سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
روزنامه ابتکار در سرمقاله خود نوشت:سيد محمد خاتمي و محمود احمدي نژاد هر کدام هشت سال افتخار رياست جمهوري ايران را در کارنامه خود دارند. اين دو هم به لحاظ ويژگي هاي شخصيتي و هم روش مديريتي هيچ شباهتي با هم نداشتند. پوزيشن اصلي خاتمي فيلسوف، روشنفکر و نظريه پرداز است و در جايگاه رياست جمهوري هم تلاش کرد که يک فيلسوف-رئيس جمهور باشد. خاتمي از نظر رفتار شخصي، مداراجو و مشورت پذير بود.
اسلام رحماني دغدغه اصلي اش بود. اما محمود احمدي نژاد هيچگاه نخواست پوزيشن مهندسي را رها کند و ميانه اي با نظريه پردازي نداشت. او بيشتر عملگرا و جزئي نگر بود. تکنيکال فکر ميکرد و به همين دليل هم بخش نظريه پردازي را به تنها مونس خود يعني مشايي سپرد. او از نظر رفتار شخصي سخت گير و ستيزه جو و مشورت ناپذير بود و تلاش ميکرد يک انقلابي-رئيس جمهور باشد.
پيامد و آثار دوره رياست جمهوري ان دو نيز تابع اين تفاوت همين ويژگي ها بود. يکي محور گفتمان اصولگرايي بود و ديگري رهبري گفتمان اصلاح طلبي را بر عهده داشت. هر کدام پس از هشت سال رياست جمهوري سنت نوعي خاصي از حکمراني را بر جاي گذاشتند. اما چرخ روزگار آن دو را در دوره بازنشستگي شبيه هم نموده است.
سيد محمد خاتمي که از محبوبيت غير قابل انکاري بر خوردار است همچنان سيبل مخالفت ها و موافقت هاست...سيد محمد با تابلوي "فتنه" دست به گريبان است و پشت اين خاکريز زمين گير شده است و محمود نيز با تابلوي "انحراف" گرفتار شده است. رئيس جمهور اسبق، جناب آقاي خاتمي پس از وقايع 88 برغم تنظيم رفتار خود بر مدار جمهوري اسلامي و تأکيد مکرر بر انطباق عناصر گفتماني اش بر فرا گفتمان جمهوري اسلامي، همچنان متهم به رهبري فتنه است و در نگاه رقيبان اين مقدار تعهد جبران کاستي هايش را نميکند و فعاليتش مشروط به توبه و اعلام برائت از سران فتنه شده است.رئيس جمهور سابق جناب آقاي احمدي نژاد هم در نظر هم کيشان گذشته خود فاقد صلاحيت فعاليت شناخته شده است و مجوز فعاليتش مشروط به اعلام انزجار نسبت به يار ديرنه اش جناب مشايي است. اخيراًً تحت فشارهاي وارده (و به زعم برخي طي يک تاکتيک) جناب مشايي از ساحت سياست خداحافظي کرد. اقدامي که به منزله آشتي گروههاي اصولگرا با محمود احمدي نژاد تفسير شد. ولي اين حرکت در نظر تعدادي از گروههاي اصولگرا کافي ارزيابي نشده و تصريح کردند که احمدي نژاد بايست به صورت علني نسبت به مشايي اعلان برائت و انزجار نمايد!پس تا به اينجا اين دو رئيس جمهور محترم فعاليتشان در زمان بازنشستگي در تعليق ميباشد و جالب اين که هيچکدام از محدوديتهاي برشمرده شده توسط مراجع قانوني بر آنان اعمال نشده بلکه به دليل تفسير برخي گروههاي قدرتمند، اين جايگاه براي اين دو تعريف شده است.اين در حالي است که هر کدام از اين دو بزرگوار برغم وجود اشکالات دوران مديريتشان، داراي مزيت ها و ظرفيت هاي بسياري هستند که ميتوانست در خدمت نظام و کشور قرار گيرد و هر کدام نقش يک مشاور و سفير را در پيشبرد اهداف عالي نظام ايفا نمايند اما تعليق غيررسمي فعاليت اين دو به تعليق و ابهام فضاي سياسي نيز منجر شده است.
