فعالیت تروریست های وابسته به داعش در افغانستان به نحو چشمگیری افزایش یافته که مخاطراتی را برای این کشور و همسایگانش ایجاد خواهد نمود.به گزارش افکارنیوز، تعیین والی برای منطقه خراسان ( متشکل از افغانستان، مناطق شمال شرقی ایران و آسیای مرکزی ) از سوی خلیفه خود خوانده داعش شاید در ابتدا از سوی ناظرین بین المللی بدیده ی تردید آمیز نگریسته می شد، اما افزایش فعالیت عناصر این گروه تروریستی بر نگرانی جامعه بین المللی و افغان ها افزوده است.
نیکلاس هیثم نماینده سازمان ملل متحد روز گذشته و در پایان نشست شورای امنیت درباره اوضاع افغانستان گفت: اطلاعاتی دریافت کردهایم که نشان می دهد عناصر داعش در افغانستان حضور دارند اما حضور آنان در راستای تبلیغات جهانی این گروه است و عناصر داعش در این کشور ریشههای مستحکمی ندارند. وی افزود: «ارزیابی ما نشان میدهد که حضور این گروه (داعش) در افغانستان نگران کننده است، اما اهمیت داعش در افغانستان مربوط به تواناییهای ذاتی آن در این کشور نیست، بلکه این ظرفیت داعش در گردآوری گروههای انفرادی شورشی زیر یک چتر است که نگرانی بیشتری ایجاد می کند.»
در گزارش دبیرکل سازمان ملل هم آمده است که شماری از فرماندهان طالبان وفاداری خود را به داعش اعلام کرده اند و تعداد فزاینده دیگری از آنها نیز در تلاش کسب حمایت مالی و همکاری با داعش هستند. از سوی دیگر ظاهر طنین نماینده افغانستان در سازمان ملل نیز در پایان این نشست گفت: عناصر داعش برای نفوذ در دیگر مناطق از جمله افغانستان انگیزه دارند.
در روزهای گذشته مقامهای افغانستان اعلام کردند که حفیظ وحیدی رهبر گروه داعش در افغانستان، همراه با ۹ پیکارجوی دیگر در یک حمله موشکی در ولایت هلمند کشته شدهاند. یک ماه پیش نیز ملا عبدالرئوف، فردیکه به عنوان معاون این گروه در افغانستان معرفی شده بود، در یک عملیات نظامی کشته شد. هم اکنون گزارش های منابع اطلاعاتی حاکی از حضور فعال تروریست های وابسته به داعش در برخی مناطق افغانستان نظیر ولایت زابل (هم مرز با ایران)، قندوز، لوگر، هلمند و... است.
عوامل موثر در قدرت گیری داعش در افغانستان
عوامل متعددی را می توان در سیطره تدریجی تروریست های داعش در افغانستان بر شمرد که تداوم آن پیامدهای گسترده ای را برای سراسر منطقه آسیای مرکزی، جمهوری اسلامی و پاکستان در بر خواهد داشت.
رادیکالیسم حاکم بر داعش
از زمان شکل گیری داعش در سوریه و ارتقای مواضعش در این کشور و سپس حملات ژوئن به عراق و تصرف موصل، خشونت و ارعاب را می توان برجسته ترین سیاست این گروه تروریستی دانست. تصاویر و فیلم های منتشر شده از سوی این گروه حاوی جنایت آمیز ترین اقداماتیست که تا کنون نمود مشابهی در سراسر جهان نداشته است.
اقدامات توحش آمیز تروریست های داعش و قدرت نامحدود اعضای آن، زمینه اضمحلال سایر گروه های تروریستی در منطقه مانند القاعده و شعب آن در سراسر خاورمیانه را فراهم نموده و همین امر موجب پیوستن و بیعت شماری از اعضای این گروه ها به داعش شده است. بیعت بوکوحرام در نیجریه، انصار بیت المقدس در مصر و انصار الشریعه در لیبی با داعش و گسیل بسیاری از جوانان افراطی اروپا و آمریکا در این راستا قابل ارزیابی است که احتمالا در آینده ای نزدیک شاهد پیوستن بیش از پیش سایر جریان های افراطی به داعش و اعلام وفاداری به ابوبکر البغدادی خواهیم بود.
نطفه ی شکل گیری تروریست های بنیادگرا را می توان به افغانستان ارجاع داد، سرزمینی که در سال های مبارزه با ارتش سرخ شاهد حضور فعال عناصر افراطی در این کشور تحت لوای مبارزه با شوروی بوده است، عناصری که حمایت مطلق رژیم های پاکستان، سعودی و آمریکا را نیز پشت سر خویش داشته است.
جامعه افغان بدلیل بیسوادی، فقر و ناآگاهی بالا همواره از پتانسیل بالایی برای جذب افراد به گروه های افراطی برخوردار بوده است، همین امر موجب استیلای طولانی مدت گروه های تروریستی بر سراسر این کشور شده بود، گروه هایی همچون طالبان که با وجود سال ها آزادسازی افغانستان همچنان به فعالیت خود ادامه می دهند.
شکل گیری داعش و موفقیت برق آسای آن توام با گرایش رادیکال ترش نسبت طالبان زمینه گرایش شماری از افغان ها را به سوی این گروه مهیا کرده است. حفیظ وحیدی و ملا عبدالرئوف مسئول داعش در افغانستان و منطقه خراسان که در عملیات های اخیر ارتش افغانستان کشته شده اند، هر دو جزو فرماندهان پیشین طالبان بوده اند. حضور برجسته رهبران طالبان در داعش زمینه گسیل هرچه بیشتر جوانان طالب به سوی داعش را فراهم خواهد کرد، جوانانی که بیش از آن که سودای شریعت در سر داشته باشند، با نگاهی تندروانه و فاقد عقلانیت مجذوب سیاست مشت آهنین و ددمنشانه داعشی ها شده اند.
گفتگوهای صلح
تحلیلگران منطقه در سال های اخیر و با تضعیف هرچه بیشتر طالبان در معادلات افغانستان از آغاز گفتگوهای موسوم به صلح میان رهبران طالب با مقامات افغان خبر داده اند، تاسیس دفتر طالبان در دوحه قطر به عنوان مرکزی جهت گفتگو با کابل در همین زمینه رخ داده است. روی کار آمدن اشرف غنی احمدزی به عنوان رئیس جمهور جدید افغانستان و تلاش مفرطش جهت برقراری صلح با طالبان بر میزان امیدها نسبت به تحکیم روند صلح افزوده است. هم اکنون برخی کشورهای منطقه همچون پاکستان و چین بسان میانجی نقشی پر رنگ در نزدیکی طرفین ایفا نموده اند.
کاهش موقعیت سیاسی-نظامی طالبان از میزان خواسته های کلان آنها کاسته و رهبران این گروه را متمایل به آغاز گفتگوهای صلح با کابل نموده است. خروج طالبان از لیست گروه های تروریستی ایالات متحده و نگرش مثبت از سوی دولتمردان موجب چراغ سبز طالبان به در پیش گرفتن گفتگوها شده است.
آغاز گفتگوها اما به مذاق شماری از اعضای تندرو طالبان خوش نیامده و واکنش آنها را برانگیخته است، افراطیون طالبان، رهبری گروه را به عدول از مواضع کلیدی جنبش متهم نموده و خواستار اتمام گفتگوها تا تحقق خواسته های حداکثری شده اند. نارضایتی فوق توام با موقعیت متزلزل طالبان و ملا عمر زمینه گرایش نیروهای رادیکال را به داعش فراهم نموده است. رسانه های خبری از فعالیت دو چندان رهبران داعش برای جذب افغان ها به این گروه خبر داده اند، گفته می شود که در طول یک سال فوق هزاران تن از اعضای طالبان به عراق و سوریه رفته و ضمن پیوستن به داعش با البغدادی بیعت نموده اند، شماری از این افراطیون هم اکنون به افغانستان بازگشته و در پی گسترش ولایات تحت پوشش داعش برآمده اند.
ناکارآمدی دولت
برآوردهای اقتصادی حاکم بر جامعه افغانستان در طول ۱۴ سال گذشته ( از زمان سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱) حکایت از رشد اندک مقوله های اقتصادی، سیاسی، امنیتی، آموزشی و رفاهی در سطح این جامعه بوده است. فقدان توسعه در عرصه های گوناگون نارضایتی دوچندان شهروندان افغان را فراهم نموده و زمینه تمایل آنها به گروه های محلی و افراطی را فراهم نموده است.
جامعه سنتی، قبیله ای و قومی حاکم بر افغانستان و برداشت ناصحیح آنها از شریعت موجب نزدیکی فکری شماری از افغان ها به طالبان شده است. نگاهی به سال ها حضور طالبان در افغانستان حکایت از حمایت برخی جریان های افغان از این گروه دارد، جریان هایی که به تصور خود و در راستای حفظ دین و سنت های حاکم بر جامعه خود را ناگزیر به حمایت از طالب ها می دانستند.
حال و با ناکارآمدی موجود در سطح جامعه از سوی دولت، احتمال پیوستن برخی اقشار ضعیف به گروه های تندرو بیش از گذشته احساس می شود، افرادی که گاها بدلیل معضلات اقتصادی و رفع نیازهای مالی به این گروه ها می پیوندند.
غلام سخیروغ لیونی، فرمانده پلیس ولایت زابل به تازگی در مورد حضور شورشیان خارجی به نام داعش در این ولایت جنوبی افغانستان صحبت کرده است. او به خبرنگاران گفته است : «دشمن تلاش دارد که از این موقعیت استفاده کند. براساس گزارشها گروه داعش به زابل آمده و شورشیان خارجی هم به زابل آمده اند.»
پیشتر گزارشهای مشابهی از ولایت هلمند نیز بدست آمده بود. محمدجان رسولیار، معاون ولایت هلمند در گفتوگو با بیبیسی حضور شورشیان خارجی در برخی مناطق این ولایت را تایید کرده است.
همسایگانی بی ثبات
منطقه آسیای مرکزی متشکل از جمهوری های قزاقستان، ترکمنستان، تاجیکستان، قرقیزستان و ازبکستان که دهه ها تحت سیطره کمونیست ها قرار داشته اند، هم اکنون نیز فاقد نظام های دموکراتیک می باشند و همچنان حاکمانی دیکتاتور بر این کشورها حکمرانی می نمایند. فقر، فساد، بیکاری، تورم و عدم مشارکت مدنی و سیاسی مردمان این کشورها در امورشان نارضایتی فراوانی را از سوی آنها در پی داشته است. ضعف مفرط دول حاکم بر این منطقه موجب گرایش زیادی از شهروندان این کشورها به جریان های افراطی شده است، هم اکنون هزاران تن از آسیای مرکزی در مناطق تحت سیطره داعش حضور داشته و به فعالیت می پردازند.
افزایش حضور داعش در افغانستان و تلاش برای بسط آن به منطقه خراسان که شامل بخش عمده ای از آسیای مرکزی نیز می شود، طبیعاتا تاثرات منفی را بر جوامع فوق در پی خواهد داشت که موجب سرایت بیش از پیش تروریسم در سراسر منطقه خواهد شد.
حضور فعال شهروندان افغان و آسیای مرکزی در جبهه داعش و تلاش برای ایجاد ولایت های تحت نفوذ این گروه تروریستی در افغانستان و آسیای مرکزی می تواند توامان زمینه تقویت تروریسم در این منطقه را فراهم نماید.
نکته حائز اهمیت در این راستا آن که نبایستی از نقش فعال و غیر قابل چشم پوشی پاکستان و عربستان سعودی در این زمینه عبور کرد. حکومت پاکستان در طول دو دهه گذشته بزرگترین متحد طالبان و تروریسم در این منطقه بوده است، حامد کرزای رئیس جمهور پیشین افغانستان و رهبران کاخ سفید بارها اسلام آباد را متهم به حمایت از گروه های افراطی نموده اند. افزایش حضور داعش در افغانستان و آسیای مرکزی و مطامع اسلام آباد جهت بسط نفوذ در این منطقه بی شک مورد سواستفاده رهبران پاکستان قرار خواهد گرفت. پاکستان در پی آن است که با ارتباط گیری با این گروه ها و حمایت از آنها، نیروهای تندرو را تحت اختیار گرفته و از آنان به عنوان برگ برنده ای در معادلات منطقه استفاده نماید، سیاستی که حمایت حاکمان سعودی را نیز پشت سر خویش خواهد داشت. حکام آل سعود همواره و در طول دو دهه گذشته با حمایت های مالی و تسلیحاتی گسترده خود موجب رشد و نمو جریان های تکفیری در سراسر منطقه شده اند.
کد خبر: ۶۰۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۳
اظهارات صریح مقامات آمریکایی در بحبوحه مذاکرات لوزان سوئیس، از اصرار بر حفظ تحریمها علیه ایران حکایت میکند و این در حالی است که لغو تحریمهای بهانه جویانه حداقل توقع تیم مذاکره کننده و دولت جمهوری اسلامی ایران است.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
سخنگوی کاخ سفید گفت: واشنگتن معتقد است حتی در صورت رسیدن به توافق هستهای با ایران نیز، باید فشارها بر تهران حفظ شوند و تحریمها به جای خود باقی باشند.
جاش ارنست در نشستی خبری اظهار داشت: در صورتی که با ایران به توافق برسیم، قرار نیست یکی از سلاحهای قوی ما در این خصوص (تحریمها) بلافاصله کنار گذاشته شود.
جاش ارنست با بیان اینکه از دیدگاه دولت، برای حفظ فشار بر ایران در مذاکرات، باید برای مدتی این تحریمها به جای خود باشند، گفت: بعد از اینکه ایران تعهداتی از خود برای پایبندی به توافق نشان داد که البته صحبت از چند روز، چند هفته یا چند ماه نیست بلکه موضوع مدت زمانی طولانی است، در این صورت کنگره میتواند گامهایی برای برچیدن این تحریمها بردارد.
همزمان یک مقام ارشد آمریکایی اعلام کرد اگر قرار است مذاکرات هستهای در هفته جاری موفقیتآمیز باشد، ایران باید یک سری تصمیمات دشوار اما بسیار مهمی اتخاذ کند تا اطمینان دهد که اهداف هستهایاش، صلحآمیز است.
به گزارش خبرگزاری رویترز از لوزان سوئیس، این مقام آمریکایی پس از مذاکرات ۵ ساعته کری و ظریف به خبرنگاران گفت: ایران همچنان موظف است انتخابهای بسیار دشوار و لازمی را برای توجه به نگرانیهای مهم پیرامون برنامه هستهایاش داشته باشد.
وی اضافه کرد: من نمیدانم خطوط کلی توافق تا ۲۱ مارس (۱۰فروردین) قابل دسترسی است یا نه.یک منبع دیپلماتیک هم به رویترز گفت: گفتوگوها طولانی و عمیق بود اما امکان رفع اختلافات را فراهم نکرد.
رادیو فرانسه نیز دیروز در گزارشی گفت: وزرای امور خارجه ایران و آمریکا مذاکرات خود را درباره برنامه اتمی ایران در لوزان از سر گرفتند، در حالی که بخت دستیابی به یک توافق نیز طی روزهای آینده کاهش مییابد.
این رادیو افزود: از دیروز که دور جدید گفتوگوهای هستهای ایران در لوزان و بروکسل آغاز شد دو طرف در خصوص رسیدن به یک توافق سیاسی بر سر برنامه اتمی ایران ابراز تردید میکنند. یک مقام آمریکایی به خبرگزاری فرانسه گفته است که در این دور از مذاکرات پیشرفتهایی صورت گرفته اما، اختلافات از جمله اختلافات فنی بر سر مسائل جدی نیز همچنان به قوت خود باقی است.
در همین حال وزیر خارجه آلمان در بیانیهای مطبوعاتی تصریح کرد: ظرفیت غنیسازی ایران باید برای «همیشه» محدود شود.
منبع/کیهان
کد خبر: ۵۹۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
روزنامه های صبح امروز عناوین مهم خود را بیشتر به شرح زیر آماده کرده اند که در ادامه خواهید خواند.
