آوای دنا:معاون حفاظت و امور اراضی منابع طبیعی و آبخیزداری کهگیلویه و بویراحمد از کشت 150 هکتار گیاهان دارویی در بخش های دیشموک و قلعه رئیسی در سال جاری خبر داد.
سید احسان نعمتی در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه منطقه چاروسا از نظر اکولوژی مستعد کشت گیاهان دارویی است، افزود: کشت این گیاهان می تواند زمینه اشتغال زایی برای افراد جویای کار ایجاد کند.
وی اظهار داشت: سرمایه گذاری در این بخش در زمینه کشت گیاهان دارویی می تواند منجر به رونق صادرات شود.
نعمتی به مشکلات منابع طبیعی در بخش چاروسا اشاره داشت و بیان کرد: با برنامه ریزی هایی که در سطح استان انجام شده امیدوارم این مشکلات هر چه سریعتر رفع شود.
وی با اشاره به اینکه بخش قلعه رئیسی 40 هزار هکتار مناطق جنگلی دارد، خاطرنشان کرد: در کشورهای توسعه یافته به ازای هر پنج هزار هکتار یک قرق بان وجود دارد درحالی که در این بخش به ازای هر 20 هزار هکتار یک قرق بان کار حفاظت را انجام می دهد که این مساله باعث بروز برخی مشکلات در حوزه منابع طبیعی شده است.
معاون حفاظت و امور اراضی منابع طبیعی و آبخیزداری کهگیلویه و بویراحمدبا بیان اینکه این بخش از نعمت گاز برخوردار نیست، ادامه داد: این عامل باعث شده است مردم این منطقه به قطع درختان روی بیاورند و از هیزم آن به عنوان سوخت استفاده کنند.
وی با بیان اینکه در کشور های توسعه یافته سوخت های فسیلی به دلیل آلایندگی که ایجاد می کنند کم کم جای خود را به سوخت های پاک می دهند، ادامه داد: این درحالی است که ما به تازگی به این فکر افتاده ایم که در مناطق کمتر توسعه یافته بحث سوخت رسانی و سوخت های فسیلی به جای استفاده از چوب درختان جنگل مورد توجه قرار گیرد.
کد خبر: ۲۷۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۴
نماینده خدابنده در مجلس با اشاره به نطق مطهری در تاریخ ۸ دی ماه جاری گفت: آقای مطهری اگر احترام مقام و مسئولیت شما را نگه نمیداشتم، میگفتم پسر نوح با بدان بنشست.به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، حجتالاسلام سید محمد علی موسوی نماینده مردم خدابنده در مجلس شورای اسلامی پیش از ظهر امروز (سهشنبه) در نطق میان دستور خود در صحن علنی مجلس اظهار داشت: امروز 17 دی ماه، نقطه سیاه و تاریک نظام طاغوتی پهلوی است که کشف حجاب را برای زنان امری متمدن و بهانهای برای بیبند و باری زنان به عنوان آزادی نامید.وی افزود: نه 17 دی و نه هیچ جریان دیگری قادر نیست، عفاف و حجاب زنان مسلمان را از بین ببرد، چراکه حجاب امری الهی و مسلمان پایبند به اصول قرآنی خود است و آیات متعدی در سورههای نور و احزاب وجود دارد که حکایت از ارزش حجاب و عفاف زنان و ضرورت انکارناپذیر آن دارد.عضو کمیسیون قضایی مجلس با اشاره به سالروز 19 دی 1356 خاطرنشان کرد: جا دارد تا از قیام قهرمانانه مردم شریف قم یاد کنیم و همه میدانیم که مردم قم اعم از مراجع عظام، روحانیت، کسبه، بازاریان، فرهنگیان و زنان و مردان در دفاع از مرجعیت و امام خمینی (ره) به پا خاستند و سرآغاز حرکت توفنده بعدی در تبریز و سایر شهرهای ایران شد و در حقیقت قیام 19 دی سال 1357، نقطه عزیمت و بصیرت مردمی تا 9 دی سال 88 شد که ولایتمداری رکن رکین شکلگیری در هر دو روز بود.وی در ادامه با بیان اینکه چندین آیه در خصوص فتنه در قرآن نازل شده است، بیان داشت: این آیات حکایت از اهمیت قضیه فتنه دارد که مستلزم بصیرت است در حالی که آقای مطهری در نطق میان دستور خود در تاریخ 8 دی ماه فتنه 88 را چیز بیارزش تلقی کرد و گفت که موضوع فتنه را ورود زبان قرار دادید.نماینده خدابنده افزود: جناب آقای مطهری آیا سزاوار است که جنایات گروه فرقان را که قاتل فیلسوف آیتالله شهید مطهری بود را به دست فراموشی بسپارید.وی اضافه کرد: اگر زمان نزول قرآن مسلمانان هزاران بار آیات مربوط به فتنه را خواندهاند و خواهند خواند آیا به قول شما ورد زبان است یا حکایت از اهمیت موضوع دارد آیا با نظام جمهوری اسلامی به اندازه ناقه صلح ارزش ندارد که خداوند آن را مورد آزمایش مردم آن زمان قرار داد و باید مسلمان اعسار تلاوت کنند تا عبرت بگیرند.موسوی تصریح کرد: آقای مطهری در چه زمانی دیده بودی که در ایران، آن هم در تهران، آن هم از سوی یک تشکلی به اصطلاح مردمی، آن هم در ظهر عاشورا که جا دارد انسان به مظلومیت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) خون بگرید، عدهای از خدا بیخبر که بویی از واقعه تلخ کربلا نبردهاند، عزاداران و نمازگزاران را با چوب و قداره بزنند، بیتالمال را غارت کنند، صفوف نماز جماعت را بر هم بزنند، مساجد را به آتش بکشند، چادرها را از سر زنان بردارند، عکس امام را پاره کنند، از مردم و نوه امام، سید حسن خمینی خجالت نکشند، افراد بیگناه را ترور کنند، نظام را زیر سؤال ببرند، در صدد براندازی باشند، از برونمرزها هم دستور بگیرند و دشمن شیعه، اسلام و ایران را جریتر و صهیونیستها را امیدوارتر کنند، آن وقت شما بفرمایید که چیزی نبوده که ورد زبان کردید و اگر احترام مقام و مسئولیت شما را نگه نمیداشتم، میگفتم که پسر نوح با بدان بنشست.
کد خبر: ۲۴۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
نام نیک گر بماند ز آدمی به کزو ماند سرای زرنگارآوای دنا-حاج یدالله مرادی:آموزش و پرورش دستگاه سازنده ، انسان ساز، گسترده و محور فرهنگ جامعه است که استمرار نظام جمهوری اسلامی مرهون آن است. بدان علت که مبانی اعتقادی و آموزه های قرآن و گسترش و ترویج روح معنویت و انسان گرایی و هدایت از اهداف تعریف شده آن بوده، لذا این مأموریت خاصه برای تحول و دگرگونی و تبدیل انسان زمینی به انسان آسمانی را متوجه این دستگاه نمود و در قانون اساسی و اسناد بالا دستی و در دوره اخیر هم با سند تحول بنیادین آموزش و پرورش این ماموریت را به صورت ویژه و انحصاری در این رابطه یافته است که لازمه موفقیت و صحت و مطلوبیت در انجام این هدف متعالی برخورداری از نیروهای انسانی توانمند ، فرهیخته ، مدیر و متصل به منابع غنی دینی و قرآنی از یک طرف و معلمی بالنده و امانت دار و آموزش دیده و کارآمد در طرف دیگر است.
در این راستا سالهاست که به تبع تغییر دولتها و فعل و انفعال سیاسی این مرکز رشد و توسعه جامعه دچار جزر و مدهای بسیار شده است.واز این طریق اسیب ها و زخمهای بسیار برداشته است بطوریکه آثاراین میدانداریهای سیاسی درهر دوره ای دردیگر ابعاد جامعه هم نمود وبروز داشته است. آنجا که اموزش وپرورش با صلابت ورعایت شان ومنزلت معلم وحرکت برمسیراصول تعلیم وتربیت اسلامی حرکت نموده رشدیافتگی همه ارکان اجتماعی و درخشش فرزندان دیارمان در عرصه های علمی ، هنری ، ورزشی و... در محیط های داخلی و بین المللی جلوه روشنی داشته و دارد.اما آموزش و پرورش استان مان و طاهری:اینجانب این افتخار را همیشه برای خود دارم که از سال اول انقلاب شکوهمند اسلامی ایران با ایجاد چندین فرصت با علم و آگاهی در کسوت معلمی درآمدم و با وجودی که چندین مرتبه شرایطی ایجاد شد تا به دستگاههای پررنگ تر و «چربتر» درآیم به خود نهیب زدم که ردای فخرآور و گرانمایه معلمی را با عناوین رنگارنگ سایر مشاغل از دست ندهم.در طول 34 سال گذشته موفق شده ام تا بسیاری از طرحها و برنامه های آموزش و پرورش را درک و لمس کنم ، زیبائیهای اندیشه فرهنگی وشیرینی عشق به معلمی را بارها چشیدم وبسیاری از دگرگونیها و تغییرات مدیریتی را از سطوح عالی تا پایین با همه تلخیها و ناهنجاریها مشاهده و بعضاً چوب تر کینه و عداوت سیاست بازان این حوزه فکری و انسانسازی را هم بر تن خود پذیرا بوده ام اما به شغلم و معلمیم و رسالت فرهنگی ام مفتخر بوده وکارکرد وزرای دوره های گذشته جمهوری اسلامی و مدیران کل استانی و مدیران شهرستانی را در عالم واقع دیده ام اما: چهره ، فکر ، روش و دقت و ظرافت حاج آقای پرویز طاهری را نه صرفاً در ردای مدیر کلی،بلکه در قامت معلم بودن شأن وشخصیت معلمی ودینی و علمی ایشان رامشاهده و بدان شهادت می دهم.مفهوم تفسیر قرآن و کاربردی کردن آیات در مدار آموزش را بعد از سی سال از ایشان آموختم -رعایت حق واحترام و شأن و مدیریت فرهنگی را از چشمه زلال قرآنی با عمل ایشان یافتم .-روح استقلال و صلابت فرهنگی و اصلی بودن آموزش و پرورش در مدیریت جامعه در توانایی و اقتدار ایشان ظهور و بروز کرد.-ساده زیستی و غنای طبع و رعایت مبانی عقیدتی و پایبندی به اصول فکری و ارزشی از زیبائیهای رفتار عملی ایشان بوده و در حقیقت باید اعتراف کرد که:طاهری آموزش و پرورش را تطهیر داد تا خود را و رسالتش را بیابد . ایشان عزت و عظمت آموزش وپرورش را با هیچ کس و هیچ چیز قابل مقایسه نمی دانست و معتقد بود که باید هر مقامی در هر جایگاهی برای تطهیر خود و انجام مطلوب وظایف به آموزش وپرورش تمسک جوید و اجازه نمی داد که این دستگاه انسان ساز برای رفع کمبودها و مشکلاتش دست به دامان افراد و عناوین و نهادهای دیگر شود. دون شأن معلم می دانست که برای رفع نیازهای دنیوی (شخصی یا کاری ) از دنیاطلبان درخواست نماید. خانواده آموزش وپرورش را بزرگ و غنی و توانمند دانسته و رفع نیازها را درون این خانواده حل شدنی می دانست .در نگرش وی کرامت معلم و حریت آن ایجاب می کرد که مستقل از جریانات و گروهها و دسته جات سیاسی ،قومی و فکری بوده و فقط تابع آرمانها وآموزه های قرآنی و اهداف بلند نظام اسلامی و راهبردهای تعیین شده مقام ولایت باشند.شاعر و ادیب ولایی با طبع ظریف و سخنوری شیوا و در عین حال با قاطعیت و صلابت و شفافیت در تصمیم گیریهای اداری و پاکدستی و پاک سیرتی از او مدیر کلی ساخته بود که به دور از تشریفات و عناوین ، نوعی پالایش در سیستم آموزش و پرورش ایجاد کرد که در عین کمبود مالی هم به حذف پرداخت های زاید و ناصواب پرداخت و هم با مدیریت عملکردی خود سلامت و صحت در مسیر همه جانبه گرایانه را در سراسر استان اعمال نمود.در کلام آخر باید از نیکان یاد کرد که اینان سرمایه روزگارند و آموزش و پرورش برای تداوم و سلامت عملکرد به طاهری و طاهری ها که اندیشه هایشان الهام گرفته از آموزه های مدیریتی و تربیتی قرآنی است نیازمند می باشد. والعاقبة للمتقین
کد خبر: ۲۳۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۲۴
ای یزید! به خدا سوگند نشکافتی مگر پوست خود را، و نبریدی مگر گوشت خود را و زود باشد که بر رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ وارد شوی در حالتی که بر دوش داشته باشی مسئولیت ریختن خون ذریة او را، و شکستن حرمت عترت و پاره تن او را، در هنگامی که خداوند جمع می کند پراکندگی ایشان را، و می گیرد حق ایشان را
کد خبر: ۲۲۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۲۵
قیس بن قرّه گوید:هرگز فراموش نمیكنم لحظهای را كه زینب دختر فاطمه (سلامالله علیها) را از كنار كشته بر خاك افتاده برادرش حسین عبور دادند كه از سوز دل مینالید ... و امام سجاد(ع)میفرماید:..من به شهدا نگریستم كه روی خاك افتاده و كسی آنها را دفن نكرده، سینهام تنگ شد و به اندازهای بر من سخت گذشت كه نزدیك بود جانم بر آید و عمهام زینب وقتی از حالم با خبر شد مرا دلداری داد كه بیتابی نكنم
کد خبر: ۲۲۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۲۳
مردم استان خوزستان همانند ساير استانهاي ايران اسلامي در حالي به عزاداري و بزرگداشت دهه اول ماه محرم ميپردازند که عشق و ارادت آنها از روي اخلاص بوده وبا علم براينکه همين مراسمات اسلام را پايدار کرده است ادامه پيدا ميکند.
