برچسب ها
رئیس اداره ورزش و جوانان شهرستان لنده در حاشیه جلسه شورای اداری این شهرستان به  اوای دنا گفت :طی یکسال گذشته جوانان و ورزش کاران این شهرستان توانستند در میادین ورزش ی اهم از منطقه ای ،استانی و کشوری مقامهایی را کسب نمایند و در این زمینه توفیقات خوبی بدست آمده است. مقام های کشوری شهرستان لنده در یکسال اخیر در رشته های مختلف: رشته کنگ فو: 5 نفر از خواهران مقام کشوری دریافت نمودند. رشته کاراته :7 نفر از مردان مقام کشوری دریافت نموده اند رشته تکواندو:3 نفر تکواندوکار در مسابقات بین سبکی کشور رشته کشتی:یک نفر به اردوی تیم ملی دعوت شد مقام های استانی: *3نفر از کشتی گیران نخبه در رده جوانان به عضویت تیم منتخب استان درآمده اند *یک نفر از ورزش کاران کشتی گیر این شهرستان بعنوان مربی تیم منتخب استان فعالیت دارند. *والیبال شهرستان جزء سه تیم برتر استان شناخته شده است عین الله دهقان همچنین گفت :هیات بانوان این شهرستان در 13 رشته ورزش ی فعال هستندو همچنین در مجموع 20 رشته ورزش ی در سطح شهرستان فعال شدن که این آمار قبل از مسولیت ایشان 7 رشته بوده است. ایشان همچنین اظهار امیداوری کردند که بزودی ستاد امور جوانان این شهرستان با هماهنگی معاونت امور جوانان استان فعال خواهد شد.
کد خبر: ۱۴۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۲/۱۸

بی شک ليگ برتری شدن تيم فوتبال شهرداري یاسوج می تواندانگیزه خوبی برای جوانان استان ازدیشموک ودهدشت تابهمئی ولنده وسی سخت وگچساران باشد.   اوای دنا-اسدا... رباني‌مهر:در سال‌هاي اخير يكي از مسائل مهم ورزش ي كه در جامعه با بازتاب گسترده ای همراه بوده ومخالفان و موافقان زيادي هم داشته بحث انتقال تيم‌ها از تهران به شهرستان‌ها بوده و حتي بعضي اين موضوع را سياسي نموده و به سفرهاي استاني رئيس‌جمهور نسبت داده و اين اقدام رئيس‌جمهور را پاسخ به مطالبات جوانان ورزش دوست ديگر استان‌ها براي داشتن تيم ورزش ي عنوان مي‌كردند و حتي نمايندگان مجلس نيز به اين ماجرا ورود كرده و نكته جالب اينكه در يكي از برنامه‌هاي ورزش ي  يكي از نمايندگان مجلس كه به عنوان مخالف انتقال تيم‌هاي ورزش ي از تهران به ديگر استان‌ها سخن مي‌گفت چند روز بعد اعلام كرد به صورت جدي به دنبال انتقال يك تيم تهراني به شهرستان حوزه انتخابيه خود است.به هر حال مخالفان معتقد بودند كه هر استان بايد خود تيمي بومي روانه ليگ برتر كند و موافقان معتقد بودند اگر تيم پاس در تهران كمتر از 50 تماشاگر داشت در همدان بيش از سه هزار تماشاگر داردکه قضاوت دراین زمیته رابه مردم بالاخص جوانان ورزش دوست واگذارمی کنیم. اما هم اكنون كه استان کهگیلویه وبویراحمد(زاگرس)داراي تيمي موفق و بومي به نام شهرداري در مسابقات ليگ يك است و هم اكنون در صدر جدول قرار دارد و احتمال صعود به ليگ برتر را دارد بايد قدر آن را دانست و همه مسؤولان از استاندار و فرماندار تا شهردار و شوراي شهر و حتي رسانه‌ها از اين تيم حمايت كنندتاشاهدموفقیت های بیشتراین تیم باشیم. فراموش نكنيم كه بعضي تيم‌هاي ليگ برتري هم اكنون مشترياني دارند كه حاضرند 10 ميليارد تومان براي واگذاري آن‌ها بدهند و تيم شهرداري كه متعلق به مردم است در صورت صعود به ليگ برتر مي‌تواند نماينده خوبي براي استان باشد و باعث شور و اشتياق و تقويت اراده جوانان با استعداد اين مرز و بوم شود.بايد اين باور را داشته باشيم كه با همكاري مسؤولان و اراده همه عوامل اين باشگاه چنين موفقيتي امكان‌پذير است همان طور كه در سال گذشته و در ليگ حذفي اين تيم به عنوان يك پديده درفوتبال کشورظاهر شد.آرزو مي‌كنم اين تيم سال آينده در ليگ برتر فوتبال كشور حضوري عزتمندانه داشته باشد تا بار ديگر شاهد موفقيت جوانان بااراده و مستعد اين مرز و بوم كهن در عرصه ورزش باشيم.بی شک ليگ برتری شدن تيم فوتبال شهرداري یاسوج می تواندانگیزه خوبی برای جوانان استان ازدیشموک ودهدشت تابهمئی ولنده وسی سخت وگچساران باشد تاجوانان مستعد وباانگیزه دراین عرصه که نمونه ای ازیک کارفرهنگی است موفقیت های خودرابه نمابیش بگذارند. یاعلی مدد  
کد خبر: ۱۴۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۲/۰۷

اوای دنا:همایش بزرگ پیاده روی خانواده به مناسبت دهه مبارک فجر در شهر لنده برگزار شد. در این همایش بزرگ، عین الله دهقان رئیس اداره ورزش و جوانان لنده ضمن تبریک ایام الله دهه فجر از حضور خانوادها ، ورزش کاران و جمعی از مسولین ادارات که در این همایش شرکت کرده بودند تقدیر و تشکر نمود. اهنجان شهردار لنده هم در این مراسم ،انقلاب اسلامی را خونبهای هزارن شهید انقلاب دانسته و بر حفظ وحدت و تلاش برای پاسداری از اصول و ارزشها تاکید نمود. در ادامه این برنامه به قید قرعه به 40 نفر از شرکت کنندگان جوایزی اهدا شد. لازم به ذکر است که تعداد 20 هدیه از طریق اداره ورزش و جوانان ،10 هدیه از طریق شهرداری لنده ،5 هدیه از طرف رئیس ستاد دهه فجر ،5 هدیه از طرف آموزشگاه رانندگی ثامن الائمه لنده تامین گردیده است.
کد خبر: ۱۳۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۲۰

«مورخين يك نظريه دارند كه مي‌گويند هر جمله تاريخي كه سندش ارائه نشود يا دروغ است، يا چاپلوس يا مصلحت انديشي، پس هر گفته‌اي كه سندش ارائه نشود، از نظر مورخين دورغ تلقي مي‌شود.» اوای دنا:شنبه 23دی ماه سال جاری مطلبی با عنوان ،حلوای وفات ورزش لند ه را خوردیم!در بعضی از سایتهای استان منتشر شد که رئیس هیئت فوتبال لنده طی نامه ای پاسخ ایشان را بیان نموده اند که یک نسخه از ان به پایگاه اوای دنا ارسال گردیده که جواب ایشان عیننا منتشر می شود.انتظار می رود سایتهای منتشر کننده این تیتر نسبت به درج این پاسخ همکاری لازم را بعمل آورند.ضمنا درج این مطلب توسط اوای دنا به منزله تایید یا رد مطالب فوق نمی باشد. نعمت الله درتاج:قبل از هر چيز دو نكته درباره اين مطالب لازم است يادآور شود.1ـ اين نوشته‌ها صرفاً جهت پاسخگويي به مسايل مطرح شده توسط همكار ورزش ي جناب آقاي كريمي زاده مي‌باشد و نه قصد دفاع از خود را دارم و نه توجيه. 2ـ قصد حمايت از كسي را ندارم، قصد توهين هم به كسي را ندارم و مسئوليت اين نوشته‌ها هم به عهده اينجانب مي‌باشد. در بخش هيئت فوتبال كه تصدي آن بعهده اينجانب مي باشد مطالبي از آقاي كريمي زاده در عصر دنا عنوان شده كه برخي از روي عدم اطلاعات كافي ايشان است و برخي نيز بطور كلي كذب محض است. «مورخين يك نظريه دارند كه مي‌گويند هر جمله تاريخي كه سندش ارائه نشود يا دروغ است، يا چاپلوس يا مصلحت انديشي، پس هر گفته‌اي كه سندش ارائه نشود، از نظر مورخين دورغ تلقي مي‌شود.» 1-درباره طايفه اي شدن باشگاههاي لنده به اطلاع خوانندگان محترم اين سطور مي‌رساند كه تمام تيمهاي فوتبال شهرستان لنده، با توجه به پسوندی که دارند، يك پسوندروستايي است نه طايفه اي مثلاً فجر تراب ـ وحدت مالا ملا ـ پاس مالشيخ ـ دهياري قيام ـ عقاب ايدنك ـ سايپا آبرزگه ـ مقاومت شيتاپ و سپيدكوه مونه و... پس اگر طايفه‌اي بود معمولاً بايد پسوند طايفه را بدنبال داشته باشند نه عنوان روستایی كه در آن ساکن می باشند. اين نشان از عدم اطلاع دقيق نويسنده محترم از تفاوت بين تبارشناسي و مكان سكونت افراد ورزش كار است. بنابراين از نظر ریشه یابی کلماتو تبار شناسی و همچنیناز نظر محل سکونت ورزش کاران ، خلط موضوع شده تا یک واقعیت ورزش ی.حتي برخي از بازيكنان طوايف و روستاهاي ديگردر دستجات ورزش ي ديگري فعاليت مي‌كنند كه اين بازيكنان هيچ ربطي به طايفه تیمی که درآن فعا لیت می کنند  ندارند .و اگر نگاهي به اسامي بازيكناني كه در دفتر هيئت فوتبال ثبت قرارداد دارند بيافكنيد متوجه خواهيد شد كه بازيكنان يك تيم متعلق به چند طايفه مختلف هستند فقط ممكن است مدير عامل يا موسس يا سرپرست و كادر فني از همان طايفه باشند و الا بازيكنان معمولاً از طوايف مختلف هستند. در اصل تيمها متعلق به روستاهاي اطراف لنده هستند اما چون در روستاهايشان زمين خاكي مناسب وجود ندارد مجبورند كه بيايند در لنده و از  زمين فوتبال لنده استفاده كنند.2ـ درگيريها در ورزش لنده هيچ ربطي به ورزش حال لنده ندارد. درگيري در فوتبال لنده قدمتي به اندازه قدمت بخش لنده دارد  و حتي ياد ندارم يك جام سالم در لنده از سال 55 تا حالا بدون درگيري به پايان رسيده باشد تازه حالامسابقات نسبت به قبل باز نصفه نيمه تمام مي‌شوند و بهتر شده،به گواه اسناد ورزش ی قبلاً هيچ جامي درلنده به پايان نمي‌رسيد و معمولاً نيمه تمام براي سال اينده مي‌ماند. (يادآور اين نكته نيز لازم است اگر به برنامه نود شبكه 3 سيما نگاه كنيد مي‌بينيد در سطح مملكت در زمينه‌ ورزش هاي مختلف، از كشتي گرفته تا فوتسال و فوتبال و... درگيريها یی هست كه لنده نسبت به برخي از این درگيريها كه از شبكه 3 سيما نشان داده مي‌شود صد برابر شرف دارند.) 3ـ كدام تيم اخلاق را رعايت كرده كه سرش را بريدند؟ تيم خود جنابعالي يك دوره  اخلاق را رعايت كرد ما پاداشي در حد توان مالي پرداخت نموديم.دیگه سراغ ندارم .اگه شما سراغ دارید بفر مایید. 4ـ درباره داوريها و كميته داوران،هر چیزی که نوشته شدهبا توجه به گزارشات داوری موجود در هیئت دروغ محض است، چرا كه تا حالا هيچگونه خلافي از سوي داوران ثابت نگرديده .اگر هم اشتباهي در قضاوت داوران صورت گرفت يا ناشي از ضعف علمي داوري بود يا سهواً بوده . همه شاهد اشتباه داوران در سطح دنيا هستيم تا چه رسد به لنده . به جرأت مي‌گويم پاكترين و مخلص‌ترين داوريها در لنده صورت گرفته. 5ـ درباره كميته انضباطي اين ادعاي واسطه‌گري كه شما عنوان كرديد، يك مورد بياوريد و نشان دهيد. به اطلاع برسانم همه حقوقدانان ورزش ي و مسئولين كميته‌هاي انضباطي مطلع هستند، كه آيين نامه انضباطي همه جرایم بازیکنان و مسئولین ورزش ی رامعلوم ومشخص کرده . نوع جرم و جرايمرا بطور كامل در اين مجموعه آورده اگر جريمه‌اي كه براي بازيكنان خاطي در نظر گرفته شد، با آنچه در آيين انضباطيآورده شده، تناقض داشته باشد حرف شما درست اما اگر جرم با جريمه مساوي باشد درست بودن حكم كميته انضباطيرا نشان می دهد.كجا و كي رأي صادر شده در مقابل جرم بازيكن مساوي نبوده و در اين زمينه لابي گري صورت گرفته؟يك مصداق بياوريد. 6ـ درباره انعقاد قرارداد بازيكنان مطلب دیگری بود که به آن اشاره رفت. به اطلاع مي‌رسانم، كه ما فقط درباره بازيهاي فوتسال با بازيكنان قرارداد بستيم وبرای تیمهای فوتبالی هم، فقط براي بازيهاي داخل سالن  با بازیکنان قرار داد منعقد کردیم. ما الان2 سال ونیم است كه هيچگونه نقل و انتقال فوتبال نداشتیم مگر براي تيم هايي كه قصد شركت در مسابقات داخل سالن را داشتند ضمناً 2 سال است كه حضرتعالي در هيئت فوتبال براي عقد قرارداد تشريف نياورديد اين مطالب را از كجا نقل قول مي‌فرمائيد؟ آيا اگر كسي در جایی در برابرقانون متضرر شده يااز روی غرض شخصي مطالبي را عنوان كرد، شما به گفته ايشان اعتماد مي كنيد و بدون تحقيق مي‌نويسيد؟ يا اينكه تحقيق مي‌كنيد و صحت و سقم مطالب را ارزيابي مي كنيد سپس حقیقت را مي نويسيد؟ معمولاً گفتن يا نوشتن  مطالب خلاف واقع هم مسئوليت شرعي دارد و هم مسئوليت قانوني. 7ـ كدام جام فوتبال برگزار شد كه به تيم قهرمان جايزه داده نشده؟ هر جامي كه هيئت فوتبال برگزار كرد، چه در زمينه فوتبال و چه در زمينه فوتسال به محض پايان يافتن مسابقه جوايز اهدا شد(لباس، توپ، لوحه يادبود، كاپ قهرماني و...) من نمي‌دانم شما اصلاً درجريان مسابقات فوتبال وفوتسال لنده هستي يا خير؟ كدان تيم فوتبال جايزه قهرماني را از ما طلب دارد؟ در كدام رشته؟ در كدام رده سني؟ بنظر شما يك بخش با جمعيت 25000 نفر با يك زمين فوتبال با جمعيت ورزش ي بالا، و حتي دريغ از يك توپ ورزش ي كه از سوی هیئت فوتبال شهرستان یا استان به هيئت فوتبال كمك كرده باشند، چه بايد كرد؟ زمين چمن را 5/2 سال است كه اجاره نداده‌ايم يعني زمين نبود كه اجاره بدهيم (به همت مسئو لین ورزش وجوانانبه زیر کشت مجدد رفته بودو جذب اعتبار کردید.) همه ورزش كاران شاهد اين زمين هستند.حرف شما درباره زمين اجاره‌اي مربوط به چه زماني است؟ منظور شما كدام زمين مي‌باشد كه ما اجاره داده ايم؟ و اگر قرابتي در واگذاري اجاره زمين وجود داشت قاعدتاًشما و تيمتان از اين قرابت منتفع شدید. تا زمين چمن آماده بود در برگزاري مسابقات هيچگونه كوتاهي نكرديم. مسابقات در رده‌هاي سني بزرگسالان، اميد، نوجوانان، جوانان، دسته دوم را برگزار كرديم و تيم‌هاي قهرمان را نيز به شهرستان اعزام نموديم. راه يافتن تيم پرسپوليس لنده( قهر مانی در بازیهای دسته دوم استان) تا اعزام تيم جوانان و نوجوانان به شهرستان دهدشت چه در رشتهفوتبال و چه در رشته فوتسال و حتي بانوان فوتسال را نيز درسطح شهرستان داشتيم ، برگزاري كلاسهاي داوري  فوتبال با حضور آقاي افشارزاده براي خواهران و برادران همچنین برگزاری کلاس داوري فوتسال با حضور آقاي قنبر زاده (كه ایشان در ليگ بر تر كشور فعاليت ميكند) . اينها در شرايطي بود كه نه هیئت فوتبال شهرستان ونه استان نه از لحاظ ریالی ونه از از لحاظ اقلام ورزش ی کو چکترین کمکی کرده باشند فقط با همکاری مسئو لین اداره ورزش وجوانان لنده این اقدامات صورت گرفت.و اما دربارهحق وروديتیمها برای شرکت در مسابقات كه فرموده‌بودید بسیار سنگین می باشد ؛ شما بپرسيد ببينيد ورودي در شهر دهدشت، ياسوج، گچساران، رام، بهمئي و حتی بخش هایی مثل سوق ، قلعه ریسی... چقدر است بعد بياييد مقايسه كنيد با ورودي هاي كه ما از تيم ها مي‌گيريم. به اطلاع خوانندگان می رساند، كه ما براي بزرگسالان 60 هزار تومان اميد 40 هزار تومان و جوانان 30 هزار تومان و نوجوانان 20 هزار تومان حق ورودی اخذ نموديم با شهرستانهاي همجوار مقايسه فر ماييد خواهشمند است در نوشتن مطالب مسئولانه و معتقدانه قلم بزنيد و نسبت به حقايق چشم پوشي نكنيد. . نکته آخر: درباره بدهی هیئت در سال 89 ، چون بدهی سالهای قبل مانده بودو مبالغ بیشتری بودند، لذا رئیس ورزش وجوانان تصمیم گرفتند که بدهای سال قبل بر اساس اولویت ابتدا پرداخت شوند تا به ترتیب به سال 89 فوتسال برسد.   فعا لیت های این هیئت مرور گونه تقدیم می گردد. در سال 86 :اولين دوره‌اي ليگ فوتبال با شركت 18 تيم در 3 گروه 6 تيمي با 45 بازي برگزار شد.در سال 87: در رده سني بزرگسالان دسته يك 34بازي دسته دوم 15 بازي جوانان 21 بازي اميد 15 بازي نوجوانان 6 بازي در سال 88 :دسته يك 23 بازي، اميد 15 بازي جوانان 15 بازي نوجوانان 6 بازيسال 89 : دسته يك 23 بازي دسته دوم اميد6 بازي جوانان 6 بازي نوجوانان 6 بازي سال90 :به دليل تعمير و بازسازي زمين چمن بازيها داخل سالن برگزار گرديد، كه 11 تيم فوتبال و 14 تيم فوتسال در اين مسابقات شركت نمودند. و همچنين مسابقات فوتسال مساجد با همکاریاداره ورزش وجوانان لنده برگزار گرديد. در سال 92و1391 با شركت 10 تيم فوتبال و 5 تيم فوتسال در سالن ليگ برگزار گرديد.بمناسبت آزاد سازي خرمشهر يك دوره مسابقه چهارجانبه از بهمئي و دهدشت و لنده برگزار گرديد.چراحتی برای يك لحظه هم که شده به نيمه پر ليوان هم نگاهي نمي‌اندازيد؟ چرا هميشه انتقاد بيجا، طومار، شكايت‌ عليه همديگر ترتيب مي‌دهيم اما يكبار نشده كه بياييم از كسي كه صادقانه خدمت مي‌كند قدرداني ‌كنيم؟ چرا انتقاد مي‌كنيد ولي هيچگاه پيشنهاد و راهكاري ارائه نمي‌دهيد؟ چرا كوچكترين ضعف را بزرگ مي‌كنيد و بزرگترين قوت را پوشش نمي‌دهيد و چشم پوشي مي‌كنيد؟اميد است در پاسخگويي به مطالب خلاف واقع درج شده در سايت خبري عصر دنا مورخه 13 ديماه 91  ازجنبه شرعي و قانوني احساس مسئوليت نموده و در مقام عذرخواهي يا ارائه اسناد معتبر كوتاهي نشود. ضمناً حق پيگيري قانوني اين خبر براي اين هيئت محفوظ مي‌باشد. انشاء الله . درتاج – رئیس هیئت فوتبال شهرستان لنده
کد خبر: ۱۳۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۱۲

اوای دنا:اینک که تک نماینده ی قوم بزرگ و با افتخار لر در لیگ برتر، گهر دورود لرستان می باشد و حال که این تیم بزرگ و هواداران تاریخ ساز آن در اولین بازی خانگی خود در شهر دورود در بازی حساس با تیم صدر جدولی استقلال تهران برنده ی اخلاق و جوانمردی بودوحال که هواداران فهیم این تیم در دورود درس اخلاق و جوانمردی را که از مولایشان علی (ع)به ارث برده اند به نمایش گذاشتند و باعث سرور و شادمانی همگان شدند  ،انتظار می رود مردان و زنان قهرمان قوم لرهمگام باسایر هموطنان عزیز در روز جمعه یکصدا و یکپارچه در هر گوشه ای از ایران اسلامی و حتی خارج از مرزها از عراق و روسیه و اذربایجان تا ترکیه و عمان و داغستان یکصدا و یکدل با نگاه خود ، دعای خود و تشویق خود این تیم را یاری و همراهی نمایند. وعده ی ما روز جمعه 15دی ماه ساعت 17/30 ورزش گاه ازادی تهران با خلق حماسه ای دیگر در عرصه ورزش با فرهنگ اصیل لرزبانان.
کد خبر: ۱۲۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۱۳

