برچسب ها
در آئینی سنگ قبر هوشمند ساخته مخترع بوشهری رونمایی شد. به گزارش خبرگزاری فارس از بوشهر، یعقوب پورحیاوی از جوانان بوشهری است که ایده‌های بسیار خوبی را برای نوآوری دارد و کارهای بسیار خوبی را نیز انجام داده است و اخیرا نیز سنگ قبر هوشمند را ساخته است که یکشنبه‌شب با حضور مسئولان رونمایی شد. این مخترع 17 سال سن دارد ولی دوره‌های متعددی را در زمینه ساخت رباتیک دیده است و متخصص موتورهای دریایی است و در زمینه تعمیرات هلیکوپترهای پروازی نیز تخصص دارد و هم‌اکنون به تدریس رباتیک مشغول است. البته این ایده‌ها باعث نشده است تا این مخترع فضایی را برای فعالیت خود داشته باشد و با سختی فراوان بخش کوچکی از حیاط منزلشان را به کارگاه تبدیل کرده است.  پورحیاوی با اشاره به برخی از ویژگی‌های سنگ قبر هوشمند اشاره کرد و بیان داشت: این سنگ قبر از شیشه پلاستیک ساخته شده است و دارای سیستم روشنایی، سیستم صوتی و سیستم شتشو است. وی ادامه داد: این سنگ قبر زمانی که کسی کنار آن می‌نشیند به صورت هوشمند روشن می‌شود و عملیات شستشو را نیز به صورت خودکار انجام می‌دهد. این مخترع بسیجی بوشهری به دیگر ویژگی‌های این سنگ قبر اشاره کرد و خاطرنشان ساخت: سیستم صوتی این سنگ قبر نیز هوشمند است و صدای صوت قرآن عبدالباسط و همچنین شروه پخش می‌کند. وی در ارتباط با هزینه‌های ساخت هر سنگ قبر نیز بیان داشت: دو میلیون تومان برای ساخت یک سنگ قبر هوشمند هزینه می‌شود که امیدواریم با حمایت مسئولان شاهد تجاری شدن این سنگ قبر باشیم. لزوم جمایت مسئولان از استعدادهای جوان مسئول ستاد نماز جمعه استان بوشهر نیز در حاشیه این آئین  با تاکید بر لزوم حمایت از مخترعین جوان، اظهار داشت: امروز و در اینجا مشاهده کردیم که این مخترع در فضایی بسیار کوچک مشغول انحام دادن کارهای بزرگی است. حجت‌الاسلام سیدنعمت‌الله رکنی اضافه کرد: همه نهادهای مسئول که در این زمینه می‌توانند کمکی داشته باشند باید این استعدادها را شناسایی کنند و حمایت لازم را از این افراد داشته باشند. وی با اشاره به ویژگی‌های شخصیتی پورحیاوی مخترع این دستگاه، افزود: وی از خانواده مذهبی است که دارای چندین مدرک آموزشی است و به علت کمبود فضا، بخشی از منزل خود را با کمترین امکانات به کارگاه تبدیل کرده است. مسئول ستاد نماز جمعه استان بوشهر اضافه کرد: چنین افرادی که انگیزه‌های بالایی دارند، باید فضای مناسب را نیز در اختیار داشته باشند و این افراد که سرمایه نظام هستند باید حمایت شوند. لازم به ذکر است که در این آئین حجت‌الاسلام علی ولایتی مسئول طرح هجرت استان بوشهر، حجت‌الاسلام فکوری مسئول ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر شهرستان بوشهر، حجت‌الاسلام نعمت‌الله رکنی مسئول ستاد نماز جمعه بوشهر، عبدالرضا دشتی فرمانده سپاه شهرستان بوشهر، داوود نوشادی مسئول بسیج رسانه شهرستان بوشهر و تعدادی از مسئولان حضور داشتند.
کد خبر: ۳۳۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۰

تازه‌داماد که با دختری ۲۰ سال کوچکتر از خود ازدواج کرده بود در باتلاق بدبینی‌های خود فرو روفت.این مرد ۴۰ساله که مدرک دکترا دارد در مراسم ختم پدربزرگش با دختری آشنا شد و به خواستگاری وی رفت. به گزارش شهروند، اوایل هفته گذشته، زن جوانی به دادگاه خانواده ونک رفت و خواستار طلاق از شوهرش شد. همزمان با این تقاضا، مرد شیک‌پوشی که چهره‌ای آرام داشت اصرار کرد با همسر جوانش زندگی را ادامه دهد و گفت که به هیچ‌ عنوان حاضر به جدایی نیست. اما زن که ۲۴ساله است به قاضی دادگاه گفت: مادرم دخترعمه پدر شوهرم است و ۴ سال پیش وقتی شنیدم بزرگ خاندان فامیل درگذشته است به خواسته مادرم تصمیم گرفتم من نیز در مراسم عزاداری شرکت کنم. وی افزود: در همین مراسم بود که دکتر را دیدم که مردی شیک‌پوش و باکلاس بود،. وقتی شنیدم که شوهرم با وجود ۴۰سالگی هنوز ازدواج نکرده است و در یک شرکت اروپایی مستقر در ایران کار می‌کند تعجب کردم و نمی‌دانم چرا وقتی خواهر دکتر خواست برای دقایقی سر میز آنها بنشینم، پذیرفتم. شوهرم شنید که دانشجو هستم و ادعا کرد می‌تواند برایم کاری دست و پا کند و همین باعث شد شماره موبایلم را به وی بدهم. یک هفته بعد دکتر به من زنگ زد و خواست به شرکتش بروم. تصورم این بود برایم کاری پیدا کرده است و سریع پذیرفتم. در آنجا وعده کار را به من داد اما به سختی توانست خیلی مودبانه از من خواستگاری کند. ابتدا شوکه شدم اما بعد احساس کردم به وی علاقه‌مند هستم. خیلی از دخترها آرزو دارند شوهری با این خصوصیات داشته باشند. یک هفته بعد جواب بله را دادم و با هم در کمتر از ۶ ماه ازدواج کردیم. از وقتی وارد خانه دکتر شدم به رفتارهای عجیب وی برخوردم اما زیاد حساس نشدم. حتی تمایل نداشت من به دانشگاه بروم اما بروز نمی‌داد. تنها گفت تا فارغ‌التحصیلی کامل نیازی نیست به سرکار بروم و من را با جملات رنگین و سنگین راضی کرد تا همان درسم را ادامه دهم. احساس می‌کردم از سر دلسوزی است. مدتی به خوبی گذشت تا این‌که مزاحمت‌های تلفنی شروع شد. راستش را بخواهید ترسیده بودم. خصوصا وقتی شوهرم در خانه بود تماس‌های مرموزی با موبایل و تلفن خانه‌ام برقرار می‌شد. دکتر ابتدا حساسیتی نشان نداد و عنوان کرد حتما اشتباهی می‌گیرند یا بالاخره خسته می‌شوند و از این کار دست می‌کشند اما بعدها مرتب من را زیر سوال برد و گفت که حتما خارج از خانه یا در دانشگاه روابطی دارم که طرف‌های مقابل می‌خواستند زندگی‌مان را نابود کنند.شماره موبایلم را عوض کردم اما مزاحمت‌ها ادامه داشت. وقتی سفر می‌رفتیم در خودرو نزد دکتر مرتب موبایلم زنگ می‌خورد. کلافه شده بودم. هر وقت هم می‌خواستم شکایتی کنم دکتر بهانه می‌آورد و من زمان را از دست می‌دادم. شماره‌های مختلفی از موبایل‌های اعتباری و غیراعتباری به من زنگ می‌زدند و اینکه شوهرم اجازه شکایت نمی‌داد برایم عجیب بود تا این‌که یک روز برای رفتن به دانشگاه عجله داشتم و چون خودرویم خراب بود خودرو دکتر را برداشتم و رفتم. آن روز هیچ مزاحمتی نبود. فقط شوهرم به من زنگ زد و دلخور بود که چرا خودرویش را بدون اجازه برداشته‌ام و من بهانه آوردم که عجله داشتم، دکتر هم خواست که سریع برگردم. زن نگاهی به شوهرش انداخت و ادامه داد: به‌صورت اتفاقی خواستم کیفم را در صندوق عقب گذاشته و برای دقایقی داخل یک آرایشگاه شوم. وقتی صندوق عقب را باز کردم نزدیک به ۶ موبایل و سیمکارت‌های زیادی را دیدم که آنجا بودند و فهمیدم همه مزاحمت‌ها زیر سر شوهرم بود. به خانه برگشتم و انگار شوهرم منتظر بود و با صدای آرامی گفت که همیشه نگرانم بود که به‌خاطر تفاوت سنی‌مان خیانتی بکنم. انگار دنیا روی سرم خراب شده بود و از همان لحظه خانه دکتر را ترک کردم و حالا طلاق می‌خواهم. شوهرم که صدایش می‌لرزید، گفت: اشتباه کردم، می‌پذیرم. خیلی از دوستان و بستگان می‌گفتند با دختری که ۲۰ سال از تو کوچکتر است ازدواج نکن و من تحت تاثیر همین حرف‌ها بودم که بدبین شدم. مزاحمت‌هایم برای این بود که بهانه‌ای پیدا کنم و اجازه ندهم همسرم به دانشگاه برود و الان پشیمانم و حاضر هستم جبران کنم. بنا بر این گزارش، قاضی پرونده به این زوج مهلت داد تا با هم به توافق برسند و از زندگی شیرین لذت ببرند و اگر به تفاهم نرسیدند به دادگاه مراجعه کنند.
کد خبر: ۳۳۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۰

امام جمعه لنده با اشاره به استخدام پر سر و صدای کمیته امداد لنده گفت: مسئولان در استخدام نیروی ادارات خود اولویت بومی را لحاظ کنند وگرنه از ورود نیروهای استخدامی به شهرستان جلوگیری می‌شود
کد خبر: ۳۳۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۹

قوانین دولت تدبیر و امید جهت صدور مجوز انتقاد از دولت یازدهم: ماده 1 - ارائه اصل شناسنامه خود و گروه سیاسی مرتبطتبصره 1- کسانیکه عضو هیچ گروه سیاسی نیستند نمی‌توانند انتقاد کنند.تبصره 2- گروه مرتبط باید گروه سیاسی باشد.تبصره 3- گروه سیاسی باید موافق دولت یازدهم باشد.تبصره 4- ارسال نام گروه‌های مخالف دولت نمره منفی دارد.تبصره 5- گروه‌های معاند و فاقد مجوز در اولویت هستند.ماده 2- ارائه اصل پایان‌نامه دکترا فقط در رشته حقوق! جهت اطمینان از حداقل سواد برای انتقادتبصره 1- گرایش رشته حقوق افراد باید حتما با گرایش رشته حقوق آقای رئیس جمهور منطبق باشدتبصره 2- کسانی که مدرک خود را از دانشگاه‌های انگلستان دریافت کرده باشند در اولویت هستند.ماده 3- ارائه اصل پاسپورت ممهور به مهر ویزای تمام کشورهای دنیاتبصره 1- کشورهای افریقایی مورد قبول نیست.تبصره 2- کشورهای آمریکای لاتین امتیاز منفی دارد.تبصره 3- کشور آمریکا پنج نمره مثبت دارد.تبصره 4- کشور انگلستان از آمریکا هم نمره مثبت بیشتری دارد.تبصره 5- مکالمه تلفنی به زبان انگلیسی امتیاز جداگانه دارد.تبصره 6- پاسپورتهای صادره در دولت قبل فاقد اعتبار است.ماده 4- همراه داشتن کد رهگیری انصراف از دریافت یارانهتبصره 1- این ماده برای کسانیکه مشمول تبصره 4 ماده 3 هستند لازم نیست.تبصره 2- به کسانیکه این کد را ارسال کنند علاوه بر صدور مجوز انتقاد، یک عدد وام میلیاردی اهدا خواهد شد چون بلاشک توان پرداخت اقساط آن را دارند. یک علامت ویکتوری از نوع غربی‌اش به 97 درصد سایرینتبصره 3- اعضاء کابینه دولت از این ماده استثناء می‌شوند.ماده 5- صدور مجوز برای متقاضیان، مانع پیگیری‌های قضایی بعدی در خصوص موارد احتمالی نقد آنها که به مذاق رئیس دولت خوش نیاید نخواهد بود.تبصره 1- برای اطمینان از عدم پیگری قضایی، ارسال اصل انتقاد بهمراه شش نسخه رونوشت آن قبل از انتشار الزامی است.تبصره 2- حداقل زمان پاسخ به درخواستهای ارسالی تبصره یک همین ماده شش ماه است.ماده 6- مجوزهای صادره به مدت شش ماه اعتبار داشته و برای تمدید مجوزهای صادره، گذراندن مراحل گزینش مجدد الزامی است.تبصره 1- امکان صدور مجوز برای برخی منتقدان موافق دولت یازدهم با معرفی رئیس جمهور وجود دارد.ماده 7- شرایط و مدارک لازم اعلامی در این قانون به همین موارد ختم نشده و در آینده امکان اضافه شدن هر شرایط جدید و سخت تر محتمل نزدیک به قطعی است.ماده 8- هرفرد یا گروهی که از تاریخ این قانون نسبت به انتقاد بدون مجوز اقدام کنند طبق قانون به اشد مجازات خواهند رسید.تبصره 1- این ماده به هیچ عنوان نافی ادعای دولت در تحمل مخالفان و شنیدن صدای منتقدان نیست.تبصره 2- این دولت صدای مخالفان و منتقدان را می‌شنود و در این زمینه به خود افتخار می‌کند.ماده 9- طرفداران رئیس جمهور قبل کلا مستثنی هستند.ماده 10- این قانون از نه ماه قبل از صدور قابلیت اجراء داشته و کسی حق اعتراض ندارد حتی کسانیکه مجوز دریافت میکنند. امضا محفوظ
کد خبر: ۳۲۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۴

خرابي چنديدن روزه و شايد بهتربگويم ماهيانه گيرنده هاي ديجيتال در شهرستان لنده باعث گرايش و ميل مردم به سمت و سوي استفاده از ماهواره شده است. به گزارش آوای دنا به نقل از خبر لنده ، نارضايتي عمومي مردم شهرستان لنده از خرابي و قطع و وصل گيرنده هاي ديجيتال در يك ماهه گذشته باعث استفاده حداكثري مردم اين شهرستان از ماهواره شده است. بدون شك تبعات حاصل از خرابي گيرنده هاي ديجيتال و عدم كيفيت سيستم آنالوگ در شهرستان لنده باعث خريد ماهواره و نصب آن در پشت بام هاي منازل روستايي و شهر لنده شده است. نقش سازنده شبكه هاي ديجيتال در جلوگيري از هجوم قارچ گونه ماهواره ها نقشي سازنده و بازدارنده است كه متاسفانه در سايه غفلت مسئولان صداوسيما و دستگاه هاي فرهنگي در حال رشد سريع مي باشد. خرابي چنديدن روزه و شايد بهتربگويم ماهيانه گيرنده هاي ديجيتال در شهرستان لنده باعث گرايش و ميل مردم به سمت و سوي استفاده از ماهواره شده است. تراژدي پايان ناپذير اختلال و قطع شبكه هاي آنالوگ و ديجيتال در شهرستان لنده شايد موضوعي تكراري براي مسئولان صداوسيماي مركز كهگيلويه وبويراحمد باشد چرا كه علي رغم پيگيري هاي مسئولان شهرستاني هنوز كه هنوز است پابرجاست.   متاسفانه دريافت سيگنال هاي شبكه هاي ديجيتال در شهرستان لنده  بصورتي است كه اگر قرار باشد شبكه تماشا را نگاه كني صداي شبكه شما را بايد شنيد كه اين اختلال ناشي از عدم دريافت صحيح سيگنال هاي صورت مي گيرد كه نياز است تيم فني صداوسيماي مركز كهگيلويه و بويراحمد هرچه سريعتر پيگيري كنند. مخاطرات و آسيب هاي اجتماعي و فرهنگي ناشي از ماهواره به گونه اي است كه در برخي از موارد باعث ويرانگر شدن تحكيم و بنيان خانواده ها شده است كه استفاده از تجارب افراد استفاده كننده بايد درس عبرتي باشد براي ساير استفاده كننده گان كه باز هم نياز مند ورود دستگاه هاي فرهنگ ساز نظير خود صداوسيما است كه بايد هرچه سريعتر مشكلات اين حوزه را برطرف سازند. اميدواريم در سالي كه مقام عظماي ولايت سال را به نام سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملي و مديريت جهادي  نامگذاري كرده است شاهد ترويج بي فرهنگي و فاصله گرفتن از عزم ملي و مديريت جهادي نباشيم و هرچه توان داريم براي تحقق شعار سال تلاش كنيم. يادداشت : سيد اسماعيل ميري
کد خبر: ۳۲۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۱