*وطن امروز - با رونمایی از فیلم محمد (ص) سینما رنگ خدا گرفت نور تویی روح تویی- شرکت ملی نفتکش ایران باردیگر در لیست تحریم اتحادیه قرار گرفت عنایت آمریکایی اروپا!- تظاهرات در آمریکا و انگلیس علیه جنایت چپلهیل سکوت غرب درقتل 3 دانشجوی مسلمان- درخواست برای استعفای ابتکار
*حمایت - نیویورک تایمز: حامیان تحریم متوهم هستند ایران از برنامه هستهای عقب نشینی نمیکند- سانسور رسانههای آمریکایی در ترور 3 دانشجوی مسلمان- دادستان کل کشور: دشمنان انقلاب اسلامی همچنان در جهالت غوطه می خورند- مدیرکل ثبت اسناد و املاک یزد در گفت و گو با «حمایت» خبر داد نیاز به 30میلیارد ریال اعتبار برای آرشیو پروندههای ثبتی
*کیهان - نخست وزیر رژیم کودککش صهیونیستی: ایران، اسرائیل را محاصره کرده میخواهد خفه کند- واردات 79 هزار خودروی خارجی طی سال جاری - انصارالله: سفارت آمریکا در یمن لانه جاسوسی بود - خطیب جمعه تهران: پیام راهپیمایی عظیم 22 بهمن ذلتناپذیری و عزت بود
*جام جم - اعتراض به تبعیض رسانهای در غرب قتل 3 مسلمان در سکوت- توافق 2 مرحلهای اسلو درسی برای مذاکرات هستهای- مردم برای مسکن مهر پول اضافه نخواهند پرداخت- بانکمرکزی نام 445 صرافی مجاز را برای خرید و فروش ارز اعلام کرد شرایط جدید خرید و فروش ارز
*ایران - از سوی نتانیاهو و وزیر اطلاعات رژیم اسرائیل رقم خورد هجوم تل آویو به توافق هستهای- استقبال پاپ از فرستاده روحانی- جهانگیری: گردشگران غیرمسلمان باید از حقوق مشروع برخوردار باشند - در پایان رقابت دو رشته آزاد و فرنگی ایران قهرمان جام تختی 93 شد*رسالت - رهبر معظم انقلاب درگذشت والده محمود احمدي نژاد را تسليت گفتند- حضور ميليوني ملت در 22 بهمن، پاسخ دندان شكن به آمريكا- عقبنشيني اسرائيل با تودهني بچهمسلمانها از سال 2000- نظر ما مطابق ديدگاه رهبري يک مرحله اي بودن مذاکرات است
*ابتکار - غيبت محسوس دلواپسان هستهاي در رسانه ها پس از بيانات رهبر انقلاب؛ لام تا کام؛ مخالفان مذاکرات ساکت اند- شهيندخت مولاوردي با پاپ ديدار کرد؛ تشريفات واتيکان براي «دخت ايراني» - محسن رضايي تاکيد کرد؛ عزم مجمع تشخيص براي نظارت دقيق بر قوا - در پيامي به همايش نفت مطرح شد: روايت آيتالله هاشمي از تدابير انقلابي امام (ره) *اعتماد - محسن رضايي از عزم جدي مجمع تشخیص مصلحت نظام براي نظارت بر عملکرد قوای سه گانه خبر داد- گزارش «اعتماد» از واكنش ها و انتظارهاي مردم مناطق غبار گرفته از رييس سازمان محيط زيست - هزاران نفر در مراسم تشييع سه دانشجوي مسلمان امريكايي شركت كردند واكنشها به جنايت چپلهيل - اكران بزرگترين پروژه سينمايي كشور با حضور اصحاب فرهنگ ورسانه برگزار شد پايان انتظار براي نمايش «محمد(ص)»
*دنیای اقتصاد - بهدنبال آشفتگی شدید اوضاع اقتصادی در دستور کار قرار گرفت انقلاب ارزی در ونزوئلا- در جدیدترین آمار رسمی منعکس شد توقف تخلیه حباب زمین- غرب و روسیه بر سر اوکراین به توافق رسیدند آتشبس شکننده بین اروپا و روسیه- معاون اول رئیسجمهور مطرح کرد سه خسارت روزهای محدود برای سفرهای تفریحی
*خراسان - اروپا شرکت ملي نفتکش ايران را دوباره تحريم کرد- پيگيريهاي خراسان درباره بحران هواي اهواز از 2 عضو کابينه- اطلاعات 7 تا 15 ميليون نفر در هيچ بانک اطلاعاتي وجود ندارد- تبيين الگوي «کنترل اجتماعي» در هزار آيه قرآن کريم
*اطلاعات - روسيه: فرصت کافي براي امضاي موافقتنامه سياسي ايران و 1+5 وجود دارد - دادستان ديوان محاسبات کشور:با فسادهاي مالي قاطعانه برخورد مي کنيم- نامه سپاس اتحاديه ميهني كردستان عراق به رهبر معظم انقلاب - محكوميت گسترده قتل 3 دانشجوي مسلمان در كاروليناي آمريكا
*مردم سالاری - معاون رييسجمهور ايران با رهبر کاتوليکها ديدار کرد تاکيد پاپ بر رسيدن به توافق نهايي هسته اي- ايستادگي اوباما در برابر وضع تحريمهاي جديد شرط لازم اما ناکافي است توقف در شتاب مذاکرات با تقابل کاخ سفيد و کنگره - رهنمودهاي رهبري روش کار ما را تعيين ميکند - علي شمخاني: لغو تمامي تحريم ها مطالبه ملي است
*سیاست روز- نگاهي بر آنچه آمريكا در مذاكرات هستهاي دنبال ميكند تكرار تاريخ- قتل سه مسلمان و تكرار دوگانگي رسانهها و سياستمداران غربي هياهو براي شارلي، حمايت از چيلهيل- وزير خارجه چين امروز به تهران ميآيد نقش كمرنگ چين در توافق هستهاي با ايران
*جمهوری اسلامی - وال استریت ژورنال اعلام کرد اروپاییان در شوق بازگشت به بازار ایران، ائتلاف تشکیل دادند- مدیرعامل سازمان بیمه سلامت خبر داد بیش از 50 قلم داروی گرانقیمت درمان ناباروری تحت پوشش بیمه سلامت- دهها کشته و زخمی در حمله تروریستی به مسجد شیعیان در پیشاور- درخواست اوباما از کنگره برای تهاجم زمینی به عراق و سوریه به بهانه مبارزه با داعش
*هدف و اقتصاد - غيبت7 تا 15 ميليون نفر در بانکهاي اطلاعاتي- زنگنه: اميدواريم با تدبير رهبري شر تحريمها از سر ملت ايران کم شود- بايد به ظرفيتهاي جايگزين در اقتصاد منهاي نفت بپردازيم
*جهان صنعت - آمادهباش دولت برای افزایش نرخ ارز محدودیتهای جدید در راه است؟- تحلیل اکونومیست از نقش کرملین در بحران اوکراین؛ جنگ پوتین با غرب- انتخاب علیرضا تابش به سمت مدیرعاملی بنیاد فارابی- احترام به اقلیتها؛ افغانی یا افغانستانی؟!*کار و کارگر- ربیعی در همایش زنان در مسیر توسعه: حقوق زنان در محیط های کاری رعایت نمیشود - با پیشنهاد روسیه صورت گرفت تصویب قطعنامه تحریم گروه تروریستی داعش در شورای امنیت - انتقاد خطیب جمعه تهران از افراط و تفریط ها در تحلیل مذاکرات هستهای - رییس کمیسیون برنامه و بودجه: توافق یا عدم توافق هستهای موجب جهش یا افت اقتصادی نمی شود
*شهروند - ١٥ماه پس از دستگیری بابک زنجانی ماجرا پیچیدهتر شد انتقال ٧هزار میلیارد تومان پول نفت به ٤ کشور خارجی - حذف یارانهبگیران ثروتمند و گرفتاری دولت و مجلس در رصد درآمد خانوار ٧تا ١٥ میلیون نفر در هیچ بانک اطلاعاتی نیستند - هوای اهواز دیروز گردوغبار نداشت آلودگی آبادان و گچساران؛ ١٥ برابر حد مجاز - یک روز کار در معدن زغال سنگ از نگاه دوربین «شهروند» زندگی در تاریکی
*راه مردم - نجار در گفت و گو با « راه مردم»: برای معضل کم آبی مردم در کنار مسئولان کمک کنند- «آتقی» آینه عبرت پس از آزادی از زندان به « راه مردم» آمد؛ امیدوارم بزودی جلوی دوربین بروم - « C8 اعتباری» راهبرد پیشگیری از ایجاد مطالبات معوق بانک ها با رویکرد اقتصاد مقاومتی
*امتیاز - فشار آب در پایتخت کاهش مییابد- اولتیماتوم پلیس به موتورسواران متخلف- آغاز مذاکرات ایران و ۳ غول برقی جهان- افتتاح مهدکودک زندان زنان تهران
باشگاه خبرنگاران
کد خبر: ۵۷۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
آن هایی که اندک مطالعه ای در خصوص چیستی نظام آمریکا و تاریخ و وضعیت فعلی بازیگران و تصمیم گیران و تصمیم سازان واقعی این نظام دارند به خوبی می دانند ؛
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:،مقتدر مظلوم نوشت:سنگ بنای این نظام از ابتدا و از اساس با مبانی شیطانی و توسط عناصر و خادمان شیطان بنا نهاده شده . . .ارکان اصلی و تصمیم سازان و تصمیم گیران اصلی پشت پرده این نظام ، نه کنگره و سنا و مترسکی مثل اوباما ، بلکه شبکه ابر سرمایه داران و خاندان های به ظاهر یهودی و اما در واقع مومن با آیین های شیطانی و تحت ولایت شیطان است . . . شبکه ای که از طریق تصاحب و سلطه بر دارایی ها و منابع این کشور و سایر کشورهای جهان ، عملا حاکمان واقعی آمریکا هستند . . .علاوه بر این ، یهودیان و صهیونیست هایی که عملا در کلوپ ها و مجامع مخفی و لژهایشان شیطان را می پرستند ، در سراسر ارکان و نهادها و بخش های این نظام از مقامات بلند پایه در ساختارهای حکومتی گرفته تا اتاق های فکر و رسانه ها و . . . ، حضور دارند و عناصر اصلی و اثرگذار این نظام را تشکیل می دهند . . .این نظام از اساس شیطانی است . . . ساختارش شیطانی است ، عناصر اصلیش شیطانی هستند ، راس هرم و تصمیم گیرندگانش شیطانی هستند . . . تصمیماتش شیطانی و علیه جریان حق و جریان الهی است . . .
زمانی که امام روح الله ، نظام آمریکا را شیطان بزرگ خطاب کرد ، دقیقا به هدف زده بود . . . !امام از روی هوا و هوس و بی پایه و اساس این حرف را نزد ! بزرگنمایی یا تبلیغات سیاسی نکرد ! کما اینکه بمانند سیاستمداران هم نبود که بخواهد لفاظی و بزرگنمایی و تبلیغات کند . . .بزرگ مرد تاریخ و بینان گذار انقلاب اسلامی ، ماهیت این نظام را به دقیق ترین شکل ممکن فهم و توصیف کرده بود .این نظام ماهیتا و اساسا شیطانی بود . . .از این رو تخاصم ، رویارویی و نبرد با آمریکا ، نه صرفا به دلیل برخی چالش های میان دو کشور و اقدامات آمریکا علیه ایران بود ، بلکه دقیقا به دلیل همین ماهیت شیطانی آمریکا و نبرد همیشگی جریان حق و جریان باطل در سراسر تاریخ بود ..پرچمدار جریان حق و زمینه ساز ظهور مهدی عج ، روبروی این نظام قد علم کرد و سخن از مبارزه آشتی ناپذیر میگفت ، چون نظام آمریکا ، از اساس شیطانی بود و در خدمت شیطان و جریانش و جریان باطل عمل می کرد. . .مبارزه آشتی ناپذیر با آمریکا ، در چنین منطقی تعریف می شد. . .نبرد مقدس حزب الله با حزب الشیطانمبارزه همیشگی و آشتی ناپذیر حق و باطل . . . پینوشت :حال به نظرتان افرادی که سال ها در کشور آمریکا حضور داشته اند و با بالاترین مقامات و عناصر اتاق های فکر این کشور حشر و نشر داشته اند و از نزدیک بسیاری از واقعیات را با چشم خود دیده اند ، چه می شود که تلاش می کنند این واقعیات را انکار کنند . . . ؟چه می شود که تلاش می کنند وانمود کنند مشکلات ما با آمریکا مربوط به فلان حزب و فلان نهاد و فلان لابی است و مقامات کاخ سفید یا مثلا اوباما حسابشان با حساب سایرین جداست . . . ؟چه می شود که تلاش می کنند وانمود کنند که این فقط آیپک و لابی اسراییل است که مشغول دشمنی با ایران است و سیاستمدارن مظلوم آمریکایی اسیر توطئه های این لابی و علاقه مند به حل مشکلات با ایران !چه می شود که این افراد از هر تلاشی برای نزدیک شدن به این نظام شیطانی و برقراری و عادی سازی رابطه با این نظام دریغ نمی کنند . . . ؟ چه می شود که برای دیدار با کارگزاران شیطان امروز و فردا می کنند ؟واقعا این نظام و ماهیتش را نمی شناسند ؟ واقعا از دشمنی ریشه ای این نظام با ایران و انقلاب اسلامی و جریان الهی خبر ندارند ؟اصلا گیریم که این افراد به مانند بسیاری موارد دیگر نظرات امام خمینی را فرمایشی و تبلیغاتی تفسیر کرده اند ، واقعا فکر می کنید دست و پا زدن برای نزدیک شدن به شیطان بزرگ و طاقوت زمان ، از روی نادانی و نا آگاهیشان است ؟میدانید معنای این رفتارها و رویکردهای ادامه دار و هدفمند چه می تواند باشد ؟!
کد خبر: ۵۶۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۷
براساس آمارها، در حدود یکمیلیون ایرانی در آمریکا سکونت دارند. از این تعداد چند نفر موفق به ورود به ردههای بالا در ادارات دولتی آمریکا شدهاند؟ بالاترین جایگاهی که یک ایرانی در دولت آمریکا کسب کرده است متعلق به کیست؟ در این گزارش با مقامات ایرانی دولت آمریکا بیشتر آشنا میشوید.گروه گزارش ویژه مشرق - چندی قبل خبر انتصاب یک ایرانی به عنوان معاون امور بینالملل وزارت خزانهداری آمریکا منتشر شد. رامین طلوعی، شهروند آمریکایی ایرانیالاصلی است که به این سمت برگزیده شد. به همین بهانه، نگاهی به ایرانیان حاضر در مناصب مهم دولتی و فدرال در آمریکا خواهیم داشت.
روایات مختلفی از تعداد ایرانیان مقیم آمریکا وجود دارد که هیچکدام معتبر نیست. چرا که بسیاری از ایرانیان هنوز ایرانی بودن خود را اعلام نکردهاند. اما نزدیکترین تخمین غیر رسمی را میتوان برآورد "دفتر حفاظت منافع ایران" در واشنگتن دی سی دانست که این تعداد را 900 هزار نفر بر اساس گذرنامههای موجود اعلام کرده است. در هر حال، از این جمعیت تنها 12 نفر موفق به ورود حائز اهمیت به دستگاه سیاسی آمریکا شدهاند که در این گزارش به معرفی آنها میپردازیم.
گلی عامری (Goli Ameri)"گلی یزدی" متولد 4 مهر 1335 (26 سپتامبر 1956) در تهران است. او سیاستمدار و تاجر ایرانی مقیم آمریکا است. در پرتلند ایالت اورگن آمریکا زندگی میکند و دو فرزند دارد. او بنیانگذار و رییس اجرایی شرکت "مشارکت جهانی" (Global Engagement) است که هدف آن تقویت علائق و اهداف مشترک میان آمریکا و دیگر کشورهای جهان است. وی، معاون دبیر کل سابق دفتر ارزشهای انسانی و دیپلماسی صلیب سرخ و هلال احمر و مدیر کل سابق (معاونت وزیر) امور آموزشی و فرهنگی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا بوده است. در سال 2004، به عنوان یک جمهوریخواه وارد مجلس نمایندگان آمریکا شد؛ در دوره جورج دابلیو بوش، به عنوان یکی از اعضای هیات سه نفرهٔ آمریکا در شصت و یکمین نشست کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد حضور داشت و سپس به عنوان نماینده امریکا در سازمان ملل متحد تا 26 می 2006 فعالیت کرد.عالیتها و افتخاراتاو صاحب بیش از 50 مقاله و گزارش در زمینه بازار ارتباطات و دارای اعتبار و شهرت در مجلات و روزنامههای معتبری چون Telephony، The Oregonian, The Seattle Times, The San Jose Mercury News، و Internet Week است. شرکت او موسوم به eTinium آنقدر در کار خود موفق بود که چندین مرتبه بعنوان سخنران به کنفرانسهای صنعتی جهان دعوت شد. علاوه بر این، در ردههای دانشگاهی به عنوان نماینده یا هماهنگ کننده فعالیتهای بسیاری داشت. عامری، به زبانهای انگلیسی و فرانسه تسلط کامل داشته و با اسپانیایی نیز آشنایی دارد.
در اکتبر 2007، به خاطر تلاشهایش در سازمان ملل و فعالیتهای مستمرش در هیئت مشاور برنامه "آموزش ملی رهبری زنان" از سوی مجله "زنان شمال غرب" در لیست یکصد زن قدرتمند آمریکا قرار گرفت. همچنین در 11 می 2008، موفق به کسب جایزه "مدال افتخار جزیره الیس" که به 100 فرد موفق غیر بومی آمریکا اعطا میشود شد. او در سال 2012 به عضویت هیئت امناء سازمان خصوصی "خانه آزادی" در آمد. در روز 4 جولای 2012، روزنامه نیویورک تایمز به انتخاب عامری در لیست منتشره "موسسه کارنگی" بعنوان "مهاجرین افتخارآور آمریکا" اشاره کرد.
مبارزات انتخاباتیسال 2004 اما سال مبارزات انتخاباتی عامری در منطقه خود برای ورود به مجلس نمایندگان بود. او با شکست "تیم فیلیپس" (Tim Phillips) اعتدالگرا که یک بازرگان کوچک بود و شکست "جیسون مشل" (Jason Meshell) محافظهکار به عنوان نامزد نهایی حزب جمهوریخواه اورگن وارد فاز رقابت با "دیوید وو" (David Wu) دموکرات شد. عامری، استاد جمعآوری کمک مالی است. به همین دلیل، توجه مقامات واشنگتننشین به او جلب شد. او آنقدر در مرکز توجه قرار گرفت، که از وی به عنوان مورد بحثترین و قویترین نامزد انتخاباتی مجلس نمایندگان در سال 2004 یاد میشد.
