جواد رضایی جودو کار نوجوانان استان کهگیلویه و بویراحمد به اردو مشترک تیم ملی جودو که در کشور ارمنستان برگزار میگردد دعوت شده است
کد خبر: ۴۵۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
عضو جبهه پایداری گفت: جریان اصولگرایی برای حضور در انتخابات مجلس باید خانه تکانی کند و افرادی که اهل لابی، سازش و باند بازی هستند را کنار بگذارد و نسل جدید تری از اصولگرایان را روی کار بیاورد که پر نشاط تر، فعال تر و اصول گراتر هستند تا مسائل را بهتر تحلیل کنند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
روح الله حسینیان در گفتگو با خبرنگار پارلمانی مهر، استراتژی جبهه پایداری را وحدت با اصولگرایان خواند و گفت: انشاالله به زودی جلسه اتحاد با همه گروه های اصولگرا برگزارخواهد شد.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: جبهه پایداری حق دارد نسبت به اصولگرا بودن یا نبودن برخی افراد شبهه وارد کند.
وی تاکید کرد: جبهه پایداری معتقد به لزوم وحدت با همه گروه های اصولگرا در انتخابات مجلس است، مذاکرات با گروه های اصولگرا ادامه دارد، جلسات متعددی هم تا امروز برگزار شده است.
عضو جبهه پایداری با بیان اینکه برای حضور اصولگرایان در انتخابات مجلس با اتفاق و جلسات مشترک تصمیم گیری خواهد شد گفت: وحدت اصولگرایان باید مبتنی بر اصول شکل گیرد. به اعتقاد ما باید ابتدا مبانی اصولگرایی مشخص شود پس از آن بر روی افراد و گزینه ها می توان مذاکره کرد.
وی تصریح کرد: جریان اصولگرایی برای حضور در انتخابات مجلس باید خانه تکانی کند و افرادی که اهل لابی، سازش و باند بازی هستند را کنار بگذارد و نسل جدید تری از اصولگرایان را روی کار بیاورد که پر نشاط تر ، فعال تر و اصول گراتر هستند تا مسائل را بهتر تحلیل کنند.
حسینیان ادامه داد: این موضوع در جلسات مشترک میان گروه های اصولگرا مورد بررسی قرار خواهد گرفت تا جبهه پایداری با سایر گروه های اصولگرا در این مورد به اتفاق نظر دست یابد.
عضو جبهه پایداری در پایان تاکید کرد: در انتخابات مجلس اصولگرایان باید حول محور اصول به وحدت برسند زیرا مدل های وحدت حول محور افراد از کارایی لازم برخوردار نیست.
کد خبر: ۴۵۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۴
اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com عبدالرضا داوری از جمله افراد نزدیک به محمود احمدینژاد است که در نوشتهها و گفتوگوهایش به شکلی صریح از محمود احمدینژاد دفاع میکند. داوری در مصاحبه تفصیلیاش با ایلنا، به نقد و بررسی دولت روحانی میپردازد و میگوید که روحانی اولین دولتی خواهد بود که شاید دور دوم ریاست جمهوری را نبیند و دلیل آن را تقابل روحانی و دولتمردانش با محمود احمدینژاد میداند و البته میگوید تقابل روحانی با احمدینژاد برای راضی نگه داشتن آیتالله هاشمی رفسنجانی است چراکه روحانی بدون برنامهریزی هاشمی خواب ریاست جمهوری را هم نمیدید. از دیگر سو، وی میگوید که روحانی در عرصهای "سیاست خارجی" قدم گذاشته و سرمایهگذاری کرده است که پارامترهایش دست وی نیست و اینک نیز میگوید توافق هستهای در کار نخواهد بود. داوری از سوی دیگر مدعی عدم برنامهریزی محمود احمدینژاد برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی است و البته بیان میکند که اصولگرایان برای بازگشت به قدرت چارهای جز رجوع به محمود احمدینژاد را ندارند.
متن کامل مصاحبه دکتر عبدالرضا داوری با خبرگزاری ایلنا در ادامه آمده است:
ارزیابیتان از عملکرد دولت آقای روحانی چیست؟
دولت آقای روحانی در این مدت دو خطای استراتژیک داشته است. خطای اولشان این بود که تمام تخم مرغهایشان را در سبد مذاکرات هستهای قرار دادهاند و تمام توفیقات دولتشان را به توفیق در عرصه مذاکرات هستهای گره زدهاند که طبیعی است کمترین نوسان مثبت یا منفی در عرصه مذاکرات، میتواند کل عملکرد دولت را در محور مثبت یا منفی تحتالشعاع قرار دهد.
در حوزه سیاسی هم دولت ایشان یک خطای عمده دیگر دارند و آن هم اینکه هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد تعریف کرده است، به یک معنا "دگر" دولت یازدهم را دولت نهم و دهم میدانند و ماموریت دولت خود را بازگرداندن عقربههای زمان به پیش از سال 1384 تعریف کرده است. این رفتار دولت یازدهم، سبد آراء آقای روحانی را به شدت آسیبپذیر کرده است چون به دلیل حملات غیرمنصفانه و بعضا کینهتوزانه آقای روحانی و دولتشان به آقای احمدینژاد و دولت قبل، آراء بخش مهمی از جامعه که در مناطق روستایی و کمتر توسعهیافته و حاشیهای قرار دارند و تقریبا 75 درصد کل سبد آرا در هر انتخاباتی را شامل میشوند و به آقای احمدینژاد شدیدا علاقهمند هستند در تضاد روحانی- احمدی نژاد که دولت یازدهم دنبال میکند از سبد آقای روحانی خارج میشود، آن هم در شرایطی که بخش مهمی از این اقشار در انتخابات سال 92 به آقای روحانی رای دادهاند. بنابراین معتقدم با روند حملات کنونی علیه دولت قبل، آقای روحانی در جلب آراء این بخش مهم از جامعه دچار مشکل خواهد شد ضمن آنکه نظرسنجیهای معتبر هم این پدیده را تایید میکند.
یعنی میخواهید بگوئید که دیگر آقای روحانی در آن طبقاتی که گفتید حامی ندارد.
معتقدم وقتی آقای روحانی بر اساس تحلیل و دستورالعملی که از آقای هاشمی دریافت کردهاند، هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد نشان میدهد، عملا سبد آرای کسانی که به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه دارند را از دست داده است.
شما میگوئید آقای روحانی هویت خودش را بعد از انتخابات آقای احمدینژاد قرار داد اما قبل از انتخابات هم اینکه هویت مقابل آقای روحانی، فردی مانند احمدینژاد است، مشخص بود.
در فضای عمومی کشور این طور نبود. شما صرفا فضای نخبگان، روشنفکران، دانشگاهیان و روزنامهنگاران را معیار ندانید. بدنه عمومی تودهها به ویژه در شهرهای کوچکتر و روستاها، به هیچ وجه تلقیشان این نبود که آقای روحانی در موضع ضدیت با آقای احمدینژاد قرار دارد.
اما در هنگام مناظرات و سفرهای تبلیغاتی، آقای روحانی صریحا به نقد سیاستهای دولت دهم بالاخص سیاستهای سیاست خارجی دولت میپرداخت.
هویت مقابل آقای روحانی در انتخابات اخیر آقای جلیلی بود. آقای سعید جلیلی نزد افکارعمومی و مردم نماینده آقای احمدینژاد نبود. آقای احمدینژاد بارها اعلام کرد که من در انتخابات نمایندهای ندارم و در انتخابات هم از کسی اعلام حمایت نمیکنم. مردم این پیام را دریافت کردند.
اگر قرار بود ضدیت با آقای احمدینژاد، موجب رایآوری باشد باید آقای قالیباف رئیسجمهور میشد؛ چون در ایام پیش از انتخابات خرداد 92، بیشترین حملات علیه دولت آقای احمدینژاد را آقای قالیباف و تیم سیاسی رسانهای نزدیک به شهردار تهران ساماندهی کرد. پس از تحلیل محتوای گفتارهای انتخاباتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 92 متوجه شدیم که آقای قالیباف 3.7 برابر بیشتر از آقای روحانی علیه دولت دهم و آقای احمدینژاد سخن گفته بود. اتفاقا کاندیداهای اصولگرا رای نیاوردند چون تمام هویتشان را در ضدیت با آقای احمدینژاد قرار داده بودند.
با این حساب، با توجه به تحلیل شما اگر آقایان قالیباف و جلیلی هویتشان را در ضدیت آقای احمدینژاد قرار نمیدادند، احتمال بیشتری برای ریاست جمهوری داشتند.
شک نکنید که اگر اصولگرایان با پرچم ضدیت با آقای احمدینژاد حرکت نمیکردند و در عین حال با بیتدبیری کمپین انتخاباتی آقای جلیلی، صحنه انتخابات به صحنه سازش – مقاومت تبدیل نمیشد، آقای روحانی هیچ شانسی برای ریاستجمهوری نداشت. اصولگرایان باید دو کار میکردند. اول آنکه باید نقشه راه انتخاباتی آقای هاشمی را میفهمیدند و میدیدند که آقای هاشمی در حال مهندسی انتخابات است تا بتوانند نقشه راه آقای هاشمی را ناکام کنند و صحنه انتخابات را به مدل مورد نظر خود یعنی صحنه کارآمدی تبدیل کنند که در ذهن آقای قالیباف بود ولی همانطور که قبلا گفتم، صحنه عوض شد و انتخابات به جای رقابت بر سر کارآمدی به صحنه رفراندوم هستهای و دوگانه سازش – مقاومت تبدیل شد.
نکته دومی که اصولگرایان باید به آن توجه میکردند این بود که از تقابل با آقای احمدینژاد احتراز میکردند و نه تنها احتراز نکردند بلکه تلاش میکردند تا با تصویر خدمتگذار احمدینژادی در صحنه حاضر میشدند و خود را بدیل آقای احمدینژاد نشان میدادند که در این صورت با رای بالایی پیروز میشدند. البته با اقداماتی که در سالهای 90 تا 92 بخش سیاسی – رسانهای اصولگرایان علیه آقای احمدینژاد سازماندهی کرد، آنان دیگر نمیتوانستند با آقای احمدینژاد تعامل کنند چراکه دو سال تقابل کرده بودند تا نماینده آقای احمدینژاد را حذف کنند.
شما اولین اشتباه آقای روحانی را در این دانستید که ایشان تمامی تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای گذاشته است اما خیلی از تحلیلگران و صاحبنظران هم اعتقاد دارند که از قضا نقطه قوت و پیروزی آقای روحانی در همین عرصه مذاکرات هستهای است. بهرحال توافقی صورت گرفت و مقداری از پولهای بلوکه شده ایران آزاد شد و روند پرشتاب تحریم متوقف شد...
میگویند پولها آزاد شده، ولی مگر چقدر پول آزاد شده است؟ همین الان 2.8 میلیارد دلاری که قرار شده در چهار ماه به ما بدهند، در همین مدت 4 ماهه 30 میلیارد از درآمدهای صادرات نفت ایران مجددا بلوکه میشود. یعنی به ازاء هر یک دلار آزاد شده 11 دلار بلوکه میشود! ضمن آنکه در نحوه هزینهکرد همین دلارهای آزاد شده هم دهها محدودیت وجود دارد.
این مقدار هم پول را آزاد کردن بهتر از این بود که هیچ پولی آزاد نشود...
عرض بنده این است که بزرگنمایی و اتکاء به این موضوع اشتباه بود. شما نباید تمامی تخممرغهای خود را در سبدی قرار دهید وقتی همه پارامترهای آن سبد تحت کنترل شما نیست. شناخت تیم آقای روحانی از ماهیت آمریکاییها، شناختی سطحی و غیرواقعی است. آقایان فکر کردند که با لبخند زدن و خوشوبشهای دیپلماتیک میتوانند طرف غربی را نرم کنند که نه تنها این اتفاق رخ نداده است بلکه هرچه نرمتر برخورد کردیم سختتر خوردیم.
شما میگوئید شناخت سطحی و غیرواقعی است اما آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرات، سالها در آمریکا تحصیل و زندگی کردهاند و علاوه بر آن، سفیر کشورمان در سازمان ملل بودهاند.
سالها حضور داشتن در آمریکا مانع عدمشناخت صحیح از آمریکا نیست. ممکن است فردی سالها در آمریکا باشد ولی شناخت درستی از ماهیت آمریکا نداشته باشد. اعتقاد دارم آقای روحانی و تیمش شناخت درستی از امپریالیسم و استکبار ندارند. وقتی رهبری آمدند و گفتند من به مذاکرات خوشبین نیستم این موضع ایشان مبتنی بر یکسری دادهها و اطلاعات دقیق بود که چنین چیزی را بیان کردند.
ولی آنقدر عملکرد دولت روحانی و آقای ظریف خوب بوده که فضای قبل شکسته و الان هیاتهای دیپلماتیک برای ورود به تهران درحال سبقت گرفتن از همدیگر هستند.
مابهازا این سفرها چیست؟
مابهازایش این نیست که وقتی رئیسجمهور آمریکا به رئیسجمهور فرانسه میگوید از سفر هیاتهای اقتصادی کشورت به تهران جلوگیری کن، اولاند میگوید من نمیتوانم و تورم نقطه به نقطه ما از حدود 45 درصد در حال کاهش است.
ادعای کاهش تورم فقط به خاطر فضای روانی ناشی از توافق ژنو است، والا چه اتفاق مهمی در حوزه اقتصاد رخ داده است؟ اصلا چطور میشود که تورم پائین بیاید وقتی که رشد اقتصادی منفی است و همزمان نقدینگی موجود در اقتصاد نسبت به سال قبل 30 درصد رشد کرده باشد؟ در حوزه اقتصادی به شکل واقعی هیچ اتفاقی نیافتاده است. فقط بازار ارز نسبت به رفتارهای دیپلماتیک، خوشبینی خود را بروز داده است و این موجب شده تا نرخ دلار در محدودهای ثابت بماند.
این به نظر شما دستاورد مثبتی نیست؟
این دستاورد هرچه که هست، ماهیت اقتصادی ندارد و به محض وقوع کمترین اختلال در مذاکرات، نرخ دلار جهش میکند. ضمن آنکه از سقوط آزاد بورس تهران غافل نشوید. شش میلیون سهامدار جزء و مردم عادی که در بازار بورس سرمایهگذاری کردهاند، در نه ماه اخیر خرد شدهاند. واقعیتها فقط شعار نیست. به نظرم، آقای روحانی در حوزه اقتصاد هیچ اقدام ملموسی نکرده است و فقط بر موج مذاکرات هستهای جلو رفته است. هیچ واقعیت اقتصادی در ماههای اخیر تغییری نکرده است، حتی همین شیب کاهش تورم را نیز اگر بررسی کنید میبینید این روند از اسفند سال 91 شروع شده است و این روندی است که از دوره آقای احمدینژاد با کنترل نقدینگی شروع است. بعد براساس آمارهای بانک مرکزی، رشد نقدینگی در سال 92 افزایش یافته و رشد اقتصادیمان هم که منفی است پس این نقدینگی افزایش یافته کجا جذب شده است؟ چطور میشود که با این شرایط تورم با مکانیزم اقتصادی کاهش یافته باشد؟ این براساس اصول اقتصاد معقول نیست. تمام حرف من این است که تدبیر اقتصادی نداشتیم بلکه اتفاق سیاسی رخ داده است و اینها آمدند از لحاظ روانی مقداری بازار را آرام کردهاند.
این یک دستاورد نیست؟
این یک دستاورد موقت است. در سوم آذر 93، اگر توافقی صورت نگیرد، شرایط حتی بدتر از قبل میشود.
به نظرم، شما امکان رسیدن به توافق غیرممکن میدانید؟
بله.
چرا؟
وقتی رهبری خطوط قرمز را شفاف و بر اساس منافع ملی و محاسبات کارشناسی بیان کردند، معلوم است که این خطوط قرمز مورد مخالفت آمریکاییهاست. ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی که رهبری درباره غنیسازی اورانیوم اعلام کردند، فراتر از غنیسازی صنعتی است و وقتی این خطوط قرمز اعلام میشود نشان میدهد تلاشها و فشارهای آمریکاییها به ثمر نرسیده است. در یک دورهای، اینها توانستند شکل مذاکرات را تغییر بدهند که شامل سطح و نوع مذاکرات بود. اینکه سطح مذاکرات بالاتر رفته است میتواند بر کیفیت مذاکرات اثرگذار باشد اما اینکه این تغییر سطح در نتیجه مذاکرات اثری داشته باشد، تصور درستی نیست.
براساس آخرین گفتهها، حدود شصت، هفتاد درصد متن توافق جامع نهایی مورد توافق دو طرف مذاکره قرار گرفته است...
خب ممکن است که حتی 99 درصد توافق صورت گیرد اما در یک درصد باقیمانده توافق نشود و این یک درصد، کل توافق را زیر سوال ببرد چون دربند آخر توافق ژنو آمده است تا در همه موارد طرفین به توافق نرسند، هیچ توافقی صورت نمیگیرد، به عبارتی طرفین بر سر دوراهی همه یا هیچ قرار دارند. مسئله اصلی آمریکاییها با ما در مورد سطح غنیسازی است. آمریکاییها به هیچ وجه ظرفیت غنیسازی 190 هزار سو را نمیپذیرند. مسئله اصلی ما هم رفع فوری همه تحریمهاست که آمریکاییها هم به آسانی از این ابزار دست برنمیدارند.
