نامزدهای مورد حمایت ائتلاف بزرگ اعتدالیون برای پنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری در کل کشور مشخص شدند.
پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
اسامی نهایی نامزدهای مورد حمایت ائتلاف بزرگ اعتدالیون برای پنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری در کل کشور مشخص شد.
این فهرست به تفکیک استان به شرح ذیل میباشد،
حضرات آیات و حجج اسلام:
آذربایجان شرقی:
1. محمد فیض سرابی
2. هاشم هاشم زاده هریسی
3. محمدتقی پورمحمدی
4. سیدمحمد واعظ موسوی
5. پیروز پیرنیاکان
آذربایجان غربی:
6. سید ابوالحسن نواب
7. مهدی طباطبایی
8. ماموستا خالد عیسی زاده
اردبیل:
9. سیدحسن عاملی
10. سید ابراهیم سید حاتمی
اصفهان:
11. سیدیوسف طباطبایی
12. مرتضی مقتدایی
13. محمدحسین حقیقی نجف آبادی
14. عبدالنبی نمازی
15. حسن آقا شریعتی نیاسر
البرز:
16. محسن کازرونی
17. صادق رزاقی
ایلام:
18. احمد مبلغی
بوشهر:
19. سیدهاشم حسینی بوشهری
چهارمحال و بختیاری:
20. علیرضا اسلامیان
خوزستان:
21. سیدمحمدعلی موسوی جزایری
22. علی فلاحیان
23. محمدحسین احمدی شاهرودی
24. سیدعبدالصاحب طاهری موسوی
25. ابوالحسن حسن زاده
26. سیدعلی شفیعی
خراسان جنوبی:
27. علی رضایی بیرجندی
خراسان رضوی:
28. سید محمود هاشمی شاهرودی
29. علیرضا اعرافی
30. سیدمحمد سجادی عطاآبادی
31. علی محمدی خراسانی
32. حسن عالمی
33. محمد هادی عبدخدایی
خراسان شمالی:
34. حبیب الله مهمان نواز
زنجان:
35. محمدتقی واعظی
سیستان و بلوچستان:
36. نذیراحمد اسلامی
37. محمدحسین بیاتی
سمنان:
38. سیدمحمد شاهچراغی
فارس:
39. سید علی اصغر دستغیب
40. احمد بهشتی
41. سید جواد ورعی
42. سیدمحمد فقیه
43. علی شیخ موحد
قزوین:
44. علی شیخ محمدی تاکندی
45. مجید تلخابی
قم:
46. محمد مومن
کردستان:
47. ماموستا عبدالرحمن خدایی
48. ماموستا اقبال بهمنی
کرمان:
49. محمدجواد حجتی کرمانی
50. سیدجلیل صدر طباطبایی
51. عبدالهادی سیستانی الله آبادی
کرمانشاه:
52. محمد محمدی عراقی
53. محمد اشرفی اصفهانی
کهکیلویه و بویر احمد:
54. سید شرف الدین ملک حسینی
گیلان:
55. زین العابدین قربانی
56. محمدعلی تسخیری
57. زضا رمضانی
58. سید علی حسینی اشکوری
گلستان:
59. سید کاظم نورمفیدی
60. حسینعلی سعدی
لرستان:
61. سید مجتبی طاهری خرم آبادی
62. هاشم نیازی
مازندران:
63. نورالله طبرسی
64. مهدی مهدوی آملی
65. سیدرحیم توکل
66. الله وردی مقدسی فرد
مرکزی:
67. احمد محسنی گرکانی
68. قربانعلی دری نجف آبادی
همدان:
69. غیاث الدین طه محمدی
70. علی رازینی
هرمزگان:
71. غلامعلی نعیم آبادی
یزد :
72. ابوالقاسم وافی
تهران
1. علی اکبر هاشمی رفسنجانی
2. حسن روحانی
3. سید حسن خمینی
4. سید محمد موسوی بجنوردی
5. محمد امامی کاشانی
6. مجید انصاری
7. محمد سروش محلاتی
8. سید محمد غروی
9. سید علی عماد
10. سید سعید جلیلی چوب تراش
11. رسول منتجب نیا
12. سید عباس حسینی قائم مقامی
13. مرتضی مداح
14. سعید ضیایی فر
15. علی راستی کاشانی
16. مهدی هادوی تهرانی
منبع/فارس
کد خبر: ۸۵۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
امام جمعه موقت یاسوج با بیان اینکه برخی نادانسته به شورای نگهبان قانون اساس هجمه وارد میکنند، گفت: در همه جای جهان نهادهایی همانند شورای نگهبان برای نظارت بر قانونی اساسی و همچنین تأیید صلاحیتها وجود دارد.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، به نقل از فارس،
حجتالاسلام سید امانالله حسینیصدر ظهر امروز در خطبههای نماز جمعه این هفته مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد که با حضور چشمگیر نمازگزاران یاسوجی در مصلای امام خمینی این شهر برگزار شد، اظهار کرد: برادران مسلمان یکدیگر را کمک و یاری میکنند و هیچگاه بدی یکدیگر را نمیخواهند.
وی با بیان اینکه برادر مسلمان هرگز به فکر تخطئه برادر دینی و مسلمان خود نیست، افزود: برادر مسلمان هیچگاه اسرار برادر خود را افشا نمیکند و به فکر بدگویی برادر خود نیست.
حسینیصدر با گریزی به انتخابات مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: در انتخابات هم برادران مسلمان به جای تخریب یکدیگر تنها باید به فکر بیان خصوصیات خود باشند.
امامجمعه موقت یاسوج در بخش دیگری از اظهارت خود با اشاره به انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و هجمههایی که برخی افراد داخلی و بدخواهان خارجی نسبت به نهاد قانونی شورای نگهبان دارند، اظهار کرد: شورای نگهبان به هیچ وجه در تأیید صلاحیتها جناحها و باندهای سیاسی را در نظر نمیگیرد.
حسینیصدر افزود: در همه جای جهان نهادهایی همانند شورای نگهبان برای نظارت بر قانونی اساسی و همچنین تأیید صلاحیتها وجود دارد.
وی گفت: افرادی که شورای نگهبان را مورد هجوم قرار میدهند یکبار هم که شده به فرمایشات امام راحل در خصوص شورای نگهبان توجه کنند.
کد خبر: ۸۴۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۲
فردی که بارها از مردم دزدی کرده و در دادگاه چندین بار محکوم شده و سابقه چندین سال زندان در پرونده خود دارد، چه بسا که نماینده مجلس می شد و با فراهم شدن بهتر شرایط، این بار به جای تخم مرغ دزدی شتر دزدی می کرد!
پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، شیرازه نوشت : برخی نهادها در انقلاب اسلامی وجود دارند که به نوعی حاصل عمر این انقلاب هستند و مانعی جدی بر سر راه نفوذ دشمنان. نهادهایی که دشمنان، بارها خواستار برچیده شده آن ها شده اند. سپاه و شورای نگهبان قانون اساسی 2 سدی هستند که روزانه با سیلی از هجمه های دشمنان خارجی و عوامل داخلی مواجه می شوند اما محکمتر از همیشه، ذره ای در برابر تخریب و هجوم سیاسی منفعل نشده و در انجام وظایف قانونی خود، مرعوب نشده اند.
شورای نگهبان قانون اساسی، غیر از این که مصوبات مجلس شورای اسلامی را با قانون و شرع می سنجد تا مغایرتی نداشته باشد، تایید صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی را هم برعهده دارد. نهادی که خاص نظام جمهوری اسلامی نیست و تقریبا در همه کشورهای دنیا برای حفظ هویت اصلی ساختار حکومتی چنین نهادی وجود دارد.
این نهاد انقلابی که حافظ جمهوریت و اسلامیت نظام اسلامی محسوب می شود، در راه حراست از این دو موضوع هزینه های بسیاری پرداخته است. موسم انتخابات ریاست جمهوری یا مجلس که می رسد، شورای نگهبان در کانون توجهات قرار می گیرد. از هر سویی به وظایف حساس و دقیق این نهاد، حمله می شود که چرا همه آن هایی که قصد خدمت به نظام اسلامی را دارند(!) نمی توانند وارد دستگاه قانون گذاری شوند؟ چرا شورای نگهبان، اعتقاد و التزام عملی به اسلام و ولایت فقیه نامزدهای انتخاباتی را باید تایید کند؟ نظارت استصوابی دیگر چیست؟! و هجمه هایی از این دست...
تجربه اما نشان می دهد، بی شورای نگهبان، چه ها که ممکن است بر سر نظام اسلامی بیاید. بنیصدر نخستین رئیسجمهوری اسلامی ایران بود که در این نظام اسلامی زندگی می کرد و قصد خدمت هم داشت اما بدون این که صلاحیت او بررسی شود، وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری شد و به عنوان ریاست جمهوری برگزیده شد، اما پس از گذشت مدت زمان کوتاهی، ماهیت و نفاق او آشکار گشت و با لباس زنانه مجبور به فرار شد.
از وقتی شورای نگهبان به دستور امام خمینی(ره) تشکیل شد، دیگر امثال بنی صدر، نتوانستند رئیس جمهور شوند یا بر کرسی نمایندگی مردم تکیه بزنند جز در مجلس ششم که نمایندگان علاوه بر تصویب طرح ها و لوایحی با ماهیت ضداسلامی، افراطی گری هایی را رقم زدند که در نتیجه آن، از رسیدن به مجلس هفتم محروم شدند، چرا که این بار نهاد شورای نگهبان، قاطعانه دست رد به سینه این نمایندگان زد. برخی هم که جایی برای خود در بین ملت نمی دیدند، پای به فرار گذاشته و در خارج از کشور شروع به فعالیت علیه جمهوری اسلامی کردند.
روشن شدن ماهیت ضدانقلابی برخی از نمایندگان مجلس ششم و فتنه آمریکایی- صهیونیستی سال 88 نشان داد که وجود شورای نگهبان چقدر در کشور اهمیت دارد. اگر تنها هیئت های اجرایی صلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس را تایید می کردند و هیئت های نظارت شورای شورای نگهبان وجود نداشت به عنوان مثال ممکن بود، چه اتفاقاتی در استان فارس بیفتند. در ادامه به برخی مصادیق اشاره می کنیم. هر چند برشمردن مصداق های زیر، مشمول همه افرادی که صلاحیت آن ها رد یا احراز نشده نمی شود اما گوشه ای است از کارنامه برخی از کسانی که به ناحق مظلوم نمایی می کنند.
فردی که سابقه ریاست دانشگاه یکی از شهرهای استان را در سال های قبل به عهده داشته و به دلیل فساد اخلاقی و رابطه با یکی از دانشجویان دختر دستگیر شده، اکنون در معرض انتخاب مردم قرار می گرفت و چه بسا نماینده مجلس می شد!
فردی که تصویر برهنه مادر همسر خود را در محل سکونت وی منتشر نموده و شماره همسر خود را نیز پس از درگیری های خانوادگی و قضایی به عنوان زن صیغه ای پخش می کرده است، اکنون این شانس را داشت که نماینده مردم در خانه ملت باشد!
هتل دار و روزنامه نگاری که به دلیل برخورداری از رانت های دوران دولت اصلاحات از کارمند ساده به یک سرمایه دار تبدیل شده و به دلیل حمل مواد مخدر دستگیر شده، می توانست با قرار گرفتن در برخی لیست های معلوم الحال، کرسی مجلس را غصب کند.
کاندیدایی که برای جلب توجه مردم به خود در میتینگ های انتخاباتی اش آزادانه و به صورت گروهی تریاک مصرف می شود و یا در پارتی های انتخاباتی اش، سرو مشروب بخشی از نوشیدنی های سفره می شود، ممکن بود، با کمک کارتل های قدرت و ثروت به مجلس راه یابد.
وزیری که هیچ اعتقادی به ولایت فقیه و جمهوری اسلامی ندارد و معتقد است باید با رژیم غاصب صهیونیستی ارتباط داشت و دموکراسی دینی را دیکتاتوری می خواند و ناجوانمردانه انگ تقلب به نظام اسلامی می زند، اکنون این امکان را داشت را با ورود احتمالی به مجلس، شعارهای ساختارشکنانه خود را پیگیری کند.
فردی که در یکی از شهرستان های شمالی فارس کاندیدا شده و متخصص صیغه است و کارش جوش دادن، ارتباط زنان بدکاره با مردان فاسد، فرصت این را داشت که با موجه سازی چهره خود، شانسش را برای ورود به دستگاه قانون گذاری کشور بار دیگر بیازماید.
کاندیدایی که مرجع خودخوانده فتنه گران در شیراز محسوب می شود، می توانست با ورود احتمالی به مجلس خبرگان، فرصت بهتر و بیشتری برای دهن کجی به ارکان نظام پیدا کند و اظهارات او بار دیگر تیتر یک رسانه های غربی شود.
کسی که وابسته به خوانین قشقایی است و در سال 88 نوار و سی دی های سخنرانی و بیانیه های سران فتنه را در دورترین روستاها و دهات یکی از شهرستان های مرکزی استان فارس پخش می کرد، فرصت پیدا می کرد با ورود به مجلس به مهره فتنه گران تبدیل شود.
نماینده اسبقی که در یکی از شهرستان های غربی استان، با هزینه های چند صد میلیونی و ریخت و پاش های گاه و بیگاه در قالب کمک های مردمی، قاب مردم را دزدیده بود، این بار نیز می توانست با توسل به این روش ها، کلاه ملت را بار دیگر بردارد.
فردی که بارها از مردم دزدی کرده و در دادگاه چندین بار محکوم شده و سابقه چندین سال زندان در پرونده خود دارد، چه بسا که نماینده مجلس می شد و با فراهم شدن بهتر شرایط، این بار به جای تخم مرغ دزدی شتر دزدی می کرد!
خانمی که گرین کارت کانادا دارد و در مسافرت های مکررش خوب با جو آن جامعه پیدا کرده! و به واسطه برخی رانت ها اکنون در یک محیط علمی مشغول است، می توانست با قرار گرفتن در برخی لیست های مسموم، فرصت نماینده شدن پیدا کند!
و ده ها مورد دیگر....
به هر حال عده ای، همنوا یا ضدانقلاب خارج نشین، به جای آنکه مشغول مقوله خدمت باشند و به ایراد سخن در راستای حل مشکلات مردم بپردازند، خود را در تکالیف اصلی شورای نگهبان شریک می دانند و برای آن، نسخه می پیچند، غافل از این که تخریب شورای نگهبان، وظیفه دشمن است، نه دوست! آنهم دوستی که به دلیل گشایش فضای بین المللی برای کشور! هزار راه نرفته و هزار بار بر زمین مانده دارد.
کد خبر: ۸۴۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۱
شورای ائتلاف اصولگرایان لیست 188 نامزد اصولگرای تهران برای انتخابات مجلس دهم را که از بین آن 30 نفر نهایی میشود را ارائه کرد.
به گزارش "پایگاه خبری آوای رودکوف" به نقل از فارس،
لیست 188 نفره نامزدهای اصولگرای تهران برای انتخابات مجلس دهم در شورای ائتلاف اصولگرایان ارائه شد تا اعضا و نامزدها بر اساس آن، نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنند و شورای ائتلاف در نهایت لیست نهایی را ارائه کند.
اسامی نامزدهای مطرح اصولگرای شرکتکننده در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی شهر تهران بدین شرح است:ردیف نام خانوادگی نام1 افجه سیدعلی اصغر2 ابراهیمی حسین3 ابوترابیفرد سیدمحمدحسن4 اسکندری صالح5 اسلامدوست کاربندی عسکر6 اسلامی صفر7 اسماعیلی محمدمهدی8 اصلانی فیروز9 اعیانمنش زهرا10 افتخاری لاله11 اقراریان مهدی12 الماسینیا اکبر13 الهیان زهره14 امانی همدانی مجتبی15 امی داود16 انصاریان ابراهیم18 آجرلو فاطمه19 آقاتهرانی مرتضی20 آقامحمدی ابراهیم21 آلاسحاق یحیی22 آلیا فاطمه23 بادامچیان اسدالله24 بخشیزاده محمدعلی25 بذرپاش مهرداد26 برنگی رضا27 بهرامی عطا28 بیات رفعت29 بیتاللهی رجب30 بیدکی شعبانعلی31 بیدگلی علیاصغر32 بیات سرمدی محمدرضا33 بیادی حسن34 بیدکی علی35 پاشنهطلا محمدحسین36 پاک سرشت حسین37 پرچمی داود38 پروینپور افشین39 ترابی عبدالرضا40 ترقی حمیدرضا41 تسخیری محمدمهدی42 توکلی یعقوب43 توکلی احمد44 جلالی کاظم45 جمالیفرد اصغر46 جولایی سیدمهدی47 چیتسازیان مرتضی48 حاجیانی عبدالله49 حبیبی محمدنبی50 حدادعادل غلامعلی51 حسینی سیدمحمد52 حمیدزاده حسن53 حیدرپور حسن54 خانیزاد 55 خجستهپور علیرضا56 خدامرادی لیلا57 خلیلیان صادق58 خلیلوند دولت59 خواجه سروی غلامرضا60 خوشچهره جمالی محمد61 داودی پرویز62 دهقان نیری محمدرضا63 دهقانی محمود64 دیوسالار وجیهه65 رجایی عباس66 رحماندوست مجتبی67 رحمانی عباس68 رحیمی طاهره69 رسایی حمید70 رشیدی احمدآبادی محمدحسین71 رفیعی عطاالله72 رنجبر بیژن73 رهبر فاطمه74 ریاض سیدعلی75 رئوفیان ابوالقاسم76 زاکانی علیرضا77 زاهدی محمدمهدی78 زاهدی وفا محمدمهدی79 زمانی حسن80 ساعی محمدحسین81 ساعی رضا82 سجادی سیدکمال83 سجادی حمید84 سعیدی محمدی رضا85 سقای بیریا محمدناصر86 سلیحی پروین87 سلیمانی محمد88 سویزی مهری89 سیفی حمیدرضا90 شایق عشرت91 شخص توکلیان جواد92 شکرآمیز زهرا93 شهرزاد محمدکریم94 شیخالاسلام حسین95 شیرمردی سیدیدالله96 صابر همیشگی محمود97 صدر سیدشهاب الدین98 صفارودی سوسن99 صفایی طیبه100 صولی مهدی101 طباطبایی سیدمحمد102 طباطبایینسب سیدمحمدحسین103 طیبزاده نوری زهره104 طریقت منفرد محمدحسن105 طلا حسین106 ظهرهوند ابوالفضل107 عابدی عیناله108 عامری شهرابی محمدجواد109 عباسی محمد110 عبدالملکی حجتالله111 عزیزآبادی فراهانی زهرا112 عزیزی ابراهیم113 عزیزی نصر114 علیرضا نژاد علی115 علیئی محمدباقر116 غفوری فرد حسن117 فارسی کرکان رقیه118 فارسینژاد امیرعباس119 فرمان باروق حمید120 فروزنده لطفالله121 فلاحیان علی122 فولادگر محمدرضا123 فیاض ایراندخت124 فاضی میرسعید فاطمه125 قدیمی اصغر126 قریشی سیدعلی127 کارخانه ابراهیم128 کاسهساز حبیبالله129 کاظمی پرویز130 کاظمی نجفآبادی عباس131 کتیرایی بهزاد132 کرمی حسین133 کوثری اسماعیل134 کوچکزاده امین135 کوهکن محسن136 کیهانیان علی137 گرانمایهپور اصغر138 مازنی احمد139 محمدزاده مرضیه140 محمدی عزیزالله141 محمودی نجف142 مرندی سیدمحمدرضا143 مصباحیمقدم غلامرضا144 مطیعیان محمدحسین145 مظفر حسین146 معتقد لاریجانی محمد147 مفتح مهدی148 ملکی بهنام149 منصوری ریحانه150 میدانی نوشآبادی حسین151 میرمحمدی سیدداوود152 میرکاظمی سیدمسعود153 نادران الیاس154 ناظمی اردکانی محمد155 نباتی نسرین156 نبویان محمود157 نجابت حسین158 نجاتبخش علی159 نظری طاهره160 نوباوه وطن بیژن161 نوبخت منیره162 نوبرانی سیدابوالفضل163 نورانی سیدابوالفضل164 نیکفر امیرمیثم165 نیکنام حسین166 هاشمی سیدمهدی167 همتی مقداد168 همیز طاهره169 واعظ جوادی فاطمه170 ولیزاده ساسان171 وثوق راضیه172 وحید دستجردی مرضیه173 ودود حیدری محمد174 وطنخواه لیلا175 وفائی محمدرضا176 وکیلپور مهدی177 یامینپور وحید178 یحیوی سیدمحسن179 یوسفپور علی180 یوسفی محمد181 شکوهی 182 سبحانی 183 کشوری محسن184 گودرزی عبدالرضا185 تقیآبادی 186 مؤمنی رضا187 حیدریآقا محمود188 آقاتقی محمدنبی
کد خبر: ۸۴۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۳۰
حسین مرعشی پس از جلسه امروز عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در مورد رد صلاحیتهای اصلاحطلبان اظهار داشت: جمعا در کشور ۳۰۰۰ اصلاحطلب ثبتنام کردهاند که تنها ۳۰ نفر تایید شدهاند، بر این اساس تنها ۱ درصد اصلاحطلبان تایید شدهاند.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.irبه نقل از ایلنا،
برخی از فعالان سیاسی اصلاحطلب در گفتوگوهایی جداگانه در رابطه وضعیت تائید یا رد صلاحیت خود از سوی هیاتهای نظارت شورای نگهبان خبر دادند.
