برچسب ها
این نوسینده در توصیه های عاقلانه به دولتمردان تدبیر و امید نیز می نویسد: بيان اغراق‌آميز دستاورد‌ها و وعده‌هاي به‌دور از تحقق سطح توقعات را بالا برده و ممكن است موجب سرخوردگي مردم شود. مطبوعات هوادار دولت بايد فضا را آرام كنند و از درج تيترهاي جنجالي و نشر و پخش محتوا و مطالب مطبوعات و رسانه‌هاي راديكال اجتناب نمايند.."
کد خبر: ۹۳۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۲۳

آقای کری، خریتی که تو و دوستان کودک‌کش تو کرده‌اند، خود خر هم در طول تاریخ زندگی خود، نکرده است!
کد خبر: ۹۳۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۲۱

آوای رودکوف:«نیروهای ویژه روسیه به کمک نیروهای سوریه توانسته‌اند بغدادی را در عملیات ویژه و مخفیانه خود بازداشت کنند.»
کد خبر: ۹۳۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۲۰

همه شبكه‌هاي ماهواره را مي‌توان دشمنان بالفعل صداوسيما دانست. دولت‌هاي عربي نيز بدشان نمي‌آيد سنگ جلوي پاي صداوسيما و شبكه‌هاي برون‌مرزي‌اش بيندازند؛ از طرف ديگر سايت‌هاي خبري ضد انقلاب نيز دروغ‌هاي زيادي درباره صداوسيما منتشر مي‌كنند، اما در كنار اينها دشمنان داخلي نيز در كمين سازمان هستند.
کد خبر: ۹۲۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۹

روزنامه رسالت :در برجام پنجم، قانون اساسي ايران تغييرمي کند، شوراي رهبري جايگزين رهبر مي شود، سپاه در ارتش  و شوراي نگهبان در شوراي مصلحت ادغام مي شود.
کد خبر: ۹۲۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۷

شخصی به کلانتری مراجعه کرد و گفت؛ طوطی بنده گم شده! افسرنگهبان با تعجب پرسید؛ مگر یافتن طوطی شما وظیفه ماست؟ و طرف گفت؛ نه! منظورم این است که اگر پیدا شد و دیدید علیه نظام و مردم حرف‌های نامربوط و چرت و پرت می‌زند، بدانید که نظر خودش را مطرح می‌کند و بنده همیشه با این طوطی اختلاف نظر داشته‌ام!
کد خبر: ۹۲۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۴

روزنامه فرامنطقه ای «الشرق الاوسط» وابسته به عربستان سعودی طی ادعای عجیبی نوشت: «منابع آگاه به الشرق الاوسط گفتند "حسن روحانی" رییس جمهوری ایران احتمالا استعفای خود را تقدیم رهبر این کشور کرده است.»
کد خبر: ۹۲۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۳

آوای رودکوف: روزنامه اسرائيلي "جروزالم پست" با انتشار گزارشي به تصاوير منتشر شده از سوي سايت هاي خبري ايراني از حضور يک نماينده مجلس ايران در روستايي در نزديکي دمشق در کنار مستشاران ايراني خبر داده است.
کد خبر: ۹۲۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۱

آوای رودکوف:ترامپ، عربستان را تهدید کرد که اگر با گروه تروریستی داعش نجنگد، توقف خرید نفت از این کشور را در صورت رئیس جمهور شدن بررسی خواهد کرد.
کد خبر: ۹۱۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۸

«بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم تروریستی صهیونیستی،« سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله را به ترور تهدید کرد. به گزارش آوای رودکوف به نقل از  ایرنا، «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم تروریستی صهیونیستی،« سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله را به ترور تهدید کرد. روزنامه لبنانی الاخبار نوشت؛ نتانیاهو در واکنش به اظهارات دبیرکل حزب الله در گفت وگو با شبکه المیادین و تاکید او بر این که هر نقطه فلسطین اشغالی از جمله تاسیسات هسته ای آن در تیررس موشک های حزب الله قرار دارد، گفت: اما در خصوص تهدیدات سیدحسن نصرالله، او نباید عزم و اراده اسرائیل را بیازماید، او به خوبی می داند که چرا در مخفیگاه به سر می برد. براساس این گزارش، رژیم صهیونیستی بار دیگر تهدیدهای غیرمستقیم در خصوص شروع جنگ علیه لبنان را با به نمایش گذاشتن توانائی های دفاعی و هجومی خود در جنگ آینده تکرار کرد. شبکه دهم تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرد که خطوط دفاعی بنا شده در طول مرزهای فلسطین اشغالی با لبنان به ارتفاع 9 متر افزایش می یابد تا جلوی نفوذ نیروهای حزب الله به شهرک های صیونیست نشین نزدیک مرزها گرفته شود. این شبکه صهیونیستی افزود: اقدامات در اطراف شهرک مکافعام و چند نقطه دیگر مرزی شروع شده و یکی دیگر از اهداف خارج شدن این شهرک ها از تیررس تک تیراندازان حزب الله است. « اور هیلر» گزارشگر نظامی این شبکه گفت که ارتش اسرائیل درصدد تکمیل مراحل آمادگی خود به منظور ورود به « جنگ سوم علیه لبنان» است زیرا مقامات اسرائیلی به خوبی تهدیدهای سیدحسن نصرالله را می بینند و می شنوند. وی افزود: بخش های ویژه دستگاه امنیتی ارتش اسرائیل به طور دائم تجربیات حزب الله در جنگ سوریه را در چارچوب « آمادگی ارتش برای مقابله با تهدیدها در جنگ آینده از جمله نفوذ صدها رزمنده به شهرک نشین ها و سیطره بر آنها » تحلیل و ارزیابی می کنند. هیلر به نقل از منابع نظامی ارتش صهیونیستی اضافه کرد: سیم خاردارها و دیوارهای نصب شده در مرزهای با لبنان با نمونه های آنها در مرزهای مصر و اردن کاملا متفاوت است. این گزارشگر نظامی گفت: خطوط دفاعی در مرزهای اردن و مصر برای جلوگیری از نفوذ مهاجران و قاچاقچیان است اما در مرزهای لبنان بخشی از برنامه آمادگی ارتش اسرائیل برای جنگ آینده است. وی افزود: به همین دلیل یگان های مهندسی در حال تغییر توپوگرافی منطقه مرزی از طریق تبدیل ایجاد خاکریزهای بلند هستند تا شاید بتوانند نفوذ رزمندگان حزب الله را سخت کنند.
کد خبر: ۹۱۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۵

اگرچه نام سرلشکر سلیمانی برای مردمان مظلوم و ستمدیده عراق و سوریه، پشت گرمی و اطمینان آفرین است و مردمان ایران اسلامی نیز به داشتن چنین فرمانده‌ای به خود می‌بالند؛ اما شاید آگاهی یافتن از نظر سیاستمداران جهانی و رسانه های معتبر در باب سرلشکر سلیمانی نیز خالی از لطف نباشد.به گزارش آوای رودکوف ،در چند سال اخیر نام سرلشکر قاسم سلیمانی در محافل سیاسی، رسانه‌ای و نظامی به کرات ذکر شده است؛ فرمانده سلحشور و با درایت و تدبیر ایران اسلامی که نام و آوازه اش جهانگیر شده و به کابوس صهیونیست‌ها و اذناب آن‌ها یعنی تروریست های تکفیری بدل شده است. اگرچه نام سرلشکر سلیمانی برای مردمان مظلوم و ستمدیده عراق و سوریه، پشت گرمی و اطمینان آفرین است و مردمان ایران اسلامی نیز به داشتن چنین فرمانده‌ای به خود می‌بالند؛ اما شاید آگاهی یافتن از نظر سیاستمداران جهانی و رسانه های معتبر در باب سرلشکر سلیمانی نیز خالی از لطف نباشد. اوباما خطاب به حیدرالعبادی نخست وزیر عراق: "او (سرلشکر سلیمانی) دشمن من است ولی من برای او احترام ویژه‌ای قایل هستم". جان کری خطاب به ظریف: " برای یکبار هم که شده مایل هستم، او (سرلشکر سلیمانی) را از نزدیک ببینم".   جان کری در جلسه مشترک به وزرای خارجه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس: "کل جهان عرب یک «ژنرال سلیمانی» برای مبارزه با تروریست ندارد". روزنامه دیلی استار: ایدئولوژی فرمانده سپاه قدس تلفیقی از روش نرم و استراتژی سخت بوده و او حد فاصل سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۵ به نیروهای مردمی برای مقابله با تروریست‌های داعش ایفای نقش کرده است. روزنامه انگلیسی آبزرور: قاسم سلیمانی تنها کسی است که می‌تواند داعش را شکست دهد. پایگاه اینترنتی بیزینس اینسایدر: سردار قاسم سلیمانی، "مغز متفکر” عملیات ضد تروریستی است. نشریه نیوزویک : "سردار سلیمانی” مغز متفکر نظامی ایران در صحنه مبارزه با تروریسم است. منبع/میزان
کد خبر: ۹۱۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۴