قبول دارید که آمریکاییها بیش از ما به توافق جامع نیازمند هستند؟
این یک بحث دیگر است. آمریکاییها اگر غنیسازی 190 هزار سویی را برای ایران قبول کنند، حزب دمکرات باید برای همیشه در تاریخ دفن شود. چون آنها میخواهند بگویند که ما بدون آنکه امتیازی به ایران بدهیم برنامه هستهای ایران را تعطیل کردیم در حالی که اگر هم تحریمها لغو شوند و هم ظرفیت 190 هزارسویی غنیسازی برای ایران تثبیت شود که اوباما در موقعیت بسیار سختی قرار میگیرد. البته این هدف با استقامت جدی بر سر منافع ملی کشورمان دستیافتنی بود اما خطای تیم آقای روحانی این بود که در آغاز کار عملا این پیام را به غربیها دادندکه تحریمها بر ایران موثر بوده و ما به خاطر تحریمهاست که آمدهایم و در حال مذاکره با آمریکا هستیم.
این حرف شما را هم آقای روحانی و هم آقای ظریف بارها رد کردند.
متاسفانه با رفتار دولت در آغاز کار و سخن گفتن از خزانه خالی و بحران اقتصادی، غربیها این پیام را دریافت کردند و بر همین اساس هم رفتارشان را محکم تنظیم کردند. تا آنجا که جان کری گفت که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. پذیرش ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی برای ایران، حتما برای آمریکاییها یک توافق بد است.
آقای ظریف هم بارها گفته بودند که ایران زیر بار هر توافقی نمیرود و توافق نکردن بهتر از توافق بد است...
آقای ظریف هرچند این حرف را گفته است اما آقای کری این موضع را همان روز اول بیان کرد. با این شرایط سخن گفتن از نتیجه برد – برد کاملا بیمعناست.
شما بازی برد – برد را قبول دارید؟
من نتیجه برد – برد بین ایران انقلابی و آمریکای استکباری را از اساس قبول ندارم. چطور میشود با آمریکاییها به نتیجهای برسیم که هم پیروزی انقلاب اسلامی باشد و هم پیروزی جبهه شیطان، مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟
اینکه شما چنین چیزی را میگوئید و از لفظ «شیطان» استفاده میکنید، بسیار ایدئولوژیک است. اما عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی، عرصه رئالیستی است...
اتفاقا استفاده از لفظ شیطان و استکبار برای جبهه غرب کاملا رئالیستی و مبتنی بر واقعگرایی است. جمهوری اسلامی هم قرار است ساختاری باشد که از انقلاب اسلامی دفاع کند. انقلاب اسلامی یعنی نفی همه آنچه استکبار است و تحقق کلمه توحید و توحید یعنی نفی استکبار.
پس شما به هیچ وجه به مذاکرات خوشبین نیستید؟من اعتقاد دارم که مذاکرات به نقطه پایان رسیده است و در دو ماه آینده هم هیچ اتفاق معناداری نخواهد افتاد.
آقای داوری! در هنگام مذاکرات یکسری واژهها از سوی برخی جریانات سیاسی ظهور کرد که نمونه مشهور آن «دلواپسیم» بود. شما یا جریان آقای احمدینژاد هم دلواپس هستید؟
بهرحال نگرانی جدی در مورد شیوه کنش تیم مذاکرهکننده و پیامهایی که تیم دولت آقای روحانی به طرف غربی در این ماهها منتقل کرده، وجود دارد.
رهبری بارها از تیم مذاکرهکننده دفاع کرده است.
موضع رهبری با موضع جریانهای سیاسی فرق میکند. بالآخره رهبری از یک موضع بالا جریانها را هدایت میکنند. ولی موضع جریانها سیاسی، موضع تعامل و نقد سیاسی است و نقش و سطح تاثیرگذاری رهبری با جریانهای سیاسی متفاوت است. جریانهای سیاسی میتوانند نگرانیهایشان را سریع و صریح گویند ولی رهبری به دلیل جایگاهشان شاید صلاح نباشد صریحا دغدغهها و نگرانیهایشان را بیان کنند.
حال به عنوان یک فعال سیاسی فکر میکنید این دلواپسیها نزد رهبری هم وجود دارد.
قطعا بیشترین دغدغه و در عین حال اشراف نسبت به منافع ملی را رهبری دارند؛ هرچند که من نمیدانم این دغدغهها و نگرانیها در کدام حوزهها بیشتر است.
آقای داوری! با این حال شاهد حمایتهای مکرر مقام رهبری از دولت بودهایم که در آخرین بار نیز در دیدارشان با گفتند که همه بدانند که من از دولت حمایت میکنم و با همه توانم به دولت کمک خواهم کرد...
مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟
ولی نوع حمایت...
اگر به نوع حمایت باشد، حمایتهایی که رهبری از آقای احمدینژاد داشتند، در هیچ دورهای مشابه ندارد. حمایتی که رهبری از دولت آقای احمدینژاد کردند، حمایت گفتمانی بود و نه فقط حمایت اجرایی. به غیر از دولت آقای احمدینژاد، رهبری از هیچ دولتی، حمایت گفتمانی نکردند. دوما، مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟ بهرحال سیاست رهبری در حمایت از دولتها یک سیاست قطعی بوده است هرچند من حمایت ویژهای هم از سوی مقام معظم رهبری در این ماهها ندیدهام و فکر میکنم که حمایتهایی هم که ایشان تاکنون داشتهاند، در راستای همان حمایتهای متداول و معمول و جاری بوده است.
ولی بالآخره ایشان مذاکرهکنندهکنندگان را فرزندان انقلاب دانستند و اعلام کردند که من از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنم...
این حمایت کاملا طبیعی است چراکه تیم مذاکرهکننده در حال مذاکره با دشمن است. وقتی سربازی را به جبهه فرستادید، باید این سرباز را از نظر لجستیک و تدارکات حمایت کرد. در عین حال رهبری چندین بار هم گفتند که من به مذاکرات خوشبین نیستم. آیا این دو قابل جمع است؟ خیر. من میخواهم بگویم که رهبری از مذاکرات حمایت میکنند تا اگر زمانی مذاکرات به نتیجه نرسید، دشمن سواستفاده نکند و باجخواهی و زیادهخواهی خود را به دوش ایران بیاندازند و بگویند چون رهبری ایران حمایت نکرد، مذاکرات شکست خورد. رهبری نظام حمایت کردند تا ماهیت دشمن روشن شود. تردیدی نداشته باشید که این روند به توافقی منجر نمیشود.
اگر توافقی صورت نگیرد، این عدم توافق موجب شکست روحانی میشود؟
به نظرم به جهت خطای استراتژیک آقای روحانی، دولت بعد از عدم توافق در آذرماه، دچار دستاندازهای بسیاری جدی خواهد شد.
این دستاندازها در کدام عرصهها بیشتر خواهد بود؟
در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی مشکلات جدی خواهد بود. دولت آقای روحانی برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی برنامه جدی نداشته و همه موضوعات را به زلف سیاست خارجی گره زده و تصور کرده میتواند این پروژه را به پیش ببرند تا از سرریز ارتباط با غرب برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی استفاده کنند؛ چراکه نگاه دولت به مذاکرات صرفا محدود به مسئله هستهای نبوده است.
مگر چه نگاهی بوده؟آقایان به همکاری راهبردی با غرب میاندیشند.
اگر حرفتان هم درست باشد، آقای روحانی هم از همان زمان انتخابات، شعار تعامل با دنیا را سر میدادند.
تعامل با همکاری راهبردی متفاوت است. چون اینها نگاهی فراتر از مسئله هستهای داشتند، تمامی تخممرغها در این سبد قرار دادند و تصور کردند از سرریز همکاری راهبردی با امریکا، منافع اقتصادی بدست میآید و میتوانند نقاط ضعف در سایر حوزهها را بپوشانند. این باعث شد تا دچار خطای محاسباتی در تعیین استراتژی بشوند و با توجه به فضایی که امروز در مذاکرات داریم، بعید میدانم به این راحتی بتوانند خطایشان را جبران بکنند.
شما در صحبتهایتان گفتید که بحث مذاکرات برای دولت بیش از مسئله هستهای است و دولت به تعامل به غرب میاندیشد. اگر نگاهی به عملکرد آقای احمدینژاد کنیم، میبینیم که در ایشان در چهار سال اولشان، وارد یک فضای پر از تنش شدند و به قول خودشان، دیپلماسی تهاجمی را به راه انداختند ولی در چهار سال دوم دولتشان، دیگر از آن تنشها و اقدامات جنجالی خبری نبود بلکه ایشان بیشتر به اصول دیپلماسی پایبند بود و به سران غربی نامه مینوشت...
نامه که در دولت نهم نوشته شد.
بهرحال در چهار سال دوم، ایشان هم از بهبود و تعامل با غرب بدشان نمیآمد...
این حرف به طور کلی صحیح نیست. نگاه آقای احمدینژاد در دولت دهم، در امتداد نگاه دولت نهم بود. ایشان یک نگاه انسانمحور در سیاست خارجی دارد که خروجی آن موضوع راهبردی مدیریت مشترک جهانی است که طی آن، همه کشورها باید در مدیریت جهان سهیم شوند. استراتژی دیپلماسی آقای احمدینژاد در طول دولت نهم و دهم تغییری نیافت، هرچند محیط بینالملل و شرایط داخلی در دولت دهم نسبت به دولت نهم تغییر کرد.
پس منکر هرگونه تغییر در احمدینژاد هستید؟
آقای احمدینژاد در تاکتیکها متکاملتر شدند ولی در اصول و راهبرد تغییری نکردند.
ولی در سالهای پایانی ریاستجمهوریشان دیگر از آن اقدامات و حرفهای جنجالیای مانند مسئله هولوکاست شاهد نبودیم.
سوالات ایشان درباره هولوکاست همچنان پابرجاست و در عین حال بیپاسخ از طرف غرب. دیدید که در راهپیمایی روز قدس امسال نیز به این سوالات اشاره کردند. آقای احمدینژاد در بحث هولوکاست فقط چند سوال مطرح کردهاند و هیچ وقت به دنبال تنشزایی نبودند...
ولی در عمل، آنچه رخ میداد تنشزایی بود و چهار قطعنامه علیه کشورمان صادر شد.
اینها بازنمایی رسانهای است. اگر آقای احمدینژاد، آن سوالات درباره هولوکاست را نمیپرسید هم باز آن قطعنامهها صادر میشد. در عین حال یادتان باشد که مسئلهای که اقتصاد کشور ما را مختل کرد قطعنامههای مورد نظر شما نبود، بلکه مسئله تحریم بانک مرکزی در زمستان1390 و بعد از اتفاق مشکوک اشغال سفارت انگلیس در تهران، اقتصاد ایران را زیر ضرب برد و گرنه تا آن زمان تحریمها فشار کمرشکنی وارد نکرده بودند.
شما اشغال باغ قلهک را اقدامی مشکوک دانستید. این اقدام را برای برای به زمین زدن احمدینژاد میدانید؟
نتیجه این عمل، تحریم بانک مرکزی ایران بود. به نظرم عاملان این اقدام خواسته یا ناخواسته، به انگلیس و غرب پاس گل دادند.
دومین خطای استراتژیکی که گفتید حسن روحانی در این مدت انجام داده است، این بوده که وی هویت مقابل خود را محمود احمدینژاد تعریف کرده است و بر این اساس به تخریب دولت قبل عمل کرده اما خیلی از حامیان ایشان میگویند دولت روحانی باید آنچه در هشت سال گذشته رخ داده را به مردم بیان کند؛ مثلا بگوید که میزان تورم، رشد کشور و...
دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی هیچ نسخه جدیدی ندارد و عملا همان سیاستهای اقتصادی آقای احمدینژاد را دنبال میکند که قبل از حضور در دولت مداوما به همان سیاستها حمله میکردند! آقای نوبخت زمانی که خارج از دولت بود میگفت اگر هدفمندی یارانهها اجرا بشود، تورم به 500 درصد میرسد! ولی همین آقای نوبخت وقتی به دولت میآید و میخواهد فاز دوم هدفمندی را اجرا کند، میگوید تورم چندانی نخواهیم داشت! آقای نهاوندیان زمانی که خارج از دولت بود به رهبری نامه مینوشت که دولت آقای احمدینژاد یارانه تولید را نمیدهد، اما مگر دولت آقای روحانی به تولید یارانه داد؟
آقای روحانی و تیمش چون پس از سال 84 دیگر هیچگاه فکر نمیکردند به راس دولت برسند، هشت سال علیه آقای احمدینژاد سیاهنمایی کردند ولی وقتی به دولت آمدند، دیدند که تصمیمات آقای احمدینژاد منطبق بر اصول کارشناسی بوده است و آقایان فقط شعار سیاسی میدادند. مگر نمیگفتند آقای احمدینژاد قانون بهبود فضای کسب و کار را تعطیل کرده و شورای گفتوگو را برگزار نمیکند، حال بروید از آقای نهاوندیان بپرسید که در یک سال اخیر چند جلسه شورای گفتگو برگزار شده است؟ من به شما میگویم. در یکسال اخیر حتی یک جلسه از شورای گفتوگو هم برگزار نشده است.
مگر آقایان مداوما نگفتند که آقای احمدینژاد سازمان مدیریت را منحل کرد، پس حالا که دولت دستشان است چرا سازمان مدیریت را احیا نمیکنند؟ متاسفانه آقای روحانی به خاطر آنکه آقای هاشمی را راضی کند، مجبور شده هویت مقابل خودش را آقای احمدینژاد قرار بدهد. اگر کسی دلسوز آقای روحانی بود، به ایشان میگفت که شما نباید این کار را بکنید ولی آقای روحانی به دلیل ملاحظاتی که با آقای هاشمی دارد، ناچار است هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد قرار دهد و همین رفتار، پاشنه آشیلش خواهد بود. با این روند اعتقاد دارم که آقای روحانی در سال 96 به سختی میتواند رای سال 84 آقای هاشمی را هم تکرار کند، یعنی رایش به 10 میلیون هم نمیرسد و شاید اولین رئیسجمهوری باشد که در دور دوم انتخاب نشود.
آقای روحانی در چه زمانی رای نمیآورد؟ وقتی رقیبش در انتخابات سال 96، احمدینژاد باشد؟
اعتقاد دارم اگر در سال 96 مجموعهای با بینش، منش و روش آقای احمدینژاد مقابل آقای روحانی قرار بگیرد، آنگاه آقای روحانی اولین رئیسجمهوری خواهد بود که دور دوم ریاست جمهوری را نمیبیند.
به عنوان یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد، فکر میکنید ایشان در انتخابات سال 96 کاندیدا میشود؟
آقای احمدینژاد دیگر اراده معطوف به قدرت ندارد و تا آنجا که میدانم به هیچ عنوان قصد کاندیداتوری یا برنامهریزی در هیچ انتخاباتی را ندارند. البته این تحلیل شخصی بنده و مربوط به امروز است و از آینده خبری ندارم و نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد.
در چه شرایطی آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96 شرکت میکند؟
اگر آقای احمدینژاد مجدداً رئیسجمهور شود، چیزی بر فضائل ایشان افزوده نمیشود. اما احتمالا اگر آقای احمدینژاد احساس کنند که منافع مردم و انقلاب با تداوم شرایط کنونی به طور جدی به خطر میافتد و ایشان میتوانند از منافع مردم و انقلاب صیانت کنند، نقشآفرین خواهند بود ولی امروز ممکن است که این تلقی را نداشته باشند.
اگر آقای احمدینژاد در چهار سال دیگر قصد کند که کاندیدا شود. آیا اصولگرایان که به قول شما هر کاری کردند تا آقای احمدینژاد به زمین بزنند، چه میکنند؟
آنها که چارهای ندارند. از قضا، اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
اینکه مسائلی نظیر دادگاه احمدینژاد از سوی اصولگرایان ایجاد شده، فکر نمیکنید به خاطر این است که اصولگرایان عزمشان را جزم کردهاند تا احمدینژاد دیگر در صحنه سیاست کشور نباشد؟
برای پاسخ به سوال شما لازم است اصولگرایان را تفکیک کنیم. اصولگرایان یک بدنه کوچک حزبی - رسانهای دارند که بخشی از اینها رابطه خوبی با آقای احمدینژاد ندارند. در عین حال جریان اصولگرایی یک بدنه اجتماعی ده میلیونی هستند و این سازمان رای به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه شدید دارد و با آقای احمدینژاد احساس همذاتپنداری میکنند. چه بخش کوچک حزبی اصولگرایی بخواهد یا نخواهد این بدنه بزرگ کاملا در سبد رای آقای احمدینژاد مستقر است. به ویژه اگر آقای احمدینژاد بخواهد با جریان آقای هاشمی رقابت علنی بکند، قطعا در آن زمان، سازمان رای بدنه اجتماعی اصولگرایی کلا در سبد رای آقای احمدینژاد قرار میگیرد.
