بلوتوث حاوی تصویر شکار چند راس قوچ و آهو توسط یک شکارچی متخلف این روزها باعث رنجیدن خاطر دوستداران گونه های حیات وحش شده در حالیکه حمایت از گونه های حیات وحش مورد تاکید مسوولان و دوستداران محیط زیست است.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش ایرنا در این بلوتوث، عکس خودنمایی وقاحت یک شکارچی که اقدام به شکار چند قطعه کبک و پنج راس قوچ و آهو کرده روح هر دوستدار محیط زیست را آزار می دهد.
این شکارچی در این عکس بر کاپوت ماشین شاسی بلند خود لاشه چند قطعه کبک و با چند لاشه قوچ شکار شده عکسی از وقاحت خود را به نمایش گذاشته است.
اگرچه پلاک این ماشین در عکس نمایان نیست اما چهره این شکارچی در صورت پیگیری قانونی با همکاری دوستداران محیط زیست قابل شناسایی است.
مدیرکل حفاظت محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد مشارکت مردمی در شناسایی متعرضان به محیط زیست یویژه شکارچیان غیرمجاز را مانع از بروز این گونه تعرضات سوء به محیط زیست و حیات وحش دانست.
عطا پورشیرزاد در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: گونه های شکار شده در این تصویر مربوط به این استان نیست ولی در صورت اطلاع رسانی مطلوب شناسایی این شکارچی و دیگر شکارچیان غیرمجاز در هر نقطه ای امکانپذیر است.
وی بر لزوم همکاری بیش از پیش مردم در امر حفاظت از محیط زیست تاکید کرد و افزود: خوشبختانه مشارکت مردمی در حفاظت از محیط زیست رو به افزایش است.
کد خبر: ۵۲۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
حوزه هنری کودک و نوجوان، درگذشت استاد مرتضی احمدی را به خانواده محترم آن مرحوم، جامعه هنری و علاقمندان پرشمارش تسلیت گفت.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به گزارش روابط عمومی حوزه هنری کودک و نوجوان، در این پیام آمده است: إنا لله و إنا إلبه راجعون. زندهياد استاد مرتضي احمدي از هنرمنداني است که بخشي از خاطرات شيرين چندين نسل از فارسيزبانان را ساخت. او در عمر طولاني و پرثمر خود، براي شادي هر يک از پدران، مادران و کودکان اين مرز و بوم هنرآفريني کرد و نتيجه اين محبت بيشائبه را نيز از مردم ديد. آن چنان که به قول خودش، تنها هنرپيشهاي است که در مرز نود سالگي با روايت مجموعه پويانمايي شکرستان، چندين برابر مشهورتر شد.
حوزه هنري کودک و نوجوان به پاس سالها تلاش و کوشش استاد مرتضي احمدی در شاد نمودن دل کودکان و نوجوانان ایرانی، آمرزش و رحمت خداوند بخشنده مهربان را براي روح ايشان مسئلت ميدارد و به خانواده آن مرحوم و جامعه هنري کشور، اين درگذشت را تسليت ميگويد.
همچنين حوزه هنري کودک و نوجوان از همه بزرگترها و کوچکترهايي که مخاطب هنر او شدهاند، درخواست ميکند با حضور در آيين بدرقه پيکر اين هنرمند پيشکسوت، گوشهاي از محبت خويش را به ايشان، نمايش دهند.
گفتني است آیین تشییع پیکر این هنرمند پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون ساعت 9 صبح روز چهارشنبه سوم دیماه 1393، از مقابل تالار وحدت آغاز خواهد گشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) پايان ميپذيرد.
کد خبر: ۵۲۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۱
نمایش معبد شیطان به نویسندگی علی علیا یی نژاد وکارگردانی مهدی ملکی روز سه شنبه 2دی میزبان هنرمندان خواهد بود
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: نمایش معبد شیطان در اجرای دوم خود میزبان آتش تقی پور بازیگر پیشکوست تئاتر و تلویزیون بود و در اجرای سوم ویژه عکاسان به روی صحنه رفت . نمایش معبد شیطان از تاریخ 23آذر لغایت 12دی هر شب ساعت 19:30 در تماشاخانه بازیگاه به روی صحنه می رود.
امیر محسن کوه گره،حمیدرضا خسروی،بهراد محمدی،نگین ذاکری پور،مهدی ملکی،فهیمه علی آبادی،زهرا قنبر زمانی،ابراهیم ربیعی،پریا پورزند،محیا قوامی،سارا منیعی ،امیرسام عفتی،راضیه احسان زاده،مرتضی محمودی به عنوان بازیگردر این نمایش به ایفای نقش می پردازندهمچنین امین ربیعی (دستیار کارگردان وبرنامه ریز) سارا عبادی(منشی صحنه) فائزه باقری) مدیر صحنه(
جلال عیدانی، جواد عیدانی(موسیقی) سامیه شاهچراغی(طراح صحنه) سارا مطلبی(طراح گریم) مصطفی ثفقی(نور)عارف قاسمی، نفیسه صادقبین(عکاسی و ساخت تیزر) میلاد زادفر (طراح پوستر و بروشور) ومحمد حق جو به عنوان مدیر روابط عمومی با این گروه همکاری می کنند.
جهت عضویت در باشگاه تماشاگران نظرات و انتقادات خود را به همراه نام و نام خانوادگی به شماره 10008617ارسال نمائیدhttp://www.tiwall.com/theater/maabadesheitan
تلفن جهت ارتباط با گروه و رزرو تلفنی:0919805059709336746162نشانی: میدان ولیعصر، بلوار کشاورز، بعد از خیابان فلسطین، خ کبکانیان، خ مرتضی زاده، پلاک 12، طبقه ی 4
کد خبر: ۵۲۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۷
حامد میرزاحسینی گفت: مجموعه پویانمایی «یکی از چهار نفر» با تکنیک موشن کمیک و با بهرهگیری از کتاب مصور «عاشورا» اثر دکتر پرویز اقبالی اولین اثر پویانمایی تولید حوزه هنری کودک و نوجوان است که در ایام اربعین حسینی چندین نوبت از شبکههای دو و پویا پخش شد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حامد میرزاحسینی، معاون آفرینشهای هنری حوزه هنری کودک و نوجوان، در گفتگو با روابط عمومی حوزه هنری کودک و نوجوان، گفت: یکی از ویژگیهای خاص کتاب عاشورای دکتر پرویز اقبالی ترکیب مینیاتور ایرانی با سبک و سیاق خاص این استاد چیرهدست و نوع ترکیببندی کتابهای کمیک است که این اثر را بسیار جذاب و متفاوت از دیگر تولیدات و مجموعه تصویرگریها در این حوزه مینماید.
وی افزود: مجموعه پویانمایی «یکی از چهار نفر» توانست با بهرهگیری از تکنیک طراحی این کتاب، متحرکسازی و تغییر قاببندیها و پلانها با توجه به اینکه تکنیک ارائه به صورت کتاب و پویانمایی بسیار متفاوت هستند، یک سبک جدید و ایرانی از موشن کمیک را به نمایش درآورد.
مشاور طرح مجموعه پویانمایی «یکی از چهار نفر» در پایان گفت: ما در این مجموعه رکورد تولید 46 دقیقه پویانمایی را در کمتر از 25 روز بدست آوردیم. که این امر در عرصه پویانمایی یک رکورد منحصر به فرد محسوب میشود و این امر را مدیون مدیریت خوب میثم حسینی کارگردان این مجموعه پویانمایی هستیم.
گفتنی است، میثم حسینی پیش از این دو مجموعه پویانمایی «دا» و «نورالدین پسر ایران» را کارگردانی کرده است.
کد خبر: ۵۲۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۵
سخنگوی گردان های قسام وعده داد حماس در اولین فرصت اسرای مقاومت را از چنگ رژیم صهیونیستی آزاد خواهد کرد.
به گزارش جام نیوز، شبکه العالم خبر داد: «همزمان با بیست و هفتمین سالروز تشکیل جنبش حماس رژه نظامی گردانهای شهید عزالدین قسام در نوار غزه برگزار شد. در این رژه که در اردوگاه نصیرات در مرکز غزه برگزار شد، شمار قابل توجهی از ساکنان غزه در مراسم سالگرد تأسیس جنبش حماس حضور یافتند.»
این شبکه خبری در ادامه گزارش داد: «گردان های عزالدین قسام شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی "حماس" در این رژه برخی از سلاح های پیشرفته خود را برای مبارزه با رژیم اشغالگر قدس ارائه کردند.
سخنگوی گردان های قسام وعده داد حماس در اولین فرصت اسرای مقاومت را از چنگ رژیم صهیونیستی آزاد خواهد کرد. سخنگوی گردان های قسام در سخنرانی که در این نمایش اقتدار ایراد کرد، گفت: " مقاومت از جمهوری اسلامی ایران که از کمک های مالی و تسلیحاتی برای مبارزه با رژیم اشغالگر قدس دریغ نکرد کمال تشکر و قدردانی دارد.
در جریان جنگ 50 روزه موشک هایی که جمهوری اسلامی ایران در اختیار مقاومت قرار داد، پایگاه های ارتش اسرائیل را با خاک یکسان کردند."»
کد خبر: ۵۱۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۴
به همت حوزه هنری استان کهگیلویه و بویراحمد، مراسم تعزیهخوانی روز عاشورا همزمان با اربعین حسینی در شهر یاسوج برگزار شد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به مناسبت اربعین حسینی و چهلمین روز از شهادت حضرت سیدالشهدا (ع) ویاران باوفایش در صحرای کربلا،طبق سنوات گذشته مراسم تعزیهخوانی توسط گروههای تعزیهخوان حوزه هنری همزمان با اربعین حسینی با حضور اقشار مردم ،دوستداران اهلبیت و عزاداران حسینی(ع) در یاسوج برگزار شد.
تعزیه یکی از هنرهای اصیل ایرانی است
رئیس حوزه هنری بابیان اینکه تعزیه در لغت به معنى سوگواری، برپاداشتن یادبود عزیزان ازدسترفته، تسلیت، امر کردن به صبر و پرسیدن از خویشان مرده است، گفت: تعزیه تنها مسائل غمانگیز را نمایش نمیدهد،بلکه یادآوری روزهای مردانگی و استواری در صحرای عطش را به بینندگان میرساند.
پارسیان نژاد با اشاره به اینکه تاریخ تعزیه در ایران به دوران قبل از اسلام بازمیگردد، عنوان کرد: نمایش سوگ سیاوش در ایران از اصلیترین نمونههای تعزیه و زمینهساز نمایش مصائب امام حسین بوده که بودن این آئینها در فرهنگ ایرانی در شکلگیری هنر تعزیه نقش مؤثری داشتهاند.
هنر تعزیهخوانی نباید به فراموشی سپرده شود
وی ادامه داد:هنر تعزیهخوانی و شبیهخوانی به بیان یک حادثه و واقعه میپردازد که باید کوشید این هنر زنده بماند و هیچوقت به فراموشی سپرده نشود.
پارسیان نژاد در ادامه هنری تعزیهخوانی ا یکی از هنرهای اصیل ایرانی دانست و گفت: مردم همواره و درهرحال تعزیه را دوست دارند و برای برپایی آن کمک میکنند، اما این کافی نیست زیرا بقای این هنر نیاز به کمک مسئولان است.
وی در ادامه مشکلات برپایی و نبود مکان مناسبت برای این اجرای این برنامه مذهبی را یکی از مشکلات اصلی آن برشمرد ابراز داشت: متأسفانه فعالان این عرصه برای برپایی آیین مذهبی تعزیه با مشکلاتی از قبیل نبود وسایل صوتی مناسب، لباس، کلاهخود، زره و اسب برای اجرا و مکان مناسب اجرای برنامه روبرو هستند.
هنر تعزیه نقش مهمی در انتقال پیام روز عاشورا دارد
رئیس حوزه هنری بابیان اینکه برای کیفیت بخشی و برگزاری هر چه بهتر این هنر نمایش ی باید فعالان این عرصه مورد حمایت قرار گرفته و امکانات و تجهیزات مورد نیاز در اختیار آنان قرار گیرد،افزود:هنر تعزیه ابعاد مختلف روز عاشورا را برای مخاطبان بازگو می کند و نقش مهمی در انتقال این پیام به آینده گان دارد. پارسیان نژاد در ادامه با بیان اینکه عامه مردم به سبب اعتقاد وعلاقه جذب این نمایش مذهبی می شوند،گفت: مردم در همه حالت حاضر به تماشای این نمایش هستند، اما متاسفانه برخی برای تعزیه اهمیتی قائل نیستند و گمان می کنند که زمان این گونه هنر از بین رفته است.
وی اخلاص و عشق را رمز بقا و ماندگاری این هنر نمایش ی مذهبی در بین اقشار مختلف مردم دانست و عنوان کرد: مسئولان و دست اندرکاران امر تعزیه باید برای هرچه بهتر شناخته شدن این هنر بزرگ مذهبی، مطالب و نسخه های درست و واقعی را دراختیار تعزیه خوانها قرار دهند.