به گزارش آوای دنا، خوزستان از دیرباز از مهمترین مراکز شیعه و فرهنگ و تمدن اسلامی بوده و نمودهای خاصی از این باور اصیل را به نمایش گذاشته است, یکی از این جلوهها، عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) است.مردم مسلمان و متعهد اين استان به پيروى از سيره خاندان رسالت مبنى بر زنده نگهداشتن شعائر اسلامى از اول محرم با پوشيدن لباسهاى سياه و برپايى مراسم عزادارى در مساجد، حسينيهها و تكايا، ياد احياء كننده دين اسلام، اباعبدالله الحسين عليه السلام را گرامى ميدارند. سخنرانان و وعاظ و خطبا، رشادتها و فداكاريهاى ايشان را براى مردم مسلمان بيان ميكنند. به غير از مجالس روضه خوانى و وعظ و ارشاد، هيئتهاى عزادارى در همه مناطق چه در شهر و چه در روستاها به سينه زنى و عزادارى ميپردازند و در روزهاى تاسوعا و عاشورا با تعطيل كردن محل كار و كسب خود و خاطره رشادتهاى امام حسين عليهالسلام و يارانش را ارج نهاده و در روز عاشورا صحنه شبيهسازى مبارزات اباعبدالله الحسين عليهالسلام و يارانش در مقابل سپاه خونخوار و ظالم بنياميه را به نمايش ميگذارند. در روز سوم پس از شهادت امام حسين عليهالسلام و يارانش، مراسم دفن آنها را به وسيله شبيه سازى براى مردم مسلمان منطقه اجرا مينمايند. همچنين در روز اربعين باز هم طى مراسمى خاص سرهاى از تن جدا شده ياران امام حسين عليهالسلام را دفن ميكنند. معمولاً در عزاداريهاى غير عربها از عَلَم، نخل، شيدونه و مشعل استفاده ميشود. عَلَم علم يا جريده عبارت است از چوب ى به ارتفاع 10 متر و قطر 10 سانتيمتر كه پارچههاى دو مترى سياه، با فاصلههاى معين، از بالا تا پايين با بند به آن بسته و يك شبكه (پنجه) برنجى يا نقرهاى بر نوك آن وصل است. اين عَلَم به نام عَلَم حضرت عباس عليهالسلام معروف است. از هنگامى كه چوب آن را براى بستن پارچه به ميدان مىآورند، مردم جمع ميشوند و با ساز و دهل و صلوات وارد ميدانش ميكنند. نخل نخل را براى تشبيه به ايوانهاى طلايى اماكن متبركه ميسازند و عبارت است از سطحى از تخته كه اطراف آن را دندانههاى تختهاى احاطه كرده و شكل آن مانند ايوانهاى قديم است كه روى آن با رنگ اكليل زينت يافته و ارتفاعش حداكثر 6 متر و عرض آن 3 متر است. يك ايوان ديگر در مقابل آن به فاصله 3 متر مينهند و با چوب هر دو را به يكديگر وصل ميكنند. وسط آن را خالى نگه ميدارند. روى اين چوب ها را با پارچههاى رنگارنگ زينت مىدهند و در انتهاى نوك اين نما، يك شبكه رنگين نصب ميشود. اين نخل، حاشيهاى در زير و چهار پايه دارد كه آنها را بر روى 4 كرسى در وسط ميدان قرار ميدهند. نخل معروف دزفول، نخل كلبى خان است. شيدونه شيدونه تشبيهى است به ضريح و گنبد بالاى آن و چهار گلدسته در چهار گوشه گنبد و آن عبارتست از يك اتاق مكعب چوب ى با شبكههاى خوب و چهار گلدسته ظريف كوچك در چهار گوشه و عقب پايهها. هر شيدونه به نام يكى از امامان يا شهداى بنى هاشم ناميده شده است. مشعل مشعل حداكثر يازده شبكه آهنى دارد كه بر روى يك چوب افقى نصب شدهاند و در وسط اين چوب پايهاى است كه مانند علم آن را بر روى ناف جاى ميدهند. ارتفاع مشعل حدود 5/1 متر و ارتفاع هر چشمه آن حدود نيم متر است. در شبكهها تفاله كنجد مىريزند و آتش ميزنند. مشعلچى به دنبال سينهزنان حركت ميكند و هنگامى كه به مجلسى ميرسند، در وسط سينهزنها قرار ميگيرد و با آهنگ دهل و سرنا مشعل را حول محور خود به چرخش درميآورد. در اثر اين چرخاندن، آتش بر روى سينه زنان و فرشها ميريزد كه لنگ داران آنها را خاموش ميكنند. مراسم عزادارى در ماههاى محرم، صفر و رمضان متداول است. در اين ماهها، به ويژه در دهه اول محرم، دستههاى سينهزنى و زنجيرزنى در كوچهها و خيابانها به راه ميافتند. در ماههاى ديگر مجالس در مساجد، حسينيهها و منازل شخصى برگزار و روضه خوانيهاى زنانه و مردانه برپا ميشوند. مجالس غير عربها هنگام فوت زن يا مرد، همه اقوام و همسايگان جمع ميشوند. صاحب عزا پس از انجام مراسم تغسيل و تدفين به منزل باز ميگردد. به مدت سه شبانه روز مردم به منزل متوفى مىآيند، تسليت مىگويند، فاتحه مىخوانند و شام و ناهار صرف مىكنند. در سومين شب فوت متوفى، كه «سه شنبه» گفته ميشود، عدهاى از نزديكان و همسايگان به گورستان ميروند و مراسمى را در كنار قبر متوفى انجام ميدهند و سپس براى صرف شام به منزل متوفى ميروند. شب هفت «هفته» ناميده ميشود و در برخى نقاط به سرتراشان (سرتراشون) نيز معروف است. مهمانان به گورستان ميروند و پس از خواندن فاتحه به منزل متوفى باز ميگردند. پس از صرف شام، هر يك از مهمانان به رسم اتحاد و تعاون، مبلغى پرداخت ميكند كه در فهرستى ثبت و به صاحب عزا تسليم ميشود. مراسم روز چهلم هم، مانند شب هفت، دعوتى است. مهمانان پس از خواندن فاتحه و صرف شام، به خانههاى خود باز ميگردند. مراسم سال متوفى هم به طريق بالا صورت ميگيرد. در مجلس زنانه، زنى را كه در مجالس فاتحه خوانى روى منبر ميرود، «نقيبه» گويند. او ابتدا در وصف ميت سخنانى ميگويد. سپس اشعارى را با آهنگ مخصوصى ميخواند. بعد تمام زنان تكرار ميكنند و به سينه ميزنند. زنانى كه نمىتوانند سينه بزنند، با دو دست بر بازوهاى خود ميزنند و در هر بار نالهاى از ته دل برميكشند. مجالس عربها وقتى كه كسى فوت ميكند، بستگان، نزديكان، آشنايان و دوستان جمع ميشوند. پس از تغسيل و تدفين، يزله و فاتحه خوانى ميكنند و پرچم طايفه را بر سر در ورودى منزل متوفى نصب ميكنند. قبايل، عشاير و نزديكان براى تسليت به بازماندگان به منزل متوفى ميآيند و مقدارى پول يا گوسفند يا گاو به عنوان «دَر جِرَه» به خانواده متوفى ميدهند. تا سه روز پذيرايى و ناهار و شام ميهمانان به طور وعدهاى و نوبتى به عهده اهالى طايفه متوفى است، يعنى خانواده متوفى تا سه روز غذا نميدهد. عصر روز سوم كه رسميت مراسم و فاتحه خوانى پايان يافت، شيخ يا بزرگ طايفه، سلمانى را احضار ميكند و صورت تراشى انجام مىشود. اين مراسم را خاتمة الفاتحه گويند. شيخ طايفه در اين مراسم، لباس يا پارچهاى را در دستمال مىپيچد و تقديم پدر يا عموى متوفى يا بزرگ خانواده او ميكند و بدين ترتيب با بازماندگان اعلام همدردى مينمايد. اين عمل در محل به أزيان معروف است. صاحب عزا از شيخ طايفه تشكر ميكند. شيخ در پاسخ ميگويد: «ان شاء الله آخرين غمتان باشد». همچنين كليه خويشاوندان و دوستان و آشنايان خانواده متوفى از هر قشر و طبقه كه باشند، نسبت به تعهدات قبيلهاى و فراخور حال خود كمكهايى به صورت نقدى و يا جنسى به بازماندگان متوفى مينمايند تا همراهى و همكارى خود را در شرايط سخت و بحرانى به خانواده متوفى به اثبات برسانند. فاتحه خوانى اهالى منزل متوفى تا يك ماه و شايد بيشتر ادامه دارد. شبهاى جمعه به مزار متوفى ميروند فاتحه ميخوانند. مدت هفت هفته، شبهاى جمعه با شام از ميهمانان پذيرايى ميكنند. شام شب هفته هفتم، هفت رنگ غذاست و تعداد زيادى را براى صرف شام دعوت ميكنند. در حال حاضر سوم، هفتم، چهلم و سال را ميگيرند، ولى در سابق سال را مختصر ميگرفتند و سوم و هفتم و چهلم را مفصلتر برگزار ميكردند./ز
منبع/باشگاه خبرنگاران
کد خبر: ۲۲۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۸
به گزارش آوای دنا: آيين هاي عزاداري ماه محرم همه ساله در سراسر ايران با شور و عشق خاص مردم به حضرت ابا عبدالله الحسين (ع)و به فراخور فرهنگ و شيوه هاي مرسوم هر منطقه و استاني متفاوت برگزار می شود.
در استان کهگیلویه و بویراحمد صداي سنج و طبل عزا در شهرها و روستاها، شيون و زاري مردان و زنان عزادار حسيني، شور و نشاط پيران و جوانان عاشق اهل بيت همگي نشان از غم و اندوه شيفتگان امام حسين (ع )در این استان دارد.نماد هايي از کربلا و قبر شش گوش حضرت علي اکبر(ع) ساخته شده از آلومينيوم و چوب و نصب لامپ هايي با رنگ هاي مختلف ، زيبايي خاصي به این مراسمات مي بخشد.اين سمبل هاي مذهبي که بر روي پايه هاي فلزي ، در شهرها گردانده مي شود و سياه چادرهايي که با پارچه هاي سبز و سياه پوشيده شده حکايت از رويداد عظيم تاريخي عاشورا و صحراي کربلا دارد.در آيين هاي عزاداري ابا عبدالله الحسين (ع) هر شب در اين سياه چادرها، صحنه هایی که بيانگر گوشه هايي از صحنه کربلا و اسارت حضرت زينب (س) و امام سجاد (ع)است به نمایش گذاشته می شود.
همچنین از صبح روز عاشورا دسته جات حسینی و هیئت های مذهبی در صفوف منظم سینه زنی و زنجیر زنی به طرف گلزار شهدا به عزاداری می پردازند و نماز ظهر را به یاد نماز ظهر عاشورای سالار شهیدان برگزار می کنند.
