مسئله ای حل نشده هنوز وجود دارد به اسم "آدم های تُند". گویا این مسئله از قدیم الأیام ریشه دار بوده و حتماً می دانید که زمانِ بنی صدر، یک روزی داشتند بچه های ریشو را از بالای دیوار به پایینِ دیوار پرت می کر دند
کد خبر: ۵۲۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۶
براساس آمارها، در حدود یکمیلیون ایرانی در آمریکا سکونت دارند. از این تعداد چند نفر موفق به ورود به ردههای بالا در ادارات دولتی آمریکا شدهاند؟ بالاترین جایگاهی که یک ایرانی در دولت آمریکا کسب کرده است متعلق به کیست؟ در این گزارش با مقامات ایرانی دولت آمریکا بیشتر آشنا میشوید.گروه گزارش ویژه مشرق - چندی قبل خبر انتصاب یک ایرانی به عنوان معاون امور بینالملل وزارت خزانهداری آمریکا منتشر شد. رامین طلوعی، شهروند آمریکایی ایرانیالاصلی است که به این سمت برگزیده شد. به همین بهانه، نگاهی به ایرانیان حاضر در مناصب مهم دولتی و فدرال در آمریکا خواهیم داشت.
روایات مختلفی از تعداد ایرانیان مقیم آمریکا وجود دارد که هیچکدام معتبر نیست. چرا که بسیاری از ایرانیان هنوز ایرانی بودن خود را اعلام نکردهاند. اما نزدیکترین تخمین غیر رسمی را میتوان برآورد "دفتر حفاظت منافع ایران" در واشنگتن دی سی دانست که این تعداد را 900 هزار نفر بر اساس گذرنامههای موجود اعلام کرده است. در هر حال، از این جمعیت تنها 12 نفر موفق به ورود حائز اهمیت به دستگاه سیاسی آمریکا شدهاند که در این گزارش به معرفی آنها میپردازیم.
گلی عامری (Goli Ameri)"گلی یزدی" متولد 4 مهر 1335 (26 سپتامبر 1956) در تهران است. او سیاستمدار و تاجر ایرانی مقیم آمریکا است. در پرتلند ایالت اورگن آمریکا زندگی میکند و دو فرزند دارد. او بنیانگذار و رییس اجرایی شرکت "مشارکت جهانی" (Global Engagement) است که هدف آن تقویت علائق و اهداف مشترک میان آمریکا و دیگر کشورهای جهان است. وی، معاون دبیر کل سابق دفتر ارزشهای انسانی و دیپلماسی صلیب سرخ و هلال احمر و مدیر کل سابق (معاونت وزیر) امور آموزشی و فرهنگی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا بوده است. در سال 2004، به عنوان یک جمهوریخواه وارد مجلس نمایندگان آمریکا شد؛ در دوره جورج دابلیو بوش، به عنوان یکی از اعضای هیات سه نفرهٔ آمریکا در شصت و یکمین نشست کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد حضور داشت و سپس به عنوان نماینده امریکا در سازمان ملل متحد تا 26 می 2006 فعالیت کرد.عالیتها و افتخاراتاو صاحب بیش از 50 مقاله و گزارش در زمینه بازار ارتباطات و دارای اعتبار و شهرت در مجلات و روزنامههای معتبری چون Telephony، The Oregonian, The Seattle Times, The San Jose Mercury News، و Internet Week است. شرکت او موسوم به eTinium آنقدر در کار خود موفق بود که چندین مرتبه بعنوان سخنران به کنفرانسهای صنعتی جهان دعوت شد. علاوه بر این، در ردههای دانشگاهی به عنوان نماینده یا هماهنگ کننده فعالیتهای بسیاری داشت. عامری، به زبانهای انگلیسی و فرانسه تسلط کامل داشته و با اسپانیایی نیز آشنایی دارد.
در اکتبر 2007، به خاطر تلاشهایش در سازمان ملل و فعالیتهای مستمرش در هیئت مشاور برنامه "آموزش ملی رهبری زنان" از سوی مجله "زنان شمال غرب" در لیست یکصد زن قدرتمند آمریکا قرار گرفت. همچنین در 11 می 2008، موفق به کسب جایزه "مدال افتخار جزیره الیس" که به 100 فرد موفق غیر بومی آمریکا اعطا میشود شد. او در سال 2012 به عضویت هیئت امناء سازمان خصوصی "خانه آزادی" در آمد. در روز 4 جولای 2012، روزنامه نیویورک تایمز به انتخاب عامری در لیست منتشره "موسسه کارنگی" بعنوان "مهاجرین افتخارآور آمریکا" اشاره کرد.
مبارزات انتخاباتیسال 2004 اما سال مبارزات انتخاباتی عامری در منطقه خود برای ورود به مجلس نمایندگان بود. او با شکست "تیم فیلیپس" (Tim Phillips) اعتدالگرا که یک بازرگان کوچک بود و شکست "جیسون مشل" (Jason Meshell) محافظهکار به عنوان نامزد نهایی حزب جمهوریخواه اورگن وارد فاز رقابت با "دیوید وو" (David Wu) دموکرات شد. عامری، استاد جمعآوری کمک مالی است. به همین دلیل، توجه مقامات واشنگتننشین به او جلب شد. او آنقدر در مرکز توجه قرار گرفت، که از وی به عنوان مورد بحثترین و قویترین نامزد انتخاباتی مجلس نمایندگان در سال 2004 یاد میشد.
رقابت وی با وو زمانی به چالش بزرگ کشیده شد که بحث تجاوز جنسی وو در دوران دانشگاه به یکی از همکلاسیهایش، در رسانهها مطرح شد. در ابتدا، عامری خواهان ورود و دامان زدن به این بحث نبود، اما در مراحل اخر رقابت این بحث را پر رنگ کرد. سرانجام، وو با کسب اراء 58 درصد نسبت 38 درصد عامری وی را شکست داد. اما قصه به اینجا ختم نشد؛ این وو بود که در سال 2011 که فضاحت تعرض جنسی وی به یکی از دختران کمپین تبلیغاتیاش علنی شد، مجبور به استعفا گردید.
دوران فعالیت در سازمان مللدانش و تخصص عامری در زمینه ارتباطات موجب موفقیت او در سامان ملل متحد شد. در تابستان 2005، جورج دابلیو بوش گلی عامری را به عنوان نماینده دائم امریکا در سازمان ملل برگزید. او با تسلط بر تکنولوژی نوین و طرح دولت اینترنتی در زمینه اصلاح سیستم مدیریتی سازمان ملل و شکلگیری شواری حقوق بشر موفقیت بسیاری را کسب کرد. مجلس سنا نیز به دلیل فعالیتهای وی دوره نمایندگی وی در سازمان ملل را تا 26 می 2006 تمدید کرد.
او در کنفرانسهای مختلف در مورد موضوعات دموکراسی و حقوقبشری سخنرانیهایی داشته است که میتوان مهمترین آنها را "بحران ایران: مسئله فرا قارهای" اشاره کرد.
فعالیت در وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکادر 15 نوامبر 2007، جورج دابلیو بوش وی را به عنوان نامزد احراز پست مدیر کل (معاونت وزیر) امور آموزشی و فرهنگی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا به مجلس سنا معرفی کرد. وظیفه وی، اشاعه دیپلماسی عمومی امریکا به دیگر نقاط جهان بود. مجلس سنا در روز 13 مارس 2008 صلاحیت وی را تایید کرد. عامری، به منظور انجام ماموریتهای خود به کشورهای مختلف سفر کرد. در اولین سفر خود در می 2008 به امارات متحده عربی و قطر سفر کرد تا سیاستهای آموزشی و فرهنگی آمریکا در آن کشورها را توسعه بخشد. سفر دوم او به برزیل بود. در همان ماه می، وی در "برزیلیا" با فرناندو حداد -وزیر آموزش برزیل دیدار کرد. در این دیدار او قول مساعدت یک میلیون دلاری به سیستم آموزشی برزیل را داد. در ماه ژوئن 2008، به جمهوری آذربایجان سفر کرد که طی آن به "میسیر مردانف" -وزیر آموزش این کشور- اطمینان داد که پذیرش سالیانه دانشجویان آذربایجانی در آمریکا را افزایش خواهد داد. در جولای 2008، به اندونزی سفر کرد و با "فصلی جلال" -مدیر کل آموزش عالی وزارت آموزش اندونزی- دیدار کرد. در سپتامبر 2008، به چین و ویتنام سفر کرد. در سفر به چین با تنی چند از مقامات آموزشی و فرهنگی این کشور دیدار کرد و در ویتنام اقدام به تاسیس دفتر مشاوره آموزشی نمود. دوره مدیریت وی در تاریخ 20 ژانویه 2009 همزمان با به پایان رسیدن دولت بوش، به اتمام رسید.
سیروس امیر مکری (Cyrus Amir-Mokri)"سیروس امیر مکری" متولد 1334 تهران است. او پس از انقلاب به همراه خانواده خود در سال 1981 به آمریکا مهاجرت کرد. وی در سال 1986 از دانشگاه هاروارد در رشته زیست شیمی فارغ التحصیل شد. سپس در رشته تاریخ در دانشگاه شیکاگو با گرایش تاریخ مدرن خاورمیانه ادامه تحصیل داد. او کمک هزینه تحصیلی سال پایاننامه خود را از "بنیاد ملون" (Mellon Foundation) دریافت کرد. پایان نامه دکترای وی در مورد تاریخ مشروطه ایران بود. سرانجام وی موفق به اخذ مدرک دکترای تاریخ و همزمان با آن، کارشناسی از دانشگاه شیکاگو شد.بالاترین منصب دست یافته امیر مکری، معاونت وزیر در موسسات مالی وزارت خزانهداری آمریکا بوده است. او همچنین مشاور ارشد رییس "کمیسیون تجارت کالا" و از اصلیترین افراد در تصویب قانون "داد فرانک" (Dodd-Frank) - که حقوق مصرف کننده و اصلاحات وال استریت را در بر داشت- بود. همچنین به عنوان نماینده کمیسیون در "شورای نظارت ثبات مالی" فعالیت کرده است. از دیگر منصبهای وی، منشیگری قاضی "بروس ام. سیلا" (Bruce M. Selya) در دادگاه تجدیدنظر است.
مکری قبل از اینکه وارد دستگاه دیپلماسی امریکا بشود، در موسسات حقوقی Skadden, Arps, Slate, Meagher & Flom LLP به عنوان سهامدار فعالیت داشت. او معمولا وکالت پروندههای پیچیده تجاری را بر عهده گرفته است. او هم به "مدال افتحار جزیره الیس" که مختص غیربومیان موفق آمریکا میباشد، دست یافته است.
هوشنگ انصاری (Houshang Ansari)"هوشنگ مستمند شیرازی" معروف به هوشنگ انصاری متولد 1305 اهواز است. این سرمایهدار ایرانی به مدت 18 سال در دوره پهلوی دوم فعالیت سیاسی و تجاری داشت. از مناصب وی در آن دوره میتوان به معاونت فنی وزارت بازرگانی، سفیر ویژه در کشورهای آفریقایی، و سفیر ایران در پاکستان و سیلان اشاره کرد. وی در دولت امیر عباس هویدا به وزارت اطلاعات و جهانگردی و اقتصاد رسید، و در دولت آموزگار وزیر دارایی و وزیر اقتصاد بود.
انصاری در سال 1933 از طریق "عباس آرام" -سفیر وقت ایران در آمریکا- با مریم پناهی آشنا شد و ازدواج کرد. از فعالیتهای وی در دورانی که سفیر ایران در آمریکا بود میتوان به مجاب کردن محمدرضا شاه برای کمکهای میلیون دلاری به کشورهای دیگر و امضاء قرارداد با "هنری کیسینجر" -وزیر امورخارجه وقت آمریکا- برای احداث 8 نیروگاه هستهای اشاره کرد.
در دهه ،1970 سازمان سیا در گزارشی هوشنگ انصاری را یکی از 17 نفر "حلقه درونی" محمدرضا شاه خواند و وی را یکی از 2 گزینه شاه برای جایگزینی هویدا نامید. وی، با تاسیس حزب رستاخیز به عنوان رهبر "جناح سازنده" این حزب از سوی شاه انتخاب شد. این جناح، رقیب "جناح پیشرو" به رهبری جمشید آموزگار بود. بسیاری از حامیان انصاری از کسانی بودند که از انتخاب آموزگار به عنوان رهبر جناح پیشرو و حزب رستاخیز رضایت نداشتند. "عباس میلانی" -مورخ معاصر ضدانقلاب- در کتاب خود به نقل از مریم پناهی -که در سالهای بعد از انصاری طلاق گرفت- آورده که "یکی از دو اشتباه بزرگ شاه انتخاب نکردن هوشنگ بعنوان رهبر حزب رستاخیز بود و یکی از قویترین علل وقوع انقلاب 57 را میتوان همین امر دانست".انصاری که از ثروتمندان تاریخ ایران محسوب میگردد، پس از عدم توفیق شرکت معروف خود به نام "فخر ایران" آن را به دولت شاه فروخت. وی در سال 1356 به ریاست شرکت ملی نفت ایران برگزیده شد اما در سال 1357 همزمان با کوبیده شدن بر طبل انقلاب به بهانه درمان ناخوشی خود، برای همیشه به خارج از ایران عزیمت کرد. او که با ثروت هنگفتی پای به خاک آمریکا گذاشت در سال 1986، رسما شهروندی آمریکا را گرفت و مدیریت شرکت National Oilwell Varco را بر عهده گرفت اما بعدها از آن استعفا داد. انصاری هم اکنون مدیر عامل شرکت Stewart & Stevenson LLC است و صاحب هلدینگ بزرگ "گروه پارمان" (Parman Group) در هیوستن است. این هلدینگ دارای چند شرکت با زمینه فعالیت تجارت بینالمللی، ساخت و ساز، تولید وسایل رفاهی، تولید منسوجات، و تولید تجهیزات صنعت نفت است.
انصاری که به عنوان دوست قدیمی کیسینجر و شریک تجاری وی از جمهوریخواهان جانفدای آمریکا محسوب میگردد، در تاسیس چندین موسسه و نهاد آموزشی و پزشکی نقش اساسی داشته است که از آن دست میتوان به "دانشگاه سن مارتین" و موسسه "جیمز بیکر" اشاره کرد.
هماکنون انصاری در هیوستون زندگی میکند و گرایش سیاسی جمهوریخواه دارد. او از اصلیترین افراد در بنیانگذاری موسسه جیمز بیکر تگزاس است. همچنین بخش ذخایر اسلامی موزه هنرهای عالی هیوستن تا حد بسیاری مدیون سرمایه و حمایت انصاری و همسرش است. اما وی در سال 2004 با یک اقدام چشمگیر و سیاستمدارانه، 15 میلیون دلار جهت پیشبرد امور "مرکز پژوهشهای سلولهای بنیادین" به دانشگاه "کرنل" اهدا کرد.
او که هم اکنون یکی از افراد هیئت مشاور تصمیمسازان "انجمن سیاست رسانهای آمریکا در خارج از مرزها" است، در فوریه 2014 از ورود کتاب "یک هزار سال کتاب ایرانی" به کنگره ملی امریکا حمایت بسیاری به عمل آورد.
این سرمایهدار و سیاستمدار کهنهکار ایرانی در سال 2003 موفق به دریافت "مدال افتخار جزیره الیس" و جایزه "وودرو ویلسون" (Woodrow Wilson) شد. در سال 2004 انصاری و همسرش شهلا اقدام به کمک مالی برای پیشبرد پروژه سلولهای بنیادین دانشکده علوم پزشکی دانشگاه کرنل کردند و این دانشکده در مقام قدردانی از این عمل، اقدام به ساخت "مرکز سلولهای بنیادین انصاری" کرد. همچنین، در سال 2004 اقدام به تاسیس آکادمی آمریکایی دیپلماسی کرد که در طی 2 سال بسیاری از بحثها، مناظرات، سخنرانیها، و سمینارها در مورد سیاست خارجی امریکا در ان صورت گرفت. علاوه بر این، کلکسیون تصویری انصاری از تاریخ امریکا در سال 2004 در "کتابخانه جورج بوش" به نام او نامگذاری شد.
مایکل بنیامین (Michael Benjamin)نام کامل او "مایکل بنیامین بونهور" و متولد 1348 (1969) نیویورک از یک پدر یهودی ایرانی و مادر هندوراسی است. او سرمایهگذار شخصی شرکتهای اینترنتی محسوب میگردد. در سال 2004 به عنوان نامزد جمهوریخواه برای ورود به مجلس سنا تلاش کرد اما توفیقی به دست نیاورد.
پدر بنیامین در سال 1950 از تهران به آمریکا مهاجرت کرد. پس از تولد بنیامین، پدرش درخواست انتقال به شعبه بانک امریکایی هندوراس را داد و خانواده وی به آنجا عزیمت کرد. اما در سال 1971 پرو و در سال 1973 اکوادور در انتظار او و والدینش بود. او در اکوادور در "آکادمی امریکایی کوتوپاکسی" تحصیل کرد. مقاصد بعدی خانواده سال 1974 نیویورک، سال 1980 کلمبیا، سال 1982 مکزیک، و در سال 1987 گرینویچ بود. بالاخره او موفق به اخذ مدرک کارشناسی خود از دانشگاه نیویورک در رشته اقتصاد و ادبیات غرب شد و به عنوان معاون رییس بانک سرمایهگذاری ریچر و شرکا (Richter & Co.,) در منهتن مشغول به کار شد. وی تا قبل از سال 1997 که تجارت و سرمایهگذاری شخصی خود را شروع کند، در شرکت "بیمه عمر گاردین" هم فعالیت داشت.ر سال 1996، در حالی که فقط 25 سال داشت، در رقابتهای انتخاباتی کنگره ملی آمریکا از منطقه منهتن شرکت کرد اما با اینکه گوی رقابت را "جرولد ندلر" (Jerrold Nadler) دموکرات از وی ربود، مورد تحسین "نیویورک پست" و "رادولف دابلیو جیولیانی" واقع شد. رییس ستاد انتخاباتی وی "جان سی وایتهد" (John C. Whitehead) رییس شرکت "گلدمن ساکس و شرکا" و "بانک فدرال نیویورک" بود. وایتهد بعدها وارد شرکت و توسعه و نوسازی منهتن شد و وظیفه بازسازی برجهای مرکز تجارت جهانی پس از واقعه 11 سپتامبر را بر عهده گرفت.
مایکل، در ژانویه 2003 اعلام کرد که قصد ورود به مبارزات انتخاباتی سنا و رویارویی با حریف دموکرات خود "چاک شامر" (Chuck Schumer) را دارد. وقنی او 20 هزار را نفر را در کمپین خود به کار گرفت و 820 هزار دلار هزینه این کمپین کرد، توجه ناظران را به خود جلب نمود. اما علیرغم تلاش بسیار مایکل بنیامین محافظهکار و موفقیتهای وی در جلب نظر مردم، کمیته جمهوریخواهان منطقه اقدام به انتخاب "هاوارد میلز" (Howard Mills) اعتدالگرا به جای وی کردند. هر چند که بعدها میلز در رقابت با شامر شکست خورد.
اما کنار گذاشتن بنیامین موجب افشاگری وی علیه هیئت جمهوریخواهان منطقه و جورج پتکی (George Pataki) -فرماندار نیویورک- گردید. اما در نامهای علنی مقامات نیویورکی را به طراحی بازیهای پنهان و ناجوانمردانه سیاسی و زد و بندهای کثیف و غیرانسانی متهم کرد و علت کنار گذاشته شدن خود را وابسته نبودناش به آنها ابراز داشت. وعدههای انتخاباتی او شامل کاهش مالیات، جلوگیری از ولخرجیهای دولتی، تامین امنیت اجتماعی، حمایت از همه والدین در مدارس و نه فقط ثروتمندان، منع سقط جنین به جز در موارد اضطراری، اشتغال زایی و جلوگیری از دخالت دولت در امور اقتصادی مردم، دفاع از هویت ملی، و رویکرد جدی نسبت به محور شرارت شامل ایران، کره شمالی، وسوریه بود. او از حمله به عراق و قرار دادن ایران در لیست محور شرارت حمایت کامل به عمل آورد.
جمشید دلشاد (Jamshid "Jimmy" Delshad)جمشید دلشاد معروف به جیمی دلشاد متولد 1318 شیراز و یهودی است.در سال 1338 همراه با برادران خود به آمریکا مهاجرت نموده و در دانشگاه "نوردریج" کالیفرنیا در رشته علوم تحصیل کرد. دلشاد در سال 1338 به آمریکا مهاجرت کرد و در سال 1358 یک شرکت رایانهای را تاسیس کرد. بعدها در سال 1369 به عنوان رییس کنیسه "سینای" که بزرگترین کنیسه جهان است، انتخاب شد. او هم اکنون از کاریزما و نفوذ بسیاری در جامعه یهودیان آمریکا برخوردار است.او در سال 2003 وارد شورای شهر بورلی هیلز شد و در 27 مارس سال 2007 رسما به عنوان شهردار این شهر انتخاب گردید. دلشاد، تا مارس 2011 شهردار شهر بورلی هیلز بود. وی، اولین ایرانی و تنها شخصیت ایرانی است که شهرداری یک شهر در امریکا را عهدهدار شده است.
جیمی دلشاد پس ار پایان دوره تحصیل، فعالیت خود را در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ادامه داد و به مدت 7 سال در جایگاه یکی از مدیران اجرایی هیئت اموزشی آن دانشگاه تصمیمات مهمی را اتخاذ کرد. او در سال 1965 اقدام به تحصیل در رشته فنآوری انبارداری رایانهای کرد و در سال 1978 موفق شد که مستقلا در زمینه فعالیت خود را داشته باشد.
اما دلشاد در سال 1999 با انتخاب بعنوان رییس کنیسه "سینای"، شرکت رایانهای خود را به جهت کمک و مساعدت به جامعه یهودیان فروخت. او علت این عمل خود را وقف کامل خود به جامعه یهودیان و کشوری اعلام کرد که فرصت تجربه "زندگی آمریکایی" را به وی بخشیده است. جیمی اینچنین ابراز داشت: "من به عنوان یک تاجر و متخصص تکنولوژی با این عمل نه تنها قصد انتقال تجربه خود به سازمانهای یهودی غیرانتفاعی را دارم بلکه میخواهم مردم پیرامونی خود را به رویارویی با چالشهای جذاب و جدید زندگی دعوت کنم تا از این مجرا آنها مرا به عنوان یک الگوی موفق ببینندو تا به حدی با جامعه یهودیان آشنا شوند که خود را جزئی از ما ببینند".
وبسایت رسمی خود او جایی در معرفیاش اینچنین بیان میکند: "با آنکه او ایرانی است، اما آمریکا را کشور و بهشت خود دانسته و همیشه قدردان آن بوده است". وی وقتی در انتخابات 2003 شورای شهر پیروز شد، چنین گفت: "من با حس غرور ملی آمریکایی و افتخار به این مرز و بوم وارد شورای شهر شدم. من به این کشور که در حق من لطف کرد تا بتوانم از طریق ایجاد کار مساعد یک زندگی واقعی را تجربه کنم، همیشه بدهکارم".
جمشید دلشاد که علاقه عجیبی به جیمی بودن دارد اما نام فامیلی دلشاد را هنوز به عللی که روشن نکرده حفظ نموده است، 48 سال است که در لس انجلس و 18 سال است که در بورلی هیلز زندگی میکند. وی 38 سال است که با لانی گرشتاین دلشاد ازدواج کرده و دارای دو فرزند دختر و پسر به نامهای "دبرا" و "دانیل" است.