انتقاد و انتظارات امام جمعه لنده از عملکرد بعضی از ادارات بخش در خطبه های نماز جمعه امروز .اوای دنا: حجت‌الاسلام عباس عبدالملکي ظهر امروز در خطبه‌هاي نماز جمعه اين هفته شهر لنده ضمن تبريک ميلاد امام موسي کاظم (ع) و  ميلاد حضرت عيسي مسيح (ع)  ، نفاق و دو دستگي را در ميان مسلمين خطرناک خواند و افزود: از آغاز انقلاب تاکنون منافقين با طرح‌ريزي توطئه‌هاي مختلف درصدد دو دستگي در ايران بودند ولي آگاهي و بصيرت مردم ايران تمام توطئه‌هاي آنان را با شکست روبرو ساخت.وي فتنه 88 را حاصل نفاق عده‌اي از خواص بي‌بصيرتي دانست که با شايعه پراکني‌هاي مختلف 7 ماه آشوب و نزاع و فتنه را در کشور رقم زدند.حجت‌الاسلام عبدالملکي افزود: امروز مردم ما بايد بصيرت و آگاهي خود را نسبت به مسائل کشور بيش از گذشته تقويت کنند و نگذارند منافقان کاري از پيش برند که به صلاح کشور و ملت نيست.وي در ادامه شايعات به پايان رسيدن دنيا را پوچ و واهي خواند و گفت: اين شايعات که طراحي و شبيخون فرهنگي غرب عليه اعتقادات مردم است چيزي خطرناک بوده و مردم و مسئولان بايد از پراکندگي آن در جامعه جلوگيري کنند.امام جمعه لنده در ادامه به نارضايتي مردم لنده از چاله‌هاي موجود در خيابان‌ها اشاره کرد و گفت: شهرداري بايد هر چه سريع‌تر چاله‌هاي موجود در خيابان‌ها را تسطيح کرده و جلوي سد معبر در خيابان‌ها را بگيرد.وی همچنین با اشاره به انتظارات مردم از دستگاه‌هاي دولتي اظهار داشت: سپاه و آموزش و پروش بايد از قيد بخشنامه‌هاي داخلي و سختگيرانه بيرون آيند و کارهاي فرهنگي بيشتري در سطح شهر انجام دهند.امام جمعه لنده گفت: کانون‌هاي فرهنگي مساجد شهر لنده عملاً تعطيل بوده به صورتي که فعاليت فرهنگي از آنان به چشم نمي‌خورد.وي وظايف کميته امداد و بهزيستي را نيز يادآور شد و گفت: دستگاه‌ها بايد از نيروي عظيم خود به نحو احسن استفاده کرده و امور فرهنگي خود را فعال کنند.حجت‌الاسلام عبدالملکي خاموشي بعضي از خيابان‌هاي شهر لنده را يادآور شد و افزود: انتظارات مردم از داشته‌هاي دستگاه‌ها بوده نه از نداشته‌ها، پس ادارات داشته‌هاي خود را به مردم عرضه کنند تا نگويند کاري نشده است.وي افزود: بحث مواد مخدر در سطح کشور به يک معضل تبديل شده و نيروي انتظامي بايد بيش از گذشته با ترويج اين مواد در سطح شهر برخورد و اراذل و اوباش شهر را دستگير و به مراجع ذي‌صلاح معرفي کند.امام جمعه لنده گفت: مردم عملکرد تمام دستگاه‌ها را زير ذره‌بين خود داشته و از کوچکترين خطاي آنها نمي‌گذرند که ادارات بايد تا مي‌توانند در کارهاي خود جديت به خرج دهند.حجت‌الاسلام عبدالملکي توجه به جوانان را يادآور شد و افزود: قشر جوان کشور نيازمند توجه و برنامه‌ريزي جدي است.وي خاطرنشان کرد: امور جوانان اداره ورزش و جوانان غير فعال بوده و تاکنون در برنامه‌ريزي براي جوانان ناکام عمل کرده است.
کد خبر: ۱۲۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۰۱