به گزارش بویرخبر،تعزیهخوانی یکی از عناصر ارزشمند فرهنگی در طول سالیان متمادی بوده که جایگاه خود را در فرهنگ ایرانی حفظ کرده است. اگر تعزیه را به معنی عزاداری و سوگواری و نه به معنی شبیهخوانی امروز تصور کنیم، نخستین سوگواری بعد از پیشامد عاشورا از سوی گواهان عینی واقعه کربلا بوده که در سنین کودکی و نوجوانی پس از عاشورا به اسارت رفتند.
کد خبر: ۵۱۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۳
خدیجه زادهمحمدی گفت: حوزه هنری نقش مؤثری در روند رو به رشد تئاتر کودک دینی دارد و امیدوارم فرصت اجرا برای نمایش های دینی کودک، در شهرستانها نیز فراهم شود
کد خبر: ۵۱۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۳
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
نمایش "ببخش سایمون جان" که این روزها در تماشاخانه سه نقطه سالن زنده یاد خسرو شکیبایی به اجرای عموم می پردازد در اجرای دوازدهم خود میزبان هنرمندان بود.هنرمندانی همچون ژاله صامتی،ایرج سنجری،رحمان مقدم،آتش تقی پور،غلام رضا اصانلو،محسن مطیع،ناصرجعفری وشیرین یزدان بخش بعدازظهر16آذرماه در اجرای ویژه هنرمندان به تماشای نمایش "ببخش سایمون جان" نشستند.محمد حق جو،مدیرروابط عمومی نمایش به نمایندگی از طرف گروه اجرا را به پیشکوست هنر ایران ،انوشیروان ارجمند تقدیم کرد.
کد خبر: ۵۱۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۸
ذات و اصل عملی یک چیز است و آنگونه که انجامش می دهیم چیز دیگر. لازم است که از همین ابتدا بین آنچه در مذاکرات هسته ای اتفاق افتاد و می افتد با نفس مذاکرات فرق گذاشته شود. که در همین راستا رویکرد صاحبنظران و مردم هم به مذاکرات هسته ای به دو دسته تقسیم می شود. عده ای اصل مذاکره و پای میز مباحثه نشستن با آمریکا را بنابر آنچه دراین۳۵سال بین ایران و آمریکا گذشته است بیهوده می دانند که در صحت و سقم این سخنان بحث بسیار است. اما عده ای دیگر که البته شاید هم عقیده با گروه اول هم باشند، پشت سر رهبری گرانقدر انقلاب قرار گرفته اند و تمرین ولایت مداری می کنند.
قبل از شروع مذاکرات هسته ای و قبل تر از روی کارآمدن دولت یازدهم، حضرت آقا در سفر نوروزی خود به مشهد با اشاره به پیغام های آمریکایی جهت مذاکره گفتند: «آمریكائی ها مدتی است كه از طرق گوناگون پیغام می دهند كه خواهان مذاكره جداگانه با ایران در خصوص موضوع هسته ای هستند اما من بر اساس تجربه های گذشته به چنین گفتگوهائی خوشبین نیستم... البته من مخالفتی هم ندارم».
بعد از شروع مذاکرات نیز همیشه موضع رهبری حمایت از مذاکره و مذاکره کنندگان بود و هرجا که از عدم خوش بینی به طرف غربی و بی نیازی ملت ایران به جلب اعتماد آمریکا گفتند، در کنارش تلاش، جدیت و ایستادگی هیئت مذاکره کننده را تحسین کرده وحتی از عدم مخالفت با تمدید مذاکرات خبر دادند.
اما نکته اصلی اینجاست که علی رغم تاکید مکرر حضرت آقا بر بداخلاقی ها و خوی استکباری آمریکایی ها و موذی گری انگلیسی ها و تلاش برای به نتیجه نرسیدن مذاکرات از طرف غربی ها، علت حمایت ایشان از اصل مذاکرات و تیم مذاکره کننده چیست؟ چرا ایشان با تمدید مذاکرات مخالفت نکردند؟ رهبری فرمودند من با تمدید مذاکرات مخالف نیستم، به همان دلیل که با اصل آن مخالف نبودم. اما این دلایل عدم مخالفت چیست؟
دفتر حفظ و نشرآثار حضرت آیت الله خامنه ای در نوشتاری که قبل از شروع مذاکرات پاییز امسال منتشر کرد، تمام علل توافق رهبری با موضوع مذاکرات ا جمع آوری کرده است که طبق آن، حضرت آقا برای این عمل خود، ۹گزاره را در نظر گرفته اند:
۱- ایران می خواهد پرونده هسته ای بسته شود ولی طرف غربی نه!میشد در طول تمام دفعاتی که ایران و غرب به مذاکره با یکدیگر پرداختند، این پرونده با توافقی منطقی و عادلانه مختومه شود. اما اسناد حاصل از مذاکرات میگوید که هربار، این زیاده خواهی طرف غربی بود که مذاکرات را به سرانجام نرساند و این نشان می دهد که ادامه دارشدن پرونده هسته ای ایران برای طرف غربی سودی دارد که تمام شدنش ندارد.
«بارها تا لحظه حل پیش رفتیم، امضاء کردند، آزانس هسته ای امضاء کرد-قبول کردند که این اشکالاتی که وجود داشته برطرف شده- خب باید قضیه تمام می شد... اینها سند است، اینها قابل انکارنیست... اما آمریکائی ها بلافاصله یک چیز جدید را مطرح کردند...»
۲- هنر توافق در ادامه دادن مسیر استعمده ترین گره مذاکرات هسته ای که با اسم های زیبای شفاف سازی و جلب اعتماد جهانی از طرف آمریکا به خرد افکارعمومی دنیا داده می شود، همان توقف کامل چرخه هسته ای ایران است که ایران هم هیچگاه در برابر این خواسته تسلیم نشد.
« تعامل با دنیا هیچ ایرادی ندارد، ما ازاول هم اهل تعامل با دنیا بودیم، منتها در تعامل طرف مقابل را باید شناخت... اگر چنانچه توافق و تفاهم به این معنا بود که او بگوید شما باید از این راه برگردید.... این خسارت است»
۳- تجربه ای برای اعتماد به نیروی درونی کشور« با تلاشی که دولت محترم و مسئولین کشور دارند انجام می دهند، ما موافقیم. یک کاری است، یک تجربهای است، احتمالاً یک اقدام مفیدی است؛ این کار را انجام بدهند، اگر نتیجه گرفتند که چه بهتر، امّا اگر نتیجه نگرفتند، معنایش این باشد که برای حل مشکلات کشور بایستی کشور روی پای خودش بایستد»
۴- حمایت از تصمیم مسئولین اجرایی کشوررویکرد هر دولتی با اسلاف خود می تواند متفاوت باشد و جمهوری اسلامی در عمر۳۵ساله خود به خوبی این مورد را به نمایش گذاشته است. دولت یازدهم با رویکرد مذاکره و اعتقاد به تنش زدایی با غرب روی کار آمد و به عقیده حضرت آقا منتخب مردم را باید حمایت کرد اما خطوط قرمز نظام همیشه ثابت اند.« من خودم مسئول اجرایی بوده ام، وسط میدان بوده ام،سنگینی کار و سختی کار را با همه وجودم احساس کرده ام... لذا اینها [مسئولان اجرایی] احتیاج به کمک دارند،من هم کمکشان میکنم، حمایتشان می کنم، این یک طرف قضیه است که قطعی است. از یک طرف اصرار دارم بر تثبیت حقوق ملت ایران... از حقوق ملت ایران یک قدم عقب نشینی نباید بشود»
۵- آشکارشدن دشمنی دشمن«یکی از برکات همین مذاکرات اخیر این بود که دشمنی آمریکاییها و مسئولین دولت ایالات متحدهی آمریکا با ایران و ایرانی، با اسلام و مسلمین آشکار شد، برای همه مدلّل شد، همه این را فهمیدند.»
۶- عادی شدن رابطه آژانس با ایران« همه بدانند که با وجود ادامه مذاکرات، فعالیتهای جمهوری اسلامی ایران در زمینه تحقیق و توسعه هسته ای به هیچ وجه متوقف نخواهد شد و هیچیک از دستاوردهای هسته ای نیز تعطیل بردار نیست، ضمن آنکه روابط آژانس بین المللی انرژی اتمی با ایران نیز باید روابط متعارف و غیرفوق العاده باشد»
۷- مقابله با جریان های مخرب افکارعمومی ایرانغرب رسانه در اختیار دارد و چون ذات استکباری و خوی فریبندگی دارد به راحتی می تواند دنیا و نظام بین الملل را علیه ملت ایران تحریک کند ضمن اینکه منافع بسیاری از دولتها در همراهی با غرب تامین می شود.«هدف آنها این است که با این بهانه، فضای بین المللی را بر ضد ایران حفظ کنند و بر همین اساس بود که با طراحی جدید دولت برای مذاکره درخصوص موضوع هسته ای موافقت شد تا این جوّ جهانی شکسته و ابتکار عمل از طرف مقابل گرفته شود و حقیقت نیز برای افکار عمومی دنیا مشخص شود»
۸- تاکید بر نداشتن سلاح هسته ای« میگویند ما از بمب هستهای میترسیم! اولا تضمین برای جلوگیری از سلاح هستهای راههای خودش را دارد... ثانیاً اگر بنا است که راجع به مسئلهی سلاح هستهای کسی نگران باشد، آن، آمریکا نیست. آمریکا که خودش چند هزار کلاهک هستهای دارد، چند هزار بمب هستهای دارد، و خودش به کار برده... شما چه کسی هستید که بایستی نگران این باشید که فلان کشور به سلاح هستهای دست پیدا میکند یا نمیکند؛ وانگهی آن دستگاههایی که مسئولند، خب بله، میشود تضمین کرد. البتّه [تضمین] هم شده است یعنی روشن است؛ شاید خود آنها هم میدانند. اصل حرف آنها حرف ناحقّی است»
۹- به دست گرفتن ابتکار عمل در سیاست خارجی« من همواره طرفدار ابتکار در سیاست خارجی و مذاکره بوده و هستم و توصیه همیشگی من به مسئولان این بوده که در سیاست خارجی و مبادلات بین المللی هرچه تلاش و ابتکار وجود دارد به کار بندند اما نباید نیازمندی های کشور و برخی مسایل همچون تحریم ها، به مذاکره گره زده شود »درست است که طرف غربی اینطور وانمود می کند که ایران در مظان اتهام سلاح هسته ای است ولی این دلیل بر عقیب نشینی و منفعل بودن ایران در برابر این ادعا نیست. مذاکره کردن می تواند به دنیا نشان بدهد که ایران موضوعی بر دروغگویی با مخفی کردن از جامعه بین المللی ندارد واین غرب است که باید ادعاهایش را ثابت کند.
منبع/الف
کد خبر: ۵۱۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۸
کریم اکبریمبارکه گفت: تئاتر کودک و نوجوان میتواند مانع بروز بسیاری از ناملایمات و ناهنجاریهای رفتاری و اجتماعی کودکان و نوجوانان امروز و بزرگسالان فردا شود
کد خبر: ۵۱۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۸
مذاکرات هسته ای مملو از برداشت ها و سوءبرداشت ها و تناقض های عمدی و غیرعمدی است. بين المللي كردن و فرسایشی ساختن مسائل داخلی کشورهای هدف در سطح جهان، دو راهبرد قدیمی دولت های استعمارگر است
کد خبر: ۵۱۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۷
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
نمایش "بلیط تئاتر" که برداشتی آزاد از نمایش های کوتاه کارل فالنتین می باشد از نیمه دوم دی ماه به کارگردانی نیما ذاکر وتهیه کنندگی پروانه خوش شانس در تماشاخانه استاد مشایخی به روی صحنه می رود.محمد مازندرانی،آیداسرشار،حسین نصاری،حامد اسماعیلی،شهرزاد کاظمی،بهارجمال زاده،علی پیله ور،عباس احمدی،فرزانه حسین نژاد ونیما ذاکربازیگران این نمایش هستند.همچنین سعید حکمت مرام وعباس احمدی(دستیار کارگردان)،مجید ستایش(مشاورکارگردان)پوریا عبدی(دراماتوژ)،نیماذاکر(طراح صحنه ولباس)مجتبی رهنمون(موسیقی)،شهرزادکاظمی(منشی صحنه)پوریا معصومی(مدیرصحنه)ارنیکاتئاتر(تبلیغات مجازی) و محمد حق جو به عنوان برنامه ریز و مدیر روابط عمومی با این گروه همکاری می کنند.یادداشت کارگردان: بلیط تئاتر نمایش می باشد به سبک کمدیا دلارته که در پنج اپیزود نقدی دارد بر روزمرگی ،کلی بینی و البته تکرار...تکرار...تکرار
کد خبر: ۵۱۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۶
مدیر مسئول سایت فیلتر شده انتخاب با یادآوری فعالیت تند و تیز سایت «انتخاب» در ایام دولت احمدی نژاد گفت: بعید می دانم دولت محمود احمدی نژاد با رسانه های منتقدش (از جمله سایت انتخاب که او را تند و تیز نقد کرد) چنین کرده باشد. اما دولت یازدهم (که عمدتاً شامل دوستان و همفکران ما می شود) با «انتخاب» چنان کرد که در سردترین ایام ۸ سال دولت احمدی نژاد، مثالش متصور نیست!