در این روز (روز عاشورا) معمولا خانواده ها نسبت به تهیه غدای عزاداران اقدام می کنند و در عصر روز عاشورا تعزیه روز عاشورا برگزار می گردد و شب هنگام که شام غریبان می شود مردم با روشن کردن شمع به یاد اسرای کربلا مرثیه سرایی و عزاداری می کنند.
ادامه دارد
کد خبر: ۲۲۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۵
سایت تحلیلی خبری آوای دنا در نظر دارد این دسته از اخبار شهرستانهای مختلف را در صورت دسترسی هر چند روز یکبار و در یک صفحه منتشر نماید و امادگی کامل دارد تا پاسخ ادارت و نهادهایی که به نحوی اسمی ازانها برده شده است در اسرع و قت منتشر نماید انشاء الله که بتواند در این مسیر مردم و مسولان عزیز را یاری نماید.
منطقه انتظامی لنده افتتاح نشد!!
در حالیکه قرار بود در هفته ناجا منطقه انتظامی شهرستان تازه تاسیس لنده افتتاح گردد اما در کمال ناباوری این اتفاق رخ نداده تا مردم همچنان نگران تاخیر در افتتاح ادارات این شهرستان باشند .
گفته می شود یکی از دلایل عدم افتتاح منطقه انتظامی لنده کمبود امکانات و فضای فیزیکی می باشد این در حالی است که لنده دارای تعداد زیادی منازل سازمانی بوده که اکثرا در اختیار افراد بومی قرار دارند و براحتی می توان از این منازل جهت استقرار موقت این نهاد استفاده کرد.
و اینجاست که اهمیت حضور مدیران و مسولان بومی و دلسوز در سطح این شهرستان و در راس ادارات و نهادها مشخص تر می شود!!
امیداست مسولان شهرستانی نهایت همکاری را با مسولان نیروی انتظامی جهت افتتاح این نهاد مهم و حیاتی بعمل آورند تا دغدغه ی مردم و رفت و آمدهای مردم به شهرستانهای همجوار جهت امورات اداری و انتظامی تسهیل گردد.
به این میگن احساس مسولیت
صبح روز شنبه علیرغم اینکه هنوز فیش تلفن های ثابت برج های 6-5 شهروندان لنده ای تحویل نگردیده بود اداره مخابرات این شهرستان اقدام به قطع تلفن های با بدهی معوق نموده است.
خبرنگار ما کسب اطلاع نموده که ظاهرا این اداره محترم بازرس داشته است!!
تنها دلخوشی مردم لنده همین کلمه شهرستانی است!
بخش لنده با تلاش زیاد و همت دولت مهرورز و فعالیت مسولان و مردم خیراندیش ،کمتر از یکسال است که ارتقاء سیاسی پیدا کرد و شهرستان شد و مردم این دیار فعلا به همین نام شهرستانی دلخوشند اما گویا یکی از ادارات/نهادهای این شهرستان که رئیس محترم و عزیز ان از شهرهای همجوار لنده می باشد شهرستانی لنده را هنوز باور نکرده و هنوز در سربرگ مکاتبات ،تابلو اداره و بنرهای مختلفی که در مناسبتهای مختلف تهیه می کند عنوان بخش لنده را قید می نماید لذا از این مسول عزیز درخواست میکنیم تنها دلخوشی مردم لنده را از انها نگیرد، انشاء الله در دولت تدبیر و امید و با انتخاب مسولان جدید و انشاء الله بومی امکانات شهرستانی و ادارات شهرستانی فراهم خواهد شد.
بخش موگرمون و بخشدار شیتاب!
در ابتدای تصویب شهرستانی لنده گفته می شد این شهرستان دارای دو بخش موگرمون با مرکزیت روستای شیتاب و بخش مرکزی می باشد.
اما با گذشت قریب به یکسال از این ماجرا هنوز هیچ اداره /نهاد و یا بخشداری در روستای شیتاب راه اندازی و یا افتتاح نشد.
کاش هر چیزی سر جای خود قرار می گرفت و بخشداری شیتاب از همان روزهای اول ،افتتاح و راه اندازی می شد بلاشک در چنین شرایطی روند توسعه و زیرساختهای این بخش تازه تاسیس شدت بیشتری به خود می گرفت !
امیدواریم این موضوع در دولت تدبیر و امید شکل واقعی به خود گرفته و هر چه زودتر این امکان برای این بخش جدید و نوپاه فراهم گردد!
کشاورزان چلی این بار هم در انتظار تغییر !
روستای چلی از توابع دهستان عالی طیب در شهرستان لنده چند سالی است که بدلیل سیل ناشی از بارانهای فصلی و قطع جوی های آب زمیتهای کشاورزی خود ، دست از کاشت برنج و محصولات آبی برداشته و فریاد رسی هم ندارند.
توی این چند سال این کشاورزان محروم و روستایی چوب بی مهری مسولان جهاد کشاورزی لنده را می خورند و از سر ناچار تنها انتظار تغییر در مدیریت جهاد کشاورزی را دارند .
کاش مسولان جهاد کشاورزی به جای وعدهای امروز و فردا و توجیه های غیر کارشناسانه ی خود جرم این مردان و زنان روستایی و محروم را صادقانه می گفتند.
کاش مسولان جهاد کشاورزی لنده صادقانه با این مردم سخن می گفتند و کاش لوله های آب، بر اساس نیاز و عدالت و دراه ترویج محصولات کشاورزی توزیع می شد!!!
کد خبر: ۲۱۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۲۰
آوای دنا/چو بازی »یا « چوب بازی » یا ترکه بازی از بازی های رزمی ، سنتی و قدیمی و رایج لرها است. که بیشتر در بین لرهای بختیاری ، کهگیلویه و بویراحمد ، ممسنی هاو بعضا روستاییان و عشایر لرستان متداول و مرسوم است و غالبا در مراسم عروسی و همراه با رقص و پایکوبی اجرا می گردددر اين بازي دو نفر شركت مي كنند كه يكي چوب ي بزرگ براي دفاع و يكي تركه اي بدست دارد. اين بازي را معمولا در مراسم عروسي انجام مي دهند و پس از شنيدن آهنگ ساز و دهل بازي شروع مي شود.
كسي كه چوب بزرگي براي دفاع از خود در دست دارد جلوتر از كسي كه تركه به دست گرفته حركت ميكند. البته حركت اين دو نفر توام با يك نوع رقص محلي مي باشد كه در هنگام حركت و رقص هر كدام چوب هاي خود را به پشت گردن قرار داده و با هر دو دست اطراف چوب را گرفته اند. بعد از چند گردش دوراني كسي كه تركه در دست دارد به نفر جلويي ميگويد: "هاو" haw (آماده باش _ منظور هشدار دادن است) و كسي كه جلوتر حركت ميكند سريع جهت دفاع كردن از خود بر ميگردد و يك سر چوب را نزديك نوك پاهاي خود و سر ديگر چوب را نزديك يكي از شانه هاي خود نگاه ميدارد.
سپس در اين حالت عقب عقب راه مي رود و آماده براي دفاع ميگردد. و ديگري با بلند كردن تركه دو سر آنرا با دستهايش گرفته به دنبال او ميرود و بيدرنگ تركه را بوسيله دست چپ يا راست بسرعت به طرف زير زانوي چپ يا راست طرف دفاع كننده فرود مي آورد. دفاع در اين بازي چنين است كه آنكه چوب بزرگ را بر زمين نهاده با سرعت تمام پشت آن جابجا مي شود، طوريکه تركه بجاي آنكه به پاي او بخورد بر چوب بزرگ فرود مي آيد.
اگر تركه به زير زانوي دفاع كننده برخورد كرد كه بازي همينطور ادامه دارد اما اگر به چوب بزرگ طرف مقابل برخورد كند مي بايست چوب ها و جايشان را با هم تعويض نمايند. اين بازي تا وقتي كه خودشان تصميم بگيرند چوب ها را به دو نفر ديگر بدهند همينطور ادامه دارد.
کد خبر: ۱۸۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۸
ائتلاف زاگرسیان ایران اسلامی مشتمل بر نمایندگان استان های زاگرس نشین فارس، بوشهر، خوزستان، لرستان، ایلام، کرمانشاه، کهکیلویه و بویراحمد، چهارمحال بختیاری،کردستان و همدان بوده و در فرایند زمانی رو به جلو، نماینده سایر استان های زاگرس نشین به جمع ائتلاف خواهند پیوست. آوای دنا/به گزارش مهر، غلامرضا حیدری کرد زنگنه در یک کنفرانس خبری با تبیین دیدگاههای ائتلاف زاگرسیان ایران اسلامی در خصوص انتخابات شورای شهر تهران گفت: شورای شهر یک پارلمان محلی است که اگر توسط اندیشمندان و متخصصان اداره شود، می تواند موجب بهبود شاخص های زندگی برای شهروندان تهرانی شود.وی هدف از تشکیل ائتلاف بزرگ زاگرس نشینان را معرفی چهره های توانمند اجرایی برای اداره پایتخت برشمرد و اظهار کرد:متاسفانه حقوق شهروندی حلقه مفقوده اداره شهر تهران است و باید با بهره مندی از خرد جمعی و توان بالای تشکیلاتی زمینه حضور همه ایرانیان را در اداره پایتخت فراهم کرد.کرد زنگنه بهره گیری از همه ظرفیت های ملی،منطقه ای و محلی را برای بهبود شاخص ها درحوزه های اجتماعی،فرهنگی،عمرانی،خدماتی ،اقتصادی و ... را از محورهای مورد تاکید ائتلاف بیان کرد و افزود:بالا بردن سطح رفاه شهروندان تهرانی و کشاندن زاگرس نشینان از حاشیه به متن جریانات فعال اجتماعی ، دیگر رویگرد ائتلاف 10زاگرسیان ایران اسلامی برشمرد.کرد زنگنه، با اشاره به رفتار نهادینه شده در فرهنگ مردم ژاپن در خصوص پاسداشت محیط زیست گفت: در شهرهای مهم این کشور تقریبا سطل اشغالی وجود ندارد،زیرا مردم خود با مدیریت پسماندها،اجازه آسیب به محیط زندگی شان را نمی دهند.وی اضافه کرد: حتی دانش آموزان ژاپنی خرده های چوب ناشی از تراش مدادهایشان را در کیسه کوچکی ریخته و به خانه می برند.کرد زنگنه ورود سیاسیون و برخی چهره ها را به شورای شهر به زیان منافع عمومی دانست و گفت: اداره شهر امری تخصصی است،شهردار مجری مصوبات شورای شهر است و اگر اعضای شورا از تخصص لازم برخوردار نباشند نمی توان تغییری در وضعیت شهر ایجاد کرد.به گفته وی لیست نهایی ائتلاف زاگرسیان،متشکل از متخصصانی است که هرکدام در حوزه کاری مرتبط با مسایل شهری صاحب تخصص و سال ها تجربه مدیریتی هستند.کرد زنگنه تصریح کرد:افرادی باید به شورا ورود کنند که واجد ویژگی تام و تمام سرمایه اجتماعی باشند تا شهروندان با تکیه بر توان و اعتبار آنها بتوانند امور را به پیش ببرند و هرکدام نسبت به سرنوشت خود و جمعی که به ان تعلق دارند،هزینه های اداره شهر را کاهش داده و با حرکت بهره ورانه در مدیریت ها ،فرصت های جدیدی را خلق نمایند.وی با اشاره به بودجه بالای در اختیار شهرداری تهران تصریح کرد:با این رقم کلان می توان فضای با نشاطی را برای شهروندانی که آسیب های شهری آزارشان می دهد فراهم کرد.سخنگوی ائتلاف زاگرسیان با اشاره به شکل گیری شبکه های اجتماعی مبتنی بر اعتماد عمومی خاطرنشان ساخت:هدف ائتلاف تقویت و حفظ سرمایه های اجتماعی ، فارغ از قومیت و جلوگیری از فرسایش آنان است تا با حضور انان به خلق حماسه سیاسی و نیز معرفی مدیران توانمند برای اداره شهر کمک کند.حیدری کرد زنگنه ویژگی افراد لیست ائتلاف 10 زاگرسیان را مشتمل بر افرادی فعال، مسوولیت پذیر، ایثارگر، مومن متخصص ،برخوردار از وجدان کاری و روحیه کار جمعی، با سازگاری اجتماعی بالا، متعهد به نظام اسلامی و شکوفایی ایران اسلامی دانست تا این افراد بتوانند منشاء خدمات موثراز طریق همدلی و معاشرت اجتماعی در بین افراد و خانواده های تهرانی باشند.به گفته وی،هدف و آرمان ائتلاف،بسترسازی برای پیشرفت متوازن و متعادل و تحقق اصول منطقه ای قانون اساسی و استفاده بهینه از ظرفیت های ملی و منطقه ای زاگرس در همه زمینه هاست.کرد زنگنه در این خصوص افزود: هدف دیگر ما وارد کردن سرمایه های اجتماعی در قالب ائتلاف زاگرس نشینان به مدیریت شهری است تا کار از حالت فرد محوری موجود خارج شود.وی در خصوص اعضای ائتلاف یاداور شد: ائتلاف 10 زاگرسیان ایران اسلامی مشتمل بر نمایندگان استان های زاگرس نشین فارس،بوشهر،خوزستان،لرستان،ایلام،کرمانشاه،کهکیلویه و بویراحمد،چهارمحال بختیاری،کردستان و همدان بوده و در فرایند زمانی رو به جلو، نماینده سایر استان های زاگرس نشین به جمع ائتلاف خواهند پیوست.سخنگوی ائتلاف 10 زاگرسیان ایران اسلامی در جواب سوال خبرنگاری مبنی بر اینکه رویکرد ائتلاف در انتخابات ریاست جمهوری متمایل به کدام فرد است، اظهار داشت: ائتلاف با حساسیت خاصی مسایل مربوط به انتخابات را رصد کرده و با نصب العین قراردادن رهنمودهای مقام معظم رهبری آن را دنبال می کند اما هنوز وارد مصادیق نشده است.شایان ذکر است که ائتلاف 10 زاگرسیان ایران اسلامی به زودی در استادیوم های آزادی و شهید شیرودی گردهمایی های تشکیل خواهد داد که خبر آن از طریق رسانه ها اعلام می شود.