اوای دنا:متن کامل سخنرانی دکتر محمود احمدی نژاد در اولین همایش قوه‌ مجریه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران به شرح ذیل است:بسم الله الرحمن الرحیماللهم‌ عجل‌ لولیک‌ الفرج‌ والعافیة والنصر واجعلنا من‌ خیر انصاره و اعوانه‌‌ والمستشهدین‌ بین‌ یدیه‌خدای بزرگ را سپاسگزارم که فرصت و توفیق حضور در این جلسة بسیار ارزشمند را عنایت فرمود. از همة شما عزیزان که با حضور خود بار دیگر بر اهمیت قانون اساسی و نیز عزم خودتان برای پیگیری تحقق اهداف قانون اساسی تأکید کردید، تشکر می‌کنم. همچنین از آقای دکتر حجازی و بقیة عزیزانی که این مراسم را برگزار کردند، تشکر می‌کنم.اما با توجه به اینکه گفته‌اند جلسات حقوقی‌ها خیلی خشک است، شاید جا داشته باشد که بگوییم که جلسه‌ای با این حدت و شدت ندیده‌ایم که برگزار شود. البته به لحاظ محتوا و مطالبی که مطرح شد، به خصوص بحث‌های آقایان دکتر حجازی، شعبانی، الهام، گرجی و اسلامی برای خود بنده بسیار مفید و آموزنده بود و من استفاده کردم.من واقعاً علاقه‌مند بودم که از زبان خود سخنرانان و عزیزانی که مقاله ارائه دادند مطالب را بشنوم، چون آدم وقتی با آن حسی که گوینده یا نویسنده مطلب را بیان می‌کند، دریافت می‌کند، چیز دیگری است. اما به لحاظ شرایطی که هست، از این موهبت محروم هستم، اما حتماً همة مقالات و سخنرانی‌ها را خواهم خواند و بهره خواهم برد. اگر هم نظری داشته باشم، برای دوستان خواهم فرستاد.اشاره کردند که در نظام اجتماعی ما مهم‌ترین رکن و نهاد، خود قانون اساسی است و از قانون اساسی مهم‌تر نداریم. همة اندیشه‌ها و نظریه‌های اجتماعی و حکومتی، مطالبات و آرزوهای چندصدساله، مفاهیم دینی مرتبط با مناسبات و نظامات اجتماعی، شیوة زمامداری، ارزش‌های الهی و انسانی و ... در قانون اساسی مندرج است.اگر ارزش‌ها یا حقوقی هم بخواهد در جامعه گسترش یابد، باز باید بر پایة قانون اساسی باشد. همچنین حقوق متقابل زمامداران و مردم و نیز نقش هر یک در ادارة جامعه به قانون اساسی بر می‌گردد.مهم‌ترین و مستحکم‌ترین سند تنظیم کنندة روابط و حد و مرزهای اجتماعی قانون اساسی است. آنهایی که به دنبال حکومت‌های علوی، نبوی، مردمی، عادلانه و آرمانی در این کشور هستند، سند آن قانون اساسی است.این حرف به معنای آن نیست که این سند کامل است و نیاز به اصلاح ندارد. خیر، بحث‌های خوبی مطرح شد. در دوره‌هایی از زمان براساس تجربیات، دانش، پیشرفت و کمال جامعه حتماً باید اصلاحاتی انجام دهیم. معنایش این نیست که وحی مُنزل است و نمی‌شود آن را دست زد، اما می‌خواهم بگویم که مهم‌تر از آن هم سندی نداریم.بحث‌هایی که آقایان شعبانی، گرجی و دیگران مطرح کردند، نشان‌دهندة نواقصی است. این ایراد اساسی به واضعان قانون اساسی نیست، چون آن کسانی که قانون اساسی را وضع کردند، نوعاً – بلکه همة آنها- فاقد تجربة حکومتداری و زمامداری بودند و در شرایط قبل از پیروزی انقلاب فرصتی در اختیارشان نبود. بنابراین نواقص طبیعی است. حتی اگر این مسئله هم نباشد - بالاخره جامعه در حال کمال و مناسبات در حال تغییر است - وقتی ما به سطح بالاتری منتقل شدیم، نیازمند تنظیم مجدد هستیم. تا زمانی که این قانون معتبر است، هیچ کس نمی‌تواند به استناد یک روایت، حدیث و حتی آیه‌ای از قرآن و فهم خود از دین، قانون اساسی را کنار بگذارد یا آن را نقض کند و بگوید فهم من از این چیز دیگری است. فهم شما برای خودتان معتبر است، نه در مناسبات اجتماعی.همة تصمیمات، قانونگذاری، قضاوت، اجرا و هر اقدام دیگری در کشور باید مبتنی بر این قانون باشد. قانون اساسی تنها سند مکتوب و مدون میثاق ملی است.از منظر تاریخی هم اگر نگاه کنیم، مهم‌ترین و تنها دستاورد انقلاب اسلامی قانون اساسی است. این کلام امام عزیز (ره) هم هست.اما نشست ما دربارة قوة مجریه در قانون اساسی است. البته همان طور که به درستی اشاره کردند، این تقسیم‌بندی که قوة مجریه حیطه‌ای دارد و کاری به کسی ندارد و قوة مقننه همین طور و ... ، متعلق به گذشته بوده و اصلاً حکومت از این شکل خارج شده است. اصلاً ادارة یک نظام نیازمند مناسبات جدیدتری است.اما قبل از اینکه به قوة مجریه بپردازم، می‌خواهم به موضوع اساسی‌تری اشاره کنم و آن خود انسان است. اصلاً این قانون اساسی هم برای انسان است. همة هستی برای انسان است. مخلوقی بالاتر از انسان در عالم هستی نداریم. انسان تنها موجودی است که استعداد الهی شدن دارد. تنها موجودی است که همة اسما و صفات الهی در وجود او به امانت گذاشته شده است و می‌تواند تجلی همة اسما و صفات الهی از جمله علم، حکمت، قدرت، رأفت، ستاریت، لطف و عشق خدا باشد.انسان می‌تواند خلیفه الله باشد. یعنی چه؟ جانشین باید شباهتی با اصل داشته باشد؛ یعنی غیر از خلق خودش، هر آنچه خدا در این عالم هستی می‌تواند انجام دهد، او نیز می‌تواند انجام دهد. انسان آفریده شده تا آیة عظیم و اعظم خدا و راه شناخت و دسترسی به خدا باشد. اگر خدا انسان را خلق نمی‌کرد، راهی برای شناخت خدا و ظرفیتی برای معرفی خدا وجود نداشت.به همین دلیل است که خدا همة عالم را در خدمت انسان و انسان را برای کمال، تعالی، الهی شدن و رسیدن به اوج عظمت قرار داده است. حکومت، قانون، قانون اساسی، کار، تلاش، خانواده، ازدواج و ... همه مربوط به انسان‌اند و دررابطه با انسان معنا پیدا می‌کنند همه باید بسترساز شکوفایی و تعالی انسان باشند؛ یعنی خدا عالم را برای انسان و انسان را برای تعالی و خداگونه شدن خلق کرد.انسان بالاترین مخلوق هستی است و مأموریت او این است که خود را از این خاک تا خدا بالا بکشد. اما انسان این شدن، تعالی و کمال را باید آزادانه انتخاب کند. خداوند انسان را آزاد آفریده و اجازه داده است که با اراده و انتخاب آزاد خود سیر تعالی و کمال را انتخاب کند و اتفاقاً این زیبایی کار خداست. همة هستی متعلق به خداست، همة اراده‌ها در راستای ارادة خداست، همة حیات و موجودیت متعلق به خداست، اما همین خدا مسیر کمال را در برابر انسان قرار می‌دهد، ولی می‌گوید مختار و آزادی که انتخاب کنی و اگر آزادانه انتخاب کردی، کمال پیدا خواهی کرد و انتخاب تو ارزش دارد.خدا می‌توانست اراده کند که انسان مثل ملائک یا سایر موجودات شود یا از همان ابتدا او را در بالاترین مرتبة کمال، بدون نیاز به حرکت انسان، خلق کند. اما زیبایی به این اندازه نبود که خدا مخلوقی را آفریده است که با انتخاب خودش به قله‌ها می‌رسد.عزیزان من، در شرایط تحمیل و اکراه، ارزش و ضدارزش و تعالی و سقوط بی‌معناست. زمانی نظام ارزشی و ارزیابی معنا پیدا می‌کند که انتخاب آزاد باشد. همة ارزش‌های انسانی در سایة آزادی معنا پیدا می‌کند و همة آنها به تبع آزادی است. از جمله عدالت، کرامت، اخلاق، ایثار، فداکاری، مهربانی، شجاعت و حتی ایستادن در برابر ظالم و حمایت از مظلوم، و همة زیبایی‌های عالم در سایة آزادی انسان معنا و مفهوم پیدا می‌کند. والا اگر عده‌ای را با اکراه و فشار برای مقابله با ظالمین بفرستیم، ارزشی ندارد. انسان باید انتخاب کند و به جایی برسد که ظلم را بد و در نقطة مقابل حیثیت، کرامت و شخصیت خود بپندارد و از آن دوری کند. اگر مقابله با ظالم و حمایت از مظلوم را ارزش بداند و انتخاب کند، آن ارزش دارد.خداوند حتی اجرای عدالت در روابط اجتماعی را نیز بر عهدة انسان‌ها و انتخاب آزاد آنها گذاشته است. همة پیامبران آمده‌اند و کتاب و میزان آمده است. برای چه؟ لیقوم الناس بالقسط؛ برای اینکه انسان‌ها عدالت را انتخاب کنند و به عدالت قیام کنند. در غیر این صورت، اولاً، مستقر نخواهد شد و ثانیاً، فاقد ارزش و کمال‌آفرینی است.چرا عدالت مهم است؟ چون بستر کمال و تعالی انسان است و راه رسیدن به خدا را باز می‌کند. حالا اگر همین عدالت با ارادة آزاد ملت‌ها و مردم مستقر نشود، کمال‌آفرین نیست و فاقد ارزش است چون انسان‌ها آزادند، خدا به آنها حق تعیین سرنوشت داده و این مهم‌ترین حق است.عزیزان من، استقلال هم به واسطة آزادی است. کسی که آزاد نیست، استقلال برای او معنا ندارد. استقلال زمانی است که آزادی هست. چرا؟ چون آزادی منشأ کرامت انسان است. کسی که آزادی ندارد، کرامتی ندارد. حالا مفهوم آزادی وسیع است و من وارد آن نمی‌شوم.آزادی منشأ کرامت انسان و کرامت مستلزم استقلال است. اینکه ملتی می‌خواهد مستقل باشد، برای این است که می‌خواهد با کرامت زندگی کند و احساس کرامت می‌کند. کسی که احساس کرامت نمی‌کند، استقلال برای او مفهومی ندارد.همة وابستگی‌ها و باز کردن راه سیطرة بیگانه بر ملت‌ها از ناحیة انسان‌های حقیر و تحقیر شده‌ای است؛ که در درون خود احساس کرامت نمی‌کنند. اگر آزادی نباشد، کرامت بی‌معناست و اگر کرامت نباشد، استقلال بی‌معناست.این به عنوان مقدمه بود، به بحث‌های خودمان برگردیم. مقدمة قانون اساسی را ببینید، بهایی است که ملت پرداخت: «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی.» در عنوان شیوة حکومت در اسلام چنین می‌خوانیم: «رسالت قانون اساسی این است که زمینه‌های اعتقادی نهضت را عینیت بخشد، شرایطی را به وجود آورد که در آن انسان با ارزش‌های والا و جهان شمول اسلامی پرورش یابد.»در همین قسمت می‌خوانیم: «قانون اساسی تضمن کنندة نفی هرگونه استبداد فکری و اجتماعی و انحصار اقتصادی می‌باشد و در خط گسستن از سیستم استبدادی و سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان تلاش می‌کند.»باز در همین بخش می‌خوانیم: «قانون اساسی زمینة چنین مشارکتی را فراهم می‌سازد تا در مسیر تکامل انسان هر فردی خود دست اندرکار و مسئول رشد، ارتقا و رهبری گردد و این همان تحقق حکومت مستضعفین در زمین خواهدشد.»کمی پایین‌تر می‌خوانیم که: «اقتصاد وسیله است، نه هدف؛ در ترکیب بنیادهای اقتصادی، اصل، رفع نیازهای انسان در جریان رشد و تکامل اوست.دربارة زن نیز همین است، خانواده کانون اصلی رشد و تعالی انسان، وظیفة خطیر و پر ارج مادری در پرورش انسان‌های مکتبی و ... .اصل اول: جمهوری اسلامی نظامی است برپایة ایمان به خدای یکتا، لااله الاالله؛ یعنی توحید. همین جا که گفته است توحید، معاد و نقش سازندة آن در سیر تکاملی انسان، عدل، امامت و بلافاصله «کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا» که این را هم شأن توحید، معاد، عدالت و امامت آورده است.اصل سوم: ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی؛ تأمین آزادی‌های سیاسی و اجتماعی؛ مشارکت عامة مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.اصل ششم: در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید به اتکاء آرای عمومی اداره شود، از راه انتخابات.اصل نهم: در جمهوری اسلامی ایران، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفة دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه‌ای وارد کند. و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، آزادی‌های مشروع را، هرچند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.می‌گوید نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، احزاب و جمعیت‌ها آزادند، راهپیمایی‌ها آزاد است و ...، واژة آزاد و آزادی در قانون اساسی بسیار است.در اصل چهل و سوم، در بحث اقتصاد، می‌گوید: برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، با حفظ آزادگی او؛ رعایت آزادی انتخاب شغل، محل سکونت و مسکن و ... .اصل پنجاه و ششم: حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم کرده است.هیچ کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد.اما، قانون اساسی باید شکل‌دهندة یک نظام اجتماعی متوازن بر مبنای ارادة مردم باشد. برداشت من از قانون اساسی این است که این قانون، ساختارهایی را برای نظام اجتماعی پیش بینی کرده که اگر قطعات آن ساختار را در کنار هم بچینیم، یک نظام متوازن و متعادل در خدمت کمال، آزادی و تعالی انسان‌ها خواهد بود.بعضی‌ها خیال می‌کنند که قانون اساسی اصولی است که نوشته شده، حالا اگر ما به جزئی از آن عمل کنیم، بالاخره یک شکلی درست خواهدشد. من فکر می‌کنم برعکس است؛ یعنی واضعان قانون اساسی اول شکلی از نظام اجتماعی را در ذهنشان تصور و تصویر کرده‌اند، بعد اجزای آن را در قانون اساسی چیده‌اند. مثل پازل بزرگی که قطعه قطعه شده که اگر قطعه‌ها را کنار هم بگذاریم، آن پازل تکمیل می‌شود.بعضی‌ها خیال می‌کنند هر قطعه‌ای را به هر شکلی کنار هم بچینیم، کار درست می‌شود و لزوماً به یک شکل متوازن و متعادل خواهیم رسید.به نظرم این اشتباه است. باید نظام متوازنی داشته باشیم که در آن حق تعیین سرنوشت براساس آزادی متعلق به ملت باشد. این باید در تمام قوا، هرکسی که به نوعی با قانون اساسی سر و کار دارد یا در روند تأثیر می‌گذارد، متبلور باشد؛ هم در اجرا، هم در تفسیر و قانونگذاری و هم در قضاوت لحاظ شود.اصلاً قضاوت، اجرا، قانونگذاری، شورای نگهبان و حکومت باید در خدمت مطالبات بحق مردم و تأمین آزادی و حق تعیین سرنوشت آنها باشد، والا حکومت بی‌معناست.در قانون اساسی، تفسیر و برداشت‌ها از آن باید اختیارات و مسئولیت‌ها متوازن و متعادل باشد. اگر بشود درجه‌بندی کنیم، نمی‌شود به نهادی بگوییم مسئولیت شما 100 واحد است و اختیار شما 2 واحد. اگر 100 واحد مسئولیت دادیم، باید 100 واحد هم اختیار در کنار آن باشد.نمی‌شود مثلاً همة اختیارات در قوة مجریه متمرکز باشد و تکالیف در قوة قضائیه یا برعکس، اختیارات در قوای مقننه و قضائیه، اما مسئولیت‌ها و پاسخگویی‌ها در قوة مجریه. این عدم توازن است که مشکل ایجاد می‌کند و شکلی را که می‌خواهیم بسازیم، ناقص می‌شود. می‌خواستیم عدالت و کرامت را برپا کنیم، آزادی‌ها را تأمین کنیم، پیشرفت کنیم، یک جامعة آرام و کمال یافته و انسان‌های با کرامت داشته باشیم و آرامش انسانی را حاکم کنیم، اما می‌بینیم که موجودی خلق شده که یک دست آن شش متر است و دست دیگرش دو سانتی‌متر است . ... .هر قوه یا حاکم یا مسئولی باید به قدر اختیارات خود مسئول باشد. این یک اصل حقوقی است و فکر می‌کنم مفاهیم حقوقی، مفاهیمی عقلانی است.یکی از مسائلی که در قانون اساسی و قانونگذاری مهم است، تنظیم روابط بین قواست. شأن روابط قوا شأن قانون اساسی است، نه قانون عادی. نمی‌شود ما در قوة مجریه بنشینیم و برای خودمان مقرراتی وضع کنیم که چگونه با قوة قضائیه و مجلس برخورد کنیم. قوة مقننه هم برای خود تنظیماتی درست کند که چگونه با ما و قوة قضائیه برخورد کند. شأن تنظیم روابط قوا قانون اساسی است. نمی‌شود با آیین نامة داخلی مجلس یا قانون عادی، اختیاراتی را به قوه‌ای داد یا از آن سلب کرد.یکی از مسائل دیگر، تفسیر قانون اساسی است. وقتی تفسیرها زیاد می‌شود، غیرمستقیم اشکالی را به اصل وارد می‌کند؛ به خصوص وقتی تفسیر از یک اصل در مقاطع زمانی متناقض می‌شود که کار را بدتر می‌کند.تفسیر قانون اساسی در واقع خود قانون اساسی است و باید با اصل منطبق باشد. باید به گونه‌ای باشد که اکثریت قاطعی از مردم آن را درست بپندارند و بگویند فهم ما هم از قانون اساسی همین است؛ چرا؟ چون اصل اینکه قانون اساسی در کشور ما اجرا می‌شود، به خاطر رأی مردم است. اگر مردم رأی نمی‌دادند و این قانون اساسی را انتخاب نمی‌کردند، اجازة اجرا نداشت و موضوعیت پیدا نمی‌کرد.البته ممکن است بعضی‌ها بگویند که نه خیر، اینها بحث‌های تخصصی است و مردم نمی‌فهمند و هرچه ما گفتیم، درست است. اما بالاخره اصل قانون اساسی که تخصصی‌تر است. همین اصل قانون اساسی به رأی گذاشته شده و چون مردم رأی دادند، معتبر است.نمی‌شود تفسیری از قانون اساسی بکنیم که اکثریت ملت نقطة مقابل آن را بفهمند. در اینجا به نظرم فاقد مشروعیت و اصالت می‌شود.بحث مهم دیگر، تغییر اصول قانون اساسی است که تغییر آن هم پیش‌بینی شده است و روالی دارد. باید رهبری فرمان بدهند که هیئتی تشکیل بشود، بازنگری کند و بعد به رأی مردم گذاشته شود. باید رفراندوم برگزار شود. نمی‌شود با تفسیر یا با قانون عادی، قانون اساسی را عوض کرد یا حتی به نام مصلحت از طریق ارجاع آن به مجمع تشخیص مصلحت آن را عوض کرد.تشخیص مصلحت هم مثل تفسیر است. اولاً باید زمان داشته باشد. نمی‌شود قانون اساسی را به نام مصلحت عوض کنیم، در این صورت اصلاً نیازی به قانون اساسی نداریم.اینکه در قانون اساسی، مجمع تشخیص مصلحت پیش‌بینی شده، برای مصالح است که مصالح هم استثناهاست نه قاعده. راهی برای دور زدن و حذف قانون اساسی نیست. اگر در مجلس مصلحتی تشخیص داده می‌شود، باید آن قدر برجسته و آشکار باشد که اکثریت مردم بگویند بله، این مصلحت است و اکثریت قاطعی به آن رأی بدهند. نه اینکه مثل قوانین عادی رأی‌گیری شود و شورای نگهبان رد کند و بعد به مجمع برود.نمی‌شود عدة قلیلی بگویند که مصلحت ملت را ما تشخیص می‌دهیم، خود ملت قادر به تشخیص مصلحت خود نیست. چطور ملت آن قدر تشخیص داد که شما را انتخاب و بر خود حاکم کرد، اما مصالح خود را تشخیص نمی‌دهد؟این برای مصالح موقتی است. وقتی ما می‌خواهیم به هر دلیلی اصل قانون اساسی را معطل کنیم، یا در موارد نادری پایمان را از مرزهای قانون اساسی فراتر بگذاریم، باید اولاً استدلالی قوی پشت آن باشد، ثانیاً، زمان داشته باشد.یکی دیگر از مباحث قانون اساسی جایگاه رئیس جمهور، صرف نظر از احمدی‌نژاد، است. اگر ما سال اول بر قانون اساسی پافشاری می‌کردیم، همان فضای قبل منتقل می‌شد که اینها اختیارات اضافه ‌می‌خواهند و ... و حرف را منکوب می‌کردند و چه بسا ثمر نمی‌داد و بالعکس می‌شد.در قانون اساسی، تنها مقامی که نماینده و نماد تمرکز و شکل‌گیری ارادة ملی است، رئیس جمهور است؛ یعنی تنها جایی که همة ملت به یک نفر، یعنی رئیس جمهور، رأی می‌دهند. این قانون اساسی ماست.رئیس جمهور تنها کسی است که نمایندة کل ملت محسوب می‌شود. کسی است که بالاترین سطح نمایندگی از مردم را دارد. همة مردم برای انتخاب یک نفر می‌آیند. اشاره کردند، اصل 113 روشن است: بالاترین مقام رسمی کشور، پس از مقام رهبری، مجری قانون اساسی و رئیس قوه مجریه.بخش مهم مردم‌سالاری و جمهوری در انتخاب رئیس جمهور متبلور می‌شود که همة مردم اعمال اراده می‌کنند.البته همة ارکان نظام باید براساس اراده و رأی مردم باشند و هستند. اما مشکل از کجاست؟ مشکل از آنجاست که بخواهیم با اقلیتی کل ملت را کنترل کنیم. اینجا اختلاف‌ها شروع می‌شود؛ نه اختلاف، که بعضی‌ها به محض اینکه تذکر قانون اساسی می‌دهیم، می‌گویند وارد اختلافات شده‌اید؛ اینجا اختلاف نیست؛ اینجا صیانت از اصل نظام، اصل ملت، اصل حقوق مردم و اصل قانون اساسی است.بله، اگر جار و جنجال باشد، آن اختلاف و دعواست؛ اما بحث شخصی نیست. بگذارید اشارة کوتاهی داشته باشیم. ما مجلس داریم و مجلس هم نمایندگان مردم در حوزه‌های مختلف هستند. اما مقایسه‌ای آماری بکنیم. به واسطة قوانین عادی کار به جایی رسیده است که مجموعة نمایندگان مجلس نمایندة اقلیتی از مردم‌اند، نه اکثریت مردم.قانون انتخاباتِ اول می‌گفت هرکس در حوزة انتخابیة خودش باید 50 درصد به اضافة یک رأی بیاورد. بعداً در اجرا مشکلاتی پیدا شد و به 30 درصد تبدیل شد. باز تبدیل به 25 درصد شد. در بهترین شرایط، متوسط آرای کسانی که در دور اول به مجلس راه پیدا می‌کنند، 30 درصد آراست؛ یعنی 70 درصد شرکت کنندگان مشارکت ندارند. اگر به مرحلة دوم برسد که مشارکت هم پایین می‌آید. شما 30 درصد را در مشارکت ضرب کنید و روی واجدین شرایط ببرید و بعد ببینید که چه اتفاقی می‌افتد.اما در قانون ریاست جمهوری فرق می‌کند، باید 50 درصد به علاوة یک نفر باشد. معمولاً هم در ریاست جمهوری چون تمرکز هست، مشارکت مردم هم بالاتر است. نه اینکه بخواهیم در اینجا حق یا باطلی را اثبات کنیم. وقتی می‌گوییم ارادة مردم، ارادة مردم نیرو و سوختی است که اولاً، پشت موتور اداره و حاکمان قرار می‌گیرد و ثانیاً، جهت حرکت آنها را معلوم می‌کند.اگر این سوخت کم یا معیوب شد یا نمایندة اکثریت ملت نبود، نظام سست می‌شود. ضمن اینکه بحث‌های حقوقی هم دارد، که اگر موقعی خدای نکرده نهادها نمایندة اقلیت شدند، آیا اینها اصلاً مشروعیت و اجازة حکمرانی دارند؟ که بحث مستقلی است. اما من در اجرا می‌گویم، رأی و ارادة مردم فقط کاغذی نیست که در صندوق رأی بیندازند و عددها را بالا و پایین کند؛ هرکس تصمیم می‌گیرد و رأی می‌دهد، این ارادة او در عالم بیرون واقعیت پیدا می‌کند. مؤلفه‌هایی است که یک برآیند را در بیرون شکل می‌دهد و ما نمی‌توانیم آن را کم اهمیت تلقی کنیم.به حرف‌های مقدماتی برگردم، خدا در اختیار انسان ها قرار داده است، باید ملت بخواهد تا محقق شود. اگر ملت نخواهد، این دستگاه‌ها هر چقدر تلاش کنند، در بیرون اتفاقی نخواهد افتاد. این یک اصل است؛ ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم. محیط اجتماعی و تغییرات بیرونی تابع ارادة انسان‌هاست. نباید انتخابات را کم اهمیت بدانیم.حالا با قانون عادی مجلس را کرده‌ایم نمایندة اقلیت و با این می‌خواهیم اکثریت یا کل ملت را کنترل کنیم؛ این سخت می‌شود و دچار مشکل می‌شویم. باید این را اصلاح کنیم.بحث دیگر بحث اجرای قانون اساسی است که دیگر به آن نمی‌پردازم و به نظرم دخالت و ... بی معناست.اخیراً بحثی با عنوان تغییر قانون انتخابات ریاست جمهوری مطرح شده است. صرف نظر از اینکه این امر به چه سرنوشتی دچار شود، به نظرم نفس این کار اولاً، خلاف قانون اساسی است و همة ما سوگند خورده‌ایم که خلاف قانون اساسی عمل نکنیم. چرا در کاری که صراحت دارد خلاف قانون اساسی است وارد شویم و وقت و پول مردم را صرف آن کنیم؟ این مخالف صریح اصول 6 و 115 است.تذکر درستی دادند، و گفتند: قانون اساسی در موارد مسکوت، به منابع فقهی، از جمله آیات ارجاع داده است. آن بحثی که من کردم، گفتم مخالفت با قانون اساسی با استناد به یک آیه. این هم خود قانون اساسی اجازه داده است آنجا که من ساکت هستم، به سراغ آیات و روایات بروید.