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:مصطفی فقیهی در گفتوگو با فارس گفت: در شرایطی که دو ماه از فیلتر سایت «انتخاب» می گذرد ، نه تنها دوستان دولت کمکی نمی کنند که کارشکنی ها در مسیر حل مشکل را تشدید کرده اند.
وی افزود: این نوع رفتار بدیع ، نه رسم مردانگی و مروت است و نه شباهتی به شعارهای زیبای رئیس جمهور دارد.
فقیهی با بیان این مطلب که «این روش نه چندان بخردانه، موجب سستی امر به معروف و نهی از منکر می شود»، گفت: آقای رییس جمهور به صراحت فیلترینگ را بی فایده دانسته و گفته اند اداره کشور با رسانه های آزاد و پرسشگر امکانپذیر است.
وی تصریح کرد: سخنان صریح دکتر روحانی اساساً به این معنی نیست که این شعارهای زیبا و پرسشگری آزاد رسانه ها، فقط در برابر رقیب موضوعیت دارد و اگر ، یک دوست و همراهی دیرین چون «انتخاب» ، نقدی را متوجه بخشی از دولت کرد ، باید آن را از حیز انتفاع خارج کرد .
مدیرمسئول «انتخاب» اضافه کرد: نباید به پرسشگری رسانه ها هم جریانی نگاه کنیم که به طور مثال، علیه جریان رقیب مطلب بزنید سوت بکشیم، اما اگر علیه جریان «خودی» باشد ، با آن برخورد کنیم.
۲۳ سایت مهم کشور به رئیس جمهور نامه نوشتند ، دریغ از یک پاسخ!
مدیرمسئول «انتخاب» با بیان اینکه «به دلیل مشکلات انبوه دولت ، ابداً قصد نداشته و ندارم مشکلی بر مشکلات دولت افزون کنم و سکوتم طی دو ماه اخیر، مهر تاییدی بر این ادعاست» ، گفت: من بعید می دانم اجازه دهند این مطالب انتقادی به محضر رئیس جمهور برسد ، والا اساساً مگر امکان دارد رسانه پرمخاطبی چون «انتخاب» فیلتر شود و کک حضرات گزیده نشود و بزرگان دولت نیز ، کمکی نکنند؟
فقیهی تصریح کرد: چطور ممکن است ۲۳ سایت خبری اول کشور به رئیس جمهور نامه بنویسند و نه تنها ایشان ، بلکه نظر بقیه نزدیکان رؤسای دفتر و مشاوران و … را هم جلب نکند.
وی با یادآوری فعالیت تند و تیز سایت «انتخاب» در ایام دولت احمدی نژاد گفت: بعید می دانم دولت محمود احمدی نژاد با رسانه های منتقدش (از جمله سایت انتخاب که او را تند و تیز نقد کرد) چنین کرده باشد. اما دولت یازدهم (که عمدتاً شامل دوستان و همفکران ما می شود) با «انتخاب» چنان کرد که در سردترین ایام ۸ سال دولت احمدی نژاد، مثالش متصور نیست!
شوخی می کنم ، اما جای خالی سعه صدر احمدی نژاد را حس می کنم!
وی با گلایه از مقامات دولتی که برخلاف پیشین ، به تماس های وی نیز پاسخ نمی دهند ، با یادآوری اینکه سایت انتخاب پیش از انتخابات از روحانی حمایت کرد و برای نخستین بار ، از کاندیداتوری وی در انتخابات ریاست جمهوری خبر داد، اضافه کرد: در ایام رقابت های انتخاباتی مهمترین رسانه حامی دکتر روحانی بودیم که برخی حتی عنوان سخنگوی ایشان را به ما اطلاق می کردند ؛ گرچه ما براساس اعتقاد گفتمان به جریان «اعتدال» حامی ایشان بوده و هستیم.
مدیرمسئول «انتخاب» اضافه کرد: پس از انتخابات نیز ، به اذعان دوست و دشمن ، در شمار مهمترین و پرمخاطب ترین حامیان گفتمان اعتدال و دولت یازدهم بودیم که این مسیر، با شکایات دولتی متوقف و حیات رسانه ای «انتخاب» در تیررس قرار داده شد.
فقیهی با خواندن غزلی از حافظ که می فرماید « باده با محتسب شهر ننوشی زنهار / بخورد بادهات و سنگ به جام اندازد» ، اضافه کرد: نباید چنین تصور شود که «رسانه» تنها ابزاری برای رسیدن به مقصد و مقصود یک جریان خاص بوده و اینک، به زعم خود چون «سواره» اند و رسانه ها «پیاده»، نیازی بدان ندارند ، لذا سکوت می کنند و احیاناً لگدی هم نثارش می کنند!
وی گفت: اجاره دهید شوخی هم با دوستان دولت داشته باشم، سئوال می کنم آیا می توان گفت چنین برخوردی جای خالی سعه ی صدر احمدی نژاد را نشان می دهد؟
۴۰ روز گفتند شکایات را پس گرفته یا می گیریم
مدیرمسئول سایت انتخاب با اشاره به برخی پیگیری هایش در ایام فیلتر «انتخاب» گفت: ۴۰ روز تمام ، شکات پیغام می دادند که شکایت را پس گرفته یا می گیرند ، لذا در اقدامی ناجوانمردانه ، ما را در تعلیق قرار داده بودند تا به زعم خود ، زمان خریده تا اتفاق «انتخاب» به فراموشی سپرده شود! ، اما بعدتر مشخص شد ادعای آنان ، صحت نداشته است.
فقیهی افزود: خطاب به دوستان عزیزم در دولت که دعای شبانه روزی برای حل مشکل «انتخاب» دارند ، عرض می کنم آیا حق می دهید دیگران که از دوردست ، این نمایش را مشاهده می کنند بگویند وای به حال بقیه؟! وای به حال منتقدین مستقلی که اساس کار خود را «نقد» دولت یازدهم می دانند؟!
مدیرمسئول سایت انتخاب ادامه داد: یادآوری می کنم در نخستین روزهای دولت ، دکتر روحانی دستور دادند همه شکایات دولت قبل، از رسانه ها پس گرفته شود و الحق نیز خیلی از شکایات پس گرفته شد، اما اینک خود ، شکایت کرده و عامل فیلتر یک رسانه شده اند.
وی ادامه داد: امیدوارم اینگونه نشود که در دولت آینده ، رئیس جمهور بعدی دستور دهد شکایات دولت آقای روحانی از رسانه ها پس گرفته شود.
مستنداتشان را منتشر کنند و با آبروی افراد بازی نکنند
فقیهی در پایان گفت: مکرر در سخنان خود ، اتهامات غیررسانه ای متوجه «انتخاب» می کنند ، من از حضرات تقاضا دارم اگر می توانند ادعای خود را مستند ثابت کنند ، به میدان بیایند و بیش از این، آبروی افراد را با تهمت ، دستخوش قرار دهند.
وی افزود: بیان چنین اظهارات بدون ارائه مستندی ، جدا از آنکه حیثیت افراد را نشانه می رود و نوعی ظلم محسوب می شود ، باعث می شود ، شنوندگان برای مدعیان چنین ادعایی، حرف دربیاورند.
کد خبر: ۵۱۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۳
نمایش “ببخش سایمون جان” به شهلا ریاحی تقدیم شد
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:محمد حق جو (مدیر روابط عمومی) نمایش با ابراز تاسف در مورد فراموش شدن بعضی از هنرمندان و اینکه تا وقتی هنرمند زنده است کسی حالی از انها نمی پرسد ،زمانی که هنرمند با این دنیای فانی خداحافظی می کند آنوقت همه یادشان می افتد که گریه وزاری کنند.محمد حق جو در اجرای ششم نمایش سایمون به نمایندگی از طرف گروه، اجراء را به بانوی هنر ایران سر کار خانم شهلا ریاحی تقدیم کردصورتش آنقدر مهربان و زیباست که بدون شک هرکدام از هم نسلان من اگر اورا ببینند، یاد عزیزخانوم سریال "درخانه" می افتد که فقط شیطنت های آقای خورشیدی را دور و برش کم دارد. هم خودش مثل همه مادربزرگ ها مهربان است هم خانه اش مثل خانه مادربزرگ ها پر است از عکس و یادگاری که هرکدام خاطره ای را در ذهن زنده می کند.
تنها تفاوتی که خانه او با خانه مادربزرگ های همیشه خانه نشین دارد، تندیس ها و تقدیرنامه هایی است که کنار عکس های خاطره سازش دارد و تفاوتی که مادربزرگ های ما با او دارند اینکه همه او را می شناسند و با خودش، عکس هایش و بازی هایش خاطره دارند.. نمایش “ببخش سایمون جان” به نویسندگی و کارگردانی امیدرضا سپهری هر روز به غیر از شنبه ها ساعت ۱۸:۳۰ در سالن استاد شکیبایی تماشاخانه سه نقطه به روی صحنه می رود .حجت سپهری، سید شهاب الدین خاضع حق، نیایش نهاوندی، لیلا نوروزی کیا،علیرضا گلدهی، امیدرضا سپهری، علی دولت یاری، علیرضا نصیری، علی همدانی به عنوان بازیگردر این نمایش به ایفای نقش می پردازندهمچنین نیما پور خدا بخش، اشکان قلی زاده (دستیار کارگردان) لیلا نوروزی کیا (منشی صحنه(استودیو ققنوس) امور فنی صدا ( مهرزاد اسماعیلی (عکاس) ارسلان امانتی )طراح و اجرا پوستر و بروشور( علی همدانی، محمد غلام زاده، امین وفایی ( دستیار طراح صحنه (سید شهاب الدین خاضع حق ) تدارکات (حامد تهرانی (مدیر صحنه ) و سید مهدی فاطمی نسب(مشاور،گرافیست طراح صحنه و لباس ) سید مصطفی فاطمی نسب(ساخت و انتخاب موسیقی ) علی دولت یاری (برنامه ریز) ارشیا آریان (نوروصدا) معصومه خمیس آبادی (گریم)ومحمد حق جو به عنوان مدیر روابط عمومی با این گروه همکاری می کنند.همچنین علاقهمندان برای ارتباط با گروه می توانند نظرات وانتقاداتشان را به شماره 10001531 پیامک نمایند وجهت خرید بلیت این نمایش میتوانند به سایت تیوال مراجعه کنندشمارههای تماس: 09355987033-09353719093
کد خبر: ۵۰۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
بدون شک در تفکر بسیجی عدالت مقدم بر رشد اقتصادی است زیرا اگر برای رسیدن به رشد اقتصادی عدالت را نادیده گرفت فساد و تبعیض در جامعه بوجود خواهد آمد،کسانی که رشد اقتصادی رابدون عدالت خواسته اند از تفکر بسیجی بدور هستنند
کد خبر: ۵۰۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۸
نمایش “ببخش سایمون جان” به مجید بهرامی تقدیم شد
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :به گزارش مدیرروابط عمومی ، نمایش “ببخش سایمون جان” ، اولین اجرای خود در ۳ آذر را به مجید بهرامی بازیگر تئاتر و سینمای کشور که به تازگی درگذشته است ، تقدیم کرد .
مجید بهرامی ، بازیگر تئاتر و سینمای کشور ، پس از چند سال دست و پنجه نرم کردن با بیماری سرطان ، ۲۴ آبان ماه دار فانی را وداع گفت .
نمایش “ببخش سایمون جان” به نویسندگی و کارگردانی امیدرضا سپهری هر روز به غیر از شنبه ها ساعت ۱۸:۳۰ در سالن استاد شکیبایی تماشاخانه سه نقطه به روی صحنه می رود .حجت سپهری، سید شهاب الدین خاضع حق، نیایش نهاوندی، لیلا نوروزی کیا،علیرضا گلدهی، امیدرضا سپهری، علی دولت یاری، علیرضا نصیری، علی همدانی به عنوان بازیگردر این نمایش به ایفای نقش می پردازندهمچنین نیما پور خدا بخش، اشکان قلی زاده (دستیار کارگردان) لیلا نوروزی کیا (منشی صحنه(استودیو ققنوس) امور فنی صدا ( مهرزاد اسماعیلی (عکاس) ارسلان امانتی )طراح و اجرا پوستر و بروشور( علی همدانی، محمد غلام زاده، امین وفایی ( دستیار طراح صحنه (سید شهاب الدین خاضع حق ) تدارکات (حامد تهرانی (مدیر صحنه ) و سید مهدی فاطمی نسب(مشاور،گرافیست طراح صحنه و لباس ) سید مصطفی فاطمی نسب(ساخت و انتخاب موسیقی ) علی دولت یاری (برنامه ریز) ارشیا آریان (نوروصدا) معصومه خمیس آبادی (گریم)ومحمد حق جو به عنوان مدیر روابط عمومی با این گروه همکاری می کنند.همچنین علاقهمندان برای ارتباط با گروه می توانند نظرات وانتقاداتشان را به شماره 10001531 پیامک نمایند وجهت خرید بلیت این نمایش میتوانند به سایت تیوال مراجعه کنندشمارههای تماس: 09355987033-09353719093
کد خبر: ۵۰۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۶
بسیج یعنی حضور به موقع، تشخیص حق از باطل، بصیرت، وجدان بیدار، ولایتمداری، شهادتطلبی و هر آنچه برای خوبان ترسیم کردند
کد خبر: ۵۰۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۵
به جرات میتوان گفت مادران عراقی از دلاوریهای او در مقابل داعش برای فرزندان خود افسانهها ساختهاند، افسانهای به نام «ژنرال سلیمانی».
