اوای دنا: سید ناصر حسینی پور، خاطرات روزانهاش را در تکههای کاغذ روزنامه و پاکت سیگار مدون کرده و همزمان با آزادی٬ آنها را در عصای خود جاسازی کرده و با خود به ایران آورد.سال ۶۵ و ۱۴ سال داشتم. من قبل از عملیات کربلای ۴ رفتم و رسماً در کربلای ۴ تخریبچی بودم. در کتاب دقیقاً شرح دادم که در ۱۳ سالگی از خانه فرار کردم و به شیراز رفتم، چون فکر میکردم از شهری غیر از شهر خودمان میتوانم به جبهه اعزام بشوم. خانواده خیلی دنبالم گشتند. برایشان نامه نوشتم که در کردستان هستم، داریم با عراقیها میجنگیم، روی سرمان خمسه خمسه میبارند، پدر جان! اگر شهید شدم، پرچم سیاه نزنید، پرچم قرمز بزنید، برایم گریه نکنید، شهید گریه ندارد و از این حرفها. برادر شهیدم مهر روی پاکت پستی را دیده و فهمیده بود که من در شیراز هستم.
البته من نمیدانستم دستم جلوی او رو شده است و موقعی که به خانه برگشتم از این شرمنده بودم که به آنها بهدروغ گفته بودم که در کردستان با عراقیها جنگیدهام. برادر شهیدم سر به سرم میگذاشت و میگفت: «سید! حضرت عباسی کجا بودی که آن نامه را نوشتی؟». گفتم: «یک نوشابه و یک ساندویچ سوسیس خریدم و روی صندلی ترمینال شیراز نشستم و این نامه را نوشتم.» این نگاه من و بچههای دهه ۶۰ بود به جنگ و تبعیت از ولی و جنگیدن با دشمن. این آرزوی ما بود.کتاب «پایی که جا ماند؛ خاطرات سید ناصر حسینیپور از زندانهای مخفی عراق به چاپ بیستم رسید.
«پایی که جاماند» خاطرات ۸۱۱ روز اسارت سیدناصر حسینیپور از زندانهای عراق در دوران رژیم بعثی است. این یادداشتهای روزانه از ۳ تیر ۱۳۶۷ آغاز میشوند و تا ۲۲ شهریور ۱۳۶۹ ادامه مییابند و حوادث و رویدادهایی که در اردوگاه های عراقی اتفاق میافتد را روایت میکند.سیدناصر حسینیپور، خاطرات روزانهاش را در تکههای کاغذ روزنامه و پاکت سیگار مدون کرده و همزمان با آزادی٬ آنها را در عصای خود جاسازی کرده و با خود به ایران آورد.وی در اوایل دهه ۷۰ ، کار نگارش این یادداشتها را آغاز کرد و تا کار نگارش آنها نزدیک به ۵ سال طول کشید اما همزمان با پایان نگارش کتاب از انتشار آن منصرف شد. سرانجام با صحبت دوستان و نزدیکان وی در سال ۱۳۹۰ به انتشار این اثر تن داد و در بهمن ۱۳۹۰ این کتاب منتشر شد. در حالی که هنوز یکسال از انتشار این اثر نگذشته این کتاب به چاپ بیستم رسیده است و یکی از کتابهای مهم در ادبیات مقاومت محسوب می شود.توصیف دقیق از زندگی اسرا در زندانها، مقاومت اسرا در برابر زورگوییهای بعثیها، توصیف فضای اسارت و …. از ویژگیهای این کتاب است.یا مهدی عج/
کد خبر: ۸۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۰۲
اوای دنا: پایی که جا ماند، در دیماه سال گذشته در تهران توسط روابط عمومی انتشارات سوره مهر و در شهر یاسوج توسط حوزه هنری شهرستان یاسوج از آن رونمایی بعمل آمده بود٬ خیلی زود در قریب به سه ماه از انتشار این کتاب٬ به چاپ نوزدهم رسید.
کتاب «پایی که جا ماند» شامل 198 خاطره از سید ناصر حسینی پور است. او در این کتاب به خاطراتِ اسارتِ چندینسالهاش در اردوگاههای عراقی، میپردازد. نویسنده این کتاب در حالی به عنوان راهنمای گردان 18 شهدا، برای پشتیبانی از رزمندگان گردان قاسم بن الحسن(ع) راهی جزیزة مجنون شده بود که در این عملیات از ناحیه پا زخمی و سپس به اسارت نیروهای بعثی درآمده بود.
وی در دوران اسارت، خاطرات روزانهاش را در تکههای کاغذ روزنامه و پاکت سیگار مدون کرده و همزمان با آزادی٬ آنها را در عصای خود جاسازی کرده و با خود به ایران آورده بود.
در این کتاب راوی پسر 16 سالهای است که پایش قطع و اسیر عراقی ها میشود و او به نقل خاطراتش با دقت تاریخی میپردازد. او میخواهد به ما بفهماند که اگر امروز ما به اینجا رسیدهایم به خاطر رشادتها و از خودگذشتگیهای رزمندگان در جنگ است.
به گزارش خبرآنلاین، کتاب «پایی که جا ماند» با بهای14000 تومان منتشر نموده است.
کد خبر: ۶۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۰۶