رقابت وی با وو زمانی به چالش بزرگ کشیده شد که بحث تجاوز جنسی وو در دوران دانشگاه به یکی از همکلاسیهایش، در رسانهها مطرح شد. در ابتدا، عامری خواهان ورود و دامان زدن به این بحث نبود، اما در مراحل اخر رقابت این بحث را پر رنگ کرد. سرانجام، وو با کسب اراء 58 درصد نسبت 38 درصد عامری وی را شکست داد. اما قصه به اینجا ختم نشد؛ این وو بود که در سال 2011 که فضاحت تعرض جنسی وی به یکی از دختران کمپین تبلیغاتیاش علنی شد، مجبور به استعفا گردید.
دوران فعالیت در سازمان مللدانش و تخصص عامری در زمینه ارتباطات موجب موفقیت او در سامان ملل متحد شد. در تابستان 2005، جورج دابلیو بوش گلی عامری را به عنوان نماینده دائم امریکا در سازمان ملل برگزید. او با تسلط بر تکنولوژی نوین و طرح دولت اینترنتی در زمینه اصلاح سیستم مدیریتی سازمان ملل و شکلگیری شواری حقوق بشر موفقیت بسیاری را کسب کرد. مجلس سنا نیز به دلیل فعالیتهای وی دوره نمایندگی وی در سازمان ملل را تا 26 می 2006 تمدید کرد.
او در کنفرانسهای مختلف در مورد موضوعات دموکراسی و حقوقبشری سخنرانیهایی داشته است که میتوان مهمترین آنها را "بحران ایران: مسئله فرا قارهای" اشاره کرد.
فعالیت در وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکادر 15 نوامبر 2007، جورج دابلیو بوش وی را به عنوان نامزد احراز پست مدیر کل (معاونت وزیر) امور آموزشی و فرهنگی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا به مجلس سنا معرفی کرد. وظیفه وی، اشاعه دیپلماسی عمومی امریکا به دیگر نقاط جهان بود. مجلس سنا در روز 13 مارس 2008 صلاحیت وی را تایید کرد. عامری، به منظور انجام ماموریتهای خود به کشورهای مختلف سفر کرد. در اولین سفر خود در می 2008 به امارات متحده عربی و قطر سفر کرد تا سیاستهای آموزشی و فرهنگی آمریکا در آن کشورها را توسعه بخشد. سفر دوم او به برزیل بود. در همان ماه می، وی در "برزیلیا" با فرناندو حداد -وزیر آموزش برزیل دیدار کرد. در این دیدار او قول مساعدت یک میلیون دلاری به سیستم آموزشی برزیل را داد. در ماه ژوئن 2008، به جمهوری آذربایجان سفر کرد که طی آن به "میسیر مردانف" -وزیر آموزش این کشور- اطمینان داد که پذیرش سالیانه دانشجویان آذربایجانی در آمریکا را افزایش خواهد داد. در جولای 2008، به اندونزی سفر کرد و با "فصلی جلال" -مدیر کل آموزش عالی وزارت آموزش اندونزی- دیدار کرد. در سپتامبر 2008، به چین و ویتنام سفر کرد. در سفر به چین با تنی چند از مقامات آموزشی و فرهنگی این کشور دیدار کرد و در ویتنام اقدام به تاسیس دفتر مشاوره آموزشی نمود. دوره مدیریت وی در تاریخ 20 ژانویه 2009 همزمان با به پایان رسیدن دولت بوش، به اتمام رسید.
سیروس امیر مکری (Cyrus Amir-Mokri)"سیروس امیر مکری" متولد 1334 تهران است. او پس از انقلاب به همراه خانواده خود در سال 1981 به آمریکا مهاجرت کرد. وی در سال 1986 از دانشگاه هاروارد در رشته زیست شیمی فارغ التحصیل شد. سپس در رشته تاریخ در دانشگاه شیکاگو با گرایش تاریخ مدرن خاورمیانه ادامه تحصیل داد. او کمک هزینه تحصیلی سال پایاننامه خود را از "بنیاد ملون" (Mellon Foundation) دریافت کرد. پایان نامه دکترای وی در مورد تاریخ مشروطه ایران بود. سرانجام وی موفق به اخذ مدرک دکترای تاریخ و همزمان با آن، کارشناسی از دانشگاه شیکاگو شد.بالاترین منصب دست یافته امیر مکری، معاونت وزیر در موسسات مالی وزارت خزانهداری آمریکا بوده است. او همچنین مشاور ارشد رییس "کمیسیون تجارت کالا" و از اصلیترین افراد در تصویب قانون "داد فرانک" (Dodd-Frank) - که حقوق مصرف کننده و اصلاحات وال استریت را در بر داشت- بود. همچنین به عنوان نماینده کمیسیون در "شورای نظارت ثبات مالی" فعالیت کرده است. از دیگر منصبهای وی، منشیگری قاضی "بروس ام. سیلا" (Bruce M. Selya) در دادگاه تجدیدنظر است.
مکری قبل از اینکه وارد دستگاه دیپلماسی امریکا بشود، در موسسات حقوقی Skadden, Arps, Slate, Meagher & Flom LLP به عنوان سهامدار فعالیت داشت. او معمولا وکالت پروندههای پیچیده تجاری را بر عهده گرفته است. او هم به "مدال افتحار جزیره الیس" که مختص غیربومیان موفق آمریکا میباشد، دست یافته است.
هوشنگ انصاری (Houshang Ansari)"هوشنگ مستمند شیرازی" معروف به هوشنگ انصاری متولد 1305 اهواز است. این سرمایهدار ایرانی به مدت 18 سال در دوره پهلوی دوم فعالیت سیاسی و تجاری داشت. از مناصب وی در آن دوره میتوان به معاونت فنی وزارت بازرگانی، سفیر ویژه در کشورهای آفریقایی، و سفیر ایران در پاکستان و سیلان اشاره کرد. وی در دولت امیر عباس هویدا به وزارت اطلاعات و جهانگردی و اقتصاد رسید، و در دولت آموزگار وزیر دارایی و وزیر اقتصاد بود.
انصاری در سال 1933 از طریق "عباس آرام" -سفیر وقت ایران در آمریکا- با مریم پناهی آشنا شد و ازدواج کرد. از فعالیتهای وی در دورانی که سفیر ایران در آمریکا بود میتوان به مجاب کردن محمدرضا شاه برای کمکهای میلیون دلاری به کشورهای دیگر و امضاء قرارداد با "هنری کیسینجر" -وزیر امورخارجه وقت آمریکا- برای احداث 8 نیروگاه هستهای اشاره کرد.
در دهه ،1970 سازمان سیا در گزارشی هوشنگ انصاری را یکی از 17 نفر "حلقه درونی" محمدرضا شاه خواند و وی را یکی از 2 گزینه شاه برای جایگزینی هویدا نامید. وی، با تاسیس حزب رستاخیز به عنوان رهبر "جناح سازنده" این حزب از سوی شاه انتخاب شد. این جناح، رقیب "جناح پیشرو" به رهبری جمشید آموزگار بود. بسیاری از حامیان انصاری از کسانی بودند که از انتخاب آموزگار به عنوان رهبر جناح پیشرو و حزب رستاخیز رضایت نداشتند. "عباس میلانی" -مورخ معاصر ضدانقلاب- در کتاب خود به نقل از مریم پناهی -که در سالهای بعد از انصاری طلاق گرفت- آورده که "یکی از دو اشتباه بزرگ شاه انتخاب نکردن هوشنگ بعنوان رهبر حزب رستاخیز بود و یکی از قویترین علل وقوع انقلاب 57 را میتوان همین امر دانست".انصاری که از ثروتمندان تاریخ ایران محسوب میگردد، پس از عدم توفیق شرکت معروف خود به نام "فخر ایران" آن را به دولت شاه فروخت. وی در سال 1356 به ریاست شرکت ملی نفت ایران برگزیده شد اما در سال 1357 همزمان با کوبیده شدن بر طبل انقلاب به بهانه درمان ناخوشی خود، برای همیشه به خارج از ایران عزیمت کرد. او که با ثروت هنگفتی پای به خاک آمریکا گذاشت در سال 1986، رسما شهروندی آمریکا را گرفت و مدیریت شرکت National Oilwell Varco را بر عهده گرفت اما بعدها از آن استعفا داد. انصاری هم اکنون مدیر عامل شرکت Stewart & Stevenson LLC است و صاحب هلدینگ بزرگ "گروه پارمان" (Parman Group) در هیوستن است. این هلدینگ دارای چند شرکت با زمینه فعالیت تجارت بینالمللی، ساخت و ساز، تولید وسایل رفاهی، تولید منسوجات، و تولید تجهیزات صنعت نفت است.
انصاری که به عنوان دوست قدیمی کیسینجر و شریک تجاری وی از جمهوریخواهان جانفدای آمریکا محسوب میگردد، در تاسیس چندین موسسه و نهاد آموزشی و پزشکی نقش اساسی داشته است که از آن دست میتوان به "دانشگاه سن مارتین" و موسسه "جیمز بیکر" اشاره کرد.
هماکنون انصاری در هیوستون زندگی میکند و گرایش سیاسی جمهوریخواه دارد. او از اصلیترین افراد در بنیانگذاری موسسه جیمز بیکر تگزاس است. همچنین بخش ذخایر اسلامی موزه هنرهای عالی هیوستن تا حد بسیاری مدیون سرمایه و حمایت انصاری و همسرش است. اما وی در سال 2004 با یک اقدام چشمگیر و سیاستمدارانه، 15 میلیون دلار جهت پیشبرد امور "مرکز پژوهشهای سلولهای بنیادین" به دانشگاه "کرنل" اهدا کرد.
او که هم اکنون یکی از افراد هیئت مشاور تصمیمسازان "انجمن سیاست رسانهای آمریکا در خارج از مرزها" است، در فوریه 2014 از ورود کتاب "یک هزار سال کتاب ایرانی" به کنگره ملی امریکا حمایت بسیاری به عمل آورد.
این سرمایهدار و سیاستمدار کهنهکار ایرانی در سال 2003 موفق به دریافت "مدال افتخار جزیره الیس" و جایزه "وودرو ویلسون" (Woodrow Wilson) شد. در سال 2004 انصاری و همسرش شهلا اقدام به کمک مالی برای پیشبرد پروژه سلولهای بنیادین دانشکده علوم پزشکی دانشگاه کرنل کردند و این دانشکده در مقام قدردانی از این عمل، اقدام به ساخت "مرکز سلولهای بنیادین انصاری" کرد. همچنین، در سال 2004 اقدام به تاسیس آکادمی آمریکایی دیپلماسی کرد که در طی 2 سال بسیاری از بحثها، مناظرات، سخنرانیها، و سمینارها در مورد سیاست خارجی امریکا در ان صورت گرفت. علاوه بر این، کلکسیون تصویری انصاری از تاریخ امریکا در سال 2004 در "کتابخانه جورج بوش" به نام او نامگذاری شد.
مایکل بنیامین (Michael Benjamin)نام کامل او "مایکل بنیامین بونهور" و متولد 1348 (1969) نیویورک از یک پدر یهودی ایرانی و مادر هندوراسی است. او سرمایهگذار شخصی شرکتهای اینترنتی محسوب میگردد. در سال 2004 به عنوان نامزد جمهوریخواه برای ورود به مجلس سنا تلاش کرد اما توفیقی به دست نیاورد.
پدر بنیامین در سال 1950 از تهران به آمریکا مهاجرت کرد. پس از تولد بنیامین، پدرش درخواست انتقال به شعبه بانک امریکایی هندوراس را داد و خانواده وی به آنجا عزیمت کرد. اما در سال 1971 پرو و در سال 1973 اکوادور در انتظار او و والدینش بود. او در اکوادور در "آکادمی امریکایی کوتوپاکسی" تحصیل کرد. مقاصد بعدی خانواده سال 1974 نیویورک، سال 1980 کلمبیا، سال 1982 مکزیک، و در سال 1987 گرینویچ بود. بالاخره او موفق به اخذ مدرک کارشناسی خود از دانشگاه نیویورک در رشته اقتصاد و ادبیات غرب شد و به عنوان معاون رییس بانک سرمایهگذاری ریچر و شرکا (Richter & Co.,) در منهتن مشغول به کار شد. وی تا قبل از سال 1997 که تجارت و سرمایهگذاری شخصی خود را شروع کند، در شرکت "بیمه عمر گاردین" هم فعالیت داشت.ر سال 1996، در حالی که فقط 25 سال داشت، در رقابتهای انتخاباتی کنگره ملی آمریکا از منطقه منهتن شرکت کرد اما با اینکه گوی رقابت را "جرولد ندلر" (Jerrold Nadler) دموکرات از وی ربود، مورد تحسین "نیویورک پست" و "رادولف دابلیو جیولیانی" واقع شد. رییس ستاد انتخاباتی وی "جان سی وایتهد" (John C. Whitehead) رییس شرکت "گلدمن ساکس و شرکا" و "بانک فدرال نیویورک" بود. وایتهد بعدها وارد شرکت و توسعه و نوسازی منهتن شد و وظیفه بازسازی برجهای مرکز تجارت جهانی پس از واقعه 11 سپتامبر را بر عهده گرفت.
مایکل، در ژانویه 2003 اعلام کرد که قصد ورود به مبارزات انتخاباتی سنا و رویارویی با حریف دموکرات خود "چاک شامر" (Chuck Schumer) را دارد. وقنی او 20 هزار را نفر را در کمپین خود به کار گرفت و 820 هزار دلار هزینه این کمپین کرد، توجه ناظران را به خود جلب نمود. اما علیرغم تلاش بسیار مایکل بنیامین محافظهکار و موفقیتهای وی در جلب نظر مردم، کمیته جمهوریخواهان منطقه اقدام به انتخاب "هاوارد میلز" (Howard Mills) اعتدالگرا به جای وی کردند. هر چند که بعدها میلز در رقابت با شامر شکست خورد.
اما کنار گذاشتن بنیامین موجب افشاگری وی علیه هیئت جمهوریخواهان منطقه و جورج پتکی (George Pataki) -فرماندار نیویورک- گردید. اما در نامهای علنی مقامات نیویورکی را به طراحی بازیهای پنهان و ناجوانمردانه سیاسی و زد و بندهای کثیف و غیرانسانی متهم کرد و علت کنار گذاشته شدن خود را وابسته نبودناش به آنها ابراز داشت. وعدههای انتخاباتی او شامل کاهش مالیات، جلوگیری از ولخرجیهای دولتی، تامین امنیت اجتماعی، حمایت از همه والدین در مدارس و نه فقط ثروتمندان، منع سقط جنین به جز در موارد اضطراری، اشتغال زایی و جلوگیری از دخالت دولت در امور اقتصادی مردم، دفاع از هویت ملی، و رویکرد جدی نسبت به محور شرارت شامل ایران، کره شمالی، وسوریه بود. او از حمله به عراق و قرار دادن ایران در لیست محور شرارت حمایت کامل به عمل آورد.
جمشید دلشاد (Jamshid "Jimmy" Delshad)جمشید دلشاد معروف به جیمی دلشاد متولد 1318 شیراز و یهودی است.در سال 1338 همراه با برادران خود به آمریکا مهاجرت نموده و در دانشگاه "نوردریج" کالیفرنیا در رشته علوم تحصیل کرد. دلشاد در سال 1338 به آمریکا مهاجرت کرد و در سال 1358 یک شرکت رایانهای را تاسیس کرد. بعدها در سال 1369 به عنوان رییس کنیسه "سینای" که بزرگترین کنیسه جهان است، انتخاب شد. او هم اکنون از کاریزما و نفوذ بسیاری در جامعه یهودیان آمریکا برخوردار است.او در سال 2003 وارد شورای شهر بورلی هیلز شد و در 27 مارس سال 2007 رسما به عنوان شهردار این شهر انتخاب گردید. دلشاد، تا مارس 2011 شهردار شهر بورلی هیلز بود. وی، اولین ایرانی و تنها شخصیت ایرانی است که شهرداری یک شهر در امریکا را عهدهدار شده است.
جیمی دلشاد پس ار پایان دوره تحصیل، فعالیت خود را در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ادامه داد و به مدت 7 سال در جایگاه یکی از مدیران اجرایی هیئت اموزشی آن دانشگاه تصمیمات مهمی را اتخاذ کرد. او در سال 1965 اقدام به تحصیل در رشته فنآوری انبارداری رایانهای کرد و در سال 1978 موفق شد که مستقلا در زمینه فعالیت خود را داشته باشد.
اما دلشاد در سال 1999 با انتخاب بعنوان رییس کنیسه "سینای"، شرکت رایانهای خود را به جهت کمک و مساعدت به جامعه یهودیان فروخت. او علت این عمل خود را وقف کامل خود به جامعه یهودیان و کشوری اعلام کرد که فرصت تجربه "زندگی آمریکایی" را به وی بخشیده است. جیمی اینچنین ابراز داشت: "من به عنوان یک تاجر و متخصص تکنولوژی با این عمل نه تنها قصد انتقال تجربه خود به سازمانهای یهودی غیرانتفاعی را دارم بلکه میخواهم مردم پیرامونی خود را به رویارویی با چالشهای جذاب و جدید زندگی دعوت کنم تا از این مجرا آنها مرا به عنوان یک الگوی موفق ببینندو تا به حدی با جامعه یهودیان آشنا شوند که خود را جزئی از ما ببینند".
