برچسب ها
ایران دوازدهمین بازار بزرگ خودروهای سواری در جهان شناخته شد و ۱ میلیون و ۱۰۶ هزار دستگاه خودرو سواری در ایران طی سال گذشته به فروش رسید که این رقم تقریبا برابر با کل فروش خودرو سواری در قاره آفریقا بوده است. به گزارشپایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از تسنیم، سازمان بین المللی سازندگان وسایل نقلیه موتوری ایران را دوازدهمین بازار بزرگ خودروهای سواری در جهان معرفی کرده است. بر اساس آمار ارائه شده از سوی این موسسه بین المللی در سال 2014 بالغ بر 1 میلیون و 106 هزار دستگاه خودرو در ایران فروش رفت که این رقم تنها از میزان فروش خودرو در 11 کشور جهان کمتر بوده است. فروش خودروهای سواری در ایران طی سال 2014 معادل 1.7 درصد کل فروش خودروهای سواری در جهان بوده است. کل خودروهای سواری فروش رفته در جهان طی سال 2014 بالغ بر 64.97 میلیون دستگاه اعلام شده است. بازار خودروهای سواری در ایران طی سال 2014 تقریبا به اندازه بازار کل قاره آفریقا در این سال بوده است. در سال 2014 بالغ بر 1.23 میلیون دستگاه خودرو سواری در کل قاره آفریقا به فروش رسیده است که تنها 124 هزار دستگاه از ایران بیشتر بوده است. بر اساس این گزارش فروش خودروهای سواری در ایران طی سال 2014 نسبت به سال قبل از آن رشد 60 درصدی داشته است. فروش این محصولات در جهان نیز رشد 3 درصدی داشته است. چین بزرگترین بازار فروش خودروهای سواری در سال 2014 شناخته شده است. 19.7 میلیون دستگاه خودرو سواری در چین طی این سال فروخته شده است. آمریکا با فروش 7.6 میلیون دستگاه در رتبه دوم و ژاپن با 4.69 میلیون دستگاه در رتبه سوم از این نظر قرار گرفته اند. سایر کشورهایی که بالاتر از ایران در این رده بندی قرار گرفته اند عبارتند از: فرانسه 1.79 میلیون دستگاه، آلمان 3 میلیون دستگاه، ایتالیا 1.36 میلیون دستگاه، انگلیس 2.47 میلیون دستگاه، روسیه 2.2 میلیون دستگاه، برزیل 2.5 میلیون دستگاه، هند 2.57 میلیون دستگاه و کره جنوبی 1.35 میلیون دستگاه. بر اساس این گزارش طی دوره 10 ساله 2005 تا 2014 بالغ بر 10 میلیون و 143 هزار دستگاه خودرو سواری در ایران به فروش رسیده است.
کد خبر: ۷۱۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۰

فست‌فود اینجا فست‌فود آنجا فست‌فود همه جا! کافیست اراده کنی تا بلافاصله یک پیتزا یا ساندویچ بخوری، اصلاً نیازی نیست از خانه‌ات بیرون بیایی و احیاناً چند قدمی پیاده‌روی کنی تا کمی هم به سلامتت برسی. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.comبه گزارش پایگاه 598، حداکثر حرکتی که باید انجام دهی این است که گوشی تلفن را برداری و یک پیتزا یا ساندویچ را سفارش بدهی. ظرف کوتاه‌ترین زمان ممکن فست‌فود مورد نظر در بسته‌بندی‌های خوش آب و رنگ به در خانه می‌آید و تو می‌توانی با خوردن این غذای خوشمزه و بی‌خاصیت یک قدم به بیماری نزدیک‌تر شوی. آن همبرگر خوش آب و رنگ یا پیتزای رنگارنگ یا ساندویچ فست‌فودی که ما خودمان به دست خودمان سفارش می‌دهیم در واقع فرهنگ و سبک زندگی دیگری است که در زرورق پیچیده شده و ما با اشتها آن را گاز می‌زنیم! ‌تغییر در سبک خورد و خوراک خیلی از ما وقتی صحبت از سبک زندگی می‌شود به یاد رفتار و گفتار می‌افتیم در حالی که سبک زندگی به خورد و خوراک و صد البته نحوه و کیفیت زندگی مانند میزان تحرک و خیلی چیزهای دیگر نیز وابسته است. فست‌فودها یا غذاهای آماده شاید در نگاه اول فقط نوعی از خوراکی محسوب شوند که قرار است در فهرست خوراکی‌هایی که ما به عنوان وعده اصلی یا میان‌وعده‌ها استفاده می‌کنیم قرار بگیرند اما اگر کمی دقیق‌تر به این مسئله نگاه کنیم متوجه می‌شویم غذاهای آماده، گستره‌ای به وسعت سبک زندگی را در بر می‌گیرند و گسترش رستوران‌های عرضه خوراکی‌های فست‌فود بیانگر تغییراتی شگرف در سبک زندگی جامعه است. همچنان که در جامعه ایران نیز طی سال‌های اخیر با تغییر در سبک زندگی و نوع نگرش افراد جامعه و همچنین با خروج بیشتر بانوان از خانه و افزایش مشارکت‌های اجتماعی زنان در زندگی صنعتی امروز و جایگزین‌هایی برای فرهنگ پخت و پز غذاهای سنتی و خانگی که نیازمند مقدمات و صرف وقت و انرژی بیشتری است مواجهیم، به همین خاطر هم هست که به موازات جدا شدن جامعه از فرهنگ و ارزش‌های سنتی شاهد رشد قارچ‌گونه رستوران‌های زنجیره‌ای فست‌فود هستیم. نماد سبک زندگی امریکایی و غربی شاید همه ما نام رستوران‌های زنجیره‌ای مک‌دونالد را شنیده باشیم؛ رستوران‌هایی که در سراسر دنیا شعبه دارند و حتی برای حضور در کشورهای مسلمان هم برند حلال را در منوی غذاهایشان گنجانده‌اند. این همه برنامه برای حضور در کشورهای مختلف برای آن است که مک‌دونالد فقط یک همبرگر نیست بلکه باز شدن این رستوران در هر کشوری نمادی از رسوخ فرهنگ و سبک زندگی امریکایی در آن کشور است. در کشور ما نیز بلافاصله بعد از توافق ایران با گروه 1+5 و رفع تحریم‌ها این سایت مک‌دونالد بود که برای پذیرش نمایندگی در کشور ایران اعلام آمادگی کرد. این در حالی است که خیلی از افراد انتظار داشتند با رفع تحریم ها، باب همکاری‌های بین‌المللی در زمینه‌های علمی و اقتصادی گشوده شود. در امریکا سالانه بیش از 300 هزار نفر بر اثر مصرف فست‌فود از دنیا می‌روند. منتقدان این رستوران‌های زنجیره‌ای معتقدند غذاهای عرضه شده در مک‌دونالد یکی از عوامل اصلی شیوع چاقی در میان مردم امریکا و دیگر کشورهاست. پس از بررسی ارزش غذایی محصولات مک‌دونالد مشخص شد که غذایی مانند بیگ مک (Big Mac) یا مرغ سرخ کرده 910 کالری انرژی و 46 گرم چربی (که 13 گرم آن چربی اشباع شده است) دارد که مغایر استانداردهای غذایی است. در ایران هم روز به روز به جمعیت افراد چاق و دارای اضافه وزن افزوده می‌شود، چراکه روز به روز به تعداد رستوران‌های فست‌فود موجود در خیابان‌ها هم اضافه می‌شود و این همه رستوان حکایت از توازن میان عرضه و تقاضا در این حوزه دارد. مردم ما نه فقط در مواقعی که وقت کافی ندارند بلکه حتی برای گردش و تفریح هم اغلب رستوران را انتخاب می‌کنند نه گزینه‌های سالم‌تر و معقول‌تری مانند ورزش و بازی و گشت و گذار در طبیعت! به همین خاطر هم است که از یک طرف به کم‌تحرکی گرفتار شده‌ایم و از سوی دیگر تغذیه نامناسبی داریم و روز به روز چاق‌تر و در نتیجه ناسالم‌تر می‌شویم. بلای فست‌فود بر سر سلامتی چاقی و افزایش وزن و رژیم غذایی نامناسب به‌ویژه استفاده از روغن نباتی جامد و حیوانی، مصرف غذاهای آماده مثل کنسروها و فست‌فودها و مصرف بی‌رویه نمک می‌تواند از علل بروز بیماری‌های قلبی باشند. به گفته مجید حاجی‌فرجی، رئیس انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع‌غذایی در حال حاضر در کشور ما چاقی و اضافه وزن گریبانگیر مردم شده است. به باور وی مهم‌ترین عوامل چاقی فعالیت‌های کم فیزیکی و استفاده از غذاهای آماده و نیمه‌آماده است. اینگونه غذاها معمولاً حاوی عناصری مثل نمک زیاد، چربی زیاد، اسید چرب نا‌مناسب و مواد افزودنی هستند و باعث می‌شوند افراد ناخود‌آگاه مواد ‌غذایی نامناسب دریافت کنند. به باور وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در حال حاضر 50 درصد مردم کشور چاق هستند که می‌توانستند آن را پیشگیری کنند زیرا چاقی آسیب‌های جدی به اعضای بدن می‌رساند، به طور مثال چاقی بیماری‌هایی نظیر قند، بیماری‌های کلیه و عروق را ایجاد می‌کند. دکتر سید‌حسن قاضی‌زاده‌هاشمی با تأکید بر کاهش استفاده از غذاهای چرب می‌افزاید: افزایش چربی ناسالم در بدن سکته مغزی را به همراه دارد. وی با بیان اینکه 50‌درصد مردم کشور دچار سکته قلبی و مغزی می‌شوند، تصریح می‌کند: باید با دقت در مصرف مواد غذایی از این مشکلات جسمی پیشگیری کنیم. تلخی بیماری شیرین زیر دندان فست‌فود‌خورها علیرضا استقامتی فوق‌تخصص غدد و متابولیسم با بیان اینکه چاقی و مصرف کالری بیش از حد به شیوع دیابت دامن می‌زند، می‌افزاید: طی 15 سال اخیر شمار افراد چاق از 13 درصد به 32 درصد رسیده که این مسئله آمار افراد مبتلا به دیابت را بالا می‌برد. وی به بررسی‌های انجام شده طی سال‌های اخیر در ایران در زمینه دیابت و چاقی اشاره کرده و می‌گوید: در مطالعات انجام شده توسط دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور در سال 2005 میلادی که شامل جمعیت 25 تا 64 ساله بود، حدود 7/7 درصد جمعیت (2 میلیون نفر) به بیماری دیابت نوع 2 مبتلا بودند. به گفته این پزشک در سال 2007 میلادی نیز مطالعات دیگری که توسط دانشگاه‌های علوم پزشکی و در سنین 15 تا 65 سال صورت گرفت، 7/8 درصد جمعیت به دیابت مبتلا بودند، 6/26 درصد فشار خون و حدود 54‌ درصد نیز چاق بودند. همچنین در بررسی‌های انجام شده در سال 2011 میلادی که در گروه سنی 25 تا 70 ساله انجام شد، حدود 5/11 درصد آنها مبتلا به دیابت نوع 2 بودند که به‌طور عمده مربوط به بانوان و جمعیت شهرنشین بود. از سوی دیگر در مطالعه اول که سال 2005 میلادی انجام شد، نیمی از افراد از بیماری خود اطلاع نداشتند، اما در مطالعه سال 2011 میلادی که آگاهی مردم افزایش یافته بود، حدود 24 درصد از بیماری خود بی‌اطلاع بودند. بنا به تأکید استقامتی بررسی‌های صورت گرفته در مورد شیوع دیابت نشانگر آن است که تا 15 سال آینده، تعداد مبتلایان به دیابت در کشور از 4 به 9 میلیون نفر افزایش یافته و ایران به دومین کشور منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از نظر شمار دیابتی‌ها تبدیل می‌شود. پیشگیری از چاقی به جای درمان با قرص لاغری اصلاح سبک زندگی با ورزش و تحرک بدنی و همچنین تغذیه سالم یگانه راهکاری است که تمام پزشکان برای سلامتی و افزایش طول عمر و برخورداری از نشاط و شادابی بر آن تأکید دارند. برای رسیدن به این مقصود لازم نیست جای دوری برویم. اگر کمی به غذاهای سنتی و سبک زندگی خودمان نگاه کنیم می‌توانیم بخش مهمی از این موارد را در آن بیابیم. بیایید همین امروز، همین حالا که سفارش پیتزا داده‌اید تصمیم بگیریم به جای خوردن پیتزا یک غذای سبک خانگی یا لقمه‌ای نان و پنیر و سبزی بخوریم، هم سالم‌تر است، هم سبک‌تر و می‌توانیم اطمینان داشته باشیم آنقدر چاقمان نمی‌کند که برای کاهش وزن و لاغری به سراغ انواع و اقسام راهکارها از جمله استفاده از داروهای لاغری برویم. به نظرتان فکر خوبی نیست؟
کد خبر: ۷۱۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۸

 پروژه بین اللملی منارید (MENARID) در چارچوب برنامه توسعه پایدار و یکپارچه کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا در حال اجرا می باشد و در ایران با مشارکت GEF و UNDP و سازمان جنگلها مراتع و آبخیزداری کشور در حال انجام است
کد خبر: ۶۶۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۱