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com : با نگاهی اجمالی به تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی ایران به ویژه دوران بعد از دفاع مقدس، میتوان مشاهده کرد که نظامیان باوجود مشهور بودن، چندان محبوبیتی حداقل در انتخاباتهای ریاست جمهوری نداشتهاند. مردم همیشه به این افراد به چشم انسانهای غیرمنعطف و سخت نگاه میکنند و همین باعث میشود که به آنها احترام بگذارند اما شاید کمتر محبوب باشند.
در این میان اما در کنار تمام محبوبهای ایران چه در دنیای هنر، چه در دنیای ورزش و چه در هر دنیای دیگری که فکرش را میکنید، یک نظامی در صدر قرار گرفته است و همچون ستارهای بی بدیل میدرخشد. بدون شک « نام سردار قاسم سلیمانی» به عنوان یکی از محبوب ترین چهرههای میان ایرانیان شناخته میشود.
ایرانیهای که در سالها دور و در افسانههای کهن پارسی با قهرمانانی روبرو بودند که به جنگ دیوها و پلیدیها میرفتند و نقل داستانهایشان لالایی مادران برای بچهها بود، این روزها با یک افسانه زنده، زندگی میکنند و نام سردار سلیمانی را در کنار نام رستم قرار دادهاند و او را ستایش میکنند.
در دنیایی که ایران در مرزهای شرقی و غربیش، درگیر تهدیدهای بزرگی همچون القاعده و داعش است، نام قاسم سلیمانی به تمام مردم ایران آرامش خاصی میبخشد. دیدن تصویر او در میدانهای نبرد با داعش، روایتهای رسانههای غربی از ژنرال ایرانی و ... برای مردم غروری است وصف ناپذیر.
سردار برای ما ایرانیها تبدیل به قهرمان ملی شده است. مردم لبخند هایش، سرپایین انداختنهایش، لباس نظامی پوشیدنش را دوست دارند، چون او با تمام این رفتارها غرور ملی را زنده میکند. وقتی هواپیماهای آمریکایی، ارتش بزرگ عراق، نیروهای ویژه در مقابله با داعش عاجز ماندهاند، خبر از فتحی بزرگ در مقابل داعش به گوش میرسد و بعد عکس از حضور ژنرال در میانه میدان و لبخند کنار سربازانش.
مردم این حضور همه جانبه او را دوست دارند، درست زمانی که میگویند در میانه درگیریهاست، در مراسم عزاداری حضور پیدا میکند با همان چهره با نفوذ و درست زمانی که فکر میکنند او در ایران است، میبینیم که عملیاتی بزرگ را علیه داعش برنامه ریزی و اجرا کرده است.
بسیاری از نوجوانان و جوانان داستانهای هشت سال دفاع مقدس را شنیدهاند و برای آنها داشتن فرماندهی که میتواند یاد آن فرماندهان دفاع مقدس را زنده کند بسیار جذاب و شیرین است.
در روزهایی که سیاستمداران با تمام ترفندها، با تمام شیوایی کلام و با تمام وعدههای ریز و درشتشان سعی میکند نظر مردم را به خود جلب کنند و محبوبیتی میان آنها بدست آورند، حاج قاسم سلیمانی بدون هیچ کلامی تبدیل به قهرمان ملی مردم ایران میشود. این نشان میدهد که مردم عاشق کسانی که خوب حرف میزنند نمیشوند بلکه کسانی را دوست دارند که عمل میکنند و میشود به واسطه فعالیتهایشان با غرور گفت، که این سردار که خاورمیانه زیر چکمههای اوست یک ایرانی است.
فضای مجازی که بسیاری سعی میکنند با تیغ تکفیر از روی آن بگذرند، پر است از کامنتها و صفحههایی که برای قاسم سلیمانی ایجاد شده است. جوانی که شاید هیچ وابستگی به جمهوی اسلامی نداشته باشد، سردار سلیمانی را دوست دارد چون او را به یاد افسانههایی میاندازد که در کتابهای مدرسه آنها را خوانده است. یاد جنگ اسفندیار با دیو هفت سر.
مردم وقتی میشنوند که رئیس جمهور و وزیر خارجه آمریکا مبهوت او هستند به خود میبالند. صادق خرازی، سفیر سابق ایران در فرانسه در مورد نظر رئیس جمهور و وزیر خارجه آمریکا در مورد« حاج قاسم» میگوید: «او همان كسي است كه اوباما ريس جمهور ايالات متحده درباره او به العبادي نخست وزير جديد عراق گفته است:" او دشمن من است ولي من براي او احترام ويژه اي قايل هستم".یااینکه جان کری وزیرخارجه امریکا به دکتر جواد ظریف وزیرامورخارجه ایران اسلامی گفته است که اگر برای یکبارهم شده مایل است او را ببیند.»
امروز وقتی رسانههای خارجی را ورق بزنی و به منطقه خاورمیانه برسی دو نام میبینی؛ یکی داعش و دیگری ژنرال قاسم سلیمانی. یکی که تمام قد نماد پلیدی است و دیگری با تمام وجود نماد آزادی و روشنایی است. بسیاری از مردم جهان به ویژه در خاورمیانه فرمانده کل نیروهایی را که در مقابل داعش ایستادهاند چه در عراق و چه در سوریه یک نام میدانند و آنهم « سردار قاسم سلیمانی است.»
یک روزنامه انگلیسی در وصف سردار مینویسد:« سردار سلیمانی 57 ساله، که اخیرا در فهرست سیاه دولت آمریکا قرار گرفت، به عنوان «قهرمان ملی» در ایران شناخته میشود و رسانههای این کشور نیز تصاویر وی را که از میدان نبرد در عراق گرفته شده است ، نمایش میدهند.»
خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز مینویسد: «یکی از مقامات نظامی عراق که خواسته نامش فاش نشود، در توصیف شخصیت سردار قاسم سلیمانی وی را شخصی شجاع و بیباک خوانده است که حتی در زمان حضور در خطوط مقدم نیز از جلیقه ضدگلوله استفاده نمیکند.»
درنهایت خبرگزاری آمریکایی بلومبرگ در واکنش به لبخندهای ژنرال ایران در عراق مینویسد: «در تصاویری که از سلیمانی در توییتر و دیگر شبکه های اجتماعی منتشر شده است، سلیمانی موهای جوگندمی و محاسن دارد و اغلب در نگاه به دوربین لبخند می زند، همانند یک توریستی که در تعطیلات است و هیچ نگرانی از بابت کلاشینکفی که همراهانش در دست دارند نیز ندارد. در ایران، همه او را به عنوان ناجی بشار اسد در مقابل نیروهای شورشی میدانند. نام و شهرت فعلی سردار سلیمانی نشان میدهد که او مردی کاریزماتیک است که از حضور در جبههها و فرماندهی جنگها ترسی ندارد. بسیاری از ایرانیان شاید قاسم سلیمانی را در گذشته نمیشناختند، اما با اتفاقات اخیر، محبوبیت او روز به روز در میان ایرانیان در حال افزایش است.»
فارغ از هرگرایش سیاسی و مذهبی، سردار امروز فاتح قلبهای ایرانیان است و قهرمان لالایی مادران برای بچهها. حتی میشود به جرات میتوان گفت مادران عراقی از دلاوریهای او در مقابل داعش برای فرزندان خود افسانهها ساختهاند، افسانهای به نام «ژنرال سلیمانی».
نامه
کد خبر: ۴۸۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۴
کمپانی ال جی از سری جدیدی از گوشیهای خود با نام AKA رونمایی کرده که متفاوت از سایر محصولات این کمپانی بوده و تا حدودی عجیب و غریب به نظر میرسند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش مهر، کمپانی هایی که در حوزه فناوری فعالیت دارند به دنبال عرضه محصولات برتر و متفاوت نسبت به رقباء خود هستند تا بتوانند نگاه مخاطبان بیشتری را به خود جلب کنند. در این میان شرکت ال جی از اسمارت فون جدید و متفاوتی رونمایی کرده که می توان گفت به دلیل شکل و ظاهر عجیبی که دارد نگاه کاربران بسیاری را به خود معطوف کرده است. گوشی های هوشمند ال جی در نگاه اول بیشتر به یک اسباب بازی کودکانه شبیه هستند تا یک اسمارت فون هوشمند!
ال جی معتقد است این مدل اسمارت فون را تنها برای مخاطبانی تولید کرده که به دنبال تنوع هستند و ذهنشان مملوء از تصویرسازی است. مجموعه AKA همانطور که در تصویر زیر مشاهده می کنید دارای چهار رنگ بوده و هر رنگ نیز یک اسم به خصوص دارد.
EGY اسمارت فون زرد رنگ، Wookie اسمارت فون سفید، Soul اسمارت فون آبی، YoYo اسمارت فون صورتی. از ویژگی های این گوشی جدید می توان به صفحه نمایش 5 اینچی با نمایش گر HD، اندرورید کیت کت و پردازنده چهار هسته ای 1.2 GHz، دوربین اصلی 8 مگاپیکسل و دوربین دیگری با 2.1 مگاپیکسل در جلوی گوشی، 1.5 GB حافظه رم و 16 گیگابایت فضای داخلی اشاره کرد.
چشم هایی که در پشت گوشی قرار دارند، می توانند نوتیفیکشن یا میزان شارژ باطری را نشان دهند. اما محصول جدید ال جی تنها در کره عرضه خواهد شد و هنوز اطلاعاتی مبنی بر توزیع آکا در سایر کشورها یا امریکا منتشر نشده است. پیش بینی می شود این گوشی در حدود 460 دلار به فروش برسد که به نظر گوشی ارزانی نمی رسد.
کد خبر: ۴۸۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۲
علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در برنامه شناسنامه حضور یافت.
در ابتدای این برنامه گزیدهای از بیوگرافی علی جنتی به این صورت مطرح شد: «برنامه شناسنامه امروز شناسنامه مردی را ورق می زند که از کارگزاران انقلاب اسلامی است و به ظاهر شاید آقازاده هستند اما از آن نوع آقازادههایی نیست که به پدر و خانوادهاش متکی باشد بلکه ایشان همیشه بر روی پای خود ایستاده و عرصههای مختلف انقلاب و سختیهای پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی و نظام را طی کرده است؛ میتوان گفت سختیهای عرصههای مختلفی که برای هر فردی قابل تحمل نیست را پشت سر گذاشته است و طی مسیر کرده است.وی پیش از انقلاب مبارزات خارج از کشور را ساماندهی کرد و به سمت مبارزات مسلحانه رفت، بعد از انقلاب نیز در حساسترین شرایط در جنوب صدا و سیمای خوزستان، شورای سرپرستی صدا و سیما خوزستان و همچنین استانداری خوزستان را در سه سال پایانی جنگ را تجربه کرده است.وی اکنون نیز سکاندار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و البته که با عرصه فرهنگ نیز غریبه نیست.»
به گزارش آوای دنا ،متن زیر شرح گفتوگوی محمدحسین رنجبران سردبیر و مجری برنامه شناسنامه با علی جنتی است.
شناسنامه: شما روحانی هستید، در سال ۵۲ از معمم بودن خارج شدید که به خارج از کشور رفتید و در سال ۵۸ هم که برای تبلیغ حزب جمهوری اسلامی به کرمانشاه رفتید معمم شدید. بعد از آن چه زمانی دیگر لباس بر تن نکردید؟ علت چه بود؟جنتی: ابتدای سال ۵۹ که قرار شد به عنوان مدیر صدا و سیمای مرکز اهواز خدمت کنم؛ با شرایطی که در آن زمان صدا و سیما داشت و وضعیت خاصی که داخل صدا و سیما حاکم بود، مناسب نبود که با لباس طلبگی به آن جا بروم. لذا به وضعی که امروز هست درآمدیم.
شناسنامه: در بحثهای طلبگی هنوز حضور دارید؟جنتی: متاسفانه فرصت پیدا نمیکنم؛ در دهه ۶۰ در تهران گاهی در درسهای مختلف اساتید شرکت میکردم ولیکن از آن تاریخ به بعد به خصوص زمانی که به استانداری خراسان رفتم، و بعد هم به حوزه بینالملل وزارت ارشاد متأسفانه دیگر فرصت پرداختن به این مقوله را نداشتم.
