی آن سازمان در اواخر شهریور سال 66 می باشد. معظم له با سخنرانی مهم خود، مواضع جمهوری اسلامی را در برابر امریکا و دنیای استکباری، با قویترین بیان و استدلال برشمردند و یاد سخنرانی شهید بزرگوار، محمد علی رجایی، رئیس جمهوری شهید را زنده کردند.
مقایسه این بیانات با سخنرانیهای قبل و بعد رؤسای جمهوری اسلامی ایران، نشانه های بزرگی از عظمت روحی و توکل عظیم و تبعیت مثال زدنی ایشان از حضرت امام خمینی قدس سره را برای مشتاقان روشن می کند.
مقام معظم رهبری، همچون امام خمینی(ره)، بی توجه به خوشامد یا بد آمد دنیای استکباری و تبعات آن، ضمن طرح اندیشه الهی اسلام و ویژگیها و تاریخ پربرکت اسلام، ویژگیهای بارز انقلاب اسلامی و مواضع اصولی آن را مطرح کرده، سپس به مساله جنگ می پردازند و آن گاه فهرست بلند بالایی از دشمنی ها و تجاوزات امریکا را عنوان میکنند. آمریکا و صهیونیسم بیشترین ضربه را از این افشاگری جهانی خوردند و خروج نمایندگان آنان، خشم آنها را بر ملا ساخت.
از جمله سفرهای دیگری که معظم له به خارج از کشور داشتند، سفری بود که به «کره شمالی» کردند. این سفر مورد توجه حضرت امام خمینی (ره) قرار گرفت و به گفته مرحوم حاج احمد آقا خمینی (ره)، امام مشتاقانه این سفر را از سیمای جمهوری اسلامی ایران پی می گرفتند و با ملاحظه استقبال مردم از ایشان و مذاکرات معظم له با مقامات کره شمالی، به صلاحیت آیت الله خامنه ای برای رهبری اشاره فرمودند: "وقتی که آیت الله خامنه ای در سفر کره (شمالی) بودند، امام گزارشهای آن سفر را از تلویزیون می دیدند. از آن منظره دیدار از «کره» ، استقبال مردم و با سخنرانیها و مذاکرات خود در آن سفر، خیلی جالب بود و امام گفته بودند(الحق ایشان شایستگی رهبری را دارند). "[5]
حسین مولایی
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
کد خبر: ۷۴۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۰
جشنواره بازی های بومی و محلی عشایری با عنوان (دا) در منطقه گچ بلند شهرستان بهمئي برگزار شد
کد خبر: ۷۴۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۸
استاندار سابق تهران گفت:صلاح منافع ملی و کشور در این است که احمدینژاد سکوت کنند، اگر سکوت نمیکرد، خیلی از مسائل ممکن بود تغییر کند. بعضیها خدا را شکر کنند که احمدینژاد سکوت کرده است.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از باشگاه خبرنگاران، مرتضی تمدن سیاستمدار ایرانی و استاندار تهران در فاصله سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ بود. وی همچنین در مجلس هفتم بعنوان نماینده شهرکرد و عضو هیئت رییسه کمیسیون برنامه و بودجه بر کرسیهای بهارستان تکیه زده بود.
مرتضی تمدن پیش از این مدیرکل صدا و سیمای استانهای قم و خراسان بود. پس از مجلس هفتم، با پایان دوره نمایندگی خود از سوی محمود احمدینژاد به عنوان مشاور اقتصادیاش برگزیده شد. وی همچنین سابقه معاونت حقوقی، امور مجلس و استانها در وزارت صنایع را داراست. مرتضی تمدن از سال ۱۳۸۷ تا ۱۷ شهریور ۱۳۹۲ (بیش از ۵ سال) بعنوان استاندار تهران مشغول به کار بود. نام وی در تاریخ ۲۳ مه ۲۰۰۴ در لیست سیاه وزارت خزانه داری آمریکا قرار گرفت.
در باشگاه خبرنگاران جوان با تمدن به گفتگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
* چند فرزند دارید و در کدام منطقه تهران زندگی میکنید؟
دو فرزند دارم و در حال حاضر نزدیک شهرک مخابرات ساکن هستم البته منزل قبلی ما در خانههای سازمانی مجلس بود.
*از چه سالی در تهران ساکن هستید؟
از سال 83 به تهران آمدهام.
*در حال حاضر در سازمان صدا و سیما مشغول به کار هستید؟
خیر، در حال حاضر بازنشسته صدا و سیما هستم و هرازگاهی به سازمان میآیم.
*شغل اصلیتان چیست؟
کارهای مختلفی انجام میدهم و عمدتا تدریس میکنم.
*چه سالی وارد سازمان صدا و سیما شدید؟
سال 76 وارد سازمان شدم و قریب به 8 سال در دو مرکز صدا و سیمای قم و خراسان مدیرکل بودم که جزء سالهای خوب و خوشخاطره خدمت بنده است.
*قصد نوشتن کتاب خاطرات خود را ندارید؟
در حال حاضر در حال آماده کردن کتابی هستم که در حوزه مسائل کاری خودم در چارچوب چهار سال تجربه قانونگذاری در مجلس است که در حال آمادهسازی یافتههایم هستم تا این مطالب را در یک کتاب جمعآوری کنم، این کتاب را به عنوان بایدها و نبایدها و الزامات قانونگذاری مطرح خواهم کرد.
*چه زمانی این کتاب در بازار عرضه خواهد شد؟
عجلهای ندارم. با حوصله به کارم ادامه میدهم.
*نامآخرین کتابی که خواندید، چیست؟
کتاب "پای جای مانده" در جبهه که برای یکی از آزادگان است که یکی از کتابهای خوب رمان در حوزه جنگ است.
* در جنگ تحمیلی حضور داشتید و چه کارهایی در زمان جنگ انجام میدادید؟
در زمان جنگ در خدمت رزمندگان اسلام بودم، در ستاد حمزه سیدالشهدا، کردستان و در خدمت شهید کاوه بودم؛ از کارهای یک فرد ساده تا مسولیتهای ستاد پشتیبانی حمزه سیدالشهدا نیز انجام دادم.