متن زیر، گزارش تکان‌دهنده «فایننشال تایمز» درباره رنج‌های آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است.خبرگزاری ایسنا: متن زیر، گزارش تکان‌دهنده «فایننشال تایمز» درباره رنج‌های آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است. از حمله نظامی جان سالم به‌در برد و از کشتار جمعی و تجاوز گروه‌های مختلف در سوریه فرار کرد اما درست پس از رسیدن به بهشتی امن در کشور همسایه «لبنان» بود که فاطمه 13 ساله رگ دست خود را زد. این تنها مورد خودکشی در میان آوارگان سوری نیست. پس از سه‌سال زندگی در چادر، افسردگی، خود آسیب‌رسانی، تلاش برای خودکشی و دیگر مشکلات روحی در بین دختران سوری افزایش داشته است. نام فاطمه به‌خاطر امنیت او تغییر کرده و تیم فایننشال‌تایمز نمی‌تواند خود او را مستقیما ملاقات کند. اما مادرش داستان او را با ما در میان می‌گذارد تا نشان دهد که چگونه پس از فرار از جنگ سوریه، دختران بیشماری هنوز با خطر تجاوز، سوءاستفاده خانگی و ازدواج اجباری روبه‌رو هستند. یازده‌هزار سوری مجبور شدند از خانه خود فرار کنند و هیچ نشانه‌ای از پایان جنگی که چهار‌سال از شروع آن می‌گذرد و به جنگ داخلی تبدیل شده، وجود ندارد. اولویت‌های فوری در بحران آوارگی نسبتاً مشخص هستند: مردم به سرپناه و غذا نیاز دارند. اما وقتی بحرانی طولانی می‌شود - روزی پنج هزار نفر - تلاش برای کنترل آن طاقت‌فرسا می‌شود. فاطمه و مادرش به مرکز زنان که توسط کمیته نجات بین‌المللی راه‌اندازی شده، امید زیادی بسته‌اند. کمیته نجات در‌ سال 1933 توسط آلبرت اینشتین برای نجات خانواده‌های آلمانی که با خطر نازی‌ها روبه‌رو بودند، ایجاد شد. این خیریه در حال‌ حاضر در بیش از 30 کشور جهان از میانمار تا زیمباوه کار می‌کند و پس از طوفان‌ها و سونامی‌ها به مردم کمک‌رسانی می‌کند یا درمانگاه‌های بهداشت و سلامت دائمی می‌سازد. در‌ سال 2014 کمیته نجات در سطح جهانی به 14.8 میلیون نفر از جمله چهار میلیون آواره سوری کمک‌رسانی کرد. با وجودی که در بین جمعیت آواره سوری، زنان بیش از سایرین در معرض خطر قرار دارند اما به دلیل تلاش گروه‌های امداد برای تهیه غذا، دارو و آموزش، زنان جوان غالبا فراموش می‌شوند. مادر فاطمه با سیاهی زیر چشم که از دوران سخت حکایت دارد می‌گوید: دختران مهاجر در زندان هستند... شب‌ها در اردوگاه‌ها صدای گریه زنان را می‌شنوید و مردانی که زنان خود را کتک می‌زنند. نیمی از آن زنان زیر 14 ‌سال سن دارند. با دسترسی محدود به آموزش، دختران آینده را از دست می‌دهند. والدینی که زمانی از دختران خود حمایت می‌کردند، اکنون خود زخم خورده‌اند و غالبا دخترانشان را مورد آزار قرار می‌دهند و این‌قدر فقیرند که با ازدواج زودهنگام آنان موافقت می‌کنند، یکی از امدادگران می‌گوید که در این شرایط امکان این‌که دختری به خودفروشی وادار شود نیز وجود دارد. در شرایط پیچیده‌ای که هزاران مهاجر در آن قرار دارند، ترس از تعرض یعنی این‌که بسیاری از دختران به ندرت چادرهای برزنتی را که زمستان‌ها دچار سیل می‌شوند و تابستان‌ها از گرمای هوا مانند کوره سوزانند، ترک می‌کنند، وجود دارد. مادر فاطمه که با وجود درگیری با سوءرفتار خانوادگی، هنوز امیدوار است، می‌گوید: مرکز زنان ما را تشویق به ادامه زندگی و بازسازی توانایی‌مان می‌کند. اگر آنها نبودند، دخترم جان خود را از دست می‌داد و ممکن بود، خود من هم دست به خودکشی بزنم. تلاش‌های کمیته نجات کمیته نجات بیش از 30 مرکز در اردوگاه‌های پناهندگان در شمال سوریه و کشورهای همسایه دارد. حمایت از زنان و توانمندسازی آنان یکی از هزاران برنامه‌ای است که این خیریه به‌عنوان بخشی از واکنش به مصائب سوریه اجرا می‌کند و نیازهای بهداشتی و سلامتی تا آموزش شغلی را در بر دارد. این کمیته که ‌سال گذشته 456 میلیون دلار درآمد داشت، بر فوریت و گسترش کار خود در سراسر جهان تأکید دارد و علاوه‌بر بحران سوریه که در فراخنای پنج کشور گسترده است، درمانگاه‌هایی را برای معالجه بیماران ابولا در غرب آفریقا ایجاد کرد و در مناطقی که عراقی‌ها از دست نیروهای داعش می‌گریزند، کمک‌های انسانی توزیع کرد. کمیته همچنین در آمریکا به مهاجرانی که شانس شروع زندگی جدیدی را به دست آورده‌اند، کمک می‌کند. یافتن راه‌حل‌های درازمدت برای مهاجران، جهت ثبات منطقه بسیار حیاتی است زیرا اردوگاه‌ها، زمینی حاصلخیز برای رشد گروه‌های رادیکال افراطی هستند. جابه‌جایی عظیم مردم، موجب فشارهای اقتصادی می‌شود که می‌تواند در مناطق پذیرای آنان، ناامنی به‌وجود آورد اما همان‌گونه که بزرگترین بحران آوارگان جنگ جهانی عمیق‌تر می‌شود، بودجه خیریه‌ها کاهش می‌یابد. هفته گذشته سازمان ملل اعلام کرد که به علت کمبود بودجه، لیست غذای حیاتی خود را به 1.7 میلیون آواره سوری کاهش می‌دهد. دیوید میلبند، رئیس و مدیر اجرایی کمیته نجات می‌گوید: بحران سوریه بزرگترین فاجعه بشری قرن حاضر تاکنون است. حدود نیمی از 22 میلیون جمعیت کشور مجبور به ترک خانه خود شدند و این میزان بسیار بزرگتر از آن است که داوطلبان کمک بتوانند آن را درک کنند. جنگ، بیماری و فجایع محیطی به چیزی که از زمان جنگ‌جهانی‌دوم عنوان بزرگترین بحران مهاجرت را به‌خود اختصاص داده، افزوده است. میلبند، از کمیته نجات خواسته است که به نیازهای زنان مهاجر توجه بیشتری نشان دهند. سارا ابواصالی، رئیس برنامه زنان کمیته نجات در ترکیه می‌گوید: بازپروری حیاتی و لازم است، به این موضوع از منظر دیگری نگاه کنید؛ چه کسانی سوریه را دوباره خواهند ساخت؟ فقط رسیدن به اردوگاه‌ها در سوریه بسیار چالش‌برانگیز است زیرا جاده‌ها، نقطه‌های ایست و بازرسی و شهرها مرتباً بین گروه‌های مسلح مختلف دست‌به‌دست می‌شوند. قانع‌کردن خانواده‌های محافظه‌کار که غالباً خروج زنان از خانه را ممنوع کرده‌اند، خودش مانع جدی دیگری است. با وجود این مساله، حدود دو هزار زن روزانه از هشت مرکز زنان کمیته نجات در شمال سوریه دیدن می‌کنند و از کمک و مشاوره بهره می‌گیرند. کمیته «گروه‌های سیار» را به اردوگاه‌های بیشتری می‌فرستد ولی این تلاش مانند قطره‌ای در دل اقیانوس است. سوری‌های مهاجر در طول مرز شمالی حدود 500 اردوگاه ساخته‌اند که برخی ده‌ها‌ هزار ساکن دارند. کمیته نجات می‌گوید، کارش بسیار حیاتی است زیرا بسیاری از برنامه‌های مربوط به جوانان در اردوگاه‌ها به‌طور ناخواسته دختران را از برنامه‌ها حذف کرده‌اند؛ زیرا از نظر آوارگان پس از سن بلوغ دختران و پسران نباید کنار هم باشند. آمار ناامیدکننده برنامه زنان کمیته نجات به‌طور مرتب با حداقل 32 هزار زن آواره در یک‌سال کار کرده است اما حتی داستان‌های موفق نیز به دلیل مسائل تازه‌ای که گزارش می‌شود، مایه خوشحالی نیست. فاطمه یکی از این موارد است. زخم‌های روی بازوها و همچنین افسردگی او به کمک مشاوران کمیته التیام یافت اما کمی بعد، پدرش او را مجبور به ازدواج با پسرعمویش که دوبرابر فاطمه سن دارد، کرد و به راه دوری فرستاد. در حالی که آمار قابل اعتمادی از تجاوز یا خود آسیب‌رسانی وجود ندارد، مادر فاطمه می‌گوید، بسیاری از دختران به بریدن رگ خود اقدام می‌کنند. زنان جوان دیگری از این هم فراتر رفته‌اند. یک نفر خودسوزی کرد، آنها او را بیرون اردوگاه به خاک سپردند. دیگری سعی کرد با خوردن کُلر خودکشی کند که او را به بیمارستان رسانده و معده‌اش را شست‌وشو دادند. دختر دیگری را می‌شناسم که فقط 15 سال داشت و قبل از آن خانواده‌اش سه‌بار او را شوهر داده‌اند. این دختر سعی کرد فرار کند. متوقف‌ کردن همه ازدواج‌های اجباری و زودهنگام امکان‌پذیر نیست. در برخی مناطق روستایی سوریه، این مسأله امری متداول و عادی است اما اغلب سوری‌ها تا پایان تحصیلات دانشگاهی دخترشان منتظر می‌ماندند. اکنون مدرسه‌ای نیست و درحالی‌که بحران طولانی‌تر می‌شود، خانواده‌ها توسط خواستگاران خارجی که شیربهای خوبی هم می‌پردازند، وسوسه می‌شوند. هبا، دختر 26 ساله شاد و شلوغ با کت چرمی و روسری سفید، امید خود را از دست نداده است. مناطقی در شمال سوریه جایی که او مراکز زنان کمیته نجات را اداره می‌کند، برای بازدید بسیار خطرناکند به همین دلیل او برای دیدن تیم روزنامه فایننشال‌تایمز در ترکیه از مرز عبور می‌کند. برای ایمنی وی، نامش را اعلام نمی‌کنیم. هبا بیش از هر چیز از سرنوشت دخترانی که او نمی‌تواند به آنها کمک کند، بیم دارد. «تشخیص واقعیت از شایعاتی که مرتباً دهان به دهان می‌چرخد، کار بسیار سختی است. ما به ندرت دوباره از زنانی که به آنها کمک می‌کنیم، خبری می‌شنویم. برخی زنان بدون این‌که آگاه باشند، با مردان در ترکیه یا کشورهای حاشیه خلیج‌فارس ازدواج می‌کنند و نمی‌دانند که این شرایط رسمی و قانونی نیست. گفته می‌شود بسیاریف از این دختران به فاحشگی وادار می‌شوند.» هبا می‌گوید: «حتی چادر محل اقامت یک دختر، امن نیست. خشونت جنگ، رفتارها را به‌ویژه در میان پسرانی که طی درگیری‌ها به بلوغ می‌رسند، تحت‌تأثیر قرار می‌دهد تا حدی که موارد زیادی از آزار جنسی دختران گزارش می‌شود. رهیافتن به این محیط‌ها بسیار سخت و پیچیده است. بسیاری زنان خجالتی‌تر از آن هستند که حتی بپذیرند مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌اند.» در لبنان، آوارگان مونث ممکن است سرپناه‌های مخفی پیدا کنند اما در شمال سوریه که از قانون خبری نیست، خانه امن یا مراکز قانونی وجود ندارد. به‌جای این مراکز، هبا و دوستانش استراتژی‌های مبارزه و کنار آمدن با شرایط را آموزش می‌دهند. در مرکز جوانان آواره در ترکیه، مشاوری به‌نام منال با گروهی از دختران خندان و شلوغ احاطه شده که پیشنهادهای خود درمورد «راه‌های نه گفتن» را با صدای بلند می‌گویند تا منال روی بورد بنویسد. دختران جملات را با هم تمرین می‌کنند تا ببینند چه کاری نتیجه بهتری دارد. کمی بعد، منال پیشنهاد می‌کند که ایده برتر را به والدینشان که اجازه نمی‌دهند دختران خانه را ترک کرده یا به مدرسه بروند، بگویند. هبا می‌گوید: «ما با چیزهای کوچک شروع می‌کنیم. اگر دختران نتوانند آن را انجام دهند، چگونه می‌توانند درمورد مسائل بسیار بزرگتر و مهم‌تری چون ازدواج بحث کنند؟ زمانی که دختران و زنان شروع به صحبت می‌کنند، اعتماد به نفس‌شان سریعا افزایش می‌یابد. گاهی لازم نیست خودمان زیاد صحبت کنیم، ما فقط فرصت را برایشان فراهم می‌کنیم... آنها خودشان همدیگر را راهنمایی می‌کنند. به‌عنوان مثال، زنان بزرگتری که قبلا و در سن کم ازدواج کرده‌اند، به مادران جوان‌تر می‌گویند، من خیلی عذاب کشیدم، سعی کن برای دخترت مادر بهتری باشی.» کمیته نجات امیدوار است با بودجه بیشتر بتواند چادرهایی ویژه آماده کند تا در آن‌جا به زنان آموزش شغلی بدهند و آنها بتوانند کار خود را آغاز کنند و در هزینه خانواده کمک‌خرج باشند. مادر فاطمه یاد می‌گیرد که قبل از این‌که دختر جوان‌ترش با سرنوشت مشابه خواهرش مواجه شود، صحبت کند. او می‌گوید: «فکر می‌کردم هیچ دوستی ندارم، از دنیا می‌ترسیدم... حالا جواب شوهرم را می‌دهم، آخرین‌بار که می‌خواست دخترم را کتک بزند، جلویش ایستادم و حرف زدم.» او لبخند می‌زند و با ناباوری می‌گوید: «شوهرم واقعا گوش کرد، بالاخره نتیجه گرفتم.»
کد خبر: ۶۵۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۷

مادربزرگ رئیس جمهوری آمریکا که در روستایی در شمال کنیا زندگی می‌کند امسال نیز توانست به زیارت خانه خدا برود.به گزارش مشرق، «ساره عمر» مادربزرگ «باراک حسین اوباما» رئیس جمهوری آمریکا برای دومین بار در عمرش، به مکه مکرمه مشرف شد. وی که حدود ۹۰ سال سن دارد پس از انجام مناسک عمره، از نمایشگاهی با عنوان "السلام عليک ايها النبی" در محله نسیم مکه مکرمه بازدید کرد. خانم ساره عمر که به همراه «سعید اوباما» و نوه‌اش «موسی اوباما» به مکه مکرمه سفر کرده است طی اظهاراتی کوتاه پس از بازدید از نمایشگاه پیامبر(ص) گفت: برپایی این نمایشگاه که مزین به نام پیامبر اسلام است آموزه‌های اسلامی را منعکس می‌کند و نشان دهنده دوری اسلام از خشونت و افراطی‌گری است. این بانوی مسلمان از مقامات سعودی خواست که این نمایشگاه را در کشورهای دیگر برای متوجه کردن مردم از فهم اشتباه در مورد مذاهب خدایی به ویژه اسلام برپا کنند. مادربزرگ رییس جمهور آمریکا همچنین با سفر به مدینه منوره، قبر پیامبر اکرم(ص) را نیز زیارت نمود. وی در این سفر، درباره مسائل سیاسی آمریکا سخنی نگفت. خانم ساره عمر مادربزرگ باراک حسین اوباما رئیس جمهور آمریکا، پیرزنی اهل روستای «کاگلیلا» در شمال کنیاست. وی که به زبان سواحیلی (زبان هفت کشور شمالی و شمال شرقی آفریقا) سخن می‌گوید سال ۸۸ برای نخستین بار توانست به زیارت خانه خدا برود. این پیرزن کنیایی زیارت خانه خدا را آرزوی دوران کودکی خود عنوان کرده و گفته است در دوران کودکی در روستایمان معلمی مسلمان برایمان از مکه و مدینه صحبت می‌کرد و می‌گفت اینجا از مقدس‌ترین سرزمین‌های دنیاست و من هم همیشه آرزوی دیدارش را داشتم.
کد خبر: ۶۲۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۳

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی،‌گفت: ادبیات رئیس‌جمهور در برخورد با منتقدین را نوعی بدعت سیاسی در جمهوری اسلامی می‌دانم
کد خبر: ۵۹۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۴