من روحانی هستم'؛ مستندی که این روزها خبرساز شده و همه نگاه‌ها و توجهات را به خود جلب کرده است؛ مستندی که روایتی است از زندگی حجت‌الاسلام حسن روحانی؛ از تولد تا انقلاب؛ از انقلاب تا...!
کد خبر: ۳۲۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۹

به گزارش آوای دنا،آلرژی، بیماری و بسیاری عوامل دیگر می‌توانند شروع‌ کننده خروج شدید بزاق و مخاط باشند. اما چرا انسان‌ها و حتی حیوانات عطسه می‌کنند؟ عطسه‌ کردن یکی از مکانیسم‌های دفاعی و طبیعی بدن برای بیرون کردن مواد خارجی است و ریه‌ها و دیگر اعضای بدن را از آلودگی حفظ می‌کند. چه عواملی موجب عطسه‌ کردن می‌شوند؟ عوامل بسیاری همچون سرماخوردگی ساده، مواد آلرژی‌زا، محرک‌های فیزیکی، عوامل زیست محیطی، سرمای هوا و نور خورشید می‌توانند موجب عطسه‌ کردن شوند. عطسه زمانی اتفاق می‌افتد که بافت پوششی تنفسی که یک لایه سلولی پوشاننده دیواره داخلی بینی است، تحریک شده و مغز نیز واکنش عطسه‌ کردن را نشان می‌دهد. چرا بعضی‌ها پشت‌سرهم عطسه می‌کنند؟ برخی افراد معمولا پشت سرهم و چند بار متوالی در یک نوبت عطسه می‌کنند که به گفته پزشکان این افراد اغلب مبتلا به آلرژی هستند و حتی در فصولی هم که آلرژی‌ شایع نیست به همین روال عطسه می‌کنند. همچنین عطسه‌های متوالی می‌توانند ناشی از تیک‌ عصبی یا تلاش بدن برای خارج ساختن ذرات گردوغبار باشد. سرعت عطسه چقدر است؟ در لحظه عطسه کردن، جریان هوا با سرعت 150 کلیومتر در ساعت از بدن خارج می‌شود و محققان همچنین دریافتند عطسه ممکن است بیش از آنچه تصور می‌شود سرعت داشته باشد. چرا هنگام عطسه کردن چشمان خود را می‌بندیم؟ واکنش عطسه‌ کردن موجب می‌شود بدن تمامی ماهیچه‌های خود را از پلک تا عضله حلقوی منقبض کند. هرچند علت این اتفاق همچنان نامشخص است اما برخی متخصصان معتقدند که دلیل آن می‌تواند نحوه ارتباط اعصاب در سیستم عصبی بدن باشد برخی نیز تصور می‌کنند که بدن با حفاظت از چشم‌ها در واقع از مجاری عبور هوا در بینی محافظت می‌کند که البته جزئیات این پدیده هنوز مشخص نیست. چرا برخی افراد با صدای بلند عطسه می‌کنند؟ شدت و شکل عطسه کردن در افراد مختلف، متفاوت است که این اختلاف از تفاوت‌ها در خودکنترلی فرد و آناتومی بدن نشات می‌گیرد. نتایج یک مطالعه نشان می‌دهد 45 درصد افرادمردم در مکان‌های خصوصی و عمومی متفاوت از هم عطسه می‌کنند. منبع: ایسنا
کد خبر: ۳۱۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۳

حجت الاسلام حمید رسایی از رفع توقیف هفته نامه 9 دی که چندی پیش از سوی هیات نظارت بر مطبوعات بدلیل انتقادات از رئیس جمهور توقیف شده بود خبر داد. به گزارش خبرنگار مهر، رسایی در وبسایت شخصی خود ضمن اعلام این خبر با تیتر "خبری خوش برای آقایان هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی و علی جنتی" نوشت:  ۹ دی تاکنون دوبار با افزایش تیراژ روبرو شده. یکبار پس از توقیف در دولت دهم در خرداد سال ۹۰ و بار دوم وقتی که نماینده ای در دفاع از فتنه و دولت حسن روحانی، در جلسات معرفی کابینه دولت یازدهم که از سیما به صورت زنده پخش می شد، اتهاماتی را متوجه ۹ دی کرد. بی تردید این بار نیز پس از رفع توقیف، ۹دی با استقبال بیشتر مخاطبان مواجه خواهد شد. ما از همه کسانی که این خدمت را به ما کردند متشکریم خصوصا رئیس جمهور محترم، روحانی مچکریم! وی افزود: امروز بعد از ظهر خبر رفع توقیف هفته نامه ۹ دی به بنده ابلاغ شد. هفته نامه ۹ دی که در سال ۸۹ همزمان با اولین سالگرد ۹ دی ۸۸ انتشارش را آغاز کرده بود، در دولت یازدهم یک روز قبل از سالگرد قیام ۱۹ دی قم (۱۸ دی ۹۲) طی نامه ای از هیأت نظارت تذکر گرفت و پرونده آن به دادگاه ارجاع شد. هیأت نظارت بر مطبوعات به این تذکر بسنده نکرد و ده روز قبل از پایان سال ۹۲ با رأی اعضای دولتی اش، هفته نامه ۹ دی را در تاریخ ۲۷ اسفند ۹۲ توقیف و برای بار دوم مجددا پرونده آن را به دادگاه ارجاع داد. رسایی ادامه داد: خبر توقیف این هفته نامه در همان ابتدا و قبل از اعلام رسمی بواسطه مطبوعات به بیرون درز کرد. مسئولان وزارت ارشاد دولت راستگویان اما با اعتماد به نفس، در حالی در گفتگو با رسانه های پیگیر، چنین موضوعی را از بیخ و بن تکذیب می کردند که نامه توقیف ۹دی را یک روز قبل از پایان سال برای دفتر هفته نامه ارسال کردند! این نماینده مجلس افزود: برای ۹ دی که یکبار در دولت دهم به دلیل انتقاد صریح از جریان انحرافی و ساکتین فتنه به بهانه انتشار تصویر نقاشی شده ای از خاتمی توقیف شده بود، این توقیف تازگی نداشت اما جای تعجب بود، وزارت ارشادی که در برابر توهین به مقدسات و زیر سئوال بردن ولایت امیرالمومنین، حکم الهی قصاص و تفاوت احکام زن و مرد یا سکوت کرده بود یا از این نشریات حمایت می کرد، چطور تنها به دلیل انتقاد از دولت یازدهم، حکم به توقیف ۹ دی داد!؟ مدیر مسئول هفته نامه 9 دی خاطرنشان کرد: دلایل توقیف در دو نامه وزارت ارشاد به دادگاه ویژه روحانیت، صراحتا مقالات انتقادی نسبت به دولت آقای روحانی ذکر شده است. عناوین یادداشت هایی که اعضای دولتی هیأت نظارت بر مطبوعات را به خشم آورد عبارت بودند از : "چرا توافقنامه ژنو را باخت می دانیم، دل بستن به کلیدهای شکسته نفت و مذاکره با کدخدا، کپ وبلاگی با وزیر فیس بوک باز ارشاد، تغییر سه هزار مدیر دولتی در شش ماه، ۵ میلیارد تومان هزینه تغییر دکوراسیون و استخر و سونای دفتر روحانی، اولین دروغ های دولت راستگویان، توافقنامه ژنو ترکمن چای هسته ای، اخراج دانشمندان هسته ای، تفاوت زاویه نگاه مدیران سیاست خارجی با رهبر معظم انقلاب، چرا راکتور آب سنگین اراک مهم است و ..." رسایی همچنین یادآور شد: ۹ دی در حالی در پستو توقیف شد که هنوز افکار عمومی از خود می پرسد اگر هیأت نظارت بر مطبوعات به حکم توقیفی که برای ۹ دی صادر کرده بود، اعتقاد داشت، چرا آن را ده روز در پستو پنهان کرد! چرا مسئولان وزارت ارشاد حاضر شدند یک خبر راست را تکذیب کنند؟ چرا معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد اعلام کرد که به ۹ دی، در سال ۹۲ شش بار تذکر داده است در حالی که فقط ۳ تذکر تحویل ۹ دی شده بود که تازه یکی از آنها تذکر شفاهی بوده؟ چرا برخی از رسانه های حامی دولت و البته هتاک به مقدسات با این که ۶ بار در سال ۹۲ تذکر گرفته اند - و استاد آن در اختیار ماست - اما نه تنها وقتی این رسانه ها با تیتر بزرگ خود، تفاوت احکام زن و مرد را تبعیض جنسیتی می خوانند، با آنها برخوردی نمی شود بلکه مورد حمایت هم قرار می گیرند؟ آیا این عمل به توصیه رهبری انقلاب است که دو هفته قبل از برخورد با هفته نامه ۹ دی فرمودند: اساس باید حمایت از جریانات فرهنگی مؤمن و انقلابی باشد؟ وی همچنین در وبسایت شخص خود نوشت: به هر حال ۹ دی از تاریخ ۱۸ دی ماه ۹۲ که هیأت نظارت بر مطبوعات پرونده آن را به دادگاه ارجاع داد، ضمن حضور چندباره در محضر قانون، تمام مستندات خود را ارائه کرد و از تمام محتواهایی که به چاپ رسانده بود دفاع کرد. دفاع محکم و مستند ۹ دی در خصوص وضعیت پرونده هسته ای و توافقنامه ای که به نفع دشمنان این انقلاب طراحی شده و تاکنون حتی یک جمله از رهبر انقلاب در تأیید آن شنیده نشده، مستندات اخراج دانشمندان هسته ای که با پیگیری ۹ دی و رسانه های دیگر متوقف شد، مستندات ولخرجی های دولت که امروز همه رسانه ها و نمایندگان به هزینه کرد هفت میلیاردی دفتر رئیس جمهور معترضند و مستندات جابجایی های گسترده در سطح مدیران فقط به دلیل اینکه در دولت گذشته مدیر بوده اند و مستندات دیگر در برابر مطالبه غیر قانونی وزارت ارشاد مبنی بر لزوم رعایت شأن دولت! دادگاه را مجاب کرد که ۹ دی حق دارد از مواهب نظام جمهوری اسلامی بویژه آزادی بیان برای دفاع از آرمان های امام امت (ره) و مطالبات امام خامنه ای و اصول قانون اساسی برخوردار باشد و جا دارد که از دادگاه نیز تشکر کنیم. رسایی خاطرنشان کرد: اکنون هفته نامه ۹ دی با صلابت، صراحت و مستدل در کنار دیگر جریانات مؤمن و انقلابی، همانطور که امام و مقتدایش در مشهدالرضا فرمود نه تنها منزوی نمی شود که پرقدرت تر از گذشته با حفظ همه آداب و اصول به راه خود ادامه می دهد و در کنار بیان انتقادات و اعتراض به کجی ها چنانچه دولت محترم و دیگر دستگاه های نظام جمهوری اسلامی در مسیر امام راحل خمینی کبیر (ره) و امام خامنه ای حرکت کنند، دفاع از آنها را وظیفه خود می داند. او ادامه داد: هفته نامه ۹ دی طبق اعلامی که در آخرین شماره خود در روزهای پایانی سال ۹۲ داشت، قرار بود شنبه ۲۳ فروردین ۹۳ منتشر شود اما به دلیل توقیف هیأت نظارت، این امکان فراهم نشد و دو شماره از آن به تأخیر افتاد. در طول این مدت و بویژه در همان دو روز پایانی سال ۹۲ ، برخی از رسانه های معاند از جمله بی بی سی و صدای آمریکا در کنار برخی از سایت های خبری و روزنامه های داخلی همسو با آنها با پرداختن به مسأله توقیف ۹ دی، به طور ضمنی حملات خود را متوجه این رسانه کردند. ما از این که مورد نفرت این جریان هستیم به خود می بالیم و بنا بر اصل به یادگار مانده از امام خمینی (ره) این دشمنی و دشنام ها را نشانه درستی راه مان می دانیم. رسایی به واکنش جریان انقلابی مطبوعاتی کشور در اعتراض به توقیف 9 دی  اشاره کرد و افزود: در این مدت اما رسانه های متعدد و شخصیت های مختلفی نیز ضمن انتقاد از این رفتار  دولت، دوستان خود را در هفته نامه ۹دی مورد لطف قرار دادند، بویژه بیش از ۱۶۰ تن از نمایندگان محترم مجلس در تذکری به وزیر ارشاد، از توقیف ۹دی انتقاد کردند. اینجانب و همکارانم در ۹ دی وظیفه خود می دانیم که ضمن تشکر از تمامی این رسانه ها و شخصیت های محترمی که با دلسوزی برای دفاع از جبهه انقلاب این گونه به صحنه آمدند، اعلام کنیم که ۹ دی در عین حال خود را مبرا از اشکال و انتقاد نمی داند و با جان و دل، انتقاد دوستان و منتقدان و حتی دشمنانش را می شنود و از آنها در راستای تقویت خود برای سربازی در جبهه امام خامنه ای استفاده خواهد کرد. رسایی در پایان تاکید کرد" جا دارد انتشار مجدد هفته نامه ۹ دی را به آقایان هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی و علی جنتی تبریک بگویم. چرا که آقای هاشمی نگران آزادی بیان (البته آزادی بیان رسانه های بزک کننده دشمنی آمریکا) بودند و اعتقاد داشتند کسانی که از آزادی بیان و بیان حقایق می ترسند از سانسور در رسانه ها استفاده می کنند. آقای روحانی نیز بارها از برخورد با رسانه ها (البته رسانه های هتاک و نه منتقد دولتش) انتقاد می کرد حتی بعد از توقیف ۹ دی گفت: بگذاریم میدان قلم و میدان بیان باز باشد تا حقایق برای مردم و جامعه تبیین شود. آقای جنتی وزیر ارشاد که خود سهم بسزایی در توقیف ۹ دی داشت، نیز بعد از توقیف روزنامه های هتاک اعلام کرده بود: نباید برای بیگانگان خوراک تهیه کنیم تا بگویند در ایران رسانه ها آزادی بیان ندارند! و رفع توقیف ۹دی این بهانه را از دشمنان انقلاب گرفت.
کد خبر: ۳۱۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۲