* میتوانید لری صحبت کنید؟ چند لنگید؟
بله، البته بختیاری نیستم، اما میتوانم بختیاری نیز صحبت کنم، چهارلنگ و هفتلنگ مختص مردم اهل بختیاری است.
*دیبلال در شعرهای لری به چه معناست؟
دی بلال برای مخاطب قرار دادن کسی، به کار گرفته میشود، جایگاه شخصیتی و حقوقی دارد؛ در واقع تکه کلام است و در باورها و اعتقادات فرد مطرح کننده وجود دارد اما حضور فیزیکی ندارد. دیبلال نقطه تکرار آواز اصیل بختیاری است.
*به گذشته خودتان افتخار میکنید؟
به صورت مطلق نه، در مواردی افتخار میکنم.
*بزرگترین اشتباه زندگیتان چیست؟
میتوانستم بهتر از عمرم استفاده کنم.
*به نظر شما احمدینژاد به لحاظ گرایش سیاسی متعلق به کدام جریان بوده است؟
احمدینژاد گفته است متعلق به یک تشکل و یک حزب نیست، اگر اعتقاد به اصول، ارزشها و راه امام باشد، احمدینژاد در صف اول اصولگرایان است.
*مگر اصولگرای فارغ از اعتقاد به ارزشها و راه امام نیز وجود دارد؟
نمیدانم و در مورد دیگران قضاوت نمیکنم، احمدینژاد فراتر از قالبهای گروهی و حزبی به موضوعات نگاه میکند و معتقدم احمدینژاد به ترویج اصول و مبانی مهم و اساسی انقلاب کمک کرده است. احمدینژاد یکی از کسانی بود که منشاء بزرگترین خدمت به انقلاب به حساب میآمد.
*آخرین پیشنهاد کاری به شما چه بوده است؟
هیچ پیشنهاد کاری نداشتهام.
*چه زمانی به ایرانی بودن خودتان افتخار کردهاید؟
همیشه؛ باور من این است که خداوند در حق ما لطف کرده تا به ایرانی بودن خودمان افتخار کنیم. از موضوعات ریشهای و اعتقادی تا شجاعت و غیرت در ایرانی بودن نهفته است، ایرانی بودن برای من باعث مباهات و افتخار است.
*خطوط قرمز شما چیست؟
خطوط قرمز در زندگی شخصی دین و ناموس است و در زندگی اجتماعی ارزشها، باورها و اعتقاداتی است که به آنها پایبندیم.
*از زمانی برای ما بگویید که استاندار تهران شدید؟
نگاه و رویکرد بنده در زمان نمایندگی در مجلس بیشتر متوجه مسائل و موضوعات اجرایی کشور بود، به خصوص در کمیسیون برنامه و بودجه بیشتر درگیر حوزه اجرایی کشور بودم و همین موضوع انگیزهای شد تا ارتباط زیادی با ساختارهای اجرایی و مدیریتی کشور داشته باشم.
قبل از نمایندگی مجلس، 19 سال سابقه مدیریت اجرایی در وزارتخانههای مختلف را داشتم، در وزارت نیرو، جهاد سازندگی، حضور داشتم و زمانی فرماندار بودم، پس از مجلس از طرف دولت دعوت به همکاری شدم و مدتی را به عنوان مشاور رئیسجمهور، معاون وزیر صنایع و در پایان استاندار تهران شدم. در واقع دولت دعوت، به همکاری کرد و بنده هم به دلیل اینکه علاقمند به انجام مسئولیت و وظیفه بودم، پذیرفتم.
*با توجه به اینکه زمانی نماینده مجلس بودید، قصد دارید دوباره در انتخابات مجلس شرکت کنید؟
خیر،در حال حاضر علاقهای ندارم به حوزه نمایندگی وارد نمیشوم. در واقع تکلیفی برای خودم احساس نمیکنم که بخواهم در انتخابات مجلس ورود پیدا کنم، اما در انتخابات شرکت میکنم و رای خواهم داد.
* در زمانی که استاندار تهران بودید تا چه میزان با زمینخواری مبارزه کردید؟
فضا نباید برای زمینخواری به وجود بیاید، ما در حوزه کاری خودمان اجازه نمیدادیم فضایی برای پدیده زمینخواری به وجود بیاید، این از طریق هوشمندسازی سیستم مدیریتی دستگاههای مسئول در امر جلوگیری از زمینخواری، میسر میشد.
باید توجه کرد که چه کسانی باید با زمینخواری مبارزه کنند؟ جهاد کشاورزی، منابع طبیعی، محیط زیست و مسکن و شهرسازی عمده دستگاههایی هستند که باید در رابطه با زمینخواری مبارزه کنند. اراضیای که تصرف میشود بیشتر در اختیار این چهار دستگاه است و اگر این چهار دستگاه مراقبت و مواظبت لازم را انجام دهند به طور طبیعی پدیده ناهنجار زمینخواری کمتر اتفاق خواهد افتاد.
وقتی این چهار دستگاه تمهیدات لازم را انجام ندهند افراد تشویق میشوند تا به اراضی کشور دستدرازی کنند.
در زمان مسئولیت بنده موارد زمین خواری که با آن مواجه شدیم مربوط به سابق بود، زمینخوارانی بودند که از گذشتههای دور اراضی عرصههای منابع طبیعی، مسکن و شهرسازی را تصرف کرده بودند که یکی از کارهای ما برخورد با این افراد بود، البته کسانی نیز در این زمینه نوظهور بودند.
اگر به آمار تخریبهای عوارض تصرف اراضی در مدت مدیریت بنده در تهران توجه کنید، جزء آمارهای بالا در برخورد با ساختوسازهای غیرمجاز است و اگر از داخل سیستم چراغ سبزی به زمینخوار نشان داده نشود، این افراد جرأت اینکه بخواهند شبانه زمینی را تصرف و در مدت کوتاهی ساخت و ساز را انجام دهند، ندارند.