دکتر احمدی نژاد  در فاز انتخابات نیست و به عرصه ورود هم نمی‌کند.ایشان می‌گویند باید مبانی انقلاب زنده بماند و طرح و حفظ شود. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: مهندس ثمره هاشمی مشاور و دستیار ارشد رئیس جمهور سابق کشورمان به گفت و گو با “روزنامه قانون” پرداخته است که متن آن در آدامه امده است: ضرورت سفر احمدی نژاد به ترکیه چه بود؟ امسال چهارمین سال درگذشت آقای اربکان، نخست وزیر اسبق ترکیه بود و فرزند ایشان آقای فاتح اربکان که رئیس یک بنیاد خیریه در ترکیه نیز است به نام خودشان یک دعوتنامه برای آقای احمدی‌نژاد فرستاد و تلفنی هم با دکتر صحبت وآقای احمدی نژاد  هم قبول کردند. دلیل خاصی داشت که این دعوت را قبول کردید؟ اولا نگاه آقای اربکان جهانی بود و مسلمانان را دوست داشت وباید دعوت اجابت می‌شد و یکی از دلایل دیگر این بود که آقای اربکان بعد دوره‌ای از لائیک‌ها برسر کار آمد و به مبانی دینی معتقد بود و در سخنرانی‌هایش مردم را به دین و جهاد دعوت می‌کرد و از همه مهم‌تر بر اساس همین مبانی به دنبال استقلال و مبارزه با آمریکا و صهیونیست‌ها بود ودر زمان نخست وزیری‌اش باعث تقویت روابط ایران و ترکیه شد. دلیل دیگر همکاری‌های دو ملت ایران و ترکیه است. باید برای همگرایی بیشتر میان دو کشور در این برهه از زمان که گذشته از اختلافات تهران و آنکارا منافع مشترکی را دارند، سفر انجام می‌شد. احمدی‌نژاد را برای مراسم در بورسا دعوت کردند چرا به استانبول رفت؟ اول که پرواز در استانبول می‌نشست و بعد هم چند برنامه در این شهر داشتیم. یکی حضور میان علما و طلاب در موسسه آل والبیت بود.این موسسه متعلق به آقای شهرستانی نماینده آیت‌ا… سیستانی است و ما نیز مهمان ایشان بودیم و بعد از آن هم آقای احمدی‌نژاد با یکی از شبکه‌های تلویزیونی ترکیه مصاحبه کردند و سپس ما به بورسا رفتیم. در بورسا چه گذشت؟ بعد از نماز جمعه  از منزل رهبرکبیر انقلاب دیدار کردیم که در حال حاضر دست یک مهندس معمار است و آن را بازسازی کرده است. هنگامی‌که به محله سکونت امام(س) وارد شدیم مردم آن محله جمع شدند و به یاران وآقای احمدی‌نژاد ابراز محبت داشتند و تسلیت می‌گفتند. تسلیت برای چه؟برای در گذشت والده احمدی نژاد؟ بله،  همه افراد آنجا  اطلاع داشتند.در صورتی‌که ما هیچ‌گونه اطلاع‌رسانی نکرده بودیم و به نظرم  از رسانه‌ها مطلع شده بودند.اولین برنامه ما در بورسا حضور  در  مسجد جامع آن شهر و شرکت در نماز جمعه بود. در نماز جمعه اهل تسنن شرکت کردید؟ بله. وقتی هم که نماز تمام شد، نمازگزاران و مردم خیابان استقبال چشمگیری از دکتر احمدی‌نژاد کردند. با حضور ما جمعیت زیادی علیه آمریکا شعار می‌دادندکه این نشان دهنده ظرفیت ضد صهیونیستی در ترکیه و همگرایی آن ملت با ایران است. در ادامه سفر به بورسا نیز ما بعد یک مصاحبه با شبکه تی‌آرتی ترکیه داشتیم و در نهایت برای سخنرانی که در سالگرد آقای اربکان برنامه‌ریزی شده بود، شرکت کردیم.در این مراسم آقای فاتح اربکان یک سخنرانی انقلابی کرد که بیشتر آن مربوط به دفاع از ایران علیه صهیونیست ها و دخالت آمریکا در منطقه بود. اربکان علیه دولت مستقرهم حرفی زد؟  مستقیم نه، سیاستمداران برداشت‌های خودشان را دارند. او بیشتر صهیونیست‌ها را محکوم و اختلافات منطقه‌ای را رد کرد. بعد از آقای اربکان، دکتر احمدی‌نژاد به جایگاه رفت و با دعا برای امام زمان(عج) کار را شروع کرد و در سخنرانی پیشنهاد داد که چطور می‌توانیم از مشکلات عبور کنیم. چه پیشنهاد‌هایی داد؟  اگرخلاصه بخواهم بگویم ابتدا به نابسامانی‌های چهار صد سال اخیر نظیر برده داری و بی‌عدالتی‌ها، جنگ‌ها به خصوص جنگ اول و دوم جهانی، غارت منابع و ثروت ملت‌ها و نظامات ظالمانه حاکم برجهان اشاره کردندوگفتندبایدازاین‌ نوع معضلات عبورشود وچندنکته راپیشنهاد دادنداز جمله به تقویت خودباوری و شناخت قدرت ملت‌ها، گسترش آگاهی و شناخت نقشه‌های دشمنان، تلاش برای وحدت و همبستگی، بسط دوستی‌ها و از همه مهم‌تر به تلاش برای شکل دهی مدیریت مشترک جهانی اشاره کردند.  استقبالی هم از این سخنان شد؟  این پیشنهادات برای حضار مهم بود و بار‌ها در ضمن سخنرانی تشویق می‌کردند قبل از سخنرانی صحنه‌هایی ازسخنرانی آقای احمدی‌نژاددرسازمان ملل که در مورد حقوق مردم فلسطین صحبت می‌کردند و می‌گفتند «در حالیکه اگر جنگ‌های اول و دوم در اروپا اتفاق افتاده است چرا سرزمین فلسطین باید اشغال شود» پخش شد حضار با دیدن این صحنه‌ها مرتب تشویق می‌کردند و تکبیرمی گفتند. با این همه استقبال پس چه کسی سخنرانی را خراب کرد؟  کسی سخنرانی را خراب نکرد. زمانی که آقای احمدی‌نژاد گفت این زمستان به پایان خواهد رسید و جهان رو به عدالت در پیش است و به نام مبارک حضرت مهدی(عج) اشاره کردند مردم شروع به ابراز احساسات و تکبیر گفتن کردند که در وسط جمعیت یکی با پرچم ارتش آزاد فریاد زد و علیه ایران و سوریه شعار داد که جمعیت آن را  از سالن بیرون کردند. اهل تسنن بورسا با شنیدن این سخنان تکبیر گفتند؟! بله. نام حضرت مهدی به عنوان منجی عدالت و امید در عالم آن‌قدر طرفدار دارد و ما می‌بینیم که در شهر بورسا این طرفداری می‌شود. احتمال داشت آن فرد از طرف دولت آقای اردوغان باشد؟ نه تصور نمی‌کنم زیرا سودی برای اردوغان نداشت و شعار‌های مردم علیه دولت نبود و فقط می‌گفتند که با تروریسم و حمایت از آن مخالف‌اند. اصلی‌ترین برنامه احمدی‌نژاد همین بود؟ بعد از بورسا به استانبول برگشتیم و در این شهر برنامه‌های دیگری مانند حضور در برنامه سوال و جواب رسانه‌ای بود که آقای احمدی‌نژاد هم شرکت کرد و به سوال‌ها پاسخ داد.بعد از آن در جمع مسلمانان و در مراسم بزرگداشت ولادت حضرت زینب(س)شرکت کردیم که در آن مراسم هم یک فردی مراسم را به‌هم زد ودر میان سخنرانی آقای احمدی نژاد به اعتراض فریاد زد. آثار سفر را چگونه می‌بینید؟  این سفر نشان داد که درمسیر آرمان‌های بلند، مرزهای نژادی ، قومی و مذهبی مانع از برادری نیست و همه زیر پرچم عدالت و آزادی می‌ایستند. مطلب بعدی اینکه عموم مردم به آینده امید دارند و همه به صحنه خواهند آمد و مردم نشان دادندکه تابوی صهیونیست‌هاشکسته است و اگر دولت‌ها هم بخواهند با آمریکا و اسرائیل رابطه داشته باشند ملت‌ها نمی‌خواهند.باید اشاره شود که جمهوری‌اسلامی ازظریفت بالایی برخوردار است و درگیری‌های جناحی نا متعارف آفتی برای انجام فعالیت‌ها و ماموریت‌های جهانی ایران است. احمدی‌نژاد یکی از ظرفیت‌ها در اختیار جمهوری‌اسلامی است و دکتر هرکجای دنیا برود از او استقبال می‌شود. ولی خلاف گفته شما آن چیزی که ما برای مثال در سازمان‌ملل می‌بینیم نکته دیگری را می‌رساند و از عدم استقبال از او خبر می‌دهد! منظور من مردم آزاده و آزادیخواه جهان هستند نه دولت‌های چند کشور.ما آمریکای لاتین، آفریقا،آسیا و حتی  اروپا و آمریکا که می‌رویم مردم از آقای احمدی‌نژاد استقبال می‌کنند و نباید با بد اخلاقی سیاسی از این مهم غافل شویم. البته به نظر شعارهایی که او می‌دهد سبب استقبال مردم می‌شود ، نه خودشخص احمدی نژاد؟  بله مردم به‌دنبال حق و عدالت هستند. بیان انسان‌ها و خواست عمومی آنها مقابله با ظلم است و انسان‌ها توحید‌گرا هستند و به این دلیل از شعار‌های آقای احمدی نژاد مردم استقبال می‌کنند.از سوی دیگر شجاعت ایشان موردتوجه است و همه جا از ایشان عکس می‌گرفتند و وقتی می‌گفتیم چرا!؟ می‌گفتند به دلیلی سخنرانی‌ها‌یشان در سازمان ملل و شجاعت‌های ایشان است. اگر مردم احمدی‌نژاد را می‌خواهند به دلیل آرمان‌های دکتر است نه چهره ایشان. ولی این آرمان‌ها باید در رفتار افراد هم باشد و آقای احمدی‌نژاد هر چه می‌گوید در کردارش هم وجود دارد و این باعث استقبال از ایشان می‌شود. آقای احمدی‌نژاد متعلق به نظام است و باید از آن حمایت کنیم و برای منافع حزبی شخصیت و جایگاه ایشان را مخدوش نکنیم. بله شاید شما نقد کنید ولی نباید تهمت و افترا در میان باشد. احمدی‌نژاد خودش بسیاری از چهره‌های نظام را تخریب کرد، چرا الان به این نتیجه رسیدید؟  ایشان تهمت و افترا به کسی نزده‌اند. وقتی دولت جدیدی سر کار می‌آید بیانگر آن است که مردم دولت تازه را می‌خواهند و برای همین به آن رای دادند و سر کار آوردند و سیاست‌های قبلی را دیگر قبول ندارند و موافق نیستند گرچه در این دوره اخیر کسی از آقای احمدی‌نژاد کاندیدا نبود و دولت یازدهم توانست رای مردم را برای خود کند.همه باید منصفانه نقد کنیم و منافع ملی را بر هر منفعتی ترجیح دهیم. دلیل دعوت اربکان از احمدی نژاد چه بود؟ چرا فردی از دولت مستقر را دعوت نکرد؟ آقای اربکان در دولت ترکیه که حضور ندارد و هم‌سوی اهداف و ارزش‌های مشترک و ظرفیت‌های دکتر باعث شد آقای اربکان از دکتر احمدی نژاد دعوت کند و این دعوت برای ملت‌ها صورت گرفت. در دیدار با عبدا… گل چه رخ داد؟ در این دیدار دو رئیس جمهور اسبق با هم دیدار و گفت و گو کردند تا برای استفاده از ظرفیت‌ها و نزدیک شدن مردم و دولت‌ها بایکدیگر هماهنگ شوندو جلوی پیشرفت دو کشور به دلیل اختلافات جزئی گرفته نشود . در مصاحبه با خبرنگار بی‌.بی.‌سی چه گذشت؟ مصاحبه‌ای قرار نبود انجام شود خبرنگاربی.بی.سی گفت از واحد مرکزی خبر کسی برای پوشش اخبار سفر دکتر احمدی نژاد نیامده و من با شما مصاحبه می‌کنم و ما نیز فکر کردیم از واحد دیگری برای تهیه خبرآمده داست ولی وقتی دیدیم که از جای دیگری است،پاسخ او را ندادیم و خبرنگار هم بعد به درستی در شبکه خودش درباره این ماجرا توضیح داد. چرا پوشش این خبر برای رسانه‌های ملی اهمیت نداشت و به آن توجه نکردند؟ ما که به آنها اعلام نکردیم ولی آنها باید گروهی را می‌فرستادند و مردم را در جریان می‌گذاشتند تا مردم برای اطلاع پیدا کردن از جزئیات این سفر به رسانه‌های غیر مراجعه نکنند. از طرف آقای اردوغان کسی برای استقبال نیامد؟  چون این سفررسمی نبود کسی از طرف شخص اردوغان برای استقبال نیامد ولی  مقامات محلی آمدند واز طرف دیگر پلیس ترکیه برای حفاظت سنگ تمام گذاشت. برخی معتقدند این سفرها بیشتر جنبه انتخاباتی و بازگشت به عرصه سیاست دارد،آیا این‌گونه است؟  کم لطفی می‌کنند و همه چیز را از عینک سیاسی می‌بیند.برای مثال در مسئله درگذشت والده محترم آقای دکتر، ایشان به  همه گفتند مبادا این جلسات سیاسی شود و حتی جلوی شعار‌هایی که در برخی از مراسم داده می‌شد را به شخصه می‌گرفتند ولی وقتی دیگر مردم از ایشان استقبال می‌کنند که مقصر ما و آقای احمدی‌نژاد نیستیم. جلسات یاران احمدی نژاد در این ساختمان(ولنجک) برگزار می‌شود؟ساختار اینجا چگونه است؟   بله، جلسات اینجا برگزار می‌شود وفقط اعضای دولت قبل حضور ندارند بلکه جلسه‌های علمی با علما، روحانیون و دانشگاهیان برگزار می‌شود  و در مورد مباحث انقلاب و مبانی ارزشی بحث می‌شود و مسائل سیاسی به ندرت مطرح می‌شود. تصمیم گیری‌های سیاسی چطور؟ سیاسی کاری نداریم و تنها روی مبانی انقلاب کار می‌کنیم .برای مثال روی رابطه مردم و حکومت بحث می‌شود که ما به عنوان یک حکومت اسلامی چه باید بکنیم ودر یک کشور اسلامی‌مردم چه حقوقی دارند. به نظر می‌رسد احمدی نژاد قصد بازگشت به سیاست از طریق انتخابات سال آینده رادارد،درست است؟ خیر ایشان اصلا در فاز انتخابات نیست و به عرصه ورود هم نمی‌کند.ایشان می‌گویند باید مبانی انقلاب زنده بماند و طرح و حفظ شود اهالی سیاست چطور؟ برای بازگشت به قدرت سراغ او نیامدند ؟ خیر بحثی تا کنون نشده است و تنها اظهار نظر‌هایی می‌شود و در آن به نظر می‌رسد برخی مواضع‌شان تند شده است و موازین را از دست داده است و تهمت می‌زنند و برخی هم که مواضع تندی داشتند،حال متعادل‌تر شدند. فضای سیاسی کشور متغیر است و باید صبر و سعی کنیم مبانی انقلاب فراموش نشود و این درگیری‌ها نشانه این است که برخی فراموش کردند برای چه  انقلاب کردند. اگر تهمت می‌زنند چرا احمدی‌نژاد در برابر آنها موضعی نمی‌گیرد؟ حجم توهین‌ها و اتهام‌ها آنقدر زیاداست که اگر بخواهیم وارد آن شویم و پاسخ دهیم از اهداف اصلی دور می‌شویم و این اتهامات کف‌های بر آب است که خواهد رفت.البته به برخی از اتهامات در صورت لزوم پاسخ می‌دهیم.
کد خبر: ۵۹۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۷

