شبهنظامیان دولت اسلامی عراق و شام موسوم به "داعش" همزمان با مبارزه با ارتش عراق در استان بیجی منزل به منزل رفته و درباره تعداد زنان مجرد و متاهل سوال میپرسند.
به گزارش ایندیپندنت، ارتش عراق و شبهنظامیان داعش برای بدست آوردن کنترل بزرگترین پالایشگاه عراق در خارج از استان بیجی در حال جنگ هستند. اما ساکنین استان بیجی که تحت کنترل کامل داعش است، بسیار وحشت زده هستند چرا که این شبهنظامیان منزل به منزل رفته و درباره تعداد زنان مجرد و متاهل هر خانه سوال میپرسند.
یکی از ساکنان گفت: من به شبهنظامیان داعش گفتم که ما تنها دو زن در خانه داریم که هردوی آنها ازدواج کردهاند. آنها در پاسخ به من گفتند که بسیاری از نیروهایشان مجرد هستند و به دنبال همسر میگردند. آنها تاکید کردند که باید وارد خانه شده و به شناسنامههای این زنان که در آن مجرد یا متاهل بودنشان قید شده، نگاهی بیندازند.
داعش به نیروهایش دستور داده است تا مردم محلی اهل تسنن را اذیت نکنند اما آنها در بسیاری از مناطقی که تصرف میکنند، اصول افراطی خود را اعمال میکنند.
به طور مثال آنها در شهر موصل یک زن را به همراه شوهرش شلاق زدند چرا که آن زن به جای استفاده ار برقع تنها یک روسری به سر داشت.منبع: خبرگزاری ایسنا
کد خبر: ۳۷۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۰۱
منابع اردنی از هشدار مسئولان این کشور به دختر دیکتاتور معدوم عراق درباره توقف فعالیت سیاسی و رسانه ای خبر دادند.
به گزارش تسنیم، روزنامه العرب اردن اعلام کرد: مسئولان اردنی به رغد صدام حسین دختر دیکتاتور معدوم عراق درباره هر گونه اظهار نظر درباره عراق هشدار داده اند. این رسانه اردنی بیان کرد: مسئولان اردنی به رغد صدام هشدار داده است که در امان اظهارنظری درباره عراق نداشته باشد و به توافق سابق درباره عدم فعالیت سیاسی یا رسانه ای پایبند باشد و گرنه از اردن اخراج خواهد شد.
خاطرنشان می شود که رغد صدام اخیر پس از اشغال موصل و مناطقی از صلاح الدین از سوی تروریست های وابسته به گروه موسوم به دولت اسلامی عراق و شام ضمن حمایت آشکار از آنها از حمایت های قطر و عربستان از این تروریست ها تمجید کرده بود.
کد خبر: ۳۶۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
«طارق الهاشمی» در اولین دیدار دیپلماتیک خود قرار است طی چند روز آینده با “ملک عبدالله بن عبدالعزیز آل سعود” پادشاه عربستان سعودی دیدار و گفتگو کند
به گزارش آوای دنا ، رسانه های عراقی مدعی شدند که گروهک تروریستی – تکفیری «دولت اسلامی عراق و شام» موسوم به “داعش”، تروریست سرشناس عراقی «طارق الهاشمی» که توسط دادگاه عراق به طور غیابی به اعدام محکوم شده است را به عنوان رئیس جمهور خود مشخص کرده است.
این رسانه های عراقی در ادامه افزودند: “داعش” در جدید ترین بیانیه رسمی خود که بیانیه ای سیاسی بوده، مدعی شد که «طارق الهاشمی» رئیس جمهور دولت اسلامی عراق و شام است!
در ادامه این خبر آمده: «طارق الهاشمی» در اولین دیدار دیپلماتیک خود قرار است طی چند روز آینده با “ملک عبدالله بن عبدالعزیز آل سعود” پادشاه عربستان سعودی دیدار و گفتگو کند.
منبع: شیعه آنلاین
کد خبر: ۳۶۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۸
صفحه منتسب به عزت الدوری در فیسبوک ادعا کرد که نیروهای گروه دولت عراق و شام "داعش" قاضی دادگاه صدام که حکم اعدام وی را صادر کرد، بازداشت کردند.
به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه اینترنتی ارم نیوز، حامیان عزت الدوری، دبیرکل حزب منحل شده بعث در عراق تاکید کردند که نیروهای داعش رئوف رشید عبدالرحمان، قاضی کرد را که حکم اعدام صدام را داده بود، بازداشت کردند.