آقای احمدینژاد تا کی میخواهند سکوت کنند؟فعلا سکوت ایشان ادامه دارد مگر اینگه ایشان به جمعبندی جدیدی برسند.
فکر میکنید کی سکوتشان را میشکنند؟نمیدانم اما شاید در آینده آقای احمدینژاد ضروری ببینند برای آگاهی افکارعمومی نکاتی را بیان کنند.
ارزیابی خودتان از سکوت آقای احمدینژاد چه بوده است؟
سکوت ایشان تا الان نتایجی خوبی داشته است ولی باید مقداری زمان گذشت و نتایج عملکرد دولت فعلی مشخص و فاصله واقعی بین ادعاها و عملکردها روشن شود. به نظرم اگر فضای شفافتر شود، میتوان از این سکوت عبور کرد.
درباره جلسات آقای احمدینژاد با وزرا و مدیرانش هم صحبت میکنید.
این جلسات طبیعی است. آقای ناطقنوری با گذشت 30 سال از زمانی که وزیر کشور بودهاند، هنوز جلساتشان را با استاندارانشان برگزار میکند. این جلسات، بیشتر جلسات عاطفی است و آقای احمدینژاد هیج جلسه سازمانیافتهای ندارد.
پس تشکیل دولت در سایه را تکذیب میکنید.
ایشان به هیچ وجه به دنبال دولت در سایه نیست.
ارزیابیتان از انتقاداتی که اصولگرایان به دولت آقای روحانی میکنند، چیست؟
به نظرم یکی از خطاهایی که اصولگرایان دارند، این است که عرصه انتقاد از دولت آقای روحانی را به عرصههای فرعی میآورند. ما نباید تضاد اصلیمان با آقای روحانی را فراموش کنیم. ما دو تضاد اصلی با دولت آقای روحانی داریم: تضاد اول در عرصه استقلالخواهی است که ناشی از رفتار تیم دولت در مذاکرات هستهای است و تضاد دوم در عرصه عدالتخواهی است که ناشی از رویکردهای تیم دولت یازدهم در عرصه اقتصادی است، هرچند تا امروز به دلیل اولویتدهی به مذاکرات هستهای نتوانستهاند این رویکرد پیاده کنند اما گفتمان اقتصادی دولت آقای روحانی، بازتولید گفتمان اقتصادی دولت آقای هاشمی است؛ در واقع دولت آقای روحانی، دولت دوم آقای هاشمی است. به نظرم اصولگرایان به جای آنکه انتقاداتشان را به عرصههای فرهنگی ببرند که در شرایط امروز یک تضاد فرعی است، باید به تضاد اصلی یعنی تضاد بر سر مفاهیم استقلال و عدالت بپردازند. در اینجاست که میتوان دولت را به شکل جدی به نقد کشاند و نقاط ضعف دولت آقای روحانی را برای مردم روشن کرد. آحاد جامعه هم به این تضادها، حساس هستند و برای همین است که دولت آقای روحانی هم تمایل دارد که انتقادات به دولت یازدهم از عرصه فرهنگی فراتر نرود.
دلیلش چیست؟
اگر انتقادات به دولت یازدهم به عرصه فرهنگی محدود شود، دولت میتواند خلاهایش را در سایر حوزهها از منظر افکار عمومی بپوشاند و در عین حال میتواند اقبال بخشی از اقشار اجتماعی که طالب آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر هستند را جلب کند. وقتی با حملات اصولگرایان در عرصه فرهنگی به دولت آقای روحانی، تصویر این دولت، به عنوان دولتی با دروازههای باز فرهنگی - اجتماعی ترسیم شود - که البته در واقع امر اینگونه نیست -، بخشی از اقشار اجتماعی از این تصویر دولت استقبال میکنند. بنابراین چنین شیوهای برای مواجهه با دولت یازدهم خطای راهبردی جریان اصولگراست. اصولگرایان اگر میخواهند در مواجهه با دولت یازدهم موفق باشند، باید به نقاط ضعف واقعی و پاشنه آشیل اصلی دولت آقای روحانی، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد بپردازند.
آقای احمدینژاد برای انتخابات مجلس سال 94 برنامهای دارد؟
آقای احمدینژاد هیچ برنامهای برای هیچ انتخاباتی ندارند و قطعا در انتخابات مجلس بعدی هم حضور سازمانیافتهای نخواهند داشت. البته ممکن است برخی از وزرای ایشان با تصمیم شخصی در مناطقی که مقبولیت بومی و منطقهای دارند، مثل آقای نیکزاد در اردبیل یا آقای شیخالاسلام در چالوس در انتخابات حضور پیدا کنند که البته در این رابطه هم هنوز هیچ جمعبندی وجود ندارد.
دلیل این عدم حضور سازمانیافته چیست؟
واقعیت ساختار سیاسی کشورمان این است که همیشه مجلس به نوعی تابع دولت میشود. اگر الان نیز نگاه کنید، مشاهده میکنید که بخش مهمی از مجلس با دولت آقای روحانی همراه شده است. تا قبل از سال 90 نیز مجلس با دولت آقای احمدینژاد همراه بود.
اگر آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96، کاندیدا نشود، احتمال دارد از کاندیدایی حمایت کنند؟
نمیدانم.
آقای داوری! شما ریاست مجتمع هما (هواداران مردمی احمدینژاد) را برعهده دارید. هما براساس چه سازوکاری راهاندازی شده است؟
بنده ریاستی در مجتمع هما ندارم. بیشتر نقش بنده نقش هماهنگکننده است چون سازوکار درونی هما یک سازوکار کاملا خودجوش، درونی و از پایین به بالاست...
میتوان گفت هما حزب آقای احمدینژاد است؟
به هیچ وجه. مجتمع هما با دفتر آقای احمدینژاد هیچ نوع ارتباط سازمانی و ساختاری ندارد. هما مجموعهای است که از پائین شکل گرفته و بخش کوچکی از بدنه نیروهای هوادار آقای احمدینژاد که در مناطق مختلف کشور، در وبلاگها، در شبکههای اجتماعی و... فعال هستند و نیاز داشتند تا هماهنگیها و همافزاییهایی صورت گیرد را به هم پیوند داده است.
آیا هما بدنه رای و ستاد آتی آقای احمدینژاد در سال 96 خواهد بود؟
هما برای فعالیت سیاسی برنامهای ندارد و نگاهمان غالبا فرهنگی و اجتماعی است.
تا حالا چه اقداماتی مجمتع هما داشته است؟
تا الان یک فراخوان و ثبتنام اولیه داشتهایم و توانستهایم برنامههای آموزشی محدودی هم برگزار کنیم. در حال حاضر سازماندهی و برنامهریزی مطالعاتی و پژوهشی در برخی از حوزهها را برای شناخت بهتر شرایط ایران و منطقه تکمیل کردهایم.
شما در بخشی از این مصاحبه بیان کردید که آقای روحانی برای رضایتخاطر آقای هاشمی هویت مقابلش را احمدینژاد تعریف کرده است. حال اگر آقای روحانی این کار را به قول شما انجام ندهد، به نظر شما آقای هاشمی چه میکند؟
آقای روحانی، هویتی مستقل از آقای هاشمی ندارد و میتوان دولت آقای روحانی را سایهای پررنگ از دولت آقای هاشمی دانست. آقای هاشمی ایستاده که دولت آقای روحانی تولید شده است و گرنه آقای روحانی بدون برنامهریزی آقای هاشمی، نمیتوانست حتی خواب ریاست جمهوری را هم ببیند.
رابطه اصلاحطلبان را با دولت آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
اصلاحطلبان آقای روحانی را بیشتر به مثابه یک محلل و نه یک متحد نگاه میکنند. واقعیت این است که نظام بعد از فتنه 88، اصلاحطلبان را سه طلاقه کرد، حالا اصلاحطلبان میخواهند از محلل شدن آقای روحانی مشکل سه طلاقه بودنشان را حل کنند.
اینکه اصولگرایان میگویند اصلاحطلبان و روحانی به مشکل و جدایی برمیخورند را قبول دارید؟
در میان مدت این اتفاق نمیافتد. امروز آقایان خاتمی و هاشمی، که جریان اصلاحات و اعتدال را هدایت میکنند یک روحند در دو بدن. هر چند در بدنه اجتماعی اصلاحطلبان یکسری گلایهها و غرغرها وجود دارد ولی این غرغرها نمیتواند در استراتژی کلان این دو جریان اثرگذار باشد.
ارزیابیتان از آینده سیاسی آقای مشایی چیست؟
آقای مشایی از خرداد سال گذشته کاملا از عرصه سیاسی خود را به عرصه فرهنگی منتقل کردند و مشغول مطالعات و پژوهشهای فرهنگی هستند.
احتمال برگشتشان به عرصه سیاست وجود دارد؟
اصلا. ایشان به هیچوجه علاقهای برای درگیر شدن با سیاست ندارند. اگر سال پیش هم کاندیدا شدند، به دلیل اصرار آقای احمدینژاد بود. جنس آقای مشایی، جنس فرهنگ است.
به فرض اینکه آقای احمدینژاد در سال 96 در انتخابات حضور یابند و رئیسجمهور نیز شوند، آقای مشایی به عرصه دولت و سیاست باز میگردند؟
بعید میدانم آقای مشایی انگیزهای برای کار اجرایی داشته باشند.
کد خبر: ۴۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
ایسنا نوشت:فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران گفت: اگر گروهک تروریستی داعش بخواهد به مرزهای کشور نزدیک میشود آنها را در عمق خاک عراق مورد هدف قرار میدهیم.
امیر سرتیپ احمدرضا پوردستان صبح امروز در حاشیه مراسم صبحگاه مشترک در رژه یگانهای منتخب نیروی زمینی ارتش در جمع خبرنگاران، با اشاره به اینکه نیروی زمینی در مرزهای غربی کشور مستقر است و مرزها را تقویت کرده، گفت: ما اجازه نمیدهیم گروهک تروریستی داعش به مرزهای کشور نزدیک شود. ما آمادگی کامل جهت مقابله با آنها را داریم.
فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در ادامه گفت: نیروی زمینی از توان بالای عملیاتی و طراحی دکترین جنگهای نیابتی و ناهمطراز برخوردار است و تهدیدها را در نطفه خفه میکند.
پوردستان با بیان اینکه این نیرو در سال جاری دو رزمایش بزرگ در جنوب غرب و جنوب شرق کشور اجرا میکند، گفت: تمامی یگانهای نیروی زمینی از جمله توپخانه، راکتانداز، یگانهای زرهی، جنگال و یگانهای پهپادی در این رزمایشها حضور دارند.
فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در پایان گفت: پهپادهای نیروی زمینی به لحاظ برد عملیاتی و حمل بار به قابلیتهای بهتری دست یافتهاند و نیروی زمینی قراردادهای جدیدی را برای تحویل پهپادها با بخش صنعت کشور امضا کرده است.
کد خبر: ۴۴۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۵
در سالروز ازدواج آسمانی حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا (س) مراسم ازدواج 30 زوج جوان در یاسوج برگزار شد
کد خبر: ۴۴۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۵
رییسجمهوری روز پنجشنبه در شصت و نهمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد و در جمع سران کشورهای جهان، مواضع جمهوری اسلامی ایران را در عرصههای منطقهای و جهانی تشریح کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، متن سخنرانی رییس جمهوری اسلامی ایران در شصت و نهمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد به این شرح است:بسم الله الرحمن الرحیم«الحمدلله رب العالمین و الصلوه والسلام علی سیدنا و نبینا محمد وآله الطاهرین و صحبه المنتجبین»آقای رییس،عالیجنابان،خانمها و آقایان،در آغاز، مایلم تبریکات صمیمانه خود را به مناسبت انتخاب شایسته جنابعالی به ریاست مجمع عمومی ابراز دارم و از تلاشهای دبیر کل محترم، آقای بانکیمون تقدیر نمایم. امیدوارم نشست امسال مجمع عمومی، جهان را در شرایط حساس کنونی، به امنیت و آرامش انسانها که از اهداف اصلی سازمان ملل متحد است، گامی نزدیکتر کند.آقای رییس،من از منطقهای میآیم که بخشهای مهمی از آن در آتش تندروی و افراط میسوزد. در شرق و غرب کشور من، افراطیگری، همسایگان ما را تهدید میکند و خشونت میورزد و خون میریزد. آنان البته تنها به یک زبان سخن نمیگویند و حتی رنگ پوستشان هم، یکی نیست و یک ملیت واحد ندارند. آنان از کشورهای مختلف به خاورمیانه آمدهاند اما ایدئولوژی واحدی دارند: «افراطیگری و خشونت». و هدف واحدی دارند: «نابودی تمدن، اسلامهراسی و ایجاد زمینه برای مداخله مجدّد بیگانگان در منطقه».با کمال تأسف، تروریسم، جهانی شده: «از نیویورک تا موصل، از دمشق تا بغداد، از شرقیترین تا غربیترین نقطه جهان، از القاعده تا داعش». افراطیون جهان، یکدیگر را یافتهاند و ندا سر دادهاند که «متحد شوید» اما آیا ما در برابر افراطیون متحدیم؟!افراطیگری یک مسأله منطقهای نیست، که فقط ملتهای منطقه ما با آن درگیر باشند، افراطیگری، مسألهای جهانی است. برخی از کشورها در پیدایش آن مؤثر بوده و در مبارزه با آن ناکام. و اکنون ملتهای ما، تاوان آن را پس میدهند. غربستیزی امروز، فرزند استعمارگری دیروز است. غربستیزی امروز، واکنش به نژادپرستی دیروز است. برخی از سازمانهای اطلاعاتی، تیغ را به دستِ زنگی مست دادهاند و او نیز همه را از دم تیغ میگذراند. همه آنان که در ایجاد و تقویت این گروههای تروریست نقش داشتهاند، باید به اشتباهات خود در پدیدار شدن افراطیگری اعتراف کنند و نه تنها در پیشگاه گذشته که در برابر آینده نیز عذرخواهی کنند.برای مقابله اصولی با تروریسم، باید ریشههای آن را شناخت و چشمههای آن را خشکاند. تروریسم در بستر فقر، بیکاری، تبعیض، تحقیر و بی عدالتی میروید و با فرهنگ خشونت رشد میکند. برای ریشهکن کردن تروریسم باید عدالت و توسعه را گستراند و از تحریف ادیان الهی برای توجیه قساوت و بیرحمی جلوگیری کرد. درد بزرگتر آن است که این تروریستها به نام دین، خون میریزند و به نام اسلام سر میبُرند. میخواهند این حقیقت مسلّم تاریخ را پوشیده نگهدارند که براساس آموزه همه پیامبران الهی از ابراهیم(ع) و موسی(ع) تا عیسی(ع) و محمد(ص)، کشتن یک انسان بیگناه همانند کشتار همه بشریت می شمارند. من در شگفتم این گروههای آدمکش، خود را گروه اسلامی مینامند و شگفتآورتر آنکه رسانههای غربی نیز در همراهی با آنان، این نام مجعول را که تنفر همه مسلمانان را برمیانگیزد، تکرار میکنند؛ غافل از آنکه مسلمانانی که هر روز خدای خویش را به صفت رحمانیت یاد میکنند و از پیامبر خویش درس عطوفت و محبت آموختهاند، این افتراءها را، بخشی از پروژه اسلامهراسی میشمارند.اشتباهات راهبردی غرب در مسایل منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی و قفقاز، این نقطه از جهان را به بهشت تروریستها و افراطیون بدل کرده است. تجاوز نظامی به افغانستان و عراق و مداخلاتهای نادرست در تحولات سوریه نمونههای روشنی از این راهبرد غلط در منطقه خاورمیانه است. اتخاذ رویکردهای غیرمسالمتآمیز و تجاوز و اشغال نظامی، از آنجا که معیشت و حیات مردم عادی را هدف قرار میدهد، پیامدهای روانی و رفتاری متعددی را در پی دارد که امروز، بُروز آن را بصورت خشونت و آدمکشی در منطقه خاورمیانه و آفریقا، مشاهده میکنیم؛ که حتی برخی شهروندان سایر نقاط جهان را هم، با خود همراه کرده است. خشونت همچون یک بیماری مسری، در حال سرایت به سایرِ نقاطِ جهان است. ما همواره معتقد بودیم که دموکراسی، با کولهپشتی، نمیآید؛ دموکراسی، محصول رشد و توسعه است، نه جنگ و تجاوز. دموکراسی یک کالای صادراتی نیست که از غرب به شرق تجارت شود. در یک جامعه توسعه نیافته، دموکراسی وارداتی، به دولتِ ضعیف، منتهی میشود و دولت ضعیف هم، به شدت آسیبپذیر.وقتی پای ژنرالها به منطقه باز شد، انتظار نداشته باشید دیپلماتها به استقبال آنان بروند. وقتی جنگ شروع شد، دیپلماسی به پایان میرسد. وقتی تحریم آغاز شد، نفرتِ عمیق از تحریمکنندگان هم، شروع میشود. وقتی فضای خاورمیانه امنیتی شد، پاسخ آن هم امنیتی میشود.