جیمی وقتی در سال 2007 شهردار شهر مورد علاقهاش شد، قول داد که آن شهر را تبدیل به امنترین و آمادهترین جای آمریکا برای یهودیان کند. بدین ترتیب، دستور داد که در جای و جای شهر دوربین مدار بسته نصب شود تا هرگونه مشکل ترافیکی، دزدی و درگیری سریعا در دید پلیس باشد. وی، هر آنچه که برای استفاده از ابزار تکنولوژیک جهت کنترل بزهکاریهای شهر در توان داشت، بکار گرفت.افتخارات و جوایز جیمی دلشاد شامل موارد ذیل میگردد:جایزه انجمن مالکان وطنی B.H.P.E.T سال 2005جایزه سال 1990 کنیسه سینای به عنوان "مرد سال"جایزه سال 1991 فدراسیون یهودی باشگاه مردان با عنوان "بوته سوزان"جایزه رهبریت یهودی محافظهکار از موسسه "ماسوت/استسچر"
کنیسه سینایاین کنیسه که بزرگترین کنیسه یهودی جهان است، در روزهای شنبه پذیرای یکهزار و 500 میهمان و روزهای تعطیلات رسمی 400 میهمان است. دو مدرسه را با یکهزار دانشآموز مدیریت میکند. همچنین دو غسالخانه در لس آنجلس دارد. ظاهرا کارکرد دلشاد تا به آن حد بود که با ایجاد اتحاد و هماهنگی میان بخشهای مختلف کنیسه، رشد عضویت در این مجموعه را تا 30 درصد بالا برد.
او از 2002 تا 2010 ریاست بنیاد ماگبیت را بر عهده داشت. وظیفه این بنیاد، جذب دانشجویان گرفتار و بیپول به یهودیان از راه حمایت مالی آنها است.
اما مناصبی که دلشاد در سازمانهای خصوصی و غیرانتفاعی داشته است:* عضویت در هیئت مدیره مرکز مشاوره ماپل* عضویت در هیئت مدیره مرکز پزشکی شبا* ریاست فدراسیون یهودیان ایرانی مقیم آمریکا* عضویت در هیئت مدیره کنیسه نصا* عضویت در بنیاد آگاهی فرهنگی اسراییل* ریاست کنیسه سینای* عضویت در آیپک* دیدار افتخاری بعنوان نماینده یهودیان با دالائی لاما* شرکت در همایشهای مختلف یهودیان به عنوان سرمایهگذار* عضویت در فدراسیون یهودیان JCRC
جمشید دلشاد که از هیچ تلاشی برای رفاه حال هموطنان آمریکایی خود فروگذار نکرده، دستی هم بر آتش ایران ستیزی دارد. پایگاه خبری "فردا نیوز" در همین رابطه به نقل از روزنامه "لس آنجلس تایمز" در مطلب خود به تاریخ 20 تیر 1386 اورد که دلشاد قصد دارد از شورای شهر بورلی هیلز بخواهد که سرمایهگذاریهای صندوق بازنشستگی بورلی هیلز در شركتهای فعال در ایران را خارج كنند. هدف از این "اقدام نمادین" جمعآوری حمایت برای تشکیل جنبش در كالیفرنیا و سایر ایالتهای آمریكا به منظور منزوی ساختن ایران معرفی شده است. لس انجلس تایمز در این رابطه اورده که هدف دقیق دلشاد مقابله با ایران بعنوان حامی تروریسم است؛ کمااینکه وی در این رابطه اینگونه ابراز داشته که "نمیخواهم چون ایرانیالاصل هستم، به این بهانه در قبال ایران سکوت کنم. میخواهم همه بدانند که برغم ایرانی بودنم، حامی امریکا هستم".
سیروس حبیب (Cyrus Habib)سیروس حبیب متولد 31 مرداد 1360 است. او تا سن 8 سالگی سه مرتبه به سرطان عجیب و کمیابی دچار شد که هر سه مرتبه درمان گردید اما نهایتا او را در سن 8 سالگی برای همیشه نابینا کرد.وی در 4 نوامبر 2014 به عنوان نامزد دموکرات با کسب 65 درصد آرا رسما از ناحیه قانونی 48 واشنگتن وارد مجلس سنا شد. البته وی در سال 2012 هم با کسب 61 درصد آرا موفق به ورود به مجلس نمایندگان شده بود. او در آن زمان از سوی همحزبیهای خود به عنوان نایب رییس "کمیسیون تکنولوژی و توسعه اقتصادی" انتخاب شد.
حبیب در رشته حقوق در دانشگاه "پرکنیز کوی" سیاتل موفق به اخذ مدرک کارشناسی شده است. او بورسیه موسوم به "رودز" دانشگاه آکسفورد را گرفت که فقط به دانشجویان ممتاز خارجی اهدا میشود. همچنین بورسیه موسوم به "ترومن" را برای انواع طرحهای ابتکاری و خدمت به جامعه آمریکا بدست آورد. او از پیروان پل سوروس برادر بزرگتر جورج سوروس تاجر و سرمایهگذار مشهور است که یک مجارستانی متولد آمریکا و مهندس و تاجر بزرگ بود، میباشد.
سیروس حبیب، از دانشگاه کلمبیا با درجه "سوما کوم لاده" (لاتین-Summa Cum Laude) که بالاترین درجه علمی است، فارغالتحصیل شد. او عضو جامعه افتخاری "فی بتا کاپا" دانشگاه اکسفورد و سردبیر "مجله حقوق و قضا" دانشکده حقوق دانشگاه ییل آمریکا است. او در خدمت اساتیدی چون قاضی "گوئیدو کالابرسی"، پروفسور "آخیل امار"، و پروفسور "هارولد کوح" بوده است. حبیب در سال 2014 از سوی مجله "حکومتداری" به عنوان یکی از 12 قانونگذار برتر واشنگتن انتخاب شد. همچنین به عنوان یکی از 40 سیاستمدار برتر زیر 40 سال 2014 امریکا" از سوی واشنگتن پست انتخاب شد.
راس میرکریمی (Ross Mirkarimi)
"راس میرکریمی" متولد 13 مرداد 1340 (4 آگوست 1961) شیکاگو از پدری ایرانی به نام "حمید میرکریمی" و مادر روس یهودی با نام "نانسی کلمن" است. وقتی 5 سال بیش نداشت، والدینش از هم جدا شدند. مادر، او را با خود به "جیمز تاون" برد. پدر را بسیار کم میدید. راس، بعدها کارشناسی علوم سیاسی خود را از دانشگاه "سنت لوئیز" گرفت. سپس در رشته اقتصاد بینالملل موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه "گلدن گیت" شد. او که از سال 1984 در سان فرانسیسکو زندگی میکند، دومین مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم محیطی از دانشگاه سان فرانسیسکو دریافت کرده است.
راس، در سال 2009 از همسر خود "الیانا لوپز" (Eliana Lopez) که یک ستاره تلویزیونی در ونزوئلا است، صاحب یک فرزند شد. اما در 13 ژانویه 2012 پس از به خطر انداختن بچه به دلیل مشاجره با همسرش در شب سال نو، به خشونت خانوادگی متهم شد. لذا، وی که رییس پلیس سان فرانسیسکو بود، تا مدتی توسط "اد لی" (Ed Lee) شهردار سان فرانسیسکو در تعلیق ماند. لی، از "شورای سرپرستان سان فرانسیسکو" خواست تا با اخذ رای نسبت به ابقا یا عزل وی تصمیمگیری کنند. نتیجه اینکه آراء کاملا به نفع وی صادر گردید و میرکریمی در سمت خود ابقا شد.میرکریمی، در ابتدای دوره خدمت خود در اداره پلیس سان فرانسیسکو، مامور دایره جرائم "یقه سفید" یا "بدون خشونت" (white collar crime) که توسط مقامات رخ میداد و عموما ارتباط به فساد مالی داشت، بود.
نقشهایی که میرکریمی در سازمانهای مدنی و جوامع مختلف داشته است:* رهبر ائتلاف منطقه آزاد هستهای (Nuclear Free Zone)* عضویت در اتحادیه صنایع امریکا* عضویت در فدراسیون بینالمللی مهندسین و متخصصین* عضویت در تالار تجار ایرانی-آمریکایی* تحلیلگر محیطی تیم مطالعاتی هاروارد بر روی مورد بحران عراق* عضویت در سازمان ملی زنان آمریکا
راس، در سال 1990 همراه با "رالف نادر" لبنانیالاصل حزب سبز کالیفرنیا را تشکیل داد اما بعدا که عضو "شورای سرپرستان سان فرانسیسکو" بود، با علم به این موضوع که دیگر نمیتواند راه حزب سبز را بپیماید، در مارس 2010 دموکرات شد. او سیاستهایی همچون مجاز دانستن توزیع ماری جوآنا جهت استفادههای درمانی، تامین امنیت خیابانها و معابر، مبارزه با انواع جرائم و جنایات، منع مصرف تنباکو در زمینهای گلف، تغییر نام برخی خیابانها برای احترام به اقلیت رنگین پوست جهت جلوگیری از عدم عزیمت آنها از شهر، کنترل سلاح، حمایت از "جاش وولف" ابر سرمایهگذار مشهور، حفظ و نگهداری محیط زیست، افزایش پلیس گشت پیاده، و افزایش تاثیربخشی معماری و ساخت و ساز شهری را در دستور کار قرار داد. اما هنگامی که اولین منع قانونی استفاده از کیسههای پلاستیکی را در سوپرمارکتهای بزرگ و داروخانهها در 2007 پیشنهاد داد، توجه جامعه آمریکا را به خود جلب کرد.
راس میرکریمی، در چندین وهله از نامزدان دموکرات سان فرانسیسکو به عنوان مسئول کمپین حمایت کرد و در سال 2003 هماهنگکننده و سخنگوی کمپین "مت گونزالس" در انتخابات شهرداری سان فرانسیسکو بود. او، در سال 2008 حمایت خود از باراک اوباما را ابراز داشت.
هم اکنون میرکریمی رییس پلیس سان فرانسیسکو است. قبل از این، از سال 2005 تا 2011 رییس پلیس منطقه 5 این شهر بود. سیاستهای او تحت عنوان "سیاستهای سبز" شامل عدالت اجتماعی و مبارزه با خشونت است.
الکس نورسته (Alex Nowrasteh)
"الکس نورسته" تحلیلگر امور مهاجرت است و برای "مرکز شکوفایی و آزادی جهانی موسسه کاتو" که یک اتاق فکر است، کار میکند.
او فرزند "سیروس نورسته" و همسر آمریکاییاش به نام "بتسی گریفین نورسته" و متولد کالیفرنیای جنوبی است. پدرش فیلمساز مشهوری است که فیلم "مسیری تا 11 سپتامبر" را در کارنامه خود دارد. سیروس نورسته بابت ساخت فیلم "روزی که به ریگان شلیک شد" به تهیه کنندگی "الیور استون" مشهور، به شدت بابت تبعیضات لیبرالی از سمت محافظهکاران زیر سوال رفت. "ریچارد آلن" -مشاور امنیت ملی ریگان- با چاپ مقالهای در وال استرین ژورنال، وی را به شدت کوبید و نام فیلم او را "روزی که نورسته به حقیقت شلیک کرد" گذاشت. بدین ترتیب نورسته پاسخ شدیداللحن خود را طی چاپ مطلبی در لس انجلس تایمز به وی داد. جنجالیترین فیلم او در ایران، "سنگسار ثریا" نام دارد.الکس، کارشناسی اقتصاد خود را از "دانشگاه جورج میسون" و کارشناسی ارشد همین رشته را از "دانشگاه اقتصاد لندن" اخذ نمود.
در ژانویه 2013، شبکه خبر ABC او را به عنوان یکی از 15 تحلیلگر و کارشناس بزرگ مهاجرت در شبکه اجتماعی توئیتر اعلام کرد. همچنین مجله نشنال ژورنال او را یک وکیل آزادیخواه مهاجرت و مجله ملیگرای "رنسانس آمریکایی" وی را وکیل طرفدار مهاجرت آزاد و همتراز با وکلای مشهوری چون "آنتونی گرگوری"، "والتر بلاک"، "آلوارو وارگاس لیوزا"، و "خسوس هوئرتا دو سوتو" خواند.
الکس نورسته دارای مقالات متعدد در زمینه مهاجرت برای روزنامه هافینگتون پست، مجله فوربس، مجله نشنال ژورنال، و خبرگزاری رویترز است.
دیوید صفویان (David Safavian)"دیوید حسین صفویان" متولد 13 مرداد 1346 (4 آگوست 1967) است و یک دختر دارد. او یک وکیل جمهوریخواه و رییس ستاد اداره خدمات دولتی امریکا است. صفویان که در میشیگان زندگی میکند، دارای مدرک کارشناسی حقوق از دانشگاه دترویت بوده و مدارج دیگر تحصیلی را در دانشگاههای لویولا، جرج تاون، میشیگان، و سنت لوئیز طی کرده است. او در مقاطع مختلف از شخصیتهای جمهوریخواه حمایت نموده است.صفویان در سال 1997، با همکاری "گراور نورکوئیست" اقدام به تاسیس بنگاه لابی "گروه مریت" کرد. او در گفتگو با "لگال تایمز" در آن زمان، بنگاه خود را کاملا پیرو اصول و رها از رشوهگیری و لابی خواند. اما در طی این سالها، صفویان از لابیگری برای بسیاری از شرکتهای خارجی مثل شرکتهای نفتی ونزوئلا و شرکتهای مختلف هندی و دولتهای پاکستان، گابون و کنگو دریغ نکرد.
در سال 1999، سناتور "جون کیل" از آریزونا لایحهای را به سنا برد که قمار اینترنتی را یک جرم محسوب میکرد. این امر، به شدت منافع صفویان را به خطر انداخت و او را ناراحت کرد. لذا، اقدام به تشکیل ائتلاف "حق انتخاب کاربر اینترنتی" بر علیه این لایحه کرد. لابی و نفوذ صفویان انقدر قوی بود که فوجی از قماربازان شامل انجمنها و اتحادیههای مختلف امریکا -که برخی از آنها مشتری او بودند- را وارد این ائتلاف نمود. در نهایت ائتلاف وی موفق به کارشکنی در آن لایحه شد. صوفیان، در ژانویه 2001 بنگاه خود را به قصد تصدی ریاست ستاد انتخاباتی "کریس کانن" -نامزد جمهوریخواه- ترک کرد.
او در فضاحت بزرگ پرونده "جک آبراموف" (تاجر و لابیگر مشهور یهودی) که مربوط به لابیگری و فساد مالی 87 میلیون دلاری میشود، دخیل بود. وی که رفیق گرمابه و گلستان آبراموف است، در آن زمان کارمند سازمان برنامه و بودجه دولت امریکا بود. صفویان، به 18 ماه حبس محکوم شد و تقاضای فرجامخواهی داد اما در دادگاه تجدیدنظر به شهادت دروغ محکوم شد. نهایتا، پس از کش و قوس فراوان، تمامی اتهامات وی فاقد وجاهت قانونی شناخته شد و صفویان تنها برای دروغ گفتن به دادگاه در رابطه با همکاری با آبراموف در 16 اکتبر 2009 به یک سال حبس محکوم گردید.
فریار شیرزاد (Faryar Shirzad)"فریار شیرزاد" متولد 1965 لندن است. وی، دارای مدرک کارشناسی اقتصاد از دانشگاه مریلند، کارشناسی ارشد سیاست عمومیاز دانشکده جان اف کندی دانشگاه هاروارد، و دکترای حقوق از دانشگاه ویرجینیا است.
شیرزاد، از مارس 2003 تا آگوست 2006 در شورای امنیت ملی آمریکا فعالیت داشت. او مشاور مخصوص جروج دابلیو بوش، رییس شورای اقتصاد ملی، و مشاور امنیت ملی در امور اقتصادی بوده است. شیرزاد همچنین فرستاده ویژه جورج دابلیو بوش به اجلاس گروه 8 بود. او بوش را برای شرکت در کنفرانسهای اقتصادی بینالمللی آماده میکرد.این اقتصاددان، پیش از ورود به کاخ سفید، در اداره واردات وزارت بازرگانی فعالیت داشت و مسئولیت مذاکرات تجاری و اقتصادی با تمامی کشورها را بر عهده داشت. کمی پیش از آن هماهنگکننده تیم تجاری "بوش-چنی" بود. همچنین مشاور مخصوص کمیته اقتصاد مجلس سنا بوده و به غالب دانشگاههای آمریکا مشاوره تجاری و اقتصادی داده است.
او نیز موفق به دریافت "مدال افتخار جزیره الیس" شده است. شیرزاد از امضاءکنندگان پرونده دادگاه عالی آمریکا موسوم به "هالینگوورث وی پری" در حمایت از ازدواج همجنسگرایان در سال 2013 است. وی در حال حاضر مدیر ارشد دفتر روابط دولتی شرکت گلدمن ساکس است.
ولی نصر (Vali Nasr)"سید ولی رضا نصر" در 29 آذر 1339 در تهران به دنیا آمد. او فرزند "سید حسین نصر" -استاد علوم اسلامی- است. در 16 سالگی به انگلیس رفت و پس از انقلاب 1357 به همراه خانواده برای همیشه به امریکا مهاجرت کرد. او موفق به اخذ مدرک کارشناسی روابط بینالملل از دانشگاه "تافتس" با درجه ممتاز "سوما کوم لاد" گردید. سپس در سال 1984 مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد بینالملل و مطالعات خاورمیانه را از دانشگاه "فلچر" و در سال 1991 دکترای علوم سیاسی را از دانشگاه ماساچوست دریافت نمود. همسر او "دریا" یک مهندس تکنولوژی است و سه فرزند او امیر، حسین، و دنیا نام دارند. ولین نصر سه بار در برنامه معروف "دیلی شو" با میزبانی "جان استوارت" در تاریخهای یکم آگوست 2006، 22 سپتامبر 2009، و 25 آوریل 2013 حضور یافته است. او، هماکنون دارای بیش از 20 کتاب و مقاله است.
نصر، مفسر سیاسی مسائل خاورمیانه، اسلام شناس، نویسنده، و استاد دانشگاه است. از اعضای مستمر و ارشد موسسه بروکینگز بوده و ریاست موسسه مطالعات بینالمللی پیشرفته دانشگاه جان هاپکینز را بر عهده دارد. وی، مشاور "ریچارد هولبروک" (Richard Holbrooke) -نماینده اوباما در امور پاکستان و افغانستان- بود. همچنین، عضو دائم شورای مناسبات خارجی دولت آمریکا است و در دانشگاههای کالیفرنیا و استراتفورد تدریس میکند.
رامین طلوعی (Ramin Toloui)اما رامین طلوعی دموکرات دست به نقدترین ایرانی دستگاه دیپلماسی امریکا است، چرا که هماکنون نسبت به همنژادان خود در مهمترین پست دولتی قرار دارد.
اما رامین طلوعی دموکرات دست به نقدترین ایرانی دستگاه دیپلماسی امریکا است، چرا که هماکنون نسبت به همنژادان خود در مهمترین پست دولتی قرار دارد.رامین طلوعی تهرانی در نوامبر 2014 به عنوان معاون امور بینالملل وزارت خزانهداری آمریکا منصوب شد. وی دارای مدرک کارشناسی فلسفه از دانشگاه هاروارد و کارشناسی ارشد فلسفه از دانشگاه آکسفورد است. وظایف وی در وزارت خزانهداری شامل مدیریت سیاستهای مالی بینالمللی، ارتباط و همکاری با کشورهای گروه 20، و مدیریت مسائل اقتصادی داخلی و دو طرفه خارجی است.
البته گفتنی است که طلوعی از سال 1999 همواره در خدمت این وزارت بوده است. وی، از سال 1999 تا 2001 اقتصاددان بخش اروپای مرکزی و جنوب شرقی، از سال 2001 تا 2003 مشاور معاون وزیر و از سال 2003 تا 2006 مدیر اداره نیمکره غربی وزارت خزانهداری آمریکا بود.
از سوایق کاری طلوعی میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:* فعالیت در شرکت مدیریت سرمایهگذاری پاسیفیک* فعالیت در هلدینگ پیمپکو (PIMPCO) شامل: صندوق گروه بازارهای نوظهور پیمپکو، شرکت پیمپکو کانادا، شرکت استراتژی سود جهانی پیمیکو، بنیاد مجمع پیمپکو، صندوق بیمه پیمپکو، گروه بازار پیمپکو.* وزارت خزانهداری آمریکا
کد خبر: ۵۱۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۳
به گزارشسایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
نسیم آنلاین نوشت:عضو کنگره آمریکا از مخالفت اوباما با طرح وی برای بمباران ایران خبر داد.به گزارش پرس تیوی، میشله باخمن مدعی شد: چندی پیش به اوباما گفتم که برای توقف برنامه هستهای ایران باید به این کشور حمله کرد، در غیر این صورت ایران بمب اتم میسازد، اما او در واکنش به این سخن من خندید.
کد خبر: ۵۱۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۲
در آستانه انتشار گزارش کمیته اطلاعاتی سنای آمریکا درباره شکنجههای سازمان سیا در دوران جورج بوش، جمهوریخواهان کنگره و کاخ سفید بر سر انتشار آن و خطرات احتمالی وارد مجادله شدهاند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
نشریه نیویورکتایمز در گزارشی از درگیری جمهوریخواهان و کاخ سفید بر سر گزارش شکنجه سازمان سیا خبر داد.
به نوشته این نشریه، در آستانه انتشار گزارش سنای این کشور در مورد کاربرد شکنجه از سوی دولت ایالات متحده - که شامل جزئیاتی است که میتواند بخشی از پنهانترین اعمال سازمان سیا پس از واقعه یازده سپتامبر سال 2001 را آشکار کند - دولت اوباما و منتقدان جمهوریخواه آن روز دوشنبه بر سر علنی کردن این گزارش و خطری که ممکن است از سوی عکسالعمل دیگر کشورها ایجاد شود با یکدیگر وارد مجادله شدند.
در حالی که ایالات متحده تأسیسات دیپلماتیک و پایگاههای نظامی خود را در وضعیت هشدار قرار داده است، مقامات دولتی اعلام کردهاند که انتظار ندارند که گزارش - یا حتی خلاصه مدیریتی غیرطبقهبندی شده آن را که قرار است امروز سهشنبه انتشار یابد - بتواند خشونتی همانند حمله به کنسولگری این کشور در بنغازی در لیبی را برانگیزد که به کشتن شدن 4 آمریکایی انجامید. به گفته آنها چنین خشونتهای تلافیجویانهای بیشتر ناشی از ادراک مردم نسبت به حمله به اسلام به عنوان یک دین است تا اینکه ناشی از خشونت اعمال شده بر افراد مسلمان باشد.
اما برخی رهبران جمهوریخواه کنگره علیه انتشار این گزارش هشدار داده و اعلام کردهاند که گزارشهایی که مرتبط با فعالیتهای اطلاعاتی داخلی و خارجی که بیانگر شیوههای بازجویی خشن سازمان سیا طی دوران زمامداری بوش است میتواند به شورش، خشونت و حتی مرگ آمریکاییها بینجامد.
دیک چنی، معاون سابق رئیس جمهوری آمریکا نیز همچون دیگر مقامات دوران زمامداری جورج بوش با دفاع از سازمان سیا، اعلام کرد که این موارد، بازجوییهای خشنی مربوط به یک دهه پیش بوده که "کاملا و تماما توجیهپذیرند" و اتهامات مطرح شده مبنی بر اینکه سازمان سیا اطلاعات مربوطه را به کاخ سفید ارائه نکرده و یا اینکه در ارزشمندی و تأثیرگذاری شیوههای خود اغراق کرده است را رد کرد.