در صفحه منتسب به عزت الدوری در فیسبوک ادعا شده است که این قاضی در حال حاضر توسط نیروهای داعش و اعضای حزب بعث بازداشت شده است.
در این صفحه خطاب به نوری مالکی، نخست وزیر عراق آمده است: رئوف رشید عبدالرحمان اکنون توسط داعش بازداشت شده است و تو نیز گردنت را آماده کن.
پس از اینکه عبدالرحمان حکم اعدام صدام را صادر کرد در سال 2009 به عنوان وزیر دادگستری در دولت کردستان عراق انتخاب شد.
عزت الدوری مرد شماره دو در دوره حکومت صدام بود و وی تصدی پست معاون رئیس شورای فرماندهی انقلاب و پس از آن چندین منصب از جمله وزیر کشور و وزیر کشاورزی را برعهده داشت.
پس از اشغال عراق عزت الدوری خود را مخفی ساخت و حزب عربی سوسیال بعث در عراق اعلام کرد که وی پس از صدام تصدی پست دبیرکل این حزب را برعهده دارد.
کد خبر: ۳۶۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۷
گروه تکفیری داعش با عنوان دولت اسلامی عراق و شام که توسط کشورهای غربی و عربی حامی گروههای تروریستی ضدسوری تجهیز و مسلح شده است، ممنوعیت های زیادی را بر مردم مناطق زیر نفوذ خود اعمال می کند.به گزارش پایگاه 598، این گروه وابسته به القاعده هر چند در عراق و با ادعای مبارزه با آمریکا شکل گرفت، اما با کسب حمایت کشورهای غربی عربی ضد سوری و دریافت میلیون ها دلار پول و تسلیحات، علیه نظام سوریه وارد جنگ شد.
داعش به دلیل کشتار مردم طرفدار دولت سوریه و همچنین نظامیان این کشور بویژه سربریدن و سوزندان سرها در آتش، خشن ترین گروه تروریستی تکفیری مورد حمایت کشورهای عربی غربی ضدسوری شناخته می شوند.
بیشتر اعضای این گروه و همچنین دیگر گروه تکفیری جبهه النصره مزدوران جنگی خارجی از کشورهای عربی و حتی اروپایی به ویژه فرانسه و آلمان هستند.
داعش که به تازگی شهر موصل عراق را اشغال کرده است در مناطق تحت نفوذ خود، مجازات های شدیدی مانند سربریدن برای نادیده گرفتن دستورات خود اجرا می کند که سبب شده بسیاری از مردم مناطق تحت سلطه مجبور شوند فقط برای انجام موارد ضروری از خانه خارج شوند که بیشتر شامل مردان می شود.
شهر رقه در سوریه از جمله مناطق تحت اشغال گروه تکفیری داعش است که به گزارش شبکه المیادین مردم مجبورند محدودیت های زیادی از جمله موارد زیر را تحمل کنند.
1 - پوشیدن شلوار جین (برای زنان)
2 - پوشیدن شلوار جین توسط مردان کمر باریک
3 - کوتاه کردن مو
4 - نمایش لباس های زنانه در ویترین
5 - کار کردن مردان در فروشگاه لباس زنانه
6 - ورود مردان به مغازه های لباس خیاطی زنانه
7 - تبلیغ آرایشگاه های زنانه
8 - مراجعه زنان به پزشک مرد
9 - شانه کردن موی سر و صورت (برای مردان)
10 - کشیدن سیگار و قلیان
11 - نشستن زنان روی صندلی
کد خبر: ۳۶۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
در تصویر منتشر شده خطاب حسین در حفرهای که گویا با دستان خود کنده است ایستاده است و مظلومانه به دوربین نگاه میکند. تروریستهای داعش پس از شکنجه این افسر عراقی وی را مجبور کردهاند تا با دستان خود این قبر را بکَنَد.
به گزارش آوای دنا، پایگاههای خبری حامی گروه تروریستی دولت اسلامی عراق و شام موسوم به "داعش" تصاویری از یک افسر عراقی که او را مجبور به کندن قبر خود کردهاند، در شبکههای اجتماعی منتشر کردند.