کد خبر: ۵۳۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۳
در روزهای اخیر موضوع تعرض با چند خانم با اسیدپاشی در اصفهان که حرکتی شنیع و دور از مفاهیم اخلاقی و دینی است دستاویزی شده تا در شبکه های اجتماعی به دین و باورهای مذهبی و نیروهای ارزشی اهانت و توهین صورت بگیره.؟!
کد خبر: ۴۷۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۸
دولت دفاع مقدس با پیروی از الگوی متمرکز و اقتصاد هدایت شده دولتی ، دولت سازندگی با رویکرد اقتصاد بازار آزاد و تعدیل ساختاری ، دولت اصلاحات با رویکرد جدید به مسائل سیاسی و اجتماعی و پیروی از توسعه سیاسی و دمکراسی خواهی ، دولت عدالت محور با رویکرد سوسیالیستی و بازتوزیع عادلانه ثروت و دولت اعتدال با رویکرد جدید هرکدام جهت گیری های متفاوتی را نشان داده اند
کد خبر: ۴۱۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۱
رئیس اصلاحطلب کمیسیون برنامه و بودجه مجلس میگوید مسئولان دولت از شمشیر احیای سازمان مدیریت و برنامهریزی علیه دولت قبلی استفاده کردند اما خود نمیخواهند آن را عملی کنند
کد خبر: ۳۸۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۴
اي علي! هميشه فکر ميکردم که تو بر مرگ من مرثيه خواهي گفت و چقدر متأثرم که اکنون من بر تو مرثيه ميخوانم! اي علي! من آمدهام كه بر حال زار خود گريه كنم، زيرا تو بزرگتر از آني كه به گريه و لابه ما احتياج داشته باشي!... خوش داشتم که وجود غمآلود خود را به سرپنجه هنرمند تو بسپارم، و تو نيِ وجودم را با هنرمندي خود بنوازي و از لابلاي زير و بم تار و پود وجودم، سرود عشق و آواي تنهايي و آواز بيابان و موسيقي آسمان بشنوي ميخواستم که غمهاي دلم را بر تو بگشايم و تو «اکسير صفت» غمهاي کثيفم را به زيبايي مبدّل کني و سوزوگداز دلم را تسکين بخشي ميخواستم که پردههاي جديدي از ظلم وستم را که بر شيعيان علي(ع) و حسين(ع) ميگذرد، بر تو نشان دهم و کينهها و حقهها و تهمتها و دسيسهبازيهاي کثيفي را که اززمان ابوسفيان تا به امروز بر همه جا ظلمت افکنده است بنمايانم اي علي! تو را وقتي شناختم که کوير تو را شکافتم و در اعماق قلبت و روحت شنا کردم و احساسات خفته وناگفته خود را در آن يافتم. قبل از آن خود را تنها ميديدم و حتي از احساسات و افکار خود خجل بودم و گاهگاهي از غيرطبيعي بودن خود شرم ميکردم؛ اما هنگامي که با تو آشنا شدم، در دوري دور از تنهايي به در آمدم و با تو همراز و همنشين شدم اي علي! تو مرا به خويشتن آشنا کردي. من از خود بيگانه بودم. همه ابعاد روحي و معنوي خود را نميدانستم. تو دريچهاي به سوي من باز کردي و مرا به ديدار اين بوستان شورانگيز بردي و زشتيها و زيباييهاي آن را به من نشان دادي. اي علي! شايد تعجب کني اگر بگويم که همين هفته گذشته که به محور جنگ «بنت جبيل» رفته بودم و چند روزي را در سنگرهاي متقدّم «تل مسعود» در ميان جنگندگان «امل» گذراندم، فقط يک کتاب با خودم بردم و آن «کوير» تو بود؛ کوير که يک عالم معنا و غنا داشت و مرا به آسمانها ميبرد و ازليّت و ابديّت را متصل ميکرد؛ کويري که در آن نداي عدم را ميشنيدم، از فشار وجود ميآرميدم، به ملکوت آسمانها پرواز ميکردم و در دنياي تنهايي به درجه وحدت ميرسيدم؛ کويري که گوهر وجود مرا، لخت و عريان، در برابر آفتاب سوزان حقيقت قرار داده، ميگداخت و