متأسفانه در حوزه شهرداریها و قوانین مشکلاتی وجود دارد، در بحث قوانین کمبودها و نقصهایی دیده میشود که این موضوع خمیرمایه زمینخواری در کشور را فراهم میکند. اما یکی از محورهای اصلی وظایف استانداری تهران در زمان مسئولیت بنده مبارزه با زمینخواری بوده است و در این رابطه کارگروهی تشکیل دادیم که به طور مشترک با دستگاه قضا کارهایی را در رابطه با زمینخواری صورت میگرفت.
زمینخواری به مفهوم امروزی در آن مقطع اتفاق نیفتاده است، اگر وجود داشت مربوط به گذشته بود و یا اگر در زمان ما به وقوع میپیوست، با آن برخورد میکردیم.
در شهرستانها و اراضی و تصرفاتی که انجام میشد مانند منطقه خوجیر، بومهن و رودهن بازپس گرفته شد، خوشبختانه پس از اتمام دوره مسئولیت بنده در استانداری تهران این روند پیگیری شد. استاندار تهران روند گذشته را برای مبارزه با زمینخواری متوقف نکرده و آن را پیگیری کرده است و در حال حاضر مبارزه با زمینخواری را در دستور کارشان قرار دادهاند.
بحث مبارزه با زمینخواری در استان تهران یکی از موضوعات مهم است و با دیگر نقاط کشور تفاوت دارد زیرا ارزش افزوده زمین در استان تهران بالا است. زمینهایی که در اختیار منابع طبیعی و محیط زیست قرار دارد از ارزش افزوده بالایی برخوردار هستند. به صورتی که در شعاع چند کیلومتری شهر تهران، اگر زمین متعلق به منابع طبیعی را تصرف و ویلایی ساخته شود، ارزش افزوده بالایی خواهد داشت، در حالی که در اطراف استانها و شهرهای دیگر به این میزان ارزش افزوده نخواهد داشت.
موج زمینخواری به سمت استان تهران همیشه بیش از دیگر مناطق کشور است، هم به دلیل کمبود زمین و هم بالا بودن ارزش افزوده. اگر به صورت سازمان یافته و ریشهای با این پدیده برخورد نشود، زمینخواری میتواند سرآغاز اتفاقات خیلی بدی باشد. حل ریشهای زمینخواری مستلزم این است که قوانین اصلاح شود، نه اینکه قانون نداریم بلکه قانون نارسا است که نیازمند اصلاح است.
طرحهایی در دولتهای نهم و دهم نسبت به این مسئله ارائه شد اما زمان برای اجرای آن کم بود و نتوانستیم عملیاتی کنیم. از جمله طرحهایی که مطرح شد، در حوزه واگذاری زمین برای باغشهرها در سراسر کشور و در استان تهران بود. به این صورت که باغشهرهایی مدیریت شده ایجاد شود و به صورت امانت و اجاره بدون مالکیت در اختیار مردم قرار گیرد تا زمینخواران گردنکلفت نیایند و منشأ مشکلات بعدی شوند.
* به نظر شما بهترین راهحل برای حل زمینخواری در کشور چیست؟
اصلاح قوانین،وقتی ریشه مالکیت یک فرد در کشور که جرأت کرده هکتارها زمین را تصرف کند، جویا میشویم، با قباله و بنچاق علفچر برای دامش مواجه میشویم، آن زمین فقط با این هدف در اختیارش قرار گرفته اما فرد با حصار کشیدن به دور زمین و قطعه قطعه کردن آن، زمین را به فروش میرساند، با این شرایط باید روی این قانون مالکیت تجدیدنظر کنیم. گاهی اوقات قطعه زمینی برای باغداری و کشاورزی واگذار میشود، اما فرد برای ویلاسازی اقداماتی را انجام میدهند، پس از بررسی متوجه میشویم برق، آب، گاز به این ملک داده شده است که در زمینه شهرداریها نیز همین اتفاق میافتد که همه این موارد ناشی از نقص قوانین در کشور است.
در زمان مدیریتی بنده در استانداری تهران شبی از محلی عبور میکردیم و دیدیم در آن محل دهها کارگر کار میکنند، متوقف شدیم. این محل مابین بومهن و پردیس قرار داشت، قضیه از این قرار بود یک فرد زمینی را تصرف کرده و غیرقانونی و شبانه به ساخت و ساز مشغول بود و آن زمان ما باید سریعا به مقام قضایی اطلاع میدادیم تا دستور توقف و تخریب داده شود؛ اما این فرد راهها و منافذ قانونی را شناسایی کرده بود، به گونهای که برنامهریزی کرده بود تا بنایی را در آنجا بسازد و سقفی را ایجاد کند، زیرا میدانست در این حالت دستور تخریب به راحتی داده نمیشود. جالب این است که در چند ساعت این کار انجام شده بود، قانون در اینجا الزاماتی دارد که مشمول مرور زمان است و در این صورت نمیتوانیم رفع تجاوز و آثار تصاحب را از بین ببریم.
معتقدم باید به صورت ریشهای بحث اصلاح قوانین مورد بازنگری قرار گیرد، بعضی از اینها حتی نیازمند این هستند که از لحاظ جنبههای شرعی بازنگری شوند، زیرا قانون میگوید کسی که زمینی را آباد کرد، مالک آن میشود و البته مامیدانیم در بعضی مواقع افراد درختانی را میکارند، اما نه با این هدف که بخواهند آنجا را آباد کنند، بلکه قصد آن را دارند تا زمین را تصرف و پس از آن به فروش برسانند.
مسئله حیران از کجا شروع شد؟ زمینهای کشاورزی شمال از کجا به ویلا سازی تبدیل شد؟ نمیدانم تا چند سال دیگر زمین داریم که بخواهیم در آنجا مرکبات و کشاورزی کنیم؟ ساخت و سازهایی در اطراف رودخانههای تهران، در بستر رودخانه لتیان، کرج انجام شده است. باید دید ریشه رشد و تکثیر این ساخت و سازها از کجا نشات میگیرد، قطعا نقص قانون و ایرادات زیربنایی در زمینخواری نقش بسزایی دارد.
*در رابطه با بیمه ایران به شما اتهاماتی وارد شد، این موضوع از چه قرار بود؟
کسی به من اتهامی نزد، در این مورد هیچگاه بحثی متوجه بنده نبوده است؛ قضیه از این قرار بود که در آن مقطع تعدادی از مدیران استانداری تهران را به دادگاه احضار شدند، این موضوع به عنوان استانداری تهران مطرح شد و نه به عنوان استاندار تهران.