تا روز گذشته اخباری از استانهای مختلف همچون استان آذربایجان شرقی یا استان فارس رسید که این اخبار تایید نشده بودند، اما با پایان مهلت بررسیها، این اخبار به صورت تایید شده در اختیار ایلنا قرار گرفت که اسامی چهرهها و شخصیتهای اصلاحطلب و اصولگرایی که در گفتوگو با ایلنا از تایید یا عدم تایید خود در هیاتهای اجرایی خبر دار شده بودند٬ به شرح ذیل است:
اسامی رد صلاحیت شدهها
ایلام
داریوش قنبری از استان ایلام، خبر رد صلاحیت خود توسط هیات نظارت را به ایلنا داد و گفت: اصلاحطلبان ایلام اکثرا رد صلاحیت شدهاند و بنا بر این است که اعتراض خود را تحویل دهیم.
کرمان
ابراهیم جهانگیری برادر اسحاق جهانگیری که از حوزه انتخابیه استان کرمان ثبتنام کرده بود، نیز از جمله چهرههایی است که رد صلاحیت شده است.
تهران
همچنین از حوزه تهران محمدجواد حقشناس، محسن هاشمی، فاطمه هاشمی، محمود میرلوحی، محمد صوفی، حجتالاسلام رسول منتجبنیا، حجتالاسلام محسن رهامی، فاطمه مقیمی، عباس علیخانی از ردصلاحیتشدگان انتخابات دهم مجلس هستند.
بر اساس گفتههای اعضای حزب اعتماد ملی به ایلنا، همه نامزدهای این حزب در لیست ردصلاحیت شدهها از سوی هیاتهای نظارت هستند که بر این اساس ابوالفضل شکوری، سمیه طهماسبی، نصرتالله تاجیک نیز از رد صلاحیت شدگان هستند.
خراسان رضوی
از حوزه انتخابیه خراسان رضوی و مشهد، همه چهرههای اصلاحطلب از جمله غلامرضا انصاری عضو فعلی شورای شهر تهران، ابراهیم اصغرزاده نماینده پیشین مجلس و سیدحسن رسولی استاندار پیشین خراسان تایید صلاحیت نشدند.
کرمانشاه
در حوزه انتخابیه کرمانشاه نیز سهراب دلانگیزان عضو شورای کرمانشاه کارگزاران، شهاب تجری از بنیاد باران کرمانشاه، جهانبخش امینی، موسوی اجاق، مصطفی محمدی، رئوف قادری از نمایندگان ادوار از دیگر نامزدهای رد صلاحیت شده در انتخابات کرمانشاه هستند.
صید ستار عزیزی و صید احمد عزیزی، قدرت احمدیان، مرضیه نظری نیا و علی ططری از دیگر چهرههای رد صلاحیت شده در کرمانشاه هستند.
حیدریطیب نماینده فعلی کرمانشاه، منوچهری نماینده اورامانات، فتح الله حسینی نماینده قصر شیرین و سرپل، حجت الله دمیاد استاندار احمدینژاد و نادر نوروزی ریس ستاد قالیباف نیز از جمله چهرههای اصولگرایی هستند که صلاحیتشان برای انتخابات مجلس رد شده است.
بوشهر
از حوزه انتخابیه بوشهر نیز صلاحیت محمد دادفر نماینده پیشین مجلس ششم برای ورود به مجلس دهم تایید نشد.
خراسان جنوبی
در خراسان جنوبی نیز صلاحیت جواد هروی نماینده فعلی قائن احراز نشد. همچنین محمدرضا آقا ابراهیمی عضو ارشد حزب اتحاد ملت رد صلاحیت شد.
علی آهنی از مدیران دولت خاتمی، عابدی نماینده مجلس ششم نهبندان و منصور تاجری از فعالان سیاسی اصلاحطلب نیز رد صلاحیت شدهاند. به این ترتیب حمید آیتی از چهرههای اصلاحطلب منطقه تنها اصلاحطلب تایید صلاحیت شده است.
اردبیل
از حوزه انتخابیه اردبیل نیز علی محمد غریبانی نماینده پیشین اردبیل و استاندار پیشین استان آذربایجان غربی و ولی آذروش، نماینده مجلس ششم رد صلاحیت شدهاند
ضمن اینکه نام اکبر نیکزاد، از چهرههای نزدیک به احمدینژاد نیز در میان رد صلاحیت شدهها دیده میشود.
ناصر نصیری فرماندار استعفا داده پارس آباد مغان و نماینده سابق گرمی نیز برای انتخابات مجلس دهم رد صلاحیت شده است.
آذربایجان شرقی
از حوزه انتخابیه تبریز منادی سفیدان عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی نیز رد صلاحیت شده است.
مازندران
از حوزه انتخابیه ساری محمد دامادی نماینده فعلی ساری در مجلس، یوسفنژاد معاون مستعفی وزیر اقتصاد و امور دارایی و از چهرههای اصلاحطلب و شجاعی رد صلاحیت شدهاند
گیلان
از حوزه انتخابیه رشت نیز جعفرزاده ایمن آبادی و تامینی لیچانی نمایندگان فعلی رشت رد صلاحیت شدهاند.
همدان
از استان همدان خبر میرسد بسیاری از چهرههای اصلاحطلب و نزدیک به دولت روحانی رد صلاحیت شدهاند. اسامی آقایان علی حسینی نماینده مجلس ششم نهاوند، محمد کاظمی نماینده مجلس ششم ملایر و داستان سابق تهران، فاضل شهبازی، استاندار کردستان در دولت احمدینژاد و حیدریان عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی پزشکان. افخمی عضو ارشد حزب اتحاد ملت همدان در میان رد صلاحیت شدههای استان همدان دیده میشود.
فارس
به گزارش خبرنگار ایلنا حجت الاسلام سیدرضی حسینی المدنی نماینده اصلاح طلب دوره سوم مجلس شورای اسلامی در لامرد و مُهر و قاسم مقیمی پزشک و فعال سیاسی اصلاح طلب هم رد صلاحیت شدند و همچنین سیدمحسن علوی فرزند ارشد وزیر اطلاعات دولت تدبیر و امید و محمد باقر عامری نیا و بهرام طاهری نیز در این حوزه انتخابیه عدم احراز صلاحیت شده اند.
اصفهان
تا این لحظه هیچ خبر موثقی از تایید چهرههای اصلاحطلب منتشر نشده است.
تمامی نامزدهای اصلاح طلب نجف آباد رد صلاحیت شدند.. فتح اله معین، استاندار سابق خوزستان و عضو فعلی شورای شهر اصفهان، حسن مختاری، مهدی حری، علی محمد ایزدی و فتح اله غیور گزینههای اولیه برای قرار گرفتن در لیست اصلاحطلبان نجف آباد بودند. به این ترتیب از 50 نفر کاندیداها.نجف آباد وتیران وکرون فقط 8 نفر تایید شدند.همچنین کلیه اصلاح طلبان سمیرم هم رد صلاحیت شدهاند
علی اکبرابرقویی نژاد، قدرت الله نوروزی فرماندار اسبق اصفهان، علی یارمحمدیان عضو حزب اتحاد ملت، مرتضی مبلغ معاون وزیر کشور دولت خاتمی، محمداقایی عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان اصفهان، نسرین صحراییان همسر شهید و کمال جلال الدینی عضو ارشد اتحاد ملت نیز رد صلاحیت شدهاند
کردستان
در راهروهای مجلس شنیده میشود که حامد قادرمزی نماینده فعلی قروه و سالار مرادی نماینده سنندج و امید کریمیان نماینده مریوان در مجلس شورای اسلامی نیز در میان رد صلاحیتشدههای انتخابات قرار دارند.
آذربایجان غربی
به گزارش ایلنا، ظاهرا نام محمدقسیم عثمانی نماینده فعلی بوکان در میان تایید صلاحیت شدهها قرار ندارد.
قم
صلاحیت محمدرضا اسماعیلی مقدم و صحفی از چهرههای اصلی اصلاحطبان قم نیز رد شده است.
خوزستان
به گزارش خبرنگار پارلمانی ایلنا، در راهروهای مجلس شنیده میشود جواد سعدون زاده نماینده فعلی آبادان و محمدباقر شریعتی نماینده فعلی بهبهان و حجتالله درویشپور نماینده ایذه در مجلس شورای اسلامی نیز در میان رد صلاحیتشدههای انتخابات قرار دارند.
برخی منابع از رد صلاحیت ولیالله شجاعپوریان نماینده سابق بهبهان و عضو شورای شهر تهران در انتخابات اهواز خبر میدهند.
چهارمحال و بختیاری
صلاحیت جلیلی سرقلعه نماینده لردگان نیز رد صلاحیت شده است.
گلستان
محمد جواد نظری مهر نماینده فعلی بندرگز و بندرترکمن و عبدالکریم رجبی نماینده مینودشت نیز رد صلاحیت شدهاند.
زنجان
از استان زنجان، احمد حکیمیپور عضو کنونی شورای شهر تهران از چهرههای رد صلاحیتشده برای انتخابات مجلس دهم است.
مرکزی
در استان مرکزی صلاحیت علی یوسفی رییس ستاد میرحسین موسوی در استان مرکزی و مشاور استاندار احراز نشد.
جعفر صفری مشاور استاندار، مرتضی سورانه، اسماعیل نادری از حوزه شازند، بهمن اخوان و همچنین دانش منفرد نمایندگان ادوار، رد صلاحیت شدند.
تأیید و ردصلاحیتشدگان چهرههای سیاسی انتخابات مجلس در تهران
خبرگزاری آنا: پس از بررسی صلاحیتهای نامزدهای انتخابات مجلس توسط هیئت نظارت استان تهران، نتایج تایید صلاحیت برخی داوطلبان به شرح زیر است.
علی مطهری ردصلاحیت
فاطمه هاشمی ردصلاحیت
سید علیاکبر محتشمیپور ردصلاحیت
حمید رسایی ردصلاحیت
محسن رهامی ردصلاحیت
فاطمه راکعی ردصلاحیت
مهدی نوبخت ردصلاحیت
شهربانو امانی ردصلاحیت
شهابالدین صدر ردصلاحیت
جواد اطاعت ردصلاحیت
محمدجواد حقشناس ردصلاحیت
رسول منتجبنیا ردصلاحیت
الیاس حضرتی ردصلاحیت
محمدعلی وکیلی ردصلاحیت
علی باقری ردصلاحیت
سجاد سالک ردصلاحیت
مجید فراهانی ردصلاحیت
-----------------------------محمدرضا عارف تأیید صلاحیت
علیرضا محجوب تأیید صلاحیت
مهدی کوچکزاده تأیید صلاحیت
مصطفی کواکبیان تأیید صلاحیت
کاظم جلالی تأیید صلاحیت
سهیلا جلودارزاده تأیید صلاحیت
اسامی تعدادی از نمایندگان فعلی ردصلاحیت شده در انتخابات مجلس
خبرگزاری ایسنا: تعدادی از نمایندگان فعلی مجلس طبق نظر هیات های نظارت بر انتخابات بر استان های مختلف ردصلاحیت شده و یا اینکه صلاحیت آنها احراز نشده است.
اسامي اين نمايندگان از اين قرار است:
محمد بیاتیان نماینده بیجار، غلامعلی جعفرزاده نماینده رشت، سالار مرادی نماینده سنندج، علیرضا منادی نماینده تبریز، نعمت الله منوچهری نماینده پاوه، مجید منصوری نماینده لنجان، صفر نعیمی رز نماینده آستارا، سیدهادی حسینی نماینده قائمشهر، کمال الدین پیرموذن نماینده اردبیل، محمدسعید انصاری نماینده آبادان، جواد سعدون زاده نماینده آبادان، شمس الله بهمئی نماینده رامهرمز، عبدالله تمینی نماینده شادگان، جواد هروی نماینده قائنات، محمدباقر شریعتی نماینده بهبهان، محمدمهدی پورفاطمی نماینده دشتی و تنگستان، ارسلان فتحی پور نماینده کلیبر، علی مطهری نماینده تهران، حمیدرضا رسایی نماینده تهران، احمد شوهانی نماینده ایلام، حجت الله درویش پور نماینده ایذه و باغ ملک، مهدی موسوی نژاد نماینده دشستان و محمد دامادی نماینده ساری.
طبق قانون این افراد سه روز فرصت اعتراض به شورای نگهبان دارند و شورای نگهبان نیز بررسی هایش را در روز 27 بهمن اعلام می کند و از روز 29 بهمن تبلیغات رسمی انتخابات آغاز می شود.
فاطمه هاشمی: رد صلاحیتم را تلفنی اعلام کردند
خبرگاری ایلنا: فاطمه هاشمی خبر انصراف برادرش از حضور در انتخابات را تکذیب کرد.
فاطمه هاشمی با تایید خبر رد صلاحیت خود اعلام کرد: شب گذشته با بنده تماس گرفتند و خبر رد صلاحیت من را اعلام کردند.
وی در مورد خبر انصراف محسن هاشمی از حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: فشارهای زیادی به برادرم وارد شد تا از حضور در انتخابات انصراف دهد، اما وی هیچ وقت این کار را نکرد و علیرغم صحبتهای برخی اما محسن هاشمی انصراف نداده است.
همچنين ايسنا نوشت: صلاحیت مرتضی اشراقی نوه بنیان گذار انقلاب اسلامی که برای نمایندگی در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی اعلام کاندیداتوری کرده بود، برای تصدی این سمت از سوي هيات نظارت بر انتخابات احراز نشد.
انتشار شایعه استعفای استاندار خوزستان
خبرگزاری فارس: از صبح امروز برخی رسانههای جریان اصلاحات خبر استعفای عبدالحسن مقتدایی استاندار خوزستان را منتشر کردند.
این رسانههای وابسته به جریان اصلاحات مدعی شدند که استاندار خوزستان به دلیل آنچه رد صلاحیتهای گسترده از سوی شورای نگهبان در این استان خوانده شده، استعفا داده است.
خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس در تماسهای مکرر با استاندار خوزستان تلاش کرد تا درباره صحت این خبر کسب اطلاع کند ولی مقتدایی از پاسخگویی در این زمینه خودداری کرد.
روابط عمومی استانداری خوزستان نیز در گفتوگویی با خبرنگار فارس به صورت شفاهی استعفای استاندار را رد کرد اما تا این لحظه تکذیبیه رسمی از سوی استانداری خوزستان درباره شایعه اصلاحطلبان منتشر نشده است.
رد صلاحیت ۹۹ درصد اصلاح طلبان
خبرگزاری ایلنا: عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان گفت: فقط ۳۰ اصلاح طلب تایید شدند.
سیدحسین مرعشی پس از جلسه امروز عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در مورد اخبار نگران کننده رد صلاحیتهای اصلاحطلبان اظهار داشت: جمعا در کشور ۳۰۰۰ اصلاحطلب ثبتنام کردهاند که تنها ۳۰ نفر تایید شدهاند، بر این اساس تنها ۱ درصد اصلاحطلبان تایید شدهاند.
این عضو حزب کارگزاران با بیان اینکه این اقدام هیاتهای نظارت بر خلاف منویات مقام معظم رهبری است، افزود: این عملکرد بر خلاف سیاستهای کلی نظام نیز هست.
وی با بیان اینکه تنها پنج نامزد داوطلب در تهران و تقریبا ۲۵ نامزد اصلاح طلب در شهرهای دیگر در هیات اجرایی تایید صلاحیت شدهاند، گفت: از شورای نگهبان انتظار داریم از حیثیت نظام دفاع کند و اجازه ندهد کاری که در هیاتهای نظارت صورت گرفته است، استمرار پیدا کند.