همه ناخالصيها را دود و خاکستر ميکرد و مرا در قربانگاه عشق، فداي پروردگار عالم مينمود ... اي علي! همراه تو به کوير ميروم؛ کوير تنهايي، زير آتش سوزان عشق، در توفانهاي سهمگين تاريخ که امواج ظلم و ستم، در درياي بيانتهاي محروميت و شکنجه، بر پيکر کشتي شکسته حيات وجود ما ميتازد اي علي! همراه تو به حج ميروم؛ در ميان شور و شوق، در مقابل ابّهت وجلال، محو ميشوم، اندامم ميلرزد و خدا را از دريچه چشم تو ميبينم و همراه روح بلند تو به پرواز در ميآيم و با خدا به درجه وحدت ميرسم اي علي! همراه تو به قلب تاريخ فرو ميروم، راه و رسم عشق بازي را ميآموزم و به علي بزرگ آنقدر عشق ميورزم که از سر تا به پا ميسوزم .... اي علي! همراه تو به ديدار اتاق کوچک فاطمه ميروم؛ اتاقي که با همه کوچکياش، از دنيا و همه تاريخ بزرگتر است؛ اتاقي که يک در به مسجدالنبي دارد و پيغمبر بزرگ، آن را با نبوّت خود مبارک کرده است، اتاق کوچکي که علي(ع)، فاطمه(س)، زينب(س)، حسن(ع) و حسين(ع) را يکجا در خود جمع نموده است؛ اتاق کوچکي که مظهر عشق، فداکاري، ايمان، استقامت و شهادت است.راستي چقدر دلانگيز است آنجا که فاطمه کوچک را نشان ميدهي که صورت خاکآلود پدر بزرگوارش را با دستهاي بسيار کوچکش نوازش ميدهد و زير بغل او را که بيهوش بر زمين افتاده است، ميگيرد و بلند ميکند اي علي! تو «ابوذر غفاري» را به من شناساندي، مبارزات بيامانش را عليه ظلم و ستم نشان دادي، شجاعت، صراحت، پاکي و ايمانش را نمودي و اين پيرمرد آهنيناراده را چه زيبا تصوير کردي، وقتي که استخوانپارهاي را به دست گرفته، بر فرق «ابن کعب» ميکوبد و خون به راه مياندازد! من فرياد ضجهآساي ابوذر را از حلقوم تو ميشنوم و در برق چشمانت، خشم او را ميبينم، در سوز و گداز تو، بيابان سوزان ربذه را مييابم که ابوذر قهرمان، بر شنهاي داغ افتاده، در تنهايي و فقر جان ميدهد اي علي! تو در دنياي معاصر، با شيطانها و طاغوتها به جنگ پرداختي، با زر و زور و تزوير درافتادي؛ با تکفير روحانينمايان، با دشمني غربزدگان، با تحريف تاريخ، با خدعه علم، با جادوگري هنر روبهرو شدي، همه آنها عليه تو به جنگ پرداختند؛ اما تو با معجزه حق و ايمان و روح، بر آنها چيره شدي، با تکيه به ايمان به خدا و صبر و تحمل دريا و ايستادگي کوه و برّندگي شهادت، به مبارزه خداوندان «زر و زور و تزوير» برخاستي و همه را به زانو در آوردي اي علي! دينداران متعصّب و جاهل، تو را به حربه تکفير کوفتند و از هيچ دشمني و تهمت فروگذار نکردند و غربزدگان نيز که خود را به دروغ، « روشنفکر » ميناميدند، تو را به تهمت ارتجاع کوبيدند و اهانتها کردند. رژيم شاه نيز که نميتوانست وجود تو را تحمّل کند و روشنگري تو را مخالف مصالح خود ميديد، تو را به زنجير کشيد و بالاخره... «شهيد» کرد ... . يکي از مارکسيستهاي انقلابينما در جمع دوستانش در اروپا ميگفت: «دکتر علي شريعتي، انقلاب کمونيستي ايران را هفتاد سال به تأخير انداخت» و من ميگويم که: «دکتر علي شريعتي، سير تکاملي مبارزه در راه حقّ و عدالت را هفتاد سال به جلو برد »... . تو اي شمع زيباي من! چه خوب سوختي و چه زيبا نور تاباندي، و چه باشکوه، هستي خود را در قربانگاه عشق، فداي حق کردي . من هيچگاه از سوزش قلب تو و کوه اندوه تو و هاله حزني که بر وجودت سايه افکنده بود، احساس نگراني نميکردم؛ زيرا ميدانستم که تو شمعي و بايد بسوزي تا نور بدهي. سوختن، حيات است و آرامش، مرگ تو؛ و حرام است که شمع مقدّس وجود تو، قبل از آنکه سر تا به پا بسوزد، خاموش و تاريک گردد .