منافع کشورهای غربی در این منطقه، در گرو به رسمیت شناختن باورها و خواست مردم منطقه در قالب نظامهای مردمسالار است.تجربه پیدایش القاعده، طالبان و گروههای افراطی اخیر، نشان داد که نمیشود از گروههای افراطی، برای مقابله با کشورهای مخالف، استفاده کرد، و پس از آن، از عوارض پیدایش این افراط، در امان ماند.به یاد داشته باشیم که ایران، روزی همه را به «گفتگو» دعوت کرد که هنوز جنایت ۱۱ سپتامبر، رخ نداده بود و روزی به «جهان عاری از خشونت و افراطیگری» خواند، که هنوز خشونتهای اخیر ظهور نکرده بود. شاید سال گذشته، تعداد اندکی، آتشِ شعلهور شده کنونی را پیش بینی میکردند. اما امروز خشونت و افراطیگری بدون مهار، خود را بصورت یک تهدیدِ قطعی جهانی، نمایان ساخته است. بطور مسلم، اگر چرایی بُروز پدیده کنونی را بدرستی تحلیل نکنیم، نخواهیم توانست راهحلِ درستِ بُرونرفت از آن را پیدا کنیم. امروز هم، دوباره، نسبت به خطرِ گسترشِ افراطیگری و همچنین خطرِ درکِ نادرست و برخورد غلط با این پدیده را هشدار میدهم.خاورمیانه، تشنه توسعه است، و خسته از جنگ. این حق طبیعی مردمانِ سرزمینهای حاصلخیزِ خاورمیانه است که از زندگی توأم با صلح و رفاه، برخوردار باشند. در گذشته، استعمار این حق را از آنان سلب کرد و اکنون سایه جنگ و خشونت، امنیت آنان را تهدید میکند. در منطقه ما، سیاستمداران، و نخبگانِ معتدلی وجود دارند که مورد اعتماد ملتهای خویشاند. آنان، نه غربستیزند و نه غربگرا. به نقش استعمار در عقبافتادگی ملتهای منطقه، آگاهند اما از نقش ملتهای خویش در راه توسعهیافتگی نیز، غفلت نمیورزند؛ غرب را از خطاهایش مبرا نمیدانند، اما به غفلتهای خویش نیز توجه دارند. این نخبگان، میتوانند با جلب اعتماد مردم، قویترین ائتلافهای ملی و بینالمللی علیه خشونت را تشکیل دهند.صدای این نخبگان، صدای واقعی مردم اعتدالگرا در جهان اسلام است؛ صدای آشنای یک افغانِ خسته از جنگ؛ عراقی قربانی افراطگری؛ سوری هراسانْ، از تروریسم؛ و لبنانی نگرانْ، از خشونت و فرقهگرایی. سخن ما این است که این اشتباه راهبردی است که اگر برخی کشورها با ادعای رهبری ائتلاف در پی ادامه برتری جویی در منطقه ما باشند.بدیهی است کشورهای منطقه که درد را بهتر میشناسند، بهتر هم، میتوانند با همفکری وائتلاف، مسئولیت مبارزه را پذیرفته و رهبری آن را بر دوش گیرند. و اگر دیگر کشورها میخواهند علیه تروریسم، گامی بردارند، باید به حمایت آنان برخیزند.من اعلام میکنم، اگر امروز همه توان خود را علیه افراط و خشونت، بهکار نگیریم، و کار را به کاردان نسپریم، فردا جهان برای هیچ کس، جای امنی نخواهد بود.خانمها، آقایان،سال گذشته با ارائه طرح «مبارزه با خشونت و افراطیگری» که با استقبال گستردهای روبرو شد، کوشش کردم تا نقش کشور خود را در تحقق صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی، ایفا نماید.در منطقه پرآشوب و پرتلاطم خاورمیانه، ایران یکی از با ثبات ترین و امن ترین کشورهای این منطقه است. همه کشورهای منطقه باید در نظر داشته باشند که، همه ما در یک کشتی نشستهایم، در مسایل سیاسی و اجتماعی، تا امنیتی و نظامی، ما نیازمند همکاریهای گسترده برای دستیابی به تفاهم مشترک و دائمی هستیم.اگر در منطقه خاورمیانه، هماهنگی و همکاری بیشتر و گستردهتری میداشتیم، هزاران انسان بیگناه فلسطینی در غزه، قربانی تجاوز رژیم صهیونیستی نمیشدند. ما در تمامی عرصهها، مبنای حل مشکلات را تعامل و اعتمادسازی پایدار میان قدرتهای منطقهای میدانیم و از هرگونه همکاری میان کشورهای مسلمان برای مبارزه با افراطیگری، تهدید و تجاوز، حمایت میکنیم و آمادهایم نقش دائمی سازنده و مؤثرِ خود را، ایفا کنیم.آقای رییس،تداوم تحریمهای ظالمانه علیه ایران، تداوم اشتباهی راهبردی علیه یک ملتِ معتدل و مستقل، در شرایط حساس منطقه ماست. ما در یک سال گذشته، به شفافترین گفتوگوها، برای اعتمادسازی در موضوع هستهای ایران دست زدهایم؛ و نه در اثر تهدید و تحریم که بر مبنای اراده ملت خود، مذاکره جدی و صادقانه را در دستور کار قرار دادهایم زیرا براین باوریم که موضوع هستهای، یک راهحل، بیشتر ندارد و آن فقط مذاکره است و اگر برخی در تخیل خویش، به راههای دیگری میاندیشند، سخت در اشتباهند. هرگونه تأخیر در حصول توافق نهایی، تنها هزینهها را بالا میبرد و این هزینهها نه فقط بر ما، که بر اقتصاد و تجارت طرف مقابل و بر توسعه و امنیت منطقهای تحمیل میشود و هیچکس نباید در این حقیقت تردیدی داشته باشد که مصالحه و توافق با ایران، به نفع همگان است، بخصوص کشورهای منطقه است.روند مذاکرات هستهای میان ایران و کشورهای ۱+۵ در ماههای گذشته، با جدیت و امیدواری متقابل بهپیش رفته است. جمهوری اسلامی ایران به گواهی همه ناظران بینالمللی، با صداقت و اقتدار به تعهدات خویش عمل کرده است. اگر چه طرف مقابل، با برخی اظهارات و اقدامات، به تردید در عزم و واقعبینی خویش دامن زده است. امیدواریم مذاکرات جاری در فرصت کوتاه باقیمانده، به توافق نهایی بینجامد. ما به ادامه برنامه هستهای صلحآمیز خود، شامل اِعمال حق غنیسازی و سایر حقوق هستهای در خاک ایران، در چارچوب مقررات بینالمللی، مصممیم. ما با انگیزه مثبت، حسننیت و جدیت، به تداوم مذاکرات هستهای با کشورهای طرف مذاکره، بر مبنای اعتماد متقابل، رفع دوسویه ابهامات، موضع برابر، احترام متقابل و اصول پذیرفته شده بینالمللی، پایبندیم. از دیدگاه ما، التزام به تعهدات و اجرای دقیق تفاهمات و اجتناب از زیادهخواهی در مذاکرات، از سوی طرفهای مذاکرهکننده با ایران، ضرورتی تامّ دارد زیرا توافق نهایی در مورد برنامه هستهای صلحآمیز ایران، میتواند سرآغاز همکاریهای همهجانبه، در راستای پیشبرد امنیت، صلح و توسعه و در منطقه و جهان باشد.مردم ایران پایبند به اصول و ارزشهایی هستند که استقلال، توسعه و غرور ملی در رأسِ آنهاست. مردم، عملکرد دولتهای خود را بر اساس همین معیارها مورد ارزیابی قرار میدهند. اگر این واقعیت بارز ملی از سوی طرفهای مذاکرهکننده، مورد توجه قرار ندهند و دچار خطاهای محاسباتی شوند، یک فرصت استثنایی و تاریخی از دست خواهد رفت.همانطور که میدانید، دولت ایران در سال جاری میلادی، با ابتکاراتی که در مذاکرات هستهای بهکار برد، شرایط جدیدی را برای حل موضوع بوجود آورد که دستاورد مرحلهای آن، توافق ژنو بود. با توجه به رویکرد اعتمادساز و شفاف جمهوری اسلامی ایران در این زمینه و تداوم آن، در صورتیکه طرفهای مذاکرهکننده نیز متقابلاً از عزم و انعطافِ کافی برخوردار باشند و ظرفِ مهلتِ تعیین شده، بتوانیم در حل این مسأله به موفقیتِ کامل دست یابیم، فضای کاملاً متفاوتی بهلحاظ همکاریهای منطقهای و جهانی بوجود خواهد آمد، که در سایه آن، امکان تمرکز بر حل مسایل مهم منطقه از جمله مسأله بسیار مهم مبارزه با خشونت و افراطیگری در منطقه، فراهم خواهد شد.دستیابی به توافق جامع هستهای با ایران، فرصتی تاریخی برای غرب است که نشان دهد با پیشرفت و توسعه دیگران مخالف نیست و تبعیض در مقررات بینالمللی را دنبال نمیکند؛ این توافق میتواند پیامی جهانی برای صلح و امنیت نیز داشته باشد که راهحل اختلافات، مذاکره و تکریم است نه منازعه و تحریم.آقای رییس،حضار محترم،خانمها، آقایان،ملت بزرگ ایران که در سال گذشته با حضور گسترده خود در انتخاباتی آرام و پرشکوه، با روی کار آوردن این دولت، از گفتمان «تدبیر، امید و اعتدال» استقبال کردند، از دولت منتخب خود، در راه سازندگی کشور پشتیبانی و حمایت میکنند. در حالی که بعضی از کشورهای پیرامونی ایران، دستخوش جنگ و ناآرامی هستند، ایران سرزمین امنیت، ثبات و آرامش است.سیاست اصولی کشور من، تلاش برای تعامل سازنده با همسایگان بر اساس احترام متقابل، و با تأکید بر منافع مشترک است. طرح مسأله سلطه ایران بر کشورهای مسلمان منطقه، افسانهای بیش نیست که در قالب پروژه ایرانهراسی در سالهای اخیر برآن دمیده شده است. آنها که در این شیپور میدمند، نیاز به جعل دشمنی موهوم دارند تا تنشها را تداوم دهند و با تشدید تضادّ و تفرقه، منابع توسعه ملتها را به انحراف کشند. رویکرد اصولی ما، پایان بخشیدن به توهم ایرانهراسی و زمینهسازی برای مشارکت راهبردی با همسایگان است.در پایان، همانطور که در سال گذشته نسبت به توسعه خشونت و افراطیگری هشدار دادم، امسال نیز تأکید میکنم، که اگر رویکرد درست برای مواجهه با این مسأله، اتخاذ نشود، به سمت منطقهای ناآرام و پرتلاطم با بازتابهای جهانی، خواهیم رفت. راهحل درستِ برخورد با این مسأله مهم، نه از بیرون بلکه با محوریت و ابتکارات درونی و البته همکاریهای بینالمللی قابل تصور است.خدای بزرگ در قران کریم به مؤمنانی که کار شایسته را در برنامه عمل خود قرار میدهند مژده داده است که بر زمین ماندگاری خواهند داشت و بیم و هراسشان به امن و امان بدل خواهد شد. وَلیبدِلنهم من بعد خوفهم أمناً.امیدوارم نسل ما با تلاشی شایسته، زمینی ایمنتر و آبادتر برای نسل فردا به یادگار بگذارد. توفیق همه شما را آرزومندم. متشکرم.
کد خبر: ۴۴۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳
معاون اول رئیس جمهور با اشاره به توجه به آموزش و پرورش در بودجه سال ۹۴ گفت: طرح رتبهبندی معلمان امسال در دولت نهایی و برای تصویب به مجلس ارائه میشود.
به گزارش آوای دنا به نقل از تسنیم، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور امروز در مراسم نواخته شدن زنگ اول مهر که به صورت نمادین در دبستان حضرت زینب در منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران در حال برگزاری است اظهار داشت: مهر اگرچه خبر از پاییز طبیعت میدهد اما نویدبخش بهار دانش است و مدرسه و دانشگاه جان دیگری را به کالبد جامعه بر میگرداند.
وی افزود: زنگ مدرسه، زنگ زندگی است. دانشآموزان و معلمان در سراسر ایران در هر کجا که هستند به مدرسه میآیند یا به مدرسه نگاه میکنند و همه راهها به مدرسه ختم میشود. این یعنی شروع سازندگی از مدرسه است و جنب و جوش جامعه ایران بر مدار مدرسه قرار دارد.
معاون اول رئیس جمهور ادامه داد: آینده کشور در مدرسه رقم میخورد و سرمایههای اصلی کشور در مدارس هستند که اگر بتوانیم استعدادها را به درستی کشف کنیم آینده روشنی داریم. معتقد هستیم که کشف و پرورش استعدادها وظیفه آموزش و پرورش است و این یعنی آموزش و پرورش خلاق.
جهانگیری بیان کرد: آموزش و پرورش خلاق فقط در درس و آموزش رسمی خلاصه نمیشود بلکه اهداف مهم دیگری را نیز دنبال میکند و آموزش و پرورش خلاق در حقیقت تلاش میکند تا خلاقیت و نوآوری دانشآموز را پرورش و قدرت ارتباط آنها را با جامعه و جهان جدید بالا ببرد.
وی تصریح کرد: تفکر نقاد در آموزش و پرورش خلاق به دانشآموز آموزش داده میشود و آنها به گونهای هدایت میشوند که با حقوق و وظایف خود اشنا شوند.
معاون اول رئیس جمهور تصریح کرد: امروز با باز شدن مدارس بیش از 12 و نیم دانشآموز و 4 و نیم میلیون دانشجو تلاش جدیدی را برای علمآموزی آغاز میکنند. شروع سال تحصیلی برای مردم ما مهم است و این از ارزش علم در نظام فکری ما حکایت دارد.
جهانگیری ادامه داد: اگر چه در سالهای اخیر دانشمندان غربی به این حقیقت رسیدند که منشاء قدرت جوامع میزان تسلط آنها بر علم است اما قرنها قبل حکیم بزرگ ایران فردوسی در جملهای معروف گفته بود توانا بود هر که دانا بود و این یعنی دانایی و علم عامل اصلی قدرت است و این موضوع افتخار بزرگی برای ایران است.
سیاستهای علم و فناوری ابلاغ شده از سوی رهبری هدیهای به جامعه علمی کشور در آستانه سال تحصیلی جدید
وی ادامه داد: همزمان با آغاز سال تحصیلی مقام معظم رهبری سیاستهای علم و فناوری را ابلاغ کردند و این هدیه بزرگی به استادان، معلمان، دانشجویان و دانشآموزان است که در راه حرکت کشور به سمت نقطههای علم و فناوری بتازیم و امیدواریم دولت، مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی با برنامههای دقیق در تحقق این سیاستها تلاش کنند.
معاون اول رئیس جمهور با اشاره به اینکه توسعه همه جانبه کشور بجز توسعه آموزش و پرورش غیر ممکن است گفت: توسعه منابع و سرمایه اجتماعی یعنی افزایش ظرفیت آموزش و پرورش و این موضوع فقط کار دولت نیست بلکه جامعه نیز باید به آن توجه داشته باشد.
جهانگیری اظهار داشت: دولت توانمند اقتدار خود را در آموزش و پرورش نشان میدهد و جامعه پیشرفته در مدرسه تبلور پیدا میکند. خانواده، مدرسه و دولت باید بیش از پیش به هم نزدیک شوند و مسائل آموزش و پرورش باید دغدغه مشترک نخبگان و سیاستمداران کشور باشد.
مدارس ما باید پناهگاه دانشآموز و به دور از افراط و خشونت باشد
وی ادامه داد: سیاست اصلی دولت باید اقتدار در مدرسه نمود پیدا کند. امید، اعتدال و تدبیر که ویژگیهای اصلی دولت یازدهم است باید در برنامههای آموزش و پرورش بیش از سایر نهادهای دیگر اجرا شود. مدرسه ما باید سرزنده، پناهگاه دانشآموزان و به دور از افراط و خشونت و همراه با رشد عقلانیت باشد.
جهانگیری افزود: آموزش و پرورش باید بتواند پاسخگوی نیازهای عصر دانایی باشد. دولت تدبیر و امید با وجود محدودیت منابع برای توسعه آموزش و پرورش تلاش میکند. اقتصاد آموزش و پرورش، کسری بودجه مسائل مهم آموزش و پرورش است که دولت نسبت به آن آگاهی کامل دارد.
فرهنگیان با توجه به تحریمهای دولت نسبت به استفاده مطلوب از منابع محدود تلاش کنند
معاون اول رئیس جمهور گفت: فرهنگیان باید متوجه موضوع تحریمهای دولت در شرایط ظالمانه امروز باشند و نسبت به استفاده مطلوب از منابع محدود تلاش کنند.
نظام باید حرمت و منزلت را وارد زندگی معلمان کند
وی اظهار داشت: زندگی و معیشت معلمان متاثر از این فرض است، معلم نیازمند زندگی شرافتمندانه است تا تمام توان خود را صرف آموزش کند. طبق تحقیقات به عمل آمده بالاترین گروه مرجع در جامعه معلمان هستند و جامعه به چشم حرمت به معلم نگاه میکند و نظام باید این حرمت و منزلت را وارد زندگی معلمان کند.