مرعشی از محمدرضا عارف، علیرضا محجوب، سهیلا جلودارزاده، مصطفی کواکبیان و هاشمیزهی به عنوان تنها اصلاحطلبان تایید شده در تهران نام برد و گفت: این اتفاقی خوبی نیست و ما به دنبال دفاع از خود نیستیم بلکه دنبال دفاع از نظام جمهوری اسلامی هستیم.
کد خبر: ۸۴۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۷
آوای رودکوف:دومین همایش شورای ائتلاف اصولگرایان در مرکز فرهنگی شهدای انقلاب و با حضوری گسترده تر از نشست پیشین برگزار شد؛ اما این بار نه «ضرورت ائتلاف»، که بیشتر روی «شروط موفقیت ائتلاف» بحث و گفت وگو در گرفت؛ شروطی همچون عدم سهم خواهی، تساهل و ارجح دانستن مصلحت جریان اصولگرایی بر جبهه بندیها.
به گزارش «تابناک»، آیت الله موحدی کرمانی در این همایش بر مسأله تساهل درون گفتمانی اصولگرایان تأکید داشته و به صراحت اعلام کردند: اختلاف سلیقه نباید به تخاصم منجر شود و همه باید دستبهدست هم دهند و در پی انتخاب اصلح باشند.
دبیرکل جامعه روحانیت مبارز، که سخنان خود را با اشاره به حساسیت های زمانه و با محوریت مسأله برجام، تلاش های مخرب امریکا و ضرورت همراهی با افکار ولایی آغاز کرده بودند، به این نکته نیز اشاره نمودند که محدودیت ها ساختاری نباید مانعی برای همگرایی اصولگرایان باشد.
وی در همین راستا افزود: اگر صد گروه اصولگرا هست، لیستی که برای تهران تنظیم میشود، لیست 30 نفرهای است که همه در یک گروهاند و اگر آنها اصلح هستند، بقیه بگویند ما حرفی نداریم.
عبور از مرحله مباحثات ذهنی به مرحله عملگرایی در این ائتلاف به خوبی در این سخنان مشهود است. تأکید حضار بر موضوع تساهل برای پیشبرد عملیاتی ائتلاف نیز محوریت اصلی سخنرانی ها و اظهارنظرها را به خود اختصاص داده بود. حداد عادل، سخنگوی این ائتلاف نیز در همین راستا هرگونه رفتار منتهی به اختلاف را نکوهش کرده و نیاز اصلی این دوره زمانی را، «وحدت» دانستند.
شاید تجربه ناخوشایند شکست اصولگرایان در انتخابات 78 برای بسیاری به تاریخ پیوسته باشد؛ اما هیچ کس نمی تواند نافی این نکته باشد که اصولگرایان در صورت ائتلاف در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392، می توانستند شرایط را برای به قدرت رسیدن دولت فعلی پیچیده تر کنند. گره خوردن شسکت انتخاباتی با انشقاق سیاسی به اصولگرایان نیز محدود نمی شود. حتی اصلاح طلبان نیز در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384، اگر آرای افرادی مانند مهرعلیزاده و معین به سبد نفر سوم ریخته می شد، شاهد بودیم که مهدی کروبی و هاشمی رفسنجانی به دور دوم انتخابات رسیده و احمدی نژاد نفر سوم دور نخست می شد.
با این حال به نظر می رسد همایش اخیر اصولگرایان نشان می دهد، آنها از وقایع گذشته که ریشه در عدم توافق داشته است، درس گرفته اند. تأکید بر تساهل و عدم لجبازی ها از سوی خرده گفتمان ها، تنها بخشی از این مسأله بود. بلکه نکته مهم تر، حضور اعضا و نمایندگان طیف های فکری مختلف اصولگرایی در این همایش بود.
در این میان، می توان به حضور عبدالحسین روحالامینی (دبیرکل حزب توسعه و عدالت ایران اسلامی)، محمد حسینی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دوم احمدینژاد)، حجتالاسلام سیدرضا تقوی (عضو جامعه روحانیت مبارز)، محمدنبی حبیبی (دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی) و اسدالله بادمچیان (عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی)، صادق محصولی (نماینده جبهه پایداری و وزیر کشور دولت نهم)، حجتالاسلام حمید ابراهیمی (عضو جامعه روحانیت مبارز)، مهدی ذاکری (به نمایندگی از محمدباقر قالیباف)، حسن بیادی (سخنگوی جبهه ایستادگی)، حمیدرضا حاجیبابایی (نماینده حزب غیررسمی یکتا)، حسین قربانزاده (دبیرکل جمعیت پیشرفت و عدالت)، محسن پیرهادی و سید شهابالدین صدر نیز اشاره کرد.
با بررسی این نام ها می شود، فضای همگرایی و وحدت فراگیر درون اصولگرایی را بیش از پیش احساس کرد؛ جایی که بذرپاش جوان در کنار بادامچیان قرار گرفته و باهنر و محصولی بر اولویت مصلحت جریان اصلاحات بر سهم خواهی جناحی تأکید می کنند، می توان آینده ائتلاف را روشن تر از روزهای اخیر دید.
در کنار این همایش نیز دیگر بازیگران و نمایندگان جریانات سیاسی، نقطه نظریات خود را حول محور اصلی همایش مطرح کردند؛ برای نمونه، همچنین روحالامینی، دبیرکل حزب توسعه و عدالت تأکید کرد: تا خودمان و منیتهایمان را زیر پای نگذاریم، به جایی نمیرسیم. حمیدرضا حاجی بابایی، نماینده یکتا نیز در بخشی از صحبتهای خود گفت، من اعتقاد دارم در جمع ائتلاف انسجام خوبی وجود دارد و شاهد اخلاص در جمع ائتلاف اصولگرایان هستم.
به هر حال، همایش دوم ائتلاف اصولگرایان منسجمتر و جامع تر از همایش نخست و حول دو محور تشکیل شد. محور نخست صبر، تساهل و مصلحت اندیشی جریانات و امتناع از سهم خواهی و ایجاد افتراق بود و دومین موضوع همانا تجربه اندوزی از همه شکست های اصولگرایان و اصلاح طلبان در انتخابات هایی بوده که ائتلاف در آنها موفق نبوده است؛ بنابراین همبستگی شکست ائتلاف و شکست انتخاباتی، اصولگرایان را بر آن داشته تا این بار مسأله ائتلاف را جدی تر از پیش در دستور کار قرار دهند.
کد خبر: ۸۳۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۵
آوای رودکوف:وزیر سابق آموزش و پرورش در همایش اصولگرایان خراسان شمالی در بجنورد با تأکید بر همگرایی اصولگرایان در انتخابات آتی گفت: انتخاب اشتباه در هفتم اسفند شاید قابل جبران نباشد
کد خبر: ۸۲۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۸
ازدواج استیجاری پدیده اجتماعی نوظهوری است که با گسترش در میان قشرهای مختلف جامعه، می تواند سبب تغییر در ساختار و کارکردهای خانواده شود.
پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
ایرنا نوشت:مقوله ازدواج، نخستین سنگ بنای خانواده و عاملی اساسی برای همراهی زن و مرد است که می تواند زمینه ساز بالندگی و پیشرفت افراد شود. ازدواج مطلوب ترین و روشن ترین مسیر سعادت و پاسخی مناسب به عالی ترین نیاز فطری انسان یعنی دستیابی به کمال و سعادت به شمار می رود.
علم نیز ازدواج را فرایندِ علاقه مندی، کشش جسمی و روانی عنوان می کند که با فراهم سازی شرایط اقتصادی، اجتماعی، علمی، شغلی، خانوادگی، شخصی زن و مرد در راه برقراری یک زندگی مشترک همراه با تفاهم و پویایی شکل می گیرد و مذهب و دین زن و مرد بیشترین تأثیر را در این زمینه دارد.
ازدواج از دید قرآن کریم، به وجودآورنده مطمئن ترین و آرام بخش ترین رابطه ها و آغازگر زندگی همراه با طراوت، دوستی و ایثار برشمرده می شود.ازدواج به عنوان نیازی اجتماعی همواره شاهد تغییر و تحول بوده است. پس از شکل گیری ازدواج هایی همچون ازدواج سفید و ازدواج های رنگین کمانی، اکنون پژوهشگران، به شکل گیری نوع دیگری از ازدواج به نام ازدواج استیجاری در درون جامعه پی برده اند. در این نوع ازدواج که زیر مجموعه ای از ازدواج موقت است، مردان که دارای تمکن مالی برای همسران دوم خود خانه ای مستقل اجاره می کنند.اگرچه ازدواج موقت در گذشته امری متداول بوده است اما نسل کنونی با نسل های پیشین تفاوت های زیادی دارد. با تغییر و تحولی که در نحوه نگرش افراد به وجود آمده است می توان گفت که ازدواج استیجاری صدمه های زیان باری به کانون خانواده وارد خواهد کرد. با پیدایش این گونه از ازدواج میزان طلاق افزایش خواهد یافت و این خود بر بنیاد خانواده، تربیت و آینده فرزندان تاثیرگذار است و نسل های بعد را دچار صدمه های اجتماعی می کند.
«شیرین احمدنیا» مدیرکل دفتر پیشگیری از آسیب های اجتماعی بهزیستی می گوید، ازدواج مجدد در کشور رو به افزایش است. در زمان حاضر بنیان خانواده در ایران را خطرهایی جدی تهدید می کند که باید مورد بررسی قرار گیرد و راهکارهای مناسب برای برون رفت از این مسایل به کار گرفته شود. به عنوان نمونه اکنون پدیده هایی همچون زوج های بدون فرزند، مجرد ماندن، مادر شدن دختران 35 سال به بالای مجرد از جمله رویدادهایی است که نظام خانواده را تهدید می کند. اینک نیز ازدواج در چارچوب استیجاری مقوله تازه محسوب می شود که به این عوامل پیوسته است.تمایل و علاقه به ازدواج استیجاری از طرف جامعه به عوامل گوناگونی بستگی دارد. ملاک انتخاب همسر تغییر یافته است. در گذشته انتخاب همسر بر عهده خانواده بود در حالی که اکنون دامنه این انتخاب به محل تحصیل، محل کار، خیابان، اینترنت و کافی شاپ ها کشیده شده است. از طرف دیگر انتخاب همسر بیشتر امری فردی و شخصی به شمار می رود و بر پایه آن پسر و دختر بدون توجه به تصمیم خانواده به انتخاب همسر اقدام می کنند.
شرایط فرهنگی و مذهبی از یک طرف و نابسامانی های اقتصادی- اجتماعی از طرف دیگر موجب شده است، زمانی که امکانات لازم برای ازدواج دائم فراهم نیست، مردم جامعه به ازدواج موقت روی آورند.
تغییر معیارهای ازدواج در جوانان نیز گرایش به ازدواج استیجاری را افزایش داده است، به گونه ای که دختران معیارهای خود را از اخلاق، اصالت خانواده و ایمان به ثروت، خوش تیپ بودن و درآمد تغییر داده اند و در پسران نیز زیبایی، ثروت، درآمد، تحصیلات و نوع شغل، معیاری بسیار مهم تر از مواردی چون اصالت و ایمان شده است.تغییر خواسته ها و الگوها در ازدواج علاوه بر ناپایدار ساختن بنیان خانواده افزایش رفتارهای پرخطر و افزایش ریسک بیماری های گوناگونی را به دنبال خواهد داشت.«حسین باهر» مشاور امور رفتاری در گفت و گو با پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا، ازدواج استیجاری یا موقت را ازدواجی با پیشینه طولانی توصیف کرد و گفت: این ازدواج از صدر اسلام رواج داشته است. ازدواج استیجاری تنها در یک دوره ای بنا بر برخی عوامل ممنوع و دگربار روند ازدواج موقت از سر گرفته شد. این ازدواج تنها برای عقد زن دوم نیست بلکه برای نامزدی یا محرم شدن پیش از ازدواج نیز مرسوم بوده است. در اسلام دو نوع ازدواج حلال وجود دارد، نخست عقد دائم که مهریه آن صداق نام دارد و نوع دوم ازدواج موقت به شمار می رود که به مهریه آن اجرت گویند.استاد دانشگاه علامه با اشاره به دلیل های شکل گیری این نوع ازدواج ها اظهار کرد: به طور کلی عقد موقت، میان مرد با هر شرایطی و زنی که هیچ منع شرعی ندارد، برقرار می شود. در حال حاضر در جامعه نیاز مبرم به ازدواج از طرف جوانان احساس می شود اما به دلیل نبود امکانات لازم برای ازدواج دائم این اجبار برای جوانان به وجود آمده است که به ازدواج استیجاری تمایل پیدا کنند.او در ادامه بیان داشت: اما برخی افراد در حال سوء استفاده از ازدواج موقت هستند. با وجود این که در شرع منعی برای ازدواج موقت وجود ندارد اما به دلیل مشکلات و صدمه هایی که انشعاب های آن به جامعه وارد می سازد، مقام های مسئول مانند نمایندگان مجلس و فقها باید منع های قانونی برای این نوع ازدواج ها در نظر بگیرند. باید همانگونه که قانون برای تعدد زوجات گذاشته شده است، برای ازدواج موقت نیز قانون گذاری شود.
این مشاور امور رفتاری با تاکید بر این که تمایل به ازدواج استیجاری به عوامل گوناگونی وابسته است، تصریح کرد: یک دلیل مشکلات اقتصادی محسوب می شود. اما دلیل های عمده این امر، نپذیرفتن ازدواج دائم یا پنهانی بودن ازدواج است، زیرا برخی از افراد علاقه دارند، زندگی در خفا داشته باشند که این نوع زندگی با ازدواج دائم میسر نیست. در ازدواج دائم مرد باید به صورت کامل در اختیار زندگی و خانواده باشد اما ازدواج موقت این گونه نیست و به اصطلاح مرد به صورت موقت یا (part time) به همسر خود مراجعه می کند و نیازی به حضور تمام مدت وی در کنار زن نیست. اکنون برخی از این نوع ازدواج سوء استفاده می کنند؛ همچون افرادی که همزمان با ازدواج دائم به ازدواج موقت رو می آورند یا آنهایی که تمایل به تجربه های تازه دارند.حسین باهر درباره تاثیر ازدواج استیجاری به پیوندهای خانوادگی، گفت: هنگامی که فرد ازدواج موقت را همزمان با ازدواج دائم انتخاب می کند بی شک علاقه مندی که نسبت به ازدواج نخست داشته است به تدریج از دست خواهد داد. از طرفی مسئولیت پذیری لازم را نیز برای اشراف داشتن به کل زندگی نخواهد داشت. در این نوع ازدواج ها به دلیل نبود رسیدگی لازم، افرادی که حتی از قدرت مالی کافی برخوردار نیستند، نیز به این امر اقدام می کنند. این مردها با وجود قدرت اقتصادی ناچیز که کفاف یک زندگی را نیز نمی دهد، با اقدام به ازدواج استیجاری و مسئولیت بیشتر موظف می شوند، درآمد خود را میان زنان و فرزندان خود تقسیم کنند که این موضوع خود بر مشکلات زندگی و نارضایتی همسران می افزاید.
وی با اشاره به راهکارهایی که می توان از افزایش این ازدواج در جامعه جلوگیری کرد، افزود: باید زمینه های ازدواج دائم فراهم شود و ازدواج موقت به عنوان تبصره ای در کنار ازدواج دائم قرار گیرد. علت کشش افراد به این نوع ازدواج تنها به فرهنگ وابسته نیست بلکه نابسامانی های اجتماعی و اقتصادی نیز در این زمینه تاثیرگذار هستند. در نظر گرفتن مسائل عرفی در ازدواج موضوع بسیار مهمی است که باید به آن توجه شود، زیرا اگر قرار بر این باشد که همه به ازدواج استیجاری کشیده شوند، مساله مسئولیت پذیری، تولد فرزند و موضوع ارث و دیه را چگونه می توان توضیح داد. بنابراین ازدواج استیجاری درمانی موقت برای نیازی مبرم است.این مشاور امور رفتاری در ادامه یاد آور شد: دو مساله را بایستی در نظر گرفت، نخست این که شرایط ازدواج دائم را باید با ارائه راهکارهایی همچون معافیت از سربازی در صورت ازدواج دائم برای پسران و اولویت در استخدامی ها برای بانوان آسان کرد. دوم اینکه باید کرامت انسانی را مورد توجه قرار داد. در جوامع جهان سوم به این امر توجه چندانی نمی شود. در هیچ یک از این جوامع مشاهده نمی شود که انسان ها به خلافت خدایی خود توجه کنند. این حق هر دختری است که ازدواج دائم داشته باشد و همه پسرها موظفند که ازدواج دائم کنند. بنابراین این نوع ازدواج یک حق برای دختر و یک تکلیف بر گردن پسر است.
استاد دانشگاه علامه بیان داشت: ازدواج استیجاری شاید از نظر شرعی ایرادی نداشته باشد، اما از نظر عرفی بسیار نامناسب به شمار می رود. پرودگار متعال در قرآن آورده است که شما را زوج آفریدیم. یعنی هر مرد یا زن باید به طرف دیگر پایبند و مسئولیت داشته باشد.
حسین باهر درباره ارتباط داشتن میزان و ازدواج استیجاری، تصریح کرد: تحصیلات چندان در این مساله مطرح نیست. زیرا این امر با خود شعور به همراه نمی آورد. تنها زمانی می توان تاثیر تحصیل را در این ازدواج ها بررسی کرد که آموزش سبب افزایش معرفت افراد شود.
این مشاور امور رفتاری در پایان با تاکید بر تاثیر شبکه های اجتماعی در افزایش گرایش به ازدواج استیجاری، افزود: دختران و پسران باید از وجود برخی خط قرمزها پاسداری کنند. فضاهای مجازی به گسترش این نوع ازدواج ها کمک می کند، زیرا هنوز در جامعه، فرهنگ استفاده از این امر نهادینه نشده است.
کد خبر: ۸۲۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۸
پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
علی نورایی: بعد از نظر صریح رهبری در خصوص منع از ورود به سفارتخانه های خارجی در تجمعات، ورود و تعرض به حریم این اماکن را حرام و خلاف شرع و قانون می دانم، اما نکته ای که در هر دو مورد (چه واقعه اخیر سفارت عربستان و چه داستان تسخیر لانه روباه پیر انگلستان خبیث) نباید نادیده گرفته شود، از نظر بنده این است که مسئولیت حفظ امنیت اتباع و اماکن دیپلماتیک خارجی بر عهده ناجا است و این وظیفه ای است که به خاطرانجامش وجود دارند و حقوق می گیرند و...