اي علي! اي نماينده غم! اي درياي درد! اين رحمت بزرگ خدا بر تو گوارا باد ... . اي علي! شيعيان «حسين» در لبنان زندگي تيره و تاري دارند، توفان بلا بر آنها وزيدن گرفته است، سيلي بنيانکن ميخواهد که ريشه اين درخت عظيم را براندازد. همه ستمگران وجنايت پيشگان و عمّال ظلم و کفر و جهل، عليه ما به ميدان آمدهاند، قدرتهاي بزرگ جهاني، با زور و پول و نفوذ خود در پي نابودي ما هستند. مسيحيان به دشمني ما کمر بستهاند و مناطق فلکزده ما را زير رگبار گلولهها به خاک و خون ميکشند و همه روزه شهيدي به قافله شهداي خونينکفن ما اضافه ميشود، متحدين و عوامل کشورهاي به اصطلاح چپي نيز ما را دشمن استراتژيک خود ميدانند و در پنهان و آشکار، به دنبال نابودي ما هستند. عدّهاي از روحانينمايان و مؤمنين تقليدي و ظاهري نيز ما را محکوم ميکنند، که چرا با انقلاب فلسطين همکار و همقدم شدهايم. به شهداي ما اهانت ميکنند و آنها را «شهيد» نمينامند، زيرا فتواي مرجع براي قتال ضد اسرائيل و کتائب هنوز صادر نشده است! اين روحانينمايان، ما را به حربه تکفير ميکوبند . اي علي! به جسد بيجان تو مينگرم که از هر جانداري زندهتر است؛ يک دنيا غم، يک دنيا درد، يک کوير تنهايي، يک تاريخ ظلم وستم، يک آسمان عشق، يک خورشيد نور و شور و هيجان، از ازليّت تا به ابديت در اين جسد بيجان نهفته است تو اي علي! حيات جاويد يافتهاي و ما مردگان متحرک آمدهايم تا از فيض وجود تو، حيات يابيم قسم به غم، که تا روزگاري که درياي غم بر دلم موج ميزند، اي علي، تو در قلب من زنده و جاويدي ... .قسم به شهادت، که تا وقتي که فداييان از جان گذشته، حيات و هستي خود را در قربانگاه عشق فدا ميکنند، تو بر شهادت پاک آنها شاهدي و شهيدي ! و تو اي خداي بزرگ! علي را به ما هديه کردي تا راه و رسم عشقبازي و فداکاري را به ما بياموزاند؛ چون «شمع» بسوزد و راه ما را روشن کند و مابه عنوان بهترين و ارزندهترين هديه خود، او را به تو تقديم ميکنيم، تا در ملکوت اعلاي تو بياسايد و زندگي جاويد خود را آغاز کند...)) 29 خرداد سالروز شهادت دکتر شریعتی به همه دوستاران ایشان تسلیت باد
کد خبر: ۳۶۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
امام با اقتدارش و شجاعت بی مثالش هیمنه استکبار را به لرزه در آورد او مانند حضرت موسی با فرعونیان زمان خود جنگید و مانند ابراهیم (ع) بت ها را شکست و مانند حضرت محمد (ص) ابو جهل و ابولهب ها را به عقب راند و ظلم و تبعیض نژادی را پایان داد
کد خبر: ۳۵۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۴
در منظر این دوستان اگر نامزد پیروز فرد مورد نظر آنها باشد ایران بهترین شکل دموکراسی را دارد و اگر نامزد پیروز رقیب یا مخالف آنها باشد تقلب و مهندسی آرا نام می گیرد.آوای دنا:مسعود ده نمکی در یادداشت کوتاهی به انتقاد از مواضع دوگانه هاشمی رفسنجانی پرداخت: پیام آقای هاشمی بعد از انتخابات اخیر مبنی بر سلامت کامل انتخابات برای کسانی که چهار سال پش با پیام همسر مکرمه ایشان و همفکرانشان قاعده بازی مردم سالاری را به هم زدند و به جای تبریک به رقیب به آتش افروزی پرداختند شگفت انگیز است.