کد خبر: ۱۶۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۱۲
اوای دنا-امیدوار تابش:
كم باراني :درشهرلنده قبلاًرسم براين بود كه وقتي سالي كم باران بود عده اي ازمردم جمع مي شدندواين شعرها را مي خواندند :يالا يالاباروني(1) سيِمُسّوون ،سيِمُسّوون اورّ بيا وآسمون (2)،سرِگاه هونِ رئيس ياخدابارون ِبريسِ(3) ،ّيه مُس ِجهي داشتُم ّسرِِ تِلي كاشتُم يا خدابزن بارون سي ِدلِ عيال دارون(4) ،ّمشكِ وملارّ اُوبُ كاي فتح لانّ خُوبُو(5)،ايمانيم هفت ِبرارون اوّميِم ّودينِ بارون (6)وجلو خانه ها جمع مي شدند واين اشعار رامي خواندند تا صاحب خانه هابه آنها مقداري آرد مي دادند و اين افراد سر و روي خود را مي پوشيدند تا شناخته نشوند زيرا رسم براين بود كه به حالت ناشناس بيايند بعداًدرخانه اي جمع مي شدند واين آردها را براي خميركردن آماده مي كردند ،وقتي كه آنها را خمير مي كردند ، سنگ ريزه درآن خمير قرارمي دادند وخمير را پهن ميكردند كه به آن گرده(1) مي گفتند وآن را زيرخاكستر آتش قرارمي دادند هروقت گرده پخته مي شد آن را ا زيرخاكستر بيرون مي آوردند وبين افراد تقسيم مي كردند درسهميه هركس سنگ ريزه بود همه گروه او را مي گرفتند وبه طرف قنات يا استخر وياجويبار و رودخانه مي بردند تا كسي ضمانت او را ازيك روز تا يك هفته برعهده مي گرفت اگر در اين مدت باران مي باريد ديگر از افتادن در آب معاف مي شد ولي اگر باران نمي باريد اورا به آب مي انداختند ولي از جاييكه اعتقاد مردم خوب بود قبل اتمام موعد معين باران شروع به باريدن ميكرد .
1-اي خداوند ،اي خداوند تورحمي به حال بندگانت كن وباران رحمتت راببار .2-اي امامزاده سيد محمد حسين ،سيد محمد حسين ما ازتو مي خوهيم كه توازخدابخواهي تا ابرها رابراي بارندگي در آسمان بياورد . 3-سرگاوخانه رئيس وبزرگ اين محل مي باشد بصورت گروگان است خدايا توبخاطر رهاي اين سرگاو باران رحمت راازآسمان ببار.-خدايا يك مشت جوداشتم وآنها راسرتپه بلندي كاشتم براي فرزندانم وجايي كاشتم كه امكان آبياري دستي آنها را نيست خدايا تو براي مردم كه عيا ل وروزي خورا ن تو هستند شروع به باريدن بار ان كن .5-مشك وملار را چون قايد فتح اله ديشب تا به سحر دعا براي بارندگي ميكرد وآنچنان ايشان گرم خواب شدن وباران باريده تا مشك وملار راآب برده وقايد فتح اله ازخواب بيدار نشده است.6-ماهفت برادران اي خدا بسوي توآمديم ودست دعا به درگاهت درازمي كنيم وازشما مي خواهيم باران رحمتت را بسوي ما بندگانت ببار .1-گرده :خمير را بصورت نا ن كيكي پهن مي كنند ودرزيرخاكستري كه بالاي آن آتش باشد قرارمي دهنددرخصوص فصل زمستان:مردم معتقد هستند كه فصل زمستان شامل چله بزرگ وكوچك و بهار هستند .به اين شكل كه از اول ديماه تا دهم بهمن ماه را جله بزرگ مي دانند يعني چون چهل روز است به آن چله گپو يا چله بزرگو مي گويند وازيازده هم بهمن تاآخر بهمن را چله كوچك مي دانند ،چون ازشروع چله كوچك هواسردمي شود اعتقاد دارند كه چله كوچكه به چله بزرگه مي گويد اي پيرهُر،هِروتونّتّرِسي دالو وپيرمرد را سركِچِك چاله بنشوني وجّوونّ كاري كني كه جِلِ گاوخُش بدوزه. يعني اي پيرازكارافتاد شما اين هنر رانداشتي كه كاري كني تاپيرزن وپيرمرد ازشدت سرما روي سنگهاي دور بخاري هيزم سوز بنشينند وجوانان ازسردي لباس محكمي كه درزمستان باآن بدن گاوهارا مي پوشانند بدور خود بدوزند. ومعتقد بودند وهستند كه از11بهمن تا20بهمن را اززمستان وبقيه را از بهارمي دانند وچون نزديك عيد هوا سرد است مي گويند دّمّ دّمِ نوروزجُلِ گا وّخُت بدوز .يعني نزديكهاي عيد نوروز ازسرمايي لباس مخصوص گاو را به دور بدنت بدوز .
وازاعتقادات ديگر اين است كه معتقد بودند دراتمام چله بزرگ وشروع چله كوچك آتش به زيرزمين مي رود وزمين را گرم مي كند درنتيجه علفها و درختان ازخواب بيدار مي شود وشروع به حركت مي كنند واين شعر را مي گويند ّارمّليلُم رو،مُرّمليلُم رو دِل وّكي كِنُم خّش تّچِرايِ بّن وُ بّلي عالّمّ ايزّنُم تّش
يعني مي گفتند زني دوپسر به نامهای ارمليل ومرمليل داشته كه اول زمستان گم شدند اين مادر ازاول زمستان تاروز دهم بهمن دنبال پسرانش مي گشته اما آنها را پيدا نكرده واين شعرراگفته ،اي ارمليل ومرمليل چون شما گم شديد وپيدا نشديد بعدازشما من دل به چه چيز يا كسي خوش كنم من ازغصه شما من چوب هاي بن وبلوط را آتش مي زنم وبا آن آتش تمام عالم ا مي سوزانم معتقد بودند كه آن مادر هرسال مي آيد وآن آتش راروشن مي كند تازيرزمين برود ودرختان وگياهان زنده شوند .
بن :بنك
بلي :بلوطخش :خوشحال تچراي : چوب آتش گرفته سیزده بدر رفتن :ازاعتقادات قدیم درلنده این بوده که هرقت سیزده نوروز به صحرا می رفتن زنان تازه ازدواج کرده یا زنی که دیر حامله می شد وقتی به صحرا می رفت علف را دست می گرفت می گفت ای سیزده بدر من امسال آمدم به امید اینکه سال آینده بچه ای دربغل داشته باشم و دو باره برای تفریح سیزده نوروز به صحرا بیایم براین باور بودند که خداوند دعایش رامستجاب می کند چون امروز با آرامش خاطر به درگاه خداوند دعامی کند .
قسمتی از نوشته های امیدوار تابش با عنوان «اداب و رسوم قدیمی شهر لنده» در سایت تحلیلی خبری اوای دنا
کد خبر: ۱۴۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۱/۰۸
دو زوج از عشایر در افتتاحیهی نخستین جشنوارهی ملی «صدای عشایر» با گرفتن زیرلفظی دکترمحمود احمدینژاد، پیمان زناشویی بستند.
کد خبر: ۱۳۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۱۴
اوای دنا:عبد الرضا مصری از طراحان اصلی طرح ممنوعیت دو شغله بودن کارمندان دولتی در واکنش به اظهارات تاج گردون نماینده گچساران و معاون سازمان برنامه دولت اصلاحات که در جلسه علنی امروز مجلس گفته بود دولت فعلی فاسد است و فساد در ارکان آن وجود دارد، گفت: من سه سال در این دولت وزیر بودم و در تمام طول این سه سال مشغول پاک کردن کثافت کاری های دولت اصلاحات بودم که به صورت اختاپوسی در وزارتخانه مربوطه نفوذ داشت. وی اظهار داشت: اگر می خواهیم عقده گشایی کنیم تریبون مجلس جای این کارها نیست.مصری در واکنش به حرف نائب رئیس کمیسیون برنامه و بودجه گفت: این دولت فاسد نیست، شاید اشکالاتی داشته باشد اما من ثابت می کنم که فساد در جاهای دیگر است و البته هیچ دولتی از این موضوع مصون نیست.مصری که به عنوان مخالف یکی از بندهای طرح مذکور صحبت می کرد، گفت: ما می خواهیم با تصویب این طرح جلوی فساد را بگیریم و رای مجلس به تصویب این طرح یک معنای عمومی را به جامعه منتقل می کند. واکنش مصری در پی آن بیان شد که غلامرضا تاجگردون به عنوان پیشنهاد دهنده حذف بخشی از جزئیات طرح مبنی بر اینکه نباید در امور نهادهای غیر دولتی دخالتی کنیم گفت: سالهاست که دولت فاسد است و فساد در ارکان آن وجود دارد!! وی خطاب به مصری از طراحان اصلی طرح ممنوعیت دو شغله بودن کارمندان دولتی گفت: شما چند سال در این دولت به عنوان وزیر فعالیت داشتید اگر پیشنهادی مطرح می شود که مخالف طرح شما است نباید بگویید نمایندگان می خواهند با از بین بردن فساد مخالفت کنند. وی اظهار داشت: صدر و ذیل قانون باید با هم بخوانند و راه مبارزه با فساد در شرکت شستا این نیست و نباید همه را با چوب فساد زد. نماینده مردم گچساران افزود: اتحادیه انجمن های اسلامی و حوزه علمیه نیز جزو نهادهای غیر دولتی حساب می شوند آیا می توان گفت اساتید آنها نمی توانند جای دیگر کار و یا تدریس کنند.وی با بیان اینکه فساد را باید در جای دیگر دنبال کرد، گفت: نباید در مباحث حقوقی و فنی چیزی بگوییم که شبهه ایجاد شود . تاجگردون یکی از پیشنهاددهندگان حذف عبارت غیردولتی در طرح مذکور بود و معتقد است مجلس نباید به حدود کارمندان و نهادهای غیر دولتی تعرض کند چرا که آنها نه بودجه ای از دولت می گیرند و نمی توان برای آنها تعیین تکلیف کرد که کجاها کار کنند و یا اینکه شغل دیگری نداشته باشند.
کد خبر: ۱۲۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
اوای دنا:عید فطر از مهمترین جشنها و اعیاد مسلمانان است. در کشورهای اسلامی، عید فطر از جمله اعیاد بسیار مهم محسوب میشود و معمولاً با تعطیلی رسمی همراه است. در این روز، روزه حرام است و مسلمانان نماز عید برگزار میکنندهمچنین پرداخت زکات فطره در این روز بر مسلمانان واجب است.