دالیا مجاهد کارشناس سرشناس آمریکایی مصری الاصل ، رییس و مدیر اجرایی انجمن مجاهد (شرکت آموزش اجرایی و مشاوره متخصص جوامع مسلمان و خاورمیانه) مستقر در واشنگتن دی. سی است. وی مدیر اجرایی پیشین و تحلیل گر ارشد مرکز مطالعات اسلامی گالوپ است که در آن جا تحلیل پیمایش های جهان بینی مسلمانان در آمریکا و اروپا را سرپرستی می کرد. همراه با جان اسپوزیتو کتاب مهم " چه کسی برای اسلام حرف می زند؟ میلیون ها مسلمان در واقع چگونه می اندیشند" را نوشت. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: دالیا مجاهد کارشناس سرشناس آمریکایی مصری الاصل ، رییس و مدیر اجرایی انجمن مجاهد (شرکت آموزش اجرایی و مشاوره متخصص جوامع مسلمان و خاورمیانه) مستقر در واشنگتن دی. سی است. وی مدیر اجرایی پیشین و تحلیل گر ارشد مرکز مطالعات اسلامی گالوپ است که در آن جا تحلیل پیمایش های جهان بینی مسلمانان در آمریکا و اروپا را سرپرستی می کرد. همراه با جان اسپوزیتو کتاب مهم " چه کسی برای اسلام حرف می زند؟ میلیون ها مسلمان در واقع چگونه می اندیشند" را نوشت. باراک اوباما مجاهد را به عنوان رییس انجمن مشاوره درباره ی همکاری های دینی و همسایگی در سال 2009 منسوب کرد، که وی را به نخستین زن مسلمان آمریکایی در بر عهده گرفتن چنین پست ارشدی تبدیل کرد. در این پست، مجاهد به دیگر رهبران آمریکا در ارائه پیشنهاداتی به رئیس جمهوری آمریکا درباره ی این که چگونه سازمان های دینی می توانند با دولت برای حل مسائل چالش های دشوار جامعه همکاری کنند، پیوست. مجاهد برای گرفتن رای اعتماد به صحن کمیته ی روابط خارجی سنای آمریکا درباره ی برخورد آمریکا با جوامع مسلمان دعوت شد، وی پیشنهادهای مهمی را برای انجمن مشاوره امنیت داخلی ضد گروه های تندرو خشونت گرا ارائه داد. مجمع جهانی اقتصاد مجاهد را رهبر جهانی جوان نامید. وی عضو انجمن برنامه ریزی مجمع درباره ی جهان عرب و هم چنین سخنران معمول در کنفرانس هایشان می باشد. مجاهد هم چنین عضو خانه ی آزادی و سولیا می باشد و پژوهشگر ارشد غیر مقیم سیاست عمومی در انستیتوی سیاست عمومی و امور بین الملل ایسام فار در دانشگاه آمریکایی بیروت می باشد. مجله تجارت عربی وی را به عنوان یکی از تاثیرگذارترین اعراب در جهان در سال های 2010 تا 2012 معرفی کرد . آشوکا مجاهد را نوآور اجتماعی سال جهان عرب در سال 2010 نامید و انجمن Alumni دانشگاه ویسکانسین به وی جایزه ی با اعتبار زیر 40 سال را اعطاء کرد، جایزه ای که برای کمک های مهم به وسیله ی فارغ التحصیل شدن از دانشگاه ویسکانسین می باشد. مجاهد مفسر همیشگی در کانال های رسانه ای جهان و مجامع بین المللی و هم چنین کارشناس جهانی اتحاد تمدن ها سازمان ملل هم می باشد. تحلیل های وی در وال استریت ژورنال، مجله فارنسی پالسی، مجله ریویو بین المللی هاروارد و بسیاری دیگر از ژورنال های آکادمیک و عمومی چاپ شده اند. مخاطبان وی سران دولت، نمایندگان مجلس از سراسر جهان و رهبران مذهبی از هر دینی می باشند. سوال: برگردیم زمانی که شما مدیر اجرایی مرکز مطالعات اسلامی گالوپ بودید، شما یک سری تحقیقات عقاید عمومی انجام دادید تا مشخص نمایید اندیشه ی مسلمانان درباره تروریسم، افراطی گری و .... چیست، شما در واقع یافته هایتان را در کتاب " چه کسی برای اسلام حرف می زند؟ میلیون ها مسلمان در واقع چگونه می اندیشند"، گردآوری کردید. درباره ی تحقیق و یافته هایتان برای ما بگویید؟ مسلمانان واقعا چگونه فکر می کنند؟ مسلمانان در سراسر جهان بسیار متفاوت می باشند، به زبان های مختلف تکلم می کنند، تاریخ های متفاوت دارند، و دین شان را به شیوه های متفاوت تفسیر می نمایند. این پلورالیسم در اسلام ساخته  می شود و مورد احترام و تکریم می باشد. آن ها هم چنین دیدگاه های مختلفی درباره ی رهبری آمریکا دارند. برای مثال، در حالی که مسلمانان در خاورمیانه غیر ممکن بود رهبری آمریکا را تایید یا تصدیق کنند، مسلمانان صحرای آفریقا به صورت کلی دیدگاه ههای مثبتی درباره ی آمریکا دارند. مسلمانان هم چنین دیدگاه های متفاوتی درباره ی نقش دین در سیاست و هم چنین این که قوانین که قوانین دینی چگونه می بایست تفسیر شوند، را دارند. اما در حالی که در میان بسیاری از جوامع مسلمان تفاوت هایی وجود دارد آنها همگی در یک چیز مشترک هستند: دین بخش مهمی از زندگی روزمره شان می باشد. سوال: درباره ی تروریسم وضعیت چگونه است؟ جریان اصلی رسانه هنوز به ارائه بیان نامه های محکوم کننده ادامه می دهد، اغلب اسلام و مسلمانان را با تروریسم در یک صف قرار می دهند اما به ندرت درباره ی عقاید مسلمانان درباره ی تروریسم می شنویم. بر اساس تحقیقات شما چگونه مسلمانان در میانه سربرآوردن تروریسم، موضع خود را روشن می سازند؟ اکثریت مسلمانان مخالف اعمال تروریستی هستند که به نام اسلام انجام می شوند. این امر به شکل آشکار از طریق مطالعه ی مرکز گالوپ از بیش از صد کشور در سرتاسر جهان با نام دیدگاه های خشونت اثبات شد که خود من در آن شرکت داشتم. چه چیزی موجب پذیرش یا انکار عمومی حملات به شهروندان در طول ده سال از 11 سپتامبر می شود؟ برخلاف کژفهمی های عمومی، کشورهای با اکثریت مسلمان حداقل همانند دیگر جوامع حملات به شهروندان را محکوم کردند. در خاورمیانه، تلاش دینی به انکار گسترده این حملات ارتباط داشت. بنابراین، چگونه ما تروریست هایی را که نمادها و شعارهای دینی را به کار می گیرند، تعریف می کنیم؟ نخست، بایستی به دقت گوش بدهیم و آنچه که ما از زیر لایه ی دینی می شنویم اساسا یک استدلال سیاسی است و نه دینی. از بمب گذاران بوستون تا قتل وحشتناک سرباز انگلیسی در وولویچ، تروریست ها خشونت شان را با گلایه های مدرن و نه تفسیر قرون وسطایی توجیه می کنند. می توان همین امر را درباره ی تروریست های از هر نوعی دیگر نیز گفت. نماد ها و زبانی که آن ها به کار می گیرند به پیش زمینه ی فرهنگی شان وابسته است. اما پیام اصلی آن ها همان است: اشتباهات درک شده برای تصحیح کردن به خشونت نیاز دارند. یکی از آخرین مثال ها در این باره حادثه ی دو سال پیش در نروژ بود، هنگامی که آندرس برایفیک، که از نابودی خشونت آمیز عرب های اروپایی دفاع می کرد، ساختمان های دولتی را بمب گذاری کرد و در نتیجه ی آن 8 نفر کشته شدند و کمپ تابستانی جوانان را در اُسلو مورد حمله قرار داد، به 69 نفر تیراندازی کرد که اکثرشان نوجوان بودند. ثانیا، آیا یک تروریست ادعای دفاع از اسلام یا اکثریت مسیحیان سفید پوست اروپا را دارد، هویت وی زمینه ی افراطی شدن وی را فراهم می کند و نه علت آن را. سوال: منظورتان از این که هویت زمینه را فراهم می کند و نه علت چیست؟ آیا به این امر اشاره می کنید که افراطی شدن یک انحراف اجتماعی است که با به هیچ وجه اسلام ارتباط ندارد؟ مورد وید میشایل، یک برتری طلب سفید پوست راست گرا، و حمله ی وی یه یک معبد سیک ها در اُواک کریک ویسکانسین را در نظر بگیرید. بر اساس گفته های مردی که خود را به عنوان یار نظامی پیشین معرفی کرد، مهاجم اغلب درباره ی " جهان مقدس رادیکال" حرف می زد. پیش زمینه ی محافظه کارانه ی وی علت افراطی شدن وی نبود و این امر هم درباره ی مسلمان یا چچنی بودن بمب گذاران بوستون که به خشونت روی آوردند، صدق می کند. در هر دو مورد، افراطی شدن در درون یک زمینه ی فرهنگی جنایت کارانه اتفاق افتاد و بنابراین حاصل نمادها، فضای مجازی و شعار این خرده فرهنگ بود. به معنای دقیق کلمه، جریان اصلی جامعه ی مسلمانان آمریکایی، مسئول مسلمانان منحرف نیست که به تروریسم روی می آورند، به گونه ای که حزب جمهوری خواه مسئول افراطی های راست گرا می باشد که همین کار را انجام می دهند. در واقع، فرای از تن دادن به این خشونت، بر اساس گزارش سال 2011 گالوپ درباره ی جوامع دینی آمریکا، آمریکایی های مسلمان محتمل ترین جامعه ی دینی آمریکا برای محکوم کردن صریح حملات به شهروندان به عنوان یک اشتباه اخلاقی هستند، خواه به صورت فردی و خواه به صورت نظامی. بر اساس بهترین پژوه هش های انجام شده، افراطی شدن مسلمانان در غرب خارج از جامعه مسلمانان اتفاق می افتد، که در لجاجت و اعتراض به جامعه می باشد. سوال: از آن جا که اثبات شده است که تروریسم خودش یک بیماری است چرا دولت ها کارهای بیشتری برای ریشه کن کردن آن به جای جنگ علیه مردمی که خود به گروگان های افراط گرایی تبدیل شده اند، انجام نمی دهند؟ کارهای بسیاری می توان انجام داد، اما هیچ چیزی موثرتر از پایان دادن به تضادهای بحرانی نیست که آمریکا در جهان اسلام با آن درگیر است و آرام کردن عادلانه تضاد میان فلسطین و اسرائیل نیست. مسلمانان قربانیان شماره یک القاعده هستند. بنابراین هیچ کسی نمی خواهد به این خشونت های بدون معنا بیش از چیزی که آن ها انجام می دهند، پایان دهند. القاعده هم چنین مردان جوان آن ها را به دام می اندازد، از عصبانیت شان در اعتراضات مشروع رایج سوءاستفاده می کند، تا آن ها برای یک زندگی جنایی استخدام کند. بنابراین هیچ کس بیش از مسلمانان آرزوی پایان دادن به این امر را ندارد. مهم ترین گام هایی که بایستی برداشته شوند آموزش جوانان درباره ی دین شان است. اسلام قرآن نمی تواند هم زمان با ایدئولوژی القاعده در قلب و ذهن آن ها وجود داشته باشد. این ها نیروهای متضاد با هم هستند و هر چه فهم آن ها از اسلام قرآن بیشتر باشد در مشاهده ی اشتباه بودن ایدئولوژی القاعده تواناتر خواهند بود. زنان به عنوان مادران، معلمان، پژوهشگران و رهبر جامعه می توانند نقش اساسی در این زمینه داشته باشند. سوال: نظرتان درباره ی باور غربی ها که زنان مسلمان در سایه و حاشیه زندگی می کنند، چیست؟ زنان مسلمان به چه می اندیشند؟ دیدگاه های زنان مسلمان پیچیده هستند. آن ها خواهان حقوق برابر می باشند، اما می گویند که ایمان شان مانعی برای دست یابی به این اهداف نیست، اغلب آنان ایمان شان را به عنوان نیرویی برای رسیدن به آزادی و نه تعصب می بینند. به هر حال همانند اکثر زنان، دغدغه های اصلی شان مشابه دیگر شهروندان کشورشان می باشد و حول مسائل توسعه، آموزش و بیکاری می چرخد و نه حقوق زنان. درباره ی "حجاب"، اکثریت مسلمانان می گویند آن ها موهایشان را در اماکن عمومی می پوشانند و هنگامی که چرای این کار از آن ها پرسیده می شود، رایج ترین پاسخ این است که آن ها بر این باورند که حجاب یک دستور دینی است. به صورت خیلی ساده حجاب بخشی از عمل به ایمان شان می باشد. زنانی که حجاب را رعایت می کنند آن را تنها با تقوا همراه نمی دانند بلکه همراه آن "اعتماد به نفس" و "کرامت" را می بینند.   منبع: شفقنا
کد خبر: ۵۸۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۷

فرمانده سپاه قدس طی سخنانی در کرمان با اشاره به دستاوردهای بی نظیر انقلاب اسلامی تصریح کرد: امروز نشانه‌های صدور انقلاب را در سرتاسر منطقه از بحرین و عراق گرفته تا سوریه و یمن و شمال آفریقا مشاهده می‌کنیم. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: سردار سرلشگر حاج قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، طی سخنانی در کرمان به مناسبت ایام سی و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، با اشاره به دستاوردهای بی نظیر انقلاب، تاکید کرد: امروز نشانه های صدور انقلاب اسلامی را در سرتاسر منطقه از بحرین و عراق گرفته تا سوریه و یمن و شمال آفریقا مشاهده می کنیم. فرمانده سابق لشگر ۴۱ ثارالله کرمان تصریح کرد: استکبار و صهیونیسم جهانی با شکست های متوالی در برابر جبهه مقاومت به عجز خود و اقتدار جمهوری اسلامی بیش از پیش اذعان کرده اند. یادگار ارزشمند هشت سال دفاع مقدس با اشاره به عملیات موفق اخیر حزب الله علیه رژیم صهیونیستی، حزب الله را نمونه برجسته ای از نمادهای مقاومت برشمرد که به رغم آماده باش کامل ارتش اشغالگر، قادر به ضربه زدن به این رژیم می باشد. وی همچنین درباره جریانات تکفیری گفت: آخرین حربه استکبار، تحریک و سازماندهی جریان تکفیری جهت خدشه دار کردن چهره اسلام و برافروختن آتش فتنه و جنگ داخلی در میان مسلمانان است. سردار سلیمانی تاکید کرد: با توجه به شکست های سنگینی که داعش و سایر گروه های تروریست در عراق و سوریه متحمل شده اند مطمئن هستیم که این گروه ها به پایان عمر خود نزدیک می شوند. منبع: فارس
کد خبر: ۵۷۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۲

متواضعانه از همه دانشگاهیان، متفکران و اندیشمندان، هنرمندان، اهالی قلم و همه آزادی خواهان و عدالت طلبان ، می خواهم که به پاس حرمت اندیشه و ارزشهای انسانی و برای ایفای مسئولیت خویش در جهت تبیین طراحی های تفرقه انگیز و سلطه طلبانه دشمنان بشریت ، به پا خیزند
کد خبر: ۵۵۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۴