*در سال 2004 شما را در لیست سیاه خزانهداری آمریکا قرار دادند، علت این موضوع چه بود؟
از آنها باید بپرسید؛ آمریکا و انگلیس این کار را کردند و تعداد زیادی از مسئولان کشور را در لیست سیاه قرار دادند و طبیعی است دشمنی با آمریکا و رژیم صهیونیستی هزینه دارد و ما آن را پذیرفتیم.
*اتحادیه اروپا در سال 90 شما را به همراه 22 مقام ایرانی به دلیل نقض حقوق شهروندی از ورود به کشورهای این اتحادیه محروم کردند، واقعیت این امر چیست و آیا شما حقوق شهروندان را نقض کردید؟
این به دنبال موج تخریب علیه جمهوری اسلامی ایران اتفاق افتاد، زمانی این موضوع اتفاق افتاد که در حوزه مسائل اجتماعی و امنیت عمومی شهر تهران میخواستند اختلال جدی ایجاد کنند که شناسایی و با آنها برخورد شد، این کار موجب عصبانیت آنها شد، زیرا آنها برنامههای سنگینی داشتند تا زندگی مردم و شرایط امنیتی در تهران را به جایی برسانند که برای مردم دغدغه و نگرانی ایجاد کند. ما در مقابل این مسائل به طور قاطع وارد بحث شدیم و اجازه ندادیم آنها نقشههایشان را علیه مردم پیاده کنند، البته ما از مجاری قانونی این حق را داشتیم که از آنها شکایت کنیم، زیرا آنها بدون دلیل و غیرقانونی این تصمیم را اتخاذ کرده بودند، اما کارها و گرفتاریها باعث شد که شکایت را پیگیری نکنیم، در حال حاضر وظیفه دولت است که از حقوق شهروندان دفاع کند، از کار غیرقانونی که آنها انجام دادند و دخالتی که در مسائل داخلی کشور کردند، دفاع کند. این موضع مثل این میماند که ما برای مدیران اجرایی آمریکا و انگلیس محرومیتهایی را در نظر بگیریم. آنها یک کار ضد حقوق بشری مرتکب شدند و به نظرم هنوز ظرفیت وجود دارد تا وزارت خارجه و دولت در دفاع از حقوق شهروندان علیه این تصمیمات اعلام جرم و شکایت کنند.
*در زمان مسئولیتتان با چپها و راستها یکسان رفتار کردهاید؟
چپ و راست در کشور اعتباری ندارد، این را برای ما درست کردهاند. اندیشه در اختیار انقلاب، اسلام است، اما اندیشهای که مخالف این موضوعات است مهم نیست که چپ و راست باشد. بعضی از راستها بد هستند و بعضی از چپها خوب و گاهی بالعکس. مرزبندی چپ و راست درست نیست، به این بحثها اعتنا نمیکنم. اگر با کسی در موضوعی اختلاف نظر داشتم، اساسی و ریشهای و دیدگاهی بوده است و به تقسیمبندی چپ و راست توجهی ندارم.
*اصلاحطلبها را در تصدی کرسیهای مجلس به چه میزان موفق میبینید؟
اظهارنظر نمیکنم.
*نظرتان در رابطه با جبهه یکتا چیست؟
عدهای از مدیران دولت نهم و دهم صلاح دیدند تا در یک مجموعهای به نام جبهه یکتا جمع شوند و اعلام موجودیت کنند، نظر خاصی در رابطه با آنها ندارم.
*در حال حاضر رابطهای با آقای احمدینژاد دارید؟
بنده مدیر دولت احمدینژاد بودم و از صمیم قلب ایشان را دوست دارم، حتما با وی رابطه و مراوده دوستی برقرار خواهد بود.
*پیشنهادتان در حوزه انتخابات به احمدینژاد چیست؟
احمدینژاد در حوزه انتخابات اظهارنظر روشن و صریحی کردهاند، از بنده پیشنهادی نخواستند و تا زمانی که نخواهند در انتخابات شرکت کنند، نمیتوانم بگویم چه پیشنهادی برای وی دارم. وی اعلام موضع صریح نسبت به انتخابات مجلس انجام داده و گفتهبه هیچوجه در انتخابات مجلس ورود پیدا نخواهد کرد و همچنین قصدی ندارد که ائتلاف و یا لیستی برای انتخابات مجلس ارائه دهد. وی اشاره کرده در این حوزه تکلیفی را برای خودشان احساس نمیکنند، باید هرگونه نگاه و نظر در بحث انتخابات آتی را موکول به نظر خودش کرد و مسئولیتی ندارم که بخواهم در رابطه با احمدینژاد اظهارنظر کنم.
*به نظر شما، اگر احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری و یا مجلس شرکت کند، پیروز میشود؟
پاسخ این سوال را باید از احمدینژاد یا مجاری دیگری پرسید که وی قصد شرکت در انتخابات را دارد و یا خیر، پس از آن در رابطه با موفقیت و عدم موفقیت وی صحبت کنیم. به طور طبیعی کسی میتواند ارزیابی را به صراحت ارائه بدهد که برنامهای برای انتخابات داشته باشد. احمدینژاد هیچگونه صحبتی در این رابطه انجام نداده است تا بررسی کنیم که وی موفق میشود و یا خیر.
برای پیروزی احمدینژاد در انتخابات باید در میان مردم رفت و از آنان نظر خواست، اما آنچه که مربوط به عرصه کاری احمدینژاد است، چون سمت سخنگویی و مسئولیتی در این حوزه ندارم، نمیتوانم نظر دهم و فقط به عنوان یک شهروند نظر میدهم.
*آیا احمدینژاد سکوت کرده است؟
صلاح منافع ملی و کشور در این است که احمدینژاد سکوت کنند، اگر سکوت نمیکرد، خیلی از مسائل ممکن بود تغییر کند. بعضیها خدا را شکر کنند که احمدینژاد سکوت کرده است.