شناسنامه: شاگرد بزرگوارانی همچون پدر بزرگوارتان، شهید بهشتی، آیت الله خزعلی و آیتالله مقتدایی بودید و از شاگردان مدرسه شهید حقانی. فعالیت سیاسی خود را هم از مدرسه حقانی شروع کردید؟جنتی: بله؛ عزیزان دیگری هم چون آیت الله جوادی آملی، آیتالله آذری قمی، آیتالله گرامی و آیتالله شهید مفتح و بسیاری دیگر از بزرگان نیز از اساتید ما بودند. مبارزات ما از سال ۴۷ آغاز شد؛ اولین بار که توسط ساواک شناسایی شدیم سال ۴۷ بود؛ تعدادی اعلامیه به شخصی سپرده بودیم که به اصفهان ببرد و تحویل شخص مورد نظر ما دهد.این فرد نتوانسته بود فرد مورد نظر ما را در اصفهان بیابد، ناگزیر بازگشته بود و در قم دستگیر شد.
شناسنامه: آقای کفعمی؟جنتی: بله، ایشان لو داد از چه کسی اینها را گرفته است و از همان زمان ما تحت تعقیب قرار گرفتیم؛ به تدریج بر پرونده ما در ساواک افزوده شد.شناسنامه: ساواک هم در نهایت نتوانست شما را دستگیر کند؛ من خواندهام که مطالعات بسیار عمیقی هم در باب مسائل انقلاب و کارهای فرهنگی نیز داشتید. از همان نوجوانی سرکلاس امام(ره) شرکت داشتید و سخنرانیهای بزرگ امام مانند کاپیتولاسیون را درک کرده بودید.در کتاب خاطراتتان خواندم. دکتر شریعتی اثرگذاری خوبی در قشر فرهیخته و دانشجو ایجاد کرده بود. در جایی اذعان داشتید غذای فکری که شریعتی به جوانان ارائه می داد، غذای ناب و خالصی نبوده است و برخی انحرافات در آن وجود داشت؛ چطور می شود ایشان نگرش سطحی به اسلام داشته باشد و بتواند این چنین جوانان را جذب کند؟
جنتی: شعارهایی که شریعتی مطرح می کرد، شعارهای انقلابی بود؛ در آن زمان، فضا، فضای انقلابی بود آن زمان که عناصر چپ و مارکسیست در دانشگاهها نفوذ داشت و فعالیتهای تبلیغاتی انجام میداد؛ در چنین شرایطی فردی که به نام اسلام علم مبارزه و مقابله با رژیم را مطرح می کند، به طور طبیعی جاذبههایی خواهد داشت.شریعتی بیشتر جامعه شناس بود، نمیتوان گفت اسلام شناس به معنای کامل بود؛ به طور طبیعی ضعفهایی در گفتار و برداشتهای وی از اسلام وجود داشت؛ برخی نکاتی که از سوی وی مطرح میشد همانند نکاتی که در رابطه با مرحوم مجلسی مطرح کرد، این گونه تلقی میشد که تمام روحانیت را زیر سوال میبرد؛ در حالی که وی روحانیونی که اهل مبارزه نبودند را بیشتر مورد انتقاد قرار میداد.زمانی که مرحوم شهید محمد منتظری تمام کتابهای شریعتی را به حضرت امام (ره) دادند و ایشان مورد مطالعه قرار دادند، حضرت امام (ره) از نوع برخورد شریعتی با مرحوم مجلسی در زمان صفویه اظهار ناراحتی کرده بودند؛ شریعتی هر کسی را که شاهان سابق را به نوعی تائید میکردند، مورد نقد قرار داده است که مرحوم مجلسی نیز از جمله این افراد هستند.
شناسنامه: نکته حضرت امام (ره) در این مورد چه بود؟جنتی: نکته حضرت امام (ره) این بود که شخصیت مرحوم مجلسی شخصیتی والا و وارسته بود و خدمات وی به اسلام و تشیع بسیار ارزنده است؛ این شخصیت از سوی شریعتی در بحث تشیع صفوی و تشیع علوی مورد نقد قرار گرفته است.
شناسنامه: بعد از فوت مرحوم شریعتی، آقای ابراهیم یزدی برای دانشجویان خارج از کشور پیامی از حضرت امام (ره) بگیرد و تلاش داشت حضرت امام (ره) شریعتی را شهید خطاب کند که حضرت امام (ره) این کار را انجام ندادند؛ شما هم در دیداری که با حضرت امام (ره) داشتید نقدی کردید اگر این کار انجام میشد اثر بهتری می گذاشت.جنتی: نقد که نبود، ایشان در پیامشان فقد شریعتی یاد کرده بودند و این در بین دانشجویان مسلمان اروپا تأثیر منفی گذاشته بود، اثر بدی گذاشته بود آنها می گفتند اگر کسی هم که در راه خدا مهاجرت کرده است و آن جا از دنیا رفته است شهید محسوب میشود. لذا من عنوان کردم اتحادیه دانشجویان ایرانی مقیم اروپا اندکی از پیام شما دلگیر هستند و انتظار داشتند به عنوان شهادت از مرگ شریعتی یاد میکردید؛ حضرت امام (ره) روی ترش کردند و فرمودند مگر من همانند روشنفکرها هستم که بگویم شهادت، شهادت. شهادت شرایطی دارد.
شناسنامه: شما هم چیزی نگفتید.جنتی: من جرات نکردم دیگر حرفی بزنم.
شناسنامه: چطور شد به فکر مبارزه مسلحانه افتادید؟جنتی: سال ۵۰ که حرکت مسلحانه آغاز شد، در ابتدا توسط چریکیهای فداییهای خلق بود که بزرگترین عملیات آنها در سیاهکل بود و محکوم به شکست شد که رژیم آنها را محاصره کرد و تعداد زیادی از آنها کشته شدند. مجاهدین خلق نیز از سوی دیگر کار خود را شروع کردند و مبارزه آنها نیز مسلحانه بود.قبل از آنها نیز حزب ملل اسلامی نیز حرکتی مسلحانه را آغاز کرده بودند، که حدود ۵۵ نفر بودند که همه نیز دستگیر شدند. در روحانیت و محیط حوزه این حرکت دیده نمیشد؛ در آن زمان به همراه جمعی از دوستان حوزوی به این فکر افتادیم که حرکت مسلحانهای را آغاز کنیم؛ به طور طبیعی به دلیل نداشتن تجربه در این زمینه تلاش میکردیم خود را به مجموعه مجاهدین خلق نزدیک سازیم تا از تجربیات آنها بهره ببریم.برادر من که یک بار به دلیل پخش رساله حضرت امام (ره) دستگیر شده بود و ۶ ماه محکوم شده بود در زندان با برخی از این عناصر آشنایی پیدا کرده بود و از آن جا به مجموعه مجاهدین خلق وصل شده بود و هنوز هم عضویت پیدا نکرده بود اما با آنها ارتباط داشت، با آقای عزتالله شاهی که بعدا به عزت مطهری اسمش را عوض کرد.یکسری نوشتهها و دستنوشتههای مجاهدین خلق را در زمینه اقتصاد، درباره نهج البلاغه و برداشت از قرآن، سوره محمد(ص) را دریافت میکردیم و به تدریج به دنبال تهیه سلاح رفتیم. در این گروه شاید یک قبضه سلاح هم بیشتر به دست ما نیامد اما در هر صورت به دنبال این امر بودیم؛ تصور میکردیم از طریق مبارزه مسلحانه باید راه را ادامه دهیم.
شناسنامه: در ادامه به سمت رفتن به خارج از کشور کشیده شدید؛ برای رفتن به خارج از کشور با آقای رفسنجانی و مقام معظم رهبری مشورت کردید.جنتی: بله؛ در آن شرایط اخوی بنده هم دستگیر شده بودند، برخی از دوستان نیز مانند محمد حسین طارمی دستگیر شده بودند.بعدش آقای محمدی عراقی دستگیر شده بودند و دو سه نفر هم بیشتر از گروه نمانده بودیم. همه دوستان هم پیشنهاد کردند که بروید به خارج از کشور. بهترین گزینه برای ما خروج از کشور بود چرا که سرانجام کسی که دستگیر میشد یا اعدام یا حبس ابد بود؛ در نتیجه تصمیم به خروج از کشور گرفتم؛ در آن زمان در ابتدا به ذهن من رسید که با مقام معظم رهبری در این خصوص صحبت کنم و از این ایشان که در مشهد بودند استمداد بطلبم تا ایشان با توجه به آشناهایی که به منطقه سیستان و بلوچستان داشتند یک نفر را معرفی کنند تا کمک کند من به آن طرف مرز بروم که ایشان فرمودند من الان کسی را نمی شناسم. بعد خدمت آقای هاشمی رفسنجانی آمدم که ایشان فردی را معرفی کردند و از طریق آن ما رفتیم زاهدان و از آن جا هم قاچاقی را پیدا کردند ما را به آن طرف مرز بردند.
شناسنامه: با شهید محمد منتظری بسیار محشور بودید؛ در مبارزات خارج از کشور نیز در سوریه و لبنان دو نفر اصلی یکی شما بودید و یکی ایشان؛ از ایشان برای ما بگوئید.جنتی: شهید منتظری بعد از یک دوره ۳-۲ ساله زندان، در حوزه به تدریس اقتصاد پرداخت. تعدادی از طلبههای جوان هم در دوره ایشان جمع شدند. این که در حوزه اقتصاد تدریس شود امری نو بود؛ ایشان در زندان آموخته بود. بعد هم کتابی را شروع کرد. بعد از شدت گرفتن اوضاع به خارج از کشور رفتند و در نجف مستقر شدند؛ بعد از نجف بلافاصله در سوریه و لبنان بود و گاهی هم به افغانستان، پاکستان و گاهی در حوزه خلیج فارس سفر میکرد.عمدتا نیز به فعالیتهای مبارزاتی مشغول بودند و پیامهای حضرت امام (ره)، کتابهای ایشان، را منتقل میکردند و با شخصیتهای مختلف نیز در تماس بودند. شهریور سال ۵۴ مصادف شد با اختلافات درونی سازمان مجاهدین خلق؛ این اختلافات ایدئولوژیک بود که جمعی از آنها مارکسیست شده بودند و بسیاری از عناصر مسلمان که در داخل سازمان مجاهدین خلق ارتباطشان با سازمان قطع شد و عمدتا به خارج از کشور آمدند و بیشتر به پاکستان می آمدند.تلاش شد این عناصر حفظ شوند و در راه مبارزه قرار گیرند؛ اینها از پاکستان به دمشق منتقل میشدند که در این میان آنها که پرونده سنگین داشتند آن جا ماندند و ابتدا آموزشهای نظامی و سیاسی دیدند و بعد هم به تدریج برای افرادی که وضعیت عادی داشتند مربی میشدند.
شناسنامه: از افراد سرشناس چه کسانی به سوریه و لبنان آمدند؟جنتی: در طول نزدیک به ۴ سال که ما آن جا بودیم بیش از ۶۰ نفر برای آموزش به خارج از کشور آمدند؛ شهید محمد بروجردی از جمله آن ها بود که در جنوب لبنان هم نزدیک مرز اسرائیل که رفتیم ایشان هم بودند. شهید مهدی باکری آمدند، سردار سرلشگر رحیم صفوی به همراه دوستش آقای احمد فضائلی بودند که این دو هم دست پر برگشتند زیرا مقداری اسلحه هم با خود به ایران آوردند، آقای یونسی (وزیر سابق اطلاعات)بودند، آقای غرضی از جمله افرادی بودند که ثابت ماندند و آموزشهای سیاسی میدادند. چون یک قسمت هم آموزش سیاسی بود که در این زمینه آقای غرضی بیشترین نقش را داشتند.