آوای رودکوف:انفجارهای بروکسل و پیش از آن انفجارهای پاریس نشان می دهد که این حملات، حملاتی نیست که توسط افراد«ناامید»یا «سرخورده»انجام شده است بلکه توسط باندهای خوشه ای منتشر در چندین پایتخت اروپا انجام شده است و رهبران این باندها به طور مستقیم با فعال کنندگان آنها در شهرهای«الرقه»و «موصل»و اخیرا«سرت»مقر دوم داعش در شمال آفریقا در تماس هستند. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران،«عبدالباری عطوان»نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی  در روزنامه رأی الیوم به انفجارهای تروریستی امروز در بروکسل پرداخت و نوشت:قاره اروپا و پایتخت های جهان از امروز صبح در پی انفجارهای انتحاری که فرودگاه بروکسل و ایستگاه های مترو این شهر را هدف قرار داد و منجر به کشته و زخمی شدن ده ها نفر شد به لرزه درآمد. حالت فوق العاده در فرودگاه ها و ایستگاه های مختلف قطار  اعلام شد و فرایند سفر بسیار دشوار شده و تدابیر بازرسی امنیتی بسیار شدید از بیم حملات مشابه در پایتخت های دیگر برقرار شد. این انفجارها که به فاصله چند ماه از انفجارهای مشابه در پاریس و چهار روز پس از دستگیری«صلاح عبدالسلام» یکی از مغزهای متفکر طراح این حملات به شکل اتفاقی و پس از مکالمه تلفنی وی با یکی از دوستانش در بلژیک رخ داد،بر چند نکته تاکید می کند که با خلاصه زیاد در پایین می آوریم: نخست:این انفجارها ثابت می کند که گروه تروریستی داعش که بیشتر انگشت های اتهام به سمت این گروه نشانه رفته است و این گروه مسئول این انفجارها اعلام شده است بسیار قوی تر از آن چیزی است که کارشناسان نظامی و امنیتی غربی پیش بینی کرده اند و بیش از ده هزار حمله هوایی به مواضع آن در سوریه و عراق و اخیرا در لیبی به شکلی که غرب مد نظر داشت تضعیفش نکرده است. دوم:این گروه طی 18 ماه گذشته در جذب ده ها و چه بسا صدها جوان عرب و مسلمان در قاره اروپا و دیگر مکان های جهان از طریق تماس مستقیم با آنها یا از طریق شبکه های اجتماعی موفق شده است و آنها را در زمینه چگونگی ساخت مواد منفجره و جلیقه های انفجاری آموزش داده است. سوم:انفجارهای بروکسل و پیش از آن انفجارهای پاریس نشان می دهد که این حملات، حملاتی نیست که توسط افراد«ناامید»یا «سرخورده»انجام شده است بلکه توسط باندهای خوشه ای منتشر در چندین پایتخت اروپا انجام شده است و رهبران این باندها به طور مستقیم با فعال کنندگان آنها در شهرهای«الرقه»و «موصل»و اخیرا«سرت»مقر دوم داعش در شمال آفریقا در تماس هستند. چهارم:داعش در انتقال سریع به اجرای استراتژی انتقال عملیات نظامی به خارج و به طور مشخص به عمق کشورهایی که در چارچوب ائتلاف شصت گانه به رهبری آمریکا که به این گروه می جنگد، موفق شده است؛ به عبارتی دیگر این گروه از مرحله«تثبیت»در «اراضی اشغالی اش»در سوریه و عراق به مرحله «گسترش»در دو جهت:نخست:اروپا برای انجام اقدامات انتقامجویانه و دوم:همسایه اروپایی مغرب اسلامی به لحاظ جغرافیایی و انسانی از طریق تشکیل باندهایی از افرادی که در ساحل شمالی دریای مدیترانه ساکن هستند،منتقل شده است. پنجم:حملات بروکسل که باور بر این است که باند«مولینبیک»عامل آن است و به چند دلیل این باند آن را انجام داده است که بارزترین این دلایل دستگیری صلاح عبدالسلام یکی از رهبران برجسته آن است اجرای طرح های واقعی دخالت نظامی در لیبی را به امید آن که تجمع های جدید داعش و امارت آن در سرت ،«درنه»و «الکفره»را از بین ببرد، آغاز می کند. بر اساس برخی تخمین ها بیش از ده هزار عنصر داعش در لیبی حضور دارند که نسبت بزرگی از آنها از افراد سرسخت قبایل هستند که به هواداری و وابستگی شان به نظام سابق معروف هستند و به همین اتهام(یعنی وابستگی به نظام سابق)به حاشیه رانده شده اند به علاوه برخی از عناصر امنیتی وابسته به گردان های قذافی. خطای بزرگی که دولت های غربی مرتکب شدند این است که هواپیماهای نظامی خود و نیروهای ویژه شان را به عراق و سوریه و لیبی فرستادند تا داعش را پاک سازی کنند و این گروه را طی 18 ماه بمباران کرده و سرکردکانش را کشتند. دولت های غربی هرگز انجام اقدامات انتقامجویانه «تروریستی»به دلیل این دخالت نظامی را توقع نداشتند و این از سستی تدابیر امنیتی در فرودگاه های شان و مکان های حساس دیگر روشن می شود، امری که عملیات نفوذ در این مکان ها را آسان کرد. برای هزارمین بار می گوییم و تکرار می کنیم که راه حل های امنیتی که آمریکا و هم پیمانانش برای از بین بردن تروریسم و خشونت در پیش گرفته اند به تنهایی کافی نیست مگر آن که به موازات آن و برای تکمیلش سیاستی در پیش گرفته شود که غربی ها طی آن نخست باید به اشتباه های فاجعه باری که در این کشورهای منطقه و تغییر نظام های عربی با استفاده از زور نظامی به مصلحت اسرائیل و در راستای انتقام ،کینه های سیاسی ، دینی و عقیده ای مرتکب شده اند و در عین حال الگوهای جایگزین بهتر نیز ارائه نکردند،اذعان کنند. آن چه غرب نمی فهمد این است که داعش در ابتدای کارش در ادبیاتش چیزی به نام انجام حملات تروریستی در پایتخت های غربی نداشت و اولویت مطلق آن سرنگونی نظامی های عربی بود که آنها را «فاسد»و «کافر» توصیف می کرد ولی دخالت نظامی غرب به رهبری آمریکا برای حمایت از این نظام ها و تثبیت شان همان چیزی بود که باعث تغییر این اولویت ها شد و انفجارهای پاریس و بروکسل نیز اجرای مستقیم این تغییر است. مشکل دولت های غربی این است که از نظام های عربی فاسد علیه ملت هایشان و در خدمت منافع خود جانبداری می کنند؛منافعی که «فرصت طلبی»به شمار می رود و بر قراردادهای سلاح و همکاری اطلاعاتی با این نظام ها علیه ملت هایشان تمرکز دارد.همچنین مواضع غرب در لیبی ، سوریه ، عراق و اخیرا یمن به طور خاص این نظریه را مورد تایید قرار می دهد. شیوه های فریب و خدعه و دروغ در خاورمیانه در مرحله پس از جنگ جهانی اول دیگر فایده ای ندارد و پس از صد سال از توافقنامه «سایکس پیکو»دیگر فایده ای ندارد،اهالی منطقه نیز صحرانشینان کوچ نشین نیستند و اکثریت قاطع آنها بی سوادهایی نیستند که بتوان آنها را بسیج کرد یا به سهولت بر اساس خواسته های یک «گروهبان»انگلیسی یا فرانسوی هدایت شان کرد،علاوه بر آن ابزارهای مقاومت و مخالفت نیز تغییر کرده است و هواپیماهای مدرن نیز دیگر نمی توانند سرنوشت جنگ ها را طی چند ساعت یا چند روز رقم بزنند و گرنه بمباران مواضع داعش به مدت بیش از یک سال و نیم بدون نتیجه قابل توجه ادامه نمی یافت و ائتلاف حوثی ها و هواداران صالح رئیس جمهوری سابق یمن پرچم های سفید را در همان هفته اول «توفان قاطعیت»بالا می بردند و لیبی باز به خاری در پهلوی اروپا آن هم پس از گذشت پنج سال از دخالت نظامی ناتو در آن، تبدیل نمی شد. راه حل های امنیتی که دولت های غربی برای حمایت از فرودگاه ها و تاسیسات عمومی در پیش گرفته اند مشروع و مطلوب است و برای حفظ جان شهروندان شان باید اتخاذ کنند اما محدود و موقتی است و در طولانی مدت قابل عملی شدن نیست.بیش از ده میلیون شهروند مسلمان در اروپا زندگی می کنند و اینها امتداد همتاهای خود هستند که نسبت بزرگی از آنها از اشتباه های دخالت های فاجعه بار نظامی غربی در کشورهایشان رنج می برند و نباید فراموش کنیم که داعش خودش یکی از پیامدها و نتایج این دخالت های نظامی است. شما را به خدا به ما بگویید که هواپیماهای ائتلاف شصت گانه و هفتاد گانه چند بی گناه را در الرقه،«دیرالزور»و موصل و دیگر شهرهای سوریه و عراق کشتند؟ما به خوبی می دانیم که شما نمی خواهید به این پرسش پاسخ دهید...کار را برای شما ساده می کنیم،اگر شما ده هزار حمله هوایی به این شهرها انجام دادید و فرض کنیم که هر حمله هوایی یک غیرنظامی بی گناه را کشته که هیچ ارتباطی با داعش ندارد و چه بسا از این گروه نفرت دارد،ان وقت تعداد این قربانیان چقدر است؟ده هزار انسان؟ با قربانیان حملات بروکسل همبستگی می کنیم قربانیانی که بیشتر آنها بی گناهانی هستند که هیچ گناهی ندارند و ما هم این حملات و هم حملات تروریستی که امثال آنها را مورد حمله قرار می دهد توسط هر کسی و منبعی که باشد و عاملش هر کسی باشد را محکوم می کنیم اما  ما هم قربانیان بی گناهی داریم که حق داریم با آنها همبستگی کنیم و از شما بخواهیم که این کار را بکنید زیرا آنها انسان هستند و از گوشت و خون و دارای نزدیکانی و مادرانی و پدرانی و فرزندانی و همسرانی هستند. انفجارهای تروریستی بروکسل و پیش از ان انفجارهای تروریستی پاریس باید مقدمه ای برای بازنگری در سیاست های کوته نظرانه اروپا و آمریکا شود.برخی هستند که می خواهند غرب و قدرت نظامی گسترده اش را به مصلحت رژیمی به نام اسرائیل به شکل مستقیم یا غیرمستقیم به کار گرفته شود امری که باعث می شود این رژیم با هر گونه عملیات صلح و همزیستی مخالفت کند.تا زمانی که این سیاست ها ادامه پیدا کند،انفجارها نیز ادامه پیدا می کند و فرقی نمی کند که تدابیر امنیتی چقدر تشدید شود.شاید گفت و گوی اوباما با مجله«آتلانیتک»آغاز این بازنگری است و در این جا مجال سخن گفتن به تفصیل درباره این مساله وجود ندارد. این انفجارها و عاملان آن پیامی به اروپا و آمریکا دادند که با زبان خونین کاملا فصیح می گوید:«خود کرده را تدبیر نیست.»
کد خبر: ۹۱۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۳