تجمع و اعتراض و حتی گاها تعرض مردم به سفارتخانه ها در حالت خشم و ناراحتی عمومی جامعه یک امر معمول در همه جای دنیا است و حتی از منظر رسانه ای امری طبیعی، قابل درک، تا حدی مفید و قابل بهره برداری های مثبت از باب استفاده از فشار اجتماعی افکار عمومی و جهت دهی به آن در راستای منافع ملی برای هر کشوری است، اما نکته ای که اینجا و بصورت خاص این بار نباید گذاشت که بر خلاف همیشه مغلطه و سفسطه در خصوصش انجام شود این است که مقصر اصلی که باید توبیخ شود گم نشود!
این وظیفه ناجا بوده که با پیش بینی و پیشگیری و تامین منابع انسانی لازم از اتفاقات ناخواسته جلوگیری کند و الا از مردم عادی عصبانی و خشمگین توقع دیگری غیر از این نیست که به سمت تنها نماد و مظهر حکومتی که از دست آن ناراحت شده اند شدیدترین اعتراض ها را انجام دهند.
اما در بررسی یک واقعه باید به لایه هایی مهمتر از سطح آن دقت کرد تا مقصران اصلی شناسایی و توبیخ شوند، نه مثل همیشه چند نفر آدم عادی که احساساتشان تحریک شده و از روی خشم مقدسشان در حالت ناراحتی کاری را ناخودآگاه انجام دادهاند مقصر معرفی کرده و سر و ته داستان را به هم بیاورند.
این بار داستان فرق می کند، علی الخصوص با توجه به تاکید رهبری بعد از داستان سفارت انگلیس و تجربه های موجود غفلت اتفاق افتاده دیگر قابل توجیه نیست که مسئولیت را باز بر عهده مردم خشمگین بیاندازند بلکه باید صدر تا ذیل ناجا در خصوص دلایل و نقاط ضعف و غفلت های منجر به این واقعه پاسخگو باشند و مقصرین که در انجام وظایف خود کوتاهی کرده اند مشخص گردند.
کد خبر: ۸۲۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۴
علی حسنی پور: شیخ نمر باقر النمر روحانی شیعی برجسته عربستانی، در سال 1379 هجری قمری مصادف با 1968 میلادی، در شهر العوامیه در استان القطیف در شرق عربستان در خانوادهای اهل علم و دین به دنیا آمد که از آن علمایی چون آیتالله شیخ محمد بن ناصر آل نمر قدس سره و خطبای حسینی چون جدش حاج علی بن ناصر آل نمر سر بر آورده بودند.
تحصیلات مقدماتی و هجرت برای تحصیل علوم دینی
تحصیلات مقدماتی خود را در همان شهر العوامیه به پایان رساند و در سال 1400 هجری قمری مصادف با 1989 میلادی، برای آشنایی نزدیکتر با انقلاب اسلامی ایران و تحصیلات حوزوی ابتدا به ایران مهاجرت کرد تا در تهران در حوزه علمیه حضرت قائم عج حضور پیدا کند که در همان سال توسط آیتالله سید محمدتقی مدرسی در تهران تأسیس شده بود.
شیخ نمر پس از 10 سال تحصیل در حوزه علمیه حضرت قائم عج ، عازم سوریه شد و در حوزه علمیه حضرت زینب ع برای ادامه تحصیلات حوزوی و علوم دینی نام نوشت و در حضور اساتید این حوزه به تحصیل پرداخت.
وی دوره کتابهای اصولی از جمله اصول المظفر، رسائل شیخ انصاری و کفایة آخوند خراسانی را گذراند و در علم فقه نیز اللمعة الدمشقیة نوشته شهید اول، جامع المدارک خوانساری، مکاسب شیخ انصاری و مستمسک العروة الوثقى سید حکیم و دیگر کتابهای فقهی را مطالعه کرد.
شیخ نمر در طول مدت تحصیل علوم حوزوی خود در تهران و سوریه در محضر اساتید مختلفی حضور یافت، از جمله:
- بحث خارج نزد آیت الله سید محمدتقی مدرسی در تهران
- بحث خارج نزد آیت الله سید عباس مدرسی در سوریه
- بحث خارج نزد آیت الله خاقانی در سوریه
- دروس عالیة نزد علامة شیخ صاحب الصادق در تهران
- درس لمعة نزد علامة شیخ وحید افغانی
همچنین اخلاق را نزد آیتالله شیرازی در شهر مقدس قم فراگرفت و به این ترتیب به درجات بسیار بالایی در اجتهاد دست یافت و اجازه تدریس در مراکز علوم دینی و مذهبی را پیدا کرد.
وی اکنون از جمله معروفترین و شایستهترین مدرسان علوم مذهبی و دینی در حوزههای علمیه به شمار میآید که حتی در حوزههای علمیه ایران و سوریه به تدریس کتابهایی همچون کتاب اللمعة الدمشقیة و کتاب جامع المدارک و مستمسک عروة الوثقى و الحلقات شهید سید محمدباقر صدر پرداخته است.
شیخ نمر سالها اداره حوزه علمیه حضرت قائم عج در تهران و سوریه را برعهده داشت و تلاش بسیاری برای توسعه و پیشرفت این مراکز انجام داد.
پس از بازگشت به عربستان مرکز مذهبی الإمام القائم عج را نیز در العوامیه تأسیس کرد که در واقع سنگبنای مرکز اسلامی در سال 1422 هجری قمری مصادف با 2011 میلادی بود.
خصوصیات اخلاقی
از جمله خصوصیات اخلاقی وی را باید بلندمنشی و وسواس او در مراعات و حفظ اصول و مبادی و ارزشهای دینی ملاحظه کرد که بازتاب آن بهخوبی در خط مشی فکری و جهادیاش آشکار است.
همچنین شیخ، از دیدی باز و آگاه نسبت به حوادث جاری پیرامون خود چه در عربستان و چه در منطقه برخوردار است و همین موجب شده تا دارای دید تحلیلی دقیقی از جریان امور در عرصههای اجتماعی و سیاسی باشد که یکی از دلایل آن بنا به گفته وی ارتباط عمیق وی با قرآن و اهل بیت علیهمالسلام است که همواره روشنگر راه وی در زندگی بودهاند.
فعالیتهای سیاسی و بازداشتها توسط رژیم سعودی
رژیم عربستان سعودی در حالی شیخ نمر باقر النمر را بازداشت کرد که پیش از این نیز دو بار و طی سالهای 2006 و 2008 میلادی، شیخ را بازداشت کرده بود.
نخستین بازداشت شیخ نمر به می 2006 میلادی بازمیگردد، هنگامی که شیخ به محض بازگشت از سفر کوتاهمدتش به بحرین و بازگشت به عربستان، به دلیل مشارکت در همایشی بینالمللی قرآن کریم از سوی نیروهای امنیتی رژیم سعودی بازداشت شد.
اتهام شیخ این بود که در این همایش، در عریضهای، از رژیم سعودی خواسته بود به قبرستان بقیع رسیدگی کرده، مذهب تشییع را به رسمیت شناخته و شیوههای آموزشی و درسی کنونی حاکم بر عربستان را تغییر داده یا لغو کند.
اما بازداشت مجدد شیخ نمر، به 23 آگوست 2008 میلادی بازمیگردد که در شهر القطیف به دست نیروهای امنیتی رژیم سعودی بازداشت شد. این بار اتهام شیخ برای بازداشت بنابر ادعای رژیم سعودی درخواست از شیعیان مناطق شرقی عربستان برای آمادهشدن به منظور دفاع از خود و جامعه خویش بود که رژیم ادعا میکرد، این سخنان نمر به معنی تحریک شیعیان عربستانی برای جدایی از حکومت مرکزی بود.
رژیم سعودی از بیم قیام مردمی و خشم و غضب شیعیان مناطق شرقی عربستان شیخ نمر را 24 ساعت پس از بازداشت آزاد کرد.
این روحانی برجسته عربستانی یک بار دیگر در مارس 2009 میلادی در معرض بازداشت قرار گرفت.
دیدگاههای نمر در قبال آلسعود
شیخ نمر همواره در خطابههایش رژیم سعودی را به اعمال سیاستهای تبعیضآمیز طایفهای سازمانیافته و منظم بهویژه در مناطق شرقی عربستان و بهخصوص در دو منطقه الاحساء و القطیف متهم میکرد که حدود یک قرن است، بر این مناطق حاکمیت دارد.
وی همواره و بارها تأکید داشته که از گفتن کلام حق، بیم و واهمهای ندارد حتی اگر در این راه بازداشت شده، وارد زندان شود و تحت شدیدترین شکنجهها و آزارها و اذیت ها تا سرحد شهادت قرار گیرد.
شیخ نمر توهین به کرامت شهروندان عربستانی بهویژه شهروندان شیعی عربستان که از دید رژیم سعودی شهروندان درجه دو این کشور به شمار میآیند و فاقد هرگونه حق و حقوق شهروندی هستند، رد و تأکید میکند که از کرامت و حقوق شهروندان شیعی عربستانی حمایت خواهد کرد.
وی بارها در این ارتباط تأکید کرده است که در خط اول رویارویی با ظلم و جور رژیم سعودی قرار میگیرد چون اعتقاد دارد بدون مبارزه و تلاش نمیتوان به حقوق مورد نظر خود دست یافت و عدالتی در کشور برقرار نخواهد شد و شهروندان نمیتوانند آزاد زندگی کنند.
شیخ نمر در اینباره در سخنان خود با استناد به خطبه جهاد امیرالمؤمنین علی ع تأکید دارد که به عدالت جز از طریق جهاد دست نخواهیم یافت و حق جز با از خود گذشتگی و جهاد و شجاعت به دست نخواهد آمد.
وی در خطبههای نماز جمعه خود نیز بارها گفته است که شیعیان عربستان، دیگر در برابر توهینها و تعدیها و تجاوزات آلسعود سکوت نخواهند کرد و در این باره خطاب به آلسعود گفت که ما ساکت نمیمانیم که هر آنچه بخواهید بر سر ما بیاورید؛ هر آنچه بخواهید انجام دهید و کرامت و شخصیت ما را که با ارزش ترین چیز در زندگی ماست، زیر پا بگذارید .
شیخ نمر همچنین از مطبوعات و رسانههای سعودی به دلیل وابستگی و تبعیت آنها از رژیم سعودی و تبدیلشدن آنها به بوق تبلیغاتی آلسعود بهشدت انتقاد میکند.
وی تصریح میکند که مفتیهای وهابی، ساخته و پرداخته آلسعود هستند. به گفته شیخ نمر، آل سعود به مفتیهای وهابی پول میدهند تا با دامنزدن به اختلافات طایفهای و مذهبی و ایجاد اختلاف بین شیعیان و اهل سنت، آنها را به خود مشغول کنند و با ایجاد تفرقه مذهبی و طایفهای و قبیلهای به حاکمیت خود بر عربستان و غارت و چپاول ثروتهای آن ادامه دهند.
شیخ نمر النمر در یکی از خطبههایش به خاطر مواضع و دیدگاههای تندش در قبال رژیم سعودی گفت که میدانم فردا برای بازداشت من به سراغم خواهید آمد. خوش میآیید! این منطق و راه و روش شماست: بازداشت و شکنجه و کشتار ؛ ما از قتل و کشتار نمیهراسیم. ما از هیچ چیز نمیترسیم.
وی در قبال سرکوبگری های رژیم سعودی و مخالفت این رژیم با برگزاری تظاهرات مسالمتآمیز و تجمعهای اعتراضآمیز تأکید میکرد که همواره به دنبال راههای دیگری برای ادامه اعتراضات خود و احقاق حقوقمان خواهیم بود و تظاهرات، یکی از این راهکارهاست .
این روحانی عربستانی را باید از جمله دشمنان سرسخت نایف بن عبدالعزیز ولیعهد سابق رژیم سعودی برشمرد. شیخ نمر، همواره انتقادات شدیدی را به وی وارد میکرد.
وی در یکی از خطابههایش شاهزاده نایف بن عبدالعزیز را به علت شدت خشونت و قساوت و ظلمش علیه مردم عربستان به طور اعم و شیعیان به طور اخص، طاغوت و ستمگری خواند که در قبرش شکنجه خواهد شد و آتش او را خواهد سوزاند و کرمها او را خواهند خورد. او در همین خطبه تأکید کرد که از مرگ نایف خوشحال خواهد شد.
وی همواره در خطبههای نمازجمعه و خطابه هایش نه تنها از آل سعود انتقاد میکند بلکه از منتقدان سرسخت برخی از رژیمهای عربی حوزه خلیج فارس از جمله آل خلیفه نیز انتقاد می کرد.
سرانجام این شیخ مجاهد در تاریخ 12 دی ماه 1394 هجری شمسی مصادف با 21 ربیع الاول 1437 هجری قمری به دست وهابیان آل سعود به جرم سالها مجاهدت و عدالت طلبی اعدام و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
روحش شاد راهش پر رهرو باد.
کد خبر: ۸۲۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۲
الهه راستگو عضو اصلاح طلب شورای شهر تهران که پیش از این، با رای دادن به محمدباقر قالیباف در جریان انتخاب شهردار تهران، از حزب اصلاح طلب کار کنار گذاشته شده بود، صبح امروز در همایش انتخاباتی ائتلاف اصولگرایان حاضر شد.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، ، به نقل از کانال تلگرامی تاپ سکرت، الهه راستگو عضو اصلاح طلب شورای شهر تهران به همایش انتخاباتی ائتلاف اصولگرایان رفت. این همایش با عنوان بصیرت و تجدید میثاق با ولایت با سخنرانی آیت الله موحدی کرمانی و آقایان ابراهیمی و تقوی آغاز شد.
علیرضا زاکانی، لطف الله فروزنده، حسین فدایی، شهاب الدین صدر، حسین ابراهیمی، مجتبی رحماندوست ، مسعود زریبافان، حسین مظفر، عبدالحسین روح الامینی، حسین استاد آقا، صادق محصولی و مهدی چمران از دیگر حاضران در این همایش هستند.
کد خبر: ۸۲۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۰
در حوزه های دیگر نیز دچار انحطاط اخلاقی شده ایم و دروغگویی ،خیانت در امانت ،نداشتن تعهد اخلاقی از مشکلاتی است که باید با گسترش سبک زندگی ایرانی و اسلامی حل شود.
به گزارش "پایگاه خبری آوای رودکوف" به نقل از انتخاب،
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی،آمار طلاق در کشور را تکان دهنده خواند و گفت که از هر چهار ازدواج یک مورد به طلاق می انجامد و این آمار در مناطقی مانند شمال تهران به یک طلاق از هر دو یا سه ازدواج می رسد .
به گزارش «انتخاب»،علی جنتی سه شنبه در دیدار با هنرمندان و چهره های فرهنگی ،هنری و سیاسی هرمزگان اظهار کرد:یکی از مشکلات فرهنگی کشور که در بخش های مختلف از خانواده تا محیط های اجتماعی و مذهبی و سیاسی نمود پیدا کرده ،تحمل نکردن نظر و سلیقه های مختلف و نداشتن سعه صدر است که به عنوان مثال در خانواده موجب بالا رفتن آمار طلاق شده است.جنتی ادامه داد:آمار طلاق در کشور تکان دهنده است و از هر چهار ازدواج یک مورد به طلاق می انجامد که این آمار در مناطقی مانند شمال تهران به یک طلاق از هر دو یا سه ازدواج می رسد و بیشتر آنها نیز در پنج سال اول زندگی مشترک است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یادآور شد:در حوزه های مذهبی و سیاسی و اجتماعی نیز معضل نپذیرفتن یکدیگر دیده می شود و باید برای بالا بردن ظرفیت تحمل و مدارا فرهنگ سازی کنیم .جنتی خاطرنشان کرد:در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاش برای بالا بردن ظرفیت نقدپذیری آغاز شده و روزانه یک بولتن که انتقادها و ایرادهای وارد شده از سوی جامعه دانشگاهی ،امامان جمعه و جماعت ،هنرمندان و رسانه ها به این وزارتخانه است مورد مطالعه دقیق قرار می گیرد و حتی برای پیگیری برخی موارد مطرح شده در آنها دستور صادر می شود.
وی با اشاره به فعالیت دو هزار سایت خبری بدون مجوز در کشور گفت:موارد متعددی وجود دارد که افرادی آگاهانه یا ناآگاهانه در موضع گیری های خود از دایره انصاف خارج می شوند و به عنوان مثال یک امام جمعه از منطقه ای که حتی اسم آن کمتر شنیده شده انتقاد ناحقی را تنها بر اساس شنیده های غیرمستند و نادرست بیان می کند اما شرط کشورداری داشتن سعه صدر و تحمل تمام این انتقادهاست.
وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی، کمک به آزادی فکر و اندیشه را یکی از اهداف اصلی رئیس جمهوری و دولت دانست و اضافه کرد:هرکسی باید بتواند در محدوده قانون افکار و ایده های خود را منتشر کند و این نگاه شامل همه حوزه ها از جمله رسانه و هنرمندان رشته های مختلف می شود.
جنتی یادآور شد:دو نوع نگاه به قانون می توان داشت که یکی مانع تراشی و محدود کردن جامعه است و در نگاه دیگر حُسن استفاده از قانون برای انتشار عقاید مختلف است و باید بدانیم فرهنگ در محیط باز و تضارب آرا رشد می کند.
وی انتشار 72هزار عنوان کتاب در سال 93و یا صدور مجوز برای چهار هزار نشریه در دولت یازدهم را بخشی از کارهایی دانست که ایده آزادی اندیشه را عملیاتی و اجرایی کرده است.
به گفته وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اطلاع از این موضوع که مجموع مجوزهای صادر شده برای نشریه ها هفت هزار مورد بوده ،اهمیت صدور چهار هزار مجوز در مدت 30ماه را بیشتر نشان می دهد.وی تصریح کرد:برخورد یکسان با رسانه های موافق و مخالف یکی از رویکردهای اساسی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که این موضوع در برخورد با تخلف ها ،پرداخت یارانه و صدور مجوز خود را نشان داده است.
وی شفاف سازی و سرعت بخشی به فرآیندهای اداری و صدور مجوزها را یکی دیگر از دستاوردهای این وزارتخانه دانست و گفت:زمان انتظار برای صدور مجوز نشریه از پنج سال به پنج ماه و موسسه های فرهنگی به دو ماه کاهش یافته و دیگر نیازی به مراجعه حضوری متقاضیان نیست و همه مراحل با استفاده از سامانه الکترونیکی انجام می شود.
جنتی 40مورد تفویض اختیار به استان ها و واسپاری امور به بخش خصوصی را یکی دیگر از رویکردهای دنبال شده در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد:در حوزه فعالیت های فرهنگی و هنری تلاش می کنیم برگزاری جشنواره ها را به تشکل ها و انجمن ها واگذار کنیم ودرباره واگذاری فرهنگسراها نیز اولین شرط ،تغییر نکردن کاربری است.