وبسایت رسمی خود او جایی در معرفیاش اینچنین بیان میکند: "با آنکه او ایرانی است، اما آمریکا را کشور و بهشت خود دانسته و همیشه قدردان آن بوده است". وی وقتی در انتخابات 2003 شورای شهر پیروز شد، چنین گفت: "من با حس غرور ملی آمریکایی و افتخار به این مرز و بوم وارد شورای شهر شدم. من به این کشور که در حق من لطف کرد تا بتوانم از طریق ایجاد کار مساعد یک زندگی واقعی را تجربه کنم، همیشه بدهکارم".
جمشید دلشاد که علاقه عجیبی به جیمی بودن دارد اما نام فامیلی دلشاد را هنوز به عللی که روشن نکرده حفظ نموده است، 48 سال است که در لس انجلس و 18 سال است که در بورلی هیلز زندگی میکند. وی 38 سال است که با لانی گرشتاین دلشاد ازدواج کرده و دارای دو فرزند دختر و پسر به نامهای "دبرا" و "دانیل" است.
جیمی وقتی در سال 2007 شهردار شهر مورد علاقهاش شد، قول داد که آن شهر را تبدیل به امنترین و آمادهترین جای آمریکا برای یهودیان کند. بدین ترتیب، دستور داد که در جای و جای شهر دوربین مدار بسته نصب شود تا هرگونه مشکل ترافیکی، دزدی و درگیری سریعا در دید پلیس باشد. وی، هر آنچه که برای استفاده از ابزار تکنولوژیک جهت کنترل بزهکاریهای شهر در توان داشت، بکار گرفت.افتخارات و جوایز جیمی دلشاد شامل موارد ذیل میگردد:جایزه انجمن مالکان وطنی B.H.P.E.T سال 2005جایزه سال 1990 کنیسه سینای به عنوان "مرد سال"جایزه سال 1991 فدراسیون یهودی باشگاه مردان با عنوان "بوته سوزان"جایزه رهبریت یهودی محافظهکار از موسسه "ماسوت/استسچر"
کنیسه سینایاین کنیسه که بزرگترین کنیسه یهودی جهان است، در روزهای شنبه پذیرای یکهزار و 500 میهمان و روزهای تعطیلات رسمی 400 میهمان است. دو مدرسه را با یکهزار دانشآموز مدیریت میکند. همچنین دو غسالخانه در لس آنجلس دارد. ظاهرا کارکرد دلشاد تا به آن حد بود که با ایجاد اتحاد و هماهنگی میان بخشهای مختلف کنیسه، رشد عضویت در این مجموعه را تا 30 درصد بالا برد.
او از 2002 تا 2010 ریاست بنیاد ماگبیت را بر عهده داشت. وظیفه این بنیاد، جذب دانشجویان گرفتار و بیپول به یهودیان از راه حمایت مالی آنها است.
اما مناصبی که دلشاد در سازمانهای خصوصی و غیرانتفاعی داشته است:* عضویت در هیئت مدیره مرکز مشاوره ماپل* عضویت در هیئت مدیره مرکز پزشکی شبا* ریاست فدراسیون یهودیان ایرانی مقیم آمریکا* عضویت در هیئت مدیره کنیسه نصا* عضویت در بنیاد آگاهی فرهنگی اسراییل* ریاست کنیسه سینای* عضویت در آیپک* دیدار افتخاری بعنوان نماینده یهودیان با دالائی لاما* شرکت در همایشهای مختلف یهودیان به عنوان سرمایهگذار* عضویت در فدراسیون یهودیان JCRC
جمشید دلشاد که از هیچ تلاشی برای رفاه حال هموطنان آمریکایی خود فروگذار نکرده، دستی هم بر آتش ایران ستیزی دارد. پایگاه خبری "فردا نیوز" در همین رابطه به نقل از روزنامه "لس آنجلس تایمز" در مطلب خود به تاریخ 20 تیر 1386 اورد که دلشاد قصد دارد از شورای شهر بورلی هیلز بخواهد که سرمایهگذاریهای صندوق بازنشستگی بورلی هیلز در شركتهای فعال در ایران را خارج كنند. هدف از این "اقدام نمادین" جمعآوری حمایت برای تشکیل جنبش در كالیفرنیا و سایر ایالتهای آمریكا به منظور منزوی ساختن ایران معرفی شده است. لس انجلس تایمز در این رابطه اورده که هدف دقیق دلشاد مقابله با ایران بعنوان حامی تروریسم است؛ کمااینکه وی در این رابطه اینگونه ابراز داشته که "نمیخواهم چون ایرانیالاصل هستم، به این بهانه در قبال ایران سکوت کنم. میخواهم همه بدانند که برغم ایرانی بودنم، حامی امریکا هستم".
سیروس حبیب (Cyrus Habib)سیروس حبیب متولد 31 مرداد 1360 است. او تا سن 8 سالگی سه مرتبه به سرطان عجیب و کمیابی دچار شد که هر سه مرتبه درمان گردید اما نهایتا او را در سن 8 سالگی برای همیشه نابینا کرد.وی در 4 نوامبر 2014 به عنوان نامزد دموکرات با کسب 65 درصد آرا رسما از ناحیه قانونی 48 واشنگتن وارد مجلس سنا شد. البته وی در سال 2012 هم با کسب 61 درصد آرا موفق به ورود به مجلس نمایندگان شده بود. او در آن زمان از سوی همحزبیهای خود به عنوان نایب رییس "کمیسیون تکنولوژی و توسعه اقتصادی" انتخاب شد.
حبیب در رشته حقوق در دانشگاه "پرکنیز کوی" سیاتل موفق به اخذ مدرک کارشناسی شده است. او بورسیه موسوم به "رودز" دانشگاه آکسفورد را گرفت که فقط به دانشجویان ممتاز خارجی اهدا میشود. همچنین بورسیه موسوم به "ترومن" را برای انواع طرحهای ابتکاری و خدمت به جامعه آمریکا بدست آورد. او از پیروان پل سوروس برادر بزرگتر جورج سوروس تاجر و سرمایهگذار مشهور است که یک مجارستانی متولد آمریکا و مهندس و تاجر بزرگ بود، میباشد.
سیروس حبیب، از دانشگاه کلمبیا با درجه "سوما کوم لاده" (لاتین-Summa Cum Laude) که بالاترین درجه علمی است، فارغالتحصیل شد. او عضو جامعه افتخاری "فی بتا کاپا" دانشگاه اکسفورد و سردبیر "مجله حقوق و قضا" دانشکده حقوق دانشگاه ییل آمریکا است. او در خدمت اساتیدی چون قاضی "گوئیدو کالابرسی"، پروفسور "آخیل امار"، و پروفسور "هارولد کوح" بوده است. حبیب در سال 2014 از سوی مجله "حکومتداری" به عنوان یکی از 12 قانونگذار برتر واشنگتن انتخاب شد. همچنین به عنوان یکی از 40 سیاستمدار برتر زیر 40 سال 2014 امریکا" از سوی واشنگتن پست انتخاب شد.
راس میرکریمی (Ross Mirkarimi)
"راس میرکریمی" متولد 13 مرداد 1340 (4 آگوست 1961) شیکاگو از پدری ایرانی به نام "حمید میرکریمی" و مادر روس یهودی با نام "نانسی کلمن" است. وقتی 5 سال بیش نداشت، والدینش از هم جدا شدند. مادر، او را با خود به "جیمز تاون" برد. پدر را بسیار کم میدید. راس، بعدها کارشناسی علوم سیاسی خود را از دانشگاه "سنت لوئیز" گرفت. سپس در رشته اقتصاد بینالملل موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه "گلدن گیت" شد. او که از سال 1984 در سان فرانسیسکو زندگی میکند، دومین مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم محیطی از دانشگاه سان فرانسیسکو دریافت کرده است.
راس، در سال 2009 از همسر خود "الیانا لوپز" (Eliana Lopez) که یک ستاره تلویزیونی در ونزوئلا است، صاحب یک فرزند شد. اما در 13 ژانویه 2012 پس از به خطر انداختن بچه به دلیل مشاجره با همسرش در شب سال نو، به خشونت خانوادگی متهم شد. لذا، وی که رییس پلیس سان فرانسیسکو بود، تا مدتی توسط "اد لی" (Ed Lee) شهردار سان فرانسیسکو در تعلیق ماند. لی، از "شورای سرپرستان سان فرانسیسکو" خواست تا با اخذ رای نسبت به ابقا یا عزل وی تصمیمگیری کنند. نتیجه اینکه آراء کاملا به نفع وی صادر گردید و میرکریمی در سمت خود ابقا شد.میرکریمی، در ابتدای دوره خدمت خود در اداره پلیس سان فرانسیسکو، مامور دایره جرائم "یقه سفید" یا "بدون خشونت" (white collar crime) که توسط مقامات رخ میداد و عموما ارتباط به فساد مالی داشت، بود.
نقشهایی که میرکریمی در سازمانهای مدنی و جوامع مختلف داشته است:* رهبر ائتلاف منطقه آزاد هستهای (Nuclear Free Zone)* عضویت در اتحادیه صنایع امریکا* عضویت در فدراسیون بینالمللی مهندسین و متخصصین* عضویت در تالار تجار ایرانی-آمریکایی* تحلیلگر محیطی تیم مطالعاتی هاروارد بر روی مورد بحران عراق* عضویت در سازمان ملی زنان آمریکا
راس، در سال 1990 همراه با "رالف نادر" لبنانیالاصل حزب سبز کالیفرنیا را تشکیل داد اما بعدا که عضو "شورای سرپرستان سان فرانسیسکو" بود، با علم به این موضوع که دیگر نمیتواند راه حزب سبز را بپیماید، در مارس 2010 دموکرات شد. او سیاستهایی همچون مجاز دانستن توزیع ماری جوآنا جهت استفادههای درمانی، تامین امنیت خیابانها و معابر، مبارزه با انواع جرائم و جنایات، منع مصرف تنباکو در زمینهای گلف، تغییر نام برخی خیابانها برای احترام به اقلیت رنگین پوست جهت جلوگیری از عدم عزیمت آنها از شهر، کنترل سلاح، حمایت از "جاش وولف" ابر سرمایهگذار مشهور، حفظ و نگهداری محیط زیست، افزایش پلیس گشت پیاده، و افزایش تاثیربخشی معماری و ساخت و ساز شهری را در دستور کار قرار داد. اما هنگامی که اولین منع قانونی استفاده از کیسههای پلاستیکی را در سوپرمارکتهای بزرگ و داروخانهها در 2007 پیشنهاد داد، توجه جامعه آمریکا را به خود جلب کرد.
راس میرکریمی، در چندین وهله از نامزدان دموکرات سان فرانسیسکو به عنوان مسئول کمپین حمایت کرد و در سال 2003 هماهنگکننده و سخنگوی کمپین "مت گونزالس" در انتخابات شهرداری سان فرانسیسکو بود. او، در سال 2008 حمایت خود از باراک اوباما را ابراز داشت.
هم اکنون میرکریمی رییس پلیس سان فرانسیسکو است. قبل از این، از سال 2005 تا 2011 رییس پلیس منطقه 5 این شهر بود. سیاستهای او تحت عنوان "سیاستهای سبز" شامل عدالت اجتماعی و مبارزه با خشونت است.
الکس نورسته (Alex Nowrasteh)
"الکس نورسته" تحلیلگر امور مهاجرت است و برای "مرکز شکوفایی و آزادی جهانی موسسه کاتو" که یک اتاق فکر است، کار میکند.
او فرزند "سیروس نورسته" و همسر آمریکاییاش به نام "بتسی گریفین نورسته" و متولد کالیفرنیای جنوبی است. پدرش فیلمساز مشهوری است که فیلم "مسیری تا 11 سپتامبر" را در کارنامه خود دارد. سیروس نورسته بابت ساخت فیلم "روزی که به ریگان شلیک شد" به تهیه کنندگی "الیور استون" مشهور، به شدت بابت تبعیضات لیبرالی از سمت محافظهکاران زیر سوال رفت. "ریچارد آلن" -مشاور امنیت ملی ریگان- با چاپ مقالهای در وال استرین ژورنال، وی را به شدت کوبید و نام فیلم او را "روزی که نورسته به حقیقت شلیک کرد" گذاشت. بدین ترتیب نورسته پاسخ شدیداللحن خود را طی چاپ مطلبی در لس انجلس تایمز به وی داد. جنجالیترین فیلم او در ایران، "سنگسار ثریا" نام دارد.الکس، کارشناسی اقتصاد خود را از "دانشگاه جورج میسون" و کارشناسی ارشد همین رشته را از "دانشگاه اقتصاد لندن" اخذ نمود.
در ژانویه 2013، شبکه خبر ABC او را به عنوان یکی از 15 تحلیلگر و کارشناس بزرگ مهاجرت در شبکه اجتماعی توئیتر اعلام کرد. همچنین مجله نشنال ژورنال او را یک وکیل آزادیخواه مهاجرت و مجله ملیگرای "رنسانس آمریکایی" وی را وکیل طرفدار مهاجرت آزاد و همتراز با وکلای مشهوری چون "آنتونی گرگوری"، "والتر بلاک"، "آلوارو وارگاس لیوزا"، و "خسوس هوئرتا دو سوتو" خواند.
الکس نورسته دارای مقالات متعدد در زمینه مهاجرت برای روزنامه هافینگتون پست، مجله فوربس، مجله نشنال ژورنال، و خبرگزاری رویترز است.
دیوید صفویان (David Safavian)"دیوید حسین صفویان" متولد 13 مرداد 1346 (4 آگوست 1967) است و یک دختر دارد. او یک وکیل جمهوریخواه و رییس ستاد اداره خدمات دولتی امریکا است. صفویان که در میشیگان زندگی میکند، دارای مدرک کارشناسی حقوق از دانشگاه دترویت بوده و مدارج دیگر تحصیلی را در دانشگاههای لویولا، جرج تاون، میشیگان، و سنت لوئیز طی کرده است. او در مقاطع مختلف از شخصیتهای جمهوریخواه حمایت نموده است.صفویان در سال 1997، با همکاری "گراور نورکوئیست" اقدام به تاسیس بنگاه لابی "گروه مریت" کرد. او در گفتگو با "لگال تایمز" در آن زمان، بنگاه خود را کاملا پیرو اصول و رها از رشوهگیری و لابی خواند. اما در طی این سالها، صفویان از لابیگری برای بسیاری از شرکتهای خارجی مثل شرکتهای نفتی ونزوئلا و شرکتهای مختلف هندی و دولتهای پاکستان، گابون و کنگو دریغ نکرد.
در سال 1999، سناتور "جون کیل" از آریزونا لایحهای را به سنا برد که قمار اینترنتی را یک جرم محسوب میکرد. این امر، به شدت منافع صفویان را به خطر انداخت و او را ناراحت کرد. لذا، اقدام به تشکیل ائتلاف "حق انتخاب کاربر اینترنتی" بر علیه این لایحه کرد. لابی و نفوذ صفویان انقدر قوی بود که فوجی از قماربازان شامل انجمنها و اتحادیههای مختلف امریکا -که برخی از آنها مشتری او بودند- را وارد این ائتلاف نمود. در نهایت ائتلاف وی موفق به کارشکنی در آن لایحه شد. صوفیان، در ژانویه 2001 بنگاه خود را به قصد تصدی ریاست ستاد انتخاباتی "کریس کانن" -نامزد جمهوریخواه- ترک کرد.
او در فضاحت بزرگ پرونده "جک آبراموف" (تاجر و لابیگر مشهور یهودی) که مربوط به لابیگری و فساد مالی 87 میلیون دلاری میشود، دخیل بود. وی که رفیق گرمابه و گلستان آبراموف است، در آن زمان کارمند سازمان برنامه و بودجه دولت امریکا بود. صفویان، به 18 ماه حبس محکوم شد و تقاضای فرجامخواهی داد اما در دادگاه تجدیدنظر به شهادت دروغ محکوم شد. نهایتا، پس از کش و قوس فراوان، تمامی اتهامات وی فاقد وجاهت قانونی شناخته شد و صفویان تنها برای دروغ گفتن به دادگاه در رابطه با همکاری با آبراموف در 16 اکتبر 2009 به یک سال حبس محکوم گردید.
فریار شیرزاد (Faryar Shirzad)"فریار شیرزاد" متولد 1965 لندن است. وی، دارای مدرک کارشناسی اقتصاد از دانشگاه مریلند، کارشناسی ارشد سیاست عمومیاز دانشکده جان اف کندی دانشگاه هاروارد، و دکترای حقوق از دانشگاه ویرجینیا است.