*در ماههای اخیر بازار تهمت و بهتان دولتها به یکدیگر داغ شده است، به نظر شما این رفتار ناشی از چیست؟
در حوزه مسائل سیاسی و رفتارها اصولا الزامات اخلاقی داریم که اگر این الزامات رعایت نشود و کسی به آن پایبند نباشد، به طور طبیعی مجموعه فضای اجتماعی دچار آسیب میشود.
قضاوت هر عملکردی در حوزه اجرایی کشور به عهده ملت است و مردم باید قضاوت کنند. قضاوت مردم در بحث انتخابات و مسائل دیگر مشابه تجلی پیدا میکند، اما باید دید این اتهامات و ابهاماتی که پیرامون دولت نهم و دهم ایجاد میکند مبنایش چیست و از کجا نشات میگیرد، باید بر روی این موضوع متمرکز شویم.
فضای حال حاضر یکطرفه است، دولت نهم و دهم در شرایط سکوت است و حرف و اتهامی را متوجه دولت فعلی نکرده است. اگر جایی اظهارنظری شده در راستای پاسخگویی نسبت به اتهاماتی بوده که آنها به وجود آوردهاند.
از دولت یازدهم و کسانی که در فضای رسانهای به صورت مستمر فضاسازی میکنند و اتهام وارد میکنند، باید سوال کرد که چرا این کار را انجام میدهند، ضمن اینکه این اتهامات قابل پاسخ است و بخشی از آن جواب داده شده است، بخش دیگر آن در آینده جواب داده خواهد شد و بخشی از آن را هم ملت ایران پاسخ خواهند داد، لذا اگر شرایط وارد کردن اتهامات به گونهای بوده است که ظرفیت فضای رسانهای برای پاسخگویی فراهم نبوده، از طریق مرجع قضایی اقدام شده است، مشابه کاری که صورت گرفته است.
یک مسئول از دولت یازدهم با اظهارنظری در رابطه با هزینه شدن 700 میلیارد دلار در دولت نهم و دهم، اتهاماتی را وارد کرد؛ در حال حاضر به مراجع قضایی ارجاع داده شده و راهی موثرتر از آن وجود ندارد. باید ادله و دلایلشان را برای اتهام وارد کردن به مرجع قضایی ارائه بدهند و اگر کسی هم شاکی است، دلایل خودش را به دادگاه میبرد و حکم دادگاه معتبر است.
باید سایر اتهامات نیز ریشهیابی شود و به نظر بنده آنبخشهایی از تلاشهای دولت نهم و دهم زیر سوال میرود که برای تودههای مردم انجام شده است، باید ردپای آن را پیدا کرد که چرا سهام عدالت که متعلق به توده مردم است و حداقل 40 میلیون نفر از آثار آن استفاده کردهاند، زیرسوال میرود.
به چه دلیلی مسکن مهر زیرسوال میرود؟ حداقل 4 میلیون نفر در شهر و روستا شرایط استفاده از مسکن برای آنها فراهم شده است. یارانهها زیر سوال میرود، برای اینکه به طور نامساوی پولی از آحاد جامعه و مردم گرفته اما به طور مساوی تقسیم میشود، به این صورت که کسی انرژی بیشتری مصرف میکند باید یارانه بیشتری دهد و کسی که انرژی کمتری مصرف میکند یارانه کمتری میدهد، اما ماهانه یارانه به طور مساوی بین آنها تقسیم میشود.
من یک سوال دارم که چرا به یارانه، سهام عدالت، مسکن مهر و بنگاههای زودبازده حمله میشود، در هر حوزهای که مربوط به تودههای مردم اقدام و حرکتی صورت گرفته است، زیرسوال میرود و اتهاماتی وارد میشود، انسان میتواند کمکم مشکوک شود به اینکه جریان و حرکتی در کار است که از توانمند و قدرتمند شدن تودههای مردم جلوگیری کند. اگر مردم سطوح نیازهای و رفاه اولیهشان برآورده شود، قطعا مطالبهگر خواهند شد، این مطالبهگر شدن جامعه به مزاق بعضیها خوش نمیآید و نگران این هستند.
چرا نمیخواهند یکی ازحداقل نیازهای زندگی مردم که مسکن تامین شود، کسی در رابطه با مسکن مهر ادعایی نداشته است که در سطح عالی به نیاز مسکن ایرانیان پاسخ داده ، بلکه مسکن مهر در سطح معمولی است، حق یک زوج جوان ایرانی است که در ابتدای زندگی یک مسکن حداقلی داشته باشند.
یارانهها از گذشته وجود داشت و خلق نشد، من به عنوان نماینده مجلس که زمانی در کمیسیون برنامه و بودجه حضور داشتم میگویم؛ یارانه به صورت یکجا در اختیار بعضی از سازمانها و دستگاهها قرار میگرفت و آنها صرف میکردند. در مقطعی تشخیص داده شده که مردم بهتر میتوانند این یارانهها را مصرف کنند و بین همه مردم توزیع شد و اتفاق جدیدی نبود.
همین یارانه که با مبلغی مشخص به مردم پرداخت میشود، در گذشته در بودجههای سالیانه به تصویب مجلس میرسید، اما به چند دستگاه و وزارتخانه داده میشد و آنها به نیابت از طرف مردم مصرف میکردند، دولت احمدینژاد تشخیص داد که مردم بهتر از دستگاهها میتوانند مبلغ یارانه را مدیریت کنند.
بخشی از یارانه را از جیب مردم به جیب خود مردم برگرداندیم، الان در بعد یارانهها اتهاماتی که وارد میکنند و معتقدند هزینه اضافه بر روی دست دولت یازدهم گذاشته شده، من یک سوال دارم مگر یارانه از جیب دولت فعلی داده میشود؟
از شما نیز یک سوال دارم؛ یارانه در حال حاضر از چه محلی به مردم داده میشود؟ یارانه از مردم گرفته میشود و به مردم بازگردانده میشود و از بودجه عمومی دولت پرداخت نمیشود که بعضیها بخواهند عزا بگیرند.