امواج سهمگین اسلام هراسی که موجب برانگیختن نفرت بخشی از افکار عمومی علیه اسلام و مسلمانان و توجیه کننده هر گونه اهانتی به مقدسات ملت‌ها از یک سو و مشروع دانستن اقدامات تجاوزکارانه علیه ملتهای مسلمان از سوی دیگر می شود. "سیدمحمد خاتمی" رئیس جمهوری اسبق کشورمان در نامه‌ای به دبیرکل سازمان ملل از او خواسته تا با دعوت از همه نیروهای صلح‌طلب، اقدامی عملی برای توقف خشونت و ترور انجام دهد. وی آمادگی "بنیاد گفت‌وگوی تمدن‌ها" را نیز برای همکاری اعلام کرده است. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: متن كامل اين نامه که در وب‌سایت سیدمحمد خاتمی منتشر شده است را در ادامه آمده می خوانید:  به نام خدا عالی‌جناب آقای بان کی مون دبیرکل محترم سازمان ملل متحد با احترام و درود من نیز چون شما و صدها میلیون نفر در سراسر جهان از جنایت تروریستی پاریس و رویدادهای مشابه ونگران کننده پیش و پس از آن که نمونه‌ای از آثار شوم و ضدانسانی تروریسم و افراط گرایی در شرق و غرب عالم است متأثرم و آن را به شدت محکوم می‌کنم؛ اما از سازمان ملل متحد، سازمان‌های بین‌المللی، دولت‌ها، نهادهای مدنی،‌ نخبگان و سرآمدان جهان انتظاری فراتر از محکوم کردن این حوادث می رود. آقای بان کی مون در جهان امروز، خشونت و ناامنی و افراط، جهنمی سوزان آفریده است که همه انسان ها، پیروان همه مذاهب، همه ملت ها و اقوام را در همه جای جان در کام خود می کشد، اما مسأله این است که آنچه احیاناً به نام مبارزه با ترور و خشونت انجام می‌گیرد نه تنها راهگشا نیست، بلکه متأسفانه گاه آتش این بلای سهمگین را افروخته تر می‌کند. تروریسم و خشونت، نه جنگ دین و آزادی، نه منازعه شرق و غرب و نه مواجهه میان مذاهب و اقوام و ملل که خطری جدید و جدی است که ریشه های گوناگون دارد و باید این ریشه ها را خشکاند و جهان را از پرتگاه “افراطی گری” دور کرد. آقای دبیرکل در سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی برج های دوقلوی نیویورک در اثر اقدامی تروریستی و تکان دهنده فروریخت و خطر “تروریسم” که پیش از آن هم وجود داشت، به چشم آمد و جمهوری اسلامی ایران در نخستین لحظات بروز حادثه، آن را محکوم کرد و پیشبرد “گفت و گوی تمدن ها” و طرح “ائتلاف برای صلح” را چاره کار دانست، اما در سویی دیگر پنداشته شد با ائتلاف برای “جنگ علیه تروریسم” که پنداشته می شد پرچم آن در دست جریان‌هایی چون القاعده است، می توان ریشه این پدیده شوم را کند؟ اما اگر این شیوه پاسخ می داد چرا امروز شاهد گسترش امواج تروریسم در سراسر جهان هستیم و امواجی که نمونه‌ای از آن در پاریس به چشم خورده هر روز ازشرقی‌ترین نقطه عالم تا غربی‌ترین نقطه آن، در عراق و سوریه، در فلسطین و لبنان، در افغانستان و پاکستان، در نیجریه و میانمار و در جای جای عالم خشونت و خون و ترور عرصه را برهمگان از شیعه و سنی و ایزدی و مسیحی و یهودی تا عالم دینی و روشنفکر و سیاستمدار و کودک و پیر و جوان تنگ کرده است! امروز تنها در خاورمیانه و آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین نیست که امنیت از میان رفته است، بلکه در قلب کشورهای اروپایی و آمریکا نیز هیچکس در امان نیست و بپذیریم که امنیت در جهان به هم پیوسته امروز یا در همه جا برقرار می شود یا هیچ کجا روی امنیت را نمی بیند. اگر صدای گفت‌و‌گو، صلح و مدار را که در لحظه ای حساس از تاریخ در سازمان ملل طنین افکند و مورد استقبال همگان قرار گرفت، جدی گرفته می شد و با ریشه‌یابی امور در جستجوی راهکارهای عملی با ضمانت اجرایی بودیم و سازمان ملل متحد و نهادهای بین المللی می توانستند سیاستمداران را وادار به رعایت موازین و ملزومات برقراری صلح کند و نهادهای مدنی و اندیشمندان و عالمان عالم در این راه گام‌های بلندتری بر می داشتند، امروز شاهد چنین وضعیت تلخی نبودیم. اگر دعوت به “ائتلاف برای صلح بر پایه عدالت” در سال 2001 و پس از تصویب پیشنهاد ”گفت‌وگوی تمدن‌ها” در هیاهوی جنگ و خون و انتقام و لشگرکشی پس از حادثه تروریستی یازده سپتامبر که خون‌بارتر از آن حادثه هولناک بود گم نمی شد و اگر نصایح خیرخواهان مبنای تصمیمات بین المللی قرار می گرفت آیا بازهم شاهد چنین روزهای تلخی بودیم؟ عالی‌جناب آیا فکر کرده ایم، نه تنها برپایه تعالیم ادیان و موازین اخلاقی که به اعتبار رهیافت‌های علمی و حتی تجارب سیاسی، فقر، محرومیت، سرکوب، اشغال، آوارگی، استبداد و بدتر از همه تحقیر انسان که از سوی حکومت‌های فاسد و قدرت‌های توسعه طلب بر عالم و آدم تحمیل شده است در پدید آمدن این حوادث شوم چه نقشی دارد؟ اگر به جای مدارا و محبت، نفرت وخشونت و به جای دیگردوستی، دیگرستیزی حاکم شود و آن که قدرتمندتر است خشونت بیشتری را اعمال و از خشونت ورزانی‌ که آنان را هم‌سو با منافع خود می داند حمایت کند، آیا در دور باطل خشونت و سرکوب و تحقیر از یک‌سو و ترور و افراطی‌گری از سوی دیگر گرفتار نخواهیم شد؟ وقتی میلیونها انسان که سرزمینشان اشغال می شود و فریاد مظلومیت و ستم دیدگان و آوارگان در هلهله جنون‌آمیز اشغالگران سرکوب‌گر و آدم‌کش گم شود و بسیاری از قدرتمندان به جای تنبیه متجاوز، مظلوم و آواره را تحقیر کنند، هویت های مرگبار برساخته می شود و تروریسم بی وطن حتی از میان غربیان سربازگیری می کند. تروریسم، افراطی‌گری و به حاشیه‌راندگی نوع خوب و بد ندارد. نباید تبعیضهای وحشتناکی که حاصل اعمال ضابطه ها و معیارهای دوگانه است از نظر دور داشت. آقای دبیرکل موسی (ع) پیامبر عزت و مبارزه با فرعونیت است و مسیح (ع) پیامبر محبت و مهربانی و انسانیت و محمد مصطفی (ص) پیامبر رحمت و آزادگی. آیا پرسیده ایم که اشغال و جنایت و سرکوب به نام موسی و تحقیر انسانها و به راه اندازی جنگهای صلیبی جدید به نام عیسی و سربریدن بی‌گناهان و به بردگی کشاندن زنان و ترور و به خاک و خون کشاندن انسان‌ها به نام محمد که هم جنایت علیه بشریت است و هم اهانت بزرگ به این پیامبران عظیم الشأن؟ آقای بان کی مون محبت ورزان و مدافعان آزادی و عدالت و حقوق بشر در همه جا و با هر آئین و مشرب و مسلک مخالفان با تبعیض و تحمیل و طرفداران برخورداری همگان از برکات زندگی و حق و حرمت در جهان کم نیستند، ولی صدایشان شنیده نمی شود! باید عملاً به فکر راهکارهایی بود، که این صداها بهتر به گوش برسد. امروز وقت آن است که نهادهای بین المللی با همه سرآمدان عالم، همه دولت ها و همه نهادهای مدنی به علل و عوامل گوناگون پدید آمدن این وضع ناگوار بیاندیشند و منصفانه و واقع بینانه در صدد مبارزه با آن برآیند. عالی‌جناب من می دانم که آنچه طی زمانی دراز شکل گرفته است و منجر به تبعیض و بی عدالتی و عقب ماندگی ملتها و استقرار نظامات ناعادلانه بین المللی و نهایتاً تولید خشونت و افراطی‌گری شده است نه با گفتار و اندرز از میان می رود و نه به سرعت و به یک‌باره. من می دانم که تعصب و جهالت و کژاندیشی در میان جریانهایی که عقب ماندگی و تحقیر شدگی خود را مبدل به نفرت کرده اند وخشونت و ترور را راه استیفای حقوق از دست رفته خود کرده اند و با کمال تأسف بر اندام رفتار زشت و غیر انسانی خود جامه تقدس می پوشانند و از این راه به انسان و ارزش‌های متعالی و مقدس خیانت می کنند، با نصیحت خیرخواهان و حتی بیانیه و تظاهرات و راهپیمایی به سادگی دست از جنایت بر نمی‌دارند و نیز می‌دانم که توسل به زور و خشونت برای نابود کردن این جریانها هم همانگونه که به تجربه نیز ثابت شده است، جز به عمیق‌تر شدن گرایش‌های انحرافی و بسط و گسترش این جریانهای منحط نمی انجامد و حتی گاه سبب مظلوم نشان دادن آنها و جذب و جلب بیشتر تحقیر شدگان به سوی آنان نیز خواهد شد. من می‌دانم که امواج سهمگین اسلام هراسی که موجب برانگیختن خشم و نفرت بخش هایی از افکار عمومی علیه اسلام و مسلمانان و توجیه کننده هر گونه اهانتی به مقدسات ملت‌ها و اقوام از یک سو و مشروع نشان دادن اقدام‌های تجاوزکارانه علیه ملتهای مظلوم، به خصوص مسلمانان از سوی دیگر می شود و نیز غرب‌هراسی که حاصل عدم تفکیک میان جنبه‌های استعماری سیاست‌های غربی در خارج از مرزهای ملی کشورهای غربی با جنبه‌های تمدنی و فرهنگی مغرب زمین که لااقل دست‌آوردهای مثبتی برای خود غربیان داشته است می باشد به سادگی و با توصیه های اخلاقی و سیاسی از میان نخواهد رفت. اما نمی توان از تجارب و تلاش های عملی نیز غافل ماند. جلب توجه واقعی جهانیان و دست اندرکاران عالم اندیشه و عمل به دور از احساسات، مسؤولیتی جهانی و انسانی است. ریشه‌یابی وضعیت و واقعیت تلخی که به صورت خشونت و افراط گرایی، چه از سوی دولت‌ها و چه جریان‌های سیاسی و عقیدتی بروز کرده است و تروریسم تنها یکی از جلوه‌های وحشتناک و ملموس آن است، نخستین گام برای یافتن راه‌حلی است که اگر ارائه شود بدون تردید مورد اقبال افکار عمومی عالم و نیز همه خیرخواهان صلح‌طلب و انسان‌دوست قرار خواهد گرفت و اندک اندک موجب انزوای افراطیون و خشونت گرایان و ان‌شاءالله محو آن از صحنه بین المللی خواهد شد. من به سهم اندک خود پیشنهاد می کنم سازمان ملل متحد با شجاعت در این راه گام بردارد و عالمان و اندیشمندان، روشنفکران، سیاستمداران، دولت ها و نهادهای مدنی را برای اقدامی عاجل با هدف تحقق آشتی تاریخی که از اهداف مهم گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها است در این سو فراخواند. بنیاد گفت‌وگوی تمدن‌ها نیز آمادگی آن را دارد با بازخوانی تجربه خویش و با مشارکت اندیشمندان خیرخواه و صلح طلب جهان در حد توان خود به بلندتر شدن صدای گفت و گو و صلح و نزدیک‌تر شدن به جهان عاری از خشونت و افراط کمک کند. آقای دبیرکل نگذارید و نگذاریم جهان و انسان تحت هیچ عنوانی در معرض هراس، نا امنی و مخاطره باقی بماند. باید از کیان دین،‌ آزادی،‌ عدالت، اخلاق و گفت و گو و صلح به جد دفاع کرد. سید محمد خاتمی مؤسس و رئیس
کد خبر: ۵۴۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۸

در منابع تاریخ و سفرنامه‌ها آمده است تاجرانی از ایران که به شیرازی معروف بودند بار سفر می‌بستند و از بندر سیراف در خلیج‌فارس با کشتی تا سواحل شرق و جنوب آفریقا می‌رفتند.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: مسافران ایرانی در مناطق عمده‌ای از آفریقا در رفت و آمد بودند و گستردگی روابط اقتصادی و فرهنگی میان تازه واردان و ساکنان بومی منطقه‌ای به اسم زنگبار، باعث رواج فرهنگ ایرانی و به تبع آن رونق اسلام و تشیع در بین اهالی این بخش از کره زمین شد. تا پیش از ایران، سیاحان و تاجران اروپایی و عرب هم گذرشان به زنگبار رسیده بود و اما حضور تاجران ایرانی تاثیر بیشتری روی بومیان گذاشت. این تاثیر آنچنان بود که بعدها شاهد پیدایش زبان سواحیلی و حضور نژادی با عنوان شیرازی‌ها در بین اهالی زنگبار شد. این تعامل فرهنگی و اقتصادی که سابقه آن به قرون هشتم و نهم میلادی بر می‌گردد حتی به پایه‌گذاری سلسله‌ای از حاکمان ایرانی در شهر کیلوا انجامید که فرمانروایان آن برای استحکام پایه‌های سیاسی خود با دختران سران قبایل و طوایف بومی ازدواج می‌کردند و نسل به وجود آمده دورگه‌هایی بودند که علاوه بر تعلق نژادی به مردم زنگبار، نشانه‌ای از فرهنگ ایرانی را با خود داشتند. اولین حضور رسمی ایرانی‌ها در زنگبار به زمانی مربوط می‌شود که حاکم ایالت شیراز در زمان آل‌بویه، به نام علی‌بن‌ سلطان حسین شیرازی با هفت پسر خود همراه 700 نفر از همراهانش به زنگبار آمد و در آنجا ساکن شد. نسلی که بعد از او در این منطقه ماندگار شدند به شیرازی معروف شدند که تاکنون نیز در ساحت سیاسی و فرهنگی زنگبار نام و نشانی از آنان دیده می‌شود. شیرازی‌ها راه و رسم تجارت را خوب می‌دانستند و در مراکز محل استقرار خود علاوه بر رونق اقتصاد و مدیریت صادرات و واردات، اسلام را از طریق ساختن مساجد و اماکن عمومی در زنگبار و مومباسا گسترش دادند. علی‌بن حسین، پایه‌گذار سلسله شیرازی در زنگبار روابط خوبی با سران و طوایف محلی برقرار کرد و بر دامنه فعالیت تجاری خود افزود. اهداف او بعد از مرگش از سوی پسرش علی پیگیری شد. وی دامنه قلمرو خود را گسترش داد و زمینه ایجاد حکومت شیرازی‌ها را فراهم کرد. از این پس تا قرن‌ها منطقه زنگبار تحت حاکمیت و اقتدار ایرانی‌تبارانی قرار داشت که هم قدرت سیاسی داشتند و هم نبض اقتصاد و تجارت منطقه شرق آفریقا را به دست گرفته بودند. گرچه بعدها به خاطر اختلافات محلی، منطقه‌ای و خانوادگی دوران شکوه این سلسله رو به افول نهاد و زمینه حضور بیگانگان اروپایی فراهم شد. در اواخر قرن پانزدهم میلادی ‌فضیل بن سلیمان‌ به حکومت می‌رسد و همزمان واسکودوگاما، دریانورد بزرگ پرتغالی پس از کشف راه دریایی هند وارد منطقه دریایی آفریقا شده و پس از اقامت در موزامبیک و کسب اطلاعاتی نسبت به شیوه حکومت ایرانیان در سال ۱۵۰۲ میلادی در شهر ‌کیلوا‌ پایتخت امپراتوری زنج لنگر انداخته و با توپ و دیگر سلاح‌های جنگی که به همراه داشت سلطان فضیل را خراجگزار پادشاهی پرتغال می‌کند و شیرازی‌ها سالانه مبلغ یکهزار لیره به وی می‌پرداختند و پرچم امپراتوری پرتغال بر فراز کاخ حکومتی کیلوا برافراشته می‌شود‌ و این آغازی برای جایگزینی اروپاییان پرتغالی و انگلیسی به جای ایرانی‌تباران در ساختار سیاسی زنگبار بود.   باشگاه خبرنگاران
کد خبر: ۵۲۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۶

حجت الاسلام سید علی محمد بزرگواری به همراه دکتر لاریجانی عازم کشور جیبوتی شد. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : «علی لاریجانی» در این سفر قرار است با برخی مقامات و روسای مجالس کشورهای دیگر که در مراسم گشایش ساختمان جدید مجلس جیبوتی حضور می یابند، دیدار و گفت و گو کند. لاریجانی به دعوت «ادریس آرنائو» رییس مجلس جیبوتی به این کشور سفر می کند. قرار است در مراسم گشایش ساختمان جدید مجلس جیبوتی روسای برخی کشورهای دیگر از جمله برخی کشوهای آفریقایی حضور یابند. در این سفر «محمد جواد نظری مهر» نماینده بندرگز، کردکوی و بندرترکمن، «محمد مهدی مفتح» نماینده تویسرکان و «سیدعلی محمد بزرگواری» نماینده کهگیلویه علی لاریجانی را همراهی می کنند. کشور جمهوری جیبوتی با 23 هزار کیلومتر مساحت و هشت میلیون جمعیت در شمال شرق آفریقا و در کنار خلیج عدن و دریای سرخ واقع شده است. جیبوتی از اعضای اتحادیه آفریقا و اتحادیه عرب است و 94 درصد مردم این کشور مسلمان هستند . زبان رسمی مردم این کشور فرانسوی است ولی عمده مردم به زبان قبایل محلی صحبت می کنند. این کشور به عنوان یک منطقه آزاد تجاری - صنعتی محسوب می شود که دسترسی آسان آن به آب های بین المللی و ارتباط زمینی آن با کشورهای مرکزی قاره آفریقا بر اهمیت آن افزوده است.
کد خبر: ۴۹۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۲

امروز بر همگان واضح شده است که هدف از ايجاد گروه داعش ايجاد اختلاف بين فرق اسلامي و فراموش کردن مسئله ي اصلي اسلام يعني آزادي فلسطين از دست رژيم سفاک و کافر صهيونيستي است
کد خبر: ۴۸۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۴