آوای دنا-الف احمدی:از خوبی های این دوران ، اگردرخواستی از مردم جنبه عمومی پیدا کند . به آن خواسته هم توجه می شود. استان مازندران به علت وسعت وگستردگی به سمت شرق و غرب ، از استان های مهم شمال کشور بوده است . این واقعیت استان مازندران غیرقابل انکار است. عزیزانی بامواجه بودن با ،واقعیت این گستردگی اعتقاد پیدا کردند . که استانی جدید به نام گلستان تاسیس شود . این خواست مورد توجه قرار گرفت . جنبه عملی پیدا کرد. هرچند جدا شدن، تکه تکه شدن، کوچک شدن، منفعتی برای ساکنین آن نخواهد داشت. آرزو دارم روزی برسد : تمام کسانی که مسیر جدا شدن را پیموده اند . درخواست کنند . مجددا همه مجموعه ها کنار هم جمع شوند . استان متحد ومنسجم، بزرگ را احیا کنند. شاید ما در آن دوران نباشیم. جدا شدن قسمتی از روح، جان استان مازندران نام خود را، گلستان انتخاب کرد. این استان جدید گلستان ، با راهنمایی های بزرگان معنوی، اجرائی و قانون در این مسیر راهی را پیموده است .که می تواند توجه به آن ، راهگشا خوبی برای عرصه زندگی باشد: ایجاد استان جدید به نام گلستان ،هرچند برای مجموعه به هم پیوسته استان مازندران، از نظر عاطفی، انسانی، روحی و روانی سخت و رنج آوربوده است. اما این خواست با بالاترین احترام ، کم ترین تنش مورد اجابت قرار گرفت . تصور ایجاد شد که عزیزانی تصمیم گرفته اند . این مسیر را برای خدمت به ، ولی نعمتان خود تجربه کنند . استان مازندران تا زمانی که زندگی برقرار است متحد و یکپارچه است چرا؟ الف- توجه همه عزیزان را جلب می کنم . به فصل هایی از سال ،که هر سال تکرار می شود .وقتی مسیر جاده تهران به سمت شمال ( مازندران ) از مازندران به سمت مشهد حرکت می کنیم . خط مرزی ایجاد می شود : که یک سمت آن سرسبز ،سمت دیگر آن درخت و گیاهانی وجود ندارد . همین خط مرزی در سمت شرق مازندران، مرز اتصال گلستان جدید ،استان خراسان تکرار می شود. به حکم قانون طبیعت استان مازندران، استان متحد و واحد است. با شروع فصل بهار ، فصل پاییز ،این اتحاد و واحد بودن در مقابل دید، همگان قرار می گیرد .هرچند این مساحت ، در قسمت های مختلف ، دارای نام های متفاوت ،مورد احترام ، به خواست مردم باشد. ب- اجداد، نیاکان، گذشتگان ما، این استان متحد را به دست ما سپرده اند، اتحاد و کنار هم بودن رمز بقا است . کاری کنیم که استان مازندران مال همه کسانی باشد که در محدوده ای زندگی می کنند، که هر سال بهار و پاییز این خطوط مرزی مازندران را تماشایی می کنند .فکر کنیم چرا ؟ استان ها ، تاکنون این مساحت ها را دارا بوده اند. پ- هموطنان و عزیزان ما در استان گلستان توجه دارند . که روزی استان گلستان امروز ، محل تولید طلای سفید (پنبه) بوده است . خریدار این طلای سفید کارخانجات نساجی بهشهر، قائم شهر و... بوده است. یک نیازمندی پیوسته و خوب ، یک رابطه همراه با تکریم و احترام متقابل ، که شرط ادامه آن ، توانمندی دوطرفه بوده است. اکنون که کارخانجات چیت سازی بهشهر، نساجی قائم شهر و... فعال نیست .دیگر کاشت، داشت ، برداشت ، طلای سفید (پنبه) محصول اول استان گلستان نیست. ت- لازم است یادی کنیم . از کسانی که پیگیری نام گذاری این قسمت از استان مازندران به نام استان گلستان بوده اند . عزیزان و بزرگوارانی ، که با اهدای جان خویش ، به همه ی ما اعلام کرده اند . ایجاد استان ( گلستانی ) مد نظر ماست . که به این خطه ظرفیت های جدید اضافه کنیم . به طور مثال فرودگاه هواپیمایی که در استان مازندران وجود داشت .را جا به جا نکرده اند .که به استان گلستان بیاورند .بلکه فرودگاهی جدید به ظرفیت گلستان اضافه کردند . با اهدای جان خویش ،برای ابد الگوی ارائه داده اند . با ایجاد امکانات جدید ، اضافه کردن توانمندی های جدید ، استان گلستان را گلستان ایران و جهان کنیم (منظور نمایندگان کشته شده در حادثه افتتاح فرودگاه گلستان) ث- در عرف مردم مازندران ،سایر نقاط ایران بزرگ باشکوه ،تعیین خطوط مرزی اهمیت خاص و ویژه ای دارد . که از همان کودکی به همه آموزش می دهند . که رعایت این حق ، بسیار ، بسیار ، مهم است. خاطره ای را در ذهن دارم . که بیان آن ممکن است مفید باشد . برای ما تعریف می کردند.: زمانی کره ی زمین ، بین دو برادر ، به نام هابیل و قابیل دو تقسیم می شد. نصف جهان مال قابیل ، نصف دیگر جهان مال ، هابیل بود . در تعیین مرز باهم اختلاف پیدا کردند هر بار که ، این دو برادر باهم ،بر سر این موضوع زورآزمایی می کردند . هابیل حریف قابیل بود. نقل می کنند که قابیل همیشه در این زورآزمایی شکست می خورد حتی زمانی که اسیر قدرت بدنی ، هابیل بود . با پاها به این مرزها می زد . تا مقداری مرز دو قسمت جهان کمی ،به نفع او جابجا شود . در مسیر زندگی این حس وجود دارد .که انسان مالکیت خود را در سطح خاک گسترش دهد . تلاش می کند این محدوده ها بزرگ و بزرگتر شود. در عرف جامعه ما ، روابط بسیار ، بسیار خوبی وجود دارد . برای تعیین حدود ، زمین وملک، اداره ثبت اسناد ، قانون ، بسیار محکم و منسجم وجود دارد . که تفسیر پذیر نیست . در بدنه ی جامعه هم زمانی مشکل تعیین مرز زمین ها و املاک وجود دارد . تمام طرف ها در مکان مورد نظر جمع می شوند . با گفتگو ،همراه با بخشش وسخاوت مشکل طرفین مرز ، را حل می کنند . کاری که قرن ها ، در بدنه ی جامعه وجود دارد و تکرار می شود جالب است. برای تعیین مرز مثلا درختی کاشته می شود . یا سنگی گذاشته می شود . که بعضی از این موارد بیش از نیم قرن سابقه دارد . درخت وسنگ مورد نظر جابجا نشده است. ج- اما عزیزانی که در فکر تعیین خط مرزی ، برای میانکاله بین استان مازندران و استان گلستان هستند . عنایت داشته باشند . میراث هایی از اجداد ، نیاکان و گذشتگان به ما به صورت واحد و یکپارچه با ارث رسیده است. هر وقت بدون دلیل آن میراث را حفظ نکرده ایم .هزینه های سنگینی بر جامعه ، متن مردم وارد شده است . به طور مثال انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور میراث 63 ساله برنامه ریزی کشور شورای پول و اعتبار ، (هر چند در حال احیاء مجدد هستند) و... چه بر سر اقتصاد کشور آورده است. همشهریان گرامی بهشهری ،سال ها با بهترین نحو ممکن ، با کمترین آسیب به محیط زیست میانکاله، از این میراث نگهداری کرده اند . با تعهد وعمل به عرف ، سنت ، قانون خدشه ای به این میراث وارد نکرده اند. با تمام مشکلات اقتصادی ، که دست بر گریبان بوده اند . بدون اجازه قانون کاری را انجام نداده اند . که موجب تهدید میانکاله شود. آیا پاداش نگهداری خوب از میانکاله، گرفتن بخشی از میانکاله از شهرستان بهشهر است . حتی قسمت کوچکی برای تعیین مرز ، گسترش کمی بیشتر ، استان گلستان باشد. کسانی که واحد بودن میانکاله، مسئولیت حفظ و نگهداری میانکاله را ، از مردم بهشهر که دانای این کار هستند بگیرند . مجازات سختی را باید انتظار داشته باشند . که توسط همین خاک ، اب ، باد و نور خورشید ، میانکاله ، نصیب آنان خواهد شد. ورود بدون دانش و تجربه برای نگهداری میانکاله توسط افراد جدید، مجازات کسانی است که حق مردم شهرستان بهشهر را نادیده بگیرند. ح - همسایه های عزیز ، بزرگواران استان گلستان ، در همسایگی دیوار ،به دیوار شما مردم عزیز و شریف شهرستان گلوگاه زندگی میکنند . گردان امام حسین (ع) نماد پیش کسوتی در دوران جهاد و شهادت فرزندان آنان است . دارای قلب های مهربان، طبع بلند ،متعهد برای به دست آوردن روزی برای زندگی از راه درست ، با به جان خریدن خطرات به همه ثابت کرده اند، برای حل مشکلات اقتصادی خود به حق دیگران دست اندازی نمی کنند . مشکل بیکاری فرزندان خویش را با بخشش و سخاوت جان خویش حل می کنند . گواه محکم، سند با اعتبار، بخشش و سخاوت مردم شریف شهرستان گلوگاه برای به دست آوردن روزی از راه درست، مجموعه توانمند دکل بندان است شجاعت گردان امام حسین (ع) در چهره های معصوم پاک مجموعه توانمند دکل بند، مجموعه های اقتصادی فعال مختلف اعم از کارخانه های موجود ، مجموعه های فعال فرهنگی ، بنگاههای اقتصادی ، و..... جریان دارد که در این راه جان های زیادی از فرزندان شهرستان گلوگاه تقدیم بارگاه خداوند بزرگ شده است. مجموعه توانمند دکل بند گلوگاه ده ها، بلکه صدها سختی ها را با گذشتن از جان خویش تحمل می کنند . تا روزی بدست آید که به حق دیگران دست اندازی نشود. مجموعه توانمند دکل بند گلوگاه مجموعه فعال اقتصادی که شجاعت گردان امام حسین (ع) دوران جهاد و شهادت در سیمای آنان تماشایی است. با تلاش همراه با بخشش و سخاوت ،به همه می گویند برای پیشرفت و تعالی کشور باید کار کرد، تلاش کرد، حتی اگر این کوشش و تلاش با سخت ترین موانع همراه باشد. به همه می گویند تمام تلاش های ما را این چنین نظاره گر هستید . آیا وجدانتان رضایت می دهد که حقی از ما فراموش شود. ج- استان گلستان در گذشته و در حال حاضر دارای بزرگان معنوی، قانون گذاری و مسئولین اجرایی و... خوبی بوده است. عزیزانی که رقابت برای خدمت گذاری مردم، ولی نعمتان خویش را به زمان انتخابات محدود کرده اند . بعد از برگزاری انتخابات، این مجموعه فعالیت تعطیل می شود . تا انتخاباتی دیگر پیش رو باشد . همه از مسئولین اجرایی، قانون گذاری، با تکریم و احترام، حمایت می کنند . خدمت بهتری به مردم منطقه صورت می گیرد .عملکردی که می تواند الگوی برای دیگران باشد. خ- ضرب المثلی در جامعه وجود دارد درخت زمانی تنومند وثمرده ، می شود که به طور ثابت و دائم در یک مکان بمدت طو لانی رشد ونمو کند. ثمره و پاداشی که از استمرار و تداوم ادامه حیاط از آن حاصل می شود . بطور مثال: چرا رستوران اکبر جوجه شهرستان گلوگاه مجموعه ای کارآفرین، فعال، سود ده است . شهرت ملی، جهانی پیدا کرده است. چرا تخمه حاج علی تولید کننده (تنقلات، تخمه و...) فعال، کارآفرین دارای شهرت، شهرستانی، استانی و کشوری شده است. مگر نه این که وارثان خوب، با وجدان، این مجموعه ، دیگر مجموعه، اعتبار این نام را حفظ کرده اند . از آن خوب نگهداری کرده اند. سوال می کنم چرا ؟شرکت های تولید کننده انواع لوازمات مورد نیاز زندگی ، یک نام را سال ها وحتی قرن ها عوض نمی کنند . برای چه؟ توسعه و پیشرفت حاصل نخواهد شد .تا زمانی که کسانی اعتماد پیدا کنند که می توانند برای توسعه و پیشرفت مفید باشند . یکی از مواردی که کمک می کند تلاش ها مفید بوده است . داشتن سابقه وآن هم سابقه طولانی مثبت است . پس بیاییم تلاش کنیم که این توانمندی را از خود دور نکنیم . مجموعه ها و فعالیت های صاحب نام را تغییر ندهیم . آن را متحد و منسجم و با نام های مشهور جهانی حذف کنیم . حل مشکلات و معضلات و برآورده کردن امید ها و آرزوها با کارهای متناقض حاصل نخواهد شد. کسانی که مسیر جدایی را با نیت خیرو خوب برای پی گیری و حل مشکلات دنبال می کنند . عنایت داشته باشند در مسیر کمک به این جریان قرار ندارند. یکی از راه های ساده و فراگیر ، حل بسیار از مشکلات، حفظ و نگهداری بسیاری از امور صاحب نام است . که از گذشتگان به ما رسیده است. تجربه ها و نکاتی که گاهی ما حصل سال های عمر نسل های زیادی بوده است. د- چرا مجموعه ها یی به دنبال آن هستند که روستا را شهر و شهر را شهرستان و استان های جدید ایجاد کنند؟ زندگی نعمت های دارد که موجب تداوم دل انگیز آن می شود . یکی از نعمت های بزرگ زندگی وجود نوجوانان و جوانان سال 93 است. اصلی در زندگی وجود دارد . که استادی تدریس این اصل زندگی فعلا در انحصار نوجوانان و جوانان 93 است .این عزیزان برای بدست آوردن خواسته ها و مطالبات خویش از نوجوانان و جوانان سال 57 ، از این اصل زندگی کمک می گیرند . حتما شاهد بوده اید که موضوع ساده و روان را با چه آب و تاب و با چه حرارتی، توضیح می دهند . تا آن موضوع را بزرگ و بزرگتر جلوه دهند (شوخی: این کار نوجوانان و جوانان سال93 همان قانون یک کلاغ وچهل کلاغ است) تا برای نوجوانان و جوانان سال 57 موضوع مورد نظر بزرگ جلوه داده شود . تا با آن موضوع توجه شود . خواسته آنان با همین جلب توجه برآورده می شود. ظاهرا عده ای از هموطنان عزیزمان با کسانی مواجه شده اند . که گاهی اوقات به خواسته ها و مطالبات آنان توجه ای نمی کنند .برای حل مشکل خود ، نوجوانان و جوانان سال 93 را ؛الگوی خود قرار داده اند . مشکلات برطرف، آرزوها و آرمان ها تحقق عملی پیدا کند . آن هم بواسط بزرگ جلوه دادن منطقه و محل سکونت خود. به مبارکی 22 بهمن 57 ، با بخشش و سخاوت ملت بزرگ ایران ، رهبری پیامبر گونه حضرت امام خمینی (ره) ، میراث گرانقدری نزد تک تک همشهریان، هم استانی ها و هموطنان ، به امانت ، قرار داده شده است . میزان رای ملت است. عاملی که هر عده، مجموعه، جمع بی توجه، بی تفاوت را هوشیار می کند . همه توجه ها را خیره می کند. هر عده ای که در میدان خدمتگذاری دچار فراموشی شود . آنگاه نمی تواند نظر همه مردم را متوجه خویش کند . آن وقت دیگر در جایگاه بزرگ معنوی ، اجرائی ،و قانون گذاری ، مسیر زندگی قرار نمی گیرد . نعمتی از نعمات خداوند از او سلب و به فرد دیگر عطاء می شود. هموطنان عزیز : شاید بهتر باشد . به جای اینکه هر روز روستائی را تبدیل به شهر یا شهری را تبدیل به شهرستان یا استانی را تبدیل به چند استان کنیم . که به خواسته های ما توجه شود. کسانی را با رای خود بزرگ کنیم .که بتواند در پی جلب نظر مردم باشند، به همه توجه داشته باشند . دید وسیع و گسترده داشته باشد . ایران بزرگ مملو از چنین انسان های شایسته، مهربان اما گمنام است. شرط درخشش چنین انسان های بزرگ، توجه فرد، فرد ما نسبت به آنان است. کاری آسان، روان،و دست یافتنی. ذ- الگوی جمهوری اسلامی ایران : در متن خود برنامه ها، هدف ها،نهاد ها ، و ... را طراحی کرده است .برای همیشه در مسیر زندگی درک واقعی از خواسته های آرمان، آرزوها و ... ملت بزرگ ایران حاصل شود . یکی از این پیش بینی ها ، هم زمانی گسترش مدیریت اجرایی، شانه به شانه ان شورای اسلامی در کشور است .مکان و جمعی را نخواهید یافت . که از نظر و دید مدیریت میانی کشور+ شوراهای اسلامی کشور(روستا- شهر- شهرستان- استان- کشور) پنهان مانده باشد. تلاش کنیم .در مسیر زندگی ،از این مجموعه های توانمندی بزرگ ،بهره مند باشیم .آن وقت دیگر صدای نیست .که شنیده نشود . کار و خدمتی نیست که پیگیری آن بر زمین بماند. با امید به لطف خداوند بزرگ الف- احمدی
کد خبر: ۳۱۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۲