شناسنامه: جایی اشاره کردید که با فلسطینیها بده و بستان داشتید به طوری که آنها آموزشهایی برای ما میگذاشتند و ما هم به نوعی گاهی افرادی را برای آنها به اسرائیل میفرستادیم. از تبادلاتی که بین ایران و فلسطین بود نیز صحبت بفرمائید.جنتی: در اردوگاههایی که فلسطینیان در اطراف دمشق داشتند، آموزشها در آن انجام می شد؛ آموزش تکمیلی که آموزش استفاده از مواد منفجره بود یعنی با استفاده از مواد دسترسی مواد منفجره را میساختند. بیشتر این آموزشها هم در لبنان داده میشد. افراد آن جا می آمدند و شرکت می کردند و آموزش میدیدند و بر می گشتند.خانم دکتر زهرا پیشگاهی فرد به همراه همسر خود آقای شریف خانی به آن جا آمدند در حالی که بچه شیرخوارهای نیز همراهشان بود. تحت آموزشهای مختلف در سوره لبنان قرار گرفتند و برای ورود به فلسطین اقدام کردند؛ اعلام آمادگی برای ورود به اسرائیل کردند. ما با مقامهای فلسطینی صحبت کردیم و آن ها پیامهای لازم و نقشههایی را که لازم بود به داخل منتقل شود دادند و اینها بردند این پیامها و بعد از گشت و گذاری هم که داشتند برگشتند
شناسنامه: سال ۵۵ با لباس مبدل و پاسپورت کویتی به ایران آمدید؛ در این سفر علاوه بر دیدارها مختلف با افرادی از جمله شهید بهشتی، ازدواج هم کردید؛ ماجرای ازدواج خود را تعریف کنید.جنتی: در سال ۵۵ تصمیم گرفتم برای دریافت کمکهای مالی و مشورتها به ایران آمدم. البته پاسپورت کویتی نداشتم، پاسپورت یکی از کشورهای حوزه خلج فارس بود؛ آمدیم کویت و از سفارت ایران در این کشور ویزا گرفتم و به عنوان تبعه خارجی وارد ایران شدم و بعد که وارد ایران شدم تغییر لباس داده و به جای لباس عربی لباس عادی خودمان را پوشیدم.در این فرصت با شهید بهشتی، آقای هاشمی رفسنجانی و شهید قدوسی دیدار داشتم که مشورتهای لازم و کمکهای مالی را دریافت کردم. مقداری کمکهای مالی هم نیاز داشتیم که از مرحوم حاج تقی حاج ترخانی گرفتم که از قبل هم با ایشان در ارتباط بودیم.من نمی دانستم که تا چه مدتی در خارج از کشور خواهم ماند و از طرفی علاقه مند بودم که از ایران و با یک ایرانی ازدواج کنم منتهی مشکل این بود که نمیتوانستم هیچ جا خود را معرفی کنم.با توجه به شناختی که نسبت به برخی دوستان در زمانی که تحت تعقیب بودم، پیدا کردم و در سونقر کلیایی بودند به شهر کرمانشاه بیشتر رو آوردم تا در کرمانشاه موردی را برای ازدواج پیدا کردیم؛ بعد از این که دسترسی پیدا کردیم و برای ازدواج اقدام کردم دیدم که فرد مورد نظر آمادگی هر گونه فداکاری را دارد و همراه من خواهد بود؛ من از اول هم به ایشان گفتم که اگر با من ازدواج کنید ممکن است تا آخر نتوانید به داخل ایران بیایید. قبول کردند اما نمی توانستیم پدر و مادر ایشان توجیه کنیم؛ در نتیجه یکی از دوستان، استاد موسی موسوی که نماینده مقام معظم رهبری در کردستان بودند، در این امر وارد شدند و خواستگاری کردند و هر چه که پدر و مادر دختر میگفتند که پدر و مادر ایشان که هستند و این در حالی بود که پدر و مادر من در اسد آباد همدان تبعید بودند، اما گفتند که پدر و مادر ایشان در خارج از کشور هستند و خودم را نیز به عنوان دانشجویی در بیروت معرفی کردیم؛ خانواده همسرم از روی اعتمادی که به آقای موسوی داشتند قبول کردند؛ مراسم عقد در جمع بسیار کوچکی خوانده شد و ما به سرعت از کشور خارج شدیم و بعد همسرم به من ملحق شد.شناسنامه: چند فرزند دارید؟جنتی: ۳ تا فرزند دارم.یک پسر و دو دختر.
شناسنامه: کجا به دنیا آمدند؟جنتی: پسر اول من در سال ۵۷ در دمشق به دنیا آمد.
شناسنامه: حاج خانم از اوضاع خواستگاری گلایه نمی کنند؟جنتی: نه. در خاطرات من این ماجراها بیان شده است.
شناسنامه: بعد از تبعید حضرت امام (ره) به پاریس سفری به لیبی داشتید تا با قذافی ملاقات داشته باشید. در این خصوص توضیحی بفرمائید.جنتی: شهروندان ایرانی در فرانسه در بدو ورود اقامت ۳ ماهه داشتند، ترس این وجود داشت که بعد از ۳ ماه نیز دولت فرانسه به حضرت امام (ره) برای خروج از فرانسه فشار آورد و به طور قانونی میتوانستند که اخراج کنند؛ باید برای این امر فکری می شد؛ به دلیل این که افکار و سخنان حضرت امام (ره) در دنیا منتشر شده بود امکان این وجود داشت که هیچ کشوری حاضر به اجازه اقامت ایشان در آن کشور نشود.از طرفی بسیاری از کشورها با شاه هم ارتباط داشتند و نمی خواستند روابطشان را به هم بزنند. به این دلیل تصمیم گرفتیم تا با برخی از کشورها صحبت کنیم که من به همراه آقای غرضی تصمیم گرفتیم با مقامات لیبی صحبت کنیم.یک هفته ای برای ملاقات با قذافی ما را معطل کردند؛ در آخرین لحظات بازگشت به فرانسه، در زمانی که در فرودگاه بودیم، اجازه ملاقات داده شد؛ اما ما دیگر مهر خروج از لیبی بر روی پاسبورتمان خورده بود و نمی خواستیم با این وضعیت برویم زیرا همین اتفاق برای امام موسی صدر هم افتاده بود که او را از فرودگاه و زمانی که مهر لیبی بر پاسبورتش خورده بود برگردانده بودند. با نگرانی به ملاقات با قذافی رفتیم چرا که امام موسی صدر در گذشته در آن کشور ناپدید شده بود به خصوص این که مهر خروج از لیبی بر پاسپورتهای ما خورده بود.این وضعیت بسیار نگران کننده بود و ترس این وجود داشت که به سرنوشت امام موسی صدر دچار شویم؛ ما را به پادگانی که قصر قذافی در آن بود، بردند و بعد از چند لحظه ای قذافی آمد و مسئله مطرح شد؛ قذافی از این ورود حضرت امام (ره) استقبال کرد و گفت اصلا لزومی ندارد که این مدت هم تمام شود ما از همین زمان آمادگی داریم که پذیرای ایشان باشیم. اعلام آمادگی هم کرد که ما هم می توانیم به شما پول و هم اسلحه بدهیم که ما اعلام بی نیازی کردیم و گفتیم احتیاجی نداریم.
شناسنامه: از امام موسی صدر چیزی نپرسیدید؟جنتی: نه؛ امکان طرح چنین مسئله ای در آن شرایط وجود نداشت؛ با این گزارش و با خوشحالی به پاریس خدمت حضرت امام (ره) رسیدیم؛ حضرت امام (ره) با بی اعتنایی بیان کردند قذافی قابل اعتماد نیست. تعبیر صحبتشان به این مضمون بود که با طناب قذافی نمیشود به چاه رفت. سخن حضرت امام (ره) همانند آب سردی بر بدن ما بود چرا که با تمام تلاشهایی که صورت گرفت و سختیها که تحمل شد، با چنین پاسخی از سوی حضرت امام (ره) مواجه شدیم؛ البته حضرت امام (ره) آیندهای را می دیدند که بر ما پوشیده بود.
شناسنامه: در ابتدای انقلاب رئیس صدا و سیمای خوزستان شدید؛ چطور این پیشنهاد به شما شد؟جنتی: آقای غرضی استاندار خوزستان شده بود. آقای غرضی به شورای سرپرستی آن زمان که آقای دکتر هادی، موسوی خوئینیها و اقای حداد عادل وآقای غضنفرپور بودند پیشنهاد داد که من مدیر صدا و سیمای خوزستان شوم؛ به این دلیل که پدر من نیز در اهواز در دادگاه انقلاب فعالیت می کردند علاقمند به حضور در کنار ایشان بودم، در نتیجه این پیشنهاد را پذیرفتم.
شناسنامه: ماجرای نماز جمعه را پدر بزرگوار شما تعریف کردند؛ اعلام از طریق رادیو و تلویزیون از طریق شما انجام شد؟جنتی: بله؛ در زمانی که ایشان میخواستند نماز جمعه را در دانشگاه برگزار کنند خبر رسید که گروههای چپ و مارکسیستها در دانشگاه سنگر بندی کردند تا نمازگزاران را مورد هجوم قرار دهند؛ نزدیک به زمان ظهر بود که مستقیم به استودیو رفتم.شناسنامه: خودتان پشت میکروفن رفتید؟جنتی: بله،این امر را اعلام کردم و از مردم خواستم در دانشگاه حضور پیدا کنند و با این افراد مقابله کنند؛ جمعیت بسیار عظیمی به سوی دانشگاه به راه افتادند؛ با حضور مردم اقدام آنها ناموفق شد و افراد فرار کردند.
شناسنامه: بعد از این عضو شورای سرپرستی صدا و سیما شدید؛ شما از طرف شهید بهشتی، از طرف شورای عالی قضایی به همراه اقای شیبانی معرفی شدید. دکتر حسن روحانی از مجلس و آقای غفاری و طارمی هم از دولت. در دیداری که با حضرت امام (ره) داشتید، ایشان به طور ویژه در زمینه موسیقی به شما تذکر می دهند که نظارت و توجه ویژه داشته باشید. که شما ذکر کرده بودید شاید امام نظر خاصی هم داشتند اما امام میفرمودند که صدای علمای بلاد درنیاید. در این خصوص صحبت کنید.جنتی: این سوالی بود که از سوی ما مطرح شد؛ مسئله موسیقی از جمله مسائلی بود که در ابتدای انقلاب بسیار مطرح بود؛ امام (ره) حدود این مسئله را مطرح نکردند ولیکن اذعان داشتند که به گونه ایی عمل نشود که سر و صدای علمای بلاد برخیزد.
شناسنامه: حتی یک جا بیان کردید که یک میان برنامه پخش کردید که کمی موسیقیاش تند بوده سریع حاج احمد آقا زنگ زدند.جنتی: بله. معلوم بود که امام(ره) برنامهها را رصد میکردند.حالا با این اوضاع فکر می کنید آن زمان که شما در شورای سرپرستی بودید کسی جرأت داشت درباره تک خوانی زنان با حضور امام و با این تأکیدات امام(ره)حرف بزند و چیزی پخش کند؟جنتی: آن زمان اصلا چنین بحثی مطرح نبود. به ذهن هم نمیآمد کسی بیاید و چنین چیزی را مطرح کند.
شناسنامه: الان چه طور است که علی آقای جنتی می گویند تک خوانی زنان اگر مفسدهای نداشته باشد ایراد ندارد، با توجه به این که این تجربیاتی که شما دارید هرکسی ندارد. بالاخره شما از زبان امام شنیدید حتی میگویید شاید امام خودشان هم نظراتی داشتهاند اما برای این که صدای علما درنیاید گفتهاند این کارها نشود. چه طور شما در سال ۹۲ این حرف را میزنید؟جنتی: اینجا هم که من مستقیما انگیزهای برای بیان این مطلب نداشتم. بعد هم دیگر ما به دلیل برخی از همین ملاحظات اصلا تا به حال اجازه تک خوانی به خانمها در جمع آقایان که مطلقا داده نشده است. به هیچ وجه در این یک سال و اندی علی رغم شایعاتی که انجام شده اجازه داده نشده است. دو مورد گروههای خانم ها بوده است که در بین آن نیز خواننده زن بوده است فقط این دو مورد برای خانمها اجرا شده است.
شناسنامه: یعنی اصلا برای غیرخانمها اجرا نشده است؟جنتی: نخیر اجرا نشده.
شناسنامه: سال ۶۶-۶۳ استاندار خوزستان شدید؛ در زمانی که جنگ بود پذیرش این مسئولیت بسیار سخت بود؛ این مسئولیت را به دلیل دوستی با آقای ناطق پذیرفتید؟جنتی: با آقای ناطق رفاقت و روابط دوستانه داشتیم و ایشان نسبت به من محبت داشتند ولیکن با توجه به شناخت من نسبت به استان خوزستان و آمادگی برای حضور در منطقه جنگی و کمکی در جهت پشتیبانی از جبهه این مسئولیت را پذیرفتم؛ این مسئولیت بسیار سنگین بود؛ از طرفی همانند باقی استانداران کشور باید مسائل و مشکلات مردم استان را حل می کردیم در کنار این نیز جایی بود که منطقه جنگی بود و از این استان جنگ آغاز شده بود.بمباران های زیادی که می شد. برخی از شهرها مانند دزفول مرتب بمباران می شد و باید از نزدیک میرفتیم و تفقدی از آسیب دیدگان صورت می گرفت. خود رزمندگان مرتب مکانهایی را برای فعالیت خود میخواستند.
شناسنامه: نخستین تجربه شما در زمینه وزارت ارشاد بعد از پایان استانداری خراسان معاون بین الملل وزارت ارشاد بود؛ در زمان آقای خاتمی بود؟جنتی: نه؛ در زمان آقای لاریجانی بود؛ در ابتدای حضور آقای لاریجانی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی من به عنوان معاون بین الملل شروع به کار کردم.