وی در پاسخ به نگرانی تعدادی از فعالان فرهنگی درباره واگذاری تنها فرهنگسرای بندرعباس تصریح کرد:این واگذاری نباید خللی در خدمت رسانی به اهل فرهنگ وارد کند و اگر قرار است پولی هم بابت اجرای برنامه ها در فرهنگسرا گرفته شود تنها از دستگاه های دولتی گرفته می شود و خدمات به هنرمندان همچون گذشته ادامه خواهد داشت و قطع نمی شود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تایید وجود مشکلات جدی در حوزه نشر و چاپ ،پیگیری و رایزنی برای معافیت مالیاتی کتابفروشی ها و خرید تعدادی از کتاب های مفید برای کتابخانه های عمومی را بخشی از تلاش دولت برای کاهش این مشکلات دانست.
وی همچنین خواسته فعالان فرهنگی برای راه اندازی مرکز هرمزگان شناسی را درخواستی درست و ضروری توصیف کرد که می توان ظرفیت بنیاد خلیج فارس را نیز به آن اضافه کرد.
به گفته وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی، استان هرمزگان با توجه به پیشینه و غنای فرهنگی به محلی به عنوان فرهنگستان نیاز دارد تا روی شاخص های فرهنگی آن مانند گویش ها به عنوان یک میراث ناملموس پژوهش و تحقیق کرده و آنها را گردآوری و ماندگار کند.
وی ادامه داد:کمبودهای فرهنگی را می دانیم اما دولت با تنگناهای مالی شدید روبرو شده و می توان گفت از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون وبعد از سال پایانی جنگ ،هیچگاه مانند امسال دولت مشکل مالی نداشته است.
وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد:پرداخت حقوق کارکنان دولت و ماهانه 35هزارمیلیارد ریال یارانه مهمترین اولویت های دولت است.
جنتی همچنین با اشاره به مشکلات کلان اقتصادی و اداری کشور اظهار داشت:با وجود شعار کوچک سازی ،در دولت های نهم و دهم 890هزار نفر به کارکنان دولت اضافه شد که 490 هزار نفر از این افراد شرایط قانونی استخدام پیمانی و رسمی را نداشتند.
وی در عین حال بر ضرورت حمایت از انجمن ها و فعالیت های فرهنگی و هنری و سینمای جوان تاکید و اضافه کرد:اعزام گروه های فرهنگی و هنری از استان ها برای اجرای برنامه در خارج از کشور و اختصاص 20درصد اعتبارات به شهرستانها از کارهای صورت گرفته در دولت تدبیر و امید است.
جنتی اضافه کرد:برای افزایش فضایل اخلاقی و فاصله گرفتن از انحطاط و سقوط اخلاقی جامعه ،تقویت فرهنگ کارساز خواهد بود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد:آسیب های اجتماعی فراوانی در جامعه وجود دارد و حدود 11میلیون نفر جمعیت حاشیه نشین به یکی از خاستگاه های جرائمی مانند سرقت و آسیب هایی مانند اعتیاد و فساد اخلاقی تبدیل شده است.
جنتی ادامه داد:در حوزه های دیگر نیز دچار انحطاط اخلاقی شده ایم و دروغگویی ،خیانت در امانت ،نداشتن تعهد اخلاقی از مشکلاتی است که باید با گسترش سبک زندگی ایرانی و اسلامی حل شود.
وی نوشته های برخی رسانه ها و جعل و تحریف ودروغ و توهین در آنها را از دیگر مصداق های انحطاط اخلاقی جامعه معرفی و اضافه کرد:همه افراد و جریان های تاثیرگذار مانند دانشگاهیان ،حوزویان و ائمه جمعه و جماعت باید برای مقابله با سقوط اخلاقی جامعه کمک کنند.
کد خبر: ۸۱۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۸
آقای هاشمی! آتش فتنهای که از اظهارات و اقدامات و مواضعتان بوجود آوردید، اول دامان خود شما را خواهد گرفت و طبیعتاً هر گونه توقعی بیمعناست . ان شا الله بتوانید با توبه انقلابی و فاصله گیری از اطرافیان نااهل و مأیوس کردن دشمنان ظلم بزرگ را جبران کنید.به گزارش "پایگاه خبری آوای رودکوف"
متن رنجنامه حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خطاب به هاشمی رفسنجانی منتشر شد:
مواضع شما را در روزهای اخیر و در ثبت نام مجلس خبرگان رهبری مشاهده کردم. فرموده بودید که: «امیدواریم این انقلاب به حضرت حجت (عج) واگذار شود و ما نیز زیر نظر این امام زنده و غایب، راهمان را بدرستی بپیماییم.»
مواضع جنابعالی را از ابتدای انقلاب مرور و بازخوانی کردم تا ببینم آیا مسیری که جنابعالی از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز پیموده¬اید در راستای آرزویی می باشد که بیان کردید و یا آنکه خدای ناخواسته برعکس است. لذا این رنجنامه را تقدیم می کنم شاید مؤثر افتد.
حمایت از منافقین و جنبشی ها
در اثنای مبارزات قبل از انقلاب، هرچند مطالبی در مورد جنابعالی شنیده بودم ولی اولینبار که توفیق دیدار شما را پیدا کردم در زندان اوین بود. در آن زمان از کمیتهی مشترک به اوین منتقلشده بودم و در آنجا در سلول انفرادی بودم. هنگام اولین ملاقات با خانواده وقتی در اتاق انتظار ملاقات، زندانیان سیاسی را جمع و مأمورین زندان چشمبند را از روی چشمانم باز کردند، عدهای زندانی در کناری بودند و یک فرد روحانی تنها در کناری دیگر ایستاده بود؛ متوجه شدم که از طرف چپیها (مارکسیستها) و منافقین (سازمان مجاهدین خلق) در بایکوت قرارگرفته¬اید. با اعتقادی که به روحانیت داشتم بهطرف شما آمدم و حال و احوالی کردیم و علیرغم توجهی که معمولاً به یک زندانی جدید میشد، شما را ترجیح دادم. بعدها که از سلول انفرادی به بند عمومی منتقل شدیم به بند علما و روحانیون (مذهبیون) آمدم و آشنایی بیشتری با شما حاصل شد، هرچند مجال آن کوتاه بود و شما آزاد شدید. اما آنچه در این مدت برایم جلبتوجه مینمود سؤالهای شما از محیط بیرون و فضای دانشگاهی بود و نگرانیتان از افکار افرادی همچون دکتر پیمان و امثالهم؛ چراکه این افکار را خطرناک میدانستید. این دقت نظر برای من که یک جوان ۲۰، ۲۱ ساله بودم بسیار قابلتوجه بود. البته داستان حمایتهای شما از منافقین (سازمان مجاهدین خلق) و فاصلهگیری شما پس از تغییر ایدئولوژی آنها و برخوردهایشان با روحانیت در زندان را نیز کمابیش میدانستم.
با این خاطره که از شما در ذهن داشتم، پس از پیروزی انقلاباسلامی دعوت از افرادی چون دکتر پیمان برای عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، برایم بسیار سؤالبرانگیز بود. بعدها نیز در رابطه با حمایت ششدانگ شما از آقای بهزاد نبوی در ماجرای انفجار دفتر نخستوزیری که منجر به شهادت آقایان رجائی و باهنر شد -آن هم در خطبههای نماز جمعه- و همچنین هنگام رأی اعتماد وزارت صنایع سنگین، همچنین زمانی که در رابطه با سازمان مجاهدین انقلاباسلامی خدمت رسیدیم و ماجراهای سازمان را مطرح کردیم و نیز آن هنگام که نگرانی خود را از خط ۳ و باند مهدی هاشمی (سال ۶۱-۶۲) برای شما تشریح کردیم ولی حضرتعالی بهعنوان رهنمود فرمودید که مراقب باشید آتشبیار معرکه نشوید (!)، بر تعجب ما افزوده شد. اما بههرحال چون تصور ما این بود که حضرتعالی سرباز و یار حضرت امام (ره) هستید، بر این نکات تمرکز نکردیم.
اصرار بیشازحد بر پذیرش قطعنامه خلاف نظر امام خمینی(ره)
آنچه برای ما غمانگیزتر بود اصرار بیشازحد شما -علیرغم نظر حضرت امام خمینی (ره)- بر پذیرش قطعنامه بود. آن زمان که فشارهای بینالمللی و لیبرالها و ضدانقلاب و منافقین و آقای منتظری و بیت ایشان بر حضرت امام (ره) و ملت ایران برای القا و تحمیل قطعنامه به جمهوری اسلامی بود و راهبرد حضرت امام (ره) و ملت ایران و رزمندگان «جنگ جنگ تا پیروزی» بود، شما به دنبال پذیرش قطعنامه بودید. اینکه چنین تحلیل و نظری داشتید، شاید چندان مهم به نظر نرسد، ولی مسئله پراهمیت این است که برای تحقق نظرتان در فرماندهان ایجاد تردید کردید. «خط تردید» بزرگترین اشتباه استراتژیک شما بود که برای به راه انداختن آن تلاش کردید و همعرض دیدگاه امام (ره) این خط را بر ملت ایران تحمیل کردید. نام آن را نیز عقلانیت گذاشتید و به فرماندهان و رزمندگان سپاه گفتید همه موافق قبول قطعنامه هستند؛ الا شما و اگر شما کوتاه بیایید حضرت امام (ره) هم قبول میکنند.
تئوریزه کردن «خط تردید» و تندرو خواندن مخالفینِ آن
آقای هاشمیتئوریزه کردن «خط تردید» و عقلانی جلوه دادنش و تندرو خواندن مخالفینِ آن، بزرگترین خطای شما بود و متأسفانه نه تنها هیچگاه در خود تردید نکرده بلکه همواره مخالفین را مذمت نمودید. ولی ای کاش این « خط تردید » را لحظه ای در افکار خود تقویت می کردید تا شاید ... .البته خوب میدانید که امام و ملت ایران و بچههای حزب الهی هیچگاه جنگطلب نبوده و نیستند؛ بلکه بر عزت ملی و غیرت ملی تأکید داشته و دارند؛ هیچگاه به وعدههای نظام سلطه اعتماد نداشته و ندارند و بزرگترین مصداق و دلیل آنهم همین قطعنامه ۵۹۸ بود. دشمنان چقدر به وعدههای خود عمل کردند؟ آیا متجاوز (صدام) محاکمه شد؟ بر مردم عادی کوچه و بازار هم معلوم بود که ماشین جنگی صدام با کارگردانی و حمایت و پشتیبانی قدرتهای جهانی کوک شده و محاکمهی صدام یعنی محاکمهی خودشان و آنها هرگز زیر بار چنین موضوعی نخواهند رفت. بگذریم ...
حمایت از مرام اقتصادی موسوی و چرخش ۱۸۰ درجه ای به سمت تعدیل اقتصادی وتشدید فشار به مردم
جناب هاشمیحضرتعالی در دوران ریاستجمهوری خویش با در پیش گرفتن سیاستِ تعدیل اقتصادی از مرام اقتصادی دولت آقای میرحسین موسوی –که میدانیم موردحمایت شدید جنابعالی بود- یعنی اقتصاد بسته و دولتی به سمت اقتصاد باز و آزاد، طی یک چرخش ۱۸۰ درجهای در خطمشی، تغییر رویکردی آشکار دادید؛ بهگونهای که در خطبههای نماز جمعه که تا دیروز بر عدالت اجتماعی تأکید داشتید ازآنپس مردم را به مانور رفاه و مصرفگرائی دعوت کردید و چه بسیار خیرخواهان و دوستان که شما را نصیحت کردند و گوش فرا ندادید.سوگوارانه باید عرض کنم که در دوران دولت جنابعالی فرصتهای زیادی از دست رفت. عدهای از بستگان و اعضای حزب دولت ساخته که شما را پدر معنوی خود میدانند و شما نیز خود را برادر معنوی آنها معرفی کردید آنچنان شما را احاطه کردند که صدای دیگری را یا نمیشنیدید و یا حسابی برای آن باز نمیکردید. فشار اقتصادی آنقدر بر مردم زیاد شد که حوادث و رخدادهای ۱۳ آبان، مشهد، اسلامشهر و ... رخ داد ولی علت وقوع آنها را ریشهیابی نکردید. کسبهی جزء، حتی فروشندگان تره بار هم قیمتها را افزایش میداد و علت را که جویا میشدید میگفتند چون دلار گران شده پس ما هم گران میکنیم. این در شرایطی بود که عدهای از نزدیکان شما خیلی معمولی و با صراحت میگفتند که بستگان رئیسجمهور بایستی با بستگان روسای جمهور دنیا ارتباط و حشرونشر داشته باشند؛ و قطعاً برای اینکه کم نیاورند، روی آوردن به زندگی و مشرب اشرافی و گذراندن اوقات فراغت و تفریحات در اروپا و جزایر تفریحی و... امری طبیعی است. و یا اظهار میداشتند که در دنیا برای اجرای سیاست تعدیل اقتصادی دولتها با معترضین برخورد میکنند و کشتن آنها هزینهای است که برای تعدیل اقتصادی و اصلاحات اقتصادی غربی باید پرداخت تا کشور شکوفا شود!!
تهاجم فرهنگی، شکلگیری طبقه ممتاز و اشرافیت دولتی در دولت هاشمی
وای بر ما. این تذهبون؟بهراستی، زندگی ملت رهاشده از جنگ و مستضعفین کجا و زندگی مرفه بیدردان و دنیاطلبان کجا؟!آن هنگام که هشدارها و فریادهای رسا و بلند رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) نسبت به مسائلی همچون تهاجم فرهنگی، مذمت شکلگیری طبقه ممتاز، اشرافیت دولتی و امثالهم به گوش میرسید نیز واکنش مناسب از شما ندیدیم و فیالمثل اگر به وزیری از مشکلات اقتصادی و گرانی انتقاد می شد میگفت تو هم سوسیالیست شدهای؟! ( کما اینکه اخیراً هم این جمله از وزیری دیگر شنیده شده است. )در دوران شما فکر و فعالیت اقتصادی غلط آنچنان حاکم شد که در شهرداری هر کاری امکانپذیر شد؛ البته به قول معروف «قیمت آن متفاوت بود.» دستگاه اطلاعاتی نیز که باید چشم نظام و دیدهبان آن برای رصد کجیها باشد وارد عرصههای اقتصادی فاسد شد و علیرغم نظر رهبر معظم انقلاب به کارش ادامه داد و شما حمایت می کردید. آقای هاشمی ما دیدیم که خط نفوذ دشمنان قسمخورده ملت ایران وارد حریم خصوصی و خانوادگی مدیران کشور شده و در حال آلودهسازی فرزندان آنها است؛ اما دریغا که هشدارها فایدهای نکرد.
سپردن مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک به کسی که ولایت فقیه را قبول نداشت
جناب آقای هاشمی!برای ما این نکته نیز بسیار تعجببرانگیز بود که مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری را به کسی واگذار کردید که ولایتفقیه را قبول نداشت و جالب آنکه آنجا کانون فعالیت گروهها و احزابی شد که نه تنها به دنبال ترویج لیبرالیسم در فضای جامعه بودند، بلکه حتی علیه شما و دولت شما رسماً فعالیت میکردند و علیه ارزشهای انقلاب مطلب مینوشتند و شما میدانستید و به این مسئله تن دادید؛ چرا؟
توهم ریاست جمهوری مادام العمر برای شما!!!
توجه داشتید که قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ اطرافیان شما تلاش زیادی کردند که محدودیت زمانی قانون اساسی را برای ریاست جمهوری نادیده بگیرند تا جایی که اگر امکانش باشد ریاست جمهوری شما را مادام العمر کنند، براستی واکنش شما در خصوص این گونه عملکردها چه بود؟
وقتی در رابطه با فساد و ریخت و پاشهای مدیریتی هشدار داده می¬شد می¬گفتید وقتی قطار توسعه اقتصادی و سازندگی حرکت می¬کند ۵ تا ۱۰درصد ریخت و پاش امری طبیعی است و این نگاهی وارداتی است نه مبنی بر اسلام ناب محمدی (ص) و توجه به محرومین و مستضعفین.
ناطق نوری را شما ناکام کردید!پاسخ مشارکتی ها به خیرخواهی شما!
جالب است در انتخابات دوم خرداد، در حالی که همه و از جمله شخص آقای ناطق انتظار داشتند از وی حمایت کنید، با کمال تعجب شما همسو با جریان موسوم به چپ- همانها که در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری بهشان بال و پر دادید- در نماز جمعه سناریوی تردید و احتمال تقلب را تقویت کردید. به این ترتیب جمله «بنویسید خاتمی میخوانند ناطق» آقای ناطقی را که کاملاً به شما نزدیک بود با ناکامی مواجه کرد. در انتخابات ۷۶ بود که خیلی ها میزان وفاداری شما به نزدیکترین دوستانتان –از جمله آقای ناطق- را فهمیدند و ای کاش آقای ناطق نیز همین حقیقت را درک می کرد!
آیا یادتان هست که چند صباح بعد، مشارکتی ها در انتخابات مجلس ششم از خجالت شما در آمدند و هدیه ای که در دوم خرداد از شما دریافت کرده بودند را در زمستان ۷۸ به شما عودت دادند!!!
و دیدید که کودتای نرم و سخت ۱۸ تیرماه سال ۱۳۷۸ را رغم زدند و اگر نگوییم کارگردانی کردند ولی همراه و مؤید خوبی بودند تا اسباب به آتش کشاندن میراث امام و شهدا و ملت ایران را فراهم آورند که خدا نخواست.