چه خصوصیاتی باعث می‌شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ این خصوصیات و ویژگی‌ها را در ادامه مطلب بخوانید و اگر نمی‌خواهید مجرد بمانید یا پس از ازدواج به سمت جنگ و درگیری بروید و عشق از زندگی مشترکتان رخت بربندد، آن‌ها را در اسرع وقت در خودتان از بین ببرید زیرا هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم‌هایی ازدواج کند یا زندگی خود را با آنها ادامه دهد. به گزارش آوای دنا  نقل از جام جم سرا،تا به حال فکر کرده‌اید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند ومحبوب همه هستند اما بعضی دیگر انگار کسی دوست ندارد حتی نزدیکشان بشود؟ خب، دسته اول مهره مار ندارند – شما که به این جور خرافات اعتقاد ندارید؟! – بلکه خصوصیاتی دارند که باعث محبوبیتشان می‌شود، یا بهتر بگوییم فاقد خصوصیاتی هستند که آدم‌ها را از آن‌ها براند. چه خصوصیاتی باعث می‌شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ مجله موفقیت این ویژگی‌ها را برشمرده: - دخترهایی که برای خودشان «مرد» شده‌اند!شمار این جور دختر‌ها در دنیای امروز روبه افزایش است، و جالب اینجاست که آن‌ها اصلا از دافعه‌های خودشان خبر ندارند و به «مردانگی» خودشان کاملا افتخار می‌کنند. آن‌ها زنان دیگر را ضعیف، ناتوان، ظریف و وابسته می‌دانند و اصلا حاضر نیستند به عنوان جنس زن به آن‌ها نگاه شود. لباس‌های مردانه، کارهای مردانه، بازوهای قوی و برجسته و صدای کلفت و مردانه از چیزهای مورد علاقه آنهاست که با آن فخر می‌فروشند. زنان مردنما همان قدر برای دیگران بویژه مردها، دافعه دارند که مردان زن نما حالِ شما را بد می‌کنند. زن، زن آفریده شده و مرد، مرد؛ هر کدام از این دو جنس در قالب خصوصیات خودشان است که جذابیت دارد، قدرت دارد و می‌تواند کار‌هایش را راه بیندازد. البته این جور دختران می‌توانند به خوبی جای پدر را برای بچه‌هایشان پر کنند اما متاسفانه مجرد می‌مانند، چون پدر بچه‌ها دنبال «همسر» خوبی برای خود می‌گردد! - دخترهای خرافاتی اگر پای دکه روزنامه فروشی می‌ایستید و فال این ماه‌تان را در تمام مجلات می‌خوانید، اگر در کتابخانه اتاقتان انواع گوناگون کتاب‌های تعبیر خواب، فال قهوه، طالع بینی هندی، چینی، رومی، فرانسوی و ... است، اگر به خودتان انواع سنگ‌های ضد چشم زخم، ازدیاد حافظه، مهره مار، سنگ ماه تولد، سنگ سیاره ژوپی‌تر و از این جور چیز‌ها آویزان کرده‌اید و اگر پاتوق شما خانه معروف‌ترین فال قهوه گیر شهر است که برای رسیدن به آرزو‌ها و خواسته‌های مختلفتان نسخه‌های عجیب و غریب می‌پیچد، باید بگوییم که سرگرمی خوبی دارید اما خیالتان را راحت کنم: متاسفانه در طالع شما هیچ ازدواج موفقی دیده نمی‌شود! می‌دانید چیست؟ متاسفانه مرد‌ها سر از اسرار ماوراءالطبیعه در نمی‌آورند و اصلا نمی‌توانند شما را درک کنند. آن‌ها واقع بین هستند و اکثرا همه چیز را از دید عقل و تجربه می‌بینند، به خاطر همین ذاتا از این جور کار‌ها دل خوشی ندارند. البته که مهم نیست آن‌ها چه فکری در مورد شما می‌کنند، اما... خواهش می‌کنم به خاطر خودتان هم که شده کمی منطقی باشید! - دخترهای خانم معلم (اخلاقی افراطی و ایرادگیر). من یکی از آن‌ها را می‌شناسم. او مثل یک وجدان آگاه «اکسترنال» است که به من وصلش کرده باشند: مدام مسائل و باید و نبایدهای بهداشتی، روان‌شناختی، علمی، اجتماعی، سلامت، تغذیه و خلاصه هر چیز دیگری که راجع به آن مطالعه‌ای داشته را به من گوشزد می‌کند. او مرتب یادآوری می‌کند که موقع ظرف شستن بهتر است دستکش بپوشم، موقع رد شدن از خیابان خیلی احتیاط کنم، بزرگتر‌ها را نباید به اسم کوچک صدا کنم، کلم بروکلی برای سلامتیمان خیلی خوب است، چت کردن کار بدی است، موقع کار با کامپیو‌تر باید صاف نشست، و هیچ وقت نباید از چراغ قرمز رد شد! و خدا نکند که من بخواهم دست از پا خطا کنم و این دستورات را نادیده بگیرم، مثلا خدای ناکرده بروم سینما و پفک و چیپس با سس تند بخورم! البته او خیلی دختر خوب و شایسته‌ای است، اما هیچ وقت نمی‌توانم از بودن با او لذت ببرم. (بیچاره همسرش!) بد نیست بدانید که همه ما آدم‌ها علاوه بر والد، بالغ و کودک درون، یک «معلم» درون هم داریم که این‌ها را به ما گوشزد می‌کند اما فرقش این است که گاهی می‌توانیم خاموشش کنیم و کمی از شیطنت‌هایمان لذت ببریم. معلم بازی به شدت دیگران را از شما فراری می‌دهد. - دخترهای پول پرست نیازی به توضیح نیست که این‌ها چه جور دخترهایی هستند. این دختر‌ها نشانه‌هایی دارند که طرف مقابلشان خیلی زود آن‌ها را می‌شناسد: آن‌ها مدام در مورد مسائل مالی حرف می‌زنند، اولین سوالاتی که می‌پرسند در موردمیزان درآمد، مدل ماشین، محل زندگی، وضعی اقتصادی خانواده و این قبیل است و اگر در چشم انداز آینده یک رابطه احتمال بحران مالی یا احیانا اجبار به قناعت را ببینند بلافاصله محو می‌شوند!قضیه خیلی ساده است، دختری که دنبال جیب طرف مقابلش است در روزهای سخت به درد نمی‌خورد. رابطه عاطفی با چنین دخترانی بی‌‌‌نهایت شکننده و نامطمئن است وهمسرشان تحت استرس زیادی قرار دارد. اگر چنین دختری هستید متاسفانه طرفداری ندارید؛ پسر‌ها هم می‌خواهند با کسی ازدواج کنند که آن‌ها را به خاطر خودشان بخواهد، نه جیبشان (آن‌ها هم دل دارند!)، همانطور که شما دوست دارید طرف مقابلتان شما را به خاطر خودتان بخواهد نه ظاهرتان. - دخترهای انحصارطلب دخترهای انحصارطلب خیلی خوبند، فقط یک ایراد بزرگ دارند: آن‌ها روزگار همسرشان را سیاه می‌کنند! آن‌ها می‌خواهند تمام زندگی طرف مقابلشان شوند و این اصلا منطقی نیست. همه خانم‌ها دوست دارند در مرکز توجه مرد زندگیشان باشند اما این توجه حد و مرزی دارد که دخترهای انحصارطلب از آن بی‌خبرند.آن‌ها تنها زمانی شادند که احساس کنند تمام توجه مرد زندگیشان به آنهاست، و اگر او کوچک‌ترین توجهی به دیگران یا به مسائل و جنبه‌های دیگر زندگی‌اش بکند اوقاتشان تلخ می‌شود. حتی ممکن است تبدیل به افرادی کنترلگر شوند و مدام همسرشان را چک کنند و مثل سایه دنبالش باشند. البته در ابتدای آشنایی خودبخود طرف مقابل ما تمام زندگیمان می‌شود اما اگر این روند بخواهد ادامه پیدا کند ما را از کار و زندگی می‌اندازد. هر فردی در کنار ازدواجش، که البته جنبه بسیار مهمی از زندگی‌اش است، لازم است به خانواده‌اش، کارش، تفریحات و دوستانش و علایق دیگرش هم به اندازه خودشان توجه کند؛ همچنین به فردیت خودشبه عنوان یک انسان مستقل. این دختر‌ها جلوی رشد و پیشرفت همسرشان را می‌گیرند، وهیچ مردی هم این را نمی‌خواهد. - دخترهای خودباخته (مهر طلب). دخترهای خودباخته را حتما می‌شناسید: آن‌ها به خاطر رابطه‌شان از همه چیزشان می‌گذرند و حاضرند تمام زندگیشان را برای طرف مقابلشان فدا کنند. آن‌ها از خود گذشته‌هایی هستند که همیشه در دسترسند، هرگز ناراحت و دلخور نمی‌شوند، همیه دنبال راضی کردن طرف مقابلند، هیچ اولویتی برای خودشان قائل نیستند، از نیازهای خودشان می‌گذرند تا به نیازهای مرد زندگیشان برسند، به فکر رشد و پیشرفت شخصی نیستند و بالاخره همه زندگیشان در رابطه‌شان خلاصه می‌شود. این جور دختر‌ها همه این کار‌ها را به خاطر خشنود کردن طرف مقابل انجام می‌دهند، اما برعکس آنچه خودشان فکر می‌کنند به جای راضی کردن طرف مقابل او را از خود می‌رانند. آن‌ها در ‌‌نهایت به افرادی بی‌هویت و به شدت وابسته تبدیل می‌شوند که همه بار زندگیشان روی دوش همسرشان خواهد بود. گاهی اینطور به نظر می‌رسد که دخترهای سر به زیر حرف گوش کن بیشتر مورد توجه هستند، اما آن‌ها بعد از مدتی بی‌‌‌نهایت کسل کننده می‌شوند. در واقع دخترهایی که در حد خودشان استقلال و هویت دارند و به دنبال رشد شخصی خودشان هم هستند برای همه جذابترند. پسه خود را ارزان نفروشید به قول مولانا: هر که او ارزان خرد، ارزان دهد گوهری طفلی به قرص نان دهد! - دخترهای غرغرو این آخرین مورد است اما بیشتر از تمام مواردی که تا اینجا خواندید آدم‌ها را از شما فراری می‌دهد. واقعا چه کسی دلش می‌خواهد یک نفر مثل رادیوهای قدیمی مدام زیر گوش وزوز کند، آن هم از نوع غرغر؟! از نزدیک‌ترین مردی که دم دستتان است سوال کنید چه چیز بیشتر از همه روی مخش می‌رود و او به شما خواهد گفت که یک آدم غرغرو. غرغرو‌ها انرژی آدم را تحلیل می‌برند و واقعا روی اعصاب راه می‌روند و متاسفانه خودشان هم متوجه نمی‌شوند که چقدر این کارشان بیهوده است. وقتی مدام غرغر می‌کنید دیگر کسی به حرف‌های شما گوش نمی‌دهد و محتوای حرف‌هایتان را نمی‌فهمد؛ اگر هم تا به حال با غرغر توانسته‌اید به هدفتان دست پیدا کنید و کسی را مجبور به کاری بکنید فقط برای این بوده که از دستتان خلاص شوند و شما را از سر وا کنند، نه هیچ چیز دیگری. البته که شما حق دارید خواسته‌هایتان را از دیگران بخواهید یا شکایت‌هایتان را مطرح کنید اما چطور است یک شیوه موثر‌تر و جذاب‌تر برای این منظور پیدا کنید؟ شاید هم خواسته‌هایتان نیاز به بازبینی داشته باشد. مطمئنم اصلا دوست ندارید کسی توی دلش به شما بد و بیراه بگوید.
کد خبر: ۳۱۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۲

یه نفر از کمی فرزند به امام گلگی کرد ، ایشون فرمودند : از خدا طلب آمرزش کن و تخم مرغ و عسل بخور
کد خبر: ۲۹۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۰