جهانگیری گفت: دولت در بودجه سال 93 نسبت به رفع محدودیتها و تنگناهای آموزش و پرورش تلاش کرد و بر این اساس بودجه آموزش و پرورش، 20 درصد رشد یافت این در حالیست که بودجه سایر دستگاهها 12 درصد رشد داشت. برای اولین بار در سال 93 مدرسه محوری در آموزش و پرورش اجرا خواهد شد و 250 میلیارد تومان اعتبار برای انجام امور کیفیتبخشی در اختیار آموزش و پرورش قرار گرفت.
معاون اول رئیس جمهور بیان کرد: در بودجه سال 94 و برنامه ششم توسعه توجه به آموزش و پرورش را در اولویت برنامههای خود قرار دادهایم.همچنین توسعه مشارکتها از سیاستهای جدی دولت است تا مردم ما همچون گذشته در عرصه آموزش و پرورش حضور مستمر و وسیعی داشته باشند و همکاری بیشتری را با مدرسه برای اعتلای تعلیم و تربیت فرزندان خود انجام دهند.
وی گفت: ضمن قدردانی از تلاشهای فرهنگیان در عرصه تعلیم و تربیت اعلام میکنم که طرح رتبهبندی معلمان در سال جاری در دولت نهایی و برای تصویب به مجلس ارائه خواهد شد. همچنین از آموزش و پرورش در راستای تحقق درخواستهای مقام معظم رهبری به منظور تحول در آموزش و پرورش و اجرای 40 راهکار سند تحول بنیادین در سال تحصیلی جدید و توجه به درخواستهای رئیس جمهور برای اجرای زنگ گفتوگو، انشاء و کتابخوانی قدردانی میکنم.
کد خبر: ۴۴۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۱
وزیر امور خارجه با اشاره به اینکه ایران در پی ساخت سلاح هسته ای نیست، گفت: مردم ایران به آمریکا اعتماد ندارند، ما می توانیم آن را تغییر دهیم و این برای همه ما مهم است که به جای زندگی در گذشته، تاریخ جدیدی را رقم بزنیم. به گزارش خبرگزاری مهر، محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران در گفتگو با شبکه پی بی اس در پاسخ به این پرسش که "آیا ایران مذاکرات هسته ای با گروه 1+5 در روز 24 نوامبر را تمدید کرده و یا به توافق پایدار در این زمینه دست می یابد؟" گفت: نمی گویم که 24 نوامبر روز قیامت بوده اما باید تمام تلاش خود را برای دستیابی به توافق نهایی بکار بگیریم زیرا اقدامات ما تاثیر مهمی بر آینده منطقه و درک دو ملت نسبت به یکدیگر دارد.
ظریف در رابطه با حملات هوایی غرب در عراق علیه داعش گفت: معتقدم که جامعه جهانی باید این موضوع را درک کند که داعش بک تهدید مشترک بوده و نیازمند پاسخ جمعی است.
وی افزود: به نظر من این پاسخ باید از سوی کشورهای منطقه باشد و جامعه بین المللی نیز از آن حمایت کند. با دولت عراق و اقلیم کردستان عراق برای مبارزه علیه تروریست ها همکاری کرده ایم زیرا تروریست ها تهدیدی برای تمام کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای هستند.
وزیر خارجه ایران با اشاره به آمادگی ایران برای همکاری با کشورهای منطقه به منظور مقابله با تهدیدهای داعش گفت: خود عراقی ها قادر به آزادسازی کشورشان بوده و جامعه بین الملل باید از کمک های ارسالی به تروریست ها جلوگیری کند.
وی با بیان اینکه دولت آمریکا در مبارزه با ترویسم جدی نیست، گفت آنچه روز گذشته در کنگره آمریکا برای تامین مالی معارضان سوری روی داد، نیازمند تایید رئیس جمهوری این کشور است که هماهنگ با تلاش ما برای مقابله با تروریسم نیست. داعش با سقوط دولت مرکزی در سوریه توانایی اشغال سرزمین های بیشتری به دست می آورد که این اقدام در تضاد با تلاش برای نابودی داعش است.
ظریف با اشاره به محترم شمردن قول اوباما، به محدودیت های رئیس جمهوری آمریکا برای وادار کردن کنگره به لغو تحریم ها اشاره کرد و گفت: همانطور که پذیرش امری غیرممکن محال است، از آنها نیز نمی خواهیم که اقدامی غیرممکن انجام دهند.
وزیر امور خارجه با اشاره به اینکه ایران در پی ساخت سلاح هسته ای نیست، گفت: مردم ایران به آمریکا اعتماد ندارند، ما می توانیم آن را تغییر دهیم و این برای همه ما مهم است که به جای زندگی در گذشته، تاریخ جدیدی را رقم بزنیم.
ظریف در پاسخ به این پرسش که "اگر دولت ایران در پی متقاعد کردن جامعه جهانی نسبت به نیت صلح آمیز هسته ای خود است، چرا با سطح پایین تر سانتریفیوژها که آمریکا و غرب اصرار دارند موافقت نمی کند؟" گفت: ما اینجا نیستیم که تصمیمات آمرانه را بپذیریم و تنها برای گفتگو در این باره که چگونه می توان این کار را به بهترین نحو انجام دهیم، به اینجا آمدیم اما مخالف پذیرش هر گونه تعداد سانتریفیوژ تحمیلی هستیم.
کد خبر: ۴۴۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۹
من فکر میکنم که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا باید خود را با واقعیت تطابق دهد. این چیزی است که ما نیاز داریم. ما نمیخواهیم که بر مردم چیزی تحمیل کنیم. ما باید خود را منطبق با واقعیات کنیم. ما معتقدیم که صلح و امنیت در جهان توسط سیاستهای دوگانه همانند آنچه که شما با داعش در سوریه و عراق به گونههای مختلف رفتار میکنید به دست نمیآید. به گزارش آوای دنا به نفل از خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، محمدجواد ظریف که برای حضور در نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک به سر میبرد، در گفتوگوی تفصیلی با رادیو ملی آمریکا در پاسخ به سوالی درباره آمادگی ایران و آمریکا برای دستیابی به یک توافق، گفت: من فکر میکنم که همه برای دستیابی به توافق آماده باشند. اولین دلیل آن این است که من فکر میکنم در این مسأله همه گزینههای بد مورد آزمایش قرار گرفتهاند و همانگونه که چرچیل میگوید بعد از آزمایش همه گزینههای بد ما بتوانیم از گزینه درست استفاده کنیم.
وی افزود: من هنوز بر این باورم که این یک احتمال است. تنها مشکل این است که چگونه بتوانیم این مسأله را در میان برخی گروههای داخلی به خصوص آمریکا و حتی برخی از کشورهای اروپایی ارائه کنیم. ممکن است این اتفاق آنها را خوشحال کند و یا آنها را ناراحت کند. زیرا برخی از آنها از انجام هر گونه توافقی خوشحال نخواهند شد.
وی در پاسخ به سوال دیگری درباره اینکه آیا شما فکر میکنید که آمریکاییها از دستیابی به هرگونه توافق با ایران احساس دستیابی به یک توافق بد را داشته باشند، افزود: برخی تصور میکنند که دستیابی به توافق با ایران یک ایده بدی است. آنها از دستیابی به هر توافقی با ایران ناراضی هستند و تلاش میکنند که با استفاده از بهانههایی هرگونه توافقی را بشکنند. اما من فکر میکنم اگر شما میان دستیابی به توافق با عدم توافق را مقایسه کنید بسیار مشخص است که دستیابی به توافق قابل ترجیحتر است.
ما در طول 10 سال گذشته تلاش میکنیم که در حوزه هستهای به یک توافق برسیم. اگر آمریکا معتقد است که تحریمها میتواند بسیار تأثیرگذار باشد در این صورت باید به این سوال پاسخ دهد و آنهایی که تلاش میکنند تحریمها ادامه یابد و به دنبال تصویب تحریمهای بیشتر هستند تاکنون از تصویب تحریمها چه چیزی به دست آوردهاند؟ آیا آنها توانستهاند به یکی از اهداف مورد نظر خود دست یابند؟ آنها دو هدف دنبال میکردند. اولی این بود که ایران را وادار به کنار گذاشتن برنامه هستهایاش کنند.
وی ادامه داد: برنامه هستهای ایران یک برنامه تسلیحاتی نیست بلکه صلحآمیز بوده و ایران این برنامه را کنار نخواهد گذاشت. به هنگام اعمال تحریمها علیه ایران ما کمتر از 200 سانتریفیوژ داشتیم اما اکنون ما حدود 20 هزار سانتریفیوژ داریم. این یکی از نتایج روشن تحریمها بوده است. اگر یکی از اهداف پنهانی اعمال تحریمها ایجاد فاصله و اختلاف میان دولت و مردم بود تاریخ نشان داد که این مسأله اشتباه است زیرا سال پیش در انتخابات ریاست جمهوری 73 درصد از مردم در انتخابات شرکت کردند و اعتماد خود را به دولت نشان دادند.
وزیر امور خارجه کشورمان درباره حسن روحانی به عنوان کسی که مردم ایران به وی رأی دادند، گفت: به این مرد رأی داده شد، زیرا وی کسی بود که اعلام کرد میخواهد روابط خوبی با غرب داشته باشد، زیرا وی معتقد بود که رئیس جمهور پیشین در این مسأله سوء مدیریت داشته است. اما وی هرگز اعلام نکرده است که برنامه هستهای ایران را کنار میگذارد. وی اعلام کرده است که رویکردش، رویکرد دولت پیشین نخواهد بود و یکسان نیست و به همین دلیل رویکرد پیشین باید تغییر مییافت.
ظریف درباره نگاه مردم ایران به آمریکا گفت: آمریکا به اعمال تحریمها ادامه میدهد. این در حالی است که این کشور در برنامه اقدام مشترک ژنو که در نوامبر گذشته به آن دست یافتیم متعهد به عدم اعمال تحریمهای جدید شده است، آمریکاییها در یافتن تکنیکهای مورد نظر بسیار خوب هستند و میتوانند توجیه کنند که این تحریمها، تحریمهای جدیدی نیستند. اما واقعیت موضوع این است که مردم ایران بر این باورند که دولت آمریکا در این مسیر کمتر صداقت از خود نشان داده است و تحریمهای جدید اعمال کرده است. بر همین اساس است که رهبر ایران اعلام میکند که عموم مردم ایران نسبت به آمریکا شکاک هستند. بگذارید در این باره مثالی بیان کنم. هفته گذشته یک بیمار ایرانی نمونه خون خود را به آمریکا فرستاد تا از نتیجه آن مطمئن شود اما آنها قبول نکردند.
ظریف ادامه داد: ما آزمایشگاههای خود را داریم. این یک مسأله پزشکی و دارویی است. این بیمار نمونه خون خود را در آزمایشگاههای ایرانی آزمایش کرده بود اما برای اطمینان بیشتر میخواست نمونه خون خود را به آمریکا بفرستد اما چون ایران تحت تحریم بود آمریکا قبول نکرد. اگر شما میبینید که مردم و رهبران آنها نسبت به راهی که آمریکا با مسائل برخورد میکند شکاک هستند این مسأله به این دلیل است که آمریکا به دنبال فشارهای اقتصادی و نظامی علیه ایران است و همین مسأله حتی آمریکا را در راه دستیابی به یک راهحل که منافع این کشور را تأمین میکند کور کرده است.
ظریف درباره آمادگی ایران برای دستیابی به توافق گفت: اگر دولت آمادگی برای توافق نداشت در این صورت آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارشهای متعدد اخیر خود یکی پس از دیگری اعلام نمیکرد که ایران تعهدات خود را به طور کامل اجرا کرده است. هیچ مکانیزم بینالمللی وجود ندارد که بسنجد آمریکا تا چه حد به تعهدات خود عمل کرده است. اگر این امکان وجود داشت من مطمئنم که آمریکا نمره مردودی میگرفت.
وزیر امور خارجه ایران ادامه داد: ما آماده هستیم و این آمادگی را داریم که مذاکرات را به نتیجه برسانیم. ما آماده هستیم که در مذاکرات تا آخرین لحظه باقی بمانیم. ما معتقدیم که یک توافق خوب در دستان ما است و ما تنها نیاز داریم که هر دو طرف قادر باشند به توافق دست یابند.
ظریف درباره وجود اختلافات میان ایران و طرف مقابل درباره برنامه هستهای، گفت: ما درباره تعلیق گفتوگو نمیکنیم و تنها صحبت از محدود کردن برنامه هستهای ایران کردیم. اکنون بار دیگر این مشکل به دریافت دوطرف باز میگردد. ایران ظرفیت تولید سانتریفیوژ دارد و همانند کشوری نیست که تکنولوژی را وارد کرده باشد. ما خود تکنولوژی را توسعه دادیم و در این راه قدردان تحریمهای آمریکا و فشارهای این کشور هستیم.
وی گفت: ما فنآوری بومی خود را توسعه دادیم. شما اعلام میکنید که ایران باید برنامه غنیسازی خود را کنار بگذارد اما علم را نمیتوان کنار گذاشت و شما نمیتوانید فنآوری را کنار بگذارید. ما این مسأله را یاد گرفتهایم. بر همین اساس بهترین راه این است که این اطمینان را نشان دهیم که این فنآوری برای اهداف صلحآمیز استفاده میشود.
وی درباره موارد اختلاف میان ایران و گروه 1+5، گفت: ما درباره جزئیات فکر نمیکنم که نزدیک باشیم اما معتقدم که ما میتوانیم این کار را انجام دهیم. حقیقت این است که اینکه ما اتفاق نظر نداریم به این معنی است که آمریکا و برخی از متحدان غربیاش تلاش میکنند که محدودیتهایی را علیه ایران اعمال کنند. آنچه که ما تاکنون به عنوان پیشنهاد آماده کردهایم و آن را به طرف مقابل ارائه کردهایم روشهای علمی است که این تضمین را میدهد که ایران هرگز به دنبال تولید سلاح هستهای نیست. ما اعلام کردهایم که ما بمب هستهای نمیخواهیم و این مسأله را به طور آشکارا در دکترین هستهای خود نیز بیان کردهایم که سلاح هستهای نه تنها امنیت ما را بالا نمیبرد بلکه باعث کاهش امنیت ما نیز میشود. این مسأله کاملا روشن است. آیا سلاح هستهای توانسته است امنیت اسرائیل را فراهم کند؟ و آیا سلاح هستهای توانسته آمریکا را از حوادث 11 سپتامبر دور کند؟ بیایید در این باره واقعبین باشیم. اما برخی افراد در اینجا نمیتوانند این مسأله را درک کنند.
وی در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا حضور داعش باعث تغییر دولت در عراق شد؟ گفت: بگذارید اظهارات شما را تصحیح کنم. دولت عراق تغییر پیدا نکرده است. شما در عراق انتخاباتی داشتید و مردم این کشور اعضای پارلمان را انتخاب کردند و آنها نخست وزیر خود را انتخاب کردند و ممکن بود بدون تهدید نیز این تغییر را انجام میدادند. این یک روند است. اکنون کسی از حزب نخست وزیر پیشین بر سر کار آمده است. نخست وزیر جدید از حزب مخالف نیست. من نمیخواهم که هیچ کس به خصوص تروریستها باور کنند که توانستهاند دولت عراق را با تغییر نخست وزیر این کشور دچار تحول کنند.
وزیر امور خارجه ایران درباره وضعیت عراق و سوریه گفت: من بر این باورم که مهم است مردم واقعیتهای موجود بر روی زمین را مشاهده کنند. اجازه بدهید که مردم عراق درباره دولتشان تصمیم بگیرند. همچنین اجازه به مردم سوریه بدهید که درباره دولت خود تصمیمگیری کنند. ما کشوری هستیم که بزرگترین تأثیر را بر عراق داریم. اما از همان ابتدا اعلام کردیم که ما هیچ مداخلهای در تصمیم مردم عراق نسبت به انتخاب دولتشان نخواهیم داشت و بر این مسأله تأکید کردیم و تا آخرین لحظه بر این تصمیم خود اصرار کردیم. ما به عراقیها کمک کردیم و به آنها مشورتهایی دادیم و به آنها کمک کردیم که گروههای مختلف عراقی با یکدیگر هماهنگ شوند. من خود به عراق رفته و به مناطق اهل سنت، تشیع و حتی کردستان عراق. ما هیچ تصمیمی را به مردم عراق تحمیل نکردیم.
ظریف ادامه داد: همین مسأله برای مردم سوریه اتفاق اتفاد مردم سوریه باید خود دولتشان را انتخاب کنند. چرا به مردم سوریه اجازه داده نمیشود که خود تصمیم بگیرند. این مسأله به این خاطر است که آمریکا این اطمینان را ندارد اگرچه انتخابات به صورت مساوی، برابر و آزادانه با نظارت سازمان ملل و جوامع بینالمللی برگزار شد. هر کسی میتوانست در این انتخابات شرکت کند یا پیروز انتخابات باشد.