- شما دیدید که آنها تمامی شخصیت شما را به استهزاء گرفتند.- شما دیدید که آنها میراث امام را به آتش کشیدند.- شما دیدید که بیشترین دشمنی آنها با شما بود.- شما دیدید که آنها دنبال حکومت سکولار هستند.- شما دیدید که آنها خط امام را تحریف میکنند- شما دیدید که آنها تحت تأثیر خط نفوذ، هضم در نظام ظالمانه جهان را پذیرا هستند- شما دیدید خط افراط و رادیکال را آنها دنبال میکنند.- شما دید که آنها جهاد، گذشت و ایثار بسیجیان را به خشنوتطلبی معنا کردند.اما در مقابل چه کردید؟
آنچه شرط بلاغ بود به شما گفتیم؛ اما دریغ از گوش شنوا
و ما علیرغم بیمهریها و کملطفیها به خاطر امام و شهدا و انقلاب حاضر شدیم با شما کار کنیم، بهعنوان محور وحدت از شما دعوت کنیم و شما به بهانه فراجناحی بودن امتناع ورزیدید. حتی قبل از انتخابات خبرگان رهبری خدمت شما رسیدیم و عرض شد که در شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به تبعیت از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اسامی نامزدهای سراسر کشور را در یک جلسه به جمعبندی رسیدند ولی در مورد حضرتعالی در دو جلسه بحث و بررسی با اختلاف یک رأی حضرتعالی رأی آوردید (که موجب شد خانم وحید دستجردی به اعتراض بر قرار گرفتن نام شما در فهرست از جمعیت بروند). آنچه دوستان و اعضای شورای مرکزی از سوز دل و خیرخواهی و حضوری در جلسه در اعتراض و انتقاد به شما مطرح کردند عبارت بود از:
۱) اجرای مشی اقتصادی و سیاست تعدیل که منجر به حمایت از سرمایهداران بی درد و نادیده انگاشتن توده مردم و مستضعفین میشود.۲) برخی اطرافیان شما (حزب دولت ساخته کارگزاران) در مسائل اقتصادی علاوه بر بند ۱، حساسیتی نسبت به فساد اقتصادی و مالی ندارند.۳) بستگان شما علاوه بر بند ۱ و ۲ سلوکشان شکل دادن به یک طبقه ممتازه و ویژهخواری را تداعی میکند.۴) در بخش فرهنگی در دوران دولت شما مشکلات جدی ظهور و بروز کرد.۵) در مسائل خارجی سیاست تنشزدایی یعنی وادادگی را اتخاذ کردید؛ گویا ایران کاری کرده که حالا بیاید رفع تنش کند!و مهمتر اینکه دیدگاه شما با دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری زاویه دارد و این موجب گسست فکری در نظام می شود.پس از بیان محورهای انتقاد به مشی مدیریتی دولت کارگزاران، جنابعالی در مقام پاسخگویی همهی موارد را نفی کردید و بیان داشتید که تعداد دانشجویان، مدارس و... زیاد شده و ثانیاً ابزارهای فرهنگی در اختیار رهبری است نه دولت که شگفتی زیادی برای دوستان ایجاد کرد که فیالمجلس واکنش نشان دادند.
جناب آقای هاشمیملاحظه میفرمایید که بچههای حزبالله از روی تعهد و وظیفه آنچه شرط بلاغ بود انجام دادند و صادقانه بارها و بارها مشکلات و انتقادات را برای شما بیان کردند اما دریغ از گوش شنوا.
حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه میدانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟!
پس از کودتای نرم و قائله ۱۸ تیر ۷۸ که همهی نیروهای حزبالله را نگران کرد، گروههای سیاسی اصولگرا گرد هم جمع شدند تا چارهاندیشی کنند. آنها وفاق در بین همهی وفاداران بهنظام را ضروری دانستند و جهت شکلگیری این وفاق محوریت شما را جمعبندی کردند و همگی خدمت رسیدند و تحلیل خود را ارائه دادند و از شما برای محوریت وفاق همه نیروهای معتقد بهنظام دعوت کردند. اما شما علیرغم قبول تهدیدها و چالشها و ضرورت وفاق و وحدت فرمودید که دوم خردادیها در قدرت هستند و شما در ضعف هستید و من هم فراجناحی هستم و تحقیر آمیز گفتید دلم برای شما می سوزد و حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه میدانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟! هرچند اگر در انتخابات دوم خرداد دقت میشد معلوم بود که طراحان کارگزار و آقایان مرعشی و کرباسچی از فعالان صحنه هستند. آنان اولین کسانی هستند که اتهام ناجوانمردانه تقلب را به جمهوری اسلامی زدند و صریحاً تبلیغ کردند که در پای صندوقهای رأی مردم مینویسند خاتمی ولی خوانده میشود ناطق؛ شما میدانستید و توی دهان آنها نزدید و بلکه آنرا فرصتی تلقی کردید تا نامزد موردنظر حزبالله رأی نیاورد.
ماجرای قدرتطلبی تمام نشد
القصه؛ ماجرای قدرتطلبی تمام نشد و روزبهروز به شکلی دیگر ادامه یافت. مردم فهمیدند هاشمی دهه ۷۰ با هاشمی دهه ۶۰ و هاشمی دهه ۸۰ با هاشمی دهه ۷۰ تفاوت دارد.
مردم دیدند همان تیم اقتصادی که در دولت میرحسین موسوی دنبال اقتصاد بسته و دولتی بود، در دولت هاشمی با شعار اقتصاد آزاد و اقتصاد باز به میدان آمده و در دولت آقای خاتمی هم فعال مایشاء است، چنانچه در دولت احمدینژاد و الآن هم در دولت روحانی همان فکر میدانداری میکند؛ البته ممکن است بعضی عوضشده باشند ولی فکر همان فکر است. این فکر و اندیشه اقتصاد لیبرال -آنهم ناقص و با اشکال مختلف عاریهای و وارداتی با الگوهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی- است که بیش از ۳۰ سال تلاش میکند تا خودش را بر کشور تحمیل کند و فرصت نداده تا اقتصاد ملی و اسلامی وارد صحنه شود.
دائماً میگفتید میآیم، نمیآیم!
جناب آقای هاشمیچه کسی باید پیشتاز تحقق اسلام ناب محمدی (ص) و اندیشه ناب امام خمینی (ره) در حوزه اقتصاد میشد؟ شما کدام جبهه را تقویت کردید؟!
بههرحال یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ اعضای شورای مرکزی جمعیت ایثارگران خدمت شما آمدیم -بااینکه به وفاق کمک نکردید و علی رغم آنکه با مخالفین و منتقدین خود ائتلاف کرده بودید و با همه ناملایماتی که از سوی شما مشاهده شد- و عرض کردیم شما نیروهای نسل اول انقلاب هستید، اوضاع کشور خوب نیست و یاران امام بایستی برای نسل آینده کمک کنند تا کادر سازی شود، لازم است جوانان و تازه نفس ترها به میدان بیایند، گردش نخبگان صورت گیرد، چرخش قدرت شود، به جوانان بها داده شود و دیگر حضور نسل اولیهای مانند شما در عرصه انتخابات به مصلحت نیست. هر آن¬چه تحلیل کردیم را قبول کردید و تشویق نمودید و گفتید که بنا دارید در انتخابات وارد نشوید ولی تا آستانه انتخابات هرروز مطلبی مطرح کردید و دائماً میگفتید میآیم، نمیآیم! و در آخر با اینکه متوجه شدید مقام معظم رهبری مصلحت شما را در آمدن به عرصه انتخابات ندیدند ولی تصمیم گرفتید که وارد رقابت شوید. بار دیگر و در آستانه انتخابات سال۸۴ ریاست جمهوری خدمت رسیدیم و شما را یادآور ملاقات یک سال قبل کردیم و فرمودید همه آن حرفها را که گفتید یادم هست و قبول دارم ولی اگر اصولگرایان وحدت کنند، نمیآیم. گفتیم کمک کنید تا وحدت شود؛ ما طی توافقات که داشتهایم قرار است هرکس در سنجش افکار عمومی بالاتر باشد از وی حمایت کنیم و شما گفتید اگر روی آقای ولایتی تفاهم کنید من حمایت میکنم و نمیآیم. عرض کردیم بنای ما این است که هرکس در سنجش بالاتر باشد و الآن آقای قالیباف بالاتر است و گفتید ایشان سرهنگ است و اهل پادگان و حاضر نشدید کمک کنید. ما عرض کردیم در بهترین حالت اگر شما بیایید انتخابات دومرحلهای میشود و نفس دومرحلهای شدن یک افت برای شما است و مصلحت شما نیست، قبول کردید؛ ولی فرمودید دوستان ما سنجش کردهاند همین الآن که من تصمیم نگرفتهام برای آمدن، ۵۷ درصد رأی دارم. عرض کردیم ما از این سنجش خبر داریم، نظرسازی است که اطرافیان شما انجام داده اند و علمی نیست و ساختگی است و با این مذاکره جدا شدیم و شما تحت تأثیر جریانات مشکوک و لیبرالها وارد صحنه شدید و با دست خودتان زمینه رأی آوری آقای احمدینژاد را فراهم کردید.
حمایت ضدانقلاب و مارکسیستها و لیبرالها و امثالهم در مرحله دوم انتخابات ۸۴
جناب آقای هاشمیچه بگوییم از ستاد تبلیغات انتخابات شما و کارناوالهایی که راه انداختند و برچسبهای ۲۰۰۵ که تولید کردند! براستی چه کسانی برای شما تبلیغ میکردند و چه میتوان گفت از آن فیلم تبلیغاتی و بهاصطلاح دیدار صمیمی با جوانان و ... .
و چه بگوییم از مرحله دوم انتخابات که همهی ضدانقلاب و مارکسیستها و لیبرالها و امثالهم از شما حمایت کردند و دوقطبی احمدینژاد و هاشمی رقم خورد که طبعاً نتیجه کار برای هر انسان منصفی معلوم بود.
کار شما برای رأیآوری به کجا رسیده بود؟!!!
در همان زمان مطلع شدیم که اتاقهای فکر و کمیتهی پشتصحنه به ستادهای شما خط دادهاند که ساعت ۱۲ امشب اگر اسم آقای هاشمی از صندوق درنیامد بریزید جلوی وزارت کشور و در خیابانها و اعلان کنید تقلب شده. خوشبختانه این خبر زودهنگام لو رفت و به حضرتعالی منعکس شد و شما هم به برادرتان منعکس کردید و این فتنه تااندازهای کور شد. چون معترضین سازماندهی شده کمتر از هزار نفر آمدند و شعار تقلب سردادند و فتنه خنثی شد؛ ولی متأسفانه همان جریان نفوذ موفق شد، این سناریو را بعدها به نتیجه رساند.جالبتر آنکه فرزند عزیزتان و البته به قول شما مظلوم (!) آقای مهدی هاشمی، قبل از انتخابات ۸۴، در تاریخ دوم ژوئن ۲۰۰۵ در مصاحبه با روزنامه امریکایی «یو.اس.ای تودی» جملاتی بر زبان راند که شرم بر چهره انسان از بازگو کردن آن مینشیند، اما برای بازخوانی تاریخ باید بگویم که او در این مصاحبه گفت: «پدرم در صورت انتخاب مجدد بهعنوان رئیس جمهوری، قانون اساسی را به منظور کاهش قدرت رهبری و تبدیل آن به مقامی تشریفاتی نظیر «ملکه انگلیس» تغییر خواهد داد.»
البته همین آقازاده عزیزتان همان زمان بارها برای ما پیغام فرستاد که اگر پدرم رئیسجمهور شود حاضریم ۴ یا ۵ وزارت خانه را به شما بدهیم و بعد هم تهدید کرد که اگر برای ژنرال ما مشکل پیش آید ژنرال شما را میزنیم.
وای بر ما، کار شما برای رأیآوری به کجا رسیده بود؛ از گریه با جوانان تا حمایت ضدانقلاب؛ از تطمیع توسط فرزندتان تا تهدید توسط ایشان.پس باید پرسید «فاین تذهبون»؟!
کینهی حزبالله به دل گرفتید
آقای هاشمیچه شده که چنین شتابان مسیر افول را انتخاب کردهاید؟! ما را کاملاً از خود مأیوس کرده اید. حزبالله نهایت حسن نیت خود را نسبت به شما نشان داد ولی شما حاضر نشدید کمی توجه و تأملکنید. کینهی حزبالله به دل گرفتید و همه را با احمدینژاد یکی فرض کردید که حتماً اشتباه کردید! شما هیچ میدانید بسیاری از بزرگان که از حضرتعالی حمایت میکنند نه به این دلیل است که در شما اشکال نمیبینند بلکه برای بازدارندگی از شکلگیری منتظری دیگری هستند، متاسفانه شما هیچ متوجه این معنا نیستید.
خط ۳ که در دهه ۶۰ مخالف شما بود با تمام قامت به همراه کارگزاران و فرزندان شما به صحنه آمدند تا به بهانه حمایت از شما از دولت وقت انتقام بگیرند و خودشان را برای انتخابات سال ۸۸ آماده کردند و خدا میداند که چه تلاشها و برنامهریزیهایی شد، چه پولها که خرج شد، چه ارتباطاتی که برقرار شد و چه کارشناسان داخلی و خارجیای که به کار گرفته شدند تا در ۸۸ احمدینژاد رأی نیاورد. کلید فتنه با اسم رمز تقلب مدتها قبل از انتخابات سال ۸۸ زده شد که دلیل آشکارش راه انداختن کمیته صیانت از آراء بود.
دردمندانه عرض میکنیم که در همهی صحنههای آشکار و پنهان فتنه -از اتاقهای فکر پشتصحنه گرفته تا تظاهرات آشکار جریان فتنه- همه و همه جای پای بستگان و نزدیکان آقای هاشمی به چشم میخورد.
بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیشبینی کردید؟
قبل از شروع فتنه ۸۸ که به قول خودتان در آخرین نماز جمعه، اسم بحران روی آن قرار دادید، در نامه بدون سلامی که با رضایت و موافقت جنابعالی رسانهای شد، خطاب به ولیفقیه اعلام کردید که اگر به پیشنهادهای شما توجه نشود، آتش و دود آن بعد از انتخابات، جامعه را فرا خواهد گرفت و چطور همان شد که شما گفتید، حالآنکه هیچگاه حاضر نشدهاید به سؤال افکار عمومی جواب دهید بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیشبینی کرده است. و همچنین گفتید: «با این¬همه بر فرض این¬که اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بیشک بخشی از مردم و احزاب و جریان¬ها این وضع را بیش از این بر نمیتابند و آتشفشان¬هایی که از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونههای آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدان¬ها، خیابان¬ها و دانشگاه¬ها مشاهده میکنیم.» و البته راست هم می¬گفتید چرا که فرزندانتان میدان¬دار این صحنه¬ بودند! و در آخر نامه با بیت شعری کنایه آلود گفتید:
سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گرفتن به پیل و حال آنکه شما از همه این¬ها مطلع بودید و به جای برخورد با این عناصر فتنه¬گر که داشتند کشور را به آتش فتنه خود می¬سوزاندند و به سمتی می¬بردند تا سوریه¬ای دیگر در ایران عزیز ما رقم بزنند و به جای تلاش برای فرونشاندن آتش فتنه¬ی قدرت¬طلبان که معلوم بود ایادی استکبارند، عکس العمل شما آن نامه¬ی بدون سلام شد که حاوی تهدیدات متعدد به رهبری و مجموعه¬ی نظام بود.
فیلم فائزه هاشمی را دیدید،اتفاقی نیفتاد
فیالمثل وقتی به شما گفته شد دخترتان فائزه خانم در تظاهرات بوده و چنین و چنان شعارهایی داده، گفتید فیلمش را بدهید و وقتی فیلم را هم دیدید، نهتنها اتفاقی نیفتاد بلکه برعکس حضور آنها در فتنه بیشتر شد و ما هیچگاه از جنابعالی درباره برائت از حضور و مدیریت تظاهرات توسط فرزندانتان، ندیده و نشنیدیم.
نسبت نادرست دادن به فرماندهان سپاه و آیت الله ری شهری و شراکت در فتنه ۸۸با موسوی
کار بهجایی رسید که شما برای اثبات ادعای تقلب، استشهاد غلط به فرماندهان سپاه دادید و نقل غلط از آیتالله ریشهری کردید. آقای هاشمی! روح امام و شهدا را عذاب دادید وقتی در جلسه ۴ نفره با حضور میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی گفتید کف نظر آقای میرحسین ابطال انتخابات است. با این اقدامات و موضعگیریهایتان فرصت رجزخوانی و تجرّی برای نظام سلطه و سفیران آن، منافقین و ضدانقلاب را فراهم آوردید و حاضر نشدید به دهن میرحسین بزنید. البته نه شما و نه خاتمی و نه آقای سیدحسن به دهن میرحسین نزدید و در این ماجرا شریکید.
اعواج و شک و تردید را در نماز جمعه جبران نکردید
در روز ۲۶ تیرماه سال ۸۸ (که به قول خودتان نماز جمعه تاریخی بود) و به شهادت تاریخ و اسناد که مورد حمایت جریان ضدانقلاب، معاندین خارجی، سکولارها، ملی مذهبیها و منافقین بود، بهعنوان یگانه رهبر جریان فتنه، همان خواستههای خود در نامه بدون سلام را از تریبون مقدس نماز جمعه تکرار کردید و قطعاً میدانید اکثریت کسانی در آن نماز جمعه حامی شما بودند، هیچ قرابتی با مقدسات شرعی و نماز نداشتند تا جایی که به آن شکل در صف نماز جماعت حاضر شدند و به امامت شما اقتدا کردند.
بهراستی آقای هاشمیِ یار و یاور امام و رهبری، حالا یارو یاور چه جریانی شده بود؟ چرا دشمنان قسمخورده ملت ایران به او دلخوش کرده بودند؟ چرا ضدانقلاب به او استشهاد و استناد میکردند؟!
آه از این همه اعواج و شک و تردید! آه از این همه شاد کردن دل دشمن! آه از این همه تغییر در کسی که خود را یار امام و دوست، همراه، همسنگر دیروز، امروز و فردای رهبری می¬داند!
قربان دل رهبر عزیز و خانواده شهدا و ملت مظلوم ایران که حالا شاهد یکدندگیها و غرور اصحاب و یاران بنیانگذار انقلاب بودند. از میرحسین و کروبی و خاتمی بگذریم، جناب هاشمی شما چرا چنین کردید؟!
چرا به جای جبران، در آخرین نماز جمعه¬ی خود که حاوی مطالب سرشار از انحرافات فکری و بدعت¬های دینی و تهدید نظام ولایی بود خود را ابزاری برای نفوذ نظام سلطه و دشمنان انقلاب برای مقابله با رهبری قرار دادید؟!
قوه قضاییه را تحت فشار قرار دادید که مهدی هاشمی را تبرئه کند
اگر روزی فشارها برملا شود چه برای شما میماند؟!
همکاری شما در بازگرداندن مهدی فراری، برای محاکمه وی، بسیار اقدام مناسبی بود، اما مع الاسف پسازآن خطای دیگری که از شما سر زد آن بود که قوه قضاییه را با لطایفالحیل تحتفشار قراردادید تا مجرم را تبرئه کند؛ داستان فشارها به قوه قضاییه و تلاش برای تبرئه مهدی و...اگر روزی برملا شود چه برای شما میماند؟!