شناسنامه: در وزارت ارشاد آقای مهاجرانی نیز همکاری داشتید؟جنتی: بله؛ از سال ۷۱ تا ۷۷ در وزارت ارشاد بودم؛ ۳سال ابتدایی را به عنوان معاون بین الملل وزارت ارشاد فعالیت میکردم؛ بر اساس پیشنهادی که خدمت مقام معظم رهبری داده شد، قرار بر این شد تمام دستگاههای خارج از کشور که فعالیت فرهنگی دارند مثل مجمع تقریب مذاهب، مثل مجمع اهل بیت، مثل سازمان تبلیغات اسلامی حوزه بین المللیشان، با معاونت بین الملل ارشاد یکی شود تا از پراکنده کاری جلوگیری شود.از سال ۷۴ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از ادغام نهادهای مختلف با معاونت بین الملل تشکیل شد؛ از آن زمان که آیتالله تسخیری رئیس سازمان شدند من به عنوان قائم مقام و معاون انتشارات تبلیغات سازمان فعالیت می کردم؛ در آن دوره نیز من بیشتر در شورای معاونین وزارت ارشاد شرکت داشتم.
شناسنامه: بعد از خارج نشین شدن آقای مهاجرانی با وی در ارتباط بودید؟جنتی: نه؛ به هیچ وجه ارتباط نداشتم.شناسنامه: نظر شما در خصوص وی بعد از این که به خارج رفتند چیست؟جنتی: آقای مهاجرانی در دوره ابتدای فعالیت خود با توجه به توصیههای مقام معظم رهبری مسیر را طی می کرد؛ به تدریج آقای مهاجرانی با نوع سیاستهایی که در حوزه فرهنگ از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ می شد، زاویه پیدا کرد؛ این امر سبب شد شخص مقام معظم رهبری نسبت به وزارت ارشاد مسئله پیدا کردند؛ در ادامه به تدریج نمایندگان مجلس این زاویه را احساس کردند.شناسنامه: در سال ۷۶ ستاد آقای ناطق یا آقای خاتمی بودید؟جنتی: در ستاد کسی نبودم؛ در روزهای آخر با آقای ناطق نوری همراهی داشتم.
شناسنامه: به ایشان رای دادید؟ فکر می کردید رای نیاورند؟جنتی: بله؛ فکر نمی کردم رای نیاورند.شناسنامه: چطور شد که سفیر ایران در کویت شدید؟ مدت طولانی هم بودید. دو دوره.جنتی: بله. با توجه به این که در حوزه بین الملل فعالیت میکردم و با وزارت خارجه مانوس بودم، در زمان دکتر کمال خرازی این پیشنهاد به من شد؛ با توجه به آشنایی که از قبل از انقلاب با کویت داشتم این مسئولیت را پذیرفتم و حدود ۴ سال در این مسئولیت در کویت بودم، تا سال ۸۱. که دوره بعدش از سال ۸۵ باز مجددا نزدیک به ۴ سال رفتم.شناسنامه: سال ۸۴ به چه کسی رای دادید؟جنتی: به آقای هاشمی رای دادم.
شناسنامه: چطور شد که معاون سیاسی وزارت کشور دولت آقای احمدی نژاد شدید با توجه به این که اصولا کسانی در این پست قرار می گیرند که رای آنها به رئیس جمهور باشد؟جنتی: در آن زمان در ستاد آقای هاشمی فعالیت می کردم؛ اعتقاد قلبی من این است که بعد از انتخابات هر کسی رئیس جمهور شود، چه من به او رای داده باشم و چه نداده باشم، نیاز به وجود من باشد باید کمک کنم؛ در آن زمان آقای پور محمدی به عنوان وزیر کشور انتخاب شد و این پیشنهاد را وی داد و با آقای احمدی نژاد نیز هماهنگ شده بود. چون بر اساس دستور العمل که آقای احمدینژاد ابلاغ کرده بود همه وزرا باید معاونینشان را هماهنگ می کردند ان هم معاون سیاسی که مهم هم بود.بعد که آقای احمدی نژاد فهمید ما با آقای هاشمی همراهی داشتیم بر آقای پور محمدی فشار فوق العادهای وارد کرد که ما را کنار بگذارد؛ آقای پور محمدی تا یک سالی مقاومت کردند ولیکن من راضی به فشار بر آقای پور محمدی نبودم و خود قبول کردم که کنار بروم.
شناسنامه: مگر امکان دارد آقای احمدی نژاد از ابتدا خبر نداشته باشد که در ستاد آقای هاشمی فعالیت داشتید؟جنتی: ممکن است اطلاع نداشته باشند؛ به هر حال بعد از انتصاب ما حساسیت نسبت به ما ایجاد شد در حالی که طول آن مدت، تمام سخنرانیهای من دفاع از مواضع دولت بوده است.شناسنامه: دوباره به کویت رفتید؛ گفته میشود در سیستم وزارت خارجه مرسوم نیست که سفیری که دو دوره یک جا بوده دوباره دور سوم بفرستند. اما شما را فرستادند.جنتی: اکنون این گونه نیست البته ما خیلی کارهای خلاف عرف بین المللی انجام می دهیم که یکی نیز این امر است که تعدادی از سفرا دو یا سه بار به یک ماموریت در کشور فرستاده شدند؛ ممکن است یک نفر به عنوان کارشناس یا نفر دوم در یک کشوری باشد و در دوره بعد به عنوان سفیر برود و هیچ مشکلی هم ندارد و کاملا متعارف است ولی در دوره دوم که قرار شد من بروم آقای احمدی نژاد اصرار بر رفتن من به کویت بود؛ در حالی که با توجه به اشرافی که به برخی دیگر از کشورهای حوزه خلیج فارس داشتم، با اصرار آقای احمدی نژاد به کویت رفتم.
شناسنامه: سال ۸۸ نیز کویت بودید؟جنتی: بله؛ تا سال ۸۹ کویت بودم.
شناسنامه: در انتخابات ۸۸ به چه کسی رای دادید؟جنتی: در این انتخابات رای مخفی بود؛ قرار بود رایها عنوان نشود.شناسنامه: در باقی انتخابات نیز رای مخفی بود ولی بیان کردید.جنتی: به آقای احمدی نژاد رای ندادیم.
شناسنامه: فتنه بزرگ سال ۸۸ شما را هم نگران کرد؟جنتی: اخباری از گوشه و کنار دنیا می شنیدیم که در مقابل سفارت خانهها تجمع کردند؛ در مقابل سفارت خانه ایران در کویت نیز این تجمع وجود داشت؛ ما چند روز درگیر این وضعیت بودیم و همواره با مقامات امنیتی در تماس بودیم که افرادی که اعتراضی دارند نیایند به سفارت نزدیک شوند. پلیس کویت نیز همکاری و هماهنگی لازم را داشت.در انتخابات آن دوره از بین ۱۹ هزار نفر ایرانی که در کویت بودند و در این انتخابات شرکت کردند ۱۱ هزار نفر به اقای احمدی نژاد رای دادند؛ به هر حال افرادی که آقای موسوی رای داده بودند معترض بودند.
شناسنامه: به دلیل ارتباطی که در گذشته با آقای موسوی داشتید تلاشی برای آرام کردن فضا نکردید؟جنتی: ارتباطی با داخل کشور به آن معنا نداشتیم.
شناسنامه: در سال ۸۹ خبری مبنی بر کشف شبکه جاسوسی ایران در کویت منتشر شد؛ هم زمان با پایان دوره سفارت شما بود؛ این مرتبط با دوره سفیری شما بود؟جنتی: ارتباطی نداشت. خبرهایی که در ویکی پدیا در خصوص زندگی نامه من وجود دارد به اشتباه نوشتند که من را بازگرداندند؛ اصلا این گونه نبوده است؛ ماموریتهای من معمولا در دورههای اخیر در وزارت خارجه ۳ ساله بوده است و گاهی بر حسب انتخاب فرد جایگزین تمدید میشد؛ من مدت ۶، ۷ ماه هم مدتم را آقای متکی تمدید کرده بودند.
شناسنامه: آن جریان شبکه جاسوسی چه بود؟جنتی: این معمولا جریاناتی هستند که تلاش دارند دولت کویت را بترسانند که ایران دارد در آن جا دخالت میکند ؛ تا کنون چندین بار اتفاق افتاده است که برخی اتباع خود را بازداشت میکنند و بعد عنوان میکنند با برخی عناصر در داخل ایران مرتبط بودند و جاسوس هستند؛ کویت مطبوعاتی دارد که همواره مخالف ایران قلم میزدند و این مطبوعات به این قضایا دامن میزدند؛ تا امروز نیز تمام موارد ثابت شده است که ایران دخالتی نداشته است؛ مقامات کویتی نیز به این امر اعتراف دارند.
شناسنامه: چه شد که آقای روحانی شما را برای این سمت انتخاب کرد؟جنتی: زمانی که آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدند و به دنبال انتخاب اعضای کابینه خود بودند، افراد متعددی برای وزارت خانههای مختلف از جمله وزارت ارشاد مطرح بودند؛ به دلیل این که ۱۲-۱۰ سال در وزارت امور خارجه فعالیت می کردم، علاقه داشتم به عنوان یک کارمند یا مدیر در وزارت امور خارجه ادامه فعالیت کنم با این که بازنشسته بودم و در مرکز تحقیقات کار پژوهشی و تحقیقاتی آن هم در حوزه سیاست خارجه به خصوص خاورمیانه و کشورهای عربی انجام میدادم.در نهایت اقای روحانی بعد از بررسیهای مختلف با افراد متعدد به من وزارت ارشاد را پیشنهاد کردند و من نیز به شدت ابا و امتناع داشتم چرا که کم و بیش با مشکلات و حاشیه های این وزارت خانه آشنا بودم؛ آقای روحانی بر پذیرش این سمت از سوی من اصرار فوق العاده داشتند.به آقای روحانی گفتم که حاضر به پذیرش مسئولیت در برخی وزارتخانههای دیگر هستم.
شناسنامه: کجاها را گفتید؟جنتی: مثلا وزارت کشور ولیکن آمادگی برای حضور در وزارت ارشاد نداشتم ولیکن تنها گزینه آقای روحانی بعد از بررسیها من بودم.
شناسنامه: قبل از شما با چه کسانی در خصوص پذیرش این مسئولیت صحبت شد؟جنتی: با افراد دیگری صحبت شده بود، شاید ضرورت نداشته باشد در این برنامه عنوان شود.
شناسنامه: ارتباط با مجلس چگونه است؟جنتی: ارتباط ما خوب است و مشکلی با مجلس نداریم.
شناسنامه: یعنی ارتباط آنها خوب نیست؟جنتی: نه؛ برخی از دوستان در مجلس بر برخی نکات بحث دارند که همواره اعلام آمادگی کردیم و به کرات در کمیسیون فرهنگی حضور یافتیم.
شناسنامه: برخی از روزنامهها که حالا طرفداران و هم نظر با دولت هستند، هر از چند گاهی بحث استیضاح شما را کلید میزنند؛ قصد دارند شما را از موضع استیضاح دور نگه دارند یا میخواهند وضعیت مجلس و دولت را تیره نشان دهند.جنتی: از هدف آنها اطلاع ندارم؛ بالاخره بر اساس برخی اظهارات این امر را بیان می کنند؛ اخیرا یکی از نمایندگان مجلس اظهار کرده بودند که قرار است فردا استیضاح فلانی را تقدیم هیات رئیسه کنیم؛ این امر منشا پرداختن برخی مطبوعات به این مطلب شده بود. حالا یکی بیاید بگوید امضاکنندگان به حد نصاب رسیده است یکی بگوید نرسیده. یکی بگوید مطرح نیست.
شناسنامه: آیا دفاع و اشاعه ارزشهای انقلاب را در برنامه خود دارید؟جنتی: قطعا این گونه است؛ هم در برنامهای که به مجلس ارائه دادم و هم در سخنرانی که در مجلس انجام دادم و هم در تمام اظهارات و مصاحبههای خود به این امر اذعان دارم؛ من همواره به این نکته پای فشردهام که نسبت به ارزشهای انقلاب و باورهای انقلابی خود نگاه عمیق داریم؛ به خصوص در حوزه فرهنگ اعتقاد عمیق دارم که سیاستهای مقام معظم رهبری در حوزه فرهنگ در بخش های مختلف بیان کردند باید دقیق اجرا کنیم.آقای روحانی نیز بر این نکته تاکید دارند که ممکن است مقام معظم رهبری نسبت به برخی از وزارت خانه ها نظر خاصی نداشته باشند ولیکن نسبت به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مساله فرهنگی عنایت خاص دارند بنابراین تمام توجهات ایشان باید مورد توجه قرار گیرد.