شیرزاد، از مارس 2003 تا آگوست 2006 در شورای امنیت ملی آمریکا فعالیت داشت. او مشاور مخصوص جروج دابلیو بوش، رییس شورای اقتصاد ملی، و مشاور امنیت ملی در امور اقتصادی بوده است. شیرزاد همچنین فرستاده ویژه جورج دابلیو بوش به اجلاس گروه 8 بود. او بوش را برای شرکت در کنفرانسهای اقتصادی بینالمللی آماده میکرد.این اقتصاددان، پیش از ورود به کاخ سفید ، در اداره واردات وزارت بازرگانی فعالیت داشت و مسئولیت مذاکرات تجاری و اقتصادی با تمامی کشورها را بر عهده داشت. کمی پیش از آن هماهنگکننده تیم تجاری "بوش-چنی" بود. همچنین مشاور مخصوص کمیته اقتصاد مجلس سنا بوده و به غالب دانشگاههای آمریکا مشاوره تجاری و اقتصادی داده است.
او نیز موفق به دریافت "مدال افتخار جزیره الیس" شده است. شیرزاد از امضاءکنندگان پرونده دادگاه عالی آمریکا موسوم به "هالینگوورث وی پری" در حمایت از ازدواج همجنسگرایان در سال 2013 است. وی در حال حاضر مدیر ارشد دفتر روابط دولتی شرکت گلدمن ساکس است.
ولی نصر (Vali Nasr)"سید ولی رضا نصر" در 29 آذر 1339 در تهران به دنیا آمد. او فرزند "سید حسین نصر" -استاد علوم اسلامی- است. در 16 سالگی به انگلیس رفت و پس از انقلاب 1357 به همراه خانواده برای همیشه به امریکا مهاجرت کرد. او موفق به اخذ مدرک کارشناسی روابط بینالملل از دانشگاه "تافتس" با درجه ممتاز "سوما کوم لاد" گردید. سپس در سال 1984 مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد بینالملل و مطالعات خاورمیانه را از دانشگاه "فلچر" و در سال 1991 دکترای علوم سیاسی را از دانشگاه ماساچوست دریافت نمود. همسر او "دریا" یک مهندس تکنولوژی است و سه فرزند او امیر، حسین، و دنیا نام دارند. ولین نصر سه بار در برنامه معروف "دیلی شو" با میزبانی "جان استوارت" در تاریخهای یکم آگوست 2006، 22 سپتامبر 2009، و 25 آوریل 2013 حضور یافته است. او، هماکنون دارای بیش از 20 کتاب و مقاله است.
نصر، مفسر سیاسی مسائل خاورمیانه، اسلام شناس، نویسنده، و استاد دانشگاه است. از اعضای مستمر و ارشد موسسه بروکینگز بوده و ریاست موسسه مطالعات بینالمللی پیشرفته دانشگاه جان هاپکینز را بر عهده دارد. وی، مشاور "ریچارد هولبروک" (Richard Holbrooke) -نماینده اوباما در امور پاکستان و افغانستان- بود. همچنین، عضو دائم شورای مناسبات خارجی دولت آمریکا است و در دانشگاههای کالیفرنیا و استراتفورد تدریس میکند.
رامین طلوعی (Ramin Toloui)اما رامین طلوعی دموکرات دست به نقدترین ایرانی دستگاه دیپلماسی امریکا است، چرا که هماکنون نسبت به همنژادان خود در مهمترین پست دولتی قرار دارد.
اما رامین طلوعی دموکرات دست به نقدترین ایرانی دستگاه دیپلماسی امریکا است، چرا که هماکنون نسبت به همنژادان خود در مهمترین پست دولتی قرار دارد.رامین طلوعی تهرانی در نوامبر 2014 به عنوان معاون امور بینالملل وزارت خزانهداری آمریکا منصوب شد. وی دارای مدرک کارشناسی فلسفه از دانشگاه هاروارد و کارشناسی ارشد فلسفه از دانشگاه آکسفورد است. وظایف وی در وزارت خزانهداری شامل مدیریت سیاستهای مالی بینالمللی، ارتباط و همکاری با کشورهای گروه 20، و مدیریت مسائل اقتصادی داخلی و دو طرفه خارجی است.
البته گفتنی است که طلوعی از سال 1999 همواره در خدمت این وزارت بوده است. وی، از سال 1999 تا 2001 اقتصاددان بخش اروپای مرکزی و جنوب شرقی، از سال 2001 تا 2003 مشاور معاون وزیر و از سال 2003 تا 2006 مدیر اداره نیمکره غربی وزارت خزانهداری آمریکا بود.
از سوایق کاری طلوعی میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:* فعالیت در شرکت مدیریت سرمایهگذاری پاسیفیک* فعالیت در هلدینگ پیمپکو (PIMPCO) شامل: صندوق گروه بازارهای نوظهور پیمپکو، شرکت پیمپکو کانادا، شرکت استراتژی سود جهانی پیمیکو، بنیاد مجمع پیمپکو، صندوق بیمه پیمپکو، گروه بازار پیمپکو.* وزارت خزانهداری آمریکا
کد خبر: ۵۱۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۳
در آستانه انتشار گزارش کمیته اطلاعاتی سنای آمریکا درباره شکنجههای سازمان سیا در دوران جورج بوش، جمهوریخواهان کنگره و کاخ سفید بر سر انتشار آن و خطرات احتمالی وارد مجادله شدهاند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
نشریه نیویورکتایمز در گزارشی از درگیری جمهوریخواهان و کاخ سفید بر سر گزارش شکنجه سازمان سیا خبر داد.
به نوشته این نشریه، در آستانه انتشار گزارش سنای این کشور در مورد کاربرد شکنجه از سوی دولت ایالات متحده - که شامل جزئیاتی است که میتواند بخشی از پنهانترین اعمال سازمان سیا پس از واقعه یازده سپتامبر سال 2001 را آشکار کند - دولت اوباما و منتقدان جمهوریخواه آن روز دوشنبه بر سر علنی کردن این گزارش و خطری که ممکن است از سوی عکسالعمل دیگر کشورها ایجاد شود با یکدیگر وارد مجادله شدند.
در حالی که ایالات متحده تأسیسات دیپلماتیک و پایگاههای نظامی خود را در وضعیت هشدار قرار داده است، مقامات دولتی اعلام کردهاند که انتظار ندارند که گزارش - یا حتی خلاصه مدیریتی غیرطبقهبندی شده آن را که قرار است امروز سهشنبه انتشار یابد - بتواند خشونتی همانند حمله به کنسولگری این کشور در بنغازی در لیبی را برانگیزد که به کشتن شدن 4 آمریکایی انجامید. به گفته آنها چنین خشونتهای تلافیجویانهای بیشتر ناشی از ادراک مردم نسبت به حمله به اسلام به عنوان یک دین است تا اینکه ناشی از خشونت اعمال شده بر افراد مسلمان باشد.
اما برخی رهبران جمهوریخواه کنگره علیه انتشار این گزارش هشدار داده و اعلام کردهاند که گزارشهایی که مرتبط با فعالیتهای اطلاعاتی داخلی و خارجی که بیانگر شیوههای بازجویی خشن سازمان سیا طی دوران زمامداری بوش است میتواند به شورش، خشونت و حتی مرگ آمریکاییها بینجامد.
دیک چنی، معاون سابق رئیس جمهوری آمریکا نیز همچون دیگر مقامات دوران زمامداری جورج بوش با دفاع از سازمان سیا، اعلام کرد که این موارد، بازجوییهای خشنی مربوط به یک دهه پیش بوده که "کاملا و تماما توجیهپذیرند" و اتهامات مطرح شده مبنی بر اینکه سازمان سیا اطلاعات مربوطه را به کاخ سفید ارائه نکرده و یا اینکه در ارزشمندی و تأثیرگذاری شیوههای خود اغراق کرده است را رد کرد.
کاخ سفید هرچند اذعان کرده است که این گزارش ممکن است بتواند "ریسک بزرگتری" را نسبت به تأسیسات و پرسنل این کشور در کشورهایی همچون پاکستان، یمن، مصر، لیبی و عراق ایجاد کند. اما اعلام کرده است که دولت ماهها - و در واقع، سالها - فرصت داشته است تا طرحی برای (چگونگی) بازتاب این گزارش داشته است و این ریسکها نباید انتشار این گزارش را از سوی کمیته اطلاعاتی سنا به تعویق بیاندازد.
تسنیم/
کد خبر: ۵۱۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۸
کاخ سفید فیلم کوتاهی از ورود اوباما را بر روی اینستاگرام قرار داد و همین اقدام گاف رئیسجمهوری آمریکا را که هیچ عکاسی نشان نداده بود، فاش کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
انتشار فیلم کوتاهی از ورود اوباما به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل و احترام نظامی وی به افسران با لیوان چای جنجالی شد.
به گزارش روزنامه دیلی میل، باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا روز سهشنبه برای سخنرانی در نشست تغییرات جوی و حضور در نشست سوریه وارد نیویورک شد تا در مجمع عمومی سازمان ملل شرکت کند.
زمانی که اوباما حوالی ظهر به وقت نیویورک از هلیکوپترش خارج شد، با احترام نظامی دو افسر نیروی دریایی روبه رو شد و وظیفه داشت که به عنوان فرمانده کل قوا، به احترام آنها پاسخ نظامی دهد اما وی در حالی که یک لیوان سفید رنگ چای در دست داشت، دست خود را به نشانه احترام در کنار سر خود قرار داد.
این اقدام نقض قوانین نظامی محسوب میشود و با واکنش طرفداران، کهنهسربازان و نیروهای نظامی آمریکا مواجه شد.
کاخ سفید فیلم کوتاهی از ورود اوباما را بر روی اینستاگرام قرار داد و همین اقدام گاف رئیسجمهوری آمریکا را که هیچ عکاسی نشان نداده بود، فاش کرد.
اوباما به چای خوردن مشهور است؛ مخصوصا در سفر و قبل از سخنرانیهایش. با این حال ادای احترام نصفه و نیمه وی باعث خجالت کاخ سفید شد چرا که احترام نظامی به پرسنل ارتش برای رئیسجمهوری آمریکا تا زمانی که این سمت را در اختیار دارد و فرمانده ارشد پنتاگون محسوب میشود، ضروری است.
منبع/ایسنا
کد خبر: ۴۴۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳
گروه تروریستی داعش برای آزادی گروگان زن ۲۶ ساله امریکایی ۶ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار باج درخواست کرد.به گزارش پایگاه 598 به نقل از پرس تی وی، این زن امریکایی که خانوادهاش بنابه ملاحظات امنیتی خواستند نامش فاش نشود، سال گذشته میلادی در سوریه به هنگام فعالیت انساندوستانه به اسارت داعش در آمد.
یکی از دوستان نزدیک خانواده این زن به گروگان گرفته شده در گفت و گویی با شبکه خبر ای بی سی جزئیات باج خواهی داعش و ماجرای ربوده شدن وی را فاش کرد.
این زن ۲۶ ساله امریکایی سومین امریکایی است که از سوی گروه تروریستی داعش به گروگان گرفته شده است.
تکفیریهای داعش اخیرا تهدید کردند اگر امریکا به بمباران مواضع آنها در منطقه کوهستانی سنجار و اربیل مرکز اقلیم کردستان پایان ندهد، گروگانهای امریکایی را خواهند کشت.
شبهنظامیان داعش سهشنبه گذشته فیلمی هولناک از بریدن سر جیمز فولی منتشر کردند و کاخ سفید نیز صحت آن را تائید کرد. شبهنظامیان داعش میگویند فولی را به تلافی حملات هوایی امریکا به مواضع داعش در عراق به قتل رساندند .
به گزارش نیویورک تایمز، گروه تروریستی داعش قبل از سربریدن فولی از امریکا خواسته بود در قبال آزادی وی ۱۰۰ میلیون دلار باج بپردازد اما دولت امریکا از پرداخت آن خودداری کرد.
گروه تکفیری داعش تهدید کرده است اگر خواستههای آنها تامین نشود یک گروگان امریکایی دیگر به نام استیون ساتلاف، خبرنگار آزاد نشریه تایمز را خواهد کشت.
در پایان ویدئو بریدن سر جیمز فولی، شبهنظامی داعش در حالی که در کنار ساتلاف که دستانش بسته هستند، ایستاده است خطاب به رئیس جمهور امریکا میگوید: «اوباما، زندگی این شهروند امریکا به تصمیم بعدی تو بستگی دارد.»
تئو کرتیس خبرنگار مستقل امریکایی نیز که دو سال قبل از سوی گروه تروریستی«جبهه النصره» به گروگان گرفته شده بود در۲۴ اوت آزاد و به نیروهای حافظ صلح سازمان ملل تحویل داده شد.
جان کری وزیر خارجه امریکا با تایید خبر آزادی کرتیس افزود کاخ سفید از «هر ابزار دیپلماتیک، اطلاعاتی و نظامی» برای آزادی دیگر گروگانهای امریکایی در سوریه استفاده میکند.
شماری از کشورهای اروپایی برای این که شهروندان به گروگان گرفتهشان از سوی داعش به سلامت به کشورهای خود بازگردند، مبالغ هنگفتی به این گروه تروریستی پرداخت کرده اند.