خیلی وقت است که دیگر خوابِ امام را نمی‌بینم. خیلی دلم برای‌شان تنگ شده است البته امام‌ زیاد در خواب می‌بینم اما امامِ خودمان را نه!به گزارش " ندای انقلاب "، سیدمحسن میرشمسی در صفحه شخصی خود در یکی از شبکه‌های اجتماعی در مطلبی طنز درباره خاطرات هاشمی رفسنجانی نوشت: خیلی وقت است که دیگر خوابِ امام را نمی‌بینم. خیلی دلم برای‌شان تنگ شده است البته امام‌ زیاد در خواب می‌بینم اما امامِ خودمان را نه! چند شب پیش نان و پنیرم را خوردم و خوابیدم. مدتی که گذشت و خوابم سنگین شد، در عالم رؤیا دیدم که در حیاط خانه‌ام نشسته‌ام و دارم نان و پنیر می‌خورم. آخر نان و پنیر قوتِ غالبِ خاندانِ من است و لذتی هم که در خوردن نان و پنیر است، در خوردن پسته هم نیست. مشغول نان و پنیر خوردن بودم که صدای زنگ خانه به صدا درآمد. یکی از پاسدارها بعد از اینکه در را باز کرد، گفت "آقا! امام آمده است". خیلی خوشحال شدم و از جایم پریدم و هروله‌کنان به سمت در رفتم. امام بود اما امامِ خودمان نه! امام محمد غزالی بود. داخل آمد و توی حیاط (تا اذان صبح که برای نماز بیدار شدم) برایم از تاریخ صحبت کرد و از فلسفه و خاطراتش گفت و کتاب‌ها و تألیفاتش را یکی یکی معرفی کرد و از هر کدام هم یک جلد به من هدیه داد. می‌گفت این وزیر جدید ارشاد خود را مرید شما می‌داند. اگر می‌شود، سفارش کنید به کتاب‌های من بیشتر بها بدهد. روی کاغذ نوشتم تا بعداً به وزیر تذکر دهم. دیشب دوباره یک امامِ دیگر به خوابم آمد. امام علی رحمانف بود. از روحانی گله داشت که تاجیکستان را تحویل نمی‌گیرد و رابطه خوبی با این کشور ندارد. قرار شد به روحانی تذکر دهم تا روابط تهران - دوشنبه را احیا کند و توسعه دهد. امروز بعد از ظهر هم در مجمع تشخیص خوابیدم. این بار امام علی حبیبی به خوابم آمد. نشست و از خاطرات دوران کشتی‌گیری‌اش برایم تعریف کرد. دست آخر پیشنهاد داد با هم کشتی بگیریم. می‌دانید که من چون هر شب نان و پنیر می‌خوردم، بنیه قوی‌ای دارم، فلذا به راحتی می‌توانستنم ضربه فنی‌اش کنم اما چون ۳ سال از من پیرتر است، یاد مرحوم پوریای ولی که خاطراتی زیادی هم از او دارم، افتادم و فُتوّت به خرج دادم و شکستش ندادم. من اصلاً خوشم نمی‌آید افتاده را پاي بزنم!
کد خبر: ۲۹۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۸

به گزارش آوای دنا ،پایـگاه جـوان انقـلابی نوشت: دکـتر حسـن روحـانی در قامـت یازدهمیـن رئیـس جمهـور انقلاب اسلامی ایـران ، اولین پیام نوروزی خود را برای سال ۱۳۹۳ با مردم ایران اسلامی از طریق رسانه ملی بیان نمود ؛ اما صرف نظر از بررسی سخنان گفته شدی رئیس جمهور در این گفتگـوی تلـویزیونی ، می تـوان به دکــور و صحـنه ای که آقای روحانی به ایراد سخن پرداخت اشاره نمود ؛ در این دکور و برخلاف همه پیام های نوروزی روسای سابق جمهور در طول حیات انقلاب اسلامی ، هیچ تمثیلی از حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری وجود ندارد! همچنین با توجه به مقارنـت ایام نـوروز با ایام فاطمیه (س) ، هیچ تصویر و یادبودی نمادین از این بانوی بزرگ اسلام در این قاب تصویری به چـشم نمی آید! همچنین سفره نوروز که از آداب و رسوم و فرهنگ ایرانی است نیز برای گفتگوی رسانه ای رئیس جمهور توسط دفتر ایشان تدارک دیده نشده است! البته می توان به چهره نسبتـا جدی رئیس جمهور در این گفتگو و البته صــدای کلاغ ها که در اثنای سخنان ایشان توجه هر مخاطبی را جلب می نمود را نیز اشاره کرد. سخنان بالا را می توان با صحنه آخرین پـیام نوروزی دکـتر احمدی نژاد با ملت ایران در سال ۹۲ مقایسه نمود. از وجود تمثال رهبـران گرانقـدر انقلاب اسلامی تا قاب کوچک منقش به ذکر یا فاطمه الزهرا (س) و سفره هفت سین و البته چهره متبسم ایشان بر روی صندلی ساده و نه اشرافی… ـ
کد خبر: ۲۹۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۲

مردم به کسی که دانشگاه آزاد را با بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان دارایی، حق خود و فرزندانش می‌داند اقبال نخواهند کرد
کد خبر: ۲۸۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۷

آوای دنا-بدری :وقتی در خبرها خبر قطع برق غزه را بدلیل اصابت موشکها و بمباران هوایی رزیم صهیونیستی می خواندم با خودم گفتم اونا بخاطر مقاومت و سرزمین پدری خود و در زیر چتر استعمار و استکبار از نعمت برق بی بهره هستند  مردم لنده چرا!!تعجب نکنید که چه قیاس عجیب و غریبی شد ،ا خه  این دو مطلب چه ارتباطی باهم دارند من میگم دارند خاموشی خاموشیه چه فرق میکنه لنده باشه یا غزه ،حالا بگذریم اما راستی ایا اداره برق لنده صدای مردم و رسانه ها را نمی شنود یا به اصطلاح کر گوشی می زند ؟!چرا برق ورودی شهر لنده خاموش است ؟این تاریکی در ورودی شهر لنده با چه توجیهی قابل گذشت است؟نا امنی های ناشی از این خاموشی بعهده کیست ؟!قریب به یکسال است که مدام در رسانه ها در تلفنها و مراجعات مکرر این موضوع به مسولین محترم اداره برق گوشزد می شود اما خبری از رفع اساسی مشکل نیست !شبکه ورودی شهر لنده فرسوده و قدیمی است و نسبت به اصلاح ان سهل انگاری می شود! البته باید جانب انصافا را هم رعایت کرد و گفت که این اداره  در اولین فرصت بعد از یادآوری سراغ مشکل فوق می روند اما فقط مسکن می دهند و بطور اساسی این مشکل را  برطرف نمی کنند.اداره برق لنده مدعی است که جهت تعمیر و اصلاح چراغهای این بلوار نیاز به بالابر یا جرثقیل دارد و این وسیله نقلیه را باید از دهدشت بیاورند راستی این قضیه چقدر وقت بر است ؟مگر می خواهند از کره ما چرقثیل بیاورند تا کمتر از یک ساعت این برق را تعمیر و اصلاح نمایند،یعنی مردم ایل بزرگ طیبی و شهرستان لنده ضمن اینکه حق داشتن یک یا چند دستگاه از این خودرو را ندارند حق استفاده چند ساعتی از آنرا هم ندارند؟!واقعا جای نگرانی است و از فرماندار عزیز شهرستان لنده انتظار دخالت و ورود به این قضیه را دارم و امیدوارم اداره برق لنده و شهرستان کهگیلویه در اسرع وقت پاسخ لازم را به مردم بدهند.بالاخره ایام نوروز هست و در استانه سال جدید هستیم و اصولا باید شهر چراغانی و ورودی و مبادی ورودی شهر نوارانی تر و مردم ما هم حق دارند زیبابی ورودی شهر خود را ببینند .
کد خبر: ۲۸۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۶

عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس گفت: در زمان معرفی کابینه، خطر کم تحرکی کابینه را گوشزد کردیم و گفتیم که این مسیر دولت را از تحقق شعارهایش بازمی‌دارد. به گزارش خبرگزاری خانه ملت، مهرداد بذرپاش درنشست علنی امروز( یکشنبه 25 اسفند ماه) در نطق میان دستور خود،گفت: گاز رسانی در شهرها و سبد کالا تنها نمونه کوچکی از قدرت اجرایی دولت در مهار مشکلات کشور است.هنوز هم دیر نشده است باید کاری کرد که دولت پویاتر و کارآمدتر باشد. نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس شورای اسلامی افزود: دولت باید با تقویت کابینه و وقت گذاشتن بیشتر و دقت کافی در امور به حل و فصل مشکلات کشور همت گمارد نه اینکه با دو قطبی سازی های ارتجاعی در حوزه فرهنگ سعی در پوشش دادن و مخفی کردن ضعف های خود در حوزه اقتصادی، اجرایی و معیشت مردم داشته باشد. وی افزود: ماجرای صحبت های گاه و بیگاه وزیر فرهنگ و بعضاً خود رئیس جمهور از این جنس است؛ القای اینکه مشکلات فرهنگی کشور از مسیر برخی اقدامات خاص مانند Face book و آزادسازی ماهواره حل خواهدشد اقداماتی که حتی سردمداران غرب مانند اوباما نیز به مخرب بودن برخی استفاده ها از آنها اذعان دارند یا اظهارنظرهایی در این باره این که هنرمند غیر ارزشی نداریم ، تصمیمات اباحه گرایانه در برخورد با محصولات فرهنگی و.. از این جنس است. این عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس افزود: به نظر می رسد اکثر این مانورها با هدف ایجاد فضای دوقطبی در جامعه به قطب آزادی و قطب محدودیت انجام می شود که بسیاری از ناکارآمدیهای اقتصادی و اجرایی دولت در پس آن پنهان می شوند.البته این امر از کسانی که خود را فرزند حوزه می دانند و کسی که متصل به بیت وارسته عالم جلیل القدر و انقلابی همچون حضرت آیت الله جنتی است بعید است که از طریق بازی با دین مردم کسب محبوبیت کنند کاری که فکر می کنیم محبوبیت ظاهری دارد ولی در عمل چیزی جز خسران دنیوی و عقاب اخروی نداشته و ندارد؛ چراکه در دوران اصلاحات از افراطی ترین روش ها برای دین زدایی و ترویج شل دینی در جامعه استفاده شد ولی در انتخابات های بعدی نه تنها باعث جذب آرای مردم نشد بلکه شکست های پیاپی را برای ایشان در پی داشت.باید دید که تقی زاده این دولت کیست البته مشخص است ولی زمان همه چیز را مشخص تر خواهدنمود اگر تقی زاده توانست منویات شل دینی و بعضاً بی دینی خود را در جامعه ایرانی و اسلامی تحمیل کند دیگران هم خواهندتوانست. بذرپاش گفت: دانشگاه آزاد یک دانشگاه ملی و متعلق به اموال بیت المال است و باید مدیریت آن از دست یک فرد خارج شود. این چه نگاهی است که آن را متعلق به یک خاندان بدانیم؟ آیا مردم شریف که با خون دل شهریه برای تحصیل فرزندانشان پرداخت نموده اند می پذیرند که چند صد هزار میلیارد سرمایه که از امکانات عمومی و بیت المال و منابع پرداختی توسط دانشجویان این مرز و بوم و حمایت نظام ایجاد شده متعلق به یک خاندان باشد و آن را ملک طلق آنها بدانیم؛ آقای رئیس جمهور! توقع ملت اینست که دانشگاه آزاد را به ملت بازگردانید و از دست یک خاندان خاص خارج کنید.صحبت از چندصد هزار میلیاردتومان سرمایه ملی یک ملت است، نکند رودربایستی با آقای هاشمی شما را از این امر مهم باز دارد؛ به اعتماد مردم پاسخ دهید. نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس گفت: امنیتی ترین دولت تاریخ انقلاب را باید کم تحمل ترین آن هم دانست چراکه افراد حاضر در دولت اکثرشان دارای سوابق طولانی امنیتی می باشند ( البته این جمله نافی زحمات و مجاهدت های نیروهای خدوم جامعه امنیتی کشور نیست که اگر آن ها نبودند معلوم نبود چه بر سر کشور می رفت) ولی لازمه امنیتی بودن، صبر و وقار بیشتر است. وی افزود:‌فله ای شکایت کردن از رسانه ها به گواه اسناد حاضر نشان از تحمل مخالف نمی دهد لااقل اگر می خواهیم این گونه رفتار کنیم فرار به جلو نکنیم و صادقانه با مردم سخن بگوئیم نه اینکه در یک جشنواره غیررسمی و فرمایشی نکاتی را به زبان برانیم که 180 درجه خلاف واقعیت است.اینکه منتقدان را کم سواد، اندک و بی پشتوانه از رأی مردم نشان دهیم و سعی کنیم برای آن ها پرونده سازی کنیم نشان می دهد نوعی روحیه مک کارتیستی در حال شکل گرفتن است، دولت نباید به پرونده سازترین دولت بعد از انقلاب ملقب شود ولی جهت یادآوری یک نکته راجع به میزان پشتوانه آرای مردمی باید عرض کنم: خوب است به انتخابات مجلس هفتم، هشتم و نهم نگاهی بیاندازیم و لیست اعضای کابینه فعلی را ملاحظه و آرای آن ها را نگاه کنیم بعد به آرای دیگران بتازیم چراکه بسیاری از وزرا، معاونین رئیس جمهور و استانداران در همین انتخابات اخیر هم نتوانستند به مجلس راه یابند. این عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس با طرح چند سوال که مدل سیاست خارجی این دولت از چه الگویی تبعیت می کند؟ گفت:‌کمک گرفتن از طرف خارجی برای بالابردن قدرت چانه زنی در داخل: اگر این فرض درست باشد که اطلاعات همه در تأیید این فرض است. آیا این مبنای دیپلماسی خمینی کبیر بود؟ آیا سفر برخی وزرای خارجه اروپایی و دیدار آن ها با زندانیان امنیتی و بعد هم یک تذکر ساده شبیه به شوخی از طرف سخنگوی دستگاه دیپلماسی کمک گرفتن از طرف خارجی جهت افزایش چانه زنی این عزیزان در داخل نیست. بذرپاش افزود: رسمیت دادن به مداخلات کشورهای غربی در امور داخلی ایران: هنوز ماجرای اوکراین در پیش چشمان ماست که چگونه مسئولین کشورهای غربی از جمله این خانم تازه سفر کرده به کشور ما، چگونه استقلال آن کشور را به مخاطره انداختند و کودتایی عجیب رقم زدند این که دستگاه دیپلماسی اقدامی درخور در مقابل این کارها انجام ندهد و موضعی نگیرد دو احتمال پیش می آید: اولاً اینکه حواسشان نبوده که اگر این باشد وا اسفا و ثانیاً اینکه با هماهنگی بوده است که اگر این باشد پس دستگاه سیاست خارجی به دنبال رسمیت دادن به مداخلات کشورهای غربی در امور ایران است. نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس گفت: پذیرش اینکه باید برای غربیها در همه موضوعات اعتمادسازی کنیم از جمله حقوق بشر: همگان می دانیم که حقوق بشر مطرح شده ازطرف بی آبروترین کشور در موضوع حقوق بشر برای طرف ایرانی در درجه اول، تعطیلی بسیاری از احکام اسلام و در درجه بعد، تطهیر براندازان و منافقان داخلی است کدام یک از این دو موضوع را دولت قصد دارد انجام دهد؟ به نظر هیچ کدام ولی در عمل چیز دیگری را مشاهده می کنیم. آیا بازگشایی لانه جاسوسی دیگر به اسم دفتر اتحادیه اروپا را در این مسیر نمی بینیم؟ وی با طرح این سوال که آیا به وزیر خارجه ما اجازه ملاقات با یک مجرم نه امنیتی بلکه مواد مخدر را هم در کشورهای غربی می دهند؟ آیا به وزیر خارجه ما اجازه ملاقات با یک مجرم ایرانی در بند زندان های کشورهای غربی را می دهند؟ گفت:‌ راستی دستگاههای اطلاعاتی ما کجا هستند که این گونه اتفاقات در کشور در حال رخ دادن است؟ همگان می دانیم هدف این 3 الی 4 کشور غربی برای کشور ما، جز براندازی نیست که آن را در دو مرحله دنبال می کنند : مرحله اول تولید مصونیت برای فتنه گران و براندازان و مرحله دوم ایجاد شبکه و زیرساخت های داخلی برای برهم زدن اوضاع داخلی کشور. بذرپاش گفت: فرض اینکه مذاکرات ما برد- برد باید باشد، این فرض بر این مبنا استوار است که ما حقی را از طرف غربی گرفتیم و حال باید جبران کنیم و یک امتیاز ما باید بدهیم و یک امتیاز باید بگیریم آیا ما حقی از کشوری ضایع کردیم؟ آیا ما به کشوری تعرض نمودیم؟ آیا ما کشوری را تحریم نمودیم؟ پس بازی برد- برد به چه معناست؟ در صورتی که سیاست ما نه تنها در این مقطع بلکه در جنگ تحمیلی و همه زمان هایی که دشمن بر ما فشار وارد می کرد سیاست دفع متجاوز و دفع شر بوده است. این عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس افزود: در موضوع هسته ای هم مرتباً هشدارهایی از طرف دلسوزان ، داده می شود؛ ولی از آنجا که در دولت محترم کمتر گوش شنوایی را می توان یافت که صدای منتقدان را با ملایمت بشنود و پاسخ دهد نه با توهین و تهدید - دولتی که با سبد توزیع کردن نشان داد چه میزان از تدبیر برخوردار است- حال چه تضمینی است که در مذاکرات که سرنوشت یک ملت است هم شاهد چنین مدیریتی نباشیم؟ نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس گفت: فساد و برخورد با آن امری بسیار پسندیده است ولی چه خبر از کرسنت و استات اویل و دانشگاه آزاد و 650 میلیون یورو و شهرام جزایری و ... بگذارید مردم این شعار شما را صادقانه بدانند نه یک امر تبلیغاتی برای از میدان به در کردن رقبا و در مورد زنجانی نیز قوه قضائیه سریعاً رسیدگی کرده و به اطلاع مردم برساند که این زنجانی زائیده چه دورانی است و به چه کسانی منتسب است.
کد خبر: ۲۸۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۵