نه فقط حضرت ایشان بلکه عموم کسانی که پرچم مدارا و تسامح و تساهل و دموکراسی و تحمل مخالف و روشنفکر ی را مانند چماق بر سر منتقدین خود می کوبند تعریف دوگانه ای از دموکراسی دارند. در منظر این دوستان اگر نامزد پیروز فرد مورد نظر آنها باشد ایران بهترین شکل دموکراسی را دارد و اگر نامزد پیروز رقیب یا مخالف آنها باشد تقلب و مهندسی آرا نام می گیرد. اساسا این گروه همه چیزشان شبیه هم است در حوزه های فرهنگی و اجتماعی و حوزه اندیشه هم اینگونه رفتار می کنند مثلا در همین سینما اگر فیلم مد نظر آنها بفروشد می گویند مخاطب اندیشمند و فرهیخته ولی اگر فیلم از آن فرد هم فکر آنها نباشد می گویند فیلم عوام پسند است و مردم ساده پسندند. اگر در مطالب و ابراز نظرشان توهین و فحش باشد می گویند آزادی بیان است ولی اگر جواب بدهی می گویند هوچیگری و نقد ناپذیری. اگر سوال کنند اسمش آزادی اندیشه است ولی اگر سوال کنی می گویند تفتیش عقاید است. اگر سطل آشغال آتش و بانک و اتوبوس آتش بزنند اسمش اعتراض مدنی است ولی اگر در برابرشان اعتراض کنی چماقدار و خشونت طلب می نامندت. در یک کلام حوزه سیاست و فرهنگ و مدیریت فقط باید در انحصار آنها باشد و از منظر آنها مخالف خوب مخالف مرده است. انگار غربی ها هم این منش را دارند نمی دانم کدام یک از هم آموخته اند. القاعده خوب القاعده ای است که شیعه بکشد القائده بد القائده ای است که انسان غربی را بکشد. دیکتاتور خوب دیکتاتوری است که در بحرین شیعه بکشد. آری این چنین است برادر! اگر کسانی که در هردوره پیروزی رقیب را به این آسانی می پذیرند و به جای سطل اشغال آتش زدن پیام تبریک برای مخالف خود می فرستند روشنفکر نیستند، توصیه می کنم به این منش خود افتخار کنند ولو اینکه همیشه از نظر اصلاح طلبان و روشنفکر نمایان متهم باشند. به هر حال امیدوارم مدعیان روشنفکر ی و دموکراسی آداب برد و باخت را در همه حوزه های فرهنگی و سیاسی یاد بگیرند. و انتخاباتشان مثل جشنواره سینمایی شان نباشد.
شبکه ایران
کد خبر: ۱۷۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۲۷
اوای دنا:حجت الاسلام شیخ نظری طی پیامی که یک نسخه از آن به اوای دنا ارسال شده است ارتحال ایت الله ملک حسینی را تسلیت عرض نموده است.