کاخ سفید هرچند اذعان کرده است که این گزارش ممکن است بتواند "ریسک بزرگتری" را نسبت به تأسیسات و پرسنل این کشور در کشورهایی همچون پاکستان، یمن، مصر، لیبی و عراق ایجاد کند. اما اعلام کرده است که دولت ماهها - و در واقع، سالها - فرصت داشته است تا طرحی برای (چگونگی) بازتاب این گزارش داشته است و این ریسکها نباید انتشار این گزارش را از سوی کمیته اطلاعاتی سنا به تعویق بیاندازد.
تسنیم/
کد خبر: ۵۱۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۸
مهمترین سؤالی که این روزها جامعه تحلیلی ایران و آمریکایی های پیگیر پرونده هسته ای ایران را به خود مشغول کرده این است که «اشتون کارتر»، وزیر دفاع جدید آمریکا چه راهبردی در قبال ایران در پیش خواهد گرفت؟ آیا راهبردهای وی با «چاک هیگل» متفاوت خواهد بود؟
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش جهان، میان «راهبردهای نظامی» پنتاگون با «تصمیمات لحظه ای» در مواقع بحران، باید تفاوت قائل بود، به همین دلیل گرچه حوادث امنیتی و نظامی در آینده قابل پیش بینی نیستند و نمی توان به صورت قطعی درباره عملکرد آمریکا و استراتژی نظامی این کشور در قبال به خصوص سوریه، عراق و به صورت کلی داعش در آینده اظهار نظر قطعی کرد ولی این که در نگاه راهبردی وزیر دفاع جدید آمریکا جایگاه گزینه "نظامی و جنگ" در برابر ایران چیست، می توان گمانه زنی های جدی را مطرح کرد.
یک نگاه نسبتا دقیق می گوید که اوباما نسبت به استفاده از گزینه نظامی به صورت کلی ملاحظات بیشتری نسبت به بوش دارد، اوباما توان اقتصادی آمریکا و عمق بحران های بین المللی و قدرت محور مقاومت در منطقه را به گونه ای تحلیل می کند که برای استفاده از گزینه نظامی بدون نگاه به هزینه و فایده آن محافظه کارتر از بوش است. اوباما تلاش می کند که نسبت به بوش واقع گرایانه تر عمل کند و به همین دلیل با انتقاداتی در جامعه سیاسی آمریکا به دلیل عدم قاطعیت در سیاست خارجی متهم می شود.
در همین حال نیز گفته می شود هنگامی که چاک هیگل به سمت استفاده بیشتر از گزینه نظامی بر علیه داعش در خاورمیانه رفت، با اوباما دچار اختلاف شد.
کارتر فهم تخصصی تری از چاهک هیگل درباره موضوعات هسته ای دارد و متخصص فناوری نظامی و تسلیحات هسته ای است. به همین دلیل پیش بینی می شود که کارتر حرفه ای تر از هگل در وزارت دفاع آمریکا عمل کند و از سوی دیگر با کاهش بودجه نظامی آمریکا نیز سازگارتر از چاهک هگل باشد.
اما کارتر در ژوئن سال ۲۰۰۸ در مقالهای برای مرکز بلفر دانشگاه هاروارد مینویسد: "باید به اقدام نظامی علیه برنامه هستهای ایران به عنوان بخشی از یک استراتژی جامع نگاه شود نه به عنوان یک گزینه مستقل. با اینکه بخشی از یک گزینه واقعی است اما اقدام نظامی نمیتواند به تنهایی مشکل را حل کند."
او مینویسد، حمله نظامی در بهترین حالت میتواند برنامه هستهای ایران را دو سال به تعویق بیندازد.
کارتر سپس هزینههای چنین حملهای را برای آمریکا شرح میدهد. او مینویسد، این میتواند منجر به "تاثیری بیبازگشت بر اذهان ایرانیها شود؛ میتواند موجب دخالت فزاینده ایران از طریق حزبالله و گروههای وابسته دیگر در عراق، لبنان، کرانه غربی و غزه شود."
او میگوید، منافع آمریکا در منطقه، از جمله سفارتخانهها و کارکنانش در کشورهایی که همدست ایران محسوب میشوند، مورد تهدید قرار میگیرد.
او در این مقاله مینویسد، جایگزین مسیر دیپلماتیک "استراتژی بازداری و تنبیه ایران است که برنامه هستهای خود را ادامه داده است؛ رشتهای از اقدامات نظامی ، حمله هوایی، محاصره، و بازداری با تهدید، میتواند در این استراتژی جای داشته باشد."
این نکته قابل تاکید است که کارتر در استفاده از گزینه نظامی درباره کشورهایی که مدعیاند در حال ساخت سلاح هسته ای هستند مانند ایران و کره شمالی تفاوت قائل است.
سوابق کارتر نشان می دهد که وی گرچه به استفاده از گزینه نظامی با شرایط خاص و در موقعیت های خاص تر علاقه مندی نشان داده ولی این علاقه مندی برای کره شمالی بیشتر از ایران بوده است.
بررسی برخی شواهد نشان می دهد که کارتر حمله نظامی آمریکا به ایران را بسیار پرهزینه تر و سنگین تر از کره شمالی می داند. به تعبیر دیگر وی گزینه نظامی را در مقابل ایران به نسبت نحوه مواجهه نظامی احتمالی با کره شمالی ناکارآمدتر می داند.
نکته قابل تامل آنکه در آن مقاله، کارتر به عدم توانایی اسرائیل به حملات مکرر علیه تجهیزات ایران اشاره میکند و مینویسد که حملات اسرائیل با توجه به حریم هوایی غیردوستانهای که این کشور مجبور است برای رسیدن به ایران از آن استفاده کند، محدود خواهد بود. "حمله اسرائیل کوچک خواهد بود. هزینه حمله اسرائیل برای آمریکا میتواند تقریبا به اندازه حمله خود آمریکا باشد."
همچنین به گزارش روزنامه صهیونیستی جروزالم پست، گرِگ رزنبام، رئیس شورای دموکراتیک ملی یهودیان و همکار اشتون کارتر در دانشگاه کندی هاروارد میگوید: «کارتر برای جلوگیری از دستیابی به سلاح هستهای شاید بیشتر هوادار گزینه نظامی بود. او به روشنی اشاره میکند که این گزینه به تنهایی نمیتواند برنامه سلاح هستهای ایران را متوقف کند. به نظر او باید رشتهای از گزینهها روی میز باشد.»
بدین ترتیب می توان این گونه بیان کرد که راهبرد احتمالی کارتر درباره ایران با سیاست دیپلماسی و تهدید اوباما کاملا هماهنگ بوده و وی گزینه نظامی را به تنهایی در برابر ایران ناتوان می بیند و معتقد است گزینه نظامی یا به تعبیر دقیق تر گزینه تهدید نظامی مکملی در کنار بسته مذاکره و تحریم در مواجهه با ایران باید باشد.
کد خبر: ۵۱۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۷
آقاي علي مطهری پاسخ دهند كه دولت آمريكا با جماعتی كه از ديوار مركز امنيتی بالا روند و درونش بمب آتش زا پرتاب كنند، چه برخوردی می كند؟
کد خبر: ۵۰۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷
بیش از ۴۰ سناتور آمریکایی در نامهای به رئیس جمهور کشورشان خواستار گنجانده شدن برنامه موشکی ایران در مذاکرات هستهای شدهاند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش تسنیم، بیش از ۴۰ سناتور آمریکایی نامهای درباره مذاکرات هستهای ایران و گروه ۱+۵ به باراک اوباما ، رئیس جمهوری کشورشان ارسال کردهاند. روزنامه والاستریتژورنال که نسخهای از این نامه را مشاهده کرده روز چهارشنبه گزارش داد سناتورها با امضای این نامه خواستار توقف کامل توانایی ایران برای تولید سوخت هستهای شدهاند. در این نامه که به رهبری مارک کرک و مارک روبیو، سناتورهای جمهوریخواه آمریکایی تهیه شده همچنین از رئیس جمهوری آمریکا خواسته چارچوب مذاکرات به گونهای گسترش داده شود که امکان طرح مسائل مربوط به برنامه موشکی ایران هم فراهم شود.
جمهوری اسلامی ایران پیش از این بارها اعلام کرده در مذاکرات هستهای تنها درباره مناقشات مربوط به برنامه هستهای خودبه رایزنی خواهد پرداخت و مسئله توانمندیهای دفاعی خود را به مذاکره نخواهد گذاشت. در نامه این ۴۳ سناتورهای آمریکایی به آقای اوباما آمده است: «ما در ماههای پیش رو تلاش برای تحمیل فشارهای اضافی بر ایران را ادامه خواهیم داد، مگر اینکه این کشور آرمانهای هستهای خود را کنار بگذارد و در روابطش با دنیا قدم در راه سازنده نوینی بگذارد.»
پایگاه خبری «بازفید» ساعتی پس از انتشار خبر والاستریتژورنال جزئیات بیشتری از این نامه فراهم آورد. مطابق گزارش این پایگاه خبری تمامی سناتورهای جمهوریخواه حامی طرح مارک کرک برای تشدید تحریمها علیه ایران زیر این نامه را امضا کردهاند. آقای کرک این طرح تشدید تحریمها علیه ایران را چند ماه پیش با همکاری رابرت منندز که رئیس کمیته روابط خارجی سنا است نوشته بود، اما شورای رهبری مجلس سنا در آن زمان با این استدلال که معرفی آن میتواند مذاکرات هستهای را مختل کند از معرفی آن در مجلس مورد نظر خودداری کرد.
هیچ سناتوری از حزب دموکرات زیر نامه مورد نظر را امضا نکرده است. سناتور میچ مککونل که از چند ماه دیگر رهبری اکثریت کنگره جدید را به عهده خواهد گرفت هم از جمله امضاکنندگان نامه مذکور است. پایگاه بازفید این نامه را نشاندهنده مخالفتهایی دانسته است که اوباما در سایه سیطره جمهوریخواهان بر کنگره با آنها مواجه خواهد شد.
شهر وین پایتخت اتریش از روز سهشنبه میزبان دهمین دور مذاکرات جامع هستهای بوده است که هدف آن رسیدن به توافقی نهایی برای حل و فصل اختلافات بین ایران و گروه ۱+۵ بر سر برنامه هستهای ایران است.
کد خبر: ۴۹۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۹
قضاوت های صورت گرفته در خصوص عملکرد دولت احمدی نژاد درست نیست و سکوت ما به دلیل این است که این ها دنبال دو قطبی کردن هستند و می خواهند ما به میدان بیاییم و دعوا کنیم.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :لطف الله فروزنده عصر یکشنبه در جلسه هفتگی انصار حزب الله افزود: اگر کسی تحلیلش این است که مسئله ایران با آمریکا مسئله ارتباط یک کشور با کشور دیگر است اشتباه می کند چرا که استکبار جهانی به کمتر از نابودی نظام قانع نیست و ما نیز به کمتر از نابودی استکبار قانع نیستیم.
وی اظهار داشت: گفتمان امام خمینی (ره) بخاطر اصیل بودن، طرفدار پیدا کرده است و استکبار می ترسد که این گفتمان رشد کند و ملت ها و نخبگان پیوند بخورد.
سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: اگر فکر کنیم مسایل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ما ناشی از ناکارآمدی، مدیریت و مسایل داخلی است اشتباه می کنیم چرا که یک متغیر اساسی و مهم درگیری با استکبار جهانی است.
فروزنده ادامه داد: استکبار و حامیانش از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون انواع و اقسام توطئه ها را علیه جمهوری اسلامی ایران پیدا کرده اند.
وی با اشاره به شکل گیری دو تفکر مقاومت و سازش در کشور، خاطرنشان کرد: تفکر مقاومت معتقد است که راهی جز مقاومت و تکیه بر ارزش های اسلامی وجود ندارد.
سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: جریان سازش نیز معتقد است که می شود با آمریکا کنار آمد و دست از رفتارهای انقلابی برداشت و این حرکت گفتمانی همیشه مقابل نظام ولایت بوده است.
فروزنده افزود: وقتی به صحنه انقلاب نگاه می کنیم می بینیم که خط امام با شفافیت جلو می رود اما وقتی به نظام اجرایی نگاه می کنیم متوجه می شویم که گفتمان سازش قوی تر است و طرفدار دارد.
وی ادامه داد: اصولا در انقلاب اسلامی وقتی گفتمان امام و ولایت تعریف می شود نباید گفتمانی دیگر تعریف شود.
سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: در دوران جنگ از زمانی که مباحث اعتقادی مطرح شد شاهد پیروزی های پی در پی بودیم اما در پایان جنگ این تفکر ضعیف و شعار «جنگ، جنگ تا پیروزی» به شعار «جنگ، جنگ تا یک پیروزی» تبدیل شد.
فروزنده تاکید کرد: اگر بخواهیم خط مقاومت پیروز شود باید جریان اصولگرایی در کشور گسترش یابد.
وی ادامه داد: جریان اصولگرایی، جریانی است که اعتقاد دارد حکومت دینی کارآمد است و اسلام به عنوان دینی جامع می تواند همه نیازهای بشر را پاسخ دهد و یک حکومت عادلانه ایجاد کند.
سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: اعتقاد کامل به قانون اساسی و تبعیت از ولایت فقیه از دیگر شاخص های جریان اصولگرایی است.
فروزنده با بیان اینکه اگر می خواهیم موفق شویم باید اصولگرایی را براساس شاخص ها و ارزش ها تعریف کنیم، اظهارداشت: اصولگرایی به حزب و دسته نیست بلکه به معیارها است.
وی ادامه داد: هرکجا وحدت کردیم موفق شدیم وهرکجا اختلاف داشتیم آسیب دیدیم.
سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: اگر کسی بخواهد وارد دایره اصولگرایی شود باید مرز خود را با فتنه مشخص کند چرا که هدف فتنه براندازی بوده است.
فروزنده افزود: جریان اصولگرایی باید ضدفساد باشد چرا که مردم عاشق مسوولینی هستند که پاک و اهل کار و تلاش باشند.
وی ادامه داد: وحدت اصولگرایان باید حول نظرات رهبر معظم انقلاب باشد و منویات ایشان را اجرایی کنیم.
سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی یکی از اشکالات اصولگرایان را اختلاف برداشت از منویات رهبر معظم انقلاب عنوان کرد و گفت: در انتخابات ریاست جمهوری اگر اصولگرایان واحد بودند نتیجه انتخابات چیز دیگری می شد.
فروزنده با بیان اینکه گفتمان انقلاب اسلامی در جهان فراگیر شده و دشمن نیز با تمام وجود به میدان آمده است، اظهارداشت: برخی در آمریکا می گویند یک جریانی روی کار آمده که حاضر با سازش است و بهتر از جریان تندی است که حاضر به سازش با ما نیست البته آن ها اشتباه می کنند.
وی ادامه داد: شاید در انقلاب ما فراز و نشیب باشد اما مسیر اصلی را رهبر معظم انقلاب و مردم تعیین می کنند.
سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: در موضوع هسته ای رهبری اجازه دادند که آقایان مذاکره کنند و به آنان نیز اعتماد کردند و ما نیز اعتماد داریم اما انتظار ما این است که خط قرمزها رعایت شود.
فروزنده افزود: در حال حاضر که به سراغ خط قرمزها آمده اند آمریکایی ها بازی درآوردند که مطمئن باشید هرچه این ها کوتاه بیایند آن ها ابراز وجود می کنند.
وی با بیان اینکه غنی سازی 20 درصد و موج بیداری اسلامی باعث شد که آمریکا با ما مذاکره کند، اظهارداشت: امروز اوباما و حزب وابسته او به شدت نیاز به این مذاکرات دارند و کسانی که می گویند ما به مذاکرات نیاز داریم خیانت می کنند.
سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: باید با وحدت خود را آماده و از جریان رهبری حمایت کنیم و روی خط قرمزها بایستیم.
فروزنده تاکید کرد: اصولگرایان باید در صحنه های بعدی انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری واحد باشند چرا که این موضوع یک ضرورت است و این احساس نیاز نیز در همه جریان های سیاسی ایجاد شده و به زودی وحدت اصولگرایان شکل خواهد گرفت.
وی با اشاره به وجود مشکلات اقتصادی در کشور اظهارداشت: اینکه مسایل اقتصادی را به بیرون گره بزنیم خطای بزرگی است که متاسفانه برخی آن را دنبال می کنند.
سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: دولت فعلی باید اقتصاد مقاومتی را محور قرار دهد و با توجه به توانمندی داخلی کار انجام دهد.
فروزنده افزود: حتی اگر مذاکرات هسته ای به نتیجه برسد ما می توانیم نفت بفروشیم و دلارها وارد کشور می شود که این در کوتاه مدت تورم زا است و به تولید آسیب می رساند.
وی در ادامه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا حزب دموکرات آمریکا به ویژه اوباما خواهان از سرگیری روابط واشنگتن – تهران هستند؟ اظهارداشت: اوباما با شعار تغییر وارد عرصه انتخابات شد و مواضع جمهوری خواهان را مسخره کرد و برای او ارتباط با ایران حیاتی بود چون با فشار افکار عمومی مواجه است.
معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس جمهوری در دولت احمدی نژاد همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا عملکرد احمدی نژاد در مقایسه با دولت سازندگی و اصلاحات ضعیف بود؟ گفت: بخشی از عملکرد احمدی نژاد مربوط به دولت نهم می شود که بسیار قابل دفاع است و با توجه به وضعیت موجود کشور، چهار برابر کار کرد و مردم شاهد این موضوع هستند.
فروزنده افزود: در دو سال اول دولت دهم نیز عملکرد خوب بود اما در دو سال آخر گرفتار مسایل حاشیه ای شدیم و این آسیب به وجود آمد؛ البته در سال 91 تحریم ها اثرگذار بود.
وی ادامه داد: قضاوت های صورت گرفته در خصوص عملکرد دولت احمدی نژاد درست نیست و سکوت ما به دلیل این است که این ها دنبال دو قطبی کردن هستند و می خواهند ما به میدان بیاییم و دعوا کنیم.
فروزنده گفت: با افتخار می گویم که عملکرد دولت احمدی نژاد در مقایسه با دولت های سازندگی و اصلاحات، بهتر بوده است.
منبع/ایرنا
کد خبر: ۴۹۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۵
به جرات میتوان گفت مادران عراقی از دلاوریهای او در مقابل داعش برای فرزندان خود افسانهها ساختهاند، افسانهای به نام «ژنرال سلیمانی».
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com : با نگاهی اجمالی به تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی ایران به ویژه دوران بعد از دفاع مقدس، میتوان مشاهده کرد که نظامیان باوجود مشهور بودن، چندان محبوبیتی حداقل در انتخاباتهای ریاست جمهوری نداشتهاند. مردم همیشه به این افراد به چشم انسانهای غیرمنعطف و سخت نگاه میکنند و همین باعث میشود که به آنها احترام بگذارند اما شاید کمتر محبوب باشند.
در این میان اما در کنار تمام محبوبهای ایران چه در دنیای هنر، چه در دنیای ورزش و چه در هر دنیای دیگری که فکرش را میکنید، یک نظامی در صدر قرار گرفته است و همچون ستارهای بی بدیل میدرخشد. بدون شک « نام سردار قاسم سلیمانی» به عنوان یکی از محبوب ترین چهرههای میان ایرانیان شناخته میشود.
ایرانیهای که در سالها دور و در افسانههای کهن پارسی با قهرمانانی روبرو بودند که به جنگ دیوها و پلیدیها میرفتند و نقل داستانهایشان لالایی مادران برای بچهها بود، این روزها با یک افسانه زنده، زندگی میکنند و نام سردار سلیمانی را در کنار نام رستم قرار دادهاند و او را ستایش میکنند.
در دنیایی که ایران در مرزهای شرقی و غربیش، درگیر تهدیدهای بزرگی همچون القاعده و داعش است، نام قاسم سلیمانی به تمام مردم ایران آرامش خاصی میبخشد. دیدن تصویر او در میدانهای نبرد با داعش، روایتهای رسانههای غربی از ژنرال ایرانی و ... برای مردم غروری است وصف ناپذیر.
سردار برای ما ایرانیها تبدیل به قهرمان ملی شده است. مردم لبخند هایش، سرپایین انداختنهایش، لباس نظامی پوشیدنش را دوست دارند، چون او با تمام این رفتارها غرور ملی را زنده میکند. وقتی هواپیماهای آمریکایی، ارتش بزرگ عراق، نیروهای ویژه در مقابله با داعش عاجز ماندهاند، خبر از فتحی بزرگ در مقابل داعش به گوش میرسد و بعد عکس از حضور ژنرال در میانه میدان و لبخند کنار سربازانش.
مردم این حضور همه جانبه او را دوست دارند، درست زمانی که میگویند در میانه درگیریهاست، در مراسم عزاداری حضور پیدا میکند با همان چهره با نفوذ و درست زمانی که فکر میکنند او در ایران است، میبینیم که عملیاتی بزرگ را علیه داعش برنامه ریزی و اجرا کرده است.
بسیاری از نوجوانان و جوانان داستانهای هشت سال دفاع مقدس را شنیدهاند و برای آنها داشتن فرماندهی که میتواند یاد آن فرماندهان دفاع مقدس را زنده کند بسیار جذاب و شیرین است.
در روزهایی که سیاستمداران با تمام ترفندها، با تمام شیوایی کلام و با تمام وعدههای ریز و درشتشان سعی میکند نظر مردم را به خود جلب کنند و محبوبیتی میان آنها بدست آورند، حاج قاسم سلیمانی بدون هیچ کلامی تبدیل به قهرمان ملی مردم ایران میشود. این نشان میدهد که مردم عاشق کسانی که خوب حرف میزنند نمیشوند بلکه کسانی را دوست دارند که عمل میکنند و میشود به واسطه فعالیتهایشان با غرور گفت، که این سردار که خاورمیانه زیر چکمههای اوست یک ایرانی است.
فضای مجازی که بسیاری سعی میکنند با تیغ تکفیر از روی آن بگذرند، پر است از کامنتها و صفحههایی که برای قاسم سلیمانی ایجاد شده است. جوانی که شاید هیچ وابستگی به جمهوی اسلامی نداشته باشد، سردار سلیمانی را دوست دارد چون او را به یاد افسانههایی میاندازد که در کتابهای مدرسه آنها را خوانده است. یاد جنگ اسفندیار با دیو هفت سر.
مردم وقتی میشنوند که رئیس جمهور و وزیر خارجه آمریکا مبهوت او هستند به خود میبالند. صادق خرازی، سفیر سابق ایران در فرانسه در مورد نظر رئیس جمهور و وزیر خارجه آمریکا در مورد« حاج قاسم» میگوید: «او همان كسي است كه اوباما ريس جمهور ايالات متحده درباره او به العبادي نخست وزير جديد عراق گفته است:" او دشمن من است ولي من براي او احترام ويژه اي قايل هستم".یااینکه جان کری وزیرخارجه امریکا به دکتر جواد ظریف وزیرامورخارجه ایران اسلامی گفته است که اگر برای یکبارهم شده مایل است او را ببیند.»
امروز وقتی رسانههای خارجی را ورق بزنی و به منطقه خاورمیانه برسی دو نام میبینی؛ یکی داعش و دیگری ژنرال قاسم سلیمانی. یکی که تمام قد نماد پلیدی است و دیگری با تمام وجود نماد آزادی و روشنایی است. بسیاری از مردم جهان به ویژه در خاورمیانه فرمانده کل نیروهایی را که در مقابل داعش ایستادهاند چه در عراق و چه در سوریه یک نام میدانند و آنهم « سردار قاسم سلیمانی است.»