کد خبر: ۴۲۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
مشکل دیگر آقاعلی مطهری، محرومیت از اندیشه و فکر و علم و دانش والا به ویژه علوم اسلامی است. او تا آن پایه از علوم اسلامی بیبهره است که تمسک من به آیه شریفه «ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا» را به عنوان «تهمت فسق به یک شخص مومن»! دانسته و معرکه گرفته است!آوای دنا-روزنامه اعتماد به نقل از حجت الاسلام سیدحمید روحانی نوشت: برخی از روزنامهها در تاریخ 22 تیرماه 1393 نوشتهای از آقاعلی مطهری انتشار دادند که در آن نامبرده این حقیر را به جرم انتقادی که از او در حضور مقام معظم رهبری در تاریخ 26 خردادماه گذشته به عمل آوردم، سخت مورد تاخت و تاز قرار داده و انتقادهایم را «جملاتی که ناشی از تملق و چاپلوسی که تعفن آن بسیاری از حضار را متاذی کرد» دانسته است! لازم به یادآوری است که نامبرده در دیدار با مقام معظم رهبری در روز 26 خرداد دو موضوع را مطرح کرد: نخست اینکه موتورسواران با عدم رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی مایه زحمت و دردسر برای مردمند و در این باره وقتی با اداره راهنمایی و رانندگی گفتوگو کردیم گفتند از دفتر رهبری سفارش شده است که موتورسواران را که از قشر مستضعفند مورد تعرض قرار ندهند که این ادعا در همان جلسه از سوی مسوول دفتر رهبری تکذیب شد. موضوع دومی که مطرح کرد پیشنهاد آزادی یا محاکمه و مجازات آقایان کروبی و موسوی (از عوامل فتنه) بود. پاسخ مقام رهبری در یادداشتی زیر عنوان «در دیدار با رهبری چه گذشت» در سایت بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی آمده است و به تکرار آن در این نوشته نیازی نیست، لیکن انتقادی را که در دیدار با رهبری از نامبرده کردم به گونه خلاصه بازگو میکنم تا روشن شود که چرا آقاعلی از انتقاد مشفقانه من آنگونه آشفته شده و طاقت و توان از کف داده و به ناسزاگویی و پیرایهتراشی پرداخته است. انتقادهای من از نامبرده در حضور رهبری در این سه محور بود که در پی میآید: 1. با اشاره به آیه شریفه ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا ان تصیبوا فوما بجهاله... که اصل عقلایی تحقیق و تفحص را پیرامون خبرهایی که شنیده میشود مورد تاکید قرار میدهد، از او نقد کردم که چرا باید درباره خبری که دریافت میکند بدون پرس و جو و تحقیق باور کند و حتی به خود زحمت ندهد که دست کم با یک تلفن از دفتر رهبری بپرسد که آیا چنین سفارشی درباره موتورسواران شده است یا نه. و یادآور شدم که این روش که آنچه را میشنود بدون تحقیق باور کند و به آن ترتیب اثر دهد، برخلاف موازین شرعی و عقلی است و از عوامل فریب خوردن و آلت دست شدن است و یک انسان باخرد، فهیم و متعهد بدون تحقیق و پرس و جو خبری را نمیپذیرد و باور نمیکند. 2. در شرایطی که ایران امروز با مشکلات گوناگون اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مواجه است و بیکاری، تورم و گرانی، مفاسد اجتماعی و اخلاقی و فرهنگی و تجاوز به ارزشهای اسلامی، ملت ما را رنج میدهد، از یک مسوول آگاه و مردمی انتظار است که در دیدار با رهبری درباره پیچیدهترین و بغرنجترین معضلات اجتماعی طرح بدهد، نظرخواهی کند و رهنمود بگیرد، آیا از نظر آقاعلی، امروز مردم ایران مشکلی بغرنجتر، کمرشکنتر، فوریتر و حیاتیتر از ناهنجاریهای موتورسواران ندارند؟! آیا تنها مشکل یا مهمترین و ضروریترین مشکل مردم ما نابسامانی موتورسواری و حصر فتنهگران است؟! 3. یک نماینده مجلس شورای اسلامی، نماینده عموم ملت ایران است، نه نماینده دسته و گروه ویژه! چگونه است که این نماینده محترم در هر محفل، مجلس و مناسبتی از فتنهگران و فتنهآفرینان یاد میکند و به اصطلاح معروف همیشه به یک سو غش میکند؟ آیا از دید او در میان مردم ایران دیگر کسی یا کسانی نیستند که استحقاق دفاع داشته باشند؟ آیا همه مردم ایران به حق و حقوقشان رسیدهاند و تنها آقایان کروبی و موسوی هستند که در برزخ بلاتکلیفی به سر میبرند؟ یکسونگری و گرایش باندی دور از شأن مسوولی است که خود را نماینده عموم ملت میداند. این خلاصه انتقادهایی است که در دیدار با رهبری در برابر اظهارات آقاعلی مطهری مطرح کردم، اکنون باید دید کدام یک از این سه محوری که به عنوان انتقاد در آن دیدار مطرح شد «جملاتی ناشی از تملق و چاپلوسی» بود! «که تعفن آن بسیاری از حضار جلسه را متاذی کرد»؟!! امیدوارم آقاعلی آن «جملاتی» را که در این سه محور آمده است و جنبه «تملق و چاپلوسی» دارد مشخص کند تا خوانندگان، او را خدای ناخواسته به عنوان یک آدم بیمسوولیت، یاوهگو، دروغ پرداز و هوچی باز نپندارند و گفتهها و نوشتههای او را بر این نسق ندانند و نخوانند. نامبرده ادعا کرده است که «بسیاری از حضار جلسه» از آن «جملاتی که ناشی از تملق و چاپلوسی» بود، متاذی شدند! لیکن به نظر میرسد منظور او از «بسیاری» جز خود او کسی نباشد... برخلاف ادعای او حاضران آن جلسه پس از پایان سخنان انتقادآمیزم و پایان دیدار، شتابان به سوی من شتافتند و صورتم را غرق بوسه کردند و تقدیر و تشکر قلبی خود را از سخنانم اظهار داشتند، فراموش نمیکنم آن مرد دردمندی را که نمیشناسم و نام او را نیز نپرسیدم، گویا از کرمانشاه بود دستانم را فشرد و در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود اظهار کرد سخنان شما در پاسخ اظهارات او آبی بود که بر روی آتش درونم ریخته شد که اگر سخنان شما را در رد و نقد او نمیشنیدم عقدهای از حرفهای او در دل من ایجاد شده بود که تا کرمانشاه باید زجر میکشیدم و اشک میریختم. او از عمق قلب برای من دعا کرد. خشم و کین آقاعلی مطهری از اینجانب به جرم چند انتقاد تا آن پایه است که ناسزاها و نسبتهای ناروایی که به من داده نتوانسته است او را آرام کند و خشم او را فرو نشاند. از این رو، به تحریف و تفسیر من درآوردی دست زده تا بتواند انتقادهایی را که بر او وارد شده کمرنگ سازد و از اهمیت آن بکاهد. ... آقاعلی مطهری افزون بر خوی انتقادناپذیری که از فرهنگ شاهنشاهی به ارث برده است چند مشکل دیگر هم دارد که مایه به چالش کشیده شدن او میشود: 1- بیگانگی از مردم آقاعلی مطهری راه مردم را گم کرده و از ملت جدا شده است، با مردم پابرهنه، پاکباخته، فداکار و انقلابی سروکار ندارد، آنان را نمیشناسد، خواست و برداشت و ایده و آرمان آنان را برنمیتابد، از دردها، رنجها و گرفتاریهای مردم بیخبر است، از ناهنجاریها و گرفتاریهای گوناگون اقتصادی، معضل بیکاری، رنج تورم و گرانی و... که به علت سوء مدیریت و بیتدبیری برخی از مسوولان و دولتمردان، گریبانگیر مردم شده است آگاهی ندارد. او چه میداند جوانانی که چند برابر سواد و معلومات او دانشآموخته و تحصیل عالیه را به پایان بردهاند، امروز از نابسامانی، سرگردانی بیخانمانی و بیکاری چه میکشند و چه رنجی میبرند؟ آقاعلی مطهری شاید گمان میکند مردم ایران همان ورشکستههای سیاسیاند که دور او را گرفته و او را آلت دست کردهاند و نوشتهها و گفتههای او را برای تضعیف نظام جمهوری اسلامی و ضربه زدن به خط امام و رهبری و ارزشهای انقلاب اسلامی با آب و تاب پوشش میدهند و منتشر میکنند. آقاعلی مطهری شاید بر این باور است که مردم ایران امروز همانند خود او از زندگی نسبتا آمیخته با رفاه برخوردارند و جز حصر خانگی دو تن از عوامل فتنه غم و غصهای ندارند، قهرا در چنین اوضاع مطلوب! او در دیدار با رهبری جز مشکل ترافیک موتورسواران و حصر فتنهسواران حرفی برای گفتن ندارد و معضل دیگری نمیبیند تا با رهبر در میان بگذارد. 2- وابستگی باندی دومین مشکل آقاعلی مطهری دنبالهروی کورکورانه او از باند قدرتطلب و فزونخواهی است که در راه آز نفسانی خویش فتنه 88 را کلید زدند و در راه سازش با امریکا و پایان دادن به آرمانهای انقلاب اسلامی و همدستی با مرتجعترین و خونریزترین دولتهای منطقه مانند آل سعود که موجودیت آن برای نگهبانی از کیان صهیونیسم است سر از پا نمیشناسند، راهشان از راه امام، رهبری و ملت انقلابی ایران جداست و تئوریسینهای آنان برآنند که با قلمهای زهرآگین و ننگین خود، غیرت، عزت، شرافت و انسانیت انسانی را از ملت ایران بگیرند، استقلالخواهی را با دستاویز اینکه دوره، دوره ارتباطات است نه استقلال به زیر سئوال ببرند، نوعدوستی، همدردی با ستمدیدگان و اتحاد و انسجام اسلامی را آرمانگرایی بیهوده و پوچ بنمایانند و ملت ایران را برای تن دادن به هر ذلت، رذالت و وادادگی آماده سازند، کتابهای «بامسوولیت سردبیر» و نیز کتاب «ایران و جهانی شدن» در واقع مانیفست این باند است. آقاعلی مطهری که گویا دریافته است دیگر در میان ملت انقلابی ایران و فرزندان امام جایگاهی ندارد به دنبالهروی از این باند خطرناک پرداخته و مطالبی بر زبان و قلم میآورد که این سیاست بیوطنان واداده را استواری میبخشد و خوراک تبلیغاتی چرب و نرمی برای بوقهای تبلیغاتی دشمنان سوگندخورده اسلام و ایران تدارک میبیند. دم زدن آقاعلی مطهری از کروبی و موسوی در هر فرصت و مناسبت و بیمناسبت و پشتیبانی از شیخ حسینعلی منتظری برای این است که بتواند در دل دگراندیشان و گروهکهای ضد انقلاب و بیگانه از اسلام و ایران «به هر حیله رهی» بیابد و از پشتیبانی آنان برخوردار باشد. 3- فقر علمی و فرهنگی مشکل دیگر آقاعلی مطهری، محرومیت از اندیشه و فکر و علم و دانش والا به ویژه علوم اسلامی است. او تا آن پایه از علوم اسلامی بیبهره است که تمسک من به آیه شریفه «ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا» را به عنوان «تهمت فسق به یک شخص مومن»! دانسته و معرکه گرفته است! چنانکه پیشتر اشاره شد این آیه شریفه یک اصل عقلایی را مورد تایید و تاکید قرار میدهد که خبرها و گزارشها به ویژه واحد خبر واحد را بدون وارسی و پرس و جو نباید باور کرد و به آن ترتیب اثر داد و جمله شرطیه در این آیه برای بیان موضوع است و دارای مفهوم نیست. آقاعلی مطهری نه تنها از علوم اسلامی بیخبر است بلکه رساله عملیه را نیز مطالعه نکرده و مسائل شرعی خویش را نیز نمیداند و هنوز نتوانسته دریابد که غیبت و تهمت در کجا معنا و مفهوم پیدا میکند و اگر احیانا به یک مقام ناشناخته و بینام و نشان نسبتی داده شد غیبت و تهمت به شمار نمیآید مانند اینکه میگوییم برخی از آقازادهها سوءاستفادهچیاند، برخی از مقامات دولت خیانتکارند. او اگر اهل فکر و اندیشه بود، اینگونه بیگدار به آب نمیزد و به مصداق «پسته بیمغز اگر لب واکند رسوا شود»، فرودستی و میانتهی بودن خود را به نمایش نمیگذاشت. این کوتهبینی و سطحینگری است که او را به موضعگیریهای شتابزده و نسنجیده وامیدارد و با وجود بلندپروازیهایی که دارد، هر روز بیش از گذشته در میان ملت ایران ضایع میشود و اعتبار خود را از دست میدهد. آقاعلی مطهری اگر به جای رو آوردن به سیاستبازیهای نفرتانگیز و کودکانه و جاهطلبیهای ناشیانه به دنبال درس و تحصیل میرفت و پایههای علمی خود را استواری میبخشید، شاید اینگونه آلت دست نابکاران نمیشد و دین و دنیای او دستخوش هوسهای آنی و آرزوهای دستنیافتنی قرار نمیگرفت. آقاعلی مطهری از روی کوته بینی و سادهاندیشی گمان کرده است که با مطرح کردن مشکل ترافیک موتورسواران و پیشنهاد آزادی یا محاکمه فتنهکاران، به اصطلاح معروف «شاهکار» کرده و «واقعیات جامعه را به اطلاع رهبر» رسانیده است! غافل از اینکه دیر زمانی است که جریانهای ضد انقلاب و فتنهجویان بیوطن و عاشقان یقه چاک امریکا مانند برخی از ملی - مذهبیها، سلطنتطلبها، تجزیهطلبان منافقان و دیگر عناصری که رو به قبلهگاه کاخ سفید به نیاز و نیایش ایستادهاند در سایتها، بولتنها، شبنامهها و روزنامههای خود جریان حصر خانگی عوامل فتنه را دستاویزی برای آسیب رساندن به نظام جمهوری اسلامی قرار داده و از آن سوءاستفاده فراوان کردهاند و مقام رهبری با این ترفندها دیرزمانی است که آشنایی دارند و نیز از ناهنجاریهای گوناگون و رنجهای مردم نیز بیش از هر مقام دیگری باخبرند و به مسوولان مربوط در مورد مشکلات مردم رهنمودهای لازم را میدهند و حتی در سخنرانیهایشان نیز میبینیم که بسیاری از مشکلات کشور، حتی کوچکترین معضل اجتماعی مانند نابسامانی ترافیک مطرح شده است که از اشراف کامل ایشان به اوضاع کشور نشان دارد. هنر عناصر کوتهفکر و سطحینگر این است مانند مگسی که روی زخم مینشیند، تنها به بازگو کردن گرفتاریها و ناهنجاریها میپردازند، در خلوت و جلوت، بیمناسبت و بامناسبت، در حضور رهبری، در جمع مردمی، گرفتاریهای اجتماعی را که برای همگان عیان است جار میزنند و برای خود بازارگرمی درست کنند اما آن سوتهدلان و خیرخواهانی که به یاد مردمند و درد مردم را به درستی درک میکنند، به جای جار و جنجال، دنبال علاج میروند، برای چارهجویی به تدبیر و تامل مینشینند، طرحهای کارشناسی میدهند و به این گونه در راه رفع مشکلات به سهم خود گامی عملی برمیدارند. خیرخواه رهبر، ملت و کشور آنهایی هستند که دنبال راه علاج هستند، نه آن بیهنرانی که تنها هنرشان جار زدن و جاروجنجال کردن است. 4- فقدان معنویت دیگر مشکل آقاعلی مطهری این است که به مرز تقوا و پرهیزکاری پایبند نیست، او در نامه خود بیپروا و بدون واهمه چند نسبت ناروا و دور از موازین اسلامی به اینجانب داده است که مسوولیت شرعی دارد. او برای اینکه بتواند انتقادهایی را که به او کردهام بیاعتبار کند و ضعف فکری و فرودستی خود را که در دیدار با رهبری به نمایش گذاشت پوشیده دارد، به تحریف و دروغ دست زده و ادعا کرده است که من گفتهام «در حضور مقام رهبری... فقط باید از وضع موجود تعریف و تمجید کرد و احیانا به تملق و چاپلوسی پرداخت»!! دروغ دیگری که در نامه خود به من نسبت داده این است که «... فکر میکنید در مواجهه با رهبر انقلاب فقط باید دل ایشان را شاد کرد و از مطرح کردن واقعیات و نقاط ضعف جامعه برای برطرف کردن آن خودداری نمایید، اصل النصیحه لائمه المسلمین راعمدا فراموش کردهاید...»! نیز آورده است «...چگونه به یک شخص مومن فرهیخته محترم تهمت فسق میزنید...»! بیتردید یک انسان متعهد و معتقد به خدا و روز جزا این گونه راحت و بیپروا به تحریف و «تفسیر به رای» سخنان دیگری نمیپردازد و نسبتهای ناروا نمیدهد، بگذریم که او اصولا معنای «النصیحه لائمهالمسلمین» را نیز درنیافته است، چنان که مسائل دینی خود را نیز فرانگرفته و سخن گفتن درباره «یک شخص» بینام و نشان که تنها در درون او شناسایی شده است را «تهمت فسق» پنداشته است! باید از او پرسید این «شخص مومن» پنهان در درون شما چقدر مومن است که به دفتر رهبری نسبت دروغ داده است و به دروغ ادعا کرده است که «از دفتر رهبری سفارش شده است که موتورسواران را که از قشر مستضعفند مورد تعرض قرار ندهند»!! و جنابعالی چقدر مومن و مومنشناسی که این شخص را با وجود دروغ آشکار و تهمتزنی به دفتر مقام رهبری مومن میدانی؟! باید از جناب آقاعلی مطهری پرسید: اکنون که به تعبیر ما طلاب «مصنف» زنده است و انتقادهای او به جنابعالی در دیدار با رهبری ضبط شده و نوار آن موجود است، شما به خود جرات میدهی که به چنین تحریفها و تفسیرهای «مالایرضی صاحبه» دست بزنی و نسبتهای ناروا بدهی، باید دید در مورد نوشتهها و گفتههای آن بزرگانی که دیده از جهان فروبستهاند و حضور ندارند چه خواهی کرد. مصیبت برای آن شهید بزرگواری است که آقاعلی مطهری متولی آثار ایشان باشد، باید گفت انالله و انا الیه راجعون. نامبرده در پایان نامه خود آورده است: «نحوه رفتار با امام و پیشوا را باید در نحوه رفتار شهید آیتالله مطهری با امام خمینی جستوجو کرد»! باید دانست آنچه از شهید مطهری در دست است و در سیره ایشان آشکار است پیروی از ولایت و تعبد نسبت به امام است آن شهید از مردان ولایتمداری بود که هیچگاه از مرز ولایت گامی بیرون نگذاشت و نسبت به امام تعبد داشت. اگر امروز نیز در قید حیات بود بیتردید یکی از پیروان راستین مقام رهبری بود و افتخار همراهی با ایشان را داشت و لقمان گونه به فرزند خویش توصیه میکرد: «واقصد فی مشیک و اغضض من صوتک ان انکرالاصوات لصوت الحمیر.»
کد خبر: ۳۹۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
رئیس جمهوری گفت: اگر آمریکا عملاً از مسیر خصومت با ملت ایران بازگردد و گذشته را جبران کند، شرایط جدیدی برای آینده دو ملت قابل پیشبینی است.شرط روحانی برای رابطه با آمریکابه گزارش افکارنیوز، حسن روحانی رییسجمهوری شامگاه چهارشنبه در مصاحبه با شبکه خبری CCTV چین در شانگهای و در پاسخ به سوال خبرنگار این شبکه درباره روابط ایران و آمریکا خاطر نشان کرد: مردم ایران در سال های گذشته مشکلات فراوانی از بابت سیاستهای خصمانه آمریکا متحمل شدند و انتظار دارند سیاستمداران کاخ سفید اعلام کنند که نمیخواهند مناسبات و رفتار گذشته خود را در زیر پا گذاشتن منافع آنان تکرار نمایند.
روحانی با بیان اینکه ملت ایران به دنبال حقوق مسلم خود در عرصه نظام بینالمللی است و نه انتقامگیری از خصومتهای دولت آمریکا، تصریح کرد: آمریکا باید در مسیر احترام به حقوق ملت ایران گام بردارد و در عین حال نسبت به جبران خسارتهایی که به ایران وارد کرده متعهد باشد، زیرا مردم ما چون گذشته با ملت آمریکا مشکل نداشته و نخواهند داشت.
رییسجمهوری تصریح کرد: تنها در سایه تحقق این خواسته ملت ایران میتوان امیدوار بود که شرایط جدیدی در آینده برای گفتوگوی نمایندگان دو ملت ایجاد شود.
کد خبر: ۳۴۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۱
بی بی سی :در تصاویر منتشر شده در سایت آیت الله خامنه ای از مراسم فاطمیه در اقامتگاه رهبر، محمود احمدی نژاد با یک نفر فاصله، در کنار وی نشسته است. این جایگاهی است که در شرایط عادی، به مسئولان ارشد یا معتمدان رهبری اختصاص دارد
کد خبر: ۳۰۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۶
طاها شریعت: الحمد لله و سلام علی عباده الذین اصطفیسفر نوروزی هاشمی به شمال و جزیره کیش برای گذراندن تعطیلات نوروزی و سپس ملحق شدن حسن روحانی به ایشان و در سوی دیگر سفر رهبری به مناطق عملیاتی شرق کارون و دوبار سرزدن دکتر احمدی نژاد به جنوب و شرکت در مراسم بیت رهبری پیام خاصی را برای ما تداعی می کند. سخنرانی احمدی نژاد در منطقه عملیاتی شرق کارون که در آن گفته بود ما به دنبال این هستیم که پرچم شهدا بالای کاخ سفید به اهتزاز در آید خود به معنای در اولویت قرار داشتن راهبرد استقلال خواهی و ایستادگی در مقابل زور گویان و زیاده خواهان عالم و در راس آنها آمریکاست که البته این روزها کمتر اثری از این راهبرد در مذاکرات دیده می شود.