در یکی از این تصاویر «خطاب عمر حسین» یکی از افسران پلیس عراق که لباس نظامی بر تن دارد در حالی که چشمهایش از شدت شکنجه مزدوران تکفیری داعش ورم کرده نشان داده میشود و یک عنصر تکفیری داعش نیز در پشت سر وی ایستاده است.
در تصویر دیگر منتشر شده خطاب حسین در حفرهای که گویا با دستان خود کنده است ایستاده است و مظلومانه به دوربین نگاه میکند. تروریستهای داعش پس از شکنجه این افسر عراقی وی را مجبور کردهاند تا با دستان خود این قبر را بکَنَد.
پس از اتمام کندن قبر خطاب حسین با شلیک مستقیم گلوله به سرش به شهادت رسیده است.انتشار این دو عکس خشم عده زیادی از فعالان شبکههای اجتماعی و شهروندان عراقی را برانگیخته است.
یکی از فعالان شبکههای اجتماعی در اینباره میگوید: "ایستادن و نگاه نظامی او به دوربین نشان از شجاعت و شهادت او در راه خداوند و وطن است".
دیگری گفت که "شیر، شیر میماند حتی اگر بمیرد". خانم از فعالان دیگر اجتماعی «هند جبار» نوشت: "خداوند او را با شهدا محشور میگرداند، انشاءالله".«زاهر موسی» نیز گفته است: "قاتلان خطاب حسین از اوباش و تروریستها هستند و کسانی که از آنان حمایت میکنند نیز از اوباش هستند".
گفتنی است که گروه ترویستی داعش ماه گذشته تعدادی از سربازان ارتش عراق را در شهر الفلوجه استان الانبار با شلیک گلوله به سرشان اعدام کردند. همچنین تکفیریهای داعش چندی قبل از آن نیز تعدادی از نیروهای ویژه عراق را در منطقه البوبالی واقع در شرق الرمادی اعدام کردند./ابنا
کد خبر: ۲۷۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۹
اوای دنا: بیاد شهید طیب و همه ی شهدای ایران زمین:چفیه هاتان را به دست فراموشی سپردیم و وصیت نامه هایتان را نخوانده رها کردیم . پلاکهایتان را که تا دیروز نشانی از شما بود امروز گمنام مانده است . کسی دیگر به سراغ سربندهایتان نمی رود دیگر کسی نیست که در وصف گلهای لاله و شقایق شاعرانه ترین احساسش را بسراید و بگوید : چرا آلاله آنقدر سرخ است چرا امثال شهید طیب هنوز به خوبی معرفی نشده اند؟ چرا نام پر آوازه شهید هدایت الله طیب را فراموش کرده ایم ؟ چرا و چرا... و اما شهید طیب کیست وکه بود؟هدايت الله طيب، متولد سال 1333هجري شمسي، در قريه تنگهبر سفيد، از توابع شهرستان كهگيلويه،در روستايي محروم و دورافتاده. دوران كودكياش در روستا سپري شد و در سال 1341 وارد دبستان شد.
دوران دبستان را با موفقيت سپري كرد و بعد از دوران دبستان براي تحصيل در دوره دبيرستان به بهبهان رفت و در رشته طبيعي در دبيرستان "25شهريور"، مشغول تحصيل شد و نهايتا در سال 1353دوره دبيرستان را تمام كرد.
دوره دبيرستان در زندگي شهيد هدايت، دوره مهمي بود؛ هم از اين حيث كه به شدت روي به مطالعات ديني آورد و از طرف ديگر با افرادي آشنا شد كه با برگزاري جلسات هفتگي وارد قضاياي سياسي و مبارزات انقلابي گرديد. در اين دوران ساواك از جلسات هدايتالله مطلع و در خرداد ماه سال 1353، توسط ساواك بازداشت ميشود و چند شبي را در زندان ساواك گچساران ميماند و بالاخره با گرفتن تعهد آزاد ميشود و به خاطر همين نميتواند درهمه امتحانات خرداد ماه شركت كند. بعد از آزادي به روستا باز ميگردد و ديپلمش را در شهريور ماه اخذ ميكند.
با پايان دوره دبيرستان هدايتالله در سال 1354 به سربازي رفت و بعد از دوره آْموزشي، به خاطر اينكه ديپلمه بود به عنوان درجهدار انتخاب شده و در رشته تانك دوره ديد. دوران سربازي قهرمان داستان ما در 16 ارديبهشت 1356 تمام شد و از اين لحظه به بعد داستان وارد لحظه حساس خود ميشود زيرا هدايت مقدمات سفر به آمريكا را براي تحصيل شروع كرد.