در شب عید سعید فطر با ما همراه باشید تا با آداب و رسوم این عید سعید در دیگر کشورهای جهان آشنا شویم:سودانمردم کشورهای عربی و اسلامی، عید فطر را به عنوان یکی از برزگترین اعیاد اسلامی خود جشن می گیرند و با آداب و رسوم خاصی به استقبال عید فطر می روند.مردم سودان در نیمه ماه مبارک رمضان با خانه تکانی کردن خود را برای عید آماد می کنند. زنان در خانه انواع کیک و شیرینی های محلی را می پزند و بعد از نماز عید به مساجد برده و به میان مردم و افراد کهنسال و کودکان تعارف می کنند. بعد از نماز عید فطر مردم به دیدن بیماران و افراد کهنسال می روند. ساعتهای اول عید به دید و بازدید اقوام و همسایگان اختصاص دارد. بعد از ظهر روز عید بعد از نماز ظهر و خوردن ناهار، مردم بر سر مزار اموات خود می روند. تركيهعيد فطر در تركيه به دليل مصرف زياد شيريني و آب نبات در اين روز به 'شكر بايرامي' يعني عيد شكر معروف است. چند روز مانده به عيد خانه تكاني و پخت و پز شيريني هاي مخصوص عيد شروع مي شود. نماز عيد با شكوه تمام و با حضور برخي سران سياسي و دولتي تركيه در مساجد محل در سراسر كشور برگزار ميشود. مردم در اين روز به زيارت اهل قبور مي روند، لباسهاي نو استفاده مي كنند و به ديد و بازديد از خويشان و آشنايان مي پردازند.در تركيه تعطيلات رسمي به مناسبت اين عيد سه روز است. مصرمسلمانان مصر یك هفته پیش از فرا رسیدن عید فطر به استقبال این روز رفته و مراسم خاصی كه برگرفته از میراث گذشتگان آنها است و با گذشت زمان نیز آن را حفظ كردهاند برگزار میكنند. شب عید فطر مصریها اشعار خاصی كه یكی از آنها "این شب عید” است را میخوانند. نماز عید فطر دراین كشور بسیار باشكوه برگزار می شود و صندوق های پرداخت زكات فطریه در محل برگزاری نمازها مستقر می شوند.
تعطیلات عید از اول تا سوم شوال است. كیك های عید فطر درعین بومی بودن از تنوع زیادی برخوردار است. برگزاری مسابقات ورزشی از جمله اسب دوانی از مراسم خاص عید فطر در مصر است.اندونزیمردم اندونزی با برگزاری مراسمی به نام حلالبهحلال به معنی روز مصالحه و آشتی که در مساجد برگزار میشود به استقبال عید فطر میروند.در شب عید مسلمانان اندونزی به کوچه و خیابانها میروند و ندای الله اکبر سر میدهند و با زدن طبل و نواختن موسیقی رسیدن عید فطر را اعلام کرده و به یکدیگر تبریک میگویند.
ارسال کارت تبریک به آشنایان در ایام عیدفطر نیز یکی دیگر از مرسومات عیدفطر در اندونزی است. از رسوم جالب در اندونزی در زمان عید فطر بازگشت بیشتر اندونزیاییهایی خارجنشین به کشورشان است. در اندونزی سهروز پیش و دو روز پس از عید فطر تعطیل رسمی است.هندوستانمسلمانان کشور هندوستان نیز در روز عید فطر آداب ویژهای دارند.پس از نماز، بزرگترین فرد خانواده در منزل به انتظار اقوام و آشنایان میماند و برای پذیرایی از آنها، غذای عید فطر تهیه میکند. کوچکترها با حلقههای گل به دیدار ریشسفید خانواده میروند و ظهر عید فطر را با هم میگذرانند. در این روز، موسیقی سنتی هندی در کوچه و بازار نواخته میشود و مردم لباسهای نو به تن میکنند.در حقیقت نمایش نمادهای سنت و فرهنگ اصیل هندی، بخشی از جشن عید فطر را بهخود اختصاص میدهد؛ بهطوری که بدون آن، عید مفهومی ندارد و با آن، رنگ و بوی دیگری میگیرد. از اینرو جشن عیدفطر، در میان مسلمانان هندی بهدلیل سبک خاص فرهنگیای که دارند، اندکی متفاوت است.یمنمردم یمن نیز به آداب و رسوم خاص خود پایبندند و از انواع مختلف شیرینی های محلی خود می خورند. برعکس دیگر کشورها مردم یمن در روز عید فطر به طیبعت می روند و و در این روز از طبیعت بکر لذت می برند و لباسهای نو می خرند و می پوشند. زنان یمنی جزء معدود زنانی هستند که در طبخ گوشت و کبابی کردن آن مشهورند. مردان با چوب درختان برایشان وسایل کباب کردن گوشت را آماده می کنند. این نوع غذا در مهمانی ها و مراسم درست می شود.پاکستانمسلمانان پاکستان نیز مانند دیگر کشورهای مسلمان نشین، روز عید را با اقامه نماز عید فطر و صرف صبحانه ای ساده آغاز می کنند. سپس به دیدار بزرگان خانواده می روند و صله رحم را به جا می آورند. البته جشن واقعی عید فطر در پاکستان، از ظهر آن روز شروع می شود. شوهرها و پدرها به فرزندان و همسرانشان عیدی می دهند و خانم های خانه، غذای خوش طعمی را که به «خرمای شیرین شده» معروف است، آماده می کنند و همگی با هم به هنگام صرف ناهار، روز عید را جشن می گیرند. تعطیلات عید فطر در پاکستان سه روز است و در آن، مدارس و اداره ها تعطیل می شود و همه به تفریح و شادی می پردازند و بیشتر وقت خود را با اقوام و آشنایان می گذرانند.اردنعید سعید فطر از بزرگترین اعیاد اردن است. مردم از چند روز پیش از فرا رسیدن عید در تكاپوی خانه تكانی، خرید لباس و سایر مایحتاج عید هستند. آنها در این روز به دید و بازدید اقوام، دوستان ، همسایگان و زیارت اهل قبور می پردازند. وزارتخانه ها، اداره های رسمی و موسسه های عمومی به مناسبت عید سعید فطر در این كشور چهار روز تعطیل هستند. مالزی مردم مالزی عید فطر را (hari raya puasa) به معنای روز عید می نامند. آنان از چند روز مانده به عید خود را آماده ی استقبال می کنند، شهر را چراغانی کرده به خرید از فروشگاه ها برای آمادگی در روز عید می پردازند. مردم به سفر می روند تا روز عید را در روستاها و شهر های مختلف در کنار خانواده ی خود سپری کنند.مردم مالزی در شب پیش از عید به تهیه ی غذا و شیرینی سنتی مخصوص از جمله "رندانگ" که از گوشت گاو و مرغ پخته شده در شیرنارگیل درست می شود و همچنین "توپات" که از برنج پیچیده شده در برگ خرما تهیه می شود می پردازند.رسم جالب دیگری که در این کشور جریان دارد سنت "سفره باز" است. نخست وزیر و مقامات دولتی قبل از عید از مردم دعوت به عمل می آورند تا در روز عید در خانه ی آنان حضور پیدا کنند. مقامات دولتی در روز عید درب خانه ی خود را بر روی عموم مردم باز می کنند و مردم هم برای عرض تبریک به منزل آنان می روند.افغانستاندر افغانستان سه روز تعطیل رسمی برای عید فطر در نظر گرفته شده است. این عید دارای تقدس زیادی برای مردم افغانستان است. معمولا مردم برای عید لباس های نو خریده، کودکان و نوجوانان به دست های خود حنا می بندند و عده ی زیادی از مردان و تعداد کمی از زنان برای نماز در مساجد جمع می شوند.
در این سه روز همسایه ها برای دید و باز دید به خانه های یکدیگر می روند و عید را به هم تبریک می گویند. دید و بازدید ها به گونه ای است که وقتی کسی به خانه ی دیگری رفت، دیگری نیز حتما باید به خانه ی او بیاید و اگر چنین نکند عمل او بی احترامی به شخص مقابل پنداشته می شود.در بعضی از روستاها مراسم عید به صورت دسته جمعی برگزار می شود به گونه ای که زنان روستا با پخت نوعی نان به همراه همسران و کودکان خود در خانه ی بزرگ روستا جمع می شوند. عراقیکی از چیزهایی که عید فطر را در عراق از دیگر کشورهای اسلامی متمایز می کند، پخت شیرینی«کلیجه» به صورت دسته جمعی است. برای پخت این شیرینی اعضای خانواده دور هم جمع شده و شیرینی می پزند. این شیرینی با ترکیبی از آرد، روغن، شکر مخلوط با خشکبار، خرما و کنجد تهیه می شود. پس از آن در قالبهای کوچک و بزرگ ریخته و مادر خانه آنها را در داخل فر قرار می دهد.
در روز عید مردم که برای عید و بازدید به خانه های هم می روند، این شیرینی را به مناسبت آنکه فصل سرما باشد یا گرما با نوشیدنی گرم یا سرد میل می کنند. مردم عراق درجنوب بصره، بر اساس عادت قدیمی در کوچه ها و محله های خود برای ایجاد مهر و محبت جمع شده و غذای مخصوص«المطبک» را که از گوشت و برنج درست شده با هم می خورند. این آداب و رسوم را از آبا و اجداد خود به ارث برده اند و در ایام عید فطر و عید قربان از این غذا استفاده می کنند. این آداب و رسوم، رسم کشورهای جزیره عربی، نجد و حجاز بوده است و در عربستان و کویت همچنان ادامه دارد.تونسدر تونس عید فطر با حلوی آغاز می شود. این نام شیرینی ای است که مردم از اجداد خود از صد سال پیش یاد گرفته و به یکدیگر یاد داده اند. به مناسبت عید زنان تونسی شیرینی هایی با نامهای« المقروض، الغریبه، الباقلاوه، المحشی و الصمصه» درست می کنند.بسیاری تونسی ها در این روز، طبقهای شیرینی خود را با یکدیگر مبادله می کنند و هنگام مهمانی رفتن از شیرینی های یکدیگر تناول می کنند. اهالی روستای صفاقس، در این روز بر اساس آداب و رسوم خود ماهی شور درست می کنند و در روز اول عید می خورند. تونسی ها عید فطر را عید صغیر می نامند به دلیل اینکه اعتقاد دارند این برای کودکان است، زیرا بزرگترهابرایشان لباسهای عید، کفش و اسباب بازی می خرند و به آنها عیدی می دهند.لیبیمردم لیبی در روز عید، لباسهای سنتی خود را می پوشند و با همان لباسهای سنتی خود به مساجد و به دید و بازدید اقوام خود می روند. در روز عید مردم شیرینی های « البقلاوه، المقروض و الغریبه» می پزند و آب انار و آبمیوه های دیگر می نوشند.اماراتمسلمانان امارات در آخرین روزهایماه مبارک رمضان با خرید لباس نو و تغییر برخی از لوازم منزل به استقبال عید سعید فطر میروند.براساس یک سنت دیرینه مردم امارات عید را در کنار اعضای خانواده، دوستان و دیگر مسلمانان با شکرگزاری به درگاه خداوند سپری میکنند.
در روز نخست عید فطر بعد از خوردن خرما و برخی شیرینیهای سنتی لباسهای نو به تن کرده و به مسجد میروند تا نماز عید را اقامه کنند.بازیهای دسته جمعی، نقاشی حنا روی دست و داستانسرایی، از دیگر مراسم این روز است. عید فطر در این کشور سهروز تعطیل است و یک روز قبل از فرارسیدن عید نیز جزو تعطیلات قرار میگیرد.سوریهمردم سوریه در ساعات اولیه روز عید نماز خود را در مسجد جامع اموی و یا دیگر مساجد برپا می کنند و پس از آن به زیارت اهل قبور رفته و بر سر مزار اموات خود، قرآن تلاوت می کنند. مردم سوریه به ویژه در روستاها طبق آداب و رسوم خود اقوام و خانواده ها به دور هم بر سر یک سفره که مملو از غذاها، خواراکی ها و شیرینی های محلی است، جمع می شوند. این شیرینی ها شامل«المزالیقات، الملیحی، قطایف و فطایر» می شود. در شهرها و استانهای سوریه،مرردم علاوه بر شیرینی ها از کیکها م نوشیدنی هایی لذت می برند که به مدت طولانی آن را تناول نکرده بودند که شامل السندوات، القشه، المحاشی و الکبب می شود. دمشقی ها مثلی دارند که می گویند دهه اول ماه مبارک رمضان«للمرق»، دهه دوم« للخرق» و دهه سوم«لصر الورق» است و به این معنی است که دهه اول به آبگوشت خوری، دوم خریدن لباس و دهه سوم به خوردن شیرینی جات اختصاص دارد.عربستانمردم عربستان بر اساس عادت و آداب و رسوم همیشگی خود صبح روز عید فطر قهوه، چای، انواع آبمیوه ها و خرماها را تناول می کنندو پس از آن یکی از مشهورترین خوردنی ها که از برنج و گوشت «الکبسه» درست شده می خورند. از عادت های اهل مکه خوردن شیرینی«المنار» بعد از نماز عیدفطر است که همسرانشان تهیه کرده اند. عمان
عید سعید فطر در کشورهای حوزه ی خلیج فارس نیز از رنگ و بوی خاصی برخوردار است. در این کشورها، روز عید فطر درهای کاخ برای دیدار از پادشاه یاامیر آن سرزمین باز است. مردان این مناطق پس از اقامه ی نماز با یکدیگر رو بوسی میکنند. مراسم رو بوسی در این کشورها سنت خاصی دارد.