مداح اهل بیت(ع) گفت: از طرف من بنویسید ای بزرگواران قدر رهبر خود را بدانید و هیچ‌گونه نگذارید دشمن بین شما لانه کند و همیشه متحد باشید تا بتوانید پرچم را به پرچمدار بسپارید. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :  محرم آن سال همه ایران داشتند این نوا را می‌خواندند. آن قدر دلچسب و در عین حال حزین بود که هر تیپ آدمی با آن ارتباط برقرار کند و "انا مظلوم حسین" را زیر لب زمزمه کند؛ قطعه‌ای که شبکه سه از حسینیه‌ای در کربلا پخش می‌کرد و یک مرد جوان عرب با عرقچین و چفیه و دشداشه عربی داشت آن را می‌خواند و همه مردم هم با می‌خواندند و سینه می‌زدند. استقبال از آن قطعه آن قدر فوق العاده بود که اربعین آن سال، "نزار القطری" که اتفاقا فارسی هم بلد بود و از قضا اصالتاً‌ برای لارستان استان فارس بود،‌ برای اولین بار در ایران مرثیه‌سرایی کند، مراسمی که از فرط حضور جمعیت،‌ اتفاق عجیب و غریبی به حساب می‌آمد.... و همه این‌ها یعنی "نزار القطری" شد یک مداح دوست‌داشتنی در ایران. مداحی که می‌داند است چطوری بخواند و چه طوری دل ایرانی ها را با خودش همراه کند.در ادامه گفت و گوی ما با نزار القطری را می‌خوانید: * یادتان هست اولین باری که در یک جمع مداحی کردید چه زمانی و کجا بود؟ الان دقیقا چند سال است برای امام حسین(ع) می‌‌خوانید؟سلام برحسین و یارانش، سلام بر شما و شیعیانش. می‌توانم بگویم از هشت سالگی مداحی می‌‌کنم. الآن هم که ۴۳ ساله هستم یعنی ۳۵ سال است که مداحی می‌‌کنم. اولین بار هم در یکی از حسینیه‌های قطر بود. * شما قطر به دنیا آمدید؟ الان کجا زندگی می‌کنید؟آره در قطر به دنیا آمدم و تا ۲۸ سالگی آنجا زندگی می‌‌کردم. بعد نزدیک پنج سال در لندن بودم اما الآن کارم منتقل شده به کویت و به همین دلیل الان کویت زندگی می‌‌کنم. * و محرم امسال هم لندن برنامه دارید؛ درست است؟آره من خیلی کشور‌ها برای عزاداری رفته ام. امسال هم لندن هستم. اما تعیین کننده مجالس خود حسین بن علی علیه السلام است. اصلا چیزی دست ما نیست. * مردم ایران شما را با قطعه معروف "انا مظلوم حسین" می‌شناسند؛ ماجرای آن قطعه را برای ما می‌گویید؟ شاعرش کیست، چه شد که این قطعه را خواندید؟ اولین بار کجا آن را اجرا کردید؟ کمی در این مورد صحبت کنید...می‌ توانم بگم تقریبا ۳۵ سال است که دارم آن را می‌خونم؛ نه من سیر شدم نه سینه زن‌ها.من همیشه مجلس را به همین نوحه ختم می‌ کنم و بهش می‌گم ختم مجلس. چون باید همه مجالس به ذکر مصیبت ابی عبد الله ختم بشود.این نوحه شاعر معینی نداره؛ خیلی از مقاطع عربیش زبان قال امام حسین هست و خیلی از مقاطع زبان حال؛ بعضی از مقاطع از صامت بروجردی نقل شده و بعضی مقاطع را توی کتابها دیده ام که نوشته ناشناس؛ ولی این‌ها مهم نیست؛ چون شاعرش پیش امام حسین آشناست. * خاطره جالبی هم درباره برخورد مردم با این قطعه دارید؟بله ... الحمدلله من تقریبا هرساله می‌‌روم حج؛ یکی از سالها در منطقه جمرات به علت مریضی شدید من غش کرده بودم و افتاده بودم؛ وقتی چشم‌هایم را باز کردم خودم را در آمبولانس دیدم؛ چیزی یادم نیست فقط یادم هست که آن‌هایی که مرا بلند کرده بودن و به آمبولانس تحویل داده بودند؛ چند نفر از مردمان شریف ایران بودند؛ چون فقط صدایشان را می‌شنیدم که می‌گفتند: « این همون مداحیه که آنا مظلوم حسین می‌خونه!» * اتفاقا همان سال، شما اربعین به ایران آمدید و مردم ایران استقبال بسیار پرشوری از شما کردند؛ درباره آن سفر که "انا مظلوم حسین" را برای نخستین بار در ایران خواندید، برایمان توضیح می‌دهید؟آن سال یکی از سال‌های بسیار پربرکت برای من بود؛ من به دعوت صدا و سیما و برخی از دوستان مذهبی و بسیجی به ایران آمدم و برای اولین بار در مسجد بلال تهران توانستم مداحی بکنم و صدای لبیک یا حسین را از حنجره‌های مردم ایران بشنوم. * آن مراسم خیلی هم مورد استقبال مردم قرار گرفته بود...به‌یاد مانده‌ترین مجلس عمرم بود واقعا. تا آبد از یادم نمی‌رود. * آن مراسم چرا انقدر خاطره انگیز شد به نظرتان؟خب اولین بار بود که در ایران می‌‌خواندم؛ به خصوص بعد از قطعه انا مظلوم حسین... * تا به حال ایام محرم برای اجرای به ایران امده اید؟ دوست دارید یک بار دهه اول محرم در ایران مداحی کنید؟نه خیر تا حالا نیامدم. اما خیلی دلم می‌خواهد عزاداری دهه اول آنجا داشته باشم. * کلا قطعات چند زبانه از شما زیاد شنیده ایم. چرا روی این کار اصرار دارید؟دلیل اصرار داشتن من این است که به خیلی از کشورها سفر می‌کنم و با مردمان مختلفی ملاقات می‌کنم؛ همه از من می‌خواهند که به زبان‌های مختلف نوحه‌هایم را اجرا کنم؛ آخر امام حسین مال همه هست خب! * اتفاقا می خواهم مسیر بحث را ببرم سمت نوحه خوانی. در سال‌های اخیر شاهد هستیم که در جامعه‌های مختلف شیعی، درباره عزاداری امام حسین تحریف‌هایی به وجود امده. مثلا استفاده از ملودی‌های آهنگ‌های اروپایی (که در بین بعضی از مداحان جوان ایران اتفاق می‌افتد) یا برخی کارهایی که در عزاداری باعث سوء استفاده رسانه‌های ضد اسلامی می‌شود. نظرتان در باره این کارها و تأثیر منفی آن‌ها روی موضوع عزاداری امام حسین و جامعه شیعه چیست؟ببینید برادران عزیز این کشتی، کشتی بزرگی است و مردمان زیادی سوار این کشتی هستند. حالا بعضی‌ها با فرهنگ بالا و برخی سطح فرهنگ‌شان پایین تر از بقیه. برخی هم سوار شده اند برای ایرادگیری و سوراخ کردن این کشتی؛ اما ما یک ناخدا داریم و یک سرور و یک ولی؛ برای در امان بودن از مشکلاتی که برخی مردم بوجود می‌آورند و این مشکلات شکافهایی به بدنه کشتی می‌نشاند؛ باید به ناخدا مراجعه کرد باید به سرور و ولی مراجعه نمود؛ ما بحمد الله ولی فقیه داریم و تا ولی فقیه داریم همیشه در امانیم وکسی نمیتواند جرأت صدمه زدن به کشتی را بکند.مقام معظم رهبری ملاقاتهای زیادی با مداحان داشتند که در این ملاقاتها مطالبی فرمودند که درمان همه این دردهاست؛ وباید همه مداحان از فرمایش ایشان استفاده نمایند تا هیچکس از جاده حق و از صراط مستقیم خارج نشود. * یک مقدار راجع به وقایع اخیر جهان اسلام صحبت کنیم. همین جنگ آفرینی‌هایی که جبهه النصرة و داعش انجام داده اند و مسلمانان زیادی را آواره کرده و این همه بلا سر مردم بی گناه آورده اند. از طرفی هم مقامات دولتی و مراجع دینی سنی و شیعه بارها بر حفظ وحدت میان مسلمانان تاکید کرده اند...هیچ تردیدی نیست که این جنگها توسط آمریکا و بعضی از وابستگانشان در خاورمیانه پیاده شده و همچنین شکی در آن نیست که زبانه ی این آتشها به خودشان برمی‌گردد؛ آتش‌هایی که توسط رژیم صهیونیستی در فلسطین برافراشته شد؛ الآن دود این آتش‌ها به چشمان شان می‌خورد؛ ناگفته نماند که این آتش‌ها تحت حمایت آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی و متأسفانه بعضی از کشورهای عربی برافراشته شده است.داعش و نصره و غیره هم همین وضع را دارند خیلی واضح و نمایان است رجوع داعش به مهد اولیه خود؛ این روزها صحبتهای زیادی در رسانه‌ها وجود دارد درباره برگشت داعش بر علیه سران اصلی خود.و ما مسلمانان باید به وظیفه خود عمل کنیم؛ همیشه متحد باشیم و همیشه بیدار باشیم و سنگرهایمان را رها نکنیم چون دشمن کینه‌های فراوانی برای ما مسلمانان در دل دارد. چه در حال جنگ وچه در حال صلح باید وحدت بین مسلمین را حفظ کرد.یک مثال بزنم؟ همنی آمرلی عراق. بهترین دلیل برای شما می‌توانم مردم شهر آمرلی عراق را مثال بزنم که خودم با چشم خودم دیدم که چگونه مردم این شهر توانستند در مقابل داعشی‌ها مقاومت کنند و نگذارند یک وجب از شهرشان بدست آنها بیفتد با اینکه عددشان کم و سلاحشان جز چند قطعه سلاح سبک چیزی دیگری نبود أما بزرگترین سلاحشان وحدت و همبستگی بین مردمان شهر بود. * یه ذره هم از ارادت تان به حضرت امام و حضرت آقا و اصل ولایت فقیه صحبت کنیم...چه بگویم که وقتی حرف از حضرت امام است زبانم لال می‌شود. اما به موضوعی اشاره کنم که شما مردم ایران قدر امام خمینی و مقام معظم رهبری را بدانید؛ تا حالا به وضع انقلاب‌هایی که در منطقه خاورمیانه رخ داده است فکر کرده اید؟ دلیل ویرانی و نا بسامانی این انقلاب‌ها را می‌دانید؟ آیا می‌دانستید که دلیل به ثمر نرسیدن تمام این انقلاب‌هایی که در کشورهای شمال افریقا مثل تونس و لیبی و مصر رخ داده است؛ نبودن یک رهبر مقتدر و مدبر است؟یقین داشته باشید که این انقلاب‌ها (هرچند بوی انقلاب مردمی می‌دهد) به هیچ وجه به پیروزی نخواهند رسید. بدلیل نبودن رهبری همچون حضرت امام (ره) وحضرت آیت الله خامنه ای دام ظله؛ انقلاب‌هایی که به پیروزی خواهند رسید و رسیده اند انقلاب‌هایی است که امتدادشان از انقلاب ماست؛ امتدادشان از خط حسین بن علی می‌باشد و می‌توانم با تمام افتخار بگویم انقلاب أهل یمن یکی از انقلابهایی است که رابطه مستقیم با انقلاب حسین ابن علی علیه السلام دارد همانگونه که انقلاب اسلامی ایران امتدادی از انقلاب کربلا بود.آخرش از قول من بنویسید: ای مردم شریف ایران قدر مقام معظم رهبری را بدانید. * حتما. خدا کند که مردم یمن به زودی پیروز شوند انشالله. باز هم برگردیم به خودتان. شما از آن دسته مداحانی هستید که آلبوم‌هایی با مضمون اسلامی و اهل بیت و با استفاده از موسیقی هم منتشر کرده اید. چه شد که این کار کردید؟ دلیل اصلی این کار شما چه بود؟نخیر هیچ‌گاه از موسیقی در آلبوم‌هایم استفاده نکرده ام. نواهایی که بعضا با آنها کار کرده ام موسیقی نیست. آن هم بدلیل اینکه ریتم‌ها وآهنگ‌هایی که استفاده می‌شود گاهگاهی با آهنگهای نامرغوب برخورد می‌کند. فقط از موسیقی برای کودکان استفاده کرده ام چون خیلی از محیط آهنگهای نامرغوب دور است. * یه مقدار از فعالیت‌های اجتماعی تان برای ما بگویید. چون می‌دانم علاوه بر مداحی اهل بیت، کارهای مفید اجتماعی دیگری را هم انجام می‌دهید...چرا من؟ ما شاالله این همه مردم خیّر در جامعه دارند فعالیت می‌کنند؛ فعالیتهای من چیزی نیست در برابر بقیه. لکن هم به خودم و هم به برادران و خواهرانم نصیحت می‌کنم که همیشه دستشان به صدقه باز باشد و سعی کنند در کارهای خیر شرکت کنند؛ هرچند کوچک باشد بدانید که اثرش در جامعه وهمچنین در فرزندانتان بزرگ می‌باشد. * فکر می‌کنم فعالیت‌های شما درباره کودکان خیلی پررنگ تر و وسیع تر است. تا جایی که فعالیت‌های زیادی را در تلویزیون دارید و برنامه‌هایی جذاب و شاد برای تربیت اسلامی کودکان مسلمان تولید می‌کنید. مقداری در این باره برایمان توضیح می‌دهید؟ چه شد که وارد این موضوع شدید؟بعد از به دنیا آمدن فرزند اولم (کوثر) و بعد از آن پسرم (حسین) احساس کردم که جنگ بسیار بزرگی علیه این کودکان وجود دارد که ما سالهاست از آن غافل بودیم و هنوز هم مردمان بسیار زیادی از آن غافلند؛ این جنگ، جنگ نرمی است که از طرف غرب علیه کودکان بپا شده است. یک "جنگ فرهنگی" تمام عیار. برای همین هم بر خود واجب دانستم که نه فقط از کودکانم بلکه تا می‌توانم از کودکانی که هدف این جنگ قرار گرفته اند دفاع کنم؛ خوب حالا شما بگویید آیا می‌شود به غیر از سلاح کارهای فرهنگی به جنگ فرهنگی رفت؟ * طبیعتا نه...به همین دلیل شروع به کارهای فرهنگی کردم. مخصوصا کارهای فرهنگی مرتبط به کودکان. چه ساختن فیلم و کارتون، چه کلیپ و چه برنامه‌های مختلف دیگر.نا گفته نماند که هنوز جنگ ادامه دارد و پیشرفتی که غرب کرده است. صدها برابر بالا تر از پیشرفت ماست. آن هم بدلیل نبودن امکانات و همچنین تنها بودن در این سنگر سرد. * در میان ائمه هدی صلوات الله علیهم اجمعین قلباً به کدامیک از ائمه ارادت دارید؟ یا مثلاً در میان اصحاب و اولاد امام حسین علیهم السلام مانند حضرت علی اکبر، حضرت زینب، حضرت عباس، حضرت رقیه به کدامیک از ایشان بیشتر ارادت قلبی دارید؟همیشه ارادت خاصی به أم البنین داشتم وخواهم داشت؛ آخر کسی که حاجتم را یک بار براورده کنه حتما مقامش بزرگه؛ حتما پیش خدا وجاهت دارد؛ باز هم می‌روم سراغش؛ همیشه بهش رو می اندازم؛ نوکرش هم می‌شوم... * راستی مداحی‌های مداحان ایرانی را هم دنبال می‌کنید؟بله حتما... * و کدوم را بیشتر می‌پسندید؟همشون دارن خدمت می‌کنند. هرکس مخلص تر باشد عمل ش هم بیشتر به دل می‌نشیند. یک جورهایی شبیه عطر خوشبو. عطر خوشبو که دیگه نیاز به تعریف ندارد! * درست است که از این سئوال زیرکانه رد شدید اما این دلیل نمی‌شود که من به رابطه نزدیک شما با حاج صادق آهنگران اشاره نکنم...!من از کودکی به ایشان ارادت خاصی داشتم. ایشان استاد من است. استادی که هرگز در کلاسش حضور نداشتم ولی همسنگرش بودم. أیام جنگ که در قطر بودیم جز رادیو چیز دیگری نبود که أخبار جنگ را بشنویم؛ با شنیدن مداحیه ای استادم می‌فهمیدم که سربازان اسلام پیشرفت کرده اند و با نوحه‌هایش و ناله‌هایش می‌دانستم که بچه‌ها شهید شده اند. هنوز یادم هست که نوحه‌های ایشان را بلافاصله به عربی مبدل می‌کردم و در هیأت‌های قطر شبانه می‌خواندم. خداوند عمر پر برکت وبا عزت به ایشان عطا نماید. * در آخر، اگر نکته یا صحبت خاصی مد نظر دارید بفرمایید...صحبت خاصی نیست ولی از طرف من بنویس: ای بزرگواران قدر رهبر خود را بدانید و هیچگونه نگذارید دشمن بین شما لانه کند و همیشه متحد باشید تا بتوانید پرچم را به پرچمدار بسپارید.     منبع/خبرگزاری دانشجو
کد خبر: ۴۷۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۵