ماجرای نامزدی مجدد و انتخابات ۹۲ نیز یک داستان مفصل و درسآموز است. هم انتخابات گذشت وهم مهدی محکوم شد که درسها و عبرتهایش برای تاریخ و آیندگان بهجای میماند، ولی آنچه باعث شد این رنجنامه را بنویسم داستان تحریف تاریخ و مواضع حضرت امام خمینی (ره) و واقعیتهای انقلاب بود. بسیار برایم رنجآور است که اصحاب امام، یاران انقلاب و مجاهدان دیروز را در حال ریزش ببینم. خدا میداند خوشحال نیستم که هیچ، غم و اندوه دارم که برای چه؟ چرا هاشمی حاضر است با دست خود عزت و افتخارات را پایمال کند؟ من نمیگویم شما قصد خیانت دارید ولی دردمندانه عرض میکنم نتیجه و آثار مواضع و اقدامات شما منجر به خیانت به انقلاب و ملت ایران میشود. چرا باید شما مطلبی را بیان کنید که خوراک و استناد رسانهی بیگانه و دشمنان اسلام شود؟
سرنوشت مشترک هاشمی و منتظریوقتی به یاد آقای منتظری میافتم سرنوشت مشترکی در ذهنم تداعی میکند. هنگامی که این جملهی حضرت امام خطاب به آقای منتظری را در نامهی ۰۶/۰۱/۶۸ مرور میکنم که فرمودند «تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام» را مرور میکنم، به این یقین میرسم که خداوند حکیم پاسخ رفتار غیرصادقانه و ناخالصانه را در دنیا و آخرت میدهد.
جناب هاشمیمتاسفانه واقعیت امر این است که شما از جایگاه یک انسان زیرک و سیاسی که در مقابل دشمنان میایستاد، تا جایگاه فردی که رهبری یک گروه سیاسی قدرتطلب را بهدست گرفته، افول کردهاید. این کار مشاورههای غلط و اتاقهای فکر ادراک ساز نفوذی است تا چنین شخصیت بزرگی را جلوی انقلاب و نظام قرار دهند؛ البته زمینهها مهم است و آن زمینهها این فرصتها را به وجود میآورد.
مواضع افراطی سال های اخیر
جناب هاشمیچگونه بگوییم در مسیر عدل و قسط قرار دارید؟ چگونه بگوییم دم زدن شما از عدالت و قسط واقعی است؟ چگونه بگوییم در تلاش برای بسترسازی ظهور حضرت ولی¬عصر(عج) هستید در صورتی¬که جرم برخی از فرزندانتان با این همه پرونده اثبات شده و حکم صادر شده، ولی باز از ایشان تمام قد دفاع می کنید و در مقابل فرزندانتان نظام مظلوم جمهوری اسلامی را محکوم می کنید! آیا این دست اندازی¬ها و جرم¬های فرزندان شما شایسته¬ی ملت مظلوم ایران است که این¬گونه حامیشان هستید.
برای روشن شدن بیشتر شما و افکار عمومی مروری بر مواضع این سال¬های اخیرتان دارم:
۱- شما در فروردین ماه سال ۹۱ و در گفتوگویی با فصلنامه مطالعات بینالمللی میگویید: «من در سالهای آخر حیات امام (ره) نامهای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمیخواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنههایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره میکنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است.»
و جالب اینکه پسازآنکه این اظهارات شما با واکنش نخبگان سیاسی و رسانهها مواجه میشود، در توجیه ادعای خود گفتید: «اگر بحثهایم در مورد رابطه با آمریکا در آن نامه مورد ایراد بود، حتماً حضرت امام در همان زمان پاسخ من را میدادند.» (!)
با توجه بهقاعده «الاقرار العقلا علی أنفسهم جائز» میتوان صحت ادعای شما در نگارش نامه را پذیرفت، اما اینکه شما سکوت امام را حمل بر رضایت ایشان کردهاید، سخت مبالغهآمیز و تحریف مکتب امام (ره) است. حتی اگر صحت ادعای شما مبنی بر عدم پاسخ امام را بپذیریم هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که سکوت امام بهمعنای موافقت با دیدگاه شما باشد. چه آنکه امام در پیش و پس از انقلاب در بسیاری از مسائل چالشی مطرح بین انقلابیون، همچون کتاب شهید جاوید و دکتر شریعتی، سکوت پیشه کردند و این را نمیتوان بهحساب موافقت ایشان با دیدگاههای انحرافی گذارد و مهمتر اینکه سرتاسر مواضع حضرت امام(ره) در سال پایانی عمر و حتی در وصیت نامه سیاسی الهی ایشان و در نامه عزل آقای منتظری (۰۶/۰۱/۶۸) و پیام نوروزی ایشان در ( ۰۱/۰۱/۶۸) همه و همه نفی دیدگاه و نظر شماست.
۲- شهریورماه ۱۳۹۲ و در اوج تبلیغات مستکبران علیه مقاومت و سوریه که باهدف حمله به این کشور و اشغال آن انجام میگرفت، جنابعالی نیز به سهم خود پازل طراحیشده نظام سلطه را تکمیل کرده و در مراسم سالگرد آیتالله صالحی مازندرانی ادعا کردید: «مردم سوریه بیش از ۱۰۰ هزار کشته و ۸ میلیون آواره دادند در داخل و خارج، زندانها پر از مردم، زندانها جا ندارد بعضی از ورزشگاهها را گرفتند، آنها را پر کردند شرایط بدی بر مردم حاکم است مردم ازیکطرف از طرف خود حکومتشان بمباران شیمیایی میشوند و از طرف دیگری امروز منتظر بمبهای آمریکا باید بمانند.»
تنها پس از واکنش رسانهها و سیاسیون انقلابی بود که شما عقبنشینی کرده و اظهارات خود را تصحیح کردید، اما چگونه میتوان تبعات آن سخنان دشمنشادکن و مستندساز برای دشمنان را از یاد برد؟
۳- دیگر موضع شما که بسیار هم جنجالبرانگیز شد، ادعای شما مبنی بر موافقت امام (ره) برای حذف شعار مرگ بر آمریکا بود؛ چنانچه در گفتگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات ادعا کردید: «موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم، نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الا ن با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. وی گفت یک اصل قرآنی وی را به این روحیه رسانده است، چراکه قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بتها فحش میدادند، میگوید: حق ندارید به بتهای آنها فحش بدهید. «و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» میفرماید بتها را سب نکنید، چون آنها هم متقابلاً به خدا بد میگویند و باعث گمراهی بیشتر آنها میشوید.»
پسازآن نیز پایگاه اطلاعرسانی حضرتعالی با بازنشر بخشی از خاطرات شما نوشت: «هاشمی با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنشهای تند بعدی و جوسازیهای بهعملآمده در این خصوص تأکید میکند: تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الآن هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. بههرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم.»این در حالی بود که تا آخرین روز عمر پر برکت امام عظیمالشان در همه مجامع عمومی و مخصوصاً در حضور ایشان در حسینیه جماران و نیز در نمازهای جمعهای که به امامت خود حضرتعالی برگزار شد، شعار «مرگ بر آمریکا» سر داده میشد.
مگر از یاد بردهایم که حضرت امام در پیام قبول قطعنامه که در کمتر از یک سال تا پایان عمر پر برکتشان صادر شد، با اشاره به ادعاهای آل سعود برای توجیه کشتار حج گذاران، فرمودند: «دستنشاندگان امریکا آتش زدن پرچم امریکا را بهحساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و امریکا و اسرائیل را بهحساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشتهاند؛ و نیز مسئولین و نظامیان ما را با لباس اِحرام به عنوان رهبران توطئه معرفی کردهاند!»
و مگر میتوان فراموش کرد که ایشان قاطعانه تأکید کرد: «از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر امریکا و شوروی را به صدا درآوریم.»
امام بزرگواری که تا آخرین لحظات حیات، دست از مجاهدت و مبارزه نکشید، چگونه ممکن است در میانهی سالهای دفاع مقدس موافق حذف شعار «مرگ بر آمریکا» شده باشد؟!
گویا برخی خواص که به «آلزایمر سیاسی» مبتلا شدهاند، آرزوهای دوره استحاله خود را به نام امام (ره) سند میزنند! خدا را شکر میکنم که آن عزیز سفرکرده، هوشمندانه چنین روزهایی را پیشبینی کرد و راه سوءاستفاده را چنین بست: «اکنونکه من حاضرم، بعضی نسبتهای بیواقعیت به من داده میشود و ممکن است پس از من، در حجم آن افزوده شود. لهذا عرض میکنم آنچه به من نسبت دادهشده یا میشود، مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد با تصدیق کارشناسان یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.»حال که امام (ره) به این صراحت مسیر «تحریف» را مسدود کرده و شاهد چنین ادعاهایی هستیم، باید از خود بپرسیم اگر آن امام بصیر چنین پیشبینی نکرده بود، تحریفگران با میراث فکری او چه میکردند؟!
و ملت ایران بسیار متأسف و متأثر است که چطور و چگونه ممکن است، کسی که هر چه دارد از امام و انقلاب است، اینگونه مکتب امام را تحریف کند.
۴- روایت عجیب شما در خصوص چرایی آغاز جنگ نیز بسیار تأملبرانگیز است. شما اخیراً در مصاحبهای ادعا کردهاید: «در همان موقع [ابتدای انقلاب] انسانهای افراطی بین ما بودند که حرف از صدور انقلاب [نه آن گونه که امام میگفتند] میزدند. بعضیها [نه باز با رویکرد و منظوری که امام داشتند] میگفتند: با دولتها کار نداریم و با ملتها کار داریم. این حرفهای عجیبوغریب، باعث شد که کمکم اختلاف پیش بیاید. عراق بیش از همه ترسید و عامل اجانب شد و علیه ما جنگ به راه انداخت.»
ظاهراً صدام هم بیتقصیر بوده و این به قول شما افراطیهای داخلی بودهاند که صدام را ترساندهاند تا آن جنگ ظالمانه را بر ملت ایران تحمیل کند. اما آقای هاشمی! آن افراطیهایی که از آنها سخن گفتهاید و آنها را آغازگر جنگ نامیده اید؟، چه کسانی هستند؟ اگر مقصودتان مسئولان نظام هستند که خود شما هم جزو آنان بودهاید و احتمالاً باید گفت حضرتعالی در رأس افراطیون بودهاید.
مگر یادتان رفته است که حضرت امام در پیام منشور روحانیت فرمودند: «من قبلاً نیز گفتهام همه توطئههای جهان خواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است و حتماً در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم.»
و باز در همین پیام در پاسخ به کسانی که ادعاهایی مانند شما را مطرح میکنند، میفرمایند «آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل میکنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدیدنظر نماییم و ما خامی کردهایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقعگرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی میکنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین میگذارند. این یک نمونه است که خدا میخواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینهاش با اسلام برملا سازد تا ما از سادهاندیشی به درآییم و همهچیز را بهحساب اشتباه و سوءمدیریت و بیتجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست، بلکه تعمد جهان خواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الا مسئله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیستها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند»
اگر هم مقصودتان از افراطیهایی که دم از صدور انقلاب میزدند، همان خط ۳ ایها و باند مهدی هاشمی معدوماند، خوب است از خود بپرسید، الان باقیماندههای آنها کجا هستند و آیا در پناه شما مأوی نگرفتهاند؟
۵- مواضع و دیدگاههای روزها و سالیان اخیر شما درباره ولایت فقیه نیز به مراتب تأملبرانگیز است. بنا بر نقل رسانهها شما در جلسه تاریخ ۷ اسفند ۸۷ هیئت امنای وقت دانشگاه آزاد، پیشنهاد یکی از اعضا را که گفته بود «در صورت فوت کلیه یا اکثریت اعضای مؤسس در یک زمان، ولیفقیه تصمیمگیری کند و این مسئله در اساسنامه گنجانده شود» را رد کرده و گفتهاید «ولیفقیه خوب است اما اشکالش این است که بعداً اگر نظام ما ولیفقیه نداشته باشد، اگر ما بخواهیم وقف ابدی باشد که نمیشود بگوییم ولیفقیه؛ ممکن است نظام ما ولیفقیه نداشته باشد... تعدادی علیالبدل داشته باشد که در صورت حادثه جایگزین شود.»
اینگونه اظهار نظر درست زمانی از سوی شما مطرح میشد که شما رئیس مجلس خبرگان رهبری بودید و این انتظار به حق از حضرتعالی وجود داشت که بیش از هر کس دیگری پاسدار نظام و الگوی حکومتی ولایت فقیه باشید. حال چطور ممکن است رئیس مجلس خبرگان برای «آلترناتیو ولایت فقیه» برنامهریزی کند؟!
۶- نگاه شما به مقوله «آلترناتیو نظام ولایی» تنها به همین سخن ختم نمیشود. در دهه فجر سال ۱۳۸۹ در گفتوگو با روزنامه جمهوری اسلامی و در توصیه به کسانی که ناراضی خطابشان کردید، گفتید: «من به این قشر ناراضی توصیهام این است که بیایید در صحنه. انقلاب مال آنها هم هست. همه بیایند. حتی آنهایی هم که در انقلاب نبودند، سهمی هم نداشتند بیایند. این کشور مال آنها هم هست. ما میخواهیم همه بیایند. ما الان آلترناتیوی برای وضع موجود نداریم. همین را باید حفظ بکنیم. با اصلاحات. با ترمیمهایی که لازم است انجام بدهیم. این طرف هم بعدها این را به رخ آنها نکشند که برای ما آمدند. همه به عنوان وظیفه ملی و انقلابی و اسلامی بیایند.»
چنین به نظر میرسد که شما خود را در قامت رهبر اپوزیسیون تلقی کرده و به هواداران این جریان توصیه میکنید فعلاً که گزینه دیگری بهجای نظام نداریم، باید کوتاه آمد! سبحان الله! چطور ممکن است رئیس مجمع تشخیص مصلحت یک نظام خود را گاه در قامت رئیس اپوزیسیون همان نظام تصور کند؟!
۷- موضوع دیگر مورد ادعای شما امکان تشکیل شورای رهبری است که در ۲۶ بهمن ۹۳ گفتهاید: «اگر خبرگان به وظیفه خودشان درست عمل کنند، در صورت نبودن یک فرد مناسب حتماً میتوانند شورایی کنند. چون قانون شورا شدن هم باز است. شاید در آینده بدون شورا نتوانند کار درستی انجام بدهند.»
این درحالی است که هم ما و هم شما میدانیم که قانون اساسی مخالف رهبری شورایی است و بنا بر نقل حضرت آیت الله امینی، امام نیز پسازآنکه نظر شورای بازنگری قانون اساسی مبنی بر حذف رهبری شورایی را شنیدند، بر آن صحه گذاردند؛ با این حال مواضع این روزهای اخیر شما و بازگوکردن مجدد تئوری شکست خورده و شورای رهبری و اصرار بر جا انداختن این تئوری خلاف قانون اساسی برای چیست؟!حال جای این پرسش از حضرتعالی است که در حالی که هیچ محمل قانونی بر ای رهبری شورایی نیست، طرح یکباره آن از سوی شما با چه هدفی انجام میپذیرد؟ ایا میتوان در اینگونه اظهارات نیت خیر پیدا کرد؟شما می دانید که افراد عادی هم چنین تلقی می کنند شما طرح مسئله شورائی را برای این مطرح می کنید که در آن شریک شوید و چرا حاضرید چنین اتهاماتی را برای خود بخرید.و باز می دانید همه نخبگان و حضرت امام(ره) رهبری شورائی را راهگشا نمی دانستند و با تجربه به دست آمده آن را از قانون اساسی حذف کردند.
۸- موضوع دیگری که نشان میدهد بهزعم جنابعالی مسیر انقلاب بعد از امام خمینی (ره) دچار تحریف شده و بر اساس اندیشههای بنیانگذار انقلاب حرکت نکرده است، اظهارنظر شما در ۱۰ آبان ۹۴ و در همایش بینالمللی "قرآن در سیره و اندیشه امام خمینی" است، آنجایی که مدعی میشوید «البته اگر این انقلاب را با اندیشه و دیدگاه امام خمینی (س) پیش میبردیم، قطعاً در حال حاضر وضعیت بهتری داشتیم، اما من مأیوس نیستم که با توجه به آگاهی که مردم پیدا کردند و تواناییهایی که بهطور روزافزون در کشور افزایش پیدا میکند، ما موج جدیدی از پیشرفت را که تا الآن نگذاشتند به آن دست بیابیم در آینده به نام اسلام و قرآن ایجاد کنیم».
حالآنکه باید از شما بپرسیم چه کسانی به دنبال فرستادن امام خمینی و اندیشههای امام خمینی به موزه تاریخ بودند و در حال حاضر آنها چه قرابت و ارتباطی با شما دارند تا جایی که این قرابت به حدی نزدیک میشود که "عبدالحسین هراتی¬فرد" فرد هتاک به امام خمینی (ره) و انقلاب، در چند قدمی هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام حاضر میشود و در جلسات خصوصی و عمومی شما شرکت میکند.
آیا با این وضعیت نمیتوانیم به تغییر ۱۸۰ درجهای هاشمی رفسنجانی اقرار کنیم و بگوییم دشمنان دیروز انقلاب، امام و فعلی مقام معظم رهبری، دوستان و حامیان امروز هاشمی رفسنجان
کد خبر: ۸۱۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۶
محسن هاشمی گفت که درصورت ردصلاحیت به نظر شورای نگهبان تمکین می کنم.به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از خبرنگار مستقر فارس در ستاد انتخابات کشور، محسن هاشمی، فرزند آیت الله هاشمی رفسنجانی پس از نام نویسی در انتخابات مجلس شورای اسلامی درحالی که خواهرش فاطمه هاشمی نیز پس از نام نویسی در انتخابات وی را همراهی می کرد، در پاسخ به سوال خبرنگار فارس مبنی بر اینکه در صورت رد صلاحیت چه واکنشی نشان خواهید داد، گفت: درصورت ردصلاحیت به نظر شورای نگهبان تمکین می کنم.
وی در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار فارس مبنی بر اینکه آیا تاکنون برای حضور در لیست های انتخاباتی رایزنی کرده اید، اظهار داشت: برخی افراد و احزاب برای اینکه ما در لیستشان باشیم رایزنی کرده اند.
محسن هاشمی در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار فارس مبنی بر اینکه می توانید اسامی این افراد و چهره ها را اعلام کنید، تاکید کرد که فعلا نمی توانم اسامی آنها را اعلام کنم.
وی اضافه کرد: البته از بین من و خواهرم (فاطمه) درصورت تایید صلاحیت فقط یک نفر در عرصه خواهد ماند.