یک روزنامه انگلیسی در وصف سردار مینویسد:« سردار سلیمانی 57 ساله، که اخیرا در فهرست سیاه دولت آمریکا قرار گرفت، به عنوان «قهرمان ملی» در ایران شناخته میشود و رسانههای این کشور نیز تصاویر وی را که از میدان نبرد در عراق گرفته شده است ، نمایش میدهند.»
خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز مینویسد: «یکی از مقامات نظامی عراق که خواسته نامش فاش نشود، در توصیف شخصیت سردار قاسم سلیمانی وی را شخصی شجاع و بیباک خوانده است که حتی در زمان حضور در خطوط مقدم نیز از جلیقه ضدگلوله استفاده نمیکند.»
درنهایت خبرگزاری آمریکایی بلومبرگ در واکنش به لبخندهای ژنرال ایران در عراق مینویسد: «در تصاویری که از سلیمانی در توییتر و دیگر شبکه های اجتماعی منتشر شده است، سلیمانی موهای جوگندمی و محاسن دارد و اغلب در نگاه به دوربین لبخند می زند، همانند یک توریستی که در تعطیلات است و هیچ نگرانی از بابت کلاشینکفی که همراهانش در دست دارند نیز ندارد. در ایران، همه او را به عنوان ناجی بشار اسد در مقابل نیروهای شورشی میدانند. نام و شهرت فعلی سردار سلیمانی نشان میدهد که او مردی کاریزماتیک است که از حضور در جبههها و فرماندهی جنگها ترسی ندارد. بسیاری از ایرانیان شاید قاسم سلیمانی را در گذشته نمیشناختند، اما با اتفاقات اخیر، محبوبیت او روز به روز در میان ایرانیان در حال افزایش است.»
فارغ از هرگرایش سیاسی و مذهبی، سردار امروز فاتح قلبهای ایرانیان است و قهرمان لالایی مادران برای بچهها. حتی میشود به جرات میتوان گفت مادران عراقی از دلاوریهای او در مقابل داعش برای فرزندان خود افسانهها ساختهاند، افسانهای به نام «ژنرال سلیمانی».
نامه
کد خبر: ۴۸۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۴
مراکز هستهای اسرائیل و نقاطی که تجهیزات نظامی خود را در آن پنهان کرده در تیررس موشکهای ماست، اگر اسرائیل روزی دیوانه شود و قصد تجاوز به ایران را داشته باشد تلآویو و حیفا را با خاک یکسان خواهیم کرد
کد خبر: ۴۸۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۳
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
حجتالاسلام طاهری، سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس درباره نظر نمایندگان نسبت به فخرالدین احمدیدانشآشتیانی، وزیر پیشنهادی علوم، گفت: اخبار و اطلاعات موثق حاکی از آن است که وی تفاوت قابل توجهی با وزرای قبلی و گزینههای پیشین ندارد. به گزارش فارس، وی با طرح این سوال که تفاوت دانشآشتیانی با فرجیدانا، میلیمنفرد، توفیقی و نیلیاحمدآبادی چیست؟ اظهار داشت: این گزینه نیز دقیقاً مانند همانهاست و اگر قرار است وی وزیر شود همان آقای فرجیدانا میماند. طاهری ایرادات مجلس به فرجیدانا را به دانشآشتیانی نیز وارد دانست و با ابراز امیدواری نسبت به معرفی گزینهای دیگر برای وزارت علوم تا روز سهشنبه، گفت: مدیران لایق برای این وزارتخانه در اطراف آقای روحانی کم نیستند. وی فتنه را خط قرمز نمایندگان برای رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی خواند و تصریح کرد: در مورد آقای فرجیدانا، وی پس از استقرار، دانشگاه را تبدیل به باشگاه سیاسی احزاب کرده بود. سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: عملکرد آقای دانشآشتیانی در زمان تصدی معاونت وزارت علوم نگرانیهایی برای نمایندگان ایجاد کرده، از این رو نمایندگان صرفاً به دنبال یافتن سوابق افراد در فتنه 88 نیستند بلکه به سوابق پیش از آن نیز نظر دارند. صهیونیستها از اخبار مذاکرات باخبرند و مجلس ما بیخبر! نادرقاضیپور، نماینده مردم ارومیه در مجلس در تذکر شفاهی در صحن علنی مجلس اظهار داشت: اخبار مذاکرات به صهیونیستها رسیده است ولی ما هنوز بیاطلاعیم. نماینده مردم ارومیه افزود: داعش زاییده آمریکاست و از رئیس مجلس و رئیسجمهور انتظار داریم جواب قاطعی به اظهارات اخیر اوباما بدهند. قاضیپور تاکید کرد: روحانی باید جواب یاوهگوییهای اوباما را بدهد.
منبع/وطن امروز
کد خبر: ۴۸۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۲
یکی از سناتورهای تندروی جمهوریخواه آمریکا در اظهاراتی ضد ایرانی، ایران را به ایجاد بی نظمی و ناآرامی در منطقه متهم کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
جان مککین در گفت و گو با شبکه خبری ان.تی.وی در اظهاراتی ضد ایرانی از سیاست های دولت باراک اوباما در قبال برنامه هستهای ایران و روند مذاکرات هسته ای انتقاد کرد. وی بر اساس ادعاهای بی اساس گفت: ما اکنون به دنبال بهبود روابط با کشوری (ایران) هستیم که به دنبال ایجاد بی نظمی و ناآرامی در منطقه است که می توان نمونه آن را در یمن مشاهده کرد. این سناتور جمهوری خواه مدعی شد: ایران دوست ما نیست بلکه دشمن مان است. ایسنا /
کد خبر: ۴۸۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۶
معاون وزیر خارجه آمریکا گفته است "ما امیدواریم رهبران در تهران با گام های لازم برای اطمینان بخشیدن به جهان مبنی بر این که این برنامه کاملا صلح آمیزاست، موافقت کنند و در نتیجه به انزوای اقتصادی و دیپلماتیک پایان دهندو زندگی مردم خود را بهبود بخشند. اگر این اتفاق روی ندهد، همه، ایران را مسئول خواهند دانست".
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش مشرق، وندی شرمن معاون وزیر خارجه و رییس تیم امریکایی مذاکره کننده در 1+5، پنج شنبه شب (اول آبان 1393/ 23 اکتبر 2014) طی سخنانی در مرکز مطالعات راهبردی و بین المللی واشینگتن آخرین دیدگاه های امریکا درباره مذاکرات هسته ای با ایران را تشریح کرد.
شرمن در این سخنرانی گفته است که امریکا هرگز وضعیت فعلی برنامه هسته ای ایران را نخواهد پذیرفت.
متن کامل سخنرانی شرمن در ادامه می آید.
***
مرکز مطالعات بین المللی و راهبردی به خاطر برگزاری کنفرانسی مانند این کنفرانس شهرت دارد و مردان و زنانی که در سیاست تصمیم می گیرند می توانند با افرادی که درباره سیاست فکر می کنند،گفتگو کنند و این یک نیاز است.
من از دوستانم در مرکز کارنگی و نمایندگان انستیتو امور بین المللی نروژ تشکر می کنم. نروژ در دهه های اخیر نقش واقعا منحصر به فردی در دیپلماسی خاورمیانه ایفا کرده است. بنابراین از نقش نروژ تشکر می کنیم. نروژ در کمتر از دو هفته پیش به برگزاری کنفرانس بازسازی غزه در قاهره کمک کرد.آمریکا از ادامه مشارکت نروژ استقبال می کند.
تا آنجا که می دانم هدف اصلی این همایش فوق العاده تحلیل راهبرد گفتگوی هسته ای جمهوری اسلامی ایران است. من بسیار دوست داشتم ساکت بمانم و شما این راهبرد را برای من تشریح کنید زیرا من هر چه بیشتر درباره آن بدانم بهتر است. البته من می خواستم از این فرصت استفاده کنم درباره انگیزه ها و روند های تصمیم گیری افراد گروه و تیم من در جریان این گفتگوها صحبت کنم اما جای تعجب ندارد که من باید از این فرصت صرف نظر کنم زیرا از زمانی که گفتگوهای هسته ای شروع شده است من با مچ پیچ خورده، بینی شکسته و انگشت کوچک شده (اشاره ای به افزایش انتقادات علیه وی در آمریکا ) که در صفحه نخست نیویورک تایمز بیشتر مشهور است، مواجه شدم و نمی خواهم بعداز ظهر امروز با حرف های خود کارم به جراحی دندان برسد و باید مراقب باشم.
صادقانه بگویم چند هفته پیش زمانی که من دعوت اینستاینبرگ (رئیس دانشکده مکسویل) را دریافت کردم، نمی دانستم این وقت بد یا خوبی است تا آشکارا درباره روند مذاکرات صحبت کنم. در حقیقت زمان مهم است. همانطور که می دانید گفتگوها 1+5 و ایران یا ایی سه به علاوه سه تا مهلت 24 نوامبر تمدید شده است و مسلما من نمی خواهم امروز چیزی بگویم که فرصت ما برای موفقیت این گفتگوها را به خطر اندازد. همانطور مادلین آلبرایت وزیرامور خارجه سابق و دوست عزیز من گفته است مذاکرات مانند قارچ است. اغلب بهترین رشد را در تاریکی دارند. بهرحال درباره بسیاری از جنبه های موضوع همایش می توانیم صحبت کنیم و آن روابط ایران و غرب است.
در آغاز باید تاکید کنم مذاکرات 1+5 مهم است. ایران مجهز به تسلیحات هسته ای موجب افزایش عناصر غیرقابل قبول بی ثباتی و خطر در بخشی از جهان خواهد شد که هم اکنون از بی ثباتی و خطر بسیاری رنج می برد. اگر تهران چنین سلاحی داشته باشد، دیگر کشورها در منطقه ممکن است همین هدف را دنبال کنند و موجب رقابت فاجعه بار تسلیحاتی شود و می تواند شکاف فرقه ای را که ریشه اصلی تنش در خاورمیانه است را افزایش دهد و رژیم جهانی منع تکثیر را تضعیف کند و این در حالی است که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا همواره به فکر تقویت این رژیم منع تکثیر است. به همین جهت رئیس جمهور آمریکا وعده داده است اطمینان می دهد ایران تسلیحات هسته ای بدست نخواهد آورد. ما ترجیح می دهیم به این هدف از راه دیپلماتیک برسیم اما اشتباه نکنید حداقل درخواست ما واضح است. ایران نباید تسلیحات هسته ای بدست آورد و بدست نخواهد آورد.
ایران پس از ژانویه گذشته که ما اجرای چارچوب گفتگو موسوم به طرح اقدام مشترک را آغاز کردیم،گام های مهمی در مسیر درست برداشته است. ایران در عوضِ کاهش محدود تحریم ها، متعهد شد در حالی که تحریم ها ادامه دارد، ترکیب مهم فعالیت های هسته ای خود را متوقف کند و حتی به عقب بازگرداند. به ویژه ایران توسعه ظرفیت غنی سازی خود را متوقف کرده است و ذخایر هگزفلوراید در حد کم غنی شده را ثابت نگه داشته است و تولید غنی سازی اورانیوم در حد بیست درصد را متوقف کرده است و موافقت کرده است راکتور آب سنگین اراک را پیشرفته تر نسازد و در را برای دسترسی بی سابقه و روزانه بازرسان به تاسیسات نطنز و فردو باز بگذارد. در آن زمان که طرح مشترک اعلام شد، بسیاری از ناظران تردید های قوی خود درباره عمل کردن ایران به تعهدات خود را اعلام کردند اما براساس گزارش آژانس بین المللی انرژی هسته ای، ایران آنچه را که وعده داده، انجام داده است. نتیجه این شد که برنامه هسته ای به نسبت چند سال گذشته محدودتر و شفاف تر شود. در عوض،1+5 به وعده خود برای کاهش محدود تحریم ها عمل کرده است.
کاهش بیشتر تحریم ها فقط زمانی حاصل می شود که ما بتوانیم به توافق جامع دست پیدا کنم که نگرانی های جامعه بین المللی را برطرف می کند. در صورتی که چنین توافقی به صورت کامل اجرا شود، اطمینان می دهد که برنامه هسته ای ایران منحصرا صلح آمیز است و مردم ایران را قادر می سازد بدنبال آینده درخشان تر باشند. ما البته آگاه هستیم این روند مذاکرات بحث برانگیز است. برخی نگران هستند این گفتگوها ناکام خواهد ماند و برخی دیگر می ترسند که موفق شود. بسیاری پرسش ها و تردیدهایی دارند. همانطور که گفتگوهای ما به جلو می رود، دولت اوباما به صورت منظم با اعضای کنگره و بسیاری از شرکای خارجی ما از جمله اسرائیل و کشورهای حوزه خلیج (فارس)رایزنی می کند. ما نگرانی های مختلف شنیده ایم و بیشترین تلاش خود را می کنیم تا به پرسش های سخت درباره ماهیت و مفاد توافق پاسخ دهیم و در عین حال بر تعهد قوی خود بر امنیت منطقه تاکید می کنیم. این گفتگوها ارزشمند است و همچنان ارزشمند خواهد بود و عقیده ما را درباره این که هر گزینه ای خطراتی دارد، تقویت خواهد کرد. تصمیم برای یافتن راه حل دیپلماتیک، تصمیم درستی است و ما هنوز باید کارهای سختی انجام دهیم.
همانطور که ما به مهلت بیست وچهارم نوامبر نزدیک می شویم، پادمان ارزشمند از جمله طرح اقدام مشترک همچنان در حال اجرا شدن است. هدف ما اکنون این است که به طرح جامع و پایدار برسیم که به صورت موثر همه مسیرهای بالقوه ایران برای رسیدن به مواد شکاف پذیر برای سلاح هسته ای را مسدود می کند. چنین طرحی ایران را از تولید سوخت اورانیم یا پولوتونیوم برای سلاح بازخواهد داشت.
بازرسی و نظارت همچنین بهترین شیوه برای جلوگیری از فرآوری مخفی این مواد است وهر نوع تلاش تهران برای خروج از الزامات خود را آنقدر آشکار و وقت گیر می سازد که به موفقیت منجر نخواهد شد. با توجه به خطرات، جای تعجب نیست گفتگوهای ما که در مسیر مشورتی پیش می رود، چندان سریع نباشد. هفته گذشته، همکاران 1+5 و من در وین بودیم و دقیق تر بگویم در یک هتل محبوس بودیم. هیئت ایرانی به ریاست محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران و کاترین اشتون مذاکره کننده ارشد 1+5 ریاست این گفتگوها را برعهده داشتند. هردو طرف را تیم کارشناسان فنی همراهی می کردند که به ما کمک می کردند همه گزینه ها را درک کنیم.گفتگوهای ما از همان آغاز جدی بود. این گفتگوها همچنین به شکل های مختلف انجام شد.
ما در ژنو، نیویورک و وین گفتگوهایی داشتیم که این گفتگوها دوجانبه، سه جانبه و چندجانبه بودند. ما برخی از جلسات را برای اصول و برخی از جلسات دیگر مشخص کردن پارامترهای فنی خاص اختصاص دادیم. این نشست در سطوح مختلف بود. متخصصان وروسای هیئت ها دیدار می کردند وگاهی مانند هفته گذشته در اروپا، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا کرسی آمریکا را در اختیار داشت.
پوشیده نیست که در بین دولت های 1+5 برخی اختلافات عمده درباره موضوعات برجسته در جهان وجود دارد اما درباره برنامه هسته ای ایران همبستگی شعار ما بوده است. همه ما برای یک هدف کار می کنیم.گروه ما به همین منظور پیشنهاداتی به ایران داده است که منصفانه، قابل اجرا و منطبق با خواسته اعلام شده تهران برای داشتن برنامه صلح آمیز هسته ای پایدار است و دانش هسته ای این کشور و نیازهای اقتصادی آن را در نظر گرفته است.
رهبر معظم ایران بارها گفته است دولتش آرزو و نیت تولید تسلیحات هسته ای را ندارد. در حقیقت وی گفته است چنین پروژه ای براساس اسلام ممنوع خواهد بود. بنابراین پیشنهاد ما مطابق با موضع علنی اعلام شده ایران است. اگر ایران واقعا می خواهد اختلافات خود با جامعه بین المللی را حل کند و برچیدن تحریم های اقتصادی را تسریع سازد، فرصتی بهتر از الان تا بیست و چهارم نوامبر ندارد. اکنون زمان پایان دادن کار است.آیا این اتفاق خواهد افتاد؟من نمی دانم. من می توانم به شما بگویم همه اجزای طرح که باید مورد توافق دو طرف قرار گیرد، بر روی میز است.شرمن: هرگز وضعیت فعلی برنامه هسته ای ایران را نمی پذیریم
ما پیشرفت قابل توجهی در موضوعاتی داشتیم که ابتدا دشوار به نظر می رسید. ما سوء تفاهم ها را کنار زدیم و گفتگوهای جامع درباره همه عناصر متن احتمالی برگزار کردیم. بهرحال به مانند هر ابتکار دیپلماتیک و فنی پیچیده، این پازلی با قطعات زیاد و به هم پیوسته است. به همین جهت تمرکز به هر یکی از موضوعات به قیمت نادیده گرفتن موضوع دیگر اشتباه است. هر یک از اجزا مهم اعم از زیرساخت، انبار (موادهسته ای) یا تحقیق یا نوع تجهیزات یا مسئله زمان یا ترتیب( اجزا) مهم هستند اما یک بخشی که درباره آن به نوعی به خاطر اظهارات علنی ایران، اظهار نظرات بیشتری شد، نگرانی درباره اندازه و مقیاس ظرفیت غنی سازی جمهوری اسلامی ایران بود.
مقامات ایران بسیار امید دارند جهان به این نتیجه برسد که وضع موجود دست کم درباره این موضوع محوری (غنی سازی ) مورد قبول واقع شود، اما مسلما مورد قبول نمی شود. اگر به این صورت بود ما هرگز نیازی به این گفتگوهای دشوار و پرزحمت نداشتیم.
شورای امنیت به دلایلی ایران را تحریم کرد زیرا دولت این کشور الزامات خود براساس معاهده منع تکثیر را نقض کرد و وارد فعالیت های مخفی هسته ای مرتبط با تسلیحاتی شد و شفافیت کمتری در گزارش به آژانس های بین المللی از خود نشان داد.این مسیر تردید بسیار زیادی ایجاد کرد که نمی تواند به تنهایی با حرف و وعده های تهران برطرف شود.
جهان فقط درصورتی و در زمانی که ایران گام های متقاعد کننده و قابل راستی آزمایی برای نشان دادن کاملا صلح آمیز بودن برنامه هسته ای خود و صلح آمیز باقی ماندن این برنامه بردارد، تصمیم خواهد گرفت تحریم های مرتبط با برنامه هسته ای را تعلیق و سپس برچیند.
این استاندارد معقولی است که ایران می تواند آن را برآورده سازد. این استانداردی است که ایران باید آن را برآورده سازد و این برای پایان دادن به انزوای بین المللی ایران حیاتی است.
دولت اوباما تصریح می کند که در دیپلماسی گاهی اوقات عقیده خوبی است که دستورالعمل را باز کنیم تا بلکه سبک وسنگین کردن یک موضوع منجر به انعطاف پذیری در مسئله دیگر شود. با توجه به آشوب در خاورمیانه، درخواست ارتباط دادن مسئله هسته ای به موضوعات دیگر قابل درک است. به هرحال همه طرف ها توافق دارند که این مذاکرات باید یک مسیر، مشارکت کنندگان مشخص، منطق و مرز مشخص داشته باشد. ما بر روی یک کار تمرکز داریم و آن اطمینان از دست نیافتن ایران به تسلیحات هسته ای است. باید یادآور شوم در نشست های جداگانه در حاشیه هر یک از گفتگوهای (هسته ای) ما، من و تیم من نگرانی هایمان را درباره وضعیت شهروندان مفقود شده یا بازداشت شده آمریکایی در ایران اعلام می کنیم.
برای من به عنوان معاون وزیر امور خارجه آمریکا هیچ چیزی مهمتر از اطمینان از رفتار مناسب با شهروندان آمریکایی نیست. باید امیر حکمتی، سعید عابدینی، جیسون رضائیان بدون تاخیر اجازه بازگشت در کنار خانواده شان داده شود و ما همه تلاش خود را برای یافتن پاسخ به پرسش ها درباره محل نگهداری و سلامت رابرت لوینسون و بازگشت او به خانه انجام می دهیم.
یک توافق هسته ای بدست آید یا نیاید، آمریکا به ابراز نگرانی های همیشگی خود درباره سیاست های ایران که ثبات منطقه ای را تضعیف می کندو منطبق با هنجارها و ارزش های جهانی نیست، ادامه می دهد. ما همچنان دولت ایران را در همه جنبه های سابقه حقوق بشری خود و اقدامات این کشور که اختلافات فرقه ای را دامن می زند، مسئول می دانیم.
سیاست ما در قبال هر کشوری این است که تعامل در یک موضوع منجر به سکوت ما درباره موضوعات دیگر نخواهد شد.
جان کندی بیش از پنجاه سال پیش در مراسم سوگند ریاست جمهوری در دوران جنگ سرد گفت آیا همکاری، روزی جنگل سوء ظن که غرب را از شرق جدا کرده است، به عقب می راند. امروز کسانی در آمریکا هستند که به همه حرف هایی که رهبران ایران می گویند اعتمادی ندارند و بسیاری در ایران نیز می پرسند آیا آمریکا به تعهدات خودپایبند است. مسلما اگر جنگل بی اعتمادی وجود نداشته باشد، دست کم بیشه زار بی اعتمادی بین دو طرف وجود دارد. با توجه به اتفاقاتی که در دهه های گذشته روی داده است، چگونه این بی اعتمادی نمی تواند وجود داشته باشد اما من می توانم به شما به طور قطعی بگویم که آمریکا هیچ طرحی را که نتواند راستی آزمایی کند، نخواهد پذیرفت و ما وعده هایی نخواهیم داد که نتوانیم به آن عمل کنیم. ما علاوه براین که خواهان حسن نیت هستیم، حسن نیت نشان خواهیم داد.
رئیس جمهور آمریکا و سران ایران پاییز گذشته تصمیم گرفتند امکان گفتگوهای مستقیم درباره موضوع هسته ای را آزمایش کنند اما هردو طرف با مقاومت ها و انتقادهایی به خاطر این اقدام جسورانه روبرو شدند اما هنوز هردو طرف مسیر خطرات دیپلماسی را بر تردید گزینه های دیگر ترجیح می دهند. ماهنوز نمی دانیم عواقب کامل این تصمیم چه خواهد بود اما جهان هم اکنون بهتر از زمانی است که رهبران دو طرف این آغاز (گفتگوها )را نادیده می گرفتند.
با این همه اتفاقاتی که امروز در خاورمیانه اتفاق می افتد، اگر برنامه هسته ای ایران بی حرکت نمی شدو در عوض با سرعت کامل به سمت انبار بیشتر و ظرفیت غنی سازی اورانیوم بیشتر وتولید پولوتونیوم در سطح تسلیحاتی و شفافیت کمتر پیش می رفت، عامل ثبات دهنده وجود نداشت.
اگرچه تا به امروز روند گفتگوهای ما نتوانسته است امیدهای عالی ما را برآورده سازداما همچنان بیش از انتظارات بسیاری از ناظران است.اشتباه نکنید. اجماع درباره طرح جامع نیاز به تصمیمات بسیار دشواری دارد و ما در این زمینه سپاسگزار هستیم. این مذاکرات آسان نیست اما منفعت آن فوق العاده و حیاتی است که ما این موضوع را درک کنیم زیرا پذیرفتن و اجرای طرح جامع دورنمای مردم در هر جایی از جهان را بهبود می بخشد و موجب کاهش نگرانی ها و افزایش امنیت در سراسر خاورمیانه خواهد شد. این موجب رونق بیشتر (اقتصادی ) بدون از دست رفتن شرافت مردم ایران خواهد شد.
این (توافق ) متحدان وشرکای ما را دربرابر تهدید جدید و خطرناک حفظ خواهد کرد و انگیزه را برای رقابت هسته ای منطقه ای کاهش خواهد داد و رژیم منع تکثیر بین المللی را تقویت خواهد کرد. این (توافق) موجب می شود شهروندان ما امنیت بیشتری داشته باشندو بار دیگر ظرفیت دیپلماسی مستقیم برای دستیابی به راه حل برد -برد را نشان خواهد دادکه به هیچ راه دیگر دست یافتنی نخواهد بود.
دیپلماسی در مقایسه با هر گزینه دیگری می تواند راه حل پایدارتر درباره مسائل مربوط به فعالیت های هسته ی ایران ایجاد کند. تقریبا حدود هشتصد سال پیش، سعدی شاعر ایران به شنوندگان توصیه کرد تا صبر داشته باشند. هر راحتی پس از دشواری ها حاصل خواهد شد. با وجود مذاکرات فشرده گروه 1+5 امروز ما هنوز در مرحله دشواری قرار داریم. ما باید عاقلانه از زمان باقیمانده استفاده کنیم.
آمریکا و متحدان آن آماده هستند از این فرصت تاریخی برای حل نگرانی های ما درباره برنامه هسته ای ایران استفاده کنند. ما امیدواریم رهبران در تهران با گام های لازم برای اطمینان بخشیدن به جهان مبنی بر این که این برنامه کاملا صلح آمیزاست، موافقت کنند و در نتیجه به انزوای اقتصادی و دیپلماتیک پایان دهندو زندگی مردم خود را بهبود بخشند. اگر این اتفاق روی ندهد، همه، ایران را مسئول خواهند دانست. ما ایران را ترغیب می کنیم تصمیم درستی گیرد، علاوه بر آن ما مصمم هستیم اقدامات لازم را برای حفظ امنیت آمریکا و بهبود صلح وثبات در سراسر جهان برداریم. ما امیدواریم ایران تصمیم درستی بگیرد و ما نیز آماده هستیم این کار را انجام دهیم.شرمن: هرگز وضعیت فعلی برنامه هسته ای ایران را نمی پذیریم
سوال: چگونه طرف ها می توانند اختلافات خود را حل کنند؟
شرمن: طرفها با تلاش بسیار می توانند اختلافات را حل کنند. ما زمان زیادی را در کنار یکدیگر سپری کرده ایم. ما مسائل یکدیگر را درک می کنیم. همه ما توافق داریم که ایران نباید به تسلیحات هسته ای دست یابد و ما باید طرحی را به پیش ببریم که همه مسیرها برای دستیابی به مواد شکاف پذیر برای تسلیحات هسته ای بسته شود و صلح آمیز بودن ایران به شیوه راستی آزمایی و به صورت واقعی آشکار شود. صادقانه بگویم فرانسه،آلمان، انگلیس، چین یا روسیه هیچکدام در این گروه نمی خواهند در این زمینه معامله کنند زیرا به نفع هیچ کس نیست یک کشور دیگر دارای هسته ای به این گروه اضافه شود.
سوال: آیا تحریم های مربوط به تروریسم یا حقوق بشری ایران با وجود توافق به قوت خود باقی می ماند؟
شرمن: ما از همان آغاز روشن ساختیم که تحریم های مربوط به حقوق بشر و تروریسم موضوعات جداگانه ای است. بنابراین گفتگو فقط درباره تحریم های مربوط به هسته ای است که اگر به توافق برسیم تعلیق و سپس برچیده می شوندو تفاوت بسیاری برای ایران ایجاد خواهد کرد.
سوال: پس از توافق هسته ای چه کاری می شود در سوریه، عراق و درباره داعش انجام داد؟
شرمن: من فکر می کنم این گمانه زنی است و نیازی به گفتگو درباره آن در حال حاضر نیست.
همانطور که رئیس جمهور و وزیر امور خارجه آمریکا گفته اند ایران چندان از داعش خشنود نیست. ما بدنبال تضعیف و نابودی داعش هستیم اما در حال حاضر در حال هماهنگی نیستیم و همه تمرکز ما بر روی مذاکرات هسته ای است. همانطور که در اظهارات خود گفتم اگر ایران بدنبال دستیابی به تسلیحات هسته ای برود، پیامد جدی برای ثبات در خاورمیانه خواهد داشت. بنابراین این اولویت نخست ما است.
سوال: در صورت نرسیدن به توافق و اعمال نشدن محدودیت ها بر ایران چه اتفاقی خواهد افتاد؟
شرمن: شدت اوضاع (تنش) در همه طرف ها شکل خواهد گرفت و هیچکدام از اینها خوب نیست. به همین جهت می گویم خطرات در اینجا زیاد است. منظورم این نیست که ما توافق بد یا نیمه بد خواهیم داشت بلکه ما نیاز به توافقی خواهیم داشت که هدف ما را برآورده سازد. ایران نتواند به تسلیحات هسته ای دست یابد و همه مسیرها برای مواد شکاف پذیر به صورت قابل راستی آزمایی بسته شوند. ما برای این هدف تلاش می کنیم زیرا گزینه دیگر وحشتناک خواهد بود.
کد خبر: ۴۷۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۸
مشاور عالی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در گفتوگویی، آخرین تحولات منطقه و ابعاد مختلف حضور ائتلاف مدعی مبارزه با داعش را مورد بررسی قرار داد.
سردار "یدالله جوانی" در مصاحبه با العالم، درباره عکسی که اخیراً از سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس در کنار تعدادی از نیروهای پیشمرگه در شمال عراق منتشر شده است، گفت: سرلشکر سلیمانی یک چهره شناخته شده جهانی و از یادگاران دوران دفاع مقدس است و سبک فرماندهی ایشان همان سبک فرماندهی در دوران دفاع مقدس است؛ و نگاهی به آن دوران نشان می دهد که فرماندهانی مانند قاسم سلیمانی و شهدایی مانند خرازی و همت و باکری حضور میدانی داشتند، و در عملیات و مواقع منطقه آزادسازی مناطق، در خط مقدم حضور پیدا می کردند.
سردار جوانی تأکید کرد: امروز حمایت ما از مردم کشورهای عراق و سوریه صادقانه است و کسانی که در این عرصه کمک و پشتیبانی می کنند و مشاوره می دهند، به طور طبیعی در صحنه حضور می یابند و این هم به صفا و صداقت و روحیه جهادی و شهادت طلبی آنها بر می گردد که این راه را یک حرکت مقدس می دانند. وی اظهار داشت: ما امروز با توطئهای از جانب آمریکایی ها علیه جهان اسلام و متاسفانه با بهره گیری از برخی ظرفیت های جهان مواجه هستیم.
حمایت عربستان، قطر و ترکیه و رژیم صهیونیستی از داعشسردار جوانی گفت: مقام معظم رهبری، گروه تروریستی - تکفیری داعش و دیگر گروه های تروریستی را فریب خوردگان می دانند؛ با بررسی ساختار داعش متوجه می شویم که سرکردگان این گروه عناصر وابسته بوده و سرویس های (جاسوسی) جهانی پشت سر آنها هستند، و ارتباطات آنها مشهود است؛ ما شاهد حمایت های عربستان، قطر و ترکیه و رژیم صهیونیستی از داعش در سوریه و عراق هستیم.
سردار جوانی افزود: امروزه برخی منابع غربی اطلاعاتی در خصوص ارتباطات رژیم صهیونیستی با گروه های تکفیری - تروریستی از جمله داعش در منطقه جولان فاش کرده اند، به عنوان مثال وقتی ابوبکر بغدادی سرکرده داعش به صراحت اعلام می کند که دشمن ما شیعه است و ما کاری با اسرائیل (رژیم صهیونیستی) نداریم در حقیقت این همان خواسته رژیم صهیونیستی است. لذا این بیانگر آن است که سرکردگان این گروه ها سرسپردگان بیگانگان هستند و متاسفانه آنها از این ظرفیت علیه جهان اسلام استفاده می کنند.
وی خاطرنشان کرد: در سایه چنین وضعیتی نیروهایی که از جمهوری اسلامی به کمک عراقی ها و سوری ها رفته اند، صادقانه به آنها کمک می کنند و به این طریق نماینده گان ملت ایران در کنار برادران سوریه و عراق هستند و از آنها حمایت می کنند تا آنها بتوانند با دشمنان اسلام و فریب خوردگان مبارزه کنند که البته شاهد رقم خوردن پیروزی هایی در این عرصه هستیم، و به اعتقاد خیلی ها اگر بغداد سقوط نکرد به خاطر حضور و کمک جمهوری اسلامی ایران بود.
سردار سلیمانی راه شهادت را انتخاب کرده استجوانی گفت: افرادی چون سردار سلیمانی و دیگران که قدم در این عرصه گذاشته اند در حقیقت این راه را آگاهانه انتخاب کرده اند و می دانند که این مسیر خطرهایی جدی دارد و می تواند به شهادت و ... منجر شود، لذا این صداقت و پایداری علاوه بر ایجاد انگیزه و روحیه باعث ایجاد جبهه ای واحد می شود.
وی درباره تلاش داعش برای تصرف شهر مرزی خانقین و واکنش ایران به این امر نیز گفت: گرچه در حوزه عملیات روانی برخی عناصر داعش بحث تهدید ایران را مطرح می کنند اما عناصر اصلی و سرکردگان و کسانی که در واقع هدایت این جریان را به عهده دارند، خوب می دانند که هرگونه اقدام علیه ایران یا نزدیک شدن به مرز جمهوری اسلامی و یا اقدام در داخل ایران از جانب این گروه ها نوعی خودزنی تلقی می شود؛ ما در زمان هشت سال دفاع مقدس با وجود توان بالای ارتش عراق و حمایت های گسترده منطقه ای و بین المللی که از این ارتش می شد، توانستیم بر آن پیروز شویم.
برخی مناطق داخل عراق را به عنوان خط قرمز اعلام کردیمسردار جوانی ادامه داد: به هر حال جمهوری اسلامی ایران به صراحت موضع خود را اعلام کرده و حتی برخی مناطق در داخل عراق و برخی مناطق کردنشین این کشور را به عنوان خط قرمز خود برشمرده است و خلاصه جمهوری اسلامی اجازه نمی دهد که ناامنی را به سوی مرزهای ما بیاورند. روند تحولات هم نشان داده که هروقت حمایت های جمهوری اسلامی با اقدامات مردمی مناطق درگیر همراه شده نتایج مطلوب حاصل شده است و پیشروی های داعش در برخی مناطق نیز به نقشه های پیچیده موجود در منطقه برمی گردد که متاسفانه ترک ها هم در آن نقش دارند.
سردار جوانی با اشاره به ماجراجوییهای داعش در سوریه و عراق در چند ماه اخیر گفت: بررسی و مطالعه روند تحرکات داعش طی چند ماه گذشته نشان می دهد که این گروه در سوریه با شکست های سنگینی مواجه شد، در حالیکه تصور می کرد می تواند شهرهای بزرگ را به تصرف دربیاورد و دایره نفوذ خود را گسترش دهد و حتی ساقط کردن دمشق از برنامه های این گروه بود، اما با شکست مواجه شد.
سردار جوانی تأکید کرد: داعش با یک توطئه پیچیده در عراق تحرکاتی را داشت و در یک دوره زمانی کوتاه موفق شد که در سه استان صلاح الدین، نینوا و الانبار شهرهای بزرگی مانند تکریت و موصل را تصرف کند؛ این گروه تصور می کرد که با شرایط به وجود آمده می تواند بر سامرا، بغداد و مناطق راهبردی دیگر تسلط پیدا کند.
حرکت داعش به سمت کوبانی برای جبران شکست در اطراف دمشقوی ادامه داد: اما تحولات در ماه های گذشته نشان می دهد که حرکت داعش متوقف شده است و اگر این گروه به کوبانی و مناطق دیگر در شمال عراق رفته است، در مقابل از برخی مناطق دیگر خارج شده است.
شیوه داعش استفاده از سپر انسانی استسردار جوانی ادامه داد: چون شیوه داعش رفتن به میان مردم و استفاده از سپر انسانی است، طبیعی است که مبارزه با این گروه زمان بر است و هم دولت سوریه و هم عراق بر این اعتقادند که باید در برخورد با داعش از روش هایی استفاده کنند که غیرنظامیان کمترین آسیب ها را ببیند.
ائتلاف ضد داعش به نتیجه نمی رسدسردار جوانی درباره ائتلاف ضد داعش که آمریکایی ها مطرح کرده اند، گفت: روش و شیوه اقدام ائتلاف ضد داعش به گونه ای نیست که به نتیجه برسد.
نقش ایران در مبارزه حقیقی با داعشسردار جوانی درباره کمک های ایران به دولت عراق در مقابله با تهدید تروریستی داعش گفت: جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا براین اعتقاد بود که یک توطئه بین المللی و منطقه ای در حال اجرا است.
حامیان پشت پرده گروه های تروریستیسردار جوانی تأکید کرد: اسناد و مدارکی فراوانی نیز موجود هست مبنی براین پشت صحنه این گروه هایی که با عناوین مختلف فعالیت هایی را آغاز کرده اند، آمریکا، کشورهای اروپایی، رژیم غاصب اسرائیل و برخی دولت های عربی در منطقه قرار دارند.
وی درباره واقعیت نقش ایران درحمایت از دولت عراق در مقابله با داعش گفت: جمهوری اسلامی با چنین تحلیلی از اوضاع، خود را در کنار دولت های و ملت های مشروع در منطقه قرار داد، در سوریه اعلام کرد که از دولت قانونی بشار اسد رئیس جمهوری سوریه حمایت می کند و این حمایت همزمان از ملت سوریه نیز است چون سوریه در معرض یک توطئه قرار گرفته است و همچنین عراق. سردار جوانی اظهار داشت: مسؤولان جمهوری اسلامی ایران بارها رسما این موضع که از ملت ها و دولت های قانونی عراق و سوریه حمایت می کند، این کمک ها نوع و کم و کیف آن به شکل حضور مستشاری، مشاوره ای، انتقال تجربیات بوده است.
سردار جوانی افزود: ایران با تجارب خود در طول سی و شش سال گذشته و در دوران جنگ تحمیلی و در برخورد با گروه های شورشی را به ملت های سوریه و عراق کمک کرده است، و این تجارب ملت ایران از سوی نیروی قدس سپاه پاسداران منتقل شده و توانسته مردم عراق و سوریه را به صحنه بیاورد ودرکنار دولت ها قرار داده است و بصیرت و شناخت حاصل شده است.
داعش در اطراف بغداد و دمشق شکست خوردوی افزود: پشتیبان اصلی دولت بشار اسد در سوریه مردم این کشور هستند که این مساله خود را در انتخابات نشان داد. سردار جوانی درباره عراق نیز گفت که مردم عراق بعد از یک سری تحولات در عراق به صحنه آمدند و با آموزش ها و تجارب و مشاوره ها وکمک های جمهوری اسلامی، توانستند حرکت داعش و دیگر گروه های تروریستی را متوقف کنند.
سردار جوانی در ادامه تصریح کرد: امروزه اگرچه درعراق و سوریه شاهد ناامنی درنتیجه تحرکات داعش هستیم، ولی اگرچه تا چند ماه قبل شاهد نزدیک شدن گروه های تروریستی به نزدیک دمشق بودیم ولی امروزه شاهدیم که تحرکات آنان در ریف دمشق بسیار محدود است و آن ها به سمت مناطق شمالی رفته و در شهر کوبانی هستند و در نزدیک مرزهای ترکیه، ترک ها احساس نگرانی کرده اند و در عراق نیز از بغداد فاصله گرفته اند و به مناطق شمالی در استان نینوا رفته اند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا عقب نشینی داعش از اطراف دمشق و رفتن به سمت کوبانی درشمال سوریه یک نقطه میدانی مثبت است، گفت: در سوریه عقب نشینی های داعش از برخی مناطق تحت سلطه خود به اجبار صورت می گیرد وآن ها در نهایت باید این مناطق را ترک می کردند و رفتن آن ها به سمت شهر کوبانی از روی اختیار نبوده، بلکه از روی فشار عقب نشینی کردند و در عراق نیز داعش در اطراف بغداد و سامرا بودند و در استان های الانبار و صلاح الدین، ارتش عراق و نیروهای مردمی در ماه های گذشته توانستند بسیاری از مناطق را پاکسازی کنند و آن ها مجبور شدند به سمت مناطق شمالی حرکت کنند.
جوانی در پاسخ به این سوال که آیا نقش ایران بعد از تشکیل ائتلاف بین المللی ضد داعش به رهبری آمریکا در عراق تغییر کرده است یا همچنان مانند گذشته فعال است، اظهار داشت: ایران از ابتدای شروع بحران در سوریه و عراق خود را در کنار ملت عراق و سوریه قرار داد.
ایران معتقد است که آمریکا به دنبال مبارزه با تروریسم نیستوی تصریح کرد: ایران حرکت آمریکایی ها را اصالت دار نمی داند و معتقد است که آمریکایی ها در منطقه به دنبال مبارزه با تروریسم نیستند و یک دهه قبل و بعد از یازدهم سپتامبر منطقه با شعار مبارزه با تروریسم به عراق و افغانستان حمله کردند، اما نگاه آنان و هم پیمانانشان به تروریسم نگاه ابزاری است.
سردار جوانی گفت: اسناد و مدارک بسیار زیادی هست که گروه های سلفی و تکفیری در سوریه و عراق با مدیریت آمریکایی ها و سرویس های جاسوسی آمریکا واروپایی و کشورهای عربی و برخی از کشورهای همجوار سوریه و عراق شکل گرفتند و حمایت مالی و تسلیحاتی شدند و طبق فرموده مقام معظم رهبری آن ها نیت سالمی ندارند؛ از این رو جمهوری اسلامی درچنین ائتلافی شرکت نمی کند.
دفاع جمهوری اسلامی از ملت های منطقه، اصولی استوی خاطرنشان کرد: که جمهوری اسلامی ایران در چنین شرایطی صحنه را رها نمی کند، زیرا این خود یک نوع توطئه دیگری است و دفاع جمهوری اسلامی از ملت ها در منطقه مبنایی و اصولی است و صادقانه از دولت های مشروع و قانونی حمایت می کند و این روند را ادامه می دهد و در نهایت پیروز این صحنه ملت ها هستند و ملت سوریه و عراق دراین زمینه موفق خواهند بود.
ترکیه در شکل گیری داعش نقش مهمی داشته استسردار جوانی درباره وضعیت شهر کردنشین کوبانی و تماشاچی بودن ترکیه نیز گفت: گرچه ترکیه اعلام کرده که به ائتلاف ضد داعش ملحق می شود اما رفتار دولتمردان ترکیه نشان می دهد که هدف اصلی آنها از این صف آرایی و آرایش نظامی، مقابله با داعش نیست و اظهارات اردوغان مبنی بر این که اولویت نخست ترکیه سقوط دولت سوریه و نظلام بشار اسد است، این ثابت می کند که اولویت نخست ترکیه داعش نیست؛ بویژه این که آنکارا در شکل گیری گروه های تروریستی بویژه گروه های تشکیل دهنده داعش نقش مهمی داشته است و برخی مناطق ترکیه اردوگاه های نظامی این گروه ها بوده است و عناصر تروریستی از بسیاری از کشورها برای ملحق شدن به گروهک تروریستی داعش و دیگر گروه های تروریستی ابتدا وارد ترکیه می شدند و ترکیه نقش هماهنگ کننده داشته است. حتی ترک ها مجروحان تروریست ها را مداوا کرده اند و به آنها آموزش و تجهیزات داده اند.
وی خاطرنشان کرد: آمریکایی ها ( اوباما و جان کری) نیز چنین موضعی در قبال کوبانی گرفته و اعلام کرده اند که سقوط کوبانی برای آنها نگران کننده نیست؛ آنها اعلام کردند که در کنار مبارزه با داعش، "معارضان میانه رو" را برای فشار بر بشار اسد مورد حمایت قرار می دهند، که ترکیه مبارزه با داعش در کوبانی را مشروط به آن می دانند؛ لذا این حقایق نشان می دهد که یک بازی در میان است و جریان و ائتلاف ضد داعش بیشتر نمایشی است هر چند که بمب باران هایی نیز از سوی آنها صورت می گیرد.
اشتباه راهبردی ترکیه در کوبانیسردار جوانی تأکید کرد: به عقیده من این هم یک اشتباه راهبردی دیگری است که دولتمردان ترکیه دارند انجام می دهند؛ صاحب نظران و کارشناسان که تحولات منطقه را تحلیل و رصد می کنند بر این اعتقاد هستند که اردوغان و دولت ترکیه در طی این سالها اشتباهات راهبردی متعددی را مرتکب شده اند.
فاجعه کوبانی گریبان ترکیه را خواهد گرفتوی افزود: این حرکت هم که به نوعی نمایشی است و ترکیه تماشاگر صحنه است؛ و امروزه یک نوع فاجعه انسانی درکوبانی در حال رخ دادن است گریبان ترکیه را خواهد گرفت.
سردار جوانی اظهار داشت: ما در روزهای اخیر می بینیم که در ترکیه در مناطق کردنشین در دیگر مناطق محل سکونت علوی ها، چه تحولات درگیریها و رویاروییهایی رخ داده وقتی که ترکیه اعلام میکنه می خواه با داعش مبارزه کند و داعش نیز شهرعین العرب و کوبانی را درمحاصره قرار داده و فشارهای زیادی و تعداد قابل توجهی را کشته و یا مجروح کرده است، درحالی که خود کردهای ترکیه درصدد کمک و حمایت هستند، دولت وارتش ترکیه مانع می شود؛ یعنی نشان می دهد اساسا نه تنها تماشگر هست بلکه مانع هم می شود.
سردار جوانی گفت: این مساله نشان می دهد که صداقت وجود ندارد، این کارها نمایشی است و هدف چیز دیگری است؛ که خود اردوغان هدف اولیه خود را ساقط کردن دولت بشار اسد می داند؛ و در واقع به ما تفهیم می کند که اساسا بحث ائتلاف و پیوستن بدان یک برنامه ریزی جدید برای مداخله در منطقه به شکل دیگری است.
پاسخ ایران به داعش و تحولات مرزهای شرقیسردار جوانی در پاسخ به این سؤال که آیا ایران در قبال تحولات پیرامون خود مانند داعش یا حوادث مرزهای شرق، جیش العدل، طالبان افغانستان و پاکستان و افزایش تهدیدات در ایران، اقدامی می کند یا خیر، اظهار داشت: با یک نگاه اجمالی به منطقه متلاطم و پرتحول غرب آسیا، درمی یابیم که ایران باثبات ترین و امن ترین کشور است که مردم مشغول کسب و کار و تجارت و رفت و امد و سفر هستند و در سالهای اخیر به ندرت شاهد برخی حوادث بودیم وحادثه اخیر در سراوان که منجر به شهادت چند تن از اعضای نیروی انتظامی شد، مسائل جدیدی نیست هر ازچندی برخی از اشرار و گروهها به دلیل حضور در پاکستان یا افغانستان تحرکاتی را انجام می دادند.
وی افزود: این نیست که بگوییم چون در منطقه غرب و در عراق چنین وضعیتی به وجود امده ما با پدیده جدیدی روبرو هستیم، چه بسا جریان گروهک جند الشیطان عبدالمالک ریگی قبل از حوادث عراق، اتفاق افتاده بود. چون عقبه این گروهکهای تروریستی چه در عراق و سوریه چه در جنوب شرق ایران خصوصا در داخل افغانستان و پاکستان کشورهای مشخص یا سرویسهای اطلاعاتی کشورهای منطقه عربی یا اروپایی و امریکایی موساد رژیم صهیونیستی هستند.
زمینه های مشترک گروه های تروریستی شرق کشور با داعشسردار جوانی اظهار داشت: طبیعی است که اینها یک سری ارتباطاتی را برقرار و سعی کنند این مناطق را ناامن کنند اما به لحاظ فکری برخی از این گروههای تکفیری از طریق شبکه های ماهواره ای و برخی رسانه ها زمینه های مشترک فکری دارند، و با نفوذ برخی از عناصر تلاش می کنند سلسله کارهایی را در کشور ما انجام دهند.
سردار جوانی تأکید کرد: اما خوشبختانه در سالهای گذشته هم در مناطق شمال غرب کشور و هم مناطق کردستان کرمانشاه ایلام هم در حاشیه جنوبی کشور در سواحل خلیج فارس و مناطق محل سکونت برادران اهل سنت ما یا در منطقه سیستان و بلوچستان محل سکونت برادران اهل سنت،علیرغم کار و تلاش بسیار زیاد آنان در حوزه مسائل فکری که بتوانند یک نوع تحرکی ایجاد کنند به خاطر بصیرت و آگاهی ملت ایران و اقوام ایرانی و پیروان مذاهب دیگر، گروههای تروریستی وابسته نتوانستند در میان مردم ما از موقعیت و پایگاه مردمی برخوردار شوند؛ لذا آنها به این تحرکات بسنده می کنند، که البته این تحرکات خیلی ارزشی ندارد زیرا در داخل ایران نیستند، البته جمهوری اسلامی نیز خویشتن داری کرده که همین موجب سوء استفاده شده، اما مقامات ما هشدار می دهند.
هشدار به پاکستانسردار جوانی در پاسخ به این سؤال که آیا ایران در صورت بروز وقائع مشابه از سوی پاکستان، به آن پاسخ خواهد داد، اظهار داشت: هر کشوری منافع ملی خود را که در راس آن امنیت ملی است جدی می گیرد، و مسائل امنیت ملی برای ما بسیار بسیار جدی است؛ جمهوری اسلامی در این حوزه ها آستانه تحملی دارد و نمی تواند شاهد این باشد که گروههایی به عمق خاک پاکستان بروند و هر موقع که لازم بود تحرکی را داشته و مجدد بازگردند و ایران نیزفقط تماشاگر این صحنه باشد.
سردار جوانی گفت: امروز مقامات سیاسی و نظامی ما این موضوع را مطرح کردند نمایندگان مجلس این هشدارها را داده اند دستگاه دیپلماسی باید در این حوزه بسیار فعال باشد و مقامات پاکستان نیز در قبال این قضایا پاسخگو باشند به هرحال ایران این انتظار را از همسایه خود دولت پاکستان دارد که در مناطق همجوار با ایران که این گروهکها وجود دارند، حاکمیت خود را بیشتر کند و اجازه ندهد چنین گروههایی با استفاده از خاک پاکستان از موقعیت هایی بهره مند شوند که هر از گاهی به مرز ما نزدیک شوند به پاسدارها و مرزبانان ما تعرض کنند.
وی تأکید کرد: ما درگذشته ربایش مرزبانان را داشتیم، اخیرا این حرکت صورت گرفت، و اگر اینها داخل ایران بودند،جمع کردن و پاکسازی انها کار راحتی است.
در صورت ناتوانی پاکستان، ایران به منابع ناامنی پاسخ خواهد دادسردار جوانی ادامه داد: ایران به هرحال تاکنون برای حاکمیت کشورهای همسایه و همجوار دولت پاکستان احترام قائل بوده است، اما طبیعی است که پاکستان نیز باید به این مساله توجه کند و قطعا در صورت تکرار ایران این حق را برای خود قائل است که اگر دولت پاکستان قادر نیست امنیت را برقرار کند و حاکمیت خود را تعمیم دهد این جریانات اگر با اطلاعات دستگاههای اطلاعاتی پاکستان اقدام میکنند؛ باید به شکل دیگری به انها پاسخ داد درغیر این صورت و در صورت ناتوانی دولت پاکستان، ایران این توان را دارد که با تدبیر و رویکرد دیگر منابع ناامنی و تهدیدها را از بین ببرد.
۱۳۰ تکفیری دستگیر شده در ایرانسردار جوانی در پاسخ به این سؤال که آیا ۱۳۰ تکفیری دستگیر شده توسط امنیت ایران با داعش ارتباط دارند، اظهار داشت: وزیر اطلاعات در نشست مجلس شورای اسلامی از دستگیری تعدادی عناصر تکفیری طی این ماههای اخیر خبر دادند، اما شواهد امر و مطالب منتشر شده نشان نمی دهد که این افراد به شکل سازمان یافته با گروههای تکفیری ارتباط داشته باشند.
سردار جوانی ادامه داد: امروز شاهد این هستیم که افرادی ممکن است تحت تاثیر شبکه های ماهواره ای و فضای سایبر، شروع به بازنشر افکار تکفیری کنند؛ این کارها می تواند زمینه ای را برای ایجاد مشکلاتی در آینده فراهم کند، و ما احتمال می دهیم بیشتر افرادی که دستگیر شدند، مبلغ و مروج یک فکرو اندیشه انحرافی و ساخته و پرداخته استعمار هستند.
سردار جوانی گفت: اساس این جریان تکفیری گرچه پیشینه ای در تاریخ اسلام دارد، اما تشکیل یک جریان سازمان یافته از زمان محمد بن عبدالوهاب در منطقه نجد و حجاز است، که با قدرت سیاسی در منطقه با پشتوانه انگلیسی ها گره می خورد. سردار جوانی تأکید کرد: امروزه دستگاه رسانه ای غرب در اختیار این جریانها است برای ترویج این افکار و اندیشه در جهان اسلام و طبیعی است که در مناطق سکونت اهل سنت نیزچنین تحرکاتی وجود داشته باشد، و اقدامات دستکاه اطلاعاتی و امنیتی ما برای جلوگیری از ترویج و نشر افکار و اندیشه های الحادی و انحرافی، پیشگیرانه است.
کد خبر: ۴۶۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
شنیدیم امریکایی ها در سفررئیس جمهور به نیویورک خیلی پیغام وپسغام می دادند که روحانی و اوباما با هم دست بدند وبه گذشته ها صلوات بفرستند وشتردیدی ندیدی. روحانی هم گفته خوب در عوضش چی می دید امریکایی ها پاسخ دندون گیری ندادند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش عصر امروز، در صرفا جهت اطلاع این هفته روحانی آمریکایی ها رو فرستاد ته صف ، یکی آماده باش انتخاباتی داد و فرزاد حسنی هم قشون کشی کرد . اما تدریس فلسفه و جامعه شناسی به کودکان از همه جالب تر بود.
شنیدیم برخی مسئولان از صرفا دل خوشی ندارند البته ما از اولین برنامه صرفا یعنی از حدود سه سال پیش به این نگاه عادت داریم .اما به این مسئولان محترم می گویم "صرفا جهت اطلاع" ؛ صرفا یک برنامه طنزاست با این هدف که در دنیای سخت و پرکشمکش سیاست لبخندی رو برلبان مردم بنشونه .لطفا سخت نگیرید و شما هم همراه مردم با دیدن این برنامه و یا خواندن متن آن ، صرفا لبخند بزنید. همین.
فعلا برید ته صف
شنیدیم امریکایی ها در سفررئیس جمهور به نیویورک خیلی پیغام وپسغام می دادند که روحانی و اوباما با هم دست بدند وبه گذشته ها صلوات بفرستند وشتردیدی ندیدی. روحانی هم گفته خوب در عوضش چی می دید امریکایی ها پاسخ دندون گیری ندادند... شنیدیم رئیس جمهور هم که خدا رو شکر حواسش جمع بوده به زبون بی زبونی گفته پس فعلا برید ته صف بگذارید بقیه بیان جلو.
نشان مردونگی هفته
نشان مردونگی هفته رو می دیم به داورکبدی بازی تیم بانوان ایران که وقتی در بین بازی مقنعه یکی از بازیکنان ایران کنار می ره کتش رو حجاب دختر ایرونی کرد تا چشم دوربینها بهش نیافته.
درکنار این صحنه دربازیهای آسیایی کره شاهد ناداوری های فراوانی برعلیه ورزشکاران ایران بودیم از جمله ناداوری کشتی عبدولی که ناجوانمردانه آن رو بازنده اعلام کردند.
مسئول مورد نظر مشغول است
خانم مولاوردی معاون امورزنان رئیس جمهور از دیروز به همه زنان آماده باش انتخاباتی داده. آماده باش برای انتخابات اسفند سال آینده یعنی یک سال ونیم دیگر .
با این حساب خانمهای عزیز خیالشون راحت باشد حداقل تا یک سال ونیم دیگه آبی از این اجاق گرم نمی شه چون سرکار معاون مشغول امور انتخاباتی هستند و طبیعیه که وقت وفرصتی برای حل مشکلات زنان نداشته باشند.
خانمهای محترم لطفا صبور باشید واخم وتخم نکنید انشاالله وقتی مجلسی مطابق سلیقه ایشون وهم فکرهاشون تشکیل شد نوبت بررسی وحل مشکلات شما هم می رسد.
قشون کشی فرزاد حسنی
وقتی که یک تهیه کننده برای افراد مورد نظرش ویتامین ث تجویز می کند. موضوع از این قرار که فرزاد حسنی مجری تلویزیون در برنامه ویتامین ث شبکه سه با وجود اینکه مهمان برنامه بود گویا قشون کشی کرده بود و پدر و مادر و برادران و عروس خانواده اش را هم آورده بود و مردم هم مجبور بودن این خانواده رو نیم ساعت تحمل کنند .
فرزاد حسنی هم در این برنامه حسابی از خجالت تهیه کننده در آمد.
ما کاری نداریم که بقول یک ظریفی این برنامه نیم ساعته فقط یه مخاطب خاص داشته یا نه ، اما اگر برای مردم نون نداشت ، برای تهیه کننده واقعا آب داشت ، چون بدون هیچ زحمتی نیم ساعت برنامه داد روی آنتن ودقیقه ای خدادتومن همینطورهی کنتورانداخت.
لطفا چشمش رو کور نکنید
شنیدید میگند اومد ابروشو درست کنه زد چشمشو کور کرد؟ در ابتکاری زیست محیطی قرار شده آب سدهای منطقه دریاچه ارومیه رو ببرندبریزند توی دریاچه ارومیه شاید احیا بشود . یک نفر می گفت پدر آمرزیده ها ،اون سدها برای کشاورزی وباغداری منطقه زده شده. می خواهید دریاچه رو احیا کنید نکنه بزنید پدر کشاورزی منطقه رو دربیارید .
فلسفه ، جامعه شناسی و حقوق... برای کودکان
در یک همایش بزرگ داشت روز جهانی کودک که صدها کودک میهمان این همایش بودند ، سخنرانان این همایش رو با روز جهانی بزرگسال اشتباه گرفته بودند و با سنگین ترین مباحث کارشناسی و جامعه شناسانه داشتند این طفلان معصوم را با حقوق خود آشنا می کردند.مثلا سخنران اول وزیرآموزش و پرورش بود که احادیث رو بزبان عربی می خوند و میهمانان بعدی که معاون رئیس جمهور در امور زنان و وزیر دادگستری هم از پیمان نامه جهانی حقوق کودک و ایجاد بانک جامع ملی و سند جامع حقوقی کودکان گفتند . وجالب اینجا بود که این طفلیا همه یا خواب بودن یا در حال بازی در سالن بودند.
اعتیاد با نرخ رشد ثابت
فرمانده نیروی انتظامی به تازگی در یک سخنرانی درباره تعداد معتادان کشوردر ۳۵ سال گذشته گفت : تعداد معتادان از اول انقلاب تغییر چندانی نکرده فقط در سن اعتیاد و نوع مصرف تغییر حاصل شده است.
البته معتادان هفته پیش خیلی خوشحال شدند که اژه ای گفت: بعد از اصلاح قانون در سال۸۹ معتاد را نمی شود تحت تعقیب قرار داد ومجازات کرد .
البته خدا رو شکر این هفته اصلاح کرد ونگذاشت معتادان عزیز بیشتر از این از حرفهای ایشون حال ببرند واعلام کرد معتادان متظاهر مجرم محسوب می شوند.
فهرستی که آب رفت
سرپرست وزارت علوم در پاسخ به سوال خبرنگار واحد مرکزی خبر درباره ۳۷۰۰ بورسیه غیر قانونی در دانشگاهها که گفته می شد گفت : دوهزارو صد نفرشون، مشکلی از لحاظ ادامه تحصیل ندارند ، هزار و صد نفر می ماند که از اینها چهارصد و پنجاه نفر تکلیفشون روشن شده و می ماند ششصد و پنجاه نفر که هنوز بهشون رسیدگی نشده .
یعنی از اون آمارو ارقام سه هزار و هفتصد نفری که با آب و تاب میدادین به رسانه ها مونده فقط ششصد و پنجاه نفری که هنوز به پروندشون رسیدگی نشده؟ خب پدرآمرزیده تکلیف آبروی اون بنده های خدایی که اسامیشون منتشر شد چی میشود ؟
تازه درحد دویست سیصد تا که درهمه چهار دولت سابق هم نظر کرده بورسیه ای داشتیم . نداشتیم ؟ اسامی خیلی هاشون تو برخی کتابهای خاطرات هست.
الهی العفو
حسام الدین آشنا سرپرست مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری یک جلسه ترتیب داده وگفته این جلسه برای ضرورت توبه برگزار شده .
توبه برخی مسئولین ؟..چه شود...-حالا توبه از چی ؟
این مسئول اشنا گفته باید به خاطرموردی دیدن مسائل ملی - بی توجهی به استانداردهای ملی وبی توجهی به اینده تمدن ایرانی توبه کنیم .
ما هم با رئیس مرکز استراتژیک ریاست جمهوری کاملا موافقیم امابا اجازه ایشون چند مورد دیگه رو هم برای توبه برخی مسئولان وفعالان سیاسی پیشنهاد می کنیم .
توبه از درگیریهای بیهوده جناحی - توبه ازکم توجهی به ارمانها وارزشهای انقلاب - توبه ازسیاه نمایی -توبه از فراموش کردن مردم میان کشمکش های سیاسی وچندین وچند توبه دیگه .مراسم توبه برخی مسئولان واقعا دیدنیه.
کد خبر: ۴۶۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۸
روزنامه واشنگتن پست در گزارشی نوشت که آمریکا باید رویکرد چند سال اخیر خود در برابر ایران از جمله فشار تحریمها را حفظ کند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش فارس،روزنامه واشنگتن پست در سرمقاله خود نوشت: مهلت ضربالاجل مذاکرات هستهای میان ایران و گروه ۱+۵ رو به پایان است و کمتر از ۸ هفته به پایان آن باقیمانده است اما چشم انداز آن چندان خوب نیست. مقامات آمریکایی ابراز امیدواری کرده بودند که مذاکرات فشرده یک هفتهای در سازمان ملل راه برای حصول توافق باز کند اما به گفته هر دوطرف مذاکرات پیشرفت کمی داشت.
یک مقام آمریکایی در پایان مذاکرات گفت که شکافها همچنان زیاد است. حسن روحانی رئیس جمهوری ایران نیز همین عقیده را داشت.
واشنگتن پست در ادامه نوشت: این بن بست قطعا بازتاب دهنده عدم ابتکار عمل توسط دولت باراک اوباما نیست. مذاکره کنندگان آمریکایی در پاسخ به عدم سازش ایران در مسائل کلیدی طرحهای جدیدی ارائه کردند. اما در مهمترین اظهار نظر، رهبر عالی ایران تاکید کرد که ایران هیچ یک از ۱۹ هزار سانتریفیوژ خود را که برای غنی سازی ساخته است اوراق نخواهد کرد. بنابراین آمریکا و متحدینش که اول تاکید داشتند همه ماشینهای غنی سازی باید حذف شوند طرح جدیدی ارائه کردند که همه سانتریفیوژها حفظ شوند اما ارتباط میان آنها قطع شود.
این روزنامه در ادامه با انداختن توپ به زمین ایران نوشت: اگر ایران برای کاهش شکافها میان طرفین تلاش میکرد اکنون شاهد چنین اختلافات گستردهای نبودیم. در عوض ایران بر حفظ تمام زیرساختهای هستهای و توسعه آن تاکید دارد در صورتیکه تنها یک توقف موقتی و کاهش سرعت غنی سازی و همچنین افزایش شافیتها به آنها پیشنهاد شده است. ایران مذاکره بر سر برنامه موشکهای بالستیک خود را رد میکند و همچنان با تحقیق درباره برنامه گذشته ساخت سلاحهای هسته ای مخالف است.
واشنگتن پست در ادامه مدعی شد که دولت اوباما در پاسخ به عدم پاسخگوییهای ایران در این زمینه سابقه کوتاه آمدن از درخواستهای دست نیافتنی خود را داشته است. آمریکا تلاش خود برای ممنوعیت دائمی غنی سازی را متوقف کرد و به نظر میرسد که نیاز به بسته شدن تاسیسات غنی سازی زیرزمینی ایران نیز کاهش یافته است. اکنون به نظر میرسد سناریوهایی که ایران هرگز سانتریفیوژهای خود را متوقف نمیکند در دست بررسی است.
در این تئوری به نظر میرسد که هدف آمریکا افزایش زمان دستیابی ایران به سلاح هستهای یا زمان گریز است که هم اکنون بین شش ماه تا یک سال تخمین زده شده است. با این حال رها کردن زیرساختهای هستهای دست نخورده ایران راه را برای حرکت ایران به سمت زرادخانه هستهای در زمان مورد دلخواه خود باز میکند در حالیکه تحریمهایی که به این کشور فشار آوردهاند برداشته خواهد شد و این مساله مسابقه تسلیحاتی را در منطقه به ویژه درمیان همسایگان ایران از جمله عربستان به راه خواهد انداخت.
واشنگتن پست در پایان نوشت: ما از مذاکرات و همچنین توافق موقت سال گذشته، که نسبت به شرایط در آستانه جنگ قبل از آن بسیار بهتر بود، حمایت میکنیم اما باراک اوباما باید در مقابل وسوسه دادن امتیاز بیشتر در مقابل حصول یک توافق بلند مدت تا ماه نوامبر مقاومت کند.
کد خبر: ۴۵۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۱
اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com عبدالرضا داوری از جمله افراد نزدیک به محمود احمدینژاد است که در نوشتهها و گفتوگوهایش به شکلی صریح از محمود احمدینژاد دفاع میکند. داوری در مصاحبه تفصیلیاش با ایلنا، به نقد و بررسی دولت روحانی میپردازد و میگوید که روحانی اولین دولتی خواهد بود که شاید دور دوم ریاست جمهوری را نبیند و دلیل آن را تقابل روحانی و دولتمردانش با محمود احمدینژاد میداند و البته میگوید تقابل روحانی با احمدینژاد برای راضی نگه داشتن آیتالله هاشمی رفسنجانی است چراکه روحانی بدون برنامهریزی هاشمی خواب ریاست جمهوری را هم نمیدید. از دیگر سو، وی میگوید که روحانی در عرصهای "سیاست خارجی" قدم گذاشته و سرمایهگذاری کرده است که پارامترهایش دست وی نیست و اینک نیز میگوید توافق هستهای در کار نخواهد بود. داوری از سوی دیگر مدعی عدم برنامهریزی محمود احمدینژاد برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی است و البته بیان میکند که اصولگرایان برای بازگشت به قدرت چارهای جز رجوع به محمود احمدینژاد را ندارند.
متن کامل مصاحبه دکتر عبدالرضا داوری با خبرگزاری ایلنا در ادامه آمده است:
ارزیابیتان از عملکرد دولت آقای روحانی چیست؟
دولت آقای روحانی در این مدت دو خطای استراتژیک داشته است. خطای اولشان این بود که تمام تخم مرغهایشان را در سبد مذاکرات هستهای قرار دادهاند و تمام توفیقات دولتشان را به توفیق در عرصه مذاکرات هستهای گره زدهاند که طبیعی است کمترین نوسان مثبت یا منفی در عرصه مذاکرات، میتواند کل عملکرد دولت را در محور مثبت یا منفی تحتالشعاع قرار دهد.
در حوزه سیاسی هم دولت ایشان یک خطای عمده دیگر دارند و آن هم اینکه هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد تعریف کرده است، به یک معنا "دگر" دولت یازدهم را دولت نهم و دهم میدانند و ماموریت دولت خود را بازگرداندن عقربههای زمان به پیش از سال 1384 تعریف کرده است. این رفتار دولت یازدهم، سبد آراء آقای روحانی را به شدت آسیبپذیر کرده است چون به دلیل حملات غیرمنصفانه و بعضا کینهتوزانه آقای روحانی و دولتشان به آقای احمدینژاد و دولت قبل، آراء بخش مهمی از جامعه که در مناطق روستایی و کمتر توسعهیافته و حاشیهای قرار دارند و تقریبا 75 درصد کل سبد آرا در هر انتخاباتی را شامل میشوند و به آقای احمدینژاد شدیدا علاقهمند هستند در تضاد روحانی- احمدی نژاد که دولت یازدهم دنبال میکند از سبد آقای روحانی خارج میشود، آن هم در شرایطی که بخش مهمی از این اقشار در انتخابات سال 92 به آقای روحانی رای دادهاند. بنابراین معتقدم با روند حملات کنونی علیه دولت قبل، آقای روحانی در جلب آراء این بخش مهم از جامعه دچار مشکل خواهد شد ضمن آنکه نظرسنجیهای معتبر هم این پدیده را تایید میکند.
یعنی میخواهید بگوئید که دیگر آقای روحانی در آن طبقاتی که گفتید حامی ندارد.
معتقدم وقتی آقای روحانی بر اساس تحلیل و دستورالعملی که از آقای هاشمی دریافت کردهاند، هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد نشان میدهد، عملا سبد آرای کسانی که به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه دارند را از دست داده است.
شما میگوئید آقای روحانی هویت خودش را بعد از انتخابات آقای احمدینژاد قرار داد اما قبل از انتخابات هم اینکه هویت مقابل آقای روحانی، فردی مانند احمدینژاد است، مشخص بود.
در فضای عمومی کشور این طور نبود. شما صرفا فضای نخبگان، روشنفکران، دانشگاهیان و روزنامهنگاران را معیار ندانید. بدنه عمومی تودهها به ویژه در شهرهای کوچکتر و روستاها، به هیچ وجه تلقیشان این نبود که آقای روحانی در موضع ضدیت با آقای احمدینژاد قرار دارد.
اما در هنگام مناظرات و سفرهای تبلیغاتی، آقای روحانی صریحا به نقد سیاستهای دولت دهم بالاخص سیاستهای سیاست خارجی دولت میپرداخت.
هویت مقابل آقای روحانی در انتخابات اخیر آقای جلیلی بود. آقای سعید جلیلی نزد افکارعمومی و مردم نماینده آقای احمدینژاد نبود. آقای احمدینژاد بارها اعلام کرد که من در انتخابات نمایندهای ندارم و در انتخابات هم از کسی اعلام حمایت نمیکنم. مردم این پیام را دریافت کردند.
اگر قرار بود ضدیت با آقای احمدینژاد، موجب رایآوری باشد باید آقای قالیباف رئیسجمهور میشد؛ چون در ایام پیش از انتخابات خرداد 92، بیشترین حملات علیه دولت آقای احمدینژاد را آقای قالیباف و تیم سیاسی رسانهای نزدیک به شهردار تهران ساماندهی کرد. پس از تحلیل محتوای گفتارهای انتخاباتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 92 متوجه شدیم که آقای قالیباف 3.7 برابر بیشتر از آقای روحانی علیه دولت دهم و آقای احمدینژاد سخن گفته بود. اتفاقا کاندیداهای اصولگرا رای نیاوردند چون تمام هویتشان را در ضدیت با آقای احمدینژاد قرار داده بودند.
با این حساب، با توجه به تحلیل شما اگر آقایان قالیباف و جلیلی هویتشان را در ضدیت آقای احمدینژاد قرار نمیدادند، احتمال بیشتری برای ریاست جمهوری داشتند.
شک نکنید که اگر اصولگرایان با پرچم ضدیت با آقای احمدینژاد حرکت نمیکردند و در عین حال با بیتدبیری کمپین انتخاباتی آقای جلیلی، صحنه انتخابات به صحنه سازش – مقاومت تبدیل نمیشد، آقای روحانی هیچ شانسی برای ریاستجمهوری نداشت. اصولگرایان باید دو کار میکردند. اول آنکه باید نقشه راه انتخاباتی آقای هاشمی را میفهمیدند و میدیدند که آقای هاشمی در حال مهندسی انتخابات است تا بتوانند نقشه راه آقای هاشمی را ناکام کنند و صحنه انتخابات را به مدل مورد نظر خود یعنی صحنه کارآمدی تبدیل کنند که در ذهن آقای قالیباف بود ولی همانطور که قبلا گفتم، صحنه عوض شد و انتخابات به جای رقابت بر سر کارآمدی به صحنه رفراندوم هستهای و دوگانه سازش – مقاومت تبدیل شد.
نکته دومی که اصولگرایان باید به آن توجه میکردند این بود که از تقابل با آقای احمدینژاد احتراز میکردند و نه تنها احتراز نکردند بلکه تلاش میکردند تا با تصویر خدمتگذار احمدینژادی در صحنه حاضر میشدند و خود را بدیل آقای احمدینژاد نشان میدادند که در این صورت با رای بالایی پیروز میشدند. البته با اقداماتی که در سالهای 90 تا 92 بخش سیاسی – رسانهای اصولگرایان علیه آقای احمدینژاد سازماندهی کرد، آنان دیگر نمیتوانستند با آقای احمدینژاد تعامل کنند چراکه دو سال تقابل کرده بودند تا نماینده آقای احمدینژاد را حذف کنند.
شما اولین اشتباه آقای روحانی را در این دانستید که ایشان تمامی تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای گذاشته است اما خیلی از تحلیلگران و صاحبنظران هم اعتقاد دارند که از قضا نقطه قوت و پیروزی آقای روحانی در همین عرصه مذاکرات هستهای است. بهرحال توافقی صورت گرفت و مقداری از پولهای بلوکه شده ایران آزاد شد و روند پرشتاب تحریم متوقف شد...
میگویند پولها آزاد شده، ولی مگر چقدر پول آزاد شده است؟ همین الان 2.8 میلیارد دلاری که قرار شده در چهار ماه به ما بدهند، در همین مدت 4 ماهه 30 میلیارد از درآمدهای صادرات نفت ایران مجددا بلوکه میشود. یعنی به ازاء هر یک دلار آزاد شده 11 دلار بلوکه میشود! ضمن آنکه در نحوه هزینهکرد همین دلارهای آزاد شده هم دهها محدودیت وجود دارد.
این مقدار هم پول را آزاد کردن بهتر از این بود که هیچ پولی آزاد نشود...
عرض بنده این است که بزرگنمایی و اتکاء به این موضوع اشتباه بود. شما نباید تمامی تخممرغهای خود را در سبدی قرار دهید وقتی همه پارامترهای آن سبد تحت کنترل شما نیست. شناخت تیم آقای روحانی از ماهیت آمریکاییها، شناختی سطحی و غیرواقعی است. آقایان فکر کردند که با لبخند زدن و خوشوبشهای دیپلماتیک میتوانند طرف غربی را نرم کنند که نه تنها این اتفاق رخ نداده است بلکه هرچه نرمتر برخورد کردیم سختتر خوردیم.
شما میگوئید شناخت سطحی و غیرواقعی است اما آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرات، سالها در آمریکا تحصیل و زندگی کردهاند و علاوه بر آن، سفیر کشورمان در سازمان ملل بودهاند.
سالها حضور داشتن در آمریکا مانع عدمشناخت صحیح از آمریکا نیست. ممکن است فردی سالها در آمریکا باشد ولی شناخت درستی از ماهیت آمریکا نداشته باشد. اعتقاد دارم آقای روحانی و تیمش شناخت درستی از امپریالیسم و استکبار ندارند. وقتی رهبری آمدند و گفتند من به مذاکرات خوشبین نیستم این موضع ایشان مبتنی بر یکسری دادهها و اطلاعات دقیق بود که چنین چیزی را بیان کردند.
ولی آنقدر عملکرد دولت روحانی و آقای ظریف خوب بوده که فضای قبل شکسته و الان هیاتهای دیپلماتیک برای ورود به تهران درحال سبقت گرفتن از همدیگر هستند.
مابهازا این سفرها چیست؟
مابهازایش این نیست که وقتی رئیسجمهور آمریکا به رئیسجمهور فرانسه میگوید از سفر هیاتهای اقتصادی کشورت به تهران جلوگیری کن، اولاند میگوید من نمیتوانم و تورم نقطه به نقطه ما از حدود 45 درصد در حال کاهش است.
ادعای کاهش تورم فقط به خاطر فضای روانی ناشی از توافق ژنو است، والا چه اتفاق مهمی در حوزه اقتصاد رخ داده است؟ اصلا چطور میشود که تورم پائین بیاید وقتی که رشد اقتصادی منفی است و همزمان نقدینگی موجود در اقتصاد نسبت به سال قبل 30 درصد رشد کرده باشد؟ در حوزه اقتصادی به شکل واقعی هیچ اتفاقی نیافتاده است. فقط بازار ارز نسبت به رفتارهای دیپلماتیک، خوشبینی خود را بروز داده است و این موجب شده تا نرخ دلار در محدودهای ثابت بماند.
این به نظر شما دستاورد مثبتی نیست؟
این دستاورد هرچه که هست، ماهیت اقتصادی ندارد و به محض وقوع کمترین اختلال در مذاکرات، نرخ دلار جهش میکند. ضمن آنکه از سقوط آزاد بورس تهران غافل نشوید. شش میلیون سهامدار جزء و مردم عادی که در بازار بورس سرمایهگذاری کردهاند، در نه ماه اخیر خرد شدهاند. واقعیتها فقط شعار نیست. به نظرم، آقای روحانی در حوزه اقتصاد هیچ اقدام ملموسی نکرده است و فقط بر موج مذاکرات هستهای جلو رفته است. هیچ واقعیت اقتصادی در ماههای اخیر تغییری نکرده است، حتی همین شیب کاهش تورم را نیز اگر بررسی کنید میبینید این روند از اسفند سال 91 شروع شده است و این روندی است که از دوره آقای احمدینژاد با کنترل نقدینگی شروع است. بعد براساس آمارهای بانک مرکزی، رشد نقدینگی در سال 92 افزایش یافته و رشد اقتصادیمان هم که منفی است پس این نقدینگی افزایش یافته کجا جذب شده است؟ چطور میشود که با این شرایط تورم با مکانیزم اقتصادی کاهش یافته باشد؟ این براساس اصول اقتصاد معقول نیست. تمام حرف من این است که تدبیر اقتصادی نداشتیم بلکه اتفاق سیاسی رخ داده است و اینها آمدند از لحاظ روانی مقداری بازار را آرام کردهاند.
این یک دستاورد نیست؟
این یک دستاورد موقت است. در سوم آذر 93، اگر توافقی صورت نگیرد، شرایط حتی بدتر از قبل میشود.
به نظرم، شما امکان رسیدن به توافق غیرممکن میدانید؟
بله.
چرا؟
وقتی رهبری خطوط قرمز را شفاف و بر اساس منافع ملی و محاسبات کارشناسی بیان کردند، معلوم است که این خطوط قرمز مورد مخالفت آمریکاییهاست. ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی که رهبری درباره غنیسازی اورانیوم اعلام کردند، فراتر از غنیسازی صنعتی است و وقتی این خطوط قرمز اعلام میشود نشان میدهد تلاشها و فشارهای آمریکاییها به ثمر نرسیده است. در یک دورهای، اینها توانستند شکل مذاکرات را تغییر بدهند که شامل سطح و نوع مذاکرات بود. اینکه سطح مذاکرات بالاتر رفته است میتواند بر کیفیت مذاکرات اثرگذار باشد اما اینکه این تغییر سطح در نتیجه مذاکرات اثری داشته باشد، تصور درستی نیست.
براساس آخرین گفتهها، حدود شصت، هفتاد درصد متن توافق جامع نهایی مورد توافق دو طرف مذاکره قرار گرفته است...
خب ممکن است که حتی 99 درصد توافق صورت گیرد اما در یک درصد باقیمانده توافق نشود و این یک درصد، کل توافق را زیر سوال ببرد چون دربند آخر توافق ژنو آمده است تا در همه موارد طرفین به توافق نرسند، هیچ توافقی صورت نمیگیرد، به عبارتی طرفین بر سر دوراهی همه یا هیچ قرار دارند. مسئله اصلی آمریکاییها با ما در مورد سطح غنیسازی است. آمریکاییها به هیچ وجه ظرفیت غنیسازی 190 هزار سو را نمیپذیرند. مسئله اصلی ما هم رفع فوری همه تحریمهاست که آمریکاییها هم به آسانی از این ابزار دست برنمیدارند.
قبول دارید که آمریکاییها بیش از ما به توافق جامع نیازمند هستند؟
این یک بحث دیگر است. آمریکاییها اگر غنیسازی 190 هزار سویی را برای ایران قبول کنند، حزب دمکرات باید برای همیشه در تاریخ دفن شود. چون آنها میخواهند بگویند که ما بدون آنکه امتیازی به ایران بدهیم برنامه هستهای ایران را تعطیل کردیم در حالی که اگر هم تحریمها لغو شوند و هم ظرفیت 190 هزارسویی غنیسازی برای ایران تثبیت شود که اوباما در موقعیت بسیار سختی قرار میگیرد. البته این هدف با استقامت جدی بر سر منافع ملی کشورمان دستیافتنی بود اما خطای تیم آقای روحانی این بود که در آغاز کار عملا این پیام را به غربیها دادندکه تحریمها بر ایران موثر بوده و ما به خاطر تحریمهاست که آمدهایم و در حال مذاکره با آمریکا هستیم.
این حرف شما را هم آقای روحانی و هم آقای ظریف بارها رد کردند.
متاسفانه با رفتار دولت در آغاز کار و سخن گفتن از خزانه خالی و بحران اقتصادی، غربیها این پیام را دریافت کردند و بر همین اساس هم رفتارشان را محکم تنظیم کردند. تا آنجا که جان کری گفت که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. پذیرش ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی برای ایران، حتما برای آمریکاییها یک توافق بد است.
آقای ظریف هم بارها گفته بودند که ایران زیر بار هر توافقی نمیرود و توافق نکردن بهتر از توافق بد است...
آقای ظریف هرچند این حرف را گفته است اما آقای کری این موضع را همان روز اول بیان کرد. با این شرایط سخن گفتن از نتیجه برد – برد کاملا بیمعناست.
شما بازی برد – برد را قبول دارید؟
من نتیجه برد – برد بین ایران انقلابی و آمریکای استکباری را از اساس قبول ندارم. چطور میشود با آمریکاییها به نتیجهای برسیم که هم پیروزی انقلاب اسلامی باشد و هم پیروزی جبهه شیطان، مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟
اینکه شما چنین چیزی را میگوئید و از لفظ «شیطان» استفاده میکنید، بسیار ایدئولوژیک است. اما عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی، عرصه رئالیستی است...
اتفاقا استفاده از لفظ شیطان و استکبار برای جبهه غرب کاملا رئالیستی و مبتنی بر واقعگرایی است. جمهوری اسلامی هم قرار است ساختاری باشد که از انقلاب اسلامی دفاع کند. انقلاب اسلامی یعنی نفی همه آنچه استکبار است و تحقق کلمه توحید و توحید یعنی نفی استکبار.
پس شما به هیچ وجه به مذاکرات خوشبین نیستید؟من اعتقاد دارم که مذاکرات به نقطه پایان رسیده است و در دو ماه آینده هم هیچ اتفاق معناداری نخواهد افتاد.
آقای داوری! در هنگام مذاکرات یکسری واژهها از سوی برخی جریانات سیاسی ظهور کرد که نمونه مشهور آن «دلواپسیم» بود. شما یا جریان آقای احمدینژاد هم دلواپس هستید؟
بهرحال نگرانی جدی در مورد شیوه کنش تیم مذاکرهکننده و پیامهایی که تیم دولت آقای روحانی به طرف غربی در این ماهها منتقل کرده، وجود دارد.
رهبری بارها از تیم مذاکرهکننده دفاع کرده است.
موضع رهبری با موضع جریانهای سیاسی فرق میکند. بالآخره رهبری از یک موضع بالا جریانها را هدایت میکنند. ولی موضع جریانها سیاسی، موضع تعامل و نقد سیاسی است و نقش و سطح تاثیرگذاری رهبری با جریانهای سیاسی متفاوت است. جریانهای سیاسی میتوانند نگرانیهایشان را سریع و صریح گویند ولی رهبری به دلیل جایگاهشان شاید صلاح نباشد صریحا دغدغهها و نگرانیهایشان را بیان کنند.
حال به عنوان یک فعال سیاسی فکر میکنید این دلواپسیها نزد رهبری هم وجود دارد.
قطعا بیشترین دغدغه و در عین حال اشراف نسبت به منافع ملی را رهبری دارند؛ هرچند که من نمیدانم این دغدغهها و نگرانیها در کدام حوزهها بیشتر است.
آقای داوری! با این حال شاهد حمایتهای مکرر مقام رهبری از دولت بودهایم که در آخرین بار نیز در دیدارشان با گفتند که همه بدانند که من از دولت حمایت میکنم و با همه توانم به دولت کمک خواهم کرد...
مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟
ولی نوع حمایت...
اگر به نوع حمایت باشد، حمایتهایی که رهبری از آقای احمدینژاد داشتند، در هیچ دورهای مشابه ندارد. حمایتی که رهبری از دولت آقای احمدینژاد کردند، حمایت گفتمانی بود و نه فقط حمایت اجرایی. به غیر از دولت آقای احمدینژاد، رهبری از هیچ دولتی، حمایت گفتمانی نکردند. دوما، مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟ بهرحال سیاست رهبری در حمایت از دولتها یک سیاست قطعی بوده است هرچند من حمایت ویژهای هم از سوی مقام معظم رهبری در این ماهها ندیدهام و فکر میکنم که حمایتهایی هم که ایشان تاکنون داشتهاند، در راستای همان حمایتهای متداول و معمول و جاری بوده است.
ولی بالآخره ایشان مذاکرهکنندهکنندگان را فرزندان انقلاب دانستند و اعلام کردند که من از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنم...
این حمایت کاملا طبیعی است چراکه تیم مذاکرهکننده در حال مذاکره با دشمن است. وقتی سربازی را به جبهه فرستادید، باید این سرباز را از نظر لجستیک و تدارکات حمایت کرد. در عین حال رهبری چندین بار هم گفتند که من به مذاکرات خوشبین نیستم. آیا این دو قابل جمع است؟ خیر. من میخواهم بگویم که رهبری از مذاکرات حمایت میکنند تا اگر زمانی مذاکرات به نتیجه نرسید، دشمن سواستفاده نکند و باجخواهی و زیادهخواهی خود را به دوش ایران بیاندازند و بگویند چون رهبری ایران حمایت نکرد، مذاکرات شکست خورد. رهبری نظام حمایت کردند تا ماهیت دشمن روشن شود. تردیدی نداشته باشید که این روند به توافقی منجر نمیشود.
اگر توافقی صورت نگیرد، این عدم توافق موجب شکست روحانی میشود؟
به نظرم به جهت خطای استراتژیک آقای روحانی، دولت بعد از عدم توافق در آذرماه، دچار دستاندازهای بسیاری جدی خواهد شد.
این دستاندازها در کدام عرصهها بیشتر خواهد بود؟
در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی مشکلات جدی خواهد بود. دولت آقای روحانی برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی برنامه جدی نداشته و همه موضوعات را به زلف سیاست خارجی گره زده و تصور کرده میتواند این پروژه را به پیش ببرند تا از سرریز ارتباط با غرب برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی استفاده کنند؛ چراکه نگاه دولت به مذاکرات صرفا محدود به مسئله هستهای نبوده است.
مگر چه نگاهی بوده؟آقایان به همکاری راهبردی با غرب میاندیشند.
اگر حرفتان هم درست باشد، آقای روحانی هم از همان زمان انتخابات، شعار تعامل با دنیا را سر میدادند.
تعامل با همکاری راهبردی متفاوت است. چون اینها نگاهی فراتر از مسئله هستهای داشتند، تمامی تخممرغها در این سبد قرار دادند و تصور کردند از سرریز همکاری راهبردی با امریکا، منافع اقتصادی بدست میآید و میتوانند نقاط ضعف در سایر حوزهها را بپوشانند. این باعث شد تا دچار خطای محاسباتی در تعیین استراتژی بشوند و با توجه به فضایی که امروز در مذاکرات داریم، بعید میدانم به این راحتی بتوانند خطایشان را جبران بکنند.
شما در صحبتهایتان گفتید که بحث مذاکرات برای دولت بیش از مسئله هستهای است و دولت به تعامل به غرب میاندیشد. اگر نگاهی به عملکرد آقای احمدینژاد کنیم، میبینیم که در ایشان در چهار سال اولشان، وارد یک فضای پر از تنش شدند و به قول خودشان، دیپلماسی تهاجمی را به راه انداختند ولی در چهار سال دوم دولتشان، دیگر از آن تنشها و اقدامات جنجالی خبری نبود بلکه ایشان بیشتر به اصول دیپلماسی پایبند بود و به سران غربی نامه مینوشت...
نامه که در دولت نهم نوشته شد.
بهرحال در چهار سال دوم، ایشان هم از بهبود و تعامل با غرب بدشان نمیآمد...
این حرف به طور کلی صحیح نیست. نگاه آقای احمدینژاد در دولت دهم، در امتداد نگاه دولت نهم بود. ایشان یک نگاه انسانمحور در سیاست خارجی دارد که خروجی آن موضوع راهبردی مدیریت مشترک جهانی است که طی آن، همه کشورها باید در مدیریت جهان سهیم شوند. استراتژی دیپلماسی آقای احمدینژاد در طول دولت نهم و دهم تغییری نیافت، هرچند محیط بینالملل و شرایط داخلی در دولت دهم نسبت به دولت نهم تغییر کرد.
پس منکر هرگونه تغییر در احمدینژاد هستید؟
آقای احمدینژاد در تاکتیکها متکاملتر شدند ولی در اصول و راهبرد تغییری نکردند.
ولی در سالهای پایانی ریاستجمهوریشان دیگر از آن اقدامات و حرفهای جنجالیای مانند مسئله هولوکاست شاهد نبودیم.
سوالات ایشان درباره هولوکاست همچنان پابرجاست و در عین حال بیپاسخ از طرف غرب. دیدید که در راهپیمایی روز قدس امسال نیز به این سوالات اشاره کردند. آقای احمدینژاد در بحث هولوکاست فقط چند سوال مطرح کردهاند و هیچ وقت به دنبال تنشزایی نبودند...
ولی در عمل، آنچه رخ میداد تنشزایی بود و چهار قطعنامه علیه کشورمان صادر شد.
اینها بازنمایی رسانهای است. اگر آقای احمدینژاد، آن سوالات درباره هولوکاست را نمیپرسید هم باز آن قطعنامهها صادر میشد. در عین حال یادتان باشد که مسئلهای که اقتصاد کشور ما را مختل کرد قطعنامههای مورد نظر شما نبود، بلکه مسئله تحریم بانک مرکزی در زمستان1390 و بعد از اتفاق مشکوک اشغال سفارت انگلیس در تهران، اقتصاد ایران را زیر ضرب برد و گرنه تا آن زمان تحریمها فشار کمرشکنی وارد نکرده بودند.
شما اشغال باغ قلهک را اقدامی مشکوک دانستید. این اقدام را برای برای به زمین زدن احمدینژاد میدانید؟
نتیجه این عمل، تحریم بانک مرکزی ایران بود. به نظرم عاملان این اقدام خواسته یا ناخواسته، به انگلیس و غرب پاس گل دادند.
دومین خطای استراتژیکی که گفتید حسن روحانی در این مدت انجام داده است، این بوده که وی هویت مقابل خود را محمود احمدینژاد تعریف کرده است و بر این اساس به تخریب دولت قبل عمل کرده اما خیلی از حامیان ایشان میگویند دولت روحانی باید آنچه در هشت سال گذشته رخ داده را به مردم بیان کند؛ مثلا بگوید که میزان تورم، رشد کشور و...
دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی هیچ نسخه جدیدی ندارد و عملا همان سیاستهای اقتصادی آقای احمدینژاد را دنبال میکند که قبل از حضور در دولت مداوما به همان سیاستها حمله میکردند! آقای نوبخت زمانی که خارج از دولت بود میگفت اگر هدفمندی یارانهها اجرا بشود، تورم به 500 درصد میرسد! ولی همین آقای نوبخت وقتی به دولت میآید و میخواهد فاز دوم هدفمندی را اجرا کند، میگوید تورم چندانی نخواهیم داشت! آقای نهاوندیان زمانی که خارج از دولت بود به رهبری نامه مینوشت که دولت آقای احمدینژاد یارانه تولید را نمیدهد، اما مگر دولت آقای روحانی به تولید یارانه داد؟
آقای روحانی و تیمش چون پس از سال 84 دیگر هیچگاه فکر نمیکردند به راس دولت برسند، هشت سال علیه آقای احمدینژاد سیاهنمایی کردند ولی وقتی به دولت آمدند، دیدند که تصمیمات آقای احمدینژاد منطبق بر اصول کارشناسی بوده است و آقایان فقط شعار سیاسی میدادند. مگر نمیگفتند آقای احمدینژاد قانون بهبود فضای کسب و کار را تعطیل کرده و شورای گفتوگو را برگزار نمیکند، حال بروید از آقای نهاوندیان بپرسید که در یک سال اخیر چند جلسه شورای گفتگو برگزار شده است؟ من به شما میگویم. در یکسال اخیر حتی یک جلسه از شورای گفتوگو هم برگزار نشده است.
مگر آقایان مداوما نگفتند که آقای احمدینژاد سازمان مدیریت را منحل کرد، پس حالا که دولت دستشان است چرا سازمان مدیریت را احیا نمیکنند؟ متاسفانه آقای روحانی به خاطر آنکه آقای هاشمی را راضی کند، مجبور شده هویت مقابل خودش را آقای احمدینژاد قرار بدهد. اگر کسی دلسوز آقای روحانی بود، به ایشان میگفت که شما نباید این کار را بکنید ولی آقای روحانی به دلیل ملاحظاتی که با آقای هاشمی دارد، ناچار است هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد قرار دهد و همین رفتار، پاشنه آشیلش خواهد بود. با این روند اعتقاد دارم که آقای روحانی در سال 96 به سختی میتواند رای سال 84 آقای هاشمی را هم تکرار کند، یعنی رایش به 10 میلیون هم نمیرسد و شاید اولین رئیسجمهوری باشد که در دور دوم انتخاب نشود.
آقای روحانی در چه زمانی رای نمیآورد؟ وقتی رقیبش در انتخابات سال 96، احمدینژاد باشد؟
اعتقاد دارم اگر در سال 96 مجموعهای با بینش، منش و روش آقای احمدینژاد مقابل آقای روحانی قرار بگیرد، آنگاه آقای روحانی اولین رئیسجمهوری خواهد بود که دور دوم ریاست جمهوری را نمیبیند.
به عنوان یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد، فکر میکنید ایشان در انتخابات سال 96 کاندیدا میشود؟
آقای احمدینژاد دیگر اراده معطوف به قدرت ندارد و تا آنجا که میدانم به هیچ عنوان قصد کاندیداتوری یا برنامهریزی در هیچ انتخاباتی را ندارند. البته این تحلیل شخصی بنده و مربوط به امروز است و از آینده خبری ندارم و نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد.
در چه شرایطی آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96 شرکت میکند؟
اگر آقای احمدینژاد مجدداً رئیسجمهور شود، چیزی بر فضائل ایشان افزوده نمیشود. اما احتمالا اگر آقای احمدینژاد احساس کنند که منافع مردم و انقلاب با تداوم شرایط کنونی به طور جدی به خطر میافتد و ایشان میتوانند از منافع مردم و انقلاب صیانت کنند، نقشآفرین خواهند بود ولی امروز ممکن است که این تلقی را نداشته باشند.
اگر آقای احمدینژاد در چهار سال دیگر قصد کند که کاندیدا شود. آیا اصولگرایان که به قول شما هر کاری کردند تا آقای احمدینژاد به زمین بزنند، چه میکنند؟
آنها که چارهای ندارند. از قضا، اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
اینکه مسائلی نظیر دادگاه احمدینژاد از سوی اصولگرایان ایجاد شده، فکر نمیکنید به خاطر این است که اصولگرایان عزمشان را جزم کردهاند تا احمدینژاد دیگر در صحنه سیاست کشور نباشد؟
برای پاسخ به سوال شما لازم است اصولگرایان را تفکیک کنیم. اصولگرایان یک بدنه کوچک حزبی - رسانهای دارند که بخشی از اینها رابطه خوبی با آقای احمدینژاد ندارند. در عین حال جریان اصولگرایی یک بدنه اجتماعی ده میلیونی هستند و این سازمان رای به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه شدید دارد و با آقای احمدینژاد احساس همذاتپنداری میکنند. چه بخش کوچک حزبی اصولگرایی بخواهد یا نخواهد این بدنه بزرگ کاملا در سبد رای آقای احمدینژاد مستقر است. به ویژه اگر آقای احمدینژاد بخواهد با جریان آقای هاشمی رقابت علنی بکند، قطعا در آن زمان، سازمان رای بدنه اجتماعی اصولگرایی کلا در سبد رای آقای احمدینژاد قرار میگیرد.
آقای احمدینژاد تا کی میخواهند سکوت کنند؟فعلا سکوت ایشان ادامه دارد مگر اینگه ایشان به جمعبندی جدیدی برسند.
فکر میکنید کی سکوتشان را میشکنند؟نمیدانم اما شاید در آینده آقای احمدینژاد ضروری ببینند برای آگاهی افکارعمومی نکاتی را بیان کنند.
ارزیابی خودتان از سکوت آقای احمدینژاد چه بوده است؟
سکوت ایشان تا الان نتایجی خوبی داشته است ولی باید مقداری زمان گذشت و نتایج عملکرد دولت فعلی مشخص و فاصله واقعی بین ادعاها و عملکردها روشن شود. به نظرم اگر فضای شفافتر شود، میتوان از این سکوت عبور کرد.
درباره جلسات آقای احمدینژاد با وزرا و مدیرانش هم صحبت میکنید.
این جلسات طبیعی است. آقای ناطقنوری با گذشت 30 سال از زمانی که وزیر کشور بودهاند، هنوز جلساتشان را با استاندارانشان برگزار میکند. این جلسات، بیشتر جلسات عاطفی است و آقای احمدینژاد هیج جلسه سازمانیافتهای ندارد.
پس تشکیل دولت در سایه را تکذیب میکنید.
ایشان به هیچ وجه به دنبال دولت در سایه نیست.
ارزیابیتان از انتقاداتی که اصولگرایان به دولت آقای روحانی میکنند، چیست؟
به نظرم یکی از خطاهایی که اصولگرایان دارند، این است که عرصه انتقاد از دولت آقای روحانی را به عرصههای فرعی میآورند. ما نباید تضاد اصلیمان با آقای روحانی را فراموش کنیم. ما دو تضاد اصلی با دولت آقای روحانی داریم: تضاد اول در عرصه استقلالخواهی است که ناشی از رفتار تیم دولت در مذاکرات هستهای است و تضاد دوم در عرصه عدالتخواهی است که ناشی از رویکردهای تیم دولت یازدهم در عرصه اقتصادی است، هرچند تا امروز به دلیل اولویتدهی به مذاکرات هستهای نتوانستهاند این رویکرد پیاده کنند اما گفتمان اقتصادی دولت آقای روحانی، بازتولید گفتمان اقتصادی دولت آقای هاشمی است؛ در واقع دولت آقای روحانی، دولت دوم آقای هاشمی است. به نظرم اصولگرایان به جای آنکه انتقاداتشان را به عرصههای فرهنگی ببرند که در شرایط امروز یک تضاد فرعی است، باید به تضاد اصلی یعنی تضاد بر سر مفاهیم استقلال و عدالت بپردازند. در اینجاست که میتوان دولت را به شکل جدی به نقد کشاند و نقاط ضعف دولت آقای روحانی را برای مردم روشن کرد. آحاد جامعه هم به این تضادها، حساس هستند و برای همین است که دولت آقای روحانی هم تمایل دارد که انتقادات به دولت یازدهم از عرصه فرهنگی فراتر نرود.
دلیلش چیست؟
اگر انتقادات به دولت یازدهم به عرصه فرهنگی محدود شود، دولت میتواند خلاهایش را در سایر حوزهها از منظر افکار عمومی بپوشاند و در عین حال میتواند اقبال بخشی از اقشار اجتماعی که طالب آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر هستند را جلب کند. وقتی با حملات اصولگرایان در عرصه فرهنگی به دولت آقای روحانی، تصویر این دولت، به عنوان دولتی با دروازههای باز فرهنگی - اجتماعی ترسیم شود - که البته در واقع امر اینگونه نیست -، بخشی از اقشار اجتماعی از این تصویر دولت استقبال میکنند. بنابراین چنین شیوهای برای مواجهه با دولت یازدهم خطای راهبردی جریان اصولگراست. اصولگرایان اگر میخواهند در مواجهه با دولت یازدهم موفق باشند، باید به نقاط ضعف واقعی و پاشنه آشیل اصلی دولت آقای روحانی، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد بپردازند.
آقای احمدینژاد برای انتخابات مجلس سال 94 برنامهای دارد؟
آقای احمدینژاد هیچ برنامهای برای هیچ انتخاباتی ندارند و قطعا در انتخابات مجلس بعدی هم حضور سازمانیافتهای نخواهند داشت. البته ممکن است برخی از وزرای ایشان با تصمیم شخصی در مناطقی که مقبولیت بومی و منطقهای دارند، مثل آقای نیکزاد در اردبیل یا آقای شیخالاسلام در چالوس در انتخابات حضور پیدا کنند که البته در این رابطه هم هنوز هیچ جمعبندی وجود ندارد.
دلیل این عدم حضور سازمانیافته چیست؟
واقعیت ساختار سیاسی کشورمان این است که همیشه مجلس به نوعی تابع دولت میشود. اگر الان نیز نگاه کنید، مشاهده میکنید که بخش مهمی از مجلس با دولت آقای روحانی همراه شده است. تا قبل از سال 90 نیز مجلس با دولت آقای احمدینژاد همراه بود.
اگر آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96، کاندیدا نشود، احتمال دارد از کاندیدایی حمایت کنند؟
نمیدانم.
آقای داوری! شما ریاست مجتمع هما (هواداران مردمی احمدینژاد) را برعهده دارید. هما براساس چه سازوکاری راهاندازی شده است؟
بنده ریاستی در مجتمع هما ندارم. بیشتر نقش بنده نقش هماهنگکننده است چون سازوکار درونی هما یک سازوکار کاملا خودجوش، درونی و از پایین به بالاست...
میتوان گفت هما حزب آقای احمدینژاد است؟
به هیچ وجه. مجتمع هما با دفتر آقای احمدینژاد هیچ نوع ارتباط سازمانی و ساختاری ندارد. هما مجموعهای است که از پائین شکل گرفته و بخش کوچکی از بدنه نیروهای هوادار آقای احمدینژاد که در مناطق مختلف کشور، در وبلاگها، در شبکههای اجتماعی و... فعال هستند و نیاز داشتند تا هماهنگیها و همافزاییهایی صورت گیرد را به هم پیوند داده است.
آیا هما بدنه رای و ستاد آتی آقای احمدینژاد در سال 96 خواهد بود؟
هما برای فعالیت سیاسی برنامهای ندارد و نگاهمان غالبا فرهنگی و اجتماعی است.
تا حالا چه اقداماتی مجمتع هما داشته است؟
تا الان یک فراخوان و ثبتنام اولیه داشتهایم و توانستهایم برنامههای آموزشی محدودی هم برگزار کنیم. در حال حاضر سازماندهی و برنامهریزی مطالعاتی و پژوهشی در برخی از حوزهها را برای شناخت بهتر شرایط ایران و منطقه تکمیل کردهایم.
شما در بخشی از این مصاحبه بیان کردید که آقای روحانی برای رضایتخاطر آقای هاشمی هویت مقابلش را احمدینژاد تعریف کرده است. حال اگر آقای روحانی این کار را به قول شما انجام ندهد، به نظر شما آقای هاشمی چه میکند؟
آقای روحانی، هویتی مستقل از آقای هاشمی ندارد و میتوان دولت آقای روحانی را سایهای پررنگ از دولت آقای هاشمی دانست. آقای هاشمی ایستاده که دولت آقای روحانی تولید شده است و گرنه آقای روحانی بدون برنامهریزی آقای هاشمی، نمیتوانست حتی خواب ریاست جمهوری را هم ببیند.
رابطه اصلاحطلبان را با دولت آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
اصلاحطلبان آقای روحانی را بیشتر به مثابه یک محلل و نه یک متحد نگاه میکنند. واقعیت این است که نظام بعد از فتنه 88، اصلاحطلبان را سه طلاقه کرد، حالا اصلاحطلبان میخواهند از محلل شدن آقای روحانی مشکل سه طلاقه بودنشان را حل کنند.
اینکه اصولگرایان میگویند اصلاحطلبان و روحانی به مشکل و جدایی برمیخورند را قبول دارید؟
در میان مدت این اتفاق نمیافتد. امروز آقایان خاتمی و هاشمی، که جریان اصلاحات و اعتدال را هدایت میکنند یک روحند در دو بدن. هر چند در بدنه اجتماعی اصلاحطلبان یکسری گلایهها و غرغرها وجود دارد ولی این غرغرها نمیتواند در استراتژی کلان این دو جریان اثرگذار باشد.
ارزیابیتان از آینده سیاسی آقای مشایی چیست؟
آقای مشایی از خرداد سال گذشته کاملا از عرصه سیاسی خود را به عرصه فرهنگی منتقل کردند و مشغول مطالعات و پژوهشهای فرهنگی هستند.
احتمال برگشتشان به عرصه سیاست وجود دارد؟
اصلا. ایشان به هیچوجه علاقهای برای درگیر شدن با سیاست ندارند. اگر سال پیش هم کاندیدا شدند، به دلیل اصرار آقای احمدینژاد بود. جنس آقای مشایی، جنس فرهنگ است.
به فرض اینکه آقای احمدینژاد در سال 96 در انتخابات حضور یابند و رئیسجمهور نیز شوند، آقای مشایی به عرصه دولت و سیاست باز میگردند؟
بعید میدانم آقای مشایی انگیزهای برای کار اجرایی داشته باشند.
کد خبر: ۴۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
«باراک اوباما » رئیسجمهور آمریکا دقایقی قبل با حضور در مجمع عمومی سازمان ملل، سخنرانی خود را آغاز کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش فارس، رئیسجمهور آمریکا در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل تصریح کرد که ما میتوانیم به توافقی در زمینه برنامه هستهای ایران برسیم که نیازهای انرژی این کشور را تأمین کند و این در صورتی است که اطمینان حاصل کنیم ایران سلاحهای هستهای تولید نمیکند.
«باراک اوباما » رئیسجمهور آمریکا دقایقی قبل با حضور در مجمع عمومی سازمان ملل، سخنرانی خود را آغاز کرد. اوباما در آغاز سخنرانی خود تصریح کرد که در سراسر جهان نشانههایی از پیشرفت دیده میشود. تعداد اعضای سازمان ملل افزایش یافته و میزان فقر کمتر شده است.
وی سپس تصریح کرد که در ناراحتیهای گستردهای هماکنون در جهان علیرغم فناوریها دیده میشود. اوباما سپس ادامه داد که جنگ جهانی اول جان میلیونها نفر را گرفت تا دریابیم که زمان امپراطوریها تمام شده است و جنگ جهانی دوم ما را در برابر فاشیسم متحد کرد.
رئیسجمهور آمریکا در سخنرانی خود ضمن انتقاد از سیاست خارجی روسیه تصریح کرد و گفت که کشورهای جهان در رسیدگی به معضلات جهانی موفق نبودهاند. اوباما سپس دو گزینه را برای کشورهای عضو سازمان ملل پیشنهاد کرد و گفت که این کشورها یا میتوانند در برابر مشکلات پیش رو عملکرد ضعیفی داشته باشند و ناموفق شوند و یا اینکه تلاش خود را افزایش دهند و گفت که آمریکا گزینه امید را انتخاب کرده است.
رئیسجمهور آمریکا بر تعهد خود در قبال دولت اوکراین تأکید کرد و گفت که آمریکا متعهد است تا به اوکراین کمک کند که با مشکلات اقتصادی روبرو شود و از روسیه خواست تا مسیر صلح و دیپلماسی را پیش گیرد، ممکن است تحریمها علیه این کشور لغو شود.
وی سپس به مذاکرات هستهای ایران اشاره کرد و گفت: «پیام من به رهبران ایران ساده و روشن است؛ این که می توانیم به نتیجه برسیم و این فرصت را از دست ندهید.
رئیسجمهور آمریکا ادامه داد: ما میتوانیم به توافقی برسیم که نیازهای انرژی ایران را تأمین کند و این در حالی است که اطمینان حاصل کنیم که ایران تسلیحات هستهای تولید نمیکند. رئیسجمهور آمریکا تأکید کرد که یافتن راه حلی دیپلماتیک برای اختلافات هسته ای با ایران، بخشی از تعهد آمریکا برای مقابله با گسترش تسلیحات هسته ای است.
رئیسجمهور آمریکا میگوید که آنچه را تحت عنوان جنگ تمدن ها مطرح شده است، نمی پذیرد و تأکید کرد که هیچوقت در جنگ با اسلام نبوده است و نخواهد بود و تأکید کرد که صلح از آموزههای اسلام بوده است.
اوباما خواستار اتحاد جامعه بینالملل علیه داعش شد و گفت: تنها زبانی که این قاتلان آن را متوجه میشوند زبان زور است. وی تأکید کرد که هم اکنون بیش از ۴۰ کشور برای پیوستن به ائتلاف بین المللی علیه داعش اعلام آمادگی کردهاند و گفت اقدامات جامعه جهانی باید در چهار حوزه متمرکز باشد و نخستین گام، تضعیف گروهی است که تحت عنوان دولت اسلامی شناخته میشود.
رئیسجمهور آمریکا با اشاره به اینکه داعش و گروههای مثل این گروه، افراطی هستند، ادامه داد که تمام مذاهب هدف حملات افراطگرایان بودهاند.
اوباما ادامه داد که چالش دوم این است که جهان اسلام باید از تفکر داعشی دوری بجوید و افکار نوجوانان نباید با کینه آلوده شود. وی سپس تصریح کرد که چالش سوم این است که امروز اسلام با جنگهای داخلی و خارجی روبرو بوده است و مدعی شد که خشونت شیعه و سنی خاورمیانه را از هم گسیخته است و گفت که این جنگی است که هیچکس برنده آن نیست.
وی ادامه داد که نوجوانان مسلمان نباید به گروههای افراطی بپیوندند و از کشورهای مسلمان خواست که بر پتانسیل نوجوانان خود تمرکز کنند.
رئیسجمهور آمریکا در بخشی از سخنرانی خود تأکید کرد که تنها راه باقیمانده برای جنگ داخلی سوریه، راهحل سیاسی است. اوباما تأکید کرد که آمریکا نه تاب آن را دارد که تروریستها پناهگاه امنی داشته باشند و نه اینکه در مقام یک اشغالگر کار نخواهیم کرد اما با هرگونه تهدید علیه امنیت آمریکا مقابل میکنیم.
رئیسجمهور آمریکا در بخشی از سخنرانی خود به حوادث اخیر فرگوسن که یک نوجوان سیاهپوست آمریکایی توسط یک افسر پلیس سفیدپوست کشته شد اشاره کرد و گفت، آمریکا نیز با تنشهای قومی و نژادی روبرو است.
بخشی از سخنرانی اوباما به مسئله فلسطین و رژیم صهیونیستی مربوط میشد که او تصریح کرد که وضعیت غزه ثبات ندارد.
کد خبر: ۴۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳
کاخ سفید فیلم کوتاهی از ورود اوباما را بر روی اینستاگرام قرار داد و همین اقدام گاف رئیسجمهوری آمریکا را که هیچ عکاسی نشان نداده بود، فاش کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
انتشار فیلم کوتاهی از ورود اوباما به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل و احترام نظامی وی به افسران با لیوان چای جنجالی شد.
به گزارش روزنامه دیلی میل، باراک اوباما ، رئیسجمهوری آمریکا روز سهشنبه برای سخنرانی در نشست تغییرات جوی و حضور در نشست سوریه وارد نیویورک شد تا در مجمع عمومی سازمان ملل شرکت کند.
زمانی که اوباما حوالی ظهر به وقت نیویورک از هلیکوپترش خارج شد، با احترام نظامی دو افسر نیروی دریایی روبه رو شد و وظیفه داشت که به عنوان فرمانده کل قوا، به احترام آنها پاسخ نظامی دهد اما وی در حالی که یک لیوان سفید رنگ چای در دست داشت، دست خود را به نشانه احترام در کنار سر خود قرار داد.
این اقدام نقض قوانین نظامی محسوب میشود و با واکنش طرفداران، کهنهسربازان و نیروهای نظامی آمریکا مواجه شد.
کاخ سفید فیلم کوتاهی از ورود اوباما را بر روی اینستاگرام قرار داد و همین اقدام گاف رئیسجمهوری آمریکا را که هیچ عکاسی نشان نداده بود، فاش کرد.
اوباما به چای خوردن مشهور است؛ مخصوصا در سفر و قبل از سخنرانیهایش. با این حال ادای احترام نصفه و نیمه وی باعث خجالت کاخ سفید شد چرا که احترام نظامی به پرسنل ارتش برای رئیسجمهوری آمریکا تا زمانی که این سمت را در اختیار دارد و فرمانده ارشد پنتاگون محسوب میشود، ضروری است.
منبع/ایسنا
کد خبر: ۴۴۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳
وزیر امور خارجه با اشاره به اینکه ایران در پی ساخت سلاح هسته ای نیست، گفت: مردم ایران به آمریکا اعتماد ندارند، ما می توانیم آن را تغییر دهیم و این برای همه ما مهم است که به جای زندگی در گذشته، تاریخ جدیدی را رقم بزنیم. به گزارش خبرگزاری مهر، محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران در گفتگو با شبکه پی بی اس در پاسخ به این پرسش که "آیا ایران مذاکرات هسته ای با گروه 1+5 در روز 24 نوامبر را تمدید کرده و یا به توافق پایدار در این زمینه دست می یابد؟" گفت: نمی گویم که 24 نوامبر روز قیامت بوده اما باید تمام تلاش خود را برای دستیابی به توافق نهایی بکار بگیریم زیرا اقدامات ما تاثیر مهمی بر آینده منطقه و درک دو ملت نسبت به یکدیگر دارد.
ظریف در رابطه با حملات هوایی غرب در عراق علیه داعش گفت: معتقدم که جامعه جهانی باید این موضوع را درک کند که داعش بک تهدید مشترک بوده و نیازمند پاسخ جمعی است.
وی افزود: به نظر من این پاسخ باید از سوی کشورهای منطقه باشد و جامعه بین المللی نیز از آن حمایت کند. با دولت عراق و اقلیم کردستان عراق برای مبارزه علیه تروریست ها همکاری کرده ایم زیرا تروریست ها تهدیدی برای تمام کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای هستند.
وزیر خارجه ایران با اشاره به آمادگی ایران برای همکاری با کشورهای منطقه به منظور مقابله با تهدیدهای داعش گفت: خود عراقی ها قادر به آزادسازی کشورشان بوده و جامعه بین الملل باید از کمک های ارسالی به تروریست ها جلوگیری کند.
وی با بیان اینکه دولت آمریکا در مبارزه با ترویسم جدی نیست، گفت آنچه روز گذشته در کنگره آمریکا برای تامین مالی معارضان سوری روی داد، نیازمند تایید رئیس جمهوری این کشور است که هماهنگ با تلاش ما برای مقابله با تروریسم نیست. داعش با سقوط دولت مرکزی در سوریه توانایی اشغال سرزمین های بیشتری به دست می آورد که این اقدام در تضاد با تلاش برای نابودی داعش است.
ظریف با اشاره به محترم شمردن قول اوباما ، به محدودیت های رئیس جمهوری آمریکا برای وادار کردن کنگره به لغو تحریم ها اشاره کرد و گفت: همانطور که پذیرش امری غیرممکن محال است، از آنها نیز نمی خواهیم که اقدامی غیرممکن انجام دهند.
وزیر امور خارجه با اشاره به اینکه ایران در پی ساخت سلاح هسته ای نیست، گفت: مردم ایران به آمریکا اعتماد ندارند، ما می توانیم آن را تغییر دهیم و این برای همه ما مهم است که به جای زندگی در گذشته، تاریخ جدیدی را رقم بزنیم.
ظریف در پاسخ به این پرسش که "اگر دولت ایران در پی متقاعد کردن جامعه جهانی نسبت به نیت صلح آمیز هسته ای خود است، چرا با سطح پایین تر سانتریفیوژها که آمریکا و غرب اصرار دارند موافقت نمی کند؟" گفت: ما اینجا نیستیم که تصمیمات آمرانه را بپذیریم و تنها برای گفتگو در این باره که چگونه می توان این کار را به بهترین نحو انجام دهیم، به اینجا آمدیم اما مخالف پذیرش هر گونه تعداد سانتریفیوژ تحمیلی هستیم.
کد خبر: ۴۴۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۹