در این روز تمام افراد خانواده بهترین لباسهای خود را بر تن می کنند و در نماز عید شرکت می نمایند. قبل از نماز، موذنین با خواندن اذان، پایان ماه رمضان را اعلام کرده و مردم را به نماز دعوت می کنند.
کویتکشور کویت تنها کشوری است که مردم برای عید فطر هفت شبانه روز را به جشن گرفتن می پردازند. در این روز ها تمامی مغازه ها با پرچم هایی مخصوص عید زینت داده می شوند . تمامی منازل و مغازه ها و حتی شرکت ها نیز از قبل تمیز شده اند و بوی عود از همه جا به مشام می رسد. در این روز ها مردم به عید دیدنی اقوام و آشنایان می روند و همگی لباس هایی نو که برای این عید خریداری کرده اند ، می پوشند.فلسطینمردم فلسطین، عید فطر را در میان خون و مرگ جشن می گیرند، ولی با این وجود مادرها در خانه ها شیرینی می پزند. پناهندگان فلسطینی در روز عید بر سر مزار اموات و شهدای خود می روند و برایشان قرآن تلاوت می کنند.
یکی از اعضای خانه برای کودکان اسباب بازی های ارزان قیمت می خرد و به آنها هدیه می دهد تا شاید خنده را برلبان کودکان خود بیاورد.
منبع/باشگاه خبرنگاران
کد خبر: ۹۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۲۸
جنگ، جنگ است، چه نرم باشد و چه سخت!بسم اللهديده بانهاي جنگ نرم كجا هستند؟
اوای دنا-وبلاگ سیاست ما عین دیانت ماست نوشت:به لطف پروردگار از بركت وجود ولايت فقيه، خيلي خوب ميدانيم كه جنگ نرمي هم در كار است. عبارت نرم اگر چه علي الظاهر، خوش آيند تر از جنگ سخت است ولي تبعات و خساراتش به مراتب بيشتر از جنگ سخت است. از بس رهبري تكرار و تاكيد كرده اند كه تهاجمات امروز در عرصه ي فرهنگي به مراتب بيشتر از عرصه ي نظامي است همگي ازبر شده ايم. ولي ازبر شدن مثل كسي است كه شعري يا عبارتي را حفظ كرده ولي از معنا و مفهوم آن بي اطلاع است.هر جنگي جبهه اي دارد و هر جبهه اي خاكريزي، و هر خاكريزي سنگري، جنگ چه نرم باشد چه سخت، هم پدافند لازم دارد و هم توپخانه، نيروي هوايي و دريايي هم مي طلبد، اين يعني هر كاري تخصص مربوط به خودش را ميطلبد.ديروز جسممان هدف گلوله ها بود ولي امروز افكارمان در تير رس است،تيراندازي ها به همان سبك سياق گذشته وجود دارد ولي جنس گلوله ها فقط عوض شده است. ديروز تخريب گلوله ها با كاليبر مشخص ميشد، ولي امروز قدرت تيرها باتخريب افكار و عقايد سنجيده ميشود.ديروز هر گلوله اي كه بيش تر خسارت به بار مي آورد، تشويق ميشد، و امروز هر كتاب و فيلم و برنامه اي كه بيشتر عقايد را تخريب كند جايزه ميگيرد.ديروز وقتي گلوله به تنت ميخورد خون جاري ميشد، ميتوانستي امدادگر را صدا بزني، ولي امروز تو وقتي متوجه اصابت گلوله ميشوي كه ديگر كار از كار گذشته است!شايد بيشتر از يك دهه است كه رهبري هشدار جنگ نرم را داده اند، ولي هنوز ما نه جبهه را، نه خاكريز را و نه سنگر را مشخص نكرده ايم. هنوز ما نميدانيم كه موضع تهاجمي دشمن از شمال تفكراتمان است يا از جنوب عقايدمان، هنوز توپخانه هاي جبهه ي فرهنگي ما به كار نيفتاده است. نيروي هوايي و دريايي و جبهه ي نرم ما هنوز آرايش دفاعي به خود نگرفته اند، آنقدر سراسيمه عمل ميكنيم كه گاهي اوقات نيروهاي خودي را هم هدف قرار ميدهيم.من كه هنوز فرق گرگ و ميش را ندانسته ام، براي حفظ كدام گله بايد براي كدام گرگ چوب تكان بدهم؟ديروز مرزهاي غرب و جنوب كشورمان جولانگاه دشمنانمان بود ولي امروز هر گوشي موبايلي، هر خانه ي خالي، هر كتاب و فيلمي، و حتي تلويزيون هم شده است جولانگاه دشمن، توپخانه ي صدا و سيما هم كه چون هنوز سنگرها را تشخيص نداده اكثر اوقات نيروهاي خودي را ميزند.جنگ نرم هم مثل جنگ سخت ديده بان ميخواهد، ديده باني كه گراي دشمن را خوب بگيرد، مشخصات توپخانه هايشان را اعلام بكند، اگر يك ديده بان خواب باشد يا آدرس را اشتباهي بدهد، هم مهمات هدر ميرود و هم وقت تلف ميشود!امروز ديده بانهاي جنگ نرم بايد در اردوگاه آويني ها آموزش ببينند، مكتب خميني از افتخاراتش تربيت ديده باني ماهر و زبده همچون آويني است!
کد خبر: ۸۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۳۱
اوای دنا:وبلاگ سیاست ما عین دیانت ماست نوشت،سال 88 دقيقا همين روز، 22 خرداد، مردم ايران دست به شگفتي زدند،براي چندمين بار تاريخ ساز شدند،نقطه ي عطفي براي اين انقلاب شدند،شاخ غول ها را شكستند،درس عبرت به قدرت طلبان دادند،غارتگران بيت المال را رسوا كردند،تمام فرمولها و پيش بيني هاي سياسي را بر هم زدند،سنت شكني كردند،به جاي حمايت از يك گروه خاص و به جاي پيروي از باندهاي قدرت و ثروت اين بار بدنبال مردي يك لا قبا افتادند،مردي كه عين بقيه ي مردم زندگي ميكرد،مثل بقيه مردم كار ميكرد و مثل بقيه مردم غذا ميخورد،دقيقا سه سال پيش مردم ايران خواستند تا اين بار مردي را انتخاب كنند كه از جنس خودشان باشند،مردم خواستند به مردي اعتماد بكنند كه ميخواهد شعار بزرگ شهيد بهشتي ، ((ما شيفتگان خدمتيم نه تشنگان قدرت )) را دوباره احياء بكند،سال 88 مردم ايران انتخابي گران را رقم زدند، انتخابي كه تا به امروز هم تاوانش را ميدهند،ما شنيده بوديم كه تاوان را براي اشتباهات ميدهند ولي آخرالزمان است،امروز مردم براي انتخاب درست هم بايد تاوان بپردازند.اوايل دولت آقاي احمدي نژاد را به خاطر داريد؟آن موقعي كه مثل مردم عادي سوار اتوبوس ميشد،با هواپيماي عمومي سفر ميكرد،آنقدر خاكي شد تا دشمنانش رويش آب پاشيدند، گِل مالي اش كردند!،ديگر نتوانست انظوري كه خودش ميخواست كار بكند، چوب لاي چرخهايش كردند،برخي به جاي اينكه دستش را بگيرند به زير پايش صابون ماليدند،آنقدر گفتند و تهمت زدند كه متاسفانه برخي از ما هم باورمان شد.مردم مثل بقيه ي امتحانات انقلاب ، باز هم روسفيد شدند،باز هم ريزشهاي انقلاب گريبان گير خواص انقلاب شد، ضرب المثل قديمي است كه ميگويد سوار شدن بر اسب يك عيب است وپياده شدن از است دو عيب،مردم سال 84 پله ي اول را رفتند،و كليد زدند اين حركت ضد قدرت طلبي را، سال 88 پله ي دوم را پيمودند، ولي اين بار هزينه اش بر گردن مردم بسيار گران بود، نزديك بود ديگران ! كل انقلاب را به يغما ببرند،نميدانم چرا ولي اين را خوب مي فهمم كه ضربات احمدي نژاد به باندهاي قدرت و ثروت خيلي كاري تر از اين حرفهاست كه به اين زودي ها بي خيال ماجرا بشوند.مردم ايران پاي حرفشان هستند، شاخ غول را شكسته اند،تمام سختي ها را هم به جان ميخرند،فقط يك درخواست از احمدي نژادشان دارند،انهم اينكه هرگز صحنه را خالي نكند و نترسد از تهديدهايشان،ما پشتيبان رهبرمان،انقلابمان و دولاتمان هستيم و خواهيم بودبه قول بزرگتر ها ضميمه:ما هم ميدانيم كه دولت دهم احمدي نژاد خيلي تفاوت دارد با دولت نهم،ولي آيا اين تفاوت بدست خود دولت رقم خورد يا بدست بدخواهان دولت؟انتخابات 84 چرا به فتنه نينجاميد؟چرا انتخابات 88 نزديك بود انقلاب از دست برود!؟ انتخابات 88 تير خلاصي شد بر پيكر مخالفين ولايت فقيه،انهايي كه پس از گذشت 3 سال از فتنه هنوز نميدانند كه مشكل فتنه گران احمدي نژاد نبود و مستقيما رهبري را هدف قرار داده اند بايد كمي گذشته يشان را بيشتر ورق بزنند!،اگر كمي انصاف داشته باشيم در مي يابيم كه براي رهبري سپر شدن اين همه سختي دارد،دفاع از ولايت فقيه اينهمه تهمت دارد،ولي بي انصافي محض است كه حجم تخريب ها و چوب لاي چرخ كردن هاي بدخواهان نظام را از ياد ببريم و همه را سر احمدي نژاد خراب بكنيم.اللهم ارزقنا شهادة في سبيلك
کد خبر: ۷۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۲۸
اوای دنا:به گزارش واحد مرکزی خبر منطقه حفاظت شده خائیز کهگیلویه در معرض تهدیدقرار گرفت . منطقه حفاظت شده خاییز منطقه ای است تپه ماهوری ، کوهستانی ، صخره ای با بارندگی سالانه حداقل 250 و حداکثر 670 میلی متر و حداقل و حداکثر460 و 1500 متر از سطح دریا است .این منطقه در حوزه استحفاظی شهرستانهای گچساران،کهگیلویه و بهبهان با مساحتی معادل 33 هزار هکتار در دی ماه سال 77 در ردیف مناطق حفاظت شده کشور قرار گرفت.چرای بیش از حد دام ، نبود مدیریت جامع در بهره برداری از منابع طبیعی منطقه ، سوء استفاده سودجویان ، وجود شکارچیان مختلف ، آتش سوزی ، احداث جاده ، آبرسانی و برق رسانی به روستاهای این منطقه و به تبع آن تخریب درختان و تپه ها و اخیرا هم انجام حفاری های اکتشاف نفت از جمله تهدیدات این منطقه است .پوشش گیاهی منطقه بلوط ( گونه غالب ) بنه ، کلخنگ ، بادام وحشی ، ارژن ، خوشک ، گون ، گیاهان دارویی و گونه هایی از خانواده گندمیان است و گونه های جانوری شامل : کل و بز ، گرگ ، کفتار ، شغال ، روباه ، تشی و خوک وحشی و پرندگانی از جمله کبک ، تیهو ، بحری و دلیجه است. این منطقه از ارزشهای تفریحی ، ورزشی ، توریستی ، پژوهشی و آموزشی برخوردار است. عبور رودخانه مارون از این منطقه ، وجود غارها ، چشمه سارهای فراوان ،پوشش گیاهی ، جانوری متنوع وچشم اندازهای طبیعی جلوه زیبایی به این منطقه بکر بخشیده است.از جاذبه های دیدنی این منطقه علاوه بر طبیعت سرسبز بهاری و با طراوت آن به منطقه تنگ تکاب،سد مارون و غارهای طولانی آب کِنار و غار نیدِه می توان اشاره کرد،به طوری که غار نیده با 700متر طول تاکنون ناشناخته مانده است.گونه های گیاهان داروئی این منطقه از خارهای گندمیان بوده که دارای ارزش صنعتی اند که هرساله وجود افراد غیرمجاز تهدیدی جدی برای این نوع گیاهان محسوب می شوند.