بسم الله الرحمن الرحیمجناب مستطاب حجت الإسلام والمسلمین آقا حاج سید شرف الدین ملک حسینی دامت تأییداتهالسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
«يَرفَع الله الذّينَ آمَنوا منكم والَذّينَ اُوتوا العلمَ درجات واللهُ بما تَعملونَ خبيرٌ»إنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ * جَزَاؤُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَداً رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُضایعه اسف بار ارتحال فقیه فقید اسوه علم و مجاهدت و تقوی و أخلاق حضرت مستطاب آیت الله العظمی آقا حاج سید کرامت الله ملک حسینی موجب تأثر و تأسف شدید گردیدآن عالم بزرگوار یکی از ستارههای درخشان حوزه های علمیه بود که عمر شریف و پر برکت خود را چه در ایام حیات والد معظمشان حضرت مستطاب آیت الله آقا حاج سید صدرالدین ملک حسینی قدس سره و چه بعد از ایشان صرف در اقامه دین و تأسیس ،احیاء ، اداره حوزه های علمیه مقدسه ومتعددة ، سائر مؤسسات دینیه و برپای شعائر أهل بیت عصمت و طهارت علیهم الصلاة والسلام بالاخص شعائر فاطمیه و حسینیه و مهدویه صلوات الله وسلامه علیهم أجمعین، و تربیت جمهره ای از علماء و وعاظ و اتقیاء ومؤمنین نموده و آثار گرانقدر فراوانی را از خود بجای گذاشتند.فقدان آن فقيه فقيد كه نزدیک به یک قرن تفقّه در فقه اكبر و فقه اصغر و تلاش خستگي ناپذير در تحقّقِ مطلوب آيهي شريفهي «نفر» و تربيت احياگران امر اهل بيت عليهم السلام و ترويج و دفاع شجاعانه از مكتب، عنوان صحيفهي نوراني عمر او بود، قطعاً ثلمهاي است عظيم و خسارتي است بزرگ، فقدان همان شخصيّتي كه در كوران مبارزه با فرق ضّاله بهائیت و وهابیت و خطوط انحرافي بويژه اهل تصوف و روشنفكر نماهاي که همه ما شاهد پیشبینی های دقیق و به موقع و قبل از همه آیت الله ملک حسینی بوده ایم.اهتمام كم نظير ايشان در رعايت و هدايت فوج عظيمي از شاگردان مكتب امام صادق عليه صلوات الله قبل و بعد از انقلاب كه تا آخرين لحظات عمر بر آن ممارست داشت، شاهد صدقي بر عهدي بود كه به نقد جان با ولي دوران ارواحنا فداه بسته بود.آن عالم جامع، علم و حلم، جهد و تهجّد، زهد و تعبد، حسن خلق و خدمت به خلق را در هم آميخته و در امتثال فرمودهي مولايش كه (ارخص نفسك) همواره در دسترس همگان و كهف عام و خاص بو د.عالم بصیر ، انقلابی و شجاع مبارزی که در ایام نقلاب و بعد از آن و در همه صحنه ها ی جنگ ، سازندگی، راهپیمایی و اتتخایات یار و پشتیبان نظام و امام(ره) و مقام معظم رهبری مانده و آن را با خون سرخ فرزند شهیدش امضاء نموده است.این ضایعه عظیم را به محضر حضرت بقیة الله الاعظم(عج) و مقام معظم رهبری و مراجع تقلید و حوزه های علمیه و جنابعالی و تمامی منتسبین اعزه دامت ایامهم و عامه مردم شریف استان های فارس و کهگیلویه وبویراحمد تسلیت وتعزیت عرض می نمایمو از درگاه خدای متعال جلت عظمته علو درجات آن فقید سعید و صبر جمیل و اجر جزیل را برای همگان مسألت دارم.آن چه تحمّل اين مصيبت گران را ممكن ميسازد، بشارت مولانا اميرالمؤمنين علي عليه السلام است كه: (فإذا مات العالم ثلم في الإسلام ثلمة لايسدها إلا خلف منه) و اكنون مسئوليت سنگين و البته پر افتخار حفظ و ادامهي خدمات علمي و خيرات و آثار وجودي آن فقيد سعيد متوجه جنابعالي است كه بحمدالله در زمان حيات آن بزرگوار نيز بازوي تواناي ايشان بوديد. انشاءالله ادعيهي زاكيهي ايشان و ياري ياران و شاگردان و بالاتر از همه نظر كيميا اثر مولانا غوث الوری، حضرت بقية الله الاعظم ارواحنا فداه پشتوانهي شما خواهد بود.