وی در پاسخ به سوالی درباره اینکه چرا ایران از تأثیر و نفوذ خود در سوریه استفاده نکرد و باعث آرامش و امنیت در سوریه نشد؟ گفت: من فکر میکنم که این کار ما نیست. مردم سوریه باید این کار را بکنند. ما از نفوذ خود استفاده میکنیم. همانگونه که در گذشته استفاده کردهایم. برنامه 4 مادهای ما برای برونرفت از بحران سوریه در همین راستا بود. اگرچه غرب و برخی از همسایگان این شرایط را قبول کردند اما متأسفانه آنها بر پیش شرایطی تأکید کردند که همین پیش شرایط تا امروز باعث مرگ بسیاری در سوریه شده است.
وی در پاسخ به سوال خبرنگار رادیوی ملی آمریکا درباره پیش شرط مبنی بر رفتن اسد، گفت: این مسألهای است که مردم سوریه باید در این باره تصمیم بگیرند.
وزیر امور خارجه کشورمان درباره داعش گفت: کنفرانس پاریس ائتلاف پشیمان شدگان بود. آنها مردمی هستند که زمانی آنها را مسلح کرده و تأمین مالی کردند. اکنون میخواهند با آنها مبارزه کنند و این مسأله نشان میدهد که آنها در طول سه سال گذشته سیاست غلطی در پیش گرفتند. در واقع بشار اسد این گروههای تروریستی را ایجاد نکرده است بلکه 11 سال پیش با مداخله آمریکا در عراق به وجود آمد.
رئیس دستگاه دیپلماسی ایران، گفت: ما در منطقه خطرناکی زندگی میکنیم. اما به عنوان یک قدرت منطقهای مسئولیتهایی داریم. ما به کشورها در منطقه کمک میکنیم اما به آنها فشاری اعمال نمیکنیم. ما در طول 300 سال گذشته یعنی در طول سه قرن گذشته به کشور دیگری تجاوز نکردیم. ما به دنبال راههایی برای اقناع همسایگانمان هستیم که میخواهیم با آنها روابط خوب همسایگی داشته باشیم. اکنون متأسفانه فضای شکاکانه به وجود آمده است. ما نمیتوانیم امنیت را با پول بخریم. نمیتوان با پول همه چیز را به دست آورد. ما در بسیاری از کشورهای منطقه نفوذ داریم اما هرگز تلاش نمیکنیم که بگوییم این فرد باید نخست وزیر شما باشد. نخست وزیر یا رئیسجمهور یا رهبر شما باشد.
وی درباره حمایتهای احتمالی عربستان سعودی از برنامه هستهای ایران، گفت: من امیدوارم که همه کس به عنوان یک تهدید عمومی و یک چالش عمومی با داعش برخورد کنند. ایران و عربستان سعودی و کشورهای دیگر در منطقه میتوانند با یکدیگر برای برطرف کردن این چالش کار کنند. برخورد با این چالش به معنای بمباران منطقه نیست بلکه به معنای جلوگیری از ایجاد شرایط برای ظهور این گروههای تروریستی در منطقه است.
ظریف در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا در عراق نیروهای ایرانی نیز علیه داعش مبارزه میکنند؟ گفت: ما نیرویی در عراق نداریم. تنها مشاورههای نظامی در عراق داریم و ما کمکهای نظامی به عراق فراهم میکنیم. این اتفاق به درخواست دولت عراق انجام میگیرد. زمانی که کردستان عراق نیز مورد تهدید داعش قرار گرفته بود ایران اولین کشوری بود که مشاوران و تجهیزات خود را به آنجا اعزام کرد. ما به عراقیها کمک میکنیم اما این عراقیها هستند که میتوانند با هر کسی هماهنگ شوند. ما به تصمیم آنها اعتماد میکنیم. تنها به دولت و مردم عراق کمک میکنیم و هر کاری که عراقیها بخواهند با کشورهای دیگر انجام دهند تصمیم خود آنها است.
وی درباره همکاری عراق و آمریکا برای مبارزه با داعش، گفت: من فکر نمیکنم که نوع اقدامات آمریکا در جهت کمک به عراقیها و حفظ سرزمین آنها باشد.
ظریف درباره تفاوت کمک ایران و آمریکا به عراق، گفت: ما به مردم و دولت عراق کمک میکنیم اما به آنها نمیگوییم که چه کنند. ما در هر راهی که بتوانیم به آنها کمک میکنیم. اما آمریکا متفاوت از ما عمل میکند. این کشور یک قدرت بزرگ نظامی و به طور محتمل بزرگترین قدرت نظامی در جهان را دارد. آمریکا در مبارزه با داعش جدی نیست. زیرا شما نمیتوانید با یک گروه تروریستی برخورد کنید که پایگاه آن در سوریه است و شما آن را در سوریه تغذیه کردهاید. شما میتوانید چنین فشاری را بر دولت سوریه داشته باشید که تنها نیرویی است که در برابر این گروههای تروریستی مقاومت کرده است.
وی ادامه داد: من فکر میکنم که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا باید خود را با واقعیت تطابق دهد. این چیزی است که ما نیاز داریم. ما نمیخواهیم که بر مردم چیزی تحمیل کنیم. ما باید خود را منطبق با واقعیات کنیم. ما معتقدیم که صلح و امنیت در جهان توسط سیاستهای دوگانه همانند آنچه که شما با داعش در سوریه و عراق به گونههای مختلف رفتار میکنید به دست نمیآید.
وزیر امور خارجه ایران درباره روزنامهنگار واشنگتن پست که چندی پیش توسط ایران مورد بازداشت قرار گرفت، گفت: جیسون رضائیان یک شهروند ایرانی است و در واقع تابعیت دوگانه دارد. من در جایگاهی نیستم که درباره وی اطلاعاتی ارائه دهم و حتی اطلاعاتی ندارم که بخواهم آنها را با شما در میان بگذارم. هر آنچه که وی انجام داده است به عنوان یک شهروند ایرانی بوده نه یک شهروند آمریکایی. اکنون من امیدوارم که همه بازداشتشدگان آزاد خواهند شد. من معتقدم که به نفع همه کس است که در فضای مثبت کار کنند. این همان چیزی است که من در طول ماههای گذشته بر اساس آن عمل کردهام. من معتقدم مردم باید عدالت و قانون را رعایت کنند، اگر جرمی انجام داده باشند با عدالت مواجه شوند. البته اگر وی هیچ جرمی به عنوان شهروند ایرانی انجام نداده باشد در این صورت تعهد ما این است که به عنوان دولت ایران به دنبال آزادی وی باشیم.
ظریف در بخش دیگری از اظهاراتش، افزود: اکنون بگذارید که من به شما بگویم که برخی شهروندان ایرانی بدون هیچ توضیحی در کشورهای آسیای شرقی در زندان به سر میبرند. یکی از آنها چند ماه پیش در زندان درگذشت. تحریمهای آمریکا تنها قابل پیگیری در سرزمین آمریکایی است و نباید نقض تحریمهای آمریکا به عنوان جرمی در کشورهایی مانند تایلند، فیلیپین و مالزی محسوب شود. بیایید با واقعیات بر اساس واقعیات رفتار کنیم. به طور شخصی من جیسون را میشناسم وی به عنوان خبرنگار با من کار کرده است. وی یک خبرنگار عادل بوده است، بر همین اساس من امیدوارم که زمان بازداشت او کوتاه باشد و به تلاشهای خود ادامه خواهم داد که این بازداشت طولانی نشود. اما نکته مهم این است که یک شهروند ایرانی توسط مقامات ایرانی بر اساس قانون ایران مورد بازجویی قرار میگیرد.
رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان در ادامه درباره باز شدن فضای اینترنت و دسترسی راحتتر مردم به شبکههای اجتماعی، گفت: شما میدانید من از کجا آمدهام. بیشتر جمعیت مردم ایران به طور سنتی بر این باورند که دولت موظف است که شرایط اجتماعی امنی ایجاد کند. بر همین اساس زمانی که کودکان میخواهند وارد اینترنت شوند نباید با مسائلی مانند پورنوگرافی مواجه شوند. این وظیفه دولت است که بتواند مرزی برای آنها ایجاد کند و امنیت اجتماعی برای آنها فراهم شود. یکی از بحثهای موجود در ایران این است که چگونه بتوانیم چنین مسألهای را ایجاد کنیم. من امیدوارم در آینده بتوانیم در این باره به یک اجماع اجتماعی دست یابیم.
وی در پایان درباره حضور فرزندانش در ایران، گفت: فرزندان من در آمریکا نیستند اگر چه در آمریکا به دنیا آمدهاند اما در ایران زندگی میکنند. شباهتهای بسیاری میان دو کشور وجود دارد. من به هر دو ملت افتخار میکنم. به دو ملتی که به دنبال داشتن صلح، امنیت و احترام متقابل هستند. من فکر میکنم که همه جهان میتوانند در کنار هم باشند. البته تفاوتهایی میان دولتها وجود دارد اما این به آن معنی نیست که مردم ایران و مردم آمریکا متفاوت از یکدیگر هستند.
کد خبر: ۴۳۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۷
چرا ترانه هاي منفي و غم انگيز اين همه مد شده است؟ بررسي يك پديده از نگاه روان شناختي، جامعه شناسي و موسيقيزندگی مثبت/ دکتر افشين يداللهي: پيش از اينکه وارد مبحث علل فراگير شدن ترانه هاي غمگين در جامعه شويم، بايد در نظر بگيريم که ترانه از دل همين مردم بيرون ميآيد و خيلي اوقات همان چيزي است که آنها ميخواهند اما لزوماً به ذهنيت مردم جهت نميدهد. اين دو کاملاً به هم مرتبط هستند چون خود هنرمند -اعم از آهنگساز، ترانهسرا و تنظيمکننده- هم از دل همين مردم بيرون ميآيند و همان حرفها و موضوعات مبتلابه جامعه را به زبان ميآورند.
غم و غصه ديگه بسه!
حالا در اين ميان موضوعاتي که در ترانهها به آنها پرداخته نمي شود، مسائلي است که اجازه پرداختن به آنها نيست. از طرفي هم وقتي واژهها محدود و ممنوع ميشوند، بعد از مدتي به صورت واکنشي و حتي مقابلهاي، کلمات و تعابير بيپردهتري در ترانههاي زيرزميني جاي آنها را ميگيرد. در نتيجه اگر اين تعادل را به هم بزنيم، در نهايت به سمت تشديد موضوع پيش ميرويم.
اينکه چرا ترانههاي غمگين در ايران بيشتر رواج پيدا ميکنند چند دليل ميتوانـــد داشته باشد؛ يکي اينکه فضاي جامعه و فضاي روابط به نوعي است که غم و غصه براي مردم، زبانِ حال آشناتري است تا شادي؛ يعني مردم ميخواهند ترانهاي را بشنوند که با آن همذاتپنداري کنند و در واقع مشابه احساساتشان را در آن ترانه بشنوند تا به تحمل آنچه باعث درگيري ذهنيشان شده، کمک کند. از طرفي افراد زماني که عاشقاند و در وصال، کمتر فرصت غم خوردن يا ترانه گفتن پيدا ميکنند، چون آنقدر درگير لذتهاي آن رابطه عاطفي ميشوند که ليبيدو يا زيستمايه رواني آنها، در رابطه همراه با وصال مصرف ميشود بنابراين خيلي فرصت يا انرژي براي شعر گفتن باقي نميماند.
اما زماني که رابطه به هم ميخورد، آن زيست مايه روايي شروع به تجمع ميکند و شخص فرصت پيدا ميکند تا تنشي را که درگير آن شده، به کمک شعر تا حدي تخليه کند؛ پس به همين دليل است که تعداد شعرهايي که در اين شرايط سروده ميشود، بيشتر است. معمولاً افراد در اين شرايط تحت فشار هستند، براي همين ميخواهند به نحوي احساسات خود را بيان کنند که هم ياد معشوق را زنده نگاه داشته باشند، هم با احساسات و عواطف خود کنار بيايند. در اين شرايط، اينگونه شعرها تأثيرگذاري بيشتري هم ميتوانند داشته باشند. ضمناً افرادي که در وصال و خوشي هستند، مشغلههاي مشترک زيادي دارند، بنابراين تنها يکي از مشغلههاي آنها گوش کردن به موسيقي است، اما زماني که از هم جدا ميشوند و زمان بيشتري را در تنهايي سپري ميکنند، زمان خالي براي شنيدن موسيقي دارند؛ بهخصوص موسيقيهايي که حکايت بيشتري از اين فراق دارد. پس به دليل اين شرايط، هم سرايش شعرهاي غمگين و هم مخاطب اينگونه شعرها بيشتر خواهد بود.
البته اين موضوع به فرهنگ ما نيز ارتباط دارد، اينکه نوع نگاه ما به روابط عاطفي چگونه است و ما چقدر درگير آنها ميمانيم. کلمه عشق در زبان ما به معاني خيلي زيادي به کار ميرود؛ از چلوکباب بگيريد تا وطن و خدا و حالا در اين ميان، روابط عاطفي را هم شامل ميشود. زماني که ارتباط عاطفي پيش ميآيد، کلمه عشق با آن پيشينه اسطورهاي آشکار ميشود و ما نام اين غليان احساسات را «عشق» ميگذاريم.
در نتيجه تمام برخوردهاي نادرست را تحمل ميکنيم و انعطافهاي بيش از حد نشان ميدهيم؛ چون فکر ميکنيم عشق يک امتحان است که ما بايد در آن از پيشگاه معشوق سربلند بيرون بياييم. خيلي از اين فشارها را تحمل ميکنيم و در نهايت هم به آن نتيجه اسطورهاي و افسانهاي که در داستانها از عشق شنيده بوديم، نميرسيم.
به طور معمول، جامعه در شرايط استرس و ناراحتي ممکن است روحيه غمگيني پيدا کند اما ممکن است به صورت معکوس هم عمل کرده و بعضاً با پرداختن به موضوعات شادتر و توجه به نکات طنزآميز، براي قابل تحملتر کردن آن شرايط تلاش کند. کما اينکه ميبينيم در مقاطع پراسترس، تعداد جوکهايي که مردم ميسازند هم بيشتر ميشود و به اتفاقات تلخ اطراف ميخندند؛ حالا از اختلاسهاي ميلياردي گرفته تا خيلي از رفتارهاي غلط سياسي و تصميمگيريهايي که به مردم آسيب زده يا آنها را ناراحت کرده است. در چنين شرايطي ممکن است روي ديگري از ترانه گل کند؛ ترانههايي که به موضوعات شادتر ميپردازد و طنز را وارد ترانههاي معمول ميکند که در بسياري از مواقع نقدهاي اجتماعي هم در آنها به چشم ميخورد.
به طور مثال ترانه «همه چي آرومه» در زماني پخش شد که جامعه در حال تجربه سنگينترين استرسها بود اما ديديم که اين ترانه در آن زمان توانست مخاطب زيادي را جذب کند. شايد دليلش اين باشد که مردم انعکاس آرزوها و نيازهاي ساده خود را در آن ترانه ميديدند. اين اثر به نوعي يک تخليه فشار رواني براي مخاطباني بود که واقعيت جامعهشان پرتنش شده بود. مخاطباني هم هستند که با اين ترانه از بخش آرام زندگي خود خاطره دارند بنابراين کارکردها در هر ترانه و تعامل ترانه با اجتماع چندبُعدي است و ما نميتوانيم به اين موضوع تکبُعدي نگاه کنيم؛ چون عاملهاي زيادي از جمله عاملهاي شخصي، اجتماعي و حتي عامل هاي تعاملي بين دو نفر در فراگير شدن يا نشدن يک ترانه نقش دارد.
کد خبر: ۴۳۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۷
رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا از توسعه سامانه کنترل هوشمند ترافیک خبر داد.
به گزارش آوای دنا به نقل از ایسنا ، سردار اسکندر مومنی در مراسم افتتاح سامانه کنترل هوشمند ترافیک که با حضور معاون وزیر راه و رئیس سازمان امداد و نجات برگزار شد، گفت: این طرح در راستای تفاهم نامه مشترک میان پلیس راهور و سازمان راهداری انجام شد و بر اساس آن 3800 کیلومتر دیگر از جادههای کشور تحت پوشش قرار گرفتند.
وی در توضیح ویژگیهای این سامانه اظهارکرد: در این سامانه، اطلاعات به محض ثبت تخلف، برای صاحب پلاک از طریق پیامک ارسال میشود و در پیامکی دیگر نیز مبلغ جریمه و نحوه پرداخت الکترونیکی آن اطلاع رسانی خواهد شد.
مومنی با بیان اینکه در این طرح 192 دستگاه دوربین ثبت تخلفات در معابر نصب شده است، گفت: با احتساب 204 دوربینی که قبلا در معابر داشتیم، تعداد این دوربینها به 396 دستگاه رسید.
وی با بیان اینکه این طرح در ادامه برنامه ریزیها برای کاهش 30 تا 40 درصدی سوانح رانندگی است، گفت: برای رسیدن به این منظور یکی از بخشها توسعه سیستمهای کنترل جادهای است.
رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی با بیان اینکه تا سال آینده 30 هزار کیلومتر از جادههای کشور تحت پوشش سیستم هوشمند قرار خواهند گرفت، گفت: باید از ظرفیت تمامی دستگاهها استفاده کنیم و از طیفهای مختلف برای کاهش خسارات رانندگی بهره ببریم.