دولت از محل افزایش حاملهای انرژی مانند بنزین، گاز، نفت، برق، آب مبالغی بدست میآورد و آنرا به عنوان یارانه به مردم پرداخت میکند. از این محل 70 هزار میلیارد تومان دولت وصول میکند و 40 هزار میلیارد آن را به مردم بر میگردانند، 30 هزار میلیارد تومان برای دولت باقی میماند، این اختلاف در کجا هزینه میشود.
کارشناسان اعتقادشان بر این است که قریب به 90 هزار میلیارد تومان از مردم گرفته میشود اما من به عدد حداقل اکتفا میکنم در حالیکه نظر اکثر کارشناسان این است که از محل افزایش حاملهای انرژی و از محل فروش نفت خام به پالایشگاههای تولید بنزین 90 هزار میلیارد تومان به دولت میرسد و 40 هزار میلیارد آن به دولت برگردانده میشود و 50 هزار میلیارد تومان برای دولت باقی میماند، سوال مهم این است که این مبلغ باقیمانده چگونه هزینه میشود.
مدلی بهتر از توزیع یارانه حال حاضر تاکنون ارائه نشده است و اگر با این روش مخالف هستند، مدل دیگری را ارائه دهند. یارانه حداقل کاری است که میتوانند انجام دهند، چرا دولت احمدینژاد یارانه داد؟ برای اینکه افزایش حاملهای انرژی را اجرا کرد و برای جبران قدرت خرید مردم یارانه را داد.
عدهای معتقدند مدل توزیع یارانه در حال حاضر مشکلاتی را به وجود آورده است، آنها میتوانند مدل دیگری را پیشنهاد دهند. با همه احترامی که برای حوزه بهداشت و درمان قائل هستم اما معتقدم در آینده طرح سلامت پاسخ نیازهای مردم در این حوزه را نخواهد داد و نمیتواند انتظارات حداقلی را برآورده کند.
هرجا پای مردم در میان بوده است با سیاستهای دولت نهم و دهم مخالفت میشوند و هرجا پای منافع مردم در کار بوده است، با آن مخالفت شده است. امروز اگر کسی حرف مردم را بزند نقرهداغش میکنند و اگر حرف مردم را بزنید، اتهامی به شما وارد میشود.
*نظرتان در رابطه با مناظره روحانی و احمدینژاد چیست و آیا روحانی این مناظره را میپذیرد؟
بهترین راهکار مناظره است و چرا نباید مسائل در فضای آزاد صورت منطقی مطرح شود، یکی از مدلهای بررسی مناظره است، اما یک طرف اعلام آمادگی کرده و طرف دیگر پاسخی نداده است و باید دوطرف آمادگی داشته باشند.
*آیا احمدینژاد در رابطه با پیشنهاد مناظره با شما مشورتی داشته است؟
خیر، بنده هم مانند شما اعلام آمادگی احمدینژاد را شنیدم و البته عدم ارائه پاسخ از سوی دولت را نیز از جانب رسانهها متوجه شدم.
*احمدینژاد طبق روال گذشته محفلهایی را در جنتآباد و ولنجک برگزار میکند. آیا شما در این جلسات حضور دارید؟
بله، خط سیر شفاف و روشنی را احمدینژاد مبنی بر احیای گفتمان انقلاب و امام (ره) و پیگیری منویات مقام معظم رهبری در پیش گرفته است، تازگی ندارد و از زمانی که رئیسجمهور شد، نگاه و رویکردش این بوده است.
گفتمان احمدینژاد از باورهای انقلاب سرچشمه میگیرد، در حال حاضر در جلسات هم این موضوعات دنبال میشود.این جلسات در حوزه، سیره، راه و روش امام و مقام معظم رهبری و استکبارستیزی برگزار میشود و وارد مسائل جزئی و بیاهمیت مانند تقسیم قدرت و انتخابات نمیشود. اندیشه و تفکر احمدینژاد و مجموعه همراه با وی معطوف به اصل انقلاب است و وارد مسائل بی ارزش نمیشوند.
*احمدینژاد در یکی از جلسات گفته، وظیفه ما ایجاد موج فرهنگی است، نظرتان در این رابطه چیست؟
این همان بحث گفتمان امام و مقام معظم رهبری و انقلاب است، طبعا این موضوعات در حوزه فرهنگی تقسیمبندی میشود و در حوزه اقتصادی و اجتماعی جای نمیگیرد.
*به نظر شما یک سیاستمدار ایرانی باید بازنشسته شود و یا خیر؟
اگر منظورتان از بازنشستگی سازمانی و اداری است، قطعا بازنشسته خواهد شد، زیرا شتری است که دَرِ خانه همه میخوابد، اما به مفهوم این است که آن فرد را بایگانی و از تجربهاش استفاده نکنند، پاسخم خیر است.
در مقاطعی سرمایههای اجتماعی و ملی به کار گرفته نشده ومدیرانی را در دولتهای بعد از انقلاب با هر خط و مشی، داشتیم که از تجارب و توانمندیهایی برخوردار بودند اما کنار گذاشته شدند.
دولتهایی که بر سر کار هستند، باید از این سرمایههای ملی استفاده کنند، اما متاسفانه به هر دلیلی توفیقی در این حوزه در کشور حاصل نشده است و خیلی از این افراد به معنای مطلق بازنشسته میشوند. در برخی مواقع کاری نداریم که فردی از چه تجربه و توانمندی برخوردار است و با نگاه جریانی و گروهی مینگریم و آنها را برای همیشه بایگانی میکنیم و فرقی نمیکند از طرف کدام دولت باشد.
*چرخش نخبگی در کشور باید چه مکانیسمی داشته باشد؟
باید در عرصه اجرایی کشور به مدیران جوان جرات عرضه اندام داد که در دولتهای نهم و دهم انجام شد، طیف جوان و جدیدی از مدیران به عرصههای مدیریتی کشور ورود پیدا کردهند، البته انتظار نداشتیم عملکرد آنها کامل و جامع باشد، اما باید از یک جایی آغاز میشد. پس از انقلاب اسلامی مدیرانی به صورت موروثی مدیریتهای کلیدی کشور را برعهده داشتند، در دولتهای نهم و دهم این معامله برهم خورد و افراد توانمند و تحصیلکرده جوان مسئولیتی را پذیرفتند، از این رو کسانی تا وسط میدان و یا تا پایان راه دولت را همراهی کردند، اما مهم این است که جوانانی وارد عرصه مدیریتی کشور شدند.