سردار سلیمانی در روزهای اخیر، با اشاره به شعار انحرافی که در جریان حوادث سال 88 در حمایت از رژیم صهیونیستی سر داده شد، بیان داشت: «کسانی که هر‌گونه شعار علیه فلسطین سر دهند در هیچ پست سیاسی نخواهند بود»، شعاری که با حمایت جریان اصلاحات آن هم در پایتخت ایران و در روز قدس، به زبان فتنه‌گران جاری شد.به گزارش آوای رودکوف  به نقل از مشرق، سیاست‌های غلط حاکی از خطای محاسباتی عموما در جریان معلوم‌الحال و منحرفی رخ داده است که اگر این موارد ادامه می‌یافت، معلوم نبود چه سرنوشتی برای کشورمان رقم می‌خورد. این خطاهای محاسباتی که عموما از شیفتگی به غرب نشات می‌گرفت اغلب در موضوع سیاست‌ خارجه برای همسویی و نشان دادن در باغ سبز به آمریکا از سوی غرب‌گرایان این جریان رخ داده و مبنایی جز پالس مثبت به غرب نداشته اما در عمل آثاری بسیار مخرب برای منافع ملی و امنیت سرزمینی کشورمان در بر داشته است. یکی از این موارد، شعار انحرافی « نه غزه نه لبنان؛ فقط فلات ایران» یا «نه غزه نه لبنان؛ جانم فدای ایران» بود که آثار مخرب آن این روزها با وقایع منطقه‌ای بیش از پیش آشکار می‌شود و خط بطلان آن به خوبی نمایان شده است. موضوعی که اگر بر اساس آن سیاست‌خارجی ایران چیده می‌شد بایستی مانند ترکیه میزبان تروریسیم و وحشت در کشورمان بودیم. این موضوع اخیرا در روزهای پایانی سال 94 در دیدار سردار سلیمانی که در خط مقدم جبهه مقاومت با تروریست‌ها مقابله می‌کند با هیئت حماس مطرح شد. وی در این باره با صراحت بیان داشت: « در ایران، زمانی که مسئله، «فلسطین» باشد، همه انقلابی هستند، همگان فلسطین را دوست دارند فلسطین حتی در داخل ایران هم (موضوعی) اساسی است چند سال پیش شعار «نه غزه نه لبنان؛ جانم فدای ایران» را سر دادند؛ از شما می‌پرسم اینها اکنون کجا هستند. ما این را در قاموس سیاسی خود ثبت کردیم. کسانی که هرگونه شعاری در مخالفت با حمایت ما از فلسطین سر دهند در هیچ پست سیاسی نخواهند بود و در راس تصمیم‌گیرندگان کلان کشور جای نخواهند داشت. کجا ممکن است چنین چیزی اتفاق بیفتد؟»[1] اما به واقع این شعار از چه جریانی نشات گرفت و چه کسانی از آن حمایت کردند؟ این شعار انحرافی اغلب با سکوت و یا سخنان تایید کننده مورد حمایت جریان اصلاحات در فتنه سال 88 قرار گرفت تا جایی که فردی چون علی‌اکبر محتشمی‌پور رئیس وقت کمیته حمایت از مردم فلسطین گرچه شعار "نه غزه، نه لبنان" را شعاری انحرافی دانست اما با "قابل توجه" و "طرفدار مظلوم" خواندن اغتشاشگرانی که این شعار را سر داده اند و با پاک کردن صورت مسئله گفت: « سردهندگان این شعار، نه با غزه مخالف هستند و نه با لبنان، بلکه در مقطعی، اعتراض خود را به عملکرد ناصواب برخی افراد و جریانات در زمینه مسائل داخلی در واکنش با اعتراض و مخالفت با شعارهایی که بعضاً این افراد و جریانات خود را داعیه‌دار آن قلمداد می‌کردند، نشان دادند.»[2] از سوی دیگر افرادی چون صادق زیباکلام از نزدیکان هاشمی رفسنجانی که در کسوت استاد علوم سیاسی در دانشگاه تهران مشغول به کار است درباره این شعار انحرافی به طرفداری از فتنه‌گران گفت: «بنده به عنوان یک ایرانی مسلمان نمی‌دانم که چرا باید از شعار نه غزه و نه لبنان اعلام برائت کنم؟ من فکر می کنم هنوز هم اول برای من اول ایران می‌آید، دوم ایران می‌آید و مهم است و سوم هم ایران می‌آید و آخر هم ایران می‌آید.»[3] البته این موضوع در سال‌های بعد با نامه اعتراض‌آمیز اصلاح‌طلبان به بشار اسد که مصداق بارز این شعار بود [4] و حمایت جریان اصلاحات از سقوط حکومت سوریه به نفع غرب و همچنین روشنفکر نامیدن داعش ادامه یافت.[5] جالب اینجاست که افرادی چون مجتبی واحدی مشاور یکی از سران فتنه که از ایران فرار کرده و به اپوزیسیون خارج نشین ملحق شده است، نیز در برابر سخنان اخیر سردار سلیمانی در حمایت از فلسطین تاب نیاورده و در مطلبی اهانت‌آمیز با تاکید به رویه گذشته جریان اصلاحات و شعار « نه غزه نه لبنان» در صفحه فیس‌بوک خود نوشت: « در کشوری که ارمغان نوروز برای بسیاری شرمندگی برای فرزندانشان است قاسم سلیمانی و بزرگترها و شیفته‌های حقیر او بیجا می‌کنند از تحریم استقبال می‌کنند!» تاکید سردبیر پیشین روزنامه اصلاح‌طلب آفتاب یزد به نکته عوام‌فریبانه این شعار از آبشخور خاصی برای تضعیف اقتدار محور مقاومت و در راس آن جمهوری اسلامی آب می‌خورد. این تاکیدها درحالی است که کارشناسان حوزه بین‌الملل بر این باورند که گسترش تروریسم داعش در منطقه خاورمیانه و کشورهای مسلمان نیز با هدف انحراف اذهان عمومی مسلمین از موضوع فلسطین و رژیم‌صهیونیستی صورت گرفته است که تا حدود زیادی هم برای این رژیم و غرب موفقیت‌آمیز بوده است. در زمان سردادن این شعار در کشورمان نیز بسیاری از کارشناسان شعار «نه غزه و نه لبنان» را صهیونیستی نامیدند. اشاره یادآورانه سردار سلیمانی به موضوع محوری فلسطین و شعار مذکور هم از همین منظر قابل توجه است که مبنای گسترش تروریسم و ناامنی در منطقه اسرائیل است و به نظر می‌رسد هرگاه کشورهای مسلمان از موضوع رژیم صهیونیستی و فلسفه تشکیل این رژیم غافل شده دچار مصیبت شده‌اند و بلعکس هرگاه بر روی موضوع فلسطین متمرکز شده‌اند به عنوان نقطه قوتی که ضعف غرب نیز در آن وجود دارد مانند جنگ‌های 33 و 22 روزه با تزلزل شدید دشمن و همچنین اقتدار ملت‌های اسلام روبرو شده‌اند. به نظر می‌رسد تمامی ارکان جمهوری اسلامی ایران و به خصوص قوه مجریه و مقننه می‌بایست به گونه‌ای رفتار کنند که از درون خانواده جمهوری اسلامی ایران، یک شعار و یه حرف به بیرون مخابره شود، با سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نباید بر اساس امیال سلیقه‌ای و سیاسی رفتار شود و که اگر اینگونه شد، نه تنها منافع ملی به خطر می‌افتد بلکه مردم نیز برای حراست از امنیت مقابل نمایندگان خاطی خواهند ایستاد.
کد خبر: ۹۱۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۳