رئیس جلسه علنی امروز مجلس شورای اسلامی طی سخنانی در ارتباط با اتفاقات دقایقی قبل مجلس، گفت: حقیر واژه‌ای را گفتم و خطاب به آقای رسایی که از وی پوزش می‌طلبم و اگر آن واژه لایق کسی باشد لایق این بنده بود. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :به گزارش مشرق، در جلسه علنی روز یکشنبه مجلس شورای اسلامی حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس در تذکر شفاهی با اشاره به اینکه‌ای  کاش امروز آقای لاریجانی رئیس جلسه بودند، خطاب به محمد حسن ابوترابی فرد گفت: من از سکوت شما تعجب می‌کنم، تشکر می‌کنم از آقای لاریجانی به خاطر موضع گیری جدی دیروز وی در برابر اظهارات توهین آمیز نخست وزیر بی ادب انگلیس. اگر آقای لاریجانی امروز اینجا بود به خاطر اینکه مواضع او در سیاست‌های خارجی مهم است حتما سخنرانی می کرد. وی افزود: چرا شما سکوت کردید. رئیس مجلس باید به نمایندگی از نمایندگان صحبت کند. رسایی ادمه داد: متاسفانه در پرتو سیاست‌های غلط خارجی بعد از 35 سال رئیس جمهور محترم در سفر نیویورک به ملاقات نخست وزیر انگلیس رفتند. ما خبر نداریم از آنچه که در این جلسه گفته و شنیده شده است که ان شاء الله رئیس جمهور وقتی برگشتند در این باره اطلاع رسانی می‌کنند. نماینده مردم تهران گفت: اما کامرون چند ساعت بعد از ملاقات با رئیس جمهور محترم ما پشت تریبون سازمان ملل رفت و به ملت ایران و نظام اسلامی و حتی به همین دولتی که به او احترام گذاشته بود و به ملاقات او رفته بود توهین‌های مکرری کرد. رسایی افزود: من از آقای روحانی تشکر می‌کنم که با أعوذ بالله من الشيطان الرجيم به این سفر رفت. ابوترابی فرد که ریاست جلسه را برعهده داشت در واکنش به این تذکر گفت: بنا نیست این طوری جلسه را اداره کنیم، فرمایش شما را همه فهمیدند. اما در این حین میکروفن رسایی در صحن علنی مجلس قطع شد و وی برای ادامه صحبت‌های خود بدون میکروفن فریاد زد. ابوترابی فرد در پاسخ به رسایی گفت: اینجا جای عربده کشی نیست، شما اگر احترام قائلید نباید داد بزنید. درست نیست و نباید این طور صحبت کرد. نایب رئیس مجلس گفت: تذکر شما به دستور صحن مرتبط نبود اما چون راجع به نخست وزیر انگلیس بود حرف زدید و ما هم گوش کردیم اما نمی‌شود هرجا خواستید هر حرفی را بزنید. ابوترابی فرد در پاسخ به اینکه چرا در آغاز مجلس در این باره صحبت نکرده و موضع گیری نکرده است گفت: روز گذشته ریاست مجلس در فرمایشات خوب و متقن خود پاسخ دولت ورشکستگی ای که در آستانه تجزیه داخلی است را داد. وی افزود: شکست های پی در پی آنها در عراق و غزه و دنیای اسلام آنها را در تنگنای جدی قرار داده و چون اساس آن را دنیای اسلام و تدابیر رهبری می دانند در مجمع عمومی سازمان ملل حرف های بی اساس زدند اما من چون دیدیم این حرف ها ارزشی ندارد پاسخی به این یاوه گویی ها ندادم. این در حالی بود که رسایی در اعتراض به اظهارات ابوترابی فرد جلسه علنی مجلس را ترک کرد و نمایندگان در واکنش به اظهارات نخست وزیر انگلیس فریاد مرگ بر انکلیس سر دادند. نایب رئیس مجلس در واکنش به شعار نمایندگان گفت: این نه تنها موضع نمایندگان مجلس بلکه موضع ملت ما، مردم آسیا، آفریقا و همه ملت هایی است که در دوره استعمار انگلیس از ناحیه این دولت تهی از اخلاق آسیب های فراوانی دیده اند. وی ابراز امیدواری کرد که با پیروزی پی در پی امت اسلام شاهد انزوای بیشتر حکومت خودکامه انگلیس باشیم.  همچنین محمد رضا پورابراهیمی نیز در سخنانی ضمن انتقاد از سخنان دیوید کامرون در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: انتظار داشتیم رئیس جمهور در این باره موضع گیری می‌کرد اما امروز از کمیسیون امنیت ملی از سیاست خارجی مجلس می‌خواهیم که این مسئله را بررسی کند. ابوترابی‌فرد از رسایی عذرخواهی کرد خبرگزاری ایسنا: ابوترابی فرد گفت: تذکر آقای رسائی مربوط به موضوع جلسه نبود به دلیل اینکه فرمایشات ایشان خوب و به موقع بود من اجازه دادم ایشان تذکر خود را بیان کنند. رئیس جلسه علنی امروز مجلس شورای اسلامی طی سخنانی در ارتباط با اتفاقات دقایقی قبل مجلس، گفت: حقیر واژه‌ای را گفتم و خطاب به آقای رسایی که از وی پوزش می‌طلبم و اگر آن واژه لایق کسی باشد لایق این بنده بود. پس از صحبت‌های ابوترابی حمید رسائی نماینده مردم تهران در تذکری گفت: با این‌که من منتقد رئیس جمهور و سیاست خارجی ایشان هستم اجازه نمی‌دهم که کسی به ایشان توهین کند و ما یک تار موی ایشان را به انگلیسی‌ها ترجیح می‌دهیم و از رئیس جمهور تشکر می‌کنیم که تأکیدات رهبری و حساسیت‌ها را درک کردند و حاضر به ملاقات با مسئولین آمریکایی نشدند. وی افزود: در عین حال از رئیس جمهور گله می‌کنم که چرا پاسخ کشور انگلیس در برابر یاوه گویی‌هایشان را نداد و در سخنرانی در مجمع عمومی در این باره صحبتی نکرد و همچنین از وزیر امور خارجه کشورمان نیز تشکر می‌کنم که در مقابل بی‌ادبی نخست وزیر انگلیس و نحوه نشستن غیردیپلماتیک‌اش واکنش نشان داد و پای خود را روی پای دیگر انداخت و جا دارد از آقای کامرون تشکر داشته باشم که نشان داد سگ زرد برادر شغال است.
کد خبر: ۴۴۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۶

با این که منتقد سیاست خارجی آقای روحانی هستم ولی یک موی آقای روحانی را به انگلیس خبیث نمی‌دهم و اجازه نمی‌دهیم کسی به رئیس جمهور ما توهین کند
کد خبر: ۴۴۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۶