شناسنامه: چه روشهایی را پیش روی دارید؟ زیرا این حرف در مقام صحبت آسان است. شما هم که فرد بسیار باتجربه هستید.جنتی: مقام معظم رهبری این را تبیین کردند؛ ایشان بارها فرمودهاند که ما جبهه فرهنگی انقلاب داریم که باید از این عناصر مومن و پایبند به ارزش های انقلاب در این زمینه بهره ببریم به خصوص نیروهای جوانی که وارد این صحنه می شوند حالا چه در حوزه سینما چه هنرهای نمایش ی این افراد باید از سوی وزارت خانه مورد حمایت قرار گیرند.برخی در آن طرف قرار دارند که ممکن است با انقلاب زاویه داشته باشند، ایشان با این که این افراد کار خود را بکنند بحثی ندارند ولیکن روی این که ما جبههای را که با انقلاب زاویه دارند حمایت کنیم بحث است. که آن را هم طبق سیاستهایی که ایشان ابلاغ میکنند دنبال میکنیم.ما در حوزه سینما مواردی که در سال ۸۹ مقام معظم رهبری در دیدار با مدیران حوزه سینما مطرح کردند، تمام را به سازمان امور سینمایی ابلاغ کردیم که دقیقا در حوزههای متخلف و بخشها عمل کنند؛ در حوزه هنرهای نمایش ی همین است. در حوزه کتاب نکاتی که ایشان در طول دو دهه مطرح فرمودهاند و همه نیز تدوین شده است دقیقا مورد توجه است ممکن است گاهی اشکالی جزئی در کتابی پیدا شود. وقتی در سال ۹۲، شصت و شش هزار عنوان کتاب چاپ می کنیم که بیش از ۵۰ درصد آن چاپ اول هستند ممکن است در ۵ تا کتاب هم مشکلی بوده که از زیر دست ویراستار یا بررسی کننده در برود. این ها به نظرم قابل اغماض است.
شناسنامه: به نظر خود در این مدت در این مسیر موفق بودید؟جنتی: اقدامات فوق العاده خوبی صورت گرفته است؛ در حوزه کتاب قبل از ما حدود۴-۳ سال هیئت نظارت بر کتاب نداشتیم؛ در طول این دوره ۲۱ نفر از شخصیتهای علمی، فرهنگی و فرهیخته به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی و تائید شدند تا در این زمینه شروع به فعالیت کنند.شورای پروانه ساخت فیلم، شورای پروانه نمایش فیلم و در تمام حوزهها افراد اهل نظر تعیین شدند؛ من کار را به اهل آن واگذار کردم همان گونه که در سخنرانی خود در مجلس برای رای اعتماد این امر را متذکر شدم. در حوزه معاونتها و چه در حوزه مدیران معمولا کسانی هستند که هم دارای فکر خاص هستند و هم بدون گرایش خاصی وهم اهل نظر هستند
شناسنامه: در جایی اذعان کردید فرهنگ باید از مسائل سیاسی و امنیتی جدا شود؛ میدانید که عرصه نظامی و امنیتی در عرصه فرهنگی متمرکز شدند و در این زمینه فعالیت میکنند؛ صحبت شما را چگونه میتوان معنا کرد؟جنتی: به یاد ندارم چنین تعبیری کرده باشم. من هیچ جا یادم نمیآید. اما این که نباید به مسئله فرهنگ نباید نگاه امنیتی داشته باشیم را بیان کردم؛ باید بر اساس معیارهای ارزشی که مسئله فرهنگ دارد به این مسئله نظر شود.شناسنامه: تا چه میزان به تهاجم فرهنگی معتقد هستید؟جنتی: در سخنرانی خود در مجلس در جریان رای اعتماد داشتم این مسئله را مطرح کردم؛ تهاجم فرهنگی را یک توهم نمیدانیم بلکه یک واقعیت است. مقام معظم رهبری نیز بیش از دو دهه بر این مسئله تاکید دارند؛ این امر جزء باورهای ما است و امری است که به آن عمل می شود و به دنبال مقابله با آن هستیم.در طی این مدت کتابهای بسیاری برای مجوز انتشار وارد شدند که احساس کردیم در این چارچوب می گنجد، در نتیجه مجوز چاپ به آنها داده نشد.
شناسنامه: در خصوص ممیزی کتاب دو نقل قول متفاوت از شما عنوان شده است؛ ممیزی قبل از نشر باید به ممیزی بعد از نشر منتقل شود و بعد از چند روز عنوان کردید بردن ممیزی به بعد از نشر صلاح نیست؛ کدام یک از این دو نظر اشتباه بوده است؟جنتی: گفته نشده است صلاح نیست. در ابتدای ورودم به وزارت ارشاد بر اساس بعضی از اظهارنظرهایی که آقای روحانی هم در دوران مبارزات انتخاباتیشان داشتند من بیان کردم ممیزی قبل از نشر را می توانیم حذف کنیم و به دست ناشرین سپرده شود؛ ناشرین بر اساس قوانین نشر ممیزی کنند؛ بعد از نشر در وزارت ارشاد ممیزی شود؛ فرد به دلیل آگاه بودن از قوانین رعایت ضوابط را انجام می دهد تا بعد از چاپ از سوی وزارت ارشاد گفته نشود فلان صفحه حذف شود و فلان قسمت باید تغییر کندو ناشران این امر را نپذیرفتند و برخی اذعان داشتند که وزارت ارشاد قصد دارد سانسور را از خود به ناشران منتقل کند؛ در نتیجه ما خود طبق ضوابط نشر خودمان وظیفه داریم این کار را بکنیم . و هیئت نظارت که ما به شورای انقلاب فرهنگی معرفی کردیم برای این بود این وظیفه را انجام دهد. بعد از ۲ ماه اعلام کردیم تمام ضوابط ممیزی نشر را قبول داریم و بر طبق قانون اعمال می کنیم و تا کنون نیز به این نحو اعمال شده است.
شناسنامه: راه حل همان راه حل قدیمی است که انجام میشود؟جنتی: بله؛ همان راه حلی که در گذشته انجام می شد؛ البته هیات نظارت بر کتاب مباحثی را درون خود داشتند؛ باید به برخی از نهادها که شناخته شده هستند، مجوز داده شود تا خودشان اگر شورای کتاب دارند که مورد اعتماد هستند آن شورا اگر تصویب کرد تصویب وزارت ارشاد تلقی شود.
شناسنامه: چندین بار از فهرست ممنوع القلمها صحبت کردید در دوره دولت قبل. معاون فرهنگی شما اعلام کرده است سند مکتوبی در این زمینه وجود ندارد و این امر شفاهی بوده است؛ این اذعان درست است؟جنتی: منظور از مکتوب این است که جایی نوشته نشده است که لیست کرده باشند بگویند این مثلا ۷۰، ۸۰ تا آدم هر چه کتاب آوردند نباید بپذیریم. چنین لیستی نبوده است. ما آن را که بحث کردیم گفتیم بله ما آن را قبول داریم یک سری از افراد هستند که این ها آدمهای بدنام و وابسته به رژیم گذشته هستند و شخصیتهایی هستند که مورد تأیید نیستند اما این که شما بیایید یک مجموعه را فقط به خاطر اسمش رد کنیم مورد قبول نیست کتاب را بررسی می کنیم؛ اگر محتوا مورد قبول ما باشد، تائید می شود.
شناسنامه: الان مثلا داریم کسانی را که بر اساس ضوابط، نهادهای امنیتی این افراد را به شما ابلاغ کرده باشند جنتی: بله؛ وجود دارد. منتهی سیاست کلی این است که محتوای کتاب بررسی شود لذا بسیاری از کتاب هایی که در گذشته تنها به دلیل نام مولف یا ناشر رد شده بود، مورد بررسی قرار گرفت و برخی با اصلاحات و برخی بدون اصلاحات مورد تائید قرار گرفته است و اجازه چاپ داده شده است.
شناسنامه: مجوز به دفن دو فردی که موسیقی زیرزمینی کار میکردند در دوره شما خبرساز شد؛ ماجرا چه بود؟جنتی: بارها در این باره توضیح دادیم ولیکن برخی هم چنان بر حرف خود پافشاری می کنند؛ دو فرد این گروه برادر بودند که با فرد ثالثی گروه موسیقی تشکیل دادند و نام گروه را سگهای زرد گذاشتند؛ اختلافاتی با هم پیدا کردند و نفر ثالث به این دو نفر تیراندازی کرده بود و این دو برادر را کشته بود.بحث انتقال جنازه این دو به ایران مطرح شد. نهاد غیر دولتی در خارج کشور تحت عنوان انجمن قربانیان خشونت هزینه حمل جنازه این افراد را پرداخت کرده بود و به ایران آوردند؛ ما را متهم کردند که ۱۰۰ هزار دلار برای حمل این جنازهها به ایران هزینه کردیم که ما از این امر بی خبر بودیم.در دوران وزرای گذشته توافقی با شهرداری تهران شده بود مبنی بر این که قطعه ای به هنرمندان اختصاص داده شود؛ این که چه کسانی هنرمند شناخته می شود و باید در این قطعه دفن شود شورای شهر با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هماهنگ می کردند؛ این افراد را از وزارت ارشاد استعلام کردند.این افراد قربانی خشونت بودند و والدین این دو مقتول از افراد مورد تائید وزارت ارشاد و سینماگر بودند،اعلام شد می توانند در قطعه هنرمندان دفن شوند؛ دخالتی دیگری در این داستان نداشتیم و باقی سخنان اتهامات ناروا است.
شناسنامه: پس صدور مجوز دفن آنها در قطعه هنرمندان بیشتر به خاطر پدر آنها بود؟جنتی: خود این خانواده هنرمند بوده است و این که داغدیده بودند، در نتیجه مجوز دفن این جنازه در قطعه هنرمندان صادر شد.
شناسنامه: این که از پدر شما در برخی محافل و مطبوعات نوشته میشود، چه حسی پیدا می کنید؟جنتی: خود ایشان معمولا با سعه صدر برخورد میکنند. من از این جهت که پدر من است ناراحت می شوم. با این که واکنشی نشان نمی دهم ولیکن آدمی بر اساس علایق عاطفی خود دوست ندارد درباره پدر و یا برادرش از این صحبت ها بشنود.
شناسنامه: تا چه اندازه با پدر اختلاف نظر دارید؟جنتی: بسیار اندک؛ برخی گمان می کنند اختلاف سلیقه ما بسیار است ولیکن در واقعیت این گونه نیست؛ گاهی در برخی مسائل سیاسی اختلاف نظر وجود داشته است، مربوط به الان هم نیست مثلا در دو دهه گذشته ممکن است اختلافاتی وجود داشته است. در کمال احترامی که من نسبت به پدر دارم و محبتی که پدر نسبت به من دارند این اختلاف نظر وجود داشت.شناسنامه: چه اندازه پدر را دوست دارید؟جنتی: این واضح است؛ جدای از این که پدر بنده است، از نظر معنوی مربی من هستند؛ اگر چیزی داشته باشم بخش عمده آن مرهون تربیت پدر است؛ زهد، تقوا، ورع و ساده زیستی و خصلتهای والای اخلاقی ایشان برای من قابل لمس و مشاهده است بنابراین برای ایشان احترام بسیاری قائل هستم با توجه به این که اختلاف سلیقه هایی در برخی مسائل سیاسی یا فرهنگی وجود دارد.
شناسنامه: آخرین توصیه ایشان به شما چه بود؟جنتی: به یاد ندارم؛ شاید زمانی به من گفتند به گونه ای عمل نکنید که بهانه دست کسی بدهید؛ این نکته ای بود که به یاد دارم به من گوشزد کردند.
شناسنامه: پدر بزرگوارتان اذعان داشتند در بحث های شما و پدر، والده از ما طرفداری میکنند.جنتی: ما به طور مرتب هفته ای یک بار خدمت پدر می رسیم و مباحث مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... مطرح میشود.
شناسنامه: تلاشی برای بازگشت اخوی به مسیر انجام دادید؟جنتی: بله؛ در دومین دفعه دستگیری و ورود به زندان، به عنوان عضو سازمان مجاهدین خلق دستگیر شد؛ در زندان عملا همراه این سازمان بود، وقتی او از اعضای سازمان فاصله گرفته بود حتی زندانیان وی را بایکوت کرده بودند ؛ این طور هم برای او میشد زندان در زندان. بعد از آزاد شدن از زندان، او را به عنوان عضوی از سازمان مجاهدین خلق می شناختند که تفکر آنها را دنبال می کرد.در اواخر ۵۷ و بعد سال ۵۸ با وی رفت و آمد داشتم، یک مدت هم که بیشتر در اصفهان بود و در یک دوره کاندید سازمان مجاهدین خلق بود؛ کاندید جنبش مجاهدین بحث می کردم با ایشان منتهی روش وی و برخی دوستان ما که بعد به این سازمان پیوستند، این بود که بعد از بحث طولانی مدت پاسخی از سوی آن ها نمی شنیدید؛ برادر من نیز این گونه بود؛ اصولا استدلالی نداشتند و پاسخی نمی دادند. در قم مثلا از جمله افرادی که با من هم پرونده بود و جز گروهی بود که تشکیل داده بودیم، او هم زندان بود و بعد پیروزی انقلاب آزاد شد. یک بار در قم با ایشان صحبت کردم و گفتم در خارج زندان این حوادث گذشته مجاهدین خلق این برخوردها را داشتند اخرش گفت فرمایشی ندارید و رفت.
شناسنامه: ایشان از شما کوچکتر بودند؟جنتی: حدود سه سال کوچکتر بودند.
کد خبر: ۴۸۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۶