گونه های جانوری شامل پستانداران کل و بز،گراز،پلنگ،گرگ،روباه،کفتار،شغال و انواع خفاش ها است.محمد براتی 85 ساله ساکن یکی از روستاهای این منطقه می گوید: در سالهای قبل این منطقه دارای جمعیت وحوش بیش از یک صد برابر کنونی از جمله کل ، بز و قوچ بود و تنوع وحوش در این منطقه کاملا مشهود بوده است اما در یک دوره زمانی براثر ازدیاد جمعیت انسانی ، سلاحهای غیرمجاز ، شکار و صید بی رویه ، جمعیت وحوش دراین مناطق درمعرض نابودی قرارگرفت .دیگر روستایی هم به آتش سوزی ها اشاره کرد و گفت : تا کنون بارها این منطقه دچار اتش سوزی شده به گونه ای که آتش سوزی کاملا توسط مردم بومی و ساکنان روستاهای این منطقه کنترل شد و منابع طبیعی و محیط زیست به دلیل صعب العبور بودن و نداشتن بالگرد و نیروی انسانی عملا نتوانستند تأثیری در کنترل آتش داشته باشند و کنترل آتش به صورت سنتی موجب افزایش محدوده آتش سوزی شد. دیگر روستائیان هم قطع جنگلها و تبدیل این مناطق به اراضی کشاورزی و استفاده روستائیان از چوب این درختان به عنوان هیزم برای گرمی خانه ها در زمستان را از جمله مشکلات این منطقه حفاظت شده عنوان کردند .عبور رودخانه مارون این منطقه موجب شده تا شکارچیان چشم طمع به شکار غیر مجاز ماهیان این رودخانه داشته باشند . به گفته علی مدد سلیمی از ساکنان این منطقه گاهی شکارچیان به انتقال موتور برق به حاشیه این رودخانه وانتقال برق به داخل آب رودخانه اقدام می کنند و همین هم موجب می شود تا همه موجودات آبزی داخل آب تا شعاع حدود 150 متری از محل انتقال برق از بین بروند و این نوعی نسل کشی و قساوت قلب است .برخی دیگر از ساکنان و دوستداران طبیعیت از روند حفاری ها برای اکتشاف نفت در این منطقه گله مند بودند که مسئولان شرکت نفت عنوان کردند که مجوز حفاری ها برای شناسایی معادن نفت و گاز با اخذ مجوز قبلی از سازمان محیط زیست و منابع طبیعی بوده و همه تلاشمان را برای عدم آسیب رسانی به محیط زیست به ویژه جانوران و پرندگان را به کار می گیریم .رئیس محیط زیست شهرستان کهگیلویه می گوید : عوامل زیست محیطی زیادی این منطقه را تهدید می کنند که نیاز به همکاری همه مسئولین برای جلوگیری از تخریب این منطقه بکر و حفاظت شده دارد.سیدقدرت الله علی پور مهم ترین این عوامل را افزایش جمعیت،چرای بیش از حد دامهای اهلی ،تخریب مراتع و قطع جنگل برای زغال گیری و بخصوص اکتشافات نفت برشمرد و افزود: اگر از این عوامل تخریب زا جلوگیری نشود در آینده نزدیک شاهد تخریب واز بین رفتن گونه های جانوری این منطقه خواهیم بود.این مقام مسئول می افزاید: بر اساس سرشماری های به عمل آمده رشد حیات وحش این منطقه در سال گذشته 50درصد بود که این نشان از تلاش شبانه روزی کارکنان اداره محیط زیست در این منطقه است.وی نبود بالگرد برای سرکشی و بازرسی از منطقه همچنین کنترل آتش سوزی ، کمبود نیرو انسانی به ویژه محیط بان و عدم اختصاص اعتبار مناسب را از عمده مشکلات کنونی اداره محیط زیست دانست کارشناسان محیط زیست استان جلوگیری از شکار بی رویه ،احداث دیوار حفاظتی ، افزایش یگانهای حفاظتی برای نظارت کامل بر این مناطق ( شبانه روزی ) ، سرمایه گذاری برای تقویت ظرفیت ها و توانمندیهای این مناطق از جمله گیاهان دارویی ، جلوگیری از حوادثی همانند آتش سوزی ، تجهیز یگانهای حفاظت از این مناطق و سایر مناطق به بالگرد برای کنترل مناسب تر ، اشاعه فرهنگ و درونی شدن رفتار مناسب با محیط را از جمله راهکارهای تقویت این منطقه عنوان کردند .
کد خبر: ۶۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
اوای دنا: بیاد شهید طیب و همه ی شهدای ایران زمین:چفیه هاتان را به دست فراموشی سپردیم و وصیت نامه هایتان را نخوانده رها کردیم . پلاکهایتان را که تا دیروز نشانی از شما بود امروز گمنام مانده است . کسی دیگر به سراغ سربندهایتان نمی رود دیگر کسی نیست که در وصف گلهای لاله و شقایق شاعرانه ترین احساسش را بسراید و بگوید : چرا آلاله آنقدر سرخ است چرا امثال شهید طیب هنوز به خوبی معرفی نشده اند؟ چرا نام پر آوازه شهید هدایت الله طیب را فراموش کرده ایم ؟ چرا و چرا... و اما شهید طیب کیست وکه بود؟هدايت الله طيب، متولد سال 1333هجري شمسي، در قريه تنگهبر سفيد، از توابع شهرستان كهگيلويه،در روستايي محروم و دورافتاده. دوران كودكياش در روستا سپري شد و در سال 1341 وارد دبستان شد.
دوران دبستان را با موفقيت سپري كرد و بعد از دوران دبستان براي تحصيل در دوره دبيرستان به بهبهان رفت و در رشته طبيعي در دبيرستان "25شهريور"، مشغول تحصيل شد و نهايتا در سال 1353دوره دبيرستان را تمام كرد.
دوره دبيرستان در زندگي شهيد هدايت، دوره مهمي بود؛ هم از اين حيث كه به شدت روي به مطالعات ديني آورد و از طرف ديگر با افرادي آشنا شد كه با برگزاري جلسات هفتگي وارد قضاياي سياسي و مبارزات انقلابي گرديد. در اين دوران ساواك از جلسات هدايتالله مطلع و در خرداد ماه سال 1353، توسط ساواك بازداشت ميشود و چند شبي را در زندان ساواك گچساران ميماند و بالاخره با گرفتن تعهد آزاد ميشود و به خاطر همين نميتواند درهمه امتحانات خرداد ماه شركت كند. بعد از آزادي به روستا باز ميگردد و ديپلمش را در شهريور ماه اخذ ميكند.
با پايان دوره دبيرستان هدايتالله در سال 1354 به سربازي رفت و بعد از دوره آْموزشي، به خاطر اينكه ديپلمه بود به عنوان درجهدار انتخاب شده و در رشته تانك دوره ديد. دوران سربازي قهرمان داستان ما در 16 ارديبهشت 1356 تمام شد و از اين لحظه به بعد داستان وارد لحظه حساس خود ميشود زيرا هدايت مقدمات سفر به آمريكا را براي تحصيل شروع كرد.
تا زمانيكه شرايط سفر براي هدايت فراهم شود وي در يك شركت آبرساني به عنوان رييس كارگزيني مشغول به كار ميشود. محل اين شركت بين آبادان-ماهشهر بود. در اين مقطع باز هم فعاليتهاي سياسياش را شروع كرده و تشكل كوچكي در همان شركت راه مياندازد اما پس از مدتي فعاليت اين گروه كوچك در آن شركت لو ميرود و هدايت الله طيب مجبور ميشود به بهبهان نقل مكان كند.
وقتي ماجراي سفر هدايت به آمريكا جدي ميشود يكي از دوستانش ميپرسد كه چرا ميخواهي به آمريكا بروي و همينجا تحصيل نميكني؟ حرف خيلي عجيبي زد. «ببين ،شاه عمله آمريكاييهاست. ما ميتوانيم توي امريكا بهتر و بيشتر ريشه اين آدم را بزنيم. ضمن اينكه به هر حال سطح علمي دانشگاههاي آنجا هم بالاست و ميتوانيم از دانش آن سرزمين براي پيشرفت مملكت درآينده بهره بگيريم».
بعد از سفر به آمريكا هدايتالله طيب در نامههاي خود به اين نكات اشاره ميكند كه «ما الان در اينجا بايد علم آنها را بياموزيم تا فردايي كه برگشتيم به مملكتمان، گوشهاي از كشور را بسازيم». وي از همان ابتدا و قبل از رفتن به آمريكا، اهداف خودش را روشن كرده بود به همين دليل با رسيدن به آمريكا بلافاصله فعاليت سياسي را شروع ميكند.
هدايت الله به محض تحصيل در رشته كشاورزي در شهر «سنت پطرزبورگ» ايالات « فلوريدا» انجمن اسلامي دانشجويان مسلمان سنتپطرزبورگ را تاسيس كرد و در انتخابات به عنوان مسئول انجمن انتخاب شد. وي به همراه يكي از دوستانش كه متاهل بود، خانهاي دو طبقه را براي زندگي اجاره ميكنند و دوران تحصيل را ادامه ميدهد تا اينكه حوادث 13 آبان 1358و تسخير لانه جاسوسي ميرسيم. در اين مقطع هدايتالله به همراه دوستان انجمنش، در حمايت از تسخير لانه جاسوسي دست به راهپيماييهايي ميزنند و با برگزاري نشستهايي اين حادثه را براي دانشجويان ملتهاي ديگر تبيين ميكنند.
در اينجا لازم است به اين نكته اشاره كرد كه وقتي هدايتالله از امريكا بازگشت، در شهر سوق نمايشگاهي از عكس فعاليتها و راهپيماييهاي دانشجويان مسلمان مقيم آمريكا را برپا كرد و در حاشيه اين كار به دوستان جواناني كه براي بازديد ميآمدند، ميگفت «ما وظيفه داريم، هرجا كه باشيم، فرقي نميكند ايران، آمريكا، هرجا دنيا، بايد در حمايت از انقلاب و امام به پا خيزيم و هر كاري از دستمان برميآيد. انجام دهيم». وقتي در تظاهرات تسخير لانه جاسوسي در ايران پرچم آمريكا به آتش كشيده ميشود دانشجويان آمريكايي به تلافي اين به آتش كشيدن تصميم ميگيرند درصحن دانشگاه پرچم ايران را به آتش بكشند. كشمكشهايي صورت ميگيرد و دانشجويان ايراني ميگويند ما چنين اجازهاي به شما نميدهيم. نهايتا اين موضوع به اين جا ختم ميشود كه جلسه مناطرهاي در صحن دانشگاه برگزار شود و از هر دو طرف يعني از امريكاييها 4 نفر و از ايرانيها هم 4 نفر در مناظره شركت كنند. از ميان دانشجويان ايراني شهيد طيب به عنوان مسئول انجمن اسلامي شهر سنت پطرزبورگ شركت ميكند.
اين مناظره باعث شد اذهان عمومي دانشجويان نسبت به موضوع روشن شود و بسياري از آنها همدلانه با حادثه تسخير لانه جاسوسي توسط دانشجويان ايراني برخورد كنند. بعد از اين مناظره فضا به گونهاي عوض ميشود كه آن 4 دانشجوي آمريكايي متهم ميشوند وحتي برخي از اساتيد دانشگاه نيز جانب دانشجويان ايراني را ميگيرند. با اين همه تعدادي از دانشجويان آمريكايي با كمك و همراهي پليس منطقه اصرار ميكنند كه هر طور شده پرچم ايران بايد به آتش كشيده شود. با مقاومت بچههاي انجمن قرار ميشود كه آرم "الله" در پرچمي كه قرار است بسوزد، نباشد. خلاصه آمريكاييها پرچم را سر و ته در چوب زدند؛ يعني رنگ قرمز در بالا قرارگرفت و شد پرچم ايتاليا و اين پرچم را آتش زدند. اين موضوع باعث مضحكه نشريات محلي ميشود كه دانشجويان آمريكايي به جاي پرچم ايران، پرچم ايتاليا را آتش زدهاند.