اصل بر رأی مردم است. انتخابات آزاد، حق مردم است؛ هم اصالت دارد، هم ضرورت دارد و هم اهمیت دارد. در اینکه بخواهند برخلاف قانون اساسی، صلاحیت‌های رئیس جمهور را ببندند، به نظر عده‌ای که ملت هیچ حقی به آنها نداده است.کسی زمانی استاندار، وزیر و وکیل بوده است، در دوره‌ای که بوده از حقوقش استفاده کرده و مسئولیت‌هایش را هم پاسخ داده است. حالا ما انتخاب رئیس جمهور را که بالاترین رکن جمهوری و مردم سالاری است، منوط به این کنیم که عدة دیگری قبلاً تأیید کنند؛ سیاسی بودنش را عده‌ای و دیندار بودنش را عدة دیگری! یعنی اگر کسی بخواهد رئیس جمهور بشود، باید کاغذی دستش بگیرد و دنبال آدم‌ها راه بیفتد! آیا در قانون اساسی، رئیس جمهور این است؟اگر می‌خواهید قانون اساسی را عوض کنید، آن راه دارد. به صراحت بگویید می‌‌خواهیم آن را عوض کنیم و بالاخره آن را در مسیر ببرید.قبلاً هم چند بار تلاش شد که قانون اساسی را با شرایطی محدود کنند که خوشبختانه، شورای محترم نگهبان به عنوان نقض قانون اساسی آن را رد کرد.نباید کاری کنیم که حضور مردم کمرنگ شود و مردم فکر کنند عده‌ای به جای آنها تصمیم می‌گیرند. بالاخره قانون اساسی در اصل 115 ویژگی‌های رئیس جمهور را احصا کرده است: «رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی، سیاسی که واجد شرایط زیر باشد، انتخاب گردد: ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر، مدبر، دارای حُسن سابقه، امانت، تقوا، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی و مذهب رسمی کشور.»اصل 116 فقط گفته است نحوة برگزاری انتخابات را قانون معین می‌کند، نه ویژگی‌های رئیس جمهور را.نظارت بر قانون اساسی هم بر عهدة شورای نگهبان است. در دو اصل تأکید شده که نظارت برعهدة شورای نگهبان است و تاکنون نیز همین طور بوده است.اصل این نظام با مردم است، اما عده‌ای مدام می‌خواهند مردم را محدود کنند. حالا اگر محدود کنیم، چه چیزی را به دست می‌آوریم؟ بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر مردم را محدود کنند، خودشان سرجایشان می‌مانند. این طور نیست.به نظرم این کار هم عقلاً و هم شرعاً اشکال دارد. انقلاب ما با حضور مردم زنده است. مردم به تعیین سرنوشت حساس‌اند، احساس مسئولیت اجتماعی می‌کنند، 85 درصد در انتخابات شرکت می‌کنند.البته مردم این مسائل را نخواهند پذیرفت و ما هم همة تلاش خود را برای جلوگیری از نقض قانون اساسی به کار خواهیم برد. ما به دنبال انتخاباتی پرشور و گسترده هستیم. همة انرژی سیستم ما از حضور ارادة مردم گرفته می‌شود. اگر این را سست کنیم، چیزی باقی نمی‌ماند.نمایندگان محترم مردم هم نباید اجازه بدهند که این اقدامات خلاف قانون اساسی در پروندة کاری آنها ثبت شود. اگر کسانی هم می‌خواهند وارد فعالیت‌های انتخاباتی شوند، بروند نظر مردم را جلب کنند. کاری کن که مردم به تو رأی دهند، چرا می‌خواهی دست مردم را ببندی؟اجرای انتخابات، کاری اجرایی است. اصل 60 می‌گوید که اعمال قوة مجریه از طریق رئیس جمهور و وزراست. چطور می‌خواهید این را از وزارت کشور بگیرید و به دادستان کل بدهید؟ یعنی وزیر کشور کارهایش را به تأیید دادستان کل کشور برساند؛ این دخالت صریح قوة قضائیه در مسائل اجرایی است.در طول 33 سال همیشه وزارت کشور انتخابات را برگزار کرده است. اگر اشتباه بوده، برای همه بوده؛ اگر هم درست بوده، برای همه بوده است. شما هم با همین وزارت کشور، نماینده شدید یا دیگران رئیس جمهور، شورا و ... شده‌اند. همه با همین سیستم بالا آمده‌اند.آمده‌ایم روی جایی دست گذاشته‌ایم که دشمنان هم سوء استفاده کنند و همة گذشته را زیر سؤال ببرند. بعضی‌ها شوخی می‌کردند و می‌گفتند خوب است نام فرد موردنظر را هم در مصوبه بنویسند و خیال ملت را راحت کنند.البته تلاش برای دخالت در حوزة اجرا تلاشی مسبوق به سابقه است.اینها مطلقاً بحث‌های سیاسی نیست، بلکه بحث‌های فنی برای مصالح کشور است. برخی خیال می‌کنند هنوز زمان قاجار است که استبداد حاکم است، ملت مبارزه کرده‌اند و کشته داده‌اند و مجلسی پیدا کرده‌اند و همة حقوق مردم در مجلس متبلور است. نه خیر، جایگاه مجلس بسیار بسیار رفیع است، اما دستاوردهای ملت در انقلاب اسلامی فقط مجلس نیست.شخص رئیس جمهور را مردم مستقیماً انتخاب می‌کنند. حتی رهبری را به واسطه انتخاب می‌کنند، اول خبرگان رهبری، بعد رهبر.این طور نیست که فکر کنید مردم فقط یک پناهگاه دارند و یک جا هست که متعلق به مردم است و بقیه متعلق به دورة قاجار استبدادی هستند! این اندیشه باید بیرون برود. 33 سال است که انقلاب شده، ملت حاکم است و ملت باید حاکم شود.چنین تلاش‌هایی بوده است. مثلاً الان در شورای پول و اعتبار افرادی از سایر قوا و حتی بیرون از سیستم حکومتی هستند که تصمیم‌گیرند. در حالی که این شورا یک مرجع قطعاً حاکمیتی است. افرادی رأی می‌دهند که هیچ مسئولیتی ندارند و پاسخگو هم نیستند.تلاش شد که سایر قوا با حق وتو در عزل و نصب رئیس بانک مرکزی دخالت کنند. همین الان مصوب کرده‌اند که با حق وتو در هیئت امنای صندوق توسعه ملی دخالت کنند. اینها کار را خراب می‌کند.بعضی‌ها خیال می‌کنند هر چیزی دست آنها باشد، درست می‌شود و اگر دست آنها نباشد، خراب می‌شود. من خوشبینانه‌ نگاه می‌کنم. این طور نیست. اگر قانون اساسی را درست اجرا کنیم، مسائل درست خواهدشد. اگر بخواهیم اصلاح کنیم، بهترین اصلاح پایبندی به قانون اساسی است. اگر همین را اجرا کنیم، کار درست می‌شود. مقام معظم رهبری همین را فرمودند. نه اینکه از دیگران بگیریم و به دست خودمان بیاوریم.اینها مضر است، توازن را به هم می‌زند و برخلاف ارادة مردم است. اتفاقاً استبداد از همین جا شکل می‌گیرد.حالا برای بحث و تحقیق چند سؤال مطرح می‌کنم:البته پاسخ آن برای من روشن است. بحث‌های مربوط به حقوق اساسی و قانون اساسی است و می‌تواند به یک رسالة دکتری یا فوق لیسانس تبدیل شود.یکی را جناب آقای اسلامی مطرح فرمودند. بالاخره قوة قضائیه، اصل 62، اعمال قوه قضائیه از طریق دادگاه‌های دادگستری است. آیا ادارة زندان‌ها هم جزء قوة قضائیه است؟ آیا ثبت اسناد جزء قوه قضائیه است؟ آیا دادسرا و پزشکی قانونی جزء قوه قضائیه هستند؟یک اتفاقی می‌افتد، دادستان، قاضی و پزشک قانونی همان را می‌گویند. اینجا این شائبه ایجاد می‌شود که راه بر استیفای حقوق مردم تنگ می‌شود.حالا اخیراً لایحه‌ای به دولت دادند که کانون وکلا هم زیرنظر قوة قضائیه برود. خوب دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد؟ شاید به مسئله توجه نیست. قاضی مستقل است و همه باید احترام بگذارند.همه در برابر قانون مساوی‌اند. از رهبری تا بنده که خاک پای ملت هستم، همه در برابر حکم قاضی ]برابرند[. اما معنای آن این نیست که همة امور کشور زیر نظر یک قوه بیاید.دو سال قبل بحث «پیشگیری از وقوع جرم» را داشتیم. یک جوری این را تفسیر کردند که تمام بخش‌های مقننه و اجرایی قبل از هر اقدام باید بروند اجازه‌ای بگیرند. گفتیم این طوری نیست. پیشگیری از وقوع جرم یعنی شما مطلع هستید که جرمی در حال اتفاق افتادن است. یا مقدماتی دارد چیده می‌شود که منجر به جرم می شود. شما باید آن مقدمات را کنترل کنید.اما سؤال‌ها!آیین نامة داخلی مجلس طبق اصل 66 ناظر بر ادارة جلسات و تنظیم امور مجلس است.یک) آیا این آیین نامة داخلی می‌تواند اختیاراتی را برای بعضی از قوا یا برای رئیس مجلس یا برای رئیس‌جمهور تعریف بکند؟ یا مسئولیت هایی را برای دیگران؟دو) مسیر قانونگذاری در مجلس دو منشأ دارد؛ یکی طرح و دیگری لایحه. طرح حق نمایندگان مجلس است. تعدادی از نمایندگان طرحی را می دهند و رسیدگی می‌شود. محدودة آن اصل 75 و قانون اساسی است. اما دولت هم حق دارد لایحه بدهد. دولت برای ادارة کشور به راهکارها و برنامه‌ای می‌رسد و می‌خواهد این را اجرا کند. آن را به لایحه تبدیل و به مجلس تقدیم می‌کند. حالا اگر مجلس محترم این لایحه را به گونه‌ای تغییر داد که با لایحة اولیه شباهتی ندارد یا اصلاً جهت‌گیری‌های آن عوض شده است. در این صورت، آیا این قانون محسوب می‌شود و دولت باید آن را اجرا کند؟ مسئولیت تبعات اجرایی چنین مصوبه‌ای به عهده کیست؟ اصلاً دیگر لایحه به چه دردی می‌خورد؟وقتی بناست کاملاً تغییر بکند، علی‌رغم مخالفت‌های دولت، دیگر چه ضرورتی به لایحه است؟ فرق لایحه و طرح چیست؟مسئولیت تهیه و اجرای بودجه به عهدة کیست؟ آیا می‌شود به بهانة رسیدگی به بودجه، کل بودجه زیر و رو شود؟ یا جهت‌گیری‌ها، مبانی و اصول آن دچار دگرگونی اساسی شود؟ آیا قانون اساسی اجازه می‌دهد یا نه؟ اگر شد، چه ضرورتی به ارائه لایحة بودجه است؟ و اگر قبول کردیم، مسئولیت تبعاتش به عهدة کیست؟فرض کنید دولت می‌گوید این مصوبه را نگذارید، چون تورم زاست. یا این پول را به آن دستگاه ندهید، نیاز ندارد یا پول را در جای نامناسب هزینه می‌کند یا درست هزینه نمی‌کند، ولی این پول را اختصاص می‌دهند. حالا مسئولیتش به عهدة کیست؟آیا این ضوابطی که در آیین‌نامة داخلی برای روند رسیدگی به بودجه گذاشته شده که در واقع، خودش یک بودجه‌نویسی ابتدایی است، منطبق با قانون اساسی است؟آیا مجلس شورای اسلامی می‌تواند در خلال رسیدگی به بودجه هر سال بسیاری یا اکثریت قوانین عادی را عوض ‌کند. آیا طبق قانون اساسی چنین اجازه‌ای را دارد؟ یا فرض کنیم اگر اجازه داشت، تبعاتش چه می‌شود؟کشور براساس قوانین ثابت اداره می‌شود. الان در دنیا چشم‌اندازهای پنجاه ساله تنظیم می‌کنند. حتی این قوانین پنج ساله و هفت ساله دارد منسوخ می‌شود. آیا می‌شود کشور را براساس قانون‌های یکساله اداره کرد؟قانون بودجه مستثنی و یک نوع حسابداری است. اما در خلال قانون بودجه، همة قوانین عادی هر روز تغییر پیدا می‌کند. دیگر چه چیزی ثابت می‌ماند؟ما حتی هر سال شاهد هستیم که قوانین برنامه هم در خلال قانون بودجه تغییر می‌کند. حالا بالاتر به شما بگویم، همین قانون بودجه در سال چندین بار اصلاحیه می‌خورد؛ یعنی افق برنامه‌ریزی ما چقدر است؟ یکسال است. شش ماه است، یک ماه است، نمی‌دانیم! بستگی به طرحی دارد که هر روز تصویب می‌شود. آیا اینها طبق قانون اساسی است؟ آیا به حال کشور مفید است؟ما اصل 75 را داریم. این یک تضمینی برای کنترل طرح‌هاست که هزینه ایجاد نکنند.آیا می شود ما اصل 75 را دور بزنیم. هزینه را بتراشیم، اما دور بزنیم. مثال؛ طرح را تصویب کنیم و دولت را موظف کنیم که بودجه‌اش را در قانون بودجة سال آینده بیاورد یا بگوییم دولت از بودجه صرفه‌جویی بکند و اینجا هزینه بکند. مثل قانونی که برای وزارت ورزش تصویب شد. گفتیم آقا! صرفه‌جویی هنوز اتفاق نیفتاده است. به ما فشار می‌آوردند که زودتر وزارت را تشکیل بده. می‌گفتیم بودجه‌ای نیست، می‌گفتند بودجه از محل صرفه‌جویی‌ها. می‌گفتیم هنوز اجرا نشده است که صرفه‌جویی بشود. ما باید قانون بودجه را اجرا کنیم و در پایان سال ببینیم صرفه جویی هست یا نیست. دیدید که چه فضایی در کشور درست شد.یا بیاییم مبهم بگذاریم. مثل «قانون تغییر ساعات». تغییر ساعت یک کار اجرایی است. مجلس تصویب کرد، ما معترض شدیم، گفتیم این هزینه دارد. هزینة آن را اثبات کردیم. کنتورهای وزارت نیرو را در شرایطی که ساعت تغییر می‌کند با شرایطی که ساعت تغییر نمی‌کند، مقایسه کردیم و دیدیم وقتی ساعت تغییر نمی‌کند، مصرف کاهش پیدا می‌کند؛ یعنی ما نیاز به سرمایه گذاری کمتری داریم. این را پیچاندند. چه طوری نوشتند؟ نوشتند ساعات رسمی کشور از اول فروردین تغییر می‌کند و 31 شهریور هم برمی‌گردد.چه کسی این کار را باید بکند؟ بعد به ما فشار آوردند که این کار اجرایی است و شما باید انجام دهید. گفتیم این دور زدن قانون اساسی است و درست نیست.بالاخره اصل 75 تضمینی است برای اینکه ثباتی در مدیریت کشور ایجاد شود. ما یک خزانه داریم و برای یک خزانه از دو نقطه، سه نقطه یا ده نقطه نمی‌شود برنامه‌ریزی کرد. نمی‌شود از ده نقطه خزانه را مدیریت کرد. پول زیاد خرج می‌کنیم، اما بازدهی پایین می‌گیریم. برای اینکه از چند نقطه خزانه دارد مدیریت می‌شود.آیا مجلس می‌تواند با طرح نمایندگان برای خودش اختیاراتی بالاتر از اختیارات قانون اساسی بتراشد یا حتی برای قوه قضائیه؟آیا مجلس شورای اسلامی می‌تواند با وضع قوانین عادی اعمال قوة مجریه را به غیر از وزرا و رئیس جمهور بسپارد؟ جز حوزة‌ مربوط به رهبری، آیا مجلس مثلاً می‌تواند یک چیزی را تصویب بکند و اجرایش را به یک نهاد مردمی بدهد؟ یک کار حاکمیتی را به یک نهاد مردمی بدهد؟دستگاه‌های نظارتی الحمدلله هم در قوه مقننه، مجریه و قضائیه زیاد داریم. البته ظاهراً اینها مسئول‌اند فقط بر قوة مجریه نظارت بکنند.از اول انقلاب یک ترسی در دل‌ها از قوة مجریه به خاطر تاریخ افتاد که همه‌اش در جهت بستن قوه مجریه بود. دیوان عدالت اداری نمی‌تواند تصمیمات قوه قضائیه را لغو کند. تصمیمات مجلس را هم نمی‌تواند لغو کند. فقط می‌تواند تصمیمات قوة مجریه ]را لغو کند.[اخیراً که اشاره کردند با تفسیری از اصل 138 رئیس مجلس بر کل قوه مجریه و بالاتر بر رئیس جمهور حاکم شده است و بخشنامة رئیس‌جمهور را نقض می‌کند. می‌تواند یا نمی‌تواند؟ اینها بحث‌های علمی است. فردا نگویند که آقا شورای نگهبان تصویب کرده و تو چرا حرف زدی و دیگر بی‌دین شده‌ای! این حرف‌ها نیست که شورای نگهبان هم ممکن است اشتباه کند. بالاخره باید یک جا حرف زد و در فضاهای علمی بحث و رسیدگی کرد.حالا این دستگاه‌های نظارتی می‌توانند به بهانة نظارت دخالت کنند؟ قبل از اجرا بگویند بیا این کار و آن کار را بکن. یا حتی بیایند تصمیم قوة مجریه را نقض کنند و بگویند تو نبایستی سد را اینجا می‌ساختی، بایستی اینجا می‌ساختی! حتی ما داریم که با بانک مرکزی مکاتبه شده است که چرا قیمت ارز را بالا نمی‌بری؟ باید بالا ببری. می‌توانند یا نمی‌توانند؟دو سؤال کوتاه است و دیگر عرضم را تمام می‌کنم.آیا قوة مجریه قوه‌ای است تحت امر دو قوة دیگر، یعنی آنها باید هر روز بنشینند و تصمیم بگیرند که به این بگویند که چه کار بکن. معنایش این است که برنامه و بودجه، اداری- استخدامی، اینها اولاً شاکله و توازن را به هم می‌زند، ثانیاً هزینه درست می‌کند، تعادل بودجه را به هم می‌زند و باید در یک نقطه مدیریت بشود.هر یک برای خودشان مصوبه می‌گذارند، می‌روند تصمیم می‌گیرند و این طوری نمی‌شود.آیا مجلس می‌تواند با وضع قوانین عادی اختیارات صریح رئیس جمهور در اصول 113، 121، 123، 124، 125، 126، 127، 128، 129، 134، 135، 136و 137 را محدود کند؟از اینکه حوصله کردید، من از همه شما تشکر می‌کنم. عرضم را خلاصه می‌کنم. تنها سندی که در اختیار ماست، قانون اساسی است. اگر می‌گوییم ولایت مطلقة فقیه، چون اینجا هست. بله یک موقع بحث‌هایی نظری با هم داریم. ممکن است بعضی‌ها به لحاظ نظری بعضی از اصول قانون اساسی را قبول نداشته باشند، اما آنها هم تحت حاکمیت این قانون هستند و حقوق آنها هم تحت حاکمیت این قانون محترم است؛ همة ملت.بحث‌هایی که خدمت شما عرض کردیم، بحث‌های علمی و نظری است برای اینکه کار بکنیم.بالاخره ما 33 سال انقلاب کرده‌ایم، در ابتدای راه هستیم. باید اصلاح و درست بکنیم. به محض اینکه کسی بحث نظری مطرح می‌کند، نباید انگی به پیشانی او بچسبانیم. آقا بحث نظری کرده است. یکی دربارة ایران نظر دارد. باید نظر بدهد. دربارة قانون اساسی نظر دارد، باید نظر بدهد.در مورد حقوق اساسی، آزادی‌های مردم نظر دارد، باید نظر بدهد. نباید بعضی‌ها خودشان را مالک و بقیه را رعیت بدانند.عده قلیلی بگویند ما اصلیم و بقیه فرع‌اند. ما درجه یک هستیم و بقیه درجه دو و بعضاً درجه سه هستند.دربارة حقوق اساسی مردم بحث خوبی شد. همة ملت درباره حقوق اساسی مسئولیم. یکی نمی‌تواند بگوید نه، من تصمیم گرفتم و تو دیگر حق نداری حرف بزنی. این نقطه و پایة شروع استبداد است.بله! همه باید حرف بزنند. ما به عنوان قوة مجریه، بنده به عنوان رئیس جمهور تلاش کردم که نهایت آزادی‌ها را پاس بدارم. سعی کردیم با هیچ کس به عنوان اظهارنظر، حتی وقتی به مرزهای توهین کشیده شده، برخورد نکنیم. مگر جایی که به اساس آسیب زده است و همکاران ما مجبور شدند که به قوه قضائیه شکایت کنند والا با حداکثر سعة صدر و سماحت برخورد کردیم.تلاش کردیم از حقوق اساسی مردم دفاع کنیم، مکاتبه کردیم، تذکر دادیم، نامه نوشتیم، بعضی جاها دیگر علنی شد. ما همه برای مردم، آزادی، تعالی انسان، و حقوق مردم هستیم. اصلاً حکومت برای حقوق مردم است. حکومت چیزی نیست که بگوید من حق دارم بر مردم سیطره داشته باشم و ... حتی پیامبر عزیز ما که اشرف مخلوقات و زیباترین زیبای عالم هستی و در اوج کمال است. خداوند به او می‌فرماید؛ فذکر انما انت مذکر لست علیهم بمصیطر. تو هدایتگری، تذکر می‌دهی. سیطره نداری و به جای آنها نمی‌توانی تصمیم بگیری. باید مردم بخواهند. تو هنرت این است که راه را بازکنی، هدایت و ارشاد کنی و مردم را با حقیقت خودشان آشنا کنی. اگر کسی ظلم کرد، جلوی ظلم را بگیری. از مظلوم دفاع کنی. جای مردم نیستی . پیغمبر!بعضی‌ها فکر می‌کنند حفظ نظام و استقلال این است که دائم دایره را ببندیم. والله استقلال فقط در سایة آزادی و عدالت حفظ خواهدشد. این کلام مولی امیرالمؤمنین علی (ع) است. باید آزادی و عدالت باشد، والا استقلال را نمی‌توانیم حفظ کنیم. در گذشته تجربه کردیم. مردم آزاد نبودند، عدالت و کرامت نبود، یک حوزة حاکمیت بود بدون اتکا به توده‌های مردم و مجبور شد به ذلیلانه‌ترین خفت‌های تاریخی در مقابل اجنبی تن بدهد.مردم باید در یک حکومت اسلامی احساس عزت، اثرگذاری و نقش‌آفرینی بکنند و رشد کنند. برخی فکر می‌کنند فقط خودشان مسلمان‌اند و بقیه مسلمان نیستند. خیال می‌کنند فقط آنها دین را حفظ می‌کنند و متعهد هستند.یک خاطره کوتاه می‌گویم و عرضم تمام! در شورایی بودیم و بحث‌های فرهنگی مطرح بود. در مدتی طولانی در کشور بحث بود که در کشور ما تعطیلات خیلی زیاد است. خودم قبلاً یک بررسی تطبیقی کرده بودم (شخصی) و معتقد بودم در ایران تعطیلات زیاد نیست، گرچه در بحث تعطیلات هم مباحث نظری داریم.اصلاً تعطیل یعنی چه؟ انسان نیاز به تفریح دارد یا ندارد؟ تفریح هم جزء زندگی است یا نیست؟ تفریح هم جزء کمال است یا نیست؟ با خانواده بودن جزء کمال است یا نیست؟غربی‌ها تعریفی کرده‌اند و مطابق آن: انسان یعنی اقتصاد. هر کس تا زمانی مفید است که دارد تولید اقتصادی می‌کند. به محض اینکه جدا شد، می‌شود اوقات فراغت. می‌خواهم این بحث‌ها را کنار بگذارم.یا آمار مقایسه¬ای. در آن شورا تصمیم گرفتیم گروهی تشکیل بشود، برود و یک پژوهش میدانی کند که آیا تعطیلات ما زیاد است یا کم است؟ رفتند و طی یکسال و نیم تا دو سال تمام کشورها را بررسی کردند و در آن جلسه گزارش آوردند.دیدند اولین کشور در کمترین تعطیلات یمن است با 64 روز. بعد ایران است با 77 روز و تعطیلات بقیۀ کشورها همه بالای 100 روز است. بعضی ها 136 روز تعطیلات دارند؛ تعطیلات آخر هفته و تعطیلات رسمی. ما 77 روز تعطیلات آخر هفته و رسمی داریم.همان¬جا پیشنهاد آورده بودند که اگر تعطیلات ما زیاد است، جا به جا کنیم. چه چیزی را جا به جا کنیم، گفتند نوروز را باید کم کنید. گفتیم نوروز را چرا کم کنیم؟ نوروز چهار روز تعطیل است و کمی هم تعطیلی این طرف و آن طرف آن می¬شود یک هفته و مردم یک هفته می¬روند دید و بازدید و ... یک پیشنهاد دیگر دادند که از نوروز یک روز کم کنیم و کنار عید فطر بگذاریم.حالا عرضم اینجاست که بعضی¬ها اصلاً نگاهشان اشکال پیدا کرده است. این نگاه باید تغییر کند. یکی برگشت گفت؛ آقا چه؟ عید فطر را بکنیم دو روز؟ یک ماه مردم زحمت کشیدند، تزکیه کردند، درست شدند، بگذاریم بروند فساد کنند و خراب بشوند؟ اینها که می¬گویم ضبط شده است، سند است. من هم سکوت کردم. نفر اول، دوم، ... هشت نفر در همین سیاق صحبت کردند. بعد من اجازه گرفتم و گفتم حرف¬ها را زدید، حالا گوش کنید. به همان نفر اولی که این حرف‌ها را زده بود گفتم شما وقتی که به مسافرت می‌روی، فساد می‌کنی؟ چرا خیال می‌کنی ملت می‌روند مسافرت فساد می‌کنند؟ این ملت ما که با خانواده می¬روند، آن خانم خانه که تا لحظۀ آخر باید کار کند. غذای توی راه را هم باید درست کند، چون باید ارزان دربیاید. می¬روند توی بیابان، کنار رودخانه، زیر درختی یک پتو می¬اندازند و خانوادگی غذایی می¬خورند، این شد فساد؟ چرا نگاه شما به ملت این است؟همین ملت 1400 سال 2000 سال توحید، عدالت و اندیشۀ انسانی را حفظ کرده است. الان همین ملت فداکاری می‌کند که من و شما اینجا هستیم. چرا نگاه شما به ملت این است؟ چرا خیال می‌کنی از مردم برتری؟ چرا این خیال را می‌کنی؟ این نقطۀ آغاز سقوط است. هرکس فکر می‌کند از مردم بالاتر است؛ والله ساقط شده است. همین نشانۀ این است که بویی از از کمال نبرده‌اند.این توده‌های عظیم مردم! از اینکه مردم به مسافرت می‌روند، ناراحت‌اند و می‌گویند مردم می‌روند فساد می‌کنند؟کجا این ملت می‌رود فساد می‌کند. این ملت عظیم یا می‌رود زیارت یا می‌رود ایران را می‌گردد. یا می‌رود صلۀ ارحام یا می‌رود کیف سالم می‌کند، اشکالی دارد؟ به خدا بعضی ها به جایی رسیده‌اند که از کیف و خوشحالی مردم ناراحت‌اند. یک موقعی بود که اول سهمیه بندی بنزین، ما می‌آمدیم سهمیه می‌دادیم، 100، 60، 50 لیتر، بعضی‌ها بودند که در بعضی نهادها در موضع تصمیم‌گیری بودند، اعتراض شدید به من می‌کردند و می‌گفتند آقا! یعنی چه 60 لیتر اضافه دادید؟ گفتم: خوب مگر چه می‌شود؟ گفت: می‌برند می‌سوزانند. گفتم: خوب ببرند بسوزانند. اولاً گردشگری جزء فرهنگ و اقتصاد است. و سبب تعدیل ثروت، همبستگی ملی، ارتباطات ملی، فهم مشترک ملی و اعتلای فرهنگی می‌شود. مردم باید استراحت کنند.می‌گفت: نخیر آقا! من دیگر ناراحت شدم. گفتم: شما صدایت از جای گرم بلند می‌شود و خودت شش دستگاه ماشین بیت المال در اختیار داری، هر موقع بخواهی خودت و خانواده‌ات مسافرت، تفریح، کیف و همه کارت را می‌کنی، بعد که به مردم می‌خواهد برسد، این طوری می‌شوی. ما برای مردم هستیم. حکومت درست شده تا برای مردم رفاه و آ
کد خبر: ۱۱۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۶