تا زمانيكه شرايط سفر براي هدايت فراهم شود وي در يك شركت آبرساني به عنوان رييس كارگزيني مشغول به كار ميشود. محل اين شركت بين آبادان-ماهشهر بود. در اين مقطع باز هم فعاليتهاي سياسياش را شروع كرده و تشكل كوچكي در همان شركت راه مياندازد اما پس از مدتي فعاليت اين گروه كوچك در آن شركت لو ميرود و هدايت الله طيب مجبور ميشود به بهبهان نقل مكان كند.
وقتي ماجراي سفر هدايت به آمريكا جدي ميشود يكي از دوستانش ميپرسد كه چرا ميخواهي به آمريكا بروي و همينجا تحصيل نميكني؟ حرف خيلي عجيبي زد. «ببين ،شاه عمله آمريكاييهاست. ما ميتوانيم توي امريكا بهتر و بيشتر ريشه اين آدم را بزنيم. ضمن اينكه به هر حال سطح علمي دانشگاههاي آنجا هم بالاست و ميتوانيم از دانش آن سرزمين براي پيشرفت مملكت درآينده بهره بگيريم».
بعد از سفر به آمريكا هدايتالله طيب در نامههاي خود به اين نكات اشاره ميكند كه «ما الان در اينجا بايد علم آنها را بياموزيم تا فردايي كه برگشتيم به مملكتمان، گوشهاي از كشور را بسازيم». وي از همان ابتدا و قبل از رفتن به آمريكا، اهداف خودش را روشن كرده بود به همين دليل با رسيدن به آمريكا بلافاصله فعاليت سياسي را شروع ميكند.
هدايت الله به محض تحصيل در رشته كشاورزي در شهر «سنت پطرزبورگ» ايالات « فلوريدا» انجمن اسلامي دانشجويان مسلمان سنتپطرزبورگ را تاسيس كرد و در انتخابات به عنوان مسئول انجمن انتخاب شد. وي به همراه يكي از دوستانش كه متاهل بود، خانهاي دو طبقه را براي زندگي اجاره ميكنند و دوران تحصيل را ادامه ميدهد تا اينكه حوادث 13 آبان 1358و تسخير لانه جاسوسي ميرسيم. در اين مقطع هدايتالله به همراه دوستان انجمنش، در حمايت از تسخير لانه جاسوسي دست به راهپيماييهايي ميزنند و با برگزاري نشستهايي اين حادثه را براي دانشجويان ملتهاي ديگر تبيين ميكنند.
در اينجا لازم است به اين نكته اشاره كرد كه وقتي هدايتالله از امريكا بازگشت، در شهر سوق نمايشگاهي از عكس فعاليتها و راهپيماييهاي دانشجويان مسلمان مقيم آمريكا را برپا كرد و در حاشيه اين كار به دوستان جواناني كه براي بازديد ميآمدند، ميگفت «ما وظيفه داريم، هرجا كه باشيم، فرقي نميكند ايران، آمريكا، هرجا دنيا، بايد در حمايت از انقلاب و امام به پا خيزيم و هر كاري از دستمان برميآيد. انجام دهيم». وقتي در تظاهرات تسخير لانه جاسوسي در ايران پرچم آمريكا به آتش كشيده ميشود دانشجويان آمريكايي به تلافي اين به آتش كشيدن تصميم ميگيرند درصحن دانشگاه پرچم ايران را به آتش بكشند. كشمكشهايي صورت ميگيرد و دانشجويان ايراني ميگويند ما چنين اجازهاي به شما نميدهيم. نهايتا اين موضوع به اين جا ختم ميشود كه جلسه مناطرهاي در صحن دانشگاه برگزار شود و از هر دو طرف يعني از امريكاييها 4 نفر و از ايرانيها هم 4 نفر در مناظره شركت كنند. از ميان دانشجويان ايراني شهيد طيب به عنوان مسئول انجمن اسلامي شهر سنت پطرزبورگ شركت ميكند.