براساس این گزارش، محسن هاشمی در ابتدای اظهارات خود هم ضمن تبریک ایام هفته وحدت گفت: در ماههای گذشته شاهد بودیم هم رئیس جمهور آمریکا دست وزیر خارجه ما را میفشارد و هم رئیس جمهور روسیه به دیدار رهبر انقلاب میآید و دست ایشان را میفشارد.
«حال که جمهوری اسلامی در اقدامی هوشمندانه به تنشزدایی میپردازد و کشور را از خطرات مصون دانسته و منافع و مصالح کشور را حفظ میکند چه نیکوست در جامعه خودمان که بهدلیل اختلافات سیاسی مملو از کینهورزی شده، به اخلاق سیاسی روی آوریم و احزاب و گروهها به سعه صدر و مدارا و تحمل یکدیگر بپردازند تا تداوم شرایط اقتصادی را با رنج و نگرانی کمتری پشت سر بگذارند و شادی و خوشحالی جای خود را به تلخی و ناکامی دهد.»
محسن هاشمی با بیان اینکه در هفتههای گذشته شاهد بودیم برخی افراد بهبهانه مطرح شدن دیدگاههای هاشمی رفسنجانی که پیش از این بارها مطرح شده بود از اخلاق خارج شدند و تعابیر تندی در فضای جامعه منتشر شد، گفت: آیتالله هاشمی براساس سیره پیامبر که به عیادت حرمت شکنان میرفت جز خیر برای همه جامعه بهویژه آنها که حرمت شکنی میکنند نمیخواهد، و هیچگونه کدورتی در دل ندارد.
وی اضافه کرد: بنده ترجیح میدادم دیگر بزرگان و همفکران و صاحب نظران پای در این مسیر قرار دهند اما بهتوصیه بزرگمردان پای در این مسیر قرار دادیم و امیدوارم با حفظ تعامل و گذشت این مسیر را ادامه دهیم.
«اکنون کشور در شرایط حساسی قرار دارد. اگر مجلس جمهوری اسلامی به وظایف خود در تنقیح قوانین و نظارت بهتر عمل کند سرمایه گذاریها و حاکم کردن فضای اقتصادی مناسب و مقاوم کردن اقتصاد و ذخایر اقتصادی میتواند راهگشای مسیر باشد.»
منبع /فارس
کد خبر: ۸۱۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۴
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، به نقل از فارس ،
حجتالاسلام اسماعیل صلواتی ظهر امروز در خطبههای نماز جمعه قلعهرئیسی با توصیه نمازگزاران به رعایت تقوای الهی اظهار داشت: راه نجات از گناه توبه و استغفار، یاد خدا و استعانت از خداوند متعال، عبادت و بندگی خدا و اراده قوی انسان است، تقوا سبب از بین رفتن بسیاری از گناهان میشود.
وی ادامه داد: عواملی مانند تقوا، حفظ عفت، رعایت حقوق، شرکت در غم و شادی یکدیگر، وجود فرزند و کنترل عوامل مزاحم در حفظ و ثبات حیات خانواده مؤثر است.
امام جمعه قلعهرئیسی در خطبه نخست به یکی دیگر از عوامل گناه که گناه استمناء است اشاره و تصریح کرد: امام صادق (ع) میفرمایند استمناء گناه بزرگی است که خداوند در قرآن مجید از آن نهی نموده و استمناءکننده مثل این است که با خودش ازدواج میکند و اگر کسی را که چنین کاری میکند بشناسم با او هم غذا نمیخورم.
صلواتی بیان کرد: این گناه یکی از راههای انحرافی در ارضای میل جنسی و نسل جوان را در معرض آسیبهای جدی قرار میهد و این گناه آثار زیانبار و مخربی به روح و روان و جسم انسان میگذارد.
وی تأکید کرد: انجام این گناه باعث دوری انسان از خدای متعال میشود و از عطا و بخششهای خدای مهربان محروم میشود و صفای دل را از بین میبرد.
امام جمعه قلعهرئیسی به آثار زیانبار این گناه اشاره کرد و گفت: ضعف حافظه و استرس و اضطراب، کم حوصلگی، زود رنجی، مختل کردن سیستم اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک و تولید سلولهای خونی با مشکل مواجه میشود.
صلواتی خاطرنشان کرد: این گناه باعث میشود که انسان از لذایذ جنسی محروم میشوند، چنین افرادی بعد از ازدواج قادر به تامین نیازهای جنسی خود و همسر نیستند و این عامل ناسازگاری در بین زوجین میشود.
وی به علل و عوامل این گناه اشاره کرد و گفت: یکی ضعف اعتقادی، ضعف دینداری، بیتوجهی به مسائل دینی و دیگری انزوا و تنهایی است و دوستان ناباب و منحرف از عوامل دیگر این گناه کبیره است.
صلواتی با بیان اینکه ازدواج، مهمترین راهکار این گناه و پرهیز از آن است، یادآور شد: همه باید تلاش کنند ازدواج آسان فراهم شود و زمینه ازدواج آسان را فراهم کنند.
خطیب جمعه قلعه رئیسی گفت: ازدواج موقت یک رحمتی است بر بندگان خدا، ازدواج موقت با عفاف و حیاء زنان منافات ندارد، اگر ازدواج موقت با عفاف و حیاء مخالف بود در دوران رسول خدا هم وجود نداشت.
صلواتی در خطبه دوم با دعوت به تقوای الهی، ملاک کرامت آدمی را معیار پذیرش اعمال و مرکب راهوار سعادت تقوا دانست.
وی در ادامه به شرایط پس از برجام اشاره و گفت: ما مشاهده میکنیم دشمن مستکبر هر روز بدون هیچ دغدغهای عهدشکنی میکند ما فقط همین شرایط پس از برجام را ببینیم، ببیند آمریکاها چقدر دارند بد عهدی میکنند، هر روز به طریقی دارند دشمنی خودشان را به علیه ملت اعلام میکند؛ یک روز از طریق محدودیت ویزا یک روز طریق پرداخت دارایها ایران و امروز مشاهده میکنیم که بر علیه سپاه پاسداران که مظهر عزت و شرف ملت ایران است دست به دسیسه میزنند و درصددند که سپاه را به عنوان یک گروه تروریستی معرفی کنند.
امام جمعه قلعهرئیسی با بیان اینکه این یک توهین به آرمانهای ملت و انقلاب است اضافه کرد: انتظار داریم سیاست خارجی، سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران باشد نه دولت و انتظار است دولت به پشتوانه ملت در مقابل آمریکا محکم باشد.
صلواتی گفت: کلید حل مشکلات در داخل کشور اتکا به مردم حمایت از تولیدات داخلی جلوگیری از فساد و در یک کلام نسخه شفا بخش اقتصاد مقاومتی است.
وی به روز 8 دی میلاد پیامبر اکرم (ص) و روز اخلاق و مهرورزی اشاره و عنوان کرد: سعی کنیم سیره پیامبر اخلاق و رفتار پیامبر و امام صادق (ع) را سرلوحه کار خویش قرار دهیم سعی کنیم اخلاق پیامبر گونه داشته باشیم و مهربان باشم و در زندگی سعه صدر داشته باشیم.
امام جمعه قلعهرئیسی در پایان با ذکر دعایی متذکر شد؛ خدا کند مدیرکل ورزش و جوانان استان به قولهای خود وفادار بماند و قولهای که در خصوص ورزشگاه قلعهرئیسی داد، روی قولهایش باشد و قولهای که در خصوص سفر به این منطقه را داد را محقق نماید.
کد خبر: ۸۱۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۴
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با اشاره به توهینهای نمایندگان به وی در دو دوره اخیر مجلس، به همه توهینها پاسخ داد.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
به گزارش خبرنگار مهر، در ادامه جلسه علنی روز سهشنبه مجلس شورای اسلامی، مهدی کوچکزاده نماینده مردم تهران در تذکری بر اساس ماده ۷۹ آییننامه داخلی مجلس گفت: امام خمینی (ره) میفرمایند اگر بنا باشد که شما به جای اینکه اقتصاد مردم را درست کنید، به جای اینکه این کشور را بررسی کنید ببینید که کجا مخروبه است و مردم از همه چیز ساقط هستند و به جای اینکه در مسند بنشینید و با فحاشی به هم از مسائل غفلت کنید، این همان است که قدرتهای بزرگ میخواهند که این مملکت خرابه بماند و صدای مردم نیاید. شما هم عمال آمریکایید، منتهی ملتفت نیست، یک عاملی داریم که مستقیما از سفارت آمریکا دستور میگیرد، یک عاملی داریم که برای او کار میکند، ولی خودش نمیفهمد.
وی ادامه داد: امام (ره) فرمودند خود آدم نمیفهمد که برای چه کسی کار میکند، اگر شما به مصالح مردم و کشور کار نداشته باشید و فقط مشغول این باشید که من چطورم، شما چطورید، مردم با من هستند یا با شما هستند، اگر فکر این باشد، این همان است که آمریکا میخواهد و شما از عمال آمریکا هستید و در عذاب با عمال آمریکا مشترک هستید.
نماینده مردم تهران خطاب به رئیس مجلس گفت: همین فرمایشات امام (ره) برای بنده حجت است که وقتی از این تریبون در زمان ریاست شما در اعتراض به شیخ سادهلوح صحبت کردم فردی که الان استاندار شده است، بلند شد و گفت آقای لاریجانی نگذارید کوچکزادهها در مورد بزرگزادهها حرف بزنند. من خواستم تذکر بدهم، اما به دلیل فرمایشات امام (ره) صحبت نکردم.
وی ادامه داد: روز دیگری در زمان ریاست شما فردی به من گفت شعبان بیمُخ، من هیچ نگفتم و تذکری ندادم. روز دیگر از همین تریبون نام فامیلی که همسر وزیر بهداشت هم همین فامیل را دارد، وزیر کشاورزی هم زمانی همین فامیل را داشته است، به لجن کشیدند، کسی که پدرش در منزل خاندان ما روضه میخواند این حرف را زد، اما باز هم هیچ نگفتیم.
کوچکزاده اظهار داشت: من هیچ نمیگویم، نه اینکه جوابی ندارم، بلکه به خاطر اینکه شرم میکنم زمانی که مردم از نظر اقتصادی و معیشتی طبق گزارش معاون اجتماعی وزارت کشور در همین جلسه به فحشا و مصیبت کشیده میشوند والله و بالله رویم نمیشود از خودم دفاع کنم.
وی گفت: من در چند جلسه قبل هم در جهت دفاع از مردم، در جهت مخالفت با روشهای اقتصاد لیبرالی و در جهت دفاع از محرومان حرفی زدم، به نظر من اینطور آمد، شاید اشتباه بود که شما بیطرفی را رعایت نکردید. استعفا دادم که تا امروز هم پس نگرفتم.
متاسفانه عدهای آنچه لیاقت خودشان است به من نسبت میدهند، این آخرین حرف من در دفاع خودم بود، فکر نکنید که جوابی نیست، اما من نمیخواهم از این تریبون از خودم دفاع کنم. ما فحش دفاع از محرومان و مستضعفان را از کسانی میخوریم که هر روز، هر کسی در قدرت است برای او خوشرقصی میکنند، یک روز برای احمدینژاد و روز دیگر برای روحانی.
وی تصریح کرد: جنگ ما، جنگ پابرهنه ها، فقرا و مستضعفان با مرفهین و آقازادهها و مفتخورها است، حالا هر چه میخواهید فحش دهید و رسانههایتان هم بنویسند.
در ادامه علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: جلسه قبل آقای حسینیصدر صحبتی کردند که منظورشان ایشان نبود، اما چون افعال به گونهای بود که ایشان برداشت داشتند صحبت با ایشان بوده است، اجازه تذکر یافتند.
کد خبر: ۷۹۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۴
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
در آخرین بازی های این هفته، امروز، تیم استقلال خوزستان در اهواز با 3 گل برابر میهمان خود، پدیده مشهد به پیروزی رسید و با کسب 29 امتیاز به صدر جدول رده بندی صعود کرد.
در این بازی مهدی زبیدی یک بار و حسن بیت سعید دوبار برای استقلال خوزستان گلزنی کردند.
ذوب آهن اصفهان با تک گل دقیقه 45 مسعود حسن زاده برابر میزبانش، سیاه جامگان مشهد به پیروزی رسید و با 26 امتیاز در مکان سوم باقی ماند.
همچنین در ورزشگاه آزادی تهران، پرسپولیس با گل دقیقه 34 جری بنگستون گسترش فولاد تبریز را شکست داد و با 22 امتیاز به مکان ششم جدول صعود کرد.
کد خبر: ۷۹۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۳
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
رویش نیوز نوشت: شاید اگر بخواهیم مهمترین اخباری که در طول تعطیلات پایانی ماه صفر اتفاق افتاد را ذکر کنیم اعلام کاندیداتوری سید حسن خمینی برای انتخابات مجلس خبرگان یکی از آنها بوده است. انتخاباتی که اسفندماه سال جاری برگزار خواهد شد. چهارشنبه شب بود که سید علی خمینی برادر کوچکتر سید حسن طی اطلاعیهای در هیئت ایثارگران این خبر را اعلام کرد. در این اطلاعیه آمده بود: برادرش سید حسن، به خاطر درخواستهای گروهها و اقشار مختلف و پس از مشورت با بزرگان نظام، کاندیدای انتخابات خواهد شد.
این کاندیداتوری در شرایطی که از ماههای گذشته احتمال آن میرفت سرانجام اعلام شد ولی حواشی و اتفاقاتی پیرامون اعلام کاندیداتوری نوه امام خمینی(ره) افتاد که ذکر نکاتی را لازم میکند.
نکته ابتدایی اینکه حضور سید حسن خمینی در انتخابات چندی است که توسط برخی رسانهها تبلیغ و ترویج میشود و این رسانهها به دنبال این کاندیداتوری بودند. پس عجیب هم نیست که پس از اعلام حضور سید حسن خمینی در جرگه انتخابات این رسانهها عنان از کف داده و نتوانند ذوق زدگی خود را از این حضور پوشیده بدارند. اما باید گفت گر چه حضور سید حسن خمینی از لحاظ خبری جذابیت زیادی دارد ولی هنوز برای ذوق زده شدن از این خبر زود است. سید حسن خمینی نیز باید نسبت به این اتفاقات رسانهای حساس باشد و از همین ابتدا مقابل سوءاستفاده این جریان رسانهای از نام خود را بگیرد.
خمینی جوان حضور خود در انتخابات را فارغ از جریانهای سیاسی دانسته است و در اطلاعیه مربوط به اعلام کاندیداتوری اظهار داشته است: "در خانواده امام اگرچه از ابتدای انقلاب تفکرات و اندیشههای مختلفی وجود داشته اما نقطه اشتراک همه ایشان استقلال از گروههای سیاسی است لذا جناب حاج حسن آقا نیز بهطور مستقل در انتخابات شرکت خواهند کرد البته طبیعی است که همه علاقهمندان به امام از این نوع حضور خوشحال خواهند شد." این شعار که غیر از آن نیز از سید حسن خمینی انتظار نمیرفت تبعاتی نیز دارد. بیت امام خمینی(ره) در طول سالهای گذشته آنقدر که باید فراجناحی باشد فراجناحی عمل نکرده است و با توجه به برخی حضورهای این بیت در بزنگاههای سیاسی که در صدر آن سید حسن خمینی است در ذهن مردم باور دیگری از این بیت جایگزین شده است. باید منتظر انتخابات بود و دید که سید حسن در چه اندازه در این انتخابات فراجناحی بودن خود را نشان می دهد و جلوی استفاده جریانی از نام خمینی و کاندیداتوری سید حسن خمینی می گیرد.
اطرافیان سید حسن خمینی پس از اعلام کاندیداتوری وی اقدام به نسبت دادن این کاندیداتوری به دیدار سید حسن با رهبر انقلاب کردند. صحبت آنها این بود که سید حسن بعد از دیدار با رهبری تصمیم به کاندیداتوری در انتخابات مجلس خبرگان گرفته است. ادعایی تکراری که همیشه و در آستانه انتخابات توسط برخی کاندیداها اعلام میشد. درباره این صحبت ذکر دو نکته لازم است؛ اول ابن که سید حسن از همین ابتدای کار که اعلام کاندیداتوری کرده است باید مواظب کلام خود و اطرافیانش باشد و اگر حرف آنها را حرف خود نمیداند سریعاً نسبت به رد یا تأیید آن زبان به سخن بگشاید. نکته دوم هم اینکه این حرفها کمی نخنما و تکراری شده است. همانطور که پیشتر هم گفته شد همیشه و در آستانه انتخابات توسط برخی کاندیداها این صحبت بیان میشود و از زمان بنی صدر تاکنون این اتفاق افتاده است. این در حالی است که رهبری هیچگاه نسبت به کاندیداتوری افراد اظهار نظر اثباتی یا ردی نکرده اند و ایشان همواره بر بی طرفی خود در انتخاباتهای مختلف و اینکه فقط یک رأی دارند تأکید کردهاند. ایشان در هیچیک از انتخاباتها در زمان زعامت خود ذکر مصداق نکردهاند و فقط به ارائه ویژگیهای کلی بسنده کردهاند.
در پایان ذکر این نکته لازم است که برخی نزدیکان سید حسن خمینی با قرار دادن صفاتی چون علی اکبر انقلاب، آیت الله جوان، خمینی جوان و ... اذعان دارند که نباید سید حسن مورد انتقادی قرار گیرد. در پاسخ به این افراد باید گفت که درست است که سید حسن خمینی از خانواده امام خمینی(ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی است اما وی باید بداند که یکی از ملزومات ورود به دنیای سیاست آنهم در انتخابات به انتقاد کشیده شدن افکار و اعمال است و نمیشود به خاطر فامیلی خمینی کسی که وارد عرصه سیاست میشود از نقد مصون بماند. اما مطمئناً نباید این نقدها به توهین کشیده شود. سید حسن باید بداند که پا به عرصهای گذارده است نقد از ویژگیهای آن است و اطرافیان وی هم نباید هر نقدی را توهین بدانند و منتقد را مورد اتهام قرار دهند.
ما نیز حضور سید حسن خمینی را در انتخابات مجلس خبرگان به فال نیک میگیریم و امیدواریم که این تصمیم برای وی و نظام عاقبت خوشی داشته باشد.
کد خبر: ۷۹۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۲
شهید سرگردعلی غلامی بارها راجع به شهادتش با خانواد اش حرف زده و گفته بود که من شهید می شوم
کد خبر: ۷۹۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۰
مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه فتح کهگیلویه و بویراحمد گفت: در سال 88 همه کشورهای استکبار علیه نظام جمهوری اسلامی ایران موضع گرفته بودند که مردم با آگاهی و بصیرت همه نقشه های آنان خنثی کردند
کد خبر: ۷۹۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۷