برخی خیال می‌کنند که زمان قاجار است و استبداد حاکم است و همه‌ حقوق مردم در مجلس متبلور است. بعد از انقلاب اسلامی و با دستاوردهای حاصل از آن، حقوق و اراده مردم تنها در مجلس نیست. رئیس‌جمهور هم با رای مستقیم مردم انتخاب می‌شود و حتی رهبری با واسطه توسط مردم انتخاب می‌شود. 33 سال است که مردم حاکم بر سرنوشتشان هستند و دیگر آن دوره گذشته است. اوای دنا:محمود احمدی‌نژاد در اولین همایش ملی قوه مجریه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران با اشاره به مطالب طرح شده در این همایش اظهار کرد: در نظام اجتماعی ما مهم‌ترین رکن و نهاد، قانون اساسی است و ما از قانون اساسی مهم‌تر نداریم.وی اضافه کرد: همه اندیشه‌ها، نظریه‌های اجتماعی، حکومتی، مطالبات و آرزوهای چندین ساله، مفاهیم دینی مرتبط با مناسبات و نظامات اجتماعی و شیوه زمامداری همه در قانون اساسی مندرج است و اگر حقوق و ارزش‌ها در جامعه گسترش پیدا می‌کند، باید بر اساس قانون اساسی باشد.رییس‌جمهور با بیان اینکه در قانون اساسی، حقوق متقابل مردم و زمامداران و نقش و وظیفه هرکدام مشخص شده است، گفت:‌ در واقع مهم‌ترین و مستحکم‌ترین سند تنظیم‌کننده روابط و حدود و مرزهای اجتماعی در قانون اساسی مشخص شده است.وی افزود: این حرف‌ها به این معنا نیست که این سند کامل است و نیاز به اصلاح ندارد، خیر. در دوره‌های زمانی بر اساس تجربیات، دانش و پیشرفت جامعه باید اصلاحاتی انجام دهیم و این به این معنا نیست که این سند وحی منزل است و نمی‌توان تغییر داد، ولی باز هم تاکید بر آن داریم که مهمتر از آن سندی نداریم.رییس‌جمهور در ادامه با اشاره به مطالب مطرح شده از سوی برخی از حقوقدانان و اساتید عضو هیات علمی برخی از دانشگاه‌ها در این همایش،‌ اظهار کرد: ‌این سخنان نشان دهنده این است که نواقصی وجود دارد، البته این ایرادات به واضعان قانون اساسی برنمی‌گردد و آنها نوعا فاقد تجربه حکومت‌داری و زمامداری بودند، چون فرصتی در اختیار آنها در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برای این موضوع نبوده است و حتی اگر این نیز نبود، چون مناسبات در حال تغییر است و وقتی ما به سطح بالاتری منتقل می‌شویم نیاز به تنظیم مجدد هستیم و اصلاح می‌خواهد.رییس جمهور در عین حال تصریح کرد: البته تا زمانی که این قانون معتبر است، هیچ کس نمی‌تواند این قانون را کنار بگذارد و همه تصمیمات، اجراها و هر اقدامی در کشور باید مبتنی بر قانون باشد؛ چراکه قانون اساسی تنها سند مطلوب و مدون میثاق ملی است و طبق فرموده امام (ره)، مهم‌ترین دستاورد انقلاب اسلامی، قانون اساسی است.در قانون اساسی ما آزادی بسیار مهم استاحمدی‌نژاد در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به جایگاه استقلال و آزادی در قانون اساسی کشور گفت: در قانون اساسی ما آزادی بسیار مهم است.رییس هیات نظارت بر اجرای قانون اساسی با اشاره به برخی از بندهای قانون اساسی در مورد آزادی از جمله آزادی نشریات و مطبوعات، احزاب و همچنین برگزاری راهپیمایی، گفت: قانون اساسی باید شکل‌دهنده یک نظام اجتماعی متوازن بر مبنای اراده مردم باشد.وی افزود: برداشت من از قانون اساسی این است که یک ساختاری را برای نظام اجتماعی پیش‌بینی کرده که اگر قطعات آن ساختار را در کنار هم بچینیم یک نظام متعادل و متوازن در خدمت کمال، تعالی و آزادی انسان‌ها خواهد بود. واضعان قانون اساسی یک شکل از نظام اجتماعی را در ذهن‌شان تصور کردند و بعد از آن اجزای آن را در قانون اساسی چیدند، مثل یک پازل که قطعه قطعه شده و با قرار دادن قطعات آن در کنار هم این پازل کامل می‌شود. برخی فکر می‌کنند هر قطعه‌ای را با هر شکلی کنار هم بچینیم کار درست می‌شود و به یک شکل متعادل می‌رسیم در صورتی که این اشتباه است و ما باید یک نظام متوازن داشته باشیم.رییس‌جمهور با تاکید بر این‌که حق تعیین سرنوشت در اختیار ملت است بر اساس آزادی، گفت: باید در تمام قوا و کسانی که با قانون برخورد دارند این موضوع متبلور شود. باید در همه جا این موضوع لحاظ شود، قضاوت، اجرا،‌ قانونگذاری، شورای نگهبان و حکومت باید در مطالبه حق مردم،‌ آزادی مردم و حق تعیین سرنوشت آنها باشد، وگرنه حکومت بی‌معناست.هر قوه و مسئولی به قدر اختیارات خود باید مسئول باشدوی افزود: در برداشت‌هایی که از قانون اساسی صورت می‌گیرد، باید اختیارات و مسئولیت نهادها متعادل و متوازن باشد. نمی‌توانیم به نهادی 100 واحد مسئولیت بدهیم، ولی اختیار آن 2 واحد باشد. اگر به نهادی 100 واحد مسئولیت می‌دهیم 100 واحد نیز باید اختیار داده شود. نمی‌شود که مثلا اختیارات در قوه مجریه باشد و تکالیف در قوه قضاییه یا برعکس، مثلا اختیارات در قوه قضاییه و مقننه باشد و مسئولیت‌ها در قوه مجریه. این عدم توازن اشکال ایجاد می‌کند؛ چرا که تاکید بر این است که ساختار باید متعادل و متوازن باشد و اگر اینگونه نباشد ممکن است ما با موجودی روبرو شویم که یک دستش شش متر است و یک دست آن دو سانتی‌متر. یک دست آن 80 تا انگشت دارد و یک دست آن تعدادی محدود. هر قوه و مسئولی باید متناسب با اختیارات خود مسئولیت داشته باشد و این یک اصل حقوقی است و مفاهیم حقوقی نیز مفاهیم عقلانی هستند.نمی‌شود با آیین‌نامه داخلی مجلس، اختیاراتی را به قوه‌ای دیگر داد یا از او سلب کردرییس‌جمهور با اشاره به بحث تنظیم روابط بین قوا گفت: شأن روابط بین قوا شأن قانون اساسی است و نمی‌شود ما در قوه مجریه برای خود تعامل با سایر قوا را تنظیم کنیم و نمی‌شود با آیین‌نامه داخلی مجلس، اختیاراتی را به قوه‌ای دیگر داد یا از او سلب کرد.دکتر احمدی‌نژاد با اشاره به مساله تفسیر قانون اساسی اظهار کرد: وقتی تفسیرها زیاد می‌شود، به اصل، اشکال وارد می‌کند و گاه می‌بینیم که تفاسیر متضادی در زمانهای مختلف از یک اصل ارائه شده است.قانون اساسی با رای مردم برای اجرا معتبر شده استوی اضافه کرد: به نظر من تفسیر باید همانی باشد که اکثریت قاطع مردم آن را درست بدانند و اصل قانون اساسی را نیز نقض نکند. قانون اساسی میثاقی است که مردم به آن رای و اجازه اجرای آن را داده‌اند. البته ممکن است برخی بگویند مردم نمی‌فهمند و ما هرچه گفتیم همان اجرا شود اما باید بگوییم که قانون اساسی با رای مردم برای اجرا معتبر شده است.نمی‌توان با ارجاع به مجمع تشخیص مصلحت نظام، اصل قانون اساسی را عوض کرداحمدی‌نژاد با بیان اینکه "یکی دیگر از مسایل، تغییر اصول قانون اساسی است که روال مشخصی دارد و باید رهبری فرمان بدهند و هیاتی تعیین شود و این تغییرات را اعمال کند و به رفراندوم گذاشته شود"، گفت: نمی‌توان با تفسیر یا با قانون عادی یا با ارجاع به مجمع تشخیص مصلحت نظام، اصل قانون اساسی را عوض کرد. در این صورت دیگر قانون اساسی لازم نیست. مجمع تشخیص مصلحت برای استثناء‌هاست نه قاعده و نه دور زدن قانون اساسی. مصلحت هم باید آنقدر آشکار باشد که اکثریت قاطع مردم آن را بپذیرند.نمی‌شود عده قلیلی بگویند مصلحت ملت را ما تشخیص می‌دهیمرئیس‌جمهور خاطرنشان کرد: نمی‌شود عده قلیلی بگویند مصلحت ملت را ما تشخیص می‌دهیم و ملت قادر به تشخیص نیست. چطور این تشخیص را برای ملتی قائل نیستیم در حالی که آنها هستند که ما را انتخاب کرده‌اند؟احمدی‌نژاد به جایگاه ریاست جمهوری نیز اشاره کرد و گفت: جایگاه ریاست جمهوری صرف نظر از این که رئیس‌جمهور الان احمدی‌نژاد است یا نه، بحث خیلی مهمی است. اگر از سال اول ریاست جمهوری بحث اختیارات را مطرح می‌کردم برای مردم فضای قبلی تداعی می‌شد و این که رئیس‌جمهور به دنبال افزایش اختیارات بیش از قانون اساسی است و دیگر نتیجه‌ای نمی‌گرفتیم. اما باید دانست تنها مقامی که نماد شکل‌گیری اراده ملی است و همه مردم در یک انتخابات یک فرد را انتخاب می‌کنند، رئیس‌جمهور است.اگر برای اجرای قانون اساسی تذکر می‌دهم، برای صیانت از حقوق مردم است، نه ایجاد جار و جنجالوی با بیان اینکه "طبق قانون اساسی تنها کسی که نماینده کل ملت محسوب می‌شود و بالاترین سطح نمایندگی مردم را دارد رئیس‌جمهور است"، تصریح کرد: بخش مهم مردمسالاری در نظام جمهوری اسلامی در انتخاب رئیس‌جمهور متبلور می‌شود که همه مردم در آن اعمال اراده می‌کنند؛ البته همه ارکان نظام باید بر اساس رای مردم باشد و هست، اما مشکل آنجاست که بخواهیم با اقلیتی، ملت را کنترل کنیم. آنجا که من تذکر برای اجرای قانون اساسی می‌دهم، برای صیانت از اصل قانون اساسی و حقوق مردم است، نه اینکه به دنبال جار و جنجال و ایجاد مسائل اختلافی باشم.مجموعه نمایندگان مجلس، نماینده اقلیتی از مردم هستندرئیس‌جمهور در ادامه به جایگاه قوه مقننه اشاره کرد و افزود: یک مقایسه آماری نشان می‌دهد که بواسطه تغییرات در قوانین عادی کار به جایی رسیده است که مجموعه نمایندگان مجلس، نماینده اقلیتی از مردم هستند. در قانون اول انتخابات مجلس شورای اسلامی هر نماینده‌ای باید 50 درصد به علاوه یک رای را برای ورود به مجلس کسب می‌کرد. بعدها به خاطر مشکلاتی که پدید آمد، این قانون به 30 درصد به اضافه یک تغییر کرد و هم‌اکنون به 25 درصد بعلاوه یک تقلیل یافته است و امروز در مجلس، در بهترین شرایط هم کسانی به مجلس راه یافته‌اند که تنها 30 درصد آراء ماخوذه را دارند، در حالی که اگر به این رقم میزان افرادی را که در انتخابات شرکت نکرده‌اند نیز اضافه کنیم، می‌بینیم که چه اتفاقی می‌افتد.احمدی‌نژاد افزود:‌ اراده مردم، انرژی و سوختی است که موتور اداره جامعه را فراهم می‌کند و جهت حرکت آن را مشخص می‌سازد و اگر چنین نباشد، نظام سست می‌شود. سوال این است که اگر کسانی نماینده اقلیت شوند، قرار گرفتن آنها در نهادها و مسئولیت‌ها مشروعیت دارد؟ اراده مردم تنها یک کاغذ نیست که در صندوق‌ها ریخته شود بلکه هر کسی وقتی تصمیم می‌گیرد که در انتخابات شرکت کند اراده او می‌تواند به اندازه خود تغییر ایجاد کند. وقتی مردم اراده کنند و بخواهند، یک تصمیم محقق می‌شود وگرنه هیچ اتفاقی نمی‌افتد.طرح اصلاح قانون انتخابات مخالف قانون اساسی استرئیس‌جمهور در ادامه، طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری را که هم‌اکنون در مجلس شورای اسلامی مطرح است، مغایر قانون اساسی دانست. احمدی‌نژاد به طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری اشاره کرد و گفت: صرف‌نظر از اینکه این طرح به چه سرنوشتی دچار خواهد شد، نفس این کار خلاف قانون اساسی است و نباید وقت و پول و هزینه مردم و بیت‌المال صرف این طرح شود.وی اضافه کرد: این طرح مخالف اصل 6 و 115 قانون اساسی است، چراکه اصل بر رای مردم و انتخابات آزاد نیز حق مردم است که هم اصالت دارد، هم ضرورت و هم اهمیت. اینکه ما برخلاف قانون اساسی کاری کنیم که کسی حق نداشته باشد کاندیدا شود مگر اینکه قبلا از کسانی تائیدیه بگیرد، سیاستش را کسی تایید کند و دینداریش را کسی دیگر، آیا این مکانیزم انتخاب رئیس‌جمهور است؟ اگر می‌خواهید قانون اساسی را تغییر دهید راهش را بروید. قبلا هم تلاشهایی شد که قانون انتخابات تغییر کند اما نباید کاری کنیم که حضور مردم کمرنگ شود و خیال کنند که افرادی به جای آنها می‌خواهند تصمیم بگیرند. قانون اساسی شرایط رئیس‌جمهور را مشخص کرده است و تنها نحوه برگزاری انتخابات به قانون عادی واگذار شده است.برخی می‌خواهند مردم را محدود کنندرئیس‌جمهور با بیان اینکه "اصل این نظام با مردم است"، اظهار کرد: برخی می‌خواهند مردم را محدود کنند و به نظر من این کار عاقلانه نیست؛ چراکه انقلاب ما با حضور مردم زنده است و مردم این را نمی‌پذیرند و ما هم تلاش می‌کنیم تا قانون اساسی نقض نشود. ما به دنبال انتخابات پرشور و گسترده هستیم تا انرژی لازم برای حضور مردم به دست آید.اگر کسی می‌خواهد وارد انتخابات شود، نظر مردم را جلب کند نه اینکه دست مردم را ببندداحمدی‌نژاد افزود: نمایندگان مجلس هم نباید اجازه دهند این اقدامات خلاف در پرونده آنها ثبت شود. اگر کسی می‌خواهد وارد انتخابات شود باید نظر مردم را جلب کند نه اینکه دست مردم را ببندد. گرفتن اجرای انتخابات از وزارت کشور و دادن آن به دادستانی، دخالت در اجراست. چرا باید روی چیزهایی دست بگذاریم که دشمنان هم سوء‌استفاده کنند و گذشته هم زیر سوال برود؟ برخی دوستان شوخی می‌کردند و می‌گفتند که در طرح، اسم فردی که می‌خواهند رئیس‌جمهور شود را بگذارند.برخی خیال می‌کنند زمان قاجار است که همه‌ حقوق مردم در مجلس متبلور باشدوی با بیان اینکه "تلاش برای دخالت در اجرا مسبوق به سابقه است"، یادآور شد: برخی خیال می‌کنند که زمان قاجار است و استبداد حاکم است و همه‌ حقوق مردم در مجلس متبلور است. بعد از انقلاب اسلامی و با دستاوردهای حاصل از آن، حقوق و اراده مردم تنها در مجلس نیست. رئیس‌جمهور هم با رای مستقیم مردم انتخاب می‌شود و حتی رهبری با واسطه توسط مردم انتخاب می‌شود. 33 سال است که مردم حاکم بر سرنوشتشان هستند و دیگر آن دوره گذشته است.برخی افراد در شورای پول و اعتبار هستند که ربطی به دولت ندارد و حق رای هم دارنداحمدی‌نژاد در ادامه، به برخی مسائل از جمله شورای پول و اعتبار اشاره کرد و گفت: شورای پول و اعتبار یک مرجع حاکمیتی است اما برخی افراد را در آنجا قرار داده‌اند که ربطی به دولت ندارد و حق رای دارند یا حتی برخی تلاش کرده‌اند که در انتخاب رئیس بانک مرکزی حق وتو به برخی نهادها بدهند. برخی خیال می‌کنند که هرچه زیر دست آنها باشد درست است و اگر از زیر دست آنها خارج شد اشکال دارد. اگر ما قانون اساسی را درست اجرا کنیم همه چیز درست می‌شود وگرنه توازن با این کارها به هم می‌خورد و اتفاقا استبداد از همین‌جا شروع می‌شود.رئیس‌جمهور در بخش دیگری از صحبتهای خود، به طرح سوالاتی از حقوق‌دانان پرداخت و گفت: آیا اداره زندان و پزشکی قانونی و ثبت اسناد و املاک یک کار اجرایی نیست و آیا باید در اختیار قوه قضاییه باشد؟ ما مشاهده می‌کنیم که گاهی یک اتفاق می‌افتد و پزشکی قانونی، قاضی و دادستان همه یک نظر می‌دهند. اخیرا هم دیدیم که می‌خواستند کانون وکلا را هم در اختیار بگیرند. به نظر من نباید این امور همه زیر نظر یک قوه باشد. زمانی بود که بحث پیشگیری از جرم را مطرح کرده بودند و این نظر داده می‌شد که همه دستگاهها پیش از هر اقدامی باید نسبت به انجام آن اطلاع دهند؛ در حالی که مفهوم پیشگیری از جرم، این نیست.وی اضافه کرد: سوال دیگری که مطرح است این است که آیا آیین‌نامه مجلس می‌تواند اختیارات و مسئولیتهایی برای سایر قوا و رئیس‌جمهور تعریف کند؟ سوال دیگر این است که اگر مجلس لایحه دولت را به گونه‌ای تغییر دهد که با شکل اولیه‌اش به کلی تفاوت داشته باشد، آیا باید دولت این مصوبه را اجرا کند و در صورت اجرا تبعات آن به عهده کیست؟آیا مجلس می‌تواند اختیاراتی را بالاتر از قانون اساسی برای خود تصویب کند؟رئیس‌جمهور در ادامه، سوال دیگری را مطرح کرد و گفت: مسئولیت تنظیم و اجرای بودجه به عهده‌ کیست؟ آیا مجلس می‌تواند در بودجه جهت‌گیری‌ها را تغییر دهد؟ در این صورت چه ضرورتی به دادن بودجه است؟ آیا مجلس می‌تواند همراه بودجه قوانین عادی را هم تغییر دهد؟‌ آیا این کارها طبق قانون اساسی و مفید به حال کشور است؟‌ آیا مجلس می‌تواند اصل 75 را دور بزند و مصوبه‌ای داشته باشد که برای هزینه آن درآمدی در نظر گرفته نشده است؟وی ادامه داد: مجلس در تاسیس وزارت ورزش و جوانان، دولت را ملزم به تاسیس این وزارتخانه کرد در حالی که بودجه آن را تعیین نکرده بود یا دولت را ملزم به تغییر ساعت رسمی کشور کرد در حالی که این مصوبه مبهم بود و بودجه‌ای هم برای هزینه‌هایی که روی دست دولت می‌گذاشت در نظر نگرفت. آیا مجلس می‌تواند با طرح نمایندگان اختیاراتی را بالاتر از قانون اساسی برای خود تصویب کند و آیا می‌تواند با وضع قوانین عادی اعمال اجرایی را به افرادی غیر از وزرا بسپارد؟احمدی‌نژاد در ادامه یادآور شد: در ابتدای انقلاب به خاطر مباحث تاریخی از اینکه اختیارات قوه مجریه زیاد باشد ترسی وجود داشت در حالی که در اصول قانون اساسی اختیارات قوه قضاییه مشخص است. نگویید چون در این زمینه‌ها اظهارنظر می‌کنید روی حرف شورای نگهبان حرف زده‌اید و بی‌دین شده‌اید. سوال این است که آیا دستگاه نظارتی می‌تواند به بهانه نظارت، در کار اجرا دخالت کند؟ چندی پیش بود که حتی از ما درخواست شد که چرا قیمت ارز را بالا نمی‌برید؟برخی خیال می‌کنند قوه مجریه تنها مجری تصمیمات دیگر قواسترییس‌جمهور با بیان اینکه "سوال دیگر این است که آیا قوه مجریه تحت امر دو قوه دیگر است یا مستقل از آنها برای خود اختیاراتی دارد؟"، افزود: برخی خیال می‌کنند قوه مجریه تنها مجری تصمیمات دیگر قواست. اصل 126 قانون اساسی تصریح دارد که امور استخدامی زیر نظر قوه مجریه است اما اگر هر دستگاهی خود را مستثنی بداند و مجزا عمل کند، علی و حوضش می‌ماند. معنای این اصل آن است که تمام کارها در یک نقطه مدیریت شود وگرنه توازن به هم می‌خورد.وی با طرح این پرسش که "آیا مجلس با وضع قوانین عادی می‌تواند اختیارات رئیس‌جمهور را محدود کند؟"، تاکید کرد: این مباحث همگی علمی است و ما این مسائل را مطرح می‌کنیم تا اصلاح و درست شود وگرنه قصد انگ زدن به کسی را نداریم. برخی خیال می‌کنند که مالک مردمند و مردم رعیت آنها هستند و مردم را درجه یک و درجه دو و درجه سه می‌دانند.اجازه نداده‌ام در حوزه‌ مسئولیتم با افراد برخورد شودرییس‌جمهور اضافه کرد: طبق قانون اساسی من به عنوان رئیس‌جمهور باید تلاش کنم نهایت آزادی مردم را پاس بدارم و این کار را کرده‌ام و اجازه نداده‌ام در حوزه‌ مسئولیتم با افراد برخورد شود، حتی زمانی که تهمت زدند. جز در موارد خاص که نیاز به برخورد بود و اجازه دادیم که همکاران شکایت کنند، حداکثر سعه صدر را داشتم و گاهی مکاتبه کردم و نامه نوشتم که برخی علنی شد. ما همه برای مردم هستیم و حکومت هم برای حفظ حقوق مردم تشکیل شده است. حتی پیامبر (ص) اجازه سیطره بر مردم را نداشت. باید مردم بخواهند و هنر این است که راه باز شود و در عین حال جلوی ظلم گرفته شود. استقلال در سایه آزادی و عدالت حفظ می‌شود. مردم باید در حکومت احساس عزت و اثرگذاری و نقش‌آفرینی کنند.چرا برخی خیال می‌کنند وقتی مردم به تعطیلات می‌روند فساد می‌کنند؟احمدی‌نژاد به بیان خاطره‌ای پرداخت و گفت: زمانی که بحث تعطیلات مطرح بود، با توجه به اینکه تعطیلات ما در مقایسه با سایر کشورها کم است و ما کشورهایی داریم که 136 روز تعطیلی دارد در حالی که در کشور ما تنها 77 روز است، در آن زمان بحثهایی مطرح شد که از نوروز کاسته شود یا بر عید فطر یک روز افزوده شود. یکی از آ‌قایان اعتراض کرد و گفت چرا تعطیلات عید فطر را زیاد کنیم تا مردم بعد از یک ماه روزه‌داری به مسافرت بروند و فساد کنند؟ چرا برخی خیال می‌کنند وقتی مردم به تعطیلات می‌روند فساد می‌کنند؟هرکس خیال کند از مردم بالاتر است، سقوط کرده استوی با بیان اینکه "هرکس خیال کند از مردم بالاتر است، سقوط کرده است"، اظهار کرد: برخی از لذت و تفریح مردم ناراحت می‌شوند و به همین دلیل وقتی می‌خواستیم به مردم سوخت بنزین برای سفر بدهیم، مخالفت می‌کردند.رییس‌جمهور تاکید کرد: این مردم هستند که نظام را حفظ کرده‌اند و خواهند کرد. باید به آنها اجازه دهیم که اراده خود را حاکم کنند که در اینصورت به خیر و صلاح خواهد بود.دکتراحمدی‌نژاد در بخش دیگری از صحبت‌های خود به جایگاه انسان در خلقت اشاره و اظهار کرد: انسان مهم‌ترین موضوع عالم هستی است و تنها موجودی است که استعداد الهی شدن دارد و صفات الهی در وجود او برای متحول شدن و متجلی شدن به امانت گذاشته شده است و حکومت، قانون اساسی، کار و فعالیت اجتماعی، همه اینها مربوط به انسان است و در رابطه با انسان معنا پیدا می‌کند و همه باید بسترساز شکوفایی و تعالی انسان باشد.رییس‌جمهور با بیان اینکه خداوند عالم را برای انسان خلق کرد و انسان را برای تعالی، گفت: انسان باید این تعالی و کمال را آزادانه انتخاب کند و این امر باید با انتخاب آزاد انجام شود. خداوند انسان را آزاد خلق کرده و اجازه داده که با انتخاب خود مسیر کمال را طی کند.وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه در شرایط تحمیل و اکراه، ارزش و ضدارزش و تعالی و سقوط بی‌معناست، گفت: زمانی نظام ارزشی و ارزیابی معنا پیدا می‌کند که انتخاب آزادانه باشد و همه ارزش‌های انسانی در سایه آزادی معنا پیدا می‌کند. همه زیبایی‌های عالم نیز در سایه آزادی انسان معنا و مفهوم پیدا می‌کند.احمدی‌نژاد افزود: خداوند حتی اجرای عدالت در روابط اجتماعی را نیز بر عهده انسان‌ها و انتخاب آزاد انسان‌ها گذاشته است.رییس‌جمهور همچنین با اشاره به اهمیت اجرای عدالت و طرح این پرسش که چرا عدالت مهم است، گفت: عدالت بستر کمال و تعالی انسان است و اگر همین عدالت با اراده آزاد ملت‌ها و انسان‌ها مستقر نشود، کمال‌آفرین نیست و فاقد ارزش است، چون انسان‌ها آزاد هستند و خداوند برای آنها حق تعیین سرنوشت قرار داده است و این مهم‌ترین حق است.وی در پایان با بیان اینکه استقلال هم به واسطه آزادی است، اظهار کرد:‌ کسی که آزاد نیست، استقلال برای او معنا ندارد؛ چرا که آزادی منشاء کرامت انسان است و کرامت مستلزم استقلال است. وقتی ملتی می‌خواهند مستقل باشد در واقع می‌خواهد با کرامت زندگی کند.در این همایش غلامحسین الهام سخنگوی دولت، حجت‌الاسلام و المسلمین میرتاج‌الدینی معاون رییس‌جمهور در اجرای قانون اساسی،‌فاطمه بداغی معاون حقوقی رییس‌جمهور، عزیزی معاون رییس‌جمهور، بختیاری وزیر دادگستری، مریم مجتهدزاده مشاور رییس‌جمهور و رییس مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، حجازی دبیر هیات نظارت بر اجرای قانون اساسی و ... حضور داشتند. منبع:ایسنا
کد خبر: ۱۱۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۲