آوای دنا- بدری : شهیدان را بنوری پاک شوییم /درون چشمه مهتاب شوییمشهیدان همچو آب چشمه پاکند /شگفتا آب را با آب شویند وقتی که جنگ آغاز شد، همه به صحنه آمدند، شهری و روستایی، فقیر و غنی،باسواد و بی‌سواد، کارگر و مهندس، معلم و دانش‌آموز...بعضی‌ از شهدا معرفی شدند، اما از غفلت ما حتی اسمی از بعضی‌هاشون درکوچه و خیابان‌ها، قفسه کتابخانه‌ها، سایت‌ها و روزنامه‌ها نیست. یکی از همین شهدا فرمانده شهیدی است به نام پاسدار شهید «جواد بلند اختر» فرزند علی ضامن متولد 1344 که در منطقه عملیاتی نصر 4 در تاریخ هفتم تیرماه 1366 به فیض عظمای شهادت نایل آمده، شهیدی از جنس بلال ، فرمانده ای که صدای اذان او در خط مقدم جنگ هنوز آرامبخش دلهای دوستان و همرزمانش می باشد ، او که به تنهایی یک دنیا ایثار بود و از خود گذشتگی واینک در روستایی متروکه ، در روستای خالی از سکنه «راستکوه» از توابع شهرستان لنده آرمیده است. و قصه مظلومیت این شهید را با این جمله به پایان می برم و تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل .ای فرمانده شهید برای ما حمدی بخوانید که شما زنده اید و ما مرده ...
کد خبر: ۲۷۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۱۶

رئيس پليس فتا استان خراسان شمالي هشدار داد: هموطنان پيغام هاي حساس و محرمانه خود را تا حد امکان روي تلفن‌هاي منشي دار نگهداري نکنند.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس فتا ،سرگرد"سهيل خاکشور" صبح امروز با اعلام اين خبر گفت: با پيشرفت روزافزون تکنولوژي و حرکت رو به جلوي آن ، شاهد مزاياي آن در زندگي روزمره هستيم اما اين پيشرفت‌ها ، آسيب‌ها و معايبي را نيز با خود به همراه دارند.وي افزود: يکي از اين تکنولوژي‌ها که روزانه شاهد ورود تنوع زيادي در بازار عرضه آن هستيم ، تلفن‌هاي ثابت است. نسل جديد تلفن‌هاي ثابت داراي تکنولوژي ضبط صدا و يا در اصطلاح رايج داراي پيغام‌گير هستند.رئيس پليس فتا استان خراسان شمالي در ادامه تصريح کرد: در اين تلفن‌ها برنامه‌اي تنظيم شده که شما در زماني که در منزل حضور نداريد، مي‌توانيد از طريق يک تلفن ديگر با شماره منزل خود تماس گرفته و بعد از شنيدن صداي بوق کد تلفن خود را وارد و پس از برقراري ارتباط قادر به شنيدن تماس‌هاي ضبط شده خود باشيد.سرگرد"خاکشور" همچنين بيان داشت: بسياري از هموطنان پس از خريد دستگاه‌هاي تلفن مجهز به سيستم منشي‌دار به دفترچه راهنماي آن توجهي ندارند و پيغام‌هاي شخصي و محرمانه و خصوصي خود را روي آن ذخيره مي‌کنند و به اين نکته دقت ندارند که در صورت عدم مراقبت صحيح از برخي تنظيمات مي‌توانند شرايطي را براي سودجويان ميسر سازند.اين مقام انتظامي تاکيد کرد: تغيير ندادن رمز پيش فرض اين گونه تلفن‌ها و توجه نکردن به اين موضوع که اشخاص سودجو مي‌توانند با وارد کردن اين کد پيش فرض وارد سيستم شده و از آن بهره‌برداري کنند ، يک آسيب جدي است.رئيس پليس فتا استان خراسان شمالي در پايان هشدار داد: هموطنان پيغام هاي حساس و محرمانه خود را تا حد امکان روي چنين تلفن‌هايي نگهداري نکنند و حتما پس از خريد و راه‌اندازي آن رمز پيش فرض را تغيير دهيد.
کد خبر: ۲۷۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۱۱

مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران ناگفته‌های جالبی از تعقیب و عملیات دستگیری این تروریست معدوم را تشریح کرد.به گزارش آوای دنا ، چهارم اسفندماه سال 1388 یکی از بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین عملیات اطلاعاتی و امنیتی کشور برای دستگیری عبدالمالک ریگی رئیس گروهک جندالشیطان و از اشرار منطقه شرق کشور با موفقیت انجام شد. اکنون که 4 سال از تاریخ انجام این عملیات گسترده می‌گذرد، هنوز افکارعمومی مشتاق است تا از زوایای پنهان و پیچیده انجام این عملیات اطلاعاتی و امنیتی آگاهی یابد. بر این اساس و با توجه به پیگیری‌های لازم موفق شدیم تا با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران مصاحبه تفصیلی داشته باشیم تا وی ابعاد جدیدی از این عملیات را تشریح کند. مشروح کامل مصاحبه خبرنگار امنیتی و دفاعی با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات را در تشریح انجام اقدامات اطلاعاتی و رصد عبدالمالک ریگی قبل و حین دستگیری و بخشی از اعترافاتش را در ذیل می‌خوانید: با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. یکی از جذاب‌ترین بخش‌های پرونده عبدالمالک ریگی نحوه عملیات و اطلاع از پرواز وی و نحوه نشاندن این هواپیما در خاک کشورمان است. روز گذشته نیروی هوایی ارتش جزئیاتی از این عملیات را منتشر کرد، اما مطمئنا جزئیات دیگری نیز وجود دارد. از جمله اخطارهایی که از سوی جنگنده نیروی هوایی ارتش به هواپیمای مسافربری قرقیزستان داده شد، اما عنوان نشد که چرا این هواپیمای مسافربری به اخطارها توجهی نکرده و فرود نمی‌آمد. این در حالی است که به طبع باید پیرو دستور می‌بود و فرود اضطراری می‌کرد. گویا خلبان هواپیمای مسافربری نیز مطلع بود که چه شخصی در هواپیما حضور دارد و به همین دلیل از دستورات جنگنده نیروی هوایی ارتش سرپیچی می‌کرد. جزئیاتی از این بخش از پرونده را تشریح کنید و اگر ناگفته‌ای است بفرمایید. - به نام خداوند بخشنده مهربان. جنایات عبدالمالک ریگی یک اوجی داشت که موجب شد یک بسیج اطلاعاتی شکل بگیرد تا از اوج ضرباتی که نظام جمهوری اسلامی ایران از این ناحیه می‌خورد، جلوگیری شود. یک مقدار از بحث‌های اطلاعاتی این پرونده نه با یک تاخیر بلکه با یک گیر و گرفتار‌یهایی روبرو می‌شد که این گرفتاری‌ها به بحث‌های شرعی و اخلاقی مرتبط بود. پیش از این عملیات پیچیده اطلاعاتی، عبدالمالک ریگی یکی دو مرحله در عملیات ویژه در تیررس ما قرار گرفت، اما به جهت اینکه خانواده همراهش بود و یا در محیطی بود که افراد و مردم بی‌گناه حضور داشتند ممکن بود به این افراد بی‌گناه صدمه بخورد. این اتفاقات در امارات متحده رخ داد؟ - خیر، در پاکستان در تیررس ما بود. حال نگاه‌ها بسیج شد به اینکه تلاش کنیم عبدالمالک ریگی را به دست بیاوریم و زیر ضرب ببریم و دوم اینکه در نوع اقدام نیز کمترین آسیب به بی‌گناهان و حتی زن و بچه عبدالمالک ریگی نرسد که لطف خداوند شامل حال ما شد. رصد خود عبدالمالک ریگی از زمانی انجام شد که وی 2 دیدار با سرویس اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا انجام داد و این اقدامات وی در راهبرد اطلاعاتی ما قرار گرفت که در همین ملاقات‌ها و یا رفتن برای ملاقات‌ها و زمانی که از محیط خود و نیروهایش دور می‌شد زیر ضرب ما می‌رفت، چون هم برد اطلاعاتی داشت و هم ضربه اساسی را می‌شد به شاکله و فرماندهی این گروه زد. اطلاع ما از رفتن ریگی به قرقیزستان با توجه به ملاقاتی که با آمریکایی‌ها برنامه‌ریزی کرده بود از قبل وجود داشت. منتهی نقطه دقیق و روز سفر را خود عبدالمالک ریگی و سرویس اطلاعاتی مقابلش می‌دانست، اما لطف الهی شامل حال ما شد و روزی که ریگی قصد داشت برود و در جایی که مراجعه کرد(آن موقع فیلم‌ها و عکس‌هایش در رسانه‌ها منتشر شد ) از آنجا تقریبا روی موضوع سوار شدیم. اگرچه از قبل نیز آگاهی داشتیم، اما از آنجا به بعد به صورت لحظه‌ای موضوع دنبال شد. سفر ریگی از کابل به امارات البته با یک استقرار چند ساعته در امارات و سپس پرواز به سمت قرقیزستان بود. وی وقتی از کابل به سمت امارات پرواز کرد بالای 50 درصد گفتیم که سوار هواپیما شد که البته این اتفاق رخ داد و از امارات به سمت قرقیزستان نیز 80 تا 90 درصد یقین کردیم که جزو مسافران پرواز است. نکته قابل توجه این است که ریگی با هویت کاملا جعلی هر دو سفر را انجام داد. یعنی هم از کابل به امارات و هم از امارات به قرقیزستان با هویت جعلی سفر می‌کرد. از نکات جالب و بارز این بخش تغییر چهره و قیافه وی برای گرفتن عکس در هر دو عنوان جعلی‌اش بود. یعنی یک گذرنامه جعلی از کابل به امارات و یک گذرنامه جعلی با عکس تغییر چهره داده شده از امارات به قرقیزستان داشت که در هر دو گذرنامه چهره‌های متفاوتی داشت، به طوری که اگر عکس‌های جعلی را با قیافه اصلی ریگی مقایسه می‌کردیم تشخص آن بسیار سخت بود. آیا سرویس اطلاعاتی امارات متحده از این موضوع اطلاع داشت؟ - نمی‌شود گفت سرویس اطلاعاتی امارات مطلع شده بود. منتهی دسترسی به این گذرنامه‌های جعلی که در اختیار ریگی بود نشان می‌داد که از جای خوب و دست برتری حمایت می‌شد که ما دست برتر را آمریکا و اسرائل می‌دانیم. اینکه آیا این عمله اسرائیل یا آمریکا بود عموماً آمریکایی‌ها در منطقه نیابتی کارها را دنبال می‌کنند. در افغانستان هم همه چیز از جمله گذرنامه اصلی کشور دیگر یافت می‌شود و سرویس مورد نظر به راحتی می‌توانست به گذرنامه‌ها دسترسی پیدا کند. عبدالمالک ریگی برای عزیمت به قرقیزستان از امارات پرواز کرد و تا عرض نیم تا یک ساعت حدود 10 تا 20 درصد تردید بود که شاید ریگی سوار هواپیما نشده باشد. قبل و یا پس از انجام پرواز این تردید وجود داشت؟ - خیر، پس از اینکه پرواز انجام شد. در صحنه دوستان وقتی بررسی کردند، مشخص شد ریگی فرودگاه امارات را ترک کرده و از آن به بعد هماهنگی‌های داخل کشور صورت گرفت. بخش اصلی عملیات پس از اینکه این موضوع قطعی شد، صورت گرفت . نیروی هوایی ارتش واقعا خیلی خوب پای کار آمد و توانست هواپیمای مسافربری قرقیزستان را از بالای اصفهان به سمت کرمان بازگرداند. حالا چرا قرقیزها خیلی اصرار به برگشت نداشته و می‌خواستند ادامه مسیر دهند به این دلیل بود که قبول نمی‌کردند یک هواپیمای بین‌المللی را در داخل خاک کشور دیگری بنشانند و این امر را نقض هوایی و نقض کنوانسیون هوایی قلمداد می‌کردند. اینکه حامی ریگی بودند یا نه اطلاعی بر آن نیست که بتوان دقیق روی این موضوع صحبت کرد، اما خب هواپیمای مسافربری الحمدلله پس از شلیک اخطار جنگنده نیروی هوایی ارتش همان‌طور که اعلام شده در خاک کشورمان فرود آمد. چند هواپیمای جنگنده نیروی هوایی ارتش در این عملیات شرکت داشتند؟ - 2 هواپیمای جنگنده. یکی از هواپیماها هم عملیات سوخت‌رسانی را انجام داد. گفته می‌شود جنگنده نیروی هوایی ارتش تا 300 تیر اخطار هم شلیک کرد و هواپیمای مسافربری را با تهدید بازگرداند. اگر این هواپیما از مرز هوایی کشورمان عبور می‌کرد دیگر نقض کامل هوایی می‌شد. در بحث اینکه چرا تلاش شد تا ریگی زنده دستگیر شود، علت‌هایی وجود داشت، از جمله اینکه وی حاوی اطلاعات زیادی بود، اما چه علت‌های دیگری موجب شد تا به این نتیجه برسید تا ریگی را زنده دستگیر کنید؟ شاید اصل اول بر زنده شکار کردن ریگی نبود. اصل این بود که ما تقاص خون شهدای کشورمان را از وی بگیریم. ریگی تا آن موقع 1024 انسان بی‌گناه را شهید و زخمی کرده بود. در عملیات‌هایی که در داخل کشور و یا در مرزهای کشور انجام داده بود، دست به جنایات زده بود. بالاخره باید پاسخ این خون‌ها داده می‌شد. وقتی سطح اشرافیت اطلاعاتی و فضای کار اطلاعاتی این دید را به ما داد که می‌توان ریگی را زنده شکار کرد، برنامه‌ریزی‌ها انجام گرفت که بحمدالله به ثمر هم نشست و در واقع این عملیات یک ریسک بزرگ اطلاعاتی بود. در این‌گونه اقدامات اطلاعاتی، عموم کارها به جهت اینکه شناختی از سرویس مقابل و یا از کاری که می‌خواستند انجام دهند وجود نداشت، یک ریسک بسیار بالایی را می‌طلبید. اینکه می‌گویم 80 تا 90 درصد پس از اینکه پرواز ریگی انجام شد یقین نبود که وی در هواپیمای مذکور حضور داشت، به همین دلیل است. اگر یک دفعه برنامه تغییر می‌کرد و ریگی با پرواز دیگری می‌رفت واقعا چه می‌شد؟ و حالا اطلاعات ما هم دقیقا می‌گفت که وی از امارات قصد پرواز به قرقیزستان را دارد. آیا فردی را در موقعیت فرودگاه داشتید که بتواند ریگی را تعقیب کند؟ - الحمدالله کنترل وی هم در کابل و هم در امارات وجود داشت، اما در محیط بین‌المللی یک مقدار کار سخت‌تر است چون محیط ما نیست. شما در کشور دیگری هستید و مشغول چک سوژه هستید و خب مسلما کار سخت می‌شود. اطلاعات ما آن موقع اعلام می‌کرد که ریگی در حال عزیمت به سمت کریدور و یا فلان خروجی و گیت فرودگاه است. اما در اینجا این سوال مطرح بود که آیا واقعا هواپیمای حامل ریگی حرکت کرد و تغییر مسیر نداد؟ با توجه به اینکه ریگی عنصر شاخصی بود و روی آن سرمایه‌گذاری ویژه‌ای شده بود ممکن بود هر لحظه تصمیم خود را تغییر دهند و اعلام کنند که ریگی به سمت ترانزیت حرکت کند و در داخل ترانزیت مسیر حرکت وی را تغییر دهند، اما پس از اینکه هواپیمای مسافربری قرقیزستان حرکت کرد، تست‌هایی انجام شد و یقین کردیم که ریگی حتما در این هواپیما سوار شده است. این‌گونه اشاره شده که یک خانم قرقیزستانی ریگی راشناسایی کرد و مانع شد تا وی اسناد همراه خود را منهدم کند. آیا داخل هواپیمای مسافربری قرقیزستان هم فردی از نیروهای وزارت اطلاعات حضور داشتند؟ - اما توفیقی که ما داشتیم این بود که پس از اینکه پرواز در امارات نشست یکی دو عنصر بودند که می‌توانستند در مسیر ریگی را رصد کنند. بیشتر تلاش این بود که قبل از خروج از مرز هوایی کشور بتوانیم هواپیمای حامل وی را زمین‌گیر کنیم. اینکه عنصری بوده یا نبوده، مهم این است که توفیق الهی شامل حال ما شد و ریگی را از کابل تا امارات تحت رصد کامل داشتیم. از این سو هم یکی دو عنصر بودند که می‌توانستند ریگی را چک کنند که کجا می‌رود و چه می‌کند. گفته شد وقتی ریگی متوجه شده که هواپیما فرود اضطراری کرده و قصد دستگیری وی را دارید می‌خواست اقدام به خودکشی کند. آیا این موضوع صحت دارد؟ - خیر، این‌طور نیست و این موضوع صحت ندارد. ریگی پس از اینکه فهمیده بود گرفتار شده به گفته خودش خود را تسلیم شده حساب کرده بود و کار را تمام شده حساب کرد و تقریبا مقاومتی هم نکرد. مقاومتش چه فایده‌ای داشت، چون نه اسلحه‌ای داشت و نه وسیله دیگری. به این دلیل که در هواپیما بود و از چند کریدور امنیتی در فرودگاه‌های بین‌المللی عبور کرده بود. در کل این‌طور نبود که وی در هنگام دستگیری چنان دفاعی بتواند از خود داشته باشد. اگر ریگی همراهش سلاح داشت، امکان داشت هواپیماربایی انجام دهد؟ - بله، اما ریگی در آن موقع در این فضا نبود. وی در این سفر به قدری آرامش و اطمینان داشت که از کابل به سمت امارات و از آنجا عازم قرقیزستان بود و اصلا فکر نمی‌کرد که در این تور اطلاعاتی گیر کند که این موضوع را خودش بارها اذعان کرد. ریگی خودش به ما می‌گفت «وقتی پرواز نشست گفتم دیگر تمام شد و من گرفتار شدم و همه چیز بی‌فایده است و هر واکنشی بخواهم نشان دهم بی‌فایده است». در خصوص نحوه فرمان اصلی و اجرای عملیات در داخل کشور اعلام شد که آقای سعید جلیلی رأسا به آقای حیدر مصلحی دستور داده بود. آیا این موضوع صحت دارد؟ - عمده دستورات خاصی را که بخواهیم بگیریم از شورای عالی امنیت ملی اخذ می‌کنیم. به جهت اینکه شورای عالی امنیت ملی از نظر تصمیم‌سازی و اثرگذاری بر روی مجموعه ارکان حاکمیتی نظام اثر مستقیم دارد. در بحث تبلیغات انتخاباتی این موضوع اعلام شد و آقای سعید جلیلی گفت که این موضوع به من اطلاع داده شد و من رأسا تصمیم گرفتم. در واقع خیلی اهمیتی ندارد که چه کسی دستور این عملیات را داده است. اطلاعات دقیق به هر کسی برسد قاعده این است که فرد دستور دهنده بتواند تصمیم را درست بگیرد. اینکه آقای سعید جلیلی دستور داده و آقای مصلحی دستور را گرفته و کار انجام شده، نمی‌شود خیلی اعلام‌‌نظر کرد، چون در انتخابات معمولا این‌طور است و خیلی هم اهمیت ندارد که چه کسی این دستور را داده است. شاید دستور داده می‌شد و ممکن بود ارتش خدای ناکرده یک درصد دیر پروازش را بلند می‌کرد و ریگی از مرز هوایی کشور خارج می‌شد. الحمدالله یکی از علل موفقیت بزرگ این کیس، به جهت اطلاعاتی 50 درصد با ما بود و 50 درصد مابقی تمامی ارکان نظام بودند که کنار هم آمدند و این موضوع را پذیرفتند و آن را عملیاتی کردند و این بسیار مهمتر است. من اکنون دقیق‌ترین اطلاعات را به شما می‌دهم که فلان فرمانده و رهبر گروه تروریستی در فلان نقطه تهران حضور دارد. اینکه شما بپذیرید و آن را عملیاتی کرده و با آن برخورد کنید مهمتر از خود اطلاعات است و مهمترش این است که بتوانیم این موضوع را اجرایی کنیم. چقدر زمان بود تا هواپیمای مسافربری قرقیزستان از کشور خارج شود؟ - نظر دوستان ارتش این بود که هواپیمای حامل ریگی از اصفهان عبور کرده بود و شاید حوالی یزد و کرمان رسیده بود و در طی مسیر هوایی حدود 10 دقیقه دیگر ممکن بود از مرز هوایی ایران خارج شود. هواپیمای مسافربری قرقیزستان حدود 1 ساعت و 20 دقیقه روی آسمان بود. در طی این یک ساعت و 20 دقیقه جنگنده‌ها در حال تعقیب هواپیمای حامل ریگی بودند؟ - خیر، سرضرب که هواپیما وارد حریم هوایی کشور شد جنگنده‌های نیروی هوایی ارتش بلند شدند. جنگنده‌ها از پایگاه نهم شکاری بندرعباس حرکت کرده و در حوالی اصفهان سوخت‌گیری کردند و بالاخره به هواپیمای مسافربری حامل ریگی رسیدند که این هواپیما از یک مسیر نیز عبور کرده بود. اینکه دستگاه اطلاعاتی ایران می‌تواند فردی را که مورد حمایت دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و انگلیس هست را از چنگ آنها در بیاورد و به دام بیاندازد کار بسیار بزرگی است. -این عملیات فوق‌العاده‌ای بود که در جهان صورت گرفت. همیشه در تمامی دوران‌ها وقتی کشورها می‌خواستند با یک تروریست مقابله کنند وی را می‌کشتند. این در حالی است که این تروریست را پس از دادن تلفات‌های فراوان گوشه‌ای دستگیر کرده و آن را می‌کشند. شاید به قول اسرائیلی‌ها دقیق‌ترین کار را آنها انجام می‌دهند که به خانه فردی می‌ریزند و وی را پس از اینکه همه متوجه شده‌اند ربایش می‌کنند که این‌گونه اقدامات انسانی و اطلاعاتی نیست. شاید ما هم این هنر را داشته باشیم و به خانه فردی بریزیم و وی را از خانه بیرون بکشیم که این گونه اقدامات هنر نیست. هنر این است که بتوانیم تروریستی را که با سرویس‌های اطلاعاتی که با ایران عناد دارند و پشت سر این تروریست هستند و از وی حمایت کرده و وی را ساپورت مالی، امکاناتی و اطلاعاتی می‌کنند زنده و بدون هیچ‌گونه تلفات دستگیر کنیم. اینکه در قرارهای اطلاعاتی که با این تروریست گذاشته می‌شود و با استفاده از تقریبا تمامی پوشش‌های اطلاعاتی از گریم چهره گرفته تا گذرنامه‌های جعلی ریگی را می‌خواستند از کشور ثالثی به کشور ثالث دیگری منتقل کنند، ما وی را زیر ذره‌بین قرار دهیم و بدون اینکه کسی کشته شود و یا آسیبی ببیند زنده دستگیر کنیم، واقعا در نوع خود بی‌نظیر است. البته وقتی هواپیمای حامل ریگی به زمین نشست از مسافران پرواز قرقیزستان عذرخواهی شد و به همه آنها هدیه‌ای اعطا شد تا این موضوع تاخیر در رسیدنشان به مقصد از دلشان در آورده شود و تلاش کردیم تا به بازسازی روحی مسافران دست بزنیم. اگرچه ریگی می‌گفت من صدای شلیک تیرهای اخطار جنگنده ایرانی را نمی‌شنیدم و گویا هم در داخل هواپیمای مسافربری صدای این شلیک‌ها شنیده نمی‌شد، اما خلبان و کمک‌خلبان صحنه را کاملا مشاهده می‌کردند، اما خود ریگی می‌گفت که در داخل هواپیمای مسافربری من صدای شلیک جنگنده‌ها را نشنیدم. اوباما این‌گونه ادعا می‌کرد که کار بزرگی انجام داده‌اند. این در حالی است که سرویس اطلاعاتی آمریکا بالای سر جنازه بن‌لادن رسید، اما دیدیم که برای یک جنازه مرده چه کارهای تبلیغاتی انجام دادند که انگار آنها بن‌لادن را کشته‌اند. این در حالی است که به اذعان همه سرویس‌های اطلاعاتی و حتی پاکستانی‌ها بن‌لادن قبل از عملیات آمریکایی‌ها به دلیل بیماری کلیه مرده بود. واقعا دیدیم که چه شلوغی کردند و در آخر اعلام کردند که بن‌لادن را ما کشتیم، اما اگر واقعا آمریکا هلی‌برن کرده؟ آیا درست است؟ پاکستان که تابع دستورات آمریکا بود و خیلی از کشورها می‌توانستند به آمریکا در این عملیات کمک کنند، اما چرا این کار را نکردند؟ هیچ کشور و هیچ سرویس اطلاعاتی در عملیات دستگیری ریگی به ما کمک نکرد. هیچ سرویس اطلاعاتی اعم از پاکستان و افغانستان در این عملیات ما را کمک نکردند. آیا شما به این سرویس‌های اطلاعاتی درخواست کمک داده بودید؟ - بله، این یک کار اطلاعاتی است. بالاخره با سرویس اطلاعاتی همسایه تبادلات اطلاعاتی وجود دارد. کما اینکه افغانی‌ها و پاکستانی‌ها هم از ما درخواست‌هایی دارند و تبادلاتی انجام می‌شود، اما در خصوص عملیات دستگیری ریگی این سرویس‌های اطلاعاتی به ما کمک نکردند و حتی بعضا تلاش می‌کردند تا اطلاعات ریگی را مکتوم کنند. نمی‌خواهم بگویم پاکستان هیچ کمکی نکرد. عبدالحمید برادر عبدالمالک ریگی را که آن موقع رسانه‌ای هم شد، سرویس اطلاعاتی پاکستان با تلاش‌هایی که داشت تحویل ما داد. اما خود عبدالمالک به عنوان یک عنصر فرماندهی و عنصر ویژه‌‌ای که حقیقتا به لحاظ شخصیتی هوش نسبی خوبی داشت و توان جمع‌آوری نیرو را داشت به این شکل زیر ضرب و برد اطلاعاتی ما قرار گرفت. پس از عملیات دستگیری ریگی آیا پیامی از سوی سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای دیگر همانند روسیه دریافت کردید و این سرویس‌های اطلاعاتی این عملیات را چگونه ارزیابی کردند؟ - در جلساتی که با آنها داشتیم و تبادلاتی که انجام می‌شد اعم از وزارت‌خارجه و رفت‌وآمدهایی که با برخی سرویس‌های اطلاعاتی داریم، نوع این اقدام را پسندیده بودند و اعلام می‌کردند این عملیات منحصر به‌ فرد بود و تا به حال به این شکل و بدون هیچ‌گونه خونریزی چنین عملیاتی در دنیا انجام نشده است. کشورها معمولا ادعای مبارزه با اقدامات تروریستی را دارند، اما برای دستگیری یک تروریست شاید ده‌ها و صدها انسان بی‌گناه را می‌کشند، اما سرویس اطلاعاتی ایران بدون شلیک حتی یک تیر به سمت یک انسان بی‌گناه، فردی را که عامل خونریزی خیلی‌ها بود را دستگیر کرد و قدرت اطلاعاتی کشورمان بدون کمک هیچ سرویس اطلاعاتی دیگری به منصه ظهور گذاشته شد و این خیلی مهم است. الحمدلله در این موضوع مردم از نوع عملیات و پیروزی که رخ داد خیلی اظهار شادمانی کردند. مردم ما بیشتر برایمان ملاک بودند که الحمدلله فضای خیلی خوبی در کشور ایجاد شد. دقیقا رصد ریگی را از چند وقت پیش از عملیات دستگیری آغاز کردید؟ - تقریبا از یک سال قبل رفت و آمدهایش را با سرویس‌های اطلاعاتی دشمن تحت رصد داشتیم. در خاک پاکستان و افغانستان ریگی را تحت نظر داشتید؟ تقریبا چون ارتباط وی با سرویس‌های اطلاعاتی از جهتی برای ما مهم‌تر بود حدود 6 ماه قبل از دستگیری دیگر کاملا به وی نزدیک شده بودیم و خداوند لطف کرد و وی را در جایی دستگیر کردیم که هیچ بی‌گناهی کشته نشد. پیش از این یک سال هم وی را تحت نظر داشتیم، اما اینکه به این نتیجه برسیم که می‌توانیم وی را زنده دستگیر کنیم که بشود مستندسازی ارتباطاتش با سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای متخاصم را از خودش پرسید و از وی دریافت کرد، حدود 6 ماه قبل از دستگیری بود. یک سال پیش از عملیات دستگیری ریگی، وی چندین جا به کمین‌گاه‌های ما رفت. کمین‌گاه‌ها در داخل کشور بود و یا در خارج از کشور؟ -خیر، این کمین‌گاه‌ها خارج از کشور و یا در حاشیه مرز بود. ریگی هر جایی که نقل مکان می‌کرد به اتفاق خانواده‌اش بود؟ - ریگی در برخی عملیات‌ها خودش حضور نداشت و گروه‌های حاشیه‌ای عملیات انجام می‌دادند. ریگی عموما در مکان‌هایی حضور داشت که مردم بودند و به این وسیله برای خود حصار امنیتی ایجاد کرده بود و سعی می‌کرد بیشترین حفاظت را از خود داشته باشد، چون می‌دانست غیر از خودش کس دیگری مراقبش نیست و حتی سطح ملاقات‌هایش را پایین آورده بود و ارتباط‌های حضوری و سیستمی خود را محدود کرده بود. خودش بود و چند نفری که محرم اسرارش بودند و به این وسیله تلاش داشت تا جانش را از بلایا به در ببرد، اما لطف خداوند با ما بود که این عملیات انجام شد. خلبان هواپیمای مسافربری قرقیزستان پس از فرود اضطراری و پس از اینکه متوجه شد عبدالمالک ریگی در پرواز حضور دارد چه واکنشی از خود نشان داد؟ - خلبان ابتدا به ساکن مقاومت کرد و اعلام می‌کرد که این فرد مسافر ماست و نباید از پرواز پیاده شود که ما احکام بین‌المللی برای دستگیری ریگی را در اختیار داشتیم و مهمتر اینکه «Wanted» در اختیار داشتیم و به لحاظ دیپلماتیک هم با قرقیزستان اقدامات دیپلماتیکی صورت گرفت. قبل از عملیات دستگیری این اقدام دیپلماتیک با قرقیزستانی‌ها انجام شد یا پس از انجام عملیات دستگیری؟ -خیر، پس از عملیات دستگیری. چون هنوز معلوم نبود که چه می‌شود و هرگونه اطلاع‌رسانی کار را خراب می‌کرد. پس از عملیات دستگیری در چه فاصله زمانی موضوع را با دیپلمات‌های قرقیزی مطرح کردید؟ - چند ساعت پس از دستگیری ریگی. این عملیات آخر شب بود. خلبان این سماجت را داشت تا مسافرش سوار هواپیما نشود حرکت نکند که با این اقدام دیپلماتیک موضوع حل شد. ما تابع زور نیستیم که بگوییم باید حتما پرواز بدون ریگی حرکت کنی . به هر حال حق هر کشوری است و اگر احساس خطر از هواپیمایی بشود می‌توان هواپیما را فرود آورد و رفع خطر کرد و سپس اجازه ادامه مسیر را دارد و طبق قانون بین‌المللی این کار امکان‌پذیر است و ما نقض قوانین بین‌المللی هوایی را انجام ندادیم. در ابتدای انقلاب اسلامی هم بسیاری از کشورها هواپیماهای کشورمان را مجبور به فرود اضطراری می‌کردند. از حال و هوای ریگی در لحظه‌ای که دستگیر شده بود و هنگامی که در حال انتقال بود توضیح دهید؟ واقعاً چهره ریگی در هنگام دستگیری وقتی در رسانه‌ها منتشر شد، وحشت‌زده بود. *مسئول پرونده ریگی در وزارت اطلاعات: ریگی خودش می‌گفت که من ترسیده بودم و به این موضوع اذعان داشت. پس از اینکه همکاران ما وی را به خارج هواپیما منتقل کردند گمان نمی‌کرد به این سادگی دستگیر شود. ریگی خودش می‌گفت حالا که دستگیر شدم تقاص این همه جنایت را خواهم داد. برخورد همکاران ما که وی را دستگیر کردند و به خارج هواپیما منتقل کرده و سپس به زندان منتقل کردند برای ریگی بسیار جالب بود. فکر می‌کرد مانند خودش که یک انسان جانی است و مردم عادی را گروگان می‌گرفت و ماموران انتظامی را در گروگان‌گیری‌ها و از ساعات اولیه آنان را مورد آزار و اذیت قرار می‌داد و دست و پاهای آنان را با زنجیر می‌بست و کتک می‌زد، امکان می‌داد که همکاران ما هم این برخورد را با وی داشته باشند. این در حالی بود که ریگی خودش می‌گفت من از برخورد شما بسیار تعجب کردم و ای کاش 5 سال قبل گیر شما می‌افتادم. ریگی می‌گفت من در زندان فهمیدم که جمهوری اسلامی ایران جای دیگر و چیز دیگری است و من اشتباه کردم و ای کاش این جنایت‌ها را مرتکب نمی‌شدم. ریگی به شدت از جنایات و اقداماتی که انجام داده بود خصوصا از سربریدن انسان‌های بی‌گناه، شهادت سربازان وظیفه، عملیات‌های تروریستی انتحاری، به شهادت رساندن نمازگزاران مسجد امیرالمؤمنین (ع) و مسجد جامع، به شهادت رساندن سردار شوشتری و اقدامات جنایتکارانه در تاسوعای حسینی در چابهار به شدت پشیمان بود و می‌گفت مردم کشتن عاقبتی است که من گرفتار آن شدم و مکررا این موضوع را تکرار می‌کرد. عبدالمالک ریگی بسیار علاقمند به فلسفه بود، البته شاید فلسفه بردی در بسیاری از مذاهب ندارد. ریگی می‌گفت در دو سه ماه قبل از دستگیری‌ام علاقمند به کتاب‌های شهید مطهری شدم. ریگی این‌گونه تعریف می‌کرد که در این اواخر یکی از کتاب‌های شهید مطهری را خواندم که این کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم بود. ناگهان در اواسط کتاب احساس کردم که دارم شیعه می‌شوم و کتاب را زدم به دیوار و گفتم «مطهری دیگر داری من را شیعه می‌کنی». حالا این حرف‌ها را ریگی در زندان می‌زد. اگر وی واقعا پشیمان شده بود باید بر می‌گشت و خود را تسلیم می‌کرد و جنایت‌هایش را کم می‌کرد، اما وی داشت می‌رفت که با آمریکایی‌ها برای عملیات‌ها و ناامنی‌های بعدی ببنند. ریگی اصلا در این فضا نبود که از راهی که رفته بازگردد. اینکه وی از راهی که رفته بود بازگشته و سپس ما وی را دستگیر کردیم، درست نیست. در مدتی که ریگی در زندان بود پیغام به جایی داد تا پیگیر آزادی‌اش باشند؟ -خیر، همان‌طور که در برخی از فیلم‌های منتشر شده مشاهده کردید ریگی پس از دستگیری شروع به حرف زدن کرد و آنهایی را که می‌دانست، گفت. ریگی اخبار ما را تبدیل به اطلاع و یقین کرد. جاهایی که تردید و شک داشتیم و سندش هم موجود نبود را ریگی تبدیل به یقین کرد. ریگی به تنهایی با یک افسر اطلاعاتی سرویس اسرائیل و آمریکا ملاقات کرده بود و این موضوع را خود ریگی می‌دانست و آن افسر اطلاعاتی و در این خصوص نه عکس و نه فیلمی موجود بودنه چیز دیگر. ما تنها خبری داشتیم که ریگی در محلی با این افسر اطلاعاتی قرار ملاقات داشته که پس از دستگیری وی به تشریح جزئیات این دست از ملاقاتها پرداخت. ریگی در اعترافات خود به نحوه حمایت‌هایی که سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه از وی داشتند هم اشاره کرد؟ - آن چیزی که یک تروریست نیاز دارد حمایت سرویس اطلاعاتی متخاصم و پول است و این اعطای پول هم در قالب حمایت شکل می‌گیرد و بالاخره پول حلال مشکلات است. در جریان به شهادت رساندن سردار شهید شوشتری و اقدامات تروریستی بعدی آیا ریگی اطلاعات محرمانه‌ای از سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل دریافت کرده بود؟ - بله، ریگی در سال 88 دستگیر شد. وی ارتباط با سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه را از سال‌های 83 و 84 آغاز کرد اما در ابتدا با یک یا دو واسطه بود و آرام آرام به این سرویس‌ها نزدیک‌تر شد و در نتیجه جنایت‌هایش بیشتر شد. در واقع پس از اقدامات تروریستی در مسجد جامع زاهدان که نزدیک به 350 شهید و مجروح داشت دیگر نوع اثرگذاری خود را بیشتر کرده بود. در بحث به شهادت رساندن شهید شوشتری، ریگی اطلاع دقیق پیدا کرده بود و سرویس‌های بیگانه هم برای ایجاد ناامنی پول‌هایی را به وی پرداخت کرده بودند. در این خصوص میان ریگی و سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه تعریف کارهایی انجام می‌شد و در نتیجه اقداماتی تروریستی شکل می‌گرفت. آیا ریگی اقدامات و برنامه‌های تروریستی بعدی را هم در نظر داشت و در اعترافاتش آنها را بازگو کرد؟ زمانبندی برای اقدامات تروریستی بعدی داشت؟ -بله، اما زمان‌بندی نشده بود. دستور کلی ایجاد ناامنی در داخل کشور بود و حمایتهای مالی هم می‌شد. در برخی از عملیاتها هم با سرویس اطلاعاتی دشمن طی ملاقاتهایی که داشت دستور می‌گرفت تا در فلان جای ایران و فلان مرز کشور عملیات تروریستی انجام دهد. بخشی از این صحبتها و اعتراف‌های ریگی در رسانه‌ها آمده و بخش دیگری هم نیامده که آرام‌آرام آنها هم اعلام می‌شوند. تاثیر عملیات دستگیری ریگی توسط دستگاه اطلاعاتی و امنیتی کشورمان در فضای بین‌المللی چگونه بود؟ - اولین تاثیر بحث نوع عملیات بود که بر روی اشرار منطقه اثر گذاشت و این شکل عمیلیات به شدت اشرار منطقه را وحشت‌زده کرد و در اذعان‌های مختلفی که داشتند بارها به این موضوع اشاره کردند. اثر دیگری که این عملیات در منطقه گذاشت کلاس اطلاعاتی ما را به حمدالله بالا برد و همه اینها عنایت خداوند و امام زمان (عج) و به برکت خون شهدا بود. اینکه اطلاعاتی به شما برسد و همکاری‌های لازم انجام بشود و اخبار دقیق شده و هواپیمای ارتش پرواز کند و هواپیمای حامل ریگی را فرود بیاورد. اگر اینا را کنار همدیگر قرار دهیم جز توکل به خدا و به برکت خون شهدا نبود. در جامعه جهانی اولین لذت را مردم کشورمان بردند و خیلی خوشحال شدند. مردم شرق کشور خیلی خوشحال شدند، به خصوص خانواده شهدا، مجروحان و آسیب‌دیده‌ها به شدت خوشحال بودند که برای ما بسیار ارزشمند بود و شاید این خانواده‌ها یادشان رفت که شهید داده‌اند چون از این نوع اقدام خوشحال بودند. واقعا تبریکها و و تقدیرهای فراوانی از وزارت اطلاعات شد و پس از آن نیز در عرصه بین‌المللی و جهانی کشورهای مختلف از ما تشکر کردند که این نوع اقدام صورت گرفت . این کشورها اعلام می‌کردند که ما هم دوست داریم از اینگونه اقدامات در مقابله با تروریستها انجام دهیم و باید چکار کنیم و چگونه جلو برویم. با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. اگر در پایان مطلبی دارید بفرمایید؟ - انشاءالله دعا کنیم که 5 مرزبان کشورمان که به تازگی به گروگان گرفته شده‌اند به سلامتی به کشور بازگردند و امیدواریم کشور پاکستان در این خصوص همکاری‌های لازم را داشته باشد.
کد خبر: ۲۷۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۴