البته ناگفته نماند که برخی دوستان اصولگرا همچون آقای زاکانی در خوش بینانه ترین حالت هنوز اسیر توهم توطئه هستند و در نوشته ای با تیتر "احمدی نژاد دوباره حزب اللهی شد" مخاطبان خود را به فراموش نکردن انحرافات احمدی نژاد در دو سال آخر تشویق می کند. در این رابطه به آقای زاکانی باید گفت که تفکر احمدی نژاد از جنس تفکر برخی از سیاست بازان نیست که در پی کسب مسئولیت برای تسلط بر قدرت هستند، بلکه احمدی نژاد تنها قدرت را وسیله ای برای خدمت می داند و نیازی به این سیاه بازی های مرسوم بین سیاسیون ندارد که از بس در این کارها تبحر دارند هر کس دیگری را هم که واقعا خالصانه در پی انجام این کارهاست، بازیگر و فریب کار می دانند. متاسفانه برخی ها عادت دارند به قیاس به نفس!
احمدی نژاد آنقدر انقلابی هست که رهبری در وصفش گفت او کسی است که مسیر انقلاب را به ریل اصلیش باز گرداند. پس لطفا کاسه داغ تر از آش نشوید و بیشتر از این آخرتتان را هم خراب نکنید چون یک انحرافی نمی تواند انقلاب را به ریل اصلیش باز گرداند الا اینکه خدایی نکرده انقلاب ما هم انحرافی باشد.
بهتر است برخی ها به جای مطلب نوشتن و یاد آوری روزهای تلخی که برای انقلاب به وجود آوردند و بازگشت عناصر کارگزاران به قوه مجریه را موجب شدند به حرف های رهبری که گفتند مسائل را اصلی و فرعی کنید، توجه کنند. ایشان همین اواخر دولت دهم نیز گفتند دولت های نهم و دهم شعارهای انقلاب را سر دست گرفتند. بهتر است به خاطر تلاش برای تخریب احمدی نژاد در این دو سال آخر در پیش چشم حزب اللهی ها توبه کنید که کارها و صحبت هایتان ناخواسته عمل کردن به حرف آن بیگانه ای بود که گفت باید کاری کنیم تا بودن با احمدی نژاد در ایران ننگ محسوب شود.
حتی بعد از اینکه هاشمی اعتراف کرد که من هشت سال پیش گفتم دولت به انحراف می رود و انحراف وجود داشت، برخی ها دست برنداشتند و امروز مدال افتخار عمل به حرف هاشمی را به سینه دارند. تخریب احمدی نژاد و راهبرد استقلال خواهی حاصل تلاش های مدعیان بصیرت بود، پس حالا نوش جان کنند لذت گفتگو های تلفنی و تعلیقات هسته ای و سبد کالایی و اقتصاد از نوع هاشمی و مذاکرات از نوع ظریف و تحمل مخالفین از نوع روحانی را!
کد خبر: ۳۰۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۶
رییس جمهور سابق کشور، طی سخنانی کوتاه در خصوص علت حضور خود در زیارتگاه های ۸ سال دفاع مقدس گفت: روزی راحت می نشینیم که پرچم شهدا در بالای کاخ سفید به اهتزاز درآید
کد خبر: ۲۹۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۲
نماینده تهران با بیان اینکه از بیبرنامگی اقتصادی دولت نگرانیم، گفت: دولت نمایندگان را به رأی نیاوردن تهدید نکند، چراکه نمایندگان بر اساس وظیفه عمل میکنند و آن را تکلیف میدانند، بنابراین رأی آوردن یا نیاوردن نیز همین طور است.
به گزارش آوای دنا به نقل از خبرگزاری فارس، حجتالاسلام روحالله حسینیان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی پیش از ظهر امروز (دوشنبه) در نطق میان دستور خود در صحن علنی مجلس ضمن تسلیت ایام فاطمیه و تبریک پیروزی تیم ملی کشتی ایران بر آمریکا و روسیه اظهار داشت: برخی مسائل سبب نگرانی نمایندگان مجلس شده است که باید آنها را به اطلاع مردم رساند.
وی با اشاره به نگرانیهای اقتصادی تصریح کرد: حجتالاسلام شیخ حسن روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود گفت که در صورت پیروزی در 100 روز اول، تغییری اساسی در اقتصاد به عمل میآورد، البته هر کس از وضعیت اقتصاد آگاهی داشته باشد انتظار ندارد که در این مدت تغییر اساسی ایجاد شود.
نماینده مردم تهران در مجلس ادامه داد: در روند اقتصادی موجود، هیچگونه نشانهای مبنی بر تغییر اساسی وجود ندارد و اشیای غیرضروری و لوکس بیش از گذشته در حال وارد شدن به کشور است، بنابراین، این به معنای مصرف بیشتر ارزهای خارجی و وابستگی اقتصاد به فروش نفت است.
وی با بیان اینکه درست است که دولت با جمعآوری نقدینگی از سرعت تورم کاسته است، اما کاستن نقدینگی مشکل بزرگتری به دنبال خواهد داشت، ادامه داد: رکود مشکلی بزرگتر است که نتیجهای جز بیکاری و کاسته شدن از تولید داخلی و نیاز به واردات خارجی نخواهد داشت.
عضو کمیسیون اصل 90 مجلس بر لزوم هدایت نقدینگی به سمت تولید داخلی اشاره و یادآور شد: کاستن نقدینگی در این برهه زمانی آینده تولید ملی را به شدت در ابهام فرو میبرد؛ بنابراین یکی از نگرانیهای ما درباره بیبرنامگیهای اقتصادی دولت است.
حسینیان با بیان اینکه دولت باید اقتصاد مقاومتی را پایه کار خود قرار دهد و برای اجرایی شدن آن برنامهریزی کند، متذکر شد: نگرانی دیگر ما درباره مسائل فرهنگی است و این امر سبب نگرانی رهبر معظم انقلاب و مراجع تقلید و نیروهای مذهبی شده است.
نماینده مردم تهران با انتقاد از رفتار دوگانه دولت در مقابل جراید ارزشی و غیر ارزشی تصریح کرد: اظهار تأسف وزیر ارشاد از برخورد قوه قضائیه با جراید هتاک نسبت به مبانی اسلام و معرفی کردن جراید هتاک و مخل اسلام به عنوان دوستان دولت از سوی رئیس جمهور سبب تأسف است.
وی با اشاره به توزیع ناعادلانه یارانه بین یارانههای ارزشی و غیر ارزشی و بخشش سخاوتمندانه به جراید زرد و رفتار سختگیرانه با جراید حامی ارزشهای انقلاب ادامه داد: این مسائل از دغدغههای ماست؛ همچنین عزل، منفصل کردن و برکنار کردن نیروهای مذهبی و حتی حذف بورسیه دانشجویان انقلابی و حاکم کردن نیروهای فتنهگر آینده آموزش عالی را مبهم و تیره میکند.
حسینیان با بیان اینکه دانشگاهها برای رشد علمی نیاز به آرامش دارند و نباید به محل منازعه فتنهجویان تبدیل شود، تصریح کرد: شیوه مدیریت کشور از دیگر دغدغههای نمایندگان ملت است.
عضو کمیسیون اصل 90 مجلس در همین زمینه به شیوه مدیریت مذاکرات اشاره کرد و گفت: در زمان مذاکرات که باید ثبات و قدرت نظامی به رخ دشمن کشیده شود سخن گفتن از خزانه خالی و ناتوانی در مقابل دشمن با هیچ یک از اصول مدیریت سازگار نیست.
وی خاطرنشان کرد: ناکارآمدیها را به گردن دولت سابق و نمایندگان انداختن با اصول مدیریت سازگار نیست و شاید این شیوه در کوتاه مدت پاسخ دهد اما در طولانی مدت این منطق کند خواهد شد.
حسینیان تأکید کرد: نمایندگان را به رأی نیاوردن تهدید نکنید، چراکه نمایندگان بر اساس وظیفه عمل میکنند و آن را تکلیف میدانند، بنابراین رأی آوردن یا نیاوردن نیز همین طور است.
نماینده مردم تهران، کشور را نیازمند برخورداری از مدیریت چالاک دانست و گفت: دولت در توزیع سبد کالا تجربه و متوجه شد کار بسیار مشکل است؛ کارمندان با حقوق بالا مشمول سبد کالا شدند ولی حقوقبگیران سطح پایین از دایره شمول سبد کالا خارج شدند لذا از طرف دیگر نحوه توزیع سبد کالا سبب شکسته شدن شخصیت مردم شد تا جایی که زبان سخنگوی کاخ سفید علیه ملت با کرامت به تهدید گشوده شد.
وی تأکید کرد: ما با مذاکره مخالف نیستیم اما با شیوه کنونی آن مخالفیم؛ ما آنچه که به دست آوردهایم در مقابل آنچه از دست دادهایم متوازن نیست.
حسینیان با بیان اینکه ما از اینکه مستکبران را نسبت به عقبنشینی انقلاب امیدوار کنیم نگران هستیم،خاطرنشان کرد: صحبتهای توهینآمیز رئیسجمهور آمریکا و وزیر امور خارجهاش، تمدید تحریمها، سخنان توهین آمیز بانکیمون به عنوان دستنشانده آمریکا و رفتار تحقیرکننده هیأتهای غربی خصوصا اشتون را نشانهای از جسور شدن غربیها در برابر جمهوری اسلامی میدانیم.
نماینده مردم تهران با اشاره به بیتوجهی و سکوت غیرمسئولانه دبیرکل سازمان ملل نسبت به کشتار کودکان فلسطینی و لبنانی توسط صهیونیستها، کشته شدن افغانها توسط آمریکایی ها، کشتار مسلمانان میانمار و قتل عامل مردم عراق و سوریه توسط سلاحهای غربی و شیوخ مرتجع، خاطرنشان کرد: با این وضعیت آنها چرا در برابر جمهوری اسلامی زبان به گستاخی میگشایند.
وی گفت: در وزارت امور خارجه در توجیه این عمل احمقانه اشتون گفتهاند که تماسهای خارجی با مخالفان داخلی نشانههای دموکراسی است.
حسینیان با اشاره به وقایع اوکراین تصریح کرد: اگر وزیر امور خارجه اوکراین خرد داشت و این سخنان را به دور میریخت و از ورود مداخلهگران غربی به اوکراین جلوگیری میکرد در حال حاضر شاهد متلاشی شدن اوکراین نبودند بنابراین وزارت امور خارجه باید بداند این جا سرزمین اوکراین نیست بلکه سرزمین میرزای شیرازی، فضلالله نوری، ثقةالاسلام تبریزی، آیتالله سعیدی، آرش، کاوه، هزار رستم، میرزاکوچکخانها، رئیسعلیها، باقرخانها، باکریها، همتها، علمالهدیها، زینالدینها، احمدیروشن و شهریاری است؛ اینجا سرزمین خمینی و سیدخراسانی است.
وی در پایان از آیتالله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه به خاطر مواضع قاطعانه در برابر فتنه گران و حق هستهای ایران تشکر کرد.
کد خبر: ۲۸۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۶
اینجانب بعنوان یک فرهنگی نسل اول انقلاب اسلامی اشاره ای به 6 اهانت در ظرف 6 ماه نموده تا هشداری باشد با اعتدالیون که در دام افراطیون قرار نگیرند که سرانجام مطلوبی را نداشته و شکاف دولت –ملت را ایجاد می نماید.
کد خبر: ۲۶۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۲۵
چندان هم دور از انتظار نبود که راهپیمایان تهرانی امسال خشم و انزجار خود را نسبت به سیاستهای خصمانه دولت مستکبر آمریکا فریاد بکشند، اما آنچه در واقعیت توسط راهپیمایان تصویر شد درواقع خشم و نفرتی بیش از حد انتظار بود
کد خبر: ۲۶۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۲۵
درخواست مناظره دکتر روحانی و دکتر احمدی نژاد با واکنش های مختلف و البته متفاوتی همراه بود؛ از خوشحالی رئیس صدا و سیما تا بی خبری خواننده لس آنجلسی
کد خبر: ۲۳۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۴
اوای دنا-اسدا... رباني مهردر فریاد قلم نوشت:فريد زكريا روزنامهنگار و نويسنده معروف جهان است كه اصالتاً مسلمان و اهل هندوستان است و در بيش از دهها شبكه خبري مطرح دنيا چون مجله تايم، سيان ان و... فعاليت دارد، زكريا داراي مدرك دكترا از دانشاههاروارد است و اما شاگردي ساموئلهانستيگتون نظريه پرداز معروف آمريكا از ديگر ويژگيهاي شخصيتي فريدزكرياست،هانتينگتون اما خود نيز شخصيت م طرحي در جهان سياست است، او داراي دكتراي علوم سياسي از دانشگاههاروارد است و رياست مركز مطالعات اين دانشگاه را به عهده دارد، و چندين پست مهم در وزارت دفاع و وزارت امور خارجه آمريكا به عهده دارد، اما معروفيت فراگيرهانتينگتون بعد از اين بود كه او نظريه برخورد تمدنها را داد و پيشبيني كرد در آينده جهان غرب با جهان اسلام به كشمكش حساسي ميپردازند هر چند فرانسس فوكوياما در يك همايش و در مناظره باهانتينگتون پيشبيني كرد شيعه در نبرد آينده پيروز است چون انسان منتظر شكست ناپذير است و تا زماني كه فرهنگ عاشورا و انتظار در بين مسلمانان وجود دارد آنها شكست نميخورند.اماكتاب فريد زكريا يعني (جهان پس از آمريكا) بازتاب زيادي در بين محافل مختلف خبري و رسانهاي جهان داشته است، زكريا در اين كتاب به مهمترين مسائل جهان از جمله اهميت انرژي، حوادث 11 سپتامبر، جنگ سرد، آينده بشريت، صهيونيسم، جنگهاي جهاني و... ميپردازد، زكريا كه خود در قلب آمريكا زندگي ميكند در اين كتاب پيشبيني ميكند كه با ظهور امپراتور جديد، آمريكا و طفل نازپروردهاش اسرائيل كنترل ميشود، هر چند او به طور مستقيم به امپراتوري جديد در خاورميانه اشارهاي نكرده است.فريد زكريا در اين كتاب ميگويد جهان ظرف 500 سال گذشته شاهد سه جابجايي ساختاري در قدرت بوده است كه حيات بينالمللي را در عرصه سياست، اقتصاد و فرهنگ دگرگون كرده است: اولين جابجايي پيدايش جهان غرب بود كه باعث به وجود آمدن مدرنيته و پيشرفت صنعت و... شد و ملل غربي بر جهان تسلط پيدا كردند، دومين جابجايي كه در پايان قرن 18 رخ داد ظهور ايالات متحده آمريكا بود كه به كشوري قدرتمند در جهان تبديل شد و در جهان بشريت به جنگ و خونريزي و صادرات اسلحه و البته پيشرفتهاي فوقالعاده صنعتي رسيد و اما هماينك جهان در سومين دوره بزرگ جابجايي قدرت بسر ميبرد كه ميتوان آن را «خيزش بزرگ ديگران» ناميد كه از خاورميانه تا آمريكاي لاتين و آفريقا را شامل ميشود و پديدهاي ضدآمريكايي شكل ميگيرد كه آمريكا را با چالش اساسي مواجه ميكند و البته زكريا سرنوشت بريتانيا و شوروي سابق را به سردمداران كاخ سفيد يادآوري ميكند كه مواظب آينده جهان و دگرگونيهاي آن باشد.اوباما و مطالعه كتاب فريد زكريااما در تصوير آورده شده مشاهده ميگردد كه اوباما رئيس جمهور آمريكا هنگام پياده شدن از هواپيما مشغول مطالعه كتاب يك انديشمند مسلمان به نام فريد زكرياست، عكسي كه با تبحر خاص و لنزهاي پيشرفته عكاسي روزنامه نيويورك تايمز گرفته شده و بازتاب زيادي در محافل خبري آمريكا و جهان داشته است.دموكراتها و همفكران اوباما ن گران مطالعه كتابي هستند كه به عقيده آنها چيزي جز ترسيم جهان آينده از دريچه انديشه يك مسلمان نيست.زكريا و جنجال ساخت مسجد در نيويوركدر آخر اشارهاي ميكنم به موضوع جنجالي ساخت يك مسجد در نزديكي برجهاي دوقلو در آمريكا يا همان مركز تجارت جهاني نيويورك كه با مخالفت اتحاديه آمريكايي ضد افترا روبرو شد و فريد زكريا در جواب اين مخالفت، جايزه ده هزار دلارياش از اين مؤسسه را به نشانه اعتراض به آنها پس داد و عضويت خود در اين مؤسسه را لغو كرد و البته هنوز هم اين موضوع در آمريكا ادامه دارد و عدهاي مخالفت ساخت مسجد در كنار اين مركز تجاري هستند و عدهاي ديگر از مسلمانان و در كنار آن كساني چون فريد زكريا به دنبالاجراي آن هستند.