اوای دنا:سالن ورزش ی پوریای ولی لنده با حضور جمعی از مسولین محلی ، ورزش گاران فرهنگی فدانش اموزان و معلمان افتتاح گردیده است.
کد خبر: ۱۱۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۲۸

اوای دنا:مدیرانی که زبان انگلیسی بلد نیستند، تبریک رامنی به اوباما، تحلیل باهنر از همدلی بین قوا، بالا رفتن قیمت بلیت هواپیما و رونمایی از داروهای سرطان با ترنم مجاز از جمله سوژه های این هفته برنامه صرفا جهت اطلاع بود. شجاعی در برنامه«صرفا جهت اطلاع» این هفته به سراغ بعضی از سیاسیون ،مدیران فرهنگی و شرکت های هواپیمایی رفت. مدیرانی که گلاب به روتون انگلیسی بلد نیستندمجری: نمایشگاه کتاب فرانکفورت که تموم شد. اما ما به تلافی پارسال که شرکت نکردیم و کلی اجاره غرفه از جیب‌مون نرفت، امسال بخصوص در سطح مدیران حضور چشم‌گیری داشتیم و 15 نفر از مدیرا با این همه دغدغه و کار فرهنگی این روزها فرانکفورت بودند. یکی از نویسندگان سرشناس گفته در نمایشگاه فرانکفورت یه سوالی براش پیش میاد که به هر کدام از مدیران گفته به انگلیسی براش بپرسن «گلاب به روتون» نتونسته!اوباما و رامنی و درس از دشمن!مجری: اوباما و رامنی بعد از کلی رقابت سیاسی - انتخاباتی وقتی یکی‌شون پیروز شد، اون یکی شکست رو پذیرفت و تبریک گفت. به جای اینکه هر کدوم میتینگ سیاسی بذاره برای داد و بیداد علیه اون یکی. یکی کارشو ادامه می ده و دیگری هم قواعد بازی را می پذیره و  کنار میرهرامنی: «در چنین شرایطی ما نباید خطر مجادلات حزبی و موضع گیری‌های سیاسی را بپذیریم»مجری: اگه گوش شنوایی باشه میشه از دشمن هم بعضی وقتا درس گرفت و مردم و کشور را هم به دردسر نینداخت. مهندس باور کن مخمون تاول زد! باهنر: چهار پنج ماهی است که یک همکاری، همدلی و همراهی خوبی بین دولت، مجلس و قوه قضاییه برای مدیریت وضعیت فعلی اقتصاد کشور وجود دارد.مجری: توجه کردید که همراهی، همکاری و همدلی خوب! مهندس باور کن مخمون تاول زدا، چهار پنج ماهه شما همراهی و همدلی داشتید و ما خبر نداشتیم. پس این ماجراهایی که گفتند نگو همه اش فیلم بود؟مسجد جامع اصفهان ثبت جهانی شد، زاینده رود کویر! مجری: مسجد جامع اصفهان ثبت جهانی شد و مقامات شهر انگیزه پیدا کردند که یک میدان جدید هم کنار آثار تاریخی اصفهان بسازند. حالا که انگیزه پیدا شد تا گم نشده یه فکری به حال این زاینده رود هم بکنید که تبدیل شده به کویر!حل مشکلات پشت درهای بسته!مجری: مجلس جلسه غیرعلنی داشت و اونقدر مباحثش داغ بود که یکی از نمایندگان دچار حمله قلبی شد، چند نفری هم انقد سرو صدا کردند که کم مونده بود کل مجلس رو سکته بدهند. البته روش بدی نیست که مسسئولین مباحث داغ و جنجالی رو همینطوری پشت درهای بسته حل و فصل کنند که به کوچه و بازار و اعصاب مردم کشیده نشوند.قیمت بلیت هواپیمای جیمبو چقدر است؟مجری: اینکه بلیط هواپیما یهو 65 درصد گرون بشه فکر می‌کنید علتش کدام یکی از این گزینه هاس(پخش آهنگ کارتون جیمبو)1- بالا پایین شدن قیمت ارز که اگه برای مردم نون نداره برای بعضیا آب و نون داره2- بعضیا خودبخود وارد فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها شدن و قیمت‌ها رو آزاد سازی کردن3- اصلا گرون شدن قیمت بلیت هواپیما به «صرفا جهت اطلاع» چه ربطی داره4- مسئولین زیاد تو محل کارشون می مونن« پخش سخنان رحیمی معاون اول رییس جمهور«صبحا ساعت 6 و نیم سرکارم تا 12 کی ورزش کنم؟»عشق همایشه دیگه!مجری: این هفته شمردیم27 تا همایش، کنگره، جشنواره و نشست خبری فقط در تهران  برگزار شد ، اینجور وقتا بعضیا یادشون میره که هی می‌گفتن بودجه نداریم، پول نداریم، عشق همایشه دیگه!رونمایی از داروهای سرطان با ترنم مجاز«من یه پرنده ام آرزو دارم»مجری: اشتباه نشه جشن عروسی نیست‌ها، میخوان از داروهای ضد سرطان رونمایی کنند.(پشخ نماهنگ من یه پرنده‌ام آرزو دارم)مسئول همایش: همه این ده قلمی که امشب رونمایی میشن قبلا رونمایی نشدن!مجری: مبارکه به پای هم پیر بشن!
کد خبر: ۱۱۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۱۸

اگر قبلا هم این متن را خوانده اید، پیشنهاد میکنم دوباره بخوانید و برای دوستانتان هم بفرستید، سپس آن را جایی در میل باکس تان نگهداری کنید که بتوانید هر چند روز یکبار دوباره و دوباره بخوانید، انرژی مثبت فوق العاده ای وارد ذهنتان میشودسلامتی: 1- آب فراوان بنوشید. 2- مثل یک پادشاه صبحانه بخورید، مثل یک شاهزاده ناهار و مثل یک گدا شام بخورید..3- بیشتر از سبزیجات استفاده کنید تا غذاهای فراوری شده.4- بااین 3 تا E زندگی کنید: Energy   Enthusiasm         (شورواشتیاق)Empathy             (دلسوزی و همدلی).5- از ورزش کمک بگیرید. 6- بیشتر بازی کنید.7- بیشتر از سال گذشته کتاب بخوانید.8- روزانه 10 دقیقه سکوت کنید و به تفکر بپردازید.9- 7 ساعت بخوابید.10- هر روز 10 تا 30 دقیقه پیاده‌روی کنید و در حین پیاده‌روی، لبخند بزنید.شخصیت: 11- زندگی خود را با هیچ کسی مقایسه نکنید: شما نمی‌دانید که بین آنها چه می‌گذرد.12- افکار منفی نداشته باشید، در عوض انرژی خود را صرف امور مثبت کنید.13- بیش از حد توان خود کاری انجام ندهید.14- خیلی خود را جدی نگیرید.15- وقتی بیدار هستید بیشتر خیال‌پردازی کنید.16- حسادت یعنی اتلاف وقت، شما هر چه را که باید داشته باشید، دارید.17- گذشته را فراموش کنید.. اشتباهات گذشته شریک زندگی خود را به یادش نیاورید. این کار آرامش زمان حال شما را از بین می‌برد.18- زندگی کوتاه‌تر از این است که از دیگران متنفر باشید. نسبت به دیگران تنفر نداشته باشید.19- با گذشته خود رفیق باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید...20- هیچ کس مسئول خوشحال کردن شما نیست، مگر خود شما.21- بدانید که زندگی مدرسه‌ای می‌ماند که باید در آن چیزهایی بیاموزید. مشکلات قسمتی از برنامه درسی هستند و به مانند کلاس جبر می‌باشند.22- بیشتر بخندید و لبخند بزنید..23- مجبور نیستید که در هر بحثی برنده شوید. زمانی هم مخالفت وجود دارد. جامعه: 24- گهگاهی به خانواده و اقوام خود زنگ بزنید.25- هر روز یک چیز خوب به دیگران ببخشید.26- خطای هر کسی را به خاطر هر چیزی ببخشید.27- زمانی را با افراد بالای 70 سال و زیر 6 سال بگذرانید.28- سعی کنید حداقل هر روز به 3 نفر لبخند بزنید.29- اینکه دیگران راجع به شما چه فکری می‌کنند، به شما مربوط نیست.30- زمان بیماری ،شغل شما به کمک شما نمی‌آید، بلکه دوستان شما به شما مدد می‌رسانند، پس با آنها در ارتباط باشید.زندگی: 31- کارهای مثبت انجام دهید.32- از هر چیز غیر مفید، زشت یا ناخوشی دوری بجویید.33- عشق درمان‌گر هر چیزی است.34- هر موقعیتی چه خوب یا بد، گذرا است.35- مهم نیست که چه احساسی دارید، باید به پا خیزید، لباس خود را به تن کرده و در جامعه حضور پیدا کنید.36- مطمئن باشید که بهترین هم می‌آید.37- همین که صبح از خواب بیدار می‌شوید، باید از هستي تان شاكر باشيد.38- بخش عمده درون شما شاد است، بنابراین خوشحال باشید.آخرین اما نه کم‌اهمیت‌ترین: 39- لطفا این موارد را به هر کسی که می شناسید، بفرستید.کمک کنیم تا پیام های مثبت همیشه در جهان جاری بماند و بازتاب آن را در زندگیتان ببینيد --با آرزوي بهترين ها براي شما
کد خبر: ۱۰۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۱

اوای دنا:شادكامي بخش مهمي از كيفيت زندگي و بالاتر از هر ثروتي به‌شمار مي‌رود و با بسياري از مؤلفه‌هاي سلامت رابطه نزديكي دارد.در ادبيات، افلاطون شادكامي را حالت تعادل و هماهنگي ميان سه عنصر استدلال، هيجان، و اميال و ارسطو آن را زندگي معنوي مي‌داند.به گزارش ايسنا، پژوهشگراني كه در اين باره دست به تحقيق زده‌اند، از شخصيت، عزت نفس، اعتقادات مذهبي، سرمايه اجتماعي – فعاليت‌هاي اوقات فراغت، ورزش هفتگي، نداشتن سابقه بيماري عصبي، خوش‌بيني به زندگي و بسياري از موارد ديگر، به عنوان عوامل مؤثر در پديده شادكامي افراد ياد كرده‌اند.نتايج يك پژوهش بر روي 27 هزار و 883 ايراني 18 تا 65 سال در كشور نشان داده است كه بيشتر مردم كشور (39.3 درصد) از شادكامي سطح متوسطي برخوردارند. 35.4 درصد نيز شادكامي خود را كم توصيف كرده‌ و در اين ميان، تنها 3 درصد خود را در سطح «بسيار زياد» شادكام مي‌دانند.در اين پژوهش كه از هر استان كشور دست كم 800 نفر بررسي شده‌اند، سطح شادكامي با پرسش: «آيا فردي با نشاط و شاداب هستيد؟» در پنج سطح «بسيار زياد»،‌ «زياد»، «نه زياد، نه كم»،‌ «كم» و «بسيار كم» مورد سنجش قرار گرفت.شادترين استانهاي ايرانيافته‌هاي پژوهش « شادكامي مردم ايران و عوامل موثر بر آن» از ميان 30 استان مورد بررسي، استان زنجان را با 3/69 ميانگين امتياز شادكامي، شادترين استان كشور معرفي كرده است و از يزد با 3/12 ميانگين امتياز شادكامي، به عنوان پايين‌ترين سطح شادكامي نام برده است.همچنين استانهاي گلستان، بوشهر، هرمزگان و كردستان از ميزان شادكامي بالاتري از خط ميانگين برخوردار بوده‌اند.كاهش شادكامي با هر سال افزايش سناز ديگر نتايج قابل توجه اين پژوهش، كاسته شدن يك درصد از شادكامي افراد به‌ازاي افزايش هر يك سال به سن آنهاست.مجردها، شادتر از متاهل‌هايافته‌هاي به دست آمده از اين تحقيق نشان داده است كه افراد مطلقه/بيوه و متاهل از سطح شادكامي كمتري نسبت به افراد مجرد برخوردارند؛ به‌گونه‌اي كه افراد مطلقه / بيوه 1.70 و افراد متاهل 1.11 برابر نسبت به افراد مجرد، سطح شادكامي كمتري دارند.دانش‌آموزان و دانشجويان شادتر از خانه‌دارها و شاغلانبه گزارش ايسنا، يافته‌هاي پژوهش فوق همچنين از اين حكايت مي‌كند كه افراد داراي سطح تحصيلات بيشتر نسبت به افراد كم سوادتر، شادترند و در سطوح تحصيلي پايين‌تر، كاهش شادكامي نمايان‌تر است.همچنين افراد خانه‌دار، شاغل و بيكار نسبت به دانش‌آموزان/ دانشجويان به ترتيب 1.39، 1.32 و 1.40 برابر سطح شادكامي كمتري دارند.درآمد بالاتر، شادكامي بيشترنتايج اين تحقيق در ادامه اين موضوع را مورد تاكيد قرار داده است كه افراد در سطوح اقتصادي پايين‌تر در مقايسه با افراد در سطح اقتصادي «خوب/ بسيار خوب» به صورت معناداري، سطح شادكامي كمتري دارند. به‌گونه‌اي كه افراد در سطوح اقتصادي ارزيابي شده در دسته‌بندي «نه خوب/ نه بد»، «بد» و «بسيار بد» به ترتيب احتمال 1.75، 2.14 و 2.33 برابر نسبت به افراد داراي وضعيت اقتصادي بسيار خوب، وضع شادكامي خود را نامناسب‌تر گزارش كرده‌اند.تاثير معنادار سلامت بر سطح شادكاميبر اساس نتايج حاصله از اين پژوهش كه توسط دكتر علي منتظري، عضو هيات علمي جهاد دانشگاهي و همكاران انجام شده است، افرادي كه از سطوح «پايين‌تر» سلامت برخوردار بوده‌اند، در مقايسه با افراد داراي سطح سلامت «بسيار خوب» به صورت معناداري شادكامي خود را كمتر ارزيابي كرده‌اند. به گونه‌اي كه افراد در سطوح «خوب»، «نه خوب/ نه بد»، «بد» و «بسيار بد» به ترتيب به احتمال 2.28، 5.18، 7.84 و 7.82 برابر نسبت به افراد داراي سطح «بسيار خوب»، وضعيت شادكامي خود را نامناسب‌تر گزارش كرده‌اند.طبق اين پژوهش ابتلا به بيماري‌هاي مزمن تاثير چنداني بر ميزان شادكامي ندارد.
کد خبر: ۱۰۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۱۰

اوای دنا-مردمان:پیشرفت و ترقی همه ملت ها جدا از نوع حکومت و ساختار سیاسی، رابطه مستقیمی به نوع فرهنگ، خصوصیات فردی و گروهی مردم دارد. وجود برخی خصایص منفی و نابهنجار در بین انسانها بطور غیر قابل انکاری میتواند در مسیر رشد و پیشرفت جوامع تاثیری شگرف برجای بگذارد. این ویژگی های منفی با نهادینه شدن در فرهنگ و زندگی روزانه موانع بزرگی بر سر راه تغییرات مثبت اجتماعی و سیاسی بر جای میگذارند. صفاتی که عمدتاً ارتباطی به نوع حکومت نداشته و معمولاً ریشه در تربیت، شخصیت و اعتقادات مردم دارد. در ادامه به مجموعه ای از این فاکتورها اشاره میکنیم:1-دروغگویینبود صداقت در گفتار و کردار باعث بوجود آمدن حس بی اعتمادی بین انسانها در زمینه های مختلف مانند روابط خانوادگی، تجارت و سیاست میگردد. در چنین محیطی دیگر براحتی نمی توان به دیگران اعتماد کرد و نوعی حس نا امنی در جامعه شکل می گیرد. دروغ توسط افرادی سست عنصر و ضعیف گفته میشود که مایلند با طی کوتاه ترین مسیر به اهدافشان دست یابند.2- ریا کارییکی نبودن ظاهر و باطن، آنچه که در درون میگذرد با آنچه که در بیرون اتفاق می افتند متفاوت است. خصیصه ای که بذر نفاق و دورنگی را در نهاد انسانها میکارد و محصولی جز ناامیدی و احساس عدم اطمینان در بر نخواهد داشت. فقدان خلوص نیت در انجام کارها و دو رویی چهره ای زشت از انسانها بر جای گذاشته و ارزش عمل انجام شده را بسیار کاهش خواهد داد. فاصله گرفتن از اهداف اصلی و کشیده شدن به سمت فرعیات از جمله پیامدهای این خصیصه است.3- چاپلوسیاشاعه فرهنگ چاپلوسی بخصوص در محیطهای کاری صدمات جبران ناپذیری به بخش اقتصاد و ساختار اداری کشورها وارد می آورد. انسانها باید بیاموزند بدون اغراق و صریح و با صداقت صحبت کنند ولو اینکه به ضررشان باشد. چرب زبانی صرفاً برای گرفتن امتیازات در هر زمینه ای امری نکوهیده است. هر فردی باید بتواند بدون واهمه به انتقادات سالم از دیگران بپردازد و مصالح را قربانی منافع خود نکند.4- تنبلیافراد تنبل انسانهای منفعل و بی تحرک هستند که چه در کارهای گروهی و چه فردی عامل بزرگی در کندی پیشرفت کارها محسوب میشوند. کسانی که در زندگی شخصی و شغلی خود از هر فرصتی برای کم کاری استفاده میکنند و این را نوعی زرنگی می پندارند باید بدانند که نتیجه منفی این عمل ابتدا گریبانگیر خودشان خواهد شد.5- زیاده خواهیقناعت و رضایت از داشته ها شرط اصلی رسیدن به خوشبختی است اما بسیاری هستند که هر چه دارند باز احساس کمبود میکنند و حرص و طمعی بی پایان برای جمع آوری مادیات در آنها موج میزند. آنها برای بدست آوردن از هیچ راهی چشمپوشی نمیکنند و اشتهای سیری ناپذیرشان باعث میشود تن به هرکاری بدهند حتی اگر به حق کشی و صدمات جدی به دیگران بینجامد. اگر هر کس به حق خود قانع باشد چه دنیای زیباتری خواهیم داشت.6- حسادتخاموش کردن شمع کسی هرگز باعث نخواهد شد شمع شما درخشانتر نور افشانی کند. حسادت یکی از ویرانگرترین خصیصه های انسانها است که هم خود رنج می برند و هم باعث رنج دیگران میشوند. فرد حسود خودش را در موقعیتی پایین تر از نفر مقابل می یابد و در خود احساس ضعف میکند و بجای رفع کاستی های خود شروع به ضربه زدن به او میکند. وسعت اثرات این خصیصه آنقدر بزرگ است که میتواند زندگی افراد را از هم بپاشاند.7- تنگ نظریاینکه کسی از موفقیت، شادی و داشته های دیگران ناراحت و از شکست و مشکلات و غم آنها خوشحال شود نوعی اختلال روانشناختی محسوب میگردد. افراد مبتلا کلاً نمی توانند تاب بیاورند که کسی به موقعیتی بهتر دست یابد و در این راه سعی می کنند سنگهای فراوانی بسمت وی پرتاب کنند. شاید در ظاهر خوشحال بنظر برسند ولی درونشان شعله های آتش فوران میکند. هدف اصلی زندگی انسانها کمک به هم نوع برای رسیدن به موفقیت آنها است و نه برعکس. بنابراین انسانهای تنگ نظر بر خلاف رودخانه پیشرفت حرکت میکنند و جریان آنرا کند می نمایند.8- دنیا پرستیمرگ به عنوان حقیقتی انکار ناپذیر جدا کننده انسان از این دنیا است. حقیقتی که همه انسانها به آن باور دارند ولی در هنگامه روزمرگی آنرا به دست فراموشی  میسپارند. آنقدر به دنیا و متعلقات آن چنگ میزنند که گویی جاودان زندگی خواهند کرد. احساس تعلق به دنیا و جاذبه های آن باعث میشود که بسیاری از ارزشهای دیگر نادیده گرفته شوند و هدف تنها ارضای هوای نفس و رسیدن به خواسته های بی اهمیت گردد. آنها به زندگی دو روزه دنیا دل خوش میکنند و با قدرت و مادیات خود را سرگرم میکنند. اینجاست که هوای لجام گسیخته نفس فرمان انجام انواع و اقسام ظلمها، بدرفتاریها، سوء استفاده ها و بی عدالتی ها را صادر میکند.9- ساده لوحیجامعه ای که مردمانش انسانهای ساده لوح و زودباور باشند بسیار آسیب پذیر و متزلزل خواهد شد. مانند یک کشتی که امواج، مسیر آنرا تعیین میکنند به هر سمتی کشیده میشود مگر اینکه خود را به بادبان آگاهی و تفکر مجهز نماید. انسانها میتوانند از زودباوری دیگران به راحتی برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند. هیچ حرفی را بدون تعقل و منطق نباید پذیرفت و همیشه انگیزهایی که در ورای بیان برخی سخنان مخفی شده است را باید مد نظر قرار داد. کلاهبرداران نه به دلیل هوش و ذکاوتشان، بلکه به دلیل ساده لوحی و زود باوری مردم از آنها سوء استفاده میکنند.10- خود خواهیشرط اصلی و عمده هموار شدن مسیر پیشرفت و رفع همه مشکلات این است که "خود خواهی" را به سمت "دیگر خواهی" سوق دهیم. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم بسیاری از معضلات و ناهنجاری های رفتاری مردم ریشه در این خصیصه دارد.  وقتی منفعت شخصی بر منفعت همگانی ارجحیت پیدا کند شاهد آن خواهیم بود که بی قانونی، هرج و مرج، مشاجرات و ناامنی رشد چشمگیری پیدا میکند.11- تجمل گراییمصرفی شدن جوامع عامل اصلی کاهش رشد اقتصادی و افزایش بدهی ها، فشارهای مالی و استرس است. این می تواند زنگ خطری برای آینده یک جامعه محسوب گردد. مردمی که بر اثر جابجا شدن ارزشهای فرهنگی با سرعتی سرسام آور به سمت تجمل گرایی و مصرفی شدن پیش می روند، در حقیقت منابع مالی خود را در اختیار بازارهای فرصت طلب قرار میدهند که این خود فشارهای همه جانبه ای را از لحاظ مالی و روحی به افراد وارد خواهد آورد. امروزه می بینیم که مردم برای چشم و هم چشمی و خریدن اتومبیل لوکس تر، گوشی موبایل پیشرفته تر، اسباب زندگی گرانتر، لباسهای مارک دار و غیره در رقابتی تنگاتنگ با هم قرار گرفته اند. تجمل گرایی به هر قیمتی: وام، شغل دوم و سوم، استقراض، استرس و ....12- ثروت اندوزیثروت اندوزی و انباشتگی ثروت بطور غیر متعارف و وسواسگونه افراد میتواند ضرری جبران ناپذیر به بدنه کل جامعه وارد کند. جمع شدن بخش وسیعی از ثروت در درست افرادی معدود، امکان دسترسی سایرین را به این منابع غیر ممکن میکند. انسانها باید به این درک برسند که ثروت نه برای انباشتگی بلکه ابزاری است برای تحریک سیستم اقتصادی و تولید یک کشور. ثروت اندوزان معمولا کسانی هستند که خود به ندرت از ثروتشان استفاده میکنند و فقط حرص جمع آوری آنرا می زنند.13- فریبکاریآیا میتوان تصور کرد ملتی را که در آن مردمش در روابط عاشقانه، تجارت، سیاست و مراوداتشان از انواع و اقسام مکرها، حیله ها، خیانتها و فریبکاریها استفاده کنند اما در عین حال مسیر پیشرفت را بپیمایند؟!14- شخصیت پرستیشخصیت پرستی را می توان در جوامع امروزی برای بت کردن افراد و ایجاد شخصیتی بی بدیل، افسانه ای و قابل پرستش در عرصه های مختلف مانند ورزش ، سینما و سیاست به وضوح مشاهده کرد. آفت شخصیت پرستی باعث میشود که مردم چهره ای قهرمان از فرد مورد نظرشان مجسم کنند که هیچ ایراد و انتقادی به وی وارد نیست. در حالت کلی همه انسانها ممکن است اشتباه کنند و آگاه ترین افراد میتوانند تصمیمات اشتباه بگیرند و این یعنی "انسان بودن."15- خرافه پرستیشاید از ابتدای خلقت بشر، خرافات و عقاید بی اساس یکی از عواملی بوده که تا به امروز در دنیای تکنولوژی و صنعت هنوز گریبانگیر بسیاری از افراد است. عقایدی که نسل به نسل و بدون هیچ پشتوانه علمی، دینی و منطقی منتقل شده و سبب گردیده مشکلات و گرفتاری های زیادی برای نوع بشر بوجود آید.در انتها باید گفت که کلیه عوامل فوق قابل اصلاح می باشند. برخی از آنها ممکن است بصورت غریزی و غیر ارادی در انسانها وجود داشته باشند و نمی توان از کسی که با آن مبتلا است خرده گرفت ولی زمانی باید به انتقاد پرداخت که شخص مبتلا هیچ تلاشی برای رفع آنها انجام ندهد. مسلماً نمیتوان انتظار داشت که جامعه ای وجود داشته باشد که مردمانش خالی از این خصوصیات باشند اما میتوان با به حداقل رساندنشان راه را برای پیشرفت و رسیدن به جامعه ای سالم هموار کرد. در این میان باید اذعان داشت که تنها راه حل، اطلاع رسانی و آگاهی بخشی مداوم و همه گیر به آحاد مردم می باشد.
کد خبر: ۹۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۱۸