من افراطی‌ام!یک افراطی امام ندیده! من خاطره از امام ندارم...من خیلی بیشتر از تعداد سال‌های عمرم تهدید شنیده‌ام که گزینه‌ها روی میز است...اما شنیده‌ام از همان امامی که ندیده‌ام! «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند»به گزارش آوای دنا، وبلاگ سوره تماشا نوشت: سپاس خدایی را که عزیز است و رحیم...حکیم است و علیم...همان خدای ملیک مقتدر... همان خدای مدبر الامور که مقالید آسمان در دست اوست...سپاس..سپاس که ما را مسلمان آفرید و نعمت حیات بخشید در عصر جمهوری اسلامی، زیر سایه‌ ولایت... به حب امامت...من امام ندیده‌ام!من ۱۵ خرداد ۴۲ ندیده‌ام!اما شنیده‌ام که: «سربازان من اکنون در گهواره‌ها خفته‌اند...»من ۲۲بهمن ۵۷ ندیده‌ام!اما شنیده‌ام که: «انقلاب ما انفجار نور بود...»من ۱۳ آبان ۵۸ ندیده‌ام!اما شنیده‌ام که : «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول بود...»من ۵ اردیبهشت ۵۹ ندیده‌ام!اما شنیده‌ام که : «این شن‌ها لشکر خدا بود...»من ۳ خرداد ۶۱ ندیده‌ام!اما شنیده‌ام که: «خرمشهر را خدا آزاد کرد...»من ۱۴ خرداد ۶۸ ندیده‌ام!من چشم که باز کرده‌ام، امام را ندیده‌ام...شنیده ام صدای لرزان «حیاتی» را که انالله و انا الیه راجعون... اما ندیده‌ام امام رامن جنگ ندیده‌ام... صدای آژیر خطر نشنیده‌ام، به پناهگاه نرفته‌اممن سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلی‌ها کمتر است!من اولین بار نام امام را «امام» نگذاشته‌ام...من چشم که باز کرده‌ام به جای جماران و روح خدا، حسینیه‌ای دیده‌ام با نام خمینی... به جای روح خدا، سید علی را دیده‌ام...حضرت ماه را... او که یک «آه» بیشتر از خمینی دارد...من بزرگتر شده‌ام و او موی سپید کرده...سن و سال من از سابقه مبارزاتی خیلی‌ها کمتر است اما افتخارم این است که سن و سالم برابری می‌کند با سال‌های ولایت جانشین خلف پیر جماران...من امام را دیده‌ام در تمام این سال‌ها...امام را در حسینیه امام خمینی دیده‌اممن سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلی‌ها کمتر است!اما «یک شبه انقلابی» نشده‌ام... من در ۲۲ بهمن ها قد کشیده ام!من جنگ تحمیلی ندیده‌ام و تا دلتان بخواهد جنگ تحلیلی دیده‌اممن چمران و همت و باکری و خرازی ندیده‌ام... اما هنوز هم روز ترور صیاد را یادم هستمن تا دلتان بخواهد تزویر دیده‌ام و فتنهتا دلتان بخواهد تهدید دیده‌ام و تحریم...من سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلی‌ها کمتر است!اما...من انقلابی‌ام...من در ۲۲ بهمن‌ها قد کشیده‌ام...من ۲۳ تیر ۷۸ دیده‌اممن ۹ دی ۸۸ دیده‌اممن مشارکت ۴۰ میلیونی ۸۸ را دیده‌ام و دهن کجی به قانون را...من با حساب همان‌ها که سابقه مبارزاتی‌شان از سن و سال من بیشتر است رأی به بی‌قانونی داده‌ام...من فقط یک بی‌سوادم که هر سال ۲۲ بهمن قرار نانوشته‌ای دارم با روح خدا و خلف صالحش...من انقلابی‌ام... من با «خدا» و «ناخدای با خدای کشتی انقلاب» بسته‌ام نه با «کدخدا»...من چشمان معصوم علیرضا را به یک مشت دلار نمی‌فروشم...من افراطی‌ام!یک افراطی امام ندیده!من خاطره از امام ندارم...من خیلی بیشتر از تعداد سال‌های عمرم تهدید شنیده‌ام که گزینه‌ها روی میز است...اما شنیده‌ام از همان امامی که ندیده‌ام!«آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند»من ایمان دارم که کلیدهای آسمان‌ها و زمین از آن خداست...همان خدای ملیک مقتدر...
کد خبر: ۲۶۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۲۶