به گزارش آوای رودکوف ،ویژه نامه روزنامه آرمان: آیت الله هاشمی رفسنجانی در گفتگویی در پاسخ به سوالی در ارتباط با شرایط فرزندش در زندان توضیحاتی داد. آیت الله هاشمی رفسنجانی در گفتگویی و در پاسخ به سوالی در ارتباط با شرایط فرزندش،مهدی هاشمی گفت:مثل همه زندانی ها دارد تحمل می کند. البته فرصتی پیدا کرده که بتواند عقب افتادگی های تحصیلی اش را جبران کند.در آکسفورد که درس می خواند به تز دکترا رسیده بود که وقتی به ایران آمد،ماند. آیت الله هاشمی ادامه داد:مهدی مثل همه زندانی های شاداب،خود را با ورزش و مطالعه سرگرم کرده است. یک مسئولیت اجتماعی هم برای خود در زندان تعریف کرده است.چون خیلی از زندانی های کشور افراد نیازمند و مستاصل هستند،مخصوصا در بندی که او هست،از این افراد هم هستند. با آنها صحبت و مسائل آنها را در راستای کمک به مشکلات به ما می گوید و ما پیگیری می کنیم.
کد خبر: ۹۱۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۳

آوای رودکوف: صادق زیباکلام می گوید: مجلسی که لاریجانی در راس آن قرار بگیرد کارایی، نفود و قدرتش خیلی بیشتر از مجلسی است که عارف در راس آن قرار گیرد. شاید از صریح گویی و رک گویی همیشگی او باشد که می گوید «من صادق زیباکلام؛ فرزند مرحوم محمدباقر زیباکلام و نوه مرحوم آشیخ علی مرکب ساز کوچک ترین رابطه سازمانی، تشکیلاتی و حزبی با اصلاح‌طلبان ندارم. این یک واقعیت است.» به گزارش خبرآنلاین «صادق زیباکلام» چهره سیاسی نزدیک به جریان چپ سیاسی کشور که خودش معترف است برخی اظهاراتش به مذاق هم طیفان اصلاح طلبش خوش نمی آیند و در مقابل رقبای اصولگرا از آن استقبال می کند. وی در گفتگویی نوروزی با روزنامه آرمان گریزی به انتخابات مجلس دهم زده است، او که می‌گوید در خواب هم نمی دیده انتخابات تهران با چنین نتیجه‌ای به پایان برسد معتقد است اصلاح طلبان با موفقیتی که به دست آورده اند باید در ادامه مسیر از ریاست علی لاریجانی در مجلس دهم حمایت کنند. بنا به گفته زیباکلام رای دادن به ریاست عارف در مجلس دهم ادامه همان اشتباهی است که تندروهای اصلاح طلب در مجلس ششم دنبال کردند. این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران که بعد از ردصلاحیت چهره های شاخص اصلاح طلب بحث لیست ائتلافی اصلاح طلبان با میانه روهای اصولگرا را مطرح ساخته بود هنوز هم براین اعتقاد است که اگر ناطق به میدان انتخابات وارد می‌شد اصلاح طلبان باید از سرلیستی او حمایت می‌کردند نه سرلیستی عارف. بنا به گفته زیباکلام نقوذ و قدرت مجلسی که لاریجانی رییس آن است بسیار بیشتر از مجلسی است که عارف رییس شود، او می‌گوید عارف می تواند ابوترابی مجلس دهم شود. اهم اظهارات صادق زیباکلام در گفتگو با ویژه نامه نوروزی روزنامه آرمان را در ادامه بخوانید؛ *خیلی ها توی این دو سه هفته بعد از انتخابات به من می‌گفتند که ما نمی‌خواستیم رای بدهیم اما کلیپ‌های شما بویژه کلیپ آخرتان مجاب مان کرد که برویم و رای بدهیم. من بهشون می گم ممکن است پشیمون بشن ممکن هم هست که نشن فقط خدا از آینده خبر دارد. بهشون میگم کار درست این بود که در انتخابات شرکت کردند و نگذاشتند داستان مجلس نهم تکرار شود که تندروها با 5 یا 10 درصد آرا به مجلس راه یابند. *متاسفانه جایگاه مجلس به شدت تنزل پیدا کرده است، انگار نه انگار که مجلس در راس امور است. مجالس هفتم، هشتم و نهم یکی از دیگری ساکت تر و مطیع تر بودند. در طول هشت سالی که آقای احمدی نژاد رییس جمهور بود مجالس هشتم و نهم حتی یکبار هم درباره برنامه هسته‌ای پرسش و دخالتی نکردند. در طول قریب به 6 سالی که دکتر جلیلی با 5+1 و خانم اشتون مذاکره می‌کردند مجلس هشتم و نهم حتی یکبار هم از ایشان نخواستند که به مجلس درباره مذاکرات توضیحی بدهد. *من صادق زیباکلام؛ فرزند مرحوم محمدباقر زیباکلام و نوه مرحوم آشیخ علی مرکب ساز کوچک ترین رابطه سازمانی، تشکیلاتی، حزبی یا به هیچ شکل و صورت دیگری با هیچ یک از چهره‌ها و شخصیتهای سیاسی و اجتماعی اعم از اصلاح طلب یا اصولگرا ندارم. نه در گذشته داشته ام و نه امروز دارم. خیلی‌ها این را باور نمی کنند که من هیچ رابطه‌ای با اصلاح‌طلبان ندارم اما این یک واقعیته. من با هیچ کدام از رهبران اصلاح‌طلب رابطه ای ندارم. *اصلاح‌طلبی و اصلاح طلبان که یک اداره و سازمان نیست که سلسله مراتب داشته باشد.اصلاح طلبی یک گفتمان است. یک جریان سیاسی است. جامعه مثل یک موجود زنده خودش دارای اراده و داوری است. خودش به این نقطه می رسد که چه کسی را اصلاح‌طلب بداند و چه کسی را اصلاح طلب نداند. رییس دولت اصلاحات هیچ گاه نگفته که من یک اصلاح طلب هستم، آیت‌الله هاشمی هم همینطور. اما بدنه اجتماعی و طرفداران اصلاحات از آنها حرف شنوی دارند. *رسانه های فارسی زبان در معرفی من می گویند نزدیک به جریان اصلاح طلبی، یا اصولگرایان من را اصلاح طلب معرفی می‌کنند. بعضا مواضع خیلی صریحی را بیان می‌کنم که ممکن است برخی از اصلاح طلبان دوست نداشته باشند اما اصولگرایان خوششان می‌آیند و می‌گویند این حرف را خود اصلاح طلبان اعلام کرده‌اند. *من هنوز هم معتقدم اگر ناطق نوری در انتخابات شرکت کرده بود اصلاح طلبان بایستی ایشان را سرلیست خود در تهران قرار می‌دادند. اما این سخن خوشایند اطرافیان دکتر عارف قرار نگرفت و واکنش نشان دادند. من هم پاسخ دادم که چرا فکر می‌کنید مواضع آقای عارف خیلی اصلاح طلبانه است؟ ایشان چند بار درباره محصورین صحبت کرده‌اند؟ ممکن است با اطرافیان ایشان درباره ریاست مجلس دهم هم این اختلاف و مشکل را پیدا کنم. *اعتقاد دارم که نمایندگانی که با لیست شورای ائتلاف اصلاح طلبان رای آورده‌اند باید برای ریاست مجلس دهم به ریاست علی لاریجانی رای دهند. *اینکه عارف رییس مجلس دهم شود همان اشتباهی است که اصلاح‌طلبان تندرو در مجلس ششم انجام دادند. بی‌مهری و بی‌حرمتی آنها به آقای هاشمی سبب شد که ایشان عطای آن مجلس را به لقایش ببخشد. اگر ایشان وارد مجلس شده بود و بر کرسی ریاست تکیه می‌زد قطعا کارایی مجلس ششم خیلی خیلی بیشتر از کارایی مجلس ششم به ریاست آقای شیخ مهدی کروبی می شد. *مجلسی که لاریجانی در راس آن قرار بگیرد کارایی، نفود و قدرتش خیلی بیشتر از مجلسی است که عارف در راس آن قرار گیرد. اصولگرایان به مجلسی که عارف رییس آن باشد اجازه نمی‌دهند که حتی نیم میلیمتر در جهت دموکراسی و آزادی گام بردارد. *در مجلس دهم عارف می تواند به جای ابوترابی فرد نایب رییس مجلس دهم باشد و کاظم جلالی هم بر کرسی نایب رییسی دوم بنشیند. وانگهی عارف می‌تواند به کمک نمایندگان مستقل و میانه‌رو که جدیدا وارد مجلس شده‌اند یک فراکسیون نیرومند دموکراسی خواه به وجود آورد و بدون ایجاد احساس رقابت و درگیری با علی لاریجانی دموکراسی را در سطح کشور تقویت کند. *در خواب هم نمی‌دیدم که نتایج انتخابات هفتم اسفند اینگونه رقم بخورد. یعنی اگر شما به من می‌گفتید حتی یکی از افراد لیست اصولگرایان به مجلس راه نخواهد یافت و تمام سی نفر منتخب تهران از اصلاح طلبان انتخاب می‌شوند من حاضر بودم سر تمام دار و ندارم با شما شرط بندی کنم که این اتفاق رخ نخواهد داد. البته از پیروزی اصلاح طلبان ناامید نبودم بلکه از رای دادن مردم ناامید بودم. *من هیچ مراوده ای با دکتر روحانی نداشته ام از زمانی که ایشان به ریاست جمهوری رسیدند هم حتی یکبار هم ایشان را زیارت نکردم. اصلا من در تمام عمرم حتی یکبار هم ایشان را ملاقات نکرده ام. آقای بانک در دوران انتخابات من را به جاهای مختلف برای سخنرانی در ستاد آقای روحانی می فرستادند. اما من برای روحانی ندویده بودم بلکه تلاش من برای اصلاحات بود. *از اول هم می‌دانستم که بنای همکاری با دولت روحانی را ندارم چه می گفتند بیا همکاری کن چه نمی گفتند.. برای اینکه من خودم را می‌شناسم و می‌دانستم که دیر یا زود ماه عسلم با آقای روحانی و نزدیکانش تمام می‌شد. برای اینکه در همان دوره ماه عسل آقای روحانی رفتند به نخستین سفر استانی شان به اهواز. سوار یک ماشین روباز شدند و ملت هم به دنبال شان می دویدند. حالم از این صحنه بد شد. همان شب یک یادداشت نوشتم و گفتم که اقای روحانی این کارهای پوپولیستی چیه می‌کنید؟ خب اگه اینکارها خوب بود که آقای احمدی نژاد هم از این کارها می‌کرد دیگه چرا به شما رای دادیم. من مخصوصا نوشتم که به ایشان بر بخورد.
کد خبر: ۹۱۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۸