بچههاي انجمن همين كه پرچم را ديدند سكوت كردند تا پرچم را آتش بزنند، بعد بلند شدند و شروع كردند به هورا كشيدن و تازه آنها متوجه شدند كه پرچم ايتاليا را آتش زدهاند. ماجراها همينطور ادامه پيدا ميكند و منزل هدايتالله طيب ميشود مقري براي دانشجويان آن شهر و شهرهاي ديگر ايالت فلوريدا براي فعاليتهاي سياسي عليه آمريكاييها تا اينكه جنگ شروع شد. در اين مقطع دانشجويان ساكت نمينشينند و شروع ميكنند به راهپيمايي عليه آمريكا به عنوان يكي از حاميان صدام حسين. پس از شروع جنگ هدايتالله براي خانواده خود نامهاي با اين مضمون نوشت:
«خانواده عزيزم، باور كنيد اين نامه را در فاصله دو تظاهرات نوشتهام. قسمت اول را پس از تظاهرات «واشنگتن» كه منجر به دستگيري بچهها شدنوشتم و فرصت نكردم نامه را كامل كنم و برايتان بفرستم. الان مصادف شده با جنگ عراق و ايران و ما روز دوشنبه 7 مهر ماه به خاطر محكوم كردن دولت جنايتكار عراق در واشنگتن مجددا تظاهرات داريم كه اميدواريم به خوبي و خوشي برگزار شود. البته ما طي پيامي از حضور امام در خواست كرديم كه اجازه فرمايند ما براي جنگيدن به همراه ديگر عزيزان به ايران بازگرديم و راديو هم پيام را پخش كرد كه حتما شنيديد ولي هنوز در اين مورد پيامي از حضرت امام به دست ما نرسيده است». اين نامه در كمتر از يك هفته از شروع جنگ نوشته شد و هدايتالله طيب و دانشجويان ديگر براي حضور در جبهه اعلام آمادگي كردهاند. از همين جا جرقه بازگشت در وجود شهيد طيب زده ميشود.
يك بار خانواده براي وي نامهاي مينويسند و از فعاليتهاي سياسياش اظهار نگراني ميكنند. هدايتالله طيب هم در جواب نامه مينويسد «فقط ميخواستم به عرضتان برسانم كه عزيزان من، چرا اينقدر در فكر هستيد؟ شما اصلا نگران ما نباشيد و مطمئن باشيد كه جاي ما خيلي خوب و هيچگونه نگراني نداريم. از نظر درگيري با دولت آمريكا هم همانطور كه امام فرمودند مطمئن باشيد كه آمريكا هيچ غلطي نميتواند بكند و با اين تلاشهاي مذبوحانهاش قادر نيست فريادهاي حق طلبانه ما را در گلو خفه كند.
عزيزان من ما طبق رسالت شرعي و اسلامي موظف هستيم در برابر توطئههاي ضد انقلاب در خارج از كشور عليه اسلام و انقلاب اسلاميمان مقابله كنيم». به دنبال نامهاي كه به حضرت امام نوشتند و با هماهنگيهاي كنسولگري ايران در واشنگتن به طرف ايران به راه ميافتند. تاريخ دقيق حركتشان مشخص نيست ولي از تركيه در 18اكتبر، 1980يعني 27 آبان 1359 كارت پستالي را براي يكي از دوستانشان ارسال ميكنند و در پشت آن مينويسند: «خواهران و برادران ايماني بسيار عزيز و مهربان، سلام عليكم. با آرزوي موفقيت ،سعادت و تندرستي براي همگي شما عزيزان در پيشبرد اهداف مقدستان و با تشكر از محبتهاي فراموش ناشدنيتان، بحمدالله به سلامت رسيديم «استانبول» وامروز با اتوبوس يكسره عازم تهران هستيم. هيچ گونه اشكالي برايمان پيش نيامد، الحمدالله تا اينجا». اين كارت پستال و پشت نويس آن نشان ميدهد كه هدايتالله طيب در كمتر از دو ماه از شروع جنگ خودش را به ايران ميرساند براي حضور در جبهه. هدايت در دوره سربازي، آموزش دوره زرهي ديده بود بنابراين بلافاصله با بازگشت به ايران و حضور در جبهه، در يگان زرهي مشغول فعاليت و سپس براي تكميل آموزشهاي لازم به شيراز اعزام ميشود تا در تيپ زرهي شيراز آموزش ببيند.
نكته جالب اين جاست كه تا 6 ماه پس از بازگشت به ايران، خانواده از حضور هدايت در ايران خبري نداشتند و گمان ميكردند كه وي همچنان در آمريكا به سر ميبرد. از آن جايي كه هدايت محبت و علاقه خانواده را به خود ميدانست و ميدانست كه پس از سالها دوري احتمال دارد كه نتواند به نحو احسن در جبهه حضور يابد، ترجيح داد هر طور شده خود را به جبهه برساند و اسباب ناراحتي و دلخوري خانواده را پيش نياورد. اين رفتار نشان از محبت و تبعيت هدايتالله طيب به حضرت امام دارد كه به هر حال ايشان به فرمان امام براي اداي تكليف به ايران بازگشتند و نميخواستند هيچ چيزي، مانع اين اداي تكليف شود. در آن دوران هدايتالله طيب سلسله سخنرانيهايي به مناسبتهاي مختلف انجام داد و در تعدادي يادداشت و دستنويس اشاره كرده است كه:
«خدايا نكند ثمره جنگ يارانمان، به چنگ فرنگي مسلكان افتد. نكند خونينكفنان در غربت بميرند تا خوشباوران غرب زده كام گيرند. نه!نه! نه!هرگز! كفر است. مگر ميشود خون حسين(ع)پايمال شود و بالاي دست نوشتهها هم نوشته بود كه ما مرد جنگيم و از شهادت باكي نداريم». وقتي هدايت آمريكا را با آن همه زرق و برق رها كرد و براي اداي دين خويش به انقلاب رهسپار جبههها شد، معلوم بود كه ماندني نيست و رفتني است و ديگر در اين دنياي خاكي جايي ندارد.
آري مردان الهي عشق را در قتلگاه به كمال ميرسانند و هدايتالله كه آسماني خاك نشين بود در 5 فروردين 1361 لبيك امام خويش را با خون پاسخ داد و در ميانههاي عمليات فتحالمبين به شهادت رسيد. وقتي خبر شهادت هدايتالله به آمريكا ميرسد، در آنجا هم مراسمهاي بزرگ داشتي برايش ميگيرند و نامهاي براي خانوادهاش ميفرستند. در اين نامه به زحمات ايشان در تشكيل انجمن اسلامي اشاره شده و اين كه شهيد هدايت الله طيب، به خواسته و آرزوي قلبياش رسيد. دوستان شهيد هدايتالله طيب در آمريكا هم خوب ميدانستند كه غايت آمال او ، چيزي نبود جز شهادت. در زماني هم كه هدايت هنوز در ايران بود و به شهادت نرسيده بود بچههاي انجمن اسلامي با ايشان مكاتباتي داشتند و براي برخي از امور از ايشان كسب تكليف ميكردند.
و پايان داستان زندگي اين مرد الهي زمينهاي شد تا دريابيم كه براي اطاعت از فرمان امام زمانمان بعد زمان و مكان اصلا اهميتي ندارد و هر كجا كه باشيم بايد در راستاي دفاع از حريم ولايت آماده جانسپاري باشيم. اميدواريم كه زندگي اين شهيد بزرگوار به زودي زود در قاب تصوير نقش بندد تا دنيا ببيند كه در ايران اسلامي فرزنداني پرورش يافتند كه براي كمنشدن تار مويي از مولايشان رفاه و سرمايهداري را رها كردند و در جدال با اهريمنان زمان عشق را شرمنده خويش ساختند .
با تشکر از خبرگزاری فارس
کد خبر: ۵۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۲۱
اوای دنا-پارسا:جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا موحد همان طور که خود میدانید حقایق زنده خواهند ماند وسربلندی وعزت وافتخار وذلت وخواری انسانها نزد خداست .وآیه ی صریح قرآن است که میفرماید :عزت را خدا خواهد داد و خدا هم خواهد گرفت .پس شما بگذار مخالفان هر چه میگویند بگویند .
بداخلاقها بداخلاقی کنند . شب نامه نویسها این حربه ی قدیمی را به کار ببرند .بگذارعده ای قلم بدسته بی لیاقت حرمت قلم را پاس ننمایند . بگذار با زور و تهدید وترس وارعاب از مردم رای بگیرند . بگذار تا روسای ادرات از حداکثر فشار خود بر کارمندان سود ببرند. بگذار تا هر چه دل تنگشان میخواهد بگویند .
به عنوان فرد کوچکی از این دیار باید بگویم که پاسخ این کارهای ناصحیح را خدا خواهد داد واشاره کنم به این ضرب المثل که چوب خدا صدا ندارد ویا ادبی تر بگویم پاسخ خدا بی صدا اما فراگیر میشود .روایتی از حضرت عیسی جایی دیدم که خواندنش خالی از لطف نیست.میگویند حضرت عیسی مسیح (ع)فرمودند: خداوند دوبار به انسانها می خندد،یکبار زمانی که میبیند عده ای از مردم دور هم جمع شده اند وبا همکاری یکدیگر تلاش میکنند تا انسان بزرگی را کوچک کنند .دوم بار اینکه عده ای دست در دست همدیگر مینهند وتلاش میکنند تا انسان کوچکی را بزرگ کنند .جناب موحد ما را باکی نیست چون شما شخصیتی فرااستانی وبزرگ هستی نه بزرگت کردند وتمام آزمونها را پس داده اید.
تو در کارنامه ی خود 20سال نمایندگی مجلس و سالها برکرسی قضاوت نشسته ای واین سابقه درخشان ما را بس ،ودر گفتار وکردار شما شک وتردید وجود ندارد وقول وفعلت باهم سنخیت دارد ومردم فهیم ما این صداقت را در گفتار وکردارت وجواب بی حرمتیهایی که به شما شده را انشا الله در 12 اسفند با انتخاب شما خواهند داد.
کد خبر: ۴۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۱۴
اوای دنا-بهرام پارسا:نمایندگان شهرستان کهگیلویه در دوره های مختلف هر کدام به قدر وسع ،معرفت واعتقاد به اخلاق نمایندگی ،تجربه ای به یادگار گذاشتند .برخی در وظایف قانونگذاری وتعدادی در وظایف نمایندگی درخشیدند وخودی نشان دادند.به باور من شاید بتوان گفت اگر نماینده ای آبی نیاورد،برقی نیاورد،جاده ای نکشید،کارخانه ای کلید نزد ،طرحی نداد،حرفی نیست. اما سبو شکستن وپیمانه ریختن گناهی بزرگ است.مراد ومنظورم باشماست .بحث طایفه کوبیدن وطایفه وگروه وقوم پست دادن وبه جایی رسانیدن و چوب حراج برسر سرمایه های اجتماعی منطقه زدن و پیوندهای دوستی وقومی وایلی وطایفه ای در دستور کار قرار دادن وبهار امید را به خزان ناامیدی سپردن و سرکوب کردن رفیقان قدیم وتند صحبت کردن با آنها گشایشی نیست بلکه شاید هم پایانی برای شماست .شما از چه شیوه ای برای جذب حداکثری ودفع حداقلی استفاده کردید ؟دوست من ، شما باید از شیوه ی با دوستان مروت با دشمنان مدارا استفاده میکردید که نکردید.و شما تمام هم وغم خود را صرف عزل ونصب های غیر حرفه ای وکارشناسی نشده در درون شهرستان هایمان نهادی و به جد میگویم ضرر کردی و به همین دلیل نه دوستی باقی میماند ونه دشمنی می آید.
امیدوارم حرفهای این فرزندت را به دل نگیریودر پایان مطلبی عرض میکنم که نمیدانم از کیست ولی....باران باش وببار ونگو که کاسه های خالی از آن کیست .
کد خبر: ۳۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۲۰