اين مناظره باعث شد اذهان عمومي دانشجويان نسبت به موضوع روشن شود و بسياري از آنها همدلانه با حادثه تسخير لانه جاسوسي توسط دانشجويان ايراني برخورد كنند. بعد از اين مناظره فضا به گونهاي عوض ميشود كه آن 4 دانشجوي آمريكايي متهم ميشوند وحتي برخي از اساتيد دانشگاه نيز جانب دانشجويان ايراني را ميگيرند. با اين همه تعدادي از دانشجويان آمريكايي با كمك و همراهي پليس منطقه اصرار ميكنند كه هر طور شده پرچم ايران بايد به آتش كشيده شود. با مقاومت بچههاي انجمن قرار ميشود كه آرم "الله" در پرچمي كه قرار است بسوزد، نباشد. خلاصه آمريكاييها پرچم را سر و ته در چوب زدند؛ يعني رنگ قرمز در بالا قرارگرفت و شد پرچم ايتاليا و اين پرچم را آتش زدند. اين موضوع باعث مضحكه نشريات محلي ميشود كه دانشجويان آمريكايي به جاي پرچم ايران، پرچم ايتاليا را آتش زدهاند.
بچههاي انجمن همين كه پرچم را ديدند سكوت كردند تا پرچم را آتش بزنند، بعد بلند شدند و شروع كردند به هورا كشيدن و تازه آنها متوجه شدند كه پرچم ايتاليا را آتش زدهاند. ماجراها همينطور ادامه پيدا ميكند و منزل هدايتالله طيب ميشود مقري براي دانشجويان آن شهر و شهرهاي ديگر ايالت فلوريدا براي فعاليتهاي سياسي عليه آمريكاييها تا اينكه جنگ شروع شد. در اين مقطع دانشجويان ساكت نمينشينند و شروع ميكنند به راهپيمايي عليه آمريكا به عنوان يكي از حاميان صدام حسين. پس از شروع جنگ هدايتالله براي خانواده خود نامهاي با اين مضمون نوشت:
«خانواده عزيزم، باور كنيد اين نامه را در فاصله دو تظاهرات نوشتهام. قسمت اول را پس از تظاهرات «واشنگتن» كه منجر به دستگيري بچهها شدنوشتم و فرصت نكردم نامه را كامل كنم و برايتان بفرستم. الان مصادف شده با جنگ عراق و ايران و ما روز دوشنبه 7 مهر ماه به خاطر محكوم كردن دولت جنايتكار عراق در واشنگتن مجددا تظاهرات داريم كه اميدواريم به خوبي و خوشي برگزار شود. البته ما طي پيامي از حضور امام در خواست كرديم كه اجازه فرمايند ما براي جنگيدن به همراه ديگر عزيزان به ايران بازگرديم و راديو هم پيام را پخش كرد كه حتما شنيديد ولي هنوز در اين مورد پيامي از حضرت امام به دست ما نرسيده است». اين نامه در كمتر از يك هفته از شروع جنگ نوشته شد و هدايتالله طيب و دانشجويان ديگر براي حضور در جبهه اعلام آمادگي كردهاند. از همين جا جرقه بازگشت در وجود شهيد طيب زده ميشود.
يك بار خانواده براي وي نامهاي مينويسند و از فعاليتهاي سياسياش اظهار نگراني ميكنند. هدايتالله طيب هم در جواب نامه مينويسد «فقط ميخواستم به عرضتان برسانم كه عزيزان من، چرا اينقدر در فكر هستيد؟ شما اصلا نگران ما نباشيد و مطمئن باشيد كه جاي ما خيلي خوب و هيچگونه نگراني نداريم. از نظر درگيري با دولت آمريكا هم همانطور كه امام فرمودند مطمئن باشيد كه آمريكا هيچ غلطي نميتواند بكند و با اين تلاشهاي مذبوحانهاش قادر نيست فريادهاي حق طلبانه ما را در گلو خفه كند.