رجاء واثق آنست که عنایات خاصه ربانیّه و رعایت موعوده آقا و مولایمان حضرت بقیة الله مهدی موعود صلوات الله علیه وعجل فی فرجه الشریف شامل حال جنابعالی شده و تمامی آن مؤسسات و خدمات مبارکه مخصوصاً حوزه علمیه مقدسه و مدارس آن را مواصله اداره بأحسن وجه نمایید. و السلام من الله التوفیق خلیل نظری
کد خبر: ۱۱۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۱۳
اوای دنا- نسیم عدالت: چند روز گذشته ثبت نام داوطبان کاندیداتوری مجلس شورای اسلامی به پایان رسید. و کم کم باید شاهد حضور این عزیزان در مجالس ختم، عروسی، همایش ها، دانشگاه ها و خلاصه همه جا باشیم. کت و شلوارپوشانی که به صف در مجالس ختم شرکت میکنند و قاری قرآن با ورود آنها به مجلس؛ قرائت قرآن را قطع کرده و ورود آنها را خوش آمد میگوید.عدهای که انقلاب و اسلام را در خطر دیده و وظیفهی خود می دانند تا وارد گود شوند.عده ای که این روزها به فکر مشکلات و کمبودات مردم افتادند.عد ه ای که به فکر جوانان افتادند و زمین ورزشی راه اندازی می کنند..یه عده ای هم به فکر ساخت و ساز مساجد و حسینیه هاافتادند که ایکاش همه پولاشون اینجا خرج میشد.عده ای که در این روزها طیبی یا بویر احمدی و یا .... شدند و حس ناسیونالیستی آنها گل کرده !!عده ای که تا دیروز تلفن ها را جواب نمیدادن و امروز فقط تک بزنید خودشون زنگ میزنن عدهای که این روزها هر روز موهای خود را اصلاح و ریشهای خود را مرتب میکنند. عدهای که این روزها با افراد معروف و معتبر شهر و شهرستان وارد گفتگو میشوند.عدهای که این روزها با صاحبان کارخانه ها، صنایع، پاساژها، بازاریان و صاحبان قدرت اقتصادی شهر و شهرستان پیرامون وظیفهی دینی خود به صحبت میپردازند.عدهای که این روزها عاشق روحانیت میشوند و سرامام جمعه را با وقت ملاقاتهای خود شلوغ میکنند. روحانیون صاحب نفوذ شهرستان ها این روزها از دست این عده خواب ندارند و تا پاسی از نیمه شب باید به گفتگو با این عزیزان بپردازند.عدهای که ناگهان به یاد زبان مادری خود میافتند و با لهجه غلییییییظ با هم ولایتی های خود صحبت میکنند.عدهای که یا جانباز هستند یا خانواده جانباز یا خانواده شهید، خلاصه یه جوری با دفاع مقدس و شهدا مأنوس هستند و دست جانبازان را این روزها بوسه باران میکنند.
عدهای که از خاطرات جبههی خود میگویند و دائما بر مزار شهدای گمنام و نشان دار شهر و شهرستان فاتحه قرائت میکنند.عدهای که در جمع دانشجویان روشنفکر میشوند و در جمع مردم دهاتی، در جمع روحانیون عاشق دین می شوند و در جمع سرمایه داران، اقتصاددان.عدهای که ناگهان بسیار توانمند و صاحب ایده و نظر می شوند.که البته ای کاش چها رسالش اینجوری بودن . بهر حال اگر برای :1-حضور حداکثری باشه سپاسگزاریم و ارای ما پیش کششون 2-اگر برای گرم کردن تنور انتخابات باشه ای ولا دستشون را هم می بوسیم 3-اگر برای توسعه و عمران حوزه انتخابیه باشه باز هم سپاس واما اگر برای :رفاه حال خود و اطرافیان و شهر زادگاه و لیدرها و... باشه باید مراقب باشیم و به هوش و قدر همین یه دونه رای مان را بدونیم و بدانیم روزی بخاطر رای به غیر اصلح پیش خدای سبحان مواخذه خوایم شد . به امید حضور یکپارچه مردم ما در پای صندوقهای رای و انتخاب اصلح با شعار میزان رای ملت است.
کد خبر: ۳۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۸