اوای دنا:اگرچه با گذر زمان به سن ما افزوده مي شود، اما راهکارهاي زيادي براي جوان تر ماندن و ايجاد احساس نشاط و شادابي وجود دارد.در سايت «MSN» به ۱۱ راهکار براي جوان ماندن اشاره شده است.* مصرف ويتامين D؛ اين ويتامين براي حافظه، پوست، قلب، استخوان و رگ ها لازم است و با سرطان مقابله مي کند. مصرف روزي ۱۰۰۰ تا هزار و ۲۰۰ميلي گرم ويتامين D پس از ۶۰سالگي، سن واقعي شما را تا حدود ۹سال کمتر نشان مي دهد.* مراقب اندازه دور کمرتان باشيد؛ با حفظ اندازه کمر، فشارخون، قند خون و کلسترول احتمال بروز بيماري هاي قلبي، عروقي به طور چشمگيري کاهش مي يابد و شما تا ۱۹سال جوان تر به نظر مي آييد.* حفظ روابط با دوستان و آشنايان؛ ارتباط با خانواده، دوستان و نزديکان را حفظ کنيد. اين امر باعث طراوت و شادابي شما مي شود به گونه اي که تا 8.5 سال از سن واقعي خود جوان تر به نظر مي رسيد.* ميوه و مغز ميوه مصرف کنيد؛ اين ۲ ماده غذايي، براي حفظ سلامت قلب، ذهن و اندازه دور کمر مفيد است. مصرف روزي ۴ تا ۵ وعده ميوه و مغزهاي خوراکي باعث مي شود شما تا حدود ۶سال جوان تر به نظر برسيد.* استرس را کنترل کنيد؛ استرس باعث پيري مي شود. کاهش استرس باعث مي شود فرد تا 7 سال جوان تر به نظر برسد.* غلات سبوس دار مصرف کنيد؛ غلات سبوس دار داراي فيبر و مواد مغذي بيشتري است که از بروز بيماري هاي مختلف پيشگيري مي کند و براي حفظ وزن سالم مفيد است. مصرف روزي ۵وعده غلات سبوس دار سن واقعي شما را تا 2.6 سال کمتر نشان مي دهد.* شاد بودن؛ داشتن خلق و خوي خوب و مثبت انديشي به سيستم حياتي بدن کمک مي کند. علاوه بر آن سن واقعي فرد را 5 سال کمتر از سن واقعي نشان مي دهد.* ورزش ؛ پياده روي ۳۰دقيقه اي در روز، يکي از بهترين روش ها براي جوان نگه داشتن استخوان، کاهش فشار خون، حفظ اندازه دور کمر و سلامت مفاصل است. با انجام ورزش سن شما ۱۲سال کمتر به نظر مي آيد.* خواب کامل؛ خواب منظم و کافي فوايد زيادي دارد از جمله حفظ انرژي و پايين نگه داشتن وزن. حداقل ۶ساعت خواب در شب، سن شما را 3 سال کمتر از سن واقعي تان نشان مي دهد.* ورزش با وزنه؛ ورزش با دمبل براي عضله و استخوان ها مفيد است. ورزش هاي استقامتي به مدت ۱۰دقيقه و ۳ روز در هفته، سن شما را 2.5 سال کمتر نشان مي دهد.* رعايت بهداشت دندان و دهان؛ سالم بودن لثه و دندان يعني سلامت سيستم ايمني؛ مسواک زدن و استفاده روزانه از نخ دندان مانع از بروز بيماري هاي دنداني و لثه اي و از دست دادن دندان مي شود و سن شما را ۶ سال کمتر نشان مي دهد.مترجم: عليرضا-
کد خبر: ۹۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۱۰

اوای دنا: بعضی‌ فكر می‌كنند حس ششم یك نیروی ماورایی است، بعضی‌ دیگر هم فكر می‌كنند فقط حس ششم دارند. برخی دیگر هم فكر می‌كنند این حس یك شانس است كه بعضی‌ دارند و بعضی‌ ندارند. اما جالب است كه گروهی از دانشمندان می‌گویند، این حس را می‌توان یك قدرت واقعی در انسان‌ها دانست كه با آزمایش‌در آزمایشگاه‌ها و حتی در اسكن‌های مغزی می‌توان وجود آن را نشان داد. با خواندن این مطلب حتما پدیده‌ای را كه گاهی با وجودتان آن را حس كرده‌اید و حتی براساس آن تصمیم گرفته‌اید در خواهید یافت و حتی می‌توانید آن را تقویت كنید.تحقیقات نشان می‌دهد، غریزه ما گاهی زودتر از عقل و منطق شرایط را درك و به زبان بدن ترجمه می‌كند. درواقع گاهی غریزه چیزهایی را كه باید بدانیم قبل از آنكه هشیارانه و از طریق مغز آنها را دریابیم به ما انتقال می‌دهد. این روندی است كه غریزه ما حالت فیزیكی پیدا می‌كند.بردن یا باختن را قبل از شروع بازی حدس می زنید زمانی كه قلبتان به شدت می‌زند، عرق را روی سطح بدنتان حس می‌كنید و احساس دل‌آشوب و احساس خطر دارید یا حتی گاهی كه ضربان قلب و تعداد نفس كشیدن‌تان طبیعی است و هیچ علامتی ندارید هم حس ششم (یا غریزه) شما ممكن است درحال ارسال پیام به شما باشد. سال گذشته «دكتر‌بارفابی دان»، پروفسور عصب‌شناسی و محقق رفتارشناسی انسانی در دانشگاه «وست هاكل» یك تحقیق بسیار جالب انجام داد. او گروهی از افراد را انتخاب كرد و از آنها خواست كه ضربان قلب خود را در حالت‌های مختلف حدس بزنند. سپس از این افراد درخواست كرد در یك بازی حدس زدن و كشیدن ورق بازی شركت كنند. آنها در این بازی ۴ دسته ورق مختلف پیش رو داشتند كه بدون آنكه بدانند در هركدام از آنها فقط چند عدد وجود داشت. در این بازی حدس زدن درست هرعدد باعث به دست آوردن پول و هر ۳ اشتباه درحدس زدن شماره درست باعث از دست دادن پول می‌شد. درنهایت پس از چندبار بازی كردن، افرادی كه بهترین حدس‌ها را می‌زدند جدا شدند و مشخص شد آنها بیشتر از دیگران می‌توانند عددهای صحیح را حدس بزنند. جالب این بود كه گروه دكتردان به این نتیجه رسیدند گروهی كه حدس‌های بهتری در مورد اعداد روی برگه‌های بازی می‌زدند در حالت‌های مختلف ضربان قلب خود را هم بهتر حدس می‌زدند و درواقع قدرت پیش‌بینی یا غریزه یا حس ششم آنها قوی‌تر از بقیه است.مطالعه‌ای كه پیش‌تر در دانشگاه ایوا انجام گرفته هم در نوع خود جالب بود. در این مطالعه میزان عرق‌كردن كف دست‌های چند شرط‌بند اندازه‌گیری می‌شد. طبیعی بود كه استرس باعث افزایش عرق كردن كف دست‌ها می‌شود. مطالعه نشان داد در مورد برخی افراد آنها به محض آنكه ورق‌های خود را دریافت می‌كردند، در صورتی‌كه ورق‌ها مناسب نبودند، شدت عرق كردن دست آنها بالا می‌رفت و جالب اینكه این موضوع حتی قبل از آن بود كه دیگران ورق‌های خودشان را دریافت كنند و جالب‌تر اینكه در بیشتر موارد این افراد درنهایت بازنده بودند. این به آن معنا بود كه افراد موردتحقیق توانایی حدس زدن برد و باخت خود را قبل از اینكه فرصت تجزیه و تحلیل منطقی را داشته باشند، دارند.وقتی نابیناها می بینندچشمعملكرد دستگاه بینایی انسان را می‌توان اینگونه خلاصه كرد: «چشم‌ها تصاویر را دریافت می‌كنند و مغز آنها را پردازش می‌كند. اما واقعیت این است كه انسان دوگونه بینایی دارد؛ بینایی خودآگاه و بینایی ناخودآگاه و درواقع بینایی چشمان ما خیلی بیشتر از آن چیزی است كه فكر می‌كنیم.» برای مثال، افرادی كه به دلیل ضایعات مغزی بینایی خود را از دست می‌دهند، می‌توانند دربسیاری از موارد جهت حركت یك شی‌ء‌ را حدس بزنند یا از روی حالت چهره یك انسان كه در سكوت كامل است به احساسات او پی ببرند. این در حالی است كه آنها امكان دیدن آن اشیا یا آن انسان‌ها را ندارند. درواقع بینایی ناخودآگاه آنها از محرك‌های بینایی امواجی را دریافت می‌كنند، این در حالی است كه بینایی خودآگاه آنها هیچ ایمپالسی دریافت نكرده است. با وجود آنكه بینایی معمول آنها هیچ تصویری دریافت نمی‌كند اما آنها می‌توانند تاحدودی از اطراف خود باخبر باشند و البته این چیزی است كه خود آنها هم نمی‌توانند هیچ توضیحی برای آن پیدا كنند.افرادی كه بینایی ناخودآگاه دارند شاید گروهی خاص باشند اما درعین حال آنها می‌توانند نشانه‌ای از اتفاقی باشند كه برای همه آدم‌ها می‌افتد. همه انسان‌ها نوعی از اطلاعات بینایی را جذب و پردازش می‌كنند كه به دستگاه بینایی خودآگاه راه نمی‌یابد و در آن پردازش نمی‌شود. پروفسور جوی هرش، مدیرمركز MRI دانشگاه پزشكی كلمبیا، می‌گوید او و تیمش نشان داده‌اند واكنش مغز ما در قبال تماشای تصاویر افرادی كه حالت‌های ترسان و ناراحت دارند، احساس اضطراب است. این نكته به نظرتان عجیب نیست؟ اما نكته این است كه به گفته دكتر هرش حتی اگر این تصاویر را آنقدر سریع به افراد نشان دهیم كه آنها درواقع این تصاویر را نبینند هم باز واكنش احساس اضطراب در مغز و بدن فرد شكل می‌گیرد. پروفسور هرش می‌گوید: «هسته آمیگال كه مركز مهمی در ابراز احساسات و شكل‌گیری آنها در انسان است، حتی وقتی تصاویر با سرعت ۳۳صدم ثانیه پیش چشم می‌آید- یعنی سرعتی كه مغز نمی‌تواند چیزی را كه می‌بیند پردازش كند- واكنش نشان می‌دهد، این واكنش درواقع واكنش اضطرابی است.» چنین واكنشی را می‌توان ناشی از رفتار پیشینیان انسان دانست، زمانی كه هر غریبه‌ای می‌توانست یك خطر بالقوه محسوب شود و بیگانه‌ای می‌‌توانست از خطر دور بماند كه هرچه سریع‌تر حس مناسب را در افراد جامعه‌ای كه به آن پاگذاشته بود ایجاد كند.حس ششم نمی‌گذارد چاق شویددستگاه گوارشبیشتر انسان‌ها فكر می‌كنند اكثریت انسان‌ها افرادی شكمو هستند كه اگر به میل خود غذا بخورند بسیار چاق می‌شوند اما اگر به غریزه و حس ششم خود در مورد چقدر خوردن و چی خوردن اعتماد كنید سالم‌تر از زمانی خواهید بود كه به رژیم‌های غذایی پایبند بوده‌اید؛ پروفسور تریسی تیلكا، فوق‌تخصص روانشناسی در دانشگاه ایالی‌اوهایو، پس از بررسی رفتارهای غذایی ۱۲۵۰ دانشجوی دختر طی ۳سال اعلام كرد آنهایی كه به غریزه و حس درونی خود در مورد گرسنگی و سیری و انتخاب نوع و میزان غذاها تكیه داشتند پس از طی ۳سال BMI مناسب‌تری نسبت به آنهایی كه هرروز كالری موادغذایی را كه می‌خوردند محاسبه كرده و سعی می‌كردند برای خود برنامه غذایی با محدودیت كالری داشته باشند، داشتند. در مطالعه‌ای دیگر كه در سال ۲۰۰۵ به چاپ رسید هم نشان داده شد زنانی كه به حس درونی خود به غذا خوردن یا نخوردن تكیه داشتند پس از ۲سال نسبت به زنانی كه از انواع رژیم‌های غذایی استفاده می‌كردند وزن‌ مناسب‌تر، كلسترول خون پایین‌تر و فشارخون طبیعی‌تری داشتند. حتی در مطالعاتی دیگر مطرح شده، افرادی كه به حس درونی خود و غریزه‌شان در مورد غذا خوردن اتكا می‌كنند بیشتر به داشتن برنامه زندگی سالم و برنامه منظم ورزش و فعالیت جسمانی فكر می‌كنند و و می‌شود گفت اعتمادبه‌نفس مناسب‌تری دارند.حس ششم چشم‌هایتان را تقویت كنیددكتر ئباتریس دی‌گلادر، فوق‌تخصص نورولوژی می‌گوید: «همه ما اطلاعاتی را جذب و پردازش می‌كنیم كه در حیطه خودآگاه ما ثبت نمی‌شوند.دركل می‌شود گفت، همه انسان‌ها یك‌جور آگاهی‌ها و بینش‌هایی دارند كه در آن قسمت‌های بدوی مغز درگیر هستند و این آگاهی و بینش‌ها ربطی به خودآگاه ندارد.» اما نكته‌ای كه باعث درنظر گرفته نشدن این حس آگاهی می‌شود چیست؟ دكتر دی‌گلادر می‌گوید: «انسان به شدت به بینایی، عقل و منطق خود وابسته شده است و برای همین به این غریزه یا حس غریزی خود تكیه نمی‌كند، برای مثال، اگر وارد محیطی شوید كه ناگهان در آن دچار اضطراب شدید، به جای اینكه فكر كنید حس ششم شما این نكته را رقم زده، به این فكر كنید كه شاید رنگ دیوارها پایین بودن سقف یا حتی دیدن این محل در خواب باعث رقم خوردن اضطراب در شماست.»چطور حس ششم دستگاه گوارش‌تان را تقویت كنیداگر می‌خواهید غریزه غذاخوردن عالی داشته باشید باید به تمام امواجی كه دستگاه گوارش و مغزتان می‌فرستد به دقت گوش كنید. بهترین كار این است كه هر ۳ یا ۴ ساعت چیزی بخورید و زمانی كه احساس كردید انرژی گرفته‌اید و تاحدودی سیر شده‌اید و قبل از اینكه فكر كنید زیادی خورده‌اید دست از غذاخوردن بكشید. كار دیگری كه می‌توانید بكنید هم این است كه قبل از شروع غذا به آنچه می‌خواهید بخورید فكر كنید و ببینید چه مقدار از آن غذا برای شما كافی خواهد بود و این حجم غذا در بدن شما چه میزان انرژی ایجاد خواهد كرد. اینگونه حس غریزی‌تان بهتر درمورد میزان و چگونگی غذاهایی كه باید بخورید شما را هدایت خواهد كرد.بوها روی رفتار شما تاثیر می‌گذارندبینیمحققان می‌گویند بینی انسان روی بسیاری از تصمیماتی كه می‌گیرد تاثیر می‌گذارد. درواقع قدرت بویایی ما، حتی اگر به‌طور خودآگاه متوجه آن نشویم، روی عملكرد مغزمان تاثیر می‌گذارد. در مطالعه‌ای كه اخیرا در بلژیك انجام گرفته از گروهی از مردان خواسته شد در اتاق‌هایی جداگانه به تماشای یكسری عكس‌ بنشینند. در زمان تماشای عكس‌هایی از انسان‌ها در این اتاق‌ها بوهای مختلف مثل بوی اشك (مشابه بوی محلول نمكی)، بوی گل رز، بوی غذا و بوی جوهر پخش شده و درنهایت مشخص شد تماشای عكس‌های یكسان در انسان‌های مختلف باتوجه به بوهای اتاقی كه در آن بودند احساسات مشابهی را ایجاد كرد. درنهایت محققان می‌گویند، پخش بوی محلول نمكی حس مهربانی و احساس علاقه و محبت به مادران را در تصاویر زنان در این مردان ایجاد می‌كرد؛ بوی گل احساس علاقه و احساسات رمانتیك و بوی غذا هم یادآور خاطرات مربوط به خانه و تجملات خانوادگی است. در واقع همین ویژگی‌هاست كه روی انسان‌ها تاثیر می‌گذارند و ممكن است فرد را نسبت به فرد دیگری دچار احساس خوب یا بد كند. اما نكته جالب ماجرا این است كه محققان می‌گویند، برخی بوها ممكن است روی رفتار انسان‌ها تاثیر بگذارد. برای مثال تحقیقی در فرانسه نشان داده، وجود یك بوی مخصوص در فروشگاه‌ها می‌تواند خریداران را مدت زمان بیشتری در فروشگاه نگه دارد و متوسط خرید كردن آنها را بالا ببرد.درمطالعه‌ای دیگر در هلند هم نشان داده شده وجود بوی دائمی وانیل در یك فروشگاه مخصوص لباس‌های زنانه فروش این فروشگاه را دو برابر كرده است. چطور حس ششم بویایی‌تان را تقویت كنید؟ اگرچه هنوز هیچ‌كس نتوانسته راهی پیدا كند كه میزان گیرنده‌های بویایی در بینی انسان را افزایش دهد اما حالا محققان می‌گویند اگر افراد بوی عرق خود را استشمام كنند قدرت بویایی تیزتری خواهند داشت (این به دلیل وجود برخی تركیبات استروئیدی در تعریق انسان است.) اما نكته جالب‌تر اینكه برخی تحقیقات جدید نشان داده ورزش كردن هم می‌تواند روی قدرت بویایی انسان تاثیر بگذارد زیرا با ورزش كردن میزان آدرنالین خون بالا می‌رود و این باعث انقباض عروق بینی و بالارفتن میزان استنشاق هوا توسط بینی‌ها می‌شود اما این را هم بدانید كه زندگی در شهرهای شلوغ به ضرر قوه بویایی شماست. رسپتورهای بویایی شما هر ۳هفته یك‌بار از بین می‌روند و رسپتورهای جدید جای آنها را می‌گیرند اما زندگی در شهرهای آلوده باعث كاهش تعداد این رسپتورها و نیز كاهش ساخت رسپتورهای جدید می‌شود.دقت نکنیدقدرت تفكر، منطق، استدلال و تشخیص شما در ادراك شما از جهان پیرامون‌تان نقش دارند؛ حتی وقتی درحالت خودآگاه متوجه آن نیستید حس قضاوت شما فعال است.اگر از شما بپرسند كه فكر می‌كنید زمانی كه با دقت كامل روی موضوعی متمركز هستید گیرایی و درك شما بالاتر است یا وقتی كه برآن موضوع متمركز نیستید چه پاسخی می‌دهید؟ به‌طور قطع خواهید گفت وقتی با تمام تمركز و حواس بر آن متمركز باشید اما باور می‌كنید كه پاسخ‌تان اشتباه بوده است؟ در مطالعه‌ای كه نتیجه آن در سال ۰۱۰۲ در نشریه «ینجر نورو...» به چاپ رسیده محققان به گروهی از افراد تصاویر انتزاعی و مفهومی را نشان دادند. دراین آزمایش از آنها خواسته شد نیمی از تصاویر را بادقت و تمركز كامل نگاه كنند و نیمی دیگر را صرفا بدون توجه، جالب بود كه در این میان افراد داوطلب بیشتر تصاویری را كه بدون دقت تماشا كرده بودند به‌خاطر آوردند تا تصاویری را كه برآن تمركز كرده بودند. كن پالر، پروفسور نورولوژی و یكی از محققان اصلی این تحقیق می‌گوید: «حتی زمانی كه تمركز ندارید و از خودآگاه خود استفاده نمی‌كنید حس ششم به پردازش اطلاعات مشغول است، زمانی كه تمركز، منطق و خودآگاه شما بر چیزی متمركز نیست ناخودآگاه یا حس ششم راحت‌تر و سهل‌تر به پردازش اطلاعات مشغول می‌شود و اینگونه حتی بهتر هم عمل می‌كند و درنهایت هم می‌تواند به نتیجه موردنظر برسد.»دكتر ژكارتیوس، متخصص روانشناسی در دانشگاه رادباد در هلند می‌گوید تمركز نداشتن، باعث می‌شود بهتر تصمیم بگیرید! در سال۵۰۰۲ دكتر ژكارتیوس از ۰۰۱نفر داوطلب خواست به ارزیابی ۴مدل اتومبیل بپردازند كه هركدام از‌ آنها در چند بخش با اتومبیل‌های دیگر تفاوت داشتند. در یك گروه افراد بادقت تمام به بررسی مشخصات اتومبیل‌ها پرداختند و تصمیم گرفتند و گروه دیگر فقط نگاهی سریع به اتومبیل‌ها انداختند سپس به كاری دیگر مشغول شدند. درنهایت تنها ۵۲درصد از افرادی كه با تمركز كامل اتومبیل‌ها را بررسی كرده بودند توانستند اتومبیل‌های برتر را انتخاب كنند اما در نقطه مقابل ۰۶ درصد از كسانی كه فقط نگاهی به اتومبیل‌ها كرده بودند توانستند اتومبیل بهتر را انتخاب كنند. دكتر ژكارتیوس در این مورد می‌گوید: «زمانی كه افراد مشغول كار دیگری هستند، ناخودآگاه حس ششم آنها مشغول پردازش اطلاعات تصاویری است كه دیده است و اینگونه می‌شود كه تصمیم‌گیری در این حالت درست‌تر از زمانی است كه افراد به صورت خودآگاه و با تمركز كامل به پردازش اطلاعات می‌پردازند.»حس ششم در خواب وجود داردتمام تصاویری كه در طول روز می‌بینید (گربه‌ای كه در خیابان دیده‌اید، كشتی تفریحی كه در برنامه خبری تلویزیون تماشا كرده‌اید و...) در مغز شما ثبت می‌شوند و سپس در زمانی كه خواب هستید دوباره سراغ شما می‌آیند و در واقع همین تصاویر هستند كه رؤیاهای شما را شكل می‌دهند. در بخش موسوم به خواب «REM» مغز شما سراغ این تصاویر می‌رود و آنها را مجدد پردازش می‌كند. دكتر «ربه‌كا اسپنسر»، پروفسور روانپزشكی و استاد دانشگاه «آمرست» در ماساچوست در این مورد می‌گوید: «مرحله REM خواب در زندگی انسان نقش مهمی بازی می‌كند، این مرحله در حل كردن مسائل، مشكلات و تصمیم‌گیری انسان بسیار مهم است، زیرا در این مقطع مغز اطلاعات و تصاویر را در كنار هم می‌گذارد و به راه‌حل‌های جدید و راه‌های بهتر فكر می‌كند.» در اینجا شما به راه‌حل‌هایی می‌رسید كه محال بود در زمان بیداری به آنها برسید. در ضمن مرحله REM خواب در تثبیت احساسات شما هم نقش دارد.دكتر اسپنسر می‌گوید: «دلیل اینكه خیلی از اوقات درست در زمان بیدارشدن به همسر، فرزندان یا والدین خود فكر می‌كنید همین موضوع است؛ مرحله REM خواب باعث می‌شود احساس ارتباط عاطفی و علاقه شما در حالت ناخودآگاه تقویت شود.» دكتر «دیوید بارو»، فوق تخصص نورولوژی سلولی در دانشگاه هاروارد و نویسنده كتاب «كمیته خواب» در سال‌های اخیر روی نحوه خواب و چگونگی رؤیا دیدن انسان‌ها تمركز و پژوهش داشته است و می‌گوید، طی ۲سال تحقیق متوجه شده است كه بیش از یك‌سوم افراد موردمطالعه كه طی روز با مسئله یا مشكلی روبه‌رو بوده‌اند در زمان خواب برای آن مسئله راه‌حلی پیدا كرده‌اند. رؤیا دیدن فاقد منطق‌های معمولی انسانی است، شما در رؤیا از قید و بندهای معمول تفكر و منطق دور می‌شوید و برای همین راه‌حل‌هایی پیدا می‌كنید كه محال است در حالت بیداری و ذهن خودآگاه آنها را بیابیم.»حس ششم خوابتان را تقویت كنیدبرای آنكه یك مسئله سخت یا یك مشكل را حل كنید خواب خودتان را به تاخیر نیندازید، بگذارید ضمیر ناخودآگاه‌تان آن مسئله را حل كند. دكتر بارو در این مورد یك نسخه جالب دارد: «روی تخت دراز بكشید و مشكل خودتان را روی كاغذ بنویسید و با فكر كردن به آن به خواب بروید، اینگونه ضمیر ناخودآگاه و حس ششم شما مشكل را برایتان حل می‌كند.»منبع: مجله تپش
کد خبر: ۸۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۰۵