عزيزان من ما طبق رسالت شرعي و اسلامي موظف هستيم در برابر توطئههاي ضد انقلاب در خارج از كشور عليه اسلام و انقلاب اسلاميمان مقابله كنيم». به دنبال نامهاي كه به حضرت امام نوشتند و با هماهنگيهاي كنسولگري ايران در واشنگتن به طرف ايران به راه ميافتند. تاريخ دقيق حركتشان مشخص نيست ولي از تركيه در 18اكتبر، 1980يعني 27 آبان 1359 كارت پستالي را براي يكي از دوستانشان ارسال ميكنند و در پشت آن مينويسند: «خواهران و برادران ايماني بسيار عزيز و مهربان، سلام عليكم. با آرزوي موفقيت ،سعادت و تندرستي براي همگي شما عزيزان در پيشبرد اهداف مقدستان و با تشكر از محبتهاي فراموش ناشدنيتان، بحمدالله به سلامت رسيديم «استانبول» وامروز با اتوبوس يكسره عازم تهران هستيم. هيچ گونه اشكالي برايمان پيش نيامد، الحمدالله تا اينجا». اين كارت پستال و پشت نويس آن نشان ميدهد كه هدايتالله طيب در كمتر از دو ماه از شروع جنگ خودش را به ايران ميرساند براي حضور در جبهه. هدايت در دوره سربازي، آموزش دوره زرهي ديده بود بنابراين بلافاصله با بازگشت به ايران و حضور در جبهه، در يگان زرهي مشغول فعاليت و سپس براي تكميل آموزشهاي لازم به شيراز اعزام ميشود تا در تيپ زرهي شيراز آموزش ببيند.
نكته جالب اين جاست كه تا 6 ماه پس از بازگشت به ايران، خانواده از حضور هدايت در ايران خبري نداشتند و گمان ميكردند كه وي همچنان در آمريكا به سر ميبرد. از آن جايي كه هدايت محبت و علاقه خانواده را به خود ميدانست و ميدانست كه پس از سالها دوري احتمال دارد كه نتواند به نحو احسن در جبهه حضور يابد، ترجيح داد هر طور شده خود را به جبهه برساند و اسباب ناراحتي و دلخوري خانواده را پيش نياورد. اين رفتار نشان از محبت و تبعيت هدايتالله طيب به حضرت امام دارد كه به هر حال ايشان به فرمان امام براي اداي تكليف به ايران بازگشتند و نميخواستند هيچ چيزي، مانع اين اداي تكليف شود. در آن دوران هدايتالله طيب سلسله سخنرانيهايي به مناسبتهاي مختلف انجام داد و در تعدادي يادداشت و دستنويس اشاره كرده است كه:
«خدايا نكند ثمره جنگ يارانمان، به چنگ فرنگي مسلكان افتد. نكند خونينكفنان در غربت بميرند تا خوشباوران غرب زده كام گيرند. نه!نه! نه!هرگز! كفر است. مگر ميشود خون حسين(ع)پايمال شود و بالاي دست نوشتهها هم نوشته بود كه ما مرد جنگيم و از شهادت باكي نداريم». وقتي هدايت آمريكا را با آن همه زرق و برق رها كرد و براي اداي دين خويش به انقلاب رهسپار جبههها شد، معلوم بود كه ماندني نيست و رفتني است و ديگر در اين دنياي خاكي جايي ندارد.
آري مردان الهي عشق را در قتلگاه به كمال ميرسانند و هدايتالله كه آسماني خاك نشين بود در 5 فروردين 1361 لبيك امام خويش را با خون پاسخ داد و در ميانههاي عمليات فتحالمبين به شهادت رسيد. وقتي خبر شهادت هدايتالله به آمريكا ميرسد، در آنجا هم مراسمهاي بزرگ داشتي برايش ميگيرند و نامهاي براي خانوادهاش ميفرستند. در اين نامه به زحمات ايشان در تشكيل انجمن اسلامي اشاره شده و اين كه شهيد هدايت الله طيب، به خواسته و آرزوي قلبياش رسيد. دوستان شهيد هدايتالله طيب در آمريكا هم خوب ميدانستند كه غايت آمال او ، چيزي نبود جز شهادت. در زماني هم كه هدايت هنوز در ايران بود و به شهادت نرسيده بود بچههاي انجمن اسلامي با ايشان مكاتباتي داشتند و براي برخي از امور از ايشان كسب تكليف ميكردند.
و پايان داستان زندگي اين مرد الهي زمينهاي شد تا دريابيم كه براي اطاعت از فرمان امام زمانمان بعد زمان و مكان اصلا اهميتي ندارد و هر كجا كه باشيم بايد در راستاي دفاع از حريم ولايت آماده جانسپاري باشيم. اميدواريم كه زندگي اين شهيد بزرگوار به زودي زود در قاب تصوير نقش بندد تا دنيا ببيند كه در ايران اسلامي فرزنداني پرورش يافتند كه براي كمنشدن تار مويي از مولايشان رفاه و سرمايهداري را رها كردند و در جدال با اهريمنان زمان عشق را شرمنده خويش ساختند .
با تشکر از خبرگزاری فارس
کد خبر: ۵۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۲۱