ما نیازمند این هستیم که بدنه مدیریتی کشور جوان شود و جوانان جایگزین مدیران گذشته شوند، آنگونه نباشد که کسانی که توان جسمی پایینی دارند و توان کارهای اجرایی سنگین را ندارند و با توجه به اینکه توان فکری هر شخصی تا یک حدی است و آستانهای دارد، نباید این چنین افراد را به زور وارد عرصه کرد و به آنها مسئولیت داد همچنین نباید افراد نخبه و جوان در نوبت مدیریت اجرایی کشور پشت خط بمانند.
باید جوان کردن عرصه مدیریت کشور قانونمند شود و طبق یک برنامه انجام شود، اما در حوزههایی نخبگان علاقمند نیستند وارد دنیای اجرایی شوند، در این رابطه باید برای استفاده از این نخبهها طرحهایی جامع در نظر گرفته شود تا از اندیشه، تفکر و تحقیقات پژوهشی آنها استفاده شود. این تابع نگاه مسئولان وقت جامعه است که از آن طیف نخبه جامعه که تمایل ندارند وارد بدنه اجرایی کشور شوند، چگونه استفاده شود.
به نظر بنده ظرفیت عظیمی در کشور و بین نخبگان وجود دارد و ما نباید خودمان را دستکم بگیریم. این روزها با بعضی از صحنههامواجه میشویم، به صورتی که توان نخبگان، دانشجویان و افراد زبده را ارزان میفروشیم. احساس میکنم در بعضی از صحنهها به گونهای صحبت میکنیم که منجر به تحقیر توانمندی این قشر از جامعه میشود و بیشتر نمیتوانیم به جامعه تلقین میشود تا میتوانیم.
افراد و شخصیتهای توانمند و قدرتمندی در کشور داریم که میتوانیم با حضور آنها کشور را راهبری کنیم و نگذاریم کشور این سرمایهها و قشر نخبه جامعه را دچار یاس و ناامیدی کند. یکی از اهداف جریانهای پیشرو در مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران بیانگیزه کردن اندیشمندان است. اگر اجازه دهیم این اتفاق بیفتد، ممکن است برای ما تاثیرات بلندمدت نامطلوب داشته باشد.
*نظرتان در رابطه با اتفاقات سال 88 چیست؟
مقام معظم رهبری تصویر روشنی از آن حادثه و وقایع ارائه کردند و فرمودند، آنها به زعم خودشان آمده بودند کار را یکسره کنند و هدفشان براندازی بود، اما به لطف خدا موفق نشدند و با حضور و هشیاری ملت ایران به موفقیت نرسیدند.
پروژه 88 پروژه براندازی بود و آنها از تعدادی از مخالفین و منتقدین داخل کشور توانستند در این جریان استفاده کنند، اما برنامه و ساختار کاری این بود که کار را یکسره کنند.
ملت ایران از انقلاب مراقبت و مواظبت کرد، اما در حال حاضر به شکل دیگری آن هدف را دنبال میکند، آنگونه نیست که آنها دست برداشتند و عقبنشینی کردند.ملت به طرح براندازی نرم و کودتای مخملی که و آنها مطرح میکردند پاسخ داد، اجازه ندادند نقشههایشان را در کشور برای براندازی پیاده کنند اما آنها با روشهای دیگر به دنبال این هستند که ما را ضعیف کنند تا تیر آخر را بزنند.
آنها تصمیمشان این است که تا نقطه حداکثری ایران را تضعیف کنند و بعد تصمیم آخر را اتخاذ و اجرایی کنند، زیرا آنها میترسند به کشورهای قوی و توانمند حمله کنند.
در حال حاضر حرفهایی از سوی برخیها مطرح میشود مبنی بر اینکه قصد داشتند به ایران حمله نظامی کنند، به نظر بنده این حرفها خیالبافی و توجیه برخی کارها و تصمیمات غلطی است که بعضی ها گرفتهاند. تا وقتی که ملت ایران قوی و توانمند باشد، آنها جرات حمله نخواهند داشت.
جالب این است، کسی که اعلام میکند تحریمها پدر مردم را درآورده است، تا دیروز معتقد بود تحریمها هیچ تاثیری در روند اقتصادی مردم ایران ندارد، به نظرم آن موقع درست میگفت و ما داشتیم روند و دور زدن تحریمها را جلو میبردیم. در رابطه با این موضوع آمریکاییها میگویند، اگر مذاکرات شروع نمیشد، ساختار تحریمها در حال پاشیدن بود.
آمریکاییها معتقد بودند فلجکنندهترین تحریمها علیه ایران اعمال شده است، اما با شروع مذاکرات اعلام کردند، ساختار تحریمها در حال از هم پاشیدن بود. آنها توان برخورد با یک نیروی منسجمی مانند لبنان و حماس را ندارند، حالا چگونه میتوانند به ایران چپ نگاه کنند؟ این دستکم گرفتن ملت ایران است که بگوییم آنها میخواستند به ایران حمله کنند.
کوچکتر از آن بودند که بخواهند به ملت ایران حمله کنند و هیچ سندی برای تائید حمله آنها به ایران وجود ندارد. اگر به حرفها و رجزخوانی رسانهای آنها استناد میکنید، در حال حاضر آنها میگویند ما ایران را شکست دادیم، سرجایش نشاندیم و چرخهای صنعت هستهای ایران را پنچر کردیم.
زمانی که توان داخلی و اقتصاد مقاومتی ضعیف و منازعات داخلی افزایش پیدا کند، کمکم سرنوشت ما به خارج و معادلات جهانی پیوند بخورد، آن زمان آنها میتوانند به ما حمله نظامی کنند، اما کور خواندهاند زیرا ملت ایران هیچگاه در تاریخ تسلیم قدرتهای شیطانی نشده و از این به بعد هم نخواهد شد.
