سقوط یک دستگاه پیکان بدلیل انحراف به سمت چپ به پایین تپه و نجات مسافران این خودرو به شکل معجزه آسایی در حوالی شهرستان لنده
کد خبر: ۴۵۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۱
اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com عبدالرضا داوری از جمله افراد نزدیک به محمود احمدینژاد است که در نوشتهها و گفتوگوهایش به شکلی صریح از محمود احمدینژاد دفاع میکند. داوری در مصاحبه تفصیلیاش با ایلنا، به نقد و بررسی دولت روحانی میپردازد و میگوید که روحانی اولین دولتی خواهد بود که شاید دور دوم ریاست جمهوری را نبیند و دلیل آن را تقابل روحانی و دولتمردانش با محمود احمدینژاد میداند و البته میگوید تقابل روحانی با احمدینژاد برای راضی نگه داشتن آیتالله هاشمی رفسنجانی است چراکه روحانی بدون برنامهریزی هاشمی خواب ریاست جمهوری را هم نمیدید. از دیگر سو، وی میگوید که روحانی در عرصهای "سیاست خارجی" قدم گذاشته و سرمایهگذاری کرده است که پارامترهایش دست وی نیست و اینک نیز میگوید توافق هستهای در کار نخواهد بود. داوری از سوی دیگر مدعی عدم برنامهریزی محمود احمدینژاد برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی است و البته بیان میکند که اصولگرایان برای بازگشت به قدرت چارهای جز رجوع به محمود احمدینژاد را ندارند.
متن کامل مصاحبه دکتر عبدالرضا داوری با خبرگزاری ایلنا در ادامه آمده است:
ارزیابیتان از عملکرد دولت آقای روحانی چیست؟
دولت آقای روحانی در این مدت دو خطای استراتژیک داشته است. خطای اولشان این بود که تمام تخم مرغهایشان را در سبد مذاکرات هستهای قرار دادهاند و تمام توفیقات دولتشان را به توفیق در عرصه مذاکرات هستهای گره زدهاند که طبیعی است کمترین نوسان مثبت یا منفی در عرصه مذاکرات، میتواند کل عملکرد دولت را در محور مثبت یا منفی تحتالشعاع قرار دهد.
در حوزه سیاسی هم دولت ایشان یک خطای عمده دیگر دارند و آن هم اینکه هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد تعریف کرده است، به یک معنا "دگر" دولت یازدهم را دولت نهم و دهم میدانند و ماموریت دولت خود را بازگرداندن عقربههای زمان به پیش از سال 1384 تعریف کرده است. این رفتار دولت یازدهم، سبد آراء آقای روحانی را به شدت آسیبپذیر کرده است چون به دلیل حملات غیرمنصفانه و بعضا کینهتوزانه آقای روحانی و دولتشان به آقای احمدینژاد و دولت قبل، آراء بخش مهمی از جامعه که در مناطق روستایی و کمتر توسعهیافته و حاشیهای قرار دارند و تقریبا 75 درصد کل سبد آرا در هر انتخاباتی را شامل میشوند و به آقای احمدینژاد شدیدا علاقهمند هستند در تضاد روحانی- احمدی نژاد که دولت یازدهم دنبال میکند از سبد آقای روحانی خارج میشود، آن هم در شرایطی که بخش مهمی از این اقشار در انتخابات سال 92 به آقای روحانی رای دادهاند. بنابراین معتقدم با روند حملات کنونی علیه دولت قبل، آقای روحانی در جلب آراء این بخش مهم از جامعه دچار مشکل خواهد شد ضمن آنکه نظرسنجیهای معتبر هم این پدیده را تایید میکند.
یعنی میخواهید بگوئید که دیگر آقای روحانی در آن طبقاتی که گفتید حامی ندارد.
معتقدم وقتی آقای روحانی بر اساس تحلیل و دستورالعملی که از آقای هاشمی دریافت کردهاند، هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد نشان میدهد، عملا سبد آرای کسانی که به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه دارند را از دست داده است.
شما میگوئید آقای روحانی هویت خودش را بعد از انتخابات آقای احمدینژاد قرار داد اما قبل از انتخابات هم اینکه هویت مقابل آقای روحانی، فردی مانند احمدینژاد است، مشخص بود.
در فضای عمومی کشور این طور نبود. شما صرفا فضای نخبگان، روشنفکران، دانشگاهیان و روزنامهنگاران را معیار ندانید. بدنه عمومی تودهها به ویژه در شهرهای کوچکتر و روستاها، به هیچ وجه تلقیشان این نبود که آقای روحانی در موضع ضدیت با آقای احمدینژاد قرار دارد.
اما در هنگام مناظرات و سفرهای تبلیغاتی، آقای روحانی صریحا به نقد سیاستهای دولت دهم بالاخص سیاستهای سیاست خارجی دولت میپرداخت.
هویت مقابل آقای روحانی در انتخابات اخیر آقای جلیلی بود. آقای سعید جلیلی نزد افکارعمومی و مردم نماینده آقای احمدینژاد نبود. آقای احمدینژاد بارها اعلام کرد که من در انتخابات نمایندهای ندارم و در انتخابات هم از کسی اعلام حمایت نمیکنم. مردم این پیام را دریافت کردند.
اگر قرار بود ضدیت با آقای احمدینژاد، موجب رایآوری باشد باید آقای قالیباف رئیسجمهور میشد؛ چون در ایام پیش از انتخابات خرداد 92، بیشترین حملات علیه دولت آقای احمدینژاد را آقای قالیباف و تیم سیاسی رسانهای نزدیک به شهردار تهران ساماندهی کرد. پس از تحلیل محتوای گفتارهای انتخاباتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 92 متوجه شدیم که آقای قالیباف 3.7 برابر بیشتر از آقای روحانی علیه دولت دهم و آقای احمدینژاد سخن گفته بود. اتفاقا کاندیداهای اصولگرا رای نیاوردند چون تمام هویتشان را در ضدیت با آقای احمدینژاد قرار داده بودند.
با این حساب، با توجه به تحلیل شما اگر آقایان قالیباف و جلیلی هویتشان را در ضدیت آقای احمدینژاد قرار نمیدادند، احتمال بیشتری برای ریاست جمهوری داشتند.
شک نکنید که اگر اصولگرایان با پرچم ضدیت با آقای احمدینژاد حرکت نمیکردند و در عین حال با بیتدبیری کمپین انتخاباتی آقای جلیلی، صحنه انتخابات به صحنه سازش – مقاومت تبدیل نمیشد، آقای روحانی هیچ شانسی برای ریاستجمهوری نداشت. اصولگرایان باید دو کار میکردند. اول آنکه باید نقشه راه انتخاباتی آقای هاشمی را میفهمیدند و میدیدند که آقای هاشمی در حال مهندسی انتخابات است تا بتوانند نقشه راه آقای هاشمی را ناکام کنند و صحنه انتخابات را به مدل مورد نظر خود یعنی صحنه کارآمدی تبدیل کنند که در ذهن آقای قالیباف بود ولی همانطور که قبلا گفتم، صحنه عوض شد و انتخابات به جای رقابت بر سر کارآمدی به صحنه رفراندوم هستهای و دوگانه سازش – مقاومت تبدیل شد.
نکته دومی که اصولگرایان باید به آن توجه میکردند این بود که از تقابل با آقای احمدینژاد احتراز میکردند و نه تنها احتراز نکردند بلکه تلاش میکردند تا با تصویر خدمتگذار احمدینژادی در صحنه حاضر میشدند و خود را بدیل آقای احمدینژاد نشان میدادند که در این صورت با رای بالایی پیروز میشدند. البته با اقداماتی که در سالهای 90 تا 92 بخش سیاسی – رسانهای اصولگرایان علیه آقای احمدینژاد سازماندهی کرد، آنان دیگر نمیتوانستند با آقای احمدینژاد تعامل کنند چراکه دو سال تقابل کرده بودند تا نماینده آقای احمدینژاد را حذف کنند.
شما اولین اشتباه آقای روحانی را در این دانستید که ایشان تمامی تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای گذاشته است اما خیلی از تحلیلگران و صاحبنظران هم اعتقاد دارند که از قضا نقطه قوت و پیروزی آقای روحانی در همین عرصه مذاکرات هستهای است. بهرحال توافقی صورت گرفت و مقداری از پولهای بلوکه شده ایران آزاد شد و روند پرشتاب تحریم متوقف شد...
میگویند پولها آزاد شده، ولی مگر چقدر پول آزاد شده است؟ همین الان 2.8 میلیارد دلاری که قرار شده در چهار ماه به ما بدهند، در همین مدت 4 ماهه 30 میلیارد از درآمدهای صادرات نفت ایران مجددا بلوکه میشود. یعنی به ازاء هر یک دلار آزاد شده 11 دلار بلوکه میشود! ضمن آنکه در نحوه هزینهکرد همین دلارهای آزاد شده هم دهها محدودیت وجود دارد.
این مقدار هم پول را آزاد کردن بهتر از این بود که هیچ پولی آزاد نشود...
عرض بنده این است که بزرگنمایی و اتکاء به این موضوع اشتباه بود. شما نباید تمامی تخممرغهای خود را در سبدی قرار دهید وقتی همه پارامترهای آن سبد تحت کنترل شما نیست. شناخت تیم آقای روحانی از ماهیت آمریکاییها، شناختی سطحی و غیرواقعی است. آقایان فکر کردند که با لبخند زدن و خوشوبشهای دیپلماتیک میتوانند طرف غربی را نرم کنند که نه تنها این اتفاق رخ نداده است بلکه هرچه نرمتر برخورد کردیم سختتر خوردیم.
شما میگوئید شناخت سطحی و غیرواقعی است اما آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرات، سالها در آمریکا تحصیل و زندگی کردهاند و علاوه بر آن، سفیر کشورمان در سازمان ملل بودهاند.
سالها حضور داشتن در آمریکا مانع عدمشناخت صحیح از آمریکا نیست. ممکن است فردی سالها در آمریکا باشد ولی شناخت درستی از ماهیت آمریکا نداشته باشد. اعتقاد دارم آقای روحانی و تیمش شناخت درستی از امپریالیسم و استکبار ندارند. وقتی رهبری آمدند و گفتند من به مذاکرات خوشبین نیستم این موضع ایشان مبتنی بر یکسری دادهها و اطلاعات دقیق بود که چنین چیزی را بیان کردند.
ولی آنقدر عملکرد دولت روحانی و آقای ظریف خوب بوده که فضای قبل شکسته و الان هیاتهای دیپلماتیک برای ورود به تهران درحال سبقت گرفتن از همدیگر هستند.
مابهازا این سفرها چیست؟
مابهازایش این نیست که وقتی رئیسجمهور آمریکا به رئیسجمهور فرانسه میگوید از سفر هیاتهای اقتصادی کشورت به تهران جلوگیری کن، اولاند میگوید من نمیتوانم و تورم نقطه به نقطه ما از حدود 45 درصد در حال کاهش است.
ادعای کاهش تورم فقط به خاطر فضای روانی ناشی از توافق ژنو است، والا چه اتفاق مهمی در حوزه اقتصاد رخ داده است؟ اصلا چطور میشود که تورم پائین بیاید وقتی که رشد اقتصادی منفی است و همزمان نقدینگی موجود در اقتصاد نسبت به سال قبل 30 درصد رشد کرده باشد؟ در حوزه اقتصادی به شکل واقعی هیچ اتفاقی نیافتاده است. فقط بازار ارز نسبت به رفتارهای دیپلماتیک، خوشبینی خود را بروز داده است و این موجب شده تا نرخ دلار در محدودهای ثابت بماند.
این به نظر شما دستاورد مثبتی نیست؟
این دستاورد هرچه که هست، ماهیت اقتصادی ندارد و به محض وقوع کمترین اختلال در مذاکرات، نرخ دلار جهش میکند. ضمن آنکه از سقوط آزاد بورس تهران غافل نشوید. شش میلیون سهامدار جزء و مردم عادی که در بازار بورس سرمایهگذاری کردهاند، در نه ماه اخیر خرد شدهاند. واقعیتها فقط شعار نیست. به نظرم، آقای روحانی در حوزه اقتصاد هیچ اقدام ملموسی نکرده است و فقط بر موج مذاکرات هستهای جلو رفته است. هیچ واقعیت اقتصادی در ماههای اخیر تغییری نکرده است، حتی همین شیب کاهش تورم را نیز اگر بررسی کنید میبینید این روند از اسفند سال 91 شروع شده است و این روندی است که از دوره آقای احمدینژاد با کنترل نقدینگی شروع است. بعد براساس آمارهای بانک مرکزی، رشد نقدینگی در سال 92 افزایش یافته و رشد اقتصادیمان هم که منفی است پس این نقدینگی افزایش یافته کجا جذب شده است؟ چطور میشود که با این شرایط تورم با مکانیزم اقتصادی کاهش یافته باشد؟ این براساس اصول اقتصاد معقول نیست. تمام حرف من این است که تدبیر اقتصادی نداشتیم بلکه اتفاق سیاسی رخ داده است و اینها آمدند از لحاظ روانی مقداری بازار را آرام کردهاند.
این یک دستاورد نیست؟
این یک دستاورد موقت است. در سوم آذر 93، اگر توافقی صورت نگیرد، شرایط حتی بدتر از قبل میشود.
به نظرم، شما امکان رسیدن به توافق غیرممکن میدانید؟
بله.
چرا؟
وقتی رهبری خطوط قرمز را شفاف و بر اساس منافع ملی و محاسبات کارشناسی بیان کردند، معلوم است که این خطوط قرمز مورد مخالفت آمریکاییهاست. ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی که رهبری درباره غنیسازی اورانیوم اعلام کردند، فراتر از غنیسازی صنعتی است و وقتی این خطوط قرمز اعلام میشود نشان میدهد تلاشها و فشارهای آمریکاییها به ثمر نرسیده است. در یک دورهای، اینها توانستند شکل مذاکرات را تغییر بدهند که شامل سطح و نوع مذاکرات بود. اینکه سطح مذاکرات بالاتر رفته است میتواند بر کیفیت مذاکرات اثرگذار باشد اما اینکه این تغییر سطح در نتیجه مذاکرات اثری داشته باشد، تصور درستی نیست.
براساس آخرین گفتهها، حدود شصت، هفتاد درصد متن توافق جامع نهایی مورد توافق دو طرف مذاکره قرار گرفته است...
خب ممکن است که حتی 99 درصد توافق صورت گیرد اما در یک درصد باقیمانده توافق نشود و این یک درصد، کل توافق را زیر سوال ببرد چون دربند آخر توافق ژنو آمده است تا در همه موارد طرفین به توافق نرسند، هیچ توافقی صورت نمیگیرد، به عبارتی طرفین بر سر دوراهی همه یا هیچ قرار دارند. مسئله اصلی آمریکاییها با ما در مورد سطح غنیسازی است. آمریکاییها به هیچ وجه ظرفیت غنیسازی 190 هزار سو را نمیپذیرند. مسئله اصلی ما هم رفع فوری همه تحریمهاست که آمریکاییها هم به آسانی از این ابزار دست برنمیدارند.
قبول دارید که آمریکاییها بیش از ما به توافق جامع نیازمند هستند؟
این یک بحث دیگر است. آمریکاییها اگر غنیسازی 190 هزار سویی را برای ایران قبول کنند، حزب دمکرات باید برای همیشه در تاریخ دفن شود. چون آنها میخواهند بگویند که ما بدون آنکه امتیازی به ایران بدهیم برنامه هستهای ایران را تعطیل کردیم در حالی که اگر هم تحریمها لغو شوند و هم ظرفیت 190 هزارسویی غنیسازی برای ایران تثبیت شود که اوباما در موقعیت بسیار سختی قرار میگیرد. البته این هدف با استقامت جدی بر سر منافع ملی کشورمان دستیافتنی بود اما خطای تیم آقای روحانی این بود که در آغاز کار عملا این پیام را به غربیها دادندکه تحریمها بر ایران موثر بوده و ما به خاطر تحریمهاست که آمدهایم و در حال مذاکره با آمریکا هستیم.
این حرف شما را هم آقای روحانی و هم آقای ظریف بارها رد کردند.
متاسفانه با رفتار دولت در آغاز کار و سخن گفتن از خزانه خالی و بحران اقتصادی، غربیها این پیام را دریافت کردند و بر همین اساس هم رفتارشان را محکم تنظیم کردند. تا آنجا که جان کری گفت که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. پذیرش ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی برای ایران، حتما برای آمریکاییها یک توافق بد است.
آقای ظریف هم بارها گفته بودند که ایران زیر بار هر توافقی نمیرود و توافق نکردن بهتر از توافق بد است...
آقای ظریف هرچند این حرف را گفته است اما آقای کری این موضع را همان روز اول بیان کرد. با این شرایط سخن گفتن از نتیجه برد – برد کاملا بیمعناست.
شما بازی برد – برد را قبول دارید؟
من نتیجه برد – برد بین ایران انقلابی و آمریکای استکباری را از اساس قبول ندارم. چطور میشود با آمریکاییها به نتیجهای برسیم که هم پیروزی انقلاب اسلامی باشد و هم پیروزی جبهه شیطان، مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟
اینکه شما چنین چیزی را میگوئید و از لفظ «شیطان» استفاده میکنید، بسیار ایدئولوژیک است. اما عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی، عرصه رئالیستی است...
اتفاقا استفاده از لفظ شیطان و استکبار برای جبهه غرب کاملا رئالیستی و مبتنی بر واقعگرایی است. جمهوری اسلامی هم قرار است ساختاری باشد که از انقلاب اسلامی دفاع کند. انقلاب اسلامی یعنی نفی همه آنچه استکبار است و تحقق کلمه توحید و توحید یعنی نفی استکبار.
پس شما به هیچ وجه به مذاکرات خوشبین نیستید؟من اعتقاد دارم که مذاکرات به نقطه پایان رسیده است و در دو ماه آینده هم هیچ اتفاق معناداری نخواهد افتاد.
آقای داوری! در هنگام مذاکرات یکسری واژهها از سوی برخی جریانات سیاسی ظهور کرد که نمونه مشهور آن «دلواپسیم» بود. شما یا جریان آقای احمدینژاد هم دلواپس هستید؟
بهرحال نگرانی جدی در مورد شیوه کنش تیم مذاکرهکننده و پیامهایی که تیم دولت آقای روحانی به طرف غربی در این ماهها منتقل کرده، وجود دارد.
رهبری بارها از تیم مذاکرهکننده دفاع کرده است.
موضع رهبری با موضع جریانهای سیاسی فرق میکند. بالآخره رهبری از یک موضع بالا جریانها را هدایت میکنند. ولی موضع جریانها سیاسی، موضع تعامل و نقد سیاسی است و نقش و سطح تاثیرگذاری رهبری با جریانهای سیاسی متفاوت است. جریانهای سیاسی میتوانند نگرانیهایشان را سریع و صریح گویند ولی رهبری به دلیل جایگاهشان شاید صلاح نباشد صریحا دغدغهها و نگرانیهایشان را بیان کنند.
حال به عنوان یک فعال سیاسی فکر میکنید این دلواپسیها نزد رهبری هم وجود دارد.
قطعا بیشترین دغدغه و در عین حال اشراف نسبت به منافع ملی را رهبری دارند؛ هرچند که من نمیدانم این دغدغهها و نگرانیها در کدام حوزهها بیشتر است.
آقای داوری! با این حال شاهد حمایتهای مکرر مقام رهبری از دولت بودهایم که در آخرین بار نیز در دیدارشان با گفتند که همه بدانند که من از دولت حمایت میکنم و با همه توانم به دولت کمک خواهم کرد...
مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟
ولی نوع حمایت...
اگر به نوع حمایت باشد، حمایتهایی که رهبری از آقای احمدینژاد داشتند، در هیچ دورهای مشابه ندارد. حمایتی که رهبری از دولت آقای احمدینژاد کردند، حمایت گفتمانی بود و نه فقط حمایت اجرایی. به غیر از دولت آقای احمدینژاد، رهبری از هیچ دولتی، حمایت گفتمانی نکردند. دوما، مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟ بهرحال سیاست رهبری در حمایت از دولتها یک سیاست قطعی بوده است هرچند من حمایت ویژهای هم از سوی مقام معظم رهبری در این ماهها ندیدهام و فکر میکنم که حمایتهایی هم که ایشان تاکنون داشتهاند، در راستای همان حمایتهای متداول و معمول و جاری بوده است.
ولی بالآخره ایشان مذاکرهکنندهکنندگان را فرزندان انقلاب دانستند و اعلام کردند که من از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنم...
این حمایت کاملا طبیعی است چراکه تیم مذاکرهکننده در حال مذاکره با دشمن است. وقتی سربازی را به جبهه فرستادید، باید این سرباز را از نظر لجستیک و تدارکات حمایت کرد. در عین حال رهبری چندین بار هم گفتند که من به مذاکرات خوشبین نیستم. آیا این دو قابل جمع است؟ خیر. من میخواهم بگویم که رهبری از مذاکرات حمایت میکنند تا اگر زمانی مذاکرات به نتیجه نرسید، دشمن سواستفاده نکند و باجخواهی و زیادهخواهی خود را به دوش ایران بیاندازند و بگویند چون رهبری ایران حمایت نکرد، مذاکرات شکست خورد. رهبری نظام حمایت کردند تا ماهیت دشمن روشن شود. تردیدی نداشته باشید که این روند به توافقی منجر نمیشود.
اگر توافقی صورت نگیرد، این عدم توافق موجب شکست روحانی میشود؟
به نظرم به جهت خطای استراتژیک آقای روحانی، دولت بعد از عدم توافق در آذرماه، دچار دستاندازهای بسیاری جدی خواهد شد.
این دستاندازها در کدام عرصهها بیشتر خواهد بود؟
در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی مشکلات جدی خواهد بود. دولت آقای روحانی برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی برنامه جدی نداشته و همه موضوعات را به زلف سیاست خارجی گره زده و تصور کرده میتواند این پروژه را به پیش ببرند تا از سرریز ارتباط با غرب برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی استفاده کنند؛ چراکه نگاه دولت به مذاکرات صرفا محدود به مسئله هستهای نبوده است.
مگر چه نگاهی بوده؟آقایان به همکاری راهبردی با غرب میاندیشند.
اگر حرفتان هم درست باشد، آقای روحانی هم از همان زمان انتخابات، شعار تعامل با دنیا را سر میدادند.
تعامل با همکاری راهبردی متفاوت است. چون اینها نگاهی فراتر از مسئله هستهای داشتند، تمامی تخممرغها در این سبد قرار دادند و تصور کردند از سرریز همکاری راهبردی با امریکا، منافع اقتصادی بدست میآید و میتوانند نقاط ضعف در سایر حوزهها را بپوشانند. این باعث شد تا دچار خطای محاسباتی در تعیین استراتژی بشوند و با توجه به فضایی که امروز در مذاکرات داریم، بعید میدانم به این راحتی بتوانند خطایشان را جبران بکنند.
شما در صحبتهایتان گفتید که بحث مذاکرات برای دولت بیش از مسئله هستهای است و دولت به تعامل به غرب میاندیشد. اگر نگاهی به عملکرد آقای احمدینژاد کنیم، میبینیم که در ایشان در چهار سال اولشان، وارد یک فضای پر از تنش شدند و به قول خودشان، دیپلماسی تهاجمی را به راه انداختند ولی در چهار سال دوم دولتشان، دیگر از آن تنشها و اقدامات جنجالی خبری نبود بلکه ایشان بیشتر به اصول دیپلماسی پایبند بود و به سران غربی نامه مینوشت...
نامه که در دولت نهم نوشته شد.
بهرحال در چهار سال دوم، ایشان هم از بهبود و تعامل با غرب بدشان نمیآمد...
این حرف به طور کلی صحیح نیست. نگاه آقای احمدینژاد در دولت دهم، در امتداد نگاه دولت نهم بود. ایشان یک نگاه انسانمحور در سیاست خارجی دارد که خروجی آن موضوع راهبردی مدیریت مشترک جهانی است که طی آن، همه کشورها باید در مدیریت جهان سهیم شوند. استراتژی دیپلماسی آقای احمدینژاد در طول دولت نهم و دهم تغییری نیافت، هرچند محیط بینالملل و شرایط داخلی در دولت دهم نسبت به دولت نهم تغییر کرد.
پس منکر هرگونه تغییر در احمدینژاد هستید؟
آقای احمدینژاد در تاکتیکها متکاملتر شدند ولی در اصول و راهبرد تغییری نکردند.
ولی در سالهای پایانی ریاستجمهوریشان دیگر از آن اقدامات و حرفهای جنجالیای مانند مسئله هولوکاست شاهد نبودیم.
سوالات ایشان درباره هولوکاست همچنان پابرجاست و در عین حال بیپاسخ از طرف غرب. دیدید که در راهپیمایی روز قدس امسال نیز به این سوالات اشاره کردند. آقای احمدینژاد در بحث هولوکاست فقط چند سوال مطرح کردهاند و هیچ وقت به دنبال تنشزایی نبودند...
ولی در عمل، آنچه رخ میداد تنشزایی بود و چهار قطعنامه علیه کشورمان صادر شد.
اینها بازنمایی رسانهای است. اگر آقای احمدینژاد، آن سوالات درباره هولوکاست را نمیپرسید هم باز آن قطعنامهها صادر میشد. در عین حال یادتان باشد که مسئلهای که اقتصاد کشور ما را مختل کرد قطعنامههای مورد نظر شما نبود، بلکه مسئله تحریم بانک مرکزی در زمستان1390 و بعد از اتفاق مشکوک اشغال سفارت انگلیس در تهران، اقتصاد ایران را زیر ضرب برد و گرنه تا آن زمان تحریمها فشار کمرشکنی وارد نکرده بودند.
شما اشغال باغ قلهک را اقدامی مشکوک دانستید. این اقدام را برای برای به زمین زدن احمدینژاد میدانید؟
نتیجه این عمل، تحریم بانک مرکزی ایران بود. به نظرم عاملان این اقدام خواسته یا ناخواسته، به انگلیس و غرب پاس گل دادند.
دومین خطای استراتژیکی که گفتید حسن روحانی در این مدت انجام داده است، این بوده که وی هویت مقابل خود را محمود احمدینژاد تعریف کرده است و بر این اساس به تخریب دولت قبل عمل کرده اما خیلی از حامیان ایشان میگویند دولت روحانی باید آنچه در هشت سال گذشته رخ داده را به مردم بیان کند؛ مثلا بگوید که میزان تورم، رشد کشور و...
دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی هیچ نسخه جدیدی ندارد و عملا همان سیاستهای اقتصادی آقای احمدینژاد را دنبال میکند که قبل از حضور در دولت مداوما به همان سیاستها حمله میکردند! آقای نوبخت زمانی که خارج از دولت بود میگفت اگر هدفمندی یارانهها اجرا بشود، تورم به 500 درصد میرسد! ولی همین آقای نوبخت وقتی به دولت میآید و میخواهد فاز دوم هدفمندی را اجرا کند، میگوید تورم چندانی نخواهیم داشت! آقای نهاوندیان زمانی که خارج از دولت بود به رهبری نامه مینوشت که دولت آقای احمدینژاد یارانه تولید را نمیدهد، اما مگر دولت آقای روحانی به تولید یارانه داد؟
آقای روحانی و تیمش چون پس از سال 84 دیگر هیچگاه فکر نمیکردند به راس دولت برسند، هشت سال علیه آقای احمدینژاد سیاهنمایی کردند ولی وقتی به دولت آمدند، دیدند که تصمیمات آقای احمدینژاد منطبق بر اصول کارشناسی بوده است و آقایان فقط شعار سیاسی میدادند. مگر نمیگفتند آقای احمدینژاد قانون بهبود فضای کسب و کار را تعطیل کرده و شورای گفتوگو را برگزار نمیکند، حال بروید از آقای نهاوندیان بپرسید که در یک سال اخیر چند جلسه شورای گفتگو برگزار شده است؟ من به شما میگویم. در یکسال اخیر حتی یک جلسه از شورای گفتوگو هم برگزار نشده است.
مگر آقایان مداوما نگفتند که آقای احمدینژاد سازمان مدیریت را منحل کرد، پس حالا که دولت دستشان است چرا سازمان مدیریت را احیا نمیکنند؟ متاسفانه آقای روحانی به خاطر آنکه آقای هاشمی را راضی کند، مجبور شده هویت مقابل خودش را آقای احمدینژاد قرار بدهد. اگر کسی دلسوز آقای روحانی بود، به ایشان میگفت که شما نباید این کار را بکنید ولی آقای روحانی به دلیل ملاحظاتی که با آقای هاشمی دارد، ناچار است هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد قرار دهد و همین رفتار، پاشنه آشیلش خواهد بود. با این روند اعتقاد دارم که آقای روحانی در سال 96 به سختی میتواند رای سال 84 آقای هاشمی را هم تکرار کند، یعنی رایش به 10 میلیون هم نمیرسد و شاید اولین رئیسجمهوری باشد که در دور دوم انتخاب نشود.
آقای روحانی در چه زمانی رای نمیآورد؟ وقتی رقیبش در انتخابات سال 96، احمدینژاد باشد؟
اعتقاد دارم اگر در سال 96 مجموعهای با بینش، منش و روش آقای احمدینژاد مقابل آقای روحانی قرار بگیرد، آنگاه آقای روحانی اولین رئیسجمهوری خواهد بود که دور دوم ریاست جمهوری را نمیبیند.
به عنوان یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد، فکر میکنید ایشان در انتخابات سال 96 کاندیدا میشود؟
آقای احمدینژاد دیگر اراده معطوف به قدرت ندارد و تا آنجا که میدانم به هیچ عنوان قصد کاندیداتوری یا برنامهریزی در هیچ انتخاباتی را ندارند. البته این تحلیل شخصی بنده و مربوط به امروز است و از آینده خبری ندارم و نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد.
در چه شرایطی آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96 شرکت میکند؟
اگر آقای احمدینژاد مجدداً رئیسجمهور شود، چیزی بر فضائل ایشان افزوده نمیشود. اما احتمالا اگر آقای احمدینژاد احساس کنند که منافع مردم و انقلاب با تداوم شرایط کنونی به طور جدی به خطر میافتد و ایشان میتوانند از منافع مردم و انقلاب صیانت کنند، نقشآفرین خواهند بود ولی امروز ممکن است که این تلقی را نداشته باشند.
اگر آقای احمدینژاد در چهار سال دیگر قصد کند که کاندیدا شود. آیا اصولگرایان که به قول شما هر کاری کردند تا آقای احمدینژاد به زمین بزنند، چه میکنند؟
آنها که چارهای ندارند. از قضا، اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
اینکه مسائلی نظیر دادگاه احمدینژاد از سوی اصولگرایان ایجاد شده، فکر نمیکنید به خاطر این است که اصولگرایان عزمشان را جزم کردهاند تا احمدینژاد دیگر در صحنه سیاست کشور نباشد؟
برای پاسخ به سوال شما لازم است اصولگرایان را تفکیک کنیم. اصولگرایان یک بدنه کوچک حزبی - رسانهای دارند که بخشی از اینها رابطه خوبی با آقای احمدینژاد ندارند. در عین حال جریان اصولگرایی یک بدنه اجتماعی ده میلیونی هستند و این سازمان رای به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه شدید دارد و با آقای احمدینژاد احساس همذاتپنداری میکنند. چه بخش کوچک حزبی اصولگرایی بخواهد یا نخواهد این بدنه بزرگ کاملا در سبد رای آقای احمدینژاد مستقر است. به ویژه اگر آقای احمدینژاد بخواهد با جریان آقای هاشمی رقابت علنی بکند، قطعا در آن زمان، سازمان رای بدنه اجتماعی اصولگرایی کلا در سبد رای آقای احمدینژاد قرار میگیرد.
آقای احمدینژاد تا کی میخواهند سکوت کنند؟فعلا سکوت ایشان ادامه دارد مگر اینگه ایشان به جمعبندی جدیدی برسند.
فکر میکنید کی سکوتشان را میشکنند؟نمیدانم اما شاید در آینده آقای احمدینژاد ضروری ببینند برای آگاهی افکارعمومی نکاتی را بیان کنند.
ارزیابی خودتان از سکوت آقای احمدینژاد چه بوده است؟
سکوت ایشان تا الان نتایجی خوبی داشته است ولی باید مقداری زمان گذشت و نتایج عملکرد دولت فعلی مشخص و فاصله واقعی بین ادعاها و عملکردها روشن شود. به نظرم اگر فضای شفافتر شود، میتوان از این سکوت عبور کرد.
درباره جلسات آقای احمدینژاد با وزرا و مدیرانش هم صحبت میکنید.
این جلسات طبیعی است. آقای ناطقنوری با گذشت 30 سال از زمانی که وزیر کشور بودهاند، هنوز جلساتشان را با استاندارانشان برگزار میکند. این جلسات، بیشتر جلسات عاطفی است و آقای احمدینژاد هیج جلسه سازمانیافتهای ندارد.
پس تشکیل دولت در سایه را تکذیب میکنید.
ایشان به هیچ وجه به دنبال دولت در سایه نیست.
ارزیابیتان از انتقاداتی که اصولگرایان به دولت آقای روحانی میکنند، چیست؟
به نظرم یکی از خطاهایی که اصولگرایان دارند، این است که عرصه انتقاد از دولت آقای روحانی را به عرصههای فرعی میآورند. ما نباید تضاد اصلیمان با آقای روحانی را فراموش کنیم. ما دو تضاد اصلی با دولت آقای روحانی داریم: تضاد اول در عرصه استقلالخواهی است که ناشی از رفتار تیم دولت در مذاکرات هستهای است و تضاد دوم در عرصه عدالتخواهی است که ناشی از رویکردهای تیم دولت یازدهم در عرصه اقتصادی است، هرچند تا امروز به دلیل اولویتدهی به مذاکرات هستهای نتوانستهاند این رویکرد پیاده کنند اما گفتمان اقتصادی دولت آقای روحانی، بازتولید گفتمان اقتصادی دولت آقای هاشمی است؛ در واقع دولت آقای روحانی، دولت دوم آقای هاشمی است. به نظرم اصولگرایان به جای آنکه انتقاداتشان را به عرصههای فرهنگی ببرند که در شرایط امروز یک تضاد فرعی است، باید به تضاد اصلی یعنی تضاد بر سر مفاهیم استقلال و عدالت بپردازند. در اینجاست که میتوان دولت را به شکل جدی به نقد کشاند و نقاط ضعف دولت آقای روحانی را برای مردم روشن کرد. آحاد جامعه هم به این تضادها، حساس هستند و برای همین است که دولت آقای روحانی هم تمایل دارد که انتقادات به دولت یازدهم از عرصه فرهنگی فراتر نرود.
دلیلش چیست؟
اگر انتقادات به دولت یازدهم به عرصه فرهنگی محدود شود، دولت میتواند خلاهایش را در سایر حوزهها از منظر افکار عمومی بپوشاند و در عین حال میتواند اقبال بخشی از اقشار اجتماعی که طالب آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر هستند را جلب کند. وقتی با حملات اصولگرایان در عرصه فرهنگی به دولت آقای روحانی، تصویر این دولت، به عنوان دولتی با دروازههای باز فرهنگی - اجتماعی ترسیم شود - که البته در واقع امر اینگونه نیست -، بخشی از اقشار اجتماعی از این تصویر دولت استقبال میکنند. بنابراین چنین شیوهای برای مواجهه با دولت یازدهم خطای راهبردی جریان اصولگراست. اصولگرایان اگر میخواهند در مواجهه با دولت یازدهم موفق باشند، باید به نقاط ضعف واقعی و پاشنه آشیل اصلی دولت آقای روحانی، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد بپردازند.
آقای احمدینژاد برای انتخابات مجلس سال 94 برنامهای دارد؟
آقای احمدینژاد هیچ برنامهای برای هیچ انتخاباتی ندارند و قطعا در انتخابات مجلس بعدی هم حضور سازمانیافتهای نخواهند داشت. البته ممکن است برخی از وزرای ایشان با تصمیم شخصی در مناطقی که مقبولیت بومی و منطقهای دارند، مثل آقای نیکزاد در اردبیل یا آقای شیخالاسلام در چالوس در انتخابات حضور پیدا کنند که البته در این رابطه هم هنوز هیچ جمعبندی وجود ندارد.
دلیل این عدم حضور سازمانیافته چیست؟
واقعیت ساختار سیاسی کشورمان این است که همیشه مجلس به نوعی تابع دولت میشود. اگر الان نیز نگاه کنید، مشاهده میکنید که بخش مهمی از مجلس با دولت آقای روحانی همراه شده است. تا قبل از سال 90 نیز مجلس با دولت آقای احمدینژاد همراه بود.
اگر آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96، کاندیدا نشود، احتمال دارد از کاندیدایی حمایت کنند؟
نمیدانم.
آقای داوری! شما ریاست مجتمع هما (هواداران مردمی احمدینژاد) را برعهده دارید. هما براساس چه سازوکاری راهاندازی شده است؟
بنده ریاستی در مجتمع هما ندارم. بیشتر نقش بنده نقش هماهنگکننده است چون سازوکار درونی هما یک سازوکار کاملا خودجوش، درونی و از پایین به بالاست...
میتوان گفت هما حزب آقای احمدینژاد است؟
به هیچ وجه. مجتمع هما با دفتر آقای احمدینژاد هیچ نوع ارتباط سازمانی و ساختاری ندارد. هما مجموعهای است که از پائین شکل گرفته و بخش کوچکی از بدنه نیروهای هوادار آقای احمدینژاد که در مناطق مختلف کشور، در وبلاگها، در شبکههای اجتماعی و... فعال هستند و نیاز داشتند تا هماهنگیها و همافزاییهایی صورت گیرد را به هم پیوند داده است.
آیا هما بدنه رای و ستاد آتی آقای احمدینژاد در سال 96 خواهد بود؟
هما برای فعالیت سیاسی برنامهای ندارد و نگاهمان غالبا فرهنگی و اجتماعی است.
تا حالا چه اقداماتی مجمتع هما داشته است؟
تا الان یک فراخوان و ثبتنام اولیه داشتهایم و توانستهایم برنامههای آموزشی محدودی هم برگزار کنیم. در حال حاضر سازماندهی و برنامهریزی مطالعاتی و پژوهشی در برخی از حوزهها را برای شناخت بهتر شرایط ایران و منطقه تکمیل کردهایم.
شما در بخشی از این مصاحبه بیان کردید که آقای روحانی برای رضایتخاطر آقای هاشمی هویت مقابلش را احمدینژاد تعریف کرده است. حال اگر آقای روحانی این کار را به قول شما انجام ندهد، به نظر شما آقای هاشمی چه میکند؟
آقای روحانی، هویتی مستقل از آقای هاشمی ندارد و میتوان دولت آقای روحانی را سایهای پررنگ از دولت آقای هاشمی دانست. آقای هاشمی ایستاده که دولت آقای روحانی تولید شده است و گرنه آقای روحانی بدون برنامهریزی آقای هاشمی، نمیتوانست حتی خواب ریاست جمهوری را هم ببیند.
رابطه اصلاحطلبان را با دولت آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
اصلاحطلبان آقای روحانی را بیشتر به مثابه یک محلل و نه یک متحد نگاه میکنند. واقعیت این است که نظام بعد از فتنه 88، اصلاحطلبان را سه طلاقه کرد، حالا اصلاحطلبان میخواهند از محلل شدن آقای روحانی مشکل سه طلاقه بودنشان را حل کنند.
اینکه اصولگرایان میگویند اصلاحطلبان و روحانی به مشکل و جدایی برمیخورند را قبول دارید؟
در میان مدت این اتفاق نمیافتد. امروز آقایان خاتمی و هاشمی، که جریان اصلاحات و اعتدال را هدایت میکنند یک روحند در دو بدن. هر چند در بدنه اجتماعی اصلاحطلبان یکسری گلایهها و غرغرها وجود دارد ولی این غرغرها نمیتواند در استراتژی کلان این دو جریان اثرگذار باشد.
ارزیابیتان از آینده سیاسی آقای مشایی چیست؟
آقای مشایی از خرداد سال گذشته کاملا از عرصه سیاسی خود را به عرصه فرهنگی منتقل کردند و مشغول مطالعات و پژوهشهای فرهنگی هستند.
احتمال برگشتشان به عرصه سیاست وجود دارد؟
اصلا. ایشان به هیچوجه علاقهای برای درگیر شدن با سیاست ندارند. اگر سال پیش هم کاندیدا شدند، به دلیل اصرار آقای احمدینژاد بود. جنس آقای مشایی، جنس فرهنگ است.
به فرض اینکه آقای احمدینژاد در سال 96 در انتخابات حضور یابند و رئیسجمهور نیز شوند، آقای مشایی به عرصه دولت و سیاست باز میگردند؟
بعید میدانم آقای مشایی انگیزهای برای کار اجرایی داشته باشند.
کد خبر: ۴۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی شیراز صبح امروز (جمعه) بر اثر سقوط از ساختمان خوابگاه این دانشگاه جان سپرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :به گزارش ایرنا، روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی شیراز روز جمعه اعلام کرد: جسد دانشجوی پسر حدود 23 ساله در قسمت بررسی حفاظت فیزیکی این دانشگاه کشف شد. بر اساس این اطلاعیه، پزشکی قانونی بر اساس بررسی های اولیه زمان مرگ این دانشجو را حدود ساعت چهار صبح روز جمعه اعلام کرده است. دادستانی و حوزه انتظامی و مسوولان دانشگاه علوم پزشکی شیراز در حال بررسی موضوع هستند و تاکنون شواهد دال بر سقوط این دانشجوی پزشکی است که منجر به فوت شده است. دانشگاه علوم پزشکی شیراز با اعلام تسلیت و همدردی با بازماندگان این دانشجو اعلام کرده است که با توجه به دستور رییس دانشگاه مبنی بر رسیدگی سریع به موضوع ، همراه با دادستانی و حوزه انتظامی و سایر دستگاه های مربوطه به دنبال پی گیری جدی هستند و به محض کسب اطلاعات بیشتر و دقیق تر موارد را به اطلاع عموم و رسانه ها می رسانند.
کد خبر: ۴۴۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۴
به گزارش رسا، علیرضا زاکانی با اشاره به تأثیر ایران در تحولات منطقه گفت: اگر حاج قاسم چند ساعت دیرتر به بغداد میرسید، بغداد سقوط میکرد همانطور که اگر الگو و اراده ایران نبود، سوریه سقوط میکرد؛ پس از پیروزی بشار در انتخابات بشار میگفت بهجای اینکه به من تبریک بگویید بروید به رهبری ایران تبریک بگویید.
کد خبر: ۴۴۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۹
وزیر امور خارجه با اشاره به اینکه ایران در پی ساخت سلاح هسته ای نیست، گفت: مردم ایران به آمریکا اعتماد ندارند، ما می توانیم آن را تغییر دهیم و این برای همه ما مهم است که به جای زندگی در گذشته، تاریخ جدیدی را رقم بزنیم. به گزارش خبرگزاری مهر، محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران در گفتگو با شبکه پی بی اس در پاسخ به این پرسش که "آیا ایران مذاکرات هسته ای با گروه 1+5 در روز 24 نوامبر را تمدید کرده و یا به توافق پایدار در این زمینه دست می یابد؟" گفت: نمی گویم که 24 نوامبر روز قیامت بوده اما باید تمام تلاش خود را برای دستیابی به توافق نهایی بکار بگیریم زیرا اقدامات ما تاثیر مهمی بر آینده منطقه و درک دو ملت نسبت به یکدیگر دارد.
ظریف در رابطه با حملات هوایی غرب در عراق علیه داعش گفت: معتقدم که جامعه جهانی باید این موضوع را درک کند که داعش بک تهدید مشترک بوده و نیازمند پاسخ جمعی است.
وی افزود: به نظر من این پاسخ باید از سوی کشورهای منطقه باشد و جامعه بین المللی نیز از آن حمایت کند. با دولت عراق و اقلیم کردستان عراق برای مبارزه علیه تروریست ها همکاری کرده ایم زیرا تروریست ها تهدیدی برای تمام کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای هستند.
وزیر خارجه ایران با اشاره به آمادگی ایران برای همکاری با کشورهای منطقه به منظور مقابله با تهدیدهای داعش گفت: خود عراقی ها قادر به آزادسازی کشورشان بوده و جامعه بین الملل باید از کمک های ارسالی به تروریست ها جلوگیری کند.
وی با بیان اینکه دولت آمریکا در مبارزه با ترویسم جدی نیست، گفت آنچه روز گذشته در کنگره آمریکا برای تامین مالی معارضان سوری روی داد، نیازمند تایید رئیس جمهوری این کشور است که هماهنگ با تلاش ما برای مقابله با تروریسم نیست. داعش با سقوط دولت مرکزی در سوریه توانایی اشغال سرزمین های بیشتری به دست می آورد که این اقدام در تضاد با تلاش برای نابودی داعش است.
ظریف با اشاره به محترم شمردن قول اوباما، به محدودیت های رئیس جمهوری آمریکا برای وادار کردن کنگره به لغو تحریم ها اشاره کرد و گفت: همانطور که پذیرش امری غیرممکن محال است، از آنها نیز نمی خواهیم که اقدامی غیرممکن انجام دهند.
وزیر امور خارجه با اشاره به اینکه ایران در پی ساخت سلاح هسته ای نیست، گفت: مردم ایران به آمریکا اعتماد ندارند، ما می توانیم آن را تغییر دهیم و این برای همه ما مهم است که به جای زندگی در گذشته، تاریخ جدیدی را رقم بزنیم.
ظریف در پاسخ به این پرسش که "اگر دولت ایران در پی متقاعد کردن جامعه جهانی نسبت به نیت صلح آمیز هسته ای خود است، چرا با سطح پایین تر سانتریفیوژها که آمریکا و غرب اصرار دارند موافقت نمی کند؟" گفت: ما اینجا نیستیم که تصمیمات آمرانه را بپذیریم و تنها برای گفتگو در این باره که چگونه می توان این کار را به بهترین نحو انجام دهیم، به اینجا آمدیم اما مخالف پذیرش هر گونه تعداد سانتریفیوژ تحمیلی هستیم.
کد خبر: ۴۴۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۹
یک هفته نامه آلمانی با اشاره به اینکه سردار قاسم سلیمانی نیروهای عراقی را در مبارزه با داعش آموزش میدهد، به موفقیت وی در آزادسازی شهر آمرلی اشاره کرده و وی را ژنرال نخبهای که تصمیمات آمریکا را خنثی میکند دانست.
به گزارش تسنیم، هفته نامه "اشپیگل" در مطلبی سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه را متخصص در زمینه عملیات های مخفی خارجی ارزیابی کرده و به عملیات جدید وی در عراق اشاره کرده و نوشت: وی به عراقی ها در مبارزه با گروه تروریستی داعش آموزش می دهد که این عملیات با موفقیت های اولیه ای هم روبرو شده است.
اشپیگل در ادامه نوشت: سردار قاسم سلیمانی شخصیتی نیست که در خانه بماند وقتی که نیروهای خود را به نبرد می فرستد. وی رئیس نیروی قدس سپاه که یک نیرو برای عملیات های خارجی سپاه در ایران است می باشد. این فرمانده ۵۷ ساله می تواند به راحتی در پشت جبهه باقی بماند اما ترجیح می دهد خود را در جبهه نبرد نشان دهد.
قاسم سلیمانی به تازگی در وسط دیگ بخار شهر آمرلی در شمال عراق دیده شده است. وی با هلیکوپتر پروازهایی خطرناک را بر فراز مواضع داعش در شمال عراق انجام داده است. این شهر ترکمان نشین شمال عراق مدت دو ماه توسط تروریست های داعش محاصره شده بود که آزادسازی این شهر یک موفقیت قابل توجه تحت رهبری قاسم سلیمانی بود.
"اشپیگل" در بخش دیگری از این مطلب نوشت: قاسم سلیمانی به عنوان مردی جسور، بی صبر و تحمل و بسیار بی پروا، بلند پرواز و باهوش و بسیار کاریزماتیک اعتبار دارد. وی در جریان شورش ها علیه رژیم شاهنشاهی در ایران به عنوان مردی جوان به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قدم گذاشت.
این هفته نامه آلمانی در ادامه نوشت: عملیات های سلیمانی دائما مخفی هستند. ایران وقتی که مسئله عملیات های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خارج مطرح است بسیار کم حرف است. موفقیت برای ایران این است که عملیات های آن ها کمتر آشکار شود. از عملیات های فعلی در عراق تنها این موضوع مشخص شده است که سلیمانی به عنوان مشاور نظامی از نیروهای عراقی در شهر آمرلی حمایت می کرده است. این مسئله را یکی از معتمدان رهبر انقلاب اسلامی به خبرنگار مسائل ایران نیویورک تایمز گفته است.
اشپیگل از نقش سلیمانی به عنوان مشاور نظامی در سوریه نیز نوشته و تصریح کرد که تحت رهبری سلیمانی ارتش متزلزل سوریه به نیرویی قدرتمند در داخل تبدیل شد. رویکرد وی ایرانی ها را از رهبری جنگ کلاسیک به سمت تاکتیک های مدرن سوق داده است.
اشپیگل در ادامه سلیمانی را ژنرال نخبه ای ارزیابی کرد که تصمیمات آمریکا را خنثی می کند و در بخش دیگری از این مطلب نوشت: عراق و مردم این کشور سلیمانی را کاملا می شناسند. بعد از سقوط صدام حسین وی مدتهای طولانی در این کشور عملیات هایی را اجرایی می کرد. سلیمانی بسیاری از نیروهای شیعه را آموزش داد که بعدها در دستگاه های امنیتی عراق، در بخش های اداری و سیاست وارد شدند.
نویسنده در بخش پایانی این مطلب نوشت: آمریکا و سردار قاسم سلیمانی در عراق البته علیه دشمنی برابر اما با رویکردها و روش های متفاوت مبارزه می کنند. سلیمانی بر خلاف تصمیمات آمریکا عمل می کند.
کد خبر: ۴۳۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۶
علیاکبر ولایتی در حاشیه نشست خبری جشن نفس و قبل از شروع این نشست در پاسخ به برخی سوالات سیاسی خبرنگاران درباره حضور داعش در عراق و فعالیتهای آنان اظهار داشت: بنده قبل از شروع رسمی این نشست خبری درباره برخی سوالات که خبرنگاران دارند بویژه در زمینه فعالیت داعش، باید عنوان کنم حضور داعش یکی از پیچیدهترین موضوعاتی است که در یکی، دو سال اخیر شکل گرفته. البته معلوم شده تمام طراحی آن در سالهای گذشته صورت پذیرفته و این پدیده شبیه طالبان و القاعده است. به گزارش تسنیم، وی در ادامه به زمان نخست وزیری بینظیربوتو در پاکستان اشاره کرد و گفت: در آن زمان طالبان که بر کابل حاکم شده بودند کارهای عجیب و عصر حجری انجام میدادند. مثلا مدرسه دختران را میبستند یا ریش افراد را اندازه میگرفتند و وقتی از خانم بوتو سوال کرده بودند چرا طالبان را به وجود آوردهاید، وی به صراحت گفته بود این پاکستان نیست که باید به تنهایی پاسخ دهد بلکه کشورهای عربستان، انگلیس و آمریکا باید همراه پاکستان به این سوال پاسخ دهند. ولایتی تصریح کرد: براساس گفته خانم بینظیر بوتو، طراحی، حمایت مالی و در نهایت پشتیبانی لجستیکی طالبان توسط انگلیس، آمریکا، پاکستان و عربستان صورت پذیرفته است. ولایتی تصریح کرد: طالبان تمام افغانستان را به جز دره پنجشیر که در دست احمدشاه مسعود بود گرفتند ولی فقط دره پنجشیر سقوط نکرد و برای اولین بار این مطلب را عنوان میکنم که علت سقوط نکردن احمد شاه مسعود به دلیل حمایتهای ایران بود که از راه تاجیکستان و از منطقه جیحون کمک کرد تا طالبان نتواند بر دره پنجشیر مسلط شود و براین اساس کمک ایران و تاجیکها باعث شد طالبان نتواند بر کل افغانستان مسلط شود. وی ادامه داد: همین مساله درباره داعش نیز وجود دارد، زیرا دشمنان میخواهند در برابر ایران یک گروه انقلابی افراطی و ضدشیعی ایجاد کنند همانطور که بارها شاهد بودیم که خون شیعه را مباح اعلام کردهاند. بنابراین همانطور که یک سرکنسولگری در کویته نخستین مدرسه طالبان را تشکیل داد امروز هم میخواهند با گسترش گروه داعش به دنیا اینگونه القا کنند که اگر اسلام در دنیا گسترش یابد دنیا گرفتار چنین افراطیهایی میشود. ولایتی به نشست مشترک دکتر ظریف و مسعود بارزانی نیز اشاره کرد و گفت: آقای بارزانی در این نشست مشترک عنوان کرده بود ما پس از حمله داعش از همه کشورها از جمله آمریکا و ترکیه کمک خواستیم ولی هیچکس به ما کمک نکرد جز ایران که به ما اسلحه داد بنابراین نقش ایران در جلوگیری از گسترش داعش و نجات سوریه و عراق و در نهایت پیروزیهای فلسطین با موشکهای ایران که بر سر اسرائیلیها میریخت بسیار مشهود است. وی خاطرنشان کرد: مسؤولان فلسطینی بارها عنوان کردند از فشنگ تا موشکی که فلسطینیها بر سر اسرائیلیها میریختند توسط ایران تامین میشد. حال آنها که میگفتند شیعه کافر است مشاهده کردند همین ایران شیعی به سنیهای فلسطینی کمک کرد و همه آنها خفه شدند.
وطن امروز
کد خبر: ۴۲۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۰
وزیر کشور گفت: «یک روز خبر آوردند که امکان سقوط شهرهای کربلا و نجف وجود دارد، رئیس جمهور در آن جلسه گفت این شهرها خط قرمز ما است و اگر قرار باشد چنین اتفاقی بیفتد هیچ محدودیتی در عملیات وجود نخواهد داشت».به گزارش آوای دنا به نقل از مهر ، عبدالرضا رحمانی فضلی پیش از ظهر دوشنبه در جلسه شورای اداری استان قم با گرامیداشت یاد شهیدان رجایی و باهنر اظهار کرد: هفته دولت در اصل هفته ملت است چون دولتها را ملتها تعیین میکنند.
وی اضافه کرد: در نظام اسلامی مردم ما با اراده ملی از طریق رأی دولت خود را انتخاب میکنند و تجلیل، قدردانی و حمایت از دولت در واقع قدردانی و حمایت از رأی، نظر و انتخاب ملت است.
وزیر کشور با بیان اینکه هیچ گسستی بین ملت و دولت نیست، گفت: مخالفت با دولت، مخالفت با خواست عمومی ملت است و ما باید به خواست عمومی ملت و اراده مردم احترام بگذاریم.
رحمانی فضلی فرارسیدن هفته دولت را فرصت مناسبی برای بیان دستاوردهای دولت دانست و تأکید کرد: در یکسالی که از عمر دولت گذشته با حمایتهای مقام معظم رهبری، مردم، مجلس، قوه قضائیه و وحدت و انسجام ملی که در کشور بوده گامهای مثبتی برداشته شد و مسیر پیش رو فضای امیدبخش و مثبت و موثری خواهد بود.
وی با مرور بر برخی دستاوردهای یک ساله دولت یازدهم گفت: به لطف خدا برنامه اصلی دولت همانگونه که در شعارها و برنامههای انتخاباتی و برنامههای وزرا به مجلس بود، تلاش این بوده با تدبیر و امید و حاکم کردن جریان اعتدال و عقلانیت مسیری برای کشور ترسیم کنیم که عزت و امید را برای مردم، اقتدار را برای نظام و پیروزی را برای اسلام و رهبری به ارمغان بیاوریم.
مبنای اساسی دولت ایجاد آرامش بود
وزیر کشور تأکید کرد: مبنای اساسی دولت ایجاد آرامش بوده در عین حال با فعالیت و برنامهریزی سعی شده مشکلات را حل کنیم و گامهای مناسبی را در مسیر کار برداریم.
رحمانی فضلی ادامه داد: یکی از موضوعاتی که ملت از دولت انتظار دارد این است که ملت بتواند با حداقل امکانات و شرایط معیشتی و با عزت زندگی کند. این خواسته زیادی نیست و حق ملت است، ملتی که در پیروزی انقلاب جنگ تحمیلی، استقامت و مقاومت در برابر دشمنان و تبعیت از رهبری نقش اساسی داشتند و هر وقت در هر شرایطی نیاز بود در صحنه حضور داشتند.
وی با بیان اینکه شرایط اقتصادی کشور در زمان تحویل دولت یازدهم مطلوب و مناسب نبود، تصریح کرد: در آن زمان تحریمها، بی ثباتیها، عدم تصمیم گیریهای مناسب و... وجود داشت و شاخصهای کلان اقتصادی منفی بود و نظام اقتصادی در حوزه تصمیم گیری دچار تزلزل بوده و ما با رکود در فضای اقتصادی و تورم مواجه بودیم.
وزیر کشور اولین گام دولت در حوزه اقتصادی را ثبات بخشی در تصمیم گیریها و نوسانات قیمت ارز و طلا، متوقف کردن رشد منفی اقتصادی و رونق بخشیدن به فضای اقتصادی ذکر کرد.
رحمانی فضلی با بیان اینکه اقتصاد ما متاثر از دو فضای داخلی و خارجی است، به تلاش دولت برای ساماندهی به این دو فضا اشاره کرد و گفت: در حوزه خارجی تلاش شد گام های بلندی برداریم. در بعد سیاسی شکستن فضای تحریم، باز کردن فضای انزوا و مقابله با هماهنگیهای سیاسی در عرصه بین المللی علیه ما و پاسخگویی مناسب به تهدیدات مورد اهتمام بود و به لطف خدا و با حمایتهای شخص رهبری گام های خوبی برداشتیم.
امروز از انزوای بین المللی نسبت به ایران خبری نیست
وی تصریح کرد: امروز از انزوای بین المللی دسته جمعی نسبت به ایران خبری نیست، بله تقاضای ارتباط، تعامل و همکاری از سوی کشورها وجود دارد و سطح تبلیغات و جنگ روانی علیه ایران کاهش یافته و نهادهای سیاسی بین المللی باب مذاکره را با ایران باز کردند.
وزیر کشور پرونده انرژی هستهای را مهمترین مسئله در سالهای اخیر دانست و اضافه کرد: ما توانستیم در سیاست خارجی اصل بهره مندی ایران از انرژی صلح آمیز هستهای را به اثبات برسانیم. آنچه به نوعی بر سر آن دعوا داریم محدوده استفاده از این حق است و برای این محدوده با همان اصول حاکم بر مذاکرات کار را ادامه خواهیم داد.
رحمانی فضلی گشایش در امور اقتصادی را یکی از نتایج مذاکرات ذکر کرد و یادآور شد: امروز با کاهش تورم ۴۵ درصدی به ۲۵ درصد و شروع رونق و فضای اقتصادی و ثبات در تصمیمگیریها و فعالیتهای اقتصادی مواجه هستیم.
وی با اشاره به تحولات منطقهای اظهار کرد: ما باید مسائل منطقهای را حل میکردیم. مسئله سوریه با همه فشارهایی که روی ایران داشتند که ما قبول کنیم دولت سوریه تغییر کند، با مقاومت و حمایت ما حل شده و آنها مجبور شدند تن به انتخابات بدهند.
وزیر کشور ادامه داد: در یک سال گذشته توانستیم با فعالیتهای دیپلماسی و حمایتی در سوریه انتخابات خوبی برگزار کنیم که نتیجه آن پیروزی مردم و شکست آمریکا و کشورهای مرتجع منطقه بود.
در مسئله عراق حضور به موقعی داشتیم
رحمانی فضلی با بیان اینکه مسئله عراق برای جمهوری اسلامی ایران یک موضوع بسیار مهم است، اظهار کرد: ما در این مسئله حضور به موقعی داشتیم و روزهایی بود که نگران سقوط شهرهای زیارتی و عتبات عالیات بودیم چون ۶ لشکر تسلیم شده و اختلافات سیاسی در عراق و فشارهای بین المللی نیز زیاد بود و این تنها ایران و حزب الله لبنان بود که از دولت عراق حمایت کرد.
وی تاکید کرد: اعتقاد راسخ و ایمان و در کنار آن رهبری مدبرانه و هوشمندانه است که در شرایط سخت به انسان پایداری میدهد.
وزیر کشور به راهبردهای مهم جمهوری اسلامی در کمک به ملت مسلمان عراق اشاره کرد که منجر به آزادی برخی استان های اشغال شده توسط تروریستها و عقب نشینی آنها شده و در این زمینه گفت: تصمیم گیریهای کلان با رهبری است اما تصمیم گیریهای عملیاتی با شورای امنیت ملی است که رئیس جمهور ریاست آن را برعهده دارد.
رحمانی فضلی گفت: تصمیماتی در برخی امور گرفته میشد که بجز تدبیر، شجاعت و خلوص رهبری نمیتوانست این تصمیمات را پشتیبانی کند. یک روز خبر آوردند که امکان سقوط شهرهای کربلا و نجف وجود دارد. رئیس جمهور در آن جلسه گفت این شهرها خط قرمز ما است و اگر قرار باشد چنین اتفاقی بیفتد هیچ محدودیتی در عملیات وجود نخواهد داشت.
وی این تصمیم رئیس جمهور را مهم و شجاعانه دانست و اضافه کرد: اخیرا که داعش به کردستان عراق حمله کرد مسئولان کردستان درخواست کمک از ایران داشتند و جمهوری اسلامی علاوه بر ارائه مشاوره، نیروهای آنان را ساماندهی کرد.
صهیونیستها در غزه گیر کردهاند
وزیر کشور در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به جنایات رژیم صهیونیستی در غزه تصریح کرد: ترسیم این فضاها، شرایط و تصمیم گیری و اقدام با همه مشکلاتی که ما داریم سخت است ولی نگاه استراتژیک و دینی که رهبر و رئیس جمهور و متولیان حکومت ما دارند در این قضایا ورود پیدا میکنیم.
رحمانی فضلی گفت: درست است که در غزه جنایتها شده ولی صهیونیستها در غزه گیر کردهاند. مردم غزه در هیچ شرایطی آتش بس را نمی پذیرند مگر محاصره تمام شود.
وی با بیان اینکه تنها امید مردم غزه به ایران و حزب الله است، تاکید کرد: الان به گونهای است که همه کشورهای منطقه تمایل به ارتباط با ایران دارند مگر در برخی موارد هنوز به مرحله تماس نرسیده، بنا به دلایلی ما تحفض داریم.
وزیر کشور با تحلیلی از شرایط داخلی کشور تصریح کرد: در شرایط داخلی مردم از اختلافات دلگیر بودند، اختلافاتی که حتی به سران سه قوا، احزاب و نشریات رسیده که موجب نگرانی مقام معظم رهبری هم شده بود، اما اکنون در شرایط سیاست داخلی، انسجام، وحدت، همدلی و داشتن هدفی واحد و تبعیت از مقام معظم رهبری فراهم است.
رحمانی فضلی اضافه کرد: فعالیتهای گروههای سیاسی بیشتر شده ولی اختلافات آنها کمتر است و همه به بلوغ سیاسی رشد یافتهای رسیدند که میدانند اهداف اصلی کجا است و اینها از برکات هدایتهای رهبری است.
وی، برنامههای این وزارتخانه در استانها را با هماهنگی همه قوا و نیروها در کشور امکانپذیر دانست و افزود: ما باید برای مردم منزلت و احترام قائل شویم و آنها را وارد صحنه کنیم.
مجلس و دولت با هم هماهنگ هستند
وزیر کشور با بیان اینکه دولت و مجلس با هم هماهنگ هستند، تصریح کرد: برخی مباحث، سوالها و استیضاح که پیش میآید جزو وظایف است بنابراین نباید بی طاقتی و کم صبری کرد. البته باید مسائل را به حق پیگیری کرد و نتایج هر چه باشد باید تن دهیم چون اهداف بلندی در پیش داریم.
رحمانی فضلی اضافه کرد: ما باید قاعده بازی را بشناسیم و رعایت کنیم البته چون در لوای اسلام کار می کنیم باید کار ما توأم با اخلاق و کارشناسی باشد و نباید دشمن فکر کند با ایجاد اختلاف میتواند فضای تنفسی برای خود ایجاد کند.
وی خطاب به مدیران استان قم گفت: باید تلاش کنید در چارچوب قوانین در محدوده جغرافیایی حاکمیت خود آنچه را که حق ملت است، ادا کنید و در این زمینه کوتاه نیایید و همانگونه که منتقد هستید انتقادپذیر هم باشید و در کنار مطالبه گری عامل باشید.
وزیر کشور گفت: تلاش کنید با استفاده از ظرفیت و امکانات مردم توسعه استان را جلو ببرید.
رحمانی فضلی با اشاره به اتفاقاتی که بنام وهابیت و سلفی گری در جهان اسلام رخ داده، اظهار کرد: اینها باعث میشود چهره اسلام روشنتر، مشخصتر و با تلألو بیشتر نمایان و حقیقت برای مردم آشکارتر شود، این فرقهها اصالت ندارند و اسباب دست استکبار هستند.
کد خبر: ۴۱۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۳
مديرکل مديريت بحران استانداري خوزستان گفت: تندباد جان ۵نفر از هموطنان رادر شهرستان هاي دزفول و انديمشک گرفت و ۴۰نفر را راهي بيمارستان کرد. بالدي تصريح کرد: ۴نفر از کشته شدگان ساکن شهرستان دزفول و يک نفر ساکن انديمشک بود.
وي ادامه داد: ۳۵نفر در شهرستان دزفول و ۵نفر در انديمشک مصدوم شدند که بعد از مراجعه به بيمارستان و مداوا از بيمارستان مرخص شدند.
به گزارش واحد مرکزي خبر، تندباد شديد حوالي ساعت ۱۹ سه شنبه در مناطق شمالي استان خوزستان رخ داد.
اين دومين حادثه توفان گرد و خاک در هفته جاري در شمال استان خوزستان است که حدود ۲۱ميليارد و ۱۰۰ميليون تومان به شهرستان هاي شمالي استان خسارت وارد کرد که خسارت ها عمدتا در تأسيسات آب و برق و منازل مسکوني است. اما گزارش ايرنا حاکي از اين است که وزش تندباد با سرعت حدود ۱۰۰کيلومتر در ساعت در شمال خوزستان، دو کشته و تعدادي مصدوم در شهرهاي دزفول و انديمشک بر جا گذاشت.
محسن پيام فر مدير امور بهره برداري توزيع برق دزفول گفت: توفان و تندباد سه شنبه شب به بيش از ۹۰درصد شبکه توزيع برق اين شهرستان خسارت وارد کرده است.
احمد زارعي سرپرست جهادکشاورزي دزفول نيز از خسارت وارده به بخش کشاورزي اين شهرستان بر اثر تندباد خبر داد و گفت: توفان به تأسيسات و سازه هاي کشاورزي و دامداري دزفول خسارت جدي وارد کرده است.
مدير روابط عمومي دانشگاه علوم پزشکي دزفول گفت: مصدوم حادثه تندباد و توفان گرد و خاک، سه شنبه شب در دزفول بر اثر ضربه وارده به ناحيه سر فوت کرد.
فريدون جعفريانفر افزود: فرد مذکور در جريان توفان بر اثر سقوط درخت و وارد شدن ضربه به ناحيه سر وي، به بيمارستان منتقل و در بخش آي سي يو بستري شد که ساعتي بعد فوت کرد. معاون فرماندار انديمشک نيز گفت: بر اثر توفان روز سه شنبه در اين شهرستان يک تن جان باخت.
اميرحمزه بزرگي سه شنبه به ايرنا گفت: ريزش ديوار ناشي از وزش باد شديد موجب مرگ يک دامدار شد.
وي افزود: وقوع توفان در شهر انديمشک که دو ساعت به طول انجاميد موجب قطع برق برخي مناطق اين شهر و نيز قطع شاخه درختان شد.
بارندگي هاي سيل آسا همراه با تندباد برخي مناطق استان کهگيلويه و بويراحمد را نيز فرا گرفت و خسارات فراواني به ويژه به کشاورزان و عشاير وارد کرد.
بارندگي نابه هنگام همراه با وزش باد آن هم در فصل تابستان مردم گچساران از توابع استان کهگيلويه وبويراحمد را هم غافلگير کرد.
عباسي رئيس اداره هواشناسي شهرستان فسا نيز گفت: وقوع تندباد و توفان و بارش رگباردر بخش نوبندگان فسا که سه شنبه شب ۲ساعت به طول انجاميد، خساراتي به تأسيسات شهري و شبکه برق، درختان و برخي منازل وارد کرد.
کد خبر: ۴۱۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۳۰
«فواد معصوم» رئیس جمهور عراق، «حیدر العبادی» نائب رئیس مجلس عراق را مامور تشکیل کابینه جدید کرد. وی پیش تر، مسئولیت هماهنگی با سازمان ملل متحد رادر امور آوارگان عراقی بر عهده داشت.
به گزارش آوای دنا به نقل از شبکه خبر، «فواد معصوم، رئیس جمهور عراق»، حیدر العبادی، معاون اول رئیس مجلس این کشور، را مأمور تشکیل کابینه کرده است.
پیش تر، شبکه التغییر عراق و خبرگزاری رویترز گزارش دادند که حزب همپیمانی ملی عراق بزرگترین حزب شیعیان این کشور در پارلمان حیدر العبادی را به عنوان نامزد نخست وزیری در عراق معرفی کرده است.
حیدرالعبادی در سال 1952 میلادی ، در بغداد به دنیا آمد. پدرش دکتر جوادی العبادی پزشک معروفی بود که به همراه 42 پزشک دیگر از طرف رژیم بعث، به علت مخالفت با دولت، مجبور به ترک حرفه خود شد، به گونهای که پس از مرگ وی در لندن، رژیم بعث اجازه ورود جسد به داخل خاک عراق را نداد.
تحصیلات
دکتر حیدر العبادی، دوره کارشناسی را در دانشگاه بغداد در مهندسی برق در سال 1975 میلادی، طی کرد و دوره کارشناسی ارشد و دوره دکترای خود را در دانشگاه منچستر انگلیس در رشته مهندسی الکترونیک و برق در سال 1980 گذراند.
وی همچنین در دانشگاه «برونل» انگلیس به تدریس علوم قرآنی مشغول بود.
فعالیت سیاسی
در سال 1980 مسئول دفتر حزب الدعوة الاسلامیه در خاورمیانه و در شهر بیروت بود. سپس سمت سخنگوی حزب الدعوة الاسلامیة در انگلیس را بر عهده گرفت و علیه جنایات رژیم صدام فعالیت میکرد.
در سال 1981 رژیم صدام، یکی از برادران وی را دستگیر کرد که 10 سال در زندان ماند همچنین در سال 1982 رژیم بعث دو تن از برادران وی را به جرم عضویت در حزب الدعوة الاسلامیة اعدام کرد.
وی هم اکنون نیز عضو حزب الدعوة و سخنگوی این حزب است.
مناصب سیاسی
پس از سقوط دیکتاتور عراق، در سال 2003 به عنوان وزیر ارتباطات انتخاب شد. در سال 2005 به سمت مشاور نخستوزیری رسید و همزمان چندین پرونده از جمله به عنوان هماهنگ کننده دولت در شهر تلعفر جهت مبارزه با القاعده را بر عهده گرفت.
وی همچنین مسئولیت هماهنگی با سازمان ملل متحد را در امور آوارگان عراقی بر عهده داشت.
در دوره نخست پارلمان عراق، ریاست کمیسیون اقتصاد و سرمایه گذاری مجلس را بر عهده گرفت.
کد خبر: ۴۰۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۰
حجتالاسلام بزرگواری سردادن شعار انحرافی « نه غزه، نه لبنان» را از روی جهل دانست و گفت: کسانی که این شعار را سر میدانند امروز بدانند اگر لبنان و غزه، سوریه و عراق نبود دشمن به خاک ما رخنه کرده بود.به گزارش آوای دنا به نقل از خبرگزاری فارس از کهگیلویه، حجتالاسلام سید علیمحمد بزرگواری ظهر امروز در جمع نمازگزاران جمعه و شرکتکنندگان در مراسم روز جهانی قدس در مصلای امام خمینی(ره) دهدشت به ایراد سخن پرداخت.
نماینده مردم شهرستانهای کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در هر کجا که جنگی آغاز میشود، خرابی و ویرانی در پی دارد، اظهار کرد: ما ملت ایران و مسلمانان جهان مردمی مخالف جنگ و خونریزی هستیم.
بزرگواری تحمیل جنگ هشت ساله و نابرابر رژیم بعثی عراق بر کشورمان را تجربه خرابیهای جنگ عنوان و تصریح کرد: هنوز هم آثاری از ویرانی و خرابی جنگ هشت ساله به چشم میخورد.
وی با اشاره به امر اسلام در مخالفت با جنگ و خونریزی، تأکید کرد: امروز ملت سرافراز ایران با حضور در راهپیمایی روز قدس به دنیا ثابت کردند که ملت ایران پرچمدار دفاع از اسلام است.
به گفته بزرگواری جوهره ملت ایرانی و فرهنگ غنی ایرانی به ما یاد داده است که با جنگ و خونریزی مخالفت داشته و از مظلوم دفاع کنیم.
نماینده شهرستانهای چهارگانه کهگیلویه و بویراحمد در مجلس، خاطرنشان کرد: این حضور پرشور در راهپیمایی برای دفاع از انسانیت و ابراز خشم و انزجار از جنایات ددمنشانه اسرائیل غاصب است.
بزرگواری سکوت دبیر کل سازمان ملل در برابر اقدامات وحشیانه غرب در فلسطین را مغایر با شعار سردرب سازمان ملل خواند و گفت: سکوت مجامع بینالمللی نشانه همراهی با استکبار است.
وی با اشاره به کشتار بیرحمانه کودکان بیگناه غزه، این کودکان را انسان خواند و با بیان اینکه همزمان با به خاک و خون کشاندن مردم غزه صدای اذان از منارههای مساجد این شهر بلند است افزود: کشتار کودکان و زنان غزه اوج خفت و ذلت اسرائیل و هم پیمانانش است.
بزرگواری خاطرنشان کرد: امروز آمدیم تا فرهنگ ایرانی و اسلامی خود را به دنیا ثابت و از انسانیت و بشریت دفاع کنیم.
بزرگواری با تأکید بر اینکه هر مسلمانی در برابر جنایات صهیونیست خاموش نشیند کافر است، افزود: دفاع از مظلوم در برابر ظالم وظیفه شیعیان است.
نماینده کهگیلویه در مجلس شورای اسلامی اثبات انسانیت و مشخص کردن جبهه را از دیگر دلایل حضور در راهپیمایی قدس خواند و تصریح کرد: همه پیامبران و اولیای الهی در جبهه حق و ستمگران در جبهه باطل بودند و امروز در دنیای اسلام پرچم جبهه حق بر دوش شیعیان است.
وی مرجعیت شیعه را عامل نجات بغداد از سقوط عنوان و تأکید کرد: مردم ایران با حضور پکپارچه در راهپیمایی قدس به دنیا ثابت کردند که با هر سلیقه و گرایشی که باشند همواره در صحنه حضور دارند.
بزرگواری مجامع بینالملل و تشکلهایی که صهیونیست و رسانههای غربی بر آنها حکومت میکند را دروغگو و کافر خواند و گفت: ما همواره در مقابل توطئههای دشمنان آمادهایم و دنیای اسلام باید بیدار باشد.
این مسئول سردادن شعار انحرافی «نه غزه، نه لبنان» را از روی جهل دانست و خاطرنشان کرد: کسانیکه در گذشته شعار «نه غزه نه لبنان» سر میدانند امروز بدانند اگر لبنان و غزه، سوریه و عراق نبود دشمن به خاک ما رخنه کرده بود.-
کد خبر: ۳۹۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۳
نماینده دائم فلسطین در شورای امنیت در جلسه ویژه این شورا در غزه از شورای امنیت خواست قطعنامهای را در محکومیت حمله نظامی رژیم صهیونیستی به غزه صادر کند و پایان خشونتها و لغو محاصره غزه را درخواست کرد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، به نقل از سایت شبکه الجزیره، "ریاض منصور" نماینده دائم فلسطین در سازمان ملل اعلام کرد: اگر شورای امنیت به درخواستهای ما پاسخ ندهد، فلسطینیها راهی جز رفتن به هیأتهای قضایی سازمان ملل و نظام بینالمللی ندارند.
ریاض منصور با اشاره به دادگاه کیفری بینالمللی تهدید کرد، در صورتیکه شورای امنیت برای حمایت از فلسطینیها و پایان دادن به جنگ غزه کاری نکند، فلسطینیها به دادگاههای بینالمللی از جمله دادگاه کیفری و سازمانهای قضایی سازمان ملل مراجعه میکنند.
وی گفت: حمله وحشیانه اسرائیل به غزه به هیچوجه قابل توجیه نیست. این حملات به منزله دفاع از خود نیست بلکه تجاوز نظامی انتقامجویانهای است که از قبل برنامهریزی شده و نیروهای اشغالگر علیه غیرنظامیان تحت اشغال انجام میدهند.
سفیر فلسطین افزود: این حمله نابودی وحدت فلسطین و سقوط دولت توافق ملی را هدف قرار داده است.
سفیر رژیم صهیونیستی در سازمان ملل نیز عنوان داشت: اسرائیل در برابر حملات راکتی غزه راهی جز حملهی نظامی ندارد و تا حد زیادی خویشتنداری کرده است.
ریاض منصور در سخنرانیاش در برابر شورای امنیت گریه کرد.
وی خاطرنشان کرد که حمله اسرائیل اصول قوانین بینالمللی را نقض کرده است.
وی گریه کنان افزود: هر دفاعی از خود باید موجب کشتار کل یک ملت شود؟
کد خبر: ۳۹۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۸
فرمانده انتظامی شهرستان بویراحمد از مرگ پسر بچه 10 سالهای بر اثر سقوط از کوه "پازنان" روستای دشتروم در این شهرستان خبر داد.به گزارش آوای دنا،سرهنگ "علی شیر زهرایی" با بیان این خبر گفت: روز گذشته در پی اعلام یکی از اهالی روستای دشتروم به ماموران پاسگاه انتظامی دشتروم شهرستان بویراحمد، مبنی بر سقوط یک پسر 10 ساله از کوه و کشته شدن وی، بلافاصله اقدامات قانونی در این خصوص انجام شد.
وی در خصوص چگونگی وقوع این حادثه اظهارکرد: برابر اظهارات خانواده این پسر بچه 10 ساله، متوفی به همراه دو تن از دوستانش برای تفریح به کوه پازنان این روستا رفته که در اثر سهل انگاری و بی توجهی از صخره ای سقوط می کند و متاسفانه جان خود را از دست می دهد.
فرمانده انتظامی شهرستان بویراحمد ضمن ابراز تاسف از وقوع این حادثه اضافه کرد: خانواده ها باید در خصوص آموزش فرزندان برای بیرون رفتن از منزل اهتمام ویژه داشته باشند تا دیگر شاهد چنین حوادث ناگواری نباشیم.ایسنا
کد خبر: ۳۸۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۴
«روی هم رفته، این چهار شهر در مسیر یک شاهراه از سوریه تا بغداد قرار گرفته اند و امکان پیشروی شبه نظامیان از غرب کشور برای محاصره پایتخت عراق، افزایش یافته است.» به گزارش سرویس بین الملل جام نیوز، سی ان ان (CNN) نوشت: چهار شهر غربی عراق با پیشروی های داعش سقوط کرد.
براساس این گزارش، یک مقام ارشد امنیتی عراق مستقر در استان الانبار گفت: یک گذرگاه استراتژیک مرزی به همراه سه شهر دیگر در غرب عراق روز یکشنبه به کنترل شبه نظامیان داعش درآمد.
وی افزود: داعش، علاوه بر حملاتش در شمال عراق، موضع خود در استان غربی الانبار –بزرگترین استان عراق- را نیز تقویت کرده و کنترل "گذرگاه قائم" به همراه شهرهای "راوه"، "عنا" و "حصیبه" را به دست گرفته است.
این درحالی است که باراک اوباما، درخواست نوری مالکی برای حمله هوایی آمریکا به تروریست های داعش را بی پاسخ گذاشته و فقط از اعزام مشاوران نظامی به بغداد سخن گفته است.
سی ان ان با اشاره به اینکه مشاوران نظامی آمریکا هم هنوز به عراق نرفته اند، می نویسد: دولت عراق، منتظر گروه اولیه از مشاوران نظامی آمریکایی است که قرار است به زودی به بغداد برسند.
مقام امنیتی عراقی گفته، در این میان از همه مهمتر به دست گرفتن کنترل شهر استراتژیک القائم در مرز سوریه توسط نیروهای داعش است، جایی که جنگجویان دشمن از سنگر امنی برخوردار شده اند.
سی ان ان افزود: روی هم رفته، این چهار شهر در مسیر یک شاهراه از سوریه تا بغداد قرار گرفته اند و امکان پیشروی شبه نظامیان از غرب کشور برای محاصره پایتخت عراق، افزایش یافته است. شهر حصیبه تنها 100 کیلومتر با بغداد فاصله دارد.
کد خبر: ۳۷۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۰۱
یک دیپلمات ایرانی در عراق ضمن تکذیب خبر ورود گردان های ایرانی به عراق اظهار داشت: احتمالا با عادیتر شدن شرایط، پروازهای زوار از فردا به حالت عادی بازخواهد گشت.
یک دیپلمات آگاه ایرانی در عراق در گفتگو با مهر، درباره تحولات اخیر عراق و وضعیت استان های این کشور برای عزیمت زوار گفت: استان های کربلا و نجف کاملا امن هستند و در کاظمین نیز امنیت برقرار است. وی افزود: با وجود حمله هفته گذشته به سامرا اکنون امنیت در این شهر برقرار است البته در سامرا از سال گذشته تاکنون زوار ایرانی به طور رسمی حضور نداشته اند و سفر زوار به کربلا، نجف و کاظمین است. گاهیاوقات بعضی افراد عادی برای سفر به سامرا ویزا می گرفتند.
وی تاکید کرد: چند روز پیش نیز اعلام کردیم که مردم حتما به سامرا سفر نکنند چراکه سنی نشین است و ممکن است ناامنی هایی ایجاد شود. وی افزود: در کاظمین نیز منع ساعت رفت و آمد از ۱۰ شب تا ۵ صبح به دلیل امنیت بیشتر وجود دارد که در غیر این ساعت ها رفت و آمد به آنجا مانعی ندارد.
این دیپلمات تصریح کرد: برای ما حفظ جان هر ایرانی زائر مهم است تا دولت عراق به یک برنامه ریزی جدی برسد، به یکی دو روز زمان نیاز دارد، به همین دلیل نیز سازمان حج و زیارت پروازها را به مدت دو روز لغو کرد و پروازهای بغداد نیز به نجف منتقل شد. احتمالا از فردا شرایط عادی می شود و پروازها در صورتی که در ساعت های منع رفت و آمد نباشد، صورت می گیرد. فرودگاه بغداد باز است و پروازهای خارجی انجام می شود.
این دیپلمات آگاه درباره اینکه آیا عراق از ایران کمک خواسته و ایران کمک های خود را به عراق منتقل کرده است، گفت: تمام کشورهایی که رابطه دوستانه دارند چه کشورهای غربی و چه روسیه و چین این اقدام داعش را محکوم کردند. آقای روحانی روز گذشته با نخست وزیر عراق تماس تلفنی داشتند و سه روز پیش نیز آقای ظریف با آقای هوشیاری تماس گرفتند و وزیر امور خارجه کشورمان نیز روز گذشته تحرکات دیپلماتیکی در این باره در گفتگو با همتایان خود و سازمان ملل داشتند که نشان می دهد جمهوری اسلامی ایران به شدت با کشور دوست و برادر که دارای رابطه استراتژی هستند، همدردی می کند.
وی تاکید کرد: ما تلاش های سیاسی خود را برای کاهش عملیات تروریستی انجام می دهیم. در سطح داخلی نیز تلاش ها برای جمع کردن اطراف سیاسی توسط خود عراقی ها انجام می شود و هر جا نیاز به کمک سیاسی جمهوری اسلامی باشد، دریغ نمی شود.
این دیپلمات آگاه بیان کرد: در عراق شرایط بعد از شوک اولیه که از هفته پیش آغاز شد و موصل به اشغال درآمد، وارونه شد. کم کم اقدامات تروریستی متوقف می شود، همکاری های داخلی در حال شکل گیری است و در روزهای آینده حتما خبرهای متفاوتی را خواهید شنید.
وی در این باره که آیا نیروهای نظامی آمریکایی پس از درخواست کمک عراق از آمریکا وارد این کشور شدهاند، گفت: هیچ چیز رسمی مبنی بر اینکه نیروهای آمریکایی وارد عراق شوند، نشنیده ایم البته عراق و آمریکا همکاری های امنیتی و نظامی دارند و ممکن است در این چارچوب عراق از آمریکا کمک بخواهد.
این دیپلمات آگاه در این باره که سازمان ملل چه اقداماتی را انجام داده است، گفت: سازمان ملل پس از سقوط صدام دفتری بنام یونامی که مربوط به اقدامات سازمان ملل در امور عراق است، در این کشور دارد که این دفتر دارای رئیسی است که از سوی دبیرکل سازمان ملل تعیین می شود و اقدامات مربوط به کمک های سازمان ملل به عراق را مورد رسیدگی قرار می دهد.
وی درباره خبر منتشر شده در رسانه های آمریکایی مبنی بر ورود سه گردان ایرانی به عراق ضمن تکذیب این خبر گفت: ما تنها خبرهایی که رسما از طرف دولت ها و مقامات انتشار یابد را تایید می کنیم، در حال حاضر و در شرایط کنونی شایعات بسیاری در رسانه ها منتشر می شود که قابل استناد نیست. این دیپلمات آگاه در پایان تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران در چارچوب سیاسی و روابط دو جانبه تحرکات خود را انجام داده است و هماهنگی های لازم نیز صورت می گیرد.
کد خبر: ۳۶۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۳
اولین ضعف هاشمی این است که جو زده می شود و طبق جو حرکت می کند.زمانی که جو حرکت مسلحانه بود هاشمی هم جوگیر شده بود و حتی نظرات امام را نادیده می گرفت و از مجاهدین خلق دفاع می کرد.
به گزارش آوای دنا به نقل از فرهنگ نیوز ، سید حمید روحانی موسس و رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی دوشنبه گذشته با حضور در همایش «نفاق سیاسی در کمین انقلاب اسلامی» در جمع تعدادی از دانشجویان و نخبگان دانشگاه آزاد شیراز سخنرانی کرد.
نفاق از گذشته تا کنون
روحانی در این همایش گفت: نفاق از زمان پیامبر اسلام شروع شد و بعد هم جریان نفاق مصیبت های فراوانی برای اهل بیت و ائمه (ع) ایجاد کردند. وی با بیان اینکه در دوران قاجار جریان نفاق با منحرف کردن جریان عدالتخواهی ، مشروطه را به ارمغان اورد؛ افزود: جریان نفاق از ابتدای نهضت امام وجود داشت و مستقیما با امام مخالفت نمی کردند. روحانی ادامه داد: زمانی که امام تبعید شده بود می گفتند مگر می شود با آمریکا در افتاد و با دستگیری امام به مرجعیت توهین شده است.
وی با تاکید بر اینکه امروز هم بزرگترین خطر برای نظام ما جریان نفاق است که امروز در پشت چهره شخصیت های روحانی خودش را پنهان کرده است؛ تصریح کرد: امثال هاشمی دیدگاه هایی دارند که با راه امام و رهبری نمی خواند و لذا حرف های خودشان را از زبان آنها می زنند و متاسفانه مسائلی که امروز مطرح می شود خنجری است از پشت به راه امام.
رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی اضافه کرد: مثلا راه روحانی که مردم را از پشت پرده مسائل بیخبر نگه می دارد با شیوه امام سازگاری ندارد و این اولین بدعتی است که در نظام از سوی رئیس جمهور انجام شد. مورد بعد ذلت پذیری در برابر اهانت ها و گستاخی های اخیر آمریکاست که کمتر سابقه داشت و آمریکا به خود اجازه نمی داد مستقیما در مسائل ایران دخالت کند و به عنوان مثال وقتی وزیر خارجه ما در مراسم عماد مغنیه در لبنان رفت دولت آمریکا رسما اعتراض کرد.
حزباللهی افراطی و خشونت طلب است!
روحانی با بیان اینکه کوبیدن جریان حزب الهی و وفادارن امام با برچسب های تندرو، خشونت طلب در دستور کار عده ای است؛ تاکید کرد: عقلانیت به معنای سازش در برابر آمریکا و بی سواد خواندن ملت ایران نیست و اولین تاثیر این موارد جداشدن دولت از ملت است. از افتخارات ما بود که ملت و دولت یکی هستند اما اینگونه موضع گیری ها در برابر منتقدین آن هم از زبان کسی که می گوید باید مردم انتقاد کنند، دور از انتظار است.
رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی تصریح کرد: امروز دوجریان به نام اسلام و در جهت ضربه زدن به اسلام راستین مطرح شده است. یکی اسلام خشونت طلب، افراطی گری، وحشی گری و ترور که تلاششان این است که تلقین کنند اسلام راستین اینگونه است و جریان دیگر جریان تفریط است. عده ای در کشور ما سربلند کرده اند و تلاششان این است که هرگونه مقاومت و سازش ناپذیری را محکوم کنند.
روحانی گفت: این که یک باره جریانی راه می افتد و با چماق افراطی سعی می کنند نیروی های انقلابی و حزب الهی را سرکوب کنند حساب شده اشت. امام فرمودند گاهی دشمن حرف ها و نقشه های خود را از زبان خودی ها بیان می کند.در مراکز علمی باید بررسی شود که چرا یکباره چندنفر به شدت ضد افراطی می شوند و از اعتدال دم می زنند و برای آن اشک تمساح می ریزند.
موسس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی افزود: اگر اظهار تنفر از دشمن افراطی گری است در مکتب تشیع 14 قرن است که این اتفاق می افتد و بعد از هر نماز هم لعن دشمنان اهل بیت مستحب است. اینکه امام تاکید می کند که تنها به یزید زمان حسین لعن نکنید و یزید زمان خود را هم لعن کنید برای این است که مکتب تشیع اقتضا می کند در برابر ستم ها ساکت نباشیم و موضع بگیریم.
وی با بیان اینکه آقای ری شهری نامه ای به امام نوشت و در مورد نوعی رابطه با آمریکا سوال کرد و امام در پاسخ گفت مواظب باشید فریبتان ندهند و مبادا ظلم های آمریکا را فراموش کنید؛ اظهار کرد: طبق رسالت اسلامی باید نسبت به دشمن اعلام انزجار کنیم و اهمیت این به حدی است که بانوی اول اسلام سفارش می کند مزارش پنهان بماند تا شیعیان علت آن را جویا شوند و متوجه ظلمی که به اهل بیت شده بشوند.
رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی با بیان اینکه عده ای به اسم اعتدال سعی می کنند اسلام را دین سازش و تسلیم طلبانه نشان دهند و با اساس اسلام و قرآن برخورد می کنند؛ گفت: اینکه عده ای میگویند مرگ بر آمریکا نگوییم چون افراطی گری است؛ مقابله با قرآن است.خدا دوست ندارد کسی ناسزا بگوید مگر کسی که مورد ظلم قرار گیرد و اینکه امام می گوید مرگ بر آمریکا برگرفته از قرآن و عبادت است.
اسلام شناسی به عمامه و خوب حرف زدن نیست
روحانی با بیان اینکه رهبری مطرح کردند برخی مسئولین نمی توانند پیام اقتدار مردم را درک کنند؛ تصریح کرد: اصل به آنجا بر می گردد که مردمی و جامعه شناس نیستند و نمی توانند واقعیت اسلام را درک کنند. اسلام فقط به عمامه نیست.
نویسنده تاریخ انقلاب اسلامی ایران با تاکید بر اینکه اسلام شناسی به عمامه و خوب حرف زدن نیست؛ گفت: وقتی کسی اسلام شناس و مردمی نباشد نتیجه این می شود که طوری حرف بزند که مردم خوششان بیاید و مثلا می گوید نباید زنان زیبارو را از میدان بیرون کرد. چه کسی زنان را از میدان بیرون کرده و مگر در کشور ما بسیاری زنان متدین زحمت نمی کشند.
وی ادامه داد: چرا رئیس جمهور مطرح می کند که نباید کسی را با شلاق به بهشت برد. اکثریت مردم به نظام رای دادند و گفتند باید احکام اسلام اجرا شود. این ها که می گویند نباید با شلاق مردم را به بهشت برد یعنی هرج و مرج در کشور حاکم باشد.
موسس مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت: آیا کسی که این حرف ها را می زند می خواهد زمینه را برای بی حجابی فرآهم کند یا احساس کرده اند در بین مردم جایگاهی ندارند و سعی می کنند با یک سلسله حرف های دگراندیش پسند برای خود اعتبار کسب کنند.
روحانی با بیان اینکه این مسائل نگران کننده است و چیزی نیست که یکباره انجام شده باشد؛ تاکید کرد: از 20 سال پیش کسانی سعی کردند با قلم فرسایی غیرت، عزت و شرافت زدایی کنند.مسائلی که امروز می بینیم برنامه ریزی شده است.فهمیدند با تظاهرات نمی توانند انقلاب را از مردم بگیرند و لذا سعی کردند در نشریاتشان غیرت و .. را به سخره بگیرند. این جریانات حساب شده است که اخلاق، اعتقادات و فرهنگ ما را از ما بگیرند.
چهار ضعف هاشمی رفسنجانی
رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه این جمله امام خیلی مهم است که کسانی می توانند تا آخر خط با ما باشند که درد فقر و استضعاف و محرومیت را چشیده باشند؛ گفت: انسان های رفاه طلب و تجملاتی که زندگیشان سلطنتی است نمی توانند برای همیشه انقلابی باشند و ممکن است در ماجراهایی با جو حرکت کنند. آقای هاشمی الآن اینجور است.
نویسنده تاریخ انقلاب اسلامی ایران گفت: اولین ضعف هاشمی این است که جو زده می شود و طبق جو حرکت می کند.زمانی که جو حرکت مسلحانه بود هاشمی هم جوگیر شده بود و حتی نظرات امام را نادیده می گرفت و از مجاهدین خلق دفاع می کرد.حتی به امام نامه داده بود که اگر از اینها دفاع نکنید اعتبارتان نزد مردم کم می شود.
وی اظهار کرد: امام جمعه رفسنجان به امام گفت هاشمی اصرار می کند که وجوهات شرعی را به مجاهدین خلق بدهیم و امام در پاسخ می گوید این کار جائز نیست و هاشمی اغفال شده است. هاشمی تا زمانی که ماهیت مجاهدین خلق آشکار نشده بود از آن ها دفاع کرد.
رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران با بیان اینکه هاشمی امروز احساس می کند که جو کنار آمدن با آمریکا و جو لیبرالیستی حاکم است لذا از اعتدال حرف می زند و می گوید امام مخالف مرگ بر آمریکا بود؛ وی گفت: امام در فروردین 67 می گوید بهترین دعا برای امثال رئیس جمهور امریکا این است که خدا مرگشان بدهد و در وصیت نامه خود نیز می گوید یزید زمان خود را هم لعن کنید و اینها صحبت های هاشمی را باطل می کند.اگر امام این نظر را داشت در بیان آن درنگ نمی کرد.
وی با بیان اینکه خاطرات هاشمی آنقدر بی اعتبار شده که امروز مورد تمسخر قرار می گیرد؛ اظهار کرد: در چند شماره فصلنامه 15 خرداد خاطرات هاشمی را نقد کرده ام.
روحانی با تاکید بر اینکه ضعف دیگر هاشمی این است که با مردم یک رو نیست ، سعی میکند دوگانه برخورد کند و مردم را در ناآگاهی نگه دارد که این باعث تاسف است، گفت: شب رحلت امام در جماران بودیم.لحظه فوت امام را در تلویزیون های مدار بسته می دیدیم.بعد از اینکه امام به ملکوت اعلی پیوست صدای ضجه و گریه مردم در جماران پیچید و همه از خانه ها بیرون آمده بودند.در این شرایط هاشمی به حاج احمد اصرار می کرد که فوت امام را اعلام نکنید و به مردم اعلام کنید که حال امام بد است و چند روز در مساجد مراسم دعا برگزار کنید تا در این فرصت رهبر آینده را تعیین کنیم که حاج احمد زیر بار نرفت.
نویسنده تاریخ انقلاب اسلامی ایران افزود: ضعف سوم هاشمی این است که به شدت قدرت طلب است و حاضر است در راه قدرت دست به هر کاری بزند. وقتی آیت الله خامنه ای به رهبری برگزیده شد مجلس خبرگان غیر از ایشان کسی را نداشت که ارجح باشد. سیاست، بصیرت و مقام علمی مقام معظم رهبری ارجح است و مانند کوهی در مقابل تهدیدها ایستاده است.
رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی گفت: چهارمین ضعف هاشمی این است که به شدت تحت تاثیر آقا زاده هاست و به علت اینکه از خانواده مرفهی بوده روی تجمل گرایی بسیار پافشاری و در نمازجمعه مردم را به تجمل گرایی تحریص می کرد.
روحانی با بیان اینکه از خدا می خواهم و آرزو دارم که هاشمی که در طول زندگی خیلی زحمت کشیده در مسیر ملت و اسلام ناب باشد و از مسیر ولایت دور نشود که خسران دنیا و آخرت است؛ اظهار کرد: رهبری نمی خواهد کسانی را که اعوجاجی دارند به سقوط بکشاند و وظیفه رهبری این است که دستانش را گرفته و نجاتش دهد و امید ما این است که هاشمی به ملت بپیوندد.
ماجرای مک فارلین و «من روحانی هستم»
رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان در مورد حواشی مستند"من روحانی هستم" گفت: جرم مستند" من روحانی هستم" این است که حقیقتی را در مورد آقای روحانی آن هم با احترام مطرح کرده است. فقط برای اینکه دخالت روحانی در قضیه مک فارلین را مطرح کرده است آقایان وحشت کرده اند که مبادا به شخصیت روحانی صدمه بزند.
وی با بیان اینکه مردم چه این موضوع را بپذیرند و چه نپذیرند به عملکرد امروز افراد نگاه می کنند؛ اظهار کرد: دخالت روحانی در مک فارلین در خاطرات هاشمی و جاهای دیگر هم آمده است. هاشمی در خاطراتش به صراحت می گوید من روحانی و دکتر هادی را برای مذاکره فرستادم. اگر دروغ است باید خاطرات هاشمی را تکذیب کنند.
روحانی تصریح کرد: وزیر ارشاد اعلام کرد فیلمی با دروغ ساخته شده و وظیفه دادستانی است که تعقیب کند و حالا که دادستانی می گوید بگویید کدام قسمت مستند دروغ است تا ماجرا را پیگیری کنیم ؛ می گویند نمی خواهیم اقدامی کنیم.
موسس مرکز اسناد انقلاب اسلامی افزود: در مورد مک فارلین هنوز حقایق کاملا بیان نشده اما امام تا روزی که مک فارلین به ایران نیامده بود از مذاکرات پشت پرده خبر نداشت و وقتی خبردار شد مک فارلین به ایران امده اجازه نداد کسی با وی ملاقات کند و دستور داد ماجرا را برای مردم بازگو کنند.
برای اساس اسلام دلواپسیم
وی در بخش دیگری از سخنانش با تاکید بر اینکه دلواپسی امروز ما برای اساس اسلام است؛ تصریح کرد: دلواپسان احساس می کنند اصول در خطر است و کسانی می خواهند آرمان های امام را کنار بزنند و اسلام آمریکایی را حاکم کنند.
رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی تاکید کرد: دست روی دست گذاشتن بی فایده است و اولین وظیفه ما انتقاد و اعتراض است که موجب دلگرمی رهبری است و علاوه بر آن کسانی که اشتباه می کنند و فکر میکنند همه مردم با آنها همفکر هستند به اشتباه خود پی ببرند.
وی در پایان ا بیان اینکه کسانی می خواهند تلقین کنند که دوران امام تمام شده اما حرف امام حرف اسلام است و تا زمانی که خط قرآن هست خط امام هم حاکم است؛ گفت: خانواده های شهدا، آنهایی که عزت و شرافت دارند و نمی خواهند عزتشان مورد تعرض آمریکا قرار بگیرد و همه و همه امروز دلواپسیم.
کد خبر: ۳۵۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۷
چطور ممکن است خزانه خالی باشد و بعد در حالی که ما در بودجه سال 1392 پیشبینی پرداخت سبد کالا را نکردهایم، منابعی بالغ بر 1500 میلیارد تومان برای این طرح هم علاوه بر هزینههای معمولی اختصاص داده شود؟
کد خبر: ۳۴۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
خودکشیهای رازآلود، بیماریهای مهلک و بزرگترین مسمومیت دسته جمعی بریتانیا از جمله دلایلی است که باعث شده شهری کوچک لقب روستای نفرینزده بگیرد. حالا بعد از گذشت 25 سال از مسمومیت دستهجمعی، مدارکی بهدست آمده که نشان میدهد در این روستا آب آلوده دلیل اصلی مرگهای بسیاری بوده است.به گزارش جام جم، شهر کملفورد در کورنوال بریتانیا در سال 1988 دچار آلودگی با سولفات آلومینیوم شد. در این سال یک ون که حاوی 20 تن سولفات آلومینیوم بود، به صورت تصادفی داخل منبع آب شهر سقوط کرد و باعث شد روستاییان بسرعت مسموم شوند. مدت کوتاهی بعد از این اتفاق، مقامات اعلام کردند سلامت آب دوباره تامین شده است. از آن تاریخ مرگ ها و بیماری های بسیاری در این روستا گزارش شده که همگی مرتبط به آلومینیوم است و نتایج کالبدشکافی از درگذشتگان روستا نیز نشانگر مقدار زیادی آلومینیوم در مغز آنها و فراموشی زودرس و مرگ بر اثر آن بوده است.
ریچارد گیبونز، یکی از قربانیان بود. او 20 سال با رنج زندگی کرد. از نظر ذهنی آشفته بود و عاقبت هم بر اثر همین بیماری جان خود را از دست داد. مرگ او در اوایل شصت سالگی تراژدی بزرگی برای خانواده گیبونز بود.
آشفتگی ذهنی گیبونز و بیماری جسمانی ناشی از آن برای کسانی که وی را می دیدند، واضح بود اما مرگ او عامل دیگری نیز داشت؛ علتی که در مورد هزاران بیمار دیگر در شهر کوچک کملفورد صدق می کرد. فقط چند هفته قبل از مرگ این مرد، خبری پخش شده بود مبنی بر این که یک تاجر بر اثر وجود میزان بسیار بالای آلومینیوم در مغزش که به عصبانیت و خشم غیرعادی در او منجر شده بود، 25 سال با این بیماری دست و پنجه نرم کرد و سرانجام جان باخت.
ربع قرن از زمانی که خودروی حامل سولفات آلومینیوم به صورت تصادفی در منبع آب مردم این منطقه افتاد، می گذرد و تازه رازهایی از این ماجرا فاش شده است. 90 دقیقه بعد از این حادثه، اثرات مسمومیت با نشانه هایی نظیر اسهال و استفراغ، درد شدید مفاصل و تاول در روستاییان پیدا شد. چسبندگی لب ها، تغییر رنگ موها و کبودی ناخن ها نیز از نشانه های دیگر این مسمومیت بود.
مدتی بعد به نظر رسید این دردسرها پایان یافته است، خیلی ها این ماجرا را فراموش کردند و با اعلام خبر سالم بودن آب آشامیدنی، خیال شهروندان راحت شد اما گروه کوچکی از اهالی هنوز با اثرات بلند مدت و ویرانگر آن حادثه دست و پنجه نرم می کنند. بتازگی مشخص شده ترس بیست و پنج ساله آنها بیهوده نبوده و دلیل بسیاری از مرگ ها، همان مسمومیت 25 سال پیش است.
اخیرا دو مورد مرگ در ارتباط با این حادثه قدیمی شناسایی شده است؛ یکی مربوط به گیبونز و دیگری در مورد پیتر وین، کشاورزی که سال 2012 جان باخت اما مغز او بتازگی تشریح شده است. مدارک تازه به دست آمده، به پرونده زن دیگری اضافه می شود که دو سال پیش بر اثر همین مسمومیت فوت شد. این سه مرگ اکنون ترس زیادی را در میان روستاییان منطقه ایجاد کرده است. این مسمومیت به افزایش میزان پلاک پروتئن در مغز منجر می شود و عملکرد آن را مختل می کند. علائم این بیماری بی شباهت به آلزایمر نیست.
حالا نظرها به هزاران مرگ مشکوکی معطوف شده که با دلایلی ساده مانند خودکشی براثر افسردگی و آلزایمر یا پیری، روی آنها سرپوش گذاشته شده بود.مدارک جدید حاکی است که مسمومیت 25 سال پیش آب، در مرگ همه این افراد نقش داشته است. نتایج به دست آمده، سوالات زیادی هم درباره رفتار سیستم بهداشتی بریتانیا ایجاد کرده است؛ زیرا آنها در 25 سال گذشته همواره از ربط دادن بیماری های متعدد ساکنان این منطقه به حادثه سقوط ون سر باز زده اند. خانواده های درگذشتگان اکنون پیگیری قانونی ماجرا را آغاز کرده اند.
در راس این گروه کریستوفر اکسلی حضور دارد.او دانشمند شیمی در دانشگاه کیلی است که مغز گیبونز را بعد از مرگش بررسی و اعلام کرد 4.35 میکروگرم آلومینیوم در هر گرم از نمونه آزمایشگاهی مغز متوفی پیدا کرده است. پزشکی قانونی نیز اعلام کرده این میزان به شکل عجیبی بالاست. نتایج به دست آمده از آزمایش روی مغز وین هم شگفت انگیز است. او که از علائم مشابه با گیبونز رنج می برد نیز میزان بسیار بالای آلومینیوم در مغزش داشت.
«میشل روز» یکی دیگر از اشخاصی است که در برملا کردن حقیقت نقش بسزایی داشته است. او که معاون پزشکی قانونی کورنوال است، شهادت داده میان مرگ گیبونز و مرگ های دیگر و آلودگی آب در 25 سال پیش رابطه ای وجود دارد. او گفته میان این اتفاق قدیمی و شیوع سرطان، فراموشی و انواع دیگر مرگ در این منطقه رابطه وجود دارد.
او اضافه می کند: با توجه به این که میزان بالای آلومینیوم در مغز گیبونز بعد از مرگ پیدا شده اما علت اصلی مرگ حمله صرع عنوان شده است.
خانه گیبونز در آخرین نقطه خط لوله آبی بود که در کملفورد وجود داشت. او سال 2005 مبتلا به صرع شد و برای مدتی طولانی از فراموشی، بیماری های کلیوی، مشکلات پوستی و لثه، عفونت گوش، استخوان های شکننده و مشکل ترمیم زخم رنج می برد.
سولفات آلومینیوم در اصل برای گندزدایی و ضدعفونی آب استفاده می شود اما بعد از حادثه 1988، میزان گزارش شده آلومینیوم در آب بین 500 تا 3000 برابر حد مجاز اتحادیه اروپا بود.
مقامات مسئول سازمان آب غرب بریتانیا هنگام وقوع حادثه وجود هر نوع مشکل را رد کردند و گفتند آب قابل آشامیدن است. کملفورد حدود 2000 نفر سکنه داشت اما با احتساب جمعیت روستاها و شهرهای مجاور که از این آب استفاده می کردند، حدود 20 هزار نفر مشترک آب وجود داشت که خیلی زود اثرات کوتاه مدت این مسمومیت را گزارش دادند. فقط 16 روز بعد از حادثه سازمان آب بالاخره وجود مشکل را پذیرفت.
لین رید دختر گیبونز که زمان حادثه 9 سال داشت، می گوید: ما همان موقع پدرمان را از دست دادیم. او دیگر هیچ وقت مثل قبل نشد. او خیلی زود علاقه اش را به زندگی، ما و همه چیز از دست داد.
لین که همان موقع دچار زخم دهان شده بود، ادامه می دهد: این موضوع روی گردشگری منطقه هم تاثیر گذاشت. مردم منطقه می خواهند این موضوع را فراموش کنند اما این ممکن نخواهد بود و باید همه ابعاد ماجرا روشن شود.
یکی از مشکلاتی که گیبونز را رنج می داد، وسواس ناشی از فراموشی بود. این نشانه در دو مورد قربانی خودکشی در همان منطقه دیده شده است. هر دو از آشفتگی ذهنی در زمان مرگ رنج می بردند، چیزی که احتمالا اثرات همان مسمومیت قدیمی است.
تاکنون هیچ شخص حقوقی در ارتباط این حادثه بازخواست نشده اما سازمان آب ده هزار پوند جریمه شده و علاوه برآن 25 هزار پوند برای تامین آب سالم هزینه کرده است. در همین حال مقامات تاکنون حداقل 123 هزار پوند برای جلب رضایت 500 شاکی پرونده پرداخت کرده اند. در سال 1997 هم 148 شکایت دیگر طرح شده بود که همه شاکیان با دریافت در مجموع 400 هزار پوند رضایت دادند. هم اکنون پرونده دیگری برای پیگیری در جریان است که خانواده گیبونز پیگیر آن هستند.
بیش از یک دهه است که موضوع اثرات بلندمدت این مسمومیت مطرح شده است. یکی از قربانیان پیش از مرگش مقاله ای درباره وجود میزان بالای آلومینیوم در مغزش ارائه کرد اما تا زمان مرگش در سال 2012 هیچ پاسخی از مسئولان دریافت نکرد.
پیتر وین، قربانی دیگر نیز هرگز پاسخی دریافت نکرد. دختر او می گوید:پدرم سال ها از درد کلیه، کمر و سردردهای وحشتناک رنج می برد. بسیار عصبی شده بود و ساده ترین اتفاق، او را خشمگین می کرد.پس از مرگ وین، خانواده او اجازه دادند مغزش بررسی و آزمایش شود و پروفسور اکسلی متوجه مسمومیت آلومینیوم در مغز او شد.
خانواده خانم سیلیفنت چهل و پنج ساله که در سال 2005 خود را حلق آویز کرد و آقای جوئل که در هفتاد و هفت سالگی خودکشی کرد نیز اجازه آزمایش دادند و مشخص شد این دو نیز از علائم مشابه رنج می بردند.
به نظر می رسد موضوع آلودگی آب در سال 1988 تا حدی سیاسی باشد. وزیر وقت محیط زیست بریتانیا در سال 2001 این موضوع را مطرح کرد که دولت وقت از یک اعتراض بی حد و مرز عمومی می ترسید و به همین دلیل هشت تیم قوی را در خفا مسئول رسیدگی به این اتفاق کرد و از آن زمان جنگی طولانی برای پنهان کردن حقیقت درگرفت.پسر گیبونز می گوید: پدرم قبل از مرگش از ما قول گرفت برای اثبات آنچه باعث مشکلات او شده بجنگیم و ما هم به وعده ای که داده ایم، عمل خواهیم کرد و تا روشن شدن حقیقت از پا نخواهیم نشست.
کد خبر: ۳۳۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۸
مجید نجاتی حین بازی شهرداری یاسوج و نساجی قائمشهر در لیگ دست یک، پشت دروازه خودی مشغول گرم کردن بود. او زمانی که فوروارد حریف را مقابل دروازه خالی دید در یک حرکت انتحاری به داخل زمین پرید و دروازه تیمش را نجات داد!
کد خبر: ۳۱۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۷
در جدیدترین ردهبندی مربیان فوتبال جهان، افشین قطبی سقوط کرد اما امیر قلعهنویی و حسین فرکی صعودکرده و به ترتیب در ردههای ۲۰۲، ۲۳۵ و ۵۰۰ بهترین مربیان جهان جای گرفتند.به گزارش آوای دنا به نقل از فارس، در ردهبندی سایت مربیان، افشین قطبی که هدایت تیم شمیزو اسپالس ژاپن را برعهده دارد، توانست ۳۰۸۹ امتیاز کسب کند. وی تا هفته قبل در رده ۱۹۸ بهترین مربیان فوتبال باشگاهی جهان حضور داشت اما اکنون با ۴ پله سقوط در رده ۲۰۲ جای گرفته است.
* قلعهنویی ۲ پله صعود کرد
امیر قلعهنویی، سرمربی استقلال تهران براین اساس ۲۶۲۹ امتیاز کسب کرده است.وی که تا یک هفته قبل در رده ۲۳۷ بهترینهای جهان در عرصه مربیگری قرارداشت، ۲ پله صعود کرده و اکنون ۲۳۵ را از آن خود کرده است.
* فرکی ۱۲ پله صعود کرد
حسین فرکی که جمعه در تبریز به عنوان مربی فولاد اهواز جشن قهرمانی گرفت، ۱۲۵۰ امتیاز کسب کرده و در جدول بهترین مربیان جهان سیر صعودی طی کرده است.
وی که تا یک هفته قبل در رده ۵۱۲ جای داشت، تا رده ۵۰۰ صعود کرد.
* مربی بارسا همچنان صدرنشین!
در جدیدترین ردهبندی مربیان جهان، عنوان بهترین مربی کماکان از آن «خرادو مارتینو»،مسئول فنی بارسلونا اسپانیا است.
وی با کسب ۱۷۱۵۹ امتیاز پله نخست را از آن خود کرده است.
در رده دوم دیگو سیمئونه، سرمربی آرژانتینی اتلتیکومادرید قرارگرفته است. این مربی که تا هفته قبل در رده سوم بود، با کسب ۱۶۳۲۵ امتیاز و یک پله صعود در رده دوم جای گرفته است.
عنوان سوم در این ردهبندی به کارلو آنچلوتی، سرمربی ایتالیایی رئال مادرید قرارگرفته است. وی که یک پله سقوط کرد، ۱۶۰۷۶ امتیاز در رده سوم جای گرفت.
فهرست ۱۰ مربی برتر کنونی جهان به این شرح است:
۱- خرادو مارتینو، بارسلونا اسپانیا، ۱۷۱۵۹ امتیاز۲- دیگو سیمئونه، اتلتیکومادرید اسپانیا،۱۶۳۲۵ امتیاز
۳-کارلو آنچلوتی، رئال مادرید اسپانیا، ۱۶۰۷۶ امتیاز۴-گواردیولا، بایرن مونیخ آلمان، ۱۴۵۱۵ امتیاز
۵-ژوزه مورینیو، چلسی انگلیس، ۱۲۸۷۹ امتیاز۶-رافائل بنیتس،ناپولی ایتالیا، ۱۲۲۶۰ امتیاز
۷- خورخه خسوس، بنفیکا پرتغال، ۱۱۹۷۰ امتیاز۸- یورگن کلوپ، بورسیادورتموند آلمان، ۱۱۶۶۰ امتیاز
۹-آرسن ونگر،آرسنال انگلیس، ۱۱۳۶۱ امتیاز۱۰- لوران بلان، پاریسنژرمن فرانسه،۱۰۵۳۳ امتیاز
کد خبر: ۳۱۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۶