رییس‌جمهوری روز پنج‌شنبه در شصت و نهمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد و در جمع سران کشورهای جهان، مواضع جمهوری اسلامی ایران را در عرصه‌های منطقه‌‌ای و جهانی تشریح کرد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، متن سخنرانی رییس جمهوری اسلامی ایران در شصت و نهمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد به این شرح است:بسم الله الرحمن الرحیم«الحمدلله رب العالمین و الصلوه والسلام علی سیدنا و نبینا محمد وآله الطاهرین و صحبه المنتجبین»آقای رییس،عالی‌جنابان،خانم‌ها و آقایان،در آغاز، مایلم تبریکات صمیمانه خود را به مناسبت انتخاب شایسته جنابعالی به ریاست مجمع عمومی ابراز ‌دارم و از تلاش‌های دبیر کل محترم، آقای بان‌کی‌مون تقدیر نمایم. امیدوارم نشست امسال مجمع عمومی، جهان را در شرایط حساس کنونی، به امنیت و آرامش انسان‌ها که از اهداف اصلی سازمان ملل متحد است، گامی نزدیکتر کند.آقای رییس،من از منطقه‌ای می‌آیم که بخش‌های مهمی از آن در آتش تندروی و افراط می‌سوزد. در شرق و غرب کشور من، افراطی‌گری، همسایگان ما را تهدید می‌کند و خشونت می‌ورزد و خون می‌ریزد. آنان البته تنها به یک زبان سخن نمی‌گویند و حتی رنگ‌ پوست‌شان هم، یکی نیست و یک ملیت واحد ندارند. آنان از کشورهای مختلف به خاورمیانه آمده‌اند اما ایدئولوژی واحدی دارند: «افراطی‌گری و خشونت». و هدف واحدی دارند: «نابودی تمدن، اسلام‌هراسی و ایجاد زمینه برای مداخله مجدّد بیگانگان در منطقه».با کمال تأسف، تروریسم، جهانی شده: «از نیویورک تا موصل، از دمشق تا بغداد، از شرقی‌ترین تا غربی‌ترین نقطه جهان، از القاعده تا داعش». افراطیون جهان، یکدیگر را یافته‌اند و ندا سر داده‌اند که «متحد شوید» اما آیا ما در برابر افراطیون متحدیم؟!افراطی‌گری یک مسأله منطقه‌ای نیست، که فقط ملت‌های منطقه ما با آن درگیر باشند، افراطی‌گری، مسأله‌ای جهانی است. برخی از کشورها در پیدایش آن مؤثر بوده و در مبارزه با آن ناکام. و اکنون ملت‌های ما، تاوان آن را پس می‌دهند. غرب‌ستیزی امروز، فرزند استعمارگری دیروز است. غرب‌ستیزی امروز، واکنش به نژادپرستی دیروز است. برخی از سازمان‌های اطلاعاتی، تیغ را به دستِ زنگی مست داده‌اند و او نیز همه را از دم تیغ می‌گذراند. همه آنان که در ایجاد و تقویت این گروه‌های تروریست نقش داشته‌اند، باید به اشتباهات خود در پدیدار شدن افراطی‌گری اعتراف کنند و نه تنها در پیشگاه گذشته که در برابر آینده نیز عذرخواهی کنند.برای مقابله اصولی با تروریسم، باید ریشه‌های آن را شناخت و چشمه‌های آن را خشکاند. تروریسم در بستر فقر، بیکاری، تبعیض، تحقیر و بی عدالتی می‌‌روید و با فرهنگ خشونت رشد می‌کند. برای ریشه‌کن کردن تروریسم باید عدالت و توسعه را گستراند و از تحریف ادیان الهی برای توجیه قساوت و بی‌رحمی جلوگیری کرد. درد بزرگتر آن است که این تروریست‌ها به نام دین، خون می‌ریزند و به نام اسلام سر می‌بُرند. می‌خواهند این حقیقت مسلّم تاریخ را پوشیده نگهدارند که براساس آموزه همه پیامبران الهی از ابراهیم(ع) و موسی(ع) تا عیسی(ع) و محمد(ص)، کشتن یک انسان بی‌گناه همانند کشتار همه بشریت می شمارند. من در شگفتم این گروه‌های آدمکش، خود را گروه اسلامی می‌نامند و شگفت‌آورتر آن‌که رسانه‌های غربی نیز در همراهی با آنان، این نام مجعول را که تنفر همه مسلمانان را برمی‌انگیزد، تکرار می‌کنند؛ غافل از آنکه مسلمانانی که هر روز خدای خویش را به صفت رحمانیت یاد می‌کنند و از پیامبر خویش درس عطوفت و محبت آموخته‌اند، این افتراءها را، بخشی از پروژه اسلام‌هراسی می‌شمارند.اشتباهات راهبردی غرب در مسایل منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی و قفقاز، این نقطه از جهان را به بهشت تروریست‌ها و افراطیون بدل کرده است. تجاوز نظامی به افغانستان و عراق و مداخلات‌های نادرست در تحولات سوریه نمونه‌های روشنی از این راهبرد غلط در منطقه خاورمیانه است. اتخاذ رویکردهای غیرمسالمت‌آمیز و تجاوز و اشغال نظامی، از آنجا که معیشت و حیات مردم عادی را هدف قرار می‌دهد، پیامدهای روانی و رفتاری متعددی را در پی دارد که امروز، بُروز آن را بصورت خشونت‌ و آدم‌کشی در منطقه خاورمیانه و آفریقا، مشاهده می‌کنیم؛ که حتی برخی شهروندان سایر نقاط جهان را هم، با خود همراه کرده است. خشونت همچون یک بیماری مسری، در حال سرایت به سایرِ نقاطِ جهان است. ما همواره معتقد بودیم که دموکراسی، با کوله‌پشتی، نمی‌آید؛ دموکراسی، محصول رشد و توسعه است، نه جنگ و تجاوز. دموکراسی یک کالای صادراتی نیست که از غرب به شرق تجارت شود. در یک جامعه توسعه نیافته، دموکراسی وارداتی، به دولتِ ضعیف، منتهی می‌شود و دولت ضعیف هم، به شدت آسیب‌پذیر.وقتی پای ژنرال‌ها به منطقه باز شد، انتظار نداشته باشید دیپلمات‌ها به استقبال آنان بروند. وقتی جنگ شروع شد، دیپلماسی به پایان می‌رسد. وقتی تحریم آغاز شد، نفرتِ عمیق از تحریم‌کنندگان هم، شروع می‌شود. وقتی فضای خاورمیانه امنیتی شد، پاسخ آن هم امنیتی می‌شود.منافع کشورهای غربی در این منطقه، در گرو به رسمیت شناختن باورها و خواست مردم منطقه در قالب نظام‌های مردمسالار است.تجربه پیدایش القاعده، طالبان و گروه‌های افراطی اخیر، نشان داد که نمی‌شود از گروه‌های افراطی، برای مقابله با کشورهای مخالف، استفاده کرد، و پس از آن، از عوارض پیدایش این افراط، در امان ماند.به یاد داشته باشیم که ایران، روزی همه را به «گفتگو» دعوت کرد که هنوز جنایت ۱۱ سپتامبر، رخ نداده بود و روزی به «جهان عاری از خشونت و افراطی‌گری» خواند، که هنوز خشونت‌های اخیر ظهور نکرده بود. شاید سال گذشته، تعداد اندکی، آتشِ شعله‌ور شده کنونی را پیش بینی می‌کردند. اما امروز خشونت و افراطی‌گری بدون مهار، خود را بصورت یک تهدیدِ قطعی جهانی، نمایان ساخته است. بطور مسلم، اگر چرایی بُروز پدیده کنونی را بدرستی تحلیل نکنیم، نخواهیم توانست راه‌حلِ درستِ بُرون‌رفت از آن را پیدا کنیم. امروز هم، دوباره، نسبت به خطرِ گسترشِ افراطی‌گری و همچنین خطرِ درکِ نادرست و برخورد غلط با این پدیده را هشدار می‌دهم.خاورمیانه، تشنه توسعه است، و خسته از جنگ. این حق طبیعی مردمانِ سرزمین‌های حاصل‌خیزِ خاورمیانه است که از زندگی توأم با صلح و رفاه، برخوردار باشند. در گذشته، استعمار این حق را از آنان سلب کرد و اکنون سایه جنگ و خشونت، امنیت آنان را تهدید می‌کند. در منطقه ما، سیاستمداران، و نخبگانِ معتدلی وجود دارند که مورد اعتماد ملت‌های خویش‌اند. آنان، نه غرب‌ستیزند و نه غرب‌گرا. به نقش استعمار در عقب‌افتادگی ملت‌های منطقه، آگاهند اما از نقش ملت‌های خویش در راه توسعه‌یافتگی نیز، غفلت نمی‌ورزند؛ غرب را از خطاهایش مبرا نمی‌دانند، اما به غفلت‌های خویش نیز توجه دارند. این نخبگان، می‌توانند با جلب اعتماد مردم، قوی‌ترین ائتلاف‌های ملی و بین‌المللی علیه خشونت را تشکیل دهند.صدای این نخبگان، صدای واقعی مردم اعتدال‌گرا در جهان اسلام است؛ صدای آشنای یک افغانِ خسته از جنگ؛ عراقی قربانی افراطگری؛ سوری هراسانْ، از تروریسم؛ و لبنانی نگرانْ، از خشونت و فرقه‌گرایی. سخن ما این است که این اشتباه راهبردی است که اگر برخی کشورها با ادعای رهبری ائتلاف در پی ادامه برتری جویی در منطقه ما باشند.بدیهی است کشورهای منطقه که درد را بهتر می‌شناسند، بهتر هم، می‌توانند با هم‌فکری وائتلاف، مسئولیت مبارزه را پذیرفته و رهبری آن را بر دوش گیرند. و اگر دیگر کشورها می‌خواهند علیه تروریسم، گامی بردارند، باید به حمایت آنان برخیزند.من اعلام می‌‌کنم، اگر امروز همه توان خود را علیه افراط و خشونت، به‌کار نگیریم،‌ و کار را به کاردان نسپریم، فردا جهان برای هیچ کس، جای امنی نخواهد بود.خانم‌ها، آقایان،سال گذشته با ارائه طرح «مبارزه با خشونت و افراطی‌گری» که با استقبال گسترده‌ای روبرو شد، کوشش کردم تا نقش کشور خود را در تحقق صلح و امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی، ایفا نماید.در منطقه پرآشوب و پرتلاطم خاورمیانه، ایران یکی از با ثبات ترین و امن ترین کشورهای این منطقه است. همه کشورهای منطقه باید در نظر داشته باشند که، همه ما در یک کشتی نشسته‌ایم، در مسایل سیاسی و اجتماعی، تا امنیتی و نظامی، ما نیازمند همکاری‌های گسترده برای دستیابی به تفاهم مشترک و دائمی هستیم.اگر در منطقه خاورمیانه، هماهنگی و همکاری بیشتر و گسترده‌تری می‌داشتیم، هزاران انسان بی‌گناه فلسطینی در غزه، قربانی تجاوز رژیم صهیونیستی نمی‌شدند. ما در تمامی عرصه‌ها، مبنای حل مشکلات را تعامل و اعتمادسازی پایدار میان قدرت‌های منطقه‌ای می‌دانیم و از هرگونه همکاری میان کشورهای مسلمان برای مبارزه با افراطی‌گری، تهدید و تجاوز، حمایت می‌کنیم و آماده‌ایم نقش دائمی سازنده و مؤثرِ خود را، ایفا کنیم.آقای رییس،تداوم تحریم‌های ظالمانه علیه ایران، تداوم اشتباهی راهبردی علیه یک ملتِ معتدل و مستقل، در شرایط حساس منطقه ماست. ما در یک سال گذشته، به شفاف‌ترین گفت‌وگو‌ها، برای اعتمادسازی در موضوع هسته‌ای ایران دست زده‌ایم؛ و نه در اثر تهدید و تحریم که بر مبنای اراده ملت خود، مذاکره جدی و صادقانه را در دستور کار قرار داده‌ایم زیرا براین باوریم که موضوع هسته‌ای، یک راه‌حل، بیشتر ندارد و آن فقط مذاکره است و اگر برخی در تخیل خویش، به راه‌های دیگری می‌‌اندیشند، سخت در اشتباهند. هرگونه تأخیر در حصول توافق نهایی، تنها هزینه‌ها را بالا می‌برد و این هزینه‌ها نه فقط بر ما، که بر اقتصاد و تجارت طرف مقابل و بر توسعه و امنیت منطقه‌ای تحمیل می‌شود و هیچ‌کس نباید در این حقیقت تردیدی داشته باشد که مصالحه و توافق با ایران، به نفع همگان است، بخصوص کشورهای منطقه است.روند مذاکرات هسته‌ای میان ایران و کشورهای ۱+۵ در ماه‌های گذشته، با جدیت و امیدواری متقابل به‌پیش رفته است. جمهوری اسلامی ایران به گواهی همه ناظران بین‌المللی، با صداقت و اقتدار به تعهدات خویش عمل کرده است. اگر چه طرف مقابل، با برخی اظهارات و اقدامات، ‌به تردید در عزم و واقع‌بینی خویش دامن زده است. امیدواریم مذاکرات جاری در فرصت کوتاه باقیمانده، به توافق نهایی بینجامد. ما به ادامه برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز خود، شامل اِعمال حق غنی‌سازی و سایر حقوق هسته‌ای در خاک ایران، در چارچوب مقررات بین‌المللی، مصممیم. ما با انگیزه مثبت، حسن‌نیت و جدیت، به تداوم مذاکرات هسته‌ای با کشورهای طرف مذاکره، بر مبنای اعتماد متقابل، رفع دوسویه ابهامات، موضع برابر، احترام متقابل و اصول پذیرفته شده بین‌المللی، پایبندیم. از دیدگاه ما، التزام به تعهدات و اجرای دقیق تفاهمات و اجتناب از زیاده‌خواهی در مذاکرات، از سوی طرف‌های مذاکره‎کننده با ایران، ضرورتی تامّ دارد زیرا توافق نهایی در مورد برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران، می‌‌تواند سرآغاز همکاری‌های همه‌جانبه، در راستای پیشبرد امنیت، صلح و توسعه و در منطقه و جهان باشد.مردم ایران پایبند به اصول و ارزش‌هایی هستند که استقلال، توسعه و غرور ملی در رأسِ آنهاست. مردم، عملکرد دولت‌های خود را بر اساس همین معیارها مورد ارزیابی قرار می‌دهند. اگر این واقعیت بارز ملی از سوی طرف‌های مذاکره‌کننده، مورد توجه قرار ندهند و دچار خطاهای محاسباتی شوند، یک فرصت استثنایی و تاریخی از دست خواهد رفت.همانطور که می‌‌دانید، دولت ایران در سال جاری میلادی، با ابتکاراتی که در مذاکرات هسته‌ای به‌کار برد، شرایط جدیدی را برای حل موضوع بوجود آورد که دستاورد مرحله‌ای آن، توافق ژنو بود. با توجه به رویکرد اعتمادساز و شفاف جمهوری اسلامی ایران در این زمینه و تداوم آن، در صورتیکه طرف‌های مذاکره‌کننده نیز متقابلاً از عزم و انعطافِ کافی برخوردار باشند و ظرفِ مهلتِ تعیین شده، بتوانیم در حل این مسأله به موفقیتِ کامل دست یابیم، فضای کاملاً متفاوتی به‌لحاظ همکاری‌های منطقه‌ای و جهانی بوجود خواهد آمد، که در سایه آن، امکان تمرکز بر حل مسایل مهم منطقه از جمله مسأله بسیار مهم مبارزه با خشونت و افراطی‌گری در منطقه، فراهم خواهد شد.دستیابی به توافق جامع هسته‌ای با ایران،‌ فرصتی تاریخی برای غرب است که نشان دهد با پیشرفت و توسعه دیگران مخالف نیست و تبعیض در مقررات بین‌المللی را دنبال نمی‌کند؛ این توافق می‌تواند پیامی جهانی برای صلح و امنیت نیز داشته باشد که راه‌حل اختلافات، مذاکره و تکریم است نه منازعه و تحریم.آقای رییس،حضار محترم،خانم‌ها، آقایان،ملت بزرگ ایران که در سال گذشته با حضور گسترده خود در انتخاباتی آرام و پرشکوه، با روی کار آوردن این دولت، از گفتمان «تدبیر، امید و اعتدال» استقبال کردند، از دولت منتخب خود، در راه سازندگی کشور پشتیبانی و حمایت می‌کنند. در حالی که بعضی از کشورهای پیرامونی ایران، دستخوش جنگ‌ و ناآرامی هستند، ایران سرزمین امنیت، ثبات و آرامش است.سیاست اصولی کشور من، تلاش برای تعامل سازنده با همسایگان بر اساس احترام متقابل، و با تأکید بر منافع مشترک است. طرح مسأله سلطه ایران بر کشورهای مسلمان منطقه، افسانه‌ای بیش نیست که در قالب پروژه ایران‌هراسی در سال‌های اخیر برآن دمیده شده است. آنها که در این شیپور می‌دمند، نیاز به جعل دشمنی موهوم دارند تا تنش‌ها را تداوم دهند و با تشدید تضادّ و تفرقه، منابع توسعه ملتها را به انحراف کشند. رویکرد اصولی ما، پایان‌ بخشیدن به توهم ایران‌هراسی و زمینه‌سازی برای مشارکت‌ راهبردی با همسایگان است.در پایان، همانطور که در سال گذشته نسبت به توسعه خشونت و افراطی‌گری هشدار دادم، امسال نیز تأکید می‌‌کنم، که اگر رویکرد درست برای مواجهه با این مسأله، اتخاذ نشود، به سمت منطقه‌ای ناآرام و پرتلاطم با بازتاب‌های جهانی، خواهیم رفت. راه‌حل درستِ برخورد با این مسأله مهم، نه از بیرون بلکه با محوریت و ابتکارات درونی و البته همکاری‌های بین‌المللی قابل تصور است.خدای بزرگ در قران کریم به مؤمنانی که کار شایسته را در برنامه عمل خود قرار می‌دهند مژده داده است که بر زمین ماندگاری خواهند داشت و بیم و هراسشان به امن و امان بدل خواهد شد. وَلیبدِلنهم من بعد خوفهم أمناً.امیدوارم نسل ما با تلاشی شایسته، زمینی ایمن‌تر و آبادتر برای نسل فردا به یادگار بگذارد. توفیق همه شما را آرزومندم. متشکرم.
کد خبر: ۴۴۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳

نظرسنجی بین‌المللی جدیدی که توسط موسسه گالوپ انجام گرفته، ۱۳۵ کشور جهان را از نظر میزان خوشی و خوبی شهروندانشان رتبه‌بندی کرده و شادترین کشورهای جهان را انتخاب کرده‌است. براساس گزارش لايو‌ساينس، شاخص جهاني رفاه موسسه گالوپ براساس چگونگي ميزان رونق پنج فاكتور كه با رفاه و خوشي مردم در ارتباط است اين رتبه‌بندي را انجام داده‌است. اين فاكتورها شامل داشتن هدف، سلامتي بدني، امنيت مالي، داشتن روابط اجتماعي مطمئن و رضايت از اجتماع هستند. براساس نتايج به دست آمده از اين تحقيق، از هر 6 نفر تنها يك نفر، يا 17 درصد از مردم جهان از سه گزينه از پنج فاكتور مورد نظر برخوردار بودند، و مابقي مردم جهان در اين زمينه‌ها دچار كمبود و دشواري بودند. ساكنان منطقه آمريكا،‌كه شامل آمريكاي شمالي،‌لاتين و كانادا مي‌شوند، از بيشترين شانس دستيابي روزافزون به پنج فاكتور مورد نظر برخوردارند،‌ به شكلي كه 33 درصد از ساكنان اين مناطق به سه فاكتور يا بيشتر دست‌يافته‌اند، درحالي كه در مناطق آفريقايي تنها 9 درصد از اين شرايط بهره برده‌اند. اين وضعيت در مناطق جنگ‌زده سوريه و افعانستان وخيم‌تر مي‌شود، به شكلي كه تنها يك درصد از بزرگسالان افغان يا سوريه به سه فاكتور يا بيشتر دست يافته‌اند. براساس نتايج نهايي 10 كشور شاد جهان كشورهاي پاناما، كاستاريكا، دانمارك، اتريش، برزيل، ال‌سالوادور، اوروگوئه، سوئد،‌ كانادا و گواتمالا اعلام شده‌اند و كشورهايي كه با دريافت كمترين درصد دستيابي به 5 گزينه مورد نظر گالوپ به عنوان غمگين‌ترين كشورها انتخاب شده‌اند كشورهاي سوريه،‌افغانستان، هائيتي، جمهوري دموكراتيك كنگو، چاد، ماداگاسكار، اوگاندا، بنين، كرواسي و گرجستان هستند. شهروندان آمريكاي لاتين نسبت به ديگر ساكنان جهان از بيشترين ميزان شادي و خوشي برخوردار هستند كه به گفته گالوپ، اين روند از رويكرد مثبت‌نگري در زندگي مردمان اين مناطق ناشي مي‌شود. پاناما با آماري 61 درصدي بيشترين ميزان دسترسي به فاكتورهاي خوشي، هدف، روابط اجتماعي، سلامتي، امنيت مالي، رضايت از اجتماع، را داشته‌است. هر 10 كشور شاد جهان به مناطق اروپا و آمريكا تعلق دارند،‌اما پنج كشور خارج از اين مناطق نيز در مطالعه گالوپ پيشرفت‌هاي قابل توجهي از خود نشان داده‌اند و هريك در زمينه دسترسي به يكي از فاكتورها از امتياز بالايي برخوردار بوده‌اند: بحرين در امنيت مالي، عربستان در رضايت از اجتماع و سلامت، مالت در روابط اجتماعي و سريلانكا و امارات در رضايت اجتماعي. گالوپ همچنين دريافته‌است كه ميزان دستيابي به رضايت از اجتماع در سطح جهاني رو به افزايش است و در مقابل ميزان دستيابي به داشتن هدف رو به كاهش گذاشته‌است، به شكلي كه تنها 13 درصد از بزرگسالان در آسيا، خاورميانه و شمال آفريقا در اين زمينه درحال پيشرفت هستند. به گفته گالوپ، 14 درصد از مردم ايران نيز در زمينه دستيابي به پنج فاكتور مورد نظر اين موسسه درحال پيشرفت هستند و اين امتياز ايران را پس از كشورهايي مانند قبرس، استوني، اتيوپي، هندوستان، اندونزي، عراق، ژاپن، قزاقستان و ميانمار در رتبه هفتاد و چهارم قرار داده‌است.همشهری
کد خبر: ۴۳۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۷

همزمان با آخرین جمعه ماه مبارک رمضان، پایگاه اینترنتی خبرگزاری مقاومت اسلامی با نام «المقاومة» به زبان عربی آغاز به کار کرد. به گزارش آوای دنا ، این خبرگزاری با هدف بازتاب دقیق رخدادهای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا به ویژه جنایت‌های رژیم صهیونیستی علیه مردم بی‌گناه فلسطین و پیروزهای گروه‌های مقاومت در سرزمین‌های اشغالی فلسطین و همچنین تحولات سوریه، لبنان و عراق راه اندازی شده و تحلیل‌های مبتنی بر واقعیت و شفافیت را منتشر می‌کند. تأثیرگذاری بر مخاطبان منطقه و نگاه با رویکردی نو به شرایط حساس منطقه‌ای و موضوع مقاومت اسلامی، از اهداف این خبرگزاری به شمار می‌رود. این خبرگزاری در شبکه‌های اجتماعی فیس بوک و توئیتر نیز حضور فعالی خواهد داشت و هم اکنون صفحه المقاومة با نام www. facebook. com/almoghavemah قابل مشاهده است. بنا بر این گزارش، این خبرگزاری فعالیت خود را به زبان عربی آغاز کرده است و پس گذراندن مراحل آزمایشی، زبان‌های رایج در منطقه را به فعالیت خود اضافه می‌کند. همچنین این خبرگزاری افزون بر زمینه‌های اطلاع رسانی و ارائه آخرین خبر‌ها و خبرهای فوری، در زمینه‌های گفت وگو و مقالات تخصصی و تحلیلی نیز فعالیت خواهد کرد. پایگاه اینترنتی این خبرگزاری در آدرس زیر قابل مشاهده است: www. almoghavemah. com www. almoghavemah. net www. almoghavemah. org
کد خبر: ۳۹۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۳