*به نظر شما چقدر از مشکلات کشور ناشی از تحریمها و چقدر ناشی از سوء مدیریتها است؟
کسانی که در حال حاضر بر سر کار هستند، در گذشته معتقد بودند 80 درصد سوء مدیریت و 20 درصد تحریمها در مشکلات کشور موثر است، اما در حال حاضر معتقد هستند 80 درصد تحریمها و 20 درصد سوء مدیریتها در مشکلات کشور موثر است.
کد خبر: ۷۴۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۷
مدیر آموزش شهرستان لنده در اظهاراتی عجیب از له شدن شدن فرهنگ زیر چکمه نظامی ها سخن راند که این موضوع واکنش مدیرکل آموزش پرورش کهگیلویه و بویراحمد و کاربران شبکه های اجتماعی را در پی داشته است.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صبح زاگرس، سیفالله محمدینسب، رئیس اداره آموزش وپرورش شهرستان لنده روز گذشته در همایش تجلیل از برگزیدگان طرح ملی نور در شهرستان لنده در بخشی از سخنان خود( فایل صوتی نیز موجود است) اظهار کرد: زمانی فرهنگ زیر چکمه سرهنگ له می شد اما گفتمان همدلی و همزبانی مقام معظم رهبری منجر به این شد که همه در مسیر فرهنگ دینی و مردم سالاری دینی گام بردارند و تقابل فرهنگ و سرهنگ در کار نباشد.
مدیر آموزش پرورش شهرستان لنده در این آیین درحالی این سخنان را مطرح کرد که هادی زارع پور، مدیرکل آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد به همراه جمعی از مسئولان این داره کل و مسئولان محلی شهرستان لنده نیز حضور داشتند.
این سخنان محمدی نسب واکنش مدیرکل آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد را در پی داشت و زارع پور پس از پایان جلسه به یکی از مسئولین شهرستان لنده گفته است حتما به محمدی تذکر جدی خواهیم داد.
به نقل از خبرگزاری فارس محمدینسب در ادامه سخنان خود به نادیده گرفتن فرهنگ در سالهای گذشته اشاره کرد و گفت: همه باید در راستای اعتلای فرهنگ گام برداریم.
واکنش فعالان شبکه های اجتماعی در خصوص سخنان رییس آموزش پرورش لنده
این در حالی است که شب گذشته در برخی از شبکه های اجتماعی لنده اعتراضاتی به سخنان مدیر آموزش و پرورش شهرستان لنده انجام شده و خواستار توضیح روشن وی در مورد سخنان خود و عذر خواهی شده اند.
در یکی از مطالب عنوان شده در شبکه های اجتماعی آمده است: فرهنگ دفاع مقدس امروزه به عنوان یک سمبل و نماد از حماسه آفرینی و رشادت جوانان این مرز وبوم است که از طریق سردارانی همچون همت، باکری، کاوه و هزاران سردار، سرهنگ، سروان، سرباز و بسیجی محفوظ ماند تا امروز عده ای با بی اطلاعی از فرهنگ آن را له نکنند.
له شدن فرهنگ زیرچکمه سرهنگ ها جمله ای بود که امروز رئیس اداره آموزش وپرورش شهرستان لنده در مراسم تجلیل از نخبگان قرآنی بیان کرد که لازم است در پاسخ به این مسوول گفت: فرهنگ هیچ گاه زیر چکمه های سرهنگ ها له نشده است چرا که تاریخ سراسر افتخار ما مرهون فداکاری های همین سردارهای و سرهنگ هایی است که دوشادوش سربازان و بسیجیان برای دفاع از فرهنگ، ناموس وایران اسلامی از جان خوش گذشتند و امروز در گلزار های مطهر شهدا و آسایشگاه های جانبازان و عده ای نیز در کنج منزلشان با درد های برهنگی فرهنگی در حال دسته و پنجه نرم کردن هستند.
شاید آن روز که سرهنگ ها برای دفاع از فرهنگ این آب وخاک در زمان اسارت صورتشان زیر چکمه های افسران عراقی له می شد خبری از له شدن فرهنگ نبود، همان سرهنگی که صورتش را عراقی ها له کردند امروز در کنج گلزار شهدای شهرستان لنده جای دارد و زیارتگاهی است برای دلدگان به فرهنگ ایثار وشهادت.
له شدن فرهنگ زیر چکه های سرهنگ تعبیری بود که امروز شما در محفل نوارنی قرآن که کلام وحی است از سوی شما عنوان شد چرا که همین سرهنگ ها بودند که برای عمل به دستورات قرآن و خدا و دین اسلام از فرهنگ ناب محمدی(ص) در حال دفاع هستند.
یکی دیگر از کاربران شبکه های اجتماعی در واکنش به سخنان مدیر اموزش و پرورش لنده آورده است: اگر حضور همین سرداران و سرهنگ ها اعم از نیروی انتظامی، سپاه و ارتش و بسیجیان نبود تداوم ارتباط فرهنگ دفاع مقدس به عنوان یک گنجینهی ارزشمند امروز به نسل جوان ما که تشنه حقیقت ناب هستند منتقل نمی شد.
درحالی سخنان مدیرآموزش و پرورش شهرستان لنده در خصوص عملکرد نظامی ها عنوان شده که مقام معظم رهبری همواره بیداری و اقتدار نیروهای مسلح و مردم همیشه در صحنه کشور را دلیل شکست های دشمن در توطئه های بی شمار و فتنه های داخلی و خارجی در طول حیات انقلاب اسلامی عنوان می کنند.
روز گذشته نیز رهبر انقلاب در بخشی از سخنان خود در جمع فرماندهان نیروی دریایی سپاه، جوان ها را هدف اصلی تغییر افکار مردم خواندند و فرمودند: البته به لطف خداوند، جوانان و نیروهای مسلح ما بیدار و پای کار هستند و من از این جهت هیچ نگرانی ندارم.
تلاش خبرنگار پایگاه خبری صبح زاگرس برای دریافت پاسخ مناسب و موضع رسمی از سوی مسئوولان اداره کل اموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد نسبت به سخنان مدیر آموزش و پرورش شهرستان لنده بی نتیجه ماند.
این پایگاه خبری آماده دریافت توضیحات مسئولان اداره کل اموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد در این زمینه است.
کد خبر: ۷۴۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۶