کد خبر: ۸۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۳۱
اوای دنا-دکتر خدارحم سهرابی :ايران هراسي يكي از راهبردهاي تبليغاتي و جنگ رواني در سياست خارجي آمريكا و برخي از كشورهاي اروپايي، عليه جمهوري اسلامي ايران است. راهبرد ايران هراسي همزاد و مترادف با راهبرد اسلام هراسي و امواج آن مي باشد. اين راهبرد در طي سي ساله گذشته همواره توسط دولت هاي ايالات متحده آمريكا چه جمهوري خواه و چه دموكرات، به صورت پيوسته در سياست خارجي و ديپلماسي عمومي اين كشور پي گيري شده است.
چرائي اتخاذ راهبرد ايران هراسي به شكل گيري و پيروزي انقلاب اسلامي در ايران باز مي گردد. انقلاب اسلامي، ايران را كه كانون توجهات جهان اسلام قرارداد. اين مهم به همراه موقعيت ژئواستراتژيك كشورمان باعث شد كه ايران به بازيگري تأثيرگذار بر مناسبات دو منطقه خاورميانه عربي و جنوب غرب آسيا تبديل شود. در شرايط مذكور عملا منافع آمريكا را به چالش كشيده به گونه اي كه كاندوليزا رايس صراحتاً اعلام كرد؛ ايران تنها كشوري است كه مهمترين چالش هاي استراتژيك را براي ايالات متحده و شكلي از خاورميانه كه ما خواهان ايجاد آن هستيم پديد آورده است.
در همين راستا «ري تكيه» در مقاله اي با عنوان «هزينه هاي بازدارندگي ايران» كه نشريه تصميم ساز «فارين افروز» در تاريخ 29 آوريل 2008 آن را منتشر كرد به برخي از چالش ها اشاره مي كند و اذعان مي دارد كه؛ «ايران مشكلاتي اساسي براي ايالات متحده پديد آورده است. تلاش ايران براي دستيابي به توانايي هاي هسته اي، دخالت هاي زيركانه در عراق، مخالفت آزاردهنده ايران با فرآيند صلح (رژيم جعلي) اسرائيل و فلسطين فهرستي سهمگين از گلايه هاي آمريكا از ايران را تشكيل مي دهد.»
¤محورهاي ايران هراسي
آمريكا و برخي از كشورهاي غربي همواره با رويكرد تخاصمي مسائل مرتبط با ايران را منعكس مي نمايند به گونه اي كه جمهوري اسلامي ايران در نظر مخاطب، تهديدي عليه صلح و امنيت منطقه و جهان معرفي مي گردد. رصد و محوريابي جنگ رواني نظام سلطه عليه ايران مؤيد اين موضوع است و راهبرد ايران هراسي مشتمل بر هفت محور مي باشد كه عبارتند از:
-القاء دسترسي ايران به سلاح هاي هسته اي
-حمايت ايران از تروريسم
-نقض حقوق بشر در ايران
-القاء تهاجمي بودن فناوري هاي دفاعي ايران
-دخالت جمهوري اسلامي ايران در امور كشورها
-اسلامي بودن نظام سياسي در ايران
-القاء مخالفت ايران با صلح و ثبات منطقه اي.
مخدوش جلوه دادن ماهيت و اركان نظام ديني و رويكرد تخاصمي نسبت به ايران، نقطه مشترك تمامي محورهاي ذكر شده مي باشد كه برآيند آن چهره اي از جمهوري اسلامي را در ذهن مخاطب آماج ترسيم مي كند كه بر پيش فرض و انگاره ايجاد هول و هراس استوار است.
¤تاكتيك ها و تكنيك هاي ايران هراسي
دست كاري و فريب افكار عمومي و وارد كردن بازيگران در زمين بازي و نقش هاي تعيين شده از سوي آمريكا غايت هدف راهبرد ايران هراسي است كه لازمه تحقق آن اجراي دقيق تاكتيك ها و تكنيك هاي متنوع هدفمند و پيچيده مي باشد. برخي از اين تاكتيك ها و تكنيك ها عبارتند از:
-بهره گيري از بار منفي واژه ها، كلمات و مفاهيم حساسيت برانگيز در افكار عمومي (نسبت دادن بنياد گرايي به جمهوري اسلامي ايران)
-وانمايي و سياه نمايي درخصوص ايران (تهيه و نمايش فيلم ضد ايراني 300)
-بهره گيري از تاكتيك ارعاب (القاء خطر فناوري موشكي ايران براي اروپا)
-انگاره سازي هاي هدفمند (قراردادن تصوير آقاي احمدي نژاد در كنار تصوير هيتلر)
- استفاده از تاكتيك همسان سازي (قرار دادن نام سپاه در فهرست سازمان هاي تروريستي)
- تحريف اخبار مرتبط با ايران (غيرصلح آميز معرفي كردن پيشرفت هاي هسته اي ايران)
- القاء مستقيم و غيرمستقيم (معرفي ايران به عنوان محور و كانون شرارت در جهان)
- بهره گيري از تكنيك تكرار (ايران به دنبال استيلا بر كشورهاي منطقه مي باشد)
موارد مذكور در واقع بخشي از تاكتيك ها و تكنيك هاي مورد استفاده در راهبرد ايران هراسي است كه به طور معمول در خصوص ايران مورد استفاده مقامات و رسانه هاي آمريكايي و اروپايي قرار مي گيرد.
¤ امواج ايران هراسي
موج اول ايران هراسي همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران به مرحله اجرا گذارده شد. با عملياتي شدن موج اول اين راهبرد، كشورهاي عربي منطقه در شرايطي هول انگيز قرا رگرفته و وادار به بازي در زمين معين شده از سوي آمريكا و لابي صهيونيسم شدند. هول و هراس ايجاد شده در بين كشورهاي منطقه و جاه طلبي صدام، عملا پازل جنگ افروزي آمريكا را كامل كرد و جنگي همه جانبه و گسترده را با هدف سرنگوني جمهوري اسلامي، به ايران تحميل كرد. از سوي ديگر اجراي موج اول ايران هراسي، موضوع فلسطين را نيز از كانون توجهات جهان عرب خارج ساخت، اين مهم فرصت مناسبي را براي رژيم جعلي اسرائيل فراهم كرد تا اقدام به قتل عام گسترده و وحشيانه فلسطيني ها و آواره كردن آنان نمايد. در واقع در سايه موج اول ايران هراسي بود كه رژيم اشغالگر قدس توانست جنوب لبنان را به اشغال خود در آورد.
¤ موج دوم ايران هراسي
از آنجا كه ايران هراسي، همزاد و مترادف با اسلام هراسي است لذا همزمان با موج دوم اسلام هراسي، دومين موج ايران هراسي نيز به منصه ظهور رسيد. پس از حادثه 11 سپتامبر با معرفي ايران به عنوان محور و كانون شرارت، عملا موج دوم ايران هراسي در سياست خارجي ايالات متحده آمريكا شكل گرفت.
نومحافظه كاران جنگ سالار با انگاره سازي و تقسيم جهان به خير و شر، سعي در القاء اين مفهوم داشتند كه ايران در نطقه كانوني شرارت در جهان قرار گرفته است. كاخ سفيد در موج دوم ايران هراسي با شكل دادن فضاي هيجاني عليه ايران، سعي مي كرد تا ايران را وادار به تغيير رفتار و تغيير ساختار نمايد. همچنين ايران هراسي و معرفي ايران به عنوان محور و كانون شرارت، فرصت ايجاد اجماع و منزوي ساختن ايران در مناسبات بين المللي را براي آمريكا فراهم مي ساخت.
¤ موج سوم ايران هراسي
متعاقب شكست سياست هاي خاورميانه اي آمريكا، موج سوم ايران هراسي نيز كليد زده شد. پيروزي اصولگرايان و تاكيد آنان بر پايداري در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران و همزماني آن با وقوع تحولات منطقه اي، توازن قدرت در منطقه را به سود ايران تغيير داد. پس از آن با احساس نگراني عميق واشنگتن از تحكيم محور ايران، عراق، سوريه لبنان و فلسطين، راهبرد ايران هراسي بيش از پيش مورد تاكيد سران كاخ سفيد قرار گرفت. وقوع جنگ 33 روزه و پيروزي حزب الله لبنان از يك سو و ناكامي هاي پي درپي آمريكا در منطقه و عراق شرايط را براي كاخ سفيد بحراني تر و دشوارتر كرد از اين رو نومحافظه كاران جنگ سالار راه خروج از بحران را در گرو توازن قدرت و بازدارندگي ايران يافتند بنابراين عملياتي كردن موج سوم ايران هراسي، ناظر بر ايجاد بازندگي و مهار منطقه اي جمهوري اسلامي ايران است.
¤ اهداف پيدا و پنهان ايران هراسي
1- انتقال بحران از مديترانه به خليج فارس:
كاخ سفيد با تاكيد بر راهبرد ايران هراسي در واقع سعي دارد بر تحولات منبعث از پيروزي بزرگ حزب الله در جنگ جولاي 2006 مديريت نمايد. در اين راستا با تمركز بر روي اين راهبرد و انتقال بحران به خليج فارس عملا سعي دارد تا وضعيت امنيتي رژيم جعلي اسرائيل را بهبود بخشيده و همانند موج اول ايران هراسي، براي اين رژيم جعلي فرصت سازي نمايد. در اين رابطه اظهارات بشاراسد در جمع گروهي از فرهيختگان عرب به درك بهتر وضعيت نابسامان رژيم صهيونيستي كمك مي نمايد وي گفته بود؛ «رژيم اسرائيل پس از پيروزي مقاومت لبنان بر اين رژيم وارد دوران پيري خود شده است.»
2- سرعت بخشيدن به روند سازش اعراب و رژيم جعلي اسرائيل:
واشنگتن در موج دوم ايران هراسي به دنبال اين هدف مي باشد كه با ايجاد هول و هراس در بين كشورهاي عربي از قدرت نفوذ ايران در منطقه، اين كشورها را وادار به بازي كردن در ميدان بازي تعيين شده نمايد. فرآيند كاناليزه كردن كشورهاي عربي منطقه، پازل آمريكا و لابي صهيونيسم را در جهت ايجاد جبهه عربي- اسرائيلي كامل مي كند. تشكيل جبهه موصوف از يك سو اجراي مصوبات نشست پائيزي موسوم به آناپوليس را امكان پذير مي سازد و از سوي ديگر شرايط را براي به رسميت شناختن رژيم جعلي اسرائيل فراهم مي كند وي اعلام داشت: در چرايي و اصرار آمريكا و لابي صهيونيسم براي سرعت بخشيدن به روند سازش اعراب و رژيم اشغالگر قدس، اظهارات بشاراسد قابل تأمل است و معادله بين المللي بعد از پيروزي بزرگ حزب الله تغيير كرد به گونه اي كه بسياري از ميانجي گران بين المللي از جمله سران يهودي به دمشق مي آيند و از ما مي خواهند تا در صلح با اسرائيل شتاب به خرج دهيم، زيرا معتقدند كه اسرائيل در معرض خطر قرار دارد و به ناچار بايد آن را از طريق تسريع در صلح در منطقه از زوال و نيستي محتمل نجات دهند.»
در اين رابطه مي توان تصور كرد كه اجراي سياست لبه پرتگاه جنگ عليه دمشق در واقع ناظر بر حلقه تكميلي تسريع روند سازش اعراب و رژيم صهيونيستي است.
3- تشكيل ناتوي عربي از عمان تا لبنان:
بازدارندگي در برابر قدرت ايران از طريق همكاري دولت هاي عربي منطقه يكي از اهداف ديگر راهبرد ايران هراسي و اساس سياست خارجي ايالات متحده آمريكاست. در واقع هدف واشنگتن از تأكيد بر موج سوم ايران هراسي، جدا كردن ايران از همسايگان عرب و ايجاد بلوك عربي (ناتوي عربي) متشكل از شش كشور حاشيه خليج فارس، مصر، اردن و آمريكا (1+2+6) در برابر ايران مي باشد.
در اين راستا «ديك چني» معاون رئيس جمهوري آمريكا، در اواخر ماه مي روي عرشه ناو آمريكايي «جان استينس» در خليج فارس، تصريح كرد: «ما با دوستانمان در برابر تندروي و تهديدهاي استراتژيك خواهيم ايستاد. ما به تلاش براي رهايي كساني كه متحمل رنج و سختي شده اند ادامه خواهيم داد و دشمنان آزادي را به دست عدالت خواهيم سپرد و با كمك ديگران از دستيابي ايران به جنگ افزارهاي كشتار گروهي و چيره شدن اين كشور بر منطقه جلوگيري خواهيم كرد.»
4- مهار منطقه اي ايران:
عملياتي شدن راهبرد ايران هراسي ناظر بر تلاش واشنگتن براي سوزاندن برگ هاي برنده ايران در منطقه است. كاخ سفيد با ايجاد هول و هراسي در كشورهاي عربي سعي دارد آنان را وادار به نقش آفريني در عراق، لبنان و فلسطين مطابق با سياست هاي خود نمايد.
در اين ارتباط همزمان با درخواست «رايان كروكر» سفير آمريكا در عراق، براي بازگشايي سفارتخانه هاي كشورهاي عربي در بغداد، رابرت گيتس وزير دفاع اين كشور نيز در گفت وگو با يك شبكه عربي به كشورهاي مذكور توصيه كرده است اگر مي خواهند در عراق تنها صداي يك همسايه و آن هم ايران شنيده نشود، فوراً سفيران خود را به عراق اعزام نمايند.
5- منزوي ساختن ايران در عرصه بين المللي:
زمينه سازي براي منزوي ساختن ايران در عرصه بين المللي هدف ديگر اجراي راهبرد ايران هراسي مي باشد. واشنگتن با تأكيد بر راهبرد مذكور در واقع سعي دارد مدل كره شمالي را براي متوقف ساختن فعاليت هاي هسته اي ايران پياده سازي كند. ضمن آنكه اجراي راهبرد ايران هراسي به زعم آمريكا، مي تواند باعث شكل گيري اجتماع ضدايراني در جهان شده و بازيگران رسمي و غيررسمي را با سياست هاي ايران ستيزانه كاخ سفيد همراه نمايد.
6- ايجاد مسابقه تسليحاتي در منطقه:
ميليتاريزه شدن سياست خارجي آمريكا هزينه هاي زيادي را متوجه اين كشور كرد به گونه اي كه جنگ عراق تاكنون 700 ميليارد دلار براي كاخ سفيد هزينه در برداشته و دست كم 3هزار ميليارد بر اقتصاد آمريكا خسارت وارد كرده است. از اين منظر راهبرد ايران هراسي در واقع وادار كردن كشورهاي عربي به مسابقه تسليحاتي با ايران مي باشد تا واشنگتن از محل فروش تسليحات بتواند بازار سودآوري را براي خود مهيا سازد. انعقاد قرارداد تسليحاتي 20ميليارد دلاري في مابين آمريكا، عربستان سعودي و برخي اميرنشين هاي منطقه ناظر بر تحقق اين هدف است.
اظهارات «نيكلاس برنز» معاون وزير خارجه آمريكا به خوبي رابطه فروش جنگ افزار به كشورهاي منطقه و راهبرد ايران هراسي را مشخص مي سازد. وي هدف از فروش تسليحات به كشورهاي منطقه را توانمند ساختن آنها در برابر توسعه طلبي ها و تجاوزگري هاي ايران عنوان مي كند.
7- توجيه حضور نظامي و اشغالگري آمريكا در منطقه:
انگاره سازي براي كشورهاي منطقه و هراساندن آنان از ايران، فرآيندي است كه در واقع حضور نظامي آمريكا در منطقه و اشغالگري آن را توجيه مي كند. اين موضوع، زماني اهميت خود را بيش از پيش نمايان مي سازد كه موج نفرت و انزجار در منطقه نسبت به عملكرد آمريكا فزوني يافته است. بنابراين ايران هراسي راهبرد تبليغاتي و جنگ رواني است كه ناظر بر ترميم قدرت نرم آمريكا در منطقه مي باشد.
8- تسلط بر منابع نفتي منطقه:
آمريكا با عملياتي كردن راهبرد ايران هراسي علاوه بر اينكه حضور خود را در منطقه توجيه و تثبيت مي نمايد، امكان تسلط خود بر منابع انرژي منطقه را نيز مهيا مي سازد. شايان ذكر است منابع 22 ميليارد بشكه اي نفت آمريكا طي 11 سال آينده به اتمام خواهد رسيد و اين كشور مجبور خواهد شد روزانه 25ميليون بشكه نفت خام خريداري كند. از اين منظر راهبرد ايران هراسي رابطه مستقيمي با تأمين انرژي مورد نياز آمريكا در كمتر از ربع قرن آينده دارد چرا كه در چند سال آينده به دليل مصرف فزاينده داخلي، امكان صادرات نفت از برخي از كشورهاي صادركننده گرفته خواهد شد و تنها عربستان، عراق و ايران كشورهايي خواهند بود كه در 30 سال آينده مي توانند صادرات نفت داشته باشند. بنابراين ايران هراسي در واقع پلي است كه واشنگتن سعي دارد با عبور از آن از يك سو تحولات آينده داخلي خود را مديريت نمايد و از سوي ديگر بحران هاي منطقه اي و بين المللي فراروي آمريكا را مهار و كنترل نمايد.
کد خبر: ۷۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۲۴