اوای دنا:به برکت سفرهای استانی دولت خدمتگزار و درراستای خدمات ورزش ی به مردم شهر لنده ، استخر شنا در این شهر ساخته و افتتاح گردیدکه در طی یکسال فعالیت خود استقبال خوبی از این استخر بعمل آمده است و علاوه بر مردم ،دانش آموزان پایه ی سوم ابتدایی این منطقه و اکثر ادارات وقتهایی را تعیین و استفاده می نمودند.اما متاسفانه بیش از دو سال و نیم است که این استخر تعطیل و هیچگونه فعالیتی ندارد. سایت تحلیلی خبری اوای دنا طی دو مرحله با عناوین«استخر لنده نیاز به اقدام جدی مسولین دارد -استخر لنده و قفلی که باز نشد» موضوع را پیگیری و اعلام نموده اما تا کنون اقدام خاصی بعمل نیامده است در همین راستا امروز نظر عین الله دهقان رئیس اداره ورزش و جوانان بخش لنده را جویا شدیم که وی در پاسخ اوای دنا گفت:بحث تعطیلی استخر را بارها در شورای اداری بخش مطرح نموده ام ولی بدلیل عدم استقبال بخش خصوصی و همچنین نبود مربی و ناجی غریق در این منطقه این مشکل تا کنون حل نشده است وی در پاسخ اوای دنا مبنی بر اینکه ایا فرد یا افرادی از سایر شهرستانها و استانهای کشور می توانند نسبت به راه اندازی آن اقدام نمایند تاکید کردآماده ی هر نوع همکاری با هر فرد یا افرادی از هموطنان عزیز در جهت راه اندازی این استخر می باشند. امیداست هرچه زودتر این استخر راه اندازی و مورد استفاده ورزش دوستان و مردم این منطقه قرار گیرد.
کد خبر: ۸۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۲۱

اوای دنا: به گزارش روابط عمومی اداره کل ورزش و جوانان استان کهگیلویه وبویراحمد ،طی حکمی عبدالعزیز تقی زاده به سمت سرپرست حوزه فرهنگی و جوانان اداره کل ورزش و جوانان استان منصوب شد . در این حکم آمده است:نظر به تعهدات ،توانمندی و تجارب جنابعالی به موجب این ابلاغ به عنوان ((پست معاونت فرهنگی و امور جوانان ))اداره کل ورزش و جوانان استان کهگیلویه وبویراحمد منصوب میشوید . امیداست در سایه الطاف الهی و با بهر ه گیری از وصایای بلند امام (ره)و منویات مقام معظم رهبری و با روحیه اخلاص ،خلاقیت ،تلاش ،قاطعیت و با همکاری سایر معاونین و مدیران واحدی ستادی و شهرستانی اداره کل در انجام این مسئولیت موفق و موید باشید . آقای عبدالعزیز تفی زاده کارشناس ارشد عرفان اسلامی متولد 1355 مشاور فرهنگی مدیر کل صدا وسیمای مرکز استان ،مشاور فرهنگی مدیر کل اموزش و پرورش استان ،مجری صدا و سیمای مرکز استان ،مدرس دانشگاه آزاد اسلامی و دبیر موسسه مردم نهاد بهار آوران می باشد. سایت تحلیلی خبری اوای دنا ضمن تبریک به آقای تقی زاده برای ایشان در مسولیت جدید آرزوی موفقیت می نماید.
کد خبر: ۸۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۱۹

اوای دنا:ساخت مجموعه ورزش ی جانبازان و معلولان کهگیلویه و بویراحمد امروز در یاسوج آغاز شد . مدیرکل اداره ورزش و جوانان کهگیلویه وبویر احمد امروز درمراسم آغاز ساخت این مجموعه ورزش ی گفت : این مجموعه ورزش ی در زمینی با زیر بنای 4 هزار متر مربع و اعتبار34 میلیارد ریال از محل اعتبارات ملی در روستای علی آباد یاسوج احداث می شود . حجه الاسلام خاضع با اشاره به اینکه این مجتمع ورزش ی شامل سالن چند منظوره، استخر شنا، سونای خشک و بخار، جکوزی است افزود: پیش بینی می شود این مجموعه تا دو سال آینده به بهره برداری برسد. به گزارش واحد مرکزی خبراین طرح از مصوبات سفر دوم هیأت دولت به کهگیلویه و بویراحمد است .
کد خبر: ۸۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۰۹

اوای دنا:اکبرنیکزاد استاندار کهگیلویه و بویراحمدطی حکمی اکبر علیزاده، فرماندار گچساران را به عنوان سرپرست معاونت توسعه مدیریت و منابع انسانی استانداری کهگیلویه و بویراحمد منصوب نمود. اکبر علیزاده از سال 89 تاکنون فرماندار شهرستان نفت‌خیز گچساران بوده است.به گزارش اوای دنا به نقل از فارس محمد شفیعی مدیرکل سابق ورزش و جوانان کهگیلویه و بویراحمد به عنوان فرماندار جدید گچساران به زودی منصوب می‌شود.
کد خبر: ۸۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۰۸

اوای دنا: مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش از تعیین کارنامه حجاب برای مدارس خبر داد و گفت: لباس فرمی که برای دانش‌آموزان پیش‌بینی می‌شود، لزوما لباس تیره نیست.وی افزودمدارس می‌توانند با بنگاه‌های تولیدی لباس فرم دانش‌آموزان قرار ببندند. محمدابراهیم محمدی، مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش در گفت‌وگو با فارس «توانا» با بیان اینکه برنامه‌های مختلفی برای دانش‌آموزان و فرهنگیان در راستای عفاف و حجاب  پیش‌بینی شده است، اظهار داشت: در حوزه دانش‌آموزی با در نظر گرفتن مسائلی که در حوزه عفاف و حجاب وجود دارد برنامه‌های متناسبی را در نظر گرفته‌ایم که می‌توان از جمله آن به برنامه «حساس‌زایی» اولیاء به موضوع حجاب دانش‌آموزانی که نیاز است به حجاب توجه بیشتری داشته باشند، اشاره کرد.وی افزود: برنامه‌های حجاب و عفاف منجر می‌شود تا اگر احیاناً  والدین دانش‌آموزی نسبت به رعایت پوشش فرزند خود در بیرون از مدرسه کم توجه است، توجه بیشتری داشته باشد.*تهیه بسته تصویری برملاسازی اهداف رسانه‌های بیگانه در ترویج بی‌حجابی مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش بیان کرد: بر همین اساس برنامه‌ای در جهت عبرت‌آموزی دانش‌آموزان از افرادی که با عدم رعایت حجاب و عفاف دچار معضلات و مشکلات اجتماعی شده‌‌اند و از جایگاه ارزشمندی که به لحاظ اخلاقی، درسی و توانمندی‌های علمی و هنری داشتند، سقوط کرده‌اند در نظر گرفته شده است که می‌تواند به عنوان تلنگری برای دانش‌آموزان باشد.وی با بیان اینکه برنامه دیگر در قالب تهیه بسته تصویری با موضوع شناساندن اهداف رسانه‌های بیگانه از ایجاد بی‌تفاوتی دانش‌آموزان نسبت به رعایت حجاب است، گفت: رسانه‌های بیگانه تلاش می‌کنند تا دانش‌آموزان نسبت به مسائلی از قبیل رسیدن به تکامل و ایفای نقش‌های مهم خود در آینده غفلت ورزند که شناساندن این موضوع به دانش‌آموزان از اهمیت زیادی برخوردار است.محمدی اضافه کرد: این بسته تصویری برای برنامه‌هایی که دانش‌آموزان در مدرسه دارند، تهیه شده که بیشتر در مقاطع راهنمایی و متوسطه مدارس دخترانه توزیع می‌شود؛ این بسته برای دانش‌آموزانی که به نوعی نسبت به مساله حجاب در مدرسه کم توجه هستند، مفید واقع خواهد شد.وی با اشاره به این نکته که برنامه‌هایی نیر برای دانش‌آموزانی که باحجاب هستند و تعدادشان بسیار زیاد است پیش‌بینی کرده‌ایم، ادامه داد: این برنامه‌ها به این منظور است که آنها نسبت به حجاب خود اقناع فکری پیدا کنند و به توانمندی فکری برسند تا این حجاب در آینده و با حضور در دانشگاه و عرصه‌های مختلف کمرنگ نشود.* تأثیرگذاری دانش‌آموزان اسوه و الگو در زمینه حجاب و عفاف برای دیگر دانش‌آموزان مدیرکل فرهنگی هنری آموزش و پرورش بیان کرد: معتقدیم که باید اندیشه پوشش در فرد به اندیشه نهادینه شده فکری تبدیل شود تا در این صورت فرد در هر جایگاه و بستری که قرار گیرد، حاضر نشود حجاب و پوشش خود را کمرنگ کند که ده‌ها برنامه در ذیل این مسئله پیش‌بینی شده است.وی افزود: بر این اساس هم برای دانش‌آموزانی که نسبت به حجاب کم تفاوت هستند و تعداد آنها کم است و هم برای دانش‌آموزانی که با حجاب هستند و قصد داریم آنها را مورد هدف مطالعاتی قرار دهیم، برنامه‌هایی در نظر گرفته شده است.به گزارش اوای دنا، محمدی اضافه کرد: طبق برنامه‌های پیش‌بینی شده قصد داریم آن دسته از دانش‌آموزان که در رعایت حجاب قرص و محکم هستند، به جنبه‌های مختلف مسئله واقف شده‌اند، نسبت به پوشش نگاهی اصالتی دارند و به عنوان دانش‌آموزان اسوه و الگو می‌دانیم، بتوانند در حوزه همسالان خود تاثیرگذار باشند.*ایجاد گفتمان‌های حجاب در مدارس برای رفع شبهه* معرفی دختران برتر در جشنواره دختران آفتاب محمدی با بیان برنامه‌های علمی و جشنواره نیز با موضوع حجاب و عفاف برگزار خواهد شد، اظهار داشت: در نظر داریم تا گفتمان‌های حجاب در مدارس را دنبال کنیم تا به این وسیله هر مسئله و شبهه‌ای که در مدرسه وجود دارد، مطرح و برطرف شود.وی به برگزاری جشنواره دختران آفتاب نیز اشاره کرد و افزود: در این جشنواره دخترانی که در مدرسه به لحاظ علمی و هنری برتر هستند و حجاب اسلامی را نیز رعایت می‌کنند، برگزیده می‌شوند.این مقام مسئول در آموزش و پرورش ادامه داد: بر این اساس می‌توانیم در بحث مدل‌سازی به مدل‌های قابل توجه دست پیدا کنیم به دلیل آنکه شاید برخی به اشتباه تصور می‌کنند که ممکن است حجاب مانع پیشرفت فرد شود؛ این در حالی است که تعداد بسیاری از دانش‌آموزان دختری که در المپیادها، ورزش ، هنر و زمینه‌های مختلف موفق به کسب رتبه‌های برتر شده‌اند، محجبه هستند.*برگزاری اردوهای مادران دختران - پدران دختران و  جشنواره 40 حدیث زیورانه به سه زبان مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش به برگزاری اردوهای یک روزه و دو روزه برای مادران و دختران و پدران و دختران در تابستان اشاره کرد و گفت: این اردوها با هدف آگاهی‌بخشیدن، ارتقاء مسئله حجاب و اطلاع‌رسانی در خصوص حرکات مرموزی که در راستای بی‌تفاوت کردن دختر ایرانی نسبت به رعایت حجاب صورت می‌گیرد، در نظر گرفته شده است.وی با اشاره به تهیه بسته‌های علمی و فرهنگی متناسب با علاقه و ذوق دانش‌آموزان با عنوان جشنواره 40 حدیث زیورانه در موضوع عفاف و حجاب بیان کرد: در این جشنواره دانش‌آموزان با هنر خوشنویسی به زبان انگلیسی، فارسی و عربی، 40 حدیث که در موضوع عفاف و حجاب را تمرین می‌کنند.محمدی با بیان اینکه حدود 100 هزار نفر تاکنون در این جشنواره شرکت کرده‌اند، ادامه داد: بخشی از این جشنواره در تابستان و بخشی در سال تحصیلی جدید برگزار خواهد شد.*انتخاب بهترین محتوای تولیده شده در موضوع عفاف و حجاب با عنوان کتاب سال حجاب *از مدیران برتر حجاب در مدارس تقدیر می‌شود محمدی به معرفی کتاب سال در زمینه حجاب و عفاف اشاره کرد و اظهار داشت: در نظر داریم کتاب سال حجاب در سطح دانش‌آموزی داشته باشیم و بهترین داستان، شعر و تولید محتوایی علمی در حوزه عفاف و حجاب را شناسایی کنیم.وی با اشاره به انتخاب مدیر برتر حجاب گفت: مدیرانی که نسبت به رعایت حجاب در مدرسه توجه بیشتری داشته باشند، مورد تقدیر قرار خواهند گرفت؛ همچنین قصد داریم کارنامه حجاب برای مدرسه در نظر بگیریم.این مقام مسئول در آموزش و پرورش تأکید کرد: مدیر مدرسه نسبت به حجاب و پوشش دانش‌آموزان مسئول است بنابراین ما انتظار داریم تا مدیر مدرسه نسبت به وضعیت موجود حجاب در مدرسه حساس بوده و سعی کند وضعیت حجاب و عفاف در مدرسه را به سمت قابل قبول ارتقا دهد.*اولیاء نسبت به مخاطرات بدپوششی دانش‌آموزان حساس باشند مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش در  ادامه گفت: اولیا باید نسبت به مخاطرات بدپوششی دانش‌آموزان حساس بوده و بی‌تفاوت نباشند اگر قرار است درس دانش‌آموز خوب باشد، می‌طلبد که دانش‌آموز مصونیت روحی و روانی داشته باشد که این مصونیت روحی و روانی در گرو رعایت عفاف و حجاب است.وی بیان کرد: در مدرسه مشکل بی‌حجابی و بی‌عفافی در مدارس مشاهده زیادی نمی‌شود بلکه اغلب مشکلات‌ ما در این زمینه در بیرون از مدرسه وجود دارد و ناشی از همکاری نسبتا کم والدین با مدارس است.*مدارس می‌توانند با بنگاه‌های تولیدی لباس فرم دانش‌آموزان قرار ببندند*نصب منشور عفاف و حجاب در مدارس محمدی با بیان اینکه در نظر داریم در سال آینده به مدارس اجازه ‌دهیم که برای تهیه لباس فرم دانش‌آموزان با بنگاه‌‌های تولیدی قرارداد ببندند، گفت: بر اساس طرحی در نظر داریم برای همکارانی که در مدارس فعالیت می‌کنند، لباس فرم تهیه شود.وی ادامه داد: در بحث پوشش و حجاب باید مقررات و آیین‌نامه‌های مبتنی بر اهداف مدرسه را بپذیریم؛ وقتی قرار است اولیاء، دانش‌آموز را برای ثبت‌نام به مدرسه بیاورند باید بپذیرند که مدرسه در این زمینه آیین‌نامه و قانون دارد یا وقتی دانش‌آموزی قرار است در مدرسه ثبت‌نام کند ملزم است که به قوانین مدرسه در بحث پوشش و حجاب پایبند باشد.مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش اضافه کرد: یکی از برنامه‌هایی که در سال تحصیلی آینده اجرا خواهد شد نصب منشور پوشش در مدارس است تا افرادی که در مدرسه ثبت‌نام می‌کنند نخست این منشور را قبول داشته باشند.*مدارس باید محرم‌سازی شوند*مفاخر برجسته و محجبه به دانش‌آموزان معرفی می‌شوند محمدی اظهار داشت: باید تمهیداتی را برای محرم‌سازی در مدارس اندیشید تا دانش‌آموزان در زمان حضور در مدارس راحت باشند.وی تأکید کرد: لباس فرمی که برای دانش‌آموزان پیش‌بینی می‌شود، لزوما لباس تیره نیست و این اجازه داده شده است که دانش‌آموزان در مدرسه از لباس‌های روشن نیز استفاده کنند.مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش با بیان اینکه مفاخر برجسته‌ای داریم که در اوج عفاف و پوشش بوده‌اند و در قله‌های بالای کمالات علمی و ادبی قرار گرفتند، اضافه کرد: قصد داریم این افراد را به عنوان افراد موفق به دانش‌آموزان معرفی کنیم که این معرفی از طریق نصب پوستر در مدارس انجام خواهد شد.
کد خبر: ۸۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۲۹