صادق زیباکلام نسبت به ناکامی اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری بعدی و روی کار آمدن «یک احمدی‌نژاد دیگر» هشدار داد. وی دلیل این امر را ناکامی اقتصادی دولت روحانی عنوان کرده است
کد خبر: ۹۰۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۶

به گزارش آوای رودکوف، روزنامه جوان نوشت: شنیده‌ها حاکی از آن است که عطاءالله مهاجرانی - وزیر ارشاد دولت اصلاحات- قول‌های مساعد و محکمی را از جانب برخی مسئولان و افراد تأثیرگذار داخلی برای بازگشت بی‌سروصدا به کشور دریافت کرده است. بر همین اساس، اقدامات چند ماهه اخیر وی؛ نظیر خاتمه کار سایت جرس و بستن حساب‌های کاربری شبکه‌های مجازی از جمله فیس‌بوک، توئیتر، پلاس و کانال تلگرام آن از سوی برخی تحلیلگران، به عنوان زمینه‌سازی برای دستیابی به این هدف ارزیابی شده است.
کد خبر: ۹۰۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۵

بسیاری از اصولگرایان به همان میزان که رأی احمدی‌نژاد را می‌خواهند، خود وی را نمی‌‌خواهند!  به گزارش آوای رودکوف،صادق زیباکلام در یادداشتی در روزنامه شرق، در باره ورود یک احمدی نژادی به انتخابات ریاست جمهوری آینده نوشت: سؤال اساسی این است که چقدر احتمال چنین رویدادی در انتخابات سال آینده وجود دارد که یک جریان پوپولیستی علیه آقای روحانی به راه بیفتد و چهره رأس آن جریان، چه خود محمود احمدی‌نژاد و چه «احمدی‌نژاد» دیگری بتواند وارد صحنه شود؟ بسیاری از اصولگرایان به همان میزان که رأی احمدی‌نژاد را می‌خواهند، خود وی را نمی‌‌خواهند! برای بسیاری از اصولگرایان اگر یک معجزه‌ای می‌توانست اتفاق بیفتد که آنان می‌توانستند به آن حدود ١٠ میلیون رأی احمدی‌نژاد - بدون شخص احمدی‌نژاد- دست یابند، عالی می‌شد؛ البته فعلا اصولگرایان با مسئله گزینش احمدی‌نژاد خیلی فاصله دارند؛ اما با توجه به فقدان محبوبیت چهره‌های دیگرشان، هیچ بعید نیست یک روز مجبور شوند با وجود تمایل و حتی اعتقادات‌شان، بروند سمت احمدی‌نژاد؛ حتی اگر امروز او را نفی کنند.اگر عرصه کار و رقابت با روحانی بسیار حساس شود، شاید راهی برای آنان باقی نماند؛ البته در میان اصولگرایان شخصیت‌هایی هستند که تحت هیچ شرایطی (حتی خطر واگذاری مجدد پاستور به روحانی یا یک غیراصولگرای دیگر) حاضر نیستند با احمدی‌نژاد همکاری کنند. برای مثال افرادی مثل دکتر علی لاریجانی؛ اما برخی دیگر، به‌ویژه جبهه پایداری‌ها، ‌همچنان به احمدی‌نژاد به عنوان یک اسوه و یک قهرمان می‌نگرند و بالاخره تعداد دیگری مانند رهپویان و ایثارگران (علیرضا زاکانی و ...) حاضرند خبط و خطاهای گذشته او را فراموش کنند و یک بار دیگر با او دستِ دوستی و ائتلاف بدهند؛ بنابراین نفس وسوسه بازگشت به قدرت باعث می‌شود بسیاری از اصولگرایان بلاهای هشت سال احمدی‌نژاد، هم برای کشور هم برای خودشان را فراموش کنند و در برابر روحانی، حول احمدی‌نژاد بسیج شوند. اما مسئله مهم، شرایطی است که بازگشت احمدی‌نژاد را محتمل می‌کند. این شرایط عبارت‌اند از القای حساس عدم موفقیت در عملکرد چهارساله آقای روحانی. ارزیابی عملکرد روحانی در تجزیه‌وتحلیل نهایی در دو وجه خلاصه می‌شود: سیاسی و اقتصادی. وجوه سیاسی روحانی برای اقشار و لایه‌های تحصیل‌کرده‌تر جامعه مطرح است و وجوه اقتصادی نیز برای لایه‌های دیگر. آیا پیشرفت روحانی در عرصه سیاسی آن‌طور‌که انتظار می‌رفت بوده است. شاید بتوان گفت عمده‌ترینِ مکان دانشگاه‌های کشور بوده است. روحانی آن فضای امنیتی را که بعد از حوادث ٢٢ خرداد ٨٨ در دانشگاه‌های کشور به وجود آمده بود کاملا تغییر داده است. بسیاری از تشکل‌های مستقل دانشجویی ازجمله انجمن‌های اسلامی بعد از آن رویدادها تعطیل شدند و فقط برخی تشکل‌های خاص اجازه فعالیت در دانشگاه‌ها داشتند. به موازات این تحولات، صدها دانشجو به کمیته‌های انضباطی و سایر نهادهای مشابه احضار شدند یا از ادامه تحصیل برخی از آنها جلوگیری شد یا در بهترین حالت از آنان تعهد گرفته شد که وارد هیچ‌گونه فعالیت سیاسی و حتی صنفی نشوند. کمیته‌های انضباطی فضای سنگینی در دانشگاه‌ها برقرار کرده بودند و دانشجویان نگران بودند اگر در فعالیت‌های سیاسی و صنفی دانشجویی مشارکت کنند، ممکن است برای ادامه تحصیل در مقطع بعدی با مشکل «گزینش» روبه‌رو شوند. روحانی و وزارت علوم آن، آن فضا را به‌طورکلی از دانشگاه‌های کشور کنار زد. انجمن‌های مستقل دانشجویی البته به صورت محدود جان گرفته و به راه افتاده‌اند. کمیته‌های انضباطی به مقدار زیادی کم‌رنگ شده‌اند و دانشجویان، نگران ورودشان به مقاطع بعدی تحصیلی، به واسطه گزینش نیستند. وضع مطبوعات هم بالنسبه بهتر از دوران احمدی‌نژاد شده و در کل، فضای سیاسی کشور بازتر شده است؛ بنابراین اگرچه برخی خواسته‌ها برآورده نشده؛ اما به نظر می‌رسد که بتوان نمره قبولی به روحانی در «درس سیاسی» داد. پاشنه آشیل روحانی و چیزی که احتمال بازگشت «احمدی‌نژاد» را جدی می‌کند، اقتصاد است. وضع اقتصادی کشور آن‌گونه‌که باید مناسب نیست. اینکه چه میزان از این وضعیت ناشی از مدیریت دولت روحانی بوده بحث‌کردنی است‌؛ اما به‌هر‌حال وضع نامطلوب اقتصادی و تداوم آن باعث می‌شود احتمال برخاستن یک جریان پوپولیستی در طیف راست علیه روحانی جدی باشد. بدون ورود به جزء سیاست، کشور با چندین معضل اقتصادی اساسی روبه‌روست. بی‌کاری به بالای هفت میلیون رسیده. درِ کمتر خانواده‌ای را می‌توان گشود که در آن دست‌کم یک فارغ‌التحصیل بی‌کار نباشد. مشکل فقط بی‌کاری نیست. آنچه وضعیت را وخیم‌تر می‌کند آن است که و هیچ روزنه‌ای در انتهای تونل بی‌کاری به چشم نمی‌خورد. دولت یازدهم سال ٩٤ را با شش میلیون بی‌کار آغاز کرد و در پایان این سال رقم بی‌کاری بعضا بالای شش میلیون رفته بود و چشم‌انداز چندانی هم برای سال ٩٥ به چشم نمی‌خورد. بگذارید این‌گونه بگویم: هیچ دلیل موجه یا واقع‌بینانه‌ای وجود ندارد که امیدوار باشیم یک درصد قابل‌توجهی از این هفت میلیون در سال ٩٥ برای‌شان کار پیدا خواهد شد. رکود، معضل بعدی یا در حقیقت مادر همه مشکلات اقتصادی‌مان است. مانندِ بی‌کاری، نمره دولت روحانی در به‌چالش‌کشیدن رکود خیلی درخشان نبوده و واقع‌بینانه گفته باشم، او در درس «خروج کشور از رکود» نمره بالایی نگرفته است. برای