وی با اشاره به ایام تعطیلات عید فطر خاطر نشان کرد: در این ایام دوربینهای پلیس راهور تردد 60 دستگاه خودرو را ثبت کردهاند.
رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی با بیان اینکه مشابه این طرح نیز طی یکی دو ماه آینده در معابر درون شهری نیز اجرایی خواهد شد، گفت: فعلا مشغول آماده سازی زیر ساختها هستیم، اما پس از اجرایی شدن، تخلفات در معابر شهری نیز به شکل آنلاین و از طریق ارسال پیامک به اطلاع مالکان میرسد.
کد خبر: ۴۳۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
دبیر شورای نگهبان گفت: اگر فتنهگر، فتنهجو و طرفدار فتنه بر سر کار قرار گرفت، شما موظفید در داخل و خارج از دانشگاه موضع بگیرید و اگر نمیتوانید مسایل را به دیگرانی که شما را قبول دارند برسانید تا حرف شما را بزنند.
آوای دنا-مهر نوشت:آیتالله احمد جنتی در دیدار با دانشجویان بسیجی دانشگاه تهران، ضمن تبریک ولادت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) اظهار داشت: ابتداییترین کار شما دانشجویان این است که خودتان را شناخته و منشأ اثر باشید. تحلیلها، نگرشها، واقعبینیهای شما باید با زمانشناسی باشد و لازمة این امر شناخت و بصیرت است.
وی افزود: البته صرف تِحلیل، مثل علم بیعمل است. هنگامی که اطلاعات و شناخت کافی توأم با عمل نباشد نتیجه آن چیزی جز حسرت و غصه خوردن نخواهد بود.
دبیر شورای نگهبان ضمن تأکید بر لزوم شناخت جریانها، افراد، گروهها و نقشها و طرحهای آنان خاطرنشان کرد: همواره تابلویی از محورهای بیانات رهبری مقابل دیدگانتان باشد و به آن حساسیت داشته باشید تا آن گروهها را با آن بسنجید. مثلاً، ایشان در دیدار با هیأت دولت ضمن ارائه توصیههای پانزده گانه، فرمودند: «فتنه خط قرمز ماست»؛ بنابراین به آن توجه کنید.
آیت الله جنتی ادامه داد: در دانشگاه با دانشجویان دیگر دانشگاهها و بسیجیان بیرون از آن گردهمایی داشته باشید و دردهای مشترک را با هم ببینید و بشناسید.
وی ضمن درست خواندن این نکته که اکنون متأسفانه تعدادی از دانشجویان به دلیل توجه بیش از حد مسئولان دانشگاه و وزارت علوم به مسائل سیاسی نسبت به مشکلات و دغدغههای فرهنگی و اقتصادی بیاعتنا شدهاند، تصریح کرد: اگر فتنهگر، فتنهجو و طرفدار فتنه بر سر کار قرار گرفت، شما موظفید در داخل و خارج از دانشگاه موضع بگیرد و اگر نمیتوانید مسایل را به دیگرانی که شما را قبول دارند برسانید تا حرف شما را بزنند.
خطیب جمعه تهران ادامه داد: امید ما بسیج است. شما مایهی امید مملکت و رهبری هستید و باید خیلی فعال باشید و برای افزایش بنیهی علمی وقت بگذارید.
آیتالله جنتی با تأکید بر لزوم اصلاح ضعفهای محیط دانشجویی افزود: شما موظفید در مسائل جاری کشور فعال باشید، وقت بگذارید، خودتان را اصلاح کنید و ضعفهای خود و دانشجویان را رفع کنید.
وی ادامه داد: به دانشجویان تازه وارد که از مقطع دبیرستان وارد دانشگاه میشوند، محبت و توجه داشته باشید و با برگزاری اردوهای فرهنگی و توجیه مسائل جاری و تبیین وضع دانشگاه، سعی کنید افکارشان را تصحیح کنید تا از اخبار دانشگاه و جامعه باخبر باشند.
دبیر شورای نگهبان ضمن توصیه مجدد به بسیج دانشجویی در شناخت جریانهای منحرف و افراد غیرصالح، افزود: سعی کنید سایر دانشجویان را به لحاظ فکری و عقیدتی بیمه کنید؛ البته صِرف اعتراض و بیان تکراری مشکلات، موجب اتلاف وقت است و آنچه ثمره عملی دارد، کار دانشجویی است.
آیتالله جنتی با تشکر از حضور دانشجویان محجبه و با ظاهر اسلامی، توجه به آیات قرآن و نهراسیدن از ملامت ملامتکنندگان در عمل به وظایف را خواستار شد و گفت: سعی کنید خودتان را از نظر علمی و اخلاقی و معنوی تقویت کنید و از نظر جسمی نیز به ورزش بپردازید.
وی تصریح کرد: تلاش کنید با هر مسئولی که ممکن است به حرف شما گوش بدهد از جمله در وزارت علوم ارتباط داشته باشید. آن وقت میتوانید امید داشته باشید و با ارتباط از آنها کمک فکری بگیرید.
دبیر شورای نگهبان در پایان ضمن توصیه به برگزاری جلسات و همایشهای ماهانه، فصلی و سالانه اظهار داشت: با انجام کارهای فرهنگی از مسئولان دولتی بخواهید به قانون عمل کنند و به آن احترام بگذارند.
کد خبر: ۴۳۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۷
نائب رئیس کمیسیون مشترک بررسی لایحه خروج از رکود مجلس شورای اسلامی گفت: زمانی می توانیم ادعا داشته باشیم که از رکود عبور کرده ایم که اقتصاد علائم رونق خود را بروز دهد اما آمار و ارقام فعلی حکایت از آن دارد که کشور از نظر اقتصادی وضعیت مطلوبی ندارد.به گزارش آوای دنا ، محمدرضا پور ابراهیمی با اشاره به اظهارات اخیر رئیس جمهور مبنی بر عبور کشور از رکود گفت: زمانی می توانیم ادعا داشته باشیم که از رکود عبور کرده ایم که اقتصاد علائم رونق خود را بروز دهد و این علائم رونق اقتصادی مستمرا ادامه داشته باشد اما در حال حاضر زود است که بگوییم از رکود عبور کرده ایم.
نماینده مردم کرمان در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: شاخص ها و ارزیابی های آخر سال مشخص خواهد کرد که واقعا از رکود خارج شده ایم یا خیر؟ آمار و ارقام فعلی حکایت از آن دارد که کشور از نظر اقتصادی وضعیت مطلوبی ندارد.
وی اظهار داشت: به احتمال زیاد رئیس جمهور پیش بینی کرده اند که از رکود خارج خواهیم شد زیرا در نیمه اول سال نمی توان اعلام کرد که وضعیت اقتصادی کشور بهبود یافته و از رکود خارج شده ایم.
پور ابراهیمی تاکید کرد: با مقایسه آمار های اقتصادی سال ۹۲ و ۹۳ می توان در مورد شاخص های خروج از رکود اظهار نظر کرد.
لایحه ˈرفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقای نظام مالی کشورˈ که با عنوان خروج غیرتورمی از رکودˈ شناخته می شود ۲۶ مرداد ماه امسال تقدیم مجلس شورای اسلامی شد و یک فوریت آن به تصویب نمایندگان رسید.
هرچند مجلس شورای اسلامی تا ۲۹ شهریور تعطیل است و نمایندگان در تعطیلات دوم تابستانی خود به سر می برند اما با تصمیم هیات رییسه مجلس کمیسیون مشترک ی از نمایندگان چند کمیسیون مجلس برای بررسی لایحه ˈرفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقای نظام مالی کشورˈ تشکیل شده است تا این لایحه را در ایام تعطیلات مجلس مورد رسیدگی قرار دهند.
در حالی امروز اولین جلسه این کمیسیون مشترک در مشهد مقدس تشکیل شد که رئیس جمهور روز گذشته اعلام کرد کشور از رکود خارج شده است.
کد خبر: ۴۲۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۶
یکی از اصلی ترین راه های ایجاد توازن بین محلی گرایی و کلان نگری در نواحی و مناطق مختلف کشور استفاده بهینه از ظرفیت های راهبردی رسانه های محلی است.این رسانه ها ، گسترده ترین و نزدیک ترین سطح تماس را با مردم و نخبگان جامعه دارند
کد خبر: ۴۲۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۶
صدور بخشنامه معاونت نیروی انسانی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری که توسط محمود عسگری آزاد جانشین محمدباقر نوبخت معاون رییس جمهوری امضا شده است، سبب تیره روزی بی سابقه دوران بازنشستگی 600 هزار کارمند و خانواده آنان می شود.انتخاب نوشت: صدور بخشنامه معاونت نیروی انسانی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری که توسط محمود عسگری آزاد جانشین محمدباقر نوبخت معاون رییس جمهوری امضا شده است، سبب تیره روزی بی سابقه دوران بازنشستگی 600 هزار کارمند و خانواده آنان می شود.
معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهوری طی بخشنامه شماره 5271/93/200 مورخ 17/4/1393، مصوبه مورخ 25/01/1393 شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی را به کلیه دستگاههای اجرایی مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری ابلاغ نمود که به موجب آن کسر حق بیمه از فوقالعاده اضافه کار کارمندان مشترک صندوق تامین اجتماعی شاغل در دستگاههای مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری مجاز نمیباشد.
این بخشنامه مشابه همان بخشنامه باطل شده دولت دهم در سال 88 است که در دولت یازدهم تکرار شده است.
ابطال بخشنامه دولت دهم، سبب شد که پس از حدود دو سال توقف پرداختی کسر بیمه از اضافه کاری، تامین اجتماعی سازمان های مشمول را مکلف کند مبالغ پرداخت نشده کسور اضافه کاری ناشی از اجرای بخشنامه باطل شده را دوباره واریز کنند که تمام و کمال پرداخت شد، ولی اکنون این دور باطل با بخشنامه امضا شده توسط آقای عسگری آزاد در حال تکرار شدن است و سبب نگرانی بسیار کارمندان شده که باید در دولت تدبیر و امید شاهد دوران تیره روزی بازنشستگی خود باشند.
بخشنامه جدید که مشابه آن در دولت دهم به دلیل مخالفت دیوان عدالت اداری و نمایندگان مجلس لغو شد، حقوق مسلم کارکنان دولت را آشکارا نادیده گرفته است که سال ها و تا مرز بازنشستگی (30سال) کسورات متعلقه را براساس قوانین این سازمان پرداخت کرده اند.
در مقررات تصریح شده در حکم کارگزینی کارمندان دولت عینا آمده است: «ماهانه از کلیه حقوق و سایر فوق العاده های پرداختی شما 7 درصد به عنوان حق بیمه کسر و به صندوق تامین اجتماعی واریز می گردد.»
با توجه به مقررات این سازمان، هنگام بازنشستگی چون هرگونه دریافتی کارمند که به موجب قانون مبنای محاسبه کسور قرار گرفته باشد، در معدل دو سال آخر حقوق بازنشستگی و همچنین در پاداش سنوات خدمت کارمند تاثیر دارد.
ولی با ابلاغ بخشنامه جدید، کارمند حتی در صورت پرداخت کامل 28 سال کسورات مرتبط، به علت قطع آن در دوسال آخر، ناگهان با کاهش حقوق خود تا مرز 50 درصد مواجه خواهد شد.
آقای عسگری آزاد این بخشنامه را استنتاجی و برداشتی صادر کرده و در مقام تفسیر مفاد ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه، نتیجه گرفته که کسر حق بیمه از فوقالعاده اضافه کار کارمندان مشترک صندوق تامین اجتماعی شاغل در دستگاههای مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری مجاز نمیباشد، که ناقض اصل 73 قانون اساسی می باشد که در آن آمده است: «شرح و تفسیر قوانین عادی در صلاحیت مجلس شورای اسلامی است».
به استناد این اصل از قانون اساسی، شورای توسعه مدیریت اساساً صلاحیت تفسیر قانون و ابلاغ بخشنامه مطابق با نظریه تفسیری خود را ندارد.
همچنین این بخشنامه مغایر مفاد ابتدای ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه است که در آن آمده است: «آن دسته از کارکنان دستگاهها که مشمول قانون تأمین اجتماعی میباشند از هر جهت از جمله شرایط بازنشستگی و سایر مزایا نیز تابع قانون مذکور و اصلاحات آن میشوند.»
اکنون کاملا روشن است که برداشت شورای توسعه مدیریت از این ماده به کلی در تعارض با متن مصرح ماده مذکور در این زمینه است. چرا که در ماده 59 به صراحت کارکنان دستگاههای اجرایی مشمول قانون تامین اجتماعی را از هر جهت از جمله شرایط بازنشستگی و سایر مزایا، تابع قانون تامین اجتماعی میداند.
قید عبارت «از هر جهت» توسط قانونگذار مطلق است، یعنی اینکه در همه زمینهها و در همه جهات با کارمندان دولت تابع صندوق تامین اجتماعی باید مطابق قانون تامین اجتماعی رفتار شود.
کما اینکه سازمان تامین اجتماعی نیز بعد از تصویب مفاد ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه، عملاً کارکنان مشمول آن صندوق شاغل در دستگاههای اجرایی موضوع ماده 5 قانون مدیریت خدمات کشوری را بر اساس مقررات خود بازنشسته میکند و نه بر اساس مقررات ماده 103 قانون مدیریت خدمات کشوری که طی بخشنامهای به همه دستگاههای اجرایی ابلاغ شده است.
توضیح دیگر اینکه بر اساس مفاد مواد مذکور «کارفرمایان موظفند از کلیه وجوه و مزایای نقدی و غیرنقدی مستمر که در مقابل کار به بیمه شده داده میشود، حق بیمه مقرر را کسر و به اضافه سهم خود به سازمان پرداخت نمایند.»
بنابراین مطابق ماده 30 و بند 5 ماده 2، فوق العاده اضافه کاری کارمندان مشمول صندوق تامین اجتماعی مشمول کسور بازنشستگی بوده و از این جهت نیز بخشنامه شورای توسعه مدیریت مغایر با مفاد قانون مذکور میباشد.
همچنین با عنایت به اینکه سازمان تامین اجتماعی طی سالیان متمادی در چارچوب قانون از فوق العاده اضافه کاری کارکنان دولت مشمول آن صندوق، کسور بازنشستگی کسر نموده، لذا بر اساس مفاد تبصره 3 ماده 3 قانون مذکور، عملاً و قانوناً نمیتوان با صدور یک بخشنامه تعهدات قانونی سازمان تامین اجتماعی در قبال کارکنان دولت را منتفی اعلام کرد.
**مغایرت با رای دیوان عدالت اداری
بخشنامه شورای توسعه مدیریت همچنین با مفاد بند «ج» رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری به شماره دادنامه 778 الی 838 مورخ 07/11/1392 تعارض دارد. زیرا رای دیوان عدالت اداری، بعد از تاریخ 01/01/1390 (تاریخ تصویب قانون برنامه پنجم توسعه و ماده 59 آن) فوق العاده اضافه کاری کسر شده از حقوق و مزایای کارکنان مشمول را در پرداخت پاداش پایان خدمت آنان قابل احتساب دانسته است. (نقل از روزنامه رسمی شماره 20107 مورخ 22/12/1392)
**مغایرت مهم دیگر
از سوی دیگر شورای حقوقی دیوان محاسبات کشور در پاسخ به استعلام مدیر امور اداری و کارکنان شرکت مدیریت منابع آب ایران با استناد به مفاد صدر ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه اعلام کرده که «میبایست از فوق العاده اضافه کار کارمندان مشمول صندوق تامین اجتماعی دستگاههای دولتی، کسور قانونی مربوط کسر و در محاسبه پرداخت حقوق بازنشستگی آنان منظور گردد.»
در قسمتی از بند 1 بخشنامه شماره 5271/93/200 مورخ 17/4/93 آمده است: «در ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه در مورد کسر حق بیمه از اضافه کار کارمندان مورد نظر، حکم صریحی وجود ندارد و بالعکس مفهوم مخالف حکم مقرر در قسمت دوم از این ماده حکایت از استثنای این موضوع از اصلاح حکم مذکور در صدر ماده دارد.»
این قسمت به وضوح نشان می دهد که امضا کننده این بخشنامه در مقام مجلس شورای اسلامی و بر خلاف اصل 73 قانون اساسی به تفسیر توسل جسته است.
بخشنامه باطل شده دولت دهم که باز توسط آقای عسگری آزاد امضا شده، با برداشت و تفسیر، اصل 73 قانون اساسی را که تصریح کرده «شرح و تفسیر قوانین عادی در صلاحیت مجلس شورای اسلامی است»، نقض می کند و افزون بر این، ده ها تناقض دیگر با قوانین و مقررات معتبر و جاری عادی کشور دارد. بخشنامه ای که ناگهان حدود 600 هزار کارمند را در برابر این واقعیت تلخ قرار داده است که باید علی رغم پرداخت تمامی کسورات بر اساس قانون، باید به اجبار یک بخشنامه غیرقانونی از حق و حقوق خود و سال ها پرداختی چشم پوشی کنند و منتظر دوران تیره روزی بازنشستگی با کاهش حدود 50 درصدی حقوق حقه خود باشند که هدیه ای نامبارک برای دوران سالمندی کارمندان دولت خواهد بود.
کد خبر: ۴۲۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۵
«اروپا باید از پریشانگویی آمریکا چشم بپوشد و به ایران نزدیک شود چرا که زمان نزدیک شدن به ایران است».به گزارش آوای دنا ، وبسایت خبری مدیا پارت با بیان این مطلب میپرسد: آیا اروپا بالاخره از فشارهای آمریکا و اسرائیل در خصوص دشمنتراشی از ایران شانه خالی خواهد کرد. به نفع اروپا است که به چند دهه خصومت با ایران پایان دهد و علیه تروریستهای داعش متحد شود.
این سایت اروپایی افزود: «ایران کشوری به شدت مسلمان است و قوانین اسلامی تا حد شدیدی در آن تحمیل میشود. از یک طرف، همکاری با ایران حداقل به شکلی قابل توجه به حفظ تعادل و صلح در خاورمیانه کمک خواهد کرد.
از سوی دیگر، ایران با نزدیک شدن به اروپا میتواند به مبادلات اقتصادی و فرهنگی روی آورد که بیشک برای هر دو طرف سودمند و جالب توجه خواهد بود. ولی فراموش نکنیم که اروپاییها، باید از پریشانگویی سیاست آمریکا در خاورمیانه چشمپوشی و از آن پرهیز کنند. اروپاییها باید در این زمینه نه تنها با ایران، بلکه با روسیه نیز هماهنگ عمل کنند، چرا که منافع و خطرات مشترک این گونه ایجاب میکند.
کیهان
کد خبر: ۴۲۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
وززیر کشور گفت: این وزارتخانه اساساً بنا ندارد از جناح خاصی در هیچ انتخاباتی حمایت کند و شورای شهر نیز یک نهاد دموکراتیک است و همه جریان ها برای رسیدن به هیئت رئیسه آن تلاش می کنند.
به گزارش آوای دنا به نقل از واحد مرکزی خبر، آقای رحمانی فضلی در پایان نشست هیئت وزیران در جمع خبرنگاران در پاسخ به سؤالی در مورد پیروزی اصولگرایان در شورای شهر تهران گفت: وزارت کشور اساساً بنا ندارد از جناح خاصی در هیچ انتخاباتی حمایت کند و شورای شهر نیز یک نهاد دموکراتیک است و همه جریان ها برای رسیدن به هیئت رئیسه آن تلاش می کنند.
وی افزود: وزارت کشور هیچ نظری در مورد انتخابات اخیر هیئت رئیسه شورای شهر تهران نداشت و بعد از این هم نخواهد داشت و وظیفه ما ایجاد بستر مناسب و اجرای قانون است.
وزیر کشور گفت: توازن و تعادل در مناطق مختلف کشور و جبران عقب افتادگی های توسعه ای از اولویت های دولت در برنامه ششم توسعه است.
اوضاع مرزی، در کنترل کامل
رحمانی فضلی در مورد امنیت مرزهای غربی و شرقی کشور نیز گفت: بی ثباتی ها در دو حوزه شرق و غرب کشور همواره برای ما مهم بوده است بخصوص که اخیراً برخی فرقه های کینه ورز و عقده ای قصد سوء استفاده از مرزهای مشترک را داشتند و اوضاع کاملاً تحت نظر است.
وی ادامه داد: در غرب کشور نیروهای امنیتی و نظامی کاملاً بر اوضاع مرزها مسلط هستند و اگر خط قرمز ما رعایت نشود ،بلافاصله اقدام لازم را انجام خواهیم داد.
امنیت داخلی را با هیچ چیزی معامله نمی کنیم
وزیر کشور گفت: امنیت داخلی را با هیچ چیزی معامله نمی کنیم.
رحمانی فضلی ادامه داد: اوضاع در عراق به نفع دولت مرکزی و به ضرر افراط گرایان در حال تغییر است.
وی در پاسخ به سؤالی در مورد ناآرامی های شهر بافق گفت: اختلافاتی وجود داشت که در نهایت قرار شد اختیار لازم به وزارت تعاون، رفاه و تأمین اجتماعی داده شود تا در محل تصمیم گیری کند ، بنابراین نماینده این وزارتخانه با حمایت وزارت کشور در محل حاضر شد و مذاکرات خوبی نیز میان معدنکاران و دولت انجام گرفت و در نهایت مقرر شد با دادن حق به افراد ذیحق، موضوع به پایان برسد.
رحمانی فضلی در جواب سؤالی در مورد انتخاب معاون سیاسی در وزارت کشور نیز گفت: معاونت سیاسی وزارت کشور جای بسیار حساسی است و با افرادی برای پذیرش این مسئولیت مذاکراتی شده است و در حال حاضر دو یا سه نامزد
برای این پست وجود دارد که باید با مشورت با رئیس جمهور و در نظر گرفتن نظر ایشان، گزینه نهایی انتخاب شود.
وی با اشاره به اهمیت نقش بازارچه های مرزی در توسعه صادرات غیرنفتی افزود: این بازارچه ها نقش مهمی در صادرات کالا و خروج اقتصاد از رکود دارد و در حال حاضر کارگروهی برای بررسی ظرفیت های این بازارچه ها برای صادرات کالا به ویژه به آسیای میانه تشکیل شده است که به زودی نتایج آن اعلام خواهد شد.
موانع قانونی برای فعالیت مجدد خانه احزاب
وزیر کشور در مورد فعالیت مجدد خانه احزاب گفت: بنای دولت این است که مردم در تمام امور اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ازجمله سیاسی در فرایند تصمیم سازی و تصمیم گیری مشارکت کنند و در بعد سیاسی برای راه اندازی خانه احزاب چند جلسه برگزار و مشخص شد مشکلاتی از منظر قانونی و حقوقی وجود دارد.
در آخرین جلسه نمایندگان خانه احزاب مقرر شد وزارت کشور محور شود و به حل این مشکلات کمک کند.
رحمانی فضلی ضمن رد تغییر در تقسیمات کشوری برای حل بی تعادلی های منطقه ای افزود: دولت در نظر دارد از طریق مکانیزم بودجه و سایر سیاست ها نسبت به رفع نابرابری های جغرافیایی اقدام کند.
وی وضعیت امنیتی بخش شرقی کشور را مناسب توصیف کرد و گفت: همبستگی و پیوستگی مناسبی نسبت به دولت و حکومت وجود دارد و طرح های مهم و مؤثری نیز در آنجا در حال اجراست که همه اینها نوید از آینده ای خوب برای مناطق شرقی کشور دارد.
رحمانی فضلی در ادامه گفت: در خصوص گروگان گیری های اخیر با تکیه بر همین پتانسیل توانستیم با مذاکره با افراد ذی نفوذ، گروگان ها را آزاد کنیم که نشان دهنده میزان قدرت دولت در این مناطق است.
کد خبر: ۴۲۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
علیاکبر ولایتی در حاشیه نشست خبری جشن نفس و قبل از شروع این نشست در پاسخ به برخی سوالات سیاسی خبرنگاران درباره حضور داعش در عراق و فعالیتهای آنان اظهار داشت: بنده قبل از شروع رسمی این نشست خبری درباره برخی سوالات که خبرنگاران دارند بویژه در زمینه فعالیت داعش، باید عنوان کنم حضور داعش یکی از پیچیدهترین موضوعاتی است که در یکی، دو سال اخیر شکل گرفته. البته معلوم شده تمام طراحی آن در سالهای گذشته صورت پذیرفته و این پدیده شبیه طالبان و القاعده است. به گزارش تسنیم، وی در ادامه به زمان نخست وزیری بینظیربوتو در پاکستان اشاره کرد و گفت: در آن زمان طالبان که بر کابل حاکم شده بودند کارهای عجیب و عصر حجری انجام میدادند. مثلا مدرسه دختران را میبستند یا ریش افراد را اندازه میگرفتند و وقتی از خانم بوتو سوال کرده بودند چرا طالبان را به وجود آوردهاید، وی به صراحت گفته بود این پاکستان نیست که باید به تنهایی پاسخ دهد بلکه کشورهای عربستان، انگلیس و آمریکا باید همراه پاکستان به این سوال پاسخ دهند. ولایتی تصریح کرد: براساس گفته خانم بینظیر بوتو، طراحی، حمایت مالی و در نهایت پشتیبانی لجستیکی طالبان توسط انگلیس، آمریکا، پاکستان و عربستان صورت پذیرفته است. ولایتی تصریح کرد: طالبان تمام افغانستان را به جز دره پنجشیر که در دست احمدشاه مسعود بود گرفتند ولی فقط دره پنجشیر سقوط نکرد و برای اولین بار این مطلب را عنوان میکنم که علت سقوط نکردن احمد شاه مسعود به دلیل حمایتهای ایران بود که از راه تاجیکستان و از منطقه جیحون کمک کرد تا طالبان نتواند بر دره پنجشیر مسلط شود و براین اساس کمک ایران و تاجیکها باعث شد طالبان نتواند بر کل افغانستان مسلط شود. وی ادامه داد: همین مساله درباره داعش نیز وجود دارد، زیرا دشمنان میخواهند در برابر ایران یک گروه انقلابی افراطی و ضدشیعی ایجاد کنند همانطور که بارها شاهد بودیم که خون شیعه را مباح اعلام کردهاند. بنابراین همانطور که یک سرکنسولگری در کویته نخستین مدرسه طالبان را تشکیل داد امروز هم میخواهند با گسترش گروه داعش به دنیا اینگونه القا کنند که اگر اسلام در دنیا گسترش یابد دنیا گرفتار چنین افراطیهایی میشود. ولایتی به نشست مشترک دکتر ظریف و مسعود بارزانی نیز اشاره کرد و گفت: آقای بارزانی در این نشست مشترک عنوان کرده بود ما پس از حمله داعش از همه کشورها از جمله آمریکا و ترکیه کمک خواستیم ولی هیچکس به ما کمک نکرد جز ایران که به ما اسلحه داد بنابراین نقش ایران در جلوگیری از گسترش داعش و نجات سوریه و عراق و در نهایت پیروزیهای فلسطین با موشکهای ایران که بر سر اسرائیلیها میریخت بسیار مشهود است. وی خاطرنشان کرد: مسؤولان فلسطینی بارها عنوان کردند از فشنگ تا موشکی که فلسطینیها بر سر اسرائیلیها میریختند توسط ایران تامین میشد. حال آنها که میگفتند شیعه کافر است مشاهده کردند همین ایران شیعی به سنیهای فلسطینی کمک کرد و همه آنها خفه شدند.
وطن امروز
کد خبر: ۴۲۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۰
رئيس مرکز تشخيص و پيشگيري پليس فتا ناجا با تاكيد بر اينكه هيچ ارگاني حق دريافت اطلاعات شخصي کارتهاي بانکي افراد را ندارد ، گفت: شهروندان بايد فريب پيامکها ي تبليغاتي دروغين را نخورده و اطلاعات خود را در اختيار کلاهبرداران قرار ندهند.
آوای دنا :سرهنگ "نيك نفس" در گفتگو با خبرنگار پايگاه خبري پليس با اشاره به شيوه جديد کلاهبرداران پيامکي، اظهارداشت: در اين شيوه فرد کلاهبردار به هويت نامعلوم از طريق ارسال پيامک با شماره (101559860) و متن " مشترک گرامي، شماره تماس شما در قرعهکشيهاي تابستاني که شرکت ارتباطات سيار( مخابرات مرکز) بين کليه خطوط (اعتباري، دايمي) برگزار نموده و مي گويد شما برنده يک کمک هزينه سفر به ( عتبات، عاليه) به مبلغ 30000000 ريال شدهايد، با عرض تبريک خدمت شما کاربر محترم لطفا" جهت دريافت اطلاعات بيشتر با اپراتور ارسال کننده پيام تماس حاصل فرماييد؛"اقدام به کلاهبرداري از شهروندان مي کنند. وي افزود: با شروع ارتباط شهروند با اپراتور دروغين، کلاهبرداران فاز دوم نقشه خود را اجرا و از وي مي خواهند آدرس ، تلفن و مشخصات کامل خود را به شماره اعلامي، ارسال کند؛ فرد قرباني بعد از ارسال اطلاعات، پيامي مبني بر اينکه اطلاعات ارسالي با اطلاعات فرد برنده شده همسان است، دريافت ميکند. اين مقام مسئول ادامه داد: كلاهبردار در مرحله بعد با دادن شماره حساب، براي انجام امور اداري از قرباني مي خواهد از طريق اينترنت وجه مورد نياز را پرداخت کند و يا آنها را پاي دستگاه خودپرداز کشانده و جابجايي وجه به حساب فرد کلاهبردار را انجام دهند، مالباخته بعد از واريز مبلغ متوجه ميشوند از جايزه خبري نيست و به دام کلاهبرداران افتاده است .سرهنگ نيك نفس با بيان اينکه هيچ يک از بانکهاي خصوصي، دولتي و شرکتها از طريق پيام کوتاه براي برندگان اطلاعرساني نميکنند، گفت: با توجه به هماهنگيهاي صورت گرفته با اپراتورهاي تلفن همراه، اين اپراتورها برندگان خود را فقط از طريق سايت اعلام ميکنند. رييس مركز تشخيص و پيشگيري پليس فتا ناجا ضمن تاكيد بر اينكه هيچ ارگاني حق دريافت اطلاعات شخصي کارتهاي بانکي افراد را ندارد ، اظهار داشت : شهروندان بايد هوشياري لازم در اين خصوص را داشته باشند و با دريافت چنين پيامکهاي تبليغاتي، فريب نخورده و اطلاعات خود را در اختيار کلاهبرداران قرار ندهند. اين مقام انتظامي ادامه داد : بخش عمده پروندههاي کلاهبرداري ناشي از سادگي و طمع خود مالباختگان و شاکيان است چرا که هيچ فردي بدون آگاهي از صحتو سقم تنها يک پيامک نبايد هزينهاي را پرداخت يا اقدام به کاري کند؛ بنابراين افراد بايد در همه شرايط آگاه باشند تا اسير سودجويان نشوند. وي با بيان اينکه همشهريان تحت هيچ شرايطي رمز دوم کارت خود را از طريق پيامک به هيچ شمارهاي ارسال نکنند و هرگز به اينگونه پيامکهاي دريافتي اطمينان نداشته باشند و به حسابهاي بانکي اعلام شده پولي واريز نکنند، گفت: پيامکهاي مشکوک را از گوشي خود پاک کرده و در صورت دريافت چنين پيامکهايي با مراجعه به سايت رسمي آن موسسه يا مراجع صلاحيتدار و يا تماس تلفني با ساير شماره تلفنهاي رسمي آن دستگاه از صحت پيامها مطمئن شوند. نيك نفس با بيان اينکه تعدادپيامکهاي ارسالي به شهروندان مبني بر اينکه "شما برنده شدهايد" هموطنان را تشويق به پيگيري دريافت جايزه ميکند، زياد شده است، گفت: از شهروندان درخواست ميشود به پيامکهاي مشکوک و ناشناخته که احتمال کلاهبرداري دارند، پاسخ ندهند. رييس مركز تشخيص و پيشگيري پليس فتا ناجا در خاتمه از هموطنان خواست تا در صورت مواجه با موارد مشکوک آن را از طريق سايت پليس فتا به آدرس Cyberpolice.ir بخش تماس با ما و يا باايميل cyber@police.ir گزارش نمايند.
کد خبر: ۴۲۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۸
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد هرگونه انتقال تسلیحات از سوی ایران نقض قطعنامههای شورای امنیت خواهد بود و فروش سلاح توسط ایران به عراق تحریمهای آمریکا را نیز نقض میکند. جن ساکی در کنفرانس خبری خود افزود: مطمئنا مداخله خارجی به این شیوه مسالهای است که ما نگران آن هستیم. وی در پاسخ به این سوال که غنیسازی اورانیوم در ایران نیز نقض تحریمهای شورای امنیت است، اینگونه واکنش نشان داد: روندی در جریان است تا به برنامه هستهای بپردازد؛ با این حال طیفی از تحریمها و محدودیتها اعمال میشود. ساکی در ادامه به این سوال که آیا ایران را به عنوان شریکی مفید در ثبات آینده عراق در نظر دارید، گفت: میدانیم که ایران و عراق روابط تاریخی دیرینهای دارند، اما نگرانیهایی درباره نوع کمک یا نوع تعامل وجود دارد که تغییر نکرده است. مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق روز سهشنبه در کنفرانس خبری مشترک با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران که به عراق سفر کرده است، گفت: تهران سلاح در اختیار نیروهای پیشمرگ قرار داده است. وی افزود: ما خواستار سلاح شدیم و ایران اولین کشوری بود که تسلیحات در اختیار ما قرار داد. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا درباره این اظهارنظر بارزانی گفت: تاییدی در این باره ندارم. وزارت دفاع آمریکا روز گذشته خبر داد 7 کشور وعده کمک تسلیحاتی به کردهای عراق را دادهاند. طی هفته اخیر حمایتهای بینالمللی برای مبارزه با گروه تروریستی داعش در عراق افزایش یافته و دولت آمریکا علاوه بر عراق اقدام به پروازهای شناسایی بر فراز سوریه نیز کرده است.
منبع/وطن امروز
کد خبر: ۴۲۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۶