نشان‌دادن رکود نیازی به این نیست که انسان کارشناس اقتصادی باشد. بسیاری از صنایع کشور انبارهای‌شان پر از محصولات و تولیدات‌شان است و هیچ روزنه‌ای هم برای فروش‌شان وجود ندارد؛ زیرا خیلی از صنایع کشور به جای سه شیفت، دو شیفت یا حتی یک شیفته دارند کار می‌کنند؛ چون خریداری برای تولیدات‌شان وجود ندارد. درواقع آمار بالای بی‌کاری دلیل دیگری مبنی بر وجود رکود است. بزرگ‌ترین صنعت کشور، ساختمان است و کیست که نداند ساختمان یا مسکن در یک رکود بی‌سابقه به سر می‌برد. اگر همچنان مقامات دولتی درصدد انکار رکود یا کم‌اهمیت جلوه‌دادن آن باشند، می‌توان همچنان دلیل دیگری ارائه داد. بودجه عمرانی مصوب کشور برای سالی که گذشت (٩٤) بالغ بر ٤٧ هزار میلیارد تومان بود. در شش‌ماهه اول سال ٩٤ فقط هشت‌هزارو ٦٠٠ میلیارد تومان از این بودجه تخصیص پیدا کرد؛ یعنی کل اعتبارات عمرانی که در شش‌ماهه اول سال ٩٤ هزینه شد، هشت‌هزارو ٦٠٠ میلیارد تومان بود؛ حتی اگر فرض بگیریم در شش‌ماهه دوم در خوش‌بینانه‌ترین حالت، همین مقدار هزینه شود، در آن صورت کل بودجه عمرانی تخصیص‌یافته در سال ٩٤ اندکی بیشتر از ١٧ هزار میلیارد تومان نمی‌شود. چرا به جای ٤٧ هزار میلیارد تومان برای بودجه‌های عمرانی کشور در سال ٩٤، دولت کمتر از نصف آن را تأمین کرده است؟ پاسخ به این سؤال ما را می‌رساند به معضل اقتصادی دیگر دولت روحانی: نداشتن نقدینگی! با وجود دریافت بخشی از پول‌های بلوکه‌شده ایران در یکی، دو ماه پایانی سال ٩٤، دولت روحانی با میراث مانده از دولت احمدی‌نژاد، به‌شدت به پیمانکاران بدهکار است و پول هم ندارد. همان‌طورکه همه ما وقتی بدهکار هستیم و مقروض، از خیلی از برنامه‌های دیگرمان صرف‌نظر می‌کنیم، دولت یازدهم نیز مجبور شده تا برای انجام خیلی از برنامه‌هایش دست نگه دارد. اینکه به جای ٤٧ هزار میلیارد تومان بودجه عمرانی، کمتر از ٢٠ هزار میلیارد تومان هزینه می‌کند، به دلیل آن است که دولت پول ندارد. کمتر سازمان، نهاد، بنیاد، اداره، پیمانکار، تولیدکننده، توزیع‌کننده و ... را می‌توان سراغ گرفت که از دولت طلبکار نباشد؛ حتی برخی سازمان‌ها و وزارتخانه‌های دولتی در پرداخت حقوق و مزایا و اضافه‌کاری به کارکنان‌شان با مشکل روبه‌رو هستند. دکتر طیب‌نیا، وزیر اقتصاد و دارایی، اواخر سال گذشته اعلام کرد دولت بیش از ٥٠٠ هزار میلیارد تومان بدهی دارد. نیاز به گفتن نیست که با این بدهی سنگین، انتظار سرمایه‌گذاری و ریخت‌وپاش برای کارهای عمرانی و توسعه و در نتیجه خروج از رکود و ایجاد اشتغال، یک حسرت و آرزو بیشتر نخواهد بود؛ حتی با نرخ تورم رسمی اعلام‌شده در حدود ١٥ درصد، دولت رسما اعلام کرده ایجاد یک شغل جدید بین ٣٠ تا ٥٠ میلیون تومان هزینه دارد. می‌‌توانیم ضرب و تقسیم کنیم که برای شاغل‌شدن هفت میلیون نفر، چطور دولت باید هزینه کند. از سوی دیگر هیچ چشم‌اندازی هم برای افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی مجسم نمی‌شود. اگر آهسته‌ترشدن رشد اقتصادی چین که از اواخر سال ٩٣ اتفاق افتاد، ادامه پیدا کند، همچنین صادرات نفت شیل آمریکا و بالاخره رکود نسبی فعلی اقتصاد جهانی، ‌در آن صورت نه‌تنها چشم‌اندازی برای بالارفتن بهای نفت در سال ٩٥ وجود ندارد؛ بلکه ممکن است از ٣٠ دلار فعلی هم پایین‌تر بیاید و به ٢٥ دلار در هر بشکه هم برسد؛ یعنی کمتر از یک‌سوم متوسط صنعت نفت در دوران «احمدی‌نژاد»؛ البته دولت تأکید می‌کند ما برای نفت بشکه‌ای ٢٠ دلار هم خودمان را آماده کرده‌ایم یا برخی دیگر از مسئولان شعار «اقتصادی بدون نفت» می‌دهند؛ اما در عمل وقتی درآمدهای ارزی دولت کاهش پیدا می‌کند، از یک سو هزینه‌هایی مانند بهداشت و درمان، آموزش‌وپرورش، سرمایه‌گذاری‌های سنگین توسعه، بودجه‌های عمرانی و ... خود را نشان می‌دهد و بودجه‌ این بخش‌ها هم ناگزیر کاهش پیدا می‌کند و از سوی دیگر، بدهی‌های دولت زیادتر می‌شود و بالاخره آمار بی‌کاران هم نه‌تنها پایین نمی‌آید، بلکه بالاتر هم می‌رود. همه اینها یک طرف، پرداخت یارانه فله‌ای به نزدیک به ٧٥ میلیون نفر هم یک طرف. از میان همه مصیبت‌های دو دوره ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد، پرداخت یارانه فله‌ای از همه بدتر بود. در طول تاریخ اقتصادهای مدرن، از انقلاب صنعتی در قرن هجدهم به این سو، چنین پدیده‌ای سابقه نداشته است که یک دولت، به این صورت به همه مردمش، یک مقدار ثابت در ماه بپردازد. خانواده‌ای که درآمدشان در ماه ٥٠٠ یا یک میلیون تومان است، به اعضای آن ٤٥هزارو ٥٠٠ تومان پرداخت می‌شود و خانواده‌ای هم که درآمد آنها سه یا پنج میلیون تومان در ماه است، همان مبلغ را دریافت می‌کنند. چنین پدیده‌ای از زمان «آدام اسمیت» تاکنون بی‌سابقه بوده است. در اینکه درصد قابل‌توجهی، ازجمله در روستاها و اقشار و لایه‌های شهری که درآمدی ندارند، یارانه برای‌شان اهمیت دارد، تردیدی نیست؛ اما سؤال اساسی این است که در مقابل آن درصدی که دریافت یارانه برای‌شان بسیار مهم است، چه درصدی این مبلغ برای‌شان عددی و رقمی نیست؟ و بدبختی آن است که در وضعیت فعلی، آنان که واقعا مستحق دریافت یارانه هستند، ناراضی هستند -چون مبلغ یارانه‌های نقدی خیلی کم است- هم میلیون‌ها نفر که نباید یارانه بگیرند و آن را دریافت می‌کنند هم مانند آنها از این مبلغ راضی نیستند! در جوامع توسعه‌یافته به کسانی که نیاز ندارند، یارانه نمی‌دهند و در مقابل، بخشی از آن را می‌دهند به افرادی که واقعا کم‌درآمد هستند، بخشی دیگر را صرف بهداشت و درمان، آموزش‌وپرورش، محیط زیست، توسعه حمل‌ونقل عمومی، ایجاد رفاه بیشتر و ... سایر امور عام‌المنفعه می‌کنند. ما به همه یارانه می‌دهیم. به کسی که خیلی بیشتر از ٤٥هزارو ٥٠٠ تومان نیاز دارد، همین مقدار را می‌دهیم و به کسی هم که اصلا نیاز ندارد باز همین مقدار را می‌‌دهیم. در اواخر سال ٩٤، پرداخت یارانه به مرز ماهی چهار هزار میلیارد تومان در ماه رسید؛ یعنی پنج ماه بودجه یارانه، برابر است با کل بودجه عمرانی در سال ٩٤. یا برای آنکه متوجه شویم یک ماه پرداخت یارانه چه میزان است، آن را می‌توانیم با بودجه سالانه محیط زیست هم مقایسه کنیم که سال گذشته ٢٧٤ میلیارد تومان بود.
کد خبر: ۹۰۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۵

یک طنزپرداز با استفاده از موضوع «خانه‌تکانی»، با برخی چهره‌های سیاسی شوخی کرده است. آوای رودکوف:آیدین سیارسریع در ضمیمه طنز روزنامه «قانون» نوشت: «ایام منتهی به عید‌ است و هموطنان عزیزمان د‌ر راستای اجابت د‌عوت آن خوانند‌ه بی‌موی بزرگوار که می‌گفت تکون بد‌ه، مشغول خانه‌تکانی و استقبال از سال جد‌ید‌ هستند‌. امروز می‌خواهیم ببینیم چهره‌های سیاسی این روزها چه کار می‌کنند‌ و چه جوری خانه‌های خود‌شان را می‌تکانند‌. محسن رضایی: لباس‌های قد‌یمی را از توی کمد‌ د‌رمی‌آورد‌ و لباس‌های نو را د‌ور می‌اند‌ازد‌. اصلا هم شوخی ند‌ارد‌. علی لاریجانی: صند‌لی‌های قد‌یمی را د‌ور می‌اند‌ازد‌ و صند‌لی‌های جد‌ید‌ می‌خرد‌. با شوق و ذوق روی یکی از صند‌لی‌ها می‌نشیند‌. نگاهی به اطرافش می‌اند‌ازد‌. اعضای خانه را صد‌ا می‌کند‌ تا مطمئن شود‌ کسی د‌ر خانه نیست. بعد‌ با خود‌ش تمرین ریاست مجلس د‌هم می‌کند‌! صد‌ایش را صاف می‌کند‌ و می‌گوید‌ لطفا بنشینید‌! اهم اهم ... بنشین آقا! قاضی‌پور حرف نزن! کواکبیان اینقد‌ر نیا بالا! هاشم‌زایی بشین ... مطهری آروم‌تر! حالا آقای علیزاد‌ه! عارف بیا سر جای من، من برم یه د‌قیقه د‌ست به آب ... وای چقد‌ر خوبه! هیع (ذوق) علی مطهری: کمد‌ لباس‌ها را باز می‌کند‌. نگاهی به آنها می‌اند‌ازد‌. یکی‌شان پاره شد‌ه، تو جیب یکی‌شان سنگ است، توی آن یکی آجر ... رو به همسرش می‌کند‌ و می گوید‌: «یه د‌فعه د‌یگه هم برم شیراز با این مصالحی که با خود‌م میارم می‌تونیم اینجا رو بکوبیم چهار طبقه بسازیم!» یکهو روح‌الله حسینیان از تو کمد‌ د‌ر می‌آید‌ و می‌گوید‌: «سیمان نمی‌خواین؟» مطهری می‌گوید‌: «نه!» حسینیان می‌گوید‌: «پس من یه د‌ونه از این شلوارا برمی‌د‌ارم.» محمود‌ احمد‌ی‌نژاد‌: می‌نشیند‌ روی تپه‌ها و گل‌های روی تپه که متاسفانه به د‌لیل عد‌م رسید‌گی د‌ولت یازد‌هم خشک و پژمرد‌ه شد‌ه‌اند‌ را آب می‌د‌هد‌ (با شیلنگ) و همین‌طور که به بهار سلام می‌کند‌ با یک حرکت سریع تپه مذکور را متحول می‌کند‌ و لبخند‌ می‌زند‌. یاران احمد‌ی‌نژاد‌ (پاکد‌ستان): د‌ست‌هایشان را د‌وباره با آب و صابون می‌شویند‌. بعد‌ د‌ر گاوصند‌وق خانه‌شان را باز می‌کنند‌ و آه عمیقی می‌کشند‌. یک گرد‌گیر پر شترمرغ د‌ستشان می‌گیرند‌ و د‌ر حالی که چشم‌هایشان را بسته‌اند‌ به یاد‌ صند‌وق ذخیره ارزی، گاوصند‌وق را پاک می‌کنند‌ و لذت عجیبی می‌برند‌. حسین شریعتمد‌اری: شیشه‌ها را با منابع فراوان موجود‌ پاک می‌کند‌ ولی د‌ر میان کار متوجه می‌شود‌ که ایجاد‌ شفافیت، خواست نهاد‌ها و سرویس‌های جاسوسی و امنیتی غرب و اصلاح‌طلبان جیره‌خوار د‌اخلی است و د‌وباره اقد‌ام به کثیف‌کرد‌ن شیشه‌ها می‌کند‌ ولی متاسفانه د‌ست‌هایی پشت پرد‌ه هستند‌ که تا براد‌ر حسین می‌رود‌ شیشه‌ها را تمیز می‌کنند‌. (مسئولان برخورد‌ کنند‌) قالیباف: فرش خانه را می‌آورد‌ د‌ر حیاط آویزان می‌کند‌. بعد‌ یک چوب خوش‌د‌ست را با ژست آن بازیکنان بیس‌بال که همه‌اش منتظرند‌ توپ بیاید‌ سمتشان و حرصشان را خالی کنند‌، د‌ستش می‌گیرد‌ و د‌ر حالی که با تمام توانش روی فرش بی‌گناه می‌کوبد‌، تکرار می‌کند‌: من میانه‌روام! من میانه‌روام! من میانه‌روام! بی‌قانون از همه سیاستمد‌اران عزیز کشور تقاضا می‌کند‌ خانه‌تکانی منزل را بی‌خیال شوند‌ و به همان خانه‌تکانی د‌ل و پاک‌کرد‌ن کینه‌ها از سینه‌ها و این د‌ست کارهای کلیشه‌ای مشغول شوند‌.‌»
کد خبر: ۹۰۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۵

رزمایش موشکی اقتدار ولایت که اخیرا توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برگزار شد همچنان واکنش های متعدد خارجی را به دنبال دارد. مرحله نهایی این رزمایش از بامداد روز سه شنبه با شلیک موشک بالستیک قیام از سیلو به انجام رسید. در این رزمایش انواع موشک های برد بلند، میان برد و کوتاه برد مورد آزمایش قرار گرفت. آزمایش موشک های نقطه زن برد بلند قدر «اچ» (H) و «اف» (F) نیز امروز در ادامه مرحله نهایی رزمایش «اقتدار ولایت» با موفقیت انجام شد. در ادامه مرحله نهایی رزمایش موشکی اقتدار ولایت، موشک های برد بلند نقطه زن قدر «اچ» و «اف» از ارتفاعات البرز شرقی اهداف از پیش تعیین شده در سواحل مکران مورد هدف قرار دادند. در تازه ترین واکنش پس از مقامات سیاسی کشورها که اغلب از اعضای 1+5 بودند، نیویورک تایمز در تحیلی با اشاره به برد هشتصد و پنجاه مایلی آنها نوشته است که این موشک ها می توانند به اسرائیل برسند. این روزنامه آمریکایی در ادامه نوشته است که این آزمایش به صراحت دربرگیرنده پیامی برای اسرائیل است که جوزف بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا سرگرم دیدار از آن است. نیویورک تایمز نوشته: "گرچه آزمایش های پی در پی موشکی از سوی ایران، تندروهای مخالف توافق هسته ای در آمریکا را خشمگین ساخته است اما معلوم نیست که آیا این آزمایش ها ناقض قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد باشد. پیش از امضاء توافق هسته ای با آمریکا و دیگر قدرت های بین المللی، ایران بر اساس قطعنامه ١٩٢٠ شورای امنیت سازمان ملل متحد از تحقیق و توسعه در زمینه موشک های بالستیک که بتوانند کلاهک هسته ای حمل کنند، منع شده بود. در پی توافق هسته ای این قطعنامه لغو شد و به جای آن قطعنامه شمار ٢٢٣١ در شورای امنیت سازمان ملل متحد به تصویب رسید. در این قطعنامه از ایران خواسته شده است از فعالیت در این زمینه خودداری کند." به گزارش الف، جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده است انجام آزمایش های موشکی به عنوان اقدامی در راستای استراتژی دفاعی ادامه خواهد داشت و توسعه قابلیت های موشکی هیچ ارتباطی به توافق اخیر هسته ای ندارد. نیویورک تایمز نوشته: به گزارش خبرگزاری فارس ژنرال حسین سلامی معاون فرمانده سپاه پاسداران در حاشیه عملیات آزمایش موشک های بالستیک در کویر استان قم به خبرنگاران گفت ما شمار زیادی موشک های بالستیک با بردهای متفاوت در اختیار داریم و می توانیم دشمنان خود را هر زمان که بخواهیم از نقاط مختلف کشور آماج حملات خود قرار دهیم. دولت اوباما آزمایش موشکی پیشین ایران در پائیز گذشته را ناقض قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل دانست و یک رشته تحریم های تازه علیه شرکت ها و افرادی که با برنامه موشکی ایران در ارتباط بوده اند تدارک دید اما از اجرای این تحریم ها پیش از دستیابی به توافق هسته ای خودداری کرد و با این اقدام خود خشم جمهوری خواهان را در کنگره بر انگیخت. از قرار ایرانی ها می خواهند به رقبای منطقه ای خود از جمله عربستان سعودی نشان دهند که تهران چه زرادخانه ای دراختیار دارد. ژنرال سلامی گفت با توجه به اینکه حزب الله یکصد هزار موشک انبار کرده است، جمهوری اسلامی ده برابر آن انواع موشک در اختیار دارد و از قدرت نامحدودی برخوردار است. با توجه به اینکه آزمایش موشکی ایران در روزی صورت گرفت که جو بایدن معاون اوباما سرگرم دیدار با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل بود، چنین به نظر می رسد ازمایش موشکی ایران معنادار بوده است. به گزارش خبرگزاری مهر،ژنرال امیر علی حاجی زاده فرمانده برنامه موشکی سپاه پاسداران گفت موشک های ازمایش شده که بردی معادل ١٢٠٠ مایل داشتند قادرند به رژیم صهیونیستی که ایران دشمن درجه یک خود یعنی اسرائیل را با این نام خطاب قرار می دهد، اصابت کنند. خبرگزاری فارس در گزارش خود یادآور شد که بر روی بدنه موشک ها به زبان عبری نوشته شده بود که اسرائیل باید از روی زمین محو شود، جمله ای معروف از محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری پیشین ایران. جو بایدن به طور رسمی به آزمایش های موشکی ایران واکنش نشان نداد اما پس از دیدار و گفتگو با نتانیاهو که به شدت از توافق هسته ای انتقاد کرده است، در کنفرانس خبری گفت گفت آمریکا از توانمندی نظامی متعارف ایران نگران است. به گزارش الف، نتانیاهو هم در دستوری به وزیر خارجه خود به وی خواست در تماس با کشورهای عضو گروه ۱+۵ از آنان بخواهد در پاسخ به آزمایش موشکی ایران اقدامات تنبیهی فوری علیه ایران در نظر بگیرند. در آمریکا اما اگرچه ‏«جان کربی» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفته است که آزمایش های موشکی اخیر ایران مفاد برجام را نقض ‏نمی کند، اما سامانتا پاور نماینده این کشور در سازمان ملل متحد گفته واشنگتن موضوع آزمایش موشکی اخیر ایران را در شورای امنیت مطرح خواهد کرد و از دیگر کشور‌ها خواهد خواست که برای مقابله با برنامه موشکی همکاری کنند. وی در ادامه نیز گفت: فرماندهان نظامی ایران مدعی شده‌اند این موشک‌ها برای تهدید مستقیم اسرائیل طراحی شده‌اند. ما چنین تهدیدی را علیه یک کشور عضو سازمان ملل متحد و همچنین یکی از نزدیک‌ترین متحدانمان، محکوم می‌کنیم. سناتور جمهوری خواه مک کین هم خطاب به اوباما و همکارانش در کاخ سفید گفت: عدم واکنش نسبت به آزمایش های اخیر ایران در شلیک موشک بالستیک شرم آور است. وی گفت: در موضوع ملوانان آمریکایی نیز کاخ سفید نسبت به ایران مسالمت نشان داد و هیچ واکنش محکومیت از سوی دولت اوباما صادر نشد. مک کین با اشاره به اقدامات سالهای اخیر ایران درباره آزمایش موشک های بالستیک خود با انواع مسافت ها افزود: به نظر می رسد کاخ سفید نمی خواهد جوابی به این اقدامات نشان دهد. آلمان: آزمایش موشکی ایران نقض برجام نیستسخنگوی وزارت خارجه آلمان امروز چهارشنبه در جلسه هفتگی دولت با خبرنگاران، اعلام کرد: هیچ گونه ‏شواهدی مبنی بر اینکه این آزمایش موشکی ناقض توافق جولای ۱۴ سال گذشته باشد، در دست نیست.‏ وی در عین حال افزود: ما به همراه شرکای خود در حال بررسی همخوانی آزمایش یادشده با حقوق بین المللی و تحریم های سازمان ملل متحد هستیم و با ‏دقت فراوان این آزمایش را دنبال می کنیم.‏ واکنش ارتش ایرانامیر احمدرضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، با اشاره به اظهارات اخیر مقامات آمریکایی در خصوص رزمایش موشکی ایران، اظهار داشت: ما به عنوان نیروهای مسلح جمهوری اسلامی وظیفه داریم توان دفاعی خود را بالا ببریم و در این راستا با هیچ کشوری تعارف نداریم. ما از همه ظرفیت‌های دفاعی که در دنیا وجود دارد استفاده خواهیم کرد و فقط به خطوط قرمزی که توسط فرماندهی کل قوا ترسیم شده است ورود نمی‌کنیم. فرمانده نیروی زمینی ارتش افزود: سلاح‌های شیمیایی، هسته‌ای و میکروبی سلاح‌هایی هستند که ما اگر حتی آنها را در اختیار داشته باشیم از آنها استفاده نخواهیم کرد اما غیر از خطوط قرمز ترسیم شده توانمندی دفاعی خود را بالا می‌بریم. وی برگزاری رزمایش موشکی و به دنبال آن نقض برجام توسط ایران را رد کرد و گفت: این مطلبی نیست که با حرف آمریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی از آن دست برداریم. ما قطعا در‌آینده رزمایش‌هایی با قدرت و انسجام بالاتری در تمام حوزه‌های زمینی، هوایی و دریایی خواهیم